بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
سخن حضرت سجاد(ع)در مناجات التّائبین به اینجا رسید که در محضر حق عرضه داشتند:
إِلهِى أَنْتَ الَّذِى فَتَحْتَ لِعِبادِكَ بَاباً إِلىٰ عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، فَقُلْتَ: «تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ ؟
خداوندا! تویی که به روی بندگانت دری به سوی عفو گشودی و آن را توبه نامیدی. پس فرمودی «به سوی خدا توبه کنید توبهی نصوح» حال چه عذر و بهانهای دارد کسی که پس از گشودهشدن آن در، که درِ توبه است، تا از واردشدن در آن غفلت ورزد؟
میفرمایند در دل توبه، عفو خود را قرار دادی و از آن طرف از بندگان خود خواستی در مسیر توبه، به فکر توبهای باشند که نصوح و خالص باشد، به آن معنا که از یک طرف انسان متوجه شود با توبه دری به سوی حقایق برای او گشوده میشود و وارد جهانی از کیفیتها میگردد و از طرفی دیگر متوجهی ظلمات و کدورتهایی میشود که گناهان برای انسان به وجود میآورند. در این صورت عملاً متوجهی ماهیت گناه شده است. به همین جهت فرمودهاند: توبهی نصوح یعنی توبهای که انسان هرگز به گناه برنمیگردد.
بحث در این بود که اگر کسی متوجه شود اولاً: خداوند زمینهی توبه را در عالم گشوده تا جایی که آن توبه به عفو منجر میشود و ثانیاً: آنقدر شرایط فراهم است که میتوان با درک جهانِ کیفی، از برگشت به گناه منصرف شد، حال چه جای عذرداشتن است که انسان متوجهی توبه و رجوع إلی اللّه نشود و آن را به تأخیر بیندازد و یا از آن غفلت کند؟
حضرت سجاد(ع)عرضه میدارند: خدایا راهی برای انسانها گشودهای به نام توبه تا انسانها بتوانند بهکلّی در زندگی خود تجدید نظر بکنند و به این معنا است که جهانی غیر از جهانی که در آن هستند و در کنار آنها وجود دارد و خودشان از آن غافلاند را به ظهور آورند. جهانی که انسان دینِ خدا را با همهی ابعاد آن بپذیرد. این غیر از آن است که انسان در امور فردی دین خدا را پذیرفته ولی در جهانی که غیر از این جهان است زندگی نکند. توبهای که مورد نظر اولیای الهی است، توبهی حضور در جهان دیگری است که انسان گرفتار حرص و حسدهای دنیایی نباشد و همه چیز را در جلوهی الهیاش بنگرد و در این توبه است که انسان دین خدا را با همهی ابعاد آن میپذیرد و ذوق و میل خود را مطابق حضور در آن جهان شکل میدهد. آن نوع حضور به قدری مهم است که امامان معصوم(ع)نیز برای یافتن آن جهان، این چنین با خدا مناجات میکنند و اساساً انسانها خلق شدهاند تا در چنین جهانی وارد شوند، به همان معنایی که خداوند میفرماید: «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً »(بقره/29) در آن جهان طوری حضور مییابید و با خدا روبهرو میشوید که به راحتی مشخص است آنچه در زمین است خداوند برای شما خلق کرده. مهم چنین فهم و احساسی است که انسان همه چیزِ این جهان را عطایای الهی بداند که برای تعالی او خلق شده و باید از حجابهایی که مانع ورود به چنین جهانی است، توبه نمود. توبهای که انسان را با عفو خدا روبهرو میکند و در نتیجه انسان از سنگینی گناه به هر شکلی که باشد، آزاد میگردد و سبکبال میشود و قدرت پرواز به سوی جهان بیکران الهی را پیدا میکند که این همان حضور در زندگی دینی است، با انواع محبتها و ایثارها و تواضعها.
آیا برای ورود به چنین جهانی میتوان بدون توبه وارد شد؟ توبهای که تجدید نظر نسبت به کلیه تکبرها و خودخواهیها و حرصها و حسدها است؟ چرا امیدوار نباشیم به آن حضوری که حضرت سجاد(ع)در خطاب به حضرت حق عرضه میدارند: «فَتَحْتَ لِعِبادِكَ بَاباً إِلىٰ عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ» تو از طریق توبه دری را گشودهای که ما را به سوی عفو خودت میبری، یعنی ورود در جهانی که جهان اولیای الهی و معصومین است، از آن جهت که وقتی عفو الهی شامل کسی شود، مانند کسی است که گناه نکرده است. با توجه به این امیدواری جایی برای یأس نمیماند تا بگوییم افرادی مثل اویس قرنی که از ابتدا آدمهای خوبی بودند کجا و ما کجا؟ زیرا انسان با عفو الهی، در جهان اویس قرنی وارد میشود، جهانی فوقالعاده گسترده و بیکران که عرض شد این همان زندگی دینی است که با تجدید نظر کلّی نسبت به زندگیهایی که در همهی ابعاد دینی نیست، پیش میآید. در این حالت دیگر فرقی نمیکند:
زیر دریا خوش بود یا روی آن قهر او دلکش بود یا مهر او
در این حالت تمام مشکلات و تنگناها رنگ میبازند و منتفی میشوند.
گاهی روزمرّگیها و امور عادیِ زندگی ناخواسته ما را در شرایطی قرار میدهند تا نتوانیم وارد زندگی دینی شویم. از رودر بایستیها بگیر تا عادی شدن ارتباط با اقوام نامحرم. توبه یعنی نوعی به خودآمدن برای عبور از آن نوع زندگی، بدون آنکه لازم باشد کار به انقطاع با ارحام و یا دعوا با رفقا بکشد. کافی است شخصیت خود را در دل دستورات دینی تعریف کنیم. چون خداوند ظرفیت اصلی نظام عالم را برای زندگی دینی خلق کرده، وقتی انسان تصمیم بگیرد دینی زندگی کند، خود به خود راهها گشوده و هموار میشوند، در آن حدّ که همان اقوامِ بیپروا هم رعایت شخصیت شما را میکنند. حتماً تجربه کردهاید بعضی از آن خانمها فقط برای بعضی از آقایان حجاب خود را رعایت میکنند، زیرا متوجهاند این افراد واقعاً مقید ...
برای مطالعه کامل جزوه فایل آنرا دانلود نمایید.
دیدگاهها