بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ازدواج ، خانواده ، تربیت فرزند

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4334
متن پرسش
سلام علیکم لطفا توضیح دهید چگونه میتوان بهترین همسرداری و بچه داری را انجام داد؟لطفا منبع مطالعه هم ذکر کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در قسمت ازدواج؛ تولدی دیگر داشته‌ام شاید به کار آید. موفق باشید
4277
متن پرسش
سلام احساساتم را در وصف شما نمی گویم که وقتتان گرفته نشود واما بعد یه شبهه برام بوجود آمده و آن اینکه شما در جواب طلبه ای که امکان ازدواج داشت گفته بودید که اگر بتوانید ملکات علم را در خود نهادینه کنید بهتر است و بعد ازدواج کنید حال چرا بهتره ؟تفسیرش چیه؟ آیا این با تأکید اسلام ناسازگار نیست که می گویند فرد مجرد را فلان و فلان نفرین .... همچنین شما در جواب یکی دیگر از سؤالات گفته بودید ازدواج کنید خداوند مسیر رسیدن به اهداف عالیه را به مرور در طول زندگی پیش روی شما قرار می دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید ثانی کتابی برای طلاب دینی نوشت با نام منیة المرید که بعداً تحت عنوان «آداب تعلیم و تعلم» نیز ترجمه شد، و در آن‌جا روایات مربوط به وظیفه‌ی طلاب را می‌آورد و در این رابطه روشن می‌کند طلبه‌ی علوم دینی اگر می‌تواند مسئله‌ی شهوت خود را کنترل کند و خطر به گناه‌افتادن در آن نیست، بهتر است زود ازدواج نکند، مثل آن‌که حضرت امام در 27 سالگی ازدواج کردند. ولی این وظیفه در مورد غیر طلاب لازم نیست. موفق باشید
4283
متن پرسش
بسمه تعالی.با عرض سلام .استاد همسر بنده بسیار از افراد فامیل و جامعه بد گویی می کند و اکثرا بد گویی هایش با توهین به آن ها و نسبت دادن صفت بد به آن ها همراه است. و از بنده انتظار دارد که با او همراهی کنم و در طی جملاتی صحت حرف هایش را تایید کنم.می گوید من نمی توانم با دیدن رفتار های مردم خودم را به ندیدن و نفهمیدن بزنم چون بسیار می فهمم.نسبت به اینکه بارها به او گفته ام غیبت است و اگر موردی که می گویی راست است خدا او را هدایت کند حساس شده و به شدت ناراحت می شود و می گوید من اگر با همسرم درد دل نکنم با کی درددل بکنم و داری من را نسبت به خودت سرد می کنی و این ها که می گویم اصلا غیبت نیست. سوال بنده این است که به عنوان یک زن وظیفه ام چیست؟بعضی به من می گویند زن باید در مقابل مرد تقیه کند و فقهی برخورد نکند.آیا درست است که به خاطر حفظ زندگی مرتکب گناه کبیره شوم و حرف هایش را تایید کنم و رد غیبت نکنم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غیبت همیشه و برای هرکس حرام است و برکت را از زندگی می‌برد و در امر حرام هیچ‌کس نمی‌تواند از کسی تبعیت کند. به همسرتان بفرمایید من تا آن‌جا که فعل حرامی در میان نباشد با شما همراهی می‌کنم. موفق باشید
4290
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز آیا محرمیت سببی با حضرت زهراء (س) از طریق ازدواج با سادات در قرب به آن حضرت موثر است؟ چون که خواندم شهید برنسی به همین دلیل با همسرشان ازدواج کردند. چگونه می توان به آن جا رسید که این قدر توسل قوی به حضرت داشت که ایشان را در وسط معرکه جنگ در رویا دید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن شهید نیّت ارزشمندی در آن ازدواج داشته. در مورد چگونگی رؤیت حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌الله‌علیها» و یا شنیدن صدای مبارک آن حضرت از کسی سؤال کنید که این راه را رفته و به آن‌چنان نتیجه‌ای رسیده نه از من روسیاه. موفق باشید
4291
متن پرسش
سلام علیکم خداقوت.به نظر شما بهترین فعالیت برای خانوم هایی که بچه دارند و نمیتوانند به کلاسهای حضوری بروند و دغدغه دین دارندچیست؟چه کارهای فرهنگی و هنری برایشان مفیدتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: سعی کنند به بهترین نحو همسرداری و بچه‌داری کنند تا راه تجلی انوار ملکوت را بر قلب خود گشوده باشند. ثانیاً: وقت اضافه‌ی خود را با مطالعه‌ی روایات و تدبّر در قرآن و کتاب‌های مذهبی، رونق ببخشند. موفق باشید
4213
متن پرسش
سلا علیکم امکان دارد چند کتاب مفید در رابطه با تربیت فرزند معرفی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه با کارشناسان رادیو معارف که در این موضوعات کار کرده‌اند تماس بگیرید. موفق باشید
4216
متن پرسش
سلام علیکم بعضی از صاحبان نظر بر این عقیده اند که مرد برای انکه بتواند سلوک کند باید حتما ازدواج کند و متاهل باشد. ساده تر بیان کنم : اگر مراحل سلوک را بی نهایت فرض کنیم ، مثلا می فرمایند که مرد مجرد نمیتواند خیلی از مراحل سلوک را طی کند. 1.سوال بنده این است که اصلا این نظر درست است؟ 2.اگر کسی مثل بنده که برای ازدواج کردن مشکل دارد،تکلیفش چیست؟ 3.زن چه تاثیری در سلوک انسان دارد؟ ممنون و دعاگوی شما هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده‌ی کلی نیست و نمونه‌‌اش هم حضرت عیسی و یحیی«علیهماالسلام» و یا حضرت معصومه«سلام‌اللّه‌علیها» است ولی اگر انسان گرفتار شهوت جنسی بود باید از طریق ازدواج خود را راحت کند. این به خود افراد بستگی دارد. «هجویری» پانزده روز همسر داشته و همان پانزده روز را هم دوران خسران می‌داند ولی حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» چنین مشکلی نداشته‌اند. این دیگر مربوط به هجویری صاحب کشف‌المحجوب است. در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در این مورد از قول امام علی«علیه‌السلام» عرایضی داشته‌ام، به صفحه‌ی 214 آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
4179
متن پرسش
با سلام خدمت استاد فرزند پسر دو ساله ای داریم با توج به اینکه میخواهیم تربیت اسلامی داشته باشدو با توجه به این که بنده و خانمم شاغل هستیم و شغل خانمم هم طوری است که ساعت 5 و6 بعد از ظهر به خانه میرسد(البته اگر خدا کمک کند و انتقالی بگیریم زودتر میشود) لطفا در موارد ذیل راهنمایی بفرماییدکدام را انجام دهیم؟ 1-همسرم میگوید به خاطر تربیت فرزند تصمیم دارد از شغل خود استعفا دهد آیا همین کار را انجام دهد؟ 2- فرزند را به مهدکودک بسپاریم آیا با تربیت اسلامی منافات ندارد؟ 3- پرستار بگیریم و چه خصوصیاتی داشته باشد آیا شما میتوانید معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اقتصاد خانواده اجازه بدهد که مادر کودک، کودک را تربیت کند برای آن کودک و مادرش و پدرش بهترین است. بقیه‌ی موارد را باید به جهت اضطرار انجام داد. موفق باشید
4172
متن پرسش
باسلام . استاد گرامی خداقوت. همسربنده به زنان نامحرم زیاد نگاه میکند.بااینکه اشنا به مباحث دینی و معرفتی. این رفتارش خیلی عذابم میدهد چون هیچی براش کم نذاشتم . یک سال هم بیشتر نیست که ازدواج کرده ایم. اما این رفتارش باعث دلزدگی ام نسبت به او شده چنین رفتاری رو ازش انتظار نداشتم وندارم خیلی اذیت میشم. تا به حال هم در این مورد باهاش صحبتی نکردم. لطفا راهنمایی ام کنید که به چه صورت و با چه زبانی میتونم این مشکل رو حل کنم که اثرگذار باشه. باتشکر از استاد و پدر دلسوز. ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی سخت‌گیری نکنید إن‌شاءالله خودش متذکر اشتباه کار خود می‌شود. موفق باشید
4167
متن پرسش
سلام استاد گرامی. خدا خیر دنیا و آخرت را به شما دهد. استاد سوالی ذهنم را به خود مشغول کرده که با توجه به افق اندیشه شما، مایلم پاسخ شما را بدانم. استاد گرانقدر؛ من دختری هستم که از سالها پیش که خودم را شناختم؛ به لطف خدای تبارک، دین، برایم در راس امور قرار داشت. همیشه عقیده ام بر این بوده که دین کل زندگی ماست و ما در این چارچوب باید زندگی کنیم در واقع نگاه حداکثری به دین. نه اینکه ما زندگی کنیم و دین بخشی از زندگیمان باشد. این حرف عوام را قبول ندارم که مثلا میگن فلانک کس همه چیزش به جاست و دین هم داره؛ کلا دیدگاهم این است که دین کل زندگی ماست و تمام ارتباطات ما در این بستر شکل می گیرد.(این عقیده و باورم هست و زندگی را اینگونه برای خودم تعریف که نه، باورکرده ام؛ حال در عمل شاید به این شدت کشش نداشته باشم اما در عقیده اینگونه ام)؛ استاد خواستگارانی که دارم اینگونه نیستند؛ در واقع آنها زندگی می کنند در کنارش به اصطلاح یه دینی هم دارند. اصل برایشان این است که خانواده تشکیل دهند و خانه ای داشته باشند و بچه و بعدها هم بچه ها راسامان دهند و پیر شوند و ...اما من این نگاه را تکاثری می دانم؛ من نظرم این است که ما باید بنده خدا باشیم از صبح تا شب، هرکاری می کنیم باید خدا راضی باشد؛ نمی گویم دایم نماز بخوانیم و ....بلکه در هر کاری ، خدا را و رضایتش را ملاک بدانیم؛ بعدها اگر فرزنذانی خداد داد باید در طریق عبودیت و بندگی تربیتشان کنیم؛ سربازانی برای اسلام عزیز. استاد من به این نتیجه رسیده ام دو نفر که یکی نگاه حداکثری به دین داشته باشد و دیپری نگاه حداقلی به دین، بهتر است با هم ازدواج نکنند. من مایلم با کسی ازدواج کنم که دیدش مثل خودم باشد و هم اعتقاد باشیم. اینگونه «قوّامیتش» هم در نظرم جلوه می کند؛ اما کسی که فقط به فکر زندگی و معیشت و 2تا را4تا کردن است را نمیتوانم قبول داشته باشم. استاد سوالم این است؛ آیا باید به هر قیمتی ازدواج کرد؟یعنی این اختلاف دیدگاه چقدر مهم است؟استاد گاهی فکرمیکنم خداوند که شرایط بندگی را برایم به وجود آورده، اگر آن موردی که مناسب است نیامد؛ بهتر؛ خب نیاید؛ بندگی می کنم. ما که نیامده ایم در دنیا ازدواج کنیم؛آمده ایم عبادت و بندگی کنیم؛ پس بگذار با کسی همسفر باشیم که او هم اینگونه باشد. به خصوص اینکه خانمها معمولا در ازدواج،تحت تاثیر عقاید همسرانشان قرار می گیرند و معمولا عقایدمردها به طور نامحسوس بر زندگی ها حاکم می شود.؛اگر همسفر خوبی نبود خوب مجرد میمانم. استاد اصلا نظر شما راجع به نگاه بنده به زندگی چیست؟زندگی = بندگی. قدردان زحمات شماییم. پر از روحانیت و معنویت و خلوص باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به هر قیمتی ازدواج کرد و حقیقتاً باید به دنبال بندگی خداوند بود تا در عالمی بسیار گسترده‌تر از دنیا زندگی کنیم . ولی یک خانم می‌تواند در کنار مردی که مانع زندگی دینی او نیست با همسرداری و بچه‌داری به بهترین شکل بندگی خود را داشته باشد. قوام‌بودن مرد به معنای مدیریت خانه است تا خانم خانه بهتر بتواند وظایف خود را انجام دهد. در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» بنده سعی کرده‌ام این نکته را متذکر شوم که چگونه یک زن در هرحال می‌تواند حیات طیبه‌ی خود را داشته باشد. موفق باشید
4143
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. دختری هستم که به لطف خدای تبارک و تعالی، ذیل برکات ولابت فقیه زندگی می کنم. از فرامین و دستورات آقا، آنچه را عللش را درک می کنم، به دیده منت انجام می دهم و آنچه را نمی فهمم براساس اصل ولایت پذیری می پذیرم. اما خانواده ام-براثر تاثیرپذیری از دیگران- مخالف ولایت فقیه هستند(البته در زبان و قلب؛ ونه در عمل). منتهی گاهی خیلی اذیت می شوم. من واقعا ولایت رهبری را پذیرفته ام و حاصل این امر آرامشی است که دارم. استاد من دوست ندارم اگر زمانی ازدواج کردم دوباره مهجور و مطرود باشم و همسرم هم مخالف ولایت فقیه باشد.دوست دارم در امر ولایت فقیه همفکر و همسو باشیم. استاد گرامی،1- اهمیت مسأله ولایت فقیه در ازدواج چقدر است؟2- دوم اینکه با توجه به اینکه یک دختر باید انتخاب شود و خودش انتخابگر ابتدا به ساکن نیست؛ حالا اصلا چند درصد آقایان آماده ازدواج مدهبی اند و چند درصد از مذهبی ها، ولایت پذیر...آیا دعا و یا ذکری هست که خداوند در این خصوص راه حلی جلوی پای کسانی مانند من بگذارد و همسری مومن و ذیل نور ولایت فقیه نصیبمان کند؟با تشکر از لطف شما؛ بنده حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید لطفا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که خواستگار شما مخالف ولایت فقیه نباشند کافی است 2- در صورتی که در مورد خواستگار زیاد سخت نگیرید، مداومت بر ذکر شریف آیت الکرسی و ذکر لا إله إلاّ الله، کارساز است. موفق باشید
4145
متن پرسش
سلام و تسلیت بابت ایام فاطمیه 1.باتوجه به تاکیدات فراوانی که درمورد صله رحم شده وهمچنین باید در صله رحم ودیدوبازدید حفظ حجاب و شان و شئون اسلامی در مهمانی ها رعایت شود اما در خانواده وفامیل ما اصلا این حرف ها معنی ندارد وگفتن هم که هیچ چون خود خانواده ماهم حجاب هرچقدر گفته می شود باز بهونه میاورند و یک سالی است باتوجه به حدیث مردم رادعوت به غیرزبان کنید میکنم و با نگاه نکردن توانستم کسانی که اصلا روسری نمیپوشیدند و لباس آستین کوتاه می پوشیدند کمی درست شود حالا من چکارباید بکنم چون تازه شده مثل بی حجابی بیرون که هست و بعد تازه نگاهم هم بعضی اوقات میخورد دیگر با این که نمی روم در جمع و... و همه قطع صله رحم هم که میگویندخطرناک است؟ 2.آیت الله بهجت:خوردن غذای شبهه ناک ونیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد هرچند جایز است ولی انسان رامریض واز عبادات محروم می کند ویا سبب سلب توفیق می شود حالا با توجه به مشخصات سوال اول اگر ما به صله رحم که می رویم مجبورمی شم که غذای آن ها را بخورم ومی دانم که دیگر شبه ناک هم نیست اصلا به این چیزها اعتقاد ندارند تکلیف چیست این طور؟ ممنون از حوصله وزحمات شما
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد ارحام باید کاری کرد که منجر به قطع رحم نشود و لذا این موارد را از دفتر مرجع تقلید خود استفتاء کنید. موفق باشید
4139
متن پرسش
سلام استاد عزیز مدت سه سال است که دختر خانمی با عقاید مذهبی، به شدت علاقه مند به اینجانب شده و به هیچ عنوان از عشقش کوتاه نمی آید .بطوری که در این مدت به هر شکل قصد دفع ایشان را داشتم ایشان از راه دیگری وارد گردید.ایشان یک دید اعتقادی به من پیدا کرده است. این مدت هرچه خواستگار داشته است به خاطر من رد کرده که همه خواستگارهایش در حد استاد دانشگاه و... بوده اند. بنده با ایشان از بعضی نظر ها هم کفو میباشیم .فقط ایشان 2سال از من بزرگتر است؟ بنده باید با این مشکل چطور برخورد کنم.آیا تن دادن به این ازدواج صحیح است یا خیر؟ لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور کلی این حد تفاوت سن مشکلی ایجاد نمی‌کند مگر این‌که بزرگی سن آن خانم این تصور را برای او به‌وجود آورد که تبعیت شرعی از شوهرش برایش مشکل باشد و قوام‌بودن مرد برای زن رعایت نگردد. موفق باشید
4073
متن پرسش
بسمه تعالی.با عرض سلام و خسته نباشید.1.استاد بعضی علما می گویند طبق روایات همسر هر کسی از قبل معلوم است و همسر مثل والدین و خواهر و برادر انتخابی نیست.آیا این مطلب صحت دارد؟دعایی می فرماید "ربنا هبلنا من ازواجنا و ذریاتنا قره..."آیا همه ی انسان ها چند زوج دارند که از بین آن انتخاب می کنند؟2.از یکی از علمایی که نجوم می دانست شنیدم که عقد بین زن و شوهر اگر در هر کدام از منازل ماه بسته شود اثر خاصی روی آن دو می گذارد.مثلا اگر در فلان تاریخ باشد سعد است یا اختلاف بین شان می افتد یا عقیم می شوند یا زن به بی راهه میرود و یا مرد دلسرد می شود و ...آیا مورد تایید است؟آگر درست است چگونه می شود اثر بد عقدی که در تاریخ بدی خوانده شده را از بین برد؟و اگر می شود منبعی را معرفی فرمایید که این تاریخ ها را تحلیل کرده باشد.با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید این دعا اشاره به آیه‌ی 25 سوره‌ی بقره باشد که می‌فرماید: «وَبَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» در این آیه برای اهل بهشت اشاره به ازواج مطهره دارد و در آن دعا که به آن اشاره می‌کنید تقاضا داریم آن ازواج موجب روشنی چشم ما باشند و حاصل اعمال صالح ما باشند نه این‌که مثل اعمال اهل جهنم که موجب سرافکندگی آن‌اند. حرف خوبی است که بگوییم همسر هرکسی از قبل معلوم است چون فرزندان آن‌ها – که حاصل ازدواج آن دو می باشد- قبل از به دنیاآمدن از پشت آن‌ها گرفته شده‌اند و اقرار به ربوبیت الهی کرده‌اند. 2- فکر نمی‌کنم این حرف‌ها، حرف‌های محکمی باشد. موفق باشید
4077
متن پرسش
سلام استاد جان. نظر شما در خصوص روانشناسی غربی چیست؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روان‌شناسی موجود همان روان‌شناسی غربی است. ما در اسلام اخلاق تعلیم و تربیت را به جای آن داریم و چون نگاه روان‌شناسی غربی به انسان، نگاه اومانیستی است نمی‌تواند چیز مفیدی باشد. این را بنده از قول بعضی از روان‌شناس‌هایی می‌گویم که پس از بررسی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی به آن رسیده‌اند. موفق باشید
4021
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار - با توجه باینکه فرمودید مباحث باید به صورت حضوری پیش برود آیا مثلا در کتاب ادب به ادب کردن خیال رسیدیم باید مطالعه ادامه کتاب را کنار بگذاریم و با روش هایی که فرمودید مثل خواندم مثنوی به کنترل قوه خیال بپردازیم - و سوال دیگر اینکه من در رابطه با خانواده ام از جمله پدر و مادرم مشکل دارم مثلا در خیلی از احترام گذاشتن ها و عدم بی احترامی ها بخاطر رودربایسی و خجالت نمی توانم عمل کنم وبخاطر اخلاق نامناسب و بد آنها برخی اوقات ازشدت خشم از صبر خارج و بی احترامی می کنم که این مانعی شده د مباحث که احساس می کنم قلبم کدر است و همراهم نیست در مباحث یعنی نمی تواند سیر کنذ لطفا بفرمایید برای مرتفع نمودن این مشکل چکارکنم با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روش حضوری باید مواظب باشیم مطالب صرفاً به عنوان اطلاعات پذیرفته نشود سعی شود خود را در صحنه بیاوریم 2- در هر صورت باید با خوش‌رویی با والدین رفتار کنید. هرچند آن‌ها شما را حرص بدهند. با شوخی بگویید فدای شما شوم این هم کار بود که کردید؟ موفق باشید
3957
متن پرسش
سلام حاج آقا انصافا کدوم سیر و سلوک کدوم نمایش حق در پشت انجام وظایف.برای آدمایی مثل من که می خوام دنبال معارف باشم تکالیفم رو درست انجام بدم ولی یه کلاس معرفتی که می رم یا می خوام برم نماز جمعه از طرف خانوادم متهم میشم به ولگردی گناه من چیه که توی یه شهر کوچیک زندگی میکنم و تفکرات مردمش پوسیدس .براشون دختر هیچ ارزشی نداره .چرا مایی که توی یه شهر کوچیک زندگی میکنیم حتی برای رفتن به جلسات مذهبی هم باید به خاطر حرف مردم مشکل داشته باشیم چون مجردیم هیچ جا نریم چون ممکنه فکر دیگه ای راجع به ما بشه .لطفا راهنماییم کنید .التماس دعا .من الله االتوفیق.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مریم‌وار باید در درون همین تضییقات و سخت‌گیری‌ها راه خود را با آرامش و امید و بدون دعوا و درگیری ادامه دهید تا نور روح الهی بر جانتان بدرخشد. چرا نسبت به راه‌هایی که خداوند در مقابل‌تان گشوده است ناشکرید؟ موفق باشید
3933
متن پرسش
سلام علیکم. نه پدرم جاه و مقام دنیوی دارد نه مادرم پست آنچنانی...استاد خوبم؛ من دختر یک خانواده متوسط هستم هیچوقت آن خواستگاری که مدنظر من است کسی که مومن باشد و متقی، خوش خلق، فهیم و عاقل برایم نیامد و من البته راضیم به رضای خدا و میدانم که به قول آیت ا...بهجت اهل معنا توکل می کنند وقتی که نشد یعنی لازم نبوده. حتما لازم نبوده که من ازدواج کنم و حتما خداوند صلاح و خیرم را میخواسته چون من توکلم بر او بوده. اما استاد گاهی به شدت دلم میخواهد همسری داشته باشم که همدلم باشد دلم میخواهد بالخره در این دنیا پشت و پناهی داشته باشم . در کتاب مناجاتهای شهیدچمران آمده بود: خدایا ما دوست داریم انسانی باشد که با اخت بگیریم و به او عشق بورزیم(قریب به این مضمون)؛ گاهی من هم دلم میخواهد همراه و همدلی داشته باشم؛ استاد گاهی دوست دارم خداوند به من توفیق تربیت فرزندانی ولایت محور و خداجو به من دهد؛ من از اینکه به یک کودک کلمه «خدا» را بیاموزم بسیار مشعوف می شوم.....میدانم هرچه خدا بخواهد همان می شود اما استاد جان؛ چه شد خدا تصمیم گرفت یکدفعه برای دختران دهه شصت همسران شایسته را تا این حد کاهش دهد(البته غیرشایسته را هم)؟این هم جزء مشیتهای الهی بود که اکثر همسالان من مجرد باشند؟چرا؟یعنی چه حکمتی در کار بود؟ استاد مگر نمی گویند حدیث هست که اگر کسی در چاردیواری محبوس باشد از همان راهی که اجلش می رسد؛ رزقش می رسد؛ پس چرا دخترانی که وجیه و وزینند و یا کسی را ندارند که برایشان وساطت کندمی مانند و آنان که فعالانه عمل می کنند همسران خوبی نصیبشان می شود؟مثلا من نه پدر و مادرم و نه فامیلم هیچ نوع وساطتی برایم نکردند اگرچه بحمدالله زیبا هستم و درس خوانده و سعی کرده ام متشرع باشم؛ اما خوب اینطور نبود که از همان راهی که اجلم می رسد نصیب و رزقم هم برسد.استاد چه اسمی از اسماءالحسنی حضرت حق، را باید کسانی که مانند من هستند مداومت کنند تا همسر شایسته رزقشان شود؟ شرمنده که مصدع اوقات شریفتان شدم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرموده‌اند ذکر «یا فتاح» همراه با 21 مرتبه آیت‌الکرسی در هر روز گشایش لازم را به همراه دارد. موفق باشید
3869
متن پرسش
سلام علیکم!سوالی که داشتم این است که فردی که هنوز مجرد است و توان مالی و بلوغ شخصیتی را دارد از منظر سلوکی و رشد معنوی انسان جایگاه ازدواج چیست؟و اینکه فرد باید در کدام مرحله و چه احوالاتی در سیر سلوکی خود باشد که ازدواج کند؟(اگر بتواند شهوت خود را کنترل کند)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اهل علم و طلبه باشد بهتر است زود ازدواج نکند تا به مرحله‌ای از علم برسد که علومش جزء ملکاتش شود ولی در سایر مراحل ازدواج اگر صورت گیرد مزاحم سلوک نیست. موفق باشید
3850
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد محترم استاد شما در یکی از کتابهایتان به این نکته اشاره کرده اید که باید کم حرف بزنیم و از بیان حرفهای بیهوده بپرهیزیم و همچنین با افراد پرحرف و کسانی که حرفهای بیهوده میزنند رابطه نداشته باشیم سوال من این است که اگر یکی از افراد فامیل یا از دوستان نزدیک ما اینگونه باشند وظیفه ماچیست وچه رفتاری باید داشته باشیم؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که وظیفه است باید تحمل کرد ، ولی دهان به دهانش ندهید. موفق باشید
3852
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدا قوت استاد بزرگوار.من دبیر دینی و عربی ام.و در مدرسه راهنمایی نمونه دولتی دخترانه تدریس می کنم در مدرسه خیلی تنهام و همکارها در زنگ تفرح با خواندن جوک های زشت و لغو سرگرمند.من نمی توانم تحمل کنم وهم هیچ حرفی را نمی تونم بزنم.مدرسه ی ما تا ساعت دو کلاس ها دایره و حدود نیم ساعت وقت برای نماز داریم هیچ یک از دبیرها برای نماز نمیاین. حدود پانزده ساله در یک مدرسه هستم جو مدرسه کادر دفتری بیشتر سمت موسوی و دیدگاه غربی ، دیدن ماهواره و توضیح دادن فیلم ماهواره و به مناسبتی خونه ی همدیگر میریم بزن و بکوب البته میدونن که خوشم نمیاد حاضرا نباشم یا اهمیتی نمیدن و یا با افتخار انجام میدن براشون ارزش هست.خیلی اذیت میشم. اینکه اینها جدل قوی دارند اگر حرف بزنی چون تنهایی فایده ای ندارند فقط آدمو ضایع می کنن وهمیشه از جامعه بد میگن.واز روحانی یا .... با صدای بلند من را مخاطب قرار میدن به عنوان شوخی یا تمسخر عذرخواهی میکنن.خسته ام نمیدانم چکار کنم؟لطفا برام دعاکنین و همینطور فرج آقا عجل الله تعالی فرجه شریف
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر رسول خدا«صلواة‌الله علیه‌وآله» نفرمودند: «طوبی للقرباء» شما کار خودتان را بکنید و با خدای خود و این دختران معصوم زندگی کنید، مگر خداوند نفرمود: «ذَرْهُمْ فی‏ خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ» ای پیامبر آن‌ها را رها کن تا در بازی‌های پوچ خود فرو روند. حالا که نمی‌توانید بر روی همکارانتان تأثیر بگذارید به حال خودشان واگذارید و با آن‌ها بحث و جدل نکنید و درگیر هم نشوید. موفق باشید
3814
متن پرسش
سلام علیکم بنده و شوهرم علی رغم کفویت در مسایل دینی و فرهنگی وحتی توافق بر سر جزیی ترین مسایل سیاسی و فرهنگی به دلیل خاطرات بد فراوان از یکدیگر(بنده به دلیل اذیت فوق العاده خانواده شوهر و خونسردی ایشان در مقابل این فشارها در مقابل بنده ، فیلم وسریال دیدن ایشان بعد ازحضوراز سر کار در خانه ، خونسردی وصف ناپذیر در قبال مسایلی که ایشان شرعا و قانونا وعرفا موظف به آنند. از ایشان به شدت ناراحت هستم .خط قرمز شوهرم خانواده شان هستند حتی اگر رفتار خانواده خلاف شرع با شد .هیچگاه به خاطر حق الناسی که مرتکب شدند نه در مقابل آن ها و نه در مقابل بنده از آن ها به خاطر آن که آن چنان اذیت کردند که صبح تا شب کارم گریه کردن است از آن ها ناراحت نشده اند و تکدر خاطر همسرم از بنده به خاطر طیف وسیعی ا ز مسایل از دوران نامزدی و محدودیت هایشان گرفته تا عکس العمل های تند بنده نسبت به خانواده ی شوهرم در حضور شوهرم نه ابراز حتی تلخی در حضور خانواده شوهر) همه ی این مسایل به علاوه مشکلات فراوان شخصی که برای بنده به وجود آمده شادی که هیچ ،امید به زندگی را ازمن گرفته است . این در حالی تشدید شده که بنده هر کاری از عبادات سفارش شده در مفاتیح تا نذر و توسل و زیارت و صدقه انجام داده ام تا آرامش به زندگی ام برگردد اما نه مشکلات شخصی- که حتی بعضی شان بدون مبالغه جان را می‌سوزاند - ونه مشکلات خانوادگی حل نشده بلکه بیشتر هم شده است. این مطلب شاید نیاز به گفتن باشد بنده در کنار مادر شوهرم زندگی می کنم ایشان و پدر شوهرم همسرم را موظف می‌دانند که هر روز روزی چند بار به آن ها سر بزنند. مادر شوهرم از کلید انداختن در خانه ام گرفته – در حالی که در خانه حضور داشتم و ایشان نمی دانستند- تا چک کردن همه ی کارهایم و گزار ش آن به همه،همچنین وابستگی شدید به همسرم ، به طوری که تا ایشان به خانه ‌بیایند دست از سر بنده و همسرم بر نمی‌دارند دخالت در نوع لباس پوشیدن من ،موظف دانستن بنده به تحمل رفت وآمدهای آزاردهنده و بیش از حد دختران و فک و فامیلشان و... خلاصه به خاطر عشق زیاد به فرزندشان از هیچ کاری فرو گذار نمی‌کنند. این مسایل با سکوت های بنده در مقابل این همه ظلم ،تنفر شدیدی در من ایجاد کرده که در مقابل همسرم شبانه روز آرزوی مرگشان را می‌کنم. این ها در حالی است که بنده و همسرم می دانستیم هر گونه انتقال مسایل به بیرون وضع را بدتر می‌کند و این در مورد مشکلات شخصی بنده نیزصادق است .مادر شوهرم همیشه می‌گویند من و بچه هام خوب باشیم کاری به کار کسی ندارم و معنای حرفشان این است که همه باید خدمتگزار فرزندانم باشند فرزندانشان هم عادت کرده‌اند مادرشان علی رغم سختی زیاد شبانه روز بپزد و بشوید تااین ها شاد باشند .دخترانشان لحظه‌ای تنها در خانه نمی مانند و همیشه خانه ی مادر شوهرم هستند.نکته جالب اینجاست پدر شوهرم در حالی که ما مشکلات مالی داشتیم از عواید زمینی که مهر بنده کرده بودند صرف دختران و نوه هاشان می کردند تا از شادی دخترانشان شاد شوند. لذا نه ایشان و نه کس دیگری به دلیل همین خودخواهی ها چاره گشای ما نیست . عرض بنده در خاتمه آن است که متاسفانه ذره ای امید به رحمت الهی ندارم نه آن که ربوبیت حق را منکر باشم ،کاملا ناامیدم .زندگی ام با حرص وغصه وکینه ی شدید نسبت به خانواده‌ی شوهرم همراه بوده به طوری که جوانی ام را از دست رفته می بینم.(از شدت گریه شدیدا نحیف و افسرده و ضعیف شدم به طوری که تا کسی مرا می‌بیند فکر می‌کند بیمار شده‌ام حتی به خاطر آن که صدایم به دلیل نزدیکی به این ها شنیده می شود برای تخلیه خودم نمی‌توانم درست گریه کنم. در مقابل همه‌ی این ها همسرم یا می‌خندد یا سکوت می‌کند. یا حرف را عوض می‌کند یا به تلویزیون نگاه می‌کند و بعضی اوقات با بهانه‌های مختلف دفاع می‌کند) هر شب که می‌خوابم نمی‌خواهم صبح بلند شوم.چون نه زندگی ام به خاطر این کینه ها درست شدنی است و نه مشکلات شخصی ام حل شدنی. دعواهای زیاد بین من و همسرم تقریبا همیشگی شده و هیچ امیدی بین ما نمانده است. نمی‌توانم از شوهر و خانواده‌ی شوهرم متنفر نباشم.خواهش می‌کنم خواهش می‌کنم راهنمایی ام بفرمایید.
متن پاسخ
باباسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به ابعاد مختلف پیش‌آمده بین جنابعالی و خانواده‌ی همسرتان لازم است که این موارد را با کسانی جهت رفع مشکل در میان بگذارید که طرفین را می‌شناسند. بنده در این موارد چیزی برای گفتن ندارم و عموماً در مواردی که کاربران محترم سؤالات عقیدتی دارند می‌توانم در خدمت‌شان باشم. موفق باشید
3819
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی من در حال تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی ترم آخر رشته مهندسی بهداشت محیط هستم.این دانشگاه دولتی است و من باورود به این دانشگاه جای دیگران را گرفته ام و حدود چهار سال از امکانات این دانشگاه که بیت المال محسوب می شود استفاده کرده ام و حالا به صورت اختیاری می توانیم به مدت دو سال در دوره طرح مشغول به کار شویم که خودم علاقه ای به شرکت در طرح را ندارم ودوست دارم بیشتر به کسب معرفت ادامه دهم ازجمله شرکت در کلاس های شما و شاگردانتان ولی احساس می کنم که دینی بر گردن من است.من چگونه میتوانم دینی که بر گردنم است را ادا کنم و چگونه می توانم در جهت پیشرفت کشور اسلامی ایران و خدمت به مردم گام بردارم ؟باتوجه به اینکه محیط های کار معمولا برای خانم ها مناسب نیست واعتقاداتم اجازه ی کار کردن در این محیط ها رابه من نمیدهد وظیفه ی من چیست ؟نظرتان در مورد ادامه ی تحصیل چیست ؟ چطور عمل کنم که مورد رضایت رهبرم باشم ؟ از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار ماجوانان گذاشتید متشکرم.ما نیزمند دعای خیرتان هستیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید حاصل کارهای دانشگاهی‌تان را در خدمت نظام اسلامی و مردم قرار دهید این کار را بکنید و در کنار این کار به مباحث معرفتی بپردازید. ولی اگر حضور در محیط کار منجر به به اعمال خلاف شرع شود تکلیفی ندارید که به صرف این که از بیت‌المال استفاده کرده اید بخواهید گرفتار گناه شوید. در مورد ادامه‌ی تحصیل هم موضوع از همین قرار است که در صورت ایجاد شرایط خدمت به نظام و مردم نباید کوتاهی کرد، آن‌چه تکلیف الهی شما اقتضا می‌کند همان مورد رضایت رهبری است. موفق باشید
3743
متن پرسش
باسلام نظر شما درباره کارکردن زنان در بیرون از منزل چیست؟ ایا ازدواج یک طلبه با یک پرستار درست است؟ با توجه به اینکه در رشته های علوم پزشکی حیای زنان خیلی کم میشود/ لطف کنید وجواب را به ایمیلم ارسال کنید و سوال رو در سایت قرار ندید. شدیدا محتاج دعای شما هستم...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شده است که امروز بسیاری از کارهایی که قبلاً در خانه بود آمده است به بیرون خانه، و بنابراین نمی‌توان زنان را محدود به خانه کرد. فکر نمی‌کنم اگر آن پرستار خانم متدینی باشد ازدواج یک طلبه با او اشکال داشته باشد و یا آن آفاتی که می‌فرمایید برایش پیش آید، مگر نداریم پرستاری از بیماران چگونه انسان را به خدا نزدیک می‌کند؟ موفق باشید
3731
متن پرسش
سلام استاد چه باید کرد تا از حالت قبض به بسط برویم؟موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا صبر بر قضاء الهی و سپس ملاقات ارحام و مؤمنین و اخوان. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!