بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معرفت نفس

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34358
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: خسته نباشید. بنده سخنرانی حضرتعالی راجع به شرح کتاب آداب صلوه حضرت امام رحمه‌الله علیه را گوش دادم تا جلسه ۱۷ را استماع کردم سوالاتی داشتم. ۱. توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت می شود بیشتر توضیح داده شود؟ ۲. یکی از آداب باطنیه قلبی نماز نداشتن منیت و خودخواهی و خودپرستی است چگونه اینها را از دل بیرون کنیم و چگونه بفهمیم از دل بیرون رفته می شود؟ می شود راجع به منیت توضیح بیشتر بدهید بنده سعی کردم نمازم را اول وقت بخوانم اذان و اقامه را می گویم قبلش می گویم که تفهیم به قلب بشود، قلبم متذکر بشود ذکر رکوع و سجود امکان باشد طول می دهم، حمد و سوره می خوانم چشمم می ببندم با آرامش می خوانم شمرده وبا آن ملایکه که پشت سر ما هستند می گویم که کمک کند که نماز با حضور قلب باشد، وقتی ذکر می گوییم و تعقیبات نماز می خوانم انگشتم روی سینه ام فشار می دهم که تفهیم به قلب بشود. سعی کردم آنچه شما گفتید را عمل کنم و راجع به حب به دنیا، حب نفس و حب شهوت که حجاب است چه کار کنم که موانع برای باطن نماز هست. مثلاً حب به غذا دارم من خیلی غذا ها را دوست دارم و لذت می برم چه کارکنم؟ اگر از آن غذا را کم بخوریم ویا اصلا نخوریم یا روزه بگیریم وبرای اینکه نماز صبح قضا نشود چه کار کنم؟ آخه نفسم قوی است شیطان هم نمی گذارد خواب برایم غلبه می کند چه کارکنم؟ ۳. اینکه ما فلسفه بلد نیستم آیا نیاز هست براهین بخونم برای استدلال عقلی که فرمودید که با براهین عقلی به قلب برسد؟ براهین صدیقین خواندم چیزی نفهمیدم یک مقداری و ۴. اینکه اعمال ما نوشته می شود آیا تفهیم به عقل ما هست که ما بفهمیم نه اینکه قلم بدست گرفتند ولی می‌نویسند و یا پل صراط و باغ بهشتی مثل و جنس آنها دنیایی نیست جنسش فرق می کند وعقل ما با آن نمی رسد می شود توضیح دهید؟ آیا چگونه کنه ذات احدیت پی ببریم این چگونه میسر می شود وبرای عبودیت چه کار کنم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این‌که کار را با شرح کتاب «آداب الصلواة» شروع کرده‌اید، کار خوبی است و إن‌شاءالله با ادامه آن مباحث بسیاری از مسائل‌ و سؤالات‌تان برطرف می‌شود. به همین جهت فرموده‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد» ۲. اگر بتوانید مباحث مطرح‌شده در «ده نکته از معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن‌ها که هر دو روی سایت هست، دنبال بفرمایید؛ مباحث «آداب الصلواة» با عمق بیشتری شما را در بر می‌گیرد. موفق باشید

34350
متن پرسش

سلام: من همانی هستم که سوال ۳۴۲۱۸ رو پرسیدم . استاد ابهام بنده زیاد برطرف نشد. از یه طرف من باید دین رو کامل بفهمم تا به رسالت خودم عمل کنم. از طرفی دیگر فکر نمی کنم دروس حوزه این توانایی رو داشته باشند. بر عکس دروس حوزه، وقتی به سخنرانی های جناب عالی و استاد رائفی پور و پناهیان رجوع می کنم، دین واقعی رو پیدا می کنم. منظورم این است که مرادم نزد شما و دیگر اساتید هست نه دروس حوزه. از طرف دیگر فرمودید به مبانی قرآنی و روایی مسلط بشوم. چه طور این ممکن میسر میشه؟ با دروس حوزه؟ گمان نمی کنم. با شاگردی کردن نزد اساتید بزرگ؟ اساتید بزرگ از کجا پیدا کنم؟ مسئله دیگر مدل سیر مطالعاتی سایت شما است. اساتید معمولا مطرح می کنند که برای قوی شدن مبانی دینی اول باید اعتقادات رو یاد گرفت بعد تاریخ اسلام و بعد نوبت به تفسیر و فلسفه و عرفان می رسد. حال چرا سایت شما این گونه نیست؟ چرا از عرفان و تفسیر شروع شده است؟ چه طور خودم را ذیل رهبری و امام تعریف کنم؟ برای فهمیدن عمیق امام و رهبری مجبور می شوم دوباره به سخنرانی های جناب عالی و استاد رائفی پور و پناهیان رجوع کنم. عجب تناقض جالبی. باز بر می گردم سر خانه اول

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مبنای فکری امثال بنده و عزیزانی که نام بردید همه با اُنس با حوزه‌های علمیه و با روشی که در آن‌جا جاری است؛ حاضر بوده‌ایم. لذا اگر ذهن و فکر خود را بتوانید در درون همان روش حوزوی و موضوعاتی که در آن جا مطرح است، پرورش دهید در ادامه، راهی بهتر و با نقصی کم‌تر کار را جلو می‌برید. آری! در کنار حوزه، کاری مثل سیر مطالعاتی که از معرفت نفس شروع می‌شود، موجب قوت عقاید انسان می‌گردد و چنانچه بخواهید با قرآن مأنوس شوید، با حاضربودن در روش حوزوی حتماً بهتر می‌توانید با قرآن مرتبط گردید. موفق باشید

34346
متن پرسش

با سلام و احترام: از کلام علامه طباطبایی اینطور فهمیده می‌شود که طینت انسان ماده اصلی وجود وی است. حقیقت این طینت چیست؟ چه تفاوتی بین طینت و وراثت وجود دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طینت همان مبنای وجودی و امکان ذاتی انسان است. ولی وراثت، امری است که عارضِ وجهِ امکانی انسان می‌شود. موفق باشید

34292
متن پرسش

با سلام: من به تازگی فایل ویدئویی معرفت نفس آنلاین که یک روحانی جوان شرح کتاب ده نکته در معرفت نفس را انجام می دهند. فکر کنم فامیلی ایشان صالحی باشد. آیا مورد تایید جنابعالی می‌باشند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ایشان یکی از طلاب فعّال  و اهل فکر و اندیشه هستند. إن‌شاءالله می‌توانید از مباحثی که دنبال می‌کنند، استفاده کامل را ببرید. موفق باشید

34284
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: من با توجه به موضوع پایان نامه‌ام در رشته شهرسازی که مرتبط با بحث‌های تمدن نوین و نگاه به انسان ویژه تمدن نوین بود با مباحث کتب مرتبط با تمدن شما (مثل گزینش تکنولوژی، فرهنگ مدرنیته و توهم، علل تزلزل تمدن غرب) آشنا شدم، و بعد بر اساس منابع استفاده شده در آن کتاب‌ها با آقای احمد فردید و هایدگر و ملاصدرا. اما استاد عزیز احساس می‌کنم احتیاج به یک ذهنیت نظام‌مند دانشی دارم، اینکه کلیتی در ذهن من نشسته باشد که هر یک از این اندیشمندان از ابتدا تا کنون چگونه نگریسته‌اند به طور کلی و پس از روشن شدن این نظم و چیدمان در ذهنم مرور دقیق‌تری که از هر یک داشتم را جایگذاری در این نظام کنم تا ان شاءالله بتواند موثرتر باشد. لذا پرسشم از شما این است که می‌شود منبعی به من معرفی کنید که صادقانه این دیدگاه‌های مختلف را توضیح مختصری از همگی داده باشد تا بتوانم با مطالعه آن به این ذهنیت کلی دست یابم تا بعد مطالعات دقیق‌تر را در آن جایگذاری کنم؟  کتب و مقالاتی در این زمینه موجود بود، اما از آنجا که این ذهنیت قرار است زیربنای مطالعات آتی باشد خواستم از شما طلب کنم تا منبعی صادق و سالم را در صورت امکان به من معرفی کنید. ممنونم از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد فلسفه غرب تصور می‌کنم متأسفانه کسی هنوز آن‌طور که شایسته و بایسته باشد، کتابی را تنظیم نکرده است. مرحوم سید جلال الدین مجتبوی، کتاب «کلیات فلسفه» اثر ریچارد پاپکین-آوروم استرول را ترجمه کرده‌اند. شاید هم کتاب‌هایی به بازار آمده باشد که بنده اطلاع ندارم. ولی رویهمرفته به طور پراکنده ترجمه‌های خوبی از بعضی فیلسوفان غرب هست. در مورد فلسفه اسلامی به‌خصوص اسلوب صدرایی آن می‌توانید در ابتدا به کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و کتاب «معرفتِ نفس و حشر» رجوع فرمایید. موفق باشید

34269
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت و آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون برای شما استاد گرامی: بنده آرزو دارم در قیامت در ذیل شاگردان شما محشور بشوم البته اگر شما بنده را به شاگردی بپذیرید. استاد نظر شما درباره چاکراه ها و منابع دریافت انرژی در بدن چیست؟ ممکنه راهنمایی بفرمایید و منبعی برای مطالعه معرفی فرمایید. در ضمن دوره های که با عنوان باطل سحر و جادو... آموزش می‌دهند را تایید می‌فرمایید؟ ممکنه ملاکی بفرمایید تا بنده متوجه بشوم خداوند اعمال را قبول می‌فرماید یا نه؟ آیا امام زمان (عج الله) از من راضی هست یا نه؟ همیشه ذهنم درگیر این مسئله است اما نشانه ای در خواب و بیداری در رد و قبولی اعمالم نمی‌بینم؟ خداوند بر توفیقات روحانی و معنوی شما بیافزاید. ما را هم دعا بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در رابطه با تمرکزی که در این روش‌ها هست، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد ولی با مبانی معرفت نفسی خودمان. ۲. بنا نیست که وارد این نوع کارها و دوره‌ها بشویم. کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» متذکر می‌شود که چگونه با رجوع به آیات قرآنی ما به کلی حیطه خود را از حیطه جنّیان جدا کنیم. ۳. همین توفیق انجام واجبات و ترک محرمات بهترین ملاک است که حضرت ربّ العالمین ما را از انس خود محروم نفرموده‌اند. قصه آن عارف سالک را دارید که شیطان به او القاء کرد اگر عباداتت قبول است، پس چرا لبیکی و جوابی از طرف حضرت حق نمی‌شنوی؟ جناب مولوی این‌طور موضوع را با ما در میان گذارده است که:

آن يکي الله مي گفتي شبي

تا که شيرين مي شد از ذکرش لبي

گفت شيطان آخر اي بسيارگو

اين همه الله را لبيک کو

مي نيايد يک جواب از پيش تخت

چند الله مي زني با روي سخت

او شکسته دل شد و بنهاد سر

ديد در خواب او خضر را در خضر

گفت هين از ذکر چون وا مانده اي

چون پشيماني از آن کش خوانده اي

گفت لبيکم نمي آيد جواب

زان همي ترسم که باشم رد باب

گفت آن الله تو لبيک ماست

و آن نياز و درد و سوزت پيک ماست

حيله ها و چاره جوييهاي تو

جذب ما بود و گشاد اين پاي تو

ترس و عشق تو کمند لطف ماست

زير هر يا رب تو لبيکهاست

جان جاهل زين دعا جز دور نيست

زانک يا رب گفتنش دستور نيست

بر دهان و بر دلش قفلست و بند

تا ننالد با خدا وقت گزند

موفق باشید      

34267
متن پرسش

با سلام و احترام و وقت بخیر: استاد سیر رجوع به قرآن چگونه است؟ آیا اول ادبیات عرب بخونیم؟ اول تفسیرالمیزان بخونیم؟ یا مستقیم به خود قران و ترجمه رجوع کنیم؟ هر طور که باید باشد بنده را راهنمایی بفرمایید. با تشکر. اجرکم عندالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین شکل رجوع به قرآن آن است که انسان تا حدّی با ادبیات عرب آشنا باشد و سپس به معارفی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» که مقدمه تفکر و تدبر نسبت به قرآن است بپردازد و آن‌گاه با تفسیری مانند «المیزان» راه انس با قرآن را هموار کند. ۲. حال اگر شرایط ارتباط با ادبیات عرب کارساز نبود، معرفت نفس و برهان صدیقین و سپس حدود ۱۰۰ جلسه به بحث‌هایی که در سوره‌هایی مثل سوره روم و عنکبوت و آل‌عمران و نساء شده است؛ بپردازند و سپس به المیزان رجوع کنند، إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرند. موفق باشید

34257
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار:۱.  در بسیاری از آثار علما و متون متقن دینی از جمله کتب حضرتعالی تدبیر امور تن را به من یا همان نفس ناطقه برمی گردانند حال آنکه دوستانی که در حیطه علوم تجربی کار می‌کنند و بسیاری از مردم این امور را به مغز مادی بر می‌گرداند و در واقع قائل به تفکیک عقل و مغز نیستند. ۱. در خصوص دلایل تجرد عقل و حیطه و وظایف در حوزه تن راهنمایی فرمایید ۲. دوستان روانپزشک شادی و غم و حالات نفسانی را تابع هورمون های ترشح شده از مغز می دانند ولی در متون فلسفی کاملا برعکس این قضیه است در این خصوص دلایل متقن منطقی را بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «خویشتن پنهان» در این رابطه شده است. خوب است به آن دو کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

34213
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: چنانچه مطلع هستید گروهی از مخاطبان جنابعالی و کسانی که مشتاق قدم گذاشتن در عرصه سلوک الی الله هستند مشغول درس خواندن هستند. منظور بنده از درس، درسهای حوزوی و دینی و علوم انسانی نیست بلکه منظورم علوم تجربی و ریاضیات، و به خصوص علوم تجربی است. در ذهن اکثر افرادیکه علوم تجربی می‌خوانند این تفکر نقش بسته که: «علمی که ما می‌خوانیم در سلوک ما تأثیری ندارد». و بعضا هم از سوی افرادی این تفکر القا می‌شود که اگر می‌خواهید به خدا برسید حتما باید طلبه دروس دینی باشید. حال نظر شما چیست؟ بالاخره یکسری از افراد، با استعدادِ علوم تجربی هستند و در ایرانِ کنونی، علم آنها برای کشور و انقلاب قدرت آور است. این افراد با چه انگیزه و هدفی درس بخوانند که هم سلوک محقق شود و هم علم شان در راه درستی صرف شود؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که متوجه هستید بسیاری از افراد بدون آنکه حضور حوزوی را برای خود تعریف کرده باشند راههای صد ساله را به تعبیر حضرت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» یک شبه طی کرده اند زیرا متوجه شده اند در زمانه خود چه اموری نیاز است و به آن پرداختند. مسلماً امروز در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی و علمی نیز لازم و ضروری است. عمده انگیزه و رویکردی است که باید مد نظر داشت و از جهت دیگر توجه به معارف دینی و معنوی است که در کنار فعالیت علمی باید سرزنده نگه داشت. چه خوب است که در کنار حرکت علمی, برنامه معرفتی مورد غفلت قرار نگیرد. شاید سیر مطالعاتی سایت برای کسانی که ذوق معرفت نفسی داشته باشند, کمک کار باشد. موفق باشید

34197
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: عرض خداقوت و آروزی توفیقات رو افزون. در جزوه معرفت نفس اشاره ای فرمودید رفتن به مزار اموات به شرط (عقیده صحیح و با اعمال صحیح) موثرتر است. لطفا در خصوص موارد مذکور در پرانتز راهنمایی فرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان معارفی که در فضای «معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و سوره‌های مربوط به معاد پیش می‌اید، بسیار کارساز است. موفق باشید

34188
متن پرسش

سلام و عرض ادب. در کتاب جوان و انتخاب بزرگ صفحه ۶۴، فرمودید که در دوران جنینی روح بدن را می سازد، آن هم با استفاده از امکاناتی که به او می رسد، مثل شرایط تغذیه مادر و... سوال این است که؛ آیا به این معنی است که خداوند، روح انسانی را به نطفه می دهد تا روح نطفه را زیبا و متعادل بپروراند؟! پس آیا به این معناست که از ابتدا و قبل از تشکیل نطفه، روح انسانی دخیل در امر تشکیل جسم است و ابزار خالقیت خداوند متعال می باشد؟ این نکته بسیار لطیف و عمیق است و نیاز به توضیح دارد. به طور دقیق تر، آگاهی روح در مرحله جنینی از چه سنخ آگاهی است؟ آگاهی غریزی یا نباتی یا عقلی و با اراده و اختیار؟ لطفا در این باره توضیح دهید و بفرمایید که در این باره از چه منابعی می‌توانم مطالعه کنم؟ از مطالب تان خیلی استفاده می کنم‌ و دعاگوی تان هستم. متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توضیح این مطالب در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه شرح صوتی آن و تکمیل آن‌ها در کتاب «خویشتن پنهان» شده است مبنی بر آن‌که روح یا نفس ناطقه است که نطفه را به صورت تکوینی تدبیر می‌کند و البته اگر زمینه تدبیر نطفه توسط روح از طریق والدین به‌خصوص مادر فراهم شود، نفس ناطقه جسم انسان را به عالی‌ترین شکل از تعادل شکل می‌دهد. موفق باشید

34187
متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب و احترام: در حال مطالعه کتاب جوان و انتخاب بزرگ هستم و بسیار بهره می برم و از شما بسیار ممنونم ان شاءالله از خداوند متعال پاداش و جزای خیر نصیب تان بشود. می خواستم که یک مثال بزنید از انسانی که خودش برای خودش، دروغ شده است؟ شرح حالت یک انسان این چنینی، می تواند بحث را ملموس بنماید. در صفحه ۵۹ و ۶۰ کتاب این نکته را بحث کردید و بنده حس می کنم نیاز به توضیح بیشتر دارم. متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آن‌که انسان گرفتار توهّماتی نسبت به خودش می‌شود. یا بدن خود را خودش می‌پندارد. موفق باشید

34186
متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: آیا روح غذا را هضم می کند؟ یا جسم؟ سوال بنده به طور دقیق این است که، روح چگونه و به چه نحوی می تواند مشغول هضم غذا بشود؟ این نکته جای سوال است و برایم روشن نیست. چرا می گویند با روزه گرفتن روح کمتر گرفتار بدن است و بهتر می تواند به سوی عالم غیب سیر کند؟ (در کتاب جوان و انتخاب بزرگ، صفحه ۵۱، این نکته را بیان فرمودید.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که روح، بدن را تدبیر می‌کند حال اگر شرایطی برای بدن به‌وجود آوردیم که در تدبیر بدن به سختی بیفتد؛ عملاً روح را به زحمت انداخته‌ایم. مانند پرخوری که روح باید بدن را در هضم غذا تدبیر کند و به زحمت می‌افتد. موفق باشید

34184
متن پرسش

بسمه تعالی با عرض سلام محضر استاد گرانقدر: در زمینه علم‌حضوری، منشا شکل گیری علم حضوری نفس ناطقه است صرفاً یا عوامل دیگری نیز دخالت دارند؟ آیا علم حضوری از شوائب وهم و وسوسه شیطانی و خیال خالی ست یا می توانند تاثیر گذار باشند؟ آیا علم حضوری صرفا آگاهی ست یا بایست یقینی باشد؟ با تشکر از عنایت شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در علم حضوری، معلوم نزد عالم است و نه مفهوم آن. از این جهت علمی است یقینی ولی در عین حال بعضاً صورت‌های توهّمی به صورت حضوری نزد انسان خود را ظاهر می‌کند و برای درک صحت و یا عدم صحت علم حضوری، ملاک نظرِ عقل و شرع است. موفق باشید

34165
متن پرسش

عرض سلام و احترام: بین فطرت و طینت از درون و وراثت و محیط از بیرون کدامیک تأثیر بیشتری بر انسان دارند؟ و چرا؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود فرد دارد که بنای خود را در حاضرشدن نسبت به اصیل‌ترین بنیاد خود که همان توحید و فطرت است؛ بگذارد یا آن‌که نسبت به ابعاد فطری خود حساس نباشد. در این حالت است که تسلیم سیطره طینت و حتی وراثت و محیط می‌شود. عرایضی در جزوه «معارف اسلامی ۱» تحت عنوان «خدایابی» در قسمت «فطرت» در این مورد شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع شود. https://lobolmizan.ir/leaflet/226?mark=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81  موفق باشید

34157
متن پرسش

سلام و عرض ارادت خدمت استاد: به کرات پیش اومده واسم رویای صادقه دیدم بدون کم و کاست هرچی توی خواب می‌بینم عینا تو بیداری واقع میشه ولی بازه ی روزه هستن تو بستر زمان حتی اصواتی که شب تو خواب می‌شنوم تو بیداری هم همونا رو می‌شنوم آیا راهی هست که نفسم بیشتر هوشیار بشه و مثلا اتفاقات ی ماه بعد رو ببینم با توجه به اینکه خدا نفس رو تو خواب توفی میکنه می‌خواستم ببینم نفسمون رو کجا میبره؟ توی ی کتاب میخوندم که دو تا تمرین هست واسه اینکه هوشیارانه به خواب بریم یکی دیدن دستها در خواب یکی هم سعی در هوشیار نگه داشتن نفس موقع به خواب رفتن. اسم کتاب هم هنر رویا بینی از کارلوس کاستاندا هستش. کتاب ۱۰ نکته از معرفت النفس تون رو خوندم با ادب عقل و خیال وقلب اما به شدت مشتاقم که نفسم رو به طور کامل بشناسم کما اینکه دو شب هم روحم به قیامت سیر کرد و دپرس بودم تا ی مدت فکر می‌کردم از قافله جا موندم چون خیل عظیمی از نفوس با جامه های خاص دیدم که جمع هستن و رهسپار دیار باقی. کجای سیرم هستم؟ آیا نفوس معصوم ع که مقام تجردشون بالا بود میتونستن بر تمام حوادث تاریخ سیطره داشته باشن یا نه. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ما باید خود را در عالم دیگری جستجو کنیم و از این جهت به ما توصیه کرده‌اند به خواب، اهمیت ندهیم تا مشغول صورت‌های ذهنی اموری شویم که بعداً در عالم بیداری بخواهیم با آن‌ها روبرو گردیم. آری! بعضاً در خواب، بشارت‌هایی هست در آن حدّ که حضوری می‌باشند که در پیش است ولی اموری فوق صورت‌های رؤیایی به نام درک وجودی خود در قالب احوال قلبی و بصیرت‌های معنوی در پیش است که با رعایت دستورات شرعی پیش می‌آید. موفق باشید

34133
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: من ی مدت کتب کارلوس کاستاندا رو میخوندم، شاگرد عارف سرخ پوست دون خوان ماتیوس. ایشون توی کتاب هنر رویابینی قائل به هفت دروازه رویا هستن که یکی یکی باید فتح بشن. اخرین دروازه ارتباط با موکلین خواب هستش. منتها کتب شما رو که خوندم متوجه مسائل بالاتری شدم. میشه لطف بفرمایید بگید که چیکار کنم تا بتونم با ملائکه ارتباط قویتری برقرار کنم؟ ی ملک ی بار توی بیداری دیدم ی بار هم بین خواب و بیداری البته بار دوم جلوش بلند نشدم و خوابیدم و الان وجدانم ناراحته که احترام نذاشتم. صرفا دیدن نمیخوام دنبال اخذ علمم ازشون. با سپاس از حوصله ای که به خرج دادین ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید چنانچه با نور توحید و معرفت نفس جلو برویم، آن‌چنان به لطف الهی انسان در معرض انوار الهی قرار می‌گیرد و انوار الهی جان او را در بر می‌گیرد، که به خوبی خود را در ذات انسانی‌اش که همان حضور بیکرانه اکنون جاودانگی‌اش می‌باشد، احساس می‌کند و دیگر معطل آن حرف‌های به اصطلاح عرفان‌های ساختگی نمی‌شود. موفق باشید

34125
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد: تحت تاثیر کتاب شرح ۱۰ نکته از معرفت نفس حضرتعالی ی شب در عالم رویا بین خواب بیداری نفس مجردم را ادراک کردم بدون بعد و بدون قید زمان. می‌خواستم ببینم برای رسیدن به تجرد برزخی چه دستور العملی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان رعایت حرام و حلال الهی در این مسیر انسان را بیش از پیش به حقیقت بیکرانه‌اش نزدیک می‌کند تا خود را جهانی بیابد بنشسته در گوشه‌ای. موفق باشید

34103
متن پرسش

با سلام و ادب: ۱. استاد عزیز یه فرصتی جهت تدریس درس دینی و تفکر در پایه هفتم برایم پیش آمده (دختران) شما چه تئصیه و پیشنهادی دارید؟ ۲. و اینکه به نظر شما آیا صحبت از مسائلی مانند کرم چاله ها و عبور از جهان های موازی برای آماده کردن ذهن بچه ها برای فهم بهتر بحث معاد و خداشناسی کار درستی است؟ ممنونم. موید به تاییدات الهی باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معرفت نفس از مسیری که کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مدّ نظر قرار می‌دهد. ۲. به نظر می‌آید از طریق «معرفت نفس» مخاطب شما نسبت به آن امور که چندان واقعی نیست و بیشتر مبتنی بر تئوری‌ها و فرضیات است، مستغنی شود. موفق باشید

34091
متن پرسش

با سلام: بر اساس دلایل اثبات مجرد بودن نفس، انسان مادی نبوده و فانی نیست. در این صورت خدا نمی تواند انسان را نابود کند. اگر بگویید خدا می تواند انسان را نابود کند، پس انسان فانی است. آیا این جملات درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مجردبودنِ یک موجود، به معنای آن است که فوق زمان و مکان است، نه آن‌که فوق مخلوق‌بودن و در عرض خداوند باشد. آری! هر ممکن‌الوجودی اعم از مجرد و غیر مجرد، مخلوق خداوند است و وجود آن از خداوند است و هرگاه اراده کند وجود آن مخلوق را از او می‌گیرد. موفق باشید

34068
متن پرسش

با سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: چه کار کنم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ من به معنای آن توجه دارم بعضی وقتها گریه می کنم ولی همیشه این طور نیست ولی هرکاری می کنم چشم دل باز نمی شود و چیزی نمی بینم چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ در آیام ماه رجب و شعبان یک حالی می شوم ولی بعد آن حال معنوی می رود. در اعتکاف هم شرکت می کردم چند روز یک حالی دارم بعد از بین می رود چه کنیم آن حال برای همیشه باشد؟ با ما در آن حال سکوت زیاد دارم و دوست ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم قبلاً خوابهای خوب داشتم ولی دیگه کم شده چه کار کنیم خواب خوب ببینیم و چشم برزخی باز شود؟ یکی از اولیا خدا دیدم آیت الله محمد تقی بهجت پشت سرش نماز خواندم دلم یک حالی می شد چند بار از نزدیک دیدم بدنم می لرزید ولی بعد آن معنویت تمام می شود چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ سیر معنوی و سیر سلوک کنیم به خدا و اهل بیت علیه السلام برسیم، در نماز و روزه توجه به حق داشته باشیم؟ چگونه توجه به اسما الهیه داشته باشیم آیا با ذکر حل می شود؟ ذکر یونسیه شما تجویز می کنید یا اذکار دیگر اگر می شود راهنمایی کنید. اگر کسی در دنیا به آن مقامات که گفته شد نرسید آیا ضرر و خسران کرده و گناه کرده؟ این که مثلاً می گویند حضرت امام در نماز حضور نداشتند بعد در تشهد نماز حضور داشتند در نماز پرواز روح جسم داشتند و چشم دلشان باز بود و به تمام معنا پرواز داشتند چیزهای می دیدند و آیت بهجت هم همین طور در نماز چیزهای می دیدند اصلا در دنیا نبودند و در آسمانها هستند. ما چه کنیم مثل آنها باشیم برای ما که این اتفاقات نمی افتاد و ببینیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقویت معارفی که جان را نسبت به حقیقت بیدار می‌کند مثل «معرفت نفس» ۲. توجه به نحوه‌ای از بودن که بهترین بودن است با نظر به توصیه‌های مولایمان علی «علیه‌السلام» به امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ۳. با طمأنینه و با حضور قلب، عبادات را انجام دادن، به امید آن‌که خداوندعنایات خاصه خود را از ما دریغ ندارد. موفق باشید

34007
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کتاب خویشتن پنهان فرمودید: اگر با ریاضت های شرعی توجه خود را به عالم غیب و معنویت معطوف کنید، خود را در آن عالم احساس می کنید. منظور از ریاضت شرعی چیه، یعنی باید چیکار کنیم که خودمون درآن عالم احساس کنیم؟ سوال بعدی که دارم اینه: با توجه به اینکه اصل انسان «من انسان» است و در خواب انسان با من خود روبه رو است، پس چرا من انسان به هرجا که دوست دارد در خواب سیر می‌کند و چرا از اراده ما بیرون است، به عنوان مثال من دوست دارم در خواب بروم کربلا ولی وقتی می‌خوابم «من» از اختیار من بیرون است و هرجا خودش دوست داشت می رود؟ آیا امکانش به وجود میاد که در اختیار خودمون باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ریاضت‌های شرعی همان رعایت دستورات واجب الهی است و انجام مستحبات در حدّی که برای انسان امکان دارد. ۲. در خواب و در برزخ و قیامت، ملکات انسان در صحنه است و انتخاب و اختیار، مربوط به دنیا می‌باشد. موفق باشید

33999
متن پرسش

سلام و عرض احترام و وقت بخیر خدمت استاد بزرگوارم: سوالی که داشتم خدمتتون این هست که در جلسه اول معرفت النفس فرمودید: می شود از وادی معنی و ذهنی عبور کنیم و با خود واقعیت ارتباط بر قرار کنیم. می شود از معلوم مفهومی رها شویم و با خود معلوم ارتباط بر قرار کنیم. سوال اینجاست که استاد ما چطور باید از این وادی خیال یا همان وادی معنی و ذهنی عبور کنیم؟ در صورتی که خیال بر ما سلطنت دارد و گویا داریم با مفاهیم خیال خود زندگی می کنیم. و از ذهن فراتر نمی رویم. چه باید کرد که وارد وادی حقیقت شد؟ و از خیال عبور کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تفسیر «معرفت نفس» ما خود را احساس می‌کنیم و این غیر از تخیّل خود می‌باشد. و در مسیر درک وجودِ خود است که نسبتی از طریق وجود خود با وجود خداوند می‌یابیم به همان معنایی که خود را، آری! خود را در آغوش خدا احساس می‌کنیم نه آن‌که در مفهوم و تخیّل که امری است عارض بر خود، قرار داشته باشیم. موفق باشید

33998
متن پرسش

بسم الله سلام علیکم: چگونه می توان از خدای ذهنی عبور کرد و به خدای واقعی رسید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با «معرفت نفس» این مسیر شروع می‌شود و سپس با «برهان صدیقین» و درک وجود خود و ربطی که آن وجود به عین وجود دارد؛ إن‌شاءالله انسان خود را در آغوش خدا احساس می‌کند. موفق باشید

33997
متن پرسش

سلام استاد: من معلم دینی هستم. بعضی دانش اموزان میگن اصلا کی گفته که این حرفها رو ائمه زدند؟ کی از پیش ائمه اومده؟ من با اینکه بحث علم تاریخ و حدیث رو میدونم فکر می‌کنم این جوابها خیلی جوابهای مناسبی نیستند. شما نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب را می‌توانید به صورت استدلالی و با مخاطب‌قراردادنِ عقل آن‌ها با آن‌ها در میان بگذارید و خودشان را مخیر و مختار کنید در پذیرفتن آن مطالب و این‌که خودشان با انکار آن‌ها و زیر پاگذاردن عقل‌شان، از سعادت خود محروم می‌شوند. بحث «معرفت نفس» شروع خوبی است بخصوص اگر به بحث «چه نیازی به نبی» است منتهی شود. موفق باشید

نمایش چاپی