بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
سخن ما در رابطه با اولین مناجات از سلسله مناجات «خمسه عشرة» یعنی مناجات التّائبین بود. همانطور که مستحضرید ائمه«علیهمالسلام» گاهی برای ما روایت میآورند و گاهی در رجوع به خداوند، مناجاتها و دعاهایی دارند که به کمک ما میآیند تا چگونه به خدا رجوع کنیم و عالمی که باید در آن زندگی کنیم را بیابیم و کیفیت «بودنِ» خود را ارتقا ببخشیم، زیرا اولیای الهی بیش از آنکه به کمّیت عالم توجه داشته باشند، به کیفیت عالم نظر میکنند و تلاش دارند زندگی خود را کیفیت بخشند و اساساً تفاوت انسانها در همین امر است که چه اندازه به کیفیت «بودنِ» خود در عالم توجه دارند تا به کمّیتِ «بودنِ» خود.
ائمه«علیهمالسلام» در روایات عموماً معارفی را مطرح میکنند که در حدّ عقل مخاطبان آنهاست، اما در مناجاتها و ادعیه حقایقی را مطرح میکنند که بین خودشان و خداوند است و اساساً جنس آن معارف جنس خاصی است، مثل معرفتبخشی یک گل زیباست که آن معرفتبخشی، حالت حضوری دارد و نه حالت انتزاعی، زیرا در مناجاتها و ادعیه، نوعی تماشاگری با حضرت محبوب در مظاهری که با آن به ظهور آمده، در میان است. حقایق و معارفی که در مناجاتها مطرح است نهتنها در اوج است، بلکه به انسان عالم خاصی میدهد و ساحت وجودی انسان از آن طریق بسط مییابد تا در جهانی گستردهتر و گشودهتر از دنیا، خود را بیابد.
در مناجاتها، نجوایِ بین «عبد» با «معبود» در میان است و در آنجا است که اسراری بین امام معصوم و حضرت حق به ظهور میآید و به همین جهت باید با رویکردی خاص به آنها نظر کرد تا موجب اصلاح اساسی انسان و جامعه شود. گمشدهی بشرِ امروز این نوع ادعیه و مناجات است و گویا بشر امروز در حال خودآگاهی نسبت به این امر میباشد...
ادامه مطلب را در فایل هایword , PDF دنبال کنید...
دیدگاهها