بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حوزه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5964
متن پرسش
سلام علیکم. جناب استاد: بنده در حال حاضر در مقطع ارشد فلسفه تحصیل می کنم و تا حدودی با مباحث معرفت نفس و غرب شناسی آشناییت دارم . قصد دارم تا موضوع پایان نامه ام را مرتبط با همین مسایل انتخاب کنم .مسله ی ای که ذهن مرا درگیر خود کرده این است که آیا می توان بر اساس حکمت صدرا یک نظام آموزشی داشت؟ ساختار نظام آموزشی امروز چه نسبتی با وهم دارد؟ شما فرمودید انسان مدرن در توهم چیزیست که نیست اما مثلا کامپیوتر وقتی ساخته میشود که دیگر در خارج موجود است؟آیا نظام آموزشی مدرن تفکر عمیق را از انسان میگیرد؟(با توجه به صوت شما در شرح کتاب مدرنیته و توهم)چگونه؟تفکر عمیق مورد نظر حکمت صدرا چگونه است؟ در کل این موضوع برای پایان نامه مورد تصدیق شما هست؟(نظام آموزشی از منظر حکمت صدرا) با تشکر فراوان از حضرتعالی.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: برای پایان‌نامه موضوع خوبی است. در معنای سوبژه‌کردن همه‌چیز توسط غرب و تَوهمی زندگی‌کردن، در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌‌تعالی‌علیه‌« عرایضی داشته‌ام. در جزوه‌ی « علوم انسانی عبوراز مدرنیته ونظر به اسما الله. » نیز دلایلی در رابطه با این‌که چرا نظام آموزش باید با نظر به اسماء الهی شکل بگیرد، مباحثی شده که به کار شما می‌آید. موفق باشید
5940
متن پرسش
سلام وزیارت قبول وآرزوی سلامتی استاد میخواستم درباره این جمله توضیحی بفرمایید؟ اساساً برای اینکه بتوانیم به دین مردم خدمت کنیم، باید فقیه بشویم و دین را بفهمیم. و این مهمتر از آن است که برای موفقیت در سایر رشته‌های علوم انسانی به سراغ فقه برویم، چون ما امروز به «فقیه خوب» خیلی بیشتر از روانشناس خوب یا متخصصین سایر رشته‌های علوم انسانی نیاز داریم. برای موفقیت در سایر رشته‌های علوم انسانی به سراغ فقه برویم چه اشکالی دارد مگربرای تولید علوم انسانی-اسلامی نباید این کاررا کرد؟ واگر وقت داشتید متن کامل را خواندید نظرتون رادرمورد مطلب بفرمایید؟ (برای متن کامل جهت معرفی به دوستان پاسخ حجت الاسلام پناهیان به سوال «حوزه برویم یا دانشگاه؟-http://panahian.blog.ir/post/172) باتشکرومعذرت وخداقوت
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و بنده نظر خوب جناب حجت‌الاسلام حاج آقا پناهیان را دیدم. موفق باشید
5926
متن پرسش
سلام استاد من قصد دارم با لیسانس وارد حوزه شوم. به نظرتان خوب است تابستان هرسال یک پایه جهشی بخونم و این طوری 6پایه رو توی 3سال تموم کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بستگی به آمادگی خودتان دارد. ولی سعی کنید ادبیات عرب را خوب بخوانید. موفق باشید
5892
متن پرسش
با سلام محضرگرامی استاد گرانقدر در پی پاسخ شما به سوال مرتبط با تحول محتوا و روش های ارزشیابی در حوزه علمیه فرمودید: ما در حال حاضر باید اولا موضوعاتی را در کنار موضوعاتی که در حوزه است طرح کنیم مثل طرح معرفت نفس و انقلاب اسلامی. ثانیا سعی کنیم روش‌ها را با رویکرد علم حضوری شکل دهیم تا طلبه متوجه شود به کدام افق باید نظر کند. در ضمن در موضوع معرفت نفس عنوان را همان عقاید بگذارید ولی در دل آن عنوان ،‌ معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد را طرح کنید. موفق باشید. چه کتابهایی را برای هر پایه تحصیلی از سال اول تا چهارم با توجه به سه گروه سیکل ، دیپلم و لیسانس که ورودی سال اول هستند پیشنهاد می کنید؟ آیا مناسب میدانید کتب رسمی عقاید خودخوان شده و این سیر جایگزین ساعات درس عقاید 5 روز در هفته ادامه یابد؟ سال اول : جوان و انتخاب بزرگ/ چه نیازی به نبی/ ده نکته از معرفت النفس/ آشتی با خدا سال دوم : از برهان تا عرفان (برهان صدیقین و حرکت جوهری) / معاد (دو سوم اول) سال سوم: معاد (یک سوم آخر) / مبانی نظری نبوت و امامت / حقیقت نوری اهل بیت (ع) سال چهارم : مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) / مبانی معرفتی مهدویت / آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم همین که پیشنهاد می‌فرمایید خوب است. در عمل ممکن است لازم باشد تغییراتی داده شود ولی بالاخره باید شروع کرد. موفق باشید
5855
متن پرسش
سلام استاد می خواستم توضیحی بدهید در باره آشنایی باعلم دینی(مثل سیر شماو..) با صاحب نظر شدن درعلوم دینی؟ (صوت شما درباره حوزه ودانشگاه خیلی کیفیت پایین بودوخیلی عالی تقسیم بندی کردین اگر میشود توضیحی بدهید چون دردانشگاه فقه وحقوق میخوانم با اینکه درکارشناسی هستم اما انگارعالم دانشگاه اصلادنبال صاحب نظرنیست دنبال آشنایی است؟) باتشکرفراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در رابطه با جایگاه مباحث در سوال شماره‌ی 5616عرایضی داشته‌ام، بیش از این چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
5744
متن پرسش
سلام علیکم کسی که از کودکی تا جوانی دچار گناهان کبیره بوده، منتها به تدریج موفق به توبه و ترک گناهان شده و رو به معارف دینی آورده است، می تواند در آینده مبلغ معارف عالی دینی شود؟ یک نگرانی این است که اگر کسانی هر چند خیلی معدود از گذشته و گناهانش آگاه هستند بخواهند آبروی او را بعدا بریزند آیا این منجر به لطمه خوردن دین به خاطر گذشته سیاه آن فرد که حالا مبلغ دین شده نمی شود؟ در این صورت تکلیف آن فرد چیست؟ میتواند در مسیر اشاعه معارف دین قدم بردارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی انسان از گناهان گذشته‌ی خود توبه کند در حالی که خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین» پس مورد محبت خداوند و مورد محبت هر قلبی که خدایی است قرار می‌گیرد و دارای احترام خاصی در بین مؤمنین می‌شود. از طرفی خداوند می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» خدا مدافع مؤمنین است پس هرگز نمی‌گذارد نقشه‌ی بدخواهان به نتیجه برسد. با تمام امید وارد دینداری و تبلیغ دین شوید و تنها تقوای الهی را پیشه کنید و بس. موفق باشید
5651
متن پرسش
با سلام: من در دانشگاه میروم و دوست دارم که به حوزه بروم ولی مادرم وقتی اسم حوزه و طلبگی من را می شنود خیلی ناراحت میشود و به کار من راضی نیست. بهترین کار برای من چیست تحصیل در دانشگاه یا تحصیل در حوزه علی رغم میل مادر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نظر علماء در این موارد که جامعه نیاز به روحانی دارد آن است که رضایت والدین شرط نیست ولی با این‌همه اگر بتوانید قانع‌شان کنید که با اُنس با معارف امام باقر و امام صادق«علیهماالسلام» آینده‌ی فرزندشان و نسل‌های آینده‌اش در مسیر با برکتی قرار می‌گیرد، بهتر است. موفق باشید
5537
متن پرسش
سلام علیک استاد میخواستم نظرتان را راجع به اقای،امجد و همچنین موضع گیری های ایشان در انتخابات های گذشته و همچنین در رابطه با اینکه ایشان صحبتی کرده بودند مبنی،بر اینکه امام اگر عواقب حکم قتل سلمان رشدی را میدانستند اینگونه.حکم نمیکردند و فتوای آقای صافی را بر مهدور الدم بودن شخصی که.به امام.نهم توهین کرده بودند را جاهلانه.خواندند گفتند اینگونه حکم دادن باعث شلوغ شدن و بهم ریختن جامعه میشود زیرا امروز هر کسی دارد امروز به اسلام توهین.میکند. متشکرم و همچننین گویا ایشان صحبت هایی هم درباره ی نظام و ولایت فقیه در،عصر،غیبت داشته اند .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چون عین جملات این آقایان را نشنیده‌ام از عدم اظهار نظر عذرخواهی می‌کنم. موفق باشید
5479
متن پرسش
با سلام طلبه ی پایه یک هستم که از دیپلم وارد حوزه شده ام و با توجه به اینکه 23 سال دارم نگران این هستم که برای شروع مباحث عقلی و اعتقادی کمی دیر شده باشد. (با در نظر گرفتن این نکته که در جواب یکی از سوالها فرموده بودید: فلسفه را شروع نکنید تا در فقه ممحض باشید) لطفا در این مورد مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین در کنار پایه‌های اولیه حوزه، خلأ نگاه فلسفی عرفانی را تا حدّی جبران کنید، چون اگر بخواهید از حالا فلسفه بخوانید با توجه به این‌که باید همه‌ی ذهن خود را وارد مباحث فلسفی کنید از پایه در ادبیات ضعیف می‌مانید. موفق باشید
5424
متن پرسش
سلام وخداقوت هفته ی پیش همین سوال فرستاده شد 1.نظرحضرت عالی برای شروع فلسفه چیست آیا اول باید ازمنطق شروع کرد واینکه برای شروع کتاب آموزشی ساده هست ونظرتان درمورد آموزش فلسفه آقای مصباح چیست؟ 2.علت اینکه درحوزه اینقدردیر شروع میکنند خواندن فلسفه را عیب نیست واینکه درکنارلمعه هم میشود فلسفه راخواند؟ 3.دروس لمعه خواندن حضرت آقا گفتند نیازی نیست کل آن خوانده شود یعنی چه ونحوه ی نگاه ما به خواندن لمعه باتوجه به زمان زیادی که میگیرد باید چطورباشد؟ 4.برای آشنایی با مبادی فکری حضرت عالی برای معرفی به دوستان کدام کتابهایتان را توصیه میکنید؟(سلوک ذیل امام (ره)،تمدن زایی شیعه و..). تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً جواب در شماره سوال 5348 جواب دادم
5348
متن پرسش
سلام وخداقوت 1.نظرحضرت عالی برای شروع فلسفه چیست آیا اول باید ازمنطق شروع کرد واینکه برای شروع کتاب آموزشی ساده هست ونظرتان درمورد آموزش فلسفه آقای مصباح چیست؟ 2.علت اینکه درحوزه اینقدردیر شروع میکنند خواندن فلسفه را عیب نیست واینکه درکنارلمعه هم میشود فلسفه راخواند؟ 3.دروس لمعه خواندن حضرت آقا گفتند نیازی نیست کل آن خوانده شود یعنی چه ونحوه ی نگاه ما به خواندن لمعه باتوجه به زمان زیادی که میگیرد باید چطورباشد؟ 4.برای آشنایی با مبادی فکری حضرت عالی برای معرفی به دوستان کدام کتابهایتان را توصیه میکنید؟(سلوک ذیل امام (ره)،تمدن زایی شیعه و..). تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید خیلی لازم نباشد برای آموزش فلسفه منطق دانست ولی چون عموماً در آموزش فلسفه از اصطلاحات منطقی استفاده می‌شود چاره‌ای ندارید که منطق بدانید. کتاب آموزش فلسفه‌ی آیت‌اللّه مصباح برای شروع خوب است 2- به نظرم خوب است که از سال دوم به صورتی نرم فلسفه را شروع کنند 3- این را از من نباید بپرسید 4- کتاب «سلوک ذیل ...» خوب است ولی برای کسی که مقدمات را نگذرانده مشکل است. موفق باشید
5303
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم ... وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ... با عرض سلام و ادب وعرض تسلیت بمناسبت ایام سوگواری امیرالمومنین علیه السلام... امسال که پس از اتمام دوره سربازی با مدرک کارشناسی کامپیوتر تصمیم ورود به حوزه را گرفتم ، سومین باری هست که قصد ورود به این راه را دارم منتها تفاوت آشکار امسال با سالهای قبل در اینه که امسال خداوند کریم مرا به یک نکته بسیار مهمی آشنا کرد که سرمایه خوبی شد که با قوت و قدرت در این راه وارد بشم و اونهم درک جایگاه صدق وعده های خداوندی است که در قرآن کریم به اونها اشاره شده که البته این توفیق رو بسیاربسیار مدیون اشاره های مکرر مقام معظم رهبری در توجه دادن به این موضوع هستم که باعث شد نسبت به اهمیت این باب حساس بشم و دیگه ترسی نداشته باشم از اینکه نکنه خدای ناکرده در این راه کم بیارم و شرمنده خدا و اهل بیت بشم. برادر، من در سن 27 سالگی می خوام وارد این راه بشم و حساسیت های خاصی برای خودم دارم از جمله اینکه منطبق بر عرایض فوق ، اراده الهی اینگونه جاری شده که من به عنوان تکلیف و احساس وظیفه قدم در این راه بگذارم و بخواهم در مسیر انبیاء و رسالت الهی گام بردارم. اهمیت این موضوع برام به حدیه که نمی توانم ساده از کنارش بگذرم. رو این حسابه که فکر می کنم باید در مسیر طلبگی مخصوصا در سالهای نخستین این راه، نسبت به نکاتی توجه داشته باشم که منطبق بر روش انبیاء و مقتضیات زمان باشه. با توجه به صحبت های مقام معظم رهبری در اینکه اولویت امروز کشور، جنگ نرمه می خوام بگم که البته برای من اجتهاد مهمه و بسیار مطلوب، اما مهمتر اینه که در این مسیر به وظیفه عمل کنم و بتوانم مبلغ خوب و موثری باشم باذن الله . اینها رو گفتم که بگم برای منِ نوعی در آغاز راه یه چیزهایی خیلی مهمترازخود درس و تحصیله. حقیقت، من از روحانیتی که از جامعه غریبه است و گرفتار ریا و خودبزرگ بینی شده بیزارم و نمی خوام در این مسیر گرفتار این آفات بشم. لذا یک سری نکاتی را تحت عنوان ادب طلبگی برای خودم آماده کردم که میخوام خودم را ملزم به رعایت اینها در سالهای نخستین کنم. می خواستم ببینم نظر شما در باره این نکات و کل صحبت هایی که عرض شد چیه؟! آیا نکته ای هست که در آغاز راه من ازش غافل باشم ؟! آیا موضوع مهمتری هست که باید متوجه باشم؟! خلاصه می خواستم بنده رو از راهنمایی و نصیحت لازم محروم نکنید... یاعلی ادب طلبگی با توجه به مقتضیات زمان : 1- ایمان و اتقان کامل به هدف و این راه 2- توسل دائمی به اهل البیت (ع) در سایه معرفت ناب به آنها 3- تهجد و قیام شب 4- استقامت و پشتکار 5- خلوص ویقین 6- شجاعت و شهامت 7- تعیین افق و نظام حرکتی در حوزه 8- خود شناسی و مبارزه با نفس 9- قطع تعلقات دنیایی 10- سکوت 11-انس با قرآن کریم و حفظ آن درمدت 3 الی 4 سال 12-ورزیدگی بدنی و تناسب اندام 13-کسب تسلط به زبان انگلیسی و عربی 14-ازدواج و عقل معاش (قناعت ، تدبیر در سایه توکل ) 15- شما بفرمائید ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) شروع کنید إن‌شاءالله نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید حاصل می‌شود. نکات خوبی را مدّ نظر قرار داده‌اید. موفق باشید
5242
متن پرسش
با عرض سلام استاد تکلیف آن دسته از دانشجویانی که با مباحث شما آشنا شده اند و بعد از دانشگاه حوزه را انتخاب کرده اند و اکنون که به گذشته مینگرند تصور بیشتر موفق بودن در دانشگاه به آنها دست میدهد چیست؟ بازگشت به علم و دانشگاه صنعت یا ادامه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه‌ی خودشان دارد اگر احساس کنند رسالت تاریخی خود را از طریق حضور هرچه بیشتر در جامعه از طریق تبلیغ دین می‌توانند انجام دهند خوب است در حوزه بمانند حتی اگر در نهایت امام جماعت یک مسجد در گوشه‌ی یک روستا باشند و از این طریق در تاریخی که در آن هستند نقش‌آفرینی کنند. ولی اگر احساس می‌کنند با حضور در فضای صنعتی می‌توانند خود را در این تاریخ معنا کنند در عین عالم‌بودن به معارف دینی، باید در دانشگاه و صنعت حضور یابند. عمده معنادارکردن خود در ذیل انقلاب اسلامی و شخصیت اشراقی حضرت روح‌اللّه است وگرنه در بی‌معنایی به‌سر خواهیم برد، چه در حوزه و چه در دانشگاه. موفق باشید
5118
متن پرسش
سلام.استاد محمدمهدی میرباقری مباحثات ایشان را در زمینه تمدن اسلامی،انقلاب اسلامی،جریان اصولگرایی،تمدن غرب و مبانی آن چطور می بینید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله ایشان انسان دانشمند و بصیر و با صفایی هستند که لازم است دوستان از فهم نگاه ایشان به موضوعات غفلت نکنند. موفق باشید
5067
متن پرسش
سلام ووطاعات قبول 1.قال الله تعالی:ضمنت لاهل العلم ارزاقهم 2.پیامبر(ص):بعضی از گناهان با نمازوصدقه هم آمرزیده نمیشوند.سوال شد:چه چیز موجب آمرزش آن است؟فرمودند:جدیت وتلاش در طلب معیشت زندگی (مستدرک ج13) بحثی هست این که دنبال پول نباید بری یا باید بری با توجه به اینکه طلبه هستی یا دانشجو ومی خواهی تحصیل کنی اما زن هم که می خواهی بگیری و خرجی خودت برای تحصیل باید پول داشته باشی پس ناچار هستی که از یه جایی سرمایه را تامین کنی و بعد از آن استفاده کنی و تابتوانی درس بخوانی آیا این حرف درست است؟ وباتوجه به این که بالاخره زندگی رو چرخوندن وخانواده که با پول طلبگی و... نمیشود در حال حاضر(بدون تجملاتی خیلی خیلی ساده زندگی کردن)؟؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که ما مطابق وظیفه وارد فعالیت‌های معمولی جهت تأمین رزق می‌شویم و بدون آن‌که نگران باشیم و یا حرص بزنیم خداوند برکتش را می‌دهد. نگاه کنید به طلبه‌های اطرافتان ببینید عمدتاً زندگی‌شان به راحتی می‌گذرد. موفق باشید
5057
متن پرسش
با سللام خدمت استادگرامی 1_استاد محترم بند ه تاحدی باعواقب بد غیبت کردن وهم چنین گوش دادن غیبت آگاه هستم اما استاد محترم بنده وقتی با بزرگان فامیل برخورد می کنم بعضی ازآنها به غیبت کردن عادت کرده اندحال سوالم اینجاست که اگربا آنهاقطع رابطه کنم می ترسم که به طورکامل ازدین رویگردان شوندوازطرفی اگربا آنهارابطه داشته باشم ناچارم غیبت گوش کنم وظیفه ام جیست؟ 2_درمحله ما برخی مبلغین هستند که برای اینکه جوانان جذب دین بشوند رو به چرت و پرت گویی آورده اند نظر شما درمورد اینجور کارها چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گوش‌دادن به غیبت غیر از آن است که غیبت به گوش شما بخورد. تا آن‌جا که برایتان ممکن است شما طالب شنیدن آن غیبت‌ها نباشید 2- دین یک حقیقت جدّی و گرم است، اگر با حرف‌های غیر جدّی بخواهیم دین را تبلیغ کنیم عملاً از دین چیزی باقی نمی‌ماند. موفق باشید
4964
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر من خیلی از کتابهای شما را خوانده و بسیاری از سخنرانیهای شما را گوش داده ام اما یک سوال همیشه در ذهن من باقیست. شما در بیشتر سخنرانیهایتان از روحانیت دفاع میکنید و از همه مهمتر در کتاب چه نیازی به نبی این مسئله به وضوح قابل رویت است که نظر شما درباره روحانیت چیست. اما چرا در انتخابات ریاست جمهوری با وجود اینکه کاندیدای آخوند هم وجود داشت شما از یک شخص غیر روحانی حمایت کردید. عظمتی که شما برای آقایان آخوند قائلید فقط به حوزه دین مربوط می شود یا سیاست را هم در نظر دارید؟ آیا روحانیونی که شما در کتاب چه نیازی به نبی یا سخنرانیهایتان از آنها به عنوان پاکترین مردم یاد می کنید افراد مشخصی هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت د اشته‌باشید که جناب آقای دکتر حسن روحانی از نظر تحصیلات حوزوی یک روحانی متوسط هستند و بیشتر وقت خود را صرف دکترای خود در مورد حقوق کرده‌اند درحالی که ممکن است یک نفر باشد که ملبّس به لباس روحانی نباشد ولی در فرهنگ روحانیت پروریده‌ شده‌باشد. تأکید بنده بر فرهنگ روحانیت و حوزه‌های علمیه است که نظر بر قرآن و سخنان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» دارد. موفق باشید
4924
متن پرسش
باسلام احتراما سبک زندگی روحانیت برای مردم و مخصوصا محرومین خیلی مهم است با توجه به شماتت علما توسط امام حسین علیه‌السلام در ص 245 تحف العقول و همچنین جواب امام زمان علیه السلام به علی ابن مهزیار که علت تاخیر دیدار، نارضایتی امام از سبک زندگی ایشان بوده است که مردم را از دین مایوس می‌کرده است، گاهی بنده به اینکه چرا بعضی طلبه ها سوار ماشینهایی به قیمت حداقل دوبرابر پراید میشوند فکر می‌کنم آیا باید این طلبه ها را برای حفظ دین مردم، امر به معروف کرد؟ رهبر معظم انقلاب هم می‌فرمایند اگر طلبه ای غیر از پیکان (ماشین عموم مردم در آن زمان و پراید در این زمان) سوار شود از ذی طلبگی خارج شده است. آیا اگر امر به معروف نکنیم امام زمان عجل الله تعالی فرجه از ما راضی خواهند بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط دارد در هر صورت زندگی مسئولان و علماء دین باید به مردم عادی نزدیک باشد که بحمدالله رویهم‌رفته همین طور است حال اگر موارد استثنایی هست آن را به پای عموم طلبه‌ها و روحانیت نگذارید و اگر شرایط آماده بود باید به آن استثنائات نیز تذکر داد. موفق باشید
4673
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. عاجزانه تمنا دارم سوال بنده را در سایت پاسخ بفرمایید و بی پاسخ نگذارید. اولا با عرض پوزش آیا جناب عالی این احتمال را می دهید که ممکن است در فتنه ی 92 غربال شوید ؟ دوم آیا مطالبی که در اینترنت به عنوان نقد مطالب سیاسی شما نوشته می شود را مطالعه می فرمایید ؟ مثلا همان مطلبی که درباره غیر قابل تفکیک بودن مدیریت سیاسی و مدیریت فرهنگی جامعه نوشته شد و کدهایی از تاریخ اهل البیت آورده شده بود یا سایر مطالب . سوم توصیه ی شما به ماها که حرف های سیاسی شما توی کتمان نمی رود چیست ؟ چهارم به نظر شما ریشه ی این که ما این بار بر خلاف همه ی موارد گذشته نتوانستیم مواضع سیاسی شما را پیشبینی و حتی تحلیل کنیم چیست ؟ به اذعان همه ی دوستان غیر قابل تحلیل شده اید. پنجم شما کدام دسته از کسانی که مباحث شما را کار می کنند راهشان را درست تر می دانید ، آن دسته که مواضع سیاسی شما را بی چون و چرا پذیرفته اند - به دلیل حکمت غیر قابل انکار شما - یا آن دسته که با اطلاعات دقیق و مبانی فکری ارائه شده توسط شما به نتیجه ای خلاف نتایج گرفته شده توسط شما رسیده اند و نمی توانند شما را تحلیل کنند ؟ پنجم به چه دلیل شما نیازی ندیده اید که حرف های دسته ی دوم در سوال قبلی را پاسخ بفرمایید برایشان ؟ آیا لطافت روحی شما و اعتقاد شما مبنی بر جدلی بودن این حرف ها ، پاسخ به این حرف ها را بر نمی تابد یا به نظرتان پاسخ آن ها را لابه لای حرف هایتان داده اید یا سکوت را بهتر می دانید یا چه ؟ ششم و آخرین سوال این که به نظر آیا درست است که بگوییم این وضعیتی که برای ما و دوستان پیش آمده یکی از مقاطع حساس تاریخ است که باید محصولش احساس عجز تاریخی باشد که با مبانی تفکری مشترک با شما به نتیجه ای غیر از شما می رسیم ؟ و به خود تلنگری بزنیم که اگر نتوانیم نورانیت امام معصوم را در درون بشناسیم ، در آینده ی تاریخ هیچ کسی نیست که بتوانیم از او کمک بگیریم و قطعا غربال خواهیم شد ؟ استاد حقیر هیچ ترسی از انتخابات سال 92 ندارم اما همه ی نگرانی ام از 8 سال یا 16 سال آینده است که در فتنه ی های بعدی چگونه عمل خواهم کرد و با چشمانی هراسان به آینده می نگرم. نگرانی بنده این است که چرا با مبانی ای که از شما اخذ کرده ام در نگاه سیاسی مقابل شما قرار گرفته ام ؟ باز امسال شرایط برای بنده مبهم نیست ولی فتنه های بعدی را چه کنم ؟ بالاخره حق چیست و باطل چیست ؟ چرا با مبانی یکسان نتایج مختلف گرفته ایم ؟ ما نور وجود شما را نداریم یا شما اطلاعات ما را ؟ قضیه چیست ؟ گناه از کیست ؟ چگونه بتوانیم از شما عبور کنیم ؟ چگونه دستمان را از دستان استادی که تا این جای راه ما را آورده است جدا کنیم ؟ مجددا خواهش و تمنای عاجزانه دارم که سوالات فوق را پاسخ بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانم که جنابعالی با تمام وجود در زیارت جامعه‌ی کبیره در محضر امامان معصوم«علیهم‌السلام» اظهار می‌دارید: «بِاَبی اَنتُم و اُمّی و نَفسی و اَهلی و مالی» و از این طریق اعلام می‌کنید تمام نسبت‌ شما با پدر و مادر و جان خود و اهل و مال‌تان همه در ذیل نسبت شما با امامان معصوم«علیهم‌السلام» معنا می‌یابد و اصیل‌ترین معنای خود را در ذیل وجود مقدس امام معصوم که اسلام فعلیت یافته است جستجو می‌کنید و در این راستا در این زمان به حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و انقلاب اسلامی و ولیّ فقیه زمان رجوع داشته‌اید. پس معلوم است که بنده و جنابعالی در این زمان هیچ معنایی برای خود نمی‌شناسیم مگر در راستای نسبتی که با این انقلاب الهی داریم و از پیر فرزانه‌ی خود یعنی حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آموختیم که فرمودند: «چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است» و فرمودند: «من بارها اعلام کرده‌ام که با هیچ‌کس در هر مرتبه‌ای که باشد عقد اخوت نبسته‌ام» و تمام همّت حضرت امام آن بود که خدشه‌ای بر اهداف مقدس این انقلاب الهی وارد نشود و از این جهت بود که می‌توان گفت حضرت امام هیچ نسبتی را اصیل نمی‌دانستند جز وفاداری به انقلاب اسلامی و اهداف انقلاب و وفاداری به نهادهایی که جزء لاینفک و لازمه‌ی ادامه‌ی انقلاب‌اند. نمی‌دانم چرا می‌گویید نتوانسته‌اید مواضع سیاسی بنده را پیش‌بینی کنید؟ مگر بنا نبود تمام نسبت‌های خود را با انقلاب اسلامی معنا کنیم؟ و مگر فصل‌الخطاب‌قراردادن نظر و مواضع رهبری عزیز جزء لاینفک انقلاب اسلامی نیست؟ حال با توجه به این امر باید در هر قدمی که برمی‌داریم نسبت آن قدم را با اهداف انقلاب و رهنمودهای رهبری عزیز ارزیابی نماییم. حال اگر در اشارات رهبری نسبت به آینده‌ی انقلاب و نظام‌سازی که باید شکل بگیرد نیاز به شرایطی داریم که کشور باید در درون با آرامش تمام و بدون حاشیه اداره شود و حضور آقای مشائی به عنوان رئیس جمهور چنین شرایطی را به‌بار نمی‌آورد و لذا حتماً باید از این حضور حمایت نکرد، این را شما از جانب بنده یک نظر غیر قابل پیش‌بینی می‌دانستید؟ مگر ما و شما با آقای احمدی‌نژاد عقد اخوت بسته‌ایم که هرکاری ایشان کردند، بپذیریم؟ مگر همیشه همه‌ی گِله‌ی ما با اصول‌گرایان سیاسی آن نبود که چرا وقتی رهبری، دولت را تأیید می‌کنند، آن‌ها رهنمودهای رهبری را نادیده می‌گرفتند و از این طریق اصرار می‌کردیم ملاک ما در تأیید دولت سخنان رهبری است؟ حال چه شده است که گویا انتظار دارید بنده آقای احمدی‌نژاد را به خودی خودشان قبول کنم و ایشان را فصل‌الخطاب قرار دهم و چون ایشان فرموده‌اند: «احمدی‌نژاد یعنی مشائی و مشایی یعنی احمدی‌نژاد» ما هم آقای مشائی را دربست بپذیرم؟ مگر قرار این بود؟ ما تا حال و از این به بعد دولت آقای احمدی‌نژاد را در راستای تأییدات رهبری عزیز می‌پذیریم زیرا می‌دانیم بصیرت و احاطه‌ی رهبری به موضوعات از ما بیشتر است و در همین رابطه معلوم است که نمی‌توانیم جایگاهی برای آقای مشائی قائل باشیم مگر آن‌که تصمیم گرفته باشیم در کنار معنایی که برای خود نسبت به انقلاب اسلامی کرده‌ایم معنای جدیدی وارد کنیم و آن تعهد به همه‌ی حرکات و نظرات آقای احمدی‌نژاد است و فکر نمی‌کنم جنابعالی چنین معنایی برای خود کرده باشید که در بست حرکات و گفتار آقای احمدی‌نژاد را فصل‌الخطاب قرار دهید. آیا قبول ندارید آقای احمدی‌نژاد مرد کارهای بزرگ و اشتباهات بزرگ است و اگر در روز یک‌شنبه‌ی سیاه در ابتدای صحبت‌ها حرف‌های بزرگی زد ، در انتها نیز اشتباه بزرگی انجام داد. بنده معتقدم آقای احمدی‌نژاد در کنار کارهای بزرگی که داشتند، طرح آقای مشائی به این شکل و این روش یکی از آن اشتباهای بزرگ ایشان است که همه‌ی 8 سال کار ایشان را به‌هم زد، همان‌طور که درآن یکشنبه‌ در آخر صحبت‌ها با طرح آن ویدئو همه‌ی حرف‌های ارزشمند ابتدای کار را از بین بردند. در آینده خواهید فهمید آقای احمدی‌نژاد در رابطه با طرح آقای مشائی به این شکل چه اشتباه بزرگی انجام دادند، گویا ایشان در موقعی که پای آقای مشائی در میان است آنچنان احساساتشان بر حکمت‌شان حاکم می‌شود که متوجه نیستند چه می‌کنند و از این جهت برای دوستانی که در این موضوع دقت کافی ندارند نگرانم و می‌ترسم یک نحوه جدایی بین‌ آن‌ها و اصل انقلاب اسلامی ظهور کند. تقاضای بنده از جنابعالی و دوستانتان آن است که هیچ تعهدی جز تعهد نسبت به انقلاب و حضرت امام و رهبری بر دوش خود نگذارید و همه‌ی نسبت خود را در عصر حاضر با انقلاب و اهداف جهانی آن معنا کنید و با این دید به بعضی از حرکات و گفتار آقای احمدی‌نژاد بنگرید تا بین آن وجوه از حرکات ایشان که در ذیل نظرات رهبری موجب احیاء گفتمان انقلاب اسلامی شده و آن وجوه از حرکات ایشان که هیچ معنای منطقی ندارد، بتوانید تفکیک کنید. و اگر از این موضوع غفلت کنید باید دلواپس آینده‌ی خود باشید که از یک‌جایی زاویه‌ی شما با نظام اسلامی تحت علاقه‌مندی به آقای مشائی شروع می‌شود. زیرا همان رهبری که در مقاطع مختلف از دولت آقای احمدی‌نژاد پشتیبانی کردند از شورای نگهبان پشتیبانی نمودند، حال آقای احمدی‌نژاد در راستای طرح آقای مشائی و ریاست جمهوری ایشان و عدم تأیید آقای مشائی توسط شورای نگهبان ، با شورای نگهبان مسئله پیدا کرده‌اند و نظر شورای نگهبان را نپذیرفته‌اند و می‌خواهند از طریق حکو ولایی رهبری مسئله را حل کنند، در حالی‌که اگر نسبت ما با آقای احمدی‌نژاد در رابطه با تأیید رهبری از دولت ایشان باشد، ما در رابطه با اعتراض ایشان به شورای نگهبان هیچ نسبتی با ایشان نداریم و از این کار ایشان سخت گله‌مند هستیم. ولی اگر آقای احمدی‌نژاد را به خودی خودشان بپذیرید مجبورید به دنبال ایشان شما هم نسبت به شورای نگهبان معترض شوید. در حالی‌که تا حال همیشه جریان‌هایی با شورای نگهبان مقابله می‌کردند که از جنس انقلاب نبودند و هم‌صدا با رادیو و تلویزیون‌های بیگانه، شورای نگهبان را مانع اهداف خود که عموماً متمایل‌کردن انقلاب به غرب بود، می‌دانستند، و این شروع زاویه‌ای است که آقای احمدی‌نژاد در ذیل ارادت و شیفتگی به آقای مشائی نسبت به یکی از اصیل‌ترین نهادهای انقلاب – یعنی شورای نگهبان - پیدا کردند، شورای نگهبانی که در کلیت خود عین نظام اسلامی است. همچنان که روحانیت در کلیت خود عین اسلام است و حضرت امام فرمودند: «اسلام منهای روحانیت یعنی اسلام منهای اسلام». با این‌که می‌توان به بعضی از روحانیون اشکال داشت ولی اگر نفی کلی روحانیت کردیم خواسته یا ناخواسته نفی اسلام نموده‌ایم. در مورد شورای نگهبان نیز اگر به بهانه‌ی نقد سخنان بعضی از اعضاء آن، نفی کلی کردیم و تصمیم نهایی آن جمع را نپذرفتیم عملاً زاویه‌ی خود با نظام را شروع کرده‌ایم و دیگر انتظار نداشته باشید برکات معنوی که نصیب نیروهای ولایی در این انقلاب شده نصیب شما شود. چه شده است که وقتی آقای احمدی‌نژاد نظر به ریاست جمهوری آقای مشائی دارند، نظر خود را از نظر مجموعه‌ای از علمائ و حقوق‌دانان برتر می‌دانند؟ آیا این آقای احمدی‌نژاد، همان آقای احمدی‌نژاد هستند که جدای از آقای مشائی رئیس جمهوری توانا و ارزشمندی بودند که رهبری عزیز تمام قد از ایشان دفاع کردند؟ و حالا به شورای نگهبانی اعتراض دارند که حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به عنوان یک نهاد لاینفک از انقلاب اسلامی در موردش آن‌همه تأکید داشتند و عجیب آن است که این اعتراض توسط یک مقام رسمی کشور که در جایگاه ریاست جمهوری می‌باشند به شکل علنی صورت می‌گیرد!
4541
متن پرسش
سلام استاد ارجمند طلبه هستم با ارزوها واهداف بلند مثل اجتهاد وتبدیل شدن به به یک فرد متقی.ولی متاسفانه امروز که پایه 7 حوزه ودانشجوی ارشد تفسیر هستم.از شرایطی که در ان هستم راضی نیستم چون صبح ها نمازم قضا می شود ودر روز 2ساعت مطالعه مفید ندارم.با این شرایط ایا وارد کار اجرای شوم و در کنارش درس بخوانم البته اگرر امکانش حاصل شد یا به درس خواندن با همین شرایط ادامه دهم.ممنون می شوم اگر راهنمایی فرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد، حضور در زندگی طلبگی یک نوع حضور خاصی است که می‌تواند تاریخ‌ساز باشد و در این راستا باید سلوک حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر عزیز مدّ نظرتان باشد و با کمی دقت در موضوعات اخلاقی عملی إن‌شاءالله ضعف‌هایی که برشمردید برطرف می‌شود ولی اگر در روحتان آمادگی لازم را نمی‌یابید نباید بر خودتان زندگی طلبگی را با آن نوع اهداف تحمیل کنید که سرخورده شود. موفق باشید
4544
متن پرسش
سلام علیکم پرسش و پاسخ شماره 4490 را خواندم و انچه دستگیرم شد انکه حتی اگر مشایی اصلح باشدو حتی اگر انچنان که شایع است داری افکار التقاطی و منحرف نباشد,رای به او در شرایط کنونی به صلاح انقلاب نیست چرا که روح کلی نظام و قدرت در سایه به هر حال با ایشان و نوع نگاهشان به مسایل مخالف است و این یعنی حداقل چهار سال تقابل و واماندن از اهداف اصلی انقلاب.نکته دیگر اینکه انقلاب به ارامش احتیاج دارد و این ارامش با ریاست امثال مشایی در تضاد است اما چند نکته1.اقای طاهر زاده عزیز ارامشی که شما از ان صحبت می کنید تا کجا مقدس است.بگذارید مثالی بزنم مباحث شما و به خصوص جهت گیری سیاسی شما ارامش خیلی از افراد را بر هم زده است و خوب است بدانید با طرح این مباحث دشمنانی عنود برای خود دست و پا کرده اید مثلا حوزه علمیه اصفهان تحت تاثیر بلامنازع سپاه نام شما را اصطلاحا در بلک لیست قرار داده است به این معنا که مدیر هیچ یک از مدارس حق ندارد اجازه سخنرانی در مدرسه تحت امرش را به شما یا یکی از نزدیکانتان بدهد.حال سوال این است که در چنین شرایطی چه باید کرد؟ایا شما حق دارید به این بهانه که هنوز وقت تفکر من نرسیده است دست از کار بکشید .حال وضعیت خود را مقایسه کنید با شرایط اقای مشایی انچه در ان نامه مشهود است ناامیدی حضرت عالی است در حالی که با مثالی که زدم به گمانم این ناامیدی وجهی ندارد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید بنده شاید از امیدوارترین افراد نسبت به آینده هستم ولی آن‌طور که رهبر عزیز امیدوارند، به این شکل که اگر راه‌کارهای عبور از موانع را پیدا کنیم همواره آینده‌ای بسیار درخشان را در جلو خود می‌یابیم، آنچه را هم که می‌فرمایید در حوزه‌ی شما حاکم است می‌دانم. به آینده‌ای نگاه کنید که از این تنگناها گذشته‌ایم و طاهرزاده کسی نیست که بخواهد در این میان برای خود عنوانی دست و پا کند. آینده از آنِ تفکر حضرت روح‌اللّه است و این است آن آینده‌ی درخشان. که رهبر عزیز وعده ان را می دهد موفق باشید
4494
متن پرسش
سلام علیکم با عرض ارادت استاد گرامی من دانشجوی ارشد هستم و می خواهم برم حوزه و باید از پایه یک شروع کنم که از عربی هم شروع می شه ولی من هم عربی ام در دبیرستان خوب بود و هم عربی در حوزه دانشجویی کمی یادگرفتم البته دست و پا شکسته و می دانم عربی سطح یک و دو با توجه به وقتی که می گذارند یه جوری برا من زیادی است به نظر شما خوب هست که من مباحث اولیه را با صوت گوش بدم و برم امتحان بدم و ارتقا بگیرم برای پایه های بعد یا نه! بهتره از همان اول به طور مبنایی بخوانم برم بالا؟ چون بعضی دوستان من این کار را می خواهند انجام دهند و به صورت خود خوان یا دعوت از فرد با جربه صوت و ..... کلا دوره مقدماتی را خودشان بخوانند و به اصطلاح وقتشان را روی مباحث عربی و ...که ابتدایی و ابزاری است نگذارندو مستقیم بروند برای دوره سطح به نظر شما دام بهتره (با توجه به اینکه من ارشدم و 25 سالمه و بخواهم دوباره از مقدمات شروع کنم!!)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان مربوط است، اگر واقعاً بعداً در ادبیات عرب کم نیاورید کار خوبی است. موفق باشید
4454
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز منظورتان از درونی شدن علم و ملکه شدن علم برای طلبه قبل از ازدواج چست؟ یعنی طلبه قبل از ازدواج چه کار کند و چه تحولی در او بوجود بیاید علم او برایش ملکه شده؟ سؤال دوم اینکه من دانشجوی کارشناسی ارشدم و 25 سالمه و انشاءالله می خواهم برم حوزه از سطح یک شروع کنم حال با توجه به اینکه سنم بالاست و اگر بخواهم به این توصیه گوش کنم سنم خیلی بالا میره و به عقیده بعضی نشاط جوانی را از دست می دهم و .... به نظر شما چکار بهتر است ؟ ازدواج یا ملکه کردن علم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی طلبه بدون توجه به سایر امور تمام توجه خود را صرف درس و بحث کرد آن دروس برایش ملکه می‌شود 2- با توجه به این امر اگر بعد از چندسال اول طلبگی ازدواج کنید إن‌شاءالله مشکلی پیش نخواهد آمد. موفق باشید
4384
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز و مسئولین سایت اگر امکان دارد جواب سوال را برایم ایمیل کنید با تشکر بنده سوالی از محضرتان داشتم به همین دلیل ناچارا باید خودم را کمی معرفی کنم تا سوالم روشن تر شود . طلبه ی سال پنجم حوزه هستم . از لحاظ علمی الحمدلله در سطح خوبی هستم . و از لحاظ عرفانی و اخلاقی با لطف خداوند متعال با یک استاد خوب عرفان از شاگردان مرحوم آیت الله سعادت پروردر ارتباط می باشم و از این بعد نیز پیشرفت های خوبی داشته ام . شخصیتی متعادل و مایل به درون گرا بودن دارم . بیشتر به علوم عقلی مانن منطق ، اصول علاقه دارم البته استعداد در این دو زمینه را نیز دارم . اما از طرفی دیگر آن چیزی که در حوزه برای ما مطرح می شود این است که خوب درس بخوانیم و وظیفه را خوب انجام دهیم . این حرف کمی گرایش به فقاهت و مرجع شدن دارد . حال سوال بنده از خدمت شما این است که به علاقه و استعداد توجه کنم یا به وظیفه ای که مطرح می شود ؟ آیا می توانم این دو را جمع کنم ، اگر می توانم چگونه ؟ به نظر شما شخصیت بنده به کدام یک از علما نزدیک است تا بتوانم الگویی برای خود داشته باشم ؟ بنده مطالعه ی تفسیر المیزان را شروع کرده ام . تصمیم دارم که به درس های المیزان آیت الله تحریری گوش دهم آیا شما صلاح می دانید ؟ البته قسمتی از جزوه ی شما در مورد المیزان را هم مطالعه کرده ام و در پایان عرض کنم که در زمینه ی سیاست دید بسته ای ندارم و سعی می کنم تا جایی که می توانم به روز باشم . با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذیل شخصیت حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر عزیز«حفظه‌الله» همچنان که شروع کرده‌اید جلو بروید بالاخره با هر گرایشی لازم است چندسالی در درس خارج فقه شرکت کنید تا آرام‌آرام برایتان روشن شود به کدام رشته از معارف دینی و فقه بهتر است پا بگذارید و ادامه دهید. موفق باشید
4336
متن پرسش
باسلام استاد دانشجوی فقه وحقوق ترم 3 هستم می خواستم که علاوه بررشته مطالعات حوزوی راهم داشته باشم وهدف هم این که طبق آیه چرایه عدهای نمیروند هجرت برای تفقه دردین حالا باتوجه به این که نمی توانم همراه دانشگاه حوزه بروم اما غیرحضوری می خواستم بخونم 1.منظور از تفقه وراه های آن ومطالعات آن؟(به نظرم عده ی کمی رفته اند ومهمترازنون شبه) 2.علاوه بر دروس دانشگاه از فردی مشورت گرفتم فرمود فقه شهیدثانی-اصول الموجز-عقایدآی مصباح-منطق مظفر-آموزش فلسفه آی مصباح(که گفت فعلا این مقدمه است وحداکثر2سال طول می کشد) 3.سیرحضرت عالی را هم انسان شناسی راتا اول برهان صدقین رفتم باتشکراز پیشنهاد ومشورت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است اگر آمادگی دارید با توجه به رشته‌ی دانشگاهی خود، برکات فراوانی برای خودتان و سایرین خواهد داشت. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!