باسلام.بنده متاهل و مهندس برق در شرکت ایرانخودرو تهرانم....کتاب جایگاه رزق در هستی را چند بار مطالعه کردم سوالات زیادی ایجاد شده که یکی از مهمترینش ینه که بنده عاشق شغلم نیستم هرچند تلاش میکنم ولی میترسم نتونم بندی کنم حالا سن بالا رفته و امکان تعویض شغل تقریبا مهال است خوب تو این وضعیت باید چه کار کرد.....دوری از پدر و مادر که اصفهانن هم یه طرف....ممنون از راهنماییتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده این توصیهی بزرگان را باید مدّ نظر قرار داد که در هرجایی که هستیم به بهترین شکل وظایفمان را انجام دهیم و نمیتوان به راحتی از مسیر رزقی که برای ما تعیین شده، بدون دلیل خود را خارج کرد. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی
ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ
در این تعبیرات اشاراتی هست که بنحو اجمال بانها |شاره میشود :
تعبیر باسم اشاره بعید ( ذلك ) نه به کلمه هذا : برای تجلیل و تعظیم مقام
قرآن است که از آفهام متوسط دور باشد -
۲-کتاب : بمعنی تثبیت و ضبط و اظهار نیّت و مقصود است . و حقیقت قرآن
مجید همین است . یعنی آحکام و حقایق و معارفی است که از جانب خداوند متعال
ظاهر و تجلّی کرده و در قلوب مومنین و در صفحات خارجی ثبت و ضبط میشود .
و این تثبیت از جانب خداوند متعال صورت میگیرد .
و اين تعبیر در اين مورد مناسبتر از کلام یا قرآن یا فرقان است : زیرا نظر در
کلمه قرآن بجهت تفّهم و ضبط تنها از طرف بنده باشد . و در کلام بجهت تنها ظهور
نیّت باطنی است . و در فرقان بجهت جدا کردن حق از باطل باشد .
پس مراد از کتاب همان معنی مصدری ( ثبت و ضبط کردن از جانب خداوند
باشد نه بمعني اسم مفعول (ثبت شده)
تعبیر به ریب مناسبتر از شک است : زیرا ریب دلالت میکند به توهم که
تولید شک مینماید . و از این تعبیر مأخذ و منشأً شک نیز منظور گشته . و هر دو
جهت نفي مي شود
و چون کتاب را بمعنی تثبیت خداوند گرفتیم : نبودن ریب در آن کاملا روشن و
قطعی خواهد شد . زیرا که در تثبیت و فعل خدا شکی واقع نمیشود .
----------------
این مطلب از علامه مصطفوی رو مناسب دیدم برای شما ارسال کنم اگر نظری دارید بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. إنشاءالله ایشان در اشاعهی معارف اسلامی بیش از پیش موفق باشند. موفق باشید
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی
همسر رفسنجانی در مصاحبه ای اینطور گفته اند :
عفت مرعشی: «پیش از انقلاب خواب بدی دیدم. خواب دیدم همسرم شاه شده. در خواب گریه میکردم که من دوست ندارم تو شاه باشی. این خواب را برایش تعریف کردم...
(ادامه مصاحبه را سایت اصلی حذف کرده )
او شاه نشد، اما در همه سالهای پس از انقلاب خدمت کرد،.......
................
خواستم جویای نظرتان در این مورد شوم ،
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه به این حرفها؟!!! موفق باشید
سلام
شما مطالب قابل تامل زیادی در سایت خود دارید که اکثرا باعث هدایت مردم میشود انشالله اما...
انتقادی از شما دارم
شما در فایل 51 تفسیر سوره زمر(دقیقه 36) بیان میکنید که امام خمینی در بهشت زهرا نبود که سخن گفت بلکه خداوند از زبان او حرف میزد و او دیگر منی نداشت!!!!!
آیاتی در قرآن داریم بر پیمان خداوند که خودتان بهتر از من میدانید مثل آیه 80 سوره بقره ( فَلَنْ یُخْلفَ اللّهُ عَهْدَهُ : خداوند هرگز پیمان شکنی نمیکند) یا آیه 111 سوره توبه (وَ مَنْ أوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ : چه کسی به پیمانش پایبندتر از خداست؟)
حال با وجود اینکه شما میدانید امام خمینی به بسیاری از قول های خود در بهشت زهرا نتوانستن عمل کنن، یعنی خداوند نتوانست به قول خودش عمل کند نعوذبالله!!!!!
یعنی خداوند بد عهدی کرد!!!!
آیا این حرف شما دروغ بستن به خداوند متعال نیست!!! (گناه کبیره)
چگونه از عذاب الهی نمیترسید و خود را سالک الی الله میدانید...
در سیره اهل بیت آیا مثالی دارید که أئمه (ع) قولی داده باشند و به آن عمل نکرده باشند؟؟
پاسخ شما چیست؟
انشالله خداوند همه مارا به راه راست هدایت کند...
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که موانع عدم تحقق ارادهی الهی به معنای این نیست که وعدهی انبیاء کذب بوده است؛ مگر موانع عدم تحقق برنامهی حضرت علی«علیهالسلام» که به وسیلهی دشمنان آن حضرت انجام شدراباید به پای امیرالمؤمنین«علیهالسلام» گذاشت؟! یا اگر امروز مردم اهل زمین به توحیدی که انبیاء آوردهاند، منوّر نشدهاند را باید بر عدم موفقیت انبیاء حمل کرد؟! موفق باشید
با سلام خدمت سلام ::: رویت خداوند یعنی حس تجلی خداوند ؟ دریکی از فایل ها این طور فرموده بودید ...
یعنی ماه رمضان رویت خداوند یعنی حس تجلی جلالی و بعد هم جوشن کبیر ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به نور الهی انوار حضرت ربّ العالمین که در هر مظهری در صحنه است، برای انسان ظاهر میگردد همانطور که میگوییم خرمشهر را خدا آزاد کرد. موفق باشید
باسلام خدمت استاد گرامي
درمورد صحت چشم زخم كه اينكه موجب مرگ انسانها ميشود وحديثي است كه نصف مردم خوابيده درگورستانها بخاطر جشم زخم يا حديثي كه چشم قله كوهرو جابجا ميكني ياشتررادرديگ ايا واقعا خداوند چنين نيرويي دربشر قراداده است مگر نه اينكه هيچ برگي بي اذن خدا بر زمين فرو نميافتد ايا باياي واقعا قبول كرد اعتقاد به تاثير گزاري انسانها بريمديگر
ممنون از پاسخ گويي شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نظام علت و معلول، خودِ حضرت حق متذکر چنین عواملی میشوند تا انسانها در این نظام متوجهی چنین عواملی باشند. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» جایگاه چشم زخم مشخص شده تا گمان نشود انسانها در بست در اسارتِ چشم زخم افراد گرفتار میشوند. موفق باشید
۳۰۷۲۲ /
نسبت عصمت ائمه«علیهمالسلام» با اختیار آنها
با سلام: ۱. استاد آیا ائمه «علیهم السلام» هم در انجام و یا ترک گناه مختار بودند؟ معصوم یعنی کسی که غیر ممکن است از او گناهی سر بزند، یعنی احتمال هیچ گونه گناهی برای او وجود ندارد. دیگر مختار بودن برای همچین کسی معنا نمی دهد.
۲. با توجه به روایتی که اشاره دارد به این که اگر ذکری را بدون همراهی قلب بگوییم، قساوت قلب می آورد. فردی هم باشد که در زمان تماشای تلویزیون و یا دیگر کارها بدون همراهی قلب ذکری را میگوید و اگر این حدیث را به او تذکر بدهیم، شاید دیگر ذکر نگوید. شایسته است تذکری که در این حدیث هست را به او بگوییم؟
۳. در بعضی مواقع (به طور مثال در شب امتحان) برای امتحان فردا صبح درس می خوانم، اما اگر هدف کلی ام در طول تحصیل هدفی الهی باشد، این کار منافاتی با اخلاص دارد؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در رابطه با جایگاه عصمت ائمه «علیهمالسلام» عرایضی شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که چون آن بزرگواران با بصیرت خود زشتی گناه را میبینند، به سوی گناه نمیروند و لذا عصمت آنها، آنها را از اختیار ترک گناه خارج نمیکند، بلکه خداوند با بصیرتی که به آنها میدهد آنها را برای نجات بشریت انتخاب میکند. بنا به گفتهی آیت الله حائری شیرازی مثل آن است که ما نسبت به برداشتن زغال افروخته و قرار دادن آن در دهان، معصوم هستیم. ۲. این موارد مربوط به خود انسان است. نباید برای بقیه در این موارد تکلیف روشن کنیم. ۳. خیر. زیرا نیّت کلی مهم است مثل خواندن نماز که در نیت کلی، برای قرب الی الله انجام میدهید، ولی در حین نماز که ذهن انسان به جای دیگر میرود، کلیتِ آن نیت را محفوظ میداریم. موفق باشید
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ ۖ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا
استاد گرامی سلام: آیا قسمت آخر آیه مبارکه را با توجه به کلمه کان می توان اینطور معنی کرد که افرادی که در زندگی همیشه مایوس و ناامیدند دچار شر می شوند؟
با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه بعضاً فعل ماضی به معنای یتحقق است؛ میتوان گفت آیهی فوق متذکر میشود به اینکه میبینید انسانهایی که به نور توحید منوّر نیستند، چگونه در کوچکترین مشکلات، آنچنان خود را میبازند که گویا از ابتدا چنین بودهاند. موفق باشید
سلام استاد: در یکی از سوالات خوندم که فرموده بودید بیماری، معلول روی برگرداندن خداست
من پانزده ساله بیمارم و واقعا هم میدونم انسان درستی نبودم هر دکتری رفتم هم خوب نشدم.
آیا اگر به سمت خدا برگردم، خدا هم نظرش را به سوی من باز خواهد گرداند و بیماری من رفع خواهد شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه اینطور نیست که علت بیماریها، عدم توجه حضرت حق باشد. بعضاً مانند حضرت ایوب «علیهالسلام» قضیه، قضیهی امتحان و ابتلای الهی است. آری! اگر ما در بیماریهای خود نسبت خود را هرچه بیشتر با خداوند زلال و پاک نگه داریم، اگر همان بیماری در راستای امتحان و ابتلا باشد، بهرههای بسیاری نصیب انسان میشود. موفق باشید
۳۰۷۱۶ /
در آن حالت است که انسان میفهمد که چه چیزی بگوید و چه چیزی نگوید
با سلام: استاد بنده مدتیه خیلی اذیت میشم که یه حرفی از یه جا میره جایی دیگر. اینکه ناراحت میشم مثلا فردی یه حرفی از جا و مجلسی میشنوه یاز کسی بعد جایی دیگر نقل میکنه. استاد اصلا میخواستم ببینم این کار گناهه و یا اینکه من حساس شدم و اگر بلی نامش چه گناهی و درمانش چیه؟ وقتی به افراد تذکر میدم میگن خوب نمیشه که هیچی نگفت وقتی هم رو میبینیم که؟ ۲. استاد عزیز اینکه در روایات هست کاری که میخواهید انجام بدید به کسی نگید تا مستقر شه بعد بگید این را چطور باید تمرین کرد من خیلی زبونم به اصطلاح شله و یا دیگران. اطرافم خیلی سفتن و همش از زیر زبونم حرف میکشن یه دلیل عدم موفقیت هام همینه چکار کنم؟ استاد خیلی دوستتون دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره در روایت داریم که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودهاند: الْمَجالِسُ بِالْامانَةِ وَ افْشاءُ سِرِّ اخیک خِیانَةٌ . مجلس ها امانت و افشاء راز برادرت خیانت به اوست. آن حضرت نیز فرموده اند: انَّما یتَجالَسُ الْمُتَجالِسان بِامانَةِ اللَّهِ فلا یحِلُّ لِاحَدِهِما انْ یفْشِی عَلی اخیهِ ما یکرِهُ. همنشینها با امانت الهی می نشینند و لذا جایز نیست یکی از آنها، آنچه را که برادرش نمی پسندد آشکار کند. البته اگر جان، مال یا عرض مسلمانی در مجلسی هتک شد، این حکم اخلاقی مقید می شود، و افشاء آن مسئله نه تنها جایز است بلکه در برخی مراتب چون لزوم اداء شهادت، واجب می شود. قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الْمَجالِسُ بِالْامانَةِ الّا ثَلاثَةُ مَجالِسٍ، مَجْلِسٌ سَفَک فیهِ دَمٌ حَرامٌ، وَ مَجْلِسٌ اسْتَحَلَّ فیهِ فَرْجٌ حَرامٌ، وَ مَجْلِسٌ اسْتَحَلَّ فیهِ مالٌ حرامٌ بِغَیرِ حَقِّهِ. مجالس امانت هستند الّا سه مجلس، مجلسی که در آن خونی به ناحق ریخته شده باشد، مجلسی که در آن فحشایی صورت پذیرد و عِرض کسی مورد تجاوز قرار گیرد. مجلسی که در آن مال و ثروتی به ناحق غصب شود. ۲. باید سعی کرد با مطالعهی زیاد، اندیشهی خویش را رشد و عمیق کرد، در آن حالت است که انسان میفهمد که چه چیزی بگوید و چه چیزی نگوید. موفق باشید
۳۰۷۱۳ /
به سراغآمدن «وقت» و غنیمتشمردن آن
با عرض سلام: مطلبی در ضمیرم چند صباحیست که پرسه میزند و آن اینست که چرا اینقدر زود پا به عرصه هستی نهادم. حال اگر از بیگ بنگ و یا تکامل نسل آدمی از بقیه جانوران حساب نکنیم و همان ۶، ۷ هزار سال که دین مطرح میکند بگیریم و قبل از اختراع خط که چیز چندانی دست بشر نیست بعد از خط که چند هزار سال میشود و کل دارایی ما از تطورات هستی است قبل از رنسانس هم که چیز چندانی دست بشر نیست بعد از آن درین ۴، ۵ قرن تا قبل از تکنولوژی فیلم برداری عملا تاریخ مکتوب بود نه مصور درین ۱۵۰ سال اخیر گوشه هایی از تاریخ را میتوان نظاره گر بود پس از آن ظهور اینترنت را شاهدیم که چند دهه ای عمر بیشتر ندارد و موجب دسترسی همگان به گوشه ای از اقیانوس اطلاعات شده است اما با همه این حرفها بشر و غرب در اوایل راه است و غرب پروژه نوپا است نه ناتمام و برایم مطلوب نیست که درین اوایل کلاس هستی باشم و بعد از این هستی و مظهر باقرالعلومی آن که غرب باشد افقهای ناگشوده ای را بشکافند و من زیر خروار خاک ها. از طرفی میگویم طلب عین ثابتم بوده درین زمان درین کشور جهان سوم و در ناکارامدترین دولتش باشم از طرفی این طلب کنونی که در عین ثابت بود چرا اعتنا نکرد و چرا تولدم را در آخرین سالهای اقامت بشری درین کره و به توفیق تکاپوهای غرب در سایر کره ها کهکشانها و حتی جهان های دیگر قرار نداد به عبارتی میخواستم آنقدر به قیامت نزدیک میبودم که با صور اسرافیل مرگم مصور میشد و قبل از آن کل دفتر هستی از اول تا انتها را ورق میزدم و با جمیع ظهورات هستی در تاریخ تا قیامت همراه میشدم تصور کنید سال ۵۰۰ میلیون شمسی متولد شده بودیم فارغ از شان های مختلفه ای که حق دران درین همه سال رخ نموده است و میتوانستیم همه را احصا کنیم در آن سال چقدر مثلا درس تاریخ جذاب تر بود الان ۲۰ تا ۳۰ سلسله داریم و تمام. در آن سال ای بسا با میلیونها سلسله روبرو هستیم و هریک نکاتی برای آموختن دارند چه شاهنشاهی ها و ای بسا جمهوری هایی بعد ازین رخ می نمایند فرض کنید جمهوری باشد مراسم تحلیف صد و بیست و پنج میلیونی ام این رییس جمهوری دمکراتیک ایران، ببینید چقدر جذاب تر بود یک درس تاریخ چه رسد به سایر شعب علم بخصوص ادبیات و عرفان این تازه جلوه علیمی حق است سایر اسما و ظهوراتش بماند نمیدانم راهی هست که چند دهه قبل از قیامت رجعت کنم تا امکان مطالعه کل هستی باشد؟ چه دعایی درین زمینه وارد شده است دعای عهد برای رجعت بعد القیامی است من قبل القیامتی را خواستارم. اللهم الرجعنی قبل القیامه بلطفک و المننک و الکرامه لئن اطالعت کل الکتاب الوجود یا ذالاکرام و النعما و الجود (چه توان کرد تجربه نبوی را باید بسط داد و دعاها را تکمیل کرد اگر در دعاها مضمون من نیامده به یاری حق این دعا فوق جمیع دعاها و افقی میگشاید که هیچ یک از ادیان نگشود)
باسمه تعالی: سلام علیکم: پسر! این حرفها چیست؟!! به جملهی اميرالمؤمنين (ع) فکر کنید که میفرمایند:
ما فاتَ مَضَي وَ ما سَيأتِي فَأين
|
قُم فَاغْتَنِم الْفُرْصَةَ بَينَ الْعَدَمَين
|
آنچه از دست رفت که گذشت، و آنچه هم که نيامده، کو؟ پس همت کن و فرصتي را که بين دو عدم - گذشتهاي که رفت و آيندهاي که نيامده- قرار دارد، غنيمت شمار همچنان که حضرت می فرمایند: «الْمَرْءُ بَيْنَ سَاعَتَيْهِ»[1] انسان بین دو ساعت- ساعتی که گذشت و ساعتی که نیامده- جای دارد
خداوند با نوري که بر قلب انسان مياندازد، او را با خودش روبهرو ميکند تا راه را به او بنماياند، از اين به بعد اين انسان است که بايد مواظب باشد از آن ملاقات گوارا نهايت استفاده را بکند وگرنه آن نور ميرود و او براي هميشه محروم ميشود. حضرت اميرالمؤمنين (ع)در اين مورد ميفرمايند:
«مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عَذْباً يَرْتَوي مِنْهُ فَلَمْ يَغْتَنِمْهُ يُوشِكَ أنْ يَظْمَأَ وَ يَطْلُبَهُ فَلا يَجِدَهُ».[2]
هرکه جايگاه آب گوارايي را که ميتواند از آن سيراب گردد بيابد و آن را غنيمت نشمارد، بی شک تشنه ماند و در شرایطی قرار گیرد که طلب آن کند پس آن را نيابد.
یافتن آب گوارا در حدیث فوق، همان به سراغآمدن «وقت» است و غنيمتشمردن آن، به اين شکل که انسان قلب خود را براي تجلي آن نور از هر فکر و خاطري خالي کند و از غير حق جان را منصرف گرداند، در اين حال ميگويند به پيام «وقت» عملکرد.
در همين رابطه است که حضرت اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايند: «في كُلِّ وَقْتٍ عَمَلٌ»[3] در هر وقتي عملي است. و نيز ميفرمايند: «مَنْ أَخَّرَ الْفُرْصَةَ عَنْ وَقْتِهَا فَلْيَكُنْ عَلَى ثِقَةٍ مِنْ فَوْتِهَا»،[4] هر که فرصت مناسبي را از دست دهد بايد مطمئن باشد که آن «وقت» ديگر به دست نميآيد.
چون وقتي در «وقت» قرار گرفتي، آن وقت هدية الهي است براي ارتباط خاص با حقايق و اسماء خاص که مخصوص همان وقت است و راهنما به اموراتي است که شايسته است سالک در همان «وقت» متوجه همة آنها شود. حال اگر به جهت مشغلههاي دنيايي از آن استفاده نکردي، به خفا ميرود و ديگر آن را نمييابي. موفق باشید
[1] - «تصنيف غرر الحكم و درر الكلم»، ص 473.
[2] - «غررالحكم»، ص474.
[3] - «بحارالانوار»، ج 34 ، ص 175 .
[4] - «مستدرك الوسائل»، ج 12 ، ص 143.
با عرض سلام خدمت استاد گرانمایه: ببخشید وقت شما رو میگیرم. در بحث شرف الشمس دیدم که شما سفارش کرده بودید که زیاد این بحث ها رو دنبال نکنید ولی چون دیدم گروهی این انگشتر و مطلب حک شده آن را جادو میخوانند و میفرمایند مملکت رو دارند با جادو نگه میدارند (و احتمالا خواستند به شخص رهبری اشاره کنند) خواستم نظر شما رو جویا شوم. و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها نیست. تنها میتوان گفت روایات محکمی پشت قضیهی «شرف الشمس» وجود ندارد، نه اینکه یک جریان جادوگری در صحنه است! تازه مگر جادوگران چقدر قدرت دارند که بتوانند مملکت را اداره کنند؟!! اگر میتوانستند خودشان را از این فقر و فلاکتها نجات میدادند. موفق باشید
با عرض سلام و آرزوی سلامتی: متاسفانه دولتی داریم که قابلیت زیادی در تبدیل فرصت به تهدید داره مثل فرصت نوروز برای تعطیل شدن کشور که با مخالفت با بستن جاده ها تبدیل به تهدید سلامتی ملت و از همه بیشتر کادر درمان کرد به معنای حقیقی کلمه توان و نفسی برای پزشکان و پرستاران نمانده .حال سوال این است آیا از طرف رهبری نمیشود حکم حکومتی صادر شود برای مهار وضع موجود؟ از دولت که قطع امید کردیم مدت هاست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 30661 شد. به هر حال رهبر معظم انقلاب با بصیرت خود سعی دارند برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب نکنند. انقلاب اسلامی به سوی آیندهی خود در حال حرکت است و این موارد اموری نیست که مانع آن حضور باشد. موفق باشید
بسمه تعالي. سلام عليكم: استاد بزرگوار چند سالي گمان مي كردم دارم تمام توانم را به كار مي گيرم كه به امام زمانم خدمت كنم و دغدغه اول من خدمت به ايشان هست، به تازگي متوجه شدم تمام اينها دروغ بوده و من با امام زمانم صادق نيستم، در خواب ميبينم كه هنوز درگير خودم هستم و ضجه و ناله خودم را در بيداري از درون خودم حس مي كنم كه دل تنگ است. خودم مانع رسيدن خودم هستم و دارم به خودم آسيب مي زنم. با خودم چه كنم و چطور از خودم عبور كنم؟ خواهشمندم راهنمايي بفرماييد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر شود که با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل ولایت نایب الإمام در حال تعالی است، باید خود را معنا کرد و با نظر به تقوایی که زمینهی چنین حضوری را فراهم میکند. موفق باشید
۳۰۷۰۹ /
جهان آینده جهانِ رجوع انسانها به سوی معنویت اصیل است
با سلام:
۱. بعضی ها می گویند آینده از آن هوش مصنوعی و ربات ها است، استاد با توجه به افول غرب و برگشت انسان ها به فطرتشان به نظر شما این حرف درست است؟
۲. در «لا اکراه فی الدین»، اکراه را می توانیم به معنی «کراهت» معنی کنیم؟ یعنی «لا اکراه فی الدین» را این طوری معنی کنیم که اگر فرد در دین داری خود پایداری کند، پس از مدتی از دین داری خود لذت می برد و آن کراهت اولیه را ندارد؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به اینکه بالاخره باید به هوش مصنوعی برنامه داد، پس میتوان گفت باز آینده از آنِ انسانها است و با توجه به اینکه جهان مدرن با همهی تحقیقات علمیاش نتوانسته جوابگوی ابعاد معنوی انسانها باشد، جهان آینده جهانِ رجوع انسانها به سوی معنویت است و امکان دارد در کنار همین پیشرفت علمی، آن حضور معنوی به ظهور آید 2- علامهی طباطبایی همینطور میفرمایند که آنچه دین به بشر پیشنهاد میکند، امری تحمیلی بر انسان نیست، بلکه جوابگوییِ همان ابعاد فطری بشر در آن نهفته است. موفق باشید
مریم خواهر هارون
سلام: آیا حضرت مریم (س) مادر حضرت عیسی (ع) برادری به نام هارون داشته اند؟ چرا در آیه ۲۸ مریم ایشان به این طریق خطاب می شوند؟
نام پدر حضرت مریم (س) در انجیل یوآخیم joachim ذکر شده است در حالی که در سوره آل عمران آیه ۳۵ نام پدر ایشان عمران ذکر می شود. در تورات یک عمران amram هست که پدر حضرت موسی و هارون است و در ضمن دختری به نام مریم دارد. آیا در متن قرآن این دو مریم یکی گرفته شده اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این نوع مباحث نیستم. یک کار تحقیقی است که بالاخره عدهای باید انجام دهند. موفق باشید
سلام: با توجه به سوال قبل در بررسی ادیان در گام اول متون مقدس را بررسی میکنیم و کار به روایات فعلا نداریم در آن سوال دو فقره از کتاب مقدس آوردم و شرح و تفسیر از شما نخواستم بلکه گفتم دو آیه از قرآن بیاورید که درین دو مسئله عرفانی برتر از تورات باشد تعبیر خلیفه را قرآن دارد که اگر از نظر برخی از مفسرین بگذریم که نفرمود خلیفتی یا خلیفه الله بلکه بدون اسناد به کسی فرمود خلیفه و مقصود خلیفه موجودات انسان نمای پیش از انسان خردمند است که مورد تایید زیست شناسی هم است و اعتراض ملائکه هم درین راستاست که بدلیل شباهت با انسان نما ها فکر کردند این موجود هم مثل سایر اجداد انسان نمایش است و درک و فهمش در حد همانها یا پسرعموهای میمونش است اگر ازین تفسیر هم بگذریم و قول بعید خلیفه خدا بپذیریم باز به گرد تعبیر صورت الله نمیرسد خلیفه لازم نیست هم صورت پادشاه باشد اما تعبیر هستم که هستم که فرمودید ابتدای توحید است انتهای آن را که در قرآن آمده بیان فرمایید دقت شود. فقط قرآن را از شما میپذیرم نه روایات و تاویلات محی الدینی را.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرط این کار، بررسی درجهی توحیدی متون مقدس است در مقایسه با قرآن. اگر بتوانید چنین کاری را دنبال بفرمایید به نظر میآید نتایج خوبی بهدست میآورید. چند سال پیش آقایی در رادیو معارف به نام آقای توفیقی چنین کاری را کرده بودند و نتایج خوبی را مطرح میکردند. البته بنده چنین ورودهایی نداشتهام. در ضمن عنایت داشته باشید قرآن هرگز نفیِ اهل کتاب به صورت کلی نکرده است، بلکه آنهایی را نفی میکند که دینداری را، به حالت قبیلهای در آوردهاند در حالیکه در مورد بعضی از اهل کتاب تا آنجا آنها را تجلیل کرده که میفرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ»(آلعمران/113) همهی اهل کتاب مساوی نیستند، عدهای از آنها افرادی هستند که در نیمه شبان آیات الهی را تلاوت میکنند و اهل سجده میباشند. و در ادامه میفرماید هرگز زحمات آنها نادیده گرفته نمیشود. موفق باشید
۳۰۷۰۶ /
و این اولین گام در توحید است
سلام: در کتاب مقدس عبارت «هستم آنکه هستم» در معرفی خداوند آمده است در مورد آدم هم در کتاب مقدس آمده است که خداوند او را به صورت خویش آفریده است با توجه به اینکه دو رکن اساسی عرفان وحدت وجود و انسان کامل است و این دو در تورات آمده است و نیز قرآن مجید برتر از تورات است قاعدتا می بایست در این دو زمینه مطالبی فوق تورات آورده باشد بنابرین در کدام آیات قرآن این دو مبحث با عمق بیشتر نسبت به کتاب مقدس یا لااقل هم عرض آن مطرح شده است؟ و اگر مطرح نشده است کتاب مقدس لااقل از حیث بعد عرفانی برتر از قرآن نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین روایت که میفرماید: «خلق الإنسان علی صورته» و یا «علی صورة الرّحمن»، اگر به فصوص ابنعربی رجوع فرمایید، ملاحظه میکنید چه اندازه معارف فوقالعادهای جهت سیر از مفاهیم به تعیّنات اسماء و در نظر به عالیترین مظاهر اسماء شده است. آری! جملهی «هستم آنکه هستم» حکایت از توحید وجودی حضرت ربّ العالمین میکند به اعتبار «لا رسم له و لا حدّ له» و این اولین گام در توحید است. موفق باشید
با سلام: ضمن تشکر از پاسخی که درباره سوال بنده مبنی بر چگونگی فهم حقانیت اسلام دادید، سوال جدیدی برای بنده پیش آمد و آن اینکه شما فرمودید باید با تدبر در قرآن، حقانیت قرآن و عمق توحید قرآن را بفهمیم و احتیاجی به نفی سایر ادیان نیست، حالا وقتی با خواندن خود قرآن ذهن به جای تایید و تصدیق قلبی، پر از سوال و شبهه از خود آیات قرآن شود چه؟ مثلا بنده با خواندن آیه ای که مربوط به زدن زن هاست، در قرآن دچار حیرت و سوال یا بهتر بگم شکی شدم که سالهاست بی پاسخ مانده. طبیعی است که در کنار شبهات وارده بی نهایت و آیاتی که دستاویز این شبهات گرفته اند، و مهمتر از همه نبود جواب های قانع کننده، انسانی که ایمان و یقین ندارد همینها را دلیل بر اختلاف در قرآن یا منطقی نبودن بعضی از آیات میداند و تصدیق قلبی بر این حقانیت در او ایجاد نمیشود. به نظر شما مشکل کجاست و راه حل چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن به معنای آن است که روح هر آیه و سوره با عمق کامل دنبال شود. همین نکته را که میفرمایید بنده در شرح آیهی ۳۴ سورهی نساء با نظر به شواهد موجود و نظر بزرگان، متذکر شدم که موضوع مربوط به ترک خانه و احتمال همبسترشدن با مرد غریبه است که برای حفظ حرمت خانواده به جای آنکه حدّ شرعی در دادگاه به صورت علنی اجرا شود، برای حفظ حریم خانواده فرمودهاند تنبیهی که حکایت از ناراحتی مرد از نحوهی رفتار همسرش باشد، إعمال شود، به اعتبار آنکه بحث نشوزِ زن در میان است. زیرا در فضای کلی آموزههای دینی رعایت زنان به صورت جدّی توصیه و از طریق اولیای الهی عمل شده. به عنوان نمونه پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَهً فَلْیُکْرِمْهَا» هر کس همسری را اختیار می کند، بر او واجب است که او را اکرام کند. و باز حضرت میفرمایند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ وَ بَنَاتِکُمْ» بهترین مردان، مردانی هستند که با زنان و فرزندانشان به خوبی رفتار کنند. و حضرت صادق «علیهالسلام» فرمودند: «اَکَثَرُ الخَیرِ فیالنِّساءِ.» بیشترین خیر و برکت همراه با زنان است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا نظرتون را در این رابطه بفرمایید.
نه به لغو قانون سقط درمانی در طرح جوانی جمعیت - https://www.farsnews.ir/my/c/57581
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیهی غربالگری جنین، امر مشکوکی است و بعضی از صاحبنظران معتقدند پشت این جریان، علاوه بر پروژهی تقلیل جمعیت، منافع عدهای پنهان است. شواهد زیادی هست که از نظر آقایان، جنین ناقصالخلقه بوده است و پس از تولد هیچ اثری از آن ادعا به چشم نیامده. موفق باشید
با عرض سلام: با توجه به سوال قبل به کتاب برهان صدیقین رجوع کردم ولی آنجا هم شما مثل بقیه ادله ای که دیدم کمالات را بطور پیش فرض بی نهایت فرض کردید بعد اگر خدا کمالی را فاقد باشد ناقص خواهد بود پس بی نهایت است. اما من به دنبال دلیل برای بی نهایت بودن کمالات هستم. میتوان متصور شد مثلا کمالات هزار تا باشند و هزار و یکمین کمال عینا و عقلا وجود نداشته باشد. بنابرین ادله بی نهایتی کمالات یا منابعی درین باب را مرحمت فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به «عین وجود» فکر کنید و اینکه «عدم»، نقص است تا برسید به اینکه عین وجود، عینِ کمال است. زیرا ذاتی است که عین وجود است، نه ذاتی که وجود بر آن عارض شده. در شرح صوتی «برهان صدیقین» این نکات تأکید شده است. به نظر میآید نباید از درک عمیق آن برهان به راحتی عبور کرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی:
بین کیفیت عبادت و کمیت آن کدام ارجح است؟ مثلا در خواندن ۱۰۰۰ رکعت نماز در ماه مبارک و ۱۰۰ رکعت هم در شبهای قدر بهر حال حضور قلب کمتر است و در این موارد به عبادت کمتری بسنده کنی و با توجه بیشتر بهتر است یا همان نمازهای طولانی تر را بخوانی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند». در حدّی باشد که بتوانید رویهمرفته کیفیت و کمیّت را جمع کنید. موفق باشید
با سلام: آیا شرح فصوص الحکم فایل صوتی ندارد؟ چرا در سایت نیست؟ چون در مقدمه کتابش نوشته باید با فایل صوتی کار شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد لازمهی ارتباط با «فصوصالحکم»، دنبالکردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «از برهان تا عرفان» و کتاب «معاد» همراه با شرح صوتی آنها است که حدود ۱۲۰ جلسه میباشد. پس از آن میتوانید با جناب حاج آقا نظری موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام استاد: به بشر خیره سر کنونی چطور می شود انکشاف طبیعت را نسبت داد؟ آیا در برحه ای بوده که این بینش جریان داشته باشد؟ آیا این انکشاف طبیعت را نباید به هایدگر نسبت داد نه به بشر مدرن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح اولیهی بشر مدرن چنین خصوصیاتی را از خود بروز داد، ولی با غلبهی گشتل، جهتِ آن روح تغییر کرد. پیشنهاد بنده آن است که بیایید و همت را جمع و عزم را محکم کنید و با حوصلهای چندان گسترده، کتاب «حوالت تاریخی عقل تکنیکی و جایگاه انقلاب اسلامی» را سطر به سطر مطالعه بفرمایید. موفق باشید
با عرض سلام: در پاسخ قبلی فرمودید عین کمال یعنی بی نهایت کمال این اصل مدعاست که من اتفاقا از شما خواسته بودم اثبات فرمایید. عین کمال را اگر اینگونه تقریر کنیم که هر چه کمال هست در اوست اما کمالات بینهایت نیستند چه اشکالی دارد؟ پس بنابرین فعلا فقط به دنبال این هستم که ادله اینکه کمالات بی نهایت است را بیابم. حال اگر در سوال و جواب می گنجد بیان فرمایید والا منابع معرفی نمایید و فعلا کار به عین کمال و خدا و ... نداریم چون گفتم که در کبرا مشکل ندارم و قطعا اگر کمالات بی نهایت باشد در وجود حق مستغرق است بنابرین ادله تحقق بی نهایت بالفعل را بیان نمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن جواب، تنها مبانی «برهان صدیقین» تقریر شد. بحث آن را در کتاب «از برهان تا عرفان» و شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. در آنجا عیناً این مسئله بحث شده است. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام:
۱. استاد بشر چطور با روحیه فرد گرایی به اجتماع اصالت می دهد این به ظاهر پارادوکس نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا اجتماع را به عنوان محل منافع فردی میبیند، نه آنکه برای خود اجتماع ارزش قائل باشد، امری که علامهی طباطبایی در تفسیر آیهی ۲۰۰ سورهی آلعمران به آن میپردازند و برای اجتماع نیز مقام قائل هستند. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: با توجه به آنکه جنابعالی تجربه حضور در وزارت استراتژیک آموزش و پرورش را داشته اید و تسلط کامل جنابعالی بر مبانی انقلاب اسلامی و مدرنیته، راه تحول در آموزش و پرورش را از چه مسیری میدانید؟ چگونه میتوان آن تحولی که حضرت روح الله در جامعه بوجود آورد را امروزه در آموزش و پرورش جریان داد؟ با سپاس از مطالب گرانبهایتان. لطفا پاسخ را شخصی بفرستید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین سند تحوّل، رویهمرفته میتواند مفید باشد. متأسفانه نه دولتها عزم آنچنانی دارند و نه زیرساختهای آن تا حدّی فراهم است. با اینهمه باید منتظر بود تا دولتی به صحنه آید که موضوع آموزش و پرورش برایش مسئله باشد و نه مشکل. موفق باشید
سلام جناب استاد مکرم: وقت عالی بخیر. سوالی که به شدت حالت بحرانی دارد این است که نسل جوان ما در حال تجربه یک تغییر رادیکال فرهنگی و اخلاقی است که فقط دنباله ای است از همین تغییر در آمریکا و غرب. فرهنگ جنسی جدید که از طریق موبایل و اینترنت دارد پخش میشود نسل بشر را به چاه وحشتناکی میکشد: نوجوانانی که از سن بسیار پایین یعنی حدود ۱۲-۱۳ سال پای فیلم های پورن و با استمناء بزرگ می شوند. این اتفاق اولین بار در تاریخ بشر دارد میفتند. در امریکا که به شدت رایج شده است. در آمریکا ۹۰ درصد نوجوانان فیلم های پورن را دیده اند. و ۱۰ درصد هر روز نگاه میکنند یعنی معتاد شده اند! تبعات این فرهنگ شیطانی بسیار مهلک است. میل به ازدواج تقریبا به طور کامل از بین می رود. علاقه به درس و کار سقوط میکند. مشکلات روحی و روانی بخش زیادی از آنها را گرفتار میکند و افکار جنسی هر روز دیوانه شان میکند. روابط قبل از ازدواج عادی میشود و ...
سوال این است چرا نظام جمهوری اسلامی و رهبری نشستند و هر از چند گاهی گلایه میکنند فقط؟ ما با یک سونامی نابودکننده نسل بشر رو به رو هستیم. چرا رهبری دستور صادر نمیکنند برای اینترنت ملی و با وزیر متخلف برخورد قضایی نمیشود؟ تا کی مراعات تبلیغات دشمنان و لیبرال های داخلی؟ نسلمان رو به پیری است و میترسیم فحشای اینترنتی کار را تمام کند و نسل مان را بکند در حالی که ما حداکثر درگیر برجام و نرخ دلار و قیمت گوشت و میوه هستیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون مسئلهای که میفرمایید برای مقام معظم رهبری و جریانهای فرهنگی اصلی نظام بسیار جدّی است، بنا ندارند مثل سایر کشورها تسلیم شوند، ولی باید حکیمانه عمل کرد تا در این موضوع، دو جبههی موافق و مخالف پیش نیاید و کارها از طریق همین دولتها جلو برود. این ها از جمله تنگ نا های تاریخی ما است که باید طی فرایندی از آن ها عبور کرد. مثل این که ابتدا بحث جهش تولید را پیش کشیدند و امسال بحث موانع تولید را به میان آوردند. موفق باشید
سلام: در جلسه فرمودید روایتی داریم که اگر ذکری را میگویید ولی قلب با شما همراه نیست ادامه ندهید زیرا قصاوت قلب می آورد. اگر اشتباه نکنم یکی از علما گفتند مثلا اگر نماز شب هم بی حالید و حضور قلب ندارید باز هم بخوانید اثر وضعی خود را دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در هر دو حال باید انسان به خودش نظر کند که عباداتش برایش به جای حضور قلب، صرفاً عادت نشود. از آن طرف اگر در ابتدای امر چندان حضور قلب برای او نیست، این را نباید حمل بر عادت کرد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب: اول از همه حمد و شکر الهی را بجا میاورم بابت نعمت هدایت و عنایتی که بواسطه آشنایی با کتب و مطالب شما نصیب ما گردیده الحمدلله. سپس ادای شکر از استاد بزرگوار و طلب دعا برای ادامه توفیق هدایت و عنایت الهی و به ثمر رسیدن آن ان شاء لله.
استاد محترم پس از آشنایی با سیر مطالعاتی شما و مدت دو سالی که عاشقانه به لطف خدا پیگیر مطالب بودم و البته توفیقاتی که خدای رحمان از قبل این مطالب به بنده حقیر داشت
دست تربیت رب العالمین را در وجود شخصی ام بسیار دیدم و الحمدلله نتایج خوبی از هدایت نصیب حال بنده حقیر گردید و مختصری را با شما در میان گذاشته و الحمدلله تایید فرمودید.
اما سوال و مشکل بنده این است که چون این نعمت هدایت بعد از دوره غفلت و جهالت بوده هنوز در حضورهایی که در جمع های قبلی دارم (جمع فامیلی) شخصیت اجتماعی ام با شخصیت حقیقی و فردی ام تطابق ندارد و شخصیت فردی تحت تربیت مربی الهی که با آن احساس آرامش و قرب و لطف الهی را دارم در حضور در جمع مخصوصا فامیلی پشت شخصیت اجتماعی ام که بسیار شلوغ و پر حرف و شوخ و طبعا دارای اشتباهات پنهان میشود. و تقوا و مراقبه ای که در شخصیت فردی و حقیقی ام و حتی در جمعهایی که بعد دوره غفلتم دارم را تا اندازه ای از دست میدهم و این مرا آزار میدهد. سعی کردم طبق دستورات اولیای الهی با ذکر و معوذتین و تأمل قبل از حضور در جمع مراقبه ام را حفظ کنم اما خیلی موفق نیستم. و احساس دوگانگی اذیتم میکند. البته یه دلیلش شاید این است که از بروز شخصیت حقیقی ام در جمع قدیمی فامیلی ابا دارم که مبادا باعث دوری جمع از دین شود چون تغییراتی که دین در زندگی بنده گذاشت برای دیگران محسوس بود. البته تا الان به لطف خدا این تغییرات آرام آرام اثر مثبتی در نگاه افراد به دین داشته چون همراه با موفقیتهای ظاهری دنیوی بوده، اما حال خوش معنوی که در شخصیت حقیقی ام روزبروز مرا سرخوش تر میکند در جمع با ترس از پی بردن دیگران، پنهان میشود. شاید ریای برعکس که درونم مخلص تر و در حضور تر است و بیرونم غافل تر. اگر لطف بفرمایید راهنمایی ام کنید دعاگویتان هستم. و من الله التوفیق لکم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار، ریا نیست. اگر با نیّت رعایت ظرفیت مردم با مردم برخورد کنیم، به آنها کمک کردهایم نه آنکه خود را بالاتر بگیریم و با مردم ترکیب ندهیم. موفق باشید
سلام علیکم: طی جوابی که استاد گرامی به سوال شماره
30648 در پاسخ 30678 فرمودند مطلب تخصصی تر از آن است که طی سوال و جواب پاسخ دادن شود. جهت فهم این مطلب به کدام آثار شما یا منابع دیگر رجوع کنیم؟ یا اصلا احدی به این موارد نپرداخته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. موفق باشید
سلام استاد: سال نو مبارک. نظرتون راجع به بیمه هایی که برای فرزندان رد میشه تا بعد از چند سال (مثلا ۲۰ سال) اصل پول با سودش برداشت بشه و این پول در بانک سپرده شود و سود ماهیانه بگیره تا فرزند تا آخر عمر یه کمک مالی دریافت کنه و محتاج کسی نباشه مخصوصا برای دختر ها چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نمیتوانم نظری داشته باشم. به هر حال اگر کسی باشد که امروز نیاز ضروری به این پول دارد، به راحتی نمیتوان آن را در بانک ذخیره کرد. موفق باشید
۳۰۶۹۱ /
باز به سراغ «برهان صدیقین» باید رفت
بسمه تعالی
سلام خدای با نهایت را از اعماق قلب بی نهایت من پذیرا باشید. با تشکر از پاسخ قبلیتان و عذر تصدیع خدمت استاد عرض مینمایم که پاسخ شما بار دیگر مرا به تامل فرو برد. ادله را بررسی کردم در پاسخ شما اندیشیدم و نتیجه را با استاد در میان می گذارم. از عین وجود بودن بی نهایتی بیرون نمی آید هرچه هست اوست درست. اما که گفته هست ها بی نهایت است این مساله نیاز به اثبات دارد. دقیقا مانند ابعاد عالم ماده است که تا کنون هم ثابت نشده است که بی نهایت است یا کرانمند. درین عالم ماده هم هر چه پیش رویم عالم ماده است ولی این اثبات نمیکند که ابعاد عالم بی نهایت باشد بله با برخی براهین چون برهان ترسی، سلمی، حفظ النسبه و... برخی سعی در اثبات تناهی ابعاد داشتند و برخی دیگر ابعاد را بی نهایت میدانند بگذریم از این مسائل جدل الطرفینی کانتی. در مورد ادله بی نهایتی خداوند آنچه من دیدم این بود که عموما تحقق بی نهایتی بالفعل را در عالم واقع پیش فرض یا امر مسلم می گیرند بعد می گویند اگر حق بی نهایت نباشد کمالی از وجود او خارج است در حالیکه ما گفتیم هر چه کمال هست در خداست اما کمالات بی نهایت نیستند بنابرین خداوند کل هستی، عین وجود، عین کمال و .. است اما اینکه کمالات بی نهایت هستند نیاز به دلیل داریم لهذا لطف کنید دلیل اینکه کمالات بی نهایت هستند را بیان کنید و چون در کبرا یعنی هر چه کمالست اوست مشکل ندارم. بنابرین حاج اصغر صغری را ثابت فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز به سراغ «برهان صدیقین» باید رفت و اینکه خداوند عین «وجود» است و نقص، عدم است پس وجود، کمال است و خداوند عین کمال است و عین کمال، یعنی بینهایت کمال. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: لطفا کتابی برای معرفت نسبت به توحید و شرک معرفی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «الله شناسی» از آیت الله حسینی طهرانی در این مورد کتاب خوبی میباشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: همیشه دیدگاهم همان روال زندگی طبیعی بوده و هست و از مواردی همچون دعا نویسی و طلسم و این موارد هرچند که بوده دور بوده ام. از نظر دین اسلام وظیفه ما نسبت به چنین مواردی و اساتید بزرگی که به این موارد وارد شده اند مثل طلسم آقای شیخ بهایی و غیره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم ما نیاز به این موارد داشته باشیم. وقتی در سیرهی ائمه «علیهمالسلام» چنین مواردی به چشم نمیخورد. موفق باشید
۳۰۶۸۶ /
با آمدن ماه رمضان، خبری در راه است!
سلام: هر سال با خودم عهد میکنم ماه رجب و شعبان برای ماه رمضان آماده شوم و هر سال هم چند روز مانده به ماه رمضان گرفتار گناهی میشوم و امسال هم با چند روزه گرفتن و دعا کردن و... اوقات خوبی را پشت سر گذاشتم که ناگاه گناه سراغم آمد و هر آنچه بدست آوردم از دست دادم، «ابلیت شبابی فی سکره تباعد منک» چکار کنم؟ جوانی هم رفت دیگه چه فایده در آستانه چهل سالگی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تازه اول کار است. «بیا اینبار محکمتر بکوبیم». خواستند موضوع اصلاح نفس را ساده نگیرید تا مُعجَب شوید. با امید خدا به استقبال ماه رمضان روید. وقتی قاصدک خبر آورده که خبری در پیش است، چرا چشم به راه آن خبر نباشیم! و چشم دل را به سوی آن خبر که گشودن آسمان است به زمینیان، باز نکنیم؟! موفق باشید
سلام: سوال دختر خالمه: من همیشه نمازم رو میخوندم ولی نمیدونم چرا چند روزی است نمیتونم بخونم. وضو میگیرم و مقنعه سرم میکنم و میشینم کنار سجاده ولی نمی شه. با اینکه هم شناخت دارم هم علاقه و هم حس های معنوی و همواره یاد مرگ هستم. در اینترنت هم مطلبی پیدا نکردم که بدانم دلیلش چیست. نمیدانم چه گناهی کردم یا این آزمایشی از طرف خداست که موفق نمیشوم. مشکل خاصی ندارم و اعتقاداتم مثل قبل است. به نظر شما چه اتفاقی افتاده؟ ممکنه گناه خاصی کردم که خودم نمیدونم؟ چه کار کنم؟ میترسم از این وضعیت و اولش فکر کردم زود خوب میشم ولی الان چند روز شده. لطفا دعام کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید به شخصیت پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نظر کرد و با تطبیق با ایشان، نماز را فردا یا جمعی برپا داشت. در تأسّی به آن حضرت و حضور در عالَمی که آن حضرت دارند، نمازخواندن بخصوص در اول وقت، انسان را وارد جهانی میکند که نیاز جان اوست. موفق باشید.
با سلام: استاد عزیز در بحث تمدن سازی و مبادی تفکر و مشکلات امروز ما؛ می خواستم نظر شما را درباره این نظر بدانم که ریشه همه مشکلات اجتماعی و.. و گناهها، پر رنگ شدن من و کم رنگ شدن ما است. در زندگی روزمره که انواع اقسام گناه ها و بی قانونی ها رو می بینم مثل بدحجابی و کم فروشی و احتکار و اختلاس و بی دینی و... همیشه فکر میکنم کلید رفع این مشکلات فکر کردن به تاثیر این اعمال بر دیگری است، اصلا گویی دین احترام و تسلیم است.
حال به نظر شما تغییر مبادی فکری مان از من به ما چگونه حاصل می شود؟ تغییری جدای از قانونمندی به سبک غربی که مثل حیوان انسان را شرطی بار می آورند. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آرامآرام متوجه شویم اولاً: دین فردی در این تاریخ کافی نیست. ثانیاً: رسالتی داریم برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده. متأسفانه کمتر این موارد با مردم در میان گذارده شده تا متوجهی حضور تاریخی خود باشند. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوع در جهانی بین دو جهان» شده است که میتوانید در سایت در قسمت صوت، آن مطالب را دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: از بحث رفراندوم که جناب روحانی مطرح می کنند احساس میکنم زمینه سازی برای برچیدن اصل نظام و مقصود از رفراندوم هم رفراندوم برای بقا یا تغییر نظام است و الا چه موضوع مهمی داریم که نیاز به همه پرسی داشته باشد؟ بله برجام نیاز به همه پرسی داشت که در همان مجلس هم درست و حسابی مطرح نشد و در کل این دولت یک هدف داشت و آن برچیدن بساط انقلاب و حال هم آخرین ماموریتش رفراندوم پایان نظام اسلامی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست هیچ توجیه مثبتی در این پیشنهاد نمیتوان یافت. و بحمدالله نقدهایی دقیق و علمی به این سخن شد. موفق باشید
با سلام و احترام:
من حدود یک سال است که با مباحث شما آشنا شدم. معرفت نفس و برهان صدیقین را به لطف خدا هم آن گروهی گذراندم. البته گروه دیگه ادامه ندادند. متاسفانه دچار کسالت های شدید و بی حالی میشوم و برای ادامه مسیر نیازمند همراهی با شخص یا گروه را دارم. البته به لطف خدا و فراگیری برخی مباحث مشکل زود رنجی ام حل شده ولی این کسالت دست و پایم را میبندد و مرتب دچار سردرگمی مسیر میشم. البته تا وقتی با گروه همراه بودم چنین مشکلی نبود ولی اکنون آن گروه دیگه اینطور فعالیت ندارند. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بازخوانی هویت دینی و ملی
محضر شریف استاد
سلام علیکم:
سه سوال
سوال اول: سنت های الهی عالم چگونه تبیین میشود که گاهی آتش بر خلیل گلستان و غار بر حبیب امن میشود و گاهی در یک روز ده ها پیامبر از بنی اسرائیل به شهادت میرسند و خبری از مدد رب نیست؟
سوال دوم:
آیا هر انسانی یک رسالت تاریخی دارد؟ یا رسالت تاریخی تنها مخصوص عده ای از بندگان خداست و سایر انسانها نقشی جزئی در پیشبرد رسالت تاریخی آن انسانهای خاص دارند؟
سوال سوم:
اگر انسانها در هر مقطع تاریخی رسالتی خاص آن تاریخ بر دوش دارند و برای مثال رسالت تاریخی اکنون کمک به پیشبرد سیر توحیدی انقلاب اسلامی ایران است؛ سوال بنده این است که مثلا در دوران پیش از اسلام و انسان همدوره با هخامنشی یا پس از اسلام و همدوره با سلجوقی یا خوارزمشاهی آن انسان چه رسالتی از نظر شما داشته اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در مباحث مربوط به «عدل الهی» در این مورد شده. ملاک، حفظ حق و حضور حقیقت و نفی باطل است، حال یا حفظ آن پیامبر و یا با شهادت پیامبران و امامان ۲. هرکس در محدودهی خودش مسئول قیام لله است. لذا قرآن فرمود: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ» (سبأ/۴۶) ای پیامبر! بگو حقیقت آن است که شما را وعظ میکنم به اینکه چندنفری و یا فرداً برای خدا قیام کنید. ۳. مطابق تاریخ خودشان که در آن قرار داشتند، عمل کردند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز در سلسله گفتگوهایی از دکتر نصراله حکمت که یک جلسه هم با شما گفتگویی داشتند و یک جلسه با دکتر صافیان که بنده دنبال کردم، میخواستم نظر شما را درباره نظر دکتر حکمت درباره قانون و نوع دینداری حکومت ما در ایران و... که مطرح شد بدانم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد صحبت نشد، ولی ایشان در مباحث فلسفی و عرفانی زحمت کشیدند و سعی دارند با دلسوزیِ لازم مطالب عرفانی و فلسفی را ارائه دهند. موفق باشید
لطفا به سوال شماره 30648 پاسخ دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد تخصصیتر از آن است که بتوان طی یک سؤال و جواب روشن نمود. به خصوص که رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» به عنوان یک فقیه متوجهی این امور هستند. موفق باشید
سلام: وقت بخیر. قبلا در رابطه با اینکه آیا لیستی از کتابهای خارج از سیر توسط شما تنظیم شده است یا خیر سوال پرسیده بودم که جواب شما خیر بود. در حال حاضر دارم سیر کتب جنابعالی را مطالعه می کنم و میبینم که در متن آن ها کتابهایی خارج از سیر توسط شما معرفی می شوند. پیشنهاد بنده این است که همانطور که زحمت کشیده اید و سیر پیشنهادی آثای خودتون رو تنظیم کرده اید اینکار رو برای آثار خارج از سیر نیز انجام بدین و حتی یک سیر ترکیبی با آثار خودتون تنظیم کنید به صورتیکه ترتیب مطالعه آثار نیز مشخص باشد. به عنوان مثال مشخص باشد که اول چهل حدیث امام رو بخونیم یا بریم کتب ملاصدرا رو بخونیم و به همین ترتیب.
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمهی این کار تسلط به سایر کتابها و بخصوص کتابهای روز است. مضافاً اینکه خودِ عزیزان لازم است جستجو کنند تا ببینند کدامیک از افراد نگاهشان با ذوق آنها همخوانی دارد. موفق باشید
۳۰۶۷۶ /
اتّهامات به اسلام و شرمندگیهای بعدی اتهام زنندگان
سلام: خدا قوت خدمت استاد عزیز:
بنده امروز با متنی پر از توهین و ابهام و تحریف در مورد دین اسلام و قرآن روبه رو شدم که در فضای مجازی در حال پخش بود و این متن به شدت ناراحتم کردم. خواستم ببینم چه جواب های محکم و درست به این متن بدهیم تا دیگران که تو این فضا هستند دچار تردید و اشتباه نشوند، متن زیر همین توهین ها و تحریف هاست که در گروه دیدم
♨️ *اسلام چیست؟*
*و مسلمان کیست؟*
مسلمان شخصی است که:
مسلمان هست، ولی از اسلام چیزی زیادی ﻧﻤﻰداند! و قرآن را تا بحال به زبان مادری خودش نخوانده! اگر پرسشی در مورد دینش از او بپرسید، خود را فاقد سَواد کافی ﻣﻰداند و شما را به علمای دینی ارجاع ﻣﻰدهد! اگر زیاد سؤال کنید، شما را «کافر» ﻣﻰنامد و اگر محکومش کنید، شما را «مُرتد» ﻣﻰخواند! اگر حرفﻫﺎی او را با چشم بسته، قبول نکنید به «ﺑﻰسَوادی» متّهم ﻣﻰشوید! اگر بپرسید: چرا محمّد ۳۰ تا زن داشته؟ به شما ﻣﻰگوید: حتماً حکمتی بوده! اگر بگویید: چرا اللّه بر خلاف تمام 123/999 پیامبر قبلی، به محمّد گفته: «اگر کسی به دین تو نیامد دست و پای او را بر خلاف جهت یکدیگر قطع کن؟!» (سورۀ مائده، آیۀ ۳۳) ﻣﻰگوید: منظور الله چیز دیگری بوده! اگر بگوئید: اللّه در قرآن به مسلمانان ﻣﻰگوید: «کافران را در هر جا یافتید بکشید!» (سورۀ توبه، آیۀ ۵) به شما ﻣﻰگوید: حرف، حرف اللّه است. ولی اسلام به حقوق مَردم و حقوق بَشر احترام ﻣﻰگذارد!! اگر از زنان بپرسید، ﻣﻰگوید: بهشت زیر پای مادران است، ولی شما مجازید ۴ تا ( بیشتر) همسر داشته باشید! (سورۀ نساء، آیۀ ۳) اگر از کافران (دگر اندیشان) بپُرسید، ﻣﻰگوید: آنان حقّ و حقوقی دارند، ولی اگر آنﻫﺎ را به اسارت بگیریم، تجاوز به زنان کافران، حق مُسلم مسلمانان است! (سورۀ نساء، آیۀ ۲۴) و در نهایت، اگر بگوییم که تمام این احکام، امروزه (در قرن ۲۱) در بین گروهﻫﺎی اسلام گرا (مثلِ: داعش، بوکوحرام، القاعده، افغانستان، پاکستان، سودان، الجزایر، داغستان، چچن، سوریه، کویت، عربستان...) همچنان در حال اجراست! ﻣﻰگویند: این، اسلام واقعی نیست! (گویی کارشناس ارشد شناخت ادیان هستند) و اگر بگویی: پس اسلام واقعی چیست؟ ﻣﻰگوید: اسلام واقعی هیچگاه اجرا نشده است! (عجب دین برتری، که بعد از ۱۴۰۰ سال، هنوز نتوانسته در هیچ کجای جهان، اجرایی گردد)
داستان «اسلام مسلمانان» مثل اینست که از شخصی بپرسی «چه میوهﺍی را دوست داری؟»
و او بگوید: «موز، چون موز تُرش و آبدار و گِرد است و رنگِ پرتقالی قشنگی هم دارد!» و زمانی که موزی را نشانش بدهی، او خواهد گفت: «نه، این موز ِواقعی نیست...! موز واقعی، تُرش و آبدار و گِرد و پرتقالی است...!!!» مسلمانی به ما گفت: «اگر راست میگویید، یک آیه مانند قرآن بیاورید.» مثالی از قرآن:
(سورۀ محمّد، آیۀ ۴) «هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو میشویـد، گردنهایـشان را بـزنـید، و آنقدر ادامه دهیـد تا به اندازۀ کافی دشمن را در هم بکوبید، پس در آن هنـگام، اسیـران را محکم ببنـدید، سپس بر آنﻫﺎ منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی، از آنﻫﺎ غَرامت بگیرید»
آیۀ مـن: «هرگز بخاطر باور و عقیدۀ دیگران، با آنان نجنگید، خدای هرکس، همانست که خِرَد او ﻣﻰگوید، جنگ بخاطر نوع دین و باور، موجبِ ننگ مقام شامخ انسان است. هرگز کوشش نکنید باور و عقیدۀ تان را بر دیگران تحمیل کنید، دیگران را کافر و نجس ننامید و اگر کسی از دین شما خارج شد، مُرتد ننامیدش و دستور قتلش را صادر نکنید، هرکس آزاد است هرگونه که میخواهد باورهای شخصیﺍش را برگزیند.»
با شرمندگی، دوست مسلمان گرامی، من ﻧﻤﻰتوانم یک آیه مانند آنچه پیامبر گفته، بیاورم.
چرا که من به انسانیّت، عمیقاً باور دارم! «مایکل فارادِی» برق را و «ادیسون» لامپ را اختراع کردند تا شیخ زیر نورش، منبر راه اندازد. «رایس کلوک» بلندگو را اختراع کرد تا شیخ با صدای بلندتر داستان های خرافی را تعریف کند. «گولیلمو» و «مارکُنی» ایتالیایی رادیو را اختراع کردند،
تا شیخ در آن پند و اندرز کند و از دنیای دیگر، عربی تلاوت کند. «جان لوگی برد» اسکاتلندی تلویزیون را اختراع کرد، تا شیخ در آن، خودنمایی کند، طوری که هر کانالی که بزنیم، شیخ را پیش خود حاضر و ناظر ببینیم. «الیشا اوتیس» آمریکایی آسانسور را اختراع کرد، تا شیخ را با بار سنگین جیب هایش به پِنت هاوس بالای برج ببرد. «گراهام بل» تلفن را اختراع کرد، تا شیخ با شیوخ دیگر درباره احکام و مُحرّمات جدید گفتگو و مشورت کند. «پاسکال» فرانسوی ماشین حساب را اختراع کرد، تا شیخ حقوقی که برای حرف زدن و نماز خواندن گرفته، محاسبه کند. خلاصه... همه جمع شدند و خون دل خوردند و بی خوابی و مشقّت ها کشیدند و با اختراع و کشف شان، به دنیا و به خصوص به شیخ کمک کردند، آنوقت در برابر این همه دانشمند و اکتشافات و اختراعات، شیخ چه کرد؟ نه تنها هیچ کشف و اختراعی نکرد، بلکه همواره مانع پیشرفت علم و دانش هم شد! تنها کسانی موفق شدند که ذهنشان درگیر «اژدها و نهنگ و شتر و جنّ و پری و سایر خرافات دیگر» نشد و با یک سری فرمول ریاضی، دنیا را تکان دادند.
ولی در آخر، مخترعین، کافرند و روانهٔ جهنم می شوند، چون احکام بلد نیستند! و شیخ روانه بهشت، چون عمرش را صرف دعا کرده است! «خیلی جالب است. نه !؟» این متنی بود که در واتساپ در حال منتشر شدن بود، ان شاءالله که با جواب شما پاسخ محکمی به این افراد بدهیم.
التماس دعا، اجرتان به سید الشهدا (ع).
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه توجه کنید که به پیامبر میفرماید در مقابل اتهامزنان که بدون هیچ سند و مدرکی سخنگوی کفر و کافران میشوند، «ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» آنها را در فرورفتن به اباطیل خود رها کن تا همچنان سرگردان و بازیخورده باشند. مگر بناست هرکس هر حرف بیخود و غلطی زد، ما جوابگوی حرفهای غلط او باشیم؟ شما سعی کنید از تکتک ادعای ایشان دلیل و مدرک بخواهید. به گفتهی جناب مولوی:
گر شوم مشغول اشکال و جواب
تشنگان را کی توانم داد آب.
تمام آنچه میگوید دروغ و اتهام است یک آیه بیاورد که قرآن گفته است هرکس به دین اسلام نیاید، باید کشته شود. در حالیکه برعکس، خداوند به پیامبر خود فرمود به مؤمنان بگو نسبت به آنهایی که امیدی به تحقق «ایّام اللّه» ندارند اغماض کنند برای آنکه خداوند هر قومی را نسبت به آنچه که کردهاند و یافتهاند جزا میدهد. «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» (جاثیه/۱۴) وقتی جبههی توحیدی شروع به حضور تاریخی خود کرد یعنی اگر جبههی نصرت و یاری برای تحقق ارادهی الهی به میان آمد، حتماً خداوند پیروزی خود را به شما عطا میکند و با نظر به این قاعده است که فرمود اولاً: «یغفروا» چندان به آنها گیر ندهید و معطلشان نباشید ثانیاً: این را هم بدانید که خداوند جزای هر قومی را در ازای آن کاری که میکنند و آنچه که کرده و یافتهاند، میدهد.
ملاحظه کنید که اینجا بحث آن که چه کسی بد است و چه کسی خوب است نیست. بلکه خواست ما را متوجه کند خداوند نسبت به اعمال هیچ قومی بیتفاوت نیست و نمیخواهد آنهایی که امید به تحقق ایام الله ندارند را تبرئه کند و در رابطه با اهل کتاب هم فرمود: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُم» بیایید به سوی آن کلمه و عقیدهای که بین ما و شما پذیرفته شده که آن همان توحید است، جلو برویم. در هیچ کجای قرآن نداریم که حتی یهودیان و مسیحیان را دعوت به اسلام به معنای دین حضرت محمد «صلواتاللهعلیهواله» کرده باشد و آنجا هم که فرمود: « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ» (آلعمران/۱۹) یعنی دین در نزد خدا تسلیمشدن در مقابل فرمان الهی است، چه از طریق دین اسلام و چه از طریق سایر ادیان توحیدی. بیچاره آنهایی که این اتهامات را از سر جهل و نادانی میزنند و بعد که مسئله روشن شد، نهتنها همهی زحماتشان بر باد میرود، شرمندهی حضوری میشوند که بنا داشتند با آن حضور، ابرویی کسب کنند.
آیا این افراد به خود زحمت دادهاند و حدّاقل آیهی 8 سورهی ممتحنه را نگاه کنند که به صراحت میفرماید:
«لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» ای مسلمانان! شما را نهی نمیکنیم از آنکه نیکی بورزید نسبت به کفاری که با شما مقاتله نکردهاند و شما را از شهر و زندگی اخراج ننمودهاند، و نهتنها به آنها نیکی کنید، حتی با آنها با قسط و عدالت برخورد کنید. موفق باشید
استاد سلام علیکم: اینجا در تهران خانم های زیادی دیده میشوند که روسری از سر برمیدارند. وظیفه ما نسبت به این افراد که کم هم نیستند چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مناسب است باید تذکر داد، وگرنه چون خلاف قانون است به عهدهی نیروهای انتظامی است، جدای آنکه خلاف شرع است. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیزم: چرا با وجود این همه علم، عمل صالح مان اینقدر کم است؟
ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم فراموش کردهایم، با این علوم باید به فکر گشودن عالَم معنا در مقابل خود باشیم! موفق باشید
با سلام خدمت استاد محترم:
۱. بین سوال های سایت دیدم در جواب پرسش گری که پرسیده بودند از نظر سلوکی و رشد معنوی جایگاه ازدواج کجاست و در کدام مرحله و احوالات بهتر است صورت بگیرد؟ پاسخ فرموده بودید اهل علم و طلبه بهتر است زود ازدواج نکنند تا به مرحله ای از علم برسند تا علومشان جز ملکات آنها شود ولی در سایر مراحل مزاحم سلوک نیست. متوجه این موضوع نشدم، منظور ورود به علوم افاضه ای و اشراقی و حضوری است؟ کدام علوم ملکه شود؟ چون دیده شده بعضی از دوستان که خواستگار برای آنها می آید، استاد سلوکی آنها به آنها می گوید مثلا نماز سروقت یا اهل مسجد بودن را بپرس و سوال های دنیایی نپرس، (مثل خانه و مدرک و ) که شاید مسیری است که شاگرد باید طی کند و از ماهیات دنیا عبور کند و به وجود برسد و نگاهش به عالم و آدم وجودی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که باید نسبت زوجین معنوی باشد. ولی جناب شهید ثانی در کتاب «منیة المرید» متذکر آن امری است که عرض شد. با اینهمه اگر طرف، احساس نیاز کرد و یا خطر به گناهافتادن برایش بود، قضیه فرق میکند. موفق باشید
با عرض سلام و تشکر: سوال اینجانب در ارتباط با وضعیت ارث برای زن که نصف می باشد و مرد که دو برابر می باشد، علت را جویا هستم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. میفرمایند چون هزینهی خانواده به صورت عمده به عهدهی مرد است، همان نصفهای هم که مرد بیشتر از زن ارث میبرد، هزینهی خانواده میکند. البته در این سالها، بحثهایی پیش آمده که بنده متخصص آن نیستم. موفق باشید
سلام: استاد اون حدیث که میفرماید سه هفته بدون عذر و متوالی نماز جمعه رو نباید ترک کرد، در زمان ما هم که ائمه جمعه غالبا صاحب تحلیل و حرفای عمیق نیستن هم باید عمل بشه؟ ما بعد از خطبه ها به علم و تحلیلمون اضافه نمیشه و فقط باید بزور صبر کنیم تموم بشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثر فقها میفرمایند ظاهراً این روایات به اعتبار وجوبش، مربوط به حاکمیت رسول خدا و ائمهی معصوم «علیهمالسلام» میباشد. موفق باشید