بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: آداب معاشرت زن و مرد

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27948
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: یکی از آشناهایم زن هست در مجازی مردی را نصیحت می‌کند این خانم ساده هست بهش گفتم ادامه ارتباط مجازی حرامه چون خیلی دلسوزه و از همسرش بی مهری می‌بینه آن مرد مجازی هم همینطور، از شما استاد بزرگوار خواهش دارم مرا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی نیست. باید سعی شود برای زنده کردن تنهایی‌های خود راه‌های خوبی که خداوند در مقابل ما گشوده است، طی شود. موفق باشید

27270
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: چنین مطلبی برخورد کردم دو تا سوال داشتم "۳- بُن بست لذّت! انسان موجودی است که علاوه بر لذّت‌های جسمانی (خوردن‌- خوابیدن‌- نیاز جنسی)، نیاز به لذّت‌های ذهنی دارد. «هُنر»، فراهم‌آورنده بزرگترین لذّت‌های ذهنی برای انسان است. از آنجا که در فقه شیعه موسیقی و هنرهای تجسّمی (نقّاشی- مجسمه‌سازی) تحریم شده‌اند در سه دهه پس از انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان تحت بیشترین فشار قرار داشته‌اند. موسیقی بر باریک راهی، بندبازانه خود را حفظ کرده‌است. عرصه‌های تئاتر، سینما و ادبیات نیز در این سال‌ها همواره زیر تیغ سانسور بوده‌اند. بر سر مجسّمه‌های تهران هم که دیدیم چه آوردند! وقتی زندگی از رَنگ و رِنگ خالی شود، وقتی فرصتی برای خواندن و نواختن و رقصیدن فراهم نباشد، وقتی به جای جشن سده و جشن مهرگان و جشن نوروز و چهارشنبه سوری دهه‌های مکرّر محرّم و صفر و فاطمیّه را تجربه می‌کنیم، وقتی لباس سیاه، لباس نجابت زنان باشد و دوچرخه سواری و آب‌بازی و بادبادک‌بازی با برخورد پلیسی مواجه شوند، از جشنواره‌های فرمایشی و موسیقی‌های سفارشی برای رنگ بخشیدن به زندگي سياه – سفيد ایرانیان کاری ساخته نیست و ذهن خالی از لذّت یا به افراط در لذّت‌های جسمانی پناه می‌برد یا به وادی لذّت های نشئه ناشی از مواد. نتیجه این رویکرد را در گزارش معاون اجتماعی نیروی انتظامی می‌بینیم که «استان قم بالاترین آمار جرائم جنسی كشور را دارد!»" سوال اول و مهمتر نحوه برخورد و نگاه با چنین گفتمان و بیانی چیست؟ سوال دوم اگه جوابی هم به این حرفهایی که این زده بدید خالی از لطف نیست. در پناه حق پاینده باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بد نیست به یادداشتی که تحت عنوان «حیا و حریم» داشته‌ام نظر بیندازید از آن جهت که روشن شود فرهنگ اسلامی- ایرانی بنا دارد انسان‌ها خود را در جاهای دیگری غیر از آنچه فرموده‌اید جستجو کنند. متن آن یادداشت، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

حیا و حریم

نمونه‌ای روشن از جهان گمشده را می‌توان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب می‌شود تا انسان‌ها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هاله‌ای را ایجاد می‌کند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آن‌که تمامیت آدمی را حفظ می‌کند، حریم دیگران را نیز نگه می‌دارد. زیرا اساساً در صورتی می‌توان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم می‌پیوندد، بدون آن‌که در هم‌شان آمیزد. آن‌ها را با هم یکی می‌کند، بی‌آن‌که به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریم‌ها حفظ شود.

بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی

4- حریم، شهوات را به «عواطف» و خواست‌ها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل می‌کند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمی‌یابد بلکه می‌توان جوهر آن را در نحوه‌ی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوه‌ای از سازش و سکوت و بردباری.

حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان می‌دهد و همان‌طور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسان‌ها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.

حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسان‌ها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچ‌چیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همه‌چیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان می‌رود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماع‌ها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطه‌ی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمول‌های خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقه‌بندی‌هایی که از این راه به‌وجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی می‌شناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل می‌شود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نه‌تنها چیزی برای هم باقی نمی‌گذاریم و زخم‌های التیام‌ناپذیری بر روان همدیگر وارد می‌کنیم، بلکه با خشونت‌های مشمئزکننده، بی‌ادبی را به نهایت می‌رسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب می‌آید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران می‌دهد. ادب غربی، زائیده‌ی همکاری قانونی است و ادب ایرانی‌اسلامی، پرورده‌ی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.

حیاء؛ بازتابی از «راز»

5- حالتی که حریم را آشکار می‌کند و جان می‌بخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء می‌پوشاند و می‌گشاید و از نمایش می‌پرهیزد. حیاء، نحوه‌ی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.

جامعه‌ای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعه‌ای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.

زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه می‌رود، ضمن آن‌که خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا می‌دهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریم‌ها نیز هست. به همین جهت در جامعه‌ای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.

در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند می‌دهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن ماده‌ی تابلوی نقاشی در صورت‌های تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشی‌شده احساس می‌کند. و این‌ها همه در فضای تمدنی خاصی صورت می‌گرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحقق‌رسیدن اهداف انقلاب اسلامی است.

27128
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات: استاد در روابط اجتماعی اینگونه باب شده که مثلا مرد و زن نامحرم بعنوان روابط کاری پیامهای مناسبتی برای تبریک اعیاد و غیره برای هم ارسال می کنند و پاسخ ندادن هم برایشان نوعی بی ادبی محسوب می شود. حال چگونه می شود بین کلام حضرت امام (ره) که به دخترشان که برای احوالپرسی داماد خانواده چادر سر می کنند بایشان می فرمایند فکر می کنی لزومی دارد؟ و شونات امروز ارتباط برقرار کرد؟ اصلا شرعااین نحوه ارتباط درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که احترام به طرف مقابل است، جا دارد. ولی اگر شائبه‌ی ارتباط بیشتر در میان آید و توهّماتی شکل بگیرد، باید نسبت به این امور جدّی بود. موفق باشید

27080
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی طی این ایام اخیر به کرات فرموده اید ما در مسیر حضور تاریخی خود در شرایطی قرار داریم که دیگر مواظب نیستیم که سیل جهانگیر فرهنگ غربی ما را با خود ببرد، بلکه در شرایطی قرار داریم که می‌توانیم، دنیای مدنی خود را شکل دهیم که آن نه دنیای غرب است و نه دنیای گذشته خود. من نزدیک چند سال هست بصورت جدی وارد مباحث شما شده ام و الحمدلله از محضرتان واقعا بهره بردم و به مطالعه و استماع آثار نوشتاری و صوتی تان مشغول شدم و دیدم که حضرتعالی به مراتب ویژه در کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهم» و کتاب «تمدن زایی شیعه» بر روی مراقبت نسبت به نفوذ فرهنگی و استحاله انقلاب و حتی تقلب ارزشی در جامعه هشدار داده اید و سعی در تبیین هویت و چشم انداز تاریخی داشته اید که با انقلاب اسلامی به طلوع آمده و ما می توانیم از طریق آن حس حضور در این تاریخ رو داشته باشیم و در تقدیر توحیدی زمانه مون حاضر بشویم. اما کمی تعبیر اخیرتان مبنی بر اینکه دیگر نباید نگران سیل و نفوذ فرهنگ مدرنیته در کشور و انقلاب باشیم برایم مبهم است. تلقی شخصی من این است که باید با خودآگاهی و توجه به اینکه بر عهد غربی نمی توان شالوده تمدن اسلامی و ادامه فعالیت در بستر انقلاب را داشت، بایستی عهد دینی مان را تجدید کرده و به تصرف در جوهره مدرنیته پرداخته و روند تصرف و استحاله را در پیش بگیریم کما اینکه حضرت امام متوجه شدند می توان با تعیین ولایت فقیه و اجرای ولایت الهی بعنوان نقطه ثقل سیاسی جامعه، ساز و کاری مثل مردمسالاری را با توجه به اینکه هویت جمعی و در عین حال اینکه هر فردی جهانی شده و جهانی متعالی دارد با مختصات معین در ذیل نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه مستحل نمودند. ولی به نظرم هنوز مسئله تهاجم فرهنگی و نفوذ و استحاله به قوت باقیست و اتفاقا مانعی برای تجدید عهد دینی و تصرف در جوهر مدرنیته و گشودن افقی ماورای مدرنیته است و سعی اش بر مدار گسست ما با عهد دینی مان ویژه در این تاریخ است و سعی دارد ما را به فضایی ببرد که خود را ذیل اندیشه و انسان تراز مدرن معنا کنیم و نظام سازی کنیم و در عین حال هم مناسکی مثل نماز رو بجا بیاوریم ولی ادبیات ما ادبیات انسان ابزار ساز بیکن و ادبیات توسعه باشه. هر چند باور دارم حضرتعالی هم در بطن همین جمله باور به ضرورت خودآگاهی در تهاجم و استحاله تمدنی و فرهنگی انقلاب دارید و در عین حال نسبت به عقل تکنیکی هم به جد باور دارید نباید بی توجهی شود، ولی کمی این سخن برایم ابهاماتی داشت و ان شاء الله با تبیین خودتان امید دارم رفع بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عهد دینی را تجدیدکردن و با آن روحیه در جوهر مدرنیته، تصرف‌نمودن، اراده‌ی مهمی است که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشوده‌اند. و این که می‌فرمایید باید نگرانِ تهاجم فرهنگی بود، حرف درستی است. زیرا تا مردم ما متوجه‌ی حضور تاریخی خود نشده‌اند، چنین مشکلی در میان است و به همین جهت باید بیش از پیش مردم را متوجه‌ی حقیقتی کرد که در جانشان به اراده‌ی الهی برای حضور در این تاریخ نهفته است. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» شده است که چند نکته‌ی آن را جهت نظر به افقی که در پیش است؛ خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

حیا و حریم

۳. نمونه‌ای روشن از جهان گمشده را می‌توان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب می‌شود تا انسان‌ها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هاله‌ای را ایجاد می‌کند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آن‌که تمامیت آدمی را حفظ می‌کند، حریم دیگران را نیز نگه می‌دارد. زیرا اساساً در صورتی می‌توان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم می‌پیوندد، بدون آن‌که در هم‌شان آمیزد. آن‌ها را با هم یکی می‌کند، بی‌آن‌که به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریم‌ها حفظ شود.

بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی

۴. حریم، شهوات را به «عواطف» و خواست‌ها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل می‌کند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمی‌یابد بلکه می‌توان جوهر آن را در نحوه‌ی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوه‌ای از سازش و سکوت و بردباری.

حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان می‌دهد و همان‌طور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسان‌ها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.

حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسان‌ها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچ‌چیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همه‌چیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان می‌رود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماع‌ها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطه‌ی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمول‌های خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقه‌بندی‌هایی که از این راه به‌وجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی می‌شناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل می‌شود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نه‌تنها چیزی برای هم باقی نمی‌گذاریم و زخم‌های التیام‌ناپذیری بر روان همدیگر وارد می‌کنیم، بلکه با خشونت‌های مشمئزکننده، بی‌ادبی را به نهایت می‌رسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب می‌آید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران می‌دهد. ادب غربی، زائیده‌ی همکاری قانونی است و ادب ایرانی‌اسلامی، پرورده‌ی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.

حیاء؛ بازتابی از «راز»

۵. حالتی که حریم را آشکار می‌کند و جان می‌بخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء می‌پوشاند و می‌گشاید و از نمایش می‌پرهیزد. حیاء، نحوه‌ی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.

جامعه‌ای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعه‌ای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.

زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه می‌رود، ضمن آن‌که خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا می‌دهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریم‌ها نیز هست. به همین جهت در جامعه‌ای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.

در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند می‌دهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن ماده‌ی تابلوی نقاشی در صورت‌های تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشی‌شده احساس می‌کند. و این‌ها همه در فضای تمدنی خاصی صورت می‌گرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحقق‌رسیدن اهداف انقلاب اسلامی است. 

26960
متن پرسش
سلام و خسته نباشید استاد بزرگوار: ببخشید مدتی است تو مباحث شما هستم هر چند دست و پا شکسته ولی یه مشکلی که من رو تو این مسیر و تو زندگی متاهلی خیلی اذیت میکنه اینه که حب نامحرم دارم و این من رو خیلی از سلوک باز میداره. یه دستوری بفرمایید که عمری برای من جواب بده. خیلی راه حل ها رو رفتم ولی متاسفانه مدت کوتاهی جواب میده و باز بحالت قبل برمی گردم و اینقدر حب یه شخص نامحرم در دلم می افته که اصلن میل به ادامه مباحث شما ندارم. ایمیل من خراب لطفا داخل لب المیزان جواب بدین. تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، چیزی است که عموماً در این مسیر برای افراد پیش می‌آید تا با کنترلِ آن میل و رعایت تقوا، آن افراد به انسانِ دیگری تبدیل شوند و خود را در ساحت برتری بیابند، زیرا «خُلق الإنسانُ ضعیفا» آری! ضعیف‌بودن بد نیست، ضعیف‌ماندن بد است. موفق باشید

26706
متن پرسش
سلام استاد عزیز: پسری هستم ۲۸ ساله، در امر انتخاب همسر، شرایط اعتقادی خانم باید در حد معقول از نظر ما باشه یا اینکه عامل به واجبات و ترک محرمات باشه کافی است؟ اگر اعمال خانم در سطح واجبات و ترک محرمات باشه و چند مورد خاص مثلا ارتباط کمی راحت با نامحرم های فامیل و غیره داشته باشه، پس از ازدواج قابل اصلاح و تغییر است؟ بسیار ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر زمینه‌ی خانوادگی‌اش خوب است و شما هم با صفا و منطق با او رفتار کنید و جنبه‌ی ولایی‌اش مثبت است، ان‌شاءالله مشکلی پیش نمی‌آید. موفق باشید

26486
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز من چند سوالی هست که از پوشیدن حتی انگشتر و حلقه جلوی نامحرم پرهیز می کنم برای سیر و سلوک و بندگی خدا آیا تا این حد جایز است؟ بنده طوری شدم که قلبم نمایان شدن زینتی چون انگشتر را در قبال نامحرم پس می زند. خواستم بدانم تا این حد افراط است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرف خانم‌های متدیّن جلو بروید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید

26198
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه سوال خدمتتون داشتم. من می خواهم به جای چادر مانتو بلند و با حجاب بپوشم که اندام بدن پیدا نباشه. اما شوهر بنده فقط حجاب را به چادر میبینن و می گویند اگر با من میای فقط با چادر و خودت تنها میخوای برو با مانتو. الان به نظر شما من چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، انتخاب آن پوشش که می‌فرمایید چون خلاف شرع نیست، حقِ شماست. ولی برای همسر خود هم باید حقی قائل باشید. موفق باشید

25677
متن پرسش
سلام استاد: خیلی ممنون از اینکه با حوصله و صبورانه سوالات ما رو پاسخ می دهید. من سوالی داشتم که مدت ها ذهنم رو مشغول کرده عفت در فضای فعلی جامعه خیلی کم شده مخصوصا در فضای دانشگاه، که اگر هرچه هم تقوا پیشه کنیم و به نامحرم نگاه نکنیم باز هم ممکنه ناخوداگاه چشممان به نامحرم (بد حجاب) بیافتد که تاثیر قهری خودش را می گذاره و دل را سیاه میکنه، از طرف دیگر در سیره شهدا و عرفا نگاه به نامحرم کاملا نهی شده، برای مثال شهدا در هنگام مواجهه با نامحرم سرشان را پایین نگه می داشتند و صحبت می کردند که این کار خیلی سختی در فضای فعلی جامعه و مورد قبول جامعه نیست، و در مواجهه با فامیل ها و آشنایان هم انجام این کار خیلی سخت و انگشت نما همه میشم. به نظر شما موندن و ادامه تحصیل در دانشگاه کار درستی است یا از ترس اینکه به گناه نیوفتیم از دانشگاه بیرون بیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید از صحنه‌های اجتماعی فرار کرد. نگاه اول که چشم انسان به نامحرم بیفتد، مشکلی ایجاد نمی‌کند، ادامه‌ی آن نگاه یا نگاه از سر لذّت، جایز نیست و موجب اشکال در سلوک می‌شود. موفق باشید

25673
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و خدا قوت، و تشکر از حوصله ای که بخرج می دهید استاد عزیز پیرو پاسخ ۲۵۶۶۲ در رابطه با فرار نکردن از فعالیت اجتماعی بانوان، استاد سالها در انواع کارهای فرهنگی، پزشکی، کارمندی و مددکاری، معلمی. شاید از ده یازده سالگی فعالیت کردم و همیشه در جمعی که بودم تک می افتادم و مشکلاتی برایم درست می شد. مثلا در قم که ساکن بودم بخاطر بافت مذهبی و نگاه زنان آنجا از استاد سوال می کردم در مبحث علمی مربوطه آخر کلاس خانمهایی که جای مادر من بودنند شاکی می شدند و متهم می شدم که چرا استاد متوجه شماست. و روزها باید خودم را می بردم زیر سوال که چه رفتار بدی از من سر زده. و ماجراهایی دیگر که اصلا دیگر نمی دانم چی درست است. در بسیج دانشگاه کار می کردم با اینکه سعی می کردم اگر خوشنویسی نمایشگاه هست گوشه ای باشد که کسی نباشد. اما باز یک دفعه ظرف یک ماه یک اکیپ بسیجی با هم با پیغام و واسطه خواستگاری می کردنند که من نمی دانستم اصلا چه شکلی هستند بندگان خدا. حالا بماند که باز بین خواهران متهم می شدی که چه کرده. با این حال به راهم ایمان داشتم و اصلا حرفها برایم مهم نبود. بعد در محیط طلبگی وارد شدم آنجا هم دیگر نور علی نور. زن خلاصه می شود در رنگ جوراب و مقنعه مشکی. اینها هم حواشی خاله زنکی بود برایم الان دیگر به خودم به قلبم به راهم شک کرده ام. مثلا بنده خدایی روی روانشناسی بحث طب سنتی اش را وارد است و بحث مشاوره ای و چها رچوب نگاه دینی به انسان را نمی دانست من توان کمک در این بحث رادارم ولی وسواس گرفتم که مرد است نمی خواهد کمک کنی و استخاره می گیرم بد میاید و این قصه سر دراز دارد. ببخشید استاد وقت گرانبهاتر از طلای شما را با این حرفها می گیرم. اما واقعا نمی فهمم دیگر چگونه باید حضور داشت که دیده نشد. و مثلا در مورد اخیر چون استاد طب هم جوان بود و هم من تنها شاگرد می شدم صلاح ندیدم. از طرفی خداوند استعداد فراوان داده و نیروهایی که معطل مانده و از طرفی آن عقبه که نمونه هایی آوردم. لطفا پدرانه مثل همیشه این مسله که ده سال از عمر مرا با خود برده و گاها باعث انتخابهای غلط شده را برایم روشن کنید. استاد عزیز ان شاءالله همیشه مشمول دعای خاص مولا صاحب الزمان باشید. من کل معارف دین را مدیون دو نفر هستم یکی شما و دیگری استاد علی صفایی. زنده و موید به الطاف حضرت حق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب بود نام استاد صفاییِ عزیز را به میان آوردید که خدا رحمت‌شان کند. ببین آن مرد خدا چه اندازه گشوده بود و در عین رعایت تقوا در هر صحنه‌ای که صحنه‌ی خدمت به مردم بود، حاضر می‌شد. امروز، روزِ دست‌یابی به وسعت انسانیِ انسان‌ها است با این رویکرد باید به میدان آمد. موفق باشید

 

 

25662
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام، استاد عزیز پیرو پاسخ سوال ۲۵۵۶۶ جزوه مربوط به زن مطالعه شد. کلیات بحث عالی بود اما باز پیدا کردن مصداق برای زندگی شخصی مشکل است. استاد من به خاطر ارتباط نزدیک با نامحرم برای یادگیری در بحث طب به این نتیجه رسیدم که آنچه بدست میاورم ارزش از دست رفتن سر سوزنی از سرمایه آرامش درونی که از حذر از ارتباط با نامحرم حاصل می آید را ندارد و با خدا گفتم اگر علمیست که باید بدانم از راهی بی خطر و از چشمه علم لایزال خود به من ببخشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که چرا در عین حضور در جامعه، پایبند به عفاف و حیای خود نباشید. چاره‌ی کار، فرار از فعالیت‌های اجتماعی نیست. موفق باشید

25533
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: استاد سالهاست درگیر حدود روابط زن و مرد در فضای عصر امروزم، دورنمایی از زن قدیم و بستر زمانه او و عصر خود که نه می توانیم خود را غربی معنا کنیم نه می توانیم خود حقیقی را بیابیم که هر عصری مقتضیات خود را دارد. از طرفی یک زن مسلمان الگویی فاطمی پیش روی خود دارد و از طرف دیگر در زمانه خود مصداقها را گم کرده ایم و در رنگ حجاب و جوراب مانده ایم. مقام معظم رهبری حفظه الله تاکید دارند مثلا در مسایل طبی خانمها در همه رشته ها متخصص داشته باشند در میدان عمل یک زن به دلیل نوع کار ارتباط نزدیک با نامحرم دارد که خیلی سخت می شود همه حدود را رعایت کرد و بنده خودم خوف ازین مسله دارم چون هر چقدر هم ما محکم باشیم سیستم غلط پایه ریزی شده. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «زنِ دیندار، در نسبتی جدید با عالم» و «زن و رسالت درک تنهاییِ امروزین آن» شده است که إن‌شاءاللّه در اسرع وقت به صورت جزوه بر روی سایت قرار می‌گیرد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

25054
متن پرسش
سلام استاد: قبلا هم سوالم رو پرسیدم اما چون در ایمیلم جوابی نیومد و دیدم گفتید که بعضی ایمیلا پیام نمیره تصمیم گرفتم باز هم بپرسم. و شامل چند پرسش مرتبطه و سوالام رو از تعدادی پرسیدم حقیقتا هر کسی حرفی زد و گفتم سراغ شما بیام. میدونم وقت ندارید اما خیلی برام مهمه و میخوام بتونم محکم ازعقیده م دفاع کنم. سوره مائده آیه ۵ و سوره نسا از دوستی با جنس مخالف نهی کرده اما نوشته زناکار و رفیق گیر پنهانی که در تفسیر نوشته بود منظور زنای پنهانه. حال سوالم اینه اگر با جنس مخالف دوستی بدون ارتباط نامشروع باشه چجور اسلام گفته گناهه؟ و چجور میشه اثبات کرد منظور قرآن همون ارتباط دوستی ساده هست. آیا شوخی با نامحرم حرامه؟ نگاه به نامحرم فقط اگر همراه با شهوت باشه حرامه؟ توی دانشگاه با نامحرم حرف زدن ساده اشکال داره؟ و باگروه مختلط کلاس مثلا ۶ نفری بیرون رفتن تفریح؟ و اگر دو نفر برای ازدواج با هم صحبت کنند بدون اینکه والدین بدونند آیا اشکال داره؟ اگر والدین روشنفکر باشن و کار نداشته باشن و اینا تصمیم داشته باشند دو سال با هم صحبت کنند آیا اشکال داره؟ پس برای شناخت قبل از ازدواج درصورتی که رسم نباشه زیر نظرخانواده ها آشنایی صورت بگیره باید چجوری به شناخت رسید؟ و اگر زیر نظر خانواده با هم صحبت بشه شما چه مدت رو پیشنهاد می کنید؟ سوال آخرم بهترین و پاکترین شیوه برای ازدواج که واقعا به همون احساسی که خداوند در سوره روم اگر اشتباه نکنم وعده داده چه نوع ازدواج و آشنایی هست؟ و چه مدت زمان آشنایی هست و چه جور صحبت کردنی؟ و یعنی دیگران بدون این شیوه چه در خارج چه در داخل که گاها رفیق بودن یا گاها فقط با هم شوخی کردن و یا دست هم رو گرفتن و به ازدواج انجامید همچین حسی رو بدست نیاوردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جواب‌دادن به این سؤالات باید مطالعات طولانی مربوط به خانواده دنبال شود. آن‌چه می‌توان مختصر عرض کرد: ۱. آیه‌ی ۵ سوره‌ی مائده می‌فرماید زنان اهل کتاب برای شما حلال است به شرطی که به صورت زنا و یا رفیق‌بازی نباشد. ۲. به هر حال مکرراً در روایات تأکید شده است که ارتباط با نامحرم بدون دلیل، موجب حضور شیطان در آن ارتباط می‌شود. موفق باشید

25021
متن پرسش
استاد سلام: چگونه نگاه به نامحرم را در خود کنترل کنیم و به اصطلاح بتوانیم جلوی نفسمان را بگیریم که میل به نگاه به نامحرم را نداشته باشد؟ خلاصه بگویم داروی درمان چشم چرانی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت نفس می‌یابید که نفس انسان چه اندازه می‌تواند در عوالم متعالی حاضر شود و نگاه به نامحرم در آن شرایطی که شریعت حرام نموده است، موجب می‌شود تا انسان در حضور در آن عوالم محروم گردد. موفق باشید

25001
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: ۱. آیا برای یک طلبه صلاح می دانید که کتاب معادشناسی علامه طهرانی و شرح مصباح الهدایه شما را کار کند؟ (تمایل بسیار زیادی در کار کردن این ۲ بحث در بنده وجود دارد و کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی و جلد اول معادشناسی را مطالعه کردم و حدود شاید ۲۰ جلسه از صوتهای کتاب معاد را گوش کرده ام.) بنده چند جلسه اول (شاید حدود ۱۰ جلسه) مصباح الهدایه را گوش کردم و به نظر می رسد که چنین کتابی را یا اصلا نباید گوش داد یا باید تا آخر و باحوصله و تکرار گوش داد. فکر می کنم، معرفت ناقص و اشتباهی حاصل شده و با کامل نکردن بحث دچار لغزش و انحراف می شوم. ۲. آیا مباحث معاد و تاثیر وضعی و زندگینامه عرفا (که مثلا اجر خاصی برای فلان عمل داده شده یا برای فلان عمل مورد عقوبت قرار گرفته) تاثیر قابل توجهی در حل مباحث فقهی دارند؟ ۳. چه مقدار در روز به ادعیه و زیارات پرداخته شود؟ ۴. آیا صلاح می دانید که در اوقات استراحت، کلیپ ها و مستندهای سیاسی و اخبار دیده شود؟ و آفت این مسأله که نگاه به چهره نامحرم است را چگونه می توان به حداقل رساند؟ آیا اصلا ضرر قابل توجهی دارد؟ شرمنده از اینکه وقتتان را گرفتم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا بحث معاد را همراه با شرح صوتی آن تا آخر دنبال نمی‌فرمایید و بعد به کتاب «معاد» آیت اللّه تهرانی بپردازید و پس از آن به سراغ کتاب «مصباح الهدایه» و شرح صوتی آن بروید؟ ۲. به نظر می‌اید می‌تواند چنین باشد. ۳. بعد از نماز صبح و قبل از خواب ۴. نظر به چهره‌ی نامحرم از طریق تلویزیون اگر به قصد ریبه نباشد، مانع سلوک نمی‌شود. موفق باشید

24933
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: احتراما از نظر حضرت عالی استفاده زنان از موتورسیکلت جهت انجام امور لازمه و ضروری، امرار معاش و سایر موارد، در صورت رعایت اصول و موازین اسلامی چه حکمی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این نوعی از تبرّجی است که در قرآن نفی شده است. زیرا نحوه‌ی بودنِ با وقارِ زن را از او در منظر و مرآی نامحرمان از بین می‌برد از آن جهت که به فرمایش امیرالمؤمنین «علیه‌السلام»: «المرأة ریحانة لیست بقهرمانه» زن، همچون گل لطیف است او قهرمان و پهلوان نیست. موفق باشید

24792
متن پرسش
سلام: ببخشید من می خواستم راهکارهای افزایش حیا رو بدونم. من قبل از ازدواج خیلی رعایت می کردم ولی الان راحت با آقایون فروشنده مغازه ها صحبت می کنم و احیانا سوال می پرسم‌. خیلی از این موضوع ناراحتم. اگر قبلا سوال شده من نتونستم پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت احکام شرع نسبت به نامحرم، ریشه در جان انسان دارد و وظیفه‌ی ما است در رعایت آن کوشا باشیم. ولی این‌که انسان در حال نیاز و مطابق دستورات شرع با نامحرم صحبت کند، ناشی از بی‌حیایی نیست. موفق باشید

24331
متن پرسش
سلام خسته نباشید: ما در اوایل زندگی تصمیم گرفتیم که تا حد امکان با وسایل ساده آ غاز کنیم. در همین راستا علی رغم اصرار خانواده ی من برای این که خاواده ی همسرم سختشان است روی زمین بشینند بنایمان بر این شد که مبل نگیریم به خاطر دلایل قانع کننده ای که برای خودمان داشتیم ولی الان چندباری است که خانواده ی همسر اصرار دارند تعدادی مبل های خانه شان را برای راحتی خودشان به خانه ی ما بیاورند. ولی به دلایل مختلفی مثل این که خانه تنگ است و جای بازی بچه ها گرفته می شود و مهم تر از همه حفظ سادگی خانه و این که اصلا در سال به تعداد انگشتان دست هم به منزل ما نمی آیند مخالفت کردیم و البته حتما باعث دلخوری و قهر می شود و حتی احتمال می دهم خیلی کمتر از قبل هم به خانه ی ما بیایند. به نظر شما اصرار بر سادگی کار اشتباهی بود و الان باید چه برخوردی داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار اشتباهی نیست و تا آن‌جا که ممکن است باید بر این سبک از زندگی پایدار بود ولی اگر مبل‌هایی است که سادگی زندگی را به هم نمی‌زند چاره‌ای نیست. موفق باشید

24146
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد راجع به اضطراب و افسردگی در متون علوم انسانی خودمون یه زمان توی یکی از کتب شما مطلبی خوندم که غرب رویکردش نسبت به این موضوع فلان و... خواستم اگر بیشتر مطلب هست پیگیر بشم لطفا بنده را راهنمایی کنید. چون یادم نیست اون مطلب را در کدوم کتابتون خوندم و الان به مطالبش نیاز دارم اگر منابعی دیگر هم می شناسید راهنمایی ام بفرمایید. ۲. استاد یه نامه دستنویس یه بار بهتون شخصی دادم اون زمان ایمیلو اینا بلد نبودم چطور جوابش رو ازتون بگیرم تو کتابخانه مرکزی برنامه داشتین اون موقع. ۳. استاد عزیز بنده این مطلب که شما گفتید احساس شب قدر داشتن نسبت به انقلاب اسلامی را داشتم احساس حضور خدا را خیلی داشتم ولی الان نیست علت چیه چکار باید کرد دوباره بیاد؟ بنده فکر می کنم همه چیز در عالم حقیقت زنده است استاد موسویان میگن هر چیزی قدری دارد تو جملات امام دیدم قدس را لیله القدر انقلاب معرفی کردن ربطش رو نمی فهمم استاد اینقدر چیز به مغزم میاد نمیدونم چکارش کنم از طرفی دوست دارم مثل اون دفعه اینقدر محضر خدا باشم نمیشه استاد چکار کنم اونقدر تو محضر خدا باشم؟ استاد تا با افراد مرتبط میشم حضور میره استاد به عنوان یه خانم بگید چکار کنم نمیشه نیام بیرون از خونه و گرنه من گاهی ارزومه با کسی بخصوص مردان مرتبط نباشم اخه او نور میره چکار باید کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم کتاب «هنر عشق‌ورزیدن» از اریک‌فروم بوده باشد. ۲. در این موارد خوب است کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. در ضمن عنایت داشته باشید به گفته‌ی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» قلب‌ها بعضاً در حالت اقبال نسبت به حقایق، و بعضاً در حالت ادبار و قبض نسبت به حقایق می‌باشند. که در این حالت دوم باید صبر پیشه کرد. ۳. چرا نباید انسان از خانه بیرون نیاید؟ آری! بی‌دلیل و بی‌جا نباید با نامحرم اختلاط کرد. موفق باشید

24074
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد من اگر با خانمم به خونه دوست صمیمی و مذهبی ام می روم، آیا اشکالی دارد که با خانم دوستم شوخی کنم یا اینکه باید فرقی بین خانم دوستم با سایر خانمهای نامحرم نگذارم؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید بدانید همسر دوست شما به شما نامحرم است. پس شوخی‌هایی که حریم نامحرم را می‌شکند، نباید انجام شود. ولی در عین حال، می‌شود ارتباط‌ها، خشک و غیر معمول نباشد. موفق باشید

24036
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام: پیشاپیش حلالیت می طلبم که وقت شریفتون را باببت پرسشم می گیرم. استاد می خواستم ببینم چقدر حرفها و برداشتهای من از نظر خدا و دین صحیح است! استاد شما کتاب ارزشمندی نوشته اید به نام «زن آنگونه که باید باشد.» اما استاد واقعا من از شرایط موجود علیه زنان در خانواده ها ناراحتم. استاد به نظر این کمترین هنوز متاسفانه ما برخورد عصر جاهلی را با زنان و دختران داریم که این بار شخصیت آنها را زنده به گور می کنیم. هنوز هم خانواده ها با شنیدن به دنیا آمدن دختر سرافکنده می شوند و هر که پسر زاید را می ستایند. استاد هنوز هم رسم مزخرف تهیه جهیزیه از طرف خانواده دختر مرسوم است و به جای اینکه خانواده پسر ممنون دار خانواده عروس باشند که همراه دخترشان بخاطر کمک به داماد جهیزیه را به او هدیه داده اند تازه طلبکار خانواده دختر هم هستند که چرا به قول معروف چوب گربه زنی نداده اند. هنوز هم رسم مزخرف دیدن جهیزیه و نظر دادنهای خاله زنکی مرسوم است. هنوز هم خانواده دختر باید سیسمونی بچه اول را تا چند سالگی نوه بدهند. و اگر نداشته باشن یا کم و کسری داشته باشد مورد طعن و تحقیر خانواده پسر قرار می گیرند. استاد واقعا دلم گرفته است که چرا در این دوره ی کثیف و ناهنجار که همه جور انحرافات جنسی دیده می شود چرا نباید ارزش و قدر نجابت دختران پاکدامن شناخته شود؟ چرا نباید به خانواده ی دختر دار بگویند همین که این نیلوفر را درین مرداب دست پسر ما می دهید ممنونیم جهیزیه را هم خودمان تهیه می کنیم. واقعا چرا نباید خانواده های پسر دار و خود پسر خودش را از لحلظ قانون دینی موظف به دادن نفقه که شامل همان اسباب زندگی هم هست بدانند و جهیزیه را خودش تهیه کند کما اینکه حضرت علی این کار را کردند و در بعضی مناطق به غیر از اصفهان مرسوم است که می گویند «همین که دخترشان را به ما دادند از سرمان زیاد است» و جهیزیه ابتدایی و ساده را خود پسران به عهده مبی گیرند. من نمی گویم شرایط اقتصادی اجازه این کار را می دهد اما حداقل خانواده پسر قدر دان خانواده دختر باشند. چرا هنوز فکر می کنند دختر ننگ و عار است و باید کلی جهیزیه همراهش کرد که ببرندش خانه شوهر؟ درست است که توصیه شده مهریه دختر پایین باشد ولی از لحاظ دینی هم توصیه شده مرد غیرت کار و پرداخت نفقه را داشته باشد و بتواند زن را تمکین کند. و سوال دومم اینکه ما دوازده امام مرد داریم که تماما الگوی آسمانی برای زندگی زمینی هستند. چرا اینقدر که به رفتار صحیح زنان در برابر شوهران در خانه می پردازیم به رفتار صحیح مردان در خانه در برخورد با درک عواطف زنانه نپرداخته ایم؟ (مردانی را می شناسم که هیئتی هم هستن اهل نماز و عبادت و مسجد اما برخوردهای سرد و خشک و دیکتاتور مابانه با زنانشان دارند) و بقول یکی از دوستام از بعد عقد یک بار هم شوهرم بهم نگفته دوستت دارم! چرا کتابی نوشته نشده که مرد آنگونه که باید باشد؟ و اما سوال سومم از دیدگاه حدیث آیا نباید خانواده پسر خود را موظف به حمایت مالی از پسرجوانشان که قصد ازداوج تشکیل خانواده را دارد بداند. (البته در حد وسعشان منظورم است نه در حد بیشتر از وسعشان)؟ باز هم حلال بفرمایید. چشمانتان منور به دیدن جمال الهی ان شاءلله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً این مشکل باقی‌مانده از جاهلیت هنوز در ما موجود است که متوجه‌ی جایگاه «زن» نشده‌ایم. در مباحثِ «زن؛ گمشده‌ی تاریخ ما» این نگرانی عرض شده است. باید این مشکلات را به پای بی‌ایمانی و عدمِ حرّیت افراد گذاشت. ۲. در سیره‌ی پیامبر خدا و اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» به‌خوبی مشخص است که سختْ برای همسرانِ خود جایگاه ویژه قائل بودند، در حدّی که مشهور است همسران پیامبر، لوس پیامبر بودند و همین نحوه رابطه را در بین امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و همسرشان و یا بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم؛ بین مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» و همسرشان در جریان است. ۳. در مقدمه‌ی کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» توصیه شده است آن کتاب را مردان نیز بخوانند زیرا در کتاب، بحث جایگاه زن شده است. از طرفی حضرت آیت اللّه جوادی کتاب خوبی تحت عنوان «زن در آینه‌ی جمال و جلال الهی» دارند که متذکر می‌شوند از نظر نگاه دینی، زن جایگاه بس شرافتمندانه‌ای دارد. موفق باشید

23410
متن پرسش
سلام استاد: ایدکم الله. استاد همیشه به خصلت پسندیده حیا علاقه ویژه داشته ام. منظورم از حیا در اینجا همان حیای پسندیده ای است که انسان در ارتباط با نامحرم و حتی محرم (در گفتار و رفتار) دارد. اما سوالم این است چگونه و با چه راهکار عملی یک زن می تواند ویژگی حیا را ملکه خود کند؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با قرارگرفتن ذیل دستورات شریعت، همه‌چیز جای خود قرار می‌گیرد تا نه افراط کنید و بی‌پروا با نامحرم ارتباط داشته باشید و نه تفریط کنید و آن‌جایی که وظیفه است در امور اجتماعی فعّال باشید، کوتاهی کنید. موفق باشید

23113
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: من مشاور دینی در دبیرستان شاهد هستم، تعدادی از شاگردان درباره آیه 34 سوره نساء در رابطه با زدن زنان سرکش سوال داشتند و می گویند اگر دین اسلام، دین مهربانی و محبت است پس چرا به زدن زن توصیه کرده و این را بهانه ای کردن برای گریز از دین. من برای رفع این شبهه تفسیر آیه 34 را بصورت کامل برایشان شرح دادم ولی متاسفانه قانع نشدن و از من دلیل علمی و قانع کننده می خواهند. لذا خواهشمندم در این مورد من را راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آیه‌ی مذکور عرایضی که در تبیین سوره‌ی نساء شد، پیش آمد مبنی بر این‌که آن نوع زدن که در آیه‌ی مذکور مطرح است مربوط به زنان ناشزه می‌باشد که از خانه بدون خبردادن طوری خارج شده‌اند که احتمال ارتباط با نامحرم در آن می‌رود و لذا قرآن خواسته است آن‌چه را باید محاکم قضایی اجرا کنند که آبروی خانواده به خطر می‌افتد را؛ همان همسر خانم اجرا کند وگرنه کجا شما یک مورد هم یافته‌اید که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» چنین برخوردهایی با همسرانشان داشته باشند؟! با این‌که بعضی از آن‌ها حرکاتی مقابل نظر پیامبر خدا انجام داده‌اند. موفق باشید 

22525
متن پرسش
با سلام: من ساکن اصفهان هستم و به تازگی ازدواج کرده ام و به لطف خدا همه چیز هم خوب است. ولی می خواهم که در روابط و مسائل بین خودم و همسرم عاقلانه و بر اساس معیارهای دینی رفتار کنم تا هم خودم و هم ایشان رشد همه جانبه ای در زمینه های معنوی و مادی داشته باشیم. به خصوص که گرایشات دینی و مذهبی زیادی دارم و نگرانم که شاید بعضی از رفتارهایم افراطی و جاهلانه باشد و خودم متوجهشان نباشم. به این منظور نیاز به ارتباط مستمر با مشاوری دارم که هم روش های تربیتی اسلامی را خوب بداند و هم به ماجرا به صورت علمی برخورد کند و هم بتوانم به طور مستمر از ایشان به صورت پرسش و پاسخ مشاوره بگیرم. ولی کسی را نمی شناسم. مشاوران دانشگاهی ما خیلی از روش های دینی نمی دانند و مشاوران حوزوی ما متاسفانه خیلی از روانشناسی نمی دانند و با ذکر چند روایت به طور سطحی به من جواب می دهند ولی توانایی عمیق شدن بر روی مسائل را ندارند. شما در اصفهان کسی را می شناسید که به من معرفی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای دکتر قاسم‌زاده را معرفی می‌کنم. شماره‌ی ایشان 32306295 می‌باشد. زمان مشاوره و آدرس دفتر را از ایشان بگیرید. موفق باشید

22174
متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد فاضل و گرامی: اگر یک خانم که علاقمند به مباحث معرفتی از جمله کتاب نفیس خویشتن پنهان است، موافقید جهت بهتر فهمیدن مطالب این کتاب ارزشمند یک استاد مرد نامحرم باتقوا داشته باشد، نظر حضرتعالی چیست؟ حدود اخلاقی و عرفانی این ارتباط باید چطوری باشد؟ آیا در تاریخ، زنان عارف یا باتقوایی داشته‌ایم که یکی از علل موفقیت‌شان داشتن استاد مرد بوده؟ کلاس هم به صورت خصوصی بوده باشد. (فقط استاد و شاگرد تنها باشند و کسی دیگر نباشد؟) اینکه در فقه می‌گویند زن و مرد نامحرم ارتباط نزدیک نداشته باشند و یا هر دو با هم در یک اتاق نباشند را شما چگونه تحلیل می‌فرمایید؟ لطفا مستند بفرمایید تا بتوانم آن را به دیگران هم اعلام کنم. حقیر استقاده وافری از مباحث صوتی و کتبی شما داشته‌ام. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید شرایط طوری نباشد که خلوت دو نامحرم پیش آید. در مورد حاجیه‌خانم امین داریم که استادها در منزل ایشان می‌رفتند و به ایشان درس می‌دادند، ولی شرایط طوری نبوده است که حالت خلوت با نامحرم پیدا کند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!