-
برای عبور از مدرنیته، روحیهی انقلابی نیاز است
سلام علیکم:
آیا تفکر سنت گرایی و رویکردی که در شاخص ترین فرد حاضر آن یعنی دکتر سید حسین نصر دیده میشود، در عین اینکه سخنان مناسب و قابل تامل و تانی در نقد مدرنیته و عالم مدرن دارند، آیا توانایی به صحنه آوردن صحنه ای ماورای مدرنیته و تمدن سازی مقابل تمدن مدرن و مواجهه صریح با عالم مدرن را دارند و از این ظرفیت بهره مند هستند؟ به شخصه علیرغم اینکه در غربشناسی و مدرنیته سخنان سنت گرایان ویژه دکتر نصر را قابل تامل میدانم ولی به نظرم این تفکر فاقد ظرفیت برپاکردن پرچمی ماورای مدرنیته و تمدن سازی و گشودن افقی به ظرفیت انقلاب اسلامی برای عبور از مدرنیته است و البته بازگشت به سنت و احیای سنت هم آنچنان متقن و روشن نشده و اینکه چگونه در پی احیای سنت هستند هم دقیقا مشخص نیست و البته در نقد و بررسی مدرنیته حرفهای برای گفتن دارد ولی در عبور و چه باید کرد، آن ظرفیت لازم نیست.باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده نیز آن است که برای عبور از مدرنیته، روحیهی انقلابی نیاز است و سنتگرایانِ محترم در این قسمت همراهی نمیکنند. ولی در فهم مدرنیته از یک طرف، و درک سنت از طرف دیگر، موفقیتهای چشمگیری داشتهاند که نباید نادیده گرفته شود. موفق باشید
-
انقلاب اسلامی، ماورای گردونهی تجدد و سنتیبودنِ مرسوم
سلام علیکم:
۱. آیا حضرتعالی به این مطلب اعتقاد دارید که انقلاب اسلامی، طغیان سنت گراها در زمانه حکومت تجدد گرایان یعنی دوره پهلوی است و حکومت پهلوی بعلت تکیه زیاد بر روی تجدد گرایان و غفلت از سنت گرایان شکست خورد؟ یعنی واقعا حد انقلاب اسلامی در این است که آن را حرکت سنت گراها بدانیم؟
۲. اساسا تقسیم بندی جامعه به دو گروه سنت گرا و تجدد گرا را باور دارید و آن را ملموس می دانید؟ نظر حضرتعالی را تا حدودی در پاسخ ها متوجه شدم ولی خواستم بصورت واضح و در چنین پرسشی از شما این رو بپرسم. ویژه اینکه برخی امروز هم به این تقسیم بندی معتقدند و جامعه را در این دو دسته می بینند. من خودم با توجه به نظرم و آنچه از بیانات شما آموختم این است که واقعا جمع کثیر افرادی که آنها را تجدد گرا می دانند قلوب و دل هایشان ایمانی است هر چند عقول و ظواهرشان غربی باشد و خیل همین ها در تشییع پیکر حاج قاسم حاضر شدند و قصه خود عالی شان را در این شهید عزیز دیدند و یا امسال برای اولین بار در راهپیمایی ۲۲ بهمن آمدند. هر چند من هم معتقدم ما طبقه و لایه فوقانی داریم که تحت تاثیر عالم غرب مدرن و ادبیات توسعه و نظام توسعه جهانی است ولی قطعا اگر ما کار اقنایی قوی کنیم و بدون پلورالیسم، در بستر اسلام و انقلاب گفتگو کنیم و همان المومن مراه المومن را نشان دهیم، این گفتمان تحول جدی خواهد یافت.باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است به جواب سؤال شمارهی ۲۶۹۲۸ نظری بیندازید. ۲. بنده با نظر شما موافقم و معتقد هستم انقلاب اسلامی و شخص حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» مافوقِ گردونهی دوگانهی تجدد و سنتیبودنِ مرسوم در این تاریخ حاضر شدند. حتی سنتگراهایی مثل سید حسین نصر هم آنطور که شایسته بود به جهت حضور فعّال بعضی از مذهبیهای سنتی، در انقلاب حاضر نشدند. موفق باشید
-
ما و آقای دکتر سید حسین نصر
با سلام:
استاد بنده همواره این سوال برایم وجود دارد که شخصیتی مثل آقای حسین نصر که نگرش عمیقی به دین دارد چرا از نظر سیاسی این رفتار ها را دارد؟ حال و هوای این مباحث کجا و رییس دفتر فرح بودن کجا؟ با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در مورد ریاست دفتر فرح بتوان گفت ایشان از آن طریق زمینهای را یافتند و توانستند کتابهای مهم عرفانی و فلسفی را احیاء کنند و حقاً چنین کاری را انجام دادند. و در مورد عدم حضور ایشان در امور سیاسی، فکر میکنم امثال آقای سیدحسین نصر به این نتیجه رسیدهاند که بدون درگیری با استکبار و بدون تأیید آن، میتوانند زندگی دینی خود را ادامه دهند. در حالیکه به نظر میرسد بهتر بود با تقابل با استکبار، دینداری را معنایی پیامبری ببخشند و مستقیمتر با طاغوت درگیر شوند. با اینهمه نباید از شخصیت حکیمانه و عالمانه و آیندهنگرانهی ایشان چشمپوشی نمود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام:
عضویت دکتر سید حسین نصر در فرقه مریمیه چقدر مستند است؟ آیا این فرقه یک فرقه انحرافی است؟ در کتاب آقای شهبازی به عضویت آقای دکتر اعوانی در این فرقه هم اشاره شده است. با توجه به مشکوک بودن سیر اتفاقات در زندگی دکتر نصر و البته چنین شواهدی ایشان چقدر قابل استفاده اند؟ بنده قبلا کتاب های ایشان را با دقت خاصی دنبال می کردم، مخصوصا مباحث غرب شناسی ایشان را اما اخیرا با مطالعه کتاب مریمیه از آقای شهبازی دچار شک و تردید های جدی درباره ایشان شده ام. استاد لطفا راهنمایی بفرمایید. طاعاتتون قبول. یا حقباسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان آنچه تحت عنوان فرقهی مریمیه گفتهاند هستم. ولی در هر حال نمیتوان از آثار فکری و قلمیِ دکتر نصر و فریتیوف شوان در ارتقای تفکری که بشر امروز نیاز دارد چشمپوشی کرد. سوابق جریان حکمت «خالده» نشان میدهد انسانهایی بودهاند که نسبت به حقیقت، حساسیت نشان دادهاند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم استاد طاهرزاده عزیز:
چند شبهه نسبت به فرهنگ مدرنیته و اسلام در ذهنم وجود دارد و در مباحثه غرب شناسی که با دوستانم انجام می دهم، این شبهات نیز در ذهن رفقا وجود دارد و نمی توانند مباحث غرب شناسی را خوب هضم کنند.
۱. اگر امام صادق (ع) علم داشتند، چرا برق را اختراع نکردند؟
۲. اگر ادیسون برق را کشف نمی کرد یا اینکه لامپ را اختراع نمی کرد یکی دیگر آن را اختراع می کرد. دیر یا زود. ولی بالاخره توسط شخصی یا اشخاصی اختراع می شد. ممکن هم بود در تمدن مسلمانان اختراع می شد. چطور ما باید از هر چه که دستاورد غرب باشد را کنار بگذاریم. آیا مشکل ما فقط با اسم «غرب» است؟ همین سوال را در تمامی موارد دستاورد های غرب و تمدن تکنولوژی می توان پرسید مثل اتومبیل.
۳. می گویند امام صادق علیهالسلام ۴۰۰۰ تا شاگرد در علوم مختلف پرورش دادند در علومی مانند شیمی ، فیزیک ، ریاضی ، نجوم و.... و شاگرد ایشان جابر بن حیان پدر علم شیمی می باشند. پس چطور در مباحث غرب شناسی با علومی مانند شیمی و ریاضی و فیزیک مخالفت می شود و گفته می شود که همین علوم زمینه انحراف بشر از هدف اصلی شان را ایجاد کرد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث در کتابهای مختلفی که در رابطه با غربشناسی هست‘ جواب داده شده است. اقل نکتهای که میتوانم عرض کنم آن است که اساسا علم جدید با تقابل با طبیعت پیش آمده است و علمی که اولیاء الهی بخواهند به بشر بدهند علمی است که در بستر طبیعت پیش میآید. به قول آقای سید حسین نصر‘ نه کیمیا همان شیمی است و نه علمی که ابن هیثم داشت علم فیزیک است. موفق باشید
-
در باره دکتر سید حسین نصر
باسمه تعالی
با عرض سلام خدمت استاد عزیز:
بنده کلامی از شما در باره دکتر سید حسین نصر شنیدم که فرمودید ایشان فراماسونر است و در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی به تناسب بحث از ایشان کردید ولی در این کتاب چنین برداشتی از ایشان نمی توان کرد. منظورتان از فراماسونر چیست؟ نظرتان راجع به شخصیت و همچنین مبانی ایشان که بعضا در کتبشان بیان می کنند چیست؟ آیا دچار انحراف عقیدتی هستند؟ آیا ایشان از دانشمندانی هستند که عالم (مفتوح اللام) داشته باشند تا ارزش آن را داشته باشد که روی کتب ایشان وقت گذاشت؟ (چون توصیه خودتان است که از علمای عالم دار استفاده کنید و با آنها مانوس شوید)باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده گله دارم به آنهایی که آقای سید حسین نصر را فراماسونری و یا درباری میدانند. از نوشتههای ایشان میتوان در نقد مدرنیته و رجوع به حکمتِ خالده استفاده کرد، در عین حال که معلمِ تفکر ما در این تاریخ حضرت امام و رهبری میباشند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم:
خدا قوت
۱. کتابی در باب فلسفه ی هنر می شود معرفی بفرمایید؟
۲. «الفكر حركة من المبادی - و من مبادی الی المرادی» طبق فرموده حکیم سبزواری سوالی پیش می اید اینکه: اگر انسان نتواند با رجوع به مبادی مجهولی را به معلوم تبدیل کند، آیا اساسا تفکری روی نداده است؟ یا این که می توان گفت تفکر روی داده؟
۳. نظر شما راجع به کتب و اندیشه های جناب حجت الاسلام سید میرباقری (عضو اسبق فرهنگستان علوم قم) چیست؟
۴. تفکر سید منیر الدین هاشمی را چگونه تفکری می دانید؟
۵. آقای دکتر سید حسین نصر به نظر شما تفکرزا هستند و از آثارشان باید استفاده شود یا خیر؟ بخصوص برای طلاب منظورم هست.
۶. آقای بیژن عبدالکریمی شاگرد مرحوم فردید چطور؟
التماس دعا. یا علیباسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این مورد اطلاع دقیقی ندارم 2- در هر حال اگر مبادی مشخصی که همان یافتِ اولیه یا بدیهیات اولیه نباشد که مبنای فکر قرار گیرد، فکری به میان نمیآید. 3 و 4 - نگاه جناب آقای میرباقری و کلاً فرهنگستان از جهات نظر به ولایت امامان معصوم و عبور از غرب، نگاه خوبی است ولی در اینکه از حکمت صدرایی فاصله گرفتهاند و چیزی به نام فلسفهی شدن را که امر مبهمی است به میان آوردهاند، افراد را به مشکل میاندازند. با اینهمه بنده شخصیت استاد میرباقری را شخصیت ارزشمندی میدانم و ارادت خود را به ایشان اعلام کردهام 5- جناب آقای دکتر نصر در موضوع «حکمت خالده» حرفهایی دارند، اما در تحقق تمدن اسلامی راهِ ما از ایشان جدا است 6- عرایضی در مورد ضعفهای تفکر آقای عبدالکریمی در جواب سؤالهای شمارهی 18794 و 19201 شده است. خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
-
مدرنیته؛ پروژهای ناتمام یا زندگیِ سعادتآمیز؟
سلام استاد عزیز:
اگر امکان دارد متن زیر را بخوانید و نظر مبارکتان را مرقوم بفرمایید
نخستین محل نگهداری بیماران روانی در ایران، «دارالمجانین» یا «دیوانهخانه» نام داشت. پس از مدتی، نام تیمارستان بر سر زبانها افتاد. سرپرستی دارالمجانین یا تیمارستانها هم بر عهدۀ شهربانیها بود! در سال 1319 رشتۀ روانپزشکی در دانشگاه تهران راهاندازی شد. در سال 1340، مکان نگهداری و درمان بیماران روانی را «بیمارستان روانپزشکی» نامیدند و سرپرستی آن را نیز به وزارت بهداشت و درمان، و سپس به دانشگاه علوم پزشکی سپردند.
بنابراین، ما تا همین شصت سال پیش، «بیمار روانی» را «دیوانه = دیوزده، جنزده» میخواندیم و او را به دست آجانهای شهربانی میسپردیم. اکنون میدانیم که برخی انسانها به دلیل برخی گسستهای مغزی، رفتار یا گفتاری نامتعارف دارند و جای نگهداری آنها، بیمارستان است، نه زندانهای تنگ و تاریک شهربانی که جز مرگهای دردناک و زودرس نتیجهای نداشت. این تغییرات، نمونهای کوچک از دستاوردهای تمدن جدید است؛ تمدنی که بر تن دیوانه، جامۀ بیمار پوشاند و «رعیت» را «شهروند» کرد و جای «ضعیفه» را به «همسر» داد و کلماتی همچون «سلطان» و «عقل کل» و «ظل الله» را از قاموسها شست و اختراعاتی همچون تفکیک قوا، ریاستهای موقت، پارلمان، روزنامه، وکیل، آیین دادرسی، المپیک، بیمه و بهداشت عمومی، واکسیناسیون، اینترنت، جشن تولد، رمان و سینما دارد. در این مدنیّت، هزاران تغییر در نامها و نگرشها رخ داده است که ما در سنت خوابش را هم نمیدیدیم. این تغییرات، از دل دانشهایی برآمد که بدون هیچگونه ضدیتی با دین و خدا، تنها به انسان و آسودگی او اندیشیدند.
میگویند تمدن جدید، «هیروشیما» هم دارد. بله، دارد؛ ولی مگر سنت، جنگهای صلیبی و آتیلا و مغول و سلطان محمود غزنوی و آغامحمدخان نداشت؟ اینها را داشت، به اضافۀ سل و طاعون و فلج اطفال و ریاستهای موروثی و مادامالعمر و زلزلههایی که در کمتر از یک دقیقه، چندین شهر را با خاک یکسان میکرد. تمدن جدید و علوم انسانی آن، نه استعماری است و نه فرزند نامشروع توطئه. رهاورد خرد جمعی بشر است. عیبهای آن نیز همان عیبهای انسان خاکی است که ناگزیر اما رو به بهبود است. اگر هوس کردهایم که جای آن را به تمدنی دیگر بدهیم، باید پیشنهادهایی از جنس امروز و فردا در چنته داشته باشیم، نه از سنخ دیروزِ مرحوم یا پسفردای موهوم. جهانی که پرخوانندهترین کتاب آن شازدهکوچولو است، هرگز به دنیای حسین کُرد شبستری بازنمیگردد.باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن درستی است که اگر بخواهیم تمدنی را به جای تمدن غربی مدّ نظرها قرار دهیم، باید پیشنهادهایی از جنس امروز و فردا داشته باشیم. ولی نباید این نکته را فراموش کرد که چرا متفکران بشر امروز اعم از غربی و یا غیر غربی با اینهمه دستاوردهایی که عقل غربی به صحنه آورده است میخواهند از غرب عبور کنند در حدّی که هابرماس مدرنیته را یک پروژهی ناتمام میداند. به نظر میرسد باید در این مورد به موضوع اومانیسم و محورقرارگرفتنِ انسان به جای خدا فکر کرد که حاصل آن فرهنگ سکولاریتهی غربی شد. از طرفی باید مواظب بود با چشم غربی، غرب را ننگریست وگرنه عقل تکنیکی که سراسر عقلِ معاش است، به جای حکمت و عقل قدسی مینشیند. چنانچه در روایت داریم: وقتی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهواله» ملاحظه کردند عدهای مجنونی را اذیت میکنند و میگویند او دیوانه است و دیو یعنی شیطان در او حلول کرده است؛ حضرت فرمودند او بیمار است. حتماً در جریان پستمدرنیسم هستید که متفکران آن معتقدند مدرنیته را باید بازخوانی کرد. آیا آنها میخواهند بشریت را به قبل از دموکراسی برگردانند، یا معتقدند در ادامهی فرهنگ مدرنیته انسان از حیات قدسی خود محروم شده؟ بد نیست سری هم به کتابهای پستمدرنها اعم از رنهگنون و میشلفوکو و فریتیوفشوان و یا دکتر حسین نصر بزنید. احساس میشود که نتیجهی آن مطالعات، آن باشد که جای عقل غربی طوری تعیین شود که نحوهای از شیفتگی از غرب را به همراه نداشته باشد که نتیجهی آن تحقیر فکر و فرهنگِ خودی باشد. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام خدمت شما استاد گرامی:
1. در باب حضرت علی و نهج البلاغه، کتاب های جرج جرداق چطور است؟ کتاب جعفر سبحانی چطور؟ به نظر می رسد اکثر کتاب ها از هم رونوشت شده اند و بسیاری از عبارات انشایی کتاب را از قالب یک تحقیق استدلال مدار خارج کرده اند. لطفا راهنمایی بفرمایید.
2. استاد آیا اطلاع یافتن از نظرات شرق شناسان چه انگلیسی و چه عربی درباره ی مبانی اعتقادی اسلام می تواند به ما در عرصه ی پژوهش کمکی بکند؟ یا بی فایده است و بهتر است به سراغ آنها نرویم؟
3. جایی در کتاب هایتان فرمودید از ما برمی آید که همزمان که به شعایر اسلامی عمل می کنیم، هویتی غربی نیز داشته باشیم. آیا این امر در باب اسلام شناسان ایرانی امثال دکتر حسین نصر نیز صادق است؟ با توجه به حضور آن ها در غرب گویا در کتاب هایشان هدفشان عرضه ی حداقلی از اسلام است و به شیعه امامیه زیاد نمی پردازند. یا من اشتباه می کنم.
4. تحقیق در کتاب های عالمان عالم دار را پیشنهاد کرده اید. لطف می کنید در جهان انگلیسی زبان چند مورد از این عالمان را که اسلام شناس باشند معرفی بفرماید.
سپاسگزارمباسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در نگاه کلّی میتوان از کتابهای مذکور استفاده کرد، ولی بهترین کار، اُنس طولانی با نهجالبلاغه است 2- به نظر بنده، رویهمرفته بد نیست، ولی جواب اصلی ما در نگاه علمایی مثل حضرت امام و علامهی طباطبایی«رحمةاللّهعلیهما» نهفته است 3- غربشناسی به یک معنا همان دشمنشناسی است و لازم است. محذوراتِ امثال آقای دکتر حسین نصر را نسبت به وظیفهای که در فضای دنیای سکولار به عهده گرفتهاند را، بپذیرید و این بدان معنا نیست که ما برای رسالت تاریخیِ ضدِ استکباری از چنین افرادی الگو بگیریم 4- اطلاع کاملی ندارم، ولی افرادی مثل رنهگنون، فریتیوشوان، ویلیام چیتیک ایدههای خوبی را در معرض دیدِ ما قرار میدهند. موفق باشید
-
مگر در قیامت چیزی که سرد باشد یا گرم باشد هست که ادراک آن باشد؟
سلام علیکم: حالتان خوب است؟ اگر تمام ادراکات مربوط به من انسان می باشد پس چرا بعد از مرگ روح سردی و گرمی را دیگر حس نمی کند. و سوال دوم اینکه اگر ظرف علوم حصولی نفس مجرد آدمی و یا همان من انسان است پس چرا در سکرات تمام علوم و دانسته های او از بین می رود؟ سوال سوم: شما مقاله یا کتابی سراغ دارید که نظریه تکامل داروین را با مباحث عقلی حکمی و عرفانی رد کرده باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمد الـله حالم خوب است 1- تمام ادراکات مربوط به نفس انسان است، حال اگر محسوس او در میان نباشد ادراکی از این جهت برای او نیست. مگر در قیامت چیزی که سرد باشد یا گرم باشد هست که ادراک آن باشد؟ 2- در سکرات علومی که «وجودی» نبوده بلکه صورت و مفهوم معلوم است و جزء نفس ناطقهی ما در نیامده، باقی نمیماند. 3- کتاب «معرفت و معنویت» از دکتر سید حسین نصر نکاتی در این مورد دارد و عرض بنده در تفسیر سورهی سجده در همان جلسات اول نکاتی دارد و کتاب «تکامل» از شهید مطهری نیز خوب است. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام خدمت استاد گرامی
نظرتان در باب صحبت آقای ابراهیم فیاض که گفته اند"احمدی نژاد با سید حسین نصر پیوند خورده است" چیست؟ آیا غرابتی میان این دو می توان پیدا کرد؟وجوه غرابت و تمایز این دو رو در صورت امکان بیان کنید
تشکرباسمهتعالی: سلامعلیکم: در جریان آن سخنان نیستم و این جمله را جملهی منصفانه نمیبینم. بیشتر با روحیههایی که اتهام میزنند منطبق است. موفق باشید
-
نظریه تکاملی داروین
سلام خدمت استاد
نظر شما در مورد نظریه تکاملی داروین چیست؟
باتشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: مواردی که آن تئوری را نقض کند موجود است. آقای دکتر سیدحسین نصر در کتاب «معرفت و معنویت» بعضی از آن موارد را آوردند و مرحوم شهید آوینی نیز در کتاب «توسعه و فرهنگ» نکاتی در همین امر دارند و بنده در ابتدای تفسیر سورهی سجده عرایضی داشتهام، میتوانید از صوت آن مباحث استفاده کنید. موفق باشید
-
سید حسین نصر و نقد غرب
با سلام نظر جنابعالی در مورد کتاب های اقای سید حسین نصر چیست؟
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از نظر نقد غرب نکات خوبی دارند. موفق باشید
-
اقای دکترسید حسین نصر
باسلام ببخشید وقت گرانبهایتان را می گیرم
می خواستم نظرتان را درباره دکتر نصر بدانم ؟
آیا کتب ایشان با توجه به سابقه سیاسی ایشان و عقاید صوفیانه ایشان واینکه صریحا ولایت فقیه را امری میدانند که ابداع علما است و در اسلام چنین چیزی نیست می تواند مفید باشد؟(با توجه به انکه کتب ایشان خیلی تبلیغ میشود حتی توسط دستگاه های فرهنگی و در کتب درسی)باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظر بنده آثار دکتر نصر در رابطه با نقد غرب و ضرورت رجوع به علم مقدس میتواند مفید باشد ولی ما در نقد غرب به دنبال مدینهی فاضلهای هستیم که با نظر به حضرت مهدی علیهالسلام و فرهنگ انتظار و ولایت فقیه محقق میشود که فکر نمیکنم چنین دستگاهی مدّ نظر آقای دکتر نصر باشد و حکمت خالدهای که ایشان میفرمایند چنین شاخصههایی داشتهباشد. از طرفی بنده ندیدهام که ایشان در مورد ولایت فقیه گفتهباشند «آن، ابداع علماءاست». موفق باشید.
-
انسان های نخستین
بسمه تعالی
با عرض سلام. استاد می خواستم بدانم آیا بحث انسانهای نخستین که در مدارس به ما آموخته اند درست است واگر درست است پس حضرت آدم چه میشود؟باسمه تعالی؛ علیک السلام:
بحث انسانهای اولیه به آن معنا که نظریهی تکامل میگوید یک دروغ کامل است که هیچ مبنای علمی ندارد بیشتر یک تئوری سیاسی است. آقای دکتر نصر در کتاب «معرفت و معنویت» نظر علمایی که این تئوری را نقض کردهاند آورده و بنده نیز در تفسیر سورهی سجده عرایضی در این مورد داشتهام با توجه به اینکه رشتهی من زمینشناسی است و از این مباحث بیگانه نیستم عرض می کنم نظریهی تکامل یک دروغ کامل است. موفق باشید -
مکتب صدرایی
باسلام خدمت شما استاد گرامی. لطفا نظر صریح خودتان را درباره سید حسین نصر و اندیشه های ایشان بیان کنید. ایا تفاوت اصولی و مبنایی خاصی بین تفکر ایشان و تفکر صدرایی هست و یا اینکه در اصول و مبنا یکی هستند؟ (طبق شنیده ها ایشان قائل به فلسفه اشراقی هستند) اگر تفاوتی هست کدام دو مکتب به واقعیت نزدیکتر است؟ باتشکر
باسمه تعالی؛ علیک السلام
مکتب صدرایی صورت تکاملیافتهی مکتب مشاء و اشراق است و از این مهمتر مکتب صدرایی قدرت نظامسازی و تمدنسازی دارد و حضرت امام از این جهت به مکتب صدرایی نظر دارند. نوشتههای جناب آقای سید حسین نصر بیشتر به جنبهی فردیِ فلسفهی اشراق و حکمت متعالیه نظر دارد و از این جهت خوب است. مسلّم است که فلسفهای که به «وجود» نظر دارد و به وجود تشکیکی که عین خارجیت است اصالت میدهد در قلهی تفکر قرار دارد که بحث آن در مباحث سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضواناللهعلیه» شده است. موفق باشید -
ادیان
بسمه تعالی
سلام علیکم
آقای دکتر نصر در بعضی از آثار خود از جمله در جستجوی امر قدسی بیان می کند که لازم نیست بودایی مسیحی شود یا یهودی مسلمان بلکه همه این ادیان راهی به حقیقت دارند و باید میراث خود را حفظ نمایند و اینکه ما اصرار داشته باشیم همه مسلمان شوند نه لازم است نه صحیح(البته به این مضمون). ایرادی به این حرف وارد است به این صورت که این حرف زمانی درست است که تمام این ادیان و مکاتب دارای یک انسان کاملی که جامع اسماء و صفات الهی باشد ،باشند و به وسیله آن کامل بتوانند در تمام ابعاد خود به کمال برسند طبق فرمایش شما در سوره ق . ولی اگر ما معتقد باشیم که در هر زمانی فقط یک نفر دارای چنین مقامی است و آن کامل هم به شریعت خاصی منتسب است پس لازم می آید تمام انسانها متوجه آن کامل شوند و به شریعت مورد رضای او روی آورند.به نظر جنابعالی این حرف تا چه حد درست است ؟جواب: به نظر اینجانب فرمایش شما درست است. بنده در شرح کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» در جلسهای که پاورقی صفحه 114 را بحث کردم و بحث خرد جاودان مطرح شد، عرایضی در تأیید سخن جنابعالی داشتهام که چرا با عنوان خرد جاودان نمیتوان تمام مناسبات جهان بشری را تحت حاکمیت انسان کامل یعنی حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» در آورد، مگر آنکه خرد جاودان را طوری معنی کنیم که همهی حکمتهای خالده را سیر به سوی حاکمیت انسان کامل بدانیم.
-
تفکر سید حسین نصر
سلام
با توجه به اینکه آقای سید حسین نصر، از اندیشمندان سنت گرا محسوب می شوند، مطالعه کتب و نوشته های ایشان را توصیه می کنید؟ اصولا دیدگاه فکری ایشان چقدر با مبانی و دیدگاههای حقیقی اسلام و تشیع سازگاری دارد؟
در ضمن از جزوه نقد آراء آقای سروش نیز بسیار استفاده کردم.
متشکرمجواب: تفکر آقای دکتر حسین نصر از آن نظر که فرهنگ مدرنیته را نقد مینمایند و نظر ما را به سنت میاندازند، اندیشه قابل استفادهای است و نباید خود را از تفکرات ایشان محروم نماییم، ولی هرگز نباید به تفکر ایشان نیز اکتفا کرد، زیرا نگاه ایشان در حوزه حاکمیت حکم خدا در تمام مناسبات جامعه بشری توسط امامان معصوم«علیهمالسلام» نگاه کاملی نیست و بیشتر میتوان گفت: «لا» را نسبتاً خوب میگوید، ولی «الاّ» را باید در تفکر حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالی» جستجو کرد.