بسم الله الرّحمن الرّحیم
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً» (29)
با توجه به نکاتی که در آخر جلسهی قبل در مورد آیهی مذکور عرض شد لازم است عزیزان با حوصلهی زیاد ابتدا فضای آیه مدّ نظرشان باشد. در آیهی ۲۸ رسالت رسول اللهf را مشخص فرمود مبنی بر هدایت و ارائهی دین حق و برتری آن دین نسبت به سایر ادیان و سایر روشها. با توجه به نحوهی رسالتی که به عهدهی آن حضرت قرار گرفته، و حضوری که جهت نمایاندن جلوات اسماء الهی وارد این تاریخ شد، حال میفرماید: آن رسول همان حضرت محمدf است به عنوان رسول خدا، ولی نه خدایی که صرفاً خالق عالم است. این خدا را مشرکین حجاز هم قبول داشتند و حتی در بالای تعهد نامهای که علیه پیامبر خدا(ص)امضا کردند نوشتند «بسمک اللّهمّ» یعنی خدایا به نام تو شروع میکنیم. پس بحث در خدایی است که «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى» پیامبر خود را با این خصوصیات فرستاده و حضرت محمد(ص) رسول این خدا میباشند، همراه با دین حقی که «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» بنا است دینی و راه و روشی بیاورد که نسبت به همهی راههایی که بشر برای خود دنبال میکند، برتری و کمال دارد. تأکید بر رسول خدابودنِ آن حضرت مهم است از آن جهت که خداوند بنا دارد از طریق آن حضرت حضوری خاص در آن تاریخ داشته باشد و مناسبات بشر را بر مبنای شریعتی که از طریق رسولش آورده مدیریت کند و ادب خاصی را برای بشریت آورده تا مطابق آن ادب انسانها با خداوند رابطه برقرار کنند. لذا «وَ الَّذينَ مَعَهُ» آنهایی که با این پیامبر باشند -که هر کسی نمیتواند باشد- خصوصیاتی دارند که آن خصوصیات را برمیشمارد.
عمده توجه به هویتبخشی است که اسلام از طریق شخصیت رسول خدا(ص) به مسلمانان میدهد. مثل آنکه شیعه ذیل اسلام با نظر به حضرت صادقu هویت جعفری پیدا میکند. میفرماید: «وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» معیّت با پیامبر خدا دو خصوصیت را باید در آنها شکل دهد و نهادینه کند که یکی همان «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» است به معنای مواجههی قدرتمندانه با کفار و تأکید بر هویت اسلامی و دیگری مواجههی عاطفی و مهربانانه با همدیگر است و در این فضا «تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً» آنها را اهل رکوع و سجود میبینید و شخصیت خود را با خضوع در مقابل خداوند معنا کردهاند و در دل این نحوه حضور «يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً» به دنبال فضل الهی و رضوان او هستند، به این معنا که رابطهای را بین رکوع و سجود و طلب فضل و رضوان الهی کشف کردهاند و لذا علامت آنها آن است که اثر سجدهها در چهرههایشان نمایان است، به همان معنایی که عرض شد. البته عنایت دارید «سیما» غیر از «وجه» یا صورت است. نفرمود در صورتهای آنها اثر سجده است. میفرماید علامت آن سجدهها و خشوعی که در مقابل حضرت حق دارند، در شخصیت آنها نمایان است. زیرا به دنبال چیزی هستند که با آن نوع خشوع، در رکوع و سجده به ظهور میآید، مییابند و آن چیز همان فضل و رضوان الهی است.
چه رکوع و سجدهای بوده است که آثار آن رکوع و سجود در آنها به عنوان انسانهایی خاص در شخصیتشان ظاهر میشود؟ آری! هرکس سجدهی طولانی داشته باشد آثار آن بر پیشانیاش میماند، اما آیهی مورد بحث نظر به این چیزها ندارد.
«سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» مرحوم شیخ انصاری فرموده بودند من در نجف هر روز که به طرف محل درس میرفتم با آقای قد بلندی که ظاهراً کارمند اداره بود روبهرو میشدم و او به بنده سلام میکرد. میدیدم در عین آنکه سر او به طور طبیعی بالا بود اما یک نوع سر به زیری را در او احساس میکردم و با ارادت خاصی سلام میکرد. بالاخره یکی از ...
برای مطالعه کامل جزوه میتوانید فایل DOC را دانلود نمایید.
دیدگاهها