بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حوزه و دانشگاه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30974
متن پرسش
سلام: ضمن تشکر بابت پاسخگویی به سوال 30970، منظور روانشناسی بود و نه روانپزشکی. تا جایی که اطلاع دارم، روان پزشکی است که بیشتر با بدن و عصب و... سر و کار دارد، و اگر اشتباه نکرده باشم روانشناسی شاخه ای از علوم انسانی است و بیشتر به موضوعاتی نظیر لایه های شخصیت، حالات و خلقیات و واگویه های درونی و ارتباط عالم ذهن و واکنش ها و رفتارها و... می پردازد که بنا به تصور من، کمتر به بدن مرتبط است (البته ممکن است ارتباطی هم با مسائل فیزیکی پیدا کند، و مثلا با مزاج های طبیعی و... مرتبط شود) و بیشتر مربوط به همان حالات روانی است. البته من خودم مهندسی خوانده ام و شاید در تشخیص حدود علم دارم اشتباه می‌کنم. سؤال دیگر این که در پاسخ به سؤال 30970 جمله ای فرمودید که ایهام داره، فرمودید «نباید از این نکته غفلت کرد و روان‌شناسی را در فلسفه جستجو نمود.» بنده در تشخیص عطف یا عدم عطف جمله دوم به اول دچار مشکل شدم، آیا منظورتان این بوده که «نباید از این نکته غفلت نمود» و «نباید روان شناسی را در فلسفه جستجو نمود» و یا این که «نباید از این نکته غفلت نمود» و «باید روان شناسی را در فلسفه جستجو نمود»؟ در صورتی که منظورتان این بوده که باید روان شناسی را در فلسفه جستجو نمود، توضیح بفرمایید که در کدام مباحث و ذیل چه عناوینی، و با توجه به ارتباط روانشناسی با معرفت نفس، آیا به عرفان هم مرتبط می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً بحث در روان‌شناسی است و تلاش‌هایی که جناب مازلو برای جدول‌بندی رفلکس‌های بدنی و ربط آن‌ها با روان و لذا روان‌شناسی را یکی از علوم تجربی به حساب می‌آورند. ۲. امروزه در تحلیل داده‌های روانی، رجوع به فلسفه قدرت بیشتری برای روان‌شناسان در تحلیل عکس‌العمل‌های انسانی پیش آورده که البته این عرض عریضی دارد و جایگاه روان‌شناسی اسلامی نیز در همین جا می‌باشد که چگونه عکس‌العمل‌های روانی را در نگاه اسلامی بررسی نماییم که عرض شد بحمدلله در ایران کارهای خوبی در دست اقدام است. موفق باشید

30966
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: میتونم نظرتون رو در مورد تحصیل در رشته روانشناسی اسلامی و مثبت گرا بدونم؟ آیا این علم در اسلام مطرح شده یا خیر؟ و آیا میتونه به بشر کمک بکنه و اگر نه چه نواقص و پایه هایی برای تکمیل و تحصیل این رشته می‌دانید؟ منظورم این هست که اگر شما این رشته را قبول دارید بنظرتون چه پیش نیازهایی باعث تعالی این رشته می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه تحقیقات مختصری که بنده دارم ظاهراً روان‌شناسی بحمدلله در کشور ما سیر صعودی به سوی معنویت و اسلامیت دارد. نهایتاً باید در کنار آن مباحث معارف توحیدی خود را تقویت کنید. موفق باشید

30936
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول ان شاءلله. بنده طلبه هستم کوچکترین اشتباه و خطای بنده خجالت و شرمندگی عجیبی در من ایجاد می‌کند و همین شرمندگی بنده را به این فکر میندازه که طلبگی را رها کنم و اینکه شهریه ای که دریافت می‌کنیم خود را مستحق دریافت آن نمی‌دانم چون در حال حاضر کاری برای دینمان نکردیم ما که باشیم که یاری گر دین باشیم متاسفانه هیچ برنامه جهادی سراغ ندارم که حداقل کاری برای مستضعفان انجام بدهم شرم دارم که اسم خودم را طلبه بگذارم لطفا حقیر را راهنمایی کنید با آرزوی طول عمر و سلامتی برای شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعیت طلبگی، بیشتر باید خود را آماده کرد تا وقتی شرایط استفاده از طلبه فراهم می‌شود، او کم نیاورد. در این مورد عرایضی در جواب سؤال شماره‌ 30910 تحت عنوان «طلبگی و اصیل‌ترین احساس حضور تاریخی در افق حاج‌ قاسم‌های تاریخی» شده است. خوب است که به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید

30910
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبول عبادات: جناب استاد طاهرزاده بنده با انگیزه بسیار زیادی وارد حوزه علمیه شدم تا بتوانم به بهترین نحو وظایف دینی خود را انجام دهم. ولی پس از چند سال احساس می‌کنم گویا نقش مهمی نمی توانم برای خود و جامعه ام داشته باشم و شاید همین امر موجب شده تا بعضی از طلبه ها به سمت کارهای غیر طلبگی روی آورند و مباحثی را که باید در ساعات غیر درسی دنبال کنند آن طور که شایسته است دنبال نمی کنند. پیشنهاد شما چیست؟ ما باید چه کار کنیم؟ آیا طلبگی را ادامه دهم؟ و یا به کار دیگری بپردازم؟ و اگر بخواهم طلبگی را ادامه دهم با چه انگیزه ای باید آن کار را بکنم که جدّی گرفته شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوعی است بسیار مهم و درک شرایط تاریخی جهت فهم جایگاه طلبگی در این زمانه، امر مهمی است. آری! اگر بنا است با هویت سیصد سال پیش که انسان‌ها محدوده خود را در حدّ حضور در جهانی می‌یافتند که عملاً قبیله‌ای بیش نبود، و دین‌داری نیز در حدّ رعایت حرام و حلال الهی مدّ نظر قرار می‌گرفت؛ نمی‌توان انگیزه مناسبی جهت ادامه طلبگی در خود ایجاد کنید. ولی اگر متوجه باشید بشر جدیدی متولد شده است که خود را در جهان احساس می‌کند، حال یا باید امثال انسان‌های غربی، جهانِ خود را در محدوده حیات سکولار دنبال نماید و با انواع بی‌معنی‌های منجر به پوچی و نیهیلیسم روبه‌رو شود، و یا باید در عین احساس حضورِ جهانی و درک بیکرانگیِ خود در اکنون‌اش، وجهِ قدسی بشر امروز را مدّ نظر قرار داد و وارد تاریخی شد که بشرِ جهانی‌شده نیاز به نظر به ابعاد قدسی خود دارد، و طلبه امروزین این تاریخ، مسئولیت فهمِ چنین بشری و هدایت قدسی چنین بشری را باید در خود احساس کند تا نه‌تنها احساس بی‌انگیزه‌ای نداشته باشد، بلکه در احساسی گشوده نسبت به انسان‌ها همراه با شور ایمانی، خود را می‌یابد و می‌فهمد چه اندازه عمیق باید موضوعات طلبگی را دنبال کند تا جوابگوی بشر امروز و فردا باشد. مسلّماً دیر یا زود رجوع گسترده‌ای به سوی شما می‌شود و اگر بتوانید با آمادگیِ لازم که در خود ایجاد کرده‌اید جوابگوی بشر جدید باشید زیباترین معنای زندگی را به همان صورتی که حاج قاسم‌ها در خود احساس کردند، در خود احساس می‌کنید. موفق باشید 

30595
متن پرسش
به نام خداوند و عرض سلام محضر استاد طاهرزاده: در برخی سوالات نظرات مشهور در باب آغاز جهان، بحث تکامل و... را مردود دانستید اگر لطف فرمایید مجملا نظر خود را در مورد این موارد بیان فرمایید: ۱. اگر جهان با بیگ بنگ آغاز نشده نظر مقبول شما درین باره چیست؟ ۲. اینکه زمین از خورشید جدا شده و ماه از زمین مورد تاییدتان است؟ ۳. بحث تکامل که رد فرمودید آیا بدیل آن را آفرینش دفعی می‌دانید؟ درین صورت «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها» چه می‌شود؟ ۴. سایر مشهورات علوم جدیده چون کروی بودن زمین گردش آن به دور خورشید و.. مورد تایید است؟ ۵. سرنوشت جهان هستی را چه می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موارد فوق، مواردی نیست که در حوزه‌ی سؤال و جواب بگنجد. ولی به هر حال ۱. موضوع بینگ‌بنگ که مسئله‌ی آغاز را حل نمی‌کند؟ بالاخره چیزی بوده که چنین شده. به نظر می‌آید بحث فیض مدام، عالمانه‌تر باشد. ۲. تحول میمون به انسان، در مجامع علمی پذیرفته‌شده نیست. دلیلی نداریم که انسان به صورت مجزا خلق نشده باشد. آری! طی فرآیندی، به قدرت خداوند و با تدبیر او، در خاک زمینه‌ی تجلی روح انسانی توسط خدا فراهم شده. ۴. تحقیقی خاص در این مورد نداشته‌ام. نظرات مخالف و موافق را دیده‌ و شنیده‌ام. شاید هنوز نظریه‌ی کروی بودن زمین و گردش آن به دور خورشید، منطقی‌تر باشد. ۵. بحث حرکت جوهری به‌خوبی در این مورد روشن می‌کند که چگونه جهان ماده با تبدیل قوه‌هایش به فعلیت، به هویت برتری که هویت تجرد و بقاء است، سیر می‌کند. موفق باشید

30529
متن پرسش
سلام استاد عزیز: امکان داره نظرتون رو در مورد آیت الله صادقی تهرانی و نظراتشون در فقه و تفسیر بیان کنید؟ آیا میشه ایشون رو شخصیتی انحرافی دونست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم؛‌ بالاخره زحماتی کشیدند. موفق باشید

30443
متن پرسش
سلام: ۱. نظرتون راجع به الاتقان سیوطی در علوم قرآن چیه و چقدر کار در علوم قرآنی برای طلاب ضروریه و در چه موقعی باید آن را کار کرد؟ ۲. درمان عدم معاصرت حوزه با تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور جدّی روی آن کتاب کار نکرده‌ام تا نظر دهم. ۲. توجه به توحیدی که در مواجهه با آن، این تاریخ ظهور کرده، راه حل موضوع می‌باشد. موفق باشید

30417
متن پرسش
سلام استاد، خدا قوت! معلم هستم و ارشد فلسفه تعلیم و تربیت رو دارم. ان شاءالله قصد دارم که در طرح ریزی تعلیم و تربیت اسلامی کار کنم و تولید علم کنم! حالا از شما استاد عزیز سوالی دارم. به نظرتون برای دکتری بخونم و امتحان بدم و بعد از دکتری به این هدف مشغول شوم یا نه مدت زمانی رو که برای دکتری صرف می کنم رو به تعلیم و تربیت اسلامی اختصاص بدهم و روی این کار متمرکز بشوم!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار ممکن است بخصوص اگر در مسیر دکترا، موضوع خود را در پایان‌نامه از همین ابتدا «تعلیم و تربیت اسلامی» تعیین کنید. موفق باشید

30298
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: متن زیر را خدمتتان ارسال می‌دارم در صورت صلاحدید نظرتان را بفرمایید. علامه قاضی (ره) در شرح دعای سمات می‌فرماییند علم جدید که می‌گویند فضای بی نهایت وجود دارد مورد تایید نیست و با کتب الهی ما تناقض دارد. کسانی که اهل شهود هستن و دیده اند که زمین دارای گنبد شیشه ای می‌باشد. «هو الذی یسیرکم فی البر و بحر» سوره یونس آیه ۲۲. او کسی است که شما را در خشکی و دریا حرکت می‌دهد. و تا زمانی که سفر از طریق خشکی ممکن است از راه دریا سفر مکن. پس تو -که خدا موفقت بدارد- بنگر که خداوند چگونه بندگانش را به هر وسیله که باشد تعلیم می‌دهد. اکنون این سوال پیش میاید که درهای آسمان چیستند و چرا بر ما بسته شده اند و کلیدهای آنها چیست و گشاینده آن درها چه کسی می‌باشد؟ اولا بدان که مردمانی پنداشته اند که بین آسمانها جدایی نیست و آن فقط یک فضای بینهایت می‌باشد و دلیل ادعای آنها کشفیات جدید با وسایل پیشرفته است. این نظر با توجه به اثبات وجود آسمانها در کتاب کریم ما و دیگر کتابهای آسمانی و کشف اهل شهود و دیگران از این امت قابل پذیرش نمی‌باشد. و ممکن است که آسمان ها همانند شیشه های شفافی باشند که طوری روی هم قرار گرفته اند که فاصله بین آنها قابل تشخیص نیست. ثانیا در زبان عربی هر چیزی که برتری و علو نسبت به شخص داشته باشد سماء نامیده می‌شود و اما درهای آسمانهای حسی فراوانند مانند خورشید و ماه و ستارگان و ابرها که خداوند سبحان می‌فرماید «ففتحنا ابواب السما بماء منهمر» پس درهای آسمانها را با ابی فرو ریزنده گشودیم. سوره قمر آیه ۱۱. پ ن: و گفته اند که آسمانها عنصر پنجم هستند و راهی به سوی شناخت آن از زمین وجود ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید بین شهود عرفا که وجه قدسی و صورت برزخی موجودات و آسمان‌ها را می‌نگرند؛ با نگاه تجربی تفکیک کرد. از طرفی از ظاهر نامه برمی‌آید که مرحوم قاضی در حدّ فهم مخاطب به صورت اجمالی سخن گفته‌اند. موفق باشید

30297
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز طلبه هستم و حالات عرفانی داشتم. طلبگی را دوست هم دارم ولی با این اوضاع جامعه و گریز مردم از اسلام و محبوب نبودن جامعه طلبگی و مشکلات جسمی و بعضا هم مورد مسخر قرار می گیرم. لذا حالت خستگی و تنبلی شدیدی برم عارض شده است که احساس خستگی و گاهی القائاتی از ناامیدی دارم. چه کنم به حالات سابق عرفانی برگردم و از تنبلی نجات پیدا کنم از تنبلی. احتمالا می خواهید مراجعه به کتب بدهید. کتب شما را خواندم اجابت اینجا فرمایید الله یحفظکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه‌ی آینده‌ای شد که رهبر معظم انقلاب متوجه‌ی آن هستند و رجوع مردم پس از سرخوردگی از این تجددمآبی‌ها به اسلام است و شما باید خود را برای آن آینده آماده کنید و دروس رسمی حوزه، آن زمان به کار می‌آید و در کنار آن‌ها از تفسیر قرآن و دنبال‌کردن روایات نباید غفلت کرد. موفق باشید

30165
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون به خیر می‌خوام یه کم با شما درد و دل کنم. دانشجوی پزشکی هستم. انگیزه‌ی کافی برای درس خوندن ندارم و هر ترم که شروع میشه به خودم قول میدم که دیگه از این ترم درس بخونم ولی همین طوری اوقات به بطالت سپری میشه و آخر ترم هم می‌بینم که چند تا درس رو افتادم. معمولا ایام امتحانات پرفشارترین ایامی هست که سپری می‌کنم و آرزو می‌کنم هرچی زودتر تموم بشه. نمی‌دونم مشکل از کجاست؟ بعضی وقتا با خودم فکر می‌کنم مقصر منم، گاهی اوقات هم تقصیرات رو می‌ندازم گردن محیط و سیستم آموزش پزشکی که بیخودی به دانشجوها سخت میگیره و یک دریا اطلاعات بی‌ارتباط با پزشکی به خورد دانشجوها میده. استاد عزیز آیا واقعا شأن من به عنوان یک انسان اینه که شخصیتم زیر نمرات دروس دانشگاه خورد بشه؟! من چرا اینجوری هستم؟ هیچ انگیزه‌ی ثابت و پایداری برای درس خواندن ندارم. هر وقت که می‌خوام خودم رو از شر فکر کردن به نمرات درسی و امتحان آخر ترم خلاص کنم موفق نمی‌شوم. دوست دارم اصلا نمره و معدل برام مهم نباشه و برای سربازی امام زمان (عج) درس بخونم ولی موفق نمیشم و شکست می‌خورم. استاد دیگه خسته شدم از این همه زمین خوردن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره «یا مکن با پیل‌بانان دوستی / یا بنا کن خانه‌ای در خورد پیل.» یا باید با جدّیت تمام این دروس را با کم و زیادش فوق نظر به نمره و امتحان بخوانید و خود را در این مسیر ادامه دهید، یا مسیر خود را عوض کنید. جان‌کندن، شرطِ راه نیست. موفق باشید

30151
متن پرسش
با سلام: طلبه هستم. به مطالب عقلی و عرفانی علاقه دارم. و از مباحثی که از جنس مباحث شماست لذت می‌برم. و در خود استعداد متخصص شدن در حوزه علوم عقلی را می‌بینم ولی آنچنان که باید و شاید مشغولیت علمی ندارم و خوب درس نمی خوانم. که این خوب درس نخواندن ناشی از این است که بصورت واضح نمی دانم وظیفه ام چیست. و در واقع در یک بی عالمی بسر می‌برم. از طرفی چون متاهل هستم، و دارای دو فرزند، فکر می‌کنم با وضعیت مالی که دارم (درآمد شهریه و ماهی ۶۰۰ تومان هم از مضاربه) و اوضاع اقتصادی کشور باید کار کنم. الان هم مشغول کار فرهنگی در خود حوزه هستم. میانگین بین ۳ تا ۴ ساعت وقت می گذارم و ماهانه حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ حقوق می‌گیرم. از طرف دیگر حسی در درونم می گوید که تو باید درس بخوانی و تو حیف هستی و شان تو این کار نیست. و این کار هم چون اجرایی است هم مشغولبت دارد و هم خستگی، حال نمی دونم وظیفه من چیه؟ آیا باید کار کنم به خاطر شرایطی که دارم و درسم را در سطح معمول و کمتر نگه دارم و به یه نمره آوردن قناعت کنم؟ یا نه باید به دنبال علاقه و استعداد خودم برم و لو از لحاظ مالی به سختی بیفتم. استاد واقعا دچار دوگانگی شدم و نمی توانم تشخیص بدم کار درست را. لطفا کمکم کنید و این را هم می دانم که در صورت اضطرار باید کار کرد، اما نمی دانم که مضطر شده ام یا خیر. و تشخیص آن برایم سخت است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به قاعده‌ی «توزیع الوقت، توسیع الوقت» فکر نمی‌کنید تا در حدّ کسب درآمد ساده، زندگی را بچرخانید و در عین مطالعات دروس رسمی حوزه، به معارف عمیق بپردازید؟ روی خودتان کم حساب نکنید، باید در جای خود حاج قاسمی باشید. موفق باشید

30143
متن پرسش
سلام و عرض ادب: جناب استاد شما از بین دو رشته پرستاری و معلمی (دبستان) که هر دو خدمت هستند کدامیک را در شرایط کنونی به مسیر سعادت و رضای خدا نزدیک تر می‌بینید؟ (هردو رشته مورد علاقه هستند) و با توجه به اینکه کار در بیمارستان فضای خوبی از نظر حجاب خانم ها و عدم رعایت برخی از احکام از قبیل لمس یا نگاه به نامحرم ممکن است خوب رعایت نشود. (ممنون اجرکم عند الله)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کسوت خوب است. ولی توفیق معلمی اگر با نیّت انس با روح نوجوانان باشد، توفیق ارزشمندی است. موفق باشید

30081
متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید: می خواستم بدانم از نظر شما تاثیر گذاری روی بچه های دبستانی موثر تر است و در نفسشان پایدارتر است یا مقاطع بعدی؟ و اینکه برای اینکه در امر هدایت دیگران بخواهیم وارد شویم طلبگی بهتر است یا وارد شدن در مدارس که سن کمتری دارند؟ (لطف می‌فرمایید دقیق پاسخ بفرمایید) آرزوی توفیق جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو خوب است و بستگی به شرایط و روحیه‌ی شما دارد. دبستان بسیار مهم است ولی همه نمی‌توانند در آن فضا فعالیت کنند. از طرفی بین طلبگی و معلمی باید ببینید که خداوند کدام را پیش می‌آورد زیرا هر دو نوع حضور، حضورهای با برکتی می‌تواند باشد. موفق باشید

29957
متن پرسش
سلام و عرض ادب: من دانشجوی ترم ۵ کامپیوتر اصفهان هستم، درسم خوب و تلاش بسیاری در دروس‌ دانشگاهی دارم، و یک سال پیش تصمیم گرفتم که به حوزه بروم ولی مصمم نبودم، چون برادرم در خارج از کشور زندگی می‌کند و ابتدا نظرم این بود بروم و آنجا ادامه تحصیل بدهم و حتی زندگی کنم، اما حالا چند وقتی است به این نتیجه رسیده ام که اگر قرار باشد تلاشی شبانه روزی برای دروس دانشگاهی داشته باشم، چرا این تلاش را خرج علوم دینی نکنم، بالاخره خداوند هوش و استعدادی به ما داده چرا صرف علوم دینی و کشور خودم نکنم، تقریبا الان که ۲۰ ساله هستم ۷۰ درصد سیر مطالعاتی شما را خوانده ام، بسیار لذت برده ام و به کلی اعتقاداتم عوض شده و حتی اخلاق و رفتارم، عموما اگر خانواده بگذارند مطالعه بسیاری دارم، اما خانواده ام با اینکه مذهبی هستند مخالفت بسیاری با حوزه رفتن من دارند و می‌گویند درست رو تمام کن و برو، اما من اصلا میلی به ادامه دانشگاه ندارم و دوست دارم تمام تلاشم رو در علوم دینی بکنم، حال تصمیم گرفته ام فرصت رو از دست ندم و به حوزه ولیعصر برم، ۱. به نظرتون کار درستی انجام میدهم؟ ۲. مخالفت خانواده رو چکار کنم؟ ۳. نظرتان راجع به حوزه ولیعصر چیست؟ با توجه به مخالفت خانواده فکر می‌کنم اگر فعلا در اصفهان بمانم بهتر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر حقیقتاً در خود آن جدیّت را می‌شناسید که اگر در امری مانند حوزه وارد شدید، عزمی بالاتر از آنچه در میدان حوزه می‌یابید؛ داشته باشید و به روزمرّگی‌هایی که بعضاً بعضی طلاب دچار می‌شوند؛ دچار نشوید، قدم‌گذاشتن در حوزه کار خوبی است آن‌هم با اراده‌ی ایجاد تحولی که باید در نظام اسلامی ایجاد شود. ۲. البته بهتر است خانواده قانع شوند و از موضوع پشتیبانی کنند تا عملاً در کاری که شروع کرده‌اید، شریکِ این گام بزرگ باشند. ۳. حوزه‌ی والیعصر خوب است، ولی اصل قضیه آن عزمِ بلندی است که خودتان باید بردارید و خود را محدود به دروس حوزه نکنید، هرچند در سال‌های اول تماماً باید مشغول دروس اولیه‌ی حوزه باشید. بد نیست در این مورد به آرشیو قسمت سؤالات سایت در رابطه با «حوزه و دانشگاه» رجوع فرمایید. البته هرگز از تخصص خود در مورد کامپیوتر غافل نباشید و در رشددادن این تخصص چه از طریق دانشگاه و چه خارج از دانشگاه، همت لازم را از دست ندهید. موفق باشید http://lobolmizan.ir/quest/aid/1

29945
متن پرسش
با سلام: ۱. آیا با فقه و اصول و دروس مصطلح حوزه می‌توان آن چه که نیاز یک تمدن اسلامی است (اقتصاد و فرهنگ و ...) را برآورد؟ ۲. اگر جواب خیر است با چه ابزاری می‌توان این کار را کرد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً تمدن اسلامی نیاز به فقه و اصول دارد. آری! شرط لازم هست، ولی کافی نیست. از حکمت و عرفان نباید غفلت کرد تا إن‌شاءالله جهان، آماده‌ی فهم اشارات قرآنی و روایی ما بشود. موفق باشید   

29917
متن پرسش
سلام: بنده طلبه پایه ۹ هستم. احساس می‌کنم فقه و اصول، آن حیات و نشاطی که باید را نداره. ولی فکرنمی کنم دست کشیدن از فقه و اصول هم کار درستی باشه. یک بار با خودتون هم که صحبت می کردم روی فقه و اصول تأکید داشتید ولی من نمی دونم دقیقا با چه رویکردی باید فقه را بخونم که احساس یک کار جدی را داشته باشم. ممنون میشم اگه راهنمایی بکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه و اصول، خود به خود موجب می‌شود تا روحیه‌ی تدبّر در متون دینی در شما تقویت شود. به همین جهت خوب است که آن‌را جدّی دنبال کنید. موفق باشید

29909
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: استاد در مورد تبلیغ در حالی که مردم به امور سطحی مشغول هستند چه باید کرد و چه موضوعی باید با مردم در میان گذاشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید مباحث «معرفت نفس» و «معاد» و مباحث قرآنی تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. موفق باشید

29875
متن پرسش
سلام: آیا آیت الله مکارم اعلم هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از اهل فن و اساتید حوزه که در درس آقایان شرکت کرده‌اند بپرسید. موفق باشید

29874
متن پرسش
بنده طلبه پایه یک در تهران هستم و ۱۷ ساله هستم. سوالم از حضرتعالی این است که آیا برای اینکه دروس حوزوی رو بسیار بسیار قوی بخونم و به هدفم که اجتهاد هست برسم آیا لازم هست که به قم مهاجرت کنم؟ چون بنده شنیدم اساتید قم خیلی بهتر هستند و در کل فضای قم برای درس خواندن بسیار بهتر هست. اگر لازم هست که مهاجرت کنم از چه پایه ای؟ آیا از همین پایه یک و دو اشکال داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد صاحب نظر نیستم.  اهل نظر می‌گویند در مجموع رفتن به قم فضای علمی‌شما را بیشتر رشد می‌دهد و مخصوصا اگر دنبال اجتهاد در فقه هستید، موسسات تخصصی قم موسسات خوبی هستند ولی این‌که از چه پایه ای وارد شوید را مشورت بگیرید. موفق باشید

29779
متن پرسش
سلام: در مورد آیت الله خویی گفته می‌شود آینده خود تا مرگ را مشاهده کردند از طرفی این علمی که برای ایشان پدید آمد ولو علمی باشد که تکلیف آفرین نبوده است مثل ائمه که غذای مسموم تناول کردند اما بنظر می‌رسد عدم اعتنای ائمه به علم غیب در راستای اعتلای اسلام بود و مثلا جز اینست که مامون با مسموم کردن امام خود را معدوم کرد اما در مورد مرحوم خویی که می‌گویند نهایتا به حقانیت راه روح الله رسید چرا نهایتا؟ مگر از قبل حقانیت امام را مکاشفه نکرده بودند یا آن دیدار با فرح در حالی‌که شخصی مثل آیت الله بهاالدینی را می‌بینیم که در زمان مرحوم منتظری نظرشان بر سید علیست و مشخص است که این علم را از مکاشفه گرفتند و اعتنا کردند والا از طرق عادی نظرها معطوف منتظری بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنیدکه آیت الله خویی با این‌که استعدادهای خوبی داشتند، ولی بیشتر در فقه متوقف شدند. موفق باشید

29748
متن پرسش
سلام علیکم: چند وقتی است به نظر حقیر مطلبی رسیده است، اگر ممکن است، نظر پر برکت خود را دریغ نفرمایید؛ حوزۀ علمیه اگر بخواهد در عصر حاکمیت به صورت تمام قد در خدمت حاکمیت باشد، باید با کالبد خود هجرت کند. به عبارتی ما نیازمند واژه ای به نام حوزه عاصمه هستیم. این که حوزه در جایی غیر از حضور فیزیکی ولی امر باشد، کار را بسیار سخت می کند. تجربۀ مشروطه نشان منفی این حرف و تجربۀ محقق کرکی در حوزۀ قزوین و اصفهان، تجربۀ مثبت هستند. اگر ممکن است چند خطی به ذهن حقیر کمک بفرمایید. اگر هم لازم باشد خدمتتان شرفیاب شویم برای مباحثه بیشتر. ممنونم. والسلام علی عبادالله الصالحین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه‌ی منظورتان نیستم. تذکرات رهبر معظم انقلاب در این رابطه که باید حوزه در جهان حاضر شود، امر مهمی است. بنده هر روز صبح در مسجد خدیجه کبری «سلام‌الله‌علیها» نماز را که خواندم می‌توانم در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

29733
متن پرسش
سلام و عرض ادب: تشکر از زحماتتون. استاد بزرگوار بنده مدرس حوزه هستم، دیدم که دختران جوان به امید رسیدن به خدا و معنویات به حوزه اومدن ولی خب با حجم درسها و... مواجه شدن و حاصل چندانی براشون نداشته. امروز یکی از طلبه های ترم یک از بنده پرسید «من دلم میخاد به خدا برسم، حجابهام کنار بره، تا الان کاری برای رسیدن به این هدف نکردم و بخاطر این هدف اومدم حوزه اگر شما میدونین که به هدفم نمی‌رسم و اشتباه اومدم بهم بگید تا رها کنم تحصیل در حوزه را» واقعا نمیدونم باید بهشون چی بگم. کمی توضیح دادم ولی شناخت کافی ازشون ندارم نمیدونم در مقام مشورت چی بهشون بگم. لطفا شما راهنمایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نسل باید در حضور تاریخی که با حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ظهور کرده است، خود را احساس کند. در این رابطه خوب است در کنار دروس رسمی، بحث «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» با آن‌ها در میان گذاشته شود. کتاب اخیر «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» می‌تواند تذکراتی برای این نسل باشد. موفق باشید

29689
متن پرسش
سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده: با توجه به پرسش ۲۹۶۷۸ متأسفانه در دانشگاه فرهنگیان بعضی دروس و اساتید ضعیف هستند به نظر شما این ضعف را چگونه جبران کنم؟ فرمودید با ادبیات عرب آشنا شوم برای این کار چه کتابی پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ورود در تأمّل و تدبّر در آیات و روایات کار جلو می‌رود. تقویت ادبیات عرب از طریق صوت اساتید که علی‌القاعده در اینترنت می‌توانید پیدا کنید، حل می‌شود. موفق باشید

29679
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی برق هستم و اگر خدا بخواهد تا آخر تابستان دفاع می‌کنم. با توجه به علاقه بنده به تحصیل در حوزه علوم اسلامی بویژه فقه، استعداد خوب بنده در فهم متون دینی و مجادلات و حفظ مطالب، تأکیدات رهبری بر ضرورت تحول در علوم انسانی، نیاز جامعه و حاکمیت به فقه مطابق با شرایط روز و ... بر آن شده ام که ان شاءالله به حوزه علمیه بروم. از طرفی قصد دارم که قبل رفتن به حوزه ازدواج کنم و از سوی دیگر از مشکلات معیشتی طلبگی و زندگی متأهلی می‌ترسم. با نگاهی به برنامه متداول حوزه و نیز برنامه مجتمع حوزوی مشکات، بین انتخاب این دو مردد شده ام. از طرفی برنامه متداول حوزه، از حیث درسی مقداری سبکتر بوده و البته طولانی تر است از سوی دیگر برنامه مشکات سنگینتر بوده ولی کوتاهتر است (دروس ۱۰ سال را در ۷ سال تمام می کنند). همچنین ظاهرا حوزه مشکات، از محل موقوفات خود، شهریه ای اضافه بر شهریه مراجع تقلید به طلاب خود می‌دهد. با این اوصاف، بطور کلی نظر شما در مورد رفتن به حوزه در این سن و با این شرایط چیست؟ و بنظر شما کدام یک از این دو برنامه ی متداول حوزه یا مشکات برای نیل به اهداف مدنظر بنده مناسبتر است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط روحی‌تان مناسب است، رفتن به حوزه برکات خاص خود را دارد. افرادی که در این مورد صاحب‌نظرند، حوزه‌ی مشکات را ترجیح می‌دهند. با این‌همه بهتر است در این مورد با کسانی که روحیه‌ی شما را می‌شناسند و در امور حوزه نیز آگاهی‌های لازم را دارند، مشورت بفرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!