بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان، فلسفه، کلام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4470
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز-استاد شما میفرمایید باید همه توفیقات را از خداوند بدانیم و برسیم به اینکه خودمان هیچکاره هستیم و هرچه توفیق است از جانب خداست.خواستم بپرسم اختیار انسان چه میشود؟مگر انسان با اختیارخود این توفیقات را کسب نمیکند؟پس خود انسان باعث جلب توفیقات الهی میشود.چگونه میتوان همه توفیقات را ازخدا دید در حالیکه خود انسان نیز در این میان موثر است؟خدا خیرتان دهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال توفیق از طرف خدا شروع می‌شود حال اگر بنده با اختیار خود توانسته باشد خود را از آلودگی‌ها حفظ کند آن توفیقات را اخذ می‌کند و این زمینه‌ی اَخذ توفیقات برتر می‌شود. به همین جهت حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: خداوندا! برای هر شکری که می‌کنم باید شکر کنم زیرا توفیق توجه به این شکر را نیز تو خودت دادی. موفق باشید
4462
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت بسیار خدمت محضر استاد،بنده قبل از طلبه شدن در استان اصفهان با مباحث جنابعالی آشنایی مختصری داشتم و پس از طلبگی مباحث شما را بسیار جدی دنبال می کنم و در حوزه علمیه کتابهای و صوتهای شما را در اختیار بعضی از دوستانم قرار داده و آنان را با مباحث بسیار عالی شما آشنا نموده ام،چندی پیش 2 سوال از طرف یکی از دوستانم مطرح شد که من به او قول دادم که سوالات را با شما مطرح کرده و جواب را به آنها برسانم اکنون سوالات را با شما در میان می گذارم: 1-چرا جنابعالی از لباس مقدس روحانیت استفاده نمی نمایید(با توجه به اینکه جنابعالی و مثلا استاد رحیم پور ازغدی بسیار موفق عمل کرده اید و به عنوان الگو برای طلاب مطرح هستید شاید آنها از شما الگو گرفته و از لباس استفاده نکنند) 2-نظر جنابعالی در مورد مولوی چیست،(در یکی از صوت ها فرموده اید که کم کم می توان وارد فضای مولوی شد)،با توجه به اینکه اشعار خوبی در مورد حضرت علی (ع) و حضرت ابوطالب (ع) ندارند و حضرت ابوطالب (ع) را مشرک می خوانند،آیا اینکه عده ای می گویند مولوی دشمن اهل بیت بوده صحیح است؟ با تشکر از وقت گذاری شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قبلاً این سؤال را در جواب سؤال‌ شماره‌ی 3171 عرض کرده‌ام. مبنی بر این‌که یکی از شروط لباس روحانیت تسلط بر فقه است. بنده در حدّ لمعه فقه خوانده‌ام و اصول هم در حدّ اصول مظفر و این کافی نیست برای کسی که در لباس روحانیت است ولی به نظر بنده وظیفه‌ی طلاب آن است که در وقت مناسب حتماً ملبس شوند 2- مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» به عنوان یک فقیه آگاه به شعر در مورد مولوی می‌فرمایند: «. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» در جلسه‌ای که با شعرا داشتند فرمودند: مثنوی همان طور که مولوی می‌گوید: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّینو گفتند مرحوم مطهری هم با من هم عقیده بود.» »( در دیدار با شعراء در سال 1387 ) چون باید عنایت داشته باشید زبان عرفا بعضاً زبانی نیست که بتوان راحت فهمید. آیت‌الله حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» معتقدند مولوی شیعه است و آیت‌الله جوادی می‌فرمودند: مولوی و محی‌الدین از نظر عقیدتی شیعه‌اند. موفق باشید
4452
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استادطاهرزاده استاد عزیز جاهای مباحث را ندونستم کجا قرار بدهم. استاد عزیز من در سایت دنبال جزوه آیت الله بهجت گشتم، ولی پیدا نکردم. سخنرانی های شما درباره دستورالعمل آیت الله بهجت را گرفتم ؛ ولی در داخل آن هم جزوه نوشتاری آن نبود. لطف می کنید آن را برای من بفرستید. من درسم را در دانشگاه تمام کرده ام؛یه سوال دیگری از خدمت شما دارم: شهوتم را چه جور خاموش کنم، به سن 23 رسیده ام ولی توان مالی ازدواج ندارم و پدر و مادرم هم در حدی نیستند که به من کمک کنند. دنبال کار زیاد گشته ام ؛ ولی تا به حال موفق نشده ام؛ دوستم به من گفت برای کارگری ساختمان هم باید آشنا داشته باشی ؛ چون بناها آشنایان خودشان را سر کار می برند. آزمون های استخدامی هم شرکت می کنم، می گویند مردودم، ولی رتبه و درصدم را نمی گویند و حق اعتراض هم نگذاشته اند. سوال دیگری هم که داشته ام : من دچار گناهانی شده ام ، و الان توبه کرده ام، حال سوال من این است آیا تمام عمرم را به کمک خدا در راه بندگی صرف کنم آیا می توان به مقامات افرادی همچون آیت الله بهجت رسید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءالله مسئول محترم سایت جزوه را بر روی سایت قرار می‌دهند 2- کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه کنید إن‌شاءالله کارساز است 3- به امید خدا به وقتش مشغول کار می‌شوید 4- توبه از گناه، کاری با انسان می‌کند که گویا آن گناه را انجام نداده، پس چرا مأیوس باشیم؟ موفق باشید
4437
متن پرسش
سلام علیکم. استاد چرا اینقدر در عرصه منابع دینی، شیطان قدرتمند است؟اصلا چرا به گونه ای است که خدا یکی و شیطان هم یکی؟چرا انگار شیطان دکانی جلوی دکان خدا گشوده است؟مگر خداوند خالق شیطان نیست؟ایا خدا به شیطان فرصت هرکاری راداد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به شیطان در حدّ محدودی امکان اغواء و گمراه‌کردن داده تا انسان‌ها با درگیری با شیطان به رشد و تعالی خود برسند. عارفی در دعای خود با خداوند گفته بود. خدایا دست تو درد نکند با این اجازه‌ای که به شیطان دادی، زیرا اگر به جایی رسیدم با مقابله‌ای بود که با شیطان کردم، اگر او نبود و وسوسه‌های او نبود تقابلی صورت نمی‌گرفت تا انسان به تعالی برسد. موفق باشید
4445
متن پرسش
باسلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار. حقیر کتاب صلوات بر پیامبر(ص) عامل قدسی شدن روح شما را مطالعه کردم.بسیارزیبا و آموزنده بود.ای کاش زودترازین ها با این کتاب آشنا می شدم. استاد سوالی دارم و آن این است که هنگام ذکر صلوات تمرکز روی چه داشته باشم تا اتصالی خوب برقرارکنم ؟ حقیر صلوات را بدون شماره ذکر می کنم و معمولا زمان در نظر می گیرم.و فکر می کنم این طریقت برایم بهتر است نظرشما چیست؟ استاد ازتان سپاسگزارم که جواب پرسشم را در سری قبل دادید. حقیر را دعاکنید.خداوند به شما پاداش نیک دهد.اللهم صل علی محمد و آل محمد .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین طور که عمل می‌کنید خوب است که بر اساس ظرفیت روح خود نظر به جمال نور عصمت ائمه«علیهم‌السلام» داشته باشید و صلوات را ادامه دهید. اگر بتوانید کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را همراه با شرح آن که به صورت سی‌دی هست مطالعه کنید إن‌شاءالله صلوات‌هایتان نافذتر می‌شود. موفق باشید
4434
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام خدمت استاد عزیز-خدا خیرتان دهد-استاد از روحانی عزیزی پرسیدم چه کنیم که توفیق اشک ریختن بر امام حسین(ع)را در هر روز کسب کنیم ؟ایشان مکتوب فرمودند:((مهر الهی را توجه کنید ببینید چقدر خدا دوست دارند شما را)).خواستم بپرسم به نظر شما منظور ایشون چه بوده است؟چون نحوه دسترسی من به ایشون به گونه ای نیست که ازشون بخواهم شفاهی توضیح بدهند.خواستم لطفا فرمایش ایشون را توضیح بدهید و بفرمایید چگونه باید به فرمایش ایشون عمل کرد.خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است زیرا وقتی انسان نظر به الطاف الهی داردکه او را تنها نگذاشته ، دارای رقّت قلب می‌شود. موفق باشید
4422
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام و خسته نباشید خدا خیرتان دهد-استاد شما میفرمایید که باید دائم به یاد خدا بود خواستم بپرسم مثلا در هنگام درس خواندن چگونه میتوان به یاد خدا بود؟یا مثلا در کلاس درس؟یا وقتی مشغول به کاری هتیم که نیاز به تمرکز دارد چگونه میتوان به یاد خدا بود؟مگر میتوان همزمان به دو چیز توجه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عزم کلی ما آن است که حرام و حلال الهی را در هرکاری رعایت کنیم امام معصوم فرمودند این به معنای آن است که همیشه به یاد خدا هستیم. آری می‌توان هم‌زمان به چند چیز توجه داشت ولی درطول همدیگر. همان‌طور که هم فکر می‌کنید و هم سخن می‌گویید. موفق باشید
4404
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر، با درخواست توفیق بیش از پیش از خداوند برای انجام کارهایی که در پیش گرفته اید لطفا به بنده بفرمایید وظیفه یک زن در مقابل شوهری که در انجام واجبات دین کوتاهی کرده و گاهی به کلی ترک می کند مثلا نماز را ترک می کند، چیست؟ آیا باید با رفتار خود ناراحتی اش را از این عمل به او نشان بدهد؟ اگر خداوند فرزندی به آنان عنایت کند این ترک واجبات چقدر بر روی شخصیت فرزند تأثیر می گذارد منظور قبل از تولد است؟ و آیا دعای مادر می تواند فرزند را از آثار سوء عمل پدر حفظ کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید با شرح و توضیح کامل از مرجع تقلیدتان بپرسید، چون فرق است بین تارک الصلات با منکر نماز و اگر فقیه تکلیف شما را در ادامه زندگی روشن فرمود دیگر نگران آن نباشید که شخصیت فرزندتان تحت تأثیر چنین پدری قرار گیرد. موفق باشید
4405
متن پرسش
سلام استاد عزیز-خسته نباشید-دوتا سوال داشتم1-چند وقتی هست که در پی این هستم که هر روز برای امام حسین(ع)در خلوت خود اشک بریزم ولی توفیق پیدا نمیکنم-خواستم بپرسم چگونه میتوان به این توفیق برسم که هر روز برای امام حسین(ع)روضه بخوانم و اشک بریزم؟(بنده طلبه هستم)2-امروز اتفاقی افتاد که میخواستم نظر شما را بدانم برای موارد مشابه-یک نفر که دورتر از من نشسته بوداز من خواست روزنامه ای را که در نزدیکی من بود به او بدهم او در نظر داشت که من روزنامه را پرتاب کنم به سمتش یا روی قالی هل بدهم تا به او برسد ولی من این کار را دور از ادب دیدم و بلند شدم و روزنامه را به او دادم ولی او از این کار من شرمنده شد و بعد که با خود اندیشیدم به درستی کار خود شک کردم چون کار من از طرفی او را شرمنده کردو شایدم حتی موجب ضایع شدن او در جمع شد-خواستم بپرسم آیا کارم درست بود یا می بایست روزنامه را به سمتش پرت میکردم یا هل میدادم روی زمین تا به او برسد؟ خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده هم چنین آرزویی دارم و موفق نمی‌شوم مگر وقتی یک سخنرانی خوب می‌شنوم و یا کتاب خوبی به‌دستم می‌آید 2- بَیْن الاحباب تسقط الآداب: گفته‌اند بین دوستان نباید آداب رسمی برقرار باشد ولی ما هم نباید کاری بکنیم که در شأن ما نیست. موفق باشید
4410
متن پرسش
سلام استاد عزیز عرض ارادت خدمت شما من 25 سالمه . توی بحث امر به معروف و نهی از منکر خیلی ضعیفم یعنی یه جورایی ترسو، بزدل و دارای عدم اعتماد به نفس و ... که خودم فکر می کنم بخاطر رفتار والدین در طول زندگی و شاید هم دارم توجیه می کنم به هر حال این ویژگی ها را دارم و وقتی امر به معروف و نهی از منکر نمی کنم خیلی ناراحت می شم. می گم با خودم چی می خوای جواب خدا بدی ؟ نهی از منکر کن ولی باز این کار را نمی کنم. تو روضه وقتی مصائب حضرت را می شنوم می گم با خودم حضرت جان خود را داد تو حاضر نیستی یک کلمه بگویی که مثلا این کار منکر است؟ موقع توبه می بینم اگر بگم توبه دارم دروغ می گم چون می دانم نهی از منکر نمی کنم چکار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرط امر به معروف و نهی از منکر آن است که یک نحوه صمیمیت در میان باشد تا شما بتوانید با تذکر دلسوزانه طرف مقابل را متوجه معروف نمایید و از منکر باز دارید چون قرآن می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ». با توجه به این امر فکر نمی‌کنم اگر شرایط آن فراهم باشد شما کوتاهی کنید. باید تلاش کرد فرهنگ استکباری رسوا شود تا جوانان ما تحت تأثیر آن فرهنگ نباشند. کاری که امثال حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبری عزیز«حفظه‌الله» انجام می‌دهند. موفق باشید
4364
متن پرسش
باسلام وخداقوت.خدمت استاد گرامی و دانا. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. در حدود ده سال پیش حقیر تحت تاثیر جذبه ای الهی قرار گرفتم. و از آن روز به بعد زندگیم تغییر کرد.آن موقع من دانشجو بودم و تحت تاثیر دوستان اهل عرفان در جستجو بودم .تااکنون چند مکتبی را امتحان کردم مثلا عرفان صوفیان یا عرفان یوگا .جالب این است که آن موقعی که تازه شروع کردم دوستانم متاثر عرفان روحانیت بودند و من هم پیروی می کردم. بعدها که از آنان دور شدم در پی عرفان های دیگر و حقیقت شدم. اکنون می دانم که آن طریقتها برایم سودی ندارند. و من قلبا احساس می کنم عرفان و طریقت روحانیان به مقصد نزدیکتر است. نمی دانم چه کار باید بکنم. واقعا بی استاد بودن سخت و ترسناک است. حقیقتا کسی را نمی شناسم و اطمینان ندارم. من می دانم که برای رسیدن به مقصد باید تزکیه نفس کنم اما تنها نمی توانم . لطفا مرا راهنمایی کنید. اگر کسی را برای حقیر مناسب می دانید معرفی کنید یا عملی را نشانم دهید تا از این سرگردانی نجات پیدا کنم. خداوند به شما خیرکثیردهد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که بحمدالله متوجه شده‌اید امروز باید اولاً: در ذیل شریعت محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» حرکت کرد و ثانیاً: علاوه بر شریعت از طریقت و حقیقت باز نماند. بر این مبنا باید از گزارشی که عارفان راستین و راه‌رفته از مسیر خود به‌کمک نور اولیاء معصوم داده‌اند غافل نماند که این همان عرفان نظری است به عنوان مقدمه‌ی عرفان عملی. در حال حاضر اگر سلوک امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را ملاک سیر الی الله با جامعیت مطلوب بدانید جمع بین ملاصدرا و محی‌الدین ضروری خواهد بود و سیر مطالعاتی که در سایت هست و از ده نکته و آشتی با خدا شروع می‌شود و سپس به خویشتن پنهان و تفسیر سوره‌ی حمد امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌رسد، شروع خوبی است. مضافاً این‌که جهت قدم در عرفان عملی در حین راه از آداب‌الصلواة و شرح حدیث جنود عقل و جهل از حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» باید بهره‌مند شد. عمده شروع با معرفت نفس است. موفق باشید
4366
متن پرسش
به نام خدا-با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیزم-خدا خیرتان دهد-1-استاد برای رسیدن به قوه اجتهاد در دروس حوزه علمیه چگونه باید درس خواند و چه باید کرد؟من طلبه پایه دو هستم2-استاد اینکه در نماز یکی از معصومین را در مقابل خود تصور کنیم دقیقا به چه معناست؟یعنی در نماز به جای تلاش برای فکر کردن به خدا به ان معصوم فکر کنیم؟خواهش میکنم بیشتر توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عجله نکنید در درس خارج موضوع برایتان روشن می‌شود 2- به شرح کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» رجوع فرمایید. موفق باشید
4352
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز -بنده میخواستم بدانم جایگاه انسانی که هنوز بعد مادی پیدا نکرده ووارد به دنیا نگذاشته کجاست؟ ایا در عالم علم خداست -اینکه کسی در رحم مادرش میمیرد دلیل بر این است که ان شخص در عالم علم خدا اراده کرده که در این دنیا نیایدو اراده خود راظهور ندهد؟ وجایگاه چنین فردی در قیامت کجاست؟ میخواهم جواب را از زبان مبارک خودتان بشنوم با تشکر ازشما استاد جلیل القدر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان قبل از خلقت در علم خدا به وجود علمی موجود بوده است به این معنا که خدا می‌داند چنین انسانی امکان خلق‌شدن دارد. آن کسی که در رحم مادرش می‌میرد بر اساس تقدیر الهی همین اندازه امکان حیات داشته و در قیامت با همان اندازه با خودش زندگی می‌کند که اراده کرده است باشد. پس مثل همه با خودش و اراده‌هایش زندگی می‌کند ولی اراده‌های او اراده‌های بسیط و ساده است و به همان اندازه زندگی قیامتی او بسیط و ساده می‌باشد. موفق باشید
4350
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز مقام محمود چیست وچگونه میتوان به ان رسید میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل موضوع که در آیه‌ی 79 سوره‌ی اسراء مطرح است که به رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توصیه می‌فرماید: نیمه‌شب جهت عبادت برخیزند و به عبادت بپردازند به امید آن‌که پروردگارشان ایشان را به مقام محمود نایل گرداند. یعنی مقامی که دارای همه‌ی صفات پسندیده است و محل تجلی و ظهور اسماء حسنای الهی خواهد شد و لذا انسان در آن حال دارای منزلتی معنوی می گردد و به جایی می‌رسد که حقیقتاً می‌تواند خدا را حمد کند. برای رسیدن به آن مقام از نماز شب نباید غافل بود.بنده در شرح زیارت جامعه‌ی کبیره در فرازی که مقام محمود را برای اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متذکر می‌شود، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
4351
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز -بنده میخواستم بدانم در عالم علم خدا ما چگونه وکی مردن خود را انتخاب کرده ایم؟ واین چگونه با اینکه اجل قطعی در دست خداست قابل جمع است -اینکه بعضی ازبزرگان عالم علم خدا را قبول ندارند منظور چیست ؟ میخواهم از زبان خودتان شرح دهید باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در عین ثابته‌ی خود بر اساس جنبه‌ی امکانی خود زندگی خود را انتخاب کردیم و بر اساس همان جنبه‌ی امکانی همچنان می‌توانیم انتخاب‌های مجددی انجام دهیم ولی با توجه به این‌که وجوددادن و میراندن در دست خدا است و ربطی به جنبه‌ی امکانی ما ندارد پس اجل ما در دست خداوند و به تقدیر او است. هیچ موجودی نیست که منکر علم خدا باشد ممکن است منکر جنبه‌ی عین ثابته‌ی انسان باشند. موفق باشید
4331
متن پرسش
با سلام استاد اگه میشه چند تمرین برای از بین بردن منیت بدبد که نه عزت رو ازبین ببره و هم منیت رو نابود کنه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرکاری در راستای اجرای احکام الهی تواضع داشته باشید، پدر و مادرتان را احترام بگذارید. برای رعایت دستورات حضرت حق، حقوق افراد را شدیداً رعایت کنید تا حق را رعایت کرده باشید. کینه را از قلب خود بیرون کنید. پرحرفی را هم کنار بگذارید. این‌ها و امثال این‌ها دستورات دینی است که می‌خواهد بنده‌پروری کند تا او را از منیّت آزاد نماید. موفق باشید
4327
متن پرسش
سلام. دختری هستم 26ساله.حدود یک سال است عقد کرده ام. ولی به دلیل مشکلات اقتصادی همسرم هنوز نتوانسته ایم زندگی مستقلی را شروع کنیم.پدرم فرد ثروتمندی است .اما او وبرادرانم اعتقاد دارند که پدر فقط در مورد مسائل مادی پسران بعد از ازدواج موظف است و در مورد دختر و داماد وظیفه ای ندارد و اگر هم کاری انجام دهد لطف کرده.نظر اسلام در این مورد چیست؟آیا اسلام در مورد کمک به معاش پس از ازدواج همانند ارث بین پسر و دختر تفاوتی قائل است؟ باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌خیال ثروت پدرتان شوید. ثروت شما آن چیزی است که خداوند در دست شما قرار داده و تنها از این طریق راه صحیح را می‌توانید طی کنید. رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «وَ مَنْ أَتْبَعَ بَصَرَهُ مَا فِی أَیْدِی النَّاسِ طَالَ هَمُّهُ وَ لَمْ یُشْفَ غَیْظُه»‏ هرکس چشم‌اش به چیزهایی باشد که در دست مردم است، اندوهش طولانی می‌شود و غیظ‌اش هرگز شفا نیابد. موفق باشید
4318
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی.... از زمان نوجوانی قرب به خداوند را دوست داشتم و همینطور نماز شب را و در همان زمان مدتی نماز شب هایی بسیار با حال و با گریه می خواندم به طوریکه جانمازم خیس میشد اما نمی دانم بر اثر چه چیزی بود که یکباره توفیق از من سلب شد.... وقتی بزرگتر شدم همچنان دغدغه نماز شب داشتم اما دیگر از آن حال خبری نبود و بسیار کمتر می خواندم و مخصوصا اینکه بهانه می آوردم که وقت ندارم وغیره و حالا که درس و اشتغالم کمتر شده و ازدواج کرده ام حتی دغدغه نماز شب را هم ندارم البته علت اصلی اش شاید این است که من در گذشته یکی از اهدافم تداوم نماز شب بود که مانند اول وقت خواندن نماز یومیه برایم ملکه شود و در هر زیارتگاهی که میرفتم دعا میکردم که توفیق حاصل شود اما اتفاق خاصی نمی افتاد برای همین دلزده و بیخیال شدم. و اکنون ثقل بسیاری بر خود حس می کنم و از خودم بدم می آید (به تعبیر قرآن ثاقلتم الی الارض.) البته چیزی که متوجه شدم این بود که نماز شب برای من خیلی حساس بوده و هست یعنی با کوچکترین گناه و غفلتی در روز توفیقش از من گرفته می شد و اصلا مدتی مشغولیت ذهنی برایم ایجاد میشد واذیت می شدم. اما خودم میدانم که در این حد از تقوا نیستم که با یک گناه بسیار کوچک توفیق بندگی در شب از من گرفته شود. چون کنترل در این حد برایم مثل این است که بخواهید امتحان سوم دبیرستان را از بچه دبستانی بگیرید. برای همین واقعا یکی از سوالات بزرگ زندگی ام این است که چرا اینقدر در این مورد خاص بی توفیقم. نمیدانم شاید فاز نماز شب بسیار بلند است و دست ما بسیار کوتاه. شنیده ام ممکن است یک نوع عبادت خاص برای بنده ای آفت باشد و موجب عجب او شود و خدا صلاح نمی داند و توفیق آن را نمی دهد. فعلا دلخوش به این شده ام که شاید مصلحت نیست درحالیکه به شدت به روحانیت نماز شب نیازمند. در ضمن در طول زندگی توفیق حفظ قرآن به من داده شد که بسیار بسیار تاثیر سازنده در زندگانی ام داشت. و گاهی که قرآن می خوانم اینطور به خودم میگویم که شاید راه پیش روی من قران است. اما استاد اینها صرفا چیزهایی است که من میگویم درحالیکه میدانم سالک واقعی باید از همه لحاظ پیش برود. لطفا مرا راهنمایی کنید.با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با معارف توحیدی افق خود را که باید به آن برسید پیدا کنید و در آن فضا نماز شب را مختصر و بدون آن‌که انتظار آن نوع گریه‌ها را از نماز شب داشته باشید بخوانید، آن نماز شبی که همراه با اشک و گریه‌ی مخصوص است مربوط به انتهای کار سیر توحیدی است. معارف الهی راه را با استحکام بهتر جلو می‌برد. موفق باشید
4303
متن پرسش
در سؤال (3722) از شما پرسیدم که: «چرا تربیت عرفای عصر حاضر، به ارادة حضرت امام است نه به ارادة اساتید عرفان‌شان؟»، با توجه به پاسخ شما به آن سؤال، فهمیدنِ پاسخ آن سؤال، منوط شد به فهمیدنِ معنای «زندگی کردن با انقلاب اسلامی». در سؤال (3973) از شما پرسیدم که: «معنای این عبارت چیست؟» و خودم دو احتمال در تفسیر این عبارت نوشتم، و شما پاسخی فرمودید که راهگشای حقیر نشد و نفهمیدم بالاخره کدامیک از آن دو تفسیر صحیح است! آنگاه در سؤال(4090) مجدداً این سؤال را مطرح کردم و نتایج هر یک از دو تفسیر را خودم تحلیل کرده تالی‌فاسدهای هر یک را نوشتم. و شما در پاسخ ظاهراً فرمودید که پاسخ این سؤال در جزوة «طلبة عصر انقلاب» مشخص می‌شود. اما من حتی با خواندن جزوة «طلبة عصر انقلاب» هم متوجه نشدم: بالاخره «با انقلاب اسلامی زندگی‌کردن» به چه معنی است؟ شما در آن جزوه می‌فرمایید که نباید نسبت به انقلاب اسلامی بی‌تفاوت باشیم. این، قبول است، و عرض کردم که هیچ‌کس منکرِ این مدعا نیست. محل نزاع (همانطور که در قسمت سومِ سؤال(3722) مطرح شد)، این است که: «چرا تربیت عرفای این عصر، به ارادة حضرت امام است؟» بالاخره «زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی» اگر به معنای خدمت مستقیم به انقلاب باشد مثل کارمندان سپاه و وزارت اطلاعات، این طریقْ تنها طریق سلوک نیست و حداکثر ثابت می‌شود که کسانی که در این طریق قراربگیرند به ارادة حضرت امام سلوک می‌کنند، اما ثابت نمی‌شود که دیگران هم به ارادة ایشان سلوک می‌کنند. و اگر به این معناست که کسی نباید نسبت به انقلاب بی‌تفاوت باشد ولو خدماتش از طریق چند واسطه و یا حتی چند نسل در خدمت انقلاب قراربگیرد و یا خدمت کمی به انقلاب داشته‌باشد مثل شرکت در راهپیمایی‌ها و یا انتخابات، پس اولاً زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی، اصلاً طریق سلوک نیست؛ بلکه جزء کوچکی از لوازم سلوک است و وظیفه‌ای است از هزاران وظیفه‌ای که باید سالک داشته‌باشد، ثانیاً دیگر ثابت نمی‌شود که هر کسی سلوک کرد، تمام فیوضات معنوی‌ای که به او می‌رسد، به واسطة حضرت امام بود‌ه‌است. ببخشید، من نتوانستم از بین آن جزوة مفصل جوابم را بگیرم، لطف کنید در چند جمله بفرمایید: «زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی» به چه معناست؟ اگر مطمئن هستید پاسخ این سؤال در آن جزوه هست، بفرمایید تا بار دیگر هم آن را با نظر به این سؤال بخوانم. البته مسلّم است که به نظر شما این جمله، حکایت از یک فضا و یک روحیه‌ای دارد که قرارگرفتن در آن فضا، کار یک عمر است و حاصل عمل به شریعت است. اما همانطور که دینِ حضوری را می‌توان در جملات حصولیْ تئوریزه کرد، شما هم لطف بفرمایید چند جملة صریح، در پاسخ به آن سؤالم بفرمایید که: بالاخره من هم بتوانم متوجه بشوم: «زندگی‌کردن با انقلاب اسلامی یعنی چه؟» تا آنگاه از این فرمایش شما استفاده کنیم برای حل‌کردنِ پاسخ آن سؤال که: «چرا سلوک همه حتی عرفای حاضر، به ارادة حضرت امام است؟». البته شاید هم بتوان این سؤال (که چرا سلوک همه حتی عرفا به ارادة حضرت امام است؟) را از طریق دیگری (همان استدلالِ شش مقدمه‌ای) ثابت کرد. ولی می‌خواهم ببینم: حال که این همه روی این سؤال وقت گذاشته‌ایم، آیا از طریق این فرمایشات شما هم به نتیجه‌ای می‌رسیم؟ یا تنها طریقی که فعلاً برای اثبات مدعای شما هست، تنها همان استدلالِ شش‌مقدمه‌ای است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بنده آن است که با انقلاب اسلامی و حضور حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فضایی در عالم ایجاد شده که اگر کسی بخواهد به واقع سلوک الی الله در این زمان داشته باشد باید در ذیل چنین فضایی قرار گیرد مثل وقتی که اسلام وارد عالم بشری شد، آنچنان عالم تغییر کرد که حتی جنّیان از همدیگر می‌پرسیدند: «وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً» نمی‌دانیم چه خبر شده که وقتی به آسمان می‌رویم تا بهره‌هایی از خبرهای غیبی بگیریم، آسمان را پر از نگهبانانی می‌یابیم که با شهاب‌های خود ما را طرد می‌کنند.(سوره‌‌ی جن، آیه‌ی 8). این یعنی شرایط عالم تغییر کرده. همین حالت در راستای اسلام با انقلاب اسلامی در عالم ظهور کرده و اگر کسی بتواند وارد این فضا بشود امکان سلوک الی الله به معنای واقعی برایش ممکن می‌شود. با توجه به این‌که سلوک الی الله یک نوع تغییر ساحت است تا انسان از «علم به عین و از گوش به آغوش» برسد و این‌که گفت: «تا خون نکنی دیده و دل پنجه سال..... از قال تو را ره ننماید به حال» . وقتی بحث اراده‌ی همه‌گیر حضرت امام خمینی را مطرح می‌کنیم منظورمان آن اراده‌ای است که منشاء این انقلاب شده و سالک الی الله باید متوجه چنین اراده‌ای باشد تا امکان سلوک در این دوران برایش به صورت حقیقی فراهم شود. موفق باشید
4304
متن پرسش
آیا ملاک حضوری بودنِ یک علم، این است که خود معلوم نزدش باشد نه صورتش؟ یا ملاکش این است که بدون مقدمات عقلی و استدلالی حاصل شده‌باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو یکی است. وقتی معلوم بدون مقدمات عقلی و استدلالی نزد عالم باشد یعنی مفهوم معلوم نزد عالم نیست بلکه وجود معلوم نزد عالم است. موفق باشید
4308
متن پرسش
سلام علیکم استادعزیز جسارتا چگونه برزخی شدید؟!آیا روزه گیری سه ماه رجب وشعبان و رمضان بود با افطارنکردنهای چندروزه؟!یا از آن نظرهای خاص اولیا خدا بهرمند شدید مثل نظرخاص آیت ال.. قاضی (ره) به آِیت ا.. طباطبایی (ره)؟! بالاخره من که از دست خودم خسته شدم با بیست سال شرکت در جلسات تفسیر شمااستاد عزیز و خواندن و تدبر کردن بر روی تقریبا تمام کتابها و جزوات حضرت عالی،روزه های ماهای عزیز هنوز در گل مانده ام!!اللهم غیر سوء حالنا به حسن حالک.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا شما پدری‌اش را ثابت کن تا بعداً بر سر ارث بحث کنیم. این حرف‌ها چیست که در مورد بنده می‌گویید؟ بنده به امید آن‌که در قیامت تحت رحمت حضرت پروردگارم باشم وظایفی را انجام می‌دهم و خسته هم نشده‌ام چون زندگی اصلی را قیامت می‌دانم و امیدوار به وعده‌ی الهی هستم. حضور در جلسات معارف دینی و انجام عبادات باید با این نیّت باشد که زمینه‌ی لطف الهی را فراهم کنیم تا طوری در این دنیا راه برویم که در قیامت از الطاف عالیه‌ی حضرت رب العالمین محروم نباشیم. با این امید دینداری کنید و خسته هم نشوید که خداوند وعده فرموده: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون‏» هیچ کس نمى‏داند چه پاداش‌هاى مهمّى که مایه روشنى چشم‌هاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهایى است که انجام میدادند. موفق باشید
4292
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده بنده چند وقتی است باکتاب های شما توسط دوستم اشنا شدم در پی خواندن کتاب معرفت نفس شما چند سوال به ذهنم رسید که اگر امکان دارد جواب آن را به ایمیل خودم ارسال فرمائید 1-آیا ارتباط از طریق نفس با نفس امکان پذیر است؟ 2-آیا نفس من میتواند از بدنی به بدن دیگر برود یعنی حق انتخاب بدن داشته باشد؟ 3-آیا نفس می تواند بر بدن خود تاثیر گذار باشد یعنی بتواند مشکلات بدنی خود را بر طرف کند یا قسمتی از بدن خود را قوی تر کند مثلا نفس، قوه ادراک و تعقل را قوی تر کند ویا مشکل قلبی را بر طرف کندو غیره و یا نه حتما باید از طریق همین بدن به ریاضت بپردازد تا قوی تر شود به طور کل نفس قادر به انجام تغییرات بدنی هست؟ ممنونم که به نوشته بنده توجه کردید شاید خیلی آماتور سوال کرده باشم ولی خوشحال میشوم به بنده جواب یا کتابی معرفی فرمائید باز همتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بلی ارتباط نفس با نفس امکان‌پذیر است ولی احتیاج به سلوک دارد که در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» در این مورد عرایضی داشته‌ام 2- نفس بدن خود را می‌سازد و تنها بدن خود را می‌تواند داشته باشد 3- نفس در ذات خود در اوج تعادل است و از این لحاظ می‌تواند بدن خود را متعادل کند و بر آن تأثیر گذارد و علت این‌که اطباء قدیم به بیماران دستور پرهیز می‌دادند جهت ایجاد زمینه‌ی تأثیر نفس بر بدن بوده تا نفس بدن را در تعادل لازم ببرد. موفق باشید
4281
متن پرسش
سلام علیکم مدتی هست با اینکه نمازهای نافله ام حتی الامکان ترک نمیشه ولی اصلا سر نمازهای واجب نمی تونم تمرکز کنم. اصلا حواسم به یک کلمه نماز جمع نمیشه. یک کلمه رو واقعی گفتم و اغراق نبود. هرچقدرم تلاش میکنم نمیشه. یواش یواش داره روحیه بیخیالی نسبت به این موضوع برام ایجاد میشه. موضوع خاصی هم نیست که بگم ذهنم مشغول اون شده. هرچی فکر میکنم که شاید کاری کردم که اینطوری شدم ذهنم به جایی قد نمیده ممنون از اینکه وقت میگذارید. خداحافظ
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و جزوه‌ی «روش سلوکی آیت‌الله بهجت«رحمت‌الله‌علیه» انشاء الله کمک می‌کند. موفق باشید
4284
متن پرسش
به نام یگانه معبود هستی بار الها !ستایش مخصوص توست که بهترینها را سر راه بندگانت قرار دادی. بار محبوبا !سپاس مخصوص توست که روشن ضمیرانی پای بر عرصه هستی نهاده اند که استاد وار و شاگرد گونه منشا خیر و محبت نسبت به بندگان تو اند. خدای مهربانم هزاران بار تو را سپاس می گویم که بندگان و بزرگان بزرگواری در جهان هستی وجود دارند که هدایتگران واقعی سر راه بشر می باشند ،دستان مادرانی را باید بوسید و خاک پای آنها باید شد که چنین انسانهای وارسته ای را تربیت وتقدیم جامعه کردند که دمادم از لطف تو عزیز زمینه هدایت واقعی را به روی بندگانت باز کردند. استاد بزرگوار سلام علیکم بنده دختر خانمی هستم که مدت کمی از آشنایی با مباحث شما را سپری کرده ام اما متنی که در بالا نوشتم صادقانه و از اعماق وجودم تقدیم به پروردگار هستی که زمینه هدایت مرا فراهم آورد توسط یکی از واسطه ها ،امیدوارم توفیق روز افزون نصیب ایشان و شما استاد بزرگوار که منشا خیر و برکت هستید بگردد و نیز امیدوارم شما در این مسیر روز به روز موفق تر باشید هر چند بنده نا قابل چیزی بالاتر ازین نمی توانم بگویم. این متن جهت تشکر از جنابعالی بوده و با توجه به اینکه بنده ابتدای راهم و فقط تابحال توانسته ام بحث معرفت النفس را گوش داده و چند کتاب مطالعه کنم ابتدای امر طلب دعای خیر از شما دارم و اینکه اگر نیازی به توصیه در این سیر برای بنده وجود دارد بفرمایید و اما سوالی از خدمت شما داشتم اینکه بنده چه اذکاری می توانم در مواقعی که به کارهایی دیگر مشغولم داشته باشم . بنده صلوات ، لاحول ولا قوه الا باالله العلی العظیم، لا اله الا الله را می گفتم و دو ذکر یا فتاح و یا رزاق که به من پیشنهاد شد در مورد این دو اسم خداوند از یک استاد عرفان سوال کنم اما به دلیل اینکه در اطراف بنده کسی وقوف ندارد مصمم شدم در این رابطه با شما مشورت کنم آیا نیاز هست من این دو ذکر را بگویم ؟ البته تا بحال برا ی بنده مشکلی ایجاد نکرده است . در پایان بسیار از شما و اشخاصی که دستگیری می کنند از درراه مانده ها تشکر می کنم توفیق روز افزون در امورات خیر برای شما، اگر نیاز به هر نوع تذکری برای بنده هست بفرمایید و اگر صلاح هم دانستید در سایت به نمایش بگذارید. در پناه حق موید و کامروا باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اذکار که فرمودید مثل ذکر یا فتاح و یا رزاق، از اذکار عام است و نیاز به اجازه‌ از استاد ندارد، همان‌طور ذکر لا حول و لا قوة إلاّ بالله و لا إله الاّ الله و صلوات. از آیت‌الکرسی نیز غافل نباشید که نحوه‌ی‌ یاد خدا را و نحوه‌ی حضور حضرت حق را به قلب متذکر می‌شود. موفق باشید
4285
متن پرسش
سلام استاد من چند وقتی است که خوابم را در 5 ساعت در شبانه روز کردم. به دلیل مشغله ای زیادی که دارم برای پیدا کردن فرصت مطالعه نیاز دارم که از خوابم بزنم. به نظرتان در این عصر انقلاب خوابم را به چند ساعت برسانم خوب است و چه کار کنم که بدنم اذیت نشود. چوم الان بدنم سست و ضعیف شده و مدام خمیازه می کشم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» فرموده بودند از یک‌سوم تا یک‌چهارم از شبانه‌روز خواب ضرر ندارد یعنی کم‌تر از 6 ساعت نشود و بیشتر از 8 ساعت نگردد تا نه قوه‌ی واهمه میدان بگیرد و نه قوه‌ی بهیمیه رشد کند. موفق باشید
نمایش چاپی