بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شغل

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32764
متن پرسش

سلام استاد: من پرستارم ودر بخش اورژانس مشغول هستم. خواستم بپرسم واسه نماز شب خوندن که باید وقت بذارم و باید از جمع همکارا جدا شم از لحاظ شرعی مشکلی نداره؟ شاید فشار کار روی اونا زیاد شه یا ارباب رجوع معطل شه لطفا یه راهکاری بهم بدین چون نمیخوام کسی متوجه شه و از طرفی وقتم آزاد شه ک نماز بخونم. ممنون میشم جواب بدین.🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر موجب فشار روی همکاران‌تان می‌شود نباید آن عمل مستحبی را انجام دهید. ولی می‌توانید در حین حرکت نیز نماز خود مثل نماز شب را انجام دهید و رکوع و سجود آن را با اشاره سر به پایین به عنوان رکوع و پایین آوردن سر و قراردادن پیشنانی روی مُهری که به پیشنانی نزدیک می‌کنید، سجده را انجام دهید. اگر هر ۱۱ رکعت برایتان مقدور نیست، قسمت شفع و وتر را انجام دهید. موفق باشید  

32762
متن پرسش

سلام: بنده استعداد تحصیلی خیلی عالی داشتم منتها راه رو درست تشخیص ندادم عین همه دوستام تجربی خواندم و تا سال کنکور رتبه ممتاز بودم اما به دلیل دور شدن از خدا دیگه نتونستم درس بخونم و تا چند سال درگیر بازی های دنیا بودم، بالاجبار برای فرار از سربازی ی رشته ای در دانشگاه خوندم ک علاقه نداشتم. با مطالعات بعضا جانبی تازه فهمیدم چقدر دچار انحطاط و غفلت شدم و مدرنیته که تجسم نفس اماره است چقدر منو بلعیده. آیا راه بازگشتی هست؟ من فهمیدم که وظیفه ام برای تمدن سازی و کار برای امام زمان اشتغال در حوزه است اما مشکل نداشتن شغل بهم فشار میاره از ارگان های نظامی جذب بشم چکار کنم؟ آیا کار علمی کردن با اشتغال در اداره قابل حمع هست؟ اگه جذب این نهاد بشم راحت‌تر میتونم ازدواج کنم. اما می‌ترسم عاقبت بخیر نشم که وظیفه اصلی ام رو انجام ندادم و درگیر کارمندی شدم. تو رو خدا راهنمایی کنید. خیلی کلافه ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام آمده است تا ما در دنیا زندگی کنیم نه آن‌که به اسم اسلام و کسب معارف اسلامی، زندگی را ترک کنیم. با توجه به این امر به خوبی می‌توانید وارد شغلی شرافتمندانه بشوید و در کنار آن معارف الهی و حضور در انقلاب اسلامی را دنبال فرمایید. پیشنهاد ما دنبال‌کردن سیر مطالعاتی موجود در سایت «لُبّ المیزان» است. موفق باشید

32723
متن پرسش

سلام: من دختر ٢٩ ساله‌ای هستم که دغدغه‌های اجتماعی مختلفی دارم. به عنوان مثال از ماه رمضان ۳ سال پیش تاکنون مساله محیط‌ زیست ‌و دینداری و ارتباط خیلی نزدیک اینها و غفلت خیلی زیاد ما توجهم رو جلب کرده، و در حد توان در مسیر تغییر سبک زندگی خودم و آگاه‌سازی و فرهنگسازی این موضوع تلاش می‌کنم. این روزها اما مساله‌ی زنان که همیشه گوشه‌ی ذهنم بوده، خیلی برام جدی‌تر شده. مخصوصا اینکه در شرف ازدواج هستم، و بعد از حدود ۱۰ سال که خواستگاران زیادی داشتم، حدود ۳ ماه هست که با یکی از خواستگارانم تا حد زیادی پیش رفته‌ایم و در شرف ازدواج هستیم، و خدا رو شکر از جنبه‌های دینی و اخلاقی و خانوادگی کفویت زیادی داریم و عشق و احساس زیادی هم بینمان شکل گرفته. در این سالها از فعالین مسائل زنان زیاد شنیده بودم که بخاطر ضعف قوانین ایران در برخورد با زنان و بطور خاص در زندگی مشترک و ظلم‌ها و آسیب‌هایی که در مسیرهای قانونی به زنان میشه، شروط ضمن عقد رو جدی بگیرید و ۶ شرط، حق طلاق، حق مسکن، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور و حق حضانت رو حتما به عنوان وکالت در ابتدای ازدواج بگیرید. و من هم بعد از مدتی آشنایی، موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم، و در ابتدا ایشون پذیرفتن، اما الان احساس خوبی به این موضوع ندارن و کمی دچار تردید و نگرانی شدن. ضمن اینکه گرفتن این حقوق، «مهریه» رو هم تحت‌الشعاع قرار میده. شاید حداقل ۳ هفته‌ای میشه که دارم راجع به این موضوعات تحقیق و پرس و جو و تفکر و مطالعه می‌کنم، و متاسفانه هنوز درمانده‌ام. نه متوجه فلسفه‌ی مهریه می‌شوم، و نه این‌همه آزار زنان توسط برخی از مردان رو قابل چشمپوشی میدونم. دوست دارم واقعا نگاه درستی به این مسائل داشته باشم و مطمئن و خوب جلو برم و حتی بتونم الگو باشم برای دیگران و فرهنگسازی کنیم در این زمینه هم، اما فعلا توی کار خودمون موندیم. نمی‌فهمم اگر مهریه صرفا یه هدیه هست، چرا این‌همه عندالمطالبه داره و حتی قبل از تقسیم ارث از مال جدا میشه؟! حتی چرا این هدیه یک طرفه هست و فقط برای زن هست؟! آیا ربطی به بکارت زن و رابطه‌ی جنسی داره که موقع عقد و دوشیزگی اگر کسی بخواد جدا بشه نصف میشه؟ آیا این درسته که برخی میگن یه پشتوانه‌ی اقتصادی هست برای زن به جبران نصف بودن ارث و حتی اینکه در زمان بارداری و بچه‌داری زن نمیتونه مثل مرد کار اقتصادی انجام بده؟ اصلا کی باید میزان مهریه رو مشخص کنه؟ درسته که دختر و پسر خودشون راجع بهش صحبت کنن (چون برای من حس خوبی نداره که بخوام مبلغی مشخص کنم)؟ چرا در روایتی گفته شده زن نیکو کسی هست که مهریه‌اش کمتر باشه؟ مهریه‌ی حضرت زهرا به زمان ما گویا چیزی در حدود ۲۵ سکه بوده، که حدود ۳۰۰ میلیون میشه. اینکه میگن عُرف اون رو مشخص میکنه واقعا یعنی چی؟! چون الان عرف خانواده‌ی ما حدود ۲-۳ میلیارد هست (بین ۲۰۰-۳۰۰ تا سکه). و نگاهشون اینه که اگر روزی زن مجبور به جدایی شد، بتونه زندگیش رو خودش اداره کنه و نخواد دست از پا درازتر برگرده خونه‌ی پدرش. یا حتی بخاطر قانون جدید مهریه و اینکه شاید در عمل سالیانه یک یا دو سکه پرداخت میشه، خیلیا دیگه اون رو بی‌ارزش میدونن و اصرار دارن که اگر پسر ملکی داره، میتونه یه بخشیش رو به نام همسرش کنه به عنوان مهریه. الان جوری سردرگم شدم که نه میدونم تکلیفم با مهریه چیه و‌ نه با شروط ضمن عقد که خانواده‌ها هم تقریبا حس خوبی بهش ندارن و همه میگن این صحبتا رو ابتدای ازدواج نکنید، درحالیکه در همین ابتدای ازدواج تمامی حقوق اولیه‌ی زن ازش گرفته‌ میشه و با حرف نزدن راجع بهش هم چیزی تغییر نمیکنه. دوست ندارم عشق و احساس خوبمون رو در ابتدای مسیر خراب کنیم، اما میخوام تکلیفم رو با زن بودنم و امنیت و عدالت و آرامش و آسایش خودم و همسر آیندم بدونم و تصمیمی بگیریم که به نفع همه باشه. واقعا ممنون میشم که راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار پیچیده و بغرنج است از آن جهت که ازدواج‌های ما در سه حوزه فرهنگی گیر افتاده است. یکی در حوزه فرهنگیِ صدر اسلام با شرایط خاصی که زنان در آن فرهنگ داشته‌اند و دیگر در حوزه فرهنگی خودمان و شرایطی که زنان در دل فرهنگ ایرانی و سنت ایرانی دارند و سوم در حوزه فرهنگیِ جهان جدید که ما از آن جدا نیستیم. و همین امر موجب اختلال در امر ازدواج شده است و همین‌طور که متوجه شده‌اید با بعضی از این شروط ضمن عقد که بیشتر مربوط به این جهان و شرایط امروزین زنان و مردان نیست، کار مشکل و مشکل‌تر شده است و حرف در این مورد بسیار است. بخواهیم و نخواهیم هیچکدام از این شروط ضمن عقد، نه نقشی در استحکام خانواده دارند و نه نقشی در آن‌که اگر زوجین نتوانند با همدیگر زندگی کنند، مانع جدایی می‌شود. از این جهت به نظر می‌آید نگاهِ واقع‌بینانه آن است که همان صفای اولیه را بدون این نوع شرط‌های با بند و وصل و بدون مهریه‌های سنگین حفظ کنیم و هنرِ طرفین آن باشد که تلاش کنند معنای زندگی با همدیگر را درک نمایند و نیازشان نسبت به همدیگر را که هرکدام می‌توانند نقش مکملّی داشته باشند؛ فهم کنند. عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شده است. موفق باشید

32692
متن پرسش

جناب استاد سلام علیکم: ارادتمندیم. سایه اتان مستدام. طی چند سال اخیر مدام در وجودم در کش و قوسم از اینکه چرا شغلی دارم که هنوز مزدورم و کارمند و نتوانستم نجات پیدا کنم. یکبار هم تلاش کردم از این وضعیت شغلی خارج بشم اما وضعیت اقتصادی اجازه نداد. الان تو وضعیتی هستم که از آینده ای که میخوام باهاش مواجه بشم ترس دارم. می‌ترسم نکنه تا آخر کارمند بمونم و مزدور این و آن. لحظه و ساعتی نیست که بهش فکر نکنم. اما انگار توان جدا شدن ندارم. انگار به این جای ظاهرا گرم و نرم عادت کردم. (هر چند قطعا آن را نپذیرفتم و ازش متنفرم) انگار راهی به جدا شدن از این وضعیت نمی‌بینم که بخوام پشت پا بزنم به این سکون و انجماد خودم. گاهی فکر می‌کنم در این مدت شاید خدا موقعیتی قرار داده بود و من استفاده نکردم. اما چیزی بذهنم نمیرسه. گاهی میگم «آقا جان تا وقتی چسبیدی به کارمندی و کارگری، فرد موثری برای این انقلاب و جامعه نیستی. چون زوری نداری. به هیچ دردی نمیخوری» و یاس من رو فرا میگیره. استاد راه برون رفتم از این شرایط چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید خوب است به این نکته فکر کنید که حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمودند هرکس هرجا که هست سعی کند به بهترین شکل وظیفه خود را انجام دهد تا مورد رضایت الهی قرار گیرد. موفق باشید

32575
متن پرسش

سلام و ادب و اوقات به خیر: خانم هایی که مشغول تحصیل هستند، آیا باید از تقاضا و دریافت هزینه از والدین خود خجالت بکشند؟ یعنی این احساس شرم  و گاهی عذاب وجدان که در مقابل والدین  برای دریافت هزینه ای دارد حق است و الهی یا آزار شیطان است؟ آیا حال که وظیفه داشتن درآمد را ندارد باید تمرکز کامل خود را روی معارف و دروس خود بگذارد و یا یافتن و تلاش برای پیدا کردن شغل و درآمد مستقل را جزء اهداف خود قرار دهد؟ یا آینده خود را به خدا بسپارد و وظیفه علمی طلبگی خود را به درستی انجام دهد؟ درآمد مستقل داشتن برای خانم ها چه جایگاهی دارد؟ گاهی حس می‌کنم باید سریع تر وارد فضای کسب درآمد شد و گاهی به این معارف نگاه می‌کنم و دو روزه دنیا. راهنمایی راهگشای بفرمایید ممنون می‌شویم. اصلا باید به پس انداز فکر کرد و یا با همان انفاق ها و قرض های کوچک راه آینده را گشود و تامین کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این‌که در شرایط خود باید تقدیر الهی را احساس کرد و چندان خود را گرفتار توهّمات ننمود؛ بحثی نیست و از این جهت نباید امثال جنابعالی دغدغه کسب درآمد داشته باشید. زیرا بالاخره خداوند چنین شرایطی را پیش آورده تا بهره لازم را از زندگی خود ببرید و خداوند کسی که در مسیر کسب علم قدم بگذارد نسبت به زندگیِ دنیایی‌اش تنهایش نخواهد گذارد و لذا جایی برای شرمندگی نسبت به وابسته بودن به درآمد والدین، نمی‌‌ماند این خداوند است که رزق افراد را بعضاً در سفره دیگران از جمله در سفره والدین‌شان قرار می‌دهد. آن‌ها باید شاکر باشند که محل رزق فرزندان‌شان شده‌اند و شما هم باید شاکر باشید که خداوند از طریق والدین که منّتی بر شما نمی‌گذارند، رزق‌تان را می‌رساند. با آرامش و شادی تمام همین نحوه حضور را باید درک کرد.آری! طبیعی است که بعضاً راه‌های رسیدن رزق، تنگ است و بعضاً گشوده، و این هیچ ربطی به ما ندارد. موفق باشید

32537
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم: سلام استاد خدا قوت. ممنونم از زمانی که میذارید من دانشجوی سال آخر روانشناسی هستم و قصد ورود به حوزه رو دارم اما در کم و کیف اون سردرگمم مسئله کلی اول: ۱. به صورت کلی ضرورت ورود به حوزه و رسالت و جایگاه حوزه کجاست؟ دنبال اون معنایی می‌گردم که جایی غیر از حوزه نمیشه پیدا کرد با توجه به سیستماتیک شدن حوزه (به معنای منفی اون) کند، غیر اجتماعی و دیر بازده بودن، و مشکلات معیشت و.... چیزی که من متوجه میشم حوزه به خودی خود موضوعیت نداره و این حوزه اصطلاحی حاصل یه سیر تطور تاریخی اجتماعی هست. پس اینطور نیست که خود این ساختار مشار الیه باشه. پس باید یه اتفاقی اونجا بیفته که جای دیگه نیست دنبال اون معنا هستم. مسئله کلی دوم: ۲. من قصد دارم در همین ایام ازدواج کنم. بر فرض اثبات لزوم ورود شخصی مثل من به حوزه، چطور باید وضعیت معیشت ازدواج و حوزه در سال های ابتدایی (با فرض لزوم ازدواج) رو مدیریت و با هم جمع کنم؟ با توجه به نقش های ما در جامعه و انتظار جامعه از ما و... عده ای صرفا تمحض در درس رو لازم میدونن و عده ای کار در کنار تحصیل رو وظیفه طلاب. و عده ای معتقدند کار طلاب باید از جنس طلبگی و در مسیر طلبگی باشه حالا آیا جنس برخورد با رزق برای طلاب وضعیت خاصی داره؟ آیا این قضیه به نسبت روحیه، میزان اعتقاد به رزق، و یا هر فاکتور دیگه ای نسبیه؟ در آخر وظیفه من چی هست؟ و چطور باید بفهمم؟ ۳. در آخر با توجه به این که به نسبت عامه طلاب سن ما دانشگاهی ها بالاتره و از جهاتی برتری و از جهاتی ضعف داریم راه خلصی رو پیشنهاد می‌کنید که فرد با توجه به شرایط فردی و... دروس رو زودتر بخونه، ارتقایی، یا مثلا سیر حوزه را با ترفند هایی زودتر تموم کنه و بعدا تعمق رو زیر نظر اساتید با برنامه خودش پیش بره، یا هر کار دیگری که جبران عقب ماندگی زمانی ما باشه؟ در یکی از سوالات دیدم فرمودید حضرت آقا و شهید مطهری هم از همین ساختار پرورش یافتند چیزی که به ذهن بنده میرسه اینه که اولا ساختار حوزه ای که این حضرات و علمای سلف گذروندن تا حدود زیادی مثل الان نیست و لااقل بسط ید بسیار بیشتری داشتن دوما چیزی که به نظر میرسه این علما هم خودشون بودن که کار رو به جایی رسوندن و به قولی جزو استثنائات هستن. همون جمله معروف که اگر کسی میخواد به جایی برسه خودش باید یه کاری بکنه حوزه و دانشگاه چیزی به دست نمیده. خیلی لطف می کنید پیشاپیش ممنون از پاسختون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد معیشت، در زندگی طلبگی بخصوص در موقعیتی که جنابعالی می‌فرمایید؛ کارِ ساده‌ای نیست و بالاخره باید والدین تا حدّی کمک‌کار باشند. ۲. آری! باید خودتان از حوزه و بستری که فراهم شده، استفاده کنید و به همین جهت نیاز است که ابتکار عمل را خودتان به‌دست بگیرید. و این‌جا است که ارتقایی‌خواندن جا دارد. موفق باشید

32166
متن پرسش

به نام حق سلام آقا وقتتون بخیر: ببخشید که مزاحم می شم خوابی دیدم خیلی صبر کردم تا خودم متوجه بشم ولی نتونستم به نتیجه برسم بنده تو روستا زندگی می کنم یه کسب و کار کوچکی تو خونه دارم (جوجه کشی) پیش خودم فکر کردم که این کار من بی خوده وقتی خدا نفقه ی من رو به عهده ی همسرم گذاشته چرا باید تلاش بی خود بکنم و با دقت تو زندگی بقیه به این نتیجه رسیدم که روزی به تلاش زیاد ما بستگی نداره، همین ۲۷ متری که از خونه ی نیمه کاره مون آماده کردیم و با سه تا فرزند توش زندگی می کنیم و همین لباس و غذا روزی ماست وهر چقدر تلاش کنیم تا خدا نخواد نتیجه عوض نمی شه (این فکر من درسته؟) تصمیم گرفتم که این کارمو تعطیل کنم تا دل مشغولی که مزاحم سیر و سلوک باشه نداشته باشم. همون شب خواب دیدم جلوی یک پنجره یک مداح هست مداح به خاطر من دو بیت شعر برای امام حسین خوند و عده ای پیدا شدن و با شور عجیبی شروع به سینه زنی کردن شعرش خیلی عالی بود ولی حتی یک کلمه یادم نموند، دیدم قاشق قدیمی سفید رنگی جلوی پنجره پیدا شد و بهم الهام شد که این رو امام زمان برام فرستاده وقتی برش داشتم تبدیل به یه قاشق امروزی شد زیارتش می کردم دیدم یه روباه که مثل سگ ها رفتار می کنه و مال منه پیدا شد و می خواد قاشق رو ازم بگیره چیزی می انداختم دور می رفت دنبالش و دوباره برمی گشت و تلاش می کرد قاشق رو ازم بگیره من هم قاشق رو بغل کرده بودم که آب دهان اون بهش نخوره هم ازش می ترسیدم هم باهاش انس داشتم در تمام مدت هم یه آقایی کنارم نشسته بود و با لبخند نگاهم می کرد ولی صورتش رو نمی دیدم و اصلا متوجه حضورش کنارم نبودم بازم تو خواب روباه دیدم ولی این بار باهاش درگیر شدم و زخمی ام کرد اما آخرش من زدم و بی هوشش کردم حالا چیکار کنم آقا کارمو تعطیل کنم؟ کتاب مقالات رو تهیه کردم و شرحتون رو شروع کردم جلد اول کتاب خیلی آدم رو می ترسونه که نکنه بین راه گمراه بشم و به ضلالت بیفتم؟ بعد آقا اینکه در مقابل افکار شما تسلیم محض بودن ایراد داره؟ بعضی نظرات من با شما متفاوته ولی من به خودم میگم حتماً نظر استاد درسته حتی اگه با عقلم جور درنیاد هم می گم عقل من ناقصه سواد قرآن و روایت درست و حسابی هم که ندارم ولی میگم حتماً نظر شما مطابق قرآن و روایت هست، وقتی تو سوالات می بینم کسی با لحن توهین آمیز برای شما نوشته گریه ام می گیره ولی وقتی جواب متین و توأم با ادب و آرامش شما رو می بینم افتخار می کنم، اینکه کلاً تسلیم نظر و فکر و استنباط شما بودن درسته؟ ببخشید طولانی شد ولی دیگه از سردرگمی خسته شدم خواهش می کنم برام دعا کنید ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. البته مستحضرید که بنده علم تعبیر خواب ندارم ولی به نظر می‌آید بتوانید بین آن دو فعالیت یعنی فعالیت‌های اجتماعی و حضور در معارف و انقلاب اسلامی ذیل مقام معظم رهبری را با آن نوع فعالیت اقتصادی جمع کنید. مگر از توانایی‌های انسان این زمان غافلید؟ انسانی که به جهت روحیه توحیدی‌اش کاری او را از کاری باز نمی‌دارد. ۲. در هر حال باید در مواجهه با مباحث بنده و امثال بنده همواره عقل انسان در صحنه باشد و چه اشکال دارد که احساس کنید در مواردی نگاه‌تان با موضوعاتی که بنده مطرح کرده‌ام؛ متفاوت باشد، و همین امر موجب تفکر بیشتر و بیشتر می‌شود. موفق باشید

32107
متن پرسش

با سلام و خسته نباشيد سوالي در مورد امر ازدواج براي اينجانب پيش آمده و آن اينكه گاهي خواستگاري كه پيش مي آيد ايمان و اخلاق را داراست ولي به دلايلي از جمله ظاهر فرد، شغل فرد و گاهي حتي به دليلي كه بر خود شخص هم دقيقا معلوم نيست، فرد هيچگونه تمايلي براي ادامه در خود نمي يابد، به گونه اي كه حتي اصرار اطرافيان براي ادامه منجر به آشفتگي و به هم ريختگي مي شود. سوال بنده اين است كه اين بي تمايلي نشأت گرفته از قلب است يا وهم؟ آيا بايد بر آن صحه گذاشت، يا با هر فشاري كه شده به دليل وجود ملاك هاي اصيل مانند اخلاق و ايمان خود را به پاسخ مثبت وادار كرد؟ سوال دوم اينكه اساسا مجال دادن به وهم در امر ازدواج تا چه اندازه لازم و تا چه اندازه خطرناك است؟ متشكرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در برخورد اولیه، انسان از طرف یا خوشش بیاید و یا لااقل احساس کند می‌تواند با آن مأنوس باشد. ولی در مورد مسائل بعدی، همین‌که احساس شود می‌تواند زندگی ساده‌ای را برای شما فراهم کند کافی است. موفق باشید

31999
متن پرسش

🌺ســـــــــــــــــــلام مومن🌺 با عرض سلام ادب خدمت استاد گرامی: در خصوص سوال 31996 این کلاس پول سازی که ٨ جلسه رایگان انلاین داشت رو گوش داده بودم و بعد از مشورت با شما با توجه به راهنمایی شما که همیشه راه گشا بوده بنده از کلاس خارج شدم. استاد عزیز من سوالی از مدرس این کلاس پول سازی همان آقای نصیری پرسیدم و این بود که خدا در قرآن گفته به هر که بخواهیم رزق وسیع و به هر که بخواهیم رزق تنگ قرار می‌دهیم که ما به صلاح کار بندگان آگاهیم و بارها در قرآن تکرار شده، چطور شما میگین بعد سه ماه پول دار میشین این آیه چطور با حرفهای شما جمع میشه؟ جواب داد این بستگی به باور و تفکر خودت داره اگه فکر کنی تو دسته فقرایی خوب فقیر میشی اگه فکر و باور کنی تو دسته پولوارهایی پولدار میشی. ۱. این طرز تفکر که به من گفت آیا درسته ؟ شاید خدا پولداری رو برای بنده ای صلاح ندونه و اون بخواد ثروتمند بشه مثل دزدی که رزقش مشخصه ولی همان رزق و از راه خلاف بدست میاورد. ۲. استاد این متافیزیک چیه که اینقدر روش تاکید میکنه و کلید پول سازی میدونه آیا اصلا ریشه در علوم دینی داره؟ ۳. از اونجایی که من یقین دارم مفسری مثل شما که به خودشناسی و خداشناسی مسلطه و قرآن رو خوب می‌شناسد استاد گرامی چون کتاب جایگاه رزق در هستی رو خواندم و حرفهای این مدرس رو هم شنیدم می‌خواستم بدونم بهترین راه کار برای رهایی از فقر چیست؟ این رو میدونم که مثلا گناه بد اخلاقی روی فقر اثر داره البته منظور من فقر مالی هست این معارف اللهی که از اهل بیت رسیده بهترین روش یا روشها برای بی نیازی مالی و تامین نیازهای زندگی مثل خانه، خودرو، ازدواج بچه ها و. .. چیست؟ خیرین پولداری دیدم که هم وضع مالیشون خوبه هم با ایمان و خیر هستند راحت تر بگویم اگر بخواهیم از طریق دین و علوم خدا پولدار بشیم البته نه اینکه طمع و پول ورزی و پول دوستی بیافته به جونمون که اخرت و فراموش کنیم و زندگیمون بشه فقط پول و از درک معارف اللهی غافل بشیم چون هم با فقر هم با مال امتحان میشیم، در حدی که دستمون جلو کسی دراز نشه نیازهای خانواده رو بتونیم راحت فراهم کنیم، اینقدر داشته باشیم که دیگه دغدغه پول نداشته باشیم بتونیم تمرکز کنیم تو معارف اللهی و تو کمک و کار خیر هم بی نصیب نشیم چکار کنیم؟ آیا دین راهی گذاشته که از بیراهه نریم و مثل این کلاس پول سازی وهم و خیال نشه و ریشه داشته باشه؟ شما چه راهی پیشنهاد می‌کنید که هم رزق زیاد بشه هم برکت؟ ۵. واقعا تلاش کردم نون حلال ببرم سر سفره ولی دلم میخاد نیازهای خانواده و خودم رو هم فراهم کنم که پول میخواد. سعی کردم همیشه قناعت داشته باشم که این مدرس تو حرفاش می گفت اگه به کم قانع باشی تا آخر عمرت فقیری چرا صبح زود بری سر کار برای چندر غاز چرا نتونی مایحتاج خانوادت رو مهیا کنی و خجالت بکشی تو زندگی دنبال آب باریکه نباش، شغل دولتی آب باریکه است بدرد نمیخوره و... باید باورهاتون رو درست کنین البته روایت و حدیث چاشنیش می‌کرد مثل دو نوع رزق داریم رزقی که تو به دنبالشی مثل شغلت رزقی که به دنبال توست و من با متافیزیک رزق دوم رو بهت نشون میدم. یا می‌گفت خدا فقر رو دوست نداره خودتون فقر رو میخاین و .... استاد اصلا احساس کردم به عقایدم حمله شد احادیث درست ولی دیگر حرفاش این شد که جریان این کلاس پول سازی مدرن عصر حاضر رو براتون شرح دادم مسلما دغدغه هر سرپرست خانواده ای رفاه خانوادشه. البته باید خوش اخلاق باشه فقر علمی و معنویش و اصلاح کنه... همه قبول. راحت بگم دستورالعمل جامع برای رفع نیاز مالی و پولدار شدن حلال که دست به خیرم بشیم از دید اسلام چیه؟ خیلی این بحث رزق برام مهمه چون از کلاس پول سازی خارج شدم برادرم گفت ضرر می‌کنی نرو این ٣ ماه به قول آقای نصیری سرنوشت زندگیت عوض میشه ولی من خارج شدم چون هم میخوام راه درست رو پیدا کنم هم نیازهای خانواده رو از حلال تامین کنم هم فکرم آزاد بشه تا بیشتر بتونم دنبال معارف برم و الان که در ۴٣ سالگی هستم هم خانواده و بچه ها رو بدارم و تربیت کنم هم فکر آخرتم باشم و هم خودم رو تربیت کنم و خیر باشم. سرچ کردم، کتاب هست ذکر هست نماز هست و ... حالا نمیدونم واقعا از کجا شروع کنم چطور و به چه روشی امیدوارم راهنمایی کاملی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند است که رزق را مقدّر می‌کند و او خودش می‌داند چه کسی با «یبسط الرزق» و چه کسی با «یقدر الرزق» در بندگیِ خداوند می‌تواند حاضر باشد. عمده عرض بنده آن بود که پول و ثروت باید در إزای کار و فعالیت باشد، چه آن کار، کشاورزی و یا تجارت و یا معلمی و یا شغل کارمندی باشد، به همان معنایی که فرموده‌اند: رزق انسان باید از عرق جبین او و کدّ یمین او، یعنی تلاش‌هایش حاصل شده باشد و در این رابطه پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «مَنْ أَکَلَ مِنْ کَدِّ یَدِهِ حَلَالًا فُتِحَ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّهِ یَدْخُلُ مِنْ أَیِّهَا شَاء». هر کس از دست‌رنج حلال خویش معاش و هزینه خود را تأمین کند. درهای بهشت بر او گشوده ‌می‌شود تا از هر یک که خواست داخل گردد. موفق باشید

31996
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: در اینترنت و شبکه های مجازی تبلیغات زیادی در مورد کلاسهای پول سازی انجام شده و در سایتها پراست. اولش میگن ماه اول رایگان بعد میگن پولی و هزینه باید پرداخت بشه اینا به کنار استاد من کتاب جایگاه رزق در هستی رو خوندم سوالم این هست نظرتون در مورد شرکت در این جور کلاسها چیه؟ آیا درسته؟ آیا یه جور وهم خیال بافی ثروتمند شدن نیست که کاربر جذب کنن و شهریه بگیرن؟ نمونه شخصی بنام محمد بصیری که از بعضی حکمتهای نهج البلاغه و بعضی آیات و روایات همراه با سخن اشخاص مطرح خارجی مثل آنتونی رابینز ایجاد انگیزش میکنه و میگه از علم متافیزیک میتونم هر کی شرکت کنه بعد ٣ ماه پولدار بشه مدعی شده تنها نفر تو ایران هست که قوانین و راههای پولدارشدن رو بلده وعلم این کار رو بلده تا هر کی بره تو کلاسش ثروتمند بشه و از فقر نجات پیداکنه کلی فالور داره و کانالهای مختلف زده مثلا تو ١ ماه ٧ جلسه صحبت میکنه و جلسه ٨ میگه اگه رها کنید و وارد ماه دوم و سوم که پولی هست نشین خودتون فقیر بودن رو انتخاب کردین و از بزرگترین تصمیم زندگیتان دور میشین. خواستم اول نظرتون رو در مورد این جور کلاسها و این جور نفرات بنام پول سازی بدونم. دوم متافیزیک واقعا مفیده تو این جریان؟ من بعد ۵ سال شرکت تو کلاسهای معرفت النفس متوجه شدم هرجی خودسازی و خودشناسی کنیم و خدا رو بشناسیم حالمان بهتر میشه و از همه جوانب مفید است در رابطه با این جریان کلاسهای پول سازی نظرتون چیه؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره این نکته را در نظر داشته باشید که پولی که ما باید در نزد خود و در اختیار خود داشته باشیم باید حاصل فعالیت‌های منطقی و عقلانی باشد و این نوع وعده‌ها و پول‌دارشدن‌های وهمی، مسلّم ما را به زندگی آرام و راحتی که حاصل تلاش و زحمات منطقی و عاقلانه خود باشد؛ نمی‌رساند. موفق باشید

31862
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت خدمت شما: ۱. استاد من کارشناسی بهداشت دارم، تا به حال هم مصمم بودم که برای استخدامی آموزش و پرورش بخوانم و واقعا هم به شدت مطالعه می کردم البته به مدد الهی ولی نمی‌دانم به درست یا غلط متوجه تقدیری که برایم رقم زده شده است شدم از آن زمان دیگر هیچ میلی نه به مطالعه دروسم نه به هیچ چیز دیگری ندارم حتی با علاقه مندی تمام برای خدمت داوطلبانه می رفتم اما حالا هیچ میلی برای آن هم ندارم باید چکار کنم که از این حالت در بیایم و با این تقدیر کنار بیایم؟ اصلا نمی‌دانم شاید اشتباه متوجه شده باشم! ۲. حس می کنم باید در راستای خدمت و کمک به مردم به خصوص در حیطه سلامتی کاری انجام دهم، گاهی به ذهنم می رسد که برای استخدام آموزش و پرورش شرکت کنم گاهی به ذهنم می رسد که برای وزارت بهداشت بخوانم و گاهی به ذهنم می رسد که باید در صورت محیا شدن شرایط لیسانس به پزشکی شرکت کنم و در ادامه پزشکی مدرن را با طب سنتی ترکیب کنم (کاری مشابه کار حکیم ابوعلی سینا و شما در ذهنم هست و تنها چیزی که به ذهنم می رسد این راه است) و گاهی هم آشفته هستم و گاهی هم به همین بودن در خانه راضی می شوم! نظر شما چیست؟ کدام راه درست است؟ خواهش می کنم به خواندن جزوه ارجاع ندهید و مرا از سردرگمی در بیاورید. با تشکر از لطف شما. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مائیم و انتظار راهی که در مقابل ما همواره گشوده می‌شود و بدین لحاظ نباید از کوشش خود باز بمانیم و نباید هم یک راه را برای خود تعیین کنیم و لا غیر. بدین شعر حافظ که جناب ملاصدرا دائماً به خود متذکر می‌شدند فکر کنید که می‌فرماید: «گرچه وصالش نه به کوشش دهند / آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید

31857
متن پرسش

باسمه تبارک و تعالی سلام علیکم: طلبه جوانی هستم که چند سالی در حوزه نفس کشیده و رفت و آمد کردم. در این سالها به لطف خدا پایه های درسی را طی کرده و دروس سطح را به پایان رساندم. علاقه و ارادت شدیدی به امامین انقلاب سلام الله علیهما دارم و سالهاست که سیر مطالعاتی خود را بر محور منظومه فکری آن دو حکیم بصیر تنظیم کردم. علاقه زیادم به مطالعه و درس و تبلیغ باعث شده تا امروز و در سن ۳۲ سالگی علیرغم داشتن یک رزومه علمی پژوهشی و تبلیغی قابل توجه چون دستم از پول خالی است و دستاورد مالی نداشته و اولیات اقدام برای ازدواج در شرایط فعلی جامعه را ندارم خانواده (پدر و مادر) ضمن فاصله گرفتن از حوزه و نظام، به شدت و از سر خیرخواهی بر خروج بنده از حوزه و رفتن به خدمت سربازی و نهایتا ورود به یک شغل و حرفه برای کسب درآمد تاکید می کنند. از آن استاد عزیز تقاضامندم حقیر را در موارد زیر آگاه کرده و راهنمایی بفرمایید ۱. خروج از طلبگی مصداق گناه کبیره تعرب بعد الهجره است؟ ۲. چگونه والدینم را اقناع کنم که هم به هدف برسم هم ادب و احترام مراعات گردد و هم در طلبگی بمانم؟ ۳. برای امرار معاش طلابی که وضع زندگی شان از زهد نیز فراتر رفته و روی زهد را سفید کرده و در عین حال به کلاس و درس و بحث و تبلیغ علاقمند هستند چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ دعاگویم و محتاج دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با حوصله و خوشرویی مسیر طلبگی را حفظ کنید، بهتر است. ولی هیچ‌وقت خروج از طلبگی به معنای گناه نیست، چه رسد به گناه کبیره! تصور بنده آن است که خود خداوند آنچه رزق ما است به وقتش می‌رساند مشروط بر صداقت و تواضع. موفق باشید

31468
متن پرسش
سلام استاد من خیلی به راهنمایی تون نیاز دارم. خانمی ۲۸ ساله هستم و فارغ التحصیل رشته فیزیوتراپی. تقریبا ۵_۶ سالی هست که فضای فکریم عوض شده و کتب شما رو مطالعه کردم و مدتی در مجموعه ای کار تربیتی می‌کردم. از اون موقع نسبت به رشته تحصیلیم بی میل شدم و هرکاری می‌کنم توان و کشش روحی برای مطالعه کتب رشته تحصیلی خودم رو ندارم. فعلا بخاطر شرایط مالی (شوهرم سرباز هست) مجبور هستم کار کنم اما همش عذاب وجدان دارم از اینکه بخاطر درآمد دارم کار می‌کنم و نیت اصلیم خدمت نیست. از طرفی بخاطر عدم سعه صدر کافی و شرایط خلق و خویی که دارم مناسب کار تربیتی نیستم و می‌دونم تو اون حیطه هم موفق نمیشم. الان نزدیک به ۴ ساله که کلافه هستم و از این بلاتکلیفی دارم زجر می‌کشم. هرچی سعی می‌کنم خودم رو قانع کنم که من میتونم تو رشته فیزیوتراپی زمینه ساز تمدن اسلامی بشم و نقشی در ظهور داشته باشم اما باز موقع کار و مطالعه علمی روحم کشش نداره و خیلی زود خسته میشم. از اینکه وقتم داره به بطالت میگذره خیلی در عذابم. اما هرچی فکر می‌کنم نمیتونم برای خودم هدفی در نظر بگیرم و خودم رو در مسیرش قرار بدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها با حضور در جمع انسان‌ها، انسانیت خود را بسط می‌دهند. این‌که از طریق رشته فوق، راه انس و خدمت با مردم را وسیله نزدیکی بیشتر به خدا کنید امری که خداوند برایتان پیش آورده؛ به فال نیک بگیرید و در دل همین حضور، روحیه عمق‌دادن به انسانیت خود را رشد دهید. موفق باشید

31290
متن پرسش
سلام استاد: استاد ما یه مربی داشتیم که بهمون می‌گفت ببینید دارید «کار خودتون» رو برای رضای خدا انجام میدین یا «کارِ خدا» رو انجام میدین. از اون موقع من دائما اضطراب دارم و وسواس فکری که الان کار خدا چیه؟ تفاوتشم این میدونستن که عده ای همراه امام حسین نرفتن (کار خدا) و به عبادت مشغول شدن و کار فرهنگی (کار خودشون رو برای رضای خدا انجام دادن.) ایشون کارِ خدا رو هم تربیت و ارتباط گیری با افراد و القای معارفی مثل حقیقت نوری به اونها میدونستن. من الان مشغول تحصیل هستم و به خاطر دستور رهبر در بحث تحول علوم انسانی تغییر رشته هم دادم. اما نمیدونم آیا این درس خوندن هم فایده ای داره؟ یا لزوما باید با افراد ارتباط گیری کرد. چون وقت زیادی میبره خود این تحصیل.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شریعت الهی وظایفی را بر عهده ما گذاشته است چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی و ما چنانچه به حکم تبعیت از احکام الهی در بستر شریعت نبوی عمل بکنیم، عبودیت خود را در مقابل ربوبیت حضرت ربّ العالمین شکل داده‌ایم و این یعنی رسیدن به تقوا، از آن جهت که حضرت حق می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۲۱). موفق باشید  

31244
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: شما در مورد آن دسته از دخترانی که به سن تجرد تام رسیدن است و دیگر هرگز نمی تواند ازدواج کنند عرض کردید که چند سال در مورد این نوع تقدیر برای آنان فکر کردید اصطلاحی به نام «خانواده تقدیر» برای ایشان به کار بردید. ۱. ببخشید استاد منظورتان از این اصطلاح چیه؟ ۲. این نوع خانم ها به هر دلیلی در سن مناسب ازدواج نکردن و اکنون واکنش دیگران نسبت به آنها حس ترحم و متاسفانه گاهی تحقیر و تمسخر و توهین است. اما خودشان پذیرفتن که چنین باید زندگی کنند که در عین پاکدامنی تا آخر عمر از احساس خدادادی همسر بودن و مادر بودن محروم هستند. برخی از این دختران سر کار می‌روند و مشغله دارند ولی برخی دیگر شغلی ندارند و در خانه می مانند که شرایط آنان به مراتب سخت تر است. به هر حال این سوال پیش می‌آید که این خانم ها باید چیکار کنند تا از خود بیگانه نشوند و با این مقدر الهی به زیبایی کنار بیایند؟ از اینکه وقتتون را گرفتم عذر می‌خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با توجه به همین نکات، جزوات مربوط به «زن» که روی سایت هست در محضر خواهران محترم مطرح شد. خوب است که به آن جزوات رجوع فرمایید. موفق باشید

«حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و «زن و حضور تمدنی» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز ....»

31212
متن پرسش
سلام بر محبوبِ دلم: استاد بزرگوار در شهر ما فردی به عنوان مطالبه گری و دغدغه مندی متنی را در فضای مجازی مطرح کرد که بنده درصدد جواب دادن به این متن بر آمده ام. بنده با توجه به یادداشت شما تحت عنوان حیاء و حریم مطالبی را مطرح کرده ام. بنده هر دو متن را برای شما ارسال می کنم. لطف بفرمایید نظر دهید آیا این ادبیات بنده مناسبِ تاریخ و زمانه فعلی است یا نه؟ تشکر متن اول: سلام: «دوچرخه سواری بانوان در قادرآباد بلامانع است؟» در کنار جمعیت قابل توجهی از مردان علاقه‌مند به این رشته زنانی هم هستند که برای حفظ سلامت، تفریح و گذراندن اوقات فراغت پا به رکاب می‌شوند و از این طریق پرچم استقلال هویت و اعتماد به نفس خود را بالا نگه می‌دارند. متاسفانه زنان دوچرخه‌سوار در جامعه و بخصوص شهر ما با محدودیت و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و ناملایمات بسیاری را به جان می‌خرند تا شاید روزی برسد که بتوانند بدون هیچ تبعیضی در خیابان‌ها رکاب بزنند. بدون شک آن روز دور نیست اگر مردم و مسئولین «نگرش» خود را عوض کنند و به تغییرات مثبت تن دهند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متوجه فرمایش شما نمی‌شوم. هرچه هست آن‌جایی که بحث تبرّج و خودنمایی برای آن‌ها در میان باشد، باید خودشان مواظب باشند تا از ابعاد ظریف شخصیتی‌شان خارج نشوند و به همین جهت به اعتبار تبرّجی که بعضاً در بعضی موارد در دوچرخه‌سواری خانم‌ها پیش می‌آید بحث جایز نبودن این کار در میان است. به نظر بنده همان بحثی که تحت عنوان «حیا» در کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» مطرح است، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

30814
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما: طاعات و عباداتتون مقبول درگاه حق باشه ان شا الله. خانمی ۴۳ ساله هستم. به لطف خداوند و با تکیه بر هوش و استعداد های خدادادی در زمینه های هنری و دانش روانشناسی فکر می کنم که پس از رسیدگی به امور خانه و خانواده قادرم ان شا الله در زمان کم به درآمد فوق العاده زیاد و حتی میلیاردی برسم. و قصد دارم که اگر به چنین درآمدی رسیدم ۸۰ درصد آن را برای امور خیر و کمک مالی و فرهنگی به اسلام و مسلمین خرج کنم. حال سوال من این است که اگر رسیدن به این درآمد مستلزم این باشد که من با حجاب کامل اسلامی و خیلی سنگین و متین در کلیپهای پیج آموزشی خود دیده شوم، آیا انجام این کار مورد رضای خدا و امام زمان است یا صرف نظر کردن از آن خداپسندانه تر است؟ از راهنمایی و توجه شما بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال تلاش و کار عامل به ظهورآمدن استعدادهای نهفته انسانی است و هنر انسان در آن جا است که خود را در تعادل عدمِ افراط و تفریط نگه دارد تا کاری او را از کاری باز ندارد. در چنین فضایی اگر رعایت حجاب اسلامی بشود که مسلّم منحصر به چادر نیست؛ نباید اشکالی پیش آورد مگر آن‌که در نمایاندن خود و توانایی‌های خود ادعاهایی بشود که شأن انسانی انسان را تضییع نماید. موفق باشید

30510
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليكم استاد بزرگوار: با توجه به فرمايشات شما و ديگر اساتيد بزرگوار به اين نتيجه رسيده ام كه امروزه، زنان بايد براي تعالي جامعه قدم بردارند. با توجه به تجربه اي كه از حضور در جامعه دارم و خصوصا مشكلات جامعه زنان، راهكارهاي ارزشمند دين من جمله تعدد زوجات، متعه (در صورتي كه سبك زندگي زن نباشد و به دليل كوتاهي مسئولين و تامين نيازهاي مالي و به كررات نباشد)، قواميت مرد و ... در صورتي كه عاملان آن مردان هوسباز و متاثر از قاجار نباشند به نفع جامعه زنان است. تفكرات فمينيستي بيشترين آسيب را به جامعه زنان وارد كرده است چراكه مانع شناخت خود و طي كردن مسير زنانه زنان شده است. وليكن استاد بزرگوار دلسوزاني در مقام تبيين و تبليغ به شيوه اي اين قواعد فقهي را بيان مي كنند كه زنان از دين دلزده مي شوند. همانطور كه فرموديد در ابتداي انقلاب گاهي امر به معروف و نهي از منكر كردن هاي انقلابيون باعث طرد شدن افراد و پيوستن به جبهه مقابل مي شد. گاهي شاهد تحقير و توهين به زن از طرف اين بزرگواران در مقام تبيين احكام الهي هستم و بهانه شان هم مقابله با فمينيسم است. شما اين حد از قاطعيت و اين شيوه تبيين را با توجه به كثرت تعداد دختران لازم مي دانيد؟ از آنجايي كه به عنوان معلم نظام حقوق زن در اسلام قصد فعاليت دارم از شما خواهشمندم راهنمايي بفرماييد چگونه عمل كنم تا گرفتار افراط و تفريط نشوم و در كجا بايد قاطعيت داشت و در كجا بايد ملايمت و ملاطفت به خرج داد؟ چگونه از تعدد زوجات حضرت رسول صلوات الله عليه بگويم كه غيرت زنانه، در عدم پذيرش اين امور باعث كنار گذاشتن دين و زير سوال بردن دين و ديانت نشود؟ در نهايت چگونه عمل كنم كه انجام وظيفه كرده باشم؟ سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به نظر رهبر انقلاب توجه شود: در نظر حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای بنابر ادله‌ی معتبر دینی چند همسری مردان، مباح اما غیر مستحب است، اما از آنجا که مطابق دلایل قرآنی جواز آن مشروط به اطمینان از رعایت عدالت بین همسران شده است، بنابراین هر گاه از نظر عقلایی عدم تحقق رعایت عدالت بین همسران محتمل باشد، ازدواج مجدد شوهر جایز نیست. همچنین در نگاه کلان معظم‌له به خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در زندگی انسان و ضرورت شکل‌گیری خانواده و مراقبت و حفاظت از آن، عواملی در استحکام این بنیان الهی و شکل‌گیری آن مؤثر است از جمله: حفظ محبت و اعتماد متقابل زوجین، اصالت نقش مادری و تربیتی بانوان، پرهیز از راه یافتن نگاه مادی به خانواده و تجمل‌گرایی و رقابت‌های مادی خانواده‌ها، ترویج ازدواج آسان و نقش مهم و مؤثر والدین در آن، وظیفه دستگاه‌های حکومتی و رسانه‌ها در تسهیل امر ازدواج جوانان. بر این اساس از آنجا که در جامعه و کشور ما ازدواج مجدد مردان غالبا به ضرر استحکام خانواده و موجب تضعیف محبت زوجین و گاه فروپاشی خانواده است، نگاه معظم‌له به آن خوشبینانه و مثبت نیست و از این روست که این جمله در بیان ایشان تکرار شده است که: «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی» موفق باشید

30513
متن پرسش
بسمه تعالی: با عرض سلام: در مسئله زن مطالب شما را دنبال می کنم. استاد وقتی شنیدم در گروه های موسسه خود شما از تدریس خانمها ممانعت می‌شود دچار تناقض شدم. شما و بسیاری اساتید دیگر زنان را تشویق به حضور فعال در جامعه می‌کنید درحالی‌که به جرات می‌توانم بگویم بستر مناسب و انسانی برای حضور زن هنوز در جامعه ما شکل نگرفته. در تفسیر سوره زمر فرمودید زن مثلا شهردار غرفه حیا ندارد چگونه یک زن هم در جامعه باشد هم نباشد و در غرفه حیا هم حضور پیدا کند. سوال بعدی اینکه بسیاری چون حجاب دختران ورزشکار حجاب محسوب نمیشود مواضع رهبری را در تشویق ایشان درست نمیدانند.جوابی که بنده به خودم میدهم دقت نظر ایشان در پررنگ کردن همان حجاب حاقل هست تاروزی حداکثرش هم درست شود.نظر جنابعالی چیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ وجه بنده و رفقا معتقد نیستیم که زنان نباید تدریس کنند حتی برای آقایان. در سالگرد شهادت حاج قاسم ملاحظه فرمودید سلسله بحث‌هایی تحت عنوان «زینب‌های حاج قاسم» در مرکز «سُها» با مدیرت خواهران شکل گرفت که بسیار هم خوب بود. موفق باشید

30277
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: چند وقتی است من با همسرم بر سر درآمدش مشکل پیدا کرده ام. ده سالی به جهت کمک به رفاه خانواده اشتغال بکار پیدا کرده و تمام درآمدش را کمک به معیشت خانواده کرده ولیکن چند وقت است دیگر اجازه استفاده از درآمدش را نمی دهد. چون وضعمان خوب شده بحمد الهی. و من هم گفتم که حالا که درآمدش کمکی نمی کند و از طرفی مخالفت هم می‌کند دیگر به سرکار نرود و بالا سر بچه ها بماند ولی او مخالفت می‌کند. سوالم اینست که آیا این ظلم است اگر اجازه ندهم او به سرکار برود؟ چون او شخصیتی دارد که دوست دارد در اجتماع حاضر و اثر بخش باشد. و می گوید تو من را به‌جهت پول بوده که می خواستی بروم سرکار و از این بابت با من قهر کرده است. اگر راهنمایی بفرمایید متشکر می‌شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق آیه‌ی قرآن که می‌فرماید: «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ» (نساء/۳۲) آنچه را که مردان کسب می‌کنند از آن خودشان است و آنچه را که زنان کسب می‌کنند نیز از آن خودشان می‌باشد. منتها مرد در نسبت به خانواده‌ی خود تأمین لباس و مسکن و غذا را به عهده دارد و از این جهت نباید مرد به درآمد همسر خود چشم‌داشت داشته باشد مگر این‌که دوستانه به تفاهم رسیده باشند. البته زن خانواده وظایفی نسبت به همسر خود دارد که نباید از آن کوتاهی کند. موفق باشید

30226
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک تولد حضرت فاطمه زهرا (س) خدمت استاد. می بخشید که من از این سایت وارد می‌شوم. جز این قسمت دسترسی به جایی نبود که بتوانم ارتباط برقرار کنم. من ساکن آلمان هستم چندین سال هم هست که توسلات انجام دادم برای برگشت به ایران. توسلاتم به این جهت هست که شوهرم و پسر ۱۲ ساله من مرا همراهی نمی‌کنند برای برگشت. استاد چه راهی به من معرفی می‌کنند. اگر تنها بخواهم برگردم باید جدا بشوم. تحمل دوری پسرم خیلی مشکل هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در همان کشوری که هستید با حضوری معنوی فعالیت‌های خود را در فضای مجازی شکل نمی‌دهید؟ در آن حدّ که گویا در همه‌ی جهان هستید. پیشنهاد می‌شود سری به کانال مطالب ویژه@matalebevijeh بزنید.  یا گروه فرهنگی صبّار @sabbar_ir . موفق باشید

30130
متن پرسش
سلام خسته نباشید: یک سوال داشتم خدمت استاد من دختری هستم ۴۰ ساله نه بد حجابم نه زشتم نه خدای نکرده فرد مشکل دار تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدم درس خوندم پدرم جانباز. ولی سوالم اینه با این همه خصوصیات اصلا دیده نمیشم. برای ازدواج هر کسی میاد حرف میزنه میره. تنها ایرادشون اینکه دلت پاک خوبی لیاقت تو رو نداریم. پیش دعا نویس رفته خواهرم میگه تو همزاد داری نمیزاره ازدواج سر بگیره دعا داد هیچی نشد. من دیگه خسته شدم از تنهایی و این مشکلات یک راه چاره ای برام بزارین. خواهشن. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این پدیده را نباید ساده گرفت. گویا بنا بر آن است که مسئولیتی را در مسیر انقلاب و تعالی معارف به عهده‌ی چنین خواهرانی گذاشته شود. عرایضی در جزوه‌ی «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده_ی امروز» شده است. خوب است که به آن جزوه به آدرس زیر رجوع شود. موفق باشید

 http://lobolmizan.ir/leaflet/1719/

29960
متن پرسش
با سلام استاد: عذرمیخام ولی پیرامون بحث زن اینکه بالاترین جهاد زن خوب شوهرداری صحیح و بجا ولی آیا در جامعه ای که هنوز انتخاب همسر بیشتر توسط آقایان و خانواده هاشون هست و ملاکهای انتخاب دختر هنوز مادی هست آیا میشه از خانمی که آزادانه و با طیب خاطر همسر انتخاب نکرده توقع اطاعت از شوهر داشت، جایی از یک بزرگی شنیدم سخت ترین کار زن بودن است. استاد این دقیقا صحیحه متاسفانه به اسم اینکه زنان نباید حساس باشن لطافت زنان هم داره از دست میره
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به این فکر کرد که زنان از نظر تکوینی خداوند برای آن‌ها امکاناتی را قرار داده که تازه با اطاعت از همسران‌شان به ظهور می‌آیند و عملاً نتیجه‌ای که آن‌ها می‌خواهند به جهت حکومت عواطف زنان، پیش می‌آید. متأسفانه جهان مدرن در فضای «اراده‌ی معطوف به قدرت» به جای «اراده‌ی معطوف به حقیقت» نقش روحیه‌ی عاطفی زنان را به حاشیه برده است و در این رابطه اتفاقاً توانایی آن‌ها کم شده است که سعی می‌کنند با به‌دست‌آرودنِ قدرت و ثروت، خود را تثبیت کنند. موفق باشید   

29694
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: بنده و جمعی از زنان طلبه که عمدتا تحصیلات دانشگاهی و حوزوی دارند قصد داریم یک سیر مطالعاتی زنان (در حد امکان تا جایی که اکثر نیازها و وظایف زنان در جامعه امروز را تبیین کند و پاسخ دهد) شروع کنیم. اگر امکانش هست یه سیر به ما معرفی کنید. ما تفسیر المیزان با رویکرد تربیتی استاد مهدی منصوری رو هم کار کرده ایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله سیر تربیتی استاد منصوری، سیر خوبی است. ۲. ابتدا باید جایگاه هستی‌شناسانه‌ی زنان را در افق قرآن دنبال بفرمایید که به نظر می‌آید کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» کمک می‌کند. ۳. پس از آن باید متوجه‌ی حضور تاریخی زن باشیم که جزوات «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و « زن و حضور تمدنی» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» إن‌شاءالله می‌تواند کمک کند. البته اگر بتوانید جزوات را به بحث بگذارید، در دل آن گفتگوها حقایق بهتر ظهور می‌کند. البته مطالبی تحت عنوان «گفتگو با خواهران در راستای تولد زن در این تاریخ» شده است که می‌توانید در کانال مطالب ویژه آن را دنبال نمایید. موفق باشید

 @matalebevijeh

29449
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد بنده یک مدت درگیر این شده بودم که یک زن در این زمان چگونه باید باشد؟ بررسی کردن یک سری کتابها، مقالات، فیلم، مستند، رمان های .pride and pregudice.moll flender و ... با این مطالعات فقط فکر کردم شاید با یک خودسازی همه جانبه بشود فهمید چکار باید کرد. شاید پی بردن به مفهوم از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر اما باز هم نمی دانستم باید چکار کنم و از کجا شروع کنم با یک سری جزوات شما و صوتهای «زن آنگونه که باید باشد» روبرو شدم نه تنها سر درگم تر شدم بلکه الان احساس می‌کنم اعتقاداتم سست تر شده، نا امید، ناراضی، نمی دانم و شاید این دوره گذاری که در آن به سر می‌بریم که نه اسلامی هستیم نه سنتی و نه مدرن مسایل را بغرنج تر کرده. بنده به آن تمدن نوین به آن افق روشن، به اراده خدا که بر پیروزی این حرکت هست امیدوار هستم ولی الان چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوات «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و «زن_دیندار_در_نسبتی_جدید_با_عالم و آدم» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» که روی سایت هست، سعی شده متذکر این امر باشیم که زن در این تاریخ در کجا باید خود را احساس کند تا گرفتار بحران هویت نشود. موفق باشید    

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!