بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقيماً (20) وَ أُخْرى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْها قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديراً (21) وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً (22) سُنَّةَ اللَّهِ الَّتي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْديلاً (23)
ملاحظه کردید که حضرت ربّ العالمین بعد از جریان حدیبیه و قراری که گذاشته شد برای برگزاری حج در سال بعد، آیاتی نازل کرد تا آن رخداد را در نگاهی توحیدی تبیین فرماید و در واقع جایگاه آن رخداد در نظام الهی نشان داده شود. ملاحظه کردید که در آیهی ۱۸ سورهی مبارک «فتح» روشن شد مؤمنین طوری عمل کردند که رضایت خدا را پیش آورد. فرمود: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ» در ازای آن بیعت تاریخی، انسانی متولد شد که راهش به خدا نسبت به دیگر انسانها، نزدیکتر شد و تعلّقش به خداوند افزوده گشت. به همان معنایی که حضرت ربّ العالمین فرمود: «فَأَنْزَلَ السَّكينَةَ عَلَيْهِمْ» این یعنی احساس وجود مأوایی در عالم که برای آن انسان پیش آمد. سپس فرمود: «وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَريباً» و فتحی نصیب آنها شد که حجاب بین آنها و خداوند کمتر گشت و خداوند برای آنها کمتر پوشیده بود.
هنرِ ما با توجه به آنچه خداوند در رابطه با رخداد صلح حدیبیه میفرماید، درستدیدنِ رخدادها و حوادثی است که در اطراف ما میگذرد، تا آنها را با چشم خدایی ببینیم، تفاوت زیادی دارد که رخدادها را با فکر محدود خودمان ببینیم یا با نگاهی که صاحب عالَم به آنها مینگرد و برای ما نقل میفرماید. ظاهر قضیه آن بود که عدهای از مؤمنینِ سلحشور آمدند با پیامبر خدا(ص) بیعت کردند ولی آنچه در آن حرکت انقلابی و قدسی در عالَم اتفاق افتاد، ماورای چیزی بود که در ظاهر شکل گرفت. عملاً آنها با آن نوع رجوع به پیامبر و برخورد خالصانهی خود، تاریخ را فتح کردند.
باید در این مورد فکر کنیم که چه میشود یک واقعه این اندازه برکت به همراه میآورد! این است آن نکتهای که میخواهیم درک کنیم. ملاحظه کردید که در آخر آیه متذکر شد که در ازای آن بیعت، خدای عزیز و حکیم در تاریخ حاضر شد و حضور آنگونهای که مؤمنین در تاریخ داشتند بستر ظهور اسم عزیز حکیم خداوند بود. آری! او همیشه عزیز و حکیم بوده ولی بستر به ظهورآمدن او با نور اسم «عزیز حکیم» توسط آن مجاهدان سلحشور فراهم شد.
از آنچه در آخر آیهی ۱۹ مطرح شد میفهمیم خداوند بنا دارد قهّاریت خاصی را در مقابل دشمنان اسلام به ظهور آورد که از حکمت و همه جانبهنگری او خارج نیست و با افقی که در آخر آن آیه میگشاید معنای «بودن» ما را برای ما روشن میکند که میتوانیم طوری در اختیار خداوند قرار گیریم تا نسبت ما با خدا نسبت با خدای عزیزِ حکیم باشد و اگر فرمود: «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثيرَةً تَأْخُذُونَها» خواست تا ما بفهمیم با چه نگاهی باید وعدههای الهی را بنگریم که در دل آن وعدهها متوجهی حضور خدای عزیزِ حکیم در عالم شویم. با توجه به این امر و عرایضی که در رابطه با عزیز و حکیمبودن خداوند در جلسهی قبل عرض شد، آیهی بعدی با ما سخنهای بسیاری دارد. میفرماید: «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثيرَةً تَأْخُذُونَها» در بستر تاریخیِ مقابلهی توحید با کفر، خداوند وعدههای زیادی به شما دادکه چیزی از آن را یافتیدکه به نظر میآید برگشت به هویت توحیدی و شور ایمانی و رسیدن به معنایی بود که باید با آن زندگی کنند. به گفتهی جناب عبدالرزاق کاشانی، «غنائم کثیر» میتواند «علوم توحید ذاتی» باشد، زیرا برای خدایی که کلّ دنیا متاع قلیل است، آنچه کثیر میباشد تنها دنیا نیست و اینکه در ادامه فرمود: «فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ» این یکی را جلو انداخت، از آن جهت است که انسان وقتی معنای خود را درست احساس کند، ادامهی کار برایش ممکن میشود و به آیندهای که به آن امیدوار است، در امروز خود درست عمل مینماید. و همین امیدواری مسلمانان به آینده است که امکان تجاوز دشمن را از او سلب میکند، زیرا آنچه دشمن را پیروز میکند، قدرت اسلحههایش نیست، رعبی است که در جان طرف مقابل ایجاد میکند و وقتی خداوند مؤمنین را متوجهی افقی کرد که در پیش دارند، عملاً دست دشمن از تجاوز به حریم مؤمنین کوتاه میگردد، به همان معنایی که فرمود: «وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ» دست تجاوز دشمن را از شما کوتاه کرد. زیرا ملتی که بداند پیروز میشود، هرگز شکست نمیخورد و جامعهی موحدین به پیروزی خود مطمئن است، زیرا بیش از آنکه به تواناییهای خود نظر داشته باشد، به وعدهی الهی امیدوار میباشد و در انتظار رسیدن وعدهی الهی مقاومت میکند و ترس به خود را نمیدهد. مگر حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» نفرمودند...
برای مطالعه کامل جزوه میتوانید فایل DOCوPDFرا دانلود نمایید.
دیدگاهها