-
حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه نیز در اولین سخن خود پس از ظهور مىفرمایند: اسوه و راهنماى من در این نهضت، دختر رسولخدا است.
سلام: یکی از روحانیون در تفسیر سوره قدر و مقام حضرت فاطمه گفتند لیله قدر حضرت فاطمه و شهر امام معصوم هست و یعنی حضرت فاطمه از هزار امام رضا برتر است! آیا این تفسیر صحیح است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت گفتهاند که حضرت عسکری «علیهالسلام» میفرمایند: «نَحْنُ حُجَجُ اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا»[1] يعنى؛ ما (امامان) حجّتهاى خدا بر مردم هستيم،- تا راه را از بيراهه نشان دهيم- و جَدّه ما فاطمه، حجّت است بر ما. و حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه نيز در اولين سخن خود پس از ظهور مىفرمايند: «وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللهِ لي اسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[2]يعنى؛ اسوه و راهنماى من در اين نهضت، دختر رسول خدا است. و اين سخن نشان مىدهد نظامنامه حكومت جهانى مهدى عجل الله تعالى فرجه مبتنى بر سيره فاطمه عليهاالسلام است. موفق باشید
[1] ( 1)-« تفسير اطيبالبيان»، ج 13، ص 223.
[2] ( 2)-« بحارالانوار»، ج 53، ص 180.
-
بدون عنوان
بسم الله سلام بر استاد طاهرزاده:
برخی معتقدند احادیث ولادت امام زمان ضعیف است در راستای نقض این ادعا چند حدیث معتبر از منظر رجالی بیان فرمایید البته توجه دارید که کار به مباحث عقلی یا عرفانی انسان کامل و ... ندارم احادیث معتبر در مورد تولد امام از امام عسکری (ع) را خواستارم اینکه امام عسکری (ع) پسری داشتند خواه به امامت رسیده باشد یا نه.باسمه تعالی: سلام علیکم: آن افرادی که در این مورد تحقیق کردهاند، هیچ شکی در فرهنگ شیعه در مورد احادیث مذکور ندارند، ولی چون فضا، فضای امنیتی و مخفیکاری بوده، شرایط طوری نبوده که بشود به طور رسمی اسناد آن را ثبت و ضبط کرد. ولی همان احادیثی که متذکر این امر هستند که هیچ زمانی عالَم بدون حجّت نمیشود، کافی است که متوجه شویم حجّت خدا از مسیر ائمه «علیهمالسلام» ادامه خواهد یافت. موفق باشید
-
راز تولد حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» از طریق حضرت عسکری«علیهالسلام»
با سلام:
آیا امکانش هست به مناسبت میلاد امام حسن عسگری «علیهالسلام» پیامی را از استاد دریافت کنیم؟
باسمه تعالی: علیکم السلام: تبریک در راستای حضور تولد جوانی که در حین جوانی به حضور در جهانی فکر میکند که حقیقت، در همهی ابعاد آن گسترش مییابد و او از همان روز تا دورترین روزها را در بودن خود احساس میکند و نتیجهی چنین حضور و بودنی، به ظهورآمدنِ فرزندی میشود که مهدی عالَم خواهد بود، و در این راستا تولد حضرت امام عسکری «علیهالسلام» را به همهی جوانانی که در جوانیِ خود میتوانند به حضور حقیقت در همهی جهان و تا انتهای عالَم نظر کنند تا در امروزشان جهان برایشان گشوده شود و در کنار امام زمانشان نسبت به هر موضوعی حاضر باشند و به هر قیمتی از حقیقت دست برندارند. و با این رویکرد به قرآن رجوعکردن، درکِ صحیح فهم جایگاه امامان در هستی خواهد بود.
ارادتمند همهی جوانانی که جهانی، ولی قدسی فکر میکنند
-
بدون عنوان
سلام علیکم: ببخشید در مورد امام سجاد، امام باقر، امام کاظم، امام جواد، امام هادی، و امام حسن عسگری علیهم صلوات الله اجمعین صوتی ارائه نفرمودین؟ تو سایت نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در مباحث «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» عرایضی به آدرس زیر شده است. موفق باشید
لینک متن جزوه : رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام
-
«فاطمه«علیهاالسلام» بنیانگذار نهضتی است که هنوز ادامه دارد
با عرض سلام و تشکر از حضرت استاد طاهرزاده:
سؤالات مصاحبه در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) ارسال می شود:
1- چرا ابن عربی در فصوص الحکم، فصی را به حضرت مریم (س) که دو سوره از قرآن در مورد او و زندگی و وقایع مربوط به تولد حضرت مسیح (ع) صحبت می کند نپرداخته است. همچنین درمورد حضرت زهرا (س) هم فصی را اختصاص نداده است؟
2- دیدگاه عرفای اسلامی به مقام زن چگونه است؟
3- عرفان اسلامی حضرت زهرا (س) را چگونه معرفی می کند؟
4- عرفای بزرگ اسلامی خصوصا در اشعارشان حضرت را چگونه می ستایند و روی چه ویژگیهای حضرت تأکید دارند؟
5- در قرآن کریم به غیر از سوره کوثر و آیات مشهور مربوط به اهل بیت (ع) مانند تظهیر، مباهله و آیاتی از سوره انسان، چه آیاتی در شأن حضرت زهرا (س) نازل شده و یا در تفسیر و تأویل عرفانی به ایشان تو شخصیت ایشان تعبیر شده است؟
6- نقش حضرت زهرا (س) در بقا و استمرار اسلام ناب تا چه حد بوده است؟
با تشکر .
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- محیالدین در ابتدای فصوص میفرماید این فصوص را به همین شکل از حضرت رسول«صلواتاللّهعلیهوآله» گرفته می گوید : أمّا بعد: فإنّي رأيت رسول الله- ص- في مبشّرة أريتها في العشر الآخر من المحرم محرم سنة سبع و عشرين و ستمائة بمحروسة دمشق و بيده کتاب فقال لي: هذا كتاب فصوص الحكم خذه و اخرج به الى النّاس ينتفعون به، فقلت: السّمع و الطاعة للَّه و لرسوله و أولي الأمر منّا كما امرنا.... من رسول الله را در مبشرهاى ديدم. و اين واقعه در محرم سال ششصد و بيست و هفت در شهر دمشق بود و ديدم كه در دست رسول الله كتابى بود. به من فرمود اين كتاب فصوص الحكم است. آن را بگير و به مردم برسان تا از او نفع برند. من گفتم: السمع و الطاعة مر خداى و رسول خداى و اولى الامر را آن چنان كه به ما امر فرمودند، ولی در کتاب «مناقب» در مورد حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» و صلواتی که بر حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» دارد میگوید: «و على الجوهرة القدسيّة فى تعيّن الانسيّة صورة النّفس الكليّة جواد العالم العقليّة بضعة الحقيقة النّبويّة مطلع الانوار العلويّة عين عيون الاسرار الفاطميّة النّاجية المنجية لمحبّيها عن النار ثمرة شجرة اليقين سيّدة نساء العالمين المعروفة بالقدر المجهولة بالقبر قرّة عين الرّسول الزّهراء البتول عليها الصّلاة و السّلام» و نيز تحيات زاكيات بر آن پاكيزه جوهر قدس باد كه با تجرد قدسيه در هيئت انسيه عالم بشريت را زينت تشكيل داده آن حقيقت طاهره خود صورت نفس كلى و جواد عالم عقلى است كه در صورت بشريه بضعه حقيقت احمدى و مشرق انوار علوم علوى و سرچشمهی اسرار مكنونهی فاطمى است چنانچه آن حقيقت قادسه در آغاز نزول از مقدسات عالم عقلى بوده در هنگام عودت و صعود نيز خود از ادناس بشريت رستگار، و آزادكنندهی دوستاران است از نكايت نار. آن جوهرهی قدسيهی شيرين، ثمر شجر معرفت و يقين و سترك سيدهی نسوان عالمين است كه قدر مراتب فضائلش معروف و مثواى جسد عنصريهاش مجهول؛ نور ديدهی حضرت رسول به نام نامى و لقب گرامى زهراء بتول عليها الصلاة و السلام». 2- عرفا؛ زن را مظهر نفس کلی میدانند که قلب او محل تجلی انوار عقل کلّ است و از این جهت در مقام عبودیت که مقصد اصلی خلقت است تامّ و تمام است 3- بر همان مبنا که زن مظهر نفس کلی است، صاحب نفس کلی را حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» میدانند، به آن اعتبار که هر مقامی یک «واصل» دارد و بقیه «تابع»اند. حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» واصل و صاحب مقام نفس کلی و صورت عبودیت محضه هستند 4- این نیاز به یک بررسی دارد تا اشعار مربوط به حضرت استخراج شود 5- غیر از آنچه فرمودید اطلاعی ندارم 6- خطبة حضرت فاطمهزهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه پس از حاكميت ابابكر و زير پاگذاردن پيام غدير، يك دائرةالمعارف عقيدتي، كلامي و سياسي است كه حكايت از بينش توحيدي و سياسي دختر پيامبر«علیهاالسلام» دارد. «فاطمه«علیهاالسلام» بنيانگذار نهضتي است که هنوز ادامه دارد. يعني فاطمه«علیهاالسلام» در مقابل جرياني که پيام غدير را زير پا گذارد، جبههاي را گشود که بالاخره اسلام را به مسير خود برميگرداند و به همين جهت شعار حضرتمهدي«عجلاللّهتعالیفرجه» چون ظهور فرمايد، عبارت است از «وَ فِي اِبْنَةِ رَسولِاللهِ لي اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» يعني؛ الگو و اُسوهی من در اين راه دختر رسولخدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است.
فاطمه«علیهاالسلام» با آن تيزنگري خاص که فرهنگ توحيدي اسلام به آن حضرت داده بهخوبي آفت عدم حاکميت معصوم را ميفهمد و ميفهماند و جايگاه اعتراض خود را روشن ميکند، که بحث نه بحث حاکميت شخص خليفة اول است و نه شخص ديگر. بحث، بحث حاکميت فرهنگي است که ارتباط بشر را از آسمان قطع کرده و چنين بشري ديگر نميتواند زندگي خود را به ثمر برساند و گرفتار ديوارهاي تنگ و سياه زمين ميگردد و معني زندگي زمينيِ خود را گم خواهد کرد، شايد هنر سخنران محترم در نشان دادن اين نکتة مهم در عمق خطبة حضرت فاطمه«علیهاالسلام» باشد و اگر بهواقع اين نکتة اساسي براي بشر امروز روشن شود، همهچيز برايش روشن شده است.
به طور مسلم انبياء و اولياء«علیهمالسلام» محورهاي اصلي سياستهاي سالم بشري هستند و اين امر هيچ استثنايي نخواهد داشت. عمده آن است كه سياستمداريِ اولياء خدا را از سياستبازي اهل دنيا تفكيك كنيم، چرا كه اگر سياستمداري يعني ايجاد نقش مفيد در سرنوشت اجتماعي انسانها، بيشترين تعيين نقش در تاريخ را بايد به انبياء و اولياء«علیهمالسلام» داد و هرگز نبايد در تحليل مواضع و سخنان آن بزرگان از اين منظر غفلت نمود.
از جمله حركات نقشآفرين در تاريخ، نقش فاطمهزهرا«علیهاالسلام» پس از رحلت رسولخدا«صلواتاللّهعلیهوآله» است كه علاوه بر حركات و گفتارهاي آن حضرت در مواقع مختلف كه هر كدام عامل كنترل انحرافي و يا جهتگيري مهمي در صدر اسلام شده است، خطبة آن حضرت در مسجد مدينه يك دائرةالمعارف از دقتهاي عقيدتي، سياسي، تاريخي، جامعهشناختي است، به طوري كه انسان نسبت به دقتهاي آن حضرت حيران ميشود و بهواقع حضرت زهرا«علیهاالسلام» در اين خطبه - در آن شرايط خاص- جبههاي را در راستاي انحرافِ بهوجود آمده پايهگذاري كردند و جهتي را نشان دادند كه امامعسكري«علیهالسلام» در اين رابطه فرمودند: «نَحْنُ حُجَجُاللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا» يعني؛ ما (امامان) حجّتهاي خدا بر مردم هستيم، - تا راه را از بيراهه نشان دهيم- و جَدّة ما فاطمه، حجّت است بر ما.
دقّتها و تحليلهاي فاطمهزهرا«علیهاالسلام» در خطبه مشهورشان در مسجد مدینه در ريشهيابي انحراف و شناخت آن، در نهضت اسلامي، براي امروز ما بسيار كارساز است. با حوصلة زياد و دقت فراوان نسبت به جزءجزء مطالب آن خطبه نشان می دهد دخترِ خانة توحيد«علیهاالسلام» در چه بينش سياسي نسبت به زمانه خود قرار دارد.
مسلّم ديانت از سياست جدا نيست، ولي آن سياستي كه منشأ اعمال حكيمانه شود و در هر مرحلهاي از تاريخ بهترين موضعگيري را انجام دهد، مخصوص اهلالبيت عصمت و طهارت«علیهمالسلام» است و فاطمه«علیهاالسلام» به جهت قداستي كه در نزد قاطبة جهان اسلام دارد ميتواند منشأ وحدت جهان اسلام گردد. چون وقتي جوانان اهل سنت متوجه شوند كه فاطمهاي كه رضايتش ميزان رضايت رسولالله«صلواتاللّهعلیهوآله» و رضايت خدا است، چگونه در صدر اسلام، پس از رحلت رسولخدا«صلواتاللّهعلیهوآله» به عنوان مخالف جريان موجود، موضعگيري ميكند؟ به فكر فرو ميروند و مسلّم در نگاه و نظر خود به وقايع صدر اسلام تجديد نظر مينمايند، ما معتقديم فاطمه«علیهاالسلام» ميتواند در ابتدا محور تقريب مذاهب اسلامي قرار گيرد و در نهايت به عنوان تنها قرائت صحيح از اسلام، موجب ظهور اسلام ناب محمدي«صلواتاللّهعلیهوآله» در سراسر جهان اسلام گردد و در راستاي چنين قرائتي از اسلام، عزت اسلامي به جهان اسلام باز گردانده خواهد شد.
يك روز وظيفة شيعيان عبارت از آن بود كه مواظب باشند در فضاي گستردة اسلام اهل سنت هضم نشوند و لذا سعي ميشد با موضعگيري و انتقاد به اسلامِ اهل سنت خود را نگهدارند، ولي در قرن اخير قضيه شكل ديگري به خود گرفته و آن اينكه: اولاً؛ شيعه و سني هردو وظيفه دارند اسلام را از خطر هضمشدن در فضاي سكولارِ مدرنيته فرقه تکفیری حفظ نمايند و ثانياً؛ امروز وظيفة شيعيان به جاي مقابله با اهل سنت ارتباط فعّال با آنهاست تا كمالات و دقايق مكتب تشيع را به گوش جوانان اهل سنت برسانند. امروز ديگر خطر هضم تشيع از بين رفته است ولي وظيفة شيعه براي احياء فرهنگ اهلالبيت«علیهمالسلام» باقي مانده است، و شرط موفقيت در اين امر مهم پرهيز جدّي از هرگونه حركتي است كه موجب اختلاف شود تا بتوانيم در يك گفتگوي فرهنگي حقانيت اهلالبيت«علیهمالسلام» را به گوش برادران خود برسانيم و سخن حضرت زهرا«علیهاالسلام» كه فرمود: «وَ اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ» امت اسلامي با اطاعت از ما منسجم ميشوند و با قبول امامت ما از تفرقه مصون ميمانند، محقق شود.
امروز اگر جوانان اهل سنت از خود بپرسند چرا جهان اسلام از آن شايستگي كه بايد داشته باشد عقب افتاده است، ما آنها را به خطبة حضرتزهرا«علیهاالسلام» در مسجد مدينه راهنمايي ميكنيم، آنجايي كه حضرت به نحوهاي بسيار روشن از چنين فاجعهاي خبر دادند و روشن نمودند اگر به ابيالحسن برگرديد عزت دنيا و آخرت خود را باز خواهيد يافت. پس از توجهدادن جوانان به خطبه حضرتزهرا«علیهاالسلام» منتظر ميمانيم تا جوانان اهل سنت به كمك فاطمه«علیهاالسلام»، واقعة صدر اسلام را بازخواني كنند و لذا است كه ما در ارائه مطالب در عين اينكه به شيعه نظر داشتهايم، گوشة چشمي نيز به غير شيعه داريم، اميد است كه اين كار شروع خوبي باشد.
چيزي كه تأكيد بر آن را ضروري ميدانم؛ قدرت تحليل درست مسائل اجتماعي است. متأسفانه جهان روشنفكري و فرهنگ ژورناليستي آنچنان ملاكهاي خود را در تحليل مسائل حاكم كرده است كه گويا نگاه ديگري براي تحليل حادثهها وجود ندارد و عملاً طلاب و دانشجويان عزيزِ ما در پيلههاي تحليلهاي ماديگرايانة جهان معاصر گرفتار آمدهاند. وقتي نور اسلام - تنها ديني كه نورش هنوز با تحريف و انحراف خاموش نشده بود- پس از رحلت پيامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» به شدت ضعيف شد، ديگر سراسر تاريخ را ظلمت فرا گرفت و «دين» به جاي وسيلة تعالي انسانها، وسيلة رامكردن مردم در مقابل نفس امّاره حاكمان گشت. و اگر در خطبه حضرت فاطمه«علیهاالسلام» دقت بفرماييد، آن حضرت در سخنانش به ما ميآموزد چگونه تاريخ را ارزيابي كنيم و مرز بين ظلمات و نور را تشخيص دهيم. با ظهور اسلام زمينة تولد بشر فراهم گشت. بشري كه اولاً: با شوق حضور، نظر به آسمان دارد و ميخواهد با عالم قدس تماس بگيرد. ثانياً: با «الله» يعني با اسم جامع الهي ميخواهد آشنا شود، تا بتواند تمام اوصاف متعارض با اوصاف الهي را بشناسد و ظلمات آخرالزمان را كه همة حجابهاي ظلماني را به صحنه ميآورد، پاره كند. ولي با حذف اهلالبيت«علیهمالسلام» كه صورت تامّ چنين حضور و چنين مقصدي بودند، همه چيز واژگون شد و ما بيش از هزارسال است كه در واژگونگي اسلام بهسر ميبريم، و با برگشت جهان اسلام به فاطمه«علیهاالسلام» اين واژگونگي هرچه سريعتر تغيير خواهد كرد، و ظهور انقلاب اسلامي شروع مبارك آن برگشت است و ماية اميدواري، كه گويا تاريخ در حال تغيير مسير است و امروز بيش از ديروز فاطمه«علیهاالسلام» نقشآفرين خواهد بود. و همچنانكه مقام معظم رهبري«حفظهاللهتعالي» فرمودند: در عين تأكيد بر حقانيت غدير هرگز نبايد واقعة غدير را وسيلة اختلاف بين شيعه و سني نمود، سخنان فاطمه زهرا«علیهاالسلام» نيز نبايد وسيلة اختلاف بين جهان اسلام شود، بلكه بايد رهنمود و هشيارباشي براي احياء هرچه بيشتر جهان اسلام باشد. إنشاءالله . موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: آیا غیر از سوره کوثر و سوره انسان و سوره فجر که مشخصا در شان حضرت زهرا و حضرت امیر و حضرت سید الشهدا علیهمالسلام هستند در جایی ذکر شده که برای تک تک معصومین و به نامشان سوره ای باشد، مثلا امام سجاد امام عسکری امام باقر اما رضا علیهمالسلام سوره ای به نامشان باشد؟ چرا برای جواب سوالی که در مورد سخن علامه طرانی در مورد استاد کامل و حضرت موسی (ع) و پیامبر عرض کردم برای جواب لایق ندیدید آیا سخن لغو و اغراق آمیز بود یا در نهایت سکوت شما علامت تایید بود؟ مگر نه اینکه تا ابراز عقیده نکنیم درست و غلطش مشخص نمی شود؟ من این عقیده را جایی ابراز تکرده و نمی کنم برای اطمینان قلب خودم عرض کردم. نکند ریشه ای از کفر در آن بوده؟ آیا برای این عقیده نیاز به توبه است؟ عمر شما با عزت إن شاء الله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیر، زیرا در آن زمانی که آیات نازل میشد بقیهی امامان حضور خارجی نداشتند و نام بردن از ان ها موجب ابهام میشد 2- در جریان قسمت دوم سؤالتان نیستم ولی اگر در مورد افراد باشد جواب را در معرض دید عموم نمیگذاریم و اگر ایمیل نداشته باشید نمیتوانیم جواب دهیم. موفق باشید
-
خود امامان فرمودهاند در زمان غیبت فقیه باید حاکم باشد
سلام استاد عزیز:
امیدوارم در سلامت و عافیت کامل باشید انشاالله.
سوالاتی داشتم.
بعضی ها بر این باورند که:
1) غیر معصوم(ع) نمی تواند حاکم باشد؟ (حاکم بایستی معصوم (ع) باشد تا بتواند در جامعه عدالت را برقرار نماید)
و اینکه دزدی ها و... را در جامعه مربوط می دانند به رهبری.
2) نام اسلامی را نباستی اضافه کنند به جمهوری مگر زمان ظهور مهدی(ع)
3) و تا زمان ظهور کسی حق تشکیل حکومت را ندارد.
با تشکر..باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً تنها معصوم باید برجامعه حاکم باشد و در زمان غیبت امام معصوم از آنجایی که خداوند هرگز امور بندگان را به حاکمان جبّار نمیسپارد امامان معصوم میفرمایند به فقهایی رجوع کنید با خصوصیات خاص که در روایت از حضرت امام حسن عسگرى (ع) داریم:«فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا جَمِیعَهُم» و امّا آن کسى از فقهاء امّت ما که نگهبان نفس خود و حافظ دین خدا و مخالف هوا و هوس و مطیع أمر حضرت مولاى خود بود، بر عموم مردم لازم است از او تقلید کنند. و بعد حضرت در ادامهى روایت مىفرمایند: و البته بعضى از فقهاى شیعه متّصف به این صفتند و نه جمیع آنها. و این طور نیست که چون فقیه حاکم است، دزدی هست، در زمان حاکمیت علی«علیهالسلام» نیز بدیها بود نکتهی مهم آن بود که بدان حاکم نبودند و این در حاکمیت ولیّ فقیه نیز همیشه مدّ نظر بوده 2- وقتی نظام جمهوری در ذیل نظر فقها جلو رود و صِرف میل مردم نباشد دیگر جمهوری اسلامی است و با آن نوع جمهوری که در آمریکا است فرق میکند 3- خود امامان فرمودهاند در زمان غیبت فقیه باید حاکم باشد که مشهور است به مقبوله عمر بن حنظله و در آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت»، دلایل و روایت آن آورده شده. موفق باشید
-
عظمت امام عسکری(ع)
سلام علیکم . استاد بنده جستجوئی در خصوص امام حسن عسگری انجام دادم. جگرم آتش گرفت هیچ چیزه به درد بخوری از این امام نه در اینترنت وجود دارد و نه در کتابخانه ی آستان قدس رضوی که بزرگترین کتابخانه ی خاورمیانه است . نهایت آن چهار تا داستان و فضائل و مرثیه است . استاد تصمیم گرفتم کاری برای این امام مظلوم انجام دهم . از همین حیث به ذهن ام رسید که دکترین سیاسی ایشان را تبیین کنم و به عنوان یک مدل سیاسی آن را یا بصورت مقاله یا کتاب و یا کنفرانس ارائه دهم . اما یاد حرفهای شما افتادم که همیشه تاکید داشتید هیچ گاه اهل بیت را به عنوان انسان های عالم و دانا و سیاست مدار قلمداد نکنید بلکه اینها فرای این صفات هستند و یک حقیقت نوری هستند . حال میخواستم بدانم اینکه نظر شما درباره ی اینکه یکی وجه از شخصیت اهل بیت را پر رنگ کنم و درباره ی آن تحقیق کنم چیست ؟ مثلا دکترین سیاسی امام عسگری - یا نمیدانم هر موضوعی دیگر . من خودم هرچه فکر کردم بین مقوله فلسفه و سیره امام عسگری نتواستم مطلبی پیدا کنم . بین مباحث جامعه شناسی هم همینطور - در خصوص علم دینی هم همینطور. تنها مطلبی را که توانستم بیایم که با سیره ی این امام همام مماس در می آمد نگرش سیاسی این امام بود . حال اگر شما با موضوع دکترین سیاسی امام عسگری موافق هستید بنده را مطلع سازید و اگر هم موضوع جالب تری را پیشنهاد میکنید که بر روی چشم . در ضمن زمینه ی مطالعاتی من مباحث شماست و علاقه ی خاصی به عرفان و فلسفه اسلامی دارم . و خیلی دوست داشتم امام عسگری را از این دریچه به مردم بشناسانم . اما اطلاعات ام کافی نیست . به هرحال اگر میشود راهنمایی بفرمایید .
با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این کاری که تصمیم به انجامش دارید کار خوبی است. عنایت داشته باشید عظمت آن امام عزیزِ از جان عزیزتر در جایگاه تاریخی آن حضرت است که چگونه همچون چراغی روشن در ظلمات حاکمیت عباسی نور تشیع را برافروخته داشتند و شیعیان جهان را با مدیریت فوقالعادهشان مدیریت کردند و نوابی را برای وجود مقدس حضرت مهدی«عجلاللّه تعالی فرجه» ترتیب نمودند و جهت نوری تاریخ را به جلو بردند. موفق باشید
-
برای ظهور صفات پیامبر خدا«صلواتاللهعلیهوآله» و سایر اولیاء الهی، باید تمام عالم خلق میشد
با عرض سلام و احترام استاد عزیز چند سوال است به شرح ذیل خدمتتان عرض می کنم :
- در بحث هدف از خلقت فرمودید چون خداوند محب زیبایی است و می خواهد زیبایی خود را ببیند انسان را خلق می کند تا خود را در ایینه انسان ببیند ( و یا ب جهت صفت خالقیت و ... ) که سوالان ذیل پیش می آید :
1- آیا برای این موضوع کفایت نمی کرد فقط مثلا پیامبر (ص) یا حضرت مهدی (ع) را خلق می کرد ( البته در یکی از جوابهایتان خواندم چقدر انسان باید خلق شود تا حضرت ظهور کند ) دلیلش چیست چرا باید این همه انسان خلق شود تا حضرت ظهور کند مگر نمی شود از همان اول ظهور کند.
2- چرا خداوند از همان ابتدا حضرت مهدی (ع) و ما انسان ها را به صورت بالفعل نیافرید اگر جوابتان این باشد که آنوقت کمال انسان معنا نداشت مگر غیر از این است که خداوند ما را به جهت همان موضوعی که در بالا عرض کردم آفریده است تا خود راببیند حالا کمال معنا نداشته باشد عیبی بر موضوع وارد نمی شود .
3- ایا هدف از خلقت نفع رساندن به افریده یا انسان است اگر اینطور است جهنم چه معنا دارد یعنی انهایی که سر انجامشان جهنم است نباید خلق شوند چون نفعی در ان برای انها نیست البته منظورم انهایی است که تا ابد در جهنم می مانند است.با تشکر فراوانباسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- برای ظهور صفات پیامبر خدا«صلواتاللهعلیهوآله» و سایر اولیاء الهی، باید تمام عالم خلق میشد تا از یک طرف عظمت و شجاعت و صبر رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» در مقابل امثال ابوسفیان نمایان میگشت و از طرف دیگر نور رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» در حرکات و سکنات ائمه«علیهمالسلام» ظهور میکرد و خداوند در آینهی انسان کامل وقتی به ظهور آید اسماء حسنای خود را به تماشا مینشیند و این تا آخر خلقت و اوج حکومت حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» ادامه دارد 3- «جهنم» ظهور گرفتن فیضی است که انسانهای گناهکار شایستگی داشتن آن را از خود نشان ندادند(آن جواب بر اساس اطلاعاتی بود که سؤالکننده داشت و لذا عذر میخواهم که به اجمال جواب دادم). موفق باشید
-
صلوات
با سلام.نظر به پیامبر در هنگام صلوات بر ایشان ،که در کتاب صلوات عامل قدسی شدن روح طرح شده ،دقیقا نظر به چیست؟آیا مقصود نظر به ویژگی های شخصیتی ایشان است که در مبحث آخر کتاب بیان شده؟
باسمه تعالی؛ علیک السلام
در صلوات بر پیامبر و آل پیامبر«صلواتاللهعلیهم» نظر به دریچههای رجوع به خداوند داریم، انسانهایی که در نهایت عبودیت از خود فانی و به حق باقی شدند تا در عمل و گفتارِ خود مسیر انسانها را به سوی خداوند بگشایند تا آنجایی که حضرت ابو محمد الحسن بن علیالعسکرى علیه السّلام میفرمایند: «ْ قُلُوبُنَا أَوْعِیَةٌ لِمَشِیَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا » قلوب ما ظرف اراده و خواست خدا است، چون او بخواهد ما میخواهیم. در صلوات بر محمد و آل محمد«علیهمالسلام» نظر به چنین آینههایی داریم که مظاهر ارادهی الهی هستند. پس به یک اعتبار در آینهی وجود آنها خدا را مینگریم و صلوات بر آنها نحوهای از رجوع به حضرت پروردگار است. موفق باشید