-
بدون عنوان
سلام استاد: میخواستم بدونم چیکار باید کرد که از لحاظ روانی آدم تحت تاثیر محیطش نباشه؟ من با اینکه مطالعاتی در حد کتاب مصباح الهدایه امام و کتب فلسفی دارم اما به راحتی تابع محیط میشم یعنی وقتی تو محیط خونه که دائما حرفای منفی زده میشه منم کلا روحیمو از دست میدم. اگرم تو خانواده نباشم و تنها باشم هجوم افکار منفی و خود سرزنشی شدیدی که دارم تضعیفم میکنه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این مسیر، این موانع هست. به گفتهی پیر هرات، صد منزل باید طی شود تا از این مراحل بگذریم. آیت الله بهجت میفرمودند آمدن این افکار در اختیار ما نیست، ولی دنبالکردنِ آن در اختیار ما است که باید آنها را دنبال نکنیم تا خود به خود، قدرتشان ضعیف شود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. شما کتاب حامل اسرار از آقای صمدی آملی را دیده اید؟ سیر مطالعاتی علوم ظاهری و باطنی برای طلاب دارن. آیا بدون رفتن به حوزه در خانه میشه این سیر رو دنبال کرد همراه با مباحثه؟ ۲. یک سوال دیگر اینکه مگر امثال آقای قاضی همین کتب را نخواندند و همین علوم را دنبال نکردن؟ همراه با دستورات دینی به صورت کامل و جامع پس چرا در عرفان به استاد نیاز پیدا میشه؟ خوب آن ها در نهایت مرجع مطالب و راهنماییهایشان سیر نفس و تشخیص عقل و وهم و مسائل دیگر در مراحل تکمیل نفس آیات و روایات بوده است؟ و البته آقای بهجت هم فرموده اند علم تو استاد توست. استاد عرفان داشتن و نداشتن چگونه با هم جمع میشود با توجه به سوالی که من پرسیدم و اینکه میگن ره چنان رو که رهروان رفتند مگر غیر از علم و عمل دقیق و صحیح با زیربنای فکری عمیق دینی بوده است؟ ۳. آیا میشود با یه عالمه مشکل از همان اول انسان فقط خدا را بخواهد و خواست او را یا باید حاجت خواهی کند تا آماده و با ظرفیت تر شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب مذکور را ندیدهام. ۲. عمده رویکر درست است که استاد در این رابطه کمک میکند و با ظهور تاریخ حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» عملاً رویکردها، درست شده است و به همین جهت است که آیت الله بهجت میفرمایند: «علم تو، استاد توست». ۳. معرفت به نحوهی حضور خداوند در همهی امور بسیار کارساز است. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم ورحمة الله
اولا بر خود لازم می دارم که از زحمات مخلصانه و بی حد حضرتعالی کمال قدر دانی و تشکر را بجا آورم. «جزاک الله خیرا» و اما بنده بصورت مجدانه مباحث و کتب و شرح های صوتی و... توحیدی، عرفانی، اخلاقی را طبق همان سیری که فرمودید (از جوان و انتخاب بزرگ تا برهان صدیقین و حرکت جوهری و...) خوانده ام و بعضا با برخی دوستان مباحثه هم کرده ام، از این رو بحمدالله بر این مباحث مسلط هستم. اما پس از سالها تلاش در این راستا، برای شروع عرفان عملی، عبادی و ریاضی، برنامه ای مشخص پیدا نکردم. لازم به ذکر است کتبی همچون معراج السعاده و کتب رهنمودی علما و عرفا را که مطالعه کردم و میکنم اما واقعیت این است که توصیه در این وادی فراوان است، اما دستور العمل مصداقی و برنامه های جامع و دقیقی وجود ندارد، چون برخلاف قدیم، استاد عرفان عملی در دسترس نیست، حتی در محیط حوزه (بویژه در اصفهان که اصلا یافت نمی شود محافل خصوصی و اساتید عرفان عملی) و گمان کنم شهید مطهری رحمه الله عليه هم با چنین مضمونی می فرمایند، شاگردی یک استاد عرفان و اخلاق عملی بیش از خواندن هزار کتاب عرفانی و اخلاقی ارزش دارد. حال تکلیف چیست؟باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با حضور عارف سالکی مثل حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» همهی افقهای سلوک که اساتید عرفانی کمک میکنند، گشوده شد و از این جهت زمانهی ما با گذشته متفاوت است. به جملهی مرحوم آیت الله بهجت فکر کنید که فرمودند: «علمِ تو، استاد توست». عرایضی در این رابطه در جزوهی «روش سلوکی آیت الله بهجت» شده است. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام استاد عزیز: ببخشید استاد اینکه میگن یه جا بایستید و مطالب رو از یه استاد بگیرید درسته؟ استاد بنده اولا نه اینکه نخوام یه جا باشم شرایط یه جا موندن برام ایجاد نمیشه اول. دوم اینکه اکثر مثلا مباحث هم سوی هم رو دنبال میکنم ولی از افراد مختلف، استاد این اشکال داره چون بنده شرایط پیش نمیاد. مثلا به حوزه برم و مثلا ریشه ای به قول بعضی که نظرشون اینه مباحث رو جلو ببرم و از طرفی چون یه خانم هستم از یه طرف اگر بخوام در خانواده هم باشم و خدا بخواهد تشکیل خانواده دهم خانواده را هم مدیریت کنم با توجه به اینکه الان فضای حوزه های علمیه نزدیک مکان زندگی افراد نیست و اینها زمان میبره مجبورم اینطور ادامه بدم به امید اینکه اگر صحیح است زمانی برسد بانو امین هایی در هر محله حوزه علمیه بزنن و آن هم دیگر دچار تحریفات و آسیبها نشود تا زنان ضمن علم معرفت به امر خانواده و مسایل بانوان هم رسیدگی کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه باید به این جملهی آیت الله بهجت فکر کنید که فرمودند: «علم تو، استاد توست». إنشاءالله ذیل ولایت الهی در این تاریخ میتوانید از معارف مکتب حضرت امام «رضوانالله تعالیعلیه» بهرهمند شوید. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و درود به استاد عزیز آقای طاهرزاده: حضرت آیت الله بهجت رحمت الله علیه از ایشان سوال شده راجع به نماز اول وقت نماز های پنج گانه ایشان نقل از آیت الله قاضی که فرموده اند هرکس نماز پنج گانه اول وقت بخواند به مقام میرسد اگر نرسید من لعنت کند. این چگونه ایجاد میشود؟ شخصی نماز هایش را اول خونده ولی نرسیده باشد چطوری است؟ و مقامی نداشته باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت وقت نماز، خود به خود به صورت تکوینی تأثیر خود را میگذارد و انسان آن را احساس میکند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب: الحمدلله توفیق حاصل شد برای ادامه ی تحصیل و شروع دروس خارج به قم هجرت کردم، ولی به شدت برای مسیر سلوکی خود اضطراب دارم، استاد در قم چه کسی را پیشنهاد می کنید، برای پیگیری این مسائل؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت میفرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام عليكم حضرت استاد: خسته نباشید.
در این زمان شما کسی را لطفا معرفی کنید برای استاد سیر و سلوک. خیلی خیلی ممنونم.باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جملهی آیت الله بهجت فکر کنید که میفرمایند: «علم تو استاد توست». بنابراین در این زمانه بیشتر باید معارف دینی خود را تقویت کنید تا همان معارف، شما را جلو ببرد. در این مورد خوب است به جزوهی «روش سلوکی آیت الله بهجت» که در قسمت نوشتاری سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
-
وجود استاد یعنی گشوده شدن جهانی که با حضور در آن جهان همهی مناسبات شکل خاص خود را به خود میگیرد
مثل همیشه ممنونم از پاسختان، نمیخواهم بهانه بیاورم، اما تا مربی نباشد روح غفلت زده ما بیدار نمی شود، مذکّر می خواهیم تا داد بزند سرمان و ما را بیدار کند. مجالست با بندگان صالح خدا باعث بیداری ما می شود، و ما نیازمند به مجالست با آنها هستیم. باید نزد بندگان صالح خدا برویم، رفتارشان را ببینیم و به گفتارشان و مواعظ اونها عمل کنیم، تا نشاط معنوی پیدا کنیم، آنها اطبای روح هستند که بسیار کمیابند، البته جوینده یابنده هستش، و خدا طبیب روحم را به من نشان داده، و قصه تلخیست که از او دور مانده ام. سوال شما:
با سلام و ادب و آرزوی قبولی عزاداریهایتان با قلبی غم زده باید بگویم: متاسفانه فعلا در هجرت به اصفهان شکست خوردم، امیدوارم از دعا و توجه خیر شما از این راه دور محروم نمانم. اگر دهان به ذکر دلایل پیش آمده و بهانه ها باز کنم، خبر از لنگی پای ارادت ماست، لذا فعلا سکوت را بر تکلم ترجیح میدهم. نمیدانم اینطور سازوکاری دارید یا نه، ولی اگر برایتان مقدور بود، برایم نسخه های خصوصی ارسال کنید، تا مرتبا تحت تعلیم و تربیت نفس شما باشم. امیدوارم هرچه زودتر زیارتتان کنم. ببخشید از اینکه وقتتان را گرفتم. خدانگهدار. پاسخ:
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله آنچنان راههای رجوع به حضرت حق در هر کوی و برزن گشوده شده است که کافی است در مسیر محبت به حق و ترک خودخواهی و غمِ مردم خوردن، را مدّ نظر قرار دهید و آنچه پیش میآید را بهشت خود بدانید. موفق باشیدباسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود استاد یعنی گشوده شدن جهانی که با حضور در آن جهان، همهی مناسبات شکل خاص خود را به خود میگیرد و اینجا است که وقتی شخصیتهایی مثل حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» در مقابل انسان به ظهور آید، حضرت آیت اللّه بهجت«رحمتاللّهعلیه» میتوانند بفرمایند «علم تو استاد توست». زیرا در این شرایط، معارف الهیه با نظر به جهانی که حضرت امام در مقابل ما گشودهاند، مناسبات خاص خود را به ظهور میآورند. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز جسارت بنده را ببخشید، خیلی واضح می پرسم وظیفه اهل علم و طریق است که راه را برای سالکین روشن بنمایند، این روشن بخشی گاهی به صورت رفع کامل شبهات مهم مسکوت است. برای من شبهه است که شخص اول این انقلاب کیست؟ جوانان حق دارند بدانند شهدا پای رکاب چه کسی خون دادند؟ از بعضی مطالبی که درباره مرحوم حضرت آیت الله علامه طهرانی (ره) نقل شده خصوصا خاطرات ایشان و امام (ره)، عملا ایشان به امام می فرمودند چه بکن و چه نکن، خب اگر واقعیت این است، اعلام کنید همه بدانیم، چرا امام از ایشان چند بار می پرسند الان چه کنیم؟ الان چه کنیم؟ و طبق نظر ایشان عمل می کنند
خب اگر این است چرا امام رهبری را تسلیم ایشان نکردند؟ اگر تشخیص ایشان بهتر از امام بود که گاهی نظر ایشان را در اعلامیه و نماز جمعه و غیره عوض می کردند حتما ایشان لایق رهبری بودند نه امام. خواهشا استدعا دارم جواب این شبهه را مبسوط بفرمایید. در ضمن این مطالب نقل قول و این ها نیست بعضی خاطرات خود جناب علامه طهزانی است لذا جسارتا نمی توان گفت افراد دیگر درست کردند و فرقه بازی ایجاد کردند. با تشکرباسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض که این اطلاعات درست باشد، مگر اگر حضرت امام در بعضی موارد نظر ایشان را خواسته باشند، دلیل بر آن است که ایشان در کلیت، جهتِ ادارهی نظام اسلامی کافی بودهاند؟ مگر حضرت امام در بعضی موارد به آیت اللّه بهاء الدینی و یا آیت اللّه بهجت رجوع نداشتهاند؟ موفق باشید
-
رسیدن به حضور قلب
سلام علیکم:
نقل قولی از مرحوم آیت الله العظمی بهجت است که ایشان میفرمایند شما قصد نماز اول وقت را بخوانید بتدریج خودتان به حضور قلب و سلوک در نماز و اخلاص میرسید و تکوینا در اثر تقید به نماز اول وقت این رشد و تعالی در زندگی و این خلوص ضمیر پیش می آید. آیا این امر در مورد تمام افراد و برای سلوک تمام شخصیتها صادق است؟ چون خیلی افراد تقید به نماز اول وقت دارند ولی تماما سبک زندگی شان توحیدی و متعالی نیست و بسیاری جاها اتفاقا درگیر عدم خلوص ضمیر می شوند.باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رویکرد انسان رسیدن به حضور قلب باشد، با نماز اول وقت به نحوهای از حضور در جایگاه صاحب وقت یعنی صاحبالزمان «عجلاللّهتعالیفرجه» میرسد و این همان ورود به حضور قلبی است که انسان نیاز دارد تا خود را در آغوش حقیقت بیابد. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: من مدتی است که انگار میل و علاقه ای به وصل کمالات در وجود خود احساس میکنم. اما از طرفی درگیر نفس و بازیهای آن هستم. چگونه میتوانم استادی بیابم که هم وجود و نفس حقیر را معاینه کند و هم مرا در طریق وصل راهنما و هادی باشد. بنده ساکن سرخس در نزدیکی مشهد هستم. لطفا راهنمایی کنید. اجرکم عند الله الرحمن الرحیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نظر آیت اللّه بهجت که میفرمایند در این زمانه علم ما میتواند استاد ما باشد؛ پیشنهاد میشود با «معرفت نفس» شروع کنید مثل کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «آشتی با خدا». کتابها روی سایت هست. موفق باشید
-
بدون عنوان
باسمه تعالی
استاد با توجه به اینکه آیت الله بهجت قائل به وحدت حکمیه بودند می شود گفت که لقاءالله و فنای فی ذات الله را قبول نداشتند؟ آخر در هیچ کدام از آثار به جامانده دعوتی به توحید ذاتی نداشته اند. و آیا بر این اساس می توان ایشان را شاگرد مکتب عرفانی آیت الله قاضی ندانست؟
ممنونباسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم خود آیت اللّه بهجت مدّعی باشند در دستگاه عرفانیِ آیت اللّه قاضی متصل به دستگاه فکریِ مرحوم حسینقلی همدانی و در بستر ابن عربی و صدراست، هستند. جالب است با اینکه آن عزیز، بیشتر مشغول عرفان عملی میباشند، بعضاً از آن نگاه سخن گفتهاند هرچند به ندرت. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و رحمت خداوند. مریدی هستم از طلاب قم. از آشنایان آقای محمدی در منتظران منجی. بسیار بسیار به سیر و سلوک و خودسازی علاقمندم. چند سالی است خودم با مطالعه دستورالعمل ها را انجام می دهم اما به نظرم راه به جایی نبردم. خواهشا لطفا اگر ممکن است ارتباطی ایجاد شود تا به طور خاص و منظم راهنمایی و راهیابی شوم. خیر دنیا و عقبی نثارتان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در چنین شرایطی نیستم که مستقیماً بتوانم در خدمت عزیزان باشم. فکر میکنم اگر ابتدا به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» و سپس به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که هر دو بر روی سایت هست، سری بزنید راههایی در مقابلتان گشوده خواهد شد إنشاءاللّه. موفق باشید
-
جملهی مشهور آیت اللّه بهجت«رحمتاللّهعلیه» که مکرر فرمودهاند: «علمِ تو، استادِ تو است»؛ حکایت از وقوع تاریخی دارد
سلام استاد: شما تو پاسخ سوال ۲۷۳۶۱ گفتین روش امام خمینی رضوان الله تعالی علیه هرکس خودش را می یابد در حالی که امام رحمه الله علیه خیلی به دنبال آیت الله شاه آبادی بودن تا ایشون حضرت امام رضوان الله را به عنوان شاگردشون قبول کنن. نظرتون در مورد این کار امام چیست؟! یعنی ما برای سلوک الی الله نیاز به استاد راهنما نداریم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام از آیت اللّه شاهآبادی خواسته بودند درس فلسفه و عرفان برایشان بگذارند نه آنکه دستورالعمل به ایشان بدهند. جملهی مشهور آیت اللّه بهجت «رحمتاللّهعلیه» که مکرر فرمودهاند: «علمِ تو، استادِ تو است»؛ حکایت از وقوع تاریخی دارد که انسان در این زمانه به وسعتی رسیده است که اگر متوجهی حقایق عالَم بشود، آن علم خود به خود او را جلو میبرد و فضای تاریخی که با حضور حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» شکل گرفته، ظرفیتِ به ظهورآوردن ملکوت را به چنین انسانهایی فراهم کرده و بدین لحاظ ملاحظه میکنید با نسلی روبهرو هستیم که از دین و علمای دین انتظاری بیش از آنچه معمولاً گفته میشود دارند. گویا روحی بر این نسل دمیده شده که وَلع عرفانیاش خود به خود او را جلو میبرد، به همان معنای «يَكادُ زَيْتُها يُضيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ»، بدون آنکه نیاز به محرکی داشته باشد خودش آمادهی شعلهورشدن است. بدین معنا عرض میشود این تاریخ، تاریخِ عرفان است تا طاقت عبور از فرهنگ مدرنیته در بشر فراهم شود. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام علیکم: خدا قوت. میشه شاگرد خصوصی تون بشم؟ !شرایط این که کسی بخواد شاگرد خصوصی تون بشه چیه؟! من ساکن مشهد هستم و بعضی از کتابهای شما را که به آن دسترسی دارم را مطالعه کرده ام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» آن بود که با اُنس با معارف الهیه هرکس خودش خود را مییابد و در این رابطه حضرت آیت اللّه بهجت «رحمتاللّهعلیه» میفرمایند: علمِ تو استاد توست. پیشنهاد ما دنبالکردنِ سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام و احترام خدمتتان استاد گرانقدر:
جهت دلگرمیتان عرض کنم که این روسیاه بسیار از سوالات قبل که پرسیدم بهره ها بردم و متشکرم از شما.
۱. می خواهم خوب بدانم که فکر چیست که بالاتر از ذکر است و طبق فرمایش پیامبر به امیرالمومنین، سالکان فکری از سالکان ذکری بالاتر هستند؟
۲. شرح حالات اولیا و دستوراتشان را زیاد خوانده ام. بسیار معدود دیده ام که استاد به شاگرد خود نوع فکر و طریق فکر را بیاموزد. البته می دانم که هست ولی ندیده ام و مانند همان خود فکر باطن است. راستش کمی گله دارم که چرا طریق تفکر را به اندازه ی طریق تذکر نیاموخته ام.
۳. ملتمسانه می خواهم بدانم که به چه اعمال یا دعایی متوسل شوم تا خدا استاد عنایت کند؟ فقط چونکه پیشرفت داشته ام می گویم که حالت مراقبه ام بد نیست؛ لطفا نگویید آب کم جو تشنگی آور بدست.باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفکری که بالاتر از ذکر است، تفکر توحیدی است و در همین رابطه از حضرت صادق «علیهالسلام» داریم: «افضل العبادة، إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» که حضرت امام در حدیث ۱۲ در کتاب «چهل حدیث» نکات ظریفی در شرح آن فرمودهاند. ۲. تفکر، طریقهای نیست که بتوان به کسی آموزش داد. خودِ انسان باید با نظر به موضوعاتی که قابل تفکر است مثل سرنوشت ظالمین، به تفکر فرو رفت. ۳. سری به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است بزنید خوب است. موفق باشید
-
حضرت آیت اللّه بهجت بحمداللّه در سلوک فردی موفق بودهاند
با سلام خدمت استاد: در ابتدا امیدوارم بنده را به شاگردی خود پذیرفته باشید. سوالی ذهن بنده را مشغول کرده که رتبه امام خمینی رضوان الله تعالی نسبت به آیت الله بهجت چگونه است چرا که یکی از دوستان می گفتند آیت الله بهجت در عرفان به گردپای حضرت امام هم نمی رسیدند و از طرفی اشکال گرفتن آیت الله بهجت را از حضرت امام در ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی داشته ایم. با تشگر
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که حضرت آیت اللّه بهجت بحمداللّه در سلوک فردی موفق بودهاند و حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» جهانی فکر میکردند و جایگاه خاصی داشتند که مخصوص خودشان بود. به نظر میآید ذیل تاریخی که حضرت امام به میان آوردند میتوان از امثال آیت اللّه بهجت و آیت اللّه طباطبایی بهرهمند شد. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام و التماس دعا:
در میان اساتید آواز مشهور است که بحث انتقال عالی زمانی صورت می گیرد که استاد و شاگرد سینه به سینه ارتباط داشته باشند به اصلاح آموزش حضوری باشد. لطفا این اصطلاح را توضیح کوتاهی دهید. و اینکه ما که به واسطه ی سایت و کانال با شما ارتباط برقرار می کنیم و مباحث را دنبال می کنیم آیا همان اثر نیز خواهد بود؟باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، افقی است که در مقابل مخاطب گشوده میشود. در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» عرض شده که چه نوع ارتباطی باید داشت تا رابطهی حضوری محفوظ بماند و انسانها در نسبت با همدیگر در بودنِ خود مستقر باشند و نه در محفوظات خود. در ضمن در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، نکاتی در این رابطه یافت میشود. موفق باشید
-
حوزهی سلوکی آیت اللّه بهجت فردی بود و حوزهی سلوکیِ حضرت امام جمعی و جهانی است
سلام علیکم استاد:
شرمنده وقت شما را می گیرم. سه سوال داشتم در مورد موضوعات متفاوت
۱. استاد شرح فارسی منازل السائرین را کجا میتونم پیدا کنم هرچه گشتم نبود.
۲. اگر اشتباه نکنم محبت و عشق و علاقه نسبت به هرچیز وحدت میاورد یعنی نوعی وحدت بین ما و آن چیز ایجاد می شود چرا که ما فقط عاشق نفس خود هستیم پس اگر چیز دیگری را دوست داشته باشیم یعنی با آن وحدت ایجاد کردیم حال سوال من این است که اگر انسان والایی مثلاً اولیا خدا را دوست داشته باشیم باعث ایجاد وحدت بین ما و او می شود و با حرکت جوهری در روح او مراتب روحانی ما بالا می رود؟
۲. فکر کردن به یک شخص چطور؟ آیا فکر کردن به یک انسان هم موجب وحدت و تاثیر پذیری و شبیه شدن و حرکت جوهری ملاصدرا می شود؟
۳. آیت الله بهجت هر از چندگاهی با امام خمینی مکاتبه داشتند و حول موضوعات سیاسی نامه می نوشتند و انتقاد های خود را می گفتند. در یکی از این نامه ها آیت الله بهجت به امام خمینی انتقاد کردند از شیوه اداره مملکت که چرا شبیه به شیوه امام علی (ع) نیست و ولی فقیه تنها تصمیم گیر جامعه نیست و امام خمینی هم در جواب گفتند اگر دقیقا آن شیوه را اجرا کنیم ولایت فقیه در کوتاه زمانی از بین میرود و مردم هم باید مشارکت داشته باشند و بتوانند در بعضی مسائل تصمیم گیری کنند و حضور داشته باشند ولو اینکه در بعضی موارد اشتباه تصمیم گیری کنند (مانند بنی صدر و..) حال سوال من اینست که چرا بین این دو بزرگوار در موضوعی اختلاف بوجود آمد؟ مگر غیر از این است که ان دو بزرگوار مراتب کمال را طی کردند و کامل شدند و وجودشان حقانی شده و نفسانیتشان از بین رفته و نمونه خلیفه الله در زمین بودند و حرفشان حرف خدا و نظرشان نظر خداست حال چطور ممکن است که بین نظرشان که حق است تفاوت بوجود آید؟باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده هم در جریان وضع بازار نیستم که بدانم کجا میتوان آن کتاب را پیدا کرد. ۲. آری! ولی باید مواظب باشیم توهّم غلبه نکند. ۳. حوزهی سلوکی آیت اللّه بهجت فردی بود و حوزهی سلوکیِ حضرت امام جمعی و جهانی است و لذا نکاتی را امام در نظر دارند که ممکن است از جهت جهانی آیت اللّه بهجت مدّ نظر نداشته باشند. موفق باشید
-
در موضوع معرفت نفس
سلام علیکم:
وقتتون بخیر. در آثارتون به این مضمون برخورد کردم که روش سلوکی علامه طباطبایی هم مثل امام معرفت النفس بوده
۱. منظور حضرتعالی اینست که روش امام و نحله نجف دقیقا یکسان هست؟
۲. ممکن هست برای پیداکردن روش سلوکی امام راهنمایی و ارجاع بفرمایید؟
۳. نظرتان در مورد سلوک در این زمان استاد و شاگردی مصطلح را نفی می کند یا نسبت به آن بی تفاوت هست که اگر لازم شود خب باید انجام شود؟ ممنونمباسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حتماً همینطور است. به همین جهت مرحوم حسینقلی همدانی بر «اسفار» جناب صدرا تکیه داشتهاند و آن را درس میدادند و حضرت امام نیز بر همین راه هستند ۲. بحمداللّه تعلیقات مربوط به سخنان امام در رابطه با جلد ۸ و ۹ «اسفار» میتواند نظر به معرفت نفس و حشر را به میان آورد. ۳. در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست عرایضی شده است. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام خدمت استاد گرانقدر:
مستحضرید که مقام خلافت اللهی مختص مردان نیست و زنان هم می توانند گام در مسیر سلوک بگذارند. کما اینکه بسیاری از بانوان هم موفق به وصال شدند. حضرت زینب وقتی می فرماید «ما رأیت الا جمیلا» پرده از مقام بلند عرفانی خود برمی دارد؛ همانطور که درباره مادر بزرگوارش می گوییم «سیدة نساء العالمین». حال که چنین است به نظر شما زن در حال حاضر اگر استاد نداشت چگونه می تواند به کمال نهایی خود برسد. خواندن کتابهای عرفانی و عمل به آن مثل مقالات کافی است؟باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا به گفتهی آیت اللّه بهجت، علمِ تو استاد توست. موفق باشید
-
بدون عنوان
بسم تعالی
با سلام خدمت جناب استاد:
سوال داشتم درباره اینکه در عصر حاضر برای اینکه بتوانیم در خدمت استاد اخلاق باشیم و عملا تحت برنامه منظم و صحیحی باشیم آیا جنابعالی استادی مد نظرتان هست که حداقل از شاگردان اساتید بزرگ همچون علامه طباطبایی باشند؟! با آرزوی توفیقباسمه تعالی: سلام علیکم: نه. به جملهی آیت اللّه بهجت فکر کنید که میفرمایند: «علمِ تو استاد توست». در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، در این مورد عرایضی شده است. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد:
من مدتی است که با عرفان آشنا شدم و تغییر کردم و سعی خودم را کردم ولی احساس نیاز شدیدی به استاد راه می کنم. و اینکه خیلی حالاتم بالا پایین دارند بعضی اوقات سیر نزولی و بعضی اوقات صعودی و اینکه مراقبه در جامعه فعلی مخصوصا در دانشگاه ها با وضع فعلی جامعه خیلی سخت است و اینکه اگر هم بخواهم اعمال عبادی و سیر مطالعاتی و.. را انجام دهم از درس هایم باز می مانم واقعا سردرگمم (علت اصلی آن سیر نزولی در بعضی از اوقات)
متنی خواندم که می گویند اگر شخص بدون استاد سیر کند ممکن از ضرر های جبران ناپذیری به خود وارد کند و دیگر به درد سلوک نمی خورد. و اینکه ۲۰ سالمه و هنوز در های معرفت و توحید به رویم باز نشده. خیلی می ترسم که به مقصود نرسم. نظر شما چیست؟باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است که سری به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست بزنید. ۲. سیر مطالعاتی بر روی سایت میتواند مفید باشد. ۳. انسان در این زمان، وسعتی دارد که میتواند علاوه بر دروس رسمی خود به دروس حاشیهای نیز بپردازد. باید وسعت خود را زیاد بفرمایید. موفق باشید
-
بدون عنوان
سلام استاد:
۱) مرحوم آیت الله سعادت پرور واقعا شاگرد خاص سلوکی علامه طباطبایی رحمت الله علیه بودن؟
۲) از ایشون نامه ای خطاب به یکی دیدم که ادعا کردند اگر این دستورات که ۱۳ بند هست را انجام دهی، راه صد ساله را در یک سال طی خواهی کرد. سوالم اینجاسة که این صرفا مبالغه بوده که صد سال رو یک ساله میشه رفت؟ صد سال الکی نیست آخه استاد که یک عارف بزرگی مثل مرحوم پهلوانی تهرانی اینطور بفرمایند.
۳) من که وقتی این فرمایش رو دیدم، داشتم بال درمیآوردم، ولی سریع فکری خطور کرد که نکنه اون نامه فقط برای همونی که نامه براش نوشته شده اثر مذکور رو میذاره؟ یا برای بنده هم که تا حدودی به مبانی خودشناسی و خداشناسی از طریق آثار شما چند سالیست آشنایی دارم همین اثر رو داره؟
۴) البته در بندی از نامه بحث ارتباط خاص با استاد خاص سلوکی آمده که نظر شما در مورد این بند رو هم می خواستم بدونم. استاد بنده به کسی جز شما فی الحال اطمینان ندارم در این روابط. با شرح صوتی شما رسیدم به توبه از رذائل اوصاف و اخلاق در جلد دوم مقالات به توصیه خودتون. ولی این دستورالعمل که به طور خاصی نصیبم شد رو نمیدونم بهش توجه کنم یا نه؟
۵) قسمتی از سرفصلهای نامه رو میآورم و اصلش هم به صورت مستند پیگیری کردم و صحت داشت و در بازار اندروید هم تحت عنوان «ره صد ساله» موجود هست:
_ ترک معصیت
_ انجام مستحبات و ترک مکروهات حتی المقدور
_ سحرخیزی و نماز شب
_ توسل به معصومین علیهم السلام
_ قرائت قرآن
_ ملازمت استاد
_ پرهیز از افراط و تفریط
_ پرهیز از استماع سخنانی که تفرقه حواس میآورد
_ پرهیز از اشخاص بیموالات
_ مراوده با سالکِ مراقب
_ سکوت
_ احتراز از خواهش های نفسانی (که فکر می کنم منظور مباحات میباشد)
_ به خود پرداختن
_ عدم بدبینی به عبد خدا
_ عدم تقویت جهات مادی، بیش از مایحتاج
(ببخشید طولانی شد معلم عزیزم)باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اطلاع ندارم، ولی ایشان را انسان فرهیختهای میشناسم. ۲. این یک اصطلاح است، یعنی انسان سریعاً به نتیجه میرسد. ۳. این به ذوق افراد بستگی دارد، روح و روحیهی افراد متفاوت است. ۴. پیشنهاد میشود جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، مطالعه گردد. ۵. نکاتی مفید و بسیار خوبی است، میماند که باید از حضور تاریخیِ خود در متن انقلاب و مقابله با استکبار غفلت نشود. موفق باشید
-
بدون عنوان
با سلام: ضمن سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: خواستم بگم که من جوانی ۲۳ ساله هستم که علاقه زیادی به سیر و سلوک حقه اللهی دارم و بزرگترین هدف من حقیر از زندگی همین مطلب می باشد و بسیار در این مسئله دغدغه دارم و دنبال این هستم که به بهترین شکل ممکن و با راهنمایی استاد این راه را دنبال کنم و متاسفانه استادی ندارم که در این راه به من لطف کنن و ازم دستگیری کنن. حال با تحقیقی که داشتم، شخصی شما را به من معرفی کرد. حال خواستم بپرسم می شود درخواستم رو بپذیرید یا نه استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم سیر مطالعاتی سایت در این مورد کمک کند بهخصوص اگر سری به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید