-
بدون عنوان
سلام علیکم: برداشت این حقیر از بعضی دروس شما خصوصا معاد شناسی این است که با قیامت کبری بساط عالم ماده برچیده میشود اگر چنین است این با قاعده منطقی که میگوید موجودات مجرد از ماده تجلی و ظهور دارند چگونه سازگار است یعنی تجلی عالم ملکوت سفلی که مرتبه نازله آن عالم ناسوت است قطع میگردد مثل اینکه نور خورشید در یک مرتیه خاص دیگر نور افشانی نکرده و منقطع شود. این تناقض ظاهری را چگونه باید حل کرد؟ جزاکم الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث حرکت جوهری عرض شد که این عالم قیامت میشود و باز عالمی دیگر و قیامتی دیگر. در روایت داریم: «عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِم» - ابو حمزه ثمالى گفت از حضرت زين العابدين عليه السّلام شنيدم ميفرمود خداوند محمّد و علي و پاك فرزندانش را از نور عظمت خود آفريد و آنها را بصورت شبح قرار داد قبل از آفرينش مخلوقات سپس فرمود تو خيال ميكنى خداوند جز شما چيزى نيافريده بخدا سوگند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفريد كه تو در آخرين عالم قرار گرفتهاى. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: یادم هست از شما شنیدم گفتید صحبتی که حضرت محمد در گوشی با حضرت فاطمه کردند بشارت حضرت مهدی را دادند که حضرت فاطمه خوشحال شدند، و اگر اشتباه نکنم گفتید آن که میگویند حضرت محمد فرمودند که «تو اولین نفری هستی که به من ملحق میشوی» زیاد درست نیست، ولی رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی هایشان صحبت در گوشی پیغمبر با فاطمه سلام الله را همین وفات حضرت فاطمه و ملحق شدن به پیامبر ذکر میکنند. لطفا توضیح دهید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً بحث این نبود که مژدهی ملحقشدن حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» به رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» محل تردید است. بحث در آن بود که قسمت دوم آن روایت که حضرت میفرمایند: «مهدی امت از ما است»؛ چرا مورد غفلت قرار میگیرد؟ موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و احترام: استاد من دانشجوی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت گرایش اسلامی دانشگاه تهران هستم، در مورد درس رویکردهای تربیت دینی سوالی داشتم. یکی از رویکردهای تربیت دینی رویکرد عملگراست. یکی از مصداق های این رویکرد را در جامعه ایران معرفی می نمایید. عملگرا به این معنا که اهل نظر تنها نباشد بلکه در زمینه عملی هم فعالیت های چشمگیری داشته باشد.
با تشکر و امتنانباسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در تربیتهای دینی، نظر به اسوهها و شخصیتها است. آن شخصیتها در حال حاضر از جهتی امثال حضرت امام باید مدّ نظر باشد و از جهتی امثال حاج قاسم یا شهید آوینی. به همین جهت به ما فرمودهاند: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع. امام صادق عليه السّلام به من فرمود: مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند. موفق باشید
-
«اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن؛ "مساجد را برای قرآن بنا کردهاند"
موقع اقامه نماز جماعت تعدادی از نوجوانانی که از سن تکلیف شون گذشته اهمیت به نماز نمیدن و نمیان نماز و بعضاً تو شبستان و یا حیاط مسجد در حال صحبت با یکدیگرند، برخورد با آنان چطور باید باشد؟ اگر وهن نماز جماعت است برخورد را نظر بدین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید دوستانه به آن افراد تذکر داد که مسجد را آنهایی که بنا کردهاند برای اقامهی نماز و قرآن بوده. و اگر در حین نماز در مسجد باشند ولی در نماز شرکت نکنند، حقوق بانی یا بانیان را زیر پا گذاشتهاند. ۲. در حدیثی از پیامبر (ص) داریم: «اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن؛ «مساجد را برای قرآن بنا کردهاند.» بنابراین خادم مسجد باید اگر حضور بچههای غیر ممیّز مانع نماز و قرآن شود، به نحوی آنها را از مسجد خارج کند و یا همراه والدینشان به مسجد بیایند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: بسیاری از کتب اخلاقی همچون معراج السعاده مبتنی بر دستگاه اخلاقی ارسطویی است. گرچه احادیثی را از اهل بیت (ع) آورده باشند. بنده بدنبال کتاب اخلاقی ای هستم که علاوه بر ذکر احادیث اهل بیت (ع) دستگاه آن هم مبتنی بر دستگاه اخلاقی اهل بیت (ع) باشد لطفا معرفی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام به آنچه جنابعالی دنبال میکنید، نزدیک میباشد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام روز بخیر:
ببخشید من چند سالی هست که از سخنرانی های استاد رائفی پور گوش میکردم و تا اونجا که به شرح حدیث جنود عقل و جهل از امام (ره) رسیدم بعد چون ایشون فقط مطالبی رو ک خودشون فهمیدن (به گفته خودشان) رو شرح دادن و کامل نبود من شرح شما رو پیدا کردم و در حال گوش دادن به شرح شما هستم (مقام رضا) و موضوعات ارائه شده را میفهمم ولی چندین نفر به من نصیحت کردن که این کتاب بسیار سنگین هست و نباید بخونم و در آینده دچار مشکل میشم. از این میترسم که (گاهی دینداری ب جای نجات بخشی انسان را به هلاکت میرساند و دین را باید از جای درست و به شیوه درست بدست آورد)باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام در ابتدای همان کتاب متذکر میشوند که آن مطالب به زبان ساده گفته شده است و اتفاقاً عموم افراد میتوانند از آن بهرههای فراوانی کسب کنند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: اگر انسان بخواهد در طول عمرش فقط یک کتاب بخواند اون چه کتابی است؟!
چه پیشنهادی میدهید؟! به غیر از قرآنباسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جلد ۸ و ۹ اسفار، روایات، بهترین هستند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: ببخشید آیا این حدیث یک ساعت تفکر از هزاران سال عبادت برتر است، شامل تفکر خاصی است؟ مثلا تفکر های مربوط به علم نفسانی است؟ یا هر فکری مثلا حل یک مسئله ریاضی که نیازمند فکر و تمرکز عمیق است، هم مشمول این حدیث میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر حقیقی به تعبیر جناب شیخ شبستری
تفکر رفتن از باطل سوی حق / به جز اندر بدیدن کل مطلق
مباحث معرفت نفس و معرفت الله تفکر حقیقی هستند. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام استاد عزیز:
روایتی هست که اگر بندگان خدا گناه نمیکردند خداوند قومی را می آفرید که گناه کنند و طلب مغفرت کنند تا خدا آنها را ببخشد. نمیدانم این روایت از معصوم است یا یک روایت قدسی؛ اما از زبان استاد پناهیان شنیدم. از طرفی آیه ای در قرآن هست که خداوند از مردانی که به عهد خود وفا میکنند تقدیر کرده و گفته آنها رستگار میشوند. جناب استاد من بارها از گناهی که سالها ست دامن گیر من شده و پدر مرا دراورده توبه کردم ولی این روایتی که از جانب استاد پاهیان نقل شد باعث شده در لحظات حساس فشار به پشتوانه این روایت گناه کنم و توبه خود را بشکنم و بعد کلی عذاب وجدان و خود خوری که چرا گناه کردم؟ نمیدانم جمع این دو روایت و آیه چگونه است.باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روایت از معصوم صادر شده و روایت دقیقی است. به این معنا که خداوند میخواهد مؤمنین، مُعجَب نشوند و عُجب و خودخواهی آنها را نگیرد. ولی به هر حال ما باید مواظب باشیم به گناهان که موجب دوری از رحمت خداوند میشود، آلوده نگردیم. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسم الله سلام بر استاد طاهرزاده:
برخی معتقدند احادیث ولادت امام زمان ضعیف است در راستای نقض این ادعا چند حدیث معتبر از منظر رجالی بیان فرمایید البته توجه دارید که کار به مباحث عقلی یا عرفانی انسان کامل و ... ندارم احادیث معتبر در مورد تولد امام از امام عسکری (ع) را خواستارم اینکه امام عسکری (ع) پسری داشتند خواه به امامت رسیده باشد یا نه.باسمه تعالی: سلام علیکم: آن افرادی که در این مورد تحقیق کردهاند، هیچ شکی در فرهنگ شیعه در مورد احادیث مذکور ندارند، ولی چون فضا، فضای امنیتی و مخفیکاری بوده، شرایط طوری نبوده که بشود به طور رسمی اسناد آن را ثبت و ضبط کرد. ولی همان احادیثی که متذکر این امر هستند که هیچ زمانی عالَم بدون حجّت نمیشود، کافی است که متوجه شویم حجّت خدا از مسیر ائمه «علیهمالسلام» ادامه خواهد یافت. موفق باشید
-
در قیامت است که انسان با بدن اصلی خود روبهرو میشود
سلام استاد: خدا قوت. اینطور که اساتید فرمودن وقتی انسان فوت می کند با توجه به دستورات دین که در دنیا انجام داده بدن سازی آخرتی خود را انجام داده و ضرورت این دستورات برای انسان به اندازه بدن سازی جنین در رحم مادر است که اگر انسان در این دنیا بدن سازی آخرتی خود را انجام ندهد مثل جنینی که در این دنیا معلول متولد می شود در آخرت هم ناقص متولد می شود. حال چگونه این روایت با این مقدمه قابل جمع است؟
قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: لاَ يُسْأَلُ فِي اَلْقَبْرِ إِلاَّ مَنْ مَحَضَ اَلْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ اَلْكُفْرَ مَحْضاً...
در بعضی روایات در انتهای حدیث این عبارت آمده: اَلْآخَرُونَ يُلْهَوْنَ عَنْهُمْ... یعنی کسی که ایمان متوسط دارد در برزخ ازش سوال نمی شود و به حال خودشون رها می شوند تا قیامت؟ پس اون تولد ناقص چی میشه؟باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ، انسان با وجه اجمالی خود که شخصیت کلّی خود میباشد، روبهرو میشود. و روایت مذکور به خوبی متذکر آن موقعیت است. آری! به همان اندازه انسان بدنِ کلّی خود را در برزخ دارا میباشد، زیرا به گفتهی علامهی طباطبایی انسان در برزخ به نحوی هنوز در دنیاست، و در قیامت است که انسان با بدن اصلی خود روبهرو میشود و با رفع حجابها همچنان جلو میرود تا به صورت نهایی بدنش نایل آید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده:
با توجه به پرسش ۲۹۶۷۸ متأسفانه در دانشگاه فرهنگیان بعضی دروس و اساتید ضعیف هستند به نظر شما این ضعف را چگونه جبران کنم؟ فرمودید با ادبیات عرب آشنا شوم برای این کار چه کتابی پیشنهاد می کنید؟باسمه تعالی: سلام علیکم: با ورود در تأمّل و تدبّر در آیات و روایات کار جلو میرود. تقویت ادبیات عرب از طریق صوت اساتید که علیالقاعده در اینترنت میتوانید پیدا کنید، حل میشود. موفق باشید
-
در موضوع طب سنتی و طب جدید
با سلام و ارادت: استاد بزرگوار یک ابهامی در ذهن من به وجود اومده که می خواستم به کمک شما رفعش کنم. راستش من خیلی ناراحت میشم وقتی می بینم یه سری افراد به اسم طب اسلامی به پزشکای کشور و طب مدرن توهین می کنند و خدماتشون را نادیده می گیرند چون در هر صورت دودش به چشم اسلام میره و رویه ولایت فقیه هم تا الان این نبوده. وقتی باهاشون حرف میزنم کلا طب مدرن را تکفیر میکنند و میگن برای هر موضوعی وحی بهترین منبعه. از این طرف وقتی با یکسری پزشکان مومن و انقلابی صحبت کردم که چرا حرف این بنده خداها را نمی شنوید میگفتند ما هم کافر و بت پرست نیستیم و علم ائمه (ع) به همه شئون عالم را قبول داریم ولی حرفمون اینه که معصومین دنبال نظام طبی نبودند و آیت الله ری شهری از قول شیخ صدوق و شیخ مفید و سایرین نقل میکنند که اکثر احادیث طبی معتبر نیستند. نظر آیت الله جوادی و علمای عصر خودمون هم همینه. آیت الله حائری هم بحث مفصلی دارند راجع به این موضوع و میفرمایند «اینهایی که می گویند ما طب جدید را قبول نداریم و فقط طب قال الصادق و قال الباقر را قبول داریم، اشتباه میکنند. ائمه این جراحی ها را قبول ندارند؟ خیلی هم قبول دارند! گاهی این آقایان افراط و تفریط می کنند. کل علوم تجربی را می گویند باید اسلامی باشد. این روایات طبی برای این بوده که ائمه بگویند ما هم بلدیم و از شما هم بهتر بلدیم، [نه اینکه بخواهند ارزش تجربۀ بشری را نفی کنند]» و ما بهتر از علما نمی فهمیم که بخوایم در مقابل نظرشون تسلیم نباشیم. استاد عزیز فرمایش دوستان پزشک من را قانع کرد. اما فرمایشات دوستان طب اسلامی قانعم نمی کنه. لطفا شما راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 29670 عرض شد، طب سنتی و طب جدید هر دو مبتنی بر آزمون و خطا هستند و مثل هر علمی، جایگاه خود را دارند و مطلق هم نیستند. و بهتر است به جای طب اسلامی، عنوانِ طب سنتی در میان باشد. زیرا اولاً: همچنان که فرمودید استناد آن سخنان به ائمه «علیهمالسلام» کار آسانی نیست، ثانیاً: معلوم نیست که اگر مثلاً طب الرّضا از نظر سند هم مستند باشد، آیا به این معنا نیست که حضرت مطابق مزاج خود مأمون چنین پیشنهادهایی کرده باشند؟ موفق باشید
-
نامحرمان و موانع حضور حضرت معبود
سلام و رحمت خداوند بر شما استاد گرامی: سوالی از حضورتون داشتم، فکر کردن به نامحرم چه آثار زیانباری در سیر و سلوک سالک میتونه داشته باشه و چه جوری میشه این طوق رو از گردن ذهن و فکر جدا کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همینکه نامحرم، نامحرم است یعنی جای او در حریم جان و روح ما نیست و ما را از آنچه مهمِ ما است و باید بر آن بیندیشیم، باز میدارد. باید بر آنچه محرم ما است یعنی حضرت معبود، دل بست و قرآن و روایات وقتی بر آنها تدبّر شود، نمایش قصهی حضور اوست. هر اندازه در این وادی اندیشه به خرج دهیم، به همان اندازه با محرم جان خود مأنوس میشویم. آری! «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار / دیو چو بیرون رود فرشته درآید». موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد طاهرزاده! در پاسخ ۲۹۶۱۹ تمامی حرف شما درست است. اما آیا باور ندارید اگر میراث مکتوب بدون واسطه ای از ائمه و پیامبر اسلام رسیده بود این همه مناقشه و اختلاف در احادیث و مسائل فقهی در شیعه و سنی نبود؟ شما خودتان یک نویسنده هستید مسلما خودتان بهتر حرف خودتان را می نویسید تا واسطه ای که چند نسل بعد حرف شما بگوید! سپاس گزارم خدانگهدار
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما نامهی ۳۱ نهجالبلاغه را در نظر بگیرید و یا حدیث «یابنالجندب» در تحفالعقول را. مگر اینها آثار مدونی برای شیعیان نیست؟! که حقیقتاً اگر به آن رجوع کنند برای زندگی در این عالم هیچ کسری ندارند. و میبینید که آنطور که باید استفاده نمیشود. موفق باشید
-
قحطی یا قحطیزدگی
سلام و احترام:
دو سوال در باب رزق: سوال اول:
تفاوت قحطی با قحطی زدگی در چیست؟ آیا میتوان اینگونه گفت که قحطی زدگی همان باور های فکری غلط مردم در مورد نعمت های دنیاست و در واقع کسانی که دچار قحطی زدگی هستند تفکرشان نسبت به رزق دچار اختلال شده و خداوند را رزاق نمیبینند؟ آیا تحلیل بنده درست است یا قحطی زدگی ابعاد دیگری دارد؟
سوال دوم:
در آیه ای از قران داریم که قارون میگوید من علم به دست آوردن ثروت را داشته ام. در حالی که شما در کتاب رزقتان بر اساس یک روایت فرمودید خداوند رزق ساده لوح ها را زیاد میکند که مردم بفهمند رزق با زرنگی و غیره به دست نمی آید. آیا آیه قرآن با این روایت در تضاد نیست؟باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده بسیار خوب توانستهاید بین قحطی و قحطیزدگی تفکیک کنید، مضافاً اینکه ریشهی هر قحطی، قحطیزدگی است و غفلت از سعهی رحمت الهی ۲. قارون مدعی است خودش علم به دستآوردنِ ثروتش را داشته است، در حالیکه اشتباه میکند. رزق، مقسوم است و حتی آدمهای زرنگ نمیتوانند رزق انسانهای ساده را تصاحب کنند مگر آنکه آن انسانها به وظیفهی خود در آن حدّ که برایشان امکان دارد، عمل نکنند. موفق باشید
-
دغدغههای رهبر معظم انقلاب
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز:
موضوع: در خصوص #تبیین و #روش_حل و منابع مطالبات رهبر معظم انقلاب مدظله العالی
۱. کار مبنایی قرآنی ۲. کار اجتهادی ۳. منظومه سازی ۴. طراحی دستگاه فلسفی و چگونگی امتداد آن در حیات اجتماعی
کار مبنایی و با متد علمی:
در پژوهشهای قرآنی توجه به کارهای علمىِ مبنایی و اصولی خیلی لازم است. بعد هم کیفیت استفادهی از قرآن؛ این شیوهای که علمای دین ما، فقهای ما در استفادهی از آیات و روایات دارند، یک شیوهی تجربه شده است، یک متد علمىِ پخته شده و رسیده و کاملاً آزموده شده است؛ اینها را باید فرا گرفت.۱۳۸۸/۰۷/۲۸
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8259
علم قرآن:
میبایست علم قرآن، شناسایی قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن به عنوان یک علم و یک رشته در حوزهها وجود داشته باشد. چهقدر مفاهیم اسلامی در قرآن هست که اگر ما بخواهیم در فقه بحث کنیم، به فکر آنها نمیافتیم. این انزوای قرآن، برای ما خیلی مشکلات درست کرده است و بعد از این هم خواهد کرد و به ما تنگنظری خواهد داد.۱۳۷۰/۰۶/۳۱
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2491
نگاه اجتهادی در علوم انسانی؟!
نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصههای گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و تربیت رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنی و فناوری، و از رسانههای مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بینالملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدنسازی است.۱۳۹۲/۰۲/۹
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22405
ما باید برویم به سمت منظومهسازی؟!
امروز ما کمبود داریم، ما خلأهای زیادی داریم، شکافهای زیادی وجود دارد؛ و ضمن اینکه منابع داریم، منظومهی فکری نداریم. ما باید برویم به سمت منظومهسازی؛ یعنی قطعات مختلف این پازل را در جای خود بنشانیم، یک ترسیم کامل درست کنیم؛ به این احتیاج داریم. این هم کار یک ذره، دو ذره نیست؛ کار یک جلسه، دو جلسه نیست؛ کارِ جمعی است و تسلط لازم دارد؛ هم تسلط به #منابع_اسلامی، هم تسلط به #منابع_غربی.۱۳۹۱/۰۸/۲۳
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21471
ما باید منظومهسازی کنیم؟!
برای آراء ملاصدرا منظومهسازی نشده. در خود فلسفهی ملاصدرا، در بخشهای مختلف میتواند یک منظومهسازیهایی بشود. عین همین قضیه، در مورد فلسفهی اشراق است؛ عین همین قضیه، در مورد فلسفهی مشّاء است. ما باید منظومهسازی کنیم.۱۳۹۱/۱۱/۲۳
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898
یک دستگاه فلسفی درست کنید؟!
نقص فلسفهی ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفههای غربی برای همهی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن میکند: سیستم اجتماعی را معیّن میکند، سیستم سیاسی را معیّن میکند، وضع حکومت را معیّن میکند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن میکند؛ اما فلسفهی ما بهطور کلّی در زمینهی ذهنیّاتِ مجرّد باقی میماند و امتداد پیدا نمیکند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااینکه خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد.
از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، اگر نگوییم از همهی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفههای مضاف که آقایان فرمودند: فلسفهی اخلاق، فلسفهی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است.۱۳۸۲/۰۸/۲۹
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616
تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همینطور است. ما در رجوع به قرآن و روایات و در رجوع به متفکرین، با نظر به مسائل خود رجوع نکردیم تا از آن متون، اندیشهی امروزین حضور در این جهان را بیابیم، چه با تدبّر در قرآن در عین نظر به مسائلمان، و چه در توجه به فلسفه و سیری که از فارابی تا جناب صدرا به ظهور آمد. هنوز گمان میکنیم قرآن و روایات را در حدّ آموختن و اطلاعیافتن باید متوقف کنیم و این غیر از بهرهبردن جهت حضور در جهانی است که در آن بهسر میبریم و دغدغههای رهبر معظم انقلاب از این جنس است. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی. سلام استاد:
سوالم در مورد آن روایتی است که یکی از صحابه در مقابل حضرت رسول خود را بر روی ریگهای داغ می غلطاند که نفسش را به یاد عذاب قیامت بیندازد و حضرت آن را تایید کردند حد این کار کجاست؟ آیا این کار جوازی برای قمه زدن و لطمه زدن برای شوق الاهی نمی تواند باشد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن خود را به سختی انداختن تا روح بر جسم غلبه کند، مثل کاری که با «ذِن» انجام میشود؛ غیر از قمهزدن است که موضوع آن چیز دیگری است. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد:
مدتی است ما در منزل مان جلسه هفتگی حدیث کسا داریم. فعلا بصورت مجازی
دوستان گاهی خرده میگیرند که این همه دعا و زیارت معتبر داریم چرا شما این حدیث را میخوانید که حتی در صحت منبع آن ممکن است بین افراد اختلاف و تردید باشد. پاسخ و نظر شما چیست؟
ممنونباسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز به صورت مکرر عرض شده. ظاهراً واقعهی مورد بحث در حدیث کسا چندین بار در مکانهای مختلف تکرار شده و حدیث کسای مشهور گزارش یکی از آن واقعهها است پس معنا ندارد که دغدغهی سلسلهی سند آن را داشته باشید. از طرفی با خواندن حدیث کسا و نقل حادثهای که گزارش یکی از زیباترین صحنههای اتصال آسمان به زمین است از طریق پنج نور مقدس، عملاً یک نحوه اتحاد روحانی با آن حادثه پیدا میکنیم. حادثهای که جبرائیل نیز طالب اتحاد و حضور با آن بود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام:
همانطور که قبلا عرض کردم بنده دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت هستم در باب معرفت و مبانی معرفت چه کتاب ها و مقالاتی پیشنهاد میکنید که با نگاهی حضوری و عرفانی بتوان بصورت فلسفی نسبت به معرفت، معرفت پیدا کرد؟ با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت خاص بنده در این موارد صاحبنظر نیستم. از نظر بنده مبانی تعلیم و تربیت را باید در آیات و روایات دنبال کرد. موفق باشید
-
اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است
بسمه ی تعالی
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در یکی از مباحث فرمودید اصرار بر خواسته ای از خدا باعث اجابت آن بدون مصلحت می گردد مانند کسی که صاحب فرزند نمیشود و از خدا با اصرار طلب فرزند می کند و بچه علیل به او داده میشود. با توجه به این موضوع
۱. منطور به اصرار بر دعا در روایات که به آن سفارش شده چیست؟
۲. اگر سالها خواسته ای از خدا داشته باشیم و برآورده نشده باید به این نتیجه برسیم که دیگر مصلحت ما در آن نیست هر چند آن خواسته در جهت رضای خدا و از مواردی باشد که در دین سفارش مؤکد شده است؟
ممنون از زحمات شما و التماس دعای فراوانباسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است و نه اصرار بر داشتن اموری که مربوط به زندگیِ دنیایی است. ۲. آری! شاید میخواهند آن خواسته و ثواب آن را در قیامت بدهند. مگر در روایت نداریم بعضی آرزو میکنند ای کاش خواستههای دنیاییشان را خداوند برآورده نمیکرد تا به بهرههای ابدی آن خواستهها نایل شوند. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز
از آنجا که نزدیک ایام آغاز امامت مولایمان امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستیم، سوالی پیرامون مباحث مهدویت داشتم.
اخیرا کلیپی از سخنان استاد محمد شجاعی در تلویزیون پخش شد، پیرامون عظمت انقلاب امام خمینی و شهدای راهش و تطبیق برخی روایات و اشاره به سخنان امام ذیل آنها فرمودند، سوالات و نکاتی در ذیل عرض میشود که از شما استاد عزیز تمنا دارم برایمان تبیین دقیقتر بفرمایید. (پیشاپش از طولانی بودن متن طلب عفو دارم)
لینک کلیپ کاملترشان ازکانال خود استاد شجاعی:
eitaa.com/ostad_shojae/14865
aparat.com/v/0t276
youtu.be/AIFlxoQZSVA
*** سوالات و نکات بنده:
۱. در روایات پیرامون وقایع پیش از ظهور، اساساً در موضوع تطبیق آنها بر مصادیق چه باید کرد؟ روایاتی که ضمن آنها در روایاتی هم به قیام مردمی در مشرق، و عالمی از قم، و قومی همراه او دارای قوت ایمان قلبی «کالزبر الحدید» و قدرت نظامی «اولی بأس شدید» هستند که مقدمات ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را فراهم میکنند. اساساً اگر امکان تطبیق بر مصادیق نباشد، اصل صدور این روایات و اصرار اهل بیت (علیهم السلام) بر آگاهسازی شیعیان امری لغو میشود. از طرفی هم بیان «تطبیق قطعی» که از سوی مردم و برخی عالمان بخصوص از عصر صفویه شده، و منجر به نتیجه مطابق آن تطبیق ها نشده، موجب کمرنگ شدن توجه به امکان ظهور و ایجاد یأس و نا امیدی بخاطر محقق نشدن پیش بینی های تطبیقی خواهد شد.
لذا بنظر میرسد باید راهی بینابین داشت، نه تطبیق را تعطیل کرد، و نه بطور تطبیق قطعی بیان کرد، بلکه «تطبیق ظنی» برای «ایجاد آمادگی و هشیاری» میتواند غرض این بیانات معصومین (علیهم السلام) باشد. کما اینکه طبق مبانی دقیق، با حرکت انفسی و اجتماعی ما و هم عالم شدنمان با امام و نزدیک شدن وجودیمان به امام، ظهور نزدیک میشود.
به یک واسطه از عالمی زنده که مشرف به محضر امام شده بودند، شنیدم که امام زمان علیه السلام بعد از اینکه درخواستی از ایشان را اجابت فرموده بودند به ایشان فرمودند (نقل به مضمون): «تمام امور زندگی شما شیعیان به دست ماست (که از نعمت های الهی بهرمند شوید و در برابر بلایا محفوظ بمانید)، اما یک امر من امام هم دست شیعیانم هست و آن ظهور من است». هرقدر ما خود را برای امام خالص کنیم و به امام نزدیک شویم، ظهور امام هم نزدیک میشود.
۲. آیا با وجود مشکلات اقتصادی و فشارهای معیشتی مردم، تحمل شنیدن و فهمیدن این نحو تطبیق های ظنی روایات بر انقلاب و قیام امام و شهدا را (برای فهم حرکت تاریخی مان) در میان مردم موجود میدانید؟ آیا وقت بیان هست؟ آیا زمانه زمانه شنیدن و فهمیدن شده است؟ آیا جامعه ما ممتحن به ایمان شده تا ظرفیت و تحمل امر صعب مستصعب ظهور نور معصومین را در مقدمات ظهورشان بنماید؟
رهبری عزیز در اوایل انقلاب (سال ۱۳۶۱) هم میخواستن برخی از این حرفهای بظاهر مگو در روایات شریفه را که تطبيق ظنی (نه تطبیق قطعی) با انقلاب اسلامی و امام روح الله (ره) دارد، در خطبه های نماز جمعه بخوانند و همینکه چندبار خواستن بخوانند و نشده بود حس کردند هنوز ظرفیت تحمل عمومی این حقایق نیست. اما آیا امروز چنین ظرفیتی در تحمل عمومی آنها فراهم شده است؟
بیان خاطره رهبری:
«یک کتابی است به نام «کشف المحجوب» یک نفر از آقایان که با این کتاب آشنا بود، آمد به ما گفت: صفحه چند این کتاب را بیاور، یک روایتی هست آن را بخوان. ما باز کردیم، دیدیم عجب روایتی است. روایتش این بود که پیغمبر اکرم به اصحاب خودش خبر می داد که در #آینده کسانی می آیند که این طورند، که از جمله این بود که «تُحابّوا بروح اللّه» به روح خدا با یکدیگر تحبب می جویند، همدیگر را دوست می دارند، به برکت روح خدا «تُحابوا بروح الله» ما از این خیلی خوشمان آمد و گفتیم که برویم سر نماز جمعه این را بخوانیم. یک هفته که یادم رفت کتابش را ببرم. یک هفته کتابش را بردم، بردم بالا، خطبه تمام شد. یک وقت دیدم که خطبه تمام شده، کتاب دست من است، نخواندم. بعد هم دیگر همین طور نخواندیم، نخواندیم، تا اینکه دیگر از نماز جمعگی هم افتادیم.
این حدیث خیلی حدیث جالبی است. بردم حديث را خدمت امام یک وقتی، برای خود امام هم حدیث را خواندم. البته ایشان نه رد کردند، نه اثبات کردند که معنایش این است؛ همین طور گوش کردند و یک تبسمی کردند. «حابوا بروح الله» به هر حال اینجا هم که «و أیّدهم بروحٍ منه» خدا به روحی از خودش آنها را تأیید می کند. خب، امام ما هم روح اللّه است دیگر؛ مصداق روح اللّه است، اسمش هم روح اللّه است.»
منبع: کتاب عبد صالح خدا /نشر صهبا/ ص156. (1361/4/12)
متن حدیث در کشف المحجوب (باب14 فصل فی "الولی"، ص: 243 و 244) :
«قال رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و سلم) : «إن من عباد اللّه لعبادا یغبطهم الأنبیاء و الشهداء قیل: من هم یا رسول اللّه، صفهم لنا لعلنا نحبهم؟. قال ص : "قوم تحابوا بروح اللّه من غیر أموال و لا أنساب وجوههم نور على منابر من نور لا یخافون إذا خاف الناس و لا یحزنون إذا حزن النا"، ثم تلا الآیة: " أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ " »
۳. برخی روایات مشابه را خدمتتان تقدیم میکنم، ممنون میشوم اگر توضیح و بیانی در فهم این دست روایات و تطبیق ظنی آنها بر انقلاب اسلامی و قیام امام خمینی و شهدای عزیز دارید بیان بفرمایید:
قلبهایی از این امت، ارتباط اشراقی با ظهور آن حقیقتِ اسم اعظم الهی در نور محمّدیین می یابند، که با «وحدت کلمه» در قلوبشان، یک «قلب مجتمع» (مدینه حصینه)، و «متمرکز بر توحید ولایت محمّدیین (ع) و با ایمانی امتحان شده» (عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ)، و محکم مانند پاره های آهن (کالزبر الحدید) برای ظهور آن حقیقتِ صعب و مستصعب باشند، و همانا قیام انقلاب اسلامی در پرتو حرکت امام و شهدا برای به ظهور رساندن تامّ آن «نــور اسم اعظم محمّدیین ع» در «ظهور امام زمان» (ارواحنا فداه) است.
آن قوم با قلبهای مجتمع و محکم در روایات، به ظن قوی، همان شیعیان مشرقی و اهل اشراق شعاع خالص امام زمان هستند که با محبتشان به روح الله پیشگامان اظهار نور عرشی اسم اعظم الهی در حاکمیت ولایت محمّدیین بر عالم گشته اند:
+ «إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ثَقِيلٌ مُقَنَّعٌ أَجْرَدُ ذَكْوَانُ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ أَوْ مَدِينَةٌ حَصِينَةٌ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا نَطَقَ وَ صَدَّقَهُ الْقُرْآنُ». (بحار الانوار، ج 2 ص191)
+ «إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ أَوْ مَدِينَةٌ حَصِينَةٌ قَالَ عَمْرٌو فَقُلْتُ لِشُعَيْبٍ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَ أَيُّ شَيْءٍ الْمَدِينَةُ الْحَصِينَةُ قَالَ فَقَالَ سَأَلْتُ الصَّادِقَ ع عَنْهَا فَقَالَ لِي الْقَلْبُ الْمُجْتَمِعُ». (بحار الانوار، ج 2 ص183)
+ «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ». (بحار الانوار، ج57 ص216)
+ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِیعَتِنَا الْعَاهَهَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ کزُبَرِ الْحَدِیدِ وَ جَعَلَ قُوَّهَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّهَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ یَکونُونَ حُکامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا». (بحار الانوار، ج52 ص317)
+ «إنَّ عَنْ یَمِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِیَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَی وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِینَ دُونَهُمْ ... هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرَوْحِ اللَّهِ عَلَی غَیْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِکَ شِیعَتُکَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ یَا عَلِیُ» . (بحار الانوار، ج65 ص139)
+ «يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَه» / «كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ». (بحار الانوار، ج51 ص87 و ج52 ص243)
+ فی قول الله عز و جل: « وَ قَضَیْنٰا إِلیٰ بَنِی إِسْرٰائِیلَ فِی الْکِتٰابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ»، قال: قتل أمیر المؤمنین و طعن الحسن بن علی (علیهما السلام)، «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» قال: قتل الحسین (علیه السلام)، « فَإِذٰا جٰاءَ وَعْدُ أُولاٰهُمٰا» قال: إذا جاء نصر دم الحسین (علیه السلام)، «بَعَثْنٰا عَلَیْکُمْ عِبٰاداً لَنٰا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ - فَجٰاسُوا خِلاٰلَ الدِّیٰارِ»، قال:
" قوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (علیه السلام) فَلَا يَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا أَخَذُوه"، «وَ کٰانَ وَعْداً مَفْعُولاً»، خُرُوجُ الْقَائِمِ (علیه السلام).
ترجمه حدیث آخر:
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: "ما به بنی اسرائیل در کتاب آسمانی اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد" (اسراء، ۴)، این دو فساد در قتل علی بن ابی طالب (علیه السلام) و کشتن و نیزه باران کردن پیکر حسن (علیه السلام) می باشد، و خداوند میفرماید: "و سرکشی بزرگی خواهید نمود" (اسراء، ۴) و آن قتل حسین (علیه السلام) است، و خداوند تعالی میفرماید:" هنگامی که نخستین وعده فرا رسد" (اسراء، ۵)، آن وعده آمدن نصرت بر خونخواه حسین (عجل الله) است، و حق تعالی می فرماید: "آنگاه گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما برمیانگیزیم تا (شما را سخت در هم کوبند) درون خانه ها را جستجو کنند" ،
همانا آنها (اولی بأس شدید) قومی هستند که خداوند آنها را قبل از خروج قائم (علیه السلام) برمیانگیزاند و هیچ خونی از اهل بیت ریخته نشده مگر این که تقاص آن را میگیرند، «وَ كانَ وَعْداًمَفْعُولًا» که وعده قطعی پروردگار در خروج قائم (عجل الله) است.
(اصول كافي ج۸ ص۲۰۶، تفسیر المیزان ج۱۵ ص۴۳، تفسیر العیاشی ج۲ ص۲۸۱، تفسیر الصافی ج۱ ص۹۵۹)
این قوم (اولی بأس شدید) که انتقام قتل اهل البیت (علیهم السلام) را از صهیونیست (یهودی و وهابی) میگیرند و بر اسرائیل میشورند و فلسطین را فتح میکنند و وعده الهی در تورات و قرآن را بر خذلان صهیونیسم یهود، محقق میکنند، در تصریح از امام صادق (علیه السلام) ذیل همان آیات سوره اسراء، حضرت ۳ بار با تاکید و قسم میفرمایند که «بخدا قسم این قوم "اهل قم" هستند» [و اهل قم، یعنی هر مؤمن دلبسته به انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی در قیام قم (رجل من اهل قم یدعو الناس الی الحق) اقتدا کرده است] :
«وروی بعض أصحابنا قال: کنت عند أبی عبداللّه جالساً إذ قرأ هذه الآیة « فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَنَا أُولی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً » [اسراء، ۵]، فقلنا: جعلنا فداک من هؤلاء؟
فقال الصادق (علیه السلام) ثلاث مرات: «هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ»
(بحارالأنوار ج۵۷، ص۲۱۶ ؛ از تاریخ قم ص۱۰۰)
ان شاء الله ما بتوانیم ادامه دهندگان راه امام و شهدا و مجاهدین به نتیجه رساننده انقلاب با اتصالش به قیام قائم (علیه السلام) باشیم.
ضمن تشکر از شما استاد طاهرزاده عزیز و مخاطبین گرامی، پیشاپیش از بذل توجه و عنایت شما در تبیین موضوع کمال تشکر و سپاس را دارم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
عصر جمعه 2 آبان 99.باسمه تعالی: سلام علیکم: . آنچه بنده در موارد مذکور میتوانم عرض کنم همین اندازه است که به گفتهی خودتان میتوان به عنوان یک امر ظنّی تلقی نمود و بیشتر به ذوق گوینده مربوط است. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: وقت بخیر.
۱. به نظر شما الان بزرگترین مشکل جامعه ی ما چیه و اولویت و ضروری ترین ها کدام هستن که برای آنها هدف گذاری کنیم؟
۲. در سطح جامعه چطور میشه نفوذ داشت؟ آیا غرفه های معمولی بدون رنگ و لعاب مذهبی با عناوین معمولی ولی محتوای فکری با کیفیت در سطح شهر اقدام کنیم. مثلا عنوانش باشه پرسش و پاسخ های فردی یا اینکه از طریق بسیج و فرهنگسراها و نهادهای دیگه بهتر میشه اقدام کرد. یه چیزی برام سوال هست همیشه ما میریم دنبال علم و خودمان را قوی میکنیم و مطالعه و صوت و عرفان و مذهب و... کار میکنیم چجوری این رو به افرادی که نمیدونن بسط بدهیم؟ مثلا همین افراد بازاری، همین عوام، نوجوان ها و جوان ها در سطح شهر و....
۳. بطور کل نظرتان در مورد جناب آقای صمدی آملی چیست؟ سیر مطالعاتی ایشان در کتاب حامل اسرا، مباحث ایشان و شرح و....
۴. از علما کدام بوده اند که به تمام علوم دین تسلط داشته اند از جمله رجال و فقه و کلام و ریاضی و فلسفه و عرفان و.....
۵. آیا میشه در تمام علوم دین که حدود یه سی تا هستن تخصص پیدا کرد و صاحب نظر شد و آنها را به زبان عامیانه از نو نوشت و لقمه را به دست همه داد؟ حالا به زبان عام هم نوشته و یا بیان نشه میشه در همه زمینه ها تخصص عمیق و اصیل و حقیقی پیدا کرد؟
۶. اگر براتون ممکنه تمام علوم دین را عنوان بفرمائید.
۷. یک کتاب معتبر در زمینه اذکار و تعداد آن ها و... معرفی بفرمائید. در پایان از خداوند متعال همه ی خداوند را برایتان مسالت دارم.باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب همهی سؤالات مذکور زمان زیادی میخواهد که برای بنده چنین فرصتی نیست. آری! ما در آن حدّ که بتوانیم باید در کسب معارف الهی و تدبّر در قرآن و روایات تلاش کنیم و سپس هرطور که خداوند شرایط را پیش آورد، آن معارف را به مردم برسانیم، بقیهاش مربوط به خود خداوند است. موفق باشید
-
جهان خود را جهانی ماورای این جهانها انتخاب کنیم
سلام خدا قوت: اینکه با بالا و پایین اومدن بورس ما خوشحال و یا ناراحت میشویم و در کل مادیات سبب تاثیر گزاری در ما میشوند آیا به خاطر این هست که روح ما هنوز اون قدرت لازم را جهت بندگی کسب نکرده و آماده نشده؟ باید چه کرد که تلاطم زندگی چه بالا و چه پایین ما را نه خیلی خوشحال و نه خیلی ناراحت کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما میتوانیم جهان خود را جهانی ماورای این جهانها انتخاب کنیم، جهانی که در کتاب «جایگاه رزق در هستی» به کمک روایات در مقابل ما قرار میدهد. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام خدمت استاد: استاد راسته که میگن نظافت شخصی از جمله (اصلاح صورت و...) در روز هایی مثل سه شنبه مشکل دارد طبق احادیثی یا دروغ است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در این موارد باید خودمان فکر کنیم چه کاری را چه موقع انجام دهیم. موفق باشید