بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تمدن اسلامی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6603
متن پرسش
با سلام بنده دانشجوی تاریخ تمدن می باشم .اساتیدم به من می گویند که دیدگاه کلامی دارم وباید برای به دست آوردن تحلیل تاریخی درست دید تاریخی داشته باشم ونباید نگاهی مطلق نسبت به مثلا عصمت پیامبر وائمه داشته باشم که در اینصورت تعصب من نسبت به این مسائل ودیگر مسائل دینی ،دید صحیح تاریخی را ازمن میگیرد وبنده نمی دانم با این مباحث چگونه برخورد نمایم .منتظر راهنمایی اساتید بزرگوار می باشم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتیدتان حرف درستی زده‌اند، نگاه کلامی در عین آن‌که لازم است همه‌جانبه‌ نیست. فکر می‌کنم کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و مقدمه‌ی کتاب «بصیرت فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» نشان دهد چرا باید موضوع تمدن به‌خصوص تمدن اسلامی را در وسعت روح طالب ترقی و تعالی انسان‌ها جستجو کرد. در مقدمه کتاب «تمدن‌زایی شیعه»عرایضی در این مورد داشته ام موفق باشید
6591
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله مقام معظم رهبری چند وقتی است زیاد دارند روی مسأله ازدیاد جمعیت تأکید می کنند. این تأکیدات به جائی رسید که ایشان در خراسان شمالی حتی به اشتباه خودشان در این زمینه اعتراف کردند. آخرین این تأکیدات چند هفته پیش در بیانات اعضای همایش تغییرات جمعیتی بود. در روایات نیز روی این مسأله زیاد تأکید شده است. اما همانگونه که خود معظم له در آن سخنرانی اشاره کردند در این زمینه اشکالات و ابهاماتی وجود دارد. مثلاً اینکه در این اوضاع گرانی ها مخصوصاً گرانی های یکی دو ساله اخیر خیلی از خانواده ها مرد خانواده اگر بتواند خرج خودش و زنش را بدهد هنر کرده. خرج بچه پیشکش. خیلی ها در همان زن و شوهرش مانده اند. خیلی ها نیز حداکثر میتوانند صاحب یک بچه شوند. این یک اشکال. اشکال بعد آنکه در یک آپارتمان 70 متری مگر میشود چند بچه را جا داد؟؟!! نکته ی بعد آنکه بالاخره این بچه وقتی بزرگ شد کار میخواهد مسکن میخواهد و .... . که باید جامعه و مملکت ظرفیت ایجاد شغل برای این تعداد کثیر افراد را داشته باشد. الان یکی از مشکلات غیر قابل انکار معضل اشتغال و مسکن برای نسل جوان است که یکی از مهم ترین دلایلش ازدیاد زیاد نسل جوان است که ریشه در تولید نسل زیاد در دهه 60دارد. نکته ی بعد آنکه فرد باید بتواند از عهده تربیت مثلاً 5 تا بچه بربیاید. این اشکالات و اشکالات دیگری که ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد باعث می شود که این مسأله ازدیاد جمعیت لااقل در شرایط فعلی جامعه یک سیاست غیر معقول جلوه دهد. حال به نظر شما چه کار باید کرد؟ باید همه این عوامل را اصلاح کرد؟ اصلاح این عوامل که چند ده سال طول می کشد اگر بیشتر طول نکشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمودید که بحث در پیری جمعیت در آینده است پس فرزندان ما در 20 تا 30 سال آینده مشکل کار و مسکن ندارند در آن زمان آدم نداریم که کارهای کشور را بگردانند. آری شرایط ما آنچنان آماده نیست که به قول شما یک خانواده‌ 5 بچه داشته باشد ولی تا حدّی که می‌توانیم کوتاهی نکنیم وگرنه در آینده ضربه‌ی بسیار محکمی از جانب این موضوع خواهیم خورد و تنها یک کشور مصرف‌کننده خواهیم شد. موفق باشید
6594
متن پرسش
سلام در اسلام اصل زندگی ، حیات اخرت است در بحث سبک زندگی در تمدن سازی نوین اسلامی چطور با در نظر گرفتن انسان شناسی میشود طوری خلق/اختراع کرد که مخلوق روی به وحدت داشته باشد نه به کثرت؟ مثلا:حس زیبایی شناسی انسان هنرمند او را به خلق پارچه ترمه رهنمون میکند اما ما با چه شاخصه ای بدانیم انچه که می افرینیم مخالف پبام تربیتی ، حقوقی و اخلاقی اسلام نیست؟ لازم به ذکر است سوال بنده از شما شاخص وحدانی بودن ابزار اختراعیمان است. حتی در زمینه تکنولوژی ما با این مسئله برخورد میکنیم. و نکته دیگر در زمینه عملی و راهبردی اجرای احکام اسلامی با مشکلاتی مواجهیم مثلا:شیوه نشستن پیامبر سر سفره غذا با تکنولوژی امروز ما (میز ) قابل جمع نیست. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سبک زندگی اسلامی همه‌ی تلاش آن است که ناسوت در هماهنگی با ملکوت باشد و زیبایی‌های زندگی- اعم از پارچه‌ی ترمه و یا سقف‌های مقرنس و یا پنجره‌های مزیّن به شیشه‌های رنگین- منجر می‌شود تا عشق عفیف جای شهوت نفسانی را بگیرد و انسان در زندگی دنیایی در فضای معنویت اُخری زندگی کند. پیشنهاد می‌کنم کتاب «فلسفه‌ی هنر در عشق‌شناسی ملاصدرا» تألیف استاد سیدمهدی امامی جمعه را مطالعه فرمایید. موفق باشید
6545
متن پرسش
از کجا بفهمیم که وظیفه فعلی ما چیست و کدام کار بر کارهای دیگرمان اولویت دارد و به قول گفتنی دچار فتنه نشیم ؟ با توجه به این که کتاب هایی که در دانشگاه تدریس می شوند کتاب های دسته 2 یا 3 غربی هاست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اشاره‌های رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» به بهترین شکل وظیفه‌ی هرکس را روشن می‌کند به‌خصوص که در رابطه با دانشجویان نکات خوبی را هرساله متذکر شده‌اند. موفق باشید
6516
متن پرسش
سلام درموضوع: سلوک فرهنگی حزب الله. نظر شما چیست در پیچ تاریخی؟ ممنون که نظر ما را در پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی غنا می بخشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوه‌ی سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی عرایضی داشته‌ام إن‌شاءاللّه مفید است. موفق باشید
6508
متن پرسش
سلام استاد امیدوارم حالتون خوب باشه استاد من پسری 22 ساله در شهرستان کاشان هستم و در حال حاظر سال آخر دانشگاه هستم و در حال خواندن برای کنکور ارشد میباشم، استاد بنده تا چند ماه پیش در حال مطالعه برروی کتب شما بودم که پس از ان شروع به خواندم چهل حدیث امام کردم ولی پس از مدتی متوجه شدم انگار کسی در درونم مرا به خواندن کتب شناخت مهدویت و امام زمان تشویق می کند . استاد انگار ندای امام حسین در گوشم میپیچد و هَل مِن ناصر یَنصُرنی امام زمان به گوشم میرسد میترسم از افرادی باشم که مثل مردم کوفه با آن همه دیانت امامشان را سربریدند همان طور که میدانید مشکل آنها نماز و شناخت دین نبود و سوال من اینست که آیا همان موضوع عرفان را ادامه دهم ویا به موضوع مهدویت بپردازم وچگونه راهش را طی کنم . قصد مطالعه کتاب الغدیر را دارم لطفا شما هم چند کتاب به بنده معرفی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ما باید امروز بر روی تحقق تمدن اسلامی سرمایه‌گذاری کنیم، خوب است که نسبت به جایگاه تفکر مهدوی و عقل مهدوی در آینده‌ی تاریخ مطالعه و تأمل کنید و این گرایش را به فال نیک بگیرید. شاید دو جلسه صحبت امثال بنده در رابطه با جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن و کربلا نقطه عطف تقایل تمدن اسلامی با تمدن جاهلی افق موضوع را در حدّی تبیین کند. موفق باشید
6452
متن پرسش
با سلام و درود خدمت جناب عالی سوالی داشتم که خواهشمندم که در صورت امکان به تفصیل پاسخ دهید. نظر شما درباره رضا داوری اردکانی چیست؟ آیا در مبانی نقد غرب و نگاه به مدرنیته تفاوتی در نظر شما هست؟ در نگاه به آینده و راه برون رفت نظر شما و ایشان یکی هست یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جناب آقای دکتر داوری جایگاه ارزشمندی در فضای نظام اسلامی دارند و با نظر به رویکردی که انقلاب اسلامی نسبت به عبور از غرب دارد، تفکر ایشان در نقد غرب قابل ستایش است. با توجه به روحی که حضرت امام در عبور از غرب به تاریخ ما داد بنده جهت تفصیل آن روح به جناب آقای دکتر داوری رجوع کردم و بهرهای زیادی بردم و ایشان را نه‌تنها فیلسوفی یافتم که در نقد غرب بسیار موفق است بلکه با دیدن کتاب « انقلاب اسلامى و وضع کنونى عالم‏.» او را شیعه‌ای یافتم که دغدغه‌ی موفقیت انقلاب اسلامی جهت ساختن نظامی غیر از نظام غربی دارد. با این‌همه همواره بنده ایشان را در نسبت با انقلاب اسلامی ارزیابی می‌کنم و این‌طور نیست که مطلقاً همه‌ی آنچه ایشان فرموده‌اند را پذیرفته باشم، هرچند معتقدم دکتر داوری یک‌پارچه فکر است و فکر می‌کنم هرگز او نمی‌تواند فکر نکند. نمی‌دانم دکتر داوری در رابطه با حضور حکمت صدرایی برای ادامه‌ی انقلاب چقدر با بنده موافق است؟ زیرا احساس می‌کنم او فلسفه را وجهی از دینداری نمی‌داند حتی فلسفه‌ی صدرایی را، در حالی‌که به نظر بنده حکمت متعالیه؛ تفکری است در ذیل دین اسلام و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام». چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند. موفق باشید
6453
متن پرسش
با سلام و احترام استاد بنده اکثر کتاب های شما را مطالعه کرده ام ولی هنوز برایمن این سوال حل نشده که در ساخت یک تمدن باید از کجا شروع کرد؟ آیا باید فلسفه را زیر بنای شروع یک عالم و تمدن دانست یا اینکه آنچه بر قلم و فکر فیلسوفان جاری می شود پس از شروع فرایند تمدن سازی است؟ ساده تر بپرسم اینکه آیا برای ساخت تمدن جدید(غربی یا اسلامی یا ... ) باید به صورت دستور کار اداری (!) منتظر فعالیت باشیم؟ یا اینکه تا فلسفه ی آن تمدن و تفکر تدوین نشده باشد نمیشود به ساخت تمدن فکر کرد؟ خواهشا ارجاع به کتاب ندهیدو در صورت امکان توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساختن یک تمدن هرگز بخشنامه و دستور از بالا کار نیست. باید یک ملت بتواند تصوری اجمالی از تمدنی که می‌خواهد بسازد در خود ایجاد کند و آرام‌آرام در طی یک فرایند دویست‌ساله آن را در زندگی به تفصیل آورد و فلسفه مثل هر تفکر دیگری پشتوانه‌ی آن آرمانی خواهد بود که آن ملت در صدد رسیدن به آن است. همین‌طور که امروزه در کشور ملاحظه می‌کنید نیروهای مذهبی هرکدام از وجهی برای تغییر سبک زندگی غربی در حال فکرکردن‌ هستند و این همان شروعی است که باید می‌شد و هرکس باید تلاش کند از تاریخی که شروع شده عقب نیفتد چه از جهت تئوریک و چه از جهت عمل. در هرحال باید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» تأمل شود و این‌که می‌فرمایید ارجاع به کتاب ندهم معلوم است می‌خواهید بدون فکر طولانی به تصور درستی نسبت به تمدن اسلامی فکر کنید و این محال است. موفق باشید
6427
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی منظورتان از بیان "تاریخ حضور "در سخنرانی هایتان چیست؟ استدلالتان به "جامعه ایران غربی نمی شود ؟"که از بیانات خودتان در جلسه مدرسه فیضیه است چیست؟ باتشکر و در پناه حق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً انسان‌ها در زندگی خود خواسته یا ناخواسته در تاریخی حاضرند که آن را با علم حضوری احساس می‌کنند. حضور تاریخی ما حضور در شرایطی است که بنا دارد از تمدن غربی عبور کند و به تمدن اسلامی نظر نماید. إن‌شاءاللّه موضوع دوم را در جلسه‌ی آینده که خدمتتان می‌رسم عرض خواهم کرد. موفق باشید
6387
متن پرسش
با سلام. به نظر شما مؤلفه های اصلی سبک زندگی مهدوی چیست؟ لطفا درباره ی هر یک از این مؤلفه ها توضیح کوتاهی عرض کنید تا بتوانیم ادامه اش را خودمان پی گیری کنیم. ملتمس دعای خیر شما نیز هستیم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم ابتدا باید جزوه‌ی «. سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی .» را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
6349
متن پرسش
سلام علیکم ، از شما سپاسگزارم به خاطر زحمات مثال زدنیتون استاد ، من به طور اتفاقی از حدود 1 سال پیش با کتب شما آشنا شدم و فوق العاده استفاده کردم از کتاباتون به همه دوستانم هم تک تک کتابهاتون رو که میخونم پیشنهاد میدم خلاصه اینکه شیفته افکار و شخصیت شما هستم . بنده سخنرانی های آقای حسن عباسی رو هم دنبال میکنم و علاقه دارم به مباحث ایشون ، ایشون سخنرانی هایی انجام دادن و ادعا کردند که فلاسفه ما دچار اشتباهاتی بودند و هنوز هم ادامه داره " مثل سخنرانی جلسه چهارم کلبه کرامت با عنوان درآمدی بر درخت فلسفه مورخه 85/11/12 خواهش میکنم این سخنرانی رو گوش بدین . خواهشم اینه استاد : اگه ایشون دارن اشتباه میگن چرا شما سکوت کردین و دفاع نمیکنین از فیلسوفانی مثل مرحوم ملاصدرا ؟ باز هم خواهش میکنم جواب منو با دقت و به طور کامل بدین . با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم اگر ایشان با دقت فلسفه‌ی صدرایی را خوانده بودند چنین سخنانی را نمی‌فرمودند. بنده به طور مفصل در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در رابطه با جایگاه حکمت متعالیه عرایضی داشته‌ام و اخیراً هم که در قم سمیناری تحت عنوان «حکمت تمدن‌ساز» بود عرایضی داشته‌ام تا روشن شود ما از طریق حکت متعالیه‌ی ملاصدرا می‌توانیم از روح سوبژکتیویته‌ی غرب عبور کنیم و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از این جهت بر حکمت صدرایی این اندازه تأکید دارند. موفق باشید
6331
متن پرسش
با عرض سلام ، اشتباهاتی که آقای احمدی نژاد مرتکب شدند که به اندازه ی خود ایشان بزرگ است و باعث دلسرد شدن نیروهای ارزشی انقلاب از ایشان شد ، محتوایی است یا تاکتیکی؟ با تشکر .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد دولت آقای احمدی‌نژاد از جنس انقلاب و امید انقلاب بود که متأسفانه آن‌طور که نیاز بود به ثمر نرسید. فکر نمی‌کنم بتوان موضوع را در این نوع تقسیم‌بندی‌ها گنجاند چون ممکن است جلو همه‌‌جانبه‌فکرکردن را بگیرد. این‌که بنده سعی می‌کنم به شخص آقای احمدی‌نژاد انتقاد نکنم به جهت رویکرد مثبت و انقلابی و صداقت ایشان است. مشکل آقای احمدی‌نژاد در گم‌کردن تاریخی بود که در آن قرار داشتند و بدین‌جهت متوجه رسالتی که می‌توانستند به‌عهده بگیرند نشدند. خطر بزرگ خطری است که ارادتمندان به ایشان را تهدید می‌کند که باز آن‌ها نیز تاریخی که در آن قرار دارند را گم کنند و رسالتی که نسبت به انقلاب در ذیل رهنمودها و منش و روش رهبری می‌توانند داشته باشند را فراموش کنند. موفق باشید.
6300
متن پرسش
سلام علیکم با اینکه در دستورات دینی داریم که خیرخواه یکدیگر باشیم و حتی نسبت به برادر دینی که به ما ظلم کرده کینه نداشته باشیم،چرا در دعای علقمه نسبت به کسی که به ما ظلم کرده،حتی نفرینهایی هم وجود دارد؟شاید جمع بین این دو مطلب اینست که آن فردی که ازخدا میخواهیم به خودش و گرفتاریهای خودش دچارش کند،اصلا مسلمان نباید باشد؟امروز که نسبت به کسی که حقیقتا پوستم را کنده این دعا را خواندم احساس خوبی داشتم چون به من ظلم کرده بود و هم احساس بدی داشتم چون در اختلاف بین من و او من هم بی تقصیر نبودم و همیشه هم نسبت به من رفتارش ظالمانه نبود،نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب متوجه شده‌اید که در فضای زندگی اسلامی باید از خطاهای همدیگر چشم‌پوشی کرد و به فکر استحکام نظام اسلامی و تمدن اسلامی بود ولی در مقابل تمدن جاهلیِ دیروز و تمدن فاسد و ظلمانیِ امروز نباید خطاهای آن تمدن و یا افرادی که موجب بسط آن تمدن‌اند را نادیده گرفت زیرا در آن صورت آن تمدن تایید شده است. موفق باشید
6284
متن پرسش
سوال راقبلا پرسیدم جواب ندادین گفتن به مناسبت این ایام وهدف امام شاید خوانده شود. الاترون ان الحق لایعمل به وان الباطل لایتناهی عنه........ سلام وایام تسلیت استاد می خواستم از تجربه ی شما که از قبل از انقلاب تا الان داشتیداستفاده کنم-(جواب سوال نمی خواستم)-زکات العلم نشره موضوع:نحوه نگاه فعالانه وپویا به واجب فراموش شده(می دانم وقت نوشتن مقاله اگربگویم نداریددر مطالب زیرفقط به یکی ازموارداین واجب پرداختم) درباره برخورد ما بافضای حجاب بیرون(فضای افتضاح خیابان ومترو که کاری به این ندارم که تا توی خونه ما آمده) چطورباید باشد؟ زنای چشم ودل وذهن-فضای مجازی وفیس بوک و...-روابط دوست پسر ودختر-و...تاعلنی شدن وعادی شدن نحوه نگاه وعبور ماباید چه باشد؟می گویند:آخرالزمانه طبعییه؟تحمل وصبرباید کرد؟راه پیامبر زور نیست.نگاه را بندازیم (به کجاآخه؟)علیکم انفسکم؟امام زمان بیاد خودش..؟کاره گشت ارشاد!عادی میشه!و...... خلاصه سخنان حضرت عالی درسوال ها گفتید:ذکرویاذهن خود را متوجه امور معنوی کنیدیاازطریق فعالیت‌های فرهنگی کردن یانشان دادن واجراتمام تفکرات امام .دفع بدحجابی - استاد میدانم مشکل اول ما این نیست اما من هنوز توی همین هر روز بد گیریم.(خیلی اعصابم خورده که به شاخه پرم گیرکرده وهرروز...) زدست دیده ودل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد. خلاصه کارم شده با خواندن وسوالات ازشما: که من این را بس شنیدم کهنه شد چیزدیگرگو به جز آن ای عضد چیزدیگر تازه ونو گفته گیر باز فردا زو شوی سیر ونفیر دفع علت کن،چو علت خو شود هرحدیث کهنه پیشت نو شود عمرو سرتونو درد اوردم یه دنیا معذرت.... تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول خودتان اگر به دنبال چیز جدیدی باشیم در همان ساحتی که هستیم باز آن چیز جدید کهنه می‌شود. پس باید خیلی عمیق‌تر از این‌ها فکر کرد. باید عزم عبور از تمدن ظلمانی غرب و نظر به تمدن نوین اسلامی را در خود رشد دهیم تا چون ابرمردی تاریخ‌ساز وارد تاریخی شوید که خداوند برای امروز بشریت رقم زد. موفق باشید
6296
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرامی درادامه سئوال شماره ( 6265 ) سئوال خود را به این صورت کامل می کنم که شما در جایگاه انقلاب اسلامی از غدیر تا انقلاب اسلامی 7 نقطه عطف در صعود انقلاب اسلامی و 6 نقطه عطف در سراشیبی طرح نموده اید ، و انقلاب اسلامی در یک حرکت سینوسی و رو به بالا از غدیر شروع شده و به اینجا رسیده است، سئوال بنده این است که جایگاه حکومت آل بویه و قبل و بعد آن در جایگاه انقلاب اسلامی کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شروع حکومت آل بویه به عنوان یک نحوه ظهور شیعه در حاکمیت را سال 322 هجری و پایان آن را سال 447 بدانیم که در ذیل خلفای عباسی سعی دارند بر دستگاه خلافت مسلط شوند، می‌توان منحنی ظهور آن‌ها را در دل دستگاه خلافت در سال 322 دانست که پس از اوج‌گیری خود با شکست از ترکان سلجوقی در سال 447 منحنی آن‌ها به انتها رسید تا آن‌که در دل حاکمیت ترکان عثمانی دولت صفوی ظهور کرد. آل بویه با گرایش شیعی که داشتند با مراجع بزرگی مثل شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و سید مرتضی روابط حسنه برقرار کردند ولی هرگز موفق به ایجاد یک حکومت شیعی نشدند زیرا در شرایطی قرار داشتند که جوّ حاکم در اختیار اهل سنت بود و به همین جهت آل بویه در دل حاکمیت دستگاه خلافت عمل می‌کردند، هرچند سعی داشتند با آزادی‌دادن به همه‌ی مذاهب شیعه را از مظلومیت مطلق خارج کنند و معزالدوله دیلمی در سال 352 دستور داد در بغداد روز عاشورا را تعطیل کنند و همان سال روز عید غدیر را جشن بگیرند، ولی با این‌همه نمی‌توانستند به عنوان جبهه‌ای از شیعیان اظهار وجود کنند به طوری که در همین زمان کتابخانه‌ی شیخ طوسی را در بغداد آتش زدند و به شیخ مفید توهین کردند و دستگاه حاکم نمی‌توانست علناً مقابله کند هرچند به شیخ طوسی کمک کرد تا در نجف حوزه‌ی کار خود را شروع نماید. از این جهت در جواب آن سؤال عرض کردم آل بویه و سربداریه دو نحوه از ظهور شیعه در تاریخ است با گرایش حاکمیت که منجر به حاکمیت مستقلی به نام صفویه شد و این نشان می‌دهد شیعه یک روزهم از عهدی که در غدیر با علی«علیه‌السلام» بسته غفلت ننموده، هرچند به صورت‌های مختلف در صحنه حاضر شده تا در نهایت با تکامل هرچه بیشتر به صورت انقلاب اسلامی ظاهر شد. موفق باشید
6297
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد عزیز شما برای انقلاب اسلامی جایگاه ویژهء تمدنی قائل هستید ، سئوال بنده این است که طرح این موضوع چه مسئله و یا گره ای را می توان از جامعه ایران ، یا جامعه اسلامی و یا حتی جهان باز نمایدو چه لزومی برای طرح این مسئله وجود دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بر جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی تأکید بر ظهور نحوه‌ای از نظام سیاسی است که تفاوت‌های اساسی با تمدن غربی و نظام سیاسی غربی دارد و افقی در مقابل جهانی می‌گشاید که بنا دارد نسبت به پذیرفتن فرهنگ غربی تجدید نظر کند و جامعه‌ی ایرانی از این طریق به هویت اصیل خود که ریشه‌ی تمدنی در تاریخ دارد برمی‌گردد مضافاً که بر تمدنی تأکید می‌کند که نقش وَحی و آموزه‌های دینی در آن ظهور دارد و جنبه‌های معنوی انسان در امور اجتماعی و سیاسی بی‌جواب نمی‌ گزارد. موفق باشید
6279
متن پرسش
سلام. با اینکه دیگر اصلا رویم نمیشود که وقت گرانبهای شما را بگیرم ، ولی با نظر به لطف و مهربانی شما ، یک سوال دیگر می پرسم. استاد گرانقدر! در پاسخ به سوال 6230 ، شما بنده و دیگر دوستان را دعوت کردید به عقلی که صدها سال است فراموش شده و دعوت کردید به چیزی که بیان پذیر نیست ، ولی معنا دار است و کشف تاریخ جدید در گرو فهم معنای آن می باشد. برایم روشن شد که فرمایشات اخیرتان انوار حکمتی بود که با سبک مغزی امثال بنده ، به بحث های سیاسی متداول ، تقلیل پیدا کرده و در این فضا تحلیل میشد! با عرض پوزش از گذشته ، خواهش میکنم در صورت صلاحدید ، فتح بابی در مورد آن عقل فراموش شده چند صد ساله و آن مفهوم بیان ناپذیر ولی معنادار ، بفرمایید تا کمی ذهن مان آماده شده و بعد آن کدهایی بدهید که بتوانیم با تحقیق و مطالعه در آنها ، کمی بفهمیم ،‌ آنچه را که شما می فرمایید. ان شا الله خدا برکتی به وقت و عمرتان بدهد که این مزاحمت های امثال بنده را به بهترین شکل جبران کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح بحث در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشوده شده و در محرم امسال نیز تحت عنوان «جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن‌سازی غدیر و کربلا» و «کربلا؛ نقطه‌ی عطف تقابل تمدن اسلامی با تمدن جاهلی» سخنرانی داشتم که اگر صوت آن را استماع فرمایید إن‌شاءاللّه چیزکی ظهور می‌کند. موفق باشید
6224
متن پرسش
سلام علیکم نظرتان را در مورد آمریکاستیزی میخواستم بدانم آیا وقت آن نرسیده که با دولت آمریکا رابطه ای معقولانه داشته باشیم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مذاکره در حدّ رفع ابهام نسبت به انرژی هسته‌ای کار خوبی است ولی عنایت داشته باشید که تقابل تمدنی با غرب یک تقابل اساسی است و ما در فکر ایجاد تمدن اسلامی باید باشیم تا از قرارگرفتن در ولایت غرب نجات یابیم. موفق باشید
6227
متن پرسش
باسلام وعرض ادب شخصی کتاب های چهاراثر از فلورانس اسکاول شین و راز را به عنوان کتاب های اثرگذار به من معرفی کرده است. بنده فیلم مستند راز را دیده ام و بخشی ازچهاراثررا خواندم.با توجه به پیشینه ذهنی که ازمباحث شما و دیگر سخنرانان اسلامی درباره دین داشتم، به این نتیجه رسیدم که چنین کتبی با بخشی ازدین که توصیه به مثبت اندیشی وخوش بینی و خوش رفتاری و عدم سوء ظن به خدا و اینگونه مسائل میکند تطبیق دارد وازبخش خوفی دین و جهاد و ظلم ستیزی و خشم دربرابر ناحقی وغیره یا سخنی به میان نمی آورد یا توصیه به خلاف آن می کند. به عبارتی انسان را تبدیل به یک موحد سازشکار یا بدتر از آن یک اومانیست می کند که هیچکدام اسلام نیست. حال سوال من این است که اولاً چنین برداشتی از اینگونه مطالب صحیح است؟ ثانیاً چگونه میتوان با کسانی که به چنین مطالبی پناه آورده اند بحث کرد وچه کتابی مشابه اینها در دین اسلام وجوددارد که به دیگران هم بتوان توصیه کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم درست فهمیده‌اید. ما باید در یک نظام اسلامی متخلق به اخلاق باشیم وگرنه آن خصوصیات فردی در کنار تمدنی به‌شدت غیر الهی بهره‌ای برای ما ندارد. بنده شرح دعای مکارم‌الأخلاق را که چند ماهی است شروع کردم به این قصد شروع کردم تا روشن شود چگونه در متون اسلامی توصیه‌های اخلاق با رویکرد نظام‌سازی مطرح است. موفق باشید
6230
متن پرسش
سلام. در ابتدا بشدت التماس دعا دارم در این ایام غمناک. استاد گرانقدر! ظاهرا در مورد پدیده احمدی نژاد به چیزی رسیده اید که شاگردان ریز و درشت به هیچ وجه قادر به درک و همدلی و هم ساحتی در آن نیستند. اولا از شما خواهش میکنم که تاملی بفرمایید ؛ بالاخره این شاگردان با تفکر و عالم دینی شما بزرگ شده اند و اکنون قریب به اتفاق آنها نظری مخالف با نظر شما در این زمینه دارند. آیا این احتمال را نمیدهید که شاید نظرات اخیرتان ، به این شدت صحیح نبوده و شما اشتباهاتی داشته اید؟ کدام مبنا است که شما را در مقابل اکثر شاگردان تربیت شده خودتان قرار داده است و به هیچ وجه ذره ای از آن کوتاه نمی آیید؟ و اما سوال دوم ؛ تمنا میکنم که تحلیلی هم از آن طرف ماجرا ارائه دهید ، یعنی جبهه پایداری! شما می فرمایید آن احمدی نژادی که در دولت نهم نیروهای انقلاب را جمع کرده و نماد کار انقلابی بود ، با نزدیکی به جناب مشایی همه را از دور خود فراری داد و عملا با جدا شدن از طیف وسیعی از انقلابی ها ، دیگر نتوانست نسبتی با ارزش ها و آرمانهای متعالی امام برقرار کند. استادعزیز! چرا از آن طرف به ماجرا نگاه نمی کنید؟ همین آقایان فتاح ، لنکرانی ، محصولی و ... که شما بسیار به آنها استناد میکنید ، جملگی اذعان داشته اند که پیشنهاد همکاری احمدی نژاد را برای همکاری در دولت دهم رد کرده اند!! من هم قبول دارم که نزدیکی احمدی نژاد به مشایی افراطی بود ، ولی خواهشا کمی هم در باره این رفتار های زشت عزیزان پایداری صحبت کنید تا خدای ناکرده از جانب ناخودآگاه ما متهم به بی انصافی نشوید! آیا این رفتار برادران پایداری مصداق خیرخواهی بود که اینچنین دور احمدی نژاد را خالی کنند و شروع به تخریب شدید او (در شرایط تحریم های بی سابقه و کمرشکن) بکنند؟ قبول که کار احمدی نژاد اشتباه! آیا رفتار آنها و کنار کشیدن شان علی رغم پیشنهاد همکاری و مصاحبه های متعدد تخریبی و نیش دار ، شایسته بدترین تقاص ها نیست؟به فرض که تشخیص آقای مصباح کاملا درست بود ؛آیا سخنان ایشان با این ادبیات کوبنده و تخریبی ، واقعا کار را بهتر میکرد؟ دولتی که در مواجهه با شدیدترین و بی سابقه ترین حجم حمله استکبار جهانی بود و در هر فرصتی مورد تایید رهبر عزیز قرار میگرفت را با بدترین الفاظ و تهمت ها مورد حمله قرار میدادند و شما این را تشبیه میکنید به ناله های مادر سادات!!همه انتقادات شما از احمدی نژاد درست! ولی این لحن ملایم انتقاد به دوستان جبهه پایداری واقعا انصاف یا درک سیاسی شما را برای ما خدشه دار میکند. اگر قرار است برای آینده درس بگیریم ، مطمئنا زشتی و کم خردی کار پایداری ها و بزرگانشان ، شایسته تامل بسیار زیادی است! نه اینکه بگویم با آنها دشمنی کنیم ولی میگویم که بزرگی کار نادرست پایداری و علامه مصباح در مدیریت و مواجهه با اشتباهات مورد هجمه ترین رئیس جمهور کشور ، باید بسیار مورد نقد قرار بگیرد تا در آینده در دام چنین اشتباهاتی گرفتار نشویم. و در آخر ؛ همه این جسارت ها از جانب کسی بود که شرم دارد حتی نام شاگردی شما را بر خود بگذارد و در هر سفر زیارتی شکر و دعا میکند سید و استاد را خود که به لطف خدا بر سر راهش قرار داده شده.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:سخن آن رفیق را که پیش‌نهاد کرده بودند ادامه‌ی این بحث کافی است را درست می دانم با این‌همه به امید آن‌که ماوراء بحث‌های گذشته بر آن عقلی که باید بیش از پیش رجوع کنیم عرایضی را خدمتتان مطرح می‌کنم. بنده وظیفه‌ی خود می‌دانم همین دوستانی که برشمردید را دعوت کنم جهت بازخوانی تاریخ گذشته برای حضوری عالمانه در تاریخ آینده. با این نوع نگاه که به دنبال مقصر باشیم تا دل‌تان بخواهد می‌توانیم مقصر پیدا کنیم، با این‌که اطلاعات بنده نسبت به آقایانی که در رابطه با جبهه‌ی پایداری نام بردید که آقای احمدی‌نژاد دعوت به همکاری کردند، غیر از آن چیزی است که شما می‌فرمایید. ولی بر فرضِ صحت سخن جنابعالی، در بازخوانی آنچه در جبهه‌ی خودی‌ها گذشت باید در نگاهمان تجدید نظر کنیم و حیف است که رفقا در کنار همدیگر بنشینند و تنها دلایل صحت نگاه خود را برجسته کنند. امیدوارم آرام‌آرام عرایض بنده را در کنار ذهن خود نگه دارید و به جای آن‌که سریعاً آن‌را مردود بشمارید به خودتان اجازه دهید کمی در این موارد تأمل شود. همه‌ی آنچه می‌فرمایید وجوهی برای صحت آن هست ولی کار بزرگ‌تری در پیش است که باید وجوه دیگری را نیز مدّ نظر قرار دهید. مکرر شنیده‌اید یک ملت به جهت تجربه‌ی صدساله‌ی خود در موضوعی، وجوهی از حقیقت را می‌یابد که سایر ملت‌ها نمی‌یابند. ما برای حضور در آینده‌ی تاریخ نیاز داریم وسیع‌تر بیندیشیم و عقل دیگری را در میان آوریم. وقتی با چیزی خلاف عقیده‌تان روبه‌رو شدید در حالی‌که در کلیت خود در مسیر حق حق قرار دارید این امکان را به خود بدهید تا برقی بر قلب شما تجلی کند و از جهتی به حقیقت مطلق که هیچ محدودیتی ندارد، نزدیک شوید. راستی اگر سخنی آن‌قدر معنا دارد که می‌توان در مورد آن فکر کرد توجه به آن سخن حضور در عالمی برتر نیست؟ باور نمی‌کنم شما از آن افرادی باشید که پیشاپیش سخنی که با تحلیل‌های قبلی شما نمی‌خواند را ردّ کنید. پس وسعتی که باید به آن نزدیک شوید را چگونه به‌دست می‌آورید؟ بنده هرگز شما را به یک نوع لیبرالیسم فکری و اخلاقی دعوت نمی‌کنم که با باطل همان‌طور برخورد کنید که با حق باید برخورد نمایید. برعکس؛ بنده دوستان را به یافتن چهره‌های دیگری از حقیقت دعوت می‌نمایم. همین‌طور که توصیه فرموده‌اید شاید نظرات اخیر من به این شدت که عرض کرده‌ام صحیح نباشد، به همین جهت شما را به تبعیت از خود دعوت نمی‌کنم ولی امیدوارم از پایگاهی بس عظیم‌تر از نگاه گروهی، که بنده انتظار دارم، به عرایض بنده نظر کنید و اندازه‌ی اشتباهات آن‌را دریابید در آن صورت هدیه‌ی ارزشمندی به بنده ارزانی داشته‌اید و در آن صورت برای بنده روشن می‌شود که مریدپروری نکرده‌ام بلکه عقل عزیزان را مخاطب قرار داده‌ام که همین سؤال شما گواه بر همین است که بحمداللّه نخواسته‌اید دربست عرایض بنده را بپذیرید. تعجب می‌کنم که می‌فرمایید بنده کمی از اعمال ناپسند جبهه‌ی پایداری صحبت کنم. مگر بنا بود بنده وارد چنین عرصه‌ای شوم؟ تمام تلاش بنده آن است که با وسعتی بیشتر گذشته را بازخوانی کنیم و جای هر جریان خودی را تعیین کنیم. مگر بحث تبرئه‌کردن یک جریان و متهم‌کردن یک جریان است؟ اگر بخواهیم یک روزی اشتباهات خودی‌ها را لیست کنیم برای هر کدام، مجموعه بزرگی خواهد شد. ولی بنا شد به تاریخ دیگری قدم بگذاریم و با نگاه دیگر و زاویه‌ی دیگری همدیگر را نگاه کنیم. باید در این عرصه‌ی طوفانی دریا شد، رودخانه‌ها را پذیرا گشت در حالی‌که گل و لای رودخانه را فرو می‌نشانیم تا رودخانه به دریا بپیوندد. می‌دانم به موضوع بس مشکل و تا اندازه‌ای مبهم شما را دعوت می‌کنم. روزی که مباحث نقد غرب را در این طبقه که شماها باشید شروع کردم باور نمی‌کردم با نسلی روبه‌رو هستیم که به‌خوبی آن مباحث را می‌پذیرد، دغدغه‌ی غرب‌زدگیِ دوران به ظاهر سخنانم را مبهم می‌نمایاند، ولی شماها ماوراء روح غرب‌زدگی، استقبال خوبی از عرایض بنده - که به نظرم روح نقد غرب حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بود- کردید و از عقل غربی آزاد شدید، در حالی‌که می‌شناسید اصول‌گرایانی را که همانند اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از عقل تجربی آزاد شوند. امروز نیز شما را دعوت به عقلی می‌کنم که چند صد سال است آن را فراموش کرده‌ایم و در حالی بر آن پافشاری می‌کنم که نه به اصلاح‌طلبان یک امید دارم بفهمند و نه به اصول‌گرایان سنتی، با وجود آن‌که معتقدم چیزی را متذکر می شوم که خیلی بیان‌پذیر نیست ولی معتقدم معنادار است و کشف تاریخ جدید در گرو فهم معنای آن می‌باشد و نزدیکی به حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» در گرو فهم آن است. ظاهراً مشکلی در ساحت لفظ بنده هست که تصور فرموده‌اید انصاف در نقد آن‌هایی که با آقای احمدی‌نژاد خوب برخورد نکردند، دیده نمی‌شود. بنده شما را دعوت به جایی می‌کنم که در آن جا این مقایسه‌ها چندان ظهور ندارد. درست است که در طیف نوری هفت رنگ، زرد و سبز و آبی هرکدام غیر از دیگری هستند ولی برادر! نوری در درون آن‌ها هست که ماوراء زرد و سبز است. من شما را به ظلمت دعوت نکردم که در کنار نور آن را پذیرا باشید، بنده شما را به نوری دعوت کردم که در درون شکل‌های متکثر نور جاری است. این است معنای این‌که باید جایگاه تاریخی حادثه‌ها و اشخاص و افکار را در نظر گرفت. در ضمن با توجه به ارتباطی که با بعضی از رفقا دارم در این مسئله با شما هم‌نظر نیستم که رفقای ما «ریز و درشت» به هیچ وجه قادر به درک و همدلی و هم ساحتی در رابطه با نظر بنده نیستند. این نکته‌ی اخیر را به این جهت عرض کردم که حق این رفقا ضایع نگردد. موفق باشید
6213
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با سلام خدمت استاد طاهر زاده.در مورد مباحثی که در مورد آیت الله مصباح و چگونگی حرکت و تحلیل جامعه حزب الله نسبت به ایشان داشتید ، میخواستم عرضی داشته باشم.اولا معتقدم که این مباحث هر چه زودتر تمام شود و باید جامعه حزب الله به کار تئوریک بپردازد. هر چه ما در گذشته بمانیم – به جای تحلیل و ترسیم نقشه آینده از آن - هیچ گاه آینده از ما نخواهد شد.به هر حال قبول کنیم که جامعه حزب الله قبل از دولت نهم از یک طرف تجربه هیچ کار سیاسی نداشت و از طرف دیگر خود را از لحاظ علمی هم نتوانسته بود بازتولید کند.چرا احمدی نژاد در اواسط دولت نهم آن نامه را برای فعال کردن نخبگان دینی برای پاسخ گویی به نیاز های دولت نوشت ؟ در صورتی که پاسخ های آن باید قبلا آماده می شد.اما جناح مقابل از یک طرف 25 سال کشور را اداره کرده بود و از طرف دیگر خود را به طرق گوناگون در مجامع علمی بازتولید کرده بود و مبنای تئوریک غرب نیز پشتیبان او بود . باید بسیاری از اشتباهات را به پای بی تجربگی و عدم داشتن مبنای سیاسی دانست.با سخن آقای پرویز امینی کاملا موافقم که ما باید سیاست ورزی را یاد بگیریم و این مشکل جامعه حزب الله است که نمی تواند میان انتقادهای آیت الله مصباح و طیف لاریجانی تمایز قائل باشد.عرصه سیاست پیچیده است و ما برای دولت سازی احتیاج داریم که جامعه ما قدرت درک این پیچیدگی ها را پیدا کند.کاندیداتوری جلیلی به جامعه حزب الله نشان داد که چگونه به اندازه بال مگسی رمق ندارند و در عین حال ادعای فتح جهان هم دارند.وقتی جلیلی و ستاد افتضاح او قادر به جمع آوری رای قشر خاکستری جامعه نباشند ، به درد زیر جرز هم نمی خورند.در همین اصفهان بعد از 10 روز پیگیری در اوج انتخابات نتوانستند به ستادها یک نشریه که بیانگر وجوه تمایز جلیلی باشد را بدهند تا این که مجبور شدیم به صورت خودجوش اقدام به این کار کنیم و تاثیر فوق العاده آن عصبانیت ما را از ستاد بیشتر کرد.به هر حال بی عرضه هایی که تمام ظرفیت جامعه دین دار ما را در قدم اول به آتش کشیدند ، نمی توانستند ظرفیت ملت ایران را آزاد کنند. خوب حال برای کار تئوریک باید چه کرد ؟ رهبر انقلاب 5- 6 سال پیش به حوزه دستور فرمودند که برای فرار از مرگ و انزوا در 20 سال آینده متحول شود.متاسفانه مدیریت حوزه در این مدت در جهت عکس حرکت کرد و شاهد آن هم عتاب های رهبری به آنها و تغییر همه مدیران است.25% زمان از دست رفته و ما 5- 6 را از دست دادیم و برحسب اطلاعات بنده روند 5 سال آینده برگشت به 5 سال پیش است .در حقیقت جمع حرکات در نیمی از فرصت رهبر انقلاب می شود صفر. اگر شعار های ما سرباز امام زمان هستیم و از این قبیل شعارهای پوچ کارساز بود حوزه نجف الان به این مخروبه که می بینید تبدیل نمی شد.بنابراین به حوزه به عنوان یک فرد در حال مرگ باید نگریست و امیدی به آن نداشته باشیم.از دانشگاه هم اطلاعی ندارم ولی به آن امیدی هم نیست و نمی دانم آیا این نهاد ذاتا سکولار می تواند به حزب الله کمک کند یا خیر؟ به نظرم تنها راه این که ما بتوانیم افق های اینده را بگشاییم ، همان است که استاد می فرماید یعنی جامعه حزب الله به جای به هم پریدن و نبش قبر گذشته به طور خودجوش به تفصیل شخصیت امام خمینی و شهدا در سطح جامعه مشغول شود و از طرف دیگر سیاست ورزی و تحلیل سیستمی تاریخ را به جامعه تزریق کند. بخشی از نخبگان حزب الله هم باید به سمت تولید سیستم های اداره کشور از سیستم بهداشت تا اقتصاد و ... برود تا ان شاء الله هر موقع دولت به دست حزب الله افتاد بتوانیم کارآمدی گفتمان امام و رهبری را اثبات کنیم و گرنه خود رهبر انقلاب هم رییس جمهور شود باز هم بدون مبنا و فلسفه اداره دولت به سمت امثال پژویان که لیبرال بودن آنها مشهور است می رود.ببخشید مزاحم شدم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با این‌که از قوت تحلیل واقع‌بینانه‌ی شما مسرور هستم و به دوستان توصیه می‌کنم بادقت آن را مطالعه کنند تا نقاط دقیق و ارزشمندی در آن بیابند، این نوع تعبیرات را در مورد ستاد آقای جلیلی نمی‌پذیرم چون آن ستاد، همین من و شما هستیم چون آقای جلیلی یک تفکّر است و نه یک حزب و یا یک فرقه. از طرفی حوزه‌ی علمیه هم ماهستیم؛ اگر از جایی شروع کنیم که بحمدالله بعضی دوستان شروع کرده‌اند، به مرور تقدیر ما در تاریخ آینده عوض می‌شود. در هر حال به هیچ وجه، جای نا امیدی نیست، در شرایطی هستیم که هر قدمی در راستای اهداف این انقلاب بزرگ برداریم تبدیل به صد قدم می‌شود. موفق باشید.
6206
متن پرسش
سلام علیکم " من دانشجو هستم و قرار شده بود سر کلاسمون یه تحقیقی ارائه بدم در خصوص تمدن اسلامی " تحقیقم رو ارائه دادم و مورد توجه دانشجوها قرار گرفت ام یکی ار دانشجوها که خیلی تو بحث فلسفه قوی به نظر میرسید و به شدت طرفدار فلاسفه غربیه و افرادی مثل سروش " قرار شده یه تحقیق بیاره برای رد تحقیق من " من یه خواهش دارم ؟ اصلا با فلسفه آشنایی ندارم دوست ندارم به خاطر فقر سوادم دینم زیر سوال بره " چیکار باید کنم ؟ میشه چند تا سوال اساسی برای رد فلاسفه غربی بهم بگین ؟ خواهش میکنم راهنمائیم کنین ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» و کتاب «مدرنیته و توهّم» را مطالعه بفرمایید، با توجه به دستگاهی که در آن دو کتاب هست با حوصله و سعه‌ی صدر می‌توانید اشکال‌های تمدن غربی را مطرح کنید و عظمت تمدن اسلامی را متذکر شوید. موفق باشید
6168
متن پرسش
با سلام و احترام می خواستم نظر شما را راجع به مقاله‌ی آقای غروی در روزنامه بهار بدانم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار مقاله‌ی فاسدی بود که در عمق خود اصل اسلام را با حیله‌گری تمام نشانه گرفته است. إن‌شاءاللّه در صبح روز یازدهم محرم در گلزار شهدای دستگرد عرایضی در این مورد خواهم داشت که چگونه این جریان‌ها در اردوگاه دشمنان اسلام و برای حفظ تمدن غربی با روح تمدن‌سازی اسلامی مقابله می‌کنند هرچند در لفافه‌ای از معنویت که شیوه‌ی فراماسیون‌ها بوده و هست عمل می نمایند. موفق باشید
6152
متن پرسش
السلام علیکم و رحمت الله: عطار در تذکره اولیا در احوال امام شافعی چنین آورده است: نقل است که یک‌بار در میان درس ده بار برخاست و بنشست. گفتند: چه حال است؟ گفت: علوی زاده‌ای بر در بازی می‌کند. هربار که در برابر من آید، حرمت او را بر می‌خیزم که روا نبود فرزند رسول فراز آید و برنخیزی. حال سوال این است که با چنین نمونه‌هایی که تعداد آن‌ها هم کم نیست آیا پذیرش دیدگاه مشهور درباره‌ی عناد ائمه‌ی چهارگانه‌ی اهل سنت اندکی دشوار نمی‌نماید؟ ایراد مشهور این است که چرا اینان در جایی که صادقین علیهماالسلام حضور دارند برای خود کرسی درس راه انداخته و به نوعی در کنار ائمه دکانی برای خود گشوده‌اند و حال آن‌که با بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی آن زمان روشن می‌شود که مقام واقعی آن حضرات معصوم حتی برای خواص ایشان نامعلوم بود چنان که هنوز هم چنین است چه رسد به امثال حسن بصری و نعمان ابن ثابت که اهل فقه بودند و حدیث، و چه رسد به مثل مالک ابن انس که حتی با کلام و استدلال نیز میانه‌ی خوبی نداشت. به نظر می‌رسد نگاه اینان به ائمه را می‌توان با نگاه فلان فقیه مشهور امروزی به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقایسه کرد که در عین احترام به ایشان برای نظر خود نیز وجهی قائل است آنان ائمه را فرزندان پاک و عالم رسول الله می‌دانستند اما از فهم این‌که اینان امام مفترض الطاعه هستند در استضعاف به‌سر می بردند. یا علی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از این‌که جریان‌های مشکوک شکاف و شقاقی این‌چنین در بین ما و اهل سنت ایجاد کردند نباید شک به خود راه داد ، ولی عنایت داشته باشید نور اسلام وقتی ظهور می‌کند که نظامی اسلامی در صحنه آید و چنین نظامی با امامی معصوم و یا فرهنگ امام معصوم محقق می‌شود که برگشت به غدیر دارد و همچنان که در جواب سؤال6140عرض کردم ما برای عبور از تمدن ظلمانی غرب نیاز به نظامی داریم که دین اسلام با قرائتی که انسان‌های معصوم مبین آن هستند بر آن حاکم باشد و از این جهت با اهل سنت متفاوت فکر می‌کنیم نه در خوبی و قابل احترام‌بودن اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ولی با این‌همه هرگز جایی برای تقابل با برادران اهل سنت نیست. موفق باشید
6156
متن پرسش
با سلام در مورد اسلام و جغرافیا و شهر و مدیریت شهری به کدام یک از منابع رجوع کنم ؟ و اینکه در این زمینه کتاب یا فایل صوتی و منبعی استاد دارنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «تمدن‌‌زایی شیعه» به صورت کلی مطالبی هست ولی به صورت ریز و تخصصی چیزی ندارم. موفق باشید
نمایش چاپی