بسم الله الرّحمن الرّحیم
«الهِى أَلْبَسَتْنِى الْخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتِى، وَجَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْكَ لِباسَ مَسْكَنَتِى، وَأَماتَ قَلْبِى عَظِيمُ جِنايَتِى، فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِى وَ بُغْيَتِى، وَيَا سُؤْلِى وَ مُنْيَتِى، فَوَعِزَّتِكَ ما أَجِدُ لِذُنُوبِى سِواكَ غافِراً، وَلَا أَرَىٰ لِكَسْرِى غَيْرَكَ جابِراً، وَقَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنابَةِ إِلَيْكَ، وَ عَنَوْتُ بِالاسْتِكانَةِ لَدَيْكَ، فَإِنْ طَرَدْتَنِى مِنْ بابِكَ فَبِمَنْ أَلُوذُ؟ وَإِنْ رَدَدْتَنِى عَنْ جَنابِكَ فَبِمَنْ أَعُوذُ؟»
بحث در رابطه با امکان انس با خدا از طریق مناجات التّائبین از سلسله مناجاتهای «خمسه عشرة» بود. حضرت زین العابدین«علیهالسلام» در این مناجات در فضای رجوع به حضرت حق عرضه میدارند: «الهِى أَلْبَسَتْنِى الْخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتِى» خدایا گناهان، لباس خواری و ذلّت بر تنم کرده و لباس عزّت را به لباس ذلّت تبدیل کرده «وَ جَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْكَ لِباسَ مَسْكَنَتِى» و دوری از تو لباس خواری و بیچارگی بر تنم کرده « وَ أَماتَ قَلْبِى عَظِيمُ جِنايَتِى» و گناهان بزرگ، قلبم را میرانده است؛ دیگر نمیتوانم حق و باطل را تشخیص بدهم و مصلحت خود را بیابم. «فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِى وَ بُغْيَتِى، وَ يَا سُؤْلِى وَ مُنْيَتِى» ای خدا این قلب را باتوجه به توبه و عنایتی که میکنی، زنده گردان که تو همهی مقصود و آرزو و آرمان و خواسته من هستی.
«فَوَعِزَّتِكَ ما أَجِدُ لِذُنُوبِى سِواكَ غافِراً»
به عزّت و قدرت خودت قسم که غافر و پوشانندهای غیر از تو برای گناهانم پیدا نمیکنم.
عرض شد انسان باورش نمیآید که خداوند چنین خاصیتی را در دعا قرار داده تا انسان بتواند تقاضاهای فوقالعاده بزرگ را از طریق دعا با خدا در میان بگذارد و تنها او را عامل پوشانندهی گناهان و کوتاهیهای خود بداند و قلمرو درک کمالات خود را در مسیر عبور از گناهان، تنها خداوند بشناسد و جهانی را مدّ نظر آورد که خداوند به عنوان «غفّار الذنوب» برای انسان ظاهر میکند.
.
.
ادامه مطلب را در فایل هایword , PDF دنبال کنید...
دیدگاهها
بحث مفید وجالبی است