بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9268
متن پرسش
سلام: شما به من پیشنهاد دادید « ده نکته در معرفت نفس» را بخونم برای شروع (از خودشناسی به خداشناسی) و من مطالعه کردم برای ادامه راه لطفا راهنمایی ام کنید. سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ده نکته معرفت نفس را با سی‌دی شرح آن دنبال کردید؛ جواب سؤال‌تان را که می‌خواستید رابطه‌ی بین خودشناسی و خداشناسی را بیابید، می‌گیرید. و اگر بخواهید موضوع را باز دنبال کنید خوب است برهان صدیقین را با سی‌دی شرح آن دنبال کنید. برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» هست. موفق باشید
9247
متن پرسش
به نظر حقیر، انسانیت شدت و ضعف ندارد. آنچه تفاوت دارد، کمال است، شمر انسان ناقصی است، اما محسین هم انسان کاملی است. اگر هم میگوییم: «فلانی انسانتر است» یا «انسانیتش بیشتر است»، با مسامحه است؛ منظورمان این است که کاملتر است. مؤید این بحث هم همان آیة قرآن است که نمیگوید: «انعام»، میگوید: «کالأنعام بل هم أضل»؛ یعنی انسانی هستند پست تر از حیوانات. من اخیراً کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» را دو بار خواندم، اما قانع نشدم که انسانیت تشکیکی است. به نظر حقیر، آنچه تشکیکی است، کمال است، و لذا باید به یک عین کمال برسیم. و لذا به نظر حقیر، از این طریق هم نمیتوان وجود امام حیّ را ثابت کرد. (البته این مطالب را همین دیشب تدریس کردم و به همان نحوه که شما فرموده اید بحث را تقریرکردم و اشکالات مخاطبین را هم پاسخ دادم؛ اگر چه این بحث برای خودم حل نشده، اما قرار نیست شبهات خودم را نشر بدهم و اذهان مخاطبین را مشوّش کرده نسبت به متفکّرین جامعه یا نویسندة متنی که تدریس میشود و برخی مطالبی که بزرگان فرموده اند، بدبینشان کنم.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «کمال» یک واژه‌ی انتزاعی است، آنچه واقعیت دارد مصداق کمال است مثل حیات و علم و .... و حیات و علم هم در مظاهرشان واقعیت دارند، بنابراین مطرح‌کردن کمال به جای انسانیت، بیشتر موضوع را انتزاعی می‌کند و از مصداق در می‌آورد. ما معتقدیم آنچه واقعیت دارد حقیقتی به نام انسانیت است با کمالات ذاتیِ آن، و اگر نپذیریم که ذات حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» کمالاتی مثل علم و حیات را دارند و آن کمالات را عارضِ آن ذات بدانیم عملاً و در واقعیت ذات آن حضرت با ذات ابوسفیان یکی می‌شود و شدتی از نظر کمالی یعنی از نظر علم و حیات در آن ذات نیست، آن هم نه مفهوم انسانیت. موفق باشید
9237
متن پرسش
با سلام 1. استاد بنده سیر معرفت نفس و توحید و معاد را کار کرده ام آیا وارد غرب شناسی شوم یا در مورد معرفت نفس و معاد و توحید از کتب آیت الله جوادی و علامه حسن زاده و دیگران استفاده کنم؟ در ضمن فعلا فرصت کار با المیزان را ندارم؟ 2. عمده اختلاف و نقدهایی که به شما می شود در باب غرب شناسی مربوط به چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ درعین رجوع به کتاب‌های عزیزان فوق‌الذکر خوب است که در این مرحله به مباحث معرفت نفس نیز ورود داشته ‌باشید. 2ـ چیز عمده ای نشنیده ام. موفق باشید
9240
متن پرسش
سلام استاد. من در حال حاضر در حال مطالعه کتاب «آشتی با خدا» هستم. یک سوالی بسیار ذهنم رو مشغول کرده. این که دل بستن به غیر خدا نهایتا انسان را به پوچی می رساند، برایم جا افتاده. اما موضوعی درکش برایم سخت است این است که آن حقیقتی که جان انسان با آن آرامش می یابد چه هست؟ در کتاب فرموده اید که جان انسان می خواهد که به کمال و وجود برتر برسد. اما درون من آنچنان به آن وجود برتر اشتیاقی نشان نمی دهد و اگر ایمان می آورد برای فرار از پوچی است. و سوال دیگرم در همین راستا این است که عرفا عاشق چه می شوند و چه چیزی آنها را آنچنان شیدا می کند؟ آیا همین رسیدن به وجود برتر است؟ آیا دلیل بی تمایلی من احیانا گناه و کدر بودن قلب نیست؟ به نظرتون کسی که در پایین ترین سطح از لحاظ معرفتی قرار دارد، چگونه و طبق چه روندی می تواند وارد بحث عرفان شود؟ اگر امکان داره لطفا با تفصیل بیشتری جواب بدید. ضمنا من دیروز سوالی از شما درباره ی ضعف نفس پرسیدم.من سراغ شرح دعای مکارم الاخلاق رفتم ،ولی ان هم صرفا در مقابل دشمنان اسلام بود و انگار عزت در برابر مومنین معنایی ندارد!!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ وقتی انسان در زیر سایه‌ی شریعت الهی حرکت کرد و از یک طرف عقائد باطل و اخلاق رذیله را پشت سر گذاشت و از طرف دیگر متوجه عقائد حقه گشت و خود را منوّر به اخلاق فاضله نمود، باطن و قلب او به مرور آماده‌ی تجلی نور الهی می‌شود و از این‌جا به بعد گفتنی نیست، بلکه چشیدنی است. با همین مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد و مباحث قرآنی شروع کنید تا إن‌شاءالله راه، نمایان گردد در ضمن در مورد دعای مکارم‌الأخلاق عجله نکنید؛ پیشنهاد می‌کنم صوتِ شرح آن را از روی سایت بگیرید و با حوصله دنبال کنید، به خوبی به جواب سؤال خود می‌رسید. خداوند این سؤال را در جان شما انداخت تا به این سو حرکت کنید. موفق باشید
9209
متن پرسش
از شما خواهشمندم کتابی در باب خود شناسی به من معرفی کنید (اینکه میگویند از خود شناسی میتوان به خدا شناسی رسید برای من مبهم است که چگونه این راه را طی کنم?)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر از ده نکته در معرفت نفس که در سایت هست همراه با سی‌دی شرح آن شروع کنید، شروع خوبی است. موفق باشید
9201
متن پرسش
با سلام: 1. از روایتی که فرمود فهم سوره‌ی توحید مخصوص مردم آخرالزمان هست، آیا این درست است که آخرالزمان را به معنای این بگیریم که یعنی در توحید به آخر رسیده‌اند نه زمانی که دنیا دارد پیش می رود؟ 2. یک شخصی می گفت جان انسان ارزش دارد و تنها باید در محضر استاد کامل بنشیند و یا آثار او را بخواند نه اینکه هر شخصی حرفی زد آن را گوش دهد، آقای صمدی و علامه طهرانی هم می‌گفتند انسان نباید پای منبر هرکسی بنشیند، ولی گویا سیر مقام معظم رهبری این را نمی‌گوید. ایشان پای منبرهای معمولی می‌نشینند، کتب مختلف حتی از خارجی‌ها را می‌خوانند. جمع این‌ها چگونه است؟ 3. علامه طهرانی می‌فرمودند کار بر روی صفات کار ناقصی است باید کار بر روی اصل ذات انسانی صورت گیرد، ملاصدرا هم در باب اخلاق همین را قبول دارد، اما سئوال این است که در روایات ما مثلا داریم اگر حسد دارید این کار را بکنید، این آیا کار بر روی صفات نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ منظور این روایت همان‌طور که تصریح دارد، مردم آخر الزمان است از آن‌جهت که در دین تعمّق می‌کنند. 2ـ بالاخره باید جای هر سخنی را در زیر سایه‌ی علمای دین تعیین کرد. مقام معظّم رهبری جای هر سخنی را نسبت به اصل اسلام می‌شناسند و با آن برخورد می‌کنند. 3ـ همه‌ی این دستورات اگر با نظر به معرفت نفس باشد نتیجه‌ی خوبی می‌دهد. موفق باشید
9206
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد معظم: موضوع پایان نامه کارشناسی ارشدم: «بررسی تاثیر مبانی نفس شناسی ملاصدرا بر آرای اخلاقی وی» است. و مبانی تجرد نفس - جسمانیت الحدوث - حرکت جوهری نفس - تجسم اعمال و تجسد نیات را در نفس شناسی میخواهیم بررسی کنیم. حال استاد معظم چه پیشنهادی میفرمایند، بنظر جنابعالی چه کتابهایی باید بخوانم؟ با تشکر التماس دعا یا علی اعلی علیه السلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «معرفتِ نفس و حشر» با ویرایش جدید کمک کند. موفق باشید
9171
متن پرسش
سلام خدمت شما استاد محترم: من دانشجو هستم. من کتاب «معرفه النفس» و «آشتی با خدا» را خواندم بعد نشستم فکر کردم دیدم که من درس میخوانم تا بیکار نباشم. اگر درس نخوانم کار نیس که بکنم، وقتم پر نمیشه. وقتی هم مدرک گرفتم میخوام برم سر کار تا توی خانه بیکار نباشم. من دچار پوچی هستم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس در این دنیا در پوچی و هبوط است مگر آن‌که شرایط اُنس با خدا را در زندگی زمینی‌اش فراهم کند. موفق باشید
9177
متن پرسش
سلام و عرض خدا قوت محضر استاد گرامی: 1. بنده در نظر دارم یک سیر مطالعاتی مهدویت برای خود برنامه ریزی کنم لذا کتب شما را انتخاب نموده ام، بخش سیر مطالعاتی سایت را مطالعه کردم و کتب مربوط به مهدویت را نیز از آثار شما شناسایی کردم (کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» کتاب «جایگاه و معنی واسطة فیض» کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» کتاب «زیارت آل یس، نظر به مقصد جان هر انسان» کتاب «فلسفه‌ی حضور تاریخی حضرت حجت (عج) » کتاب «بصیرت و انتظار فرج» کتاب «عوامل ورود به عالم بقیت اللّهی» کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» رجعت در حوزه‌ی عقل و نقل فرهنگ انتظار؛ حضور در تاریخ توحیدی) آیا باید قبل از شروع به مطالعه ی کتب بالا آثاری دیگر از شما را باید مطالعه کنم یا خیر؟ یعنی این کتب مربوط به مهدویت پیش نیاز لازم دارد یا خیر؟ اگر لازم دارد لطفا اسامی آثار را معرفی کنید. 2. برای تکمیل مباحث مهدویت مطالعه همین آثار از شما کافی است یا مباحث تکمیلی دیگری نیز مانند: صوت، جزوه و... را هم باید پیگیری کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ اکثر کتاب‌هایی که مربوط به موضوع مهدویت است با مبانی ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین گفته‌شده. 2ـ وقتی مجموعه‌ی بحث‌های مهدویت را در کتاب‌هایی که عرض شده دنبال فرمودید ان‌شاءالله به یک جمع‌بندی خوبی می‌رسید که بعد از آن سایر کتاب‌ها برایتان وسیله‌ی تذکر وتکمیل خواهد بود. موفق باشید
9160
متن پرسش
سلام: این که شما فرمودید طبقه آیه قرآن «الله یتوفی الانفس حین موتها....» انسان هنگام مرگ به جای دیگر توجه دارد، یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید
9161
متن پرسش
سلام علیکم: در جایی فرمودید: «علت غم عصر جمعه این است که روح دلش در حال و هوای عالم غیب است ولی ما آن را مشغول بازی های دنیایی کرده ایم.» اگر ما روح را مشغول بازی دنیایی کرده بشیم، مسلما روح دیگر نباید حواسش به آن عالم باشد که ناراحت شود، چون اصل را بدن مادی و دنیا گرفته است. و از طرفی این من هست که با اراده و اختیار سمت کارهای دنیایی میرود. مسلما انسان با رضایت خاطر و از روی اراده این کار را انجام میدهد، و از طرفی هم اراده مربوط به روح است، پس چطور ممکن است روح ناراحت شود در حالی که اراده کننده و تصمیم گیرنده خود اوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح یا نفس ناطقه‌ی انسان دارای طیف گسترده‌ای است، از فطرت تا غریزه. درست در همان موقعی که مطابق غریزه عمل می‌کند فطرت، اظهار نارضایتی می‌نماید. موفق باشید
9130
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روزافزون جنابعالی: می خواستم در برابر سوالاتی از قبیل اینکه 1- خدا برای چه ما را خلق نمود؟ 2- آیا خدا به عبادت ما نیاز داره 3- خدا برای چه ما را از اول در بهشت مستقر نکرد؟ اگر حقیقت انسان روح می باشد پس چرا خداوند جسم برایش قرار داد؟ و امثال اینها ... چگونه باید اندیشید؟ لطفا منبعی برای مطالعه در این زمینه معرفی نمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» عرایضی در این مورد داشته‌ام. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید
9131
متن پرسش
سلام: شما در کتاب 10 نکته از معرفت نفس فرمودید: «انسان در ابتدا، خود را همین مرتبه نازله ی روح میپندارد...» مرتبه نازله ی روح همین بدن مادی میباشد؟ چون بنده تصور کردم مرتبه نازله روح هم یک نوع تجرد دارد ولی مثل اینکه نازل ترین مرتبه روح بدن مادی میباشد. چطور ممکن است نازل ترین درجه روح بدن مادی باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن ابزار روح است و ربطی به مرتبه‌ی نازله‌ی روح ندارد. مرتبه‌ی نازله‌ی روح همان احساسی است که ما نسبت به خودمان به عنوان این‌که موجودی غیر از بدنمان هستیم، در ابتدای امر داریم. موفق باشید
9116
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام استاد بهترین برنامه برای بچه های 7 تا 14 ساله در ماه رمضان چیه که انجام بدهیم؟ آیا مباحث معرفت نفس را می توان بیان کرد؟ اگر آری، چه منبعی معرفی می کنیم که مناسب این رده سنی باشد که ما طبق آن برنامه بریزیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کاری که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به‌خصوص در قسمت «من کو؟» شده مفید واقع شود. اگر کتاب «چه نیاز به نبی» را نیز خودتان برایشان شرح دهید إن‌شاءاللّه اثر خود را می‌گذارد. موفق باشید
9101
متن پرسش
سلام علیکم. آیا این چنین نیست که ما در عالم خارج چیزی به نام زن و مرد نداریم و فقط یک چیز می تواند حقیقت داشته باشد آن هم انسان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت انسان نه زن است و نه مرد، ولی ظهور بیرونیِ آن حقیقت، یا زن است و یا مرد. موفق باشید
9093
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالی داشتم پیرامون کتاب «حویشتن پنهان، شرح ده نکته از معرفت نفس» که شاید اولین کتابی است که در این موضوع در حال مطالعه ی آن هستم . در «جلسه دوم، حقیقت انسان؛ ماورای بدن» که با مثال هایی تجربی در مورد اینکه تن نقشی در حقیقت انسان ندارد صحبت شده است. تا قبل از مثال های مربوط به ادراکات، جدایی تن از من را متوجه شده بودم اما با مثال هایی که در مورد ادراکات بیان شده است ذهنیتم عوض شد، چرا که همانطور که واقفید در بیهوشی اعصاب مرکزی را تضعیف می کنند پس می توان عدم احساس درد را به اعصاب ربط داد (و نه قطع شدن ارتباط نفس با تن) که اعصاب هم بخشی از تن است و همینطور است برای سایر مثال ها از جمله اینکه مغز و ذهن انسان به وسیله ی چشم می بیند. حال این موضوع را چطور می توان به من ربط داد و نه تن؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مورد معرفت نفس با خودمان روبه‌روئیم و آنچه را احساس می‌کنیم مورد نظر قرار می‌دهیم. آنچه از خودمان احساس می‌کنیم آن است که بی تن، باز خودمان هستیم و این را مبنای تفکر خودمان نسبت به موضوع معرفت نفس می‌دانیم. بر این مبنا می‌گوییم اگر در بیهوشی متوجه اطراف خود و یا پارگی بدنمان نیستیم، چون آن‌کسی که ادراک دارد یعنی نفس، در میان نیست، حال مکانیسم عدم حضور نفس به چه صورتی واقع می‌شود، فرق نمی‌کند. عمده آن است که از این مبنا غفلت نشود که بدن ما خود ما نیستیم و همه‌ی ادراکات مربوط به نفس است و نه تن. موفق باشید
9059
متن پرسش
نظرتون در مورد جمله زیر چیست؟ آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی (اعلی اللّه مقامه الشّریف)، فرمودند: ولو به این که انسان در نهایت هم اشراف کامل به نفس خود پیدا نکند امّا ارزش دارد عمر عزیز خود را برای شناخت نفس طی کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، هر قدمی در خوشناسی به صورت حضوری، برکات خود را دارد. موفق باشید
9061
متن پرسش
سلام. طلبه سطح دو هستم. در کنار درسها کتب شهید مطهری را مطالعه کرده ام. از طرفی این مطالعات چه برای خودم چه برای تبلیغ بیشتر از دروس حوزه به من سود رسانده است و از طرفی مشورت دهندگان میگویند که ادامه تحصیل با این سن کم و موقعیت سودمند است. قصد دارم بعد از کتب استاد مطهری سیر شما را بخوانم و در کنار خواندن سطح سه و تبلیغ و همسرداری همه را قوی نمی توانم به انجام رسانم. خودم از عمل کردن بر اساس برنامه شخصی آرامش دارم. محیط حوزه دیگر مرا سیراب نمیکند استاد به نظر شما وظیفه ام چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید درس حوزه را در حدّی که بتوانید با قرآن و روایات مأنوس شوید، پیگیری کنید و در کنار آن از مباحث معرفت النفسی و فلسفی نیز خوب است که استفاده نمایید. موفق باشید
9067
متن پرسش
باعرض سلام و توفیق روز افزون برای استاد: در بحث رجوع به وجود (که برای بنده کشف معرفتی که سالها بدنبال آن می باشم بتوسط جنابعلی بوده است) بعنوان افق سیر و جهت محقق شدن آن با توجه به مطالب کتاب ارزشمند سلوک ذیل شخصیت امام (رضوان الله) آنچه که من متوجه شدم حضرتعلی دو راه کار ارائه داده اید: 1) پرداختن به مباحث معرفت النفس و کتب مربوطه بعنوان بهره گیری از نفس ناطقه ملموس. 2) تزکیه نفس جهت اشراق حقیقت وجود با توجه به ظرفیت وجودی هر کس که با ترک محرمات و انجام واجبات و مستحبات حاصل می شود و به زعم بنده استفاده از دو ابزار عقل و قلب برای بحضور آوردن وجود و درک حضوری آن است بر خلاف عقیده بعضی از دوستان من که معتقدند بحث وجود درخور ما نمی باشد که بحثی پیچیده و در اختیار فلاسفه می باشد. می خواستم نظر حضرتعالی را در خصوص رجوع بوجود بدانم که آیا مطلب همان است که بنده فهمیدم یا چیز دیگری است و عقیده دوستان صحیح می باشد یا خیر؟ راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «وجود» بدیهی‌ترین بحث است، کافی است ما درست با آن برخورد کنیم. امروز دوره‌ی متافیزیک و مفهوم‌گرایی و به حجاب‌بردنِ «وجود»، گذشته است. تاریخ دیگری شروع شده، بعضی‌ها هنوز در گذشته زندگی می‌کنند و به هیچ‌چیزی نمی‌رسند. اساساً تفکر، تفکر «وجود» است و حضور در محضر حق، خدا دیگر غائب نیست که ما با خدایی که غایب است زندگی کنیم، خداوند با نور انقلاب اسلامی ظهور کرده است. در بحث بر روی آیه‌ی 41 سوره‌ی احزاب عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
9069
متن پرسش
با سلام. استاد عزیز در پاسخ سوال 9026 اشاره فرمودید که انسان برای تعالی در انسانیت‌اش نیاز دارد به عین الانسان رجوع کند، همان‌طور که برای گرما، به آتش رجوع دارید و لذا ما در انسانیت به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» که عین‌الانسان هستند نیاز داریم؛ این موضوع رو متوجه هستم اما سوال بنده این است که برای هرحاجتی که ما در خانه خدا را بزنیم خداوند ابتدا آن را در کف امام معصوم میگذارد و ما از ایشان می گیریم؟ حتی حاجات تماماً دنیایی مثلا بندکفش؟ شغل؟ ماشین؟ خانه؟ مکانیسمش چگونه است؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام اموری که مربوط به وجوه انسانی ما است اگر از مسیر انسان کامل باشد جنبه‌ی انسانی ما در آن امور محفوظ می‌ماند با فرض آن‌که در هر حال آن حضرت واسطه‌ی فیض الهی هستند، پس اگر هم از خدا بخواهیم کار درستی کرده‌ایم منتها حضرت حق از طریق واسطه‌ی فیض‌اش آن را به ما می‌رساند. موفق باشید
9046
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. بنده خانوم دانشجوی ترم 6رشته پرستاری هستم که چند وقت پیش بواسطه یک بنده خدایی با آثار شما آشنا شدم واقعا استاد عالی هستند ولی استاد برام یه سوالی پیش اومده! شما در کتاب آشتی با خدا از طریق آشنایی با خود راستین فرمودین که همه ی حواس تن و جسم انسان در گرو روح هست و این روح هست که بطور کامل کنترل جسم رو بر عهده داره و در مورد نحوه بیهوشی و... توضیحاتی رو دادین. ولی استاد در کتابهای روانشناسی که پدر روانشناسی نوین افرادی مثل فروید و شاگردانش هستن برای انسان چیزی به اسم روح متصور نشده و گفته های اونها کاملا متفاوت با عرایض شما هست، حالا اینها به کنار من از ته قلبم به گفته های شما که اندیشه های راستین بزرگانی چون امام خمینی (ره) هست اعتقاد دارم ولی بنده به مقتضی رشته ام دروس روانشناسی و روانپزشکی و بصورت تخصصی پاس میکنم حالا با این اوصاف وقتیکه بیماریهای روانی و علت ایجادشون و راه و روش درمانشون که همه بر اساس گفته های امثال فروید هست و میخونم کاملا در تعارض می مونم توی یک عالم سوال که ذهنم نمیتونه بهشون جواب بده! الان در کل دنیا و کشورمون روانشناسان و روانپزشکان براساس گفته ها و درمانهایی که روانشناسی نوین توصیه کرده عملکرد دارن که در درمان خیلی از بیماریهای روانی هم موفق بوده اند! حالا استاد من چند روز دیگه برای کارورزی میرم بیمارستان روانی، اونجا باید در مقام یک پرستار به مریضهای روانی مشاوره بدم و بهشون کمک کنم در حالیکه خودم یه عالمه تعارض حل نشده دارم! اگه جایگاه و خود واقعی انسان نفس و روح هست پس چطوری میشه این بیماریهای روانی رو درمان کرد؟! اصلا دلیل این بیماریهای روانی چیه؟! گناه زیاد؟! مثلا چرا باید یک انسان به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا بشه و بطورکلی چیزی از هدف متعالی انسانیت نفهمه و در عالم دیوانگی باشه و هزاران سوال دیگه که در اینجا مجال ذکر کردنشون نیست! ممنون میشم استاد بطور کامل بنده رو راهنمایی بفرمایین چون واقعا هیچ منبعی رو برای پاسخ دادن به سوالاتم جز شما ندارم متاسفانه اساتیدم هم که اصلا تو این فازها نیستن. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع معرفت نفس موضوع گسترده‌ای است که هر اندازه جلو بروید نکات جدیدی برای جواب به سؤالاتتان ظهور می‌کند. عنایت داشته باشید که وقتی تن ابزار روح بود، حال اگر این ابزار خراب شود روح به همان اندازه نمی‌تواند خصوصیات و اراده‌های خود را آشکار کند. از طرفی علم روانشناسی به عنوان یک علم تجربی از طریق آزمون و خطا متوجه رابطه‌ای بین بعضی حرکات و حالات روحی افراد شده و بنا نیست معرفت نفس، منکر این حوزه از علوم تجربی باشد. معرفت نفس ما را متوجه مرتبه‌ای بالاتر از آن بُعد از روحمان می‌کند که صرفاً نظر به جسم دارد و معتقد است اگر آن بُعد از تغذیه‌ی معنوی لازم بهره‌مند شود فشارهایی که روح در اثر تعلق به بدن برایش پیش می‌آید کم می‌شود، وحالا که شما با بیمارانی روبه‌رو هستید که سخت تحت تأثیر بدن‌شان هستند. در ابتدای امر باید با همان روش آزمون و خطا مشکل‌شان را حل کنید ولی نظرتان را از آن بُعد برترِ نفس بر ندارید تا در درازمدت با راهنمایی‌های بهتری بیماران را درمان کنید. موفق باشید
9048
متن پرسش
سلام علیکم بنده یک طلبه هستم. بنده از محضرتان خواستار دو سیر مطالعاتی هستم. 1- ابتدا سیر معرفت نفس به طور کامل در تمامی آثار و جزوات و cdهای شما. 2- یک سیر اخلاقی در کتب اخلاقی. و سوال بعدی در مورد این است که بنده به مطلبی دست یافتم که میخواستم بدانم درست است یا نه و آن این که: بنده بعد از تجلیه (که در آن می خواهم رساله مرجع خود را علما و عملا درس بگیرم و بعد کاربردی کنم) در مقام تخلیه می خواهم یک دوره اخلاق را بگذرانم و بعد از اخلاق وارد معرفت نفس بشوم که بعد از معرفت نفس وارد معارف اسلامی بشوم آیا این درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌گونه سؤالات را از حاج آقا نجات‌بخش راهنمایی بگیرید. شماره‌ی ایشان 09133057948 می‌باشد. موفق باشید
9050
متن پرسش
سلام استاد: سیر مطالعاتی شما را از سال پیش تا شروع معاد کار کردم با صوت و کتاب و مباحثه، حالا می خواستم نظرتون رو بپرسم، چون در زمینه معرفت نفس به طور تفصیلی جلو نرفتم و هنوز یک جامعیت و منظومه ای پیدا نکردم (البته خودتان در 10 نکته گفتید که این شاکله مباحث هست) در ماه رمضان آیا مباحث شما را ادامه بدم؟ (چون در سوالات به فردی که انواع کتب معرفت نفس را معرفی کرده بود گفتید نیازی به خواندن همه ی آنها نیست همین کتب خودتان کفایت می کند) یا کتاب علامه حسن زاده (با شرح) یا مقالات (جلد1-آیت الله شجاعی) و یا انسان از آغاز تا انجام، رسائل الولایه (علامه طباطبایی) و..... چه پیشنهاد می کنید؟ (مخصوصا بنده طرح کلی لازم داشتم درباره مباحث معرفت نفس از اجمال به تفصیل) ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کتاب «خویشتن پنهان» را کار نکرده‌اید، آن را به اتمام برسانید سپس به مقالات آیت‌اللّه شجاعی بپردازید. موفق باشید
9017
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز: سه سوال داشتم: 1- قطعا پاک کردن قوه خیال از خیالات لغو و شاید باطل بسیار سخت می باشد، شده است کتاب های شهدا را بخوانید و ببینیم این عزیزان چگونه شکوفا شده اند، آیا شهادتشان باعث میشود که دیگران آن لحظات غفلتی که بعضا در زندگی از خداوند داشته اند را مشاهده نکنند؟ شما رزمنده بوده اید و شده با رزمنده هایی مواجه شوید که بعضا تا لحظه شهادت دست از شیطنت های شیرینشان برندارند، یا به آن صورت مقید نباشند، تکلیف اینها چه میشود؟ 2- اخیرا توفیقی نسیبمان شده، و در حلقه صالحین به جوانان بین سن اول دبیرستان تا حدود پیش دانشگاهی، مباحثی را مطرح میکنیم، هنوز تنورش گرم نشده، خودمان را لایق شاگردی شما نه میبینیم و نه میدانیم، ولی چند سالی هست پای درس شما هستیم، آیا صلاح میدانید در جلسات 40 دقیقه معاد را مطرح کنیم؟ یا کلا سیر مطالعاتیتان را؟ حقیقتا ترس از ورود داریم، اگر صلاح است بفرمایید چه مباحثی مطرح کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خداوند در دو آیه‌ی از قرآن مژده‌ی بزرگی به کسانی می‌دهد که در مسیر حق قرار گیرند. یکی این‌که می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ» بدین معنا که کارهای خوب، بدی‌ها را از صحنه‌ی جان انسان پاک می‌کند و از این مهم‌تر می‌فرماید: «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات‏» بدین معنا که برای عده‌ای حتی بدی‌های آن‌ها را به خوبی تبدیل می‌کند که مسلّماً مصداق آن‌ شهداء هستند 2- ابتدا از معرفت نفس شروع کنید. اگر آماده بودند برهان صدیقین را هم به صورت مختصر طرح بفرمایید سپس مبحث معاد را طرح کنید. موفق باشید
9021
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفا چند کتاب در خصوص خدا شناسی که متن روان و سبکی داشته باشه معرفی کنین؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر به روش معرفت نفس عمل کنید بهتر نتیجه می‌گیرید، مثل کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس». خیلی در فکر خداشناسی‌های استدلالی نباشید باید مطلب را حضوری ارائه داد. موفق باشید
نمایش چاپی