-
بدون عنوان
سلام: با توجه به سوال قبل در مورد ناراحتی گوارشی عرض میکنم بعلت زخم و همچنین تولید بیش از حد اسید اگر مقصودتان از پرهیز نخوردن غذاهای ترش است رعایت میکنم و نیز سعی میکنم عصبی نشوم و سایر کارهایی که موجب تولید اسید میشود ولی ناگزیرم از پرخوری بخصوص غذاهایی که چرب باشد و یا هضمش سخت تر باشد و نمی دانم چگونه با این وضعیت سلوک میسر است اگر روایتی هست بیان کنید اگر نه آیا مطلبی که شاید بازرگان فرمودند که دین فقط برای آخرتست و طرحی برای دنیا ندارد صحیح است یکی از مراجع هم دیدم قایل به اقتصاد اسلامی و ... نیست در کلیپی هم اگر اشتباه نکنم آقای فاطمی نیا طب اسلامی را رد کردند. آقای جواد لنکرانی هم که گویا فقه نظامات را رد میکنند تجربه ۴۰ ساله هم که خود گویاست علی رغم دین حداقلی که فکرکنم دکتر سروش مطرح میکند خوف آن دارم همانطور که دین آزمون پذیری درین دنیا ندارد و دعاهای عظم البلا برای کرونا گره گشا نیست به درد آن دنیا هم نخورد و گویا این وعده های نسیه خود گویای حقیقت ماجراست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با طب سنتی و طبّ جدید، عرایضی در جواب سوالهای 29794 و 29749 و 29685 شده است و به همین جهت عرض شده بنده متخصص در هیچ کدام از دو نوع طب مذکور نیستم. تنها آن روایت کلی را متذکر شدم که فرمودند: «پرهیز مادر عموم درمانها است» موفق باشید.
-
در موضوع طب جدید و طب سنتی
با عرض سلام; پاسخ دکتر رضا منتظر (پزشک و محقق در حیطه طب ایرانی اسلامی) پیرو پرسش۲۹۷۴۹
به نام یگانه مبداء مهربان هستی
با عرض سلام خدمت استاد گرامی جناب آقای طاهر زاده
افتخار دارم خدمت حضرتعالی درس پس بدهم
در مورد جایگاه آزمون و خطا در علم پزشکی فرازهایی از کتاب «طب اسلامی در آینه وحی» را تقدیم می کنم:
«وجود برخی اظهار نظرهای ضد و نقیض در جهان پزشکی می تواند ناشی از اتکاء صرف به تجربه بشری باشد. این که هر از گاهی دارویی با تبلیغ فراوان وارد بازار شده ولی بعد از مدتی به خاطر عوارض کشنده اش جمع آوری می شود و این که یک روز می گویند فلان ماده غذایی مفید است و روز دیگر ضررهایش را بر می شمارند ناشی از بی توجهی به آموزه های وحی است. چه بسا رویکرد به «طب اسلامی» با تعریف صحیح آن، موجب شود در تحقیقات، دامنه آزمون و خطای ما محدودتر شده و سریع تر به پاسخ معماهای پزشکی برسیم.»
«شایسته است دامنه تحقیق، تجربه و تجویز ما متمرکز بر داروها و روش های مورد تایید وحی باشد. البته این بدان معنی نیست که در طب اسلامی مانند برخی افراد ساده اندیش تنها بر اساس مفهوم ظاهری یک آیه یا روایت به قطعیت برسیم و نسخه تجویز کنیم بلکه ابتدا مجموع آیات و روایات در یک موضوع با تعقل و رعایت اصول علم حدیث بررسی شده آنگاه دریافت ها مورد آزمون عملی قرار گرفته در بوته تجربه محک می خورد.»
«همان طور که گفتیم باور به این حقیقت که مبداء دانش پزشکی خداوند متعال و تعالیم انبیاء الهی است اولین و مهمترین مبنا در طب اسلامی است. این دیدگاه موجب می شود که در پزشکی تعالیم وحی را پذیرفته و در تحقیق، آزمون و خطای خود را بر آموزه های وحی متمرکز کنیم و برای داروها و روش های ناشناخته و مبهم اصالت قائل نشویم.»
با این توضیح ما آزمون و خطا را در علم بشری می پذیریم ولی دامنه آن را به اخبار رسیده از منابع دینی محدود می کنیم. با این روش از سرگردانی نجات یافته سریع تر به درمان بیماریها پی می بریم. خداوند شما را حفظ فرماید. دکتر رضا منتظرباسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از آقای دکتر رضا منتظر. خوب است که کاربران محترم نظر استاد را بدانند که ایشان معتقدند در بستر رهنمودهای وحی، جریان آزمون و خطا را باید ادامه داد تا به اشتباهات طبّ جدید گرفتار نبود. که البته نکتهی قابل توجهی است. موفق باشید
-
بدون عنوان
پیرو سوالهای شماره : 29685 ، 29670 ، 29749
سلام خدمت همه عزیزان و استاد محترم: کاش این امکان فراهم می شد که رو در رو حداقل بشکل مجازی با عزیزانی که این پرسش ها را مطرح کرده اند، بحث و گفتگو شود. جدای از تبیین نقش علوم پزشکی و رفع اتهام از پزشکان، از برخی از این سوءتفاهم ها که به نظر من شاید منجر به وهن دین نیز شود، جلوگیری کرد.باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم چگونه این گفتگو میتواند شکل بگیرد. در سایت جدید، زیرساختهایی جهت این امر فکر شده. ولی در حال حاضر شاید عزیزان بتوانند با طرح نظریات خود در همین قسمت، گفتگوی متقابلی شکل بدهند. موفق باشید
-
در موضوع طب جدید و طب سنتی
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار:
استاد پیرو پرسش 29670 و 29685 و پاسخ شما مزاحم شدم. حقیقتش استاد بنده چند سالیست توفیق شاگردی در محضر استادم دکتر رضا منتظر را داشته ام و میتونم قسم بخورم که ایشون یکی از متعهدترین پزشکایی هستند که تا حالا خودم دیدم و در دوران کرونا هم با وجود تهدیدات و توهینها، تمام وقت مشغول به افشاگری از مسائل پشت پرده کرونا و طب استعماری (به قول حضرت امام) بخصوص واکسنهای خارجی خطرناک هستند. ایشون پزشک عمومی هستند و حدود بیست و پج سال است مشغول طبابت در حوزه طب ایرانی اسلامی هستند و البته محقق و پژوهشکر در تاریخ طب و... حاصل تحقیقات ایشون دو کتاب بسیار ارزشمند طب اسلامی در آیینه وحی و طب ایرانی اسلامی در آیینه تاریخ هست. بنده پرسش و پاسخ 29685 را خدمتشون فرستادم تا نظرشون را جویا بشم. که ایشون فرمودند بعضا نگاههای افراطی از جانب استاد تبریزیان و شاگردانشون هست که ایشون هم قبول ندارند. اما جسارتا پاسخ شما را هم درین خصوص نتونستن بپذیرند. بنده ازشون خواستم دلیل نقدشون را با شرح بیشتری بیان کنند ولی ایشان به علت مشغله زیاد درین ابام کرونا (بخصوص که حقیقتا در خط مقدم افشاگری قرار دارند)، گفتند نیاز به فرصت کافی دارم که از تمام ابعاد موضوع بیان بشه منتها مطالعه ی کامل کتابهاشون را پیشنهاد دادند چرا که مستدل و منطقی و بدور از تعصب درین خصوص تحقیق کردند و نظراتشون را بیان کردند. حتی گفتند که میتونند فایل کتاب را هم برای علاقمندان بفرستند. در ضمن ایشان خودشان از مخاطبان و طرفداران کتابهای شما هستند و ماههای رمضان کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا را به بیمارانشون توصیه میکنند. استاد اگر خودتان صلاح میدونید پرسش را در سایت قرار بدید بنده قصدم از معرفی ایشون فقط این بود که مردم بدونند ایشون واقعا برای احیای طب ایرانی اسلامی دارند جهاد علمی و مبارزه می کنند.باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در جریان نگاه اصلی ایشان نسبت به امورات طب سنتی قرار بگیرم، خوب است. بخصوص اگر در موضوع حوزهی آزمون و خطای طب جدید نظری داشته باشند، بدانم نظرشان چیست. البته بنده رویکرد طب جدید را که بدن انسان را موجودی ماده میدانند و گمان میکنند هرطور بخواهند میتوانند برای آن تصمیم بگیرند را؛ نمیتوانم بپذیرم زیرا ما در فلسفهی اسلامی غذا و دارو را معّدات میدانیم تا نفس، در نسبتِ با حقیقت خودش، خود را به تعادل بیاورد. به همین جهت عمدهی درمانِ اسلامی را «پرهیز» گذاشتهاند تا نفس، امکانِ به خودآمدن داشته باشد. موفق باشید
-
در موضوع طب سنتی و طب جدید
با سلام و ارادت: استاد بزرگوار یک ابهامی در ذهن من به وجود اومده که می خواستم به کمک شما رفعش کنم. راستش من خیلی ناراحت میشم وقتی می بینم یه سری افراد به اسم طب اسلامی به پزشکای کشور و طب مدرن توهین می کنند و خدماتشون را نادیده می گیرند چون در هر صورت دودش به چشم اسلام میره و رویه ولایت فقیه هم تا الان این نبوده. وقتی باهاشون حرف میزنم کلا طب مدرن را تکفیر میکنند و میگن برای هر موضوعی وحی بهترین منبعه. از این طرف وقتی با یکسری پزشکان مومن و انقلابی صحبت کردم که چرا حرف این بنده خداها را نمی شنوید میگفتند ما هم کافر و بت پرست نیستیم و علم ائمه (ع) به همه شئون عالم را قبول داریم ولی حرفمون اینه که معصومین دنبال نظام طبی نبودند و آیت الله ری شهری از قول شیخ صدوق و شیخ مفید و سایرین نقل میکنند که اکثر احادیث طبی معتبر نیستند. نظر آیت الله جوادی و علمای عصر خودمون هم همینه. آیت الله حائری هم بحث مفصلی دارند راجع به این موضوع و میفرمایند «اینهایی که می گویند ما طب جدید را قبول نداریم و فقط طب قال الصادق و قال الباقر را قبول داریم، اشتباه میکنند. ائمه این جراحی ها را قبول ندارند؟ خیلی هم قبول دارند! گاهی این آقایان افراط و تفریط می کنند. کل علوم تجربی را می گویند باید اسلامی باشد. این روایات طبی برای این بوده که ائمه بگویند ما هم بلدیم و از شما هم بهتر بلدیم، [نه اینکه بخواهند ارزش تجربۀ بشری را نفی کنند]» و ما بهتر از علما نمی فهمیم که بخوایم در مقابل نظرشون تسلیم نباشیم. استاد عزیز فرمایش دوستان پزشک من را قانع کرد. اما فرمایشات دوستان طب اسلامی قانعم نمی کنه. لطفا شما راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 29670 عرض شد، طب سنتی و طب جدید هر دو مبتنی بر آزمون و خطا هستند و مثل هر علمی، جایگاه خود را دارند و مطلق هم نیستند. و بهتر است به جای طب اسلامی، عنوانِ طب سنتی در میان باشد. زیرا اولاً: همچنان که فرمودید استناد آن سخنان به ائمه «علیهمالسلام» کار آسانی نیست، ثانیاً: معلوم نیست که اگر مثلاً طب الرّضا از نظر سند هم مستند باشد، آیا به این معنا نیست که حضرت مطابق مزاج خود مأمون چنین پیشنهادهایی کرده باشند؟ موفق باشید
-
جایگاه علمیِ طبّ جدید و طبّ سنتی
سلام استاد: انشاءالله خدا عمر با عزت بهتون بدهد. من پزشک هستم و در حال حاضر برای امتحان تخصص پزشکی دارم آماده میشم. از چند وقت قبل هم با طب اسلامی آشنا شدم و از ضررها و صرفا منفعت طلبی در داروهای طب جدید هم خبر دارم و تقریبا به این یقین رسیدم که تمام طب پزشکی ما از صهیونیست اومده و فقط منفعت خودشون داخلش هست و کاملا تمام درمان ها علامتی است و با ضررهای بسیار. از واکسن های بچه ها گرفته تا درمانهای بیماریهای دیگه و الانم که درمان کرونا!! به شدت دو دل شدم برای ادامه تحصیل تخصصی و میترسم چون من به این یقین رسیدم که این طب واقعا پشتش چه کسانی هستن و کیا دارن برای ما گایدلاینهای درمانی رو میگن، و میترسم از اینکه تخصص بگیرم و غرق در این درمانهای غلط بشم و حق الناسی به گردم باشه اون دنیا. شما نظرتون چیه؟ چطوری میتونم مطمئن بشم که راهم رو ادامه بدم یا نه؟! چون واقعا دوست دارم از طریق پزشکیم به مردم خدمت کنم نه اینکه منم راه غلط دشمنانمون رو ادامه بدم و بشم واسطه اونها برای غالب کردن داروهاشون و اینکه اقتصاد دارویی شون ادامه پیدا کنه که همش میره تو جیب صهیونیست! واقعا گیج شدم.
خواهش میکنم کمکم کنید.باسمه تعالی: سلام علیکم: بین علم پزشکی که بر اساس تجربهی پزشکان به روش آزمون و خطا شکل گرفته، مثل طبّ سنتی که آن هم به روش آزمون و خطا شکل گرفته، با روشهای درمانیِ طب جدید که بدن انسان را به عنوان یک جسم مرده به تصرف داروها و تیغها در میآورند، باید تفاوت قائل بود. شما میتوانید در وجوه علمیِ طب جدید وارد شوید و سپس روش درمان را با دقت بیشتر انجام دهید. اینطور نیست که ذات طب جدید غیر علمی باشد. در نگاه انسان غربی، جسم انسان و جسم طبیعت همچون موجود بیجان تلقی میشود و در اینجاست که هر تصمیمی برای جسم انسان یا طبیعت میگیرند. موفق باشید
-
هوشیاری رهبر انقلاب و دامی که به بهانه ویروس کرونا برای ما پهن کرده بودند
سلام علیکم استاد:
نظر شما در مورد سخنان اخیر ایت الله صمدی املی که در مورد مدیریت کرونا سخنانی خطاب به مقام معظم رهبری داشتن چیست؟
آیا میتوان سر این اختلاف نظر را در صفحات ۵۵۶ تا ۵۶۳ جلد اول کتاب نور مجرد جستجو کرد. و دلیل تفاوت و اختلاف نظر این دو بزرگوار در مدیریت کرونا را تفاوت در شواکل و سعه و ظرف وجودی فرد بعد از فنی فی الله دانست و گفت بدلیل اختلاف در عین ثابت آنها در عالم بقا بعد از فنا ظهورات متفاوتی از حضرت حق به نمایش میگذارند؟
ولی باز هم لحن اعتراض گونه ولو کم به مقام معظم رهبری در دل دوستاران آن دو بزرگوار تشتت و شک ایجاد میکند و یا اینکه باید گفت دلیل تفاوت، کامل بودن یکی از آنها و عدم کمال دیگری است؟
طبق نظر خیلی از عرفا مقام معظم رهبری یک ولی الهی است حال آیا ایشون ولی کامل است؟ و آیا میتوان گفت بدلیل سعه و ظرفیت و اسم جامع تر در عین ثابت این بزرگوار (مثلا اسم الله در مقایسه با اسم بصیر) خداوند ایشان را برای رهبری جامعه برگزید؟
استاد در روز های پیش رو فتنه ها سخت تر میشوند بخصوص در مورد شخص رهبری افراد زیادی به شک می افتند و فکر میکنم به جایی میرسند که دیگر خیلی از تصمیمات ایشان را با عقل نتوان استدلال کرد و باید سر تسلیم فرود آورد. همانند فنته هایی که در اطراف معصومین پیش میامد و انهایی که سعی در استدلال موضوعات با عقل جزیی بودند گمراه شدند. استاد نظر شما چیست؟باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده استاد صمدی از سر دلسوزی آن سخنان را فرمودند. ولی عنایت نداشتند که رهبر معظم انقلاب کاملاً در جریان این امور هستند. همانطور که قبلاً عرض شد، رهبر معظم انقلاب متوجه بودند نباید ما به عنوان یک کشور مذهبی در دامی بیفتیم که جریانهای سیاسی غرب به بهانهی ویروس کرونا برایمان پهن کردهاند و آن اینکه ما را متهم کنند به علم جدید اعتماد نداریم. و به همین جهت رهبر معظم انقلاب حتی یک کلمه از طب سنتی نام نبردند، ولی کار را طوری رهبری کردند که بالاخره آرامآرام وزیر بهداشت به سوی طب سنتی سوق پیدا کرد و علت اصلی استعفای آقای ملکزاده هم همین گرایش وزیر بهداشت به طب سنتی بود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: کرونا شده وسیله ی دین ستیزی! شواهدی وجود داره که بیماران غیر کرونایی رو کرونایی حساب میکنن و مرگ های غیر کرونا رو کرونا ثبت میکنن! تشییع جنازه شجریان اونطور غلغله بود! اما برای شهدای خان طومان خیلی زودتر گفتن تشییعشون بدون حضور مردم هست.
این دوگانگی تا کی؟ مساجد ماه هاست که تعطیله اما مسافرت هاس غیر ضرور ازاد! استاد مقالاتی هست راجع به مضراته ماسک، چقدر این ماسک باعث مشکلات ریوی میشه!
ایا ما نباید به قضیه کرونا شک کنیم؟ چرا انقدر با اعمال مذهبی مشکل دارن؟ چرا انقدر کرونا هراسی؟ استاد حقیقتا بعضی از این پروتکل ها، توهین به شعور من هست، مثلا تنها ماسک زدن تو خیابون درحالی که اطرافمون کسی نیس، واقعا این حماقت نیست؟ من فکر میکنم اساسا داستان کرونا مشکوک هست! توی عراق، مراسم محرم و اربعین چنان جمعیتی بود، کو آمار وحشتناک؟ توصیه میکنن به عدم بارداری در این ایام، این عجیب نیس؟ مگه چندتا خانم حامله کرونا گرفتن و فوت شدن؟ مگه خانم های حامله ممکن نیس دچار مشکلات دیگه بشن و حتی جونشون رو از دست بدن؟ فقط کرونا مشکل داره؟ وزارت بهداشت هست یا وزارت استرس؟ استاد چقدر خانم ها سقط جنین میکنن با غربالگری، در حالی که کسایی که مقاومت کردن و گفتن ما با وجود مشکلی که تو غربالگری نشون داده میشه (اعم از قلب سوراخ و عدم تشکیل قلب و آب داشتن شکم و ..) بچشون رو سالم به دنیا آوردن! چطور ممکنه با این همه گرونی، قرص های شیمیایی اینطور ارزان قیمت باشن؟ استاد حقیقتا دارن بهمون فشار میارن، آخه تا کی باید اینطور لطمه ببینیم از این وزارت خونه؟ نمیزارن طب سنتی و اسلامی نفس بکشه، درحالی که واقعا موثر است و هرکسی واردش میشه راضی هست و مشکلات یا بهبودی کامل یا کنترل میشه. چطور ممکنه چشمشون رو ببندن رو این موضوع؟ آیا من نباید ناراحت هموطنانم باشم که انقدر دارن لطمه میبینن و اصلا نمیدونن درمان دارن و طب اسلامی که بیشتر مد نظرم هست و بعد طب سنتی واقعا راه داره براشون. استاد واقعا چه باید کرد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که میفرمایید نکاتی نیست که بتوان نادیده گرفت و نسبت به آن حساس نبود؛ میماند که اگر بهانه دست آنها ندهیم، خود به خود آنچه خدا اراده کرده در رابطه با نشاندادن ناتوانی جهان مدرن؛ پیش میآید. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی
با سلام: پیرو سوال ۲۹۱۹۱ در مورد جسم بسیط استاد متوجه نشدم اصلا ما هرچه در عالم نگاه کنیم اینچنین جسمی نداریم خود شیخ و حتی بقیه حکما مثل اهوازی هم خود میگویند این ارکان اربعه چیزی در ذهن هست و بنای طب را بر آن گذاشته اند بر چیزی که وجود خارجی و ملموس ندارد. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همینطور باشد. زیرا بسیط، از نظر تفکر فلسفی یعنی چیزی که ترکیب در آن نباشد و این بیشتر مربوط به موجودات مجرد است مگر آنکه اصطلاحی باشد در بین افراد و یا بین صنعتی خاص. موفق باشید
-
ما و ویروس کرونا و وظایف اصیل دینی
به نام خدا
سلام: سوال شماره 29011 خواندم، می خواستم متذکر همه برادران ایمانی شوم، که با این نحوه نگاه پزشکان خودمان را ناراحت می کنیم! در حال حاضر همه فعالان حوزه درمان درگیر این بیماری هستند. شاید این بیماری ساخته دست دشمنان باشد و... امّا این بیماری، هست (وجود دارد). برخی از افراد طوری به مساله نگاه می کنند انگار تصویر ریه مبتلایان را ندیده اند. برادر من نفس نمیتوانند بکشند ها! اگر بخواهم با نگاهی که از استاد محترم سراغ دارم، ارزیابی کنم، به نظرم باید طوری به مساله نگاه کرد که مورد تمسخر جامعه پزشکی قرار نگرفت. یا بهتر بگویم جامعه پزشکی به ما به چشم عقلا نگاه کند. این شاگرد کمترین را معذور دارید، نظر خود را عرض نمودم. در صورت صلاحدید نظرتان را بفرمایید و در سایت قرار دهید. با تشکر التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با نظر به جواب سؤال شمارهی 29063 تا حدی موضوع مشخص شود. چرا که بحث در نفی واقعیت ویروس مذکور نیست، بحث در نوع نگاه ما در جایگاه آن ویروس در نظام عالم وجود است، و بیشتر بحث هستیشناسی در میان است، نه پدیدارشناسی. موفق باشید
-
ما و ویروس کرونا و وظایف اصیل دینی
در پاسخ به پرسش شماره 29034
استاد گرامی چندین بار بر حسب وظیفه بخاطر مطالب ارزنده شما در مباحث عرفانی تشکر کرده ام. اما متاسفانه برخی مطالب حضرتعالی واقعا از واقعیت بدور است. اظهار نظر در خصوص کرونا و اقدامات لازمی که باید صورت گیرد مطلبی است کاملا علمی بر پایه های براهین و یافته های قطعی علمی. جبهه گرفتن و رد کردن آنها جز بی منطق جلوه کردن افراد مخالف و وهن «دین» نتیجه دیگری ندارد. اگر هر گونه توضیحی لازم می دانید در خدمت هستم. در ثانی از نظر درون دینی، تا آنجاییکه بنده حقیر و کم اطلاع در زمینه معارف دینی می دانم حکم عقل واجب الاطاعه است و موضع گیری افرادی خشک مقدس و کج فهم از معارف دینی که حاضر به ترک عبادات و مستحبات نیستند مضحک است. مکرر از استاتید مختلف این لطیفه را شنیدیم که برخی انچنان به عبادات تاکید دارند که وقتی صحبت از ترک آن می کنید در جواب می گویند «وقتی پای عبادت در میانه من دیگه خدا را نمی شناسم!» دکتر حسین صادقی پور 09123259389باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکری که فرمودید. در جواب به نگرانی آن کاربر محترم، بنده نفی نظرات علمی نسبت به ویروس کرونا را نکردهام، عرض بنده آن بود که به این این موضوع فکر کنند که جریان، سیاسی باشد به این معنا که در دل پمپاژ ویروس مذکور، برنامه و پروژهای در جریان است که حتماً اطلاع دارید از نظر و نظریات بعضی از صاحبنظران در این رابطه. و این به معنای عکسالعمل خوب و دلسوزانهی جریانی نیست که بنا دارند با زحمات خود پروژهی مذکور را خنثی کنند. با اینهمه باز تأکید بنده آن است نظام عالم، اصالتهایی دارد که خداوند در عین میداندادن به انسانها و حتی انسانهای شرور، امکانِ به هم زدنِ آن اصالتها را به آنها نمیدهد. تصور بنده آن است که نمازخواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیلبردار نیست و از طرفی اصلِ نماز در جماعت است و در این رابطه فکر میکنم نباید طوری از ویروس مذکور منفعل شد که ترک جماعت مسلمین شود، هرچند در دل اقامهی نماز جماعت، رعایت نظرات صاحبنظران در رابطه با سلامت لازم است. موفق باشید
-
راز بقای سلامتی جسم
سلام: در رابطه با طب اسلامی (منظور دستوراتی که از اهل بیت (ع) به ما رسیده برای سلامت بدن و همچنین اثرگذاری بر روح و ...) آیا عدم آگاهی این علم برای سالک چقدر می تواند ضرر برای سالک داشته باشد یا در سیری که دارد، دیر او را به مقصد برساند یا اصلا نرساند؟ آیا جایگاه این علم کجاست و چقدر اهمیت دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کار و روش در رابطه با سلامتی را باید در این سخن رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» دنبال کرد که میفرمایند: «الْمَعِدَةُ بَيْتُ كُلِّ دَاءٍ وَ الْحِمْيَةُ رَأْسُ كُلِّ دَوَاءٍ وَ أَعْطِ كُلَّ نَفْسٍ مَا عَوَّدَتْهَا» یعنی معده خانه ی تمام دردها است و پرهیز، سرآمد هر نوع دارویی است. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز:
چندیست بروی مبانی طبی ایرانی و اسلامی و طب چینی کار میکنم و دغدغه راهکار درمان در مسایل روان شناسی که امروز دغدغه بسیاری از مردم است را دارم، با دنبال کردن مباحث حرکت جوهری و معاد اگر درست متوجه شده باشم چون شیخ الرییس معتقد به جوهری بودن حرکت نیست. یک حلقه مفقوده در طب هست که فکر میکنم با مبانی جناب ملاصدرا باید حل شود. استاد بضاعت بنده در عمق این مبانی کم است و امثال علامه حسن زاده که هم مبانی معرفتی ملاصدرا را دارند و هم دستی در طب از ایشان جز یک کتاب کلی طب و طبیب و تشریح پیدا نکردم، لطفا اگر منبعی که نحوه تعامل جسم و نفس که در واقع در عالم خارج یکی هستند و ما در ذهن دو تا کرده ایم و یکی نازله دیگریست، معرفی نمایید. .با تشکر و آرزوی طول عمر با برکت برای شما پدر و استاد دلسوز.باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در این موارد ورودی نداشتهام و لذا منبعی و یا شخصی را نمیشناسم. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد. این چند مورد از کتاب ترجمه ی قانون شیخ الرئیس می باشد:
۱. از آنجا كه نيروهاى نخستين درون اركان، چهار چيز است، گرمى، سردى، ترى، و خشكى، روشن است كه همه مزاج هاى اجسام در عالم فسادپذير، فقط از اين چهار نيرو (كيفيت) ناشى مى گردند.
۲. اين ترتيب در مزاج اعضاى بدن توسط جالينوس ابداع شده است.
۳. اين نظريه بسيارى از طبيبان است، ولى جالينوس حرارت غريزى را از آتش عنصرى آميخته، با ساير عناصر تشكيل دهنده بدن، مى داند، و رازى نيز به اين نظريه تمايل نشان داده است و حرارت غريزى را نوعى آتش مى داند.
۴. درباره اخلاط مطالب ديگرى به جا ماند كه بر طبيبان بحث در آنها روا نمى باشد، زيرا از فن طب قلمداد نمى شود، بلكه بر حكيمان است تا در آن موضوعات به كاوش پردازند، لذا از طرح آن مباحث در اينجا خوددارى نموديم.
استاد گرامی! حال که به قول ابن سینا، صحبت در مورد مزاج و اخلاط که پایه ی طب سنتی می باشد بر عهده ی حکیمان است و نه طبیبان، به نظر شما بعد از طرح ماده المواد که چهار عنصر را دخیل در موجودات می داند و بر اساس آن طبایع به وجود آمد که با ارجاع به جالینوس نشان می دهد سابقه ای به طول فلسفه ی یونان دارد، آیا این چهار عنصر در ماده المواد اکنون با پیشرفت علم و فلسفه منسوخ نشده و اساسا پایه ی طرح مزاج بر این مبنا اشکال ندارد؟ نظر ائمه در مورد مزاج ها چه بوده؟ التماس دعا!باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده در این موارد صاحبنظر نیستم و نمیدانم چرا جناب ملاصدرا که بنای ورود حِکمی در امور دارند، به صورت جدّی در آن موضوع ورود نکردهاند شاید آن را جدّی نگرفتهاند. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام: استاد عزیزم استاد درموردطب سنتی مطلبی دریکی از مجلات خلق (مربوط به سری مجلات که فکر میکنم حاج آقا ناصری هم اینطور که توی قسمت فهرست نامشون رو دیدم باشن) فردی به نام حاج آقا محمد سلطانی استاد فکر میکنم ایشون خیلی در زمینه این طب مطالعه داشتن مطالب جالبی دیدم از ایشون استاد بنده نتوانستم به ایشون دسترسی داشته باشم مجله مال شماره ۱۷ خرداد و تیرماه ۱۳۸۹ هست ایشون مباحث معرفت نفس را همونطورکه نظر شماست مدنظر قراردادن اگه خاستین میتونن بیارم خدمتتون شاید بشه اگه ایشون رو پیدا کنیم استفاده کرد مطالب هم در سطح خیلی خوبه پی نوشت مقاله به کتب طبی مثل مفرح القلوب خلاصه الحکمه و همچنین سرح العیون علامه حسن زاده ارجاع داده ممنون استاد گفتم بهتون بگم اگر شما تونستید گیرشون بیارید و صلاح دونستید ما هم بتونیم استفاده کنیم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از رفقایی که در این امور وارد هستند سراغ استاد محمد سلطانی را گرفت. موفق باشید
-
بدون عنوان
استاد گرامی سلام:
امام رضا (ع) در بياني از معجون سياه دانه و عسل به نيكي ياد كرده و از خاصيت شفادهندگي آن ستايش كرده و فرموده اند: أن حبة السوداء شفاء من كل داء إلا السام و عليكم بالعسل و حبة السوداء ؛ «در سياه دانه شفاي هر دردي است مگر مرگ و بر شما باد به خوردن عسل و سياه دانه» سوال من اینست که اگر این حدیث معتبر است چرا برای درمان بیماری ها از آن استفاده نمی شود؟ مثلا برای کرونا. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بعضی از اطباء سنتی همین مطلب را پیشنهاد کردهاند و چیز خوبی است. میماند که شرایط زمانی و مکانی و مزاج افراد نیز متفاوت است و به یک نتیجه نمیرسند. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: در پاسخ به سوال ۲۶۶۹۱ با پذیرس شرایط حاکم بر جامعه پاسخ داده اید. حتی در سایت لب المیزان هم علت تعطیلی جلسات را شیوع بیماری کرونا عنوان کرده اید. از شما آموختیم که مدرنیته کاری با بشر می کند که اصلا نمی تواند قبول کند که فراتر از مدرنیته هم چیزی هست. بنده ضمن تاکید بر مطالب سوال کننده سوال ۲۶۶۹۱ می خواهم از حضرتعالی بپرسم چرا در تحلیل خود نظرات اطباء طب طبیعی (اعم از سنتی و اسلامی) را در نظر نگرفته اید. بسیاری از آنها به سیاسی بودن قضیه کرونا تاکید دارند. این اطباء استدلالهایی بر مدعای خود دارند که واقعا قابل تامل است. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نظر آن عزیزان هم هستم. به همین جهت بحث تأمّل در دوگانهی آن نظرات در آن جواب مطرح شد که نه از بهداشت عمومی غفلت شود و نه همه قرنطینهشدن را دنبال کنند. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت آقای طاهرزاده: نظرتون راجع به آتش زدن کتاب پزشکی هاریسون چیست؟
با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً غلط بود و ضرر آن بسیار زیاد است و موجب مطلقشدنِ طبّ شیمیایی میشود که مسلّم ارزش مطلقشدن ندارد. کار ایشان عامل تضعیف طبّ سنتی شد. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام:
استاد عزیز راجع به نمک ید دار و نمک دریا بسیار حرف و سوال و نظر مطرح می شود با یه سرچ ساده در اینترنت هر کسی نظری دارد و بعضی کارشناسان نمک معمولی دیدار رو خطرناک و سرطان زا می دانند بعضی مفید و نمک دریا هم همینطور بعضی ها می گویند مواد صنعتی دارد و مضر و بعضی می گویند اتفاقا دارای املاحی است که شدیدا نیاز بدن است. حال با توجه به اینکه سفارش شده غذا رو با نمک شروع و با نمک به پایان برسانیم و در مصرف آن زیاده روی نکنیم و نیز با توجه به اینکه طبق معارف معرفت نفس بدن سالم روی نفس اثر گذار است و باید از بدن مراقبت کرد تا نفس تدبیر خود را بکند. حال بفرمایید واقعا کدام نمک بهتر است زیرا ارتباط تنگاتنگ با غذا و خوراک دارد و بالاخره بدانیم کدام مفیدتر است؟ در سوالی اشاره کرده بودید خودتان نمک دریا مصرف می کنید. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: ما در بررسیهای خود به نمک دریا و سپس به نمک معدنی رسیدهایم و ابداً نمک ید دار را مصرف نمیکنیم. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی
با عرض سلام: استاد چندیست دوره ای را شرکت کرده ام بعنوان روانشناسی مزاج از اندیشکده تصریف، بنا به استناد تفسیر حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از امام صادق که فرمودند معرفت نفس شناخت چهار رکن، چهار ستون، چهار طبع است. ارکان (نور، نار، ریح، آب) و ستون (عقل، ذهن، قلب، حواس)، طبع (دم، ریح، بلغم، مره) و از روایات هستی شناسی خلقت ملائکه و زمین و آسمان و دریا و... نظامی چیده شده که درمان بر پایه آنست. بحث به آنجا رسید که چون روایت کرسی و عرش اشاره دارد که خورشید نورش مرتبه نازله نور عرش است و ملائکه هم که روایت داریم برخی از نور و برخی از هوا هستند برخی به کوچکی مگس. پس نتیجه که ملائکه هم ماده اند و معراج پیامبر هم که جسمانی بوده، پر جبرییل هم که می سوخته بالاتر برود همه چیز در عالم بالا که خدا خلق کرده ماده است از همان چهار رکن اولیه منتهی ماده ایست لطیف تر از ماده روی زمینی (البته ابتدا را با کلمه می دانیم ) نتیجه کلی که فلسفه را به کل قبول ندارند. استاد حساب روایت ها که اغلب از بحار و اصول کافی و نهج البلاغه هست چه می شود؟آیا منظور همان مراتب ظهور است که نازلترین آن همین جهان مادیست؟ در معرفت النفس با خواب اثبات کردیم که انسان وجه مجردی فوق زمان و مکان دارد حالا با سخن اینها تناقض داریم هر ماده ای محصور زمان و مکان است. لطفا مسئله را روشن بفرمایید در ثانی ادامه این دوره با این نظام را به صلاح می دانید؟باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان اطباء اسلامی از ابتدا همین بوده که اصلاً تصوری از موجود مجرد به غیر از خدا ندارند و غیر خدا را مادی میدانند!!!! موفق باشید
-
طب اسلامی یا طب سنتی؟
سلام استاد عزیز: یه جوونی ازم پرسید که قبل از این آدمایی که از نسل حضرت آدم هستن آیا دنیا و انسانی نبوده؟ منم گفتم طبق اون روایت از مولا که فرمودن قبل این عالم عالم هایی مثل این عالم بوده. در ادامش گفت آیا تو اون عالم همین پیامبر و اهل بیت بودن یا نه؟ که من نتونستم جوابشو بدم. به نظر شما جواب این سوال چیه؟ یه سوال دیگه اینکه چند وقت پیش امام جمعه شهر ما تو خطبه هاش گفته بود که چیزی به اسم طب اسلامی نداریم و طب سنتی داریم که اون هم باید با مدرک باشن. بعد از نماز جلو رفتم و بهشون گفتم حضرت آقا سالها پیش فرمودن دغدغه من طب اسلامی ایرانیه. .مراجعی مثل علوی گرگانی و نوری همدانی هم علنا حمایت کردن از طب اسلامی. شما چرا تو خطبه این حرف رو زدین. ایشون اول گفتن ما طب سنتی داریم که همون حرف پیامبر و اهل بیته که من گفتم اگه همون حرف پیامبر و اهل بیته پس میشه همون اسلامی ولی شما گفتین طب اسلامی نداریم و این تناقضه. در ادامه گفتن تو نمیدونی و طفره رفتن. به نظر شما اینکه رفتم پیش ایشون و تذکر دادم کار درستی بوده یا نه به این حرفا بی تفاوت باشم؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بیاشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسانها میپردازد، طب سنتی به حساب میآید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته میشود. میماند که آیا از روایات، درست استفاده میشود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم:
ایدز بلای قرن. نظرتون در مورد درمان ایدز که دکتر خیراندیش فرمودند حجامت درمانش است چیست؟ آیا در قران در مورد این بیماری مطلبی وجود دارد و از منظر قرآن ایدز قابل درمان است؟باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن راههای کلّی زندگی را در مقابل ما میگذارد. در امور جزیی باید با تجربه و آزمون جلو رفت. به هر حال باید در تجربه ببینیم آیا جناب آقای خیراندیش توانستهاند نمونهای را نشان دهند؟ موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی
با عرض سلام: استاد چندی است گروههای مختلف در قم تحت عنوان طب اسلامی اقدام به برگزاری دوره در سطح وسیع کرده اند و خیلی راحت به امثال بوعلی سینا به حکم نسخه های حرام کتاب قانون وی هزار تهمت ناروا می زنند از قبیل اسماعیلیه بودن و هرزگی و دزدی آثار دیگران و سوزاندن نسخ کپی شده و... استاد ما که دغدغه طب اهل بیت داریم در این آشفته بازار چه کنیم؟ امثال آیت الله تبریریان که بوعلی را در حیطه طب اسلامی نمی داند بدلیل استفاده از شراب و جالینوسی بودن طب وی و خود از روایتی درمان می جوید که در آن موی حرام گوشت سیخار سوزانده می شود. آیا جریان ایشان جریان صحیح و عقلانی است؟باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیخالرئیس ابوعلی سینا فیلسوفی اندیشمند و متعهد و معتقد به دیانت اسلام است و نباید به جهت محذوراتی که در آن تاریخ در بستر اهل سنت داشته است، عظمت او نادیده گرفته شود. اما در مورد طب سنتی یا طب اسلامی بنده صاحبنظر نیستم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید
-
نقش دارو در مشگلات روحی
با سلام خدمت استاد بزرگوار:
استاد مگر اصالت با روح و من نیست!؟ و تن در اختیار من نیست!؟ پس چطور بایست وقتی دچار بیماری روحی می شویم دارو و قرص مصرف کنیم؟ شما این رویه مرسوم روانپزشکی که هر نوع مشکل روحی را با قرص می خواهند درمان کنند چقدر قبول دارید؟! مثلا شخصی که دچار عارضه افسردگی یا شیدایی شده چطور بایست درمان شود!؟ خوردن قرص رو تائید می کنید در حالی که بعض تحقیقات و اساتید طب سنتی می گویند قرص در هر حال ضرر دارد!؟ چطور می توان از قرص رها شد!؟ یعنی دستوری غیر طب روز هست برای چنین مواردی!؟ مگر در چنین شرایطی مشکل از روح نیست!؟ پس دارو چه ربطی به من دارد!؟ در صدر اسلام برای چنین مشکلاتی اهل بیت چه دستوری می دادند!؟ و حال دستور اسلام چیست!؟باسمه تعالی: سلام علیکم: رابطهی روح و بدن طوری است که بعضاً روح به جهت مشکلاتی که در ارگانیسم بدن بهوجود آمده و نتوانسته است بدن را تدبیر کند به مشکل میافتد. در این مورد اگر داروی مناسبی در میان باشد که با آمادهکردن بدن برای تدبیر روح مفید افتد، نباید از آن دارو چشمپوشی کرد. موفق باشید
-
خداوند به ما قدرت تشخیص حق از باطل را به کمک عقل و فطرت داده است
سلام علیکم خدمت استاد عزیز:
چند سوال مهم و اساسی که شاید سوال خیلی از افراد باشد از شما دارم؛ ممنون می شوم که ما را راهنمایی بفرمایید.
۱. مگر ما ادعا نمی کنیم که دین اسلام کامل ترین دینی است که می تواند جامعه را به بهترین شکل اداره کند و نیاز های جامعه را برآورده سازد آیا طب و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و رسانه و سینما و شهرسازی و خانه سازی و هنر و هزاران نوع مسائل مستحدثه، جزء نیاز های امروزه نیست؟پس چرا درس خارج علما هنوز حول محور احکام فردی می چرخد؟ چرا آیت الله مکارم می گوید که ما طب اسلامی نداریم. آیا این جمله معنایش این نمی شود که اسلام برای مداوای مریض ها هیچ راهکاری ندارد؟ چرا آیت الله علوی بروجردی می گوید ما اقتصاد اسلامی نداریم، روان شناسی اسلامی نداریم و...؟
اگر این طور باشد که حرف خیلی از به ظاهر روشنفکران، تایید می شود! زیرا آنها هم می گویند که دین اسلام فقط به درد قبر و قیامت می خورد و به درد اداره ی جامعه نمی خورد! و اسلام حرفی برای دنیای امروز ندارد!
آیا این بزرگان نتوانسته اند احکام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و هنری و... را از قرآن و روایات برداشت کنند و یا ما واقعا آیه و روایت اقتصاد و سیاست کاربردی نداریم. اگر این طور باشد که حرف خیلی از روشنفکر نما ها تایید می شود که می گویند دین اسلام مواد خام و محتوای عملی و کاربردی برای مسائل جدید و مستحدثه ندارد! چرا مراجع عظام در فقه فردی مانده اند و راجع به فقه فرهنگ، فقه هنر، فقه رسانه و سینما، فقه سیاست و اقتصاد، فقه شهرسازی و... حرفی برای گفتن ندارند؟ آیا این همان سکوت مرگباری نیست که امام راحل به علمای نجف گفت و حالا باید به مراجع خودمان بگوییم؟
۲. این حقیر به عنوان یک طلبه چه کار کنم که در مسائل مستحدثه، حرف برای گفتن داشته باشم؟ آن هم حرف به درد بخور و راهگشا و قابل عملیاتی شدن و چه کار کنم که برای پاسداری از دین اسلام، مثل خیلی ها درجا نزنم؟
۳. این سوالم کمی بی ربط به دو سوال قبلی است. مرا ببخشید. و این مهمترین سوال من است که بسیار آزارم می دهد. از کجا به حق بودن راهمان یقین داشته باشیم و اگر هم به یقین رسیدیم، چه ضمانتی است که یقینمان، دروغی و اوهامی و کاذب نباشد؟ امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید. از کجا بفهمیم که رضایت خداوند و اولیائش در چیست؟ تا مثل داعشی ها نشویم که برای رضای خدا آدم می کشتند و یا مثل کسانی نشویم که برای رضای خداوند به کربلا آمدند و سید الشهدا را به شهادت رسانیدند. از کجا بفهمیم که در جهل مرکب نیستیم و رضای خدا را درست تشخیص داده ایم.
یکی از شهدا می فرماید:
«کارتان را برای خدا نکنید! [بلکه] برای خدا کار کنید؛ تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا»
استاد به دادم برس که این سوالی است که دیوانه و پریشانم کرده به حدی که قابل توصیف نیست. از کجا بفهمم که تصدیق قلبی راجع به یک امری، کاذب و اوهامی نیست؟ و از کجا بفهمم که در تشخیص مصداق وظیفه ام، دچار اشتباه نشده ام؟ استاد! این سوالی است که همیشه مرا در انجام وظایفم دچار تردید می کند که نکند داری راه را اشتباه می روی و رضای خدا و امام زمان در چیز دیگری باشد؟ لکن این مسئله ناشی از وسواس فکری نیست بلکه ریشه هایی دارد از جمله:
الف) پس از معصومین علیهم السلام یعنی پس از غیبت کبرای حضرت حجت ارواحنا فداه تا به الآن، همیشه میان علمای دین، اختلاف بوده؛ آن هم نه فقط اختلاف در احکام فقهی_فردی بلکه در مسائل اعتقادی_سیاسی_اجتماعی؛ با خودم می گویم آنها که عالم دین بوده اند، اینقدر در تشخیص مسیر با یکدیگر اختلاف دارند، دیگر وای به حال ما در تشخیص مسیرمان! از نمونه های اختلاف در احکام سیاسی_اجتماعی که خودتان هم بهتر اطلاع دارید:
_ مخالفت خیلی از علما با تدریس فلسفه توسط علامه طباطبایی و حرمت خواندن فلسفه
_ مخالفت بسیاری از علما با قیام امام خمینی
_ اختلاف در نظام آموزشی حوزه؛ عده ای می گویند که حوزه باید با همان دروس سنتی خودش پیش برود و عده ای هم قائل به تحول هستند و... بسیاری از این اختلاف ها. آیا این نوع اختلاف های علمای دین، چهره ی اسلام را کریه نمی کند و مسلمانان و مشتاقان گرایش به اسلام را متحیر نمی کند؟!
ب) در اولویت هایی که همه در اولویتند، واقعا انسان در انتخاب دچار مشکل می شود مثلا حقیر در حیطه ی کاری خودم که طلبگی است، چندین اولویت و کار زمین مانده می بینم که نمی توانم تشخیص دهم کدام یک را انجام دهم:
_ روستا های دور افتاده ای که بدون مبلغ مانده اند و کسی نیست که معارف الهی را در قلب های پاک آن کپر نشینان، باز بتاباند.
_ کرسی های قضاوت که از افراد لایق و مسلط، کمی خالیست!
_ آموزش و پرورش و یا دانشگاه، برای مقابله با تهاجم فرهنگی به جوانان و نوجوانان.
_ درس خارج و نویسندگی و تحقیق و پژوهش راجع به مسائل مستحدثه
و هزاران اولویت دیگر که آدم حیران می ماند که سراغ کدام یک برود.
جواب سوالات عمومی و یا خصوصی ام به ایمیلم ارسال نمی شود. لطفا مسئول سایت پیگیری کنید. یا مولا علی.باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واقعاً اسلام میتواند بستری را فراهم کند تا تمام نیازهای منطقی جامعهی بشری مرتفع گردد. شاید منظور آیت اللّه مکارم آن باشد که آنچه فعلاً تحت عنوان طبّ اسلامی مطرح است، نمیتواند طبّ اسلامی قلمداد شود. زیرا آنطور که باید و شاید مطالب ائمه «علیهمالسلام» در مورد طبّ به ما نرسیده است وگرنه حتماً اسلام بهترین راهکارها را جهت درمان بیماریها دارد به همان معنایی که رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند: «المِعدَة بیت کلِّ داءٍ، وَ الحَمِئَة رَاس کلِّ دَواءٍ» معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خوری) اساس و راس هر داروى شفابخش است.
۲. وقتی در تفکر و تفقه اسلامی ممحّض شوید بهراحتی متوجه خواهید شد چه نسبتی باید با امور مستحدثه برقرار کنید.
۳. خداوند به ما قدرت تشخیص حق از باطل را به کمک عقل و فطرت داده است کافی است ما از این دو عطیهی الهی استفاده کنیم. معلوم است که خداوند نمیخواهد ما گمراه باشیم پس اگر ما مطابق عقل بر موضوعات وارد شدیم و فطرت خود را نیز به صحنه آوردیم، دیگر جایی برای شک و تردید نمیماند که نکند گرفتار وَهم باشیم. عقل و فطرت که ما را گرفتار وَهم نمی کند.
۴. اختلاف علماء ریشه در تفاوت در تشخیص اولویتها دارد و این چیزی نیست که مشکلی ایجاد کند. نهایتش آن است که مثلاً آیت اللّه گلپایگانی نمیتوانند مثل آیت اللّه نوری همدانی با امام همراهی کنند، ولی مقابله که نخواهند کرد.
۵. باید با جدیّت تمام مطالعهی دروس خود را دنبال کنید تا ببینید کدام امر برایتان پیش میآید همان برای شما اولویت محسوب میشود. موفق باشید