-
شعور درک اقتضائاتِ زمانه به انسان عطا میگردد
سلام علیکم: استاد در پاسخ سوال ۲۵۶۴۷ فرمودید: آری! زمانها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمانها هستند. لذا وقتی با سیرهی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت میشود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء میشود. آیا این برداشت من درست است که ائمه اطهار و اولیاء الله، در عین بصیرت تاریخی و شناخت اینکه مشیت الهی در عصر آنها چگونه خود را نمایان می کند. (در یادداشت اخیرتان امام خمینی و مکتب مقاومت در این تاریخ، حضرتعالی تاکیدی روی این مطلب داشتید) با تزکیه و تقوا، بعد فوق زمانی را به میان می آورند تا هم بهتر اقتضای عصر خود را در یابند و هم ارتباطشان با عالم قدس به وسعت تاریخی باشد که در آن هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. اگر به سیرهی اولیاء معصوم «علیهمالسلام» عمل شود، شعور درک اقتضائاتِ زمانه به انسان عطا میگردد و مانند حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» میفهمیم این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرتها است؛ رضوان خداوند بر او باد که چشمِ بینای زمانهی خود بود. موفق باشید
-
هر آنچه شرایط تقوا را در جامعه رشد دهیم، شرایط نفوذ نفاق، تنگتر میشود
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد، شیوه اصیل برخورد پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) با جریان نفاق چگونه بوده است و با توجه به این سیره، امروز تکلیف ما در برابر این جریانی که موریانه وار در حال ضربه زدن به انقلاب است چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعدهی مهم است که هر آنچه شرایط تقوا را در جامعه رشد دهیم، شرایط نفوذ نفاق، تنگتر میشود زیرا منافق هر ادعایی در راستای دینداری میتواند بکند ولی نمیتواند حقِ تقوا را ادا کند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم:
در جلد ۸ الکافی، حمران از امام باقر (ع) نقل می کند که ایشان می فرمایند سه عصر داریم: عصر گرگ ها که اراده و باور توحیدی نیست، عصر قوچ ها که اراده هست لیکن عمل صالح صورت نمی گیرد و عصر ترازو و میزان که عصر قائم ما (عج) است و در آن هم اراده و باور هست و هم عمل صالح. چه کنیم تا علم و معرفت ما تبدیل به ایمان و نهایتاً عمل صالح شود و صرف دانستن محض نباشد و هم چنین ایمان و عمل مان در طراز عصر ظهور که عصر میزان است و ویژه در این دوران که بحمدالله انقلاب اسلامی بشارتی برای تحقق آن به میان آمده است، باشد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زمانها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمانها هستند. لذا وقتی با سیرهی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت میشود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء میشود. موفق باشید
-
اصولی از متن دین در اختیار ما است که میتوانیم در امور مستحدثه نیز نظر دین را اعلام کنیم.
سلام بر استاد معظم:
مطلبی در جزوه زنان آورده اید که بنده هر چه فکر کردم نتوانستم آن را متناسب با نظام فکری شما درک کنم و احتمالا بنده مقصود شما را درست درک نکرده ام. در جزوه آورده اید: «زن در نظام جدید دیگر به آن صورتی که عرض شد، نیست. در این نظام زن آزاد است تا هرچه خواست انتخاب کند و خود برای خویشتن تصمیم بگیرد. پرسشی که اغلب برای بسیاری طرح میشود تطبیق ارزشهای عالم جدید با عالم قدیم است. در گذشته زمانی که گفته میشد «حق»، تلقی خاصی از حق میشد آن حق و آن تلقی از حق، مبتنی بر جهانبینی دینی بود. اما اکنون تلقی آدمیان از حق تغییر کرده. انسان در این عصر و در این نسل، طالب است بر خلاف گذشته که موجودی مکلّف بود. طرح این سؤال که آیا قرآن با دموکراسی سازگار است یا خیر؟ و پاسخ آن - حال بلی باشد یا خیر- صحیح نمیباشد. مثل آن میماند که بپرسیم آیا حضرت محمد (ص) با توجه به روایاتی که از ایشان مانده، با هواپیما و هواپیماسواری موافق بودند یا خیر؟ اساساً هیچ تلقی و هیچ تصوری از هواپیما مطرح نبود.»
بنده منظور شما را نفهمیدم. اگر منظورتان آن است که ما نباید برای پاسخ به سوالاتی همانند نسبت اسلام و دموکراسی به دنبال لفظ دموکراسی در قرآن و احادیث باشیم و در اسلام اصلا تصوری از این مفاهیم وجود نداشته از لحاظ فقهی و مبانی فکری شما صحیح است. اما آیا منظورتان این است که اصلا اسلام و قرآن در مورد دموکراسی و به تعبیر دقیق تر «نظر اسلام درباره ی جایگاه نظر مردم در حکومت داری» نظری ارائه نکرده است؟
آیا اسلام تنها درباره ی عالم قدیم نظر داده است؟ فقها قائل اند که عمومات و اطلاقات قرآن و احادیث حتی شامل موارد مستحدثه هم می شود و شارع با توجه به آن موارد ردع و نهی باید در آن موارد بیان می کرد. در این مورد شما با همه ی فقها و اصولیون هم نظر هستید که مثلا ««فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» ناظر بر ماهیت زن چه در عالم قدیم و چه در عالم جدید است و حال این یک فقیه متفکر است که باید این روایت را در این تاریخ به نطق درآورد. علامه طباطبایی و خود حضرتعالی نیز درباره ی نظر اسلام درباره ی زن و حق مردم در حاکمیت سخن گفته اید و بحث کردن شما فرع بر آن است که اسلام را در این حوزه صاحب نظر بدانید. اما ظاهر کلام شما این است که اساسا سوال دراین باره را از دین جائز نمی دانید و مثل سوال درباره ی هواپیما می دانید. ما درباره ی هواپیما هم می توانیم از نصوص دینی پرسش کنیم و اگر بنای عقلا و عرف آن را می پسندد – با توجه به تمامی قیودی که درباره ی بنای عقلا و عرف در فقه و اجتهاد وجود دارد- شارع باید در قالب یک نص عام و یا مطلق آن را ردع می کرد و بر فرض عدم ردع استفاده از آن صحیح است. همین مطلب درباره ی بیمه و سایر مسائل مستحدثه وجود دارد. کتاب فقه و عقل و فقه و عرف آقای علیدوست هم در حال تنقیح و تنظیم همین مطالب و مبانی فقهای ماست. به عنوان مثال در مورد قرارداد بیمه نیز همین مطلب بیان شده است، البته بنده قرارداد بیمه را حکم عرف و بنای عقلا نمی دانم و اجرای آن به صورت فعلی را موجب پیشرفت فردگرایی و لیبرالیسم در جامعه می دانم که ان شاءالله طی فرصتی بحث فقهی آن را خدمتتان ارائه می کنم. البته این کلام درستی است که اگر بخواهیم به روش اخباری گری، جمود بر الفاظ داشته باشیم، علاوه بر ناکارآمدی دین و فقه و ایجاد بن بست در فهم دین، متوجه تغییر موضوعات نمی شویم. به احتمال زیاد کلام شما را ناظر بر همان سخن امام خمینی می دانم که در منشور روحانیت فرمود: «اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی دانم، اجتهاد به همان سبک صحیح است، ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند، مسئله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است. به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد»
به نظرم سخن شما اگر درست متوجه شده باشم تذکر این مطلب است که مسئله زن نیز با توجه به روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جدید یک موضوع جدید بوده و نیاز به تفکر مجدد داشته تا حکم آن واضح شود. خیلی ممنون و تشکر از شما استاد عزیزباسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در سطور آخرِ فرمایشاتتان متوجهی اصل موضوع هستید. آری! قرآن یک حقیقتِ فراتاریخی است و هیچ زمانی و زمانهای پیام آن را محدود نمیکند و مطابقِ هر زمان میتوان زیر سایهی قرآن و سیرهی اولیاء معصوم عمل کرد. مثال هواپیما از آن جهت عرض شد که نباید انتظار داشته باشیم که خدا و رسول عیناً نسبت به موضوعات جزئی نظر دهند و اگر نظر ندادهاند بابِ اجتهاد مسدود شود. در حالیکه اصولی از متن دین در اختیار ما است که میتوانیم در امور مستحدثه نیز نظر دین را اعلام کنیم. موفق باشید
-
بدون عنوان
سوال: اگر «لولاک لما خلقت الافلاک» و نظایر این جملات درسته اگر ولایت تکوینی با اهل بیته اگه واسطه فیض اهل بیت هستند چرا هیچ بودایی تو مکاشفاتش هیچ کنفوسیوسی هیچ مسیحی هیچ فرقه دیگه ای نه خواب اهل بیت رو دیده نه همکلام شده در مکاشفه و هیچ خبری نیست. فقط جملاتی مثل اونها همه نجس و گمراهن اونا جهنمی هستند لجن هستند فقط شما خوبین ندیدین. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد یک شخص نیست. بلکه بحث در شخصیت است. آیا آن ادیان، همه به دنبال کسی نیستند همانند علی «علیهالسلام» که در سیره و عقیده و عمل چون او باشد؟ موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: آیا افراد می توانند ظرفیت خود را افزایش دهند که ربشان جامعیت اسماء یعنی الله شود منظورم این نیست که نبی و ولی شویم. اگر پاسخ مثبت است لطفا راهکار آن را هم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان مؤمن اساساً با تأسی به سیرهی پیامبر خدا و ائمهی معصومین «علیهمالسلام» عملاً به ربوبیت حضرت اللّه مستظهر میشود به همان معنایی که از آنها داریم: «ربّی اللّه». موفق باشید
-
بدون عنوان
بر اساس قاعده ی عقلی لزوم دفع ضرر احتمالی و انگیزه ی فطری حب نفس (دفع ضرر و جلب نفع) چگونه می توانم دغدغه ی نجات در عالم آخرت را تامین کنم؟ می خواهم از لحظه ای که مرگم فرا می رسد تا آخر مطمئن باشم تا اندازه ای که بر عهده ی من است _حداقل_ از هرگونه رنج، الم، ضرر و بدبختی ایمن باشم. تا چه اندازه و چه چیز های را؟ (از واجبات و محرمات اعتقادی، اخلاقی و فقهی) (از رساله ی عملیه یا مثلا کتاب گناهان کبیره). آیا مواردی که در کتاب های اخلاق (مانند کبر، حسد، بخل، حب دنیا) بیان شده است واجب اند و برای این منظور (کسب کف و حد نصاب نجات، رهایی و ایمنی) لازم است رعایت شوند؟ آیا باید حتما تمام واجبات و محرمات مبتلا به را به طور کامل رعایت کنم؟ آیا باید حتما قلب سلیم داشته باشم؟ یا تقوای کامل؟! دقیقا باید چه کار کنم تا به این خواسته ام برسم؟ در منطق قرآن به این مقام و حالت چه می گویند؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «ره چنان رو که رهروان رفتند» سیرهی ائمه «علیهمالسلام» که نه در آن افراط است و نه تفریط را مطالعه فرمایید و در حدّ توان به وظایف شرعی عمل کنید و امیدوار به رحمت واسعهی الهی باشید. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسمه تعالی
سلام علیکم و رحمة الله: وقت شما بخیر.
استاد گرامی، من خانم خانهداری هستم که مدتی است برای کمک به اقتصاد خانواده خودم و نیازمندان به یک شغل خانگی هم می پردازم. در روز حدود یک ساعت وقت برای قرآن خواندن و دنبال کردن سیر مطالعاتی شما در نظر گرفته ام. حال سوال من این است که وقتی من کسانی را می شناسم که از نداری خود و فرزندانشان به معنی واقعی کلمه با شکم گرسنه می خوابند آیا جا ندارد که از همان یک ساعت هم صرف نظر کنم و باز هم بیشتر به کار بپردازم تا ان شا الله بتوانم بیشتر یا زودتر به آنها کمک کنم؟ از اینکه همیشه روشنگر ذهن و دل ما بوده اید متشکرم. حق نگهدارتان.باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص کسی باشد که با شکم گرسنه بخوابد و بتوانید در رفع گرسنگی آن اقدام کنیم، هیچ راهی به ارزش آن کار نیست. میماند که گاهی باید به صورت عمیقتری دلسوزی نمود به آن معنا که گفت: «سرشک از رُخم پاک کردی چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نریزد». سیرهی ائمه «علیهمالسلام» در عین رفع نیازهای جزئی دلسوزیآنها آن بود که چنین نقیصههایی در عالم وجود نداشته باشد. موفق باشید
-
بدون عنوان
استاد سلام علیکم:
کودک سه سال و نیمه را چگونه با خدا و اهل البیت آشنا کنیم تا در فکر او بذر مناسب را بکاریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با محبت به او و حکایت سیرهی اولیاء معصوم، کودکان به راحتی آن سیره را تصدیق میکنند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: ممنون بابت پاسخ شما در خصوص سوال ۲۴۹۱۸ لطفا بفرمایید راه تشخیص چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، شهودِ معصوم است اگر مطابق سخن اولیاء معصوم بود، صحیح است وگرنه، نه. موفق باشید
-
وارستگی و آراستگی
سلام علیکم استاد عزیزم:
ببخشید اینکه فرمودین تو تفسیر سوره حمد اون خانمه فرستاد براش یه گلیم بخرن، وقتی از چگونگیش پرسید دیگه گفت نمیخوام. حالا من دچار مساله ای شدم اینکه ما خانمها که باید توی خونه آراسته باشیم، و دنبال لباس مناسب بگردیم، این گشتن هم شامل توجه به چیستی ها میشه؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک إلی اللّه مراحلی دارد. آری! انسان به جایی میرسد که از جهت خود دیگر از این تفاوتها آزاد میشود. ولی این بدین معنا نیست که ما در مسیر زندگی خود و زندگی با دیگران، رعایت اموری که بر عهده داریم را فرو گذاریم. مگر پیامبرخدا «صلواتاللّهعلیهوآله» نبودند که سعی میکردند در کنار آن وارستگیِ فوقالعادهشان، آراسته باشند؟ موفق باشید
-
راهِ نجات از القائات شیطانی را به ما نشان داده است
استاد عالیقدر سلام علیکم:
بنده همیشه این سوال برایم مطرح بود و همیشه فکری بودم که چرا برخی از انسانها در طول تاریخ دچار افکار سوفسطایی و شک گرایی و ایده آلیست مخصوصا شک در عالم خارج شده اند بعد که در مورد خطورات و القائات شیطان تحقیق کردم و کتاب جایگاه شیطان و جن و جادوگر رو خوندم به این نتیجه صد در صد رسیدم که این افکار پوچ و بیهوده و منحرف از طرف شیطان به آن انسانها القا شده و آنها حتما زمینه پذیرش آن القائات پوچ را داشتهاند که توانسته بر آنها مسلط شود و تخم شک و افکار پوچ را در دل آنها بکارد، واقعا انسان باید با توجه به نور حضرت حق و اهل البیت خود را از دام اقائات شیطان برهاند، و چقدر شناخت برخی القائات شیطانی سخت است و انسان اصلا متوجه نیست تحت القا شیطان است، لطفا دعا بفرمایید تا خداوند توفیق درک واقعی نور حق و نور حقیقت اهل البیت و محبت اهل البیت را بدون دخالت و انحراف شیطان به ما بدهد، جناب استاد ما چگونه باید متوجه شویم در عقاید و یا مسیر زندگی درست و طبق نظر اهل البیت حرکت می کنیم و مسیر آلوده به القائات و دخالت شیطان نیست؟ آیا باید استاد اخلاق و سیر و سلوکی داشته باشیم و هر از چند گاهی افکار و عقاید خود را به او ارائه دهیم تا او ما را راهنمایی نماید؟ یا نه می شود با ادعیه و اذکار و همراه داشتن حرز توصیه شده از طرف اهل البیت و چهار قل و آیت الکرسی به مسیری که طی می کنیم مطمئن باشیم؟
لطفا بنده را راهنمایی نمایید، ممنون از لطفتانباسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به کمک رسول باطنی یعنی «عقل» و تدبّر در آیات الهی به کمک «عقل» و توجه به سیرهی معصومین به کمک «عقل» راهِ نجات از القائات شیطانی را به ما نشان داده است و علمای بزرگ را به عنوان سیرهی صحیحِ زندگی در تاریخ برای ما پرورانده است. لذا «رَه چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید
-
تا تحت تأثیر آنها خود را از القائات شیطانی نجات دهیم
استاد گرامی با سلام:
با توجه به اینکه شیطان می تواند در اندیشه و تفکر ما تاثیر بگذارد و القائاتی به ما داشته باشد، ما در مسیر تفکر خود چگونه می توانیم مطمئن باشیم در تفکر ما شیطان دخالت نکرده و درست است و به خطا نمیرویم و گمراه نمیشویم با توجه به اینکه چه عابد ها و زاهد ها که با دخالت شیطان و القائات شیطان گمراه شدند، مانند برصیا عابد و ...،ملاک تمیز اندیشه و عقیده صحیح و درست از نادرست چیست؟ البته ناگفته نماند که همانطور که از جانب شیطان به ما القا می شود از جانب ملائکه هم به ما الهام می شود. ممنونمباسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با لطف خود امامان معصوم را که در قول و فعل معصوماند، در مقابل ما قرار داده است تا در قول و فعل و فکر، تحت تأثیر آنها خود را از القائات شیطانی نجات دهیم. موفق باشید
-
علاوه بر سادگی که همیشه مدّ نظر اسلام است؛ ظاهر مؤمن باید آراسته باشد.
سلام:
اشاره ای داشتید به اینکه حضرت امام در بیرون از منزل خوش تیپ بودند و از پارچه انگلیسی برای عبا استفاده می کردند. پس ساده زیستی و همسطح شدن با فقرا برای رهبر جامعه چه می شود؟ اگر یک طلبه که یک عبای معمولی وصله پینه، امام رو می دید چه می شد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر سادگی که همیشه مدّ نظر اسلام است؛ ظاهر مؤمن باید آراسته باشد. به همین دلیل پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» بهترین عطرها را استفاده میکردند. خوب است سری به کتاب «سنن النّبی» تألیف آیت اللّه طباطبایی بزنید. موفق باشید
-
استاد واقعی، امامان معصوماند
استاد عزیز سلام:
اینجور که بنده متوجه شده ام نفس اماره و شیطان یک رابطه قوی مثل استاد و مرید دارند و هرچه شیطان بگوید نفس اماره می گوید چشم، حال برای خلاصی از وسوسه های شیطانی یا باید این رابطه را گسست، یا باید با راه کاری شیطان را دور کرد که وسوسه ای نباشد تا نفس عماره اطاعت کند و یا باید نفس لوامه قوی شود تا جای برای نفس عماره نماند، در ظاهر امر هر دو راه یکیست و یک اثر دارد و آن قطع ارتباط شیطان با نفس اماره، حال سوال بنده این است که چگونه این ارتباط قطع شود با چه راه و روشی، آیا استاد اخلاق می خواهد؟ آیا ذکر های عام و آنجایی واجبات و ترک محرمات کافیست؟ اینجور که پیداست هر کس به خصوص مومن تا آخر عمر درگیر این ارتباط است و در جنگ و جدال با این ارتباط، لطفا راهی کاربردی پیش پای بنده بگذارید.
ممنون.باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. استاد واقعی، امامان معصوماند. با راهی که آنها در مقابل ما قرار میدهند مسلّم از وسوسههای شیطانی عبور خواهیم کرد. موفق باشید
-
کسب ثروت، آری، ولی غفلت از کسب معارف، نه
با سلام خدمت استاد عزیز:
اخیرا سخنرانی هایی از استاد پناهیان با موضوع خلق ثروت توسط نیرو های مومن آورده شده است که اهم جملات ایشان را بصورت متن برایتان تایپ نموده ام و همچنین لینک نمایش ویدئو های این سخنرانی ها را در آخر همین نوشته قرار داده ام.
لطفی در حق ما شاگردان خود بنمایید و با استناد بر فرمایشات ایشان و هم چنین فرمایشات خودتان در کتاب جایگاه رزق در عالم هستی راهنمایی بفرمایید که اگر یک انسان مومن در این زمانه هدف زندگی دنیایی خودش را ثروت مند شدن و خلق ثروت در جهت کسب رضای خداوند قرار دهد تا چقدر هدف صحیحی است؟ نکند در دنیای پس از مرگ باعث بشود عقب بمانیم و حسرت بخوریم که چرا ارده مان مصروف بر تولید ثروت شد؟
جملات کلیدی استاد پناهیان با موضوع ضرورت ثروت سازی:
۱. تو باید به استقبال بعضی از مسائل بروی که به ظن تو فساد انگیز است نه آنکه صورت مسئله را پاک کنی.
۲. این مسئله ها را باید برای خودت ایجاد کنی و اگر مردی بایستی و آنجا دین داری کنی (مثل پول در آوردن)
۳. حتما بچه مذهبی ها باید عرضه داشته باشند پول در بیاورند.
۴. کسی که ادعا دارد ما بچه ی خوبی هستیم ولی وقتی از او پرسیده می شود که کاسبی می کنی می گوید: کاسبی نمی کنم در درجه اول از چشم پیغمبر افتاده است و دوما روی هیچ چیزش نمی اتوان حساب کرد.
۵. در حدیث است که اگر پیامبر به شخصی نگاه می کردند و از خوبی او تعجب می کردند می پرسیدند که شغل و حرفه ی او چیست و اگر می گفتند که شغل و حرفه ایی ندارد می فرمودند که از چشم من افتاد (جامع الاخبار ص 139)
۶. طلحه و زبیر می گفتند که حضرت علی پول ندارد که خلیفه شود، حضرت به عاملینشان دستور می دهند که پول های من را که دستان هست و دارید بوسیله ی این پول ها کار می کنید را بیاورید، تپه ایی از پول نقد جمع آوری گردید سپس طلحه و زبیر را خبر نمودند و خطاب به آنها فرمودند: اینها فقط پول های نقد عاملان من در مدینه و اطراف مدینه است املاک و چاه ها و زمین های کشاورزیم را نیاورده ام.
۷. حصرت علی پول هایی که در می آورد زمین ها و چاه هایی که داشت به اندازه ی نیازش بود یا فراتر از نیازش؟
۸. پس به اندازه ی نیازت پول در نیاوری ها!!
۹. می ترسی که خراب شوی؟ تو بدون پول هم خراب می شوی تو همین الان هم خرابی.
۱۰. اگر به تو اخلاق قناعت را آموخته اند ولی این حدیث از امام صادق را برای تو نخوانده اند که خیری نیست در کسی که دوست ندارد پولش را اضافه کند. (کافی ج 5 ص72) این دین انفعالی است و برای جامعه ضرر دارد.
۱۱. در حدیث است که بقا جامعه به آن است که پول در دست کسانی باشد که حق را می شناسند و یکی از عوامل نابودی اسلانم و جامعه ی اسلامی در آن است که پول در دست کسانی باشد که حق را نمی شناشند (کافی ج5ص25) پولدار ها کسانی باشند که نفهمند پول را باید کجا خرج کنند.
۱۲. حزب الهی که بی پولی اش به علت بی عرضگیش باشد این را نباید بگذارد به پای زهدش!!باید برود تلاش بکند اگر پولدار شد خدا داده است و اگر نتوانست پولدار شود خدا نداده است ای جانم به این فقر.
۱۳. بسیجی ها چرا جهاد به مال رو فرهنگ سازی نمی کنند؟ چرا نمی روند کارخانه و باغ بزنند که پول در بیاورند؟
۱۴. ببخشید که در کنار نماز همیشه توصیه به ذکات شده است!!! تو پول نداری ذکات بدی.
۱۵. در آخر الزمان مردم برای حفظ دینشان نیاز به پول دارند. (کنز الاعمال ص 238ج3)
۱۶. پایان تاریخ و غلبه ی مستضعفین بر مستکبرین و ظهور حضرت حجت خلق الساعه نمی شود بلکه باید مدیریت صالح برای ثروت و قدرت بوجود بیاید پس باید برای ثروت و قدرت آماده بود.
لینک سخنرانی ها:
۱. بیش از حد نیازت پول در بیاور (https://www.aparat.com/v/4SiEM)
۲. ضرورت ثروت سازی برای تشکیل حکومت جهانی (https://www.aparat.com/v/cN9pe)
شماره ی سوالات مرتبط با این موضوع در سایت:
۲۴۱۴۴
۲۴۵۸۱
۲۴۱۶۰باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که در سؤالات مذکور عرض شد اصلِ تذکرات جناب استاد پناهیان چیزی نیست که کسی منکر باشد؛ منتهی دو نکته را نباید فراموش کرد: یکی اینکه در هر حال، انسانِ مؤمن باید کفاف در زندگی را از دست ندهد و گرفتار ریخت و پاشها به بهانهی ثروتمندی نشود. دیگر آنکه اگر کسی متوجه شد استعدادهایش را میتواند در امور فکری و فرهنگی بالا ببرد و رشد دهد، باید مواظب باشد آن استعداد را صرف ثروتمندیِ خود حتی برای کمک به بقیه نکند. جناب صدرالمتألهین در گِلهای که به جناب شیخالرئیس ابن سینا دارد میفرماید شمائی که اینهمه استعداد در ارائهی معارف و درکِ عمیق آنها داشتی، چرا وقت خود را صرف طبابتهایی کردی که سایر افراد و اطباء میتوانستند آن را انجام دهند؟ آری! بعضیها استعداد پولدرآوردنشان خوب است میتوانند با قصد خیر به آن امور بپردازند، ولی طوری سخن گفته نشود که امثال استاد پناهیانِ کشور هم به کار تجارت بپردازند و جامعه از استاد پناهیانی که با کار فرهنگی خدمات بزرگی انجام میدهند، محروم شود. آری! قضیهی ائمه «علیهمالسلام» که علم لدنّی دارند و شرایط کسب ثروت در آن موقعیتِ اقتصادی، مانعِ شخصیت فرهنگی و سلوکِ عبادیشان نمیشود، جداست. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: سرّ اعداد چیست؟ مثلا اینکه می گویند ذکر یا توّاب رو به فلان عدد بگوید تا به فلان خواسته برسید. نقش عدد چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد به چیز قابل اعتمادی نرسیدهام مگر در رابطه روایاتی که از معصوم به ما رسیده است و تعداد اذکار را معلوم کردهاند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب:
در آیه ۲۱۹ سوره بقره خدا میفرماید در انفاق میانهروی داشته باشید منظور از میانه روی چیست؟(در حالیکه ائمه گاهی همه اموال خود را انفاق میکردند و همچنین همه جان خود را در این راه فدا کردند) همچنین در آیه بعدی میفرمایند که در مورد یتیمان خود را به زحمت نیاندازید؟ در حالیکه حضرت علی (ع) و بقیهی ائمه (ع) برای یتیمان به سختی و زحمت میافتادند.
ممنونباسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید طوری عمل کرد و آن عزیزان طوری عمل می کردند که خودشان گرفتار فقر نشوند تا از ادامهی زندگی و توفیقات انفاقهای بعدی باز بمانند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام:
با توجه به توصیه ائمه (ع) و سفارش آیت الله قاضی به نماز اول وقت، در مورد نماز عصر و عشاء خواندن در وقت فضلیت ارجحیت دارد یا جمع دو نماز اما با جماعت؟باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در دو وقت خواندن ارجحیت دارد ولی در سیرهی پیامبر و ائمه «علیهمالسلام» پیش آمده که بدون هیچ اضطراری، جمع خواندهاند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: با توجه به جامعیت رساله حقوق امام سجاد (ع) می خواستم بدانم چرا شما این رساله را شرح نداده اید؟ آیا شرح این رساله امروز برای جامعه مهم نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بسیار مهم است و نیاز روز ما است. دعا کنید خداوند توفیق آن را به ما بدهد. موفق باشید
-
بدون عنوان
استاد عزیز سلام علیکم:
چگونه می توان به معرفت حقیقی اهل البیت (ع) رسید، به عبارتی چگونه می توان به کیمیای حقیقی که نور معرفت اهل البیت و محبت اهل البیت به معنای حقیقی کلمه است دست یافت، چه مسیری را باید طی کنیم و آیا سیر مطالعاتی و سیر عملی وجود دارد؟ ممنونباسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت «علیهمالسلام» همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید. موفق باشید
-
فدای سیرهی زیبای امام علی«علیهالسلام»
بسم الله الرحمن الرحیم.
با عرض سلام و خسته نباشید فراوان خدمت حضرت استاد:
می خواستم بدانم که نظر حضرتعالی راجع به نقاشی چهره امام علی علیه السلام که در مکاشفه دیده شده است چیست؟ آیا صحیح است که مراجع تقلید این نقاشی را تصدیق کرده و آن را شبیه ترین عکس امام علی علیه السلام دانسته اند. ممنون والسلام علیکم و من الله التوفیق.
این عکس در اینترنت به راحتی در دسترس است.باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی داریم که چگونگی چهرهی آن حضرت را گزارش دادهاند و عدهای بر اساس آن گزارشها چهرهای را ترسیم کردهاند، ولی من و شما فدای آن امامی شویم که با سیرهی خود راههای نجات را در هر زمانی در مقابل ما گشود، چرا به سیرهی زیبای آن حضرت نظر نکنیم. فدای سیرهی زیبای امام علی«علیهالسلام». موفق باشید
-
جایگاه طلب ائمه
سلام:
جلسه ششم عرفان نظری در اسلام فرمودید ائمه اشکشان به این دلیل بوده که مثلا داشتند در اسم حی سیر می کردند و غرق در آن بودند و در همان حال طلب اسم قدیر می کردند و اشکشان جاری می شد. عرض بنده اینست آیا این کم دیدن ایشان نیست که در حالی که غرق در یک اسم باشند در دیگر اسما نباشند و بخاطرش گریه کنند؟ در حالی که امام علی می گوید ما رایت شی الا ورایت الله قبله و بعده و معه.باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نباید جایگاه عبودیت و اشک و لابه و طلب مقامِ بیشتر آن عزیزان را نادیده گرفت و فکر کنیم تنها فقط برای تربیت ما، آن حرکات را انجام میدهند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: حضرت رسول یک سوم درآمدشان را به عطر اختصاص میدادن، این به معنای آن نیست که مومن می تواند تمایلات دنیایی خود را افراطی برطرف کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسلّم است و سیرهی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» نشان میدهد که تمایلات افراطیِ دنیایی نداشتند. شاید آنقدر هزینهی زندگیشان کم بود که میتوان آنچنان استنباط کرد. موفق باشید
-
محبّ اهلالبیت بودن یعنی در نوع زندگی که دیگر با استکبار و فرهنگ اهل دنیا نمیتوانید کنار بیایید
حدیث هست شخصی رفت پیش اهل بیت (ع) گفت من محب شما هستم، عاشق شما هستم، بهش گفتن پس آماده بلا باش یعنی چه؟ حدیث جعلی نیست؟ یعنی اگه محبت اهل بیت رو دارید آماده فقر و بلا باشید؟ منظور چیه؟ استاد عزیز لطفا کامل و به دو خط کفایت نکنید. چون این مطالب بنده رو متوقف کرده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که محبّ اهلالبیت بودن یعنی در نوع زندگی که دیگر با استکبار و فرهنگ اهل دنیا نمیتوانید کنار بیایید حاضر میشوید و این نوع زندگی همواره مشکلات خود را دارد هر چند ارزش آن بسیار فوق العاده است مثل نظام اسلامی با این همه سختیها و جنگها و تحریمها برای کسی که متوجه است برای احیای قرآن باید از این سختیها نهراسید. موفق باشید