سلام استاد: بنظر می رسد ایرانی در کنار روح تشیع، روح ایرانی خود را در طول تاریخ ولو مخالف آموزه های مذهبی اش هم باشد حفظ نموده است و حتی میتوان گفت این روح و این حوالت ازلی از اهمیت بیشتری برای ایرانی برخوردار بوده است و جزو ذاتیات اوست و مذهب عرضی است چه میبینیم مذهب به زور شمشیر ظاهرا تحمیل میشود و اکثر ایران تا صفویه اهل تسنن هستند و باز صفویه با شمشیر گویا تشیع را حاکم نمود و ملت شیعه شد والا اگر حقیقت جویی مطرح بود این تلونها چه معنایی دارد؟ اما میبینیم حتی برخی پوسته های این روح را هم احدی نتوانسته در طول تاریخ ازین ملت بگیرد. مثل چهارشنبه آخر سال یا نوروز حتی جمهوری اسلامی که در طول چهل سال از زمین و آسمان برای بسط اسلام کوشید و روی خوش به رسوم ایرانی نشان نداد نتوانست اندک خراشی بدین پوسته وارد سازد چه رسد به مغز آن گرچه بسی مغز این ملت را خوردند و تراشیدند. راستی چرا اسامی ماه ها هنوز ایرانیست و تاریخ مقبول ایران شمسی است نه قمری که اسلام توصیه نمود؟ و چرا نوروز پرشکوه ترین عید این ملت است و جمهوری اسلامی گریزی از تعطیلی ۴ ، ۵ روزه آن بر خلاف مذاق خود و اسلام ندارد و اعیاد بزرگ اسلامی می آیند و می روند وانگار نه انگار. همچنین مطلبی را از زبان استاد سید حسین نصر شنیدم یا خواندم اگر اشتباه نقل نکنم اینست که ایشان موافق تداوم سلطنت بودند و ریاست نهاد ملکه را پذیرا شدند و گویا در نهاد ایرانی جایگاه سلطنت را مستقر میدانستند برایم تعجب آور بود ایشان با آن مقام علمی و عرفانی چرا دلبسته سلطنت هستند. نگو آنچه پیر در خشت بیند... باری روح ایرانی بخوبی بعد از انقلاب ایرانی خود که علیه ظلم بود نه علیه نهاد سلطنت و واقعا اگر امام به رغم توصیه ناصحان بر حذف سلطنت نمی کوشید ملت به همان مشروطه که شاه سلطنت کند نه حکومت - و این خیانتی بود که دو شاه آخر علیه نهاد سلطنت مرتکب شدند - قانع بودند اما به هرحال شد آنچه شد ولی باز بعد از انقلاب، ایرانی نهاد شاه را بازپروری کرد با اندیشه های عرضی اسلامیش متلایم کرد موروثی بودن آن که منشا فساد بود حذف کرد سعی کرد اقل اختیارات اجرایی را بدو بدهد و در قانون اساسی هم میبینیم مقام مسئول شناخته نشده است و آن نهاد شاهنشاهی ولایت فقیه است اگر چه بنظر میرسد برخی اضافات در تغییر قانون اساسی رخ داد که مصلحت نبود چون تعیین مستقیم رییس قوه قضاییه یا صدا و سیما گر چه اعلیحضرت خامنه ای خلد الله ملکه الی ظهور ملک الملکین امام مهدی با بصیرت و زیرکی فقط انتصاب رییس را پذیرفتند نه مسئولیت این دو را. یا برخلاف ساده اندیشی برخی که چرا رهبری مستقیم وارد مسائل نمی شوند این از بصیرت این مرد است که نباید اصل این نهاد مقدس ۲۵۰۰ ساله بلکه بسی بیشتر که ریشه است را به خاطر شاخ و برگ های اجرایی ریشه کن نمود و امروز که با درایت ایشان حوزه نفوذمان در چین درین فضای بسته تحریمی گشوده میشود و از آن طرف به مدیترانه رسیدیم جای پاهایی در آفریقا و آمریکای لاتین یافتیم و سخن از تمدن و پیشرفت ایرانی میکند. بنظر نویدبخش امپراطوری و تمدن نوین و بزرگ ایرانی به توفیق یزدان خواهیم بود خداوند سایه اش را از سر این ملت کوتاه مکناد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایرانیان با درکی که از وحی و ایزدان داشتند بهخوبی متوجهی اشارات اسلام شدند و خودشان از اسلام استقبال نمودند و صفویه هم بر اساس گرایش مردم ایران به تشیع توانستند کار را جلو ببرند، وگرنه نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی گرایش عرفانی- سنی داشتند.
این اقتضای روح این تاریخ است که دوران حاکمیت فرد بر جمع را برنمیتابد، مگر حاکمیت قانون، بهخصوص اگر آن قانون الهی باشد و همین امر منجر به ولایت فقه و فقیه میشود و از این جهت دوران شاهنشاهی که مبتنی بر محوریتِ فرد بود، گذشته است. موفق باشید
با سلام به استاد گرامیم: با توجه به عظمت و حساسیت شب ۱۵ شعبان که کمتر از شبهای قدر نیست، چه اعمالی را بهتر است انجام دهیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده نوع رویکردی است که در اعمال شب پانزدهی شعبان بهخصوص با خواندن دعای کمیل، میتوان در راستای فرهنگ انتظار انجام داد.
ذیل کلیپ «فرهنگ انتظار و نجات از اکنون زدگی، قسمت دوم» اینطور عرض شد:
انتظار، نوعی فرار از اکنونزدگی و بیآیندگی میباشد از آن جهت که انسان متوجه میشود در افق زندگی، خورشیدی در حال طلوع است.
انتظار، با خودآگاهی نسبت به حقیقتِ تاریخیِ حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» شروع میشود و به «دلآگاهی» که نوعی از شعور به سوی حقیقت و اُنسِ با ساحت وجود است؛ میرسد.
انتظار، موجب انتفاح ساحتِ وجود و نظر به گشایشی است در افق حیات بشری و ظرفیتی که انسانها در خود به صورت نهفته دارند.
در انتظار، انسانها متوجهی ذات بشری میشوند که اصلِ اصلهای همهی بشریت و انسانیت است و در چنین انتظاری، انسانها از اکنونهای بیفردا آزاد خواهند شد و به توحید که بقایی است در مأمنِ حضور خداوند، نزدیک میشوند.
انتظار، باقیماندن در زندگی با حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» است که ماورای گذشته و آینده در واقعیترین «بودن»، انسانْ بودنِ خود را احساس و تجربه میکند و این است معنای حضورِ آخرالزمانیِ انسان. موفق باشید
سلام: خدای کامل نهایت پذیر را پذیرا باشید
مقصود از بی نهایت بودن خدا اینست که همانطور که اعداد انتهایی ندارند کمالات حق هم همینطور تمامی ندارند؟ این مطلبیست که ذهن من با آن مشکل دارد و به نظرم بینهایت بالفعل استحاله عقلی دارد. خداوند هرچه کمالست را داراست ولی لزومی ندارد کمالات بینهایت باشند. فرض کنید کمالات هزار تا باشد حق هر هزار تا را دارد و کمال هزار و یکم عینا و عقلا وجود ندارد که نداشتن آن نقصی بر ذات حق لازم آورد. در روایات هم آمده که «لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ» خدا حد ندارد و جایی ظاهرا نفرمودند که نامحدود است و این دو تفاوت دارد فرض کنید فردی هر چه طلا در جهانست را دارا باشد درین حال میگوییم طلا داشتن او حدی ندارد یعنی طلایی خارج از مالکیت او نیست و یک طلا هم نمی یابیم که خارج از ملکش باشد و مالکیت او را حد بزند. اما این به معنای این نیست که طلاهای او بینهایت به معنای فلسفی و ریاضی آن باشد ۱۰۰۰ سکه بود هر ۱۰۰۰ تا مال اوست البته یک تفاوت دارد و آن اینست که دراین جا میتوان هزار و یکمین سکه را متصور شد اما در خدا نه، هرچه هست را داراست و عقلا فوق آنچه حق دارد چیز دیگری نیست اما کمالات بدلیل استحاله بینهایت بالفعل، نامحدود به معنی فلسفی و ریاضی آن نیستند و اشاره به این مطلب را در دو جا بنظرم میتوان یافت یکی در بحث قدرت که میگویند به محالات تعلق نمیگیرد پس میتوان گفت قدرت حق حد خورده است؟ هر توجیهی بکنید باز عقل انسان میگوید حد است عزیزم. حد مگر آنکه این تعلق قدرت را کمال ندانید و دیگری در قرآن مجید که ابتدا و پایانی برای حق قائل می شود «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» درود بر قرآن بخوبی مطلبم را در نهایت ایجاز بیان می کند و این اعجاز خداوند نهایتمند است. میفرماید خدا با اینکه ابتدا و انتهایی دارد اما همه کمالات ظاهری یعنی هرچه عینا هست و باطنی یعنی آنچه عقل بتواند متصور شود را داراست. نهایت دارم اما حد ندارم کمالی بیش تر از خود ندارم. نباشم بی نهایت چون محالست / نهایتمندیم عین کمالست
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر به ذاتی فکر کنیم که عین وجود و بالتبع عین کمال است، باز میتواند بینهایت بالفعل برایش استحالهی عقلی داشته باشد؟ در حالیکه ذاتش عین آن کمالات مثل حیات و قدرت است؟ موفق باشید
استاد سلام علیکم: قبول دارید در عصری زندگی میکنیم که همه نسبت به هم بدبین هستیم؟ اگر اینچنین است چگونه از این مرض خلاص شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسانها به حقیقت توحید، نظر کردند و حقیقت در منظر آنها قرار داشته باشد، هرکس را به اندازهای که نسبتی با حقیقت دارد، اجر مینهند. موفق باشید
در ادامه سوال 30604 یعنی اگر کسی دین رو هم قبول ندارد ولی ذاتا انسان مسئولیت پذیر و وظیفه شناسی هست چنین کسی کار برایش جهاد در راه خداست؟! و اگر حین انجام وظیفه از دنیا رفت شهید از دنیا میرود؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره چنانچه انسان موحد نباشد مسیر خود را در همین دنیا به سوی خدای رحمان نگشوده است تا زیر سایهی رحمت الهی باشد. آری! ممکن است در عذاب کمتری قرار داشته باشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد: سال نو را خدمت شما تبریک عرض میکنم. نظرتون رو در مورد کتاب آنسوی مرگ می خواستم بدونم و لطفاً یک کتاب در مورد عالم برزخ معرفی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در جواب سؤال شمارهی 27721 در این رابطه شده است. ۲. فکر میکنم کتاب «معاد، بازگشت به جدّیترین زندگی» که روی سایت هست بتواند نکاتی از برزخ با خواننده در میان بگذارد. موفق باشید
با سلام و احترام، وقت شما بخیر. ان شاءلله که در سال جدید برکات بیشتری نصیبتان شود. استاد گرانقدر نظرتان راجع به این سیر مطالعاتی جهت فلسفه غرب چیست؟ آیا کامل و جامع است و یا بعضی جاهای آن نیاز نیست؟ اگر مفید نیست اگه ممکنه سیر مطالعاتی فلسفه غرب را معرفی بفرمایید. ممنون و سپاسگزارم از اینکه وقت میگذارید.
سیر مطالعاتی پیشنهادی برای آشنایی با فلسفۀ غرب (۱۲۱ عنوان – ۵ سطح)
سطح اول: (۱۵ عنوان)
منابع اصلی:
تسلّیبخشیهای فلسفه، آلن دوباتن، ترجمهی عرفان ثابتی، ققنوس. (تاریخی – فایده و ضرورتِ فلسفه)
دنیای سوفی، یوستین گوردر، ترجمهی مهرداد بازیاری، هرمس. (تاریخی)
♦ ~، حسن کامشاد، نیلوفر.
♦ – ~، کوروش صفوی٬ دفتر پژوهشهای فرهنگی.
♦ – ~، لیلا علیمددی زنوزی، نگارستان کتاب.
♦ – ~، مهدی سمسار، جامی.
♦ – ~، محمود معلم، مصطفوی.
محفل فیلسوفان خاموش٬ نورا ک. و ویتوریو هوسله، ترجمهی کوروش صفوی، هرمس. (تلفیقی)
فلسفه برای کوچکترها (چهل سوال که شما را به حیرت میاندازد)، دیوید وایت، ترجمهی تینا حمیدی، قطره و هنوز. (تلفیقی)
فلسفه برای نوآموزان، شارون ام. کای و پل تامسون، ترجمهی حوریه هوشیدریفراهانی، آفرینگان. (موضوعی)
تاریخچهی کوتاهی از فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمهی مریم تقدیسی، ققنوس (تاریخی).
♦ تاریخ فلسفه، ~، ترجمهی ساناز توتونچی، زرینکلک آفتاب.
توجیه فلسفه برای دخترم، روژه پل دروا، ترجمهی ترانه وفایی، قطره و ایرانیان. (موضوعی)
♦ گفتگو با دخترم دربارهی فلسفه، ترجمهی مهدی ضرغامیان، آفرینگان.
فلسفه در ۳۰روز، دومینیک ژانیکو، ترجمهی علیرضا حسنپور و نرگس سردابی، مؤسسه انتشارات فلسفه. (تلفیقی)
بازی اندیشه (فلسفه به زبان ساده) ، لیزا هاگلوند، ترجمهی مهوش خرمیپور٬ کتابسرای تندیس. (موضوعی)
۱۰۱مسئلهی فلسفی، مارتین کوهن، ترجمهی امیر غلامی، مرکز. (موضوعی)
ماجراهای جاودان در فلسفه، هنری توماس و دانلی توماس، ترجمهی احمد شهسا، ققنوس (تاریخی)
پرسشهای نخستین پاسخهای بیپایان، ۸مجلّد، هیأت نویسندگان: حسین شیخالاسلامی و مهدی یوسفی و نادر شهریوری (صدقی) و مازیار سمیعی، افق. (موضوعی)
منابع فرعی:
صد و یک فیلسوف بزرگ، مدسن پیری، ترجمهی کامبیز خندابی، شورآفرین. (تاریخی)
چه کسی فیل مرا سوسک کرد؟ (گزارشی جذاب از مفاهیم فلسفی و زندگی فیلسوفها)، ج. هانکینسون، ترجمهی الهام حاجیباقری و کاظم عابدینی، فراگفت. (تلفیقی)
سوالهای چندهزارساله، استیون لو، ترجمهی منصوره حسینی، افق. (موضوعی)
سطح دوم: (۳۵ عنوان)
منابع اصلی:
سرگذشت فلسفه، برایان مگی، ترجمهی حسن کامشاد، نی. (تاریخی)
♦️ داستان فلسفه، مانی صالحیعلامه، آمه.
فیلسوفان بزرگ از سقراط تا فوکو، جریمی استنگروم و جیمز گاروی، ابوالفضل توکلیشاندیز، پارسه. (تاریخی)
الفبای فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمهی مسعود علیا، ققنوس. (تلفیقی: شاخهای – موضوعی)
♦ بنیانهای فلسفه، ~، ترجمهی علی حقی، اهل قلم.
♦ فلسفه پایه، ~، ترجمهی پرویز بابایی، آزادمهر.
♦ مقدمات فلسفه، ~، ترجمهی بهجت عبّاسی و علیرضا عبّاسی ، جوانهی رشد.
درآمدی به فلسفه، بوخنسکی، ترجمهی محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر. ( موضوعی)
♦ راههایی به تفکّر فلسفی (درآمدی به مفاهیم بنیادین)، ترجمهی منوچهر ضیاءشهابی، پرسش.
فلسفه به روایت سینما، کریستوفر فالزن، ترجمهی ناصر تقویان، قصیدهسرا. (شاخهای)
رویای خرد، آنتونی گاتلیپ، ترجمهی لیلی سازگار، ققنوس. (تاریخی – تا قبل از عصر جدید)
نگاهی اجمالی به فلسفه از روشنگری تا امروز، ربرت تسیمر، ترجمهی رحمان افشاری، مهراندیش. ( تاریخی – فلسفهی عصر جدید)
شور خرد، سالمون و هیگیز، ترجمهی کیوان قبادیان، اختران. (تاریخی)
از سقراط تا سارتر (فلسفه برای همه) ، لاوین، ترجمهی پرویز بابایی، نگاه. (تاریخی)
پرسشهای زندگی، سوتر، ترجمهی عباس مخبر، طرحنو. (موضوعی)
♦ معمّای زندگی، ~، مینا اعظامی، نقشونگار.
مبانی و تاریخ فلسفه غرب، هالینگ دیل، ترجمهی عبد الحسین آذرنگ، ققنوس. (شاخهای – تاریخی – آشنایی با اصطلاحات فلسفی)
فلسفه (از مجموعهی قدم اول) ، دیو رابینسون و جودی گراوز، ترجمهی امیر نصری، شیرازه (تاریخی)
♦ تاریخ فلسفهی غرب، ~، ترجمهی شهابالدین عباسی، علم.
مجموعه آشنایی با فیلسوفان در ۹۰دقیقه، پل استراترن، ترجمهی هیأت مترجمان، نشر مرکز. (تاریخی)
راهنمای فلسفی زیستن (تاریخ مختصر اندیشه) ، لوک فری، ترجمهی افشین خاکباز، نو. (تاریخی)
♦ ~، ترجمهی محمدحسین وقار، اطلاعات.
نگاهی به فلسفه (سبککردن بار سنگین فلسفه) ، دونالد پامر، ترجمهی عباس مخبر. (تاریخی)
درآمدی بر فلسفه، ادوارد کریج، ترجمهی ابوالفضل حقیری زنجانی، کتابهای جیبی وابسته به امیرکبیر. (تلفیقی)
۵۰فیلسوف بزرگ: ازطالس تا سارتر، دایانه کالینسون، ترجمهی محمد رفیعی مهرآبادی، عطایی. (تاریخی)
۵۰ایدهی فلسفه که باید بدانید، بن دوپره، مهرداد پورعلم، ایرانبان. (موضوعی)
فلسفه در چند دقیقه (توضیح ۲۰۰ مفهوم کلیدی به زبان ساده)، مارکوس ویکس، ترجمهی نوید اصلانی، علم. (تاریخی)
فلسفه به زبان ساده، جنی تیچمن و کاترین اوانز، ترجمهی اسماعیل سعادتی، پژوهش و نشر سهروردی. (شاخهای)
ویل دورانت، تاریخ [داستان] فلسفه، ترجمهی عباس زریاب خویی، علمیوفرهنگی. (تاریخی)
ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمهی عباس زریاب خویی، علمیوفرهنگی. (موضوعی)
ویل دورانت، ماجراهای فلسفه، ترجمهی ابوالفضل حقیری قزوینی، علم. (موضوعی)
ویل دورانت، دعوت به فلسفه، ترجمهی ابوالفضل حقیری قزوینی، علم. (موضوعی)
پرسهزنی در تالار فلسفه، علی زاهد، نگاه معاصر. (تلفیقی)
چگونه فیلسوف شویم؟ (راهنمای عملی موفقیت در رشتهی فلسفه)، نایگل واربرتون، ترجمهی علیرضا حسنپور، رویش نو. (آشنایی با فلسفهی دانشگاهی)
منابع تکمیلی:
کتاب کوچک فلسفه، گریگوری برگمن، ترجمهی کیوان قبادیان، اختران (تاریخی)
♦ حمّام فلسفه، ~، ترجمهی علی غفّاری٬ کویر.
فلسفه در شش ساعت و پانزده دقیقه، ویتولد گومبروویچ، ترجمهی مجید پروانهپور، ققنوس. (تاریخی – فلسفهی جدید و معاصر)
فلسفههای بزرگ، پیر دو کاسه، ترجمهی احمد آرام، پرواز / اخیراً علمیوفرهنگی. (تاریخی)
بزرگان فلسفه، هنری توماس، ترجمهی فریدون بدرهای، کیهان. (تاریخی)
سیر فلسفه در اروپا، آلبرت آدی، ترجمه علیاصغر حلبی، زوّار. (تاریخی)
طرحی کوتاه از تاریخ فلسفه، جان ادوارد بنتلی، ترجمهی فریبرز مجیدی، جهان نو. (تاریخی)
آشنایی با فلسفهی غرب، جیمز کرن فیبلمن، ترجمهی محمد بقایی ماکان، حکمت. (تاریخی)
افکار فلاسفهی بزرگ، ویلیام ساهاکیان و میبل لئو ساهاکیان، ترجمهی گلبابا سعیدی، بحر دانش. (شاخهای)
ستونهای فلسفه، جیمز مانیون، ترجمهی علی یزدیزاده، روشنگران و مطالعات زنان. (تاریخی)
سطح سوم: (۳۷ عنوان)
منابع اصلی:
تاریخ فلسفهی غرب، برتراند راسل، ترجمهی نجف دریابندری، پرواز. (تاریخی)
فلاسفهی بزرگ، برایان مگی، ترجمهی عزتالله فولادوند، خوارزمی. (تاریخی)
مردان اندیشه، برایان مگی، ترجمه عزتالله فولادوند، طرح نو. (تلفیقی – فلسفه معاصر)
فلسفهی نوین بریتانیا، برایان مگی، ترجمهی ابوالفضل رجبی، نقش جهان. (تلفیقی – فلسفه تحلیلی معاصر)
تاریخ فلسفه در جهان، رابرت سولومون [سالمون] و کاتلین هیگینز، ترجمهی منوچهر شادان، بهجت. (تاریخی)
فهم فلسفه، ۳مجلّد، جون ا. پرایس، ترجمهی رضا علیزاده، روزنه. (تاریخی)
آثار کلاسیک فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمهی مسعود علیا، ققنوس. (تاریخی – آشنایی با آثار و اصلاحات فلسفی)
بیایید فلسفه بورزیم، ریچارد گریل، ترجمهی محمد کیوانفر، دانشگاه مفید. (شاخهای – آشنایی با چیستی فلسفه)
فلسفه (For Dummies) ، مارتین کوهن، مهدی شفقتی، آوند دانش. (تلفیقی)
درآمدی بر تحلیل فلسفی، جان هاسپرس، ترجمهی موسی اکرمی، طرح نو. (موضوعی)
♦ ~، سهراب علوینیا، نگاه.
تفکّر، سایمون بلکبرن، ترجمهی مریم تقدیسی، ققنوس. (موضوعی)
پرسشهای اساسی فلسفه (واقعاً چه میدانیم؟)، سایمون بلکبرن، ترجمهی مریم تقدیسی، ققنوس. (موضوعی)
پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است، دنیل کلاک، ترجمهی حمیده بحرینی، هرمس. (موضوعی)
اینها همه یعنی چه؟ تامس نیگل، جواد حیدری، نگاه معاصر. (موضوعی)
♦ در پی معنا٬ ~، سعید ناجی و مهدی معینزاده، هرمس.
♦ معنای همه چیز، ~، احسان شفیعی زرگر، قطره.
فلسفه در عمل (مدخلی بر پرسشهای عمده)، اَدَم مورتون، ترجمهی فریبرز مجیدی، مازیار. (تلفیقی)
خودآموز فلسفه، مل تامپسون، ترجمهی بهروز حسینی، نشر نو. (شاخهای)
مسائل کلیدی فلسفه، جولیان باجینی، ترجمهی حمیده بحرینی، نی. (شاخهای)
کلید فلسفه، پل کلاینمن، محمداسماعیل فلزی، مازیار. (تاریخی)
بفرمایید فلسفه! (۱)، دیوید ادموندز و نایجل واربرتون، میثم محمدامینی، کرگدن. (تلفیقی)
شگفتی فلسفه، ژان هرش، ترجمهی عباس باقری، نی. (تاریخی)
عناوین فلسفی از مجموعهی قدم اوّل، هیأت نویسندگان، ترجمهی هیأت مترجمان، شیرازه + پردیس دانش. (تاریخی)
نگاهی نو به فلسفه، استیفان لو، ترجمهی محمد احسان مصحفی، سبزان. (تلفیقی)
ده اشتباه فلسفی، مورتیمر ی. آدلر، ترجمهی انشاءالله رحمتی. انتشارات بینالمللی الهدی. (موضوعی)
عالَم در آیینهی تفکر فلسفی، کارل یاسپرس، ترجمهی محمود عبادیان، پرسش. (موضوعی)
کوره راه خرد، کارل یاسپرس، ترجمهی مهبد ایرانی طلب، قطره. (موضوعی – آشنایی با چیستی فلسفه)
آندره کرسون، فلاسفه بزرگ، ترجمهی کاظم عمادی، در ۳مجلد، صفیعلیشاه. (تاریخی)
سیر حکمت در اروپا، محمدعلی فروغی، تصحیح و تحشیهی امیرجلالالدین اعلم، البرز. (تاریخی)
مثل فیلسوف نوشتن (آموزش نگارش مقاله فلسفی)، اِی. پی. مارتینیک، ترجمهی فاطمه مینایی و لیلا مینایی، هرمس. (آشنایی با فلسفهی دانشگاهی)
منابع تکمیلی:
تاریخ مصوّر فلسفهی غرب، آنتونی کنی، ترجمهی افسون آذین، امیرکبیر. (تاریخی)
تاریخ فلسفهی غرب (درسگفتارها) ، مصطفی ملکیان، ۴جلد، حوزه و دانشگاه. (تاریخی)
جهان و انسان در فلسفه، شرفالدین خراسانی (شرف) ، دانشگاه بهشتی. (تاریخی)
از برونو تا هگل، شرفالدین خراسانی (شرف) ، دانشگاه بهشتی. (تاریخی)
♦ از برونو تا کانت، شرفالدین خراسانی (شرف)، علمیوفرهنگی. (تاریخی)
تاریخ سیر فلسفه در اروپا، علیاصغر حلبی، ۲جلد، قطره. (تاریخی)
مکتبهای فلسفی از دوران باستان تا امروز، ترجمهی پرویز بابایی، نگاه. (تلفیقی)
کلیات فلسفه، اصغر دادبه، دانشگاه پیامنور. (تلفیقی)
مبانی فلسفه، آصفه آصفی، آگاه. (فلسفه جهان)
فلسفهی ساده، زهره روحی، دنیای اقتصاد. (تاریخی)
سطح چهارم: (۲۷ عنوان)
منابع اصلی:
پرسشهای بزرگ (درآمدی مختصر به فلسفه) ، رابرت سالمُن [سالمون] ، ترجمهی مریم گلاببخش و زهره خانی، شور. (موضوعی)
مهارتهای فلسفی، آنتونی هاریسون باربت، ترجمهی فرزاد حاجیمیرزایی، فرزان روز. (تلفیقی)
گفتگوهای فلسفی، رابرت ام. مارتین، ترجمهی راضیه سلیمزاده، ققنوس. (شاخهای)
آموزش فلسفه، الیزابت برنز و استیفان لو، ترجمهی وحید صفری، علمیوفرهنگی. (شاخهای)
نگرشهای نوین در فلسفه، ۲مجلّد، هیأت نویسندگان، هیأت مترجمان، طه. (شاخهای)
کلیات فلسفه، ریچارد پاپکین و آوروم استرول ، ترجمهی سید جلالالدین مجتبوی، حکمت. (شاخهای)
♦ «متافیزیک و فلسفۀ معاصر»
(منتخب)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
فلسفه یا پژوهش حقیقت،
اندرو لوین (سر ویراستار)، ترجمهی سید جلالالدین مجتبوی، جاویدان. (تاریخی)
درآمدی به فلسفه، جان هرمن رندل و جاستوس باکلر، ترجمهی امیر جلالالدین اعلم، سروش. (تلفیقی)
تاریخ فلسفهی شرق و غرب، جلد دوم: فلسفهی غرب، سرویراستار انگلیسی: رادا کریشنان، ترجمهی جواد یوسفیان، علمیوفرهنگی. (تاریخی)
سنگهای روح (تاریخ مفهومهای فلسفی از دوران باستان تا عصر حاضر) ، سون اریک لیدمن، ترجمهی سعید مقدم، پژواک. (تلفیقی)
تاریخ انتقادی فلسفهی غرب (ناتمام) ، سرویراستار: دی. جی. اوکانر، ترجمهی خشایار دیهیمی، کوچک٬ ناتمام. (تاریخی)
تاریخ فلسفهی غرب، ۳ مجلّد (ناتمام) ، هیأت نویسندگان (آکسفورد) ، ترجمهی محمدسعید حنایی کاشانی، قصیدهسرا. (تاریخی)
درآمدی بر فلسفهی مدرن اروپایی، گراهام وایت، ترجمهی ناهید احمدیان، پرسش. (تاریخی – فلسفهی جدید و معاصر)
مسائل فلسفه، برتراند راسل، ترجمهی منوچهر بزرگمهر، خوارزمی. (موضوعی)
پرسشهای بنیادین فلسفه، ا. سی. یوینگ، ترجمهی سیدمحمود یوسفثانی، حکمت. (موضوعی)
شناسایی و هستی، مینار، ترجمهی علیمراد داوودی، دهخدا / اخیراً خوارزمی (موضوعی)
آموزههای اساسی فیلسوفان بزرگ، اس. ئی. فراست، ترجمهی غلامحسین توکلی، حکمت. (موضوعی)
♦ درسهای اساسی فلاسفهی بزرگ، ~، ترجمهی منوچهر شادان.
نقد تفکّر فلسفی غرب، اتین ژیلسون، ترجمهی احمد احمدی، حکمت / اخیراً سمت. (تاریخی – فلسفهی جدید)
مبانی فلسفه جدید: از دکارت تا کانت، ویلیام برنر، ترجمهی حسین سلیمانی، حکمت. (تاریخی)
تاریخ مختصر فسلفه جدید«از دکارت تا ویتگنشتاین»، راجر اسکروتن، ترجمهی اسماعیل سعادتی خمسه، حکمت. (تاریخی)
درآمدی به فلسفه، عبدالحسین نقیبزاده، طهوری. (تاریخی)
نگاهی به نگرشهای فلسفی سدهی بیستم، طهوری. (تاریخی)
منابع تکمیلی:
سیر اندیشهی فلسفی در غرب، فاطمه زیبا کلام، دانشگاه تهران (تاریخی)
فلسفهی عمومی: مبانی اندیشههای فلسفی، منوچهر صانعی درهبیدی، امیرکبیر. (تلفیقی)
تاریخ فلسفه، محمود هومن، ناتمام، طهوری. (تاریخی)
درسگفتارهای فلسفی، محمود هومن، گزارش از عبدالعلی دستغیب، نوید شیراز. (تاریخی)
فلسفه: مسائل فلسفی مکتبهای فلسفی مبانی علوم، علی شریعتمداری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. (تلفیقی)
سطح پنجم: (۷ عنوان)
منابع اصلی:
تاریخ فلسفه، ۹مجلّد، فردریک کاپلستون، هیأت مترجمان: سید جلالالدین مجتبوی، ابراهیم دادجو، غلامرضا اعوانی، امیر جلالالدین اعلم، منوچهر بزرگمهر، اسماعیل سعادت، داریوش آشوری، بهاءالدین خرمشاهی، عبدالحسین آذرنگ و محمود یوسف ثانی، سروش و علمی و فرهنگی. (تاریخی)
فلسفهی معاصر، فردریک کاپلستون، ترجمهی علیاصغر حلبی، زوار (تاریخی – فلسفهی معاصر)
تاریخ فلسفه، ۲مجلّد، امیل بریه، ترجمهی علیمراد داوودی، نشر دانشگاهی + بخشی دیگر ترجمه و تلخیص یحیی مهدوی با عنوان «فلسفهی قرون وسطی و دوره تجدد»، خوارزمی + بخشی دیگر نیز با عناوین «تاریخ فلسفهی قرن هفدهم» و «تاریخ فلسفهی قرن هجدهم»، ۲ مجلّد، ترجمهی اسماعیل سعادت، هرمس. (تاریخی)
تاریخ فلسفهی راتلج، تاکنون ۶مجلّد، ویراستار انگلیسی: استوارت براون، ترجمهی حسن مرتضوی و علی معظمی، نشر چشمه. (تاریخی)
♦~، تاکنون ۶ مجلّد، هیأت مترجمان: حسن فتحی و بهنام اکبری و مصطفی شهرآیینی و سیدمسعود حسینی و ابوالفضل حقیری قزوینی و یاسر خوشنویس، حکمت.
«فلسفه در اعصار مختلف» (از قرون وسطی تا قرن بیستم) ، ۶مجلّد هیأت نویسندگان: آن فرمانتل و جورجی دو سانتیلانا و استوارت همپشیر، آیزایا برلین و هنری ایکن و مورتون وایت، مترجمان مختلف: احمد کریمی و پرویز داریوش و احمد سعادتنژاد و ابوطالب صارمی، (فرانکلین – اخیراً علمیوفرهنگی)
دکارت تا دریدا: مروری بر فلسفهی اروپایی، پیتر سجویک، ترجمهی محمدرضا آخوندزاده، نی. (تاریخی – فلسفهی جدید و معاصر)
منابع تکمیلی:
پندار گسترشپذیری بیپایان حقیقت٬ ۲مجلّد، امیر مهدی بدیع، ترجمهی احمد آرام، بنیاد فرهنگ ایران (تلفیقی: تاریخی – موضوعی)
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب آن هم از طریق افرادی مثل بنده جواب داده شود. نیاز به هیئتی از دانشکدههای فلسفهی غرب دارد. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. اعیان ثابته ای که طلب وجود خارجی ندارند و در مقام خویش الی الابد مستورند آیا محالاتی چون شریک الباری و ... هستند یا نه حقایقی هستند که کمال خود را درین مستوری جستند و لزومی ندیدند که خود را آغشته رنج هستی کنند؟ ۲. درین صورت اصولا عارفان نشان و اطلاعی از آنها داده اند یا از آنها خبری نیست و به قول ویتگنشتاین از آنچه نمیتوان درباره اش سخن گفت باید به سکوت گذشت؟ ۳. آیا این مستوری آنها نشان از علو مقامشان بر اعیان طالب ظهور دارد؟ ۴. انسان های کامل مطلع بر آنها و برتر از آنها هستند؟ یا آنها فقط جامع اعیان ظهوری هستند؟ ۵. جایگاه روایاتی که اسمای مستاثر را مختص حق میداند ولاغیر چیست؟ مثل فَلَكَ الحَمْدُ يا ذا الجُودِ وَالكَرَمِ ، فَأَسأَلُكَ بِهِ وَبِاسْمِكَ الأَعْظَمِ الأَعْظَمِ الأَعْظَمِ الاَجَلِّ الاَكْرَمِ الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلى غَيْرِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حقایق آنها طوری هستند که امکان ظهور ندارند و مستغرق در وجود حق میباشند. موفق باشید
۳۰۶۰۵ /
زمان، در إزای عالَم ظاهر میشود.
سلام:
در بعضی از کتب مرحوم شهید مطهری قول فلاسفه مبنی بر قدیم بودن عالم مورد تایید قرار گرفته است جنابعالی نیز عالم را قدیم میدانید اگر آری این دو اشکال را پاسخ دهید: ۱.قانون دوم ترمودینامیک نافی قدم عالم نیست؟ ۲. اگر عالم قدیم باشد یعنی بی نهایت به معنای واقعی کلمه زمان گذشته تا به زمان حال برسد چگونه چنین چیزی ممکن است ازل را نقطه الف در نظر بگیرید زمان حال نقطه ب همانطور که الف در بی نهایتی ب است نقطه ب هم در بی نهایتی الف است پس از ازل تا کنون بی نهایت زمان طی شده است و بی نهایت چیزی نیست که بتواند بالفعل محقق شود در ثانی اگر در زمان حال در فاصله بی نهایتی ازل هستیم آیا زمان های آینده بر بی نهایت افزوده میشود و آینده فوق بی نهایت است اگر آری که خلاف تعریف بی نهایت است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری به خوبی روشن میشود که زمان، امرِ عارضی بر عالَم ماده است که عین حرکت میباشد و لذا نمیتوان گفت عالَم در زمان است بلکه زمان، در إزای عالَم ظاهر میشود. در موضوع اصل دوم ترمودینامیک، بحث در حرکت و فرسایشی است که در پدیدههای مادی واقع میباشد و همهی آنها در عالَمی هستند که زمان، عارضِ آن است. موفق باشید
۳۰۶۰۴ /
کار، گوهر وجودی انسان را از قوه به فعل میآورد
سلام: کار کردن باید چگونه و با چه نیت و چه رویکردی باشد تا حکم آن روایت را پیدا کند که می فرمایند کار کردن جهاد در راه خداست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کار، گوهر وجودی انسان را از قوه به فعل میآورد و ظرفیتهای پنهان او را آشکار میکند. وقتی با هر چیزی در هر شرایطی روبهرو شدیم، همان شرایط را وظیفه و کار خود بدانیم. موفق باشید
سلام بر استاد:
در دعاها بعضا آمده است «یا من علی فلا شیء فوقه و دنی فلا شیء دونه» قسمت دوم را اگر توضیح دهید که مقصود از دون نزدیکی است یا دون متضاد فوق و به معنای پایین است و میخواهد بگوید که از عرش تا فرش هستی خداست و خدا آنچنان که مرحوم جامی در خردنامه اسکندری فرمودند: بلندی و پستی نخوانم تو را / مقید به اینها ندانم تو را / نه تنها بلندی و پستی تویی / که هستی ده هست و هستی تویی / تویی جمله و غیر تو هیچ نیست / درین نکته یک مو خم و پیچ نیست. مقصود اینست یا اینکه خداوند علی رغم اینکه بلندمرتبه است به بندگانش نزدیک است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام سجاد«علیهالسلام» در صحیفه فرمودند: «دانٍ فِی عُلُوِّهِ، عالٍ فِی دُنُوِّهِ» حضرت حق در عین علوِّ مراتب، به بودنِ هر مخلوقی نیز در صحنه است و در عین نازلترین مرتبهی وجود، در عالیترین نحوهی حضور نیز در صحنه است. و این نابترین نحوهی توحید است تا خدا را در همهی جلوات در عین کبریائیاش مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام:
شما در صوت های تفسیر سوره مبارکه زمر فرمودید که ما دنبال فلسفه و چرایی احکام الهی نباشیم و فقط اطاعت کنیم. اما استاد اگر ما دلیل احکام الهی را بدانیم بهتر نمی توانیم به آن هدفی که آن حکم دارد برسیم؟ به طور مثال، ما اگر چرایی سجده را بدانیم، بهتر میتوانیم دلمان را به آن سجده بسپاریم و به آن هدفی که از انجام آن سجده داریم برسیم. با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن حدّ که به راز و فلسفهی اعمال عبادی نزدیک شویم، با حضور بیشتر آن اعمال را انجام خواهیم داد. ولی اصل اطاعت و عبودیت هم در جای خود خِردی به حساب میآید که بسی راهگشا است و برکات خود را دارد. موفق باشید
سلام: خداوند متعال قبل از خلق یک انسان، میداند که این انسان با اختیاری که دارد، خود را به جهنم خواهد افکند. در این پرسش نمیخواهم اختیار انسان را نفی کنم. اما این که خداوند موجودی را خلق می کند که میداند بدبخت خواهد شد (ولو با اختیار کامل خودش) این با عدل الهی سازگار است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ربّ العالمین به حکم آنکه سمیع و خبیر است تقاضای وجود هر طالب وجودی را میشنود و آگاه است از آنچه آن مخلوق را چه بودنی خواهد بود. حال این انسان است که باید با انتخابهای خود جایگاه خود را معلوم کند. موفق باشید
۳۰۵۹۹ /
انقلاب اسلامی، آخرین قدمهای غیبت امام معصوم
سلام: سوالی را سابق پرسیدم بار دیگر میپرسم بلکه این مطلب برایم حل شود و آن این است که چه دلیلی وجود دارد که این انقلاب تا ظهور حضرت ادامه می یابد و آن دوران فترتی که شما در مورد برخی دولت ها که همسویی با اهداف انقلاب ندارند را در یکی از کتابهایتان مطرح کردید اینبار دامن اصل نظام و ولایت فقیه را نگیرد و مردم کوفی مزاج پشت به اصل نظام کنند شاید از نظر جامعه شناسی مردممان بگویید پشت نمیکنند ولی ذهن دو دو تا چهارتایی من بدنبال استحاله عقلی مبنی بر عدم قوام نظام تا قیام امام است. باور کنید من یکی که هرچه بلا و مصائب به سرم بیاید همین که میبینم ظل سید علی همچنان بر سرمان مستدامست آسوده خاطر میخوابم چون که رهبری بیدارست. اگر چه بخشهایی از نظام و برخی از مردم بیمارند و آدمی شرمسار شهدا که چه عرض کنم شرمنده مردم یمن هست که مشتی مستضعف و پابرهنه مقابل مستکبرین ایستادند و هم اکنون که دشمن را به استیصال کشاندند به عظمت این ملت انسان پی میبرد مقایسه شود با قدم زدن های مسئولین ما با مستکبران و بدتر ملتی که راضی به ریاست این چنین ترسوهای سازش کار شد. چرا این ملت تا ظهور حضرت لیاقت زعامت نائب المهدی را باید داشته باشند؟ مگر جفای کوفیان موجب از دست رفتن زعامت معصوم و شهادت سیدالشهدا نشد؟ شاید ما کوفیان ایرانی هم تاریخ را تکرار کنیم و لیاقتمان حجاج ها باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هیچگاه نمیتوان پیشبینی کرد چه میشود، ولی شواهدی در میان است حاکی از آنکه انقلاب اسلامی آخرین قدمهای غیبت امام معصوم میباشد از آن جهت که ولایت فقیه به صورت تامّ و تمامش که همان به میانآمدنِ سخنان امامان همراه با حاکمیت آنان است از طریق غیر امام معصوم؛ به صحنه آمده است و لذا قدم بعدی، ولایت خود امام خواهد بود. موفق باشید
۳۰۵۹۸ /
چه بخواهیم و چه نخواهیم آیندهی ما، حضور در جهانی است بین دو جهان
باسمه تعالی. سلام استاد: با توجه جواب سوال ۳۰۵۹۱ با دو طیف مدیرانی که می خواهند ایفای نقش کنند همراه هستیم که ۱. اعتقادی به تاییدات و ۲. به نقدهای ما نسبت به جهان مدرن ندارند چه باید کرد؟ مثلا بعضی در تاییدات از گادامر و هایدگر و کانت همراه نیستند و گروه دیگر نقدها را در نمی یابند که مثلا زندگی به سبک جدید سکنی را ربوده است و ... لطفا تفقدی بفرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه بخواهیم و چه نخواهیم آیندهی ما، حضور در جهانی است بین دو جهان. و مدیرانی که در چنین جهانی حاضر نباشند، یا شیفتهی غرب میشوند و یا در نوعی گذشتهگرایی متوقف میگردند. انقلاب اسلامی با روح تاریخی خود به هر حال مدیرانی در ترازِ خود را به ظهور میآورد هرچند این امری است فرآیندی. موفق باشید
۳۰۵۹۷ /
آیندهی دینداری ما چگونه محقق میشود؟
سلام استاد عزیز: استاد نزدیک یک سال و خورده ای هست که دچار یک آشفتگی بسیار بدی شدم بطوریکه منی که بحث های جهان گمشده در عالم خیال شما و بحث های انقلاب اسلامی و اشارات رو فوق العاده درک میکردم و متحولم کرده بود و حالات عرفانی بسیار عجیبی رو تجربه میکردم، دچار یک سری سوالات و شک و تردید های احمقانه معرفتی شدم که اگر چه بعضی جوابها رو براش پیدا میکنم اما به هیچ وجه دلم آروم نمیگیره. و وقتی درونم کاوش میکنم و چراغ میندازم میبینم بخاطر یک شک و تردید و یک سوال و شاید و اگر احمقانه ای هست که در درونم وجود داره و پنهانه. مثل اینکه از کجا معلوم عقل درست میگه و اونچه که عقل میگه در بیرون هم هست و وجود داره؟!! سوالات بسیار بدیهی که ساعت ها برای پیدا کردن جواب جون میکنم اما جوابها خودشونو نشون نمیدن. نمیدونم منظورم رو چطور برسونم استاد عزیز. اما امیدوارم متوجه منظورم شده باشید. این ماجرا بشدت زندگیم رو دچار اختلال کرده و حتی از نظر اخلاقی هم دچار حالات و احساسات پست و مسخره و بدی شدم. و میدونم که بخاطر تعطیل شدن عقل و سوالات و شک و تردید هایی هست که دربارش درونم پیدا شده. خیلی حیرونم. راهنماییم کنید. لطفتون مستدام
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این مسئله، مسئلهای است که خواهی نخواهی برای ما پیش میآید و به همین جهت مباحث «آیندهی دینداری ما چگونه محقق میشود» رابه میدان آوردیم. آنجا عرض شده که کم کسی میتواند به دینداریِ سنتی خود که خدا را اُبژهی خود میداند، پایدار بماند. بد نیست در این مورد سری به مباحث مذکور به آدرس http://lobolmizan.ir/sound/1310#7940 رجوع فرمایید. موفق باشید
۳۰۵۹۵ /
در موضوع تکامل و خلقت انسان
به نام خداوند و عرض سلام محضر استاد طاهرزاده:
در برخی سوالات نظرات مشهور در باب آغاز جهان، بحث تکامل و... را مردود دانستید اگر لطف فرمایید مجملا نظر خود را در مورد این موارد بیان فرمایید: ۱. اگر جهان با بیگ بنگ آغاز نشده نظر مقبول شما درین باره چیست؟ ۲. اینکه زمین از خورشید جدا شده و ماه از زمین مورد تاییدتان است؟ ۳. بحث تکامل که رد فرمودید آیا بدیل آن را آفرینش دفعی میدانید؟ درین صورت «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها» چه میشود؟ ۴. سایر مشهورات علوم جدیده چون کروی بودن زمین گردش آن به دور خورشید و.. مورد تایید است؟ ۵. سرنوشت جهان هستی را چه میدانید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موارد فوق، مواردی نیست که در حوزهی سؤال و جواب بگنجد. ولی به هر حال ۱. موضوع بینگبنگ که مسئلهی آغاز را حل نمیکند؟ بالاخره چیزی بوده که چنین شده. به نظر میآید بحث فیض مدام، عالمانهتر باشد. ۲. تحول میمون به انسان، در مجامع علمی پذیرفتهشده نیست. دلیلی نداریم که انسان به صورت مجزا خلق نشده باشد. آری! طی فرآیندی، به قدرت خداوند و با تدبیر او، در خاک زمینهی تجلی روح انسانی توسط خدا فراهم شده. ۴. تحقیقی خاص در این مورد نداشتهام. نظرات مخالف و موافق را دیده و شنیدهام. شاید هنوز نظریهی کروی بودن زمین و گردش آن به دور خورشید، منطقیتر باشد. ۵. بحث حرکت جوهری بهخوبی در این مورد روشن میکند که چگونه جهان ماده با تبدیل قوههایش به فعلیت، به هویت برتری که هویت تجرد و بقاء است، سیر میکند. موفق باشید
سلام عليكم:
استاد گرامي سوال من در مورد چشم زخم و رواياتي است كه آمده. آيا احاديثي دال بر اينكه پيامبر گفتند چشم زخم فرد را در قبر و شتر را در ديگ ميكند يا قله كوه جابجا ميشود صحت دارد؟
آيا خدا قدرتي در بعضي قرار داده است كه موجبات مرگ ميشود؟ آيا آيات «و من يكاد...» دال بر چشم زخم دارد چقدر حقيقت دارد اين امر؟ ممنون ميشم جهت تحقيق راهنمايي بفرماييد. ممنون و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. میتوانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
۳۰۵۹۱ /
جایگاه مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانِ بین دو جهان»
سلام علیکم استاد: ما نحوه تعاملمان با افرادی که تفکر و ایده جهان بین دو جهان را بطور کامل قبول ندارند مثلا آن وجه توجه به عالم مدرن رو قبول ندارن باید چگونه باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی بسیار حساسی است. آری! اگر کسی آمادگی آن را داشت که در عین مقیّد به دیانتِ الهی، خواست اسلام و دیانتِ اسلامی را در جهان امروز حاضر کند، باید بداند که با اندیشهی جهان بین دو جهان میتواند در آن نوع بودن حاضر شود و البته این به عهدهی بسیاری از متدینین نیست. آنان همان اندازه که در مأوای اُنس با خدای خود بنا دارند با پاکی تمام دیندار بمانند، سعادتمندند و نباید کوچکترین نقدی به آنها بشود. بحث در حضور تاریخیِ انسانهایی است که بنا دارند در جهان امروز در مواجهه با جهان مدرن حاضر شوند. موفق باشید
۳۰۵۹۰ /
انقلاب اسلامی در بستر اسلام انقلابی
سلام استاد وقتتون بخیر: فرا رسیدن سال نو را تبریک عرض میکنم. استاد یک سوال ساده: انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که در بستر اسلام عزیز در هر تاریخی مطابق آیهی «کلّ یَومٍ هو فی شأن» خداوند در هر تاریخی شئونات الهی خود را مطابق آن تاریخ به ظهور میآورد، پس اسلام در ذات خود در هر زمان و زمانهای به میان میآید و این یعنی اسلام در ذات خود انقلابی است و انقلاب اسلامی یکی از شئونات الهی است در این تاریخ که تاریخ مواجههی اسلام با عقل مدرن میباشد. موفق باشید
سلام و تبریک سال نو خدمت استاد ارجمند: میخواستم نظرتان را درباره شخصیت آقای نادر ابراهیمی و کتاب سه دیدار ایشان که به زندگی حضرت امام میپردازد بدانم. ایشان در این کتاب که درباره حضرت امام است سخنانی دو پهلو مطرح میکنند که از سویی درباره زمانه حضرت امام درست است از سویی با توجه به تعریف و تمجید ایشان در ابتدای کتاب از پدر روح الله زم حس برانگیختگی و اعتراض به وضع موجود را میدهد. سپاس از لطفتان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن کتاب نیستم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید
تفاوت عقل فعال و الهام چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل فعّال یکی از مراتب عالَم وجود است و الهامات معنوی از اثرات تجلیّات آن عقل میتواند باشد که در اصطلاح دینی همان القائات ربّانی است که توسط فرشتگان القاء میشود. موفق باشید
با سلام و تبریک سال نو: استاد ما در روایات داریم که در زمان ظهور وضع جهان خیلی بد می شود و ظلم همه جا را فرا می گیرد، به طوری که دین داری در آن زمان به نگه داشتن زغال در کف دست تشبیه شده است. اما از طرفی دیگر ما می گوییم هر چه جلوتر می رویم مردم از غرب عبور می کنند و به درستی انقلاب بیشتر پی می برند و حتی رهبری فرمودند یکی از مراحلی که قبل از ظهور و تمدن اسلامی طی می کنیم، جامعه اسلامی است. چگونه این دو مطلب را با هم جمع کنیم؟
التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند همین امروز تاریخی که ما در آن قرار داریم که دینداری از یک طرف بسیار مشکل است و در جبههی دیگر با نظر به افق عدالت و معنویتی که به کمک انقلاب اسلامی در پیش است، آیندهای فراتر از جهان مدرن مدّ نظرها میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد عزیز شاگرد قبول میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچوقت بنا نبوده است بنده شاگردی بپذیریم؟!! عرایضی به صورت کتبی در کتابها هست که هرکس احساس کرد برایش مفید است، میتواند به آن آثار رجوع کند. موفق باشید
۳۰۵۸۵ /
در دل نظام اسلامی، افقی در پیش است؟
با سلام و عرض ادب:
یکی از دوستان بنده که مهندس برق و از نخبگان کشور بود، چند سالی است که به آمریکا مهاجرت کرده و اونجا مشغول به کار شده است و درآمد خیلی خوبی داره، در دوران دبیرستان چند سالی با هم مسجد می رفتیم و از بچه های مذهبی بود ولی بعد از دانشگاه مدتی ازش خبری نداشتم و از زمانی هم که آمریکا رفته بود خیلی باهاش ارتباطی نداشتم. اکنون مدتی است که دوباره با هم تماسهایی داریم و کاملا تفکراتش تغییر کرده است. دو ایراد اساسی به نظام جمهوری اسلامی وارد می کند: یکی اینکه این نظام ناکارآمد بوده است و چون بسیاری از کارهایش را به دین ربط می دهد باعث دوری مردم از دین هم شده است. و ایراد بعدیش این است که جوامعی که در آن دین از سیاست جدا است مثل جامعه آمریکا، هم از نظر سیاسی (مثل آزادی های سیاسی که می توانی به راحتی به رئیس جمهور حتی فحش هم بدهی) و هم از نظر اقتصادی (برترین اقتصاد دنیا) پیشرفت زیادی کرده اند و این سیستمی که ما در ایران داریم فقط باعث سوء استفاده از دین شده است برای نفع بردن عده ای از اسم دین.
اکنون از حضرتعالی درخواستم اینه که من با این فرد که البته هنوز اعتقادات دینی شخصی را داره، چطور بحث و صحبت بکنم که بتونم بهش کمک کنم و از طرفی باعث جدایی بیشترش نشوم. بسیار ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در انقلاب اسلامی بحث در جهانی است که نه گرفتار ضعفهای جهان مدرن باشیم و نه گرفتار عقبافتادگیهای ناشی از تحجر و تنگنظری. انقلاب اسلامی، شروعی است در این راستا. و اگر چیز مهمی نیست که موجودیت فرهنگیِ آمریکا را زیر سؤال میبرد، چرا جهان مدرن و بهخصوص فرهنگ استکباریِ آمریکا، در راستای مانعشدن تحقق نظام اسلامی تا این اندازه تلاش میکند و سنگاندازی مینماید. آیا این نشان نمیدهد در دل نظام اسلامی، افقی در پیش است؟ آن رفیق باید به این موارد فکر کند، آیا میتوان در جهانی که آمریکا با این هویت شکل داده، انسانی باشیم که به راحتی با خودمان زندگی کنیم و احساس پوچی و نیهیلیسم ننماییم؟ موفق باشید