-
معنای سوبژه و اوبژه
سلام و تبریک ایام خدمت استاد عزیز: ببخشید استاد، میشه واژه سوبژه و اوبژه رو که توی کتابهاتون آوردید به زبان ساده برام بیان کنید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه رفقا بعضاً همین سؤال را داشتند، عیناً جوابی که تهیه شده، خدمتتان ارسال میشود:
1- اگزیستانس: حالت حضوری و وجودی که انسان خود را در جهان احساس نماید، وجهِ اگزیستانس اوست. مثل آنکه انسان خود را در حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی احساس کند، نه آنکه به عنوان یک باور دینی در کنار انقلاب اسلامی باشد.
2- اُبژه کردن یک چیز یعنی آن را به عنوان یک واقعیت در بیرون از ذهن مدّ نظر قراردادن. و سوبژه کردن یعنی آنکه موضوع را در ذهن مدّ نظر قرار دهیم. وحدت وجود حالتی است که انسان خود را در همهی هستی مییابد. بنابراین بحث سوبژه و ابژه دیگر در میان نیست، بلکه بودِ او عین حضور در خارج و عین یافتی است که به یک معنا در ذهن است، ولی دیگر همهی بودِ او آن موضوع را فهم میکند، نه آنکه در ذهن خود آن را مدّ نظر قرار دهد.
3- متافیزیککردن یک موضوع یعنی آن را به صورت مفهومی درآوردن، به جای آنکه خود را با آن واقعیت یگانه کند.
4- سکولاریسم، نگاهی است که انسان پدیدهها را صرفاً با نگاه مادی و غیر قدسی بنگرد.
5- دازاین، نحوهی بودن انسان است در جهان به همان معنایی که اگزیستانس خود را مدّ نظر قرار دهد به جای آنکه خود را یک چیز و جهان را چیز دیگر بداند.
6- بروکراتیک کردن یعنی موضوع را گرفتار نظام اداری قراردادن.
7- رئالیسم یعنی به واقعیت موضوع نظر داشتن.
8- هرمنوتیک، نگاهی است که انسان با نظر به هر متنی، سعی دارد روح تاریخی که آن متن یا آن فرد را فرا گرفته است، مدّ نظر قرار دهد هرچند ممکن است آن روح تاریخی تماماً در الفاظ نیاید ولی نگاه هرمنوتیکی سعی میکند روحی که منجر به آن حرکات و آن الفاظ شده است، مدّ نظر قرار دهد.
9- پوزیتیویسم، نگاهِ حسّیگرا و تجربیگرا میباشد.
موفق باشید
-
بدون عنوان
به نام خدا
سلام علیکم: ببخشید استاد اگر کسی تا آخر عمر به خاطر علاقه زیاد و ولع به خواندن و مطالعه، کتاب بخواند برای اینکه بفهمد، آیا در دنیا و آخرت به سعادت میرسد؟ آیا در شکلگیری شخصیت انسان و جسم برزخی او موثر است یا فقط بار خود را سنگین میکند؟ صرفا مطالعه اخلاقی مد نطر نیست بلکه هر نوع کتابی که برای فهمیدن جذاب است. و دوم اینکه این همه اطلاعات کجا میرود و وقتی بعد مدتی فراموش میشود پس به چه دردی میخورد؟باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطالعات، جهت یافتن حقیقت باشد و یا جهتِ رفع مشکلات مردم و یا جهت کسب رزق، مسلّم ارزش دنیایی و آخرتی دارد. ۲. مگر آنکه نیّتهای آن اعمال که خیر است، برای انسان بماند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و احترام و عرض تبریک ایام پربرکت ماه رجب المرجب: با توجه به ضعف و بی حالی که بدلیل روزه داری بر بدن غالب می شود و مطالعه و گوش کردن صوت دروس معرفتی مشکل می شود روزه داری اولویت دارد یا کسب امور معرفتی؟ بهترین راه استفاده از این روزها کدام است؟ با تشکر. لطفا جواب صرفا ایمیل گردد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر روزههای مستحب ما را از فعالیتهای عادی خود باز دارد، باید از آنها خودداری کرد یا مثلاً در ماه رجب هفتهای یک یا دو روز آن را روزه گرفت. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم خدمت استاد عزیز:
برای فهم دقیق کتب یک متفکرِ دارای نظام فکری که الفاظ آن، بار معنایی متناسب با نظام فکری آن متفکر را دارد، نیاز به استادی است که قبل از شروع آن کتب یا در حین مطالعه آنها، منظومه فکری شخص و ادبیات او را در چند جلسه توضیح و تشریح کند. میخواستم بدونم که شاگردی دارید که این کار رو بتونه انجام بده؟ اصلا این نکته ای که گفتم به نظرتان درست هست یا خیر؟باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته، نکتهی درستی است ولی با نظر به افقی که امثال حضرت امام و علامهی طباطبایی گشودهاند؛ میتوانیم جایگاه منظومهی فکری افراد را نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی و معرفتی در این زمان، فهم کرد. البته رفقای زیادی هستند که گوشه و کنار مشغول طرح مباحث میباشند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مساله ای برام پیش میاد که خیلی برام سواله و خیلی ناراحتم از بابتش. من وارد هر کاری بشم و شروع کنم مدت زیادی نمیکشه و از اون بیزار میشم. مثلا مدتی مشغول دوره های قرآن، تثبیت محفوظات، نمازهای با خشوع و خضوع ذکر و.. بعد ناگهان زده میشم و بی میل واقعاا خسته شدم از خودم. علت چیه و چه راه حلی براش هست؟ چه باید کرد جوان هستم و دوست دارم جوانیم در راه خدا صرف بشود. اما مدتی کوتاه دوباره به عقب برمیگردم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامهی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامهی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دورهی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و درود خدمت استاد گرامي: من در حدود بيست و پنج سال با ناراحتي روحي دست و پنجه نرم ميكنم و از بيماري اسكيزوفرني و وسواس فكري رنج ميبرم. با وجود اين بيماري من رشته الهيات خواندم ولي بعد روانشناسها گفتن اين رشته براي شما مضر بوده. من خيلي عالقمند به دانستن به نظريات فلاسفيون و عرفا هستم و خيلي دلم ميخواهد به آنچه كه خدا محقق كرده كه بشر بدان برسد قبل از مرگم بدان شهود پيدا كنم من گاهي با تضادهاي دروني مواجه هستم گاهي صفات انساني دارم گاهي شيطان بر من غلبه ميكند و من علم به اين دارم كه بايد ارتباطم رو با خدا و علم رو از لحاظ عقلاني زياد كنم با توجه به شرايط روحيم ميخواستم بدانم وارد حيطه علم فلسفه و عرفان بشوم با توجه به اينكه روانشناسان منع ميكنن و من را ميترسانند. لطفا راهنمايي نماييد. با تشكر و امتنان از پاسخگويتان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود سیر مطالعاتی سایت را ادامه دهید. إنشاءالله در فضای تعادل علم و عمل قرار خواهید گرفت. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و احترام: آيا آثار و بيانات آقاي مروجي سبزواري روي هم رفته مورد تاييد است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابی که از ایشان دیدم در رابطه با شرح ابیات ابتدای مثنوی و تطبیق آن با دو سیر مذکور عرفانی، کتاب خوب و دقیقی بود. موفق باشید
-
بدون عنوان
به نام خدا. سلام علیکم: بنده همواره از آثار بنانی و بیانی جنابعالی استفاده کرده و دلیل راهم بوده و هست جسارت بنده را ببخشید خواستم از جنابعالی برای موضوعی کمک بگیرم. در حال فیش بر داری از آثار حکماء با محوریت آثار آیت الله جوادی آملی با موضوع علم نافع و اتحاد بین عالم و معلوم و ارزش داشتن هر علمی به معلوم آن، می باشم. لطفا در عنوان آن کمکم کنید چون در حد مقاله پژوهشی بنای کار دارم. آثار جنابعالی را در این خصوص معرفی کنید - پوزش بنده را بپذیرید. ان شاءالله سلامت باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان میکنم کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» جهت دنبالکردن علم نافع و کتاب «معرفت نفس و حشر» جهت بررسی اتحاد علم و عالم و معلوم بتوانند نکاتی را متذکر شوند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام عليكم: بنده احساس ميكنم براي خدمت به انقلاب به زمان خيلي بيشتري نياز دارم. هم مطالعه كنم درباره ي انقلاب و هم مطالعه و تفكر و عبادت جهت خودسازي، و حجم بسيار زياد درس. چه كنم؟ ممنون از راهنمايي تان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سری به سیر مطالعاتی سایت بزنید، إنشاءالله جواب خود را خواهید گرفت. موفق باشید
-
به بحث «انقلاب اسلامی و دوران نهضت نرمافزاری» رجوع فرمایید
سلام محضر حضرت استاد طاهرزاده عزیز:
حاج آقا بنده یک دانشجو معلمی هستم که به تازگی وارد دانشگاه فرهنگیان شده و خواستار این هستم حاج قاسم سلیمانی و علامه مصباح شغل خودم بشوم و مصباح ها و سیلمانی ها و فخری زاده ها تربیت کنم و دانش آموزانی آشنا با اکنون تاریخ خود تقدیم جامعه کنم و با تبعیت محض از ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای، ایشان را برای اداره ی این کشور یاری کنم تا ایشان مسیر هدایت جامعه به جامعه مهدوی و وصل به ظهور ولایت عظمی را سرعت بشوند. لطفا یک مسیر روشنی را برایم بیان فرمایید و ملزومات چنین افق روشنی را برایم ذکر کنید و هادی این حقیر به این آرمان (تبدیل خودم به آوینی ها و سلیمانی ها و تربیت مصباح ها و سلیمانی ها) باشید. (اعم از سیر مطالعاتی، برنامه عبادی، بیان حوزه های فعالیتی و . . . .)
با تشکر از شماباسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از سیر مطالعاتی سایت شروع کنید خوب است. ۲. به بحث «انقلاب اسلامی و دوران نهضت نرمافزاری» که صوت آن در کانال مطالب ویژه به آدرس @matalebevije هست. رجوع فرمایید. موفق باشید
-
در آن صورت همه داعشی میشویم.
با سلام خدمت استاد عزیز: در پاسخ سوال 30148 که مربوط به ویدئویی بود که پدر دو برادر در حال بدرقه فرزندان خود بسوی عملیات انتحاری (برگرفته از قول شما بدرقه بسوی جهنم) بود نکاتی بیان فرمودید. یکی دو سوال ذهنم رو مشغول کرد خواستم دوباره از محضرتون استفاده کنم: «وقتی از فهم معارف قرآنی غفلت شود و ظاهرگرایی حاکم گردد و انسانها به عقلی که اینهمه قرآن بر آن تأکید کرده، پشت کنند؛ چنین میشود که ملاحظه میکنید. و آن پدر و آن دو فرزند و آنهایی که این نوع آموزهها را به آنها دادهاند، همه در جهنماند زیرا همان عقلی که حقّانیت اسلام را روشن کرده، به خوبی به ما می فهماند که این امور، امور اسلامی نیست.»
برداشت من از صحبت شما این بود که آسیب اصلی به تعطیلی کشاندن عقل در حضور دینداریست و این با اسلام منافات دارد.
(آیا برداشت من صحیح است؟) اگر چنین است اگر جایی در مباحث صوتی یا کتاب این موضوع رو بحث کردین لطفا بنده را ارجاع بدهید.
در ادامه این سوال به ذهنم رسید که شاید بین این قضیه و خلقت آدم ارتباط وجود داشته باشد.
فرشته ها امر به سجده در برابر انسان شده اند و فرشته ای که سرپیچی کند، خود را شیطان خواهد یافت. آیا دینداری این افراد فرشته ای در وجود آنهاست که بعلت قطع ارتباط با تعقل شیطان شده است. یا اینکه این افراد از ابتدا هم کافر بوده اند و دینداری هیچ گاه در ضمیرشان راه نیافته است؟ در پناه خداوند موید و موفق باشید.باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست برداشت کردهاید. تفسیر المیزان در همین رابطهها نوشته شده و کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» نیز. آری! در هر حال خداوند عقلِ ما را خطاب قرار داده تا خود را در جهان گشودهی دینداری حاضر کنیم، وای اگر لحظهای از تفکر و تعقل در زندگی و دینداری باز بمانیم در آن صورت همه داعشی میشویم. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و عرض ارادت خدمت حضرت استاد:
بنده طلبه هستم و سطح سه فلسفه را در موسسه ی حضرت استاد فیاضی گذرانده ام و الان در سدد نوشتن پایان نامه هستم و به حمدالله موضوعم تصویب شده است. موضوع پایان نامه ی بنده اصول فقه معارف در آثار مرحوم علامه طباطبایی با محوریت المیزان است. مرحوم علامه در باب معارف کار اجتهادی انجام داده است بحث این است که ایشان در مقام استنباط از چه اصولی استفاده کرده اند؟ حالا این اصول ممکن است با اصول فقه متعارف رابطه ی من وجه داشته باشد. جایگاه عقل در این اصول جیست؟ متاسفانه در باب اصول معارف کار انجام نشده است و همانطور که در فقه در طول صدها سال اصول فقه و استنباط احکام فرعی شکل گرفته و رشد یافته در باب معارف چنین اصولی نوشته نشده است. اگر هم کسانی مثل مرحوم علامه در باب معارف استنباط کرده اند ظاهرا اصول مدونی ارائه نداده اند و از کاربرد ایشان باید چنین اصولی را استفاده کرد. می خواستم لطف کنید توضیح و راهنمایی در این زمینه بفرمایید. با تشکر از زحمات شما ان شاء الله مرضی حضرت صاحب الزمان علیه السلام باشید. التماس دعاباسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده هم در این مورد ابتدایی هستم و جزء مطالعات و تحقیقاتم نبوده است. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرانقدر. کتاب زیبایتان «ادب خیال عقل و قلب را پیرو سوالی که قبلا از حضرتعالی پرسیده بودم مطالعه کردم. بسیار راهگشا و مفید بود. استاد بزرگوار سوالی که اکنون بنده دارم در ارتباط با مطالعه است. باید چطور مطالعه کنیم تا خوب مطالب را علاوه بر تفکر عمیق و بهره های آنی، آن را در سینه نگه داریم؟ مثلا بنده چند کتاب از شهید مطهری خواندم ولی الان احساس میکنم که انگار همه را فراموش کردم. درست است که مطالعه به فکر ما جهت میدهد هرچند فراموش شود ولی توصیه ی شما درباره ی یادداشت برداری چیست؟ آیا ضروری است که مثلا برای هر کتابی در دفتری یا جایی جداگانه یادداشت برداری کنیم؟ یا اینکه نکات را در همان کتاب حاشیه بزنیم؟ این مسئله خیلی ذهنم را درگیر کرده است و میخواهم قبل از شروع سیر مطالعاتی تکلیفم را بدانم. سپاس فراوان و آرزوی توفیقات روز افزون برایتان
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در تجربهای که برای خود داشتم، سعی میکنم با حوصلهی زیاد و بدون عجله از کتابها با ذکر صفحه، یادداشتبرداری کنم. فکر میکنم تجربهی خوبی باشد. خوب است در این مورد سری به کتاب «امامت و رهبری» از شهید مطهری بزنید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم:
من یکی از علاقه های همیشگی ام مطالعه کتاب بوده و همیشه آرزو می کردم که فرصتی بیابم و بتوانم کتاب های مختلف خود را مطالعه کنم. حتی وقتی حالم بد بود با مراجعه به کتابفروشی و سیر در لا به لای کتاب ها روحیه می گرفتم. از طرفی به مباحث دینی هم خیلی علاقه مندم و توفیق حفظ قرآن را نیز داشته ام. اما مدتی است (حدودا دو ماه) که هیچ میل و رغبتی نسبت به هیچگونه مطالعه و یا عمل عبادی ندارم. در واقع در خودم نوعی سیری حس میکنم که گویا همه چیز برایم تکراری است و هیچ جذابیتی برایم ندارد. حتی وقتی برخی از مباحث معرفت النفس و... را مطالعه می کنم انگار نه انگار که مطلب مهمی است و زود خسته می شوم. واقعا نمیدانم چه کنم. هر موضوعی و هر کاری را که برای اقدام در پیش می گیرم این حالت را حس میکنم. حتی کارهای عملی نیز همینگونه اند. احساس میکنم دیگر هیچ چیزی برایم جذابیت ندارد و در من انگیزه ایجاد نمی کند. خیلی ممنون میشم اگر من را راهنمایی کنید که از این حالت نجات پیدا کنم.باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان گفت این همان قبضی است که باید پیش بیاید تا پس از آن به بسطی برسید جهت حضور در عالَمی برتر. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد عزیز: در پاسخ به سوال 30086 فرمودید که بوی تناسخ میدهد ولی منظور بنده از تبدیل ماده بدن در چرخه حیات به خاک و گیاه و غیره این بود که مقایسه ای کرده باشم بین ماده بدن که با مجرد شدن نفس معدوم نمیشود و ماده عالم طبیعت که با قیامت عدم نمیشود و با توجه به اینکه خلقت تعطیل بردار نیست مجددا جهانی نو با پدیده های نو خلق میشود البته این برداشت بنده از سخنرانی بعضی بزرگان بود سوال قرآنی داشتم که در آیه «و من الناس من یشری نفسه ابتقاء...» که شان نزول آن علی (ع) است چطور از کلمه ناس استفاده شده که در فرهنگ قرآن شانیت پایینی دارد و مثلا از کلمه من المومنین استفاده نشده؟ جزاکم الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر بخواهید تا اینجاها در این مسائل ورود داشته باشید، لازم است سیر مطالعاتی سایت بهخصوص مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. وگرنه با سؤالات اینچنینی جواب خود را نمیگیرید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب: در ایام جوانی که آدمی در بهترین بستر عمر خود برای حرکت و تغییر به سمت بهترین خیرات هست، چه برنامه ای در مجموع (عملی و فکری و..) باید داشت که از این ایام بیشترین بهره رو برد و به اوج کمال انسانیت که از منظر دین است رسید و فکرش متوجه راه حق و دغدغه های مقدس شد و همه را در آن خرج و از مهم تر برای هدف خلقت آدمی که لیعبدون یا لیعرفون و.. هست و سرای باقی آماده شد؟ اگر خود جای من بودید یا بزرگان از جمله امام که این ایام رو توجه ویژه دارند چه چیزهایی دنبال میکردند؟ شاید نشه نسخه کلی داد اما چه باید کرد این ایام از دست نرود و سراسر بهره باشد؟ طوری که بتوان لیاقت خدمت در راه اسلام و انقلاب را به نحوه احسن انجام داد، خدا إن شاالله نگهدارتون باشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به تجربیاتی که دارم فعلاً معرفتزایی را اصل میدانم و در این رابطه سیر مطالعاتی سایت پیشنهاد شده است. البته ذوقها متفاوت است و هرکس نمیتواند با نوع مباحثی که در سیر مطالعاتی سایت هست، ارتباط برقرار کند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد عزیز خدا قوت:
استاد بنده دانشجویی هستم که در این دو سال دانشجویی الحمدلله دوستان لطف داشتن و به حرمت مذهبی بودنم برای خودم و کلامم احترام قائل بوده اند حتی افراد غیر مذهبی و بی نماز و پرت! در بین دوستان حرفم خریدار دارد دوست دارم از شما راهنمایی بخواهم برای یک موضوعی
متاسفانه روحیه پوچی گری بین بعضی ها رواج دارد و احساس خستگی و پوچی و بی هدفی زندگی در آنها غلبه دارد. قبلا اهل نماز و مسجد بوده اند اما حالا نه! و فقط دوست دارند زندگی بگذرد و برود و بسیاری سوال فلسفی و کلامی در ذهن دارند. مثلا از من پرسید چرا خدا به اجبار ما را آفرید! اما چند وقت بعد دوست داشت با دانشگاه به سفر زیارتی مشهد امام رضا علیه السلام برود! و گاها از خلقت و کرده خدا ناراضی است و کلا در پوچی به سر میبرند! نظرتان راجع به این روحیه چیست؟ چگونه با این دسته آدم ها صحبت کنیم و دلشان را نرم کنیم تا باز رو به خدا بکنند؟ آیا نیازی هست ریشه یابی کنیم تا بگوید چه شد که به پوچی رسید؟ نیازی هست محبت زیاد نثارشان کنیم؟
راه حل و درمان چیست؟
تشکر میکنم استاد عزیز از پاسختون
از دعای خیرتان محروممان نکنید
یاعلیباسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکات که فرمودید کتاب «آشتی با خدا» تنظیم شده است. فکر میکنم اگر تکتکِ مباحث آن کتاب با این نوع رفقا در میان گذاشته شود، آنها را به فکر فرو ببرد. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام خدمت استاد گرامی:
ببخشید که وقت شما رو گرفتم سوالی داشتم: با توجه به تاکید شما به مباحث پایه و معرفت النفس، برای یک نوجوان ۱۵ ساله کتاب (ده نکته از معرفت نفس) و مباحث برهان صدیقین و حرکت جوهری سنگین نیست؟ استاد شما گفته بودید روی این مباحث باید بدون عجله و با حوصله به مدت ۳ سال کار کرد و با توجه به این که با کنکور خیلی فاصله ندارم و می ترسم نتونم روی این مباحث خیلی خوب کار کنم و از طرفی دیگر سختی مباحث، بهتر نیست فعلا کتب: جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا رو کار کنم و ان شا ء الله در آینده این مباحث رو از اول تا پایان معاد به طور جدی کار کنم؟ با تشکر فراوان از شماباسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده فکر خوبی کردهاید. همانطور که متوجه شدهاید عمل کنید، إنشاءالله برکت لازم را مییابید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب: بنده با گروهی از بچه های مسلمان و اکثرا شیعه در لندن و ایرلند جنوبی مرتبط هستم. بعضاً در گفتگوهایی که با ایشان دارم از مباحثی که از شما یاد گرفتم استفاده می کنم. از معارف اسلامی گرفته تا بحث های مربوط به انقلاب اسلامی و غرب شناسی.
الحمدلله بازخورد بسیار خوبی دارد و ایشان مرتبا درخواست ارائه مطالب جدید را دارند. مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و تقابل آن با غرب از جهت هویت بخشی به ایشان، بسیار مورد استقبال قرار می گیرد و همچنین مباحث عرفانی و تفسیری که رنگ دیگری به زندگی شان می دهد و خلأ معنوی آنها را پر می کند. با توجه به این مطلب به ذهن حقیر رسید که بعضی از کتب کم حجم، ابتدایی و همه فهم تر جنابعالی را با توجه به نیاز و اقتضائات ایشان ترجمه کنم. کتبی مثل جوان و انتخاب بزرگ، بحث ماه رجب، روزه، زیارت عاشورا، عالم انسان دینی یا... . شاید این شروع جرقه ای باشد تا در آینده در صورت صحت، فرصت و توفیق از جانب پروردگار وارد مباحث انقلاب اسلامی و غرب شناسی هم بشوم. می خواستم در این رابطه هم نظر شریفتان را بدانم، هم اذن این کار را گرفته باشم، هم پیشنهاد و یا راهنمایی خاصی اگر دارید بی نصیب نمانم.
لازم به ذکر است که به سختی های کار ترجمه و انتقال مفهوم و معنا از یک زبان به زبان دیگر واقف هستم. بنابراین برای این کار از دو تن از دوستان انگلیسی زبان که به اصطلاح (native) هستند کمک خواهم گرفت که کاملا مطمئن شوم مخاطب انگلیسی زبان، متن را در چهارچوب فکری فرهنگی، زبان و جغرافیای خویش درک خواهد کرد. با جناب آقای توکلی هم صحبت کردم در مورد شروع این کار و مباحث مربوط به نشر و... ایشان هم لطف کردند اذن اولیه را دادند و استقبال کردند. ببخشید متن کمی طولانی شد. طلبه ی سطح دو حوزه علمیه قم، از شاگردان و ارادتمندان قدیمی شماباسمه تعالی: سلام علیکم: لطف دارید. همینکه جناب آقای توکلی را در جریان گذاشتهاید موجب میشود موازیکاری صورت نگیرد. إنشاءالله کار مفیدی که در نظر دارید، موجب رضایت الهی باشد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب: با توجه به مباحثی که در کتاب ادب خیال، عقل و قلب فرمودید آیا کتب استاد صفایی حائری را میتوان به عنوان یک سیر و منظورمه فکری مطالعه کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به عنوان سیر مطالعاتی نتوانیم کتابهای استاد صفایی را دنبال کنیم، ولی کتابهای ارزشمندی میباشند که نباید از مطالعهی آنها غفلت کرد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب: یکی از جنجال هایی که ما با سایر دوستان در بسیج و سایر نهاد های انقلابی بر روی سیر مطالعاتی داریم اینه که آنها تاکید دارند روی شهید مطهری و در برابر ما که میگوییم از کتب شما شروع کنیم میگویند با تمام احترامی که برای استاد طاهرزاده قائلیم اما رهبری از ابتدا روی شهید مطهری و بعد آقای مصباح تاکید داشتند نه فرد دیگری. استدلال شما برای این موضوع چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، ذوق حضور انسان است. اگر ذوقِ حضورِ رفقا در این تاریخ با کتابهای آن دو بزرگوار، حل است، چرا همانها را ادامه ندهند؟ رهبر معظم انقلاب در عین تأکید بر کتابهای شهید مطهری، فرمودند در آن کتابها متوقف نگردید زیرا بالاخره مسائل جدیدی پیش آمده است که باید نسبت به آنها بیگانه نبود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام آقای طاهرزاده وقتتون به خیر: استاد چند سوال داشتم ازتون خیلی ممنون میشم اگر وقت بزارید پاسخ بدید. من ۱۷ سالمه و دبیرستانی هستم و چند وقتی هست به مباحث اسلامی و قرآنی و مباحث مربوط به انقلاب علاقه مند شده ام و وظیفه ی اصلی خودم رو در راه پیشبرد انقلاب جهاد علمی میدانم. همانطور که رهبر هم به جهاد علمی تاکید داشته اند و بعد از شهادت آقای فخری زاده از این بابت مطمئن شدم که یکی از بیشترین کمک ها را کار جهاد علمی به انقلاب میکند که تروریست ها حاضر شدند چنین اقدامی را در ایران جلوی خانواده ی این شهید بزرگوار انجام دهند و من خودم را موظف میدانم که راه ایشان و شهدای علمی دیگر را ادامه دهم و میدونم که غرب هم از پیشرفت علمی ما میترسد. از طرف دیگر میدونم که در این دوره و زمان که فتنه ها و شبهات در جهان و مخصوصا در کشور ما با کار رسانه ای بسیار قوی دشمنان روز به روز بیشتر میشود اگر کسی به خودسازی نپردازد و از سیم خاردار نفسش نگذرد نمیتواند کار جهادی انجام دهد و در شبهات غرق میشود. و از طرفی وظیفه ی خود میدانم که تا میتوانم اصول اعتقادی خود را تقویت کنم و به خودساری بپردازم تا اولا شبهات و فتنه ها را بتوانم پشت سر بگذارم و ثانیا در حد توان بتوانم دست دیگران هم بگیرم و آنها را هم کمک کنم. اما نمیدانم از کجا شروع کنم از تفسیر قرآن؟ نهج البلاغه؟ مباحث مربوط به انقلاب؟ اعتقادی؟ تاریخی؟ شبهات؟ و ... شما در سایتتون سیر مطالعاتی که قرار داده اید متاسفانه ترتیب مطالعه را مشخص نکردید اگر ممکنه راهنمایی کنید از کجا شروع کنم؟ و سوال دوم هم اینکه آیا این وظیفه ای که من در رابطه خودم با انقلاب درک کرده ام وظیفه ی درستی است یا خیر؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» شروع بفرمایید همراه با شرح صوتی آنها. و سپس آرامارام وارد بحث معاد همراه با مباحث صوتی آن بشوید. البته بدون عجله و با یک برنامهی سه ساله ۲. به نظر بنده درک خوب و درستی است و موجب عاقبت به خیری میشود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم و رحمت الله: می خواستم در رابطه با مقدمات سیر و سلوک و عشق به ذات الهی راهنمایی ام کنید. باید از کجا شروع کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی سایت میتواند راهی را إنشاءالله بگشاید. به خصوص اگر تا بحث معاد کار را جلو ببرید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: اگر انسان بخواهد در طول عمرش فقط یک کتاب بخواند اون چه کتابی است؟!
چه پیشنهادی میدهید؟! به غیر از قرآنباسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جلد ۸ و ۹ اسفار، روایات، بهترین هستند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: مدت ۳ سال است که با دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی تا الان کار کرده ایم و موضوعات کار شده کتاب های جوان و انتخاب بزرگ، چه نیازی به نبی، ده نکته از معرفت نفس و برهان صدیقین بوده است. اکنون در ادامه چه مطالبی را کار کنیم؟ آیا برهان حرکت جوهری را اجازه می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. مباحث حرکت جوهری برای این مقطع سخت و سنگین است. مطالعهی کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» پیشنهاد میشود. موفق باشید