بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5883
متن پرسش
استاد گرامی با سلام. اینکه مقام معظّم رهبری موقعیت کنونی را برای نرمش قهرمانانه مطرح کردند در مقایسه با مدت 25 سال گذشته به نظر می رسد دارای چند ویژگی است: 1-در تمام مذاکرات آمریکا با سایرین همواره زبان تهدید حاکم بود ، و عملا تحریم با تهدید صورت می گرفت و در واقع مذاکره ای در کار نبود. 2-سال گذشته مقام معظم رهبری اظهار فرمودند دشمن در هر سطحی با ما وارد تعامل شود در همان سطح پاسخ می گیرد از حالا به بعد ما تهدید در هر سطحی را با تهدید در همان سطح پاسخ می دهیم. 3- تهدید همه جانبه بر علیه سوریه و جبهه ی مقاومت در چند ماه گذشته و موضع گیری تهدید آمیز ایران در همان سطح و عقب نشینی آشکار غرب ، مؤثر بودن تهدیدات ایران و جبهه ی مقاومت را تائید کرد، و نشان داد که موازنه ی تهدید و موازنه ی وحشت میان جبهه ی مقاومت و جهان غرب برقرار شده است و این خود زبان تهدید آمریکا و جهان غرب را در مذاکرات کوتاه می کند لذا بصیرت و زمان شناسی مقام معظم رهبری در موقعیت به دست آمده ابزار نرمش قهرمانانه را به تیم دیپلماسی کشور هدیه می کند تا بتوانند از این موقعیت حداکثر بهره را ببرند. 4-موقعیت موازنه ی تهدید و وحشت در فضای دیپلماسی کنونی و عزت و شرف و اقتدار تیم دیپلماسی ایران در نیویورک و در نشست سالانه ی مجمع عمومی سازمان ملل حاصل مقاومت ملت ایران در راس و بعد مقاومت ملت های سوریه ، لبنان ، غزه و تا حدی عراق است و نباید از فضائی که دولت نهم و دهم در دیپلماسی عمومی خصوصا در فعالیت های دیپلماسی که طی 8 سال گذشته در نشست های سالانه ی سازمان ملل و جهان رسانه ای ایجاد کردند چشم پوشی کرد. به نحوی که سخنرانی آقای روحانی در مجمع دقیقا قالب سخنرانی آقای احمدی نژاد طی هشت بار سخنرانی در این سازمان بود و با همان سبک و سیاق به نوید عدالت جهانی و منجی آخرالزمان (ان الارض یرثها عبادی الصالحون) ختم شد. خواهشمند است در خصوص این ویژگی ها از موقعیت کنونی و یا ویژگی های دیگری که این موقعیت را به وجود آورده است ما را راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده نگاه جنابعالی را رویهمرفته نگاه درستی می‌دانم. به خوبی روشن است که در شرایطی هستیم که روح انقلاب اسلامی در مذاکرات حکومت می‌کند حالا هرچه نتانیاهو برسر مغزش بزند فایده ندارد. موفق باشید
5882
متن پرسش
سلام استاد. نظر شما در رابطه با بازی های کامپیوتری چیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده صاحب‌نظر نیستم می‌گویند ضررش بیشتر از نفعش هست به هرحال تا آن‌جا که ممکن است باید فرزندانمان را از امور لغو فاصله بدهیم. موفق باشید
5881
متن پرسش
با سلام منع ورود بچه ها به مساجد و مکانهایی که ذات دارد را لطفاً برای ما بفرمایید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در یکی از سی‌دی‌ها عرایضی داشته‌ام. چون باید در محل عبادت آرامش کامل حاکم باشد و چون شیاطین بیشتر می‌توانند دیوانگان و بچه‌ها را تحریک کنند در روایت داریم دیوانگان و صغار را از مساجد دور کنید مگر این‌که در کنترل والدین‌شان باشند. موفق باشید
5879
متن پرسش
سلام استادمن دررشته ی فنی مهندسی مشغول به تحصیل هستم واینقدراینده ی شغلی ورسیدن به یک سمت عالی برایم مهم شده که تحصیل رابه خانه داری ترجیح میدهم!خیلی دوست دارم درس خواندنم برای خدا باشدولی ازطرفی اینکه دیگران مرادکتریامهندس صداکنندوبدانندمن دربهترین دانشگاه درس میخوانم برایم ارزش شده بدون اینکه خودم این وضعیت رادوست داشته باشم به نظرشماچه کنم که ازاین اخلاق رذیله دورشوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: یک دور خود را به دستورات اخلاقی که از طرف ائمه«علیهم‌السلام» رسیده بسپارید و بنده پیشنهاد می‌کنم روایت «یابن جُندب» را دنبال کنید که بنده شرح مختصری برای آن داشته‌ام. موفق باشید
5878
متن پرسش
با سلام: استاد من گاهی اوقات دچار بی‌حوصلگی می‌شوم و حتی حوصله‌ی گفتگو با خدا و این‌که مشکلم را به او بگویم و از او کمک بخواهم را ندارم یک گوشه می‌نشینم و فقط گریه می‌کنم بعد از گذشت چند ساعت هم پشیمان می‌شوم که چرا لحظاتی که می‌توانم بهترین استفاده را از آن‌ها بکنم این‌گونه سپری می‌شود! نظر شما درمورد این مشکل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم کتاب «آشتی با خدا» را تا آخر بخوانید. موفق باشید
5876
متن پرسش
باسلام 1)دربحث حرکت جوهری شمافرمودید که اگرقوه محض باشد یعنی موجودیت ندارد مگر هیولای اول فوه محض نیست اما موجودیت دارد؟ 2)تعریف شما ازقوه چیست؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- که با صورت ظهور پیدا می‌کند، به خودی خود وجود ندارد 2- قوه یعنی امکان و استعداد. موفق باشید
5875
متن پرسش
سلام آیا داشتن قوه ی تخیل قوی برای انسان مفید است یا نه؟ از این قوه اگر قوی باشد در کجاها مفیدتر است که استفاده بشود؟ و آیا لازم است این قوه که در انسان هایی از جمله خودم که بسیار قوی است به وسیله کارهایی که باعث میشود این قوه کنترل شدید شود کنترل شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: . در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5871
متن پرسش
سلام علیکم . سوال اول من در امور روزمره معیارم را طوری قرار دادم که هر کاری باعث حجاب و قساوت و سختی روی دل و قلب ام میشود آن را رها میکنم . مثلا بعد از دعای ندبه برای بچه های مسجد سخنرانی میکنم , اما احساس کردم که داره حجاب میشه , با برادران دینی زیاد برخاست بنشین میکردم و بعد متوجه شدم در این وسط دل ام کمی سخت میشود , نمیدانم به خاطر حرف زدن های زیادمان بود یا نه .کتاب خواندن ام گاهی شهوت میشوم که در سوال پیش گفتم و همون جا کتاب را میبندم .استاد گاهی اوقات حتی خواندن تفسیر قرآن برایم حجاب میشود چون احساس میکنم الان دارم میخوانم که فقط بدانم , وقتی به قلب ام رجوع میکنم و از قلب ام سوال میکنم میبینم حتی خواندن تفسیر قرآن را برای دانستن و بالا بردن اطلاعات میخواهد نه برای حرکت , که خودتان این حالت را در شرح نامه 31 بیشتر توضیح دادید.حرکت جوهری را که میخواندم به جای اینکه مرا متوجه خالق کند , مدام به مباحث سنگین و دشوار حرکت جوهری فکر میکردم . حتی در راه رفتن , در خیابان .و اصلا حساب کتاب قلب ام از دست ام رها شده بود . حتی مسجد رفتن ام هم گاهی حجاب و نفسانیات میشود و از این حیث مسجدم رو عوض میکنم و به مسجدی میروم که کسی من را نشاسد , چون مسجد خودمون همه من رو میشناسند و مدام به صحبت و ... میپردازند . و مثالهایی از این دست . حال میخواستم بپرسم این شیوه و راهکار من مورد تایید قرآن و اهل بیت هست ؟ و سوال دوم . در کتابی دیدم برای عاشق خدا شدن اول باید معرفت به خدا پیدا کرد دوم مدام از خود او خواست تا عشقمان را فزونی دهد و سوم کارهایی را که او دوست دارد انجام دهیم . حال میخواستم بپرسم برای حصول معرفت خدا یعنی حتما باید برویم اسفار و حرکت جوهری و معاد و معرفت نفس بخونیم یا برویم کتابهای روایی مثل توحید مرحوم صدوق و ... را مطالعه کنیم و یا مباحث توحیدی مثل توحید در قرآن آیت الله جوادی آملی را مطالعه کنیم ؟ و سوال سوم .ببینید من همیشه تو ذهن ام دوست دارم کسی بشوم مثل مرحوم سیدهاشم حداد . چون نه ایشون سواد حوزوی داشت و نه من . برای همین وقتی به ایشون فکر میکنم دل گرم میشوم . از طرف دیگر تمام عرفای ما درس حوزه خونده بودند . و هنگامی که به علمایی مثل مرحوم قاضی و ملاحسینقلی خان همدانی و مرحوم بهجت نگاه میکنم فکر میکنم که اگر درس حوزه و اسفار نخونم نمیتونم به جایی برسم . من میدونم وقتی مرحوم حداد به درجات بالا نائل آمدند کتاب های سنگین فلسفی و عرفانی را تحلیل میکردند و علم حضوری به او داده شده بود . و یا داستان شهید مطهری و مرحوم حداد که شهید مطهری سوالات بی پاسخ خود را از مرحوم حداد میپرسد . این را میدانم ولی میخواهم بپرسم مرحوم حداد در طی طریق الی الله اسفار و ... خوانده بود .یعنی بدون فلسفه و عرفان نظری میتوان حرکت کرد و به درجات بالا رسید ؟منظورم از درجات بالا فقط کشف و شهود نیست بلکه طی کردن سفرهای چهارگانه است با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مؤمن باید در مسیر توحید متوجه حضور و تأثیر حق باشد ولی این بدین معنا نیست که از وسائطی که خداوند قرار داده دوری کند. خوب است که مواظب هستید چیزی حجاب قلب‌تان نشود ولی باید در دل انجام وظایف شرعی سعی کنید توجه خود را به خدا بیندازید نه این‌که از ترس حجاب‌شدن کتاب یا صحبت‌ برای بچه‌های مسجد، کتاب‌خواندن را یا صحبت‌کردن را ترک کنید، باید سعی کنید توجه و نیت شما تغییر کند. به هرحال به ما دستور داده‌اند برای کسب علم تا چین هم بروید حالا شما تفکر بر روی حرکت جوهری را از ترس آن‌که فکرتان را مشغول می‌کند رها می‌کنید؟ در حالی‌که اگر با تفکر و تعقل عمیق‌تر با آیات و روایات روبه‌رو شوید از لایه‌های عمیق آیات و روایات آگاه می‌شوید و درجه‌ی توحید شما شدیدتر می‌شود. مرحوم حداد تا حدّ سیوطی ادبیات عرب را خوانده بودند و متون عربی را به‌خوبی می‌فهمیدند. از طرفی استاد بزرگی مثل مرحوم قاضی داشتند که مبانی فلسفی و عرفانی را به ایشان آموخته بودند ما امروز از طریق اساتیدی مثل حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان آن‌ها باید راه را جلو ببریم. موفق باشید
5870
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام علیکم. بنده در حال تدوین پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و اقتصاد هستم. مدت ها بود که نقش سنن الهی در اقتصاد ذهنم را مشغول کرده بود. احساس میکنم که اگر دید مردم و جامعه به سنن الهی تغییر کند و البته عمیق تر و دقیق تر شود بسیاری از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و جامعه- با فرض ثابت بودن سایر شرایط- بهتر خواهد شد. بعضی از رفتارهای اقتصادی صادر شده از مردم و جامعه اصلا ربطی به دولت و قانونگذار و... ندارد بلکه کاملا مشخص است که این رفتار نشات گرفته از عدم درک صحیح از سنت های جاری در عالم است. در ضمن کتاب جایگاه رزق انسان در هستی شما را مطالعه کردم و خیلی استفاده کردم. لذا در ادامه طرح تفصیلی پایان نامه را می آورم. اگر زحمتی نیست و فرصت دارید خوشحال میشوم که پس از مطالعه بنده را از نظرات و ارجاعات ارزشمند خود بهره مند سازید. "عنوان پایان نامه:تحلیل مقایسه ای نقش سنن الهی بر رفتار اقتصادی انسان با مبانی قوانین طبیعی فیزیوکرات ها".طرح تفصیلی:رفتارشناسی انسان یکی از مهمترین مباحثی است که همیشه مورد توجه بوده است. ولی نکته مهمتر آن است که رفتارهای انسان ریشه در کجا دارند؟ چه مقدماتی باید طی شود تا رفتار و عملی از انسان صادر شود؟ حضرت امام خمینی در کتاب شریف چهل حدیث خود برای تحقق یک فعل یا رفتار 4 مرحله مقدماتی را بیان می کنند که عبارتند از: تصور، تصدیق، اراده و رفع موانع. لذا می توان گفت که مفهوم های ذهنی، نقطه آغازین باورهایی هستند که سرچشمه شکل گیری رفتارهای انسان است. در صورتی که این مفهوم ها به صورتی دقیق تبیین شوند و در ساختاری سازگار، طراحی و ترسیم شوند، رفتارها و افعال با نظمی قابل پیش بینی و با سرعت های مناسب شکل می گیرند. رفتارهای اقتصادی نیز متأثر از مفهوم های ذهنی هستند. برخی از این مفهوم ها، اثر به سزایی بر انگیزه کار و کوشش فرد دارد. به اعتقاد ماکس وبر اهمیت این تأثیر به گونه ای است که می تواند زمینه های لازم برای شکل گیری یک نظام اقتصادی را فراهم کند. قرآن کریم در جایگاه هدایت بشریت می کوشد از راه تنظیم مفهوم های ذهنی، در گستره هدایت بشری نقش آفرین باشد. طرح بحث هایی درباره قانون هایی که در نظام های بشری باید مورد توجه قرار گیرد، به طور مسلم از موردهایی است که در هدایت بشری اثرگذار است. قرآن کریم از این قانون ها با واژه «سنن» یاد کرده و می کوشد با معرفی آنها نظم اجتماعی را برای انسان به ارمغان آورد. مفهوم سنن الهی یکی از مفهوم¬های قرآنی است که در فرهنگ اسلامی وارد شده و می تواند نقش مهمی در تحقق نظام اقتصاد اسلامی داشته باشد. سنت حاکی از یک امر مکرر و قاعده¬مندی است که می¬توان آن را پیش بینی کرد. منظور از سنت در این پایان نامه ضوابط و قواعدی است که در افعال الهی وجود دارد. پرسش اصلی این است که آیا مفهوم سنن الهی بر رفتارهای اقتصادی مؤثر است؟ فرضیه¬ای که دنبال می شود این است که مفهوم سنن الهی در چارچوبی که در قرآن کریم مطرح شده است، باورهایی را در ذهن انسان پدید می آورد که نه تنها مانع رفتار انسان ها در جهت رشد اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی جامعه نیست، بلکه می تواند اثرهای مثبتی در این باره داشته باشد. بحث از سنن الهی بحث از موضوعی است که ریشه در اعتقادات و مبانی مسلمان¬ها دارد ولی غفلت از این امر خطیر سبب شده است که رفتارهایی از جوامع مسلمان مشاهده کنیم که کاملا نشان¬دهنده این است که فهم صحیح و درستی از سنت¬های الهی موجود در جامعه بشری ندارند که علت این امر هم این است که یا اصلا وجود سنت¬های الهی مورد شک و تردید قرار گرفته است یا اعتقاد به این سنت¬ها وجود دارد ولی نسبت به آنها و نحوه حضور این سنن در جامعه غفلت صورت گرفته است و یا درک صحیح و عمیقی از سنن الهی و نقشی که در زندگی بشری ایفا می¬کنند وجود ندارد که به نظر می¬رسد علت اصلی این امر همان نظر سوم باشد. با مراجعه به آیات قرآن کریم متوجه می¬شویم که سنن الهی و قوانین تاریخی موجود در جوامع از سه ویژگی اصلی برخودارند که عبارت اند از: عمومی بودن، صبغه¬ی الهی داشتن(سنت الله)، عدم منافات با اراده، اختیار و آزادی انسان. با استفاده از این سه ویژگی است که در می¬یابیم انسانها هرگز نمی¬توانند خود را خارج از حیطه¬ی سنت¬های الهی در نظر بگیرند. به عبارت دیگر بر اساس علم و حکمت بی نهایت حضرت حق سنن الهی در جوامع بشری جاری و ساری هستند، حال چه انسانها از این سنن اطلاع داشته باشند و چه نداشته باشند؛ چه خود را با این سنت های حقیقی وفق دهند و چه با آنها سر جنگ داشته باشند. تنها انسانهایی از این میدان سر بلند بیرون می آیند که خود را با این قوانین الهی تطبیق دهند چون حضرت حق در قرآن کریم می فرماید: و لن تجد لسنة الله تحویلا و لن تجد لسنة الله تبدیلا. باید به این مطلب اذعان کرد که تا زمانی که رفتار و عمل انسان ها و جوامع اصلاح نشود و در مسیر اصلی خود – که همان مسیر اسلام است- قرار نگیرد صحبت از تحقق نظام اقتصادی اسلام کمی بعید به نظر می رسد. لذا اهمیت موضوع مورد بررسی زمانی بیشتر مشخص می¬شود که متوجه شویم هر رفتار و عمل انسانها ریشه در مفهوم های ذهنی ای دارد که در درون آنها شکل گرفته است واصلا تفاوت رفتارها (اعم از اقتصادی و ...) بین انسان اسلامی و انسان غربی ریشه در همین مفهوم های ذهنی دارد. یعنی هر کدام بر اساس نگرشی که به عالم دارند، عمل می کنند. حال قرآن کریم در صدد است که با بیان مفهوم سنن الهی، انسان را به سوی مسیری سوق دهد که تمام رفتارهای وی را تحت تاثیر نگرش توحیدی قرار دهد و همه چیز را در جنبه وجه اللهی تفسیر و تبیین کند. بنابراین اگر انسان ها به این سنن لا یتغیر الهی توجه کنند و فهم عمیق و دقیقی از این سنن حاکم بر عالم داشته باشند، نه تنها قوانین حاکم بر جوامع بشری را سد راه خود نمی¬بینند بلکه متوجه می شوند که تنها در صورت هم آهنگی با این سنن و قوانین است که می¬توانند به بهترین نحو، زندگی دنیایی و اخروی خود را شکل دهند. در این پژوهش سعی شده است که با تبیین نظریات فیزیوکرات ها درباره «نظام و قوانین طبیعی» - به عنوان محوری ترین موضوعی که می تواند ارتباط منطقی بین «مکتب دئیسم» و اصول نظام اقتصاد سرمایه داری را فراهم آورد- مبنا و تفکرات اقتصاد متعارف مشخص شود. آنگاه با تبیین نظر اسلام در مورد «سنن الهی» و مقایسه آن با نظریات فیزیوکرات¬ها به راحتی میتوانیم به تفاوت های عمده این دو نظریه احاطه پیدا کنیم و سپس رفتارهای نشات گرفته از این نظریات را تحلیل کنیم. نظریاتی که یکی منجر به حاکمیت طبیعت و سلب اختیار از انسان می شود و دیگری با بیان همه جانبه مفهوم بی نظیر سنن الهی به نحوی رفتار انسان را تحت تاثیر قرار می¬دهد که نه تنها ذره ای به اختیار و آزادی وی خدشه وارد نمی-شود بلکه از همین طریق سعی در تحقق نظام اقتصادی دارد فصل اول پایان نامه اختصاص به بیان مقدمه و کلیات بحث در مورد سنن الهی دارد. در فصل دوم، با مطالعه ادبیات اقتصاد متعارف به ویژه فیزیوکرات ها، گزینه هایی انتخاب می شود که بتوانند جایگاه سنن الهی و قانونمندی جامعه را بهتر معین کنند. «قانون های طبیعی» که توسط فیزیوکرات ها مطرح شد، بهترین گزینه برای این مهم هستند. بررسی ادبیات اقتصاد متعارف نشان می دهد که آموزه قانون های طبیعی در اقتصاد متعارف به گونه ای مطرح شده است که از مبانی فلسفی برخوردار بوده و نیز با مبانی خداشناسی و جهان شناسی نظام اقتصاد سرمایه داری سازگاری دارد. فصل سوم اختصاص به بررسی یکی از مفهوم های قرآنی، تحت عنوان «سنت های الهی» دارد. این بررسی نشان می دهد که چگونه قرآن کریم با تکیه بر مبانی خداشناسی و جهان شناسی خود، مفهوم سنن الهی و قانونمندی جامعه را مطرح کرده است. در ادامه علاوه بر اثبات قانونمندی جامعه و حرکت جوامع بر اساس سنن الهی با مطرح کردن اهمیت کشف سنن الهی در جامعه و تاریخ، بیان ویژگی¬های آنها و نقش علت فاعلی و غائی سنن الهی به دنبال تصحیح نگرش انسان ها و جوامع بشری به سنت های الهی هستیم. لذا در ادامه با تبیین سنتهایی نظیر رزق، طاعت(تعهد و تخصص)، ابتلا و امتحان، مهلت دادن، استدراج، برکات و ... دید جدیدی به مخاطب داده و این سنن را به گونه ای معرفی می کنیم که جایگاه آن در بین زندگی بشری معین شود. پیمودن این راه به ما یاری می رساند که با دید جدیدی به عالم دنیا بنگریم و همه چیز را در محدوده ی بندگی حضرت حق تحلیل کنیم تا دنیا و ما فیها، ما را از رسالت اصلی خود که همان بندگی و آبادی آخرت است، دور نکند. سپس در فصل چهارم با تحلیل مقایسه ای بین نظر اسلام که در مفهوم «سنن الهی» ظهور کرده است و نظر فیزیوکرات ها که همان مفهوم «قانون های طبیعی» است، می توان تفاوت های این دو را شناسایی کرد. این مقایسه به ما کمک شایانی میکند تا نه تنها از دید جبر تاریخی و سلطه طبیعت به عالم ننگریم بلکه برای اختیار و آزادی خود نقشی خطیر و بزرگ قائل باشیم؛ البته نقشی که خودش نیز یکی از سنن الهی است و در همان حیطه تعریف می شود. با تشکر فراوان از استاد گرانقدر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بسیار نگاه ارزشمندی را ارائه می‌دهید امیدوارم به‌خوبی از عهده‌ی آن برآیید که چگونه انسان‌ها در دل سنت‌های ثابت الهی می‌توانند خود را و جامعه‌ی خود را بپرورانند بدون آن‌که فکر کنند می‌توانند در مقابل سنن الهی بایستند. امیدوارم کاربران محترم با مطالعه‌ی نوشته‌ی شما نکات خوبی را به‌دست آورند و از این جهت فکر تفکر در حادثه‌ها را پیدا کنند. موفق باشید
5869
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز.حدود شش سال است ازدواج کرده ام و همسر را خیلی دوست دارم ولی متاسفانه مشکلات زیادی داریم .ومن با تنها مشکلی که نمیتوانم کنار بیایم کم حرفی همسر و بی توجهی او نسبت به خودم است و واقعا کم اورده ام نمیدانم چکار کنم همسر اگرهفته ای یکبار هم مرا ببیند هیچ حرفی برای گفتن ندارد ساعتهای زیادی با هم تنها هستیم ولی او همیشه سکوت میکند و این مشکل مرا عذاب میدهد و از این وضعیت خسته شده ام خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید .با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین‌که می‌بینید تلاش می‌کند تا زندگی و رضایت شما را فراهم کند دارد با شما حرف می‌زند از حرکات و سکناتش سخنانش را بشنوید و شما برای او اختلاط کنید تا نسبت به همدیگر بیگانه نشوید. موفق باشید
5868
متن پرسش
سلام من یک نوجوان 17 سالم استاد من تا حالا خدا بهم 3 بار توفیق داده برم کربلا ولی هر بار که رفتم اون حالی که باید در حرم حضرت علی پیدا میکردم رو پیدا نکردم من حضرت علی رو قبول دارم مثل همه ی مردم ولی مثلا اگه 2 ساعت در حرم بشینم خسته میشم ولی کربلا لحظه شماری میکردم تا برم حرم امام حسین من ماه رمضان جلساتی رو هم رفتم که درباره حضرت علی بود ولی اون ها هم موثر نبود حالا ب نظرتون منی که ادعای شیعه بودن امام علی رو دارم باید چکار کنم ؟؟؟ اگر کتابی هم هست که میتونه بهم کمک کنه معرفی کنید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همه‌ی اولیاء نور واحدند حال نور امام حسین«علیه‌السلام» بر پنجره‌ی جان شما تجلی کرده مبارک‌تان باشد، إن‌شاءاللّه به نور حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» متوجه تجلی نور مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» می‌شوید. خدا را شکر کنید که در همه‌ی امور حقانیت علی«علیه‌السلام» را تصدیق می‌کنید. پیشنهاد می‌کنم کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» (شرح نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه) که مولایمان به امام حسن«علیه‌السلام» نوشته‌اند را مطالعه کنید. موفق باشید
5867
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی من در رشته مهندسی تحصیل کرده ام با اما اکنون با مطالعاتی که داشته ام متوجه شدم که انتخابم درست نبوده گرچه دروس فنی را راحت یاد میگرفتم و باوجود مطالعه کم معدل بالایی داشتم. در حال حاضر در مورد جامعه اطرافم احساس مسئولیت میکنم و خود را در یک جنگ فرهنگی میبینم اما نمیدانم در چه سنگری باید کارکنم گزینه های زیادی پیش روی خود دارم و هرچه بشتر مشورت میکنم سردرگمتر میشوم عده ای به من میگویند چون در رشته خود مهارت دارم تکلیف من ادامه تحصیل در رشته مهندسی مکانیک است عده ای از دوستانم می گویند اصلا برای کار فرهنگی لازم نیست مدرک بگیرم و اما عده ای تشویقم می کنند به رشته های انسانی مثل علوم تربیتی یا مشاور مدرسه ویا رشته های قرآنی و حدیث اما برای من تنها چیزی که مهم است وظیفه ام است که با این گزینه ها تشخیص آن برایم بسیار مشکل شده است خواهش میکنم کمکم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که فعلاً رشته‌ی خود را ادامه دهید و در کنارش مباحث معرفت نفس را ادامه دهید تا بعد از تحصیل راحت‌تر بتوانید وظیفه‌ی خود را تجزیه و تحلیل کنید. موفق باشید
5866
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی در مبحث وحدت وجود و توحید این سوال برایم پیش آمده: اگر بگوییم ملائکه، نفس مجرد انسان و دیگر مجردات تجلی حق هستند می توان آن را قبول کرد اما چطور ماده را تجلی شدید الوجود بدانیم در صورتی که تصور می شود ماده از جنس دیگری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در بحث برهان صدیقین عرض شد وجود در هر مرتبه‌ای خواص خود را دارد و ما با نظر به جنبه‌ی وجودیِ آن چیز می‌توانیم بگوییم شدیدالوجود است یا اَخَف الوجود. عالم ماده نیز به اعتبار جنبه‌ی وجودی آن مورد بحث است و نه از جنبه‌ی خاصیت آن. ماده به اعتبار یکی از مراتب وجود تجلی از وجود است و نه به اعتبار ماده‌بودنش. بحث شرح برهان صدیقین با استفاده از سی‌دی‌های مربوطه، کمک می‌کند. موفق باشید
5864
متن پرسش
سلام علیکم.ببخشید استاد مزاحم اوقات شریف می شوم.سوالی دغدغه ذهنی ام شده است.می خواستم ببینم موضوع معرفت النفس چه زمانی در شیعه به عنوان یک روش سلوکی مطمون و منسجم توسط علما مورد عمل و دقت قرار گرفت؟ علامه طهرانی از قول علامه طباطبایی در کتاب رساله سیر و سلوک اولو الالباب موضوع شروع استفاده از روش های معرفت النفس در تمرکز و دفع خیالات را به زمان آیت الله شوشتری و آن جولا مربوط می داند.آیا کل معرفت النفس به عنوان یک روش سلوکی نه به عنوان یک علم از آن زمان مورد عمل قرار گرفت یا صرفا از زمان آیت الله شوشتری فقط تمرکز توسط معرفت النفس توسط آن جولا یاد داده شده است؟یا طریق معرفت النفس برای رسیدن به مقام ولایت که علامه در ولایت نامه ذکر می کند همیشه مورد توجه بوده است؟ آیا با وجود این که در روایات معرفت النفس مورد تاکید بی نهایتی قرار گرفته است باز هم علمای شیعه قبل از ورود این جولا به معرفت النفس به عنوان یک روش سلوکی نمی نگرسته اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: یقیناً توجه به معرفت نفس همیشه مدّ نظر بوده. با منسجم‌شدن حوزه‌ها علماء نیز آن را به صورت منسجم‌تر در آوردند و حالت کاربردی‌تر به آن دادند تا دیگر به صورت پراکنده نباشد. موفق باشید
5863
متن پرسش
استادمحترم لطفاراهنمایی بفرماییددررابطه بافرمایش رهبری درموردازدیادنسل وظیفه ماچیست وتاچندفرزندوچه زمانی این تکلیف ازدوش کسانی که قدرت تولید دارندساقط است
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در آن حدّ که بتوانید فرصت لازم را جهت تربیت آن‌ها بگذارید، این بستگی به افراد و شرایط دارد لازم نیست محدودیتی برای آن تعیین کرد. موفق باشید
5862
متن پرسش
سلام استاد، قدیم زمانی به چه معنی است ؟ این که فرمودید معتزله تفکیکی بین قدیم ذاتی و قدیم زمانی قائل نیست اجمالا متوجه نشدم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قدیم زمانی یعنی مثلاً پدیده‌ای مثل ملائکه در همه‌ی زمان‌ها بوده، ولی قدیم ذاتی مثل حضرت حق به این معنا است که ذاتاً قدیم است و فرض نبودن برای او معنا نمی‌دهد، در حالی‌که ملائکه در عین آن‌که قدیم زمانی‌اند قدیم ذاتی نیستند و در ذات خود مخلوق خداونداند. برعکس بدن من و شما که حادث زمانی است و در یکی از مقاطع سلسله‌ی زمان حادث شده‌اند. و این تفکیک برای معتزلیان روشن نبوده است . موفق باشید
5860
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار استاد در پاسخ به سوال 5809 فرمودید اگر با رویکرد آن‌که قرآن «ذکرٌ للعالمین» است به قرآن رجوع کنید خوب است لطفا بفرمایید ذکرالعالمین یعنی چی؟ تفاوت این نوع ذکر با دیگر اذکار در چیست؟و نحوه رجوع به قران با چنین رویکردی چگونه باید باشد؟ چگونه می شود از قرآن بهره مند شد به طوری که از قرآن در زندگی و در تمامی لحظات بهره برد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قرآن در سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 10 می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ کِتاباً فیهِ ذِکْرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُون‏» این قرآن را برای شما نازل کردیم و در آن به یاد شما بودیم آیا تعقل نمی کنید؟. با توجه به این امر قرآن ذکرٌ للعالمین است تا عالمیان متوجه حضور حضرت حق در همه‌ی مناسبات عالم باشند و هرکس خود را در دل الطاف الهی احساس کند و از این موضوع غافل نگردد و استمرار در قرائت قرآن این نکته را به ما متذکر می‌شود که خدا را در همه‌ی مناسبات یاد کنیم و دیگر اذکار نیز به صورت خاص و در وجهی خاص همین را انجام می‌دهد. موفق باشید
5859
متن پرسش
با سلام و احترام در نهایه آمده است: در عالم ماده بر خلاف دو عالم دیگر، یعنی عقل و مثال، صورت‌های جوهری در مقام ذات و فعل و یا فقط در مقام ذات به ماده وابستگی دارد. کدام صور جوهری در مقام ذات و فعل به ماده بستگی دارند؟ جمادات؟ و کدام صورت فقط در مقام ذات به ماده بستگی دارد بدون این که در مقام فعل به ماده بستگی داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: هر صورت جوهری مثل انسان و درخت از جهت صورت به ماده تعلّق دارد و این صورتی که دارند به اعتبار بدنشان مربوط به جنبه‌ی مادی آن‌ها ست ولی همین بدن به اعتبار ذات مادی که دارد از نظر ذات، متعلّق به ماده است و چنان‌چه فعلی از موجودات مادی صادر شود مثل فعل رطوبت برای آب، مربوط به جوهر مادی آن است. موفق باشید
5858
متن پرسش
سلام علیکم آیا مصداق مفاهیم کلی مثل انسان که فرمودید دارای وجود کلی سعی هستند همان عقول مجرد یا رب النوع ها هستند؟ آیا تقسیم ملکوت به ملکوت اعلی و اسفل ناظر به قوس صعود انسان ها است؟ آیا ملکوت اعلی محل استقرار روح انبیاء و اولیاء (بهشت) و ملکوت اسفل محل استقرار ارواح خبیث اشقیاء (جهنم) است؟ ظاهرا در تقسیم بندی فلاسفه از عوالم چنین عناوینی وجود ندارد و ملکوت عنوان عالم عقل در نظر گرفته میشود حال آن در ملکوت اسفل نشانی از عقل نیست بلکه محل استقرار نفوس متوهم است. مبدأ این تقسیم بندی به ملکوت اعلی و اسفل چه کسی بوده است؟ متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بعضی از این اصطلاحات آن‌چنان تعریف شده نیست که مربوط به شخص خاصی باشد. در هر صورت مفاهیم کلّی به معنای کلّی سِعی مربوط به مقام عقل است ولی بحث رب‌النوع ها در مرحله‌ی نازل‌تری است چون نظر به نوع خاص در میان است. آن‌چه می‌توان گفت، بحث ملکوت است که جنبه‌های باطنی عالم ارض است هر چند اشکالی ندارد بگوییم روح انبیاء در ملکوت اعلی است بدین معنی که نظر به باطنی ترین مراتب عالم وجود داشته‌باشیم ولی ملکوت اسفل معنی ندارد؛ قرآن می‌فرماید «فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » یعنی ملکوت هر چیزی در دست خدا است. موفق باشید
5857
متن پرسش
باسلام استاد من کلاس های تدبر درقران می روم و بسیار مفید است ولی وقتی می بینم که اینقدر علمم کم است و هیچ چیزی ندارم برای عرضه در مقابل خدا خیلی به من سخت می گذرد این کلاس ،مضظر میشوم از اینکه چیزی نمی دانم این کلاس فشار روحی زیادی برمن وارد میشود تحمل مطالب برایم سخت است نکند من در درونم با این مطالب مشکل دارم و کافر باشد درونم به این مطالب ؟چون روحم خیلی سختی میکشددر این کلاس با اینکه مطالب قرانی است صرفا ... 2)گاهی اوقات شده که دقت کرده ام درمیلاد امامان عیهم السلام غمگین هستم و برعکس در روز شهادت ایشان نه تنها غمگین نیستم بلکه شاید شارژ روحی هم بباشم ؟من امامان و معصومین را بسیار دوست میدارم ..استاد نکند من ادم شقی ای هستم و خودم خبر ندارم؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ هیچ‌وقت از این فکر‌ها نکنید. در کلاس تدبّر در قرآن فشار به خودتان نیاورید تا نفستان پس نزند. 2ـ غمگینی شما در میلاد امامان از آن جهت است که نمی‌توانید حق آن‌ها را ادا کنید ولی در شهادت ایشان این آمادگی را دارید. موفق باشید
5856
متن پرسش
سلام علیکم برای حاجت گرفتن از معصومین (ع) چه مقدماتی و شرایطی لازم است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: باید از طریق معرفت نفس جایگاه حقایق غیبی را شناخت. موفق باشید
5855
متن پرسش
سلام استاد می خواستم توضیحی بدهید در باره آشنایی باعلم دینی(مثل سیر شماو..) با صاحب نظر شدن درعلوم دینی؟ (صوت شما درباره حوزه ودانشگاه خیلی کیفیت پایین بودوخیلی عالی تقسیم بندی کردین اگر میشود توضیحی بدهید چون دردانشگاه فقه وحقوق میخوانم با اینکه درکارشناسی هستم اما انگارعالم دانشگاه اصلادنبال صاحب نظرنیست دنبال آشنایی است؟) باتشکرفراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در رابطه با جایگاه مباحث در سوال شماره‌ی 5616عرایضی داشته‌ام، بیش از این چیزی نمی‌دانم. موفق باشید
5850
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بنده در رشته فنی مشغول تحصیل هستم با مطالعاتی که در زمینه غرب و انقلاب داشته ام به این نتیجه رسیده ام که هر مسلمان وظیفه ای در گذار جامعه اسلامی از غرب به عهده دارد اما هرچه فکر کردم بیشتر به این نتیجه رسیدم که وظیفه من به عنوان یک خانم در حوزه صنعت نیست و در جبهه فرهنگی احساس مسئولیت میکنم. از طرفی نمیدانم در چه قالبی می توانم کار فرهنگی انجام دهم. چون محل زندگی من روستای کوچکی است که تعداد جوانان کمی دارد. برای همین تصمیم گرفتم در یکی از رشته های انسانی نظیر مشاوره یا علوم تربیتی ادامه تحصیل دهم تا به عنوان یک مشاور مذهبی رسالت خود را انجام دهم اما نمیدانم با ورود به این راه میتوانم اهداف خود را که رواج معرفت دینی به روش شماست دنبال کنم یاخیر؟ لطفا حقیر را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم فکر خوبی کرده‌اید و تجربه‌ی بعضی از خواهران نیز در این مورد جواب داده چون با مطالعات دینی توانسته‌اند راهنمایی‌های خوبی به مراجعین بکنند. موفق باشید
5849
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم مدتی است شبهه ای رامطرح کردند به این مضمون که :بعد ازورود اسلام به عربستان خرید وفروش برده منع شد .چرا اهل بیت کنیز وغلام داشتند که صاحب اختیار آنها بودند وبه بهانه های مختلف آنها را در راه خدا آزاد میکردند.مگرنه اینکه خرید وفروش برده منع شده بود وارزطرف دیگر اراده وآزادی انسان چه میشود؟باتشگر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به هیچ وجه امکان نداشت در آن زمان خرید و فروش برده منع شود زیرا نظام اجتماعی اقتصادی آن زمان برای چنین کاری آماده نبود و اولین ضربه به خود برده ها وارد می‌شد که بحث آن مفصل است. موفق باشید
5848
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما همانگونه که مستحضر هستید این روزها حرف از مذاکره با امریکا و رابطه با ان است و برخی گمان می کنند رابطه با امریکا به نفع ماست در حالی که رهبری و امام مخالف این نظریه هستند و از طرفی این روزها رسانه های داخلی و خارجی حرف از نرمش قهرمانه (بیانات رهبری)می زنند وان را مذاکره با امریکا می دانند از طرفی نکته ای که برایم تعجب بر انگیز این است رهبری در چند ماه گذشته حرف از بدر و خیبر می زدند اما امروز نرمش قهرمانه.... از طرفی برخی گمان می کنند امروز عصر عاشورایی حسینی انقلاب تمام شده است و باید به صلح حسنی روی بیاوریم و برخی تصویر کتاب صلح امام حسن رهبری را انتشار می کنند....اگر ممکن است درباره این قضایا لطفا روشنگری کنید....ممنون ..در پناه حق
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم این دو قابل جمع است که انسان از مواضع اصلی خود کوتاه نیاید ولی بهانه به دست دشمن ندهد. مگر حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» در کربلا نفرمودند : اجازه دهید برگردم؟ و دشمن اصرار داشت باید با یزید بیعت کنند و حضرت نپذیرفتند. آیا جمله‌ی امام حسین«علیه‌السلام» که فرمودند «اگر نمی خواهید به کوفه وارد شوم، بگذارید برگردم» همان نرمش قهرمانانه نیست که در عین عدم پذیرش بیعت یزید بتوانند کار خود را دادمه دهند؟ موفق باشید
نمایش چاپی