بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36198
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده حدود یک سالی هست همیشه خواب می‌بینم حتی شده ۵ دقیقه هم بخوابم خواب می‌بینم ازتون خواهش می‌کنم دستوراتی کمکی عنایت بفرمایید ازین آشفتگی نجات پیدا کنم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم آیت الله بهجت هر اندازه در روز، با روحیه صفا و ایمان در نزد خود و مردم حاضر باشیم، به همان اندازه خواب‌هایمان زلال و دارای بشارت است. موفق باشید

36189
متن پرسش

سلام و عرض ادب: درکتاب آشتی با خدا فرمودید که انسان هرچه از بدنش دور تر شود بیشتر با خود واقعی روبرو می‌شود. چگونه می‌توان از بدن خاکی فاصله گرفت یا به اصطلاح با چه ریاضتی می‌توان از بدن فاصله گرفت، سوال دیگری که دارم این است که می‌توان از بدن فاصله گرفت و مثلاً به پیش پیامبر (ص) رفت یا به جایی که دوست داریم سیر کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رعایت حلال و حرام الهی و دوری از امیال غیر شرعی ۲. در مسیر رعایت دستورات شریعت الهی، عملاً روح انسان به روحانیت پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نزدیک می‌شود. موفق باشید

36177
متن پرسش

سلام استاد: چرا من اینقد تنبلم!؟ بدنم برا روحم سنگینه. ۳۸ سالمه همش خواب. استاد میشه خواهش کنم التماس کنم برام استغفار بخونین. میگن دعای کسی برا دیگری میگیره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیق‌تر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر می‌شود و شوق زندگی در امورات معنوی و زیبا در ما رشد می‌کند. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. موفق باشید

36175
متن پرسش

به نام خدایی که جز نام نشانی از او ندارم. حاج آقا امیدوارم بتونم حالم را شرح بدم، به شدت نیاز به مداوا دارم. مضطربم، از خواندن نماز و گرفتن روزه و رعایت حرام و حلال از آن جهت که نوری دیده نمی‌شود، دل زده کرده مرا. دایم در ناملایمات روزگار درگیرم. درد می‌کشم از این که خود را در مسیر نمی یابم، درد می کشم که نمازم جز دولا راست شدن چیزی نیست، درد می‌کشم از کثرت گناه که دست و پایم را بسته. به دنبال ذکری، دستور عملی هستم که خالی شوم از همه ظلمات و کثرات. خسته ام که اطرافیانم پی همه چیز هستند الا خودشان الا خدایشان. بگویید ۴۰ روز روزه بگیر، یک سال نماز جعفر طیار بخوان بگویید یک کاری بکنم تا در مسیر رشد خودم قرار بگیرم من از این آورده های حاضر ناراضی ام. می‌خواهم پاک شوم و از هر عمل فقهی که انجام می‌دهم نور بگیرم، احساس کنم نزدیک تر شدم، و هر روز به کاری و هر دم به دمی نباشم. اگر نتوانستم شرایط را برای یک معالجه قطعی روشن کنم، بفرمایید تا توضیح بیشتری دهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیق‌تر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر می‌شود. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. که صوت همه مباحث مذکور روی سایت هست. موفق باشید

36166
متن پرسش

سلام استاد عزیز: از وقتی که فرمودید جدی باش سعی می‌کنم اوقاتم را با قیام و جهاد ناقصی در حد خودم داشته باشم تا دچار بی تاریخی نشوم؛ اما مانع است که پشت سر هم پیش می‌آید، همه می‌گویند داری زیاده روی می‌کنی نیش و کنایه می‌شنوم، همسرم و مادر و پدر و خانواده ام درکم نمی کنند و واقعا برایم مانع شده اند، حرفشان را دیگر اصلا نمی‌فهمم. خدا شاهد است دیگر کلاس درس نمی‌توانم بروم و کلام و اعتقادات اسلامی را بشنوم، پای هر منبری نمی‌توانم بنشینم، حرف مردم برایم عجیب و غریب شده که مثلا می‌گوید موز شد کیلویی ۵۰ تومن، استاد خدا می‌داند خسته‌ام، نمی‌توانم دیگر وارد دنیای آنها شوم و نمی‌خواهم وارد دنیاییشان شوم. آنها هم به دنیای من نمی آیند هرچه دعوتشان می‌کنم، با همسرم در یک خانه‌ایم، او می‌گوید غرب من می‌گویم شرق! چه کنم استاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید به فضائلی که تحت عنوان «مداراۀ النّاس» در آموزه‌های دینی ما مطرح شده است، نظر کنید. از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم که می‌فرمایند: «أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ كَما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ؛» پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است. و نیز می‌فرمایند: «أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراةً لِلنّاسِ؛» عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند. موفق باشید

36163
متن پرسش

سلام جناب طاهر زاده: با توجه به آموزه های دینی، همیشه خطر منافقین از کفار برای مسلمانان بیشتر بوده. بزرگترین منافق تاریخ در صدر اسلام باعث شده ما هر ساله چندین نوبت بخاطر مصائب حضرت زهرا و حضرت علی عزادار باشیم. در بعد فردی نیز نفاق درون عامل مهلکی است که شما خود به آن بهتر از ما واقف هستید. یادم هست زمان آقای خمینی نیز چندین بار این موضوع مطرح شد و در نهایت ایشان به این جمله که منافقین از کفار بدترند صحه گذاشتند. سئوال من از شما این است که در سی سال اخیر مدام بر دشمن بیرون تاکید شده و دشمنی آمریکا و اسرائیل برای مردم مهمترین و بزرگترین خطر جلوه داده شده، در صورتیکه پر واضح است دشمن بیرون ما را راهی جهنم نمی تواند بکند اعمال ماست که در نهایت ما را رستگار یا جهنمی خواهد کرد، هیچگاه یک سرباز امریکایی و یا اسرائیلی نمی تواند من را راهی جهنم کند اما نفاقی که چه در درون جامعه اسلامی است بخاطر رواج بدعت ها مانند انچه در صدر اسلام رخ داد و چه در نفس ماست بسیار مهلک می تواند باشد. با اینکه بد اخلاقی ، اختلاس ، دروغ و فریب و خصوصا تهمت بسیار در جامعه رواج یافته اما این گناهان خطری انگاشته نمی شود و برعکس دائم بر جنایات اسرائیل و آمریکا برای مردم تاکید می گردد. امکان ندارد در یکی از محیط هایی که عزیزان طرفدار حکومت هستند، حاضر شویم و کوچکترین نقدی کنیم و با انواع تهمت های وهابی، حرامزاده، غربگدا، جاسوس ، نفوذی و..... روبرو نشویم. حتی از طرف افرادی که خود را استاد می‌دانند و گرداننده این گروهها هستند. هر کسی کوچکترین زاویه فکری دارد با انواع برچسب و تهمت ها مواجه می گردد. خیلی کنجکاوم شما که هم در زمینه عرفان و اخلاق صاحب نظر هستید و هم بسیار طرفدار حکومت ولایت فقیه و انقلاب اسلامی این انحراف بزرگ را چگونه توجیه می کنید. می بخشید من را چون مطمئن هستم جواب جنابعالی توجیهی بیشتر نخواهد بود اما واقعا درک نمی کنم فردی که به خطر یک دروغ و یا تهمت و یا ظلم و بدعت کاملا آگاه است چگونه اینهمه ظلم و بداخلاقی را که نتیجه آدرس غلط بابت دشمن است توجیه می کند. چگونه بر خلاف گفته حضرت رسول که بزرگترین دشمنتان نفس شماست که در بین سینه شماست را به دشمنی آمریکا و اسرائیل تغییر می دهید و ان‌را توجیه می کنید؟ به فرض با این جماعت، شما موفق به نابودی اسرائیل و فتح آمریکا شدید ، پس از آن چه کار خواهید کرد؟ پس از چهل سال، تمام اختلاس های آمریکا را به اصلاح طلب ها مرتبط می کنید؟ با باطل که نمی توان به حق رسید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می‌فرمایید. ما متأسفانه آن‌طور که شایسته نظام اسلامی بود نسبت به رشد فضائل اخلاقی و انسانیت انسان‌ها تلاش نکرده‌ایم و فضای دنیازدگی و خودبینی و عدم انصاف و عدم عشق به عدالت، در بین آنانی که تنها به ظاهرِ مذهب متوقف هستند وجوددارد و آن طورکه باید فضائل رشد نکرده است. و این وظیفه ما می‌باشد که متذکر چنین اموری باشیم و در آموزه‌های دینی متذکر مکارم اخلاقی شویم که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» برای آن مبعوث شده اند. آنچه بنده و امثال بنده را نسبت به انقلاب اسلامی امیدوار می‌کند، آن است که تنها در بستر همین انقلاب می‌توانیم از این نوع تنگناهای تاریخی عبور کنیم. موفق باشید

36162
متن پرسش

سلام استاد گرامی: یک مسأله ای هست که هنوز برای بنده حل نشده. می گویند شیطان سگ در خانه خداست و افراد نااهل اگر به در خانه خدا بروند از طریق شیطان طرد می شوند! خب مگر نه اینکه انسان های گرفتار و آلوده باید مسائل و عیوب خودشان را از طریق خدا و فضل و عنایت و غفران او حل کنند؟ اگر از این در هم رانده شوند کجا بروند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد افراد نااهلی است که صلاحیت حضور در محضر و درگاه خداوند را ندارند. این‌جا است که شیطان آن‌ها را در بر می‌گیرد و این غیر از گناهکارانی است که برای توبه به خدا رجوع می‌کنند. موفق باشید

36161
متن پرسش

سلام استاد: ان شاءالله که حالتون خوب باشه. استاد من پرستارم، ولی مجرد. خاستم به عنوان کادر درمان از طریق هلال احمر برم غزه با کادر درمان محور مقاومت برای کمک به مردم فلسطین. اما پدر و مادرم راضی نیستن قبلا که میخاستم برم سوریه بارم اجازه نمیدادن. الان چیکار کنم؟ میشه بدون اجازشون برم بعد ازشون حلالیت بطلبم؟ آخه هر وقت حرف از دفاع از مظلوم میشه میگن چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. پدر و مادرم همیشه سد راهن تکلیف چیه؟ مطمئنم اگه ایرانم جنگ بیفته میگن بذار اول اونا که اختلاس کردن بچه هاشون برن بعد تو برو جنگ. موندم استاد تکلیفم چیه؟ ممنونم🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته اگر شرایط طوری باشد که نیاز به چنین حضوری به میان آید، اجازه والدین شرط نیست. ولی این به شرطی است که نیاز به این حضور را مسئولان مربوطه اعلام کنند و امکان خدمت رسانی نیز فراهم باشد. موفق باشید

36160
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز اگر در محل کار و شغلمون در اداره که خدمات و کالایی رو به مشتریان ارائه میدیم و عرضه می کنیم و در حالی که خب تعدادی از مشتریان این خدمات رو در راه درست استفاده می کنند. اگر متوجه بشیم که تعدادی از مشتریان این کالا و خدمات را در جهت سواستفاده و غیرقانونی استفاده می کنند. با فرض اینکه این روال قابل تغییر نباشه و به سبب کثرت مشتریان و فضای مسموم بعضی ادارات ما اگر بخواهیم این شغل را ادامه دهیم ناچار از این روال و کار باشیم، حال به نظر شما تکلیف چیست؟ از دفتر مرجع که سوال می‌کنیم میگن که این کار کمک به شخص متخلف است، و اینکه میگن در جای دیگری از آنجا مشغول بشید که در رابطه با آن کار نباشد، با خودم میگم اگر جای دیگری هم برم در آنجا باز هم در کل کمک به آن سیستم است. حال به نظر شما تکلیفم چیست برای اینکه درآمد شبهه نداشته باشه کلا انصراف بدم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید نظر شما برام مهمه. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این کالاها به عنوان کالاهایی که در عرف جامعه به عنوان کالاهای مورد قبول عرضه می‌شود؛ دیگر سوء استفاده از آن‌ها مربوط به خود افراد است. موفق باشید

36158
متن پرسش

سلام استاد: آیا خود مطالعه بنفسه حالا بصورت صوت گوش کردن یا مطالعه کتاب بصورت اینکه جدی وقت بزاریم باعث نیل به توحید میشه یا حتما باید کنارش نماز شب و ورد و... باشه؟ سوالم رو بهتر بپرسم: آیا ممکنه کسی به صرف مطالعه و کسب علم به توحید برسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نور معارف الهی با حضور در عبادات شرعی است که در جان انسان جلوه می‌کند. آری! عبادت در حدّ انجام واجبات و ترک محرمات در ابتدای امر کافی است، ولی آن شریعت الهی است که افق توحیدی را می‌گشاید و زندگی را معنا می‌بخشد وقتی با معارف اصیلی همراه باشد. موفق باشید

36146
متن پرسش

با سلام: استاد ما باید با چه رویکرد و هدفی نماز بخوانیم یا روزه بگیریم قرآن بخوانیم و ...؟ احساس می‌کنم کم کم دیگر عبادات را برای ادای تکلیف انجام نمی دهم واقعا دوستشان دارم ولی سوالی دارم. در نماز فرمودید که ائمه (ع) را نصب العین خود کنیم که تجلی نام را مد نظر داشته باشیم. این طور عرض کنیم قربت الی الله یعنی چه؟ اگر من نماز بخوانم که به خدا نزدیک شوم که حظ نفس است پس باید با این رویکرد بخوانم که او لایق عبادت شدن است. در خصوص روزه چطور؟ اگر هدف من نزدیک شدن به او باشد حظ نفس است و فکر نمی‌کنم نتیجه نهایی حاصل شود. اگر با این رویکرد باشد که من روزه بگیرم تا او خود را در من ببیند او خود را در شمر ملعون هم میدید. استاد فکر نمی‌کنم برای حضرت حق فرق داشته باشد که خود را با چه درجه ای از روحانیت در من ببیند. او می‌خواهد خود را در من بچشد (لنعلم) حال برای او چه فرق می‌کند مرا در چه درجه ای از تجرد بچشد. حالا که این طور است چرا باید روزه بگیرم؟ تا او مرا بهتر بچشد؟ استاد من دوست دارم نماز و روزه فراوان به جا آورم ولی نمی‌دانم با چه هدفی این اعمال را به جا آورم. آرزوی من این است که با امام خمینی محشور شوم چه رسد به حضرت صدیقه ی کبری (س) ولی این گونه تفکرات شیطانی مرا اذیت می‌کند برای سه ماه رجب، شعبان و رمضان آینده برنامه ها دارم ولی دوست دارم قبل از شروع دقیقا بدانم که می‌خواهم چه کار کنم. البته این را می‌دانم که باید (عباد وقت) باشم و با انقلاب اسلامی نسبتی داشته باشم. خدا شما را حفظ کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه در مسیر انس با خداوند جلو برویم، باز همچنان باید جلوتر رفت. نه به معنایِ قربی که او را در دوردست‌ها بپنداریم و بخواهیم به او نزدیک شویم، بلکه به معنای آن‌که «یار نزدیک‌تر از من به من است/ این عجب بین که من از او دورم». پس بحث در عبادات مربوط به رفع حجاب است تا او خود را به نور اسمای حسنایش در ما بنگرد تا آن‌جایی که او در ما به ظهور آید به همان معنای «قرب نوافل» که فرمود: «کنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، و بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، و لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ». در این‌جا حضرت حق خود را در میدان حضور بنده‌اش حاضر می‌یابد به همان معنایی که در آیه: « وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى» وقتی در معارف توحیدی حاضر شدیم، حال کثرتِ عبادات موجب شدیّت آن حضور می‌شود. عرایضی در این رابطه نسبت به جایگاه شریعت، در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://eitaa.com/soha_sima/2926 شد. خوب است به آن‌جا رجوع شود. این‌جا است که در عبادات و بخصوص در روزه، با افقی روبرو می‌شویم که منتظر می مانیم هرچه بیشتر حقیقت به سوی ما آید. موفق باشید              

36144
متن پرسش

سلام و ادب: استاد چطور بفمیم صفتی، یا رذیله ای در وجودمون ملکه شده یا نه؟ و اگر (پناه برخدا) ملکه شده چطور باهاش مقابله کنیم، چطور از بین ببریم؟ اصلا امیدی به ازبین بردنش هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این دنیا که میدان انتخاب است، همواره امکان تغییر هست حتی تغییر ملکات. و از این جهت با نظر به سیره معصومین «علیهم السلام» که نماد کامل ابعاد متعالی انسان می‌باشند؛ می‌توان از هر رذیله‌ای عبور کرد. موفق باشید

36142
متن پرسش

با سلام: استاد نسبت و رابطهٔ میان «رضا» و «نهیلیسم» از نظر شما چگونه رابطه ایی است؟ آیا نهیلیسم اثرات عدم ارضاء نیازها و امیال است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حساسی است. آری! به ما آموخته‌اند که در دعای خود عرضه داریم: «اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِینًا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إلَّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى؛ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» به همان معنایی که نسبت به آنچه از طرف خدا در زندگی نصیب‌مان شده است، راضی باشیم. و در این رابطه مسلّم آن نوع افسردگی و پوچی که برای افراد معمولی به جهت نداشتن‌های‌شان پیش می‌آید، برای انسان پیش نمی‌آید. ولی در موضوع نیهیلیسم و نیست‌انگاری، بحث در فهم خلأیی می‌باشد که برای بشر آخرالزمان مطرح است و اندیشیدن به این موضوع به عنوان فهم نیهیلیسم، مسئله مهمی است. موفق باشید

36129
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد عزیز: ۱. اینکه در حضور قرار بگیریم دقیقا به چه معناست و راهکار قرار گرفتن در حضور به چه صورت هستش؟ ۲. من خیلی دچار تشتت افکار و پراکندگی خیال هستم و اصلا تمرکز ندارم راه حل میشه بفرمایید. سپاس فراوان از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا خوب است در راستای درک بیشتر ابعاد گسترده خود به معرفت نفس رجوع کنید و در این راستا به عنوان اولین قدم برای معرفت ربّ، با «برهان صدیقین» مأنوس گردید. آری! همین‌که ذهن خود را در امور معرفتیِ اصیل و در تدبّر در قرآن وارد کنیم، عموماً از ورود خطورات در امان خواهیم بود. موفق باشید

36118
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: گاهی یک صفت رذیله بر انسان غالب می شود و اعمالی متناسب با آن صفت رذیله از انسان سر می زند. سوال بنده این هست که از کجا بفهمیم این صفت، شاکله و ملکه وجودی ماست یا عارضی و موقتی است؟ (مثلاً به لطف الهی چند روزی یا چند هفته‌ای از گرفتاری در گناهان فاصله می گیریم ولی ناگهان وسوسه ای می آید و انسان را زمین می زند و آلوده‌ می کند. الان این وسوسه ظهور همان شاکله و ملکه وجودی ماست یا عارضی است؟) پرسش دوم: آیا راه دیگری به غیر از «گرفتاری در گناه» و «بلا و مصیبت» برای رهایی از عُجب و رسیدن به تضرع و انکسار و خضوع و خشوع وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر صورت فطرت انسان که به گفته حضرت صادق «علیه‌السلام» مبتنی بر توحید است شاکله‌ای است که انسان را از آلوده‌شدن به گناه باز می‌دارد بدین معنا که شاکله هرکس، عدمِ دست‌زدن به گناه است و به همین جهت هر اندازه از گناه فاصله بگیریم، بیشتر احساس نزدیکی به خود می‌کنیم. ۲. همین‌که متوجه باشیم در مقابل عظمت پروردگار هیچ هستیم، خود به خود هر آنچه داریم را از او می‌دانیم و این، حقیقتی است جهت آزادشدن از عجب. آری! در جای خود آن روایت نیز قابل توجه است که بعضاً برای رهاییِ انسان از عجب، او را به گناهی گرفتار می‌کنند. ولی در هر حال اصل قضیه همان است که انسان متوجه فقر وجودی خود در مقابل حضرت غنیّ مطلق بشود. موفق باشید

36117
متن پرسش

سلام استاد: من واقعا باورم نمیشه که اینی هستم که الان هستم. اصلا نمی‌فهمم چطور شد که این همه گناه از من سر میزنه. خواستم ازدواج کنم که به گناه کشیده نشم، اما گناهانم چند برابر شد. یه بار مشکلم رو براتون گفتم و شما گفتید باید در روح خودم جستجو کنم و به نتیجه برسم. هر طور حساب کردم باید جدا می‌شدم از همسرم اما یکی شاگردانتون حرف شما رو یه جور دیگه برام تفسیر کرد و منصرف شدم از جدایی. حالا به نسبت قبلاً بیشتر در باتلاق فرو رفتم. الان دیگه دارم بچه دار میشم ان شاءالله. اما ای کاش یه راهی بود نجات پیدا می‌کردم چون روز به روز وضعم داره بدتر میشه. میتونید راهنماییم کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال راه چاره، همان فرمایش علامه حسن‌زاده«رحمت‌الله‌علیه» است که فرمودند: «خود را با معارف حقّه مشغول کردم تا ذهنم مرا مشغول نکند». محبت و تواضع و ایثار و صله رحم نیز روح انسان را در جهانی گشوده‌تر از جهان سیطره وهمیّات حاضر می‌کند. موفق باشید

36115
متن پرسش

سلام استاد: ببخشید ما اگر هر روز مثلا روزی صد مرتبه تمام اسما و صفات خداوندی که می‌شود معنی آن را در خود درونی سازی کنیم را ذکر بگوییم و واقعا در آن تفکر کنیم. و عملا و شخصیتا تغییر هر روزه در خود ایجاد کنیم. با توجه به معنی آن ذکر بهتر به نتیجه نمی‌رسیم تا دنبال کتاب و سخنرانی های گوناگون و تکراری باشیم؟ یعنی دائم الذکر بشیم. مثلا ذکر اسم یا صفتهای خدا چون یا لطیف، یا حلیم، یا کریم، یا رحیم و... مدام بگیم و به معنی آن توجه کنیم و شخصیت خود را اینگونه بسازیم تا آخر عمر روش ما فقط همین باشد در کنار نماز و روزه و انجام واجبات و ترک حرامها و دیگه دنبال کتابها نریم. بنظرم میاد وسواس گونه دنبال نویسنده و کتابهای جدیدم. اگر بله و این گفته درست است، آیا تعداد عدد صد کفایت می‌کند یا گفتن هر اسمی تعداد خاصی دارد؟ لطفا در مورد اسم و صفت هایی که می‌توانیم بگوییم و تعدادشون صحبت کنید، بعضیهاش که مختص خود خداست. در این سن بنظرم میاد معادله دین بسیار ساده بوده است ولی چرا اینقدر از بچگی به ما پیچیده می‌نمایاندنش؟ چقدرر از نادانی و بچگی خود بیزارم. من به شما و جایگاهتان غبطه می‌خورم. عمرم رفت، وقتم رفت و هنوز کودکم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به ما فرموده‌اند تدبّر در قرآن و کلام الهی می‌باشد و پیرو آن، معارفی که در این راستا برایمان لازم است. مانند معارف توحیدیِ نهج البلاغه. در همین راستا روایت‌ها تذکر می‌دهند که به اندازه معرفتِ انسان‌ها، اعمال انسان‌ها مورد قبول قرار می‌گیرد. موفق باشید

36111
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: ببخشید استاد یه مشکلی هست که می‌خواستم ازتون کمک بگیرم. من یه چند وقتی هست که مثلا توی ذهنم میگم (ببین من چقد سرما که می‌خورم خیلی حالم بد میشه ولی مثلا دوستم چقد سلامته سرما هم که می‌خوره زیاد حالش بد نمیشه) خیلی بدم میاد از این فکرا. بعد احساس می‌کنم چشمش می‌زنم با این فکرا و خیلی اذیت میشم. کاش بشه کمکم کنید. خیلی اعصابم خورد میشه که این فکرا میاد تو ذهنم لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به هر حال ‌ طبع ها و طبیعت‌ها با هم متفاوت است و هر کس باید در همان موقعیتی که قرار دارد خود را از آنجا شروع کند و به سوی کمالاتش پیش برود اگر کسی امکانات بیشتری  از نظر بدنی دارد به همان اندازه نیز مسئولیت‌های بیشتری به عهده او هست. یعنی هرکه داراتر است مسئول‌تر است. بنابراین در این موارد جایی برای چشم‌زخم و یا نفی کمالات افرادی که در کنار ما می‌باشند، نمی‌ماند. موفق باشید

36097
متن پرسش

سلام حضرت استاد: دو تا سوال از خدمتتون داشتم. یک اینکه دستورالعمل ابتدایی یکی از عرفا مبنی بر تمرکز قوا را که فکر کنم از میرزاجواد آقا ملکی تبریزی بود یه جا خوندم در کتب شما اما الان نمیدونم کجاست؟ میشه راهنمایی بفرمایید. دو اینکه سیر مطالعاتی شما را جسته گریخته کار کردم و به حرکت جوهری رسیدم و در اون زمین گیر شدم. در حال حاضر حس می‌کنم قرآن به شدت در روحم اثر گذاره آیا شروع کنم سیر قرآن شما را؟ چگونه؟ سه اینکه من کتاب های شما رو بعضا شده هر اثر رو به خصوص جوان و انتخاب بزرگ و ادب خیال عقل و قلب و معرفت النفس رو شاید ده بار بیشتر هرکدام رو خوندم و هربار که میخونم انگار بیشتر از قبل نصیبم میشه. به نظرتون این کار درسته یا وسواسه؟ چهار اینکه دارم میرم سربازی عقیدتی سیاسی ارتش و خیر سرم طلبه هستم. چطوری میتونم دوستان سربازمون رو وصل کنم به مباحث؟ چه مدخلی مناسبه برای اثرگذاری در سربازان جوان؟ پنجم اینکه آیا برای ورزش، کوهنوردی در طبیعت بکر نزد شما موضوعیت داره؟ برای تمرکز در حین ورزش آیا محتوایی هم به ذهن می‌دهید؟ جملاتی برای راهگشایی و دست یابی بهتر به تمرکز حین ورزش بفرمایید؟ آیا تمرکز به اراده های ممتد در بینایی و شنوایی هم می‌تواند کارساز باشد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود بنده هم در جریان نیستم که مرحوم آیت الله ملکی کجا فرموده اند؟ هرچه هست بسیار نکته اساسی است جهت به وحدت‌آمدن اندیشه. ۲. حال که دل در گرو قرآن است خوب است که فعلاً از ادامه حرکت جوهری بی خیال شوید. ۳. پیشنهاد بنده آن است که سعی بفرمایید از هر کتابی نکات اصلی آن را انتخاب و یادداشت کنید و در مراحل بعدی، همان یادداشت‌ها مدّ نظر باشید. ۴. همان سبک شخصیت صبور و حکیم و دلسوز و ایثارگرتان، خود به خود نقش‌آفرین خواهد بود. ۵. مهم آن است که از ورزش و سرِ حال نگهداشتن بدن غفلت نشود، حال به هر شکلی که پیش آمد. ۶. آری! همواره باید وجه وَحدانی نفس ناطقه در هر حالتی در میان باشد. موفق باشید

36093
متن پرسش

سلام استاد: به لطف مباحث شما، قدری تشنگی برای بنده حاصل شده است که نمی‌توانم طول شبانه روز دست از صوت گوش کردن و کتاب خواندن و تفکر بکشم طوری که کاری غیر از این‌ها را بیهوده می‌دانم، حتی در مهمانی کتاب می‌برم و می‌خوانم، استاد اما من خاکی هستم و نیاز به خشتمالی هست تا مرا با آبی مخلوط کند و در قالبی مرا بسازد وگرنه خودبخود خاک خشت نمی‌شود، در کتاب روح مجرد کرارا ذکر شده طی طریق بی استاد حی حاضر منتهی به شیخیه و بابیه و بهائیه می‌شود. استاد مرا از این حیرت ضلالت نجات دهید به اذن خدا، بگویید چه کنم. طی این مرحله بی همرهی خضر مکن /ظلمات است بترس از خطر گمراهی؛ استاد می‌فرمایید استاد تو علم توست اما من جاهلم پس استادی ندارم، شما را بخدا راهی نشان دهید. دلتنگتان هستم. یاعلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خاک، خود به خود خشت نمی‌شود باید ابتدا گِل شود و سپس در قالب مخصوص خود بریزیم. آیا دل‌دادن به حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب، همان آبی نیست که خاک وجود ما را به گِل تبدیل می‌کند و سپس با نظر به شخصیت حضرت روح الل ه«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن گِل، قالب خود را شکل می‌دهد و گل وجود ما در قالب شخصیت انسانی که در این زمان، نمادِ انسانیت است؛ انسانیت خود را پیدا می‌کند؟ نظر به آینه‌ها در این زمانه بسیار کارساز است به همان معنایی که در هر تاریخی، انسان بدون استاد امکان ادامه راه برایش مشکل است. موفق باشید

36092
متن پرسش

سلام علیکم استاد بنده با توجه به مباحث مدارا که داشتید خواهرم ...................

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تا این حدّ که می‌گویید طرف گرفتار فسق و فجور است و تذکر مفید نبوده؛ چاره‌ای جز ترک این افراد نمانده است!! و بقیه نیز اگر به نحوی تذکر لازم را به او ندهند و تبرّی نجویند، در گناه او شریکند. موفق باشید

36091
متن پرسش

عرض سلام و ادب خدمت استاد طاهرزاده: وقت شما بخیر و نور. آیه الله کشمیری که معروف بودند به «سید الذاکرین » فرمودند که زیارت عاشورا چوب دارد (سنگین است) منظور از این جمله چیست؟ نظر به اینکه در حکایت سید رشتی، حضرت مهدی (عج) تاکید بر جامعه کبیره و زیارت عاشورا و نافله داشتند آیا خواندن زیارت عاشورا به صورت روزانه، عوارض دارد؟ اگر با ۱۰۰ لعن و سلام باشد چطور؟ من راجع به چله برداشتن شنیده ام که باید زیر نظر استاد باشد، در غیر این صورت، بعد از پایان چله باید منتظر نزول بلا بود، علت بلا بعد از اربعینیات، گناه و پاک نشدن نفس هست، لذا نازل شدن بلا برای تطهیر است. نفس پاک کمتر آسیب می‌بیند، چله باعث می‌شود معایب بالا بیاید، وقتی چله می‌گیریم، در صورتی که روی طهارت نفس و برطرف کردن رذیله ها و ترک گناه کار نشود، بلا به سمتمان می آید مثل کربلا رفتن که وقتی برمی‌گردیم درونمان بهم می‌ریزد، ابراهیم بت های درون را می‌شکند کلا انسان بر مبنای شاکله الهی خودش به سمت خدا می‌رود ولی متاسفانه با غفلت های زیاد مثل یک مرده زیر قبر غفلت شدیم که این مرده دارای بت های زیادی مثل حب دنیا و مقام و ثروت است و دل کندن روح از این‌همه تعلقات میسر نمی‌شود و هر دفعه بعد از بیداری دوباره بسمت عصیان میره و اینجا ابراهیم بت شکنی لازم است یا اسرافیلی که شیپور بیدار باش باید بزند که سرتا پا گوش و جان شوی تا لایق جانان شوی و بلا بهترین و سریع ترین کار رو انجام میده و انسان را از عقل جزیی که همش دنیا دنیا می‌گوید رها می‌کند و به عقل کلی که همش الله الله می‌گوید می‌رساند لذا استاد لازم است که شخص رو از خطرات و عوارض ذکر حفظ کند. صلوات و استغفار چون جزء ذکرهای عمومی هستند، آسیب و عوارض ندارند اگر هم بدون استاد چله برمی‌دارید، سعی کنید چله ها رو در جهت استغفار انجام بدید، که همون اولین منزل یعنی توبه هست. مثلا‌چله ذکر یونسیه یا استغفار یا نماز استغفار و... خیلی خوبه و عمومی هست، اما همون هم بهتر هست نیت چله نشود و زمان تعیین نشود، مداومت شود. ذکر باید با حالت روح تناسب داشته باشد لذا استاد لازم است که تعیین کند برای هر شخص، چه ذکری مناسب است و همانطور که هر قفلی، کلید خاص خود را دارد، هر حاجت و مشکلی، ذکر خاص خود را دارد، لذا نمی‌شود سرخود چله برداشت اینها مجموعه ای از شنیده ها بود ممنون می‌شوم در مورد درستی یا نادرستی مطالب پاسخ دهید🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون بنده وارد این امور نشده‌ام نمی‌توانم نظر بدهم. تصور بنده آن است که بیشتر باید در معارف حقه، مانند «معرفتِ نفس» و «معرفتِ حق» و «تدبّر در قرآن» وارد شد که برکات خاص خود را دارد. موفق باشید      

36068
متن پرسش

با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: من گرفتار ۵ تا گناه شدم که این گناهان طوری هست که من ۲۰ سال تا ۳۰ سال با آنها خوی گرفتم و طوری هم شده با آنها حالت اعتیاد به گناه کردن دارم حالا نمی‌توانم آنها را ترک کنم یعنی من با محاسبه و مراقبه هم توانستم مدت معدودی آنها را ترک کنم ولی دوباره آمدم خونه اولم ۱. فحش و دشنام دادن ۲. غیبت ۳. تهمت ۴. استمناء ۵. چشم چرانی ۶. قضا شدن نماز صبح

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معرفت نفس، جهانی در مقابل انسان گشوده می‌شود که انسان متوجه می‌گردد نقش تخریبیِ گناهانی که شرع مقدس ما را از آن نهی فرموده؛ چه اندازه دقیق است و چه خطراتی در این دنیا و به‌خصوص در آن دنیا برای انسان به بار می‌آورد. موفق باشید

36065
متن پرسش

با سلام و احترام: اگر دین اسلام را به چهار بخش زیر تقسیم کنیم: ۱. فقه (مسئله شرعی) ۲. اخلاقیات ۳. حکمت و عقلانیت ۴. عرفان و اسرار  سوال۱. تفاوت فقه و احکام با اخلاقیات در چیست؟ حرام اخلاقی با حرام فقهی تفاوت دارد؟ سوال۲. اخلاقیات شامل چه مواردی می شود؟ سوال۳. حکمت و عقلانیت شامل چه مواردی می شود و راه رشد در این مورد چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فقه، نظر به ظاهر اعمال است و در اخلاق، نظر به نیّت و روان می‌باشد. در این‌جا است که حتی فکرِ بد، نوعی حرام به حساب می‌آید به عنوان حرام اخلاقی. در حکمت، آنچه در میان است نظر به عقل و قلب است به امورات. موفق باشید

36063
متن پرسش

با سلام و احترام: در جزوه نحوه مطالعه تفسیر المیزان، توضیحی در مورد، هدف غایی و اهداف متوسط از انجام کارها شده، و اشاره شده روش علامه این هست که از روش احتراقی استفاده می‌کنند. در کارهای فرهنگی، در مورد افرادی که با روشهای توحیدی، بیگانه هستند، در ابتدای کار ایرادی ندارد، از اهداف متوسط شروع کنیم، تا اندکی مزه کارهای اخلاقی را بچشند و بعدا با آمادگی بیشتری که حس می‌کنیم، کم کم و براساس ظرفیت به سمت روش احتراقی و توحیدی سوق داده شوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که در ابتدای راه نباید بار خود را سنگین کرد. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش.» موفق باشید

نمایش چاپی