-
بدون عنوان
سلام علیکم استاد: بنده چند سالی هست که ازدواج کردم و همسرم فوق العاده زود رنج و حساس هستند و کمی هم افسردگی دارند به طوری که روی من هم اثر گذاشتند و من هم حساس و زود رنج شدم. خودم شخصا خدا را شکر خیلی تونستم درکشون کنم و باهاشون کنار بیام ولی از همون اوایل ازدواجمون همسرم با خانواده ام مشکل پیدا کردند و به کوچکترین حرفی نارحت میشدند و من هم نمیتونستم طرف هیچکدام را بگیرم و خیلی برام سخت میگذشت. ما معمولا اوایل ازدواجمون هفتگی با خانوادمون رفت و آمد داشتیم ولی چون دیدم خانمم اذیت میشن کمترش کردم ولی الان خانمم از من انتظار داره هر شش ماه یکبار رفت و آمد بکنیم البته با خواهر و برادرام (چون پدر و مادرم را زود به زود سر میزنیم). گاهی اوقات اینقدر در زندگی کوتاه میایم که احساس میکنم دیگه از مردانگیم چیزی نمانده احساس حقارت میکنم و من همانند بچه ای شدم که هرچی گفت باید بگم چشم وگرنه ناراحت میشه و... نکته بعدی اینکه وقتی از چیزی ناراحت میشه و به چیزی گیر میده باید صبر حضرت را داشته باشم تا بتونم تحمل کنم هر چی ذکر و دعا بلدم میخونم که دعوامون نشه که خیلی هم خوب بوده ولی گاهی جواب نمیده. پس الرجال القوامون جایگاهش کجاست؟ مقدار کوتاه آمدن مرد در خانواده چقدره؟ اگر اینقدر کوتاه بیام که توی فامیل و ... بگن این مرد نیست و همه چی دست زنشه آیا درسته؟ من فقط ملاک دین را میخواستم بدونم مردم برام مهم نیستند. حد و حدود کوتاه آمدن مرد چقدره؟ اگر زن بر همه چیز مسلط بشه چی؟ آیا این نوع کوتاه آمدن یه نوع سیر و سلوک حساب میشه؟ چطوری جلوی تسلط خانمم به خودم را بگیرم؟ اگر بخوام کوتاه نیام پس چکار کنم دعوامون میشه، کوتاه بیام مسلط میشه و سوء استفاده میکنه و از مردانگیم دیگه چیزی نمیمونه؟ توی بحثهای خانمم با خانواده ام چکار کنم؟ بحث مهم آرامشمونه که با کوچکترین حرف و صحبتی از بین میره، اگر این نوع زندگی سیر سلوکه پس سیر و سلوک بدون آرامش هم مگه داریم؟
برای آرامش در زندگی چه کاری انجام بدم؟ میزان رفت و آمد و صله رحم با فامیل درجه یک چقدره؟ آیا عرفیه و هر جایی متفاوته؟ ببخشید استاد طولانی شد. چون خیلی نارحت بودم و میخواستم بهم آرامش بدین و ملاک برای ادامه راه و حل مشکلات ارائه بدین. ممنونمباسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که خداوند حقوق هرکسی را تعیین کرده است اعم از حقوق والدین یا همسر و یا اقوام. و اینطور نیست که همسر انسان بخواهد حقوق والدین یا ارحام را تعیین کند فردای قیامت از ما نمی پذیرند که حقوقی را که خدا تعیین کرده است به جهت رضایت همسر نادیده گرفته باشید. آری! باید حقوق همسر را در رعایت لباس و مسکن و غذا رعایت کرد و حقوق والدین را نیز بر اساس عرف در نظر گرفت که مثلاً اگر در همان شهری که شما هستید والدین تان باشند، عرفاً هفته ای یکبار باید در خدمتشان باشید و در طول هفته نیز از احوالاتشان با خبر باشید و ارحام نیز حقوقی دارند که اگر فاصله ی ما از آنها به هر بهانه ای زیاد شود نحوه ای از قطع رحم حساب میشود که حرام بین است. آری! باید به هر بهانه ای که هست رابطه ها را محفوظ داشت. موفق باشید.
-
بدون عنوان
با سلام: استاد لطفا با توجه به سوالاتی که درباره مسائل خانوادگی، همسر داری، بچه داری و...می شود، کتاب و یا نوشتاری اختصاصی مرقوم بفرمائید یا معرفی کنید. من کتاب هنر زن بودن تان را خوانده ام. پرسش و پاسخ های مسائل خانوادگی را هم دنبال می کنم؛ به نظرم این مسئله با توجه به اهمیتش باید بیشتر بیان بشه و یا ساده بشه. هنوز سوال می کنند که می خواهیم بچه دار شیم از بهم خوردن آرامش زندگی می ترسیم. درک رابطه زناشویی هم جای خود. پاسختان را در کتاب هنر زن بودن خواندم ولی نفهمیدم. جای این جور منابع خالی نیست؟ کتاب اوشو و تعالیم وی در باب روابط زناشویی. داستان ۱۱دقیقه پائلو کوئیلو را دیدید؟ لذا خواهش می کنم کتابی دوباره و محوری در این باره مرقوم بفرمائید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید وظیفهی امثال بنده در این موارد طرح بنیادین و هستیشناسانهی آن موضوعات است تا هرکس مطابق شرایط و فکر خود، مصداقها را پیدا کند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام: ببخشید استاد از لحاظ سلوکی، وظیفه ی زنی که همسرش اهل گناهانی مثل چشم چرانی و ارتباط با نامحرم هست چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به روی خود بیاورد و لذا تا آنجا که ممکن است در این موارد اغماض کرد و رابطهی خود را همچنان با محبت نگه داشت. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام ببخشید شرمنده. در مورد جایگاه مسئله جنسی در زندگی مشترک صحبت یا متنی موجوده تو سایت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: متن نمیخواهد. خود خداوند مسیر آن را در بستر طبیعیاش معلوم کرده و بنا به روایت موجود در این رابطه زن و مرد نباید رعایت حیا داشته باشند. حیا مربوط به غریبهها است. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه بزرگان می فرمایند حب خاصان خدا همان حب خداست یا حب مقربین در واقع همان حب خداست اگر کسی سال ها علاقه زیادی به انسان مقربی داشته است در واقع این همان عشق خدا بوده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به شرطی که به خاطر خوبیهای آن انسانها آنها را دوست بدارید و نه با انگیزه های سودجویانه و یا احساساتی. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد گرامی:
آیا آنچه که ذکر شده در برخی منابع به نام دعای افزایش محبت یا برخی آیات قرآن و یا ذکرهایی مثل یا ودود معتبر هستند؟ آیا در رفع کدورت و افزایش محبت بین طرفین کاربرد دارند؟ با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم؛ ولی آنچه وظیفهی ماست دوست داشتن انسانهاست مگر آنهایی که دشمنان انسانیت باشند. موفق باشید
-
معنی دوستداشتنِ همدیگر
سلام استاد: یه سوال خدمتتون داشتم. اگر شوهر به زن بگه چادر بپوش در صورتی که زن با مانتو حجاب کامل را دارد و زن چادر نپوشد گناه نپوشیدن چادر به گردن مرد که نمی افتد؟ آیا چادر نپوشیدن گناهه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: استفادهنکردن از چادر در صورتیکه حجاب کامل باشد گناه نیست و مرد هم نباید چنین حقی را برای خود تصور کند که همسرش را مکلّف کند به استفاده از چادر، هرچند بهتر است با هم کنار بیایند. دوستداشتنِ همدیگر یعنی در اموری که شرع اجازه داده است؛ به انتخاب همدیگر احترام بگذاریم و نظرات خود را بر همدیگر تحمیل نکنیم و اگر طرفِ مقابل را برای خود دوست داشته باشیم، عملاً تنها خود را دوست داشتهایم. ولی اگر به انتخابهای شرعی همدیگر احترام بگذاریم، عملاً همدیگر را دوست داشتهایم. زیرا به خاطر خودمان، آزادیِ طرف مقابل را از او سلب نکردهایم. ما در اسلام امرِ به معروف داریم یعنی امری که شرع، آن را واجب و شایسته میداند و نهی از منکر یعنی آنچه شرع، آن را بد میداند. البته زن و شوهر مطابق شرع، وظایف و حقوقی نسبت به همدیگر دارند که آن باید در جای خود محفوظ باشد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام:
در زندگی زناشویی و روابط بین زوجین وقتی که از حرف و عمل دیگری رنجیده خاطر و گرفته دل می شوی درست است که صبر می کنیم و از گناهش می گذریم اما به هر حال قلب که فشرده شده و اذیت شده تا مدتی نمی تواند انس بگیرد و رحم کند و از خودش به نسبت دیگری رقت نشان دهد، چه کار کنیم تا قلبمان آنقدر فعال باشد که حتی در آن لحظات سخت در اوج محبت بماند؟باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به خوبیهای ذاتیِ انسانها باید داشت. به هر حال کلیّتِ آنها خوب است حتی حاضرند در بعضی مواقع فداکاریهایی نیز داشته باشند. موفق باشید
-
عشقی که عطای این دوران است
سلام علیکم: با عرض تسلیت و آرزوی سلامتی برای شما
ممنون میشم نظرتون رو راجع به این متن بفرمایید.
«تاریخ جدیدی شروع شده است»
بسم الله الرحمن الرحیم
با مطالعه کتبی مثل «گلستان یازدهم» یا «یادت باشد» یا «سربلند» و از این قبیل کتب به فهمی می رسیم که از حقائق زمانه ماست. آری، شهدای ما نوعی جدید از ازدواج و تشکیل خانواده را برای ما نمایان کردند. آن ها با درک این حقیقت که مسافری بیش در این دنیا نیستند و سفر آن ها الی الله است برای خود همراه و همسفر گزیدند. همراه و همسفری که سیر او را تسهیل، تسریع و محقق کرد. همراه و همسفری که اگر نبود شاید هیچوقت آن شهید حقیقتا مفهوم حب الله، ایثار و فدای حق شدن را نمی فهمید و اگر هم می فهمید در جامه ی عمل پوشاندن به آن موفق نمی شد.
آری شهدای ما ذیل حب الحسین علیه السلام که همان حب الله است بر یکدیگر در خانواده محبت کردند و محبت حقیقی را در عالم نمایان ساختند. محبتی از جنس روضه های خانوادگی شهید حججی که در آن روضه ها کنار همراهش تمنای فدای حق شدن می کرد و بعید نیست که این سعادت را مدیون همین روضه ها باشد.
محبتی که ذیل محبت خدا بود تاریخی را محقق می کند که یک همسر از سوریه رفتن همسرش که در عرف مقرون با کشته شدن و جدایی از محبوبش است بسیار خوشحال شود. خوشحالی از جنس توحید و اخلاص نه از دل سیری، خوشحالی از جنس کسب رضایت ولی الله نه یک حس زودگذر.
آری شهدای ما آموزش دادند که می توان نگاه دیگری به ازدواج کرد که در زمانه کنونی ما از خانواده دری گرانبها ایجاد کند و مردان را چون وهب و همسران را چون همسر وهب بار بیاورد. همچنین فرزندان آن ها را همان یاران در گهواره سید روح الله کند. همان ها که نیامده انتظار فدای حق شدن می کشند.
ازدواجی نه برای محرومیت ها، نه برای دنیا و دنیا خواهی، ازدواجی از جنس سفر، از جنس مستقر در دنیا نبودن، ما بنایی برای استقرار در این دنیا نداریم و به قول شهید کاظمی ما اهل اینجا نیستیم.
ازدواجی که اصلا فقط برای رفتن محقق شده است و در این خانواده همه ی هم و غم یک چیز است و آن رضایت الله است و چقدر کسب این رضایت در این فضا و در کنار همراه سهل است.
دیگر باید این عینک را از چشم ها کنار بگذاریم که هر ازدواجی را صرفا برای ارضای امیال بدانیم، خیر ازدواج در زمانه ما تبدیل به نردبان ترقی سالکان راه حق شده است، نه صرفا نرده ی محافظ آن ها از افتادن در قعر چاه.
بعید نیست که بگوییم در امر طلبگی نیز بسیاری از کسانی که همراه داشته باشند می توانند بهتر به وظایف خود عمل کنند و در فضایی واقعی تر زندگی کنند. که حاصل این در فضای واقعی زندگی کردن و مواجهه حضوری با مسیر بهتر عمل کردن آن ها است، چه در فضای درسی، چه در فضای تبلیغی و چه در سلوک عرفانی آن ها....
شاید فتح قله های تاریخ ما با همراه راحت تر است و به محقق شدن نزدیک تر.
ما باید برای انقلاب و دغدغه انقلاب، این ظهور خدا در زمانه ی خود زندگی کنیم، معنای زندگی لله در این تاریخ این است.
در نتیجه سایر دغدغه های ما نیز باید با این اصل کلی جهت پیدا کنند.
آن گونه می شود که با فهم صحیح از زمانه ی خود و نیاز و وظیفه زمانه، خانواده هایی تشکیل می شود که تک تک اعضای آن خانواده و تک تک افعال آن اعضاء خار چشم دشمنان خدا و موجب خشنودی اولیا الله است.
و هدف خلقت انسان که عبودیت باشد محقق می شود.
همچنین دغدغههای نائب الامام بر مسأله جمعیت، بر مسأله ی خانواده، بر ترویج ازدواج ساده، بر تسهیل امر ازواج جوانان و... دلایلی روشن بر دغدغه دینی برای ازدواج است.
آن که مفهوم سرباز بودن را بفهمد طبیعتا ازدواج مخل علم آموزی او نیست، بلکه مقوم مسیر اوست و از تکه های پازل سربازی اوست که منافاتی با علم آموزی اش ندارد.
راجع به علم نیز ما نیامده ایم که درس بخوانیم که درس خوانده باشیم و برای خود شخصیت ایجاد کنیم که به ما بگویند عالم.
ما آمده ایم در حوزه به حسب سرباز بودن خود درس بخوانیم و آنقدر بخوانیم که آن هایی که به آن ها لقب عالم اطلاق شد نیز شاید آنقدر نخوانده اند، ولی ذره ای تشخص عالم بودن به خود نگیریم. صرفا در جهت سرباز بودن خود زندگی طلبگی کنیم نه جهت کسب جایگاه اجتماعی یا حتی امیال نفسانی مثل لذت عالم بودن و چشیدن مزه ی علم.
سرباز فقط ممتثل امر مولا ست نه به دنبال خودیت خود، او وقتی سرباز بودن را انتخاب کرد خودیت خود را نفی کرد و غیر از این حالت با فلسفه وجودی سرباز در تعارض است.باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نکات ارزشمندی را در این کلمات میبینم. آری! باید به این فکر کرد که راستی میشود در اوج به عشق همسر و فرزند، به عشقی بس عمیقتر و گستردهتر نیز فکر کرد؟ این معجزهی بزرگ این قرن است که به دست حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» به ظهور آمد و در اینجا است که اگر جوانان ما دامان این عشق را بگیرند، دیگر برایشان این سختیهایی که آنها را سرگردان و بیخانمان و بیساز و برگ کرده است، مهم نیست. اینجا است که بنده در عین ناراحتی از وضع بعضی از خواهران و برادران و اینهمه بیسر و سامانی که آنها را در بر گرفته است؛ معتقدم حضرت ربّ العالمین میخواهد آنها را به آن عشق متعالی دعوت کند. لذا دیگر تفاوت نمیکند که مثل همسر شهید سیاهکالی ابتدا با آن شهید زندگی کند و بعد با از دستدادن او وارد آن عشق عمیق و گسترده گردد، و یا مثل بعضی از خواهران از ابتدا در آن وادی وارد شوند. بحمداللّه میبینم خواهران و برادران بهخصوص خواهرانی که چقدر زیبا به عطای حضرت ربّ العالمین که عطایِ عشق در این دوران است که حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» واسطهی ظهور آن بوده است، بهسر میبرند. این است آن عشقی که خداوند در این دوران عطایمان کرده است تا از پوچی و نیهیلیسم دوران نجات یابیم. موفق باشید
-
اگر که یار نداری چرا طلب نکنی
سلام علیکم: می بخشید استاد! من دوست دارم یکی باشه که بش وابسته باشم (اونم هیچکس و بیشتر از من دوست نداشته باشه) تا احساس وجود داشتن پیدا کنم تا حس بودن پیدا کنم. البته یه بار یکی پیدا شد به اون وابسته بودم نه خدا رو حس می کردم نه امام زمان رو، این بده؟ اگه بده درمانش چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان نیاز دارد به دوست و برادرانی که با آنها مأنوس باشد که در دین تحت عنوان «اِخوان ایمانی» مطرح است ولی باید سعی کرد کسی را دوست داشت که آینهی نمایش زیباییهای الهی باشد. موفق باشید
-
در کنار همدیگر هر کدام سایهی آرامش دیگری باشید.
ال:سلام و عرض:
سلام و عرض خدا قوت، کوتاه عرض می کنم؛ بنده وقتی سر کار می روم حال خوبی دارم ولی وقتی روز تعطیل است و باید کنار خانواده بگذرانم حالم به شدت ناراحت است. توضیح بیشتر: کاری که دارم جزو کارهایی است که خدمت به خلق الله است و کار کردن در آنجا چون به درد جامعه می خورد باعث آرامش بنده است ولی وقتی باید خانه باشم در خانه و کنار خانواده بودن را کار بیهوده می دانم و می گویم چرا باید خانه باشم و کارهای بیهوده مثل تفریح و... کنم به طوری که روزی که خانه هستم آن قدر به خودم می گویم که کارم بیهوده است که حالم به شدت خراب می شود و فشار خونم بالا می رود و بیقرار می شوم و... . کمکم کنید این فشار و ناراحتی خیلی اذیت کننده است.باسمه تعالی: سلام علیکم: این تصور غلطی است که اُنس با خانواده را کار بیهوده میدانید. این نوعی گمکردنِ زندگی است که نتوانستهاید با روح اعضای خانواده رابطه برقرار کنید و در کنار همدیگر هر کدام سایهی آرامش دیگری باشید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم جناب استاد: طاعات قبول.
جسارتا در پاسخ به کسانی که می گویند مسائل زناشویی به نوعی استفاده ی ابزاری از زن می باشد چه می توان گفت؟ پاسخ عقلی؟ پاسخ نقلی؟باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب زن آن گونه که باید باشد سعی کرده این موضوع را روشن کند. به خصوص در آن قسمت که بحث عفاف طرفین را در امر ازدواج به میان می آورد و روشن می کند می تواند ازدواج راهی به سوی بهترعبادت کردن باشد. موفق باشید
-
لذات حلال جنسی موجب شوق در عبادت میگردد
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و ارجمند:
قبولی طاعات و عبادات شما را در این ماه عزیز از خداوند متعال خواستارم.
بنده حدود ۲ سال از ازدواجم می گذرد و همسرم از همان اول ازدواج تمایل بسیار کمی به روابط جنسی داشت. همسرم با توجه به اینکه سرد مزاج بود مرا نکوهش می کرد و بعضی وقتها هم به من می گفت تو مثل حیوان هستی و چرا اینقدر تو به من دست می زنی و حتی بعضی اوقات هم با هم دعوا می کردیم. ولی اکنون مورد فوق را فقط تحمل می کنم و به ندرت با او مشاجره می کنم. حال سوال من از حضرتعالی این است:
آیا این تحمل من در محضر خداوند ارزشی دارد و در راستای فرمایش «موتوا قبل ان تموتوا» است و خداوند می خواهد مرا از این شهوت قبل از مردن رهایی دهد یا در جهان آخرت به من می گویند اشتباه کردی که اینقدر به خودت زحمت دادی باید یک شخصی را برای خودت صیغه می کردی.
و آیا این اتفاق برای من نوعی هدایت تکوینی نیست؟ آیا تحمل این کمبود برای سیر و سلوک مفید است یا مضر؟ لطفا برای من توضیح دهید. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: درست است که میل جنسی مربوط به بُعدِ غریزی ما است و ربطی به ابعاد فطری انسان ندارد که محرومیت از آن موجب نقص در انسانیت انسان شود؛ ولی لذات حلال جنسی موجب شوق در عبادت میگردد و چه خوب است که با رابطهی خوب با همسرتان در این مورد با هم کنار بیایید زیرا برای ایشان هم آن رابطهی جنسی لازم و مفید است. و وظیفهی زن است خود را و زیباییهای خود را برای همسر خود عرضه کند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد عزیز: استاد راجع به اضطراب و افسردگی در متون علوم انسانی خودمون یه زمان توی یکی از کتب شما مطلبی خوندم که غرب رویکردش نسبت به این موضوع فلان و... خواستم اگر بیشتر مطلب هست پیگیر بشم لطفا بنده را راهنمایی کنید. چون یادم نیست اون مطلب را در کدوم کتابتون خوندم و الان به مطالبش نیاز دارم اگر منابعی دیگر هم می شناسید راهنمایی ام بفرمایید. ۲. استاد یه نامه دستنویس یه بار بهتون شخصی دادم اون زمان ایمیلو اینا بلد نبودم چطور جوابش رو ازتون بگیرم تو کتابخانه مرکزی برنامه داشتین اون موقع. ۳. استاد عزیز بنده این مطلب که شما گفتید احساس شب قدر داشتن نسبت به انقلاب اسلامی را داشتم احساس حضور خدا را خیلی داشتم ولی الان نیست علت چیه چکار باید کرد دوباره بیاد؟ بنده فکر می کنم همه چیز در عالم حقیقت زنده است استاد موسویان میگن هر چیزی قدری دارد تو جملات امام دیدم قدس را لیله القدر انقلاب معرفی کردن ربطش رو نمی فهمم استاد اینقدر چیز به مغزم میاد نمیدونم چکارش کنم از طرفی دوست دارم مثل اون دفعه اینقدر محضر خدا باشم نمیشه استاد چکار کنم اونقدر تو محضر خدا باشم؟ استاد تا با افراد مرتبط میشم حضور میره استاد به عنوان یه خانم بگید چکار کنم نمیشه نیام بیرون از خونه و گرنه من گاهی ارزومه با کسی بخصوص مردان مرتبط نباشم اخه او نور میره چکار باید کنم استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظرم کتاب «هنر عشقورزیدن» از اریکفروم بوده باشد. ۲. در این موارد خوب است کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. در ضمن عنایت داشته باشید به گفتهی امیرالمؤمنین «علیهالسلام» قلبها بعضاً در حالت اقبال نسبت به حقایق، و بعضاً در حالت ادبار و قبض نسبت به حقایق میباشند. که در این حالت دوم باید صبر پیشه کرد. ۳. چرا نباید انسان از خانه بیرون نیاید؟ آری! بیدلیل و بیجا نباید با نامحرم اختلاط کرد. موفق باشید
-
از نظر نگاه دینی، زن جایگاه بس شرافتمندانهای دارد.
با عرض سلام و ادب و احترام:
پیشاپیش حلالیت می طلبم که وقت شریفتون را باببت پرسشم می گیرم. استاد می خواستم ببینم چقدر حرفها و برداشتهای من از نظر خدا و دین صحیح است! استاد شما کتاب ارزشمندی نوشته اید به نام «زن آنگونه که باید باشد.» اما استاد واقعا من از شرایط موجود علیه زنان در خانواده ها ناراحتم. استاد به نظر این کمترین هنوز متاسفانه ما برخورد عصر جاهلی را با زنان و دختران داریم که این بار شخصیت آنها را زنده به گور می کنیم. هنوز هم خانواده ها با شنیدن به دنیا آمدن دختر سرافکنده می شوند و هر که پسر زاید را می ستایند. استاد هنوز هم رسم مزخرف تهیه جهیزیه از طرف خانواده دختر مرسوم است و به جای اینکه خانواده پسر ممنون دار خانواده عروس باشند که همراه دخترشان بخاطر کمک به داماد جهیزیه را به او هدیه داده اند
تازه طلبکار خانواده دختر هم هستند که چرا به قول معروف چوب گربه زنی نداده اند. هنوز هم رسم مزخرف دیدن جهیزیه و نظر دادنهای خاله زنکی مرسوم است. هنوز هم خانواده دختر باید سیسمونی بچه اول را تا چند سالگی نوه بدهند. و اگر نداشته باشن یا کم و کسری داشته باشد مورد طعن و تحقیر خانواده پسر قرار می گیرند. استاد واقعا دلم گرفته است که چرا در این دوره ی کثیف و ناهنجار که همه جور انحرافات جنسی دیده می شود چرا نباید ارزش و قدر نجابت دختران پاکدامن شناخته شود؟ چرا نباید به خانواده ی دختر دار بگویند همین که این نیلوفر را درین مرداب دست پسر ما می دهید ممنونیم جهیزیه را هم خودمان تهیه می کنیم. واقعا چرا نباید خانواده های پسر دار و خود پسر خودش را از لحلظ قانون دینی موظف به دادن نفقه که شامل همان اسباب زندگی هم هست بدانند و جهیزیه را خودش تهیه کند کما اینکه حضرت علی این کار را کردند و در بعضی مناطق به غیر از اصفهان مرسوم است که می گویند «همین که دخترشان را به ما دادند از سرمان زیاد است» و جهیزیه ابتدایی و ساده را خود پسران به عهده مبی گیرند.
من نمی گویم شرایط اقتصادی اجازه این کار را می دهد اما حداقل خانواده پسر قدر دان خانواده دختر باشند. چرا هنوز فکر می کنند دختر ننگ و عار است و باید کلی جهیزیه همراهش کرد که ببرندش خانه شوهر؟ درست است که توصیه شده مهریه دختر پایین باشد ولی از لحاظ دینی هم توصیه شده مرد غیرت کار و پرداخت نفقه را داشته باشد و بتواند زن را تمکین کند. و سوال دومم اینکه ما دوازده امام مرد داریم که تماما الگوی آسمانی برای زندگی زمینی هستند. چرا اینقدر که به رفتار صحیح زنان در برابر شوهران در خانه می پردازیم به رفتار صحیح مردان در خانه در برخورد با درک عواطف زنانه نپرداخته ایم؟ (مردانی را می شناسم که هیئتی هم هستن اهل نماز و عبادت و مسجد اما برخوردهای سرد و خشک و دیکتاتور مابانه با زنانشان دارند) و بقول یکی از دوستام از بعد عقد یک بار هم شوهرم بهم نگفته دوستت دارم! چرا کتابی نوشته نشده که مرد آنگونه که باید باشد؟ و اما سوال سومم از دیدگاه حدیث آیا نباید خانواده پسر خود را موظف به حمایت مالی از پسرجوانشان که قصد ازداوج تشکیل خانواده را دارد بداند. (البته در حد وسعشان منظورم است نه در حد بیشتر از وسعشان)؟ باز هم حلال بفرمایید. چشمانتان منور به دیدن جمال الهی ان شاءلله.باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً این مشکل باقیمانده از جاهلیت هنوز در ما موجود است که متوجهی جایگاه «زن» نشدهایم. در مباحثِ «زن؛ گمشدهی تاریخ ما» این نگرانی عرض شده است. باید این مشکلات را به پای بیایمانی و عدمِ حرّیت افراد گذاشت. ۲. در سیرهی پیامبر خدا و اولیاء معصوم «علیهمالسلام» بهخوبی مشخص است که سختْ برای همسرانِ خود جایگاه ویژه قائل بودند، در حدّی که مشهور است همسران پیامبر، لوس پیامبر بودند و همین نحوه رابطه را در بین امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و همسرشان و یا بر اساس اطلاعاتی که بنده دارم؛ بین مقام معظم رهبری «حفظهالله» و همسرشان در جریان است. ۳. در مقدمهی کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» توصیه شده است آن کتاب را مردان نیز بخوانند زیرا در کتاب، بحث جایگاه زن شده است. از طرفی حضرت آیت اللّه جوادی کتاب خوبی تحت عنوان «زن در آینهی جمال و جلال الهی» دارند که متذکر میشوند از نظر نگاه دینی، زن جایگاه بس شرافتمندانهای دارد. موفق باشید
-
به مأوای زندگی دینی فکر کنید و نه به جدایی.
سلام و عرض ادب کوتاه سخن می گویم استاد گرامی: 6 سال پیش سیر مطالعاتی شما را شروع کرده بودم و لذت می بردم تا اینکه امر ازدواج و پس از آن تولد فرزندان و کار اداره فراغت بال را کاملا از من گرفت. دوست دارم دوباره شروع کنم به لطف الهی. از طرفی همسری دارم کم توجه به مسائل دینی و انجام واجبات که حتی نمازهای یومیه را با یاداوری من و یکی در میان می خواند نمی دانم چکار کنم؟ نگران آینده ی مذهبی دخترانم هستم که نکند آنها هم به این فرهنگ عادت کنند. گاهی اوقات به جدایی فکر می کنم ولی وابستگی عاطفی فرزندان مانع از این کار می شود. بفرمایید چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مأوای زندگی دینی بدون هرگونه افراط و تفریط و اضطرابی میتوانید فرزندان خود را تربیت کنید و به همسرتان هم کمک نمایید. به مأوای زندگی دینی فکر کنید و نه به جدایی. موفق باشید
-
آن عشق زمینی افقی میشود برای نظر به نور خدا و عبور از آن جسم خاکی.
با سلام خدمت استاد محترم: استاد چه گونه می شود از عشق زمینی و مجازی به عشق خدایی رسید. مثلا اگر خداوند عشق زمینی را برای بنده اش قرار دهد تا از آن طریق به خدایی برسد، این چگونه است؟ اگر تمام توجه فرد به معشوق زمینی است، چگونه این توجه را کاملا خدایی کند؟
یا اگر تلاش فرد رضایت معشوق زمینی باشد، چه کند که تمام تلاشش رضایت خدایی شود؟ و چه کند تا تسیلم در برابر خداوند شود.باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان با صفای باطن، خود را در محضر حضرت حق احساس کند و تقوای الهی را رعایت نماید؛ آن عشق زمینی افقی میشود برای نظر به نور خدا و عبور از آن جسم خاکی. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام: من ساکن اصفهان هستم و به تازگی ازدواج کرده ام و به لطف خدا همه چیز هم خوب است. ولی می خواهم که در روابط و مسائل بین خودم و همسرم عاقلانه و بر اساس معیارهای دینی رفتار کنم تا هم خودم و هم ایشان رشد همه جانبه ای در زمینه های معنوی و مادی داشته باشیم. به خصوص که گرایشات دینی و مذهبی زیادی دارم و نگرانم که شاید بعضی از رفتارهایم افراطی و جاهلانه باشد و خودم متوجهشان نباشم. به این منظور نیاز به ارتباط مستمر با مشاوری دارم که هم روش های تربیتی اسلامی را خوب بداند و هم به ماجرا به صورت علمی برخورد کند و هم بتوانم به طور مستمر از ایشان به صورت پرسش و پاسخ مشاوره بگیرم. ولی کسی را نمی شناسم. مشاوران دانشگاهی ما خیلی از روش های دینی نمی دانند و مشاوران حوزوی ما متاسفانه خیلی از روانشناسی نمی دانند و با ذکر چند روایت به طور سطحی به من جواب می دهند ولی توانایی عمیق شدن بر روی مسائل را ندارند. شما در اصفهان کسی را می شناسید که به من معرفی کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای دکتر قاسمزاده را معرفی میکنم. شمارهی ایشان 32306295 میباشد. زمان مشاوره و آدرس دفتر را از ایشان بگیرید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم:
اگر می گوییم زمانه زمانه ای نیست که بتوان گفت بهترین زنان شما آن است که مردی را ندیده و مردی او را ندیده باشد، آیا به تبعش می توان گفت زمانه زمانه ای نیست که بگوییم بهترین مردان شما آن است که نسبت به همسرش مهربانترین است و حرمتش را بیشتر نگه دارد و...؟باسمه تعالی. سلام علیکم: عنایت داشته باشید بحث نگاه تاریخی به موضوعاتی که مربوط به شرایط خاصی هستند، فرق میکند با نظر به موضوعاتی که فرا تاریخی میباشند. موضوع «وصف بهترین مردان» ربطی به دیروز و امروز ندارد؛ همیشه به عهدهی مردان است که برای همسرانشان احترام قائل باشند و همچنین چنین وظیفهای به عهدهی زنان است نسبت به مردانشان. موفق باشید
-
محبّتی ماوراء میل شهوانی
با سلام خدمت استاد گرانقدر:
سالهاست که عشق میان دو انسان (زن و مرد) چه مفهومی دارد غالبا در این زمانه آن چیزی که از عشق میان مرد زن دریافت می کنم چیزی جز شهوت و آنچه که فروید از عشق انسان به اسان تعریف کرده است نمی یابم، البته متوجه عشق به پدر و مادر و خانواده هستم اما مفهوم عشق و دوست داشتن غیر شهوانی را در غالب ازدواج نمی فهمم. آن صورتی از عشق و علاقه میان دختر و پسر که غیر از شهوت و انتخاب های عقلانی خشک است، و به نظر می رسد که در این زمانه از بین رفته است، چیست؟باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نمیتوان آن مودّتی را که خداوند بین زن و شوهر ایجاد میکند را، صرفاً شهوانی دانست. قرآن میفرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (21)/روم) و از نشانه هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه هايى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند. موفق باشید
-
در قسمت «اسپام»ِ ایمیل خود یا در «آلمایل»ِ خود دنبال جواب بگردید
سلام استاد: چرا جوابم را نمیدی؟ و ؟ خسته شدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات را شخصی جواب میدهیم، باید در قسمت «اسپام»ِ ایمیل خود یا در «آلمایل»ِ خود دنبال جواب بگردید. موفق باشید سؤال قبلی اینطور جواب داده شده بود: باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین رعایت سعهی صدر و حوصله و رفاقت، به وقتش به او تذکر بدهید که رعایت حقوق بقیهی افراد از جمله همسرشان، راهِ نظر حق به قلبشان را میگشاید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و قت بخیر: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما:
ببخشید میذخواستم منابعی پیرامون فداکاری در خانواده و روابط زناشویی از منظر دینی به بنده معرفی کنید. تشکر. آقاییباسمه تعالی: سلام علیکم: چیز مشخصی در این مورد نمیشناسم. شاید سایتهایی که صرفاً در مورد خانواده شکل گرفتهاند، مطالبی را تدوین کرده باشند. در کتابهای اخلاق به طور پراکنده مطالب خوبی هست. در آخر کتاب «آشتی با خدا» 23 نکتهای هست که میتواند مفید باشد. روی هم رفته کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» نگاه خوبی به طرفین میدهد. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا بنده حقیر رو راهنمایی کنین. دو سالی هست که تو عقدم و دارم تلاش می کنم که در زیر سایه عرش الهی زندگی خداپسندانه ای داشته باشم. نسبت به شریعت الهی پایبندم و سعی می کنم زندگی من رنگ و بوی الهی داشته باشد منتهی همسرم نسبت به حجابش کوتاهی می کند و نحوه پوشش او با دستورات دین سازگاری ندارد تا حدودی این مسئله رو در میان گذاشتم ولی به مرور زمان همسرم دور از .... به این کارش ادامه داده ولی در مقابل من حجابش را رعایت می کند. و این موضوع خیلی برای من دردناک هست و این موضوع باعث شده که من به فکر جدایی از همسرم بیفتم ولی چون همسرم قبلا یک بار ازدواج کرده و از همسرش جدا شده وجدانم نمیزاره که بعد از این چنین عملی تو زندیگش رقم بخوره. بیشتر از این یارای سخن گفتن نیست. لطفا راهنمایی کنین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به او محبت کنید و این نقص را حمل بر جهل او بدانید نه بر عناد او. باز هم به او محبت کنید زیرا متأسفانه شرایط ظلمانی جامعه مانع آن میشود که اینان مطابق آنچه که میخواهند انتخاب کنند. آری! همانی را میخواهند که شما میخواهید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم خدمت استاد عزیز:
مصدع اوقات نمی شوم. در طی یک جریان که تطویلش مایه ملالت است، با یکی از پسرهای همکلاسم وارد ارتباط شدم که به مرور علقه ای ایجاد شد و حتی حرف از رسیدن به ازدواج هم مطرح شد ولی ظاهرا فی الحال میسر نیست. و این میان بنده مانده ام و حجم اذییت کننده ای از احساسات. عقل عرفی می گوید ادامه ندادنش اولی است. ولی به این امر موفق نمی شوم. از توسلات و اربعین گرفتن هم در حد فهم و بضاعت خودم کمک گرفته ام تا هرچه خیر است بشود.
ولی خب آنچه مدنظر فهم من بود نشد و البته که یقینا خاندان کرم صلوات الله علیهم اجمعین کسی را ناامید نمی کنند. حال شما اگر محبت کنید و بنده را راهنمایی کنید از این دل مشغولی رها شوم، حق را شاکر خواهم بود که تا هرچه باشد با آرامش و حکم عقل پذیرفته شود. از دانشجویان فلسفه هستم. اگر نصیحتی در باب وصول به معارف حقه مرحمت کنید مایه ابتهاج است. تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد. والسلامباسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در رابطه با این موضوع با شما در میان میگذارد. مطمئن باشید اگر کسی در مقابل خیال مقاومت کند و وقتی آن به سراغ انسان میآید، آن را دنبال ننماید پس از مدتی متوجه قدرت عظیم عبور از خیال میشود و این، یکی از پیروزیهای سالکان در مسیر سلوک بوده و خواهد بود. موفق باشید
-
نقشههای شیطان در اختلافافکنی بین همسرانِ متدین
سلام خدمت استاد محترم: غرض از نوشتن این پیام طرح سوال نیست. شکوه ای است که بجا و نا بجا بودنش برعهده انصاف و قضاوت شما است. من حدود ... است که زندگی مشترک خود را با همسرم آغاز کرده ام. عمده اختلاف ها و مسائل و مشکلات ما در برگزاری جشن عروسی ایجاد شد زود به زود عصبانی می شدم و چیزهایی می گفتم که در اختیار خودم نبود و این اختلاف ها را تشدید می کرد اگرچه پس از آن تمام تلاش خود را برای دلجویی از همسرم می کردم ولی آن لحظه از ذهنش بیرون نمی رفت. ولی عمده مشکل دونگاه بسیار متفاوت ما به عالم و به مسائل آن بود. و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد این مشکلات ربطی به چنین مسائلی ندارد. یک مشکل تاریخی است که زنان و مردان در این شرایط نسبت به تعریفی که از زندگی باید داشته باشند، دچار بحران شده است. لذا نه مثل گذشته میتوانند به روش سنتی زندگی کنند و نه افراد مذهبی میتوانند بیقید از آموزشها و ارزشهای دینی باشند. نیازمند یک نوع «خودآگاهی» هستیم که موضوعات را بالاتر از اینها ببیند و با عشق و علاقهای که خداوند در جانِ دو همسر گذاشته است به همدیگر سختگیری نکنند و همدیگر را درک کنند و راز آن که حضرت امام به زوجهای جوان توصیه میکردند؛ «گذشت کنید» را، بیشتر مورد توجه قرار دهیم. هرکدام در گذشتکردن بهتر پیشقدم شوند، بیشتر در هنر زندگیکردن موفق خواهند شد. باید نگذاشت شیطان موضوعات فرعی دین را حتی برای ما عمده نماید. در حالیکه قرآن میفرماید: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً (31) /نساء». یعنی اگر از گناهان کبیره انسان فاصله گرفته باشد، خداوند از گناهان فرعی چشمپوشی میکند و برای چنین افرادی که گناهان کبیره مثل شرک و زنا نداشته باشند جایگاه ارزشمندی در نظر گرفته است. حال چرا ما باید در امور فرعی به هم سختگیری کنیم و خود را گرفتار وسوسههای شیطان نماییم که امور فرعی را برای ما عمده میکند؟!! موفق باشید