بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انتخابات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31065
متن پرسش
سلام: از این به بعد رفتار ما با دوستان یا اقوام که رای ندادند و معتقدند نظام کنونی فاسد است چگونه باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ما فرموده‌اند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» لذا باید بزرگوارانه با خطای چنین انسان‌هایی که مغرض نیستند ولی جاهل هستند، برخورد کرد تا با دیدن سجایای اخلاقی شما شرمنده شوند. موفق باشید

31061
متن پرسش
سلام: اینکه در لیست شواری شهر ما کسانی رو قرار بدیم که اولا چندان متعهد و انقلالی نیستن ولی رای زیادی دارن و البته بعضی از انقلابی ها روی اینا نفوذ دارن (یعنی اگه بعد از انتخاب شدن کاری از اینا بخوان انجام میدن). با توجه به مقبولیت کم در کاندیدای انقلابی آیا اگه اینا رو در لیست خودمون قرار بدیم تضادی با انقلابی بودن ما داره؟ البته به عنوان یک لیست انقلابی اعلامشون می‌کنیم مثلا از ۵ نفر ۳ تا متعهد می‌زاریم و ۲ تا از این کاندیدایی که متعهد نیستن ولی روشون نفوذ داریم و رای آور هم هستن. خیلی از بچه ها به من ایراد میگیرن که ما باید ۵ تا متعهد بزاریم هر چند رای نیارن مهم نیست. ولی من میگم برای تاثیر گذاری روی جامعه با توجه به کم بودن رای انقلابی ها باید روی اونا هم سرمایه گزاری کرد و ازشون به نفع جبهه انقلاب بازی گرفت. به نظر شما این کار با انقلابی بودن تضاد داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است. ولی بالاخره شخصیت خود انسان اگر منوّر به معارف اسلامی و تعهدات انقلابی باشد، بهتر می‌تواند تصمیم بگیرد. موفق باشید

31054
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: اگر در مورد انتخاب فرد اصلح در ریاست جمهوری به جمع بندی رسیدین بفرمایید تا ما هم استفاده کنیم. بعضی افراد هستند که واقعا دست و دل من برای رای دادن به اونها نمیره. البته نظر شما را بر انتخاب و علاقه خودم ترجیح می دهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

31059
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد جانم با اینکه من می دانستم دکتر جلیلی عزیز، برنامه و انگیزه های لازم رو دارند، منتهی حسم می‌گفت که هنوز جامعه ما، حتی طبقه حزب الهی، آمادگی ریاست جمهوری امثال جلیلی رو ندارند، فلذا تصمیم رأی دادن به آقای رئیسی بود چون انگار موعد، موعد تبلور گفتمان انقلاب اسلامی با این شخص است. اما هنگامی که آقای جلیلی انصراف دادن، دلم گرفت! انگار خبر شهادتش رو بهم دادن! و حتما ایشون با قربانی کردن اهداف و آرمانهاشون در جهت تحقق آرمانهای بزرگتر، به مقام شهادت هم دست یافتند. استاد جان نظر شما چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در انتخاب بزرگ ایشان بود که حاکی از خلوص و تقوا و زمان‌شناسیِ ایشان به حساب می‌‌آید و در همین رابطه بنده عرایضی ذیل بیانیه‌ی جناب آقای جلیلی داشتم که عینا خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

بسمه تغالی
آری! فرزندان انقلاب هرگز به خود و نمایش‌دادن خود فکر نمی‌کنند. چه کسی از چنین تصمیم بزرگی می‌تواند غافل باشد؟ خدا می‌داند این مرد بزرگ هزاربرابرِ آن‌که پایش را در جبهه حق مقابل باطل از دست داد، در این صحنه بزرگ مقابل با خود، خود را فدای انقلاب کرد تا معلوم شود فرزندان انقلاب چه کسانی‌اند و انقلاب، تنها و تنها با چه کسانی ادامه می‌یابد. دیدید که تنها یک حاج قاسم نداریم، هزاران حاج قاسم سلیمانی توسط مکتب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پروریده شده‌اند تا هرگاه میدانی برای ظهورشان باشد، خود را در آن میدان فدای حقیقت انقلاب اسلامی بنمایند که تنها آینه حقیقتِ آن دوران است. خوشا به حال سعید جلیلی‌ها و خوشا به حال آن‌هایی که تصمیم گرفته بودند به او رأی دهند و حال، حاضرند تسلیم آن چیزی شوند که آن مرد بزرگ تسلیم آن شد.
فراموش نکنیم که جناب آقای دکتر جلیلی خود به خود نه‌تنها دارای وزنه رأی آوری زیادی بودند که قابل مقایسه با سایر نامزدهایی که منصرف شدند، نیست. عده زیادی از افراد نیز تعلق خاطر زیادی به ایشان داشتند و ایشان خود را وامدارِ آن افراد می‌دانستند و از همه مهم‌تر به خوبی معلوم بود که برای ریاست جمهوری برنامه‌هایی اساسی و زنده و فعّال داشتند و با این‌همه حاضر شدند این‌چنین عمل کنند در آن حدّ که می‌توان گفت کار بزرگ ایشان از بزرگی انتخابات سال ۱۴۰۰ کمتر نبود. 
طاهرزاده 

31056
متن پرسش
سلام استاد: مدتی هست مشتاق نوشتن برای انتخابات بودم. هنوز هم حس می‌کنم برای نوشتن زود است اما با احوالی که پس انصراف دکتر جلیلی اون هم بعد دیدار با اهالی بهیار صنعت داشت، بر من گذشت تصمیم گرفتم بنویسم و همچنان در انتظار بسر برم. پس از سخنرانی رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس شوک تصمیم شورای نگهبان برای من انتظار فراهم شدن وقت دیگری در این ۲۸ خرداد پیش کشیده شد. اینکه اگر ما آماده ورود به صحنه جدیدی هستیم و ورق دیگری از تاریخ بناست در افق قدسی حضرت حاج قاسمم رقم بخورد پس ماجرای سیاست و اولا ماجرای انتخابات هامان باید مفهوم نویی را پیش آرد. تا به امروز همواره گمان می‌کردم باید در درونم رقابت را میان جلیلی و رییسی را حفظ کنم. مگر انتخابات بدون رقابت معنا دارد نهایتا صحنه نو مفهوم تازه ای از رقابت را باید به ما بفهماناند. تا آنجا که توانستم در درون خودم به اختلافهای میان این دو دامن زدم تا این دو را حقا دو ببینم و به انتظار بنشینم و البته جبهه ی حزب الله و آن بنیان وجودی که این دو در آن شکل می‌گیرد از سنخ نور انقلاب خمینی است. می ماند ماجرای ما و وضع توسعه نیافتگی که در این عرصه گاه و بی گاه خودش را در پیش چشمان ما جلو می اندازد. سودای اینکه همگانی که در این صحنه حاضرند زیر چتر نور وجودی حضرت روح الله در این رقابت نو حاضر می توانستند باشند، آرزوی دوری است که هیچ وقت از آن نتوانستم در این یکی دو هفته دل بکنم. براستی اگر پس فردا رخ می داد اصلاح طلبانِ ما چگونه بودند؟ بگذارید کمی برایتان خاطره بازی کنم از جنس آرزوهای دور و دراز و تمناهای محال. روزگاری که شورای نگهبانِ تقدیرِ زمانه ی آینده ی قدسی ممکن، برای فرداهامان در پیش چشمانش، طیف متکثری از جوانانِ پیری را می‌دید که جملگی چشمانشان، همیشه در برابر نام و یاد حاج‌ قاسم به اشک در می آید و بغض جانشان را فرا می‌گرفت. اما یا من در دل این احوال طویل گم کرده ره به مقصودم یا وقت آن نرسیده است انتظار به امروز که رسید شوک تازه ای رخ داد اصلا دست خدا جبهه حزب الله را از رقابت خالی کرد. براستی ماجرا از چه قرار است. این لیله القدر قرار است چه‌ را نمایش بگذارد؟ بابت طولانی بودن کلامم شرمنده ام. من حتی فرض اینکه همه ماجرایی که برایتان چیدم جز خواب و خیال خالی از تفکر نیست را از خودم دور نکرده ام.
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب در نوعی پرسش‌گری که نظر به افقی است تا آینده به سوی ما آید، می‌پرسید ماجرا از چه قرار است که «اصلا دست خدا جبهه حزب الله را از رقابت خالی کرد». به نظر بنده آنچه در این لیلة القدر بنا است به نمایش آید، نظر به آینه‌ای است که نسبت ما را با مقام معظم رهبری معنای دیگری می‌بخشد. آقای دکتر جلیلی میدان رقابت با آقای رئیسی را تبدیل کردند به میدانی که ما هرچه بیشتر حضور رهبری را در این تاریخ بنگریم.

راهی را گشودند که در نوعی از انتخاب قرار می‌گیریم ولی نه انتخاب بین دو رقیب که یکی با نفی دیگری، خود را اثبات کند؛ بلکه انتخابی که بستر حضور در صحنه‌ای است که عملاً با رهبری بیعت می‌شود از نوع بیعتی که با مولایمان در غدیر انجام دادیم.

ملاحظه کردید که در غدیر از یک طرف انتصابی الهی انجام شد، تا مدیریت جهان اسلام توسط انسانی قدسی شکل بگیرد، ولی از طرف دیگر پیامبر خدا «صلوات الله‌علیه‌و‌آله» مردم را تشویق کردند تا در همان مکان با علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» بیعت کنند. راستی! اگر انتصاب از طرف خداوند بود، چرا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نفرمودند این حکم خدا است و باید همه بپذیرند؟ جایگاه این بیعت، جز آن است که باید در عین بستری قدسی، جمهور، خود را و انتخاب خود را به میان آورد؟ این‌جا رقابت بین دو جریان نبود، بلکه اختیار و انتخابی بود برای پذیرفتن و نپذیرفتنِ آنچه خداوند مقرر کرده بود. آیا ما نیز در شرایطی در حال قرارگرفتن هستیم از جنس انتخاب و بیعتی که نسبت خود را با نظام مقدس اسلامی باید معلوم کنیم؟ و در این انتخابات مخیر به چنین موضع‌گیری هستیم؟ بیعتی از جنس بیعتی که در غدیر واقع شد و نه بیعتی که خلفای عثمانی بر مردم تحمیل کردند؟ آیا اگر دموکراسی، عبور از آن نوع دیکتاتوری بود که به نام بیعت بر مسلمانان تحمیل کردند، ما دوباره به آن بیعت برگشته‌ایم؟ و یا با نظر به ضعف‌های دموکراسی، قدمی جلوتر آمده‌ایم تا در عین نقش‌آفرینیِ جمهورِ مردمان، از صحنه رقابت مطرح در دموکراسی نیز قدمی جلوتر بیاییم؟ و در انتخاباتی قرار بگیریم که بیعتی باشد با راهی که نظام اسلامی مقابل ما گشوده است؟ و ما هنوز در طلوع و تولد این راه هستیم، با همه ابهاماتی که دارد. مثل آن روز که با روبه‌روشدن با ولایت فقیه، هزاران ابهام برایمان پیش آمد که نکند ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری است و سپس معلوم شد تاریخ دیگری است که انسان‌ها در عین انتخابی آزاد، اسیر سکولاریسم جهان مدرن نباشد. موفق باشید

31053
متن پرسش
با عرض سلام: بنده از ابتدا با این مسئله که جناب رئیسی در عین ریاست قوه کاندیدا باشند مشکل داشتم و به نظرم عادلانه تر بود که ابتدا استعفا می‌دادند سپس وارد انتخابات می‌شدند. در طول تبلیغات و مناظرات چندان از ایشان برنامه ندیدم و نظرم از ابتدا بر جناب جلیلی بود اواخر به جناب زاکانی هم فکر می کردم که متاسفانه امروز هر دو عزیز انصراف دادند حال من ماندم و جناب قاضی زاده و جناب رضایی (اگر این دو هم انصراف ندهند و یکی نیست به منصرفان بگوید شما که قصد انصراف داشتید زودتر انصراف می دادید یا اصلا نمی آمدید که ۱. امکان مناظره دو به دو فراهم می‌شد و ۲. چند هفته ذهن ما را درگیر خود و اصلح یابی نمی کردید) به هر حال حضرتعالی بین قاضی زاده و رضایی کدام را تایید می فرمایید تا رای حقیر بدو تعلق گیرد و اگر هیچ کدام مورد تاییدتان نیست به رئیسی هم که تمایلی ندارم رای سفید بدهم به نظرتان اشکال ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

31051
متن پرسش
سلام: لطفا اسامی نامزدهای مورد نظر استاد را منتشر کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

31050
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خدا قوت. دلنوشته ای از یک جوان ایرانی و ان شاءلله مسلمان «چرا رأی نمی‌دهم» پیامبر اسلام (ص) به ما دو چراغ هدایت دادند یکی قرآن و دیگری اهل بیت، و ما در همه زمان ها می‌توانیم با رجوع به این راهنماها حق را از باطل و گوسفند را از گرگ در لباس گوسفند، تشخیص دهیم ان شاءلله. من تا قبل از احراز صلاحیت های شورای نگهبان قصد داشتم که در انتخابات شرکت کنم اما بعد از آن ظلمی که به مردم شد تصمیمم عوض شد و بعد از مناظره ها مطمئن شدم فرد شایسته ای در بین آنها برای ریاست جمهوری وجود ندارد. چند دلیل عمده برای این کار وجود دارد. اول اینکه در رفتار شورای نگهبان ظلم نابخشودنی اتفاق افتاد چون در گفتار حاکمان این نظام بیان می کنند که انتخابات پرشور و حداکثری را خواهان هستند اما در عمل خلاف آن را اثبات می ‌کنند و جالب اینجاست که تئوریسین های طراز اول حکومت اقدام شورای نگهبان را گامی رو به جلو تعریف می‌کنند و اظهار می کنند که درانتخابات‌های گذشته ما روش غربی را الگوی خود قرار می دادیم و با دو قطبی کردن انتخابات باعث توهین ها و تخریب های زیاد می شدیم اما اکنون با ترکیب تقریباً یک دست نامزدها این اتفاق نمی‌افتد و مردم آگاهانه برخورد می کنند از روی هیجان عمل نمی‌کنند و بیشتر به برنامه‌های نامزدها توجه دارند. متاسفانه برنامه این حکومت همیشه اینگونه بوده یعنی (حذف کردن بجای اصلاح کردن) درست است که توهین و تخریب ناشایست است اما حذف انسانها و افکار آنان هزاران برابر بدتر است. پس بهتر است بجای اینکار، نظارت بر حسن انجام برنامه های تبلیغاتی نامزدها رو تقویت کنند و مثلا قوانین سختگیرانه ای بگذارند که هر کس توهین و تخریب کرد باید جریمه سنگین (مالی و غیرمالی) پرداخت کنه و... این آقایان برخلاف آنچه تصور می کنند این تصمیم باعث ضربه خوردن شدید به حق انتخاب مردم شده است آیا اگر همه کاندیداها را اصلاح طلبان تشکیل می دادند این آقایان اظهار می‌کردند که این اقدام گامی رو به جلو است! اکثر این آقایان متاسفانه فقط از دید خود به مسائل نگاه می کنند و از آن تاسف بار تر اینکه خود را برتر و عاقل تر از مردم تصور می‌کنند. پس به احترام انتخابات آزاد رأی نمی‌دهم. دلیل دوم اینکه به گفته امام خمینی حفظ نظام از اوجب واجبات هست (واجب ترین واجبها) بنا بر همین فتوا حق انتخاب کردن را که خداوند به تک تک انسانها عطا فرموده را وظیفه تلقی می کنند و نه تنها رأی ندادن را بلکه رأی سفید را هم حرام اعلام می کنند (طبق استفتاء جدید از رهبر انقلاب) آن هم بعلت اینکه ممکن است باعث تضعیف نظام شود یعنی هرکس رأی ندهد مرتکب فعل حرام شده است. حاکمان این نظام می گویند که ما حکومت اسلام را اجرا می کنیم و الگوی ما پیامبر و سیره اهل بیت است اما به نظر می رسد اینها فقط جاهایی که به نفع خودشان هست را اسلامی عمل می کنند! مگر حضرت علی علیه السلام ۲۵ سال سکوت نکرد و حکومتی که حق خودش بود را به خاطر صلاح مردم واسلام نبخشید! هنگامی خلافت را قبول کرد که عموم مردم برای بیعت کردن با ایشان، اصرار ورزیدند و در خطبه ۳۳ نهج البلاغه می‌بینیم که حکومت نزد ایشان بسیار کم ازش یا بهتر است بگوییم بی ارزش است. عبد الله بن عباس مى‏‌گويد در «ذى قار» به امير المؤمنين (عليه السلام) وارد شدم او مشغول پينه زدن نعلين خود بود. از من سؤال كرد قيمت اين نعلين چقدر است عرض كردم قيمتى ندارد. فرمود: به خدا سوگند اين كفش نزد من از فرمانروايى بر شما محبوبتر است مگر آنكه حقى را بر پا سازم يا باطلى را بر اندازم. امام حسن (ع) هم به خاطر همان مصلحت مردم و اسلام حکومت را به معاویه داد و یا امام حسین (ع) سالها سکوت کرد تا اینکه هزاران نامه برایش فرستادند و حجت را برخود تمام دید. با این وجود که هم خود می‌دانست و هم اطرافیان به او بارها گفتند که به کوفیان اعتمادی نیست و ممکن است این راه برگشتی نداشته باشد و به تو خیانت کنن اما ایشان نظر مردم را ارجح دانستند و به گونه ای رفتار کردند که نمی‌شود رفتار گذشته انسانها را ملاک عمل امروز قرار دهیم و چون مردم از من خواستند آنها را اجابت می‌کنم با این وجود که همه گذشته آنان را می‌دانم. این رفتار اهل بیت نشان می دهد که حکومت برای آنان هیچ ارزشی نداشت بلکه مردم و اسلام ارزش بوده. اما حاکمان این نظام جمهوری اسلامی برای حفظ حکومت دست به هر کاری می زنند نتیجه می‌گیریم که اهل بیت در حکومت داری انتخاب مردم را بر هرچیزی ارجحیت می‌دادند چون حق انتخاب را خداوند متعال به ما انسان ها عطا کرده و به هیچ کس اجازه نداده که این حق را از مردم بگیرد و برای منافع خود یا هم گروهی های خود از آن سوء استفاده کند. ما در سیره اهل بیت بارها دیده‌ایم که آنها خود را هدایت گرمردم می‌دانستند و نه حاکم بر زندگی آنها. پس به احترام حق انتخاب، رای نمی‌دهم. دلیل سوم اینکه تعدادی از سران نظام گفته‌اند که انتخابات ۱۴۰۰ فرصتی برای کسانی است که در اول انقلاب نتوانستند در رفراندوم شرکت کنند پس هرکس در این انتخابات شرکت کند یعنی در رفراندوم شرکت کرده است و به جمهوری اسلامی رأی داده و من چون این نظام اسلامی را جعلی و دروغین می دانم رأی نمی‌دهم. چون در این چهل سال، کلمه اول یعنی نظام، بنام مردم گرفته نشده است و به عنوان حکومت ترجمه شده است و اسلام را نیز به نفع خود ترجمه و بیان می کنند و هر کس خلاف نظر آنها سخن بگوید یا رفتار کند اشتباه می دانند و دین اسلام را به نفع خود مصادره کرده‌اند نتیجه می گیریم که این نظام اسلامی جعلی است. پس به احترام نظام اسلامی حقیقی رأی نمی‌دهم. دلیل چهارم اینکه رأی دادن و رأی ندادن هر دو تاثیرگذار است و در این بازه تاریخی رأی ندادن باعث می شود که دولت بعدی (به احتمال زیاد آقای رییسی) حواسش را بیشتر جمع کند و به قول معروف هر کاری که دلش می‌خواهد نتواند انجام دهد چون می داند که پشتوانه مردمی ندارد پس با دقت بیشتری عمل می کند. در نهایت هر چه تعداد تحریم کنندگان انتخابات بیشتر باشد فشار بیشتری بر آنها وارد می شود و قدم های خود را شمرده تر بر می دارند حال آنکه ممکن است حکومت در میزان مشارکت هم دست ببرد و آمار آن را بالاتر از واقعیت اعلام کند اما همین اندازه که در بین خودشان بدانند که جایگاهشان در نزد عموم مردم بسیار کم شده است تاثیر خود را خواهد گذاشت و اینکه نوعی همبستگی در بین مردم ایجاد می شود و حس همراهی و همدلی در بین مردم تقویت می‌شود و نیز می فهمند که تعداد زیادی از مردم مانند آن ها فکر می کنند و احساس پشتگرمی می‌کنند و این دستاوردی بزرگ به حساب می آید. پس به احترام وحدت و همدلی رأی نمی‌دهم. دلیل پنجم و خیلی مهم اینکه حاکمان این نظام هرگونه رفتار با مخالفان و براندازان را بر خود حلال می دانند کشتن آنها را در زندان و خیابان، حتی اگر غیر مسلح باشند را گناه نمی دانند چون حفظ نظام از هر چیزی برایشان مهم تر است و رهبر را نائب بر حق امام زمان (عج) می دانند و هر چه او بگوید را بدون «تفکر انتقادی» قبول می کنند و بدتر آنکه وقتی از آنها می‌پرسی چگونه رهبر را نایب امام زمان می‌دانید می‌گویند درک این موضوع احتیاج به ایمان بسیار بالا دارد و شما که ایمانتان کم است نمی‌توانید درک کنید! و با این تفسیر دهان تمام منتقدین را می‌بندند و پرشسگری را در نطفه خفه می‌کنند. اما در صدر اسلام می‌بینیم که امام علی (ع) با براندازان خود یعنی خوارج چگونه برخورد کرد. آنها روزهای زیادی در منطقه نهروان اردو زده بودند و هر جا که می توانستند اعلام می کردند که علی گناه کرده و باید توبه کند و گرنه با او می‌جنگیم اما امام علی (ع) برای آنها پیک صلح و نصیحت می‌فرستاد. تا وقتی که آنان دستشان به خون بی گناه آلوده نشده بود امام با آنها به مهربانی و دلسوزی رفتار می‌کرد و حتی در روز جنگ باز هم به آنان فرصت برگشت داد اما حاکمان نظام جمهوری اسلامی هر گونه مخالفت را حتی در بین خودشان نمی‌توانند تحمل کنند و الان سال‌هاست تلاش می‌کنند کسانی که با تفکر آنها حتی کمی فاصله دارند را از سفره انقلاب کنار بگذارند و این رد صلاحیت های گسترده در چند سال اخیر موید همین تصمیم آنها است. پس به احترام سخن مخالف، رای نمی‌دهم. دلیل ششم اینکه سال هاست که موقع انتخابات در خیابانها و مراکز دانشگاهی کرسی آزاد اندیشی راه می اندازند (صرفا بصورت نمایشی) که بگویند در کشور ما مردم نه تنها در بیان، بلکه در اندیشیدن هم آزاد هستند. اما متاسفانه در عمل شاهد آن هستیم که اینان به گونه ای دیگر عمل می‌کنند چون وقتی رسانه های آنان را مشاهده می‌کنیم از تلویزیون گرفته تا مطبوعات، کتاب ها، رسانه ها اجتماعی، آموزش و پروش و... حتی یک صدای مخالف، که هم نظام و هم رهبری و انقلاب را قبول دارد نیست چه برسد به منتقد نظام... اگر راست می‌گویید در همه جا و در همه وقت کرسی آزد اندیشی راه بیندازید البته با تضمین حفظ جان و آبروی مردم! وقتی همه جا را گرفته اید و بسته اید سخن از آزاد اندیشی صد بار از فحش ناموس بدتر است. پس به احترام آزاد اندیشی رأی نمی‌دهم. دلیل هفتم: بعضی ها مثل آقای همتی (که در مناظره آخر گفت) به اشتباه فکر می کنند که سخن امام خمینی که گفته اند «حفظ نظام از اوجب واجبات است.» منظورش این بوده که نظام مساوی است با مردم، اما در سخنرانی های متعددی که از امام خمینی موجود هست می‌بینیم که ایشان خلاف این را ثابت می‌کنند مثلا وقتی که می‌گویند: حفظ جان مسلمان بالاتر از ساير چيزهاست. حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است. اين حرف های احمقانه‏ای است که از همين گروه ها القا می‏ شود که خوب، جاسوسی که خوب نيست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نيست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمين واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شراب خمر هم واجب است. "صحيفه امام ، جلد ۱۵ ، ص ۱۱۶" مشخص است منظورشان از اسلام کتب و سنت اسلام نیست چون که در این زمانه از بین رفتنی نیست. اما بدبختی اینجاست که منظورشان حکومت اسلامی (یا روح اسلام است که در نظام جمهوری اسلامی دمیده شده) است و واجب است برای حفظ آن دروغ بگوییم و شراب بخوریم. بدبختی بیشتر اینکه تنها و تنها ایشان و رهبر فعلی چون نایب امام زمان هستند می‌توانند تشخیص دهند که مصلحت اسلام و مسلمین چیست. و اینجاست که بدبختی اعظم نمایان می‌شود که متوجه می‌شویم منتقد رهبر بودن یعنی منتقد اسلام بودن یا مخالف رهبر، می‌شود مخالف اسلام، چون روح اسلام در سیطره وجودی ایشان است. یا جای دیگر گفته اند: «حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، يکجانبه لغو کند" صحيفه امام، جلد ۲۰، صص ۴۵۲- ۴۵۱" یعنی قوانین، بخصوص قانون اساسی تا وقتی ولی فقیه تشخیص دهد خوب است وگرنه لغو می‌کند آنهم یکجانبه و آن هم با مردم تحت حکومت خودش نه بیگانه... و این مخالف صریح قرآن مجید است که بارها توصیه می‌کند که ای مسلمانان به عهد خود وفا کنید وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا (آیه ۳۴ سوره اسرا) و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود. فَلَن یُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ. (سوره بقره ۸۰) خداوند هرگز پیمان شکنی نمی‌کند. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ. (سوره صف ۲ و ۳) اى کسانى که ایمان آورده اید چرا چیزى می‌گویید که انجام نمی‌دهید نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید. در هیچ جایی از سیره اهل یبت مثالی وجود ندارد که آنها به عهد خود وفا نکرده باشند. یا گفته اند: آن که مکتبی را مسخره می‌کند اسلام را مسخره می‌کند. اگر متعمّد باشد، مرتد فطری است، و زنش برایش حرام است، مالش هم باید به ورثه داده بشود، خودش هم باید مقتول باشد. "صحیفه امام خمینی ،جلد 14 ،صفحه 376" نعوذ باالله این چه اسلام بیچاره ای است که با یک مسخره کردن به خطر میفتد و مسخره کننده را مانند جنایتکار باید اعدام کرد!!! پس به احترام قرآن، اهل بیت (ع) و وفای به عهد رأی نمی‌دهم. پس برای اینان منظور از نظام، مردم نیست بلکه حکومت است. جالب است در خاطره ای که احمد خمینی تعریف می کند می‌گوید که پدرم وقتی مگسی وارد اتاق می شود حاضر نیست آن را اذیت کند بلکه آن را می گیرد و به بیرون می اندازد اما در مقابله با کسی که به نظر او مخالف اسلام هست شدیدترین برخورد را می کند. دلیل هشتم: درخواست های بسیار زیاد کنش گران سیاسی داخل کشور مثل زندانیان سیاسی، خانواده قربانیان تظاهرات های گذشته و... برای تحریم انتخابات. پس به احترام این افراد زجر کشیده در راه آزادی رأی نمی‌دهم. ناگفته نماند با تمام این توضیحات، من از مخالفان براندازی هستم و آزموده را آزمودن خطاست ما یکبار انقلاب کردیم و نتیجه آن را می‌بینیم که به ثمر ننشست. مردم سال ها است تلاش می‌کنند تا از درون حکومت، اصلاح های اساسی در راستای منافع مردم و اسلام راستین را رقم بزنند اما متاسفانه نظام ثابت کرد که اصلاح ناپذیر است. از طرفی مخالف تقلید کامل از غرب هم هستم چون بسیاری از رفتارهای آنان برخلاف روح معنوی انسانیست. البته باید از دست آوردهای آنان کمال استفاده را برد و با آنها رابطه ای متعادل و مطابق منافع مردم داشت. در انتها ممنون می‌شوم جناب طاهرزاده گرامی، نظرات مرا مو به مو نقد کنید تا ان شاءلله در مسیر انصاف قرار داشته باشد. چون از خداوند منان خواستم کمکم کند تا تصمیم درست را بگیرم و در ذهنم خطور کرد که به شما پیام بدم. خدایا همه مارا به راه راست هدایت فرما. و همینطور همه گمراهان وظالمین را هدایت کن، هدایت کن، هدایت کن و اگر هدایت نشدند آنها و تخمشان را از روی هستی برای همیشه نیست و نابود کن به برکت اسم اعظمت یا رب العالمین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث،‌بحث مفصلی است. عرایضی در کانال «ندای اندیشه» داشته‌ام که خوب است سری به آن کانال در این رابطه بزنید. https://eitaa.com/nedayeandishe/155 موفق باشید:

31040
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: ضمن تشکر از شما که با علم و حلم پاسخ سوالات ما رو می دهید. در پاسخ 31031 و 31032 مطالبی فرمودین و دلگرمی دادید، خدا حفظتان کند در این دوره انتخابات واقعا دلسرد شده بودم. کارهایی می کنند که واقعا ناامید کننده است. این وضع امنیتی که در کشور حاکم کرده اند و با هر نظر مخالف و انتقادی برخورد امنیتی می کنند این وضع مدیریت کشور و برخورد با مردم، این وضع معیشت مردم، و وضعیت قشر پایین و طبقه محروم جامعه در حکومتی که داعیه اسلامی دارد، ماها مسلمانیم، شیعه هستیم، رهبری چون سید علی داریم، علمدار حکومت دینی در دنیایی هستیم که بحث دین بحث درجه چندمی ست و تابع و فرع بحث های دیگه ست. چرا باید اوضاع اینطور باشه؟ اتفاقا سخنان احمدی نژاد رو که امیدواریم خدا هدایتش کنه رو هم شنیدم، که لابد در جریان هستید، بحثی که با عنوان جریان فاسد امنیتی مطرح کردن. واقعا در این دوره تصمیمم بر این بود که شرکت نکنم. البته خب یک رای که تاثیر و اهمیتی ندارد ولی برای شخص خودم تاثیر بسیار و اهمیت زیاد دارد که بالاخره در کدام سمت قرار می گیرم. این آیه رو خواندم و بسیار دلگرم و امیدوار شذم. ان شاء الله خداوند مشکلات و ایرادات ما رو برطرف کنه و ما هم در مسیر این لطف و اصلاح باشیم. «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» استاد عزیز خدا حفظتون کنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همین‌طور است که شیاطین بی‌کار نیستند، ولی «فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ» حضرت حق آنچه را که شیطان القاء کرده است را خنثی می‌نماید زیرا نظام اسلامی در کلّیتش مقابل نظام استکباری قرار دارد و همین امر موجب می‌شود تا به لطف الهی ما از مشکلاتی که نام بردید با سعه صدر نسبت به همدیگر عبور کنیم. موفق باشید

31043
متن پرسش
سلام و عرض ادب: حوصله گفتن از اینکه به واقع انتخابات در ایران آزاد نیست را ندارم. از چپ و راست یکی را اسطوره می کنن و با هر ترفندی شده از تکرار اصلاحات یا مشارکت حداقلی با تئوری پدرخوانده ها کسی را قالب می کنند. خب بگذریم. آقای طاهرزاده! من مناظرات را خوب رصد کردم. برنامه های دکتر جلیلی و دیگران را دقیق و عمیق بررسی کردم. آقای طاهرازاده من این آیه را در پیشانی دکتر جلیلی دیدم. «انامَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ سَبَباً» من خدا را در چهره جلیلی دیدم، من خدا را در بیان جلیلی دیدم، من جلیلی را شهید زنده دیدم، من به واقع سیلیِ خدا را می‌بینم اگر با بازی های سیاسی جلیلی را کنار بزنن شما بگویید چه خبر است؟! و لطفا برایم از آقای ریسی نگویید چون من او را فقط مقداری کم فرد مفیدی دیدم اما ما دنبال مفید نیستیم. ما دنبال حق هستیم. ما پیرو غدیر و اشک های زهراییم نه پیرو سکوت مدینه!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله خداوند در بستر انقلاب اسلامی همان‌طور که برای حضور انقلاب در منطقه، حاج قاسم‌ها را تربیت کرد و برای حضور نظامی ما در منطقه، سازمان موشکی ما را با تهرانی‌مقدم‌ها شکل داد؛ برای نظام اجرایی هم افرادی را می‌پروراند تا معلوم شود راه رسیدن به مقاصدی که در نظام اجرایی به آن‌ها نیاز داریم، بسته نیست. حال، این مردمند که بر این اساس در راه قدم بگذارند. مسلّماً نظام اسلامی ما امثال آقای جلیلی را کنار نمی‌گذارد ولی مردم باید همت کنند و هوشیاری به خرج دهند تا فرزندان انقلاب در صحنه بمانند. البته نباید طوری سخن گفت که شخصیت جناب آقای رئیسی تضعیف شود. موفق باشید 

31034
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیزم بنده چند سال در دانشگاه امام صادق علیه السلام افتخار شاگردی خانم دکتر علم الهدی رو داشتم. استادی که فی الواقع حرف که می زنن در و گوهر از دهانشون خارج میشه کلاسهای بسیار پربار (البته از دانش آموختگان مکتب حکمت متعالیه و صدرالمتالهین جز این هم انتظار نمیره)، در عین حال ایشون بسیار مهذب و فرهیخته و با اخلاق بودن، حالا سوالم اینه من چند روز پیش فایل صوتی ایشون رو گوش می‌دادم درباره انتخابات، بعد گفتن ما بعد از رای نیاوردن آقای رئیسی ناراحت شدیم و گریه می‌کردیم و...رفتیم خدمت حضرت آقا، دیدیم ایشون خندانن. خب من انتظارم از خانم دکتر علم الهدی با توجه به شناختی که ازشون دارم اینه که ایشون هم ناراحت نباشن. می دونم بخاطر مقام و.... نبوده ولی از همون نظر دلسوزی برای جبهه انقلاب هم‌. نظر شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو وجه موضوع قابل فهم است. آری! نه‌تنها خانم علم الهدی بلکه بسیاری متوجه شدند با آمدن دولت آقای روحانی چه بلایی بر سر مردم خواهد آمد و مسلّم از این جهت جای دلسوزی و اشک داشت. و از طرفی نگاه مقام معظم رهبری نیز نگاه حکیمانه‌ای بود که متوجه شدند مردم باید از جریان غرب‌گرایی که در انقلاب نفوذ کرده، عبور کنند و بدین لحاظ خوشحال و امیدوار بودند که این‌کار عملی می‌شود. موفق باشید

31038
متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرانقدر همونطور که مستحضرید انتخابات شورای شهر خیلی اهمیت داره، من هم واقعا نمی دونم به چه کسی رای بدهم از طرفی رای سفید هم در این دوره واقعا موجب تضعیف نظام میشه می‌خواستم بدونم پیشنهاد شما برای شورای شهر چه کسانی هستند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم هنوز به جمع‌بندی کاملی نرسیده‌ام. هنوز در حال بررسی هستم. موفق باشید

31035
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز به نظر شما چرا در فضای کلی صحبتها و نظرات نامزدهای ریاست جمهوری، صحبتهایی در مورد کارهایی که مردم و یا مسولان برای اصلاح مردم برای اصلاح کشور باید انجام بدن با تغییر سبک و الگوی زندگیشون و فرهنگشون و راهکاری دینی برای برطرف کردن خیلی از مشکلات امروز زندگی ها مثل تجملات و فسادهای اخلاقی، مطرح نمیشه، این جهل به وظایف و رویکردی که مردم باید به این مسائل داشته باشند، زمینه را برای آدرس غلط دادن توسط دشمن به مردم برای نوع زندگی کردن شان و همچنین زمینه ای را برای سوءاستفاده عُمَرهای انقلاب اسلامی برای به بیراهه ی غرب کشاندن هرچه بیشتر مردم است. آیا ساخت مسکن و دادن یارانه و... زمانی که ما قناعت و تواضع و گذشت و... را به مردم آموزش ندهیم کارساز هست؟! در حالی که عده ای اشرافی گر غربزده، در امتداد کدخدا و روسایشان، با تجملات و... مردم را مسخ کرده و مانند گروگان زیر یوغ نظراتشان گرفتند و دائما این عده را اکثریت برشمرده و روی شهوات و خواسته های نابجای آن عده موج سواری می کنند! استاد لطفا بفرمایید بالاخره برای خشکاندن ریشه های مشکل زا در زندگی مردم که در اصل دوری از قناعت و سبک زندگی دینی برای مردم است و برگشتن به اصل ها چه کسی و چه زمانی بالاخره باید تلنگری دقیق تر و کارا تر بزند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله انقلاب، قدم به قدم به سوی اهداف خود جلو می‌رود این‌که ما هنوز به جهت تعلّق به آن نوع زندگی که در گذشته داشته‌ایم، آلوده به آن هستیم، بحثی نیست. بحث بر سر این است که آیا یک نحوه عبوری در میان آمده است و یا به عقب برگشته‌ایم؟ اصلاً بحث این نیست که در حال حاضر ما هنوز آلودگی‌های گذشته را در فرهنگ عمومی و ادارات خود داریم، حتماً همین‌طور است و این وجه مشئمه‌یِ بشریِ ما می‌باشد. می‌دانید از نظر قرآن انسان‌ها دو وجه دارند: «وجه یمینی» و «وجه شمالی»، یا به عبارت دیگر «وجه مشئمه» و «وجه قدسی». انقلاب اسلامی رویکردی است تا طیّ یک فرآیند، بشر را از آن روح جاهلیتِ مدرن آرام‌آرام آزاد کند و این فرآیند مسلّم در مسیر خود حالت قبض و بسط دارد، به طوری که در بعضی مراحل آن جاهلیتِ مدرن می‌آید و غلبه می‌کند، ولی منحنیِ حرکت به جهت روح توحیدی آن رو به جلو می‌باشد، هرچند که آن روح حالت غیب دارد ولی نقش‌آفرین است، مثل حضور خداوند در عالم. وجه توحیدی انقلاب اسلامی روحی است که در روان انسان‌ها کما بیش جاری می‌باشد، هرچند در بعضی مراحل آن روح به حاشیه می‌رود ولی از بین نمی‌رود، بنیادی است که آینده‌ی پیشِ روی این ملت و جهان را می‌سازد. این آن چیزی است که در بنیاد روحی مردم ما به جهت وجه توحیدی انقلاب اسلامی نهفته است.[1] و در این راستا انتخاباتی با شعارهای مطابق این وجه تاریخی باید مدّ نظر باشد، وگرنه به دست خود، خود را از مواهب الهی که به ما عطا شده، محروم کرده‌ایم و مردم باید متوجه‌ی چنین امری باشند و خود را ارزان نفروشند. موفق باشید.


[1] - در مورد این‌که بنیاد روح مردم ما نظر به وجه توحیدی انقلاب دارد ملاحظه کردید آقای «عنایت آزغ» جوان دستفروش 29 ساله که در نزدیکی کلینیک سینا بساط دستفروشی خود را برای کسب رزق حلال پهن می‌کرد، در شب حادثه انفجار و آتش‌سوزی آن کلینیک با شنیدن صدای کمک خواهی و فریاد زنان و کودکانی که گرفتار دود و آتش شده بودند، رسم مردانگی را به جا آورد و با رها کردن بساطی که شاید همه زندگی مادی او بود، با شجاعت و غیرت دل به آتش زد و توانست 11 زن و کودک را نجات دهد. این جوان خوش‌غیرت در جریان این فداکاری دچار جراحت و صدماتی هم شد که سوختگی و 11 بخیه دستش و جای زخم شیشه‌های شکسته شده در پایش شاهد این دلاوری است. در پاسخ به این سؤال که چه آرزویی دارد؛ گفت: اول از همه آرزو دارم رهبر انقلاب را ببینم، این واقعاًً آرزوی دیرینه من است؛ دوم این‌که بتوانم در سپاه قدس باشم و به مردم خدمت کنم و راه شهید سلیمانی را ادامه بدهم، چرا که واقعاًً ایشان را خیلی دوست دارم.»

31004
متن پرسش
سلام: ۱. نظرتان درباره مباحث تربیتی آقای پناهیان چیست؟ ۲. مستحضرید در بحث انتخابات طرفداران آقایان جلیلی و رئیسی هر یک تأکید زیادی بر روی کاندیدای مد نظر خود دارد، آیا این دو بزرگوار با یکدیگر هماهنگ اند یا منتظر مسائل دیگری باشیم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال‌ شماره 30995  شده خوب است به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید

31006
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: گویا استاد طاهرزاده ی عزیز هم فعلا در حال رصد شخصیت هایی است که در مناظرات و این انتخابات در دل جبهه ی انقلاب به میان آمده اند و فعلا صبورانه این جریان را دنبال می کند تا ببیند در دل این تاریخ و حضور اکنون زمانه ی خود با کدام یک از عزیزان آقای ریسی یا جناب جلیلی می توان خود را دنبال کنیم و گویا شما به غیر از بقیه شخصیت ها که از ابتدا نظر بر آقای رئیسی داشتند منتظرید تا صحنه ی انتخابات گشوده تر شود و افراد در وسعت تاریخ ما خود را بیش تر نشان دهند. آیا اینگونه نیست؟ به نظرتان فعلا بایست صبوری کرد یا بایست بر یک نامزد جبهه ی انقلاب تمرکز داشت؟ یا هر دو شخص را به میان آورد و منتظر تقدیری بود که بایست بدان دل سپرد حال می خواهد جلیلی باشد یا رییسی؟ بنابراین با این نظر بایست بر هر دوی این عزیزان تاکید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بخصوص که هرکدام از این دو فرزند انقلاب صفای خود را دارا هستند و این هنر انقلاب اسلامی بوده که توانسته است چنین فرزندانی را در قامت ریاست جمهوری در تراز انقلاب اسلامی بپروراند و به همین جهت باز تأکید می‌شود با دقت به برنامه‌ها و راه‌کارهای بخصوص این دو بزرگوار نظر شود و نباید به صرف تصمیمی که برای انتخاب یکی گرفته‌ایم، به نگاه دیگری در راستای مدیریت اجرایی کشور توجه نشود. موفق باشید

30995
متن پرسش
استاد ارجمندم سلام علیکم. بنظر می‌رسد در شرایط کنونی که جبهه انقلاب نیاز به تقویت همه جانبه دارد و حرکت تمدنی انقلاب فرصتی برای از دست دادن ندارد و از سویی نظر حضرتعالی برای شاگردان و ارادتمندان شما در مورد کاندیدای اصلح بسیار مهم و تاثیر گذار است خواهشمندم نظر خود را صراحتا اعلام فرمائید تا راهی شود برای کسانیکه هنوز در انتخاب فرد مورد نظر تردید دارند. بی شک اعلام نظر حضرتعالی هزینه هایی در بر خواهد داشت که در مقابل آبرویی که شهدا و صالحان در تاریخ برای اسلام عزیز گذاشته اند، بهایی است اندک، و ان شاءالله رضایت حضرت رب العالمین جزایش باشد، بدیهی است، عدم اعلام هم بی هزینه نیست که در هشت سال گذشته بهایش را مردم عزیز با خون دل متحمل شدند. ان شاء الله این شاگرد کوچک خود را از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رینگ انقلاب برای رسیدن به اهداف خود به هرحال در شرایط حاضر در بستر دو بزرگوار جناب آقای رئیسی و جناب آقای جلیلی جلو می‌رود. به همین جهت پیشنهاد بنده به رفقا این بود که به شخصیت و طرح و برنامه‌های آن دو توجه خاص شود. شواهد نشان می‌دهد إن‌شاءالله مسئولیت اجرایی در این شرایط به یکی از آن دو محول شود. و هو المطلوب. موفق باشید

30994
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: در بیانات اخیری که داشتید بر روی نقش شورای نگهبان در نظام سیاسی جمهوری اسلامی تاکید فراوان شد تا جایی که فرمودیت با فهم نقش شورای نگهبان عملا نحوه ای از خدایی کردن جامعه را به میان آورده ایم. منظور از فهم نقش شورای نگهبان چیست که با آن فهم نحوه ای از خدایی شدنِ جامعه به صحنه می آید؟ و از چه جنبه ای فعالیت شورای نگهبان در این حد مهم است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان از یک جهت یعنی پاسداشتِ قانون اساسی و از جهت دیگر یعنی پاسداشتِ شریعت. و اعضای آن شورا در جایگاه انطباق قوانین و یا انطباق افراد با مبانی تعریف‌شده هستند. همان‌طور که وقتی به پزشک رجوع می‌شود به علم پزشکی رجوع شده است و نه به فرد پزشک. و این مسئله مهمی است که در نظام اسلامی شورای نگهبان نسبت افراد یا قوانین را علاوه بر آن‌که از جهتی با قانون اساسی تطبیق می‌کند، که این در همه‌ دنیا معمول است بلکه با شریعتِ الهی نیز تطبیق می‌دهد و این یعنی انسان‌ها در میدانی که خداوند در صحنه است، انتخاب خود را انجام می‌دهند و نه در میدانی که هوس‌ها در میان باشد. موفق باشید

30992
متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 30984 ضمن تشکر از نکات بسیار خوبی که متذکر شدید عرض کنم این نکاتی که فرمودید رو می‌شود با افرادی که مقداری اهل تفکر باشند درمیان گذاشت ولی چطور می‌شود با همکاران و مردم عامه که به قول شما عقل غرب زده ای دارند و اهل تفکر نیستند و اصلا رویکرد وجودی ندارند و در زندگی یک نماز و روزه ساده و مسئله اقتصادی برایشان مهم است این مطالب را مطرح کرد؟ آیا اصلا متوجه اینگونه سخن گفتن می‌شوند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به رفقا متذکر شوید بالاخره رینگ گذشته و روحیه نئولیبرالیستی کارش به این‌جا می‌کشد چه ما با مذهب رفیق باشیم و چه نباشیم. موفق باشید

30987
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به اینکه فضای مناظره باز به سمت تخریب سوق داده شد اگر چه با توجه به مطلبی که در مورد احراز صلاحیت ها بیان کرده بودید امید داشتیم فضای مناظرات غربی در نظام اسلامی حاکم نباشد اما بنظر می‌رسد برای تحقق مردمسالاری دینی بساط انتخابات به شیوه غرب با این تجربه ۴۰ ساله باید برچیده شود گرچه لزومی به تعلل ۴۰ ساله نداشت همان انتخابات اول ریاست جمهوری که آن مردم با آن تدین و روحیه انقلابی به کسی رای می‌دهند که لااقل به ظاهرش هم توجه می‌کردند آشکار بود که بویی از اسلام نبرده است همان وقت باید متفکران به صرافت می افتادند که چه شد ملتی که در فروریختن بنای نظامی با آن سابقه و قدرت و حمایت بیگانگان فائز بود در انتخابات نتوانست موفق عمل کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. مسلّم ما در شرایطی هستیم که انقلاب اسلامی و حضور تاریخی حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دچار سوء فهم و سوء تعبیر شده، مثل آن‌که بعضاً آزادی و یا دینداری دچار سوء فهم و سوء تعبیر گشته و وظیفه ما است که در این شرایط تاریخی به بازخوانی آن انقلاب بزرگ دست بزنیم وگرنه با غفلت از حقیقت انقلاب اسلامی، در زندگی گرفتار افراط یا تفریط خواهیم شد. افراط در تجدد و تفریط در تحجّر. با این‌همه واقعاً مشاهده می‌شود که قدمی به جلو برداشته شده و افرادی مانند آقای رئیسی و آقای جلیلی نشان می‌دهند که بنا است رینگ نظام اجرایی در بستری جلو برود که رینگِ اثبات و نفی نیست و این، تماماً غیر از روحیه‌ای است که امثال آقای هاشمی مخالفان نظر خود را خنّاس می‌نامید و از میدان به در می‌کرد. موفق باشید

30984
متن پرسش
سلام: چگونه و با چه ادبیاتی دوستان و همکاران را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و ورود به این مباحث با دوستانتان اگر با حوصله انجام شود بصیرت‌های خوبی را برای همدیگر به میان می‌آورید. همین اندازه عرض می‌شود متوجه باشیم نظام جمهوری اسلامی در این تاریخ، نظامِ هویت‌بخشیدن به انسانِ این دوران است ولی در بستر اسلام. و در این شرایط هرکس می‌تواند با انتخاب خود عملاً خود را در این تاریخ در بستر اسلام وسعت دهد و خود گمشده را که در این دنیای کثرت‌زده پریشان شده است به خود آورد و بیابد که چگونه می‌تواند به وسعت ذات انسانی‌اش در محضر خدا قرار گیرد.

البته به نظر بنده هنوز عقل‌های غرب‌زده متوجه چنین حضوری نیستند که با فهمِ نقش شورای نگهبان، عملاً نحوه‌ای از خدایی‌کردنِ جامعه را به میان آورده‌ایم و با انتخاب خود، خود را در وسعت جهانِ خدایی حاضر کرده‌ایم.

عنایت داشته باشید کسانی که می گویند جمهوریت نظام لازمه اش شرکت همه سلائق و نظریات از همه جناح های فکری و سیاسی است، هر چند در نگاه اولیه درست می گویند ولی شرط دوم را فراموش کرده اند و آن این است که همه این تنوع و تحولات بایستی ذیل بزرگترین محور وحدت و میثاق ملی یعنی قانون اساسی انجام گردد و قانون اساسی نقش شورای نگهبان را در شبکه انتخاباتی ما به میان آورده است.

عرایضی تحت عنوان «مدرسه سیاست» طی دو جلسه مطرح شد. که در کانال «مطالب ویژه» می‌توانید آن را دنبال کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/6783 . موفق باشید  

30969
متن پرسش
با عرض سلام: همانطور که در سوالات قبلم مبرهن است حقیر طالب جمع سنت و عرفان از یکسو و غرب از سوی دیگرم ثبت نام انتخابات و تدین فوق العاده ای که جناب ظریف علی رغم فشار خارق العاده ای که بر ایشان بود و شانس اول جبهه اصلاحات بودند نشان می‌دهد آن تحلیل‌های استاد بنظر می‌رسد خالی از اشکال نباشد. اما از سوی دیگر حضور جناب رئیسی در انتخابات با اینکه تجارب ایشان در قضاست و پس از سالیانی بالاخره یک نفر در آنجایی که باید باشد قرار گرفته بود چه نشانی از تدین می‌تواند داشته باشد و استاد چه توجیهی برین حضور دارند؟ ایشان که تا چندی پیش گویا می‌گفتند که تمرکزشان بر قضاست با چه برنامه ای به مصاف لاریجانی هایی خواهد رفت که ای بسا اقلا یک سال برای انتخابات اندیشیده است و بنظر حقیر احتمالا فاتح این انتخابات است. حتی جلیلی هم اقلا چهار سال تمرکز بر مسائل اجرایی کشور داشتند و قطعا با برنامه تر و اصلح از رئیسی هستند به صرف اجماع نمی‌توان سرنوشت اجتماع را به مسلخ برد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما مستحضرید که این نوع مسائل جوانب بسیاری دارد که به راحتی در یک سؤال و جواب در حیطه آری یا نه، نمی‌گنجد. به نظر می‌آید بهتر است عجله نکنیم و مجال بدهیم تا هرکدام از نامزدها شخصیت خود را در این مرحله تاریخی در مواجهه با مسائلی که در پیش رو داریم، بنمایانند. موفق باشید

30961
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: طاعات و عباداتتون هم مورد قبول درگاه حق، استاد نظرتون در مورد کاندیداتوری آقای رییسی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چی هستش و همچنین نظرتون رو در مورد دکتر جلیلی هم بفرمایید لطفا. تشکر از توجهتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید هنوز زود است که نظر بدهیم. اجازه بدهید میدان کمی روشن‌تر شود تا بررسی موضوع راحت‌تر انجام گیرد. بحث در انتخاب بین خوبان است، ببینیم چه می‌شود. موفق باشید

30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

30875
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله. طاعاتتون قبول. استاد جان در خصوص فایلی که از جناب ظریف منتشر شده، یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی که فرد هوشیاری هم هست این نظر رو داشت انتشار این فایل در موقعیت کنونی فقط یک علت داره و او اینه که گرا به آمریکا و اروپا داده بشه که اگر می‌خواهید جناحی در ایران رای بیاره که با شما سازگارتره و زاویه داره با دیدگاه‌های امثال شهید سلیمانی که قاعدتا منطبق با رهبری هستش، در مذاکرات فعلی کمی فتیله تحریمها رو موقتا پایین بکشید و توافق کنید (در داخل هم جریانات همراه با پایین آوردن قیمت دلار و...همراهی میکنن) تا مردم خصوصا قشر خاکستری تشویق و تهییج بشن که برای استمرار توافقات و کاهش تحریم‌ها و تنزل قیمت دلار و....به اصلاح طلبها رای بدهند بعد که انتخابات تموم شد دوباره همون آش و همون کاسه، در واقع مکانیسم تحریم‌ها طوری است که به این راحتی ها قابل برداشتن نیست. استاد جان! با شنیدن این تحلیل دود از سرم بلند شد اگر کسانی اینگونه باشن به واقع خائن هستن! اگر کسانی به خاطر اینکه از اریکه قدرت پایین نیان و اموی وار قدرت رو بخوان دست به دست کنن، حاضر بشن با سرنوشت یک کشور و مردمش بازی کنن. تا اینکه امروز در خبرها دیدم:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست، جریانی که آن مصاحبه را به هر بهانه‌ای ترتیب داده، پروژه بعدی آن، انتشار آن بوده. چه آقای ظریف خواسته باشند و چه نخواسته باشند. همچنان که عرض شد ما باید با نگاه پدیدارشناسانه به این جریان نظر کنیم تا مردم ما به این نتیجه برسند که برای ادامه انقلاب، این تفکر، ناتوان است بدون آن‌که خود را گرفتار دعوای حیدری و نعمتی بکنیم. موفق باشید      

30857
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی وقت بخیر و طاعات و عبادات مقبول حق: اخیرا فایلی از مصاحبه داخلی آقای ظریف (احتمالا با اهداف خاص) در فضای مجازی پخش شد و حواشی بسیاری داشت. صرف نظر از حواشی و با توجه به اینکه شما در مباحث رویارویی با غرب بیان داشته اید و یکی از مباحث اصلی شماست خواستم در صورت صلاحدید نظرتون رو در مورد ایرادی که بر نوع نگاه شخص ظریف (شخصی که به گفته خودش حمایت رهبری را دارد، خود را سردار خط مقدم جبهه دیپلماسی می داند) بیان کنید. به هر حال سرتاسر مصاحبه پر بود از اختلاف دو تفکر و دیدگاه در بدنه انقلاب اسلامی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و اتفاقاً نقدهای خوبی نسبت به اصل جریان از طریق‌های مختلف شده است. بنده هم آن صوت بیش از سه ساعتی را گوش دادم. فکر می‌کنم اگر کسی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی و توحیدِ زمانه همانند حاج قاسم‌ها نباشد، با آن نوع دینداری که امثال آقای ظریف دارند که به ظاهر هم نوعی از دینداری سنتی است و در آن مصاحبه هم دائماً از قیامت‌ترسی خود می‌گویند و دروغ هم نمی‌گویند؛ نمی‌تواند از «خود» بگذرد و بالاخره با همه ظرافت‌های دیپلماسی، یک‌جایی کینه خود را نه‌تنها به حاج قاسم بلکه به هر جریانی که محوریتِ آقایان را نمی‌پذیرند، نشان می‌دهد. زیرا ذوب حضور توحیدی انقلاب اسلامی نشده‌اند. اگر دقت کنید حتی نگران است که قبلاً در نظرخواهی‌ها 90 در صد به او گرایش داشته‌اند و به حاج قاسم 70 درصد، و بعداً به گمان ایشان موضوع، عکس شده‌ است. آیا واقعاً حاج قاسم‌ها هم در معنای خود در این گردونه‌ها هستند؟ حاج قاسم‌هایی که امامشان فرمود: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر.‏‎ ‎‏رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است.» و این بلایی است که بسیاری گرفتار آن هستند و حاج قاسم آمد تا ما را از این أنانیت‌ها عبور دهد تا جان‌مان منوّر به نسیم جانفزای انوار انقلاب اسلامی باشد. با گوش‌دادن آن صوت می‌توان عبرت گرفت که چگونه باید در این انقلاب حاضر بود. قصه تواضع‌های حاج قاسم، رازهای بزرگی را برای ما می‌گشاید. مطمئن باشید اگر حاج قاسم زنده بود و این صوت را می‌شنید با لبخندی کوتاه، بدون هیچ‌گونه اشکال و جواب همچنان به کار خود ادامه می‌داد. راستی! چه کسی در این صحنه‌ها ضرر می‌کند وقتی سفره‌ انقلاب برای بودنی دیگر گشوده شده است؟!! حاج قاسم، ضروری‌ترین «بودن» در این تاریخ است. موفق باشید    

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!