-
بدون عنوان
با سلام: احتراماً پیرو فرمایش شما مبنی بر مدارا کردن با خانواده بخصوص همسر ابهامی برای اینجانب پیش آمده و آن این است که آیا باید مسائل مربوط به سیر و سلوکی مثل نماز شب،
بیداری بین الطلوعین، گوش ندادن به آهنگ و ... را انجام داد و در مقابل با طعنه ها یا مخالفت ها مدارا کرد و یا این نوع مسایل رو بخاطر رضایت خانواده ترک کرد به امید رضای خدا. با اینکه محرزه بعضی کارها معصیته مثل آهنگای امروزی. قاعده عقلی و حکم کلی در این موارد که مخالفت همسر رو بهمراه داره نه از باب اذیت شدن بلکه از بابت تندرویی و خشک مذهبی دونستن این نوع رفتارها و عقاید چیه؟ اگه با مدارا کردن هم نتیجه مطلوبی حاصل نشه چی؟ اینکه من اجازه هیچ کاری رو نداشته باشم مبادا ایشون ناراحت شن واقعا درک و تحملش سخته.باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواردی که انسان باید در پیش خود باشد و ربطی به زندگی مشترک ندارد؛ مدارا لازم نیست. آری! در مورد موسیقی میتوان تا آنجا که مطمئن به حرمت آن نیستیم حمل بر صحت کرد. موفق باشید
-
هیچیک از علما نفرمودهاند موسیقی ذاتاً حرام است
باسمه تعالی
استاد اصغر طاهرزاده دامت برکاته سلام علیکم: ضمن تشکر و قدردانی از زحمات ارزشمندی که در پاسخ به سوالات مردم دارید احتراما بعرض میرسانم که مرحوم آقای محمدرضا شجریان در زمان حیاتشان ادعا کرده اند که چندین مرتبه قرآن را خوانده اند ولی در مورد موسیقی مطلبی پیدا نکرده اند. لطفا بیان فرمایید که طبق آیات قرآن کریم یا روایات حضرات معصومین علیهم السلام کدام موسیقی حلال یا حرام یا مشکوک است قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را دارم. من الله التوفیق و علیه التکلانباسمه تعالی: سلام علیکم: هیچیک از علما نفرمودهاند موسیقی ذاتاً حرام است. به گفتهی رهبر معظم انقلاب آن نوع موسیقی که موجب فتنه و فحشاء گردد، حرام میباشد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: همسر من تمایل به خرید و یادگیری گیتار داره، بنظرتون من چه واکنشی نشون بدم؟ از طرفی نمیخوام باهاشون مخالفت کنم و این خواسته و علاقه چند ساله براشون تبدیل به عقده بشه و از طرفی خیلی بدم میاد از اینجور آلات موسیقی. خودتون هم بهتر میدونید احادیث در مورد آلات موسیقی هم هست به این مضمون که اگر تو خونه باشن برکت میره و ... ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهای محترم آلات موسیقی را به ذاته حرام نمیدانند بلکه بیشتر از آن جهت که وسیلهی لهو و لعب میشود حرام میدانند و معتقدند وجود این وسائل در خانه فرشتگان را میراند. اگر بشود ما در فرهنگ خودمان با تدبّر در قرآن و روایات و آثاری مثل مثنوی جناب مولوی، اوقات خود را آباد کنیم، بهتر است. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام نظر شما در مورد این یادداشت چیست؟
شجریان خواننده ای ظاهراً سنتی و باطناً مدرن بود. خواننده در اینجا هم به معنی تلفظ کننده و هم به معنی فهمنده است. او اهل اندیشه بود و به معنای عمیق کلمه به خوانش متون ادبی اقدام کرد. اما درک شجریان از عرفان تا چه حد عمیق است؟ آیا آنچنانکه بسیار گفته اند او رابط دوران معاصر با ادبیات کهن بود؟ آیا او حافظ و مولوی را در روزگار معاصر زنده نگهداشت؟ شجریان در مستند شبکه صدای آمریکا (۷ مهر ۹۵) در مورد مولانا سخن می گوید و در جایی می شنویم: کسی که می گوید فارغ از کفر و دینم را چرا امامزاده کردند؟ مولوی برعکس رفتار کرد. او این شعر مولوی را می خواند:بیرون ز کفر و دینیم برتر ز صلح و کینیم / نه در فراق و وصلیم رو نام ما دگر کن اما آیا منظور از بیرون کفر و دین، انسان گرایی است؟
عرفان نظری سخن از توحید می گوید: انسان هم ذیل توحید معنا دارد ولی در اندیشه مدرن برعکس است و خدا با انسان معنا می شود. مولوی و حافظ اهل عرفان بودند و عشق را در سایه خداوند معنا می کردند. حافظ رند بود یعنی کسی که آنچنانکه ظاهرش نشان می دهد نیست. اما برخی مدعیان از جمله خواننده ظاهرا سنتی و باطنا مدرن، حافظ را بر اساس ظاهر اشعارش قضاوت می کنند. حافظ و مولوی و دیگران اگر از دین گذر کنند برای سپردن آن به یار است و این لازمه گذر از ظاهرگرایی است. در تفکر شیعی هم ظاهر در سایه باطن قرار دارد و اگر لازم باشد دفتر (قرآن کاغذی) فدای یار (قرآن ناطق) می شود. این قرآن ناطق در آخرین فراز وصیت خود به فرزندش گفت: اسْتَوْدِعِ اللهَ دِینَکَ وَدُنْیَاک. دینت را به خدا به ودیعه بسپار. این وصیت را حافظ به قول رسا فاش گفته است. امامزاده، هم می تواند مظهر دینداری عامه پسند باشد و هم مظهر دین باطنی عاشقانه. شجریان از شعر مولوی که می گوید: من زتقدیرم و تقدیر از ذات من است نتیجه می گیرد که تقدیرت را خودت می سازی به دنبال تقدیر نباش! او «من» را انسان تعریف می کند که هم درست است و هم غلط. انسان وقتی قادر دو جهان است که با خدا باشد. این سخن مولوی جمع بین جبر و اختیار است. عرفای ما از یک سو دعوت به تسلیم کردند و گفتند بر ما در اختیار نگشادست و از طرف دیگر به دنبال برهم زدن چرخ بودند. ولی شکافتن فلک و طرحی نو در انداختن با شب و آه فراهم می شود نه به تعبیر شجریان با گردن کلفتی!باسمه تعالی: سلام علیکم: خوشسلیقگیِ آقای شجریان آن بود که اشعار اصیل فرهنگ ایرانی و خرد اسلامی را انتخاب و با صدای خوب میخواندند و مردم از آن جهت که آن صدا آنها را به آن خرد و فرهنگ متصل میکرد؛ مورد احترام قرار میدادند و نه آنکه گمان کنیم آقای شجریان خود به خود نیز در وادیهای حکمت و عرفان قدمی داشته باشند. البته خوشسلیقگی و خوش صدایی ایشان بحث دیگری است. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز، راجع به کلیپ ژولیا پطرس، لطفا برای رفع شبهه متن استفتاء حضرت آقا منتشر شود در گروه ها. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس مطالب ذیلاً تقدیم میشود: موفق باشید
https://www.khabaronline.ir/news/320418/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%88-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87
استفتائات - موسیقی و غنا
https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=99&pid=99&tid=-1
-
بدون عنوان
سلام خسته نباشید: نسبت به نظر رهبری نسبت به صدای زنان که فرمودند
اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسدهاى هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد، اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.» چگونه میتوان آن قصد و ریزه را درون خود تشخیص داد یعنی چه مبنایی بر آن است مثلاً اگر به قصد آرامش گرفتن که خب صدای زن لطیفتر است باشد مانند موسیقی درمانی که الان هست چگونه برداشت میشود؟باسمه تعالی: سلام علیکم: این به خود انسان مربوط است که چه نسبتی با آن موسیقی برقرار کند. موفق باشید
-
بدون عنوان
با عرض سلام خدمت استاد عزیز:
در جلسه دهم خرد سیاسی مطالبی راجع به زیبایی و نگاه های به دور از میل جنسی و عدم اکتفای میل زیبایی خواهی بشر به صرف طبیعت فرمودید. نمیدانم تفصیل یا تصریح این مطلب را در جایی فرموده اید یا نه و اینکه این نوع دیدگاه، مشمول چه افرادی در جامعه میشود و ممنون میشوم اگر منبعی برای مطالعه بیشتر ذکر بفرمایید. آیا در مورد موسیقی هم میتوان چنین نگاهی داشت و آن را بدون تاثیر وضعی دید؟ اگر این مطلب که با معیارهای خود فقها نیز تقریبا امروزه مرزکشی دقیق بین موسیقی حلال و حرام غیرممکن است را هم در نظر نگیریم، در نفس موسیقی ای که لذت بخش است، تجلی جمال الهی را دیدن، حتی اگر ریتم تندی هم داشته باشد، تاثیر منفی در سلوک افراد دارد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور پراکنده عرایضی شده است بهخصوص در بحث «انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده» که در کانال @esharat میتوانید آن را دنبال کنید. ۲. فرق نمیکند بالاخره موسیقی نیز به عنوان صوت زیبا با انسانها حرف دارد. موفق باشید
-
زمینی بودن بد نیست، زمینیماندن بد است
سلام استاد: وقت بخیر. من چند سالی به شدت معتاد به موسیقی شده بودم و الآن اثراتش و ایمان ضعیفم رو دارم میبینم. نمیدونم چجوری باید رهایی پیدا کنم. حس میکنم قدرت فکرم، آرامشم، لذت درونی م، مناجاتم، اشک، اراده، نظم و ... مهمتر از همه همون خرده ایمانم رو هم از دست دادم. نمیدونم باید چیکار کنم سلامتی روحم رو برگردونم. حس میکنم این روح دیگه مثل قبل نمیشه. زندگیم رو مختل کرده و حس میکنم وجودم سرد و یخ شده و شور و اشتیاقم رو از دست دادم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمینی بودن بد نیست، زمینیماندن بد است. بحمداللّه بنا ندارید زمینی بمانید. سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
-
بدون عنوان
با عرض سلام و ادب، خدمت استاد ارجمندم و تشکر از دست اندرکاران محترم سایت.
احتراماً در جواب سوال شماره ۲۶۹۸۳ که فرمودید:
صدای خوب، بخودیِ خود، خوب است، با ستحضار می رساند، بنده متاسفانه، چند سالی از وقت خود را در علم هیپنوتیزم صرف کردم (البته حرمت فراگیری و استفاده از هیپنوتیزم را نمی دانستم). در هیپنوتیزم اصولا با صدا و کلام تاثیرات اصلی شکل می گیرد، مثلا پدر هیپنوتیزم ایران، مرحوم شعبان طاووسی (کابوک) گاهی از پشت رادیو مخاطبان را تحت تاثیر قرار می داد، بطوریکه مخاطب به خواب عمیق فرو می رفت. بنظر می رسد، صدای اشخاص مخصوصا، در بعضی از انواع آن در موسیقی، خصوصا که از فرد فاسد بگوش برسد، بسیار تاثیرگذار است و خالی از اشکال نیست. البته نظر حضرتعالی اهم است. در پناه خداوند باشید و سایه شما
بر سر حقیر مستدام.باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر کسی قصد فساد داشته باشد و سعیاش آن باشد در صدای خود به اصطلاح عشوه بیاید، حکمش فرق میکند. ولی اگر کسی صرفاً صدای خوبی دارد، آیا ما به جهت فسقِ طرف میتوانیم بگوییم آن صدا بد است؟ موفق باشید
-
بدون عنوان
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: می خواستم بدانم آیا استفاده از آلات موسیقی مثل سنتور، دف و ضرب در مدارس به صورت معمولی جهت جشن ها و مناسبت ها اشکال دارد و آیا این کار ترویج موسیقی محسوب می شود؟ بعضی افراد مخالفت می کنند و بعضی از افراد آن را مجاز می دانند و استدلال می کنند که در مسابقات فرهنگی هنری مدارس تک نوازی وجود دارد و این ها غیر لهوی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر درحالت صفا و با محتوای خوب انجام شود، ترویج موسیقی به حساب نمیآید و اشکالی نخواهد داشت. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم وقتتون بخیر: روز نه ربیع چهارباغ جشن بود. قبل از شروع جشن موسیقی گذاشته بودند با شعر. بعضا اشعاری که می شد برای معشوق مجازی هم گذاشت. به نظرتون این کارها جایگاه دارد؟ البته من برای موسیقی در انقلاب جایگاه قائل هستم اما به نظرم اینطور شروع کردن برای جشن درست نبود با این آهنگها و موسیقی ها. بیشتر خیال رو به بازی می گرفت تا اینکه انسان واقعا نیاز به حضرت صاحب (عج) را احساس کند نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم بتوانیم به راحتی نظر بدهیم و این امور را تحریم کنیم. موفق باشید
-
در موضوع موسیقی
با سلام خدمت استاد: لطفا بگین که ملاک موسیقی حرام چیه و چطور تشخیصش بدیم؟
چرا اهل بیت (ع) و خداوندگار غنا رو حروم میدونند؟ اصلا فلسفه اینی که میگن فلان کار حرومه چیه؟ میشه گفت هرچه که دین گفته حرومه به علت اینه که اون چیز غفلت از یاد خدا میاره یا ضرر جسمیش هم مد نظره؟ استاد عزیز! موسیقی در سیر و سلوک تاثیر داره یا نه؟ شما مخالف موسیقی هستید یا نه؟ بعضیا میگن نمیشه موسیقی گوش نداد آیا درسته؟ به نظر شما بهترین موسیقی قرآنه؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین معتقدند موسیقی در ذات خود حرام نیست، مگر آنکه انسان را مشغول توهّمات و خیالات کند. بنده مخالف موسیقی نیستم وقتی موجب توجه به امور متعالی شود. مثل موسیقی سرود «ای مطهر» و یا موسیقیِ سرودهای آقای حامد زمانی. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: وقتتون بخیر.
۱. منظور حضرتعالی از «نسبت» و «کشف خود و دیگران در نسبت با خود» در فرمایشاتتان چیست؟ در جای خاصی از آثارتان از آن بحث شده؟
۲. چگونه می توان به فطرت و خودپذیرندگی مقبول خودمان همراه با طول توجه به آن برسیم؟
۳. منظور از اینکه من فقط هست و چیست ندارد چیست؟ در فضای حسی و حضوری منظورتان هست؟
۳. چگونه می توان سریع تر رشد کرد؟ آیا اصلا رشد سریع تر از حد عادی امکان دارد (بیش از حال و هوا و ظرفیت حالایمان) و چگونه ظرفیت وسعه مان زیادتر می گردد؟
۴. نظرتان در مورد مقایسه کردن خود با دیگران چیست؟ چرا و چگونه می توان از مضرات مقایسه با دیگران به صورت واقعی آزاد شد؟ از رذائل اخلاقی در ابتدی مسیر سلوکی که قرار داریم چگونه می توان آزاد شد با اینکه هنوز عاشق نشده ایم؟
۵. نظرتان در مورد موسیقی و استفاده مثبت سلوکی از آن چیست؟باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد بد نیست سری به بحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید. ۲. با رعایت دستورات شرع، زیرا آن دستورات مبتنی بر فطرت است و عملاً استعدادهای فطرت را به فعل میآورد. ۳. در این مورد با «برهان صدیقین» مطلب را حل کنید. ۴. کتاب «آشتی با خدا» کمک میکند. ۵. در مسیر توحید به مرور به لطف الهی مشکل حل میشود. ۶. فکر نمیکنم بالذات، موسیقی مانعِ سلوک باشد، مگر اینکه انسان دچار لغو و یا افراط شود. موفق باشید
-
عملاً به ایشان تهمت زدهاید
سلام علیکم: بنده طلبه هستم و برادری دارم که حدود دوازده سال از خودم کوچکتر است. ایشان به موسیقی علاقمند شده و به کلاس گیتار می رود. بنده به شدت با او مخالفت می نمایم و اگر جایی ساز بزند آن محل را ترک می کنم یا در را می بندم و... دیگر این که او را به وصف «مطرب» خطاب می کنم و... استاد بزرگوار بفرمایید که چگونه می توانم او را قانع کنم که دست از این راه بردارد؟ لطفا پاسخ سوال را فقط به ایمیل بنده ارسال فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون ذات موسیقی حرام نیست، نباید با برادرتان آنطور برخورد میکردید. عملاً به ایشان تهمت زدهاید. نهایتاً میتوانید متذکر شوید که کار او بعضاً لغو است و در سلوک إلی اللّه چندان به کار نمیآید. اخیراً کتابی تحت عنوان «غنا» از مجموعهی سخنان مقام معظم رهبری در این مورد تهیه شده است خوب است که آن کتاب را به برادرتان معرفی کنید تا در کار خود جهتگیری مناسبی را شکل دهد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام به استاد مکرم:
در ماه مبارک رمضان شبکه پویا ویژه برنامه خیلی خوبی داشت و یک سری سرودهای مذهبی خیلی شاد و با محتوا هم پخش می کرد که ظاهرا با استقبال خوبی هم مواجه شده بود. من بعضی این کارها را دیدم و آن قدر از حیث محتوا و ساخت زیبا بود که چشمانم پر از اشک می شد. این نمونه کار را ببینید
http://nahaltv.ir/clips/misc/item/214685-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D9%86%D9%85
آیا نمونه این کارها نشان نمیدهد که از فن موسیقی میشود خیلی استفاده های معنوی کرد؟ البته مثل همیشه آدم همیشه ته دلش چرکین است چون موسیقی چیز لغزنده و شبهه ناکی است همیشه.باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! نباید از نقش موسیقی در ابتدایِ راه غافل بود. موفق باشید
-
چرا شیوخ عرفا در جلسهی سماع عرفانی شرکت میکنند
از استاد طاهرزاده می پرسم:
سلام استاد محترم:
۱. شما میفرمایید که گاهی پیران اهل دل با موسیقی یک تلنگری به حواس باطنی میزنند و فعالش می کنند، یعنی یک ضربه کم داشتند که با موسیقی این ضربه را وارد می کنند ولی جوانان اگر موسیقی گوش کنند مطمئنا حواس باطنی و چشم دلشان را تعطیل می کنند. میشه کمی بیشتر توضیح بدهید یا ارجاع دهید به آثار خودتون که در این زمینه به تفصیل بیشتری پرداخته اید؟
۲. و عرض دیگرم هم این بود که بنده شنیده ام که برخی عرفا نظرشان این هست که عشق زمینی برای فرد وقتی اتفاق میافتد یا حتی با نظر و تعمق روی عشق های زمینی تا حدودی می تواند عشق الهی رو درک کنه و عشق و حرارتش نسبت به محبت و عشق به حضرت حق فعال یا فعالتر هم میشه اگر درست استفاده کنه. بنده از اون پس دیدم نسبت به این چیزها تغییر کرده و حتی چند شب پیش یک فیلم عاشقانه با این امید که حس عاشقی ای که چند صباحی در دلم افتاده بود از خدا دوباره گُر بگیره و الان روزها و ماه هاست که آرزوی اون حالات رو دارم و الان هم غم فراق خدا که به دلم هست رو مدتها و مخصوصا اخیرا بعد دیدن اون فیلم بدجور آتش گرفتم و سه ساعتی به وقت اذان صبح مونده بود و رفتم سجده و فقط اشک و شرح درد فراق بود با خداجون. یاد وصیتنامه شهید باغانی افتادم و دلنوشتهها و مناجاتاش با خداوند متعال البته میدونم من به گردپای امثال شهید باغانی هم نمی رسم. حالا استاد آیا بنده به عنوان یه جوان دوستدار مسیر خدا با یک فیلم حلال و عاشقانه، وقتی آتش عشق الهیام روشن شد، روشم اشتباه بود یا اینکه اون عشق نبوده و توهم بوده برام که در اثر اون فیلم رخ داده؟ و یعنی چشم حق بینم رو تازه تعطیل کردم؟
۳. جواب سوال ۲۲۳۰۳ رو نمیدونم چرا هرچی میگردم در ایمیلم نیومده، ببخشید میشه لطف بفرمایید مجدد بفرستید؟
خیلی از شما ممنونم و واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم، سعی می کنم لااقل به فرمایشاتتون خوب عمل کنم حاج آقا.باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. غزالی در رابطه با اینکه چرا شیوخ عرفا در جلسهی سماع عرفانی شرکت میکنند، میگوید: سماع، آنچنان را آنچنانتر میکند. یعنی افرادی که در وجوه روحانی خود استقرار داشته باشند با حضور در جلسهی سماع آن حالت شدت مییابد که به نظر بنده برای شیعیان این حالت به نحو احسن در زیارت اولیاء معصوم «علیهمالسلام» شکل میگیرد ۲. مولوی میگوید: «عشقها گر زین سرا گر زان سر است / عاقبت ما را بدان سر رهبر است» یعنی اگر عشق، عشق باشد و در راستای زیباییهای محبوب جلو رود و نه در دام شهوترانیها، در هر صورت جان را به سوی محبوب مطلق میکشاند ۳. در جواب آن سؤال اینطور عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: باید انسان احساس کند آن کتاب و یا آن جلسه، جوابِ طلب حقیقی اوست و به نحوی او میتواند از آن طریق تغذیه شود. موفق باشید
-
آموختن بخصوص موسیقی از مقولهی عمل است
سلام استاد: در مورد سوال شماره 21414 سوالاتی داشتم. اینکه بنده فلان علم را بیاموزم یا نیاموزم از اصول اعتقادی است یا اعمال و فروع؟ آموختن و نیاموختن یک عمل است یا اعتقاد؟ اگر آموختن و نیاموختن یک عمل نیست دیگر مراجع حق ندارند حتی آموختن موسیقی را هم حرام بدانند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آموختن بخصوص موسیقی از مقولهی عمل است و فرق میکند با آموختن ادبیات. 2ـ مطلق آموختن حتی اگر به خودی خود ملازم با عمل نباشد، از آن جهت که منشأ عمل قرار میگیرد میتواند متعلّق احکام فقهی قرار بگیرد. 3ـ علاوه بر این که در مورد خصوص آموختن موسیقی بسیاری از علما آن را جایز میدانند. موفق باشید
-
آیا میتوان از مرتبهی خیال از طریق موسیقی به بالاتر سیر کرد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و خدا قوت: استاد من که بلد نیستم براتون توی اینجا یه کلیپ ارسال کنم اما به این کانال تلگرامی سری بزنید @ale_kasa
کلیپی تاثیر گذار از استاد غفاری هست که غزلی از علامه طباطبائی میخونند (تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت....) و مستمعان به گریه افتاده اند. می خواستم بگم واقعا این طور جلسات و اشعار و این گریه کردن پای این اشعار بلند عرفانی برای امثال بنده که هنوز پله های سلوک رو هم ندیدیم چه برسه به طی کردنش، اشکالی داره؟ اگر نداره چرا عارف بزرگ ما آیت الله بهجت این جلسات رو نداشت؟ آدم تحت تاثیر این صدا و الفاظ قرار میگیره چه بخواد چه نخواد اشکش درمیاد. نظرتون (یا نظر افراد دیگه اخه گفتید زیاد در باب موسیقی نظر ندارید) راجع به اینا چیه؟ سوال دومم اینه که نظرتان راجع به این افرادی ک میگم مثبته؟ آیت الله غفاری (کانالشو بالا فرستادم) آیت الله صمدی آملی و یک شخصیت مشکوک تاریخی، حسین بن منصور حلاج،
ممنونم ازتون. التماس دعا. یا علیباسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ذات موسیقی حرام نیست و حتی سروردِ «ای مطهر» را که به ظاهر موسیقی غلیظی هم داشت، امام چندین بار تأیید کردند. میماند که این مسیر تا کجا ما را سیر میدهد. آیا از مرتبهی خیال میتوان از طریق موسیقی به بالاتر سیر کرد؟ موفق باشید
-
در موضوع موسیقی
با سلام: بنده وقت نکردم آثار شما را مطالعه کنم. البته در قسمت پرسش و پاسخ برخی سوالات و پاسخهای جنابعالی را خواندم. تا آنجا که متوجه شدم حضرتعالی نگاهی عمیق به مسئله تمدن اسلامی دارید و انقلاب اسلامی را هم مقدمه ای برای شکل گیری آن تمدن الهی می دانید. می خواستم بپرسم آیا نظری هم به موسیقی و جایگاه آن در این تمدن مد نظرتان دارید؟ بنده وقتی آثار برخی مشاهیر موسیقی سنتی (تولید شده در دهه اول انقلاب) را با آثار قبل و بعد ایشان مقایسه می کنم نوعی عرفان و رسوخ روح الهی در آنها را کاملا مشهود می بینم. حتی از آثار کسانی که بعدا دیدگاه های ضد انقلاب گرفتند. حقیقتا (به اعتراف نزدیکان خودشان) بهترین آثار ایشان در همان سال های 60 تولید شد (در اوج دفاع مقدس). بعد از آن انگار با به اضمحلال رفتن روحیه جهاد و شهادت (با روی کار آمدن دولت سازندگی) ما شاهد بودیم حتی روح عرفانی و آن نوای ملکوتی از جامعه موسیقی ما هم رخت بربست. با این مقدمه، می خواستم بدانم نظر حضرتعالی در مورد موسیقی و جایگاهش در تمدن اسلامی چیست؟ آیا موسیقی بالکل نفی و محو خواهد شد یا آنگونه که نمونه کوتاهی از آن را در دوران ده ساله اول نقلاب شاهد بودیم موسیقی نیز دچار دگرگونی می شود و روح اسلام آن را تسخیر خواهد کرد؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در امر موسیقی صاحبنظر نیستم. ولی به هیچوجه معتقد نیستم ما باید موسیقی را بالکل نفی کنیم. همانطور که متوجهای ما امروز میتوانیم با موسیقی کارهایی بکنیم که با 100 کتاب نمیتوان آن کارها را کرد. مثل کارهای آقایان میثم مطیعی و حامد زمانی. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام: چند وقت پیش با عده ای از دوستان در مورد هنر اسلامی بحث کردیم. سوالی که برای ما ایجاد شد این بود که یا هنر اسلامی داریم؟ یعنی هنری که توسط اسلام تولید شده باشه هست؟ مثلا سینما و عکاسی ساخته ی تمدن مدرن هستن و نقاشی و شعر و موسیقی و نمایش و... قبل اسلام هم بودند. کسی منکر هنر مسلمانان نیست ولی هنر اسلامی به نظرتون ساختگی نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که هنر، ظهورِ حالات روحانی یک قوم است، اعم از هنرِ یونانی یا رومی و یا هنر مدرن، روحی که منجر به معماری اسلامی شده خبر از هنر اسلامی میدهد. در این رابطه جناب آقای دکتر شهرام پازوکی سخنانی تحت عنوان هنر و هنرهای اسلامی دارد. اگر بتوانید بهدست آورید، تذکرات خوبی در آن هست. فراموش کردم آن صوت را از چه کانالی گرفتم. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام محضر استاد طاهرزاده:
در پاسخ هایی که به کاربران در مورد موسیقی ارائه کردید شاهدیم که حضرتعالی دید مثبتی نسبت به موسیقی ندارید لکن از طرفی اشتغال بزرگانی چون مرحوم سید عباس معارف ما را متذکر می کند که نباید از موسیقی غافل بود در شرح حال آن بزرگ آمده «ردیف موسیقی ایرانی و موسیقی مقامی را به خوبی میشناخت و بسیار خوب دوتار مینواخت. شیوه خاصی از مضراب زدن که به «پنجه شکسته» یا «پنجه معارف» معروف است، از ابداعات اوست» می بنید حسب این نقل حتی صاحب ابتکار در موسیقیست این هم لینک دوتار نوازی آن مرحوم و تعریف حکمت انسی
https://www.youtube.com/watch?v=eV0FT5lqXEMباسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده هم معتقدم نمیتوان از موسیقی چشم برداشت. میماند که یکی بد سلیقگیِ من است که از طریق موسیقی جذب نمیشوم و به آن دل نمیدهم؛ دیگر فرمایش رهبری است که فرمودند سیاست نظام، ترویج موسیقی نیست. موفق باشید
-
بدون عنوان
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار:
ببخشید بنده سوالی داشتم در خصوص اینکه با توجه اینکه ورزش یک امر بسیار ضروری و واجب برای هر شخصی است می خواستم بدانم با توجه به محیط های ورزشی و باشگاه های الان که دائم در آن موسیقی پخش می کنند ما برای ورزش کردن باید چکار کنیم؟ تمامی باشگاه ها و محیط های ورزشی موسیقی پخش می کنند و انسان خواه و یا ناخواه به اون موسیقی گوش میده. میخوام بدونم با توجه به این شرایط ورزش کردن را چکار کنیم؟ آیا درست است که با این شرایط به باشگاه برویم؟ و اگر نرویم لطفا راهنمایی کنید که چطور ورزش کنیم؟باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است موسیقی نباشد ولی این نوع موسیقیها هم که برای نظم حرکات ورزشی است، حکم موسیقی مطرب را ندارد. موفق باشید
-
ما و آینده موسیقی در کنار انقلاب
سلام علیکم استاد عزیز:
۱. می خواستم نظر شریفتان را در مورد بیانات رهبری که در ذیل آمده بیان کنید.
خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری در بازدید از صدا و سیما و در جمع اهالی موسیقی در سال 1375 با بیان اینکه هنر موسیقی تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است میفرمایند: در غرب موسیقیهایی که گاهی یک ملت را نجات داده کم نبوده است. به گزارش خبرگزاری فارس در آستانه برگزاری نخستین جشنواره شعر و موسیقی ضدآمریکایی طبس مروری بر سخنان مقام معظم رهبری در بازدید از صدا و سیما و در جمع اهالی موسیقی در سال 1375 منتشر شد. آنچه در زیر میآید این سخنان است.
* هنر موسیقی تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی
آنان که در امر نوازندگی یا خوانندگی فعال بودند اظهار داشتند که طبق فطرت و ذوقی سلیم، نظم منطقی را در کار معمول میداشته، و قواعد را رعایت میکردهاند. هفت دستگاه اصلی موسیقی و دستگاههای فرعی آن، که تنها مربوط به موسیقی ایرانی نیست، بلکه در همه آهنگهای جهان وجود دارد، به گونهای تکوین یافته که هر صدایی شما دربیاورید، در یکی از آن دستگاهها هست. بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ که مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول، حنجره انسانها، و در درجه دوم، سازهایی است که به دست انسانها ساخته شده است. پس میبینید که پایه، پایه الهی است. اولین نتیجهای که می شود گرفت آن است که ما این هنر را، در راه خدا مصرف کنیم.
* تعالی موسیقی
ما از دوران جوانی خودمان حرفهای برخی از اهالی هنر را میشنیدیم که روشنفکر مآبانه و واقعاً بی پایه و اساس، مبتنی به این نکته بود که «ما هنر را در راه فکر و پیشبینی و سیاست، به کار نمیبندیم». آنها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان - اعم از شعر و دیگر فنون - بیش از سایرین در خدمت سیاستها قرار میگرفت. قصد ورود به چنین بحثهایی را ندارم. اما میخواهم بگویم هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد. هرچه هدف متعالیتر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر میشود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است.
* در غرب موسیقیهایی که گاهی یک ملت را نجات داده کم نبوده است
درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقیهای منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقیهای آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقیای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، میتواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد. در غرب موسیقیهایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگیای نیز بوده، و هست.
* موسیقی لهوی حرام
در شرقی که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن، به «موسیقی لهوی حرام» تعبیر کردهاند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شبی دچار بیخوابی میشده است. موسیقیدان با آن خصوصیاتی که گفتم «اهل خرد و قریحه و ذوق است»، بایستی خود را میشکست، پای تخت خلیفه مینشست، تا خلیفه از حالت افسردگی بیرون میآمد! این وضعیت موسیقی در بارگاه خلفا و امرای عرب بود. عین همین قضیه، در مورد سلاطین ایران هم صدق میکند. پادشاهانی که اهل موسیقی لهو بوده و دربارهای موسیقی طلب داشتهاند، کم نیستند. که از آن جمله میتوان به دربار قاجار و پادشاهان آن سلسله اشاره کرد.
توجه میکنید که موسیقی در خدمت چه جریانها و کسانی بوده است؟! اینکه میبینید در کلمات فقها، موسیقی، مقولهای حرام و ممنوع و دست نزدنی و نزدیک نشدنی است، به همین خاطر است.
* موسیقی که هدف متعالی داشته باشد پاک و مقدس است
حرف من با موسیقیدانها این است که موسیقی را به سمت معنا و هدفهای متعالی ببرید؛ هدفهایی فراتر از هدف عیاشی؛ فلان عاشق کذایی که بهمان معشوقه کذاییتر را دوست میداشته، و چون مورد بی اعتنایی وی قرار گرفته و دلش شکسته است، میخواهد پای فلان ساز بنشیند، و در اثر آهنگ و ترانه سوزناک، اشکی از ره فراق بریزد! چنین هدفی در استعمال موسیقی ارزشمند نیست.
چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند، و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را - که اعتبار موسیقی است - چنین خوار و ذلیل کنند؟! ارزش و هدف و تعالی در موسیقی، این نیست. موسیقی متعالی، موسیقیای است که برای هدف متعالی باشد. اگر چنین باشد، آن وقت میشود موسیقی را پاک و مقدس نامید.
* وجود کلام، از محسنات موسیقی ماست
موسیقی را باید به سمت هدف متعالی بکشانید. این را هم فراموش نکنید که، کلام، از محسنات موسیقی ماست. اصلاً نقطه قوت در موسیقی فارسی و عربی، وجود کلام به صورت اغلبی است. یعنی غالباً چنین بوده که موسیقی با کلام همراه میشده است. مسلماً کلام، بر جهتگیری کار مجموعه شما، تأثیر میگذارد.
درخواست من از شما آقایان موسیقیدانها و افرادی که در این زمینه بسیار مهم صاحب نظر و هنر هستید، این است که احساس مسئولیت کنید، و موسیقی را نجات دهید.
* موسیقی را هدفدار کنید
بعضی از موسیقیدانهای سنتی اصیل و ریشهدار، گاهی میگویند که «موسیقی قبل از انقلاب دچار ابتذال شده بود؛ ولی در دوران انقلاب الحمدالله، آن ابتذال از بین رفت». من این را نمیخواهم بگویم. من تقسیم دیگری را میخواهم مطرح کنم. چون تنها به اینکه آن ابتذالها از بین برود، قانع نیستم. بلکه میگویم در همین موسیقی غیرمبتذل سنتی عالمانه هم، شما وظیفه دارید جهتگیری درست ایجاد کنید. توقع من از شما، هدفدارکردن موسیقی است.
به دنبال مسائلی چنین، در وادی موسیقی باشید. موسیقی باید در این جهت برود و صدا و سیما، موظفترین و مسئولترین مرکز برای این کار است. اینکه از صدا و سیما اسم میبرم، بدین معنا نیست که وزارت ارشاد را فراموش کنیم. وزارت ارشاد هم جزو موظفترینهاست. اما شما جزو متعهدترین و موظفترینها هستید. پس، به سراغ این کار بروید.
۲. آیا در بین فقهای قدیم و جدید کسی مانند این نظر را گفته است؟
۳. آیا الان ایشان از این نظر عدول کرده اند و نظرشان تغییر کرده؟
خیلی ممنون از لطفتان.باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد نهتنها صاحبنظر نیستم، حتی استعدادی که به موسیقی جذب شوم نیز، در من نیست. ولی میدانم که حقیقتاً موسیقی قدرت عجیبی در میانآوردنِ ابعادی از انسان را دارد در آن حدّ که جناب فارابی با نوعی از موسیقی در یک جلسه، همه را به خندیدنِ بیقرار میکشاند و در همان جلسه با نوع دیگری از موسیقی همه را به خواب میبرد. آیا واقعاً ملت ما چنین مبنایی را برای متأثرشدن از موسیقی دارا هستند یا نه، نمیدانم؟! شاید چیزی مثل شعر جای موسیقی را تا حدّی گرفته است و شاید آرامآرام روح توحیدی انقلاب اسلامی نوعی از موسیقی را به صحنه آورد که انسان تحت تأثیر آن، رازهای نهفته در انقلاب را که زبانِ دیگری نمیتواند ظاهر کند، به میان آورد. میگویند سمفونیهای بتهون چنین تواناییهایی دارد و هگل در تقسیم هنر نسبت به ظهور بواطن عالم، کمترین ارزش را برای معماری و بالاترین ارزش را برای نقاشی و موسیقی میگذارد. واللّه اعلم. در مورد نگاه فقهی به این موضوع، مطابق آنچه اخیراً بعضی از فضلای حوزه مطرح میکنند، احتمالاً باید حوزهی موسیقی و زیباشناسی را در موضوعات حُسن و قبح عقلی و ذاتی قرار داد و نه در موضوعاتِ مربوط به فقه. و مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» شاید با توجه به این امر، نظرات خود را به میان آوردهاند. موفق باشید
-
نقش موسیقی در حوزهی خیال
سلام استاد: سلامت باشید.
در باتلاق موسقی گیر افتادم چه کنم؟ با این که همه ی جور اطلاعاتی نسبت به آن داریم اما آدم رو بدجوری می کشه چه کنم؟ و منظورم موسیقی حرام نیست، موسیقی حلال است که ساز آن، صدای زیبای اشخاص و...آدم رو می کشد. و این خود سبب می شود که انسان دائم الذکر (حتی زبانی) دیگر نباشد. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: نقش موسیقی در حوزهی خیال است. اگر با تعمق در معارف بتوانید خود را در موطن عقل وارد کنید، خود به خود جذبهی موسیقی کم میشود. موفق باشید
-
در موضوع موسیقی
سلام:
استاد معيار تشخيص موسيقي حلال از حرام چیست؟ آیا موسیقی می تواند مایه ی نزدیکی و تقرب روح من به عالم ملکوت شود؟ اگر بله ملاکش چیست؟ من وقتی بعضی از موسیقی ها را گوش می دهم حالت معنوی بهتری می گیرم ولی نمی دانم آیا این حالت در اثر قوه ی وهم است یا عقل؟ آیا مانند استعمال مواد مخدر است که عقل را می گیرد و انسال را به خیال می کشاند؟ این هم نظر یکی از دوستان از قول رهبری است اما نمی دانم چقدر صحیح باشد.
ما سالهاست آدرس حلال و حرام موسیقی را اشتباهی رفتهایم.
مهم نیست ریتم آهنگی تند باشد یا کند. مهم نیست با گیتار الکترونیک زده باشند یا سهتار. مهم نیست ایرانی باشد یا خارجی. مهم نیست سنتی باشد، پاپ، جاز، راک یا هر چیز دیگری باشد. مهم نیست طربانگیز باشد یا نه. مهم نیست نوازندهاش زن است یا مرد، مهم این است که این موسیقی با آدمها چه میکند.
موسیقی مثل هر چیز دیگری، وقتی حرام است که مسیر زندگی انسان را از دین دور کند. همین!
این را من نگفتهام، نظر رهبر انقلاب درباره حلال و حرام بودن موسیقی اینطور است.
بعضی وقتها یک آهنگ (هر آهنگی که باشد) با شعری همراه میشود که انسان را از دین دور میکند. مثل خوانندهای که شعرش در توصیف لذت شرابخواری است، خوانندهای که بدن معشوقهاش را توصیف میکند، شعری که مرگ و معاد را به سُخره گرفته، شعری که پر از پوچانگاری است، یا ترانهای که به شکلی خدا را منکر شده. در همه این موارد البته حرام بودن به خاطر شعر است و اگر آهنگ بیکلامش را کسی گوش کند اشکالی ندارد.
شاید کم است اما بعضی وقتها آهنگ جوری است که خود به خود تشویق به کار حرامی میکند. مثل آهنگی که ناخودآگاه مخاطبش را به رقص دربیاورد یا آهنگی که بیاختیار کسی را ترغیب به آسیبزدن به بدن خودش بکند.
بعضی وقتها هم آن چیزی که سد راه دینداری میشود آهنگ و ترانه نیست، پای حاشیههای دیگری در میان است. آهنگی که خوانندهاش بد پوشش است یا برهنگی را ترویج میکند، خوانندهای که نماینده یک جریان فکری ضد دین است یا حتی خوانندهای که ناهنجاریهایی مثل اعتیاد به روانگردها دارد یا به فسادی مشهور است هم، آهنگی است که آدم را از مسیر زندگی با دین دور میکند.
حالا آهنگهایی را که میشناسید، گروهها و خوانندهها و ترانهها را بریزید توی این غربال و ببینید کدام حرام است و کدام حلال. گرچه من برای تکتک مثالهایی که در بالا گفتم، آهنگهایی میشناسم و هیچکدام را به صورت اتفاقی مثال نزدم اما باز هم با این ملاکها بیشتر موسیقیهایی که مردم روی موبایلها و داخل ضبط ماشینها دارند، حلال است.
برای تشخیص هم راه ساده است، هر کس، خودش جامعه را نگاه میکند و عرف مردم را میسنجد و بعد باید تشخیص بدهد که فلان موسیقی برای عرف و عموم مردم مانع مسیر دینداری هست یا نه.
هر جایی هم دو دل بودیم، شک داشتیم و نفهمیدیم فلان آهنگ حلال است یا حرام، گوش دادنش اشکال ندارد.
پ.ن: اگر شک داشتید، رساله رهبر را ببینید.باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحبنظر نیستم. رهبر معظم انقلاب به عنوان یک فقیه صاحبنظر در این امر میفرمایند حرمت موسیقی به محتوایِ آن است و وقتی حرام است که موجب فتنه و فحشاء گردد و زمانی هم که شک داریم آن مورد حرام است یا نه، حملِ به حلیّت باید کرد. موفق باشید