-
بدون عنوان
سلام: آیا آیت الله مکارم اعلم هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از اهل فن و اساتید حوزه که در درس آقایان شرکت کردهاند بپرسید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام:
در مورد آیت الله خویی گفته میشود آینده خود تا مرگ را مشاهده کردند از طرفی این علمی که برای ایشان پدید آمد ولو علمی باشد که تکلیف آفرین نبوده است مثل ائمه که غذای مسموم تناول کردند اما بنظر میرسد عدم اعتنای ائمه به علم غیب در راستای اعتلای اسلام بود و مثلا جز اینست که مامون با مسموم کردن امام خود را معدوم کرد اما در مورد مرحوم خویی که میگویند نهایتا به حقانیت راه روح الله رسید چرا نهایتا؟ مگر از قبل حقانیت امام را مکاشفه نکرده بودند یا آن دیدار با فرح در حالیکه شخصی مثل آیت الله بهاالدینی را میبینیم که در زمان مرحوم منتظری نظرشان بر سید علیست و مشخص است که این علم را از مکاشفه گرفتند و اعتنا کردند والا از طرق عادی نظرها معطوف منتظری بود.باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنیدکه آیت الله خویی با اینکه استعدادهای خوبی داشتند، ولی بیشتر در فقه متوقف شدند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: چند وقتی است به نظر حقیر مطلبی رسیده است، اگر ممکن است، نظر پر برکت خود را دریغ نفرمایید؛ حوزۀ علمیه اگر بخواهد در عصر حاکمیت به صورت تمام قد در خدمت حاکمیت باشد، باید با کالبد خود هجرت کند. به عبارتی ما نیازمند واژه ای به نام حوزه عاصمه هستیم. این که حوزه در جایی غیر از حضور فیزیکی ولی امر باشد، کار را بسیار سخت می کند. تجربۀ مشروطه نشان منفی این حرف و تجربۀ محقق کرکی در حوزۀ قزوین و اصفهان، تجربۀ مثبت هستند. اگر ممکن است چند خطی به ذهن حقیر کمک بفرمایید. اگر هم لازم باشد خدمتتان شرفیاب شویم برای مباحثه بیشتر. ممنونم. والسلام علی عبادالله الصالحین
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجهی منظورتان نیستم. تذکرات رهبر معظم انقلاب در این رابطه که باید حوزه در جهان حاضر شود، امر مهمی است. بنده هر روز صبح در مسجد خدیجه کبری «سلاماللهعلیها» نماز را که خواندم میتوانم در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: در حوزه علمیه چه خبر است؟! چرا یک عده فکر می کنند هر آنچه خود از دین دریافت کرده اند مطابق با واقع است و نظریات غیر از خود را اینگونه رمی می کنند؟! این همون حوزه ای است که قراره امید انقلاب اسلامی برای به صحنه اومدن تمدن اسلامی باشه؟! این حوزه در کدوم بستر تاریخی داره تنفس می کنه؟! چرا همه را داریم جاسوس و نفوذی معرفی می کنیم؟! به خدا حالمون از این رویه داره بهم میخوره؟! خب چرا به جای دعوا و تفسیق و تکفیر و لعن و... بحث علمی نمی کنند؟! بیانیه آقای اراکی، حرف های آقای خسروپناه، بیانیه جامعه مدرسین و... آیا بیانگر این نیست که دقیقا حرفهای آقای سید کمال حیدری تا حدودی درسته؟!
از تحریف کلام آقای حیدری از همین بزرگان که بگذریم که کلامش را از جایگاه اصلیش خارج کردن و گاهی هم بین مسائلی خلط کردن، فقط می خوام بدونم این سیر قهقرایی چگونه دامن گیر حوزه شده است؟! هر نظری ولو ترجمه سخنان جان هیک و... آیا باید با رمی و ستیز روبرو شود ؟! آیا بیان کردن یک قرائت مشهور فقهای شیعه مبنی بر کفر اعتقادی اهل سنت مساوی با وحدت سکنی است؟! آقایون یا معنای وحدت را نفهمیدن یا اینکه... شما چند کلامی بگید شاید دلمان آرام بگیرد! نسبت به بحث و درس حوزه دیگه رغبتی ندارم.باسمه تعالی: سلام علیکم: درد و دلِ دلسوزانهای فرمودید. آری! به نظر بنده برخورد آقای اراکی با آقای حیدری خوب نبود. برعکسِ برخورد آیت الله علیدوستی که به نظر بنده نقد عالمانهای داشتند. آقای حیدری بعضاً تندروی میکنند حتی در آن صحبتی که در رابطه با شیخ مفید و علامهی حلّی داشتند، بیانصافی کردند. اما باید با بحث علمی و نقد علمی، کار را جلو برد همینطور که میفرمایید امروزه با رمی و ستیز به جایی نمیرسیم. موفق باشید
-
اگر کسی میخواهد امروز، مدافع حرم باشد
سلام استاد عزیز: من دیروز برای اولین بار بیمارستان عیسی بن مریم اعزام شدم براي خدمتگذاری جهادی به بیماران کرونایی، بماند که خودم تا حالا دو سه بار کرونا گرفته ام!
گفتم براتون از اونجا بگم. واقعا کادر درمان و پرستارا خیلی مودب بودند. بیماران خیلی خیلی به حضور ما احتیاج داشتند زیرا حضور همراه براشون ممنوع شده. حضور نیروهای بسیجی و جهادی خیلی موثر بود هم بیمارستان الزهرا سلام الله علیها نیاز به نیروی جهادی و خوش اخلاق! داره هم بیمارستان حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام. ولی چند تا نکته؛
۱. درسته ما تو بخش کروناییها بودیم ولی از بس شیلد و ماسک و گان و دستکش و ضد عفونی و ... همه چی بود اگه کسی نکات حضور در بخش رو رعایت کند احتمال مبتلا شدن او صفر است.
۲. بیماران شدیدا نیاز به امیدواری و روحیه دادن دارن. یاد خدا و خلیفه خدا حضرت آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلهاشون رو آرامش و تسکین میداد در حدی که بعضیاشون میگفتن آیا ما تو این دو سه روز مرخص میشیم؟
۳. چون معمم بودیم بعضیاشون وقت گیر می آوردن و سوال شرعی میپرسیدن، بعضیاشون درد دل میکردن، بعضیاشون با دیدن ما تازه یادشون افتاده بود چند روزه نمازشون قضا شده! البته معذور بودن و ما شرایط نماز با تیمم رو برای بیمار آماده میکردیم. البته بماند که بعضیاشون رو هم که با خدا قهر بودن رو آشتی دادیم! خلاصه تبلیغ عملی و منبر عملی شد.
۴. اونجا باید پا بزاری رو خودت روی منت، خدمتگذاری و خودخواهی با هم قابل جمع نیستن یه جاهایی باید بطری ادرار مریض رو خالی کنی در دستشویی!
۵. تازه میفهمم که چرا حضرت آقا برای مرتبه ی دوم از نیروهای مومن و جهادی خواستند که بیان تو میدون، واقعا نیاز هست، بیماران علاوه بر کمک، نیاز دارن یکی بیاد از خدا و مهربونی او براشون بگه آخه خیلیاشون تو حالت اضطرار هستن خیلیاشون هم که زیاد درگیر بیماری نشده اند فرصتی یافته اند برای خلوت برای مناجات با خدا برای تفکر به اشتباهات گذشته و آینده پیش رو... کادر درمان هم که دیگه حسابی خسته شدن. انقدر خسته بودن که داروهای بیماران رو میدادن به ما تا به بهشون بدیم قرص یا شربت یا میوه... بماند که لبخند و روحیه دادن ما دست کمی از دارو نداشت!!!
۶. اونجا نیروهای جهادی در سه شیفت میتونن خادمی کنند شیفت صبح تا ظهر، شیفت ظهر تا شب، شیفت شب تا صبح. بخش آقایان و خانم ها جداست. وقتی وارد بیمارستان عیسی بن مریم شدید از نگهبان بپرسید میخام برم قرارگاه جهادگران، راهنماییتون میکنن میایید داخل با فضا آشنا میشید بچه های جهادی رو میبینید مثل روزای جنگه، بعضیا تو عملیاتن بعضیا دارن آماده میشن که برن! اونجا آموزش های لازم رو میبینید و شیفت شما رو بهتون اعلام میکنن و از اون لحظه به بعد جزئی از جمع صمیمی و با صفای جهادگران میشید.
۷. فکر میکنم هر کسی به نیابت از رفیق شهیدش یا امواتش یا پدر و مادرش بیاد خیلی متفاوت باشه. جای شهدا خیلی خالیه البته حضورشون و امدادشون همیشه هست.
۸. تو ایام سیل، شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند اگر کسی میخواهد مدافع حرم باشد بیاید و به درد مردم سیل زده رسیدگی کند شاید الان بتوان گفت اگر کسی میخواهد مدافع حرم باشد بیاید و به درد و نیاز بیماران کرونایی رسیدگی کند این شاید که گفتم از دل شکاک من است وگرنه اهل یقین پیامی دگر دارند و البته اگر به دلیلی نتونستید بیایید برای بیماران خیلی دعا کنید مخصوصا من که دلم بیماره و هیچ بیماری ای بالاتر و کشنده تر از بیماری دل نیست.
بیچاره نفس من که با ادله عقلی و نقلی و گاه فلسفی و گاه عرفانی و گاه کوچه بازاری سعی میکرد مانع اومدن من بشه ولی شکستش دادم. خیلی حس خوبی داره وقتی با نفست مبارزه میکنی و خودت رو در جریان اراده الهی قرار میدی، خدا رو شکر. شهید آوینی فرمودند اگر کسی میخواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند اگر که خواندن داستان را سودی نیست (باید کربلایی شد) شماره مسئول ثبت نام جهادگران رو میزارم. آقای حاجی لو ۰۹۱۳۱۲۹۹۹۴۷
اگه میشه نظرتون رو بگید و راهنمایی کنید. به امید شهادت.باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم که خدا شما را به سوی راهی فرستاده که راه حضور در تاریخ انسانیت است تا یگانگیِ بین انسانها را تجربه کنید و بفهمید چرا خداوند در توصیف رسول خود«صلواتاللهعلیهواله» فرمود: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» (توبه/128)
خداوند در آیهی فوق رسول خدا (ص) را در نسبت با ما چنین تبیین میفرماید که رسولی است از جنس جان خودتان که بر او گران میآید که شما در رنج باشید و از این جهت سخت دلبستهی شماست و با مؤمنینی که متوجهی راهی شدند که رسول خدا (ص) برای آنها گشود، مهرورز و مهربان است.
از این آیه برمیآید که رسول خدا (ص) متوجهی مشکلات جامعهی بشری بودهاند و دغدغهی اصلاح امور را داشتهاند و خداوند که ربّالعالمین است، تا بستر تعالی انسانها را فراهم کند، آن حضرت را شایستهی این امر یافت و او را برگزید. موفق باشید
-
طوبی للغربا
بسمه تعالی
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز و تقدیر و تشکر بابت زحمات بی نظیرتان
در خصوص پیام برادری که فرموده بودند چرا طلاب کاری نمیکنند:
بنظر میرسد در حق "طلاب جهادی" کم لطفی شد. تا جایی که حقیر دیده ام، این بندگان خدا. از صبح تا شب به دنبال حل مشکلات مردم هستند، در زلزله و سیل و کرونا و مسائل حاشیه نشینی و طلاق و اعتیاد و حجاب و... خودشان را سپر بلا میکنند، و حتی زیر سرم می افتند، مورد ضرب و شتم و تهمت و زخم زبان دوست و دشمن هم قرار میگیرند، و در نهایت مثل #شهید_محمد_تولایی به جرم ملبس بودن، چاقو به قلبشان زده میشود، که سه طفلشان یتیم شدند و پس از گذشت دو سال هنوز هم قاتل ایشان پیدا نشده. به قول یکی از دوستان: مگر ما مرده ایم که آقا تنها باشند؟ با تقدیم احترام و ارادت مجددباسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. به گفتهی رسول خدا «صلواتاللهعلیهواله»: «طوبی للغرباء» خوشا به حال آنهایی که بیسر و صدا در راستای تحقق توحید در بستر انقلاب اسلامی که در این تاریخ تعیّن توحید و اسلام است؛ در حال فعالیتاند. و به جهت سعهی وجودی که عطای الهی به آنان است، ملامتِ هیچ ملامتگری آنها را از راهی که انتخاب کردهاند، دلسرد و مأیوس نمیکند و دشمن هم از همین امر عصبانی است زیرا این عزیزان بر عکسِ روشنفکران مدعی در جهانی بیرون از جهان مدرنیته و ساز و برگهای آن، خود را حاضر کردهاند و معلوم است که عقل غربی اینان را نبیند ولی آنان را چه باک! زیرا با خدا معامله کردهاند تا خدا به مناسبات انسانهای این دوران برگردد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: عالمی که نگاهش به دین ناقص است یعنی بعد سیاسی دین را به آن صورت کاملش قبول ندارد آیا ابعاد فردی دین را که می خواهد بررسی و استنتاج کند صحیح است و این استنتاجات او تحت شعاع آن فکر ناقص و اشتباه قرار نمی گیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این افراد نمیتوانند حضور کاملی در ابعاد متعالی دین داشته باشند. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی با سلام:
سوالی در مورد اصول داشتم که از قول آیت الله جوادی فرمودید که اصول علمی اعتباری است می خواستم راجع به جایگاه علم اصول در سلوک علمی طلبگی قدری بفرمایید که چقدر به hن بپردازیم لطفا منابعی هم در این زمینه معرفی کنید. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال امور اعتباری، امور غلط و خلاف عقل نیستند. بحث بر سر آن است که مبنای اعتبار چه باشد. مثل تعداد رکعات نماز، که اعتبارِ حضرت حق است. لذا باید بزرگان دین بنشینند و مبنای اصول فقه را که بر اساس آن اصول، تکلیفِ مکلّف را تعیین کردهاند بازخوانی کنند و این به عهدهی خود حوزه و متفکران حوزه است. موفق باشید
-
در موضوع مناظرهی آقایان دکتر رفیعی و آقامیری (۳)
سلام مجدد استاد: سوال قبلی که برایتان فرستادم ، به این منظور بود که برخی بسیار درگیر زدن آقامیری هستند ، نه به طرز نقد ، بل به طرزی غیر اسلامی. اخیرا مباحثی در فضای مجازی مطرح شده که نویسنده به زعم خود دارد ثابت میکند که اقا میری عاقبتش به شر خواهد بود صددرصد! خب ما میبینیم حرفهای غیر حکیمانه را دارند با حرفهای غیر حکیمانه پاسخ میدهند! و همین ضرر افزودن بر ضرر است. برعکسش رفتار آقای دکتر رفیعی بود که دیدیم. وگرنه بحمدلله ، بحمدلله ، ما با رفقایمان در تهران ، حدودا ۷ سال پیش نشستیم و طبق کتاب معاد حضرتعالی ، (به سادگی) مبنای غلط نظرات ایشون رو در مورد معاد نقد کردیم و ایرادات رو به کلی با هم بررسی کردیم و دوستان هم به خوبی استقبال کردند. ولی این طرف بوم افتاده هم کم نیستند استاد. همیشه مشکل داشتیم از افراط و تفریط به همین خاطر بنده مجبور بودم و هستم
به شخصی بگویم آقای آقا میری اکثر صحبتهاشان مبنا ندارد و قابل نقد است، به شخصی دیگر بگویم : درست است که نقد فراوانی به صحبتهایش داریم ، ولی این دلیل و حجت بر این نیست که اولا به راحتی مورد لعن قرار بدهید و به راحتی از جرگه انقلاب بیرون بیندازیم. ما از حضرتعالی آموختیم انقلاب وسعت و صدر سعه اش بیش از این است که از ایشان هم سخت تر گرفتار اشتباهات را در بر خود نگه داشته و ناگاه بیدار کرده. لذا در این پیامم ، میخواستم در مورد این مساله توضیح بفرمایید که آیا بنده اشتباه میکنم؟ یا حواسم به چه نکاتی باشد در مواجهه با این دو نوع تفکر که یکی آقا میری را خدا می انگارد و دیگری فحش و لعن؟!باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد بحمداللّه خداوند به برکت خون شهدا و صداقت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» نوری را به ظهور آورد که اگر ما با افرادی که معاند نیستند و اشتباه دارند، درست مواجه شویم لایههای پنهان انقلاب اسلامی به ظهور میآید. آری! سعهی صدری که نیاز امروز است از نان شب برای ما واجبتر است. موفق باشید
-
بدون عنوان
با عرض سلام و احترام به استاد گرامی:
علامه طهرانی و بسیاری از علما و اهل عرفان معتقدند که رفتن به سینما به ویژه برای طلاب مضر است و در روح آنها اثرات منفی دارد لذا از جنابعالی پرسشی داشتم و آن اینکه اگر ما طلاب به سینما نرویم چگونه می توانیم در مقابل فیلم های بد بایستیم و از تشریع آنها جلوگیری کنیم؟باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در حال حاضر شرایط متفاوت باشد. ولی با اینهمه تا میشود نباید با لباس روحانی در سینما حاضر شد، مگر در رابطه با فیلمهای ارزشی که جنبهی تقویت و تبلیغ آنها به میان آید. موفق باشید
-
آیندهی جهان به سویی در حرکت است که ناتوانیِ فرهنگ مدرنیته را روز به روز آشکارترمیکند
با سلام خدمت استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات:
مدتی است مطلبی بصورت عجیبی ذهن من رو درگیر کرده و حتی تا حدودی شک و ابهامی را هم به وجود آورده. برخی دوستان بصورت ویژه در این ایام، نسبت به آینده انقلاب نگران اند و معتقدند محبوبیت عمومی نظام کم شده است و آمار حضور مردم در تجمعات بزرگ مثل نماز جمعه و راهپیمایی و انتخابات کاهش پیدا کرده و هم چنین شاهدیم مقبولیت رهبر انقلاب و مراجع تقلید هم درگیر همین کاهش هستند و ویژه درباره همین فتوای اخیر مرتبط با سریال شمس و مولوی، معتقدند بسیار بر کاهش محبوبیت مرجعیت موثرست و نشانگر نفوذ تحجر در حوزه حتی میان مراجع است. آیا واقعاً با ریشه های عمیق این انقلاب و این پایداری بر سر حفظ آن و گسترش گفتمانش در جهان، ویژه در همین منطقه خودمان و اینکه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به این میزان روی قوت انقلاب و روشن بوده آینده نهضت و اتصالش به قیام امام عصر (عج) سخن می گویند آیا پذیرفتنی است که بیان کنیم انقلاب اسلامی و حوزه ای که از ارکان مهم انقلاب بوده و هست، درگیر تحجر و محافظه کاری شده و به آینده نمی توان خوش بینانه نگاه کرد؟ با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در مقالهی «آیندهی ما چه آیندهای است» دلایلی نسبت به امیدواربودن به آیندهی انقلاب عرض شد؛ آیندهی جهان به سویی در حرکت است که ناتوانیِ فرهنگ مدرنیته را روز به روز آشکار میکند و البته این بدان معنا نیست که نسبت به ضعفهای خود بیتفاوت باشیم، مثل همان نظری که در رابطه با مولوی داده شد که سخن عالمانهای نبود. موفق باشید
-
حوزه علمیه یک اقیانوس است
سلام استاد: من طلبه ی پایه .. حوزه هستم در مدرسه طبق تشویق یکی از آشنایان وارد حوزه شدم (البته بدون شناختی از حوزه و همینطور بدون علاقه) البته شاید علاقه ای که باعث شد وارد حوزه شوم البته که (استعداد و ذهن خوبی دارم) (علاقه ام حضور در قوه قضائیه یا سازمان های نیروهای مسلح) تعبیر بشود به جو گیری خب به هر حال وارد حوزه شدم. بعد از چند سال است که حس می کنم پشیمانم و اشتباه کردم و اگر وارد دانشگاه می شدم برایم مفید تر بود.
می خواستم ببینم به نظر شما و طبق دیدگاه و تجربه شما من بعلت دلسرد شدن از حوزه و کتب حوزه یا وضعیت آموزشی حوزه چه کار کنم آیا ادامه بدهم و بعد از سطح دو وارد دانشگاه بشوم که این هم به لطف دلسرد شدن کمی برام سخته. شما بفرمایید چکار کنم؟باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه علمیه یک اقیانوس است. سعی کنید راهِ خود را و جای خود را در این اقیانوس پیدا کنید تا عمرتان به ثمر برسد. موفق باشید
-
در سایر موضوعات نیز میتوانید مجتهدانه عمل کنید
سلام علیکم استاد عزیزم:
استاد جان تسلیت بنده کمترین را پذیرا باشید. امیدوارم خداوند صبر نیکو به شما عنایت فرمایند، قلبا متاثر و اندوهگین شدم.
استاد جان بنده حدود ۲ سالی است که مباحث معرفت النفس را پیگیری می کنم و از آنجایی که به مباحث فلسفه تا حدودی نیاز هست بحث های فلسفه را هم حدود یک سالی هست که شروع کرده ام به لطف الهی، و چون احساس نیاز به مباحث هرمنوتیک کردم قصد داشتم از امسال مباحث هرمنوتیک را هم شروع کنم. بنده پایه ۹ و به امید خدا قصد اجتهاد در مباحث معرفت النفس و معاد را دارم. تا اینکه امسال متوجه نظری از جانب عده ای از اساتید شدم که می فرمایند برای اجتهاد در هر شاخه ای باید ابتدا در فقه مجتهد شد و ملکه اجتهاد را در فقه کسب کرد و بعد در رشته مورد نظر استفاده کرد شاید دلیل این عزیزان این است که تنها در فقه مسیر اجتهاد تدوین شده است و در سایر رشته ها چنین چیزی مدون نشده است. به هر حال اگر بخواهم با این نظر پیش بروم باید حداقل ۵ تا ۶ سال کار سنگین فقهی اصولی بکنم و مباحث معرفت النفس و فلسفه خود را نیز تعطیل کنم تا شاید ملکه اجتهاد حاصل شود و بعد به سراغ معرفت النفس و معاد بروم، خواستم از شما بپرسم نظر حضرتعالی چیست؟ ممنونمباسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که فرمودهاند. زیرا با اجتهاد در موضوع فقه و اصول، به ملکهای از اجتهاد نایل میشوید که در سایر موضوعات نیز میتوانید مجتهدانه عمل کنید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: وقتی حوزه های علمیه اینچنین در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منفعل اند، احترام و سکوت در برابر آنها چه چیزی را تغییر می دهد؟ چرا نباید اعتراض کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست که حوزههای علمیه در حالت انفعالِ فرهنگی باشد. کار، بزرگ است و حوزه آرامآرام در حالِ به صحنهآمدنی است که مناسب این تاریخ باشد و آینده ما را رقم بزند. ان شاء الله. موفق باشید
-
مرکز رسمی و جدّیِ تنظیم و تدوینِ دین تنها حوزههای علمیه میباشند با سابقهی تمدّنی هزار ساله
استاد سلام علیکم: بنظر حضرتعالی عملکرد چهل ساله حوزه های علمیه در ورود به مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی چقدر ضعیف بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون ضعف نبوده ولی حرکات جهتدار و امید بخشی در میان است. آری به جهت انتظارات زیادی که از حوزه هست، بیش از آنچه انجام شدهاست را جامعه طلب میکند ولی تنها راه نجات بشر از ظلمات این دوران، آموزههای دینی است که مرکز رسمی و جدّیِ تنظیم و تدوینِ آن تنها حوزههای علمیه میباشند با سابقهی تمدّنی هزار ساله. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام: نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق. یه مطلبی است که از ابتدای ماه رمضان بنده را به هم ریخته و مرا با اعتقاداتم درگیر کرده است. هر چند در این درگیری فکری (که آن را نعمتی الهی می دانم) به نتایج خوبی رسیدم اما واقعا ته قلبم هنوز مسئله حل نشده و می ترسم پاسخ های خودم به خودم از باب حب نفس بوده باشد نه از باب شرع و عقل. اصل قضیه از سخنرانی یکی از روحانیون شروع شد که شاگردانی دارد و کلاس های درس و به دلایلی از اقبال مردمی نیز برخوردار است. او چند روز پیش گفته بود: «ما (آخوندها) مردم را درست تربیت نکرده ایم. مردم باید برای دینشان هزینه کنند. آخوند نباید مجانی نماز بخواند یا منبر برود و... . آخوند باید برای خدماتی که ارائه می کند با مردم طی کند و مبلغ مشخص کند. اگر بر سر مبلغ توافق شد که کار را ادامه می دهد والا نباید مجانی کار کند. کار مجانی ارزش کار را پایین می آورد. مگر زندگی مردم با پول سامان نمی گیرد؟ خوب آخوند هم یکی از مردم است و برای زندگی اش نیاز به پول دارد که باید مردم آن را بپردازند.» این خلاصه صحبت ایشون بود. برای اینکه تفسیر ها و توجیه های مطابق مبانی خودمون از صحبت های ایشون نداشته باشیم لازم است اجرای عملی این صحبت ها را نیز عرض کنم. ببینید ایشون همون اول کار با نماز گزاران مطرح می کنه که این دهه محرم اگه می خواهید در مسجدتان نماز اقامه کنم دو میلیون تومان باید بدهید. اگر قبول کردند ایشون نماز را اقامه می کنه والا مسجد را رها می کنند. به کسانی که ایشون را دعوت به منبر می کنند می گویند برای یک دهه، ده منبر می روم و هر منبری یک میلیون تومان. اگه پذیرفتند که هیچ والا کار را رها می کنند. جالب اینکه در بعضی از مناطق، مردم با این استاد بزرگوار بر سر قیمت به توافق هم می رسند. اینجاست که ایشون ادعای دوم را مطرح می کنند و می کویند: «ببینید تربیت مردم در این مناطق تغییر کرد و اصلاح شد. لذا در همه جا اگه چنین برخورد کنیم تربیت مردم اصلاح می شود و قطعا این روش تربتی است که درست است.» از شما استاد عزیز می خواهم مطلب را برای ما روشن کنید. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تربیتها انسانها را دیندار نمیکند، هرچند ممکن است مثل تربیتهای غربی، انسانها را اجتماعی و منظم بنماید. ولی اسم آن را نباید دین گذاشت. یکی از شاخصههای مهم پیامبران همیشه این است که مردم را در فضایی به دینداری دعوت میکنند و سخن هر کدام از آنها این است که: «وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و من اجری از شما برای رسالت نمیخواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم. البته مردم وظیفه دارند نسبت به نیاز های روحانیت بی تفاوت نباشند. موفق باشید
-
مواجهه با عقل مدرن همراه با فهم دینی میتواند در این تاریخ، جهان را بسازد
بسم الله الرحمن الرحيم
باز مهندسي نهادها در گام دوم انقلاب:
همانگونه كه مطلع هستيد اخيراً تعداد ۴۰۰ نفر از اساتيد دانشگاه به فرمانده جديد سپاه پيشنهاد و اعلام آمادگي نموده اند كه طرح و برنامه باز مهندسي سپاه را در گام دوم انقلاب تهيه نمايند كه با توجه به موقعيت و شرايط زمانه كار بسيار شايسته و ارزشمندی خواهد بود. ضمن گراميداشت ياد و خاطره استاد شهيد مطهري و توجه ويژه ايشان به نهاد روحانيت به نظر مي رسد باز مهندسي نهاد روحانيت نيز از اهميت ويژه ايي برخوردار است. تعدادي از دلايل اهميت آن به شرح زير جهت بررسي و ورزيدگي بيشتر خدمت شما استاد گرامي ارائه مي گردد باشد كه جنابعالي و ديگر بزگواران كه در اين عرصه خدمات ارزشمندي داشته ايد پيش قدم شده و پيشنهاد و همكاري خود را جهت تهيه برنامه براي گام دوم نهاد روحانيت اعلام نماييد:
۱. نهاد روحانيت در طي زمانهاي گذشته به اين شكل وارد حكومت نشده بود و چنين تجربه اي نداشته، لذا بررسي و بازنگري فعاليت ۴۰ ساله اين نهاد ارزشمند و ضروري به نظر مي رسد.
۲. ورود نهاد روحانيت در عرصه هاي مختلف و جديد از جمله مناصب دولتي مثل استاندار شدن و نماينگي مجلس مي تواند باعث فاصله گرفتن از وظيفه اصلي آنها باشد زيرا يك نماينده بيشترين دغدغه اش در زمان مسئوليتش وظايف نمايندگي مجلس است نه انجام وظايف نهاد روحانيت
۳. به نظر مي آيد تعداد وظايف يك روحاني بعد از انقلاب نسبت به قبل از آن تفاوت زيادي پيدا نموده، اگر به فرض وظايف نهاد روحانيت را به دو بخش وظيفه اصلي و فرعي تقسيم نماييم. تنظيم آنها بسيار پيچيده و نياز به بازمهندسي دارد.
۴. هر چند مي دانيم كه مراجع تقليد و حوزه هاي علميه متولي نهاد روحانيت هستند، بحمدالله به دليل كثرت زياد مراجع به نظر مي آيد هماهنگي بيشتري لازم باشد.
در پايان ادعايي براي مطالب فوق وجود ندارد هدف ان شاءالله همكاري همگانی براي اعتلاي اسلام و نظام جمهوري اسلامي خواهد. از توجه و فرصتي كه در اختيار مي گذاريد تشكر مي نمايم.باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی درستی است و همینطور که میفرمایید مسئولیت روحانیت چیزی بالاتر از امور سادهی اجرایی است. فکر میکنم اینکه حضرت امام بر اتحاد حوزه و دانشگاه تأکید داشتند، در همین راستا بود که عقل مدرن همراه با فهم دینی میتواند در این تاریخ، جهانی را بسازد که نه جهان گذشتهی ما است و نه جهان مدرنِ سکولار. ولی متأسفانه حوزههای ما آنطور که باید جایی برای عقلِ مدرن و خردِ توسعهیافتگی قائل نیستند. البته این روزها شرایط کمی تغییر کرده است. موفق باشید
-
این کشور، تنها با روحیهی انقلابی میتواند اداره شود و از تنگناهای تاریخی خود عبور کند
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم: این متن رو جایی دیدم ممنون میشم نظرتان را راجع به این متن بفرمایید.
۱. همانطور که راجع به بیانیه گام دوم می فرمودید گویا نقشه راه آینده به جوانان داده شده و توانایی تحققش نیز به آن ها داده شده. ۲. و اینکه انسان هایی که تاریخ را رقم زدند انسان هایی بودند که خودشان را در تاریخ ایجاد کردند و نه ادامه استاد شان و حتی تصمیم هایی گرفتند که ابتدای امر اساتید شان با آن مخالف بودند اما آن شخصیت ها به خصوص حضرت امام رحمه الله علیه با اشراقی که بر قلبشان شد علی رغم مخالفت استاد شان و بزرگان زمانه شان حرکتی کردند و خود تاریخی رقم زدند نه اینکه ادامه ی شخصیتی باشند بلکه خداوند وظیفه شان را نسبت به دین خودش به آن ها اشراق کرد و آن ها عمل کردند. ۳. و اینکه یک بار ظاهرا فرموده بودید آینده، آینده آنلاین است و بنده ناراحت می شوم که بعضی می گویند آقای طاهرزاده برای ما بس است یا آقای فلانی برای ما بس است بلکه باید همه نگاه ها دیده شود تا نگاهی کامل و مفید برای آینده ایجاد شود. به ذهنم رسید ممکن است که جوانانی که قرار است گام دوم این انقلاب و نهضت توحیدی را رغم بزنند بعید نیست نتیجه ای که به آن می رسند و تصمیماتی که بگیرند مخالف نظر بسیاری از بزرگانی باشد که متعلق به تاریخ آینده نیستند. برای مثال ممکن است کلید تعالی حوزه و ساخت حوزه علمیه متناسب با آینده به دست جوانان باشد و بزرگان بسیار محترم ما نتوانند حرف این افراد را درک کنند اما مطمئنا وقتی خواسته شان را رقم زدند آن بزرگان نیز زبان به تحسین آن ها وا کنند. همچنین برای دانشگاه ها و همچنین برای برخی فعالیت های فرهنگی، به خصوص به طور مصداقا در وقایع سیل اخیر بعضی از بزرگان طلاب را به نشستن در حجره و درس خواندن ترغیب کردن اما طلاب در صحنه های جهاد حاضر شدند و اتفاقات فوق العاده ای رقم زدند که دوستان و همان بزرگان حوزه بسیار خوشحال شدند و دشمنان از حضور طلاب فوق العاده غضب کردند که باز خورد آن را همه در فضای مجازی، توئیت ها و ... و حتی در ماجرای اخیر طلبه همدانی دیدند. که آن هم به نوعی نشانه عصبانیت دشمن از قشر طلاب بود.
البته نه خودکامی افسار گسیخته و غیر اصولی بلکه این انتخاب ها را خود خداوند در جلوی راه جوانان می گذرد و به نوعی خودشان هم متوجه تصمیم بزرگی که می گیرند نیستند. همچنین با حفظ اصول و مبانی اصلی حرکت انقلابی دینی، همراه مشورت با بزرگان و با تبعیت تام و تمام و پیروی از فرامین ولی امر مسلمین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و منظور از کلمه بزرگان در این متن غیر از امام خامنه ای می باشد.
در انتها هدف متن این است که بگوید: ۱. قدم های بعدی انقلاب به دست جوانان رقم می خورد و ضرورتا در ابتدا مطابق نظر بسیاری از بزرگان نیست اما آن قدم ها همان هایی است که حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء می خواهند. ۲. عدم همراهی بعضی بزرگان با بعضی نظرات ضرورتا به معنای غلط بودن آن نیست و آن هایی که تاریخ ساز شدند الگوی تام و تمام انتخاب نکردند که ادامه او شوند بلکه با استفاده از محاسن بزرگان خود تاریخ خودشان و زمانه شان را رقم زدند مانند حضرت امام خمینی، شهید مطهری، علامه طباطبائی و... اینکه اتفاقات بزرگ خط شکنی می خواهد.باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با آنچه فرمودهاید کاملاً موافق هستم. در جزوهی «ما و آینده» نیز سعی شد در همین رابطه نکاتی عرض شود. حقیقتاً قضیه همینطور است که اتفاقات بزرگ، انسانهای خطشکن میخواهد، ولی در بستر انقلاب و در بستر افقی که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب در مقابل ما گشودهاند. آری! قدمهای این جوانان، همان قدمهایی است که حضرت ولی عصر «عجلاللّهتعالیفرجه» القاء فرمودهاند. دشمن و جریان غربزده آخرین نفسهایش را میکشد. این کشور، تنها با روحیهی انقلابی میتواند اداره شود و از تنگناهای تاریخی خود عبور کند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: استاد بنده طلبه هستم.
۱. آیا طلبه باید حتما تا اجتهاد درس بخواند؟
۲. طلبه اگر می خواهد دین شناس و دین فهم باشد باید حتما مجتهد شود؟
۳. وظیفه ی مجتهد چیست؟ آیا وظیفه ی مجتهد فقط این است که احکام را استخراج کند؟ اینکه بگوید چه چیزی حرام است و چه چیزی حلال است؟باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در زمانی از مجتهد دین، انتظار داشتند فقط احکام فروع دین را برای مردم روشن کنند. ولی امروز انتظار مردم از روحانیت و طلاب آن است که جوابگویِ همهی نیازهای معرفتی و دینی آنها باشند. به نظر میآید همین مسیر اجتهاد که طلبه طی میکند، خوب باشد، ولی با رویکردِ درک همهی ابعاد انسان. بهترین راه همان است که طلبه تا اجتهاد مرسوم جلو برود و در آن فضا به سایر ابعاد دین نیز بپردازد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: عذر خواهی می کنم مزاحم شدم. این متن رو جایی خوندم می خواستم نظر شما رو بپرسم راجع به این متن.
بسم الله الرحمن الرحیم.
شاید در زمانه ما دو نوع نگاه بتوان به طلبگی کرد که هر دو نگاه برگرفته از مبنای یکسانی است. اولین نگاه برای استعداد های معمولی است و دغدغه مند های نفسی که صرفا طلبگی سنگری است برای آن ها برای در امان ماندن ساز سیل بلایا و سختی های زمانه ها و این ها بیش از این نباید از خود و طلبگی انتظار داشته باشند که سبب یاس است.
اما در نگاه دوم نیز طلبگی به منزله سنگری است اولا برای در امان ماندن و دوما برای مبارزه و دفاع در برابر دشمن در جنگ نرم چه جهاد صغیر و چه جهاد اکبر.
به همین دلیل نگاه به حوزه باید وسیع تر شود و هر دو را در خود جای دهد اما ثمره ای که حوزه می تواند داشته باشد برای گروه اول این است که این افراد به گونه ای تربیت شوند که بتوانند همراه با خود به اندازه توانشان جان هر چقدر از افراد که می توانند را از این سیلاب نجات دهند و کمالشان در نجات خود و دیگران است.
و گروه دوم بالفعل اینگونه هستند علی رغم اینکه در حال حمله به دشمنان و سنگر سازی و تقویت سنگر نیز هستند.
و در هر دو گروه به خصوص گروه دوم باید از خودشان گذشته باشند و ذره ای به سنگر و زمین در سیطره شان مغرور نشوند آن که از خود گذشته باشد می تواند دیگری را نیز نجات دهد و آنکه از زمین تحت سیطره اش و رفاه و امنیتش در آن جا بگذرد می تواند سنگر های دیگر نیز بسازد. آری بدون غایت از خود گذشتن هیچ یک از اهداف دو گروه مذکور محقق نمی شود.
اما همه ی اینها معنا می شوند در موقعیت جنگی و تقابل، در غیر اینصورت همه ی این نقش ها به مثابه تئاتر یا بازی است و هر چقدر هم در این نقش ها افراد تلاش کنند هیچ ثمره ای نمی بینند و ثمره ای نمی دهند و بیش از پیش در خیالات و غیر واقعیات فرو می روند.
آری طلبگی در زمانه ما لا بد است از شهدایی بودن و شهدایی زیستن و شهید شدن. آری اگر طلبه زمانه خودمان یعنی عصر انقلاب نباشیم صرفا بازیگر تئاتر خیالات خود هستیم و در مجازات با حقایق بازی میکنیم.
طلبگی باید کرد به نسبت زمانه، باید طالب باشیم، طالب حقیقت، طالب تقوا، طالب انجام وظیفه، طالب علم حقیقی و مقدماتش، طالب شهادت. سر جمع این طالب ها می شود طلبه.
آری صرف طلب علم می شود طالب که در غیر حوزه است اما طلبه حاصل طالب های مذکور مجموع است.باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته نکات خوبی بهخصوص در قسمت آخر آن متن دیدم. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و اردات محضر استاد فاضل و ارجمند:
اندیشمند گرامی روایات تاکید دارند که روزی طلبه با تلاش در کسب علم فراهم میشود.
لطفا بفرمایید آیا این مطلب دلالت بر این دارد که:
۱. طلبه اگر خوب درس بخواند طوری روزیاش جور می شود که نیاز به کار در بازار یا ... ندارد؟
۲. اگر طلبه ای علاوه بر درس خواندن خوب، کار اقتصادی هم داشته باشد، کار نامناسبی انجام داده است؟
۳. اگر طلبه ای درس خوان دچار مشکل مالی شد، نباید کار کند؟
سپاس بیکران از لطف همیشگی شماباسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری ۲. اشکال ندارد ۳. تا میشود طلبه از همان مسیری که از سبک طلبگی خود خارج نشود، بهتر است معاش خود را تأمین نماید و از سادهزیستی عدول نکند. موفق باشید
-
ما و استاد حسن رحیمپور ازغدی
باسمه تعالی. سلام علیکم. سوال حقیر ناظر به درک علمای هر زمانی از حساسیتهای زمان خودشان است. آیا حظور جناب استاد رحیم پور ازغدی بعد از مدتها در تریبون نماز جمعه و انتقاد به جمود درونی در کشور چه در حوزه و چه در دانشگاه و چه در امامت جمعه و جماعات و چه در مراجع تقلید و مسئولین و.... چرا برای دیگر علمای کشور سنگین باشد؟ حق چیست؟ حق کیست؟ اون طرفیها نماز می خوانند!! و این طرفیها هم اقامه نماز همچنین! آن از استکبار می گوید و این هم همینطور! آن از امریکا می گوید و این هم ایضآ اما او از حوزه می گوید این اما می گوید نگو! این از ضعف درونی سیستم می گوید او می گوید نگو! او دنبال رفع ضعف در درون می گردد این می گوید ضعف در درون نداریم و در خارج از نظام است. این عمار؟ این مقداد؟ این حق؟ عمامه راست می گوید یا کت و شلوار و مقامی نزدیک به اجنهاد؟ والله اعلم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر جناب استاد رحیمپور ازغدی چون در صحنه هستند اولاً: اشکالات را خوبتر از امثال بنده تشخیص میدهند. ثانیاً: راهِ حلها را بهخوبی میدانند که باید با روحیهی انقلابی بسیاری امور را متحول کرد. در حالیکه اگر کسی فقط مشکل را بداند و نداند چگونه میتوان آن را رفع کرد، جرأت این نوع انتقاد در او ظهور نمیکند. سوابق ایشان حکایت از آن دارد که ایشان علمشان را در خدمت عمل مطابق آن علم قرار دادهاند. موفق باشید
-
انسانهایی هستند که در سخن حق مأوا میگزینند.
سلام علیکم
در شرح جامع السعادات فرمودید به مضمون:
«اگر شخصی آنچه را که حق یافته و حق هست، همه حق بداند، ناگزیر منزوی خواهد شد و حقش هست.»
به نظر شما حال حوزه ما (حتی بزرگان) اکنون اینگونه نیست؟ اگر اینگونه هست، برای در نغلتیدن به این بلیّه چکار می توان کرد؟ چگونه باید پیش رفت که آماده شنیدن و نیوشیدن سخن دیگران بود؟ یوفّقکم اللهباسمه تعالی: سلام علیکم: مردم گرفتار روزمرّهگیها طالب سخن حق نمیباشند ولی نباید نگران شد و از سخن حق عقبنشینی کرد زیرا از آن طرف، انسانهایی هستند که در سخن حق مأوا میگزینند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: استاد عزیز. صابری هستم. مسئول کتابسرای حکمت که قبلا خدمتتان می رسیدم. یک سوال در باره آقای غفاری از شاگردان آیت الله سعادت پرور رحمه الله دارم. ظاهرا ایشان به مرحله شوریدگی رسیده اند که همچون سید حسن مسقطی شاگرد بزرگ آقای قاضی که حوزه علمیه نجف تاب آن شوریدگی را نداشت و منجر به آوارگی و این شهر به آن شهر شدن ایشان شد. آیا تصور بنده صحیح است یا نه مطلب همان است که بعضی شاگردان دیگر آقای سعادت پرور می گویند و ایشان را تخطئه می کنند. اگر مصلحت نمی دانید پاسخ این سوال در معرض دید عموم قرار گیرد لطفا پاسخ را برای شخص بنده مرحمت فرمایید. خیلی ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نسبت به جزئیات شخصیت ایشان اطلاعات کمی دارم و همانطور که در جواب سؤالات قبلی عرض شد بیشتر، ذکر خیر ایشان را دارم. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام: حضرات آیات موظف به انجام تکلیف شرعی هستند نه تضمین کننده نتیجه کار، نتیجه با خداست در موقعیت کنونی که دشمن دست به توطئه همه جانبه بر علیه اسلام و انقلاب زده است اگر در مورد مسائل روز کشور و دنیای اسلام بین مراجع اجماع صورت نگیرد و از قدرت مرجعیت و صدور فتوی استفاده نشود و افرادی در جامعه دانسته و یا ندانسته به اسلام ضربه وارد کنند گناهش برگردن چه کسی می باشد؟ خرید دلار و سکه در حال حاضر ضربه به اقتصاد مملکت است آیا از قلیان و تنباکو مهمتر نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است که جنابعالی میفرمایید و ما چنین انتظاری از آقایان داریم. شاید آن بزرگان نظرشان آن است که باید در این موارد مثل مرحوم میرزای شیرازی حکم کرد و در حال حاضر حکم، به عهدهی ولیّ فقیه است. موفق باشید