باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر انقلاب پیش نیامده بود، اختلاف طبقاتی که امروز گرفتار آن هستیم و به کمک انقلاب باید از آن عبور کنیم؛ صد چندان بیشتر به ما تحمیل میشد و با پدیدارشدنِ انقلاب اسلامی در منطقه، تحولی در سایر کشورهای منطقه نیز ایجاد شد و آنها نیز در کار خود تجدید نظر کردند. ولی از اینها مهمتر، موضوع عزّت ما است که با انقلاب اسلامی به ما برگشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حکم کسی که مقابل اصلیتِ نظام اسلامی به قصد براندازی عمل کند، از نظر فقها، قتل است. ولی حکم اعتراض به کوتاهیها چیزِ دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی، بانک بلند توحید در این زمانه است. این انسانها هستند که باید ببینند چه اندازه در رجوع به آن دعوت موفق بودهاند. البته رویهمرفته انسانها نسبت به صدای توحید زمانهی خود بیتفاوت نبودند. موفق باشید
با عرض سلام: استاد مردم و ملت عزیز و وفادار ایران همینطور که علاقه مند به ورزش قهرمانانه و ملی هستند و مدافع تیم ملی فوتبال ایران اند لکن از بی توجهی بازیکنان و رزمنده های ایرانی میدان مستطیل سبز نسبت به قرائت سرود ملی ناراحت هستند و علاوه بر آن، حادثه اول بازی ایران و انگلستان را، یعنی: برخورد دو بازیکن که منجر به مسدومیت آقای بیراوند عزیز شد را نسبت به همین غفلت میدانند که البته خب قضاوت ظاهری تندیست و همچنین در باطن شاید منصفانه و حقیقی هم نیست لکن ابهامات و تعارضات را با چه دیدگاهی و چگونه باید مواجه شد که صفا و وفاداری همه بازیکنان را نسبت به ملیت و هویت ایرانی متوجه شد؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همانطور که استاد رضا داوری میفرمایند دیگر فوتبال یک بازی نیست، نوعی دینداری است. [1] به هر حال باید نسبت به فوتبال بخصوص فوتبال ما در جام جهانی بیشتر فکر کرد از آن جهت که متأسفانه بعضی به اصطلاح بازیکنان منتسب به ایران، آن را تضعیف کردند. اینجا است که وظیفه مردم همانطور که ملاحظه کردید تقویت همین تیم بود با ضعفهایی که میفرمایید در مقابل آنانی که بهکلّ آن را تحریم نمودند. آری! در این موارد اغماض رواست تا اینان همچنان در اردوگاه تیم ملّی ایران حاضر باشند. موفق باشید
[1] - : «امروزه بيش از هر زماني جهان از وَهم پر شده است. گرچه تصور ميكنيم ما بر اوهام غلبه كردهايم و در عصر تكنولوژي و علم ديگر وَهم وجود ندارد، اما جهان ما پر از اوهام است. بازي به خودي خود وَهم است و نتيجة بازي هم در وَهم ما اهميت دارد وگرنه در حقيقت، نتيجة بازي اهميت ندارد. يك توپ فوتبال از يك خط پنج سانتيمتري رد شود يا نشود، در زندگي واقعي و حقيقي مردم چه اثري دارد؟ مظفرالدّينشاه اين را درك كرده بود. هنگامي كه او را در پاريس براي تماشاي فوتبال برده بودند، پس از اتمام بازي پرسيده بود كه اينها چند نفر هستند؟ پاسخ داده بودند ۲۲ نفر، گفته بود ۲۱ توپ ديگر بخريد و به آنها بدهيد تا همه به دنبال يك توپ ندوند. وي اين حرف را خيلي جدّي گفته بود، او درك كرده بود كه اين كار، كاري عبث و بيهوده است. حتي اول انقلاب، يكي از همكاران ما معتقد بود كه فوتبال حرام است زيرا كار لغوي است. اما آيا فوتبال لغو است؟ پس چرا وقتي يك توپ، پنجسانتيمتر از يك خط رد ميشود ۳۰۰ ميليون نفر شادي ميكنند و يا ۳۰۰ نفر ديگر گريه ميكنند؟ .... فوتبال زندگي ماست، اگر فوتبال وَهم است – كه وَهم است – پس جهان ما پُر از وَهم است. اين نمونة بسيار خوبي است. اين كم ضررترين وَهمي است كه در جهان ما وجود دارد، ما چنان به وَهم دلبسته هستيم كه وَهمها را تشخيص نميدهيم. تفكر آينده نبايد اوهام را كنار بگذارد، بلكه بايد بر آنها غالب شود. تفكر ميتواند او را از اين غفلتها برهاند». نشرية كتاب هفته، شماره 62 شنبه 2 ديماه 1385.
با عرض سلام خدمت شما! می خواستم بدانم که از نظر وجودی آیا مخلوقات در طول خداوند هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخلوقات به عنوان ماهیت امر وجودی نیستند. آری! «وجود» تشکیک بردار است و مطلق وجود، مطلق کمال است و بقیه مراتب وجود، پرتو وجود مطلق می باشند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استادِ عزیزتر ازجان، استاد طاهرزاده: در تعریف عصمت متکلمان قائل به «عصمت موهبتی» که به صورت دفعی و همیشگی است، هستند و در مقابل میگویند فلافسفه «عصمت اکتسابی» را که ملکه پرهیز از گناه است و تدریج الوصول است و احتمال زوال هم دارد و ضمانتی در جلوگیری از خطا و اشتباه در آن وجود ندارد را قبول دارند. و گفته شده میتواند هر دو در یک شخص جمع شود و تعارضی ندارد (کتاب معارف و عقاید ۴ بحث نبوت مرکز مدیریت حوزه علمیه)، حال سوال این است که آیا تعریفی که راجع به عصمت ارائه شده از طرف فلاسفه صحیح است؟ و دوم اینکه اگر تعریف را قبول کنیم، یعنی ائمه اطهار اول عصمت اکتسابی را کسب کردند و بعد موهبتی و یا اول موهبتی و بعد اکتسابی؟ اگر اول عصمت اکتسابی را بپذیریم؛ یعنی اول ائمه اطهار نأعوذباالله خطا داشته اند سپس عصمت اکتسابی و بعد موهبتی! و اگر اول عصمت موهبتی را بپذیریم، ائمه جبراً عصمت داشته اند و خب فضیلتی نیست و البته عصمت اکتسابی معنایی ندارد. بنابراین آیا تعریف عصمت اکتسابی از طرف فلاسفه کج فهمی شده!؟ ویا قضیه چیز دیگریست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است که نکاتی از آن خدمتتان عرضه میگردد: موفق باشید
در موضوع انتصابيبودن امام باید گفت: وقتي متوجه باشيم امام بايد معصوم باشد و بايد افضل انسانهايِ روي زمين باشد، ميپذيريم كه شناخت او از طريق مردم ممكن نيست لذا بايد يا توسط پيامبر كه قلهي علم و عصمت است، معرفي گردد و يا از طريق امام قبلي كه علم و عصمت او كامل است، شناخته شود و امام نيز با كارهاي فوق العادهاي كه عقل قانع شود، ارتباط خود با قدرت كل را ثابت كند. پس چون امام خليفهي خدا و رسول خدا است ـ و نه خليفهي مردم ـ و چون او معصوم است و مردم قادر به تشخيص مقام عصمت نيستند، بايد او از جانب خدا انتخاب شود و پيامبر او را به مردم معرفي نمايد، يعني به اصطلاح، امام بايد «منصوص» باشد. امام رضاu در اين رابطه ميفرمايند: «اِنَّ الامامة اَجَلُّ قَدْراً وَ اَعْظَمُ شَأْناً وَ اَعْلي مَكاناً وَ اَمْنَعُ جانِباً وَ اَبْعَدُ غَوْراً مِنْ اَنْ يَبْلُغَهَاالنّاسُ بعقولهم اَوْ يَنالُوها بِآرائِهم اَوْ يُقيموا اِماماً بِاخْتيارهم»[1] امام از نظر قدر و شأن و منزلت بالاتر از آن است كه عقل مردم به آن ب خداوند در قرآن ميفرمايد: «...اِنَّما يُريدُاللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا»[2] اي اهل البيت؛ فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پليدي بزدايد و اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد. با دقت در آيهي تطهير نكات زير مورد توجه قرار ميگيرد. «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده، يعني هرگونه پليدي جسمي و روحي. يعني اهل البيت (ع) را خداوند از هر گونه پليدي پاک کرده است.
چون اراده و خواستن در آيهی تطهیر را منحصر به اهل البيت (ع) كرده و گفته «اِنَّما»، پس اولاً: اين تطهير، آن تطهير عمومي كه خداوند براي همهي مسلمين اراده كرده، نيست، و اگر اين تطهير همان تطهيري بود که براي سايرين خواسته ديگر مقام خاصي براي اهل البيت محسوب نميشد. ثانياً: چون خداوند تشريعاً طهارت و تزكيه را براي همهي انسانها خواسته، پس طهارتي که در اين آيه براي اهلالبيت (ع) اراده کرده، تطهير تشريعي نبوده بلكه تطهير تكويني است، يعني طهارت و عصمتي است موهبتي كه در اثر آن، نيروي فوقالعاده باطنيِ عصمت در آنها ايجاد شده است، تا آنها نمونهي كامل صحيح زندگي كردن براي بشريت باشند.
در رابطه با اعتقاد به وجود انسانهايي که خداوند به نحوهي خاصي برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است.
شيطان ميداند كه از بين بنـدگان خدا فقـط يك گروه هستنـد كه هيچ ابزار و امكاني براي گمراهي آنها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعين، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[3] به عزت تو همه را گمراه ميكنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آنهايي هستند که خداوند در آنها تصرف خاصي دارد و هيچكس در آنها سهمي ندارد تا شيطان بتواند در آنها تصرف کند. اگر به معني «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَصبودن غير «مخلِص»بودن است. همّت براي خوبشدن مربوط به مخلِصين است و نه براي مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگاني هستند كه خداوند براي خود خالص كرده و هيچكس در آنها سهمي ندارد، بلكه آنها به دليل مخلَصبودنشان آينهي خواست و رضايت خدايند و هركس خواست رضايت خدا را جلب کند، بايد حركات و افكار و عقايد آنها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يک مقام اكتسابي نخواهد بود، بلكه موهبتي است، هرچند آنها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبي مشكلترين كار ممكن براي بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است که يك لغزش نبايد از آنها سر بزند. در همين رابطه است که عارفان گفتهاند:
محنت قرب ز بُعد افزون است
جگر از محنت قربم خون اسـت
هسـت در قرب همه بيم زوال
نيست در بُعد جز امید وصــال
حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون ميکند که با يک خطا از آن مقام سقوط مينمايد.
در زيارت، خطاب به امامان (ع) عرض ميکنيم: «السَّلامُ عَلَيكُمْ يا نُورَاللهِ في ظُلُماتِالاَرض» سلام برشما اي نور خدا در ظلمتهاي زمين. «بِكُمْ يُسْلَكُ اِلَي الرِّضْوان» به كمك شما راه رضايت الهي طي ميشود. و يا ميگوييم: «حَفَظَةً لِسِرِّه وَ خَزَنَةً لِعِلْمِه» شما نگهبان سرّ الهي و معدن علم او هستيد.
[1] - اصول كافي، ج 1، ص 198.
[2] - سورهي احزاب، آيهي 33.
[3] - سورهي صاد، آيات 82 و 83.
سلام وقت بخیر: برای تحقیق پیرامون عالم ذر منبعی هست که پیشنهاد بدین؟ و اینکه آیا همه در عالم ذر به ربوییت خدا اقرار میکنند و اگر اقرار کردیم و اون اقرار تبدیل شده به فطرت خداشناس ما چرا عده ای غیر الله به پرستش چیز دیگری مشغول میشن؟ ممنونم از زحمات و پیگیری هاتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در تفسیر آیه ۱۷۳ سوره اعراف نکات بسیار خوبی در این مورد فرمودهاند و توسط بنده نیز در شرح سوره «اعراف» در موضوع مربوط به آیه مذکور عرایضی شد. آری! عموماً آنهایی که نظر به «غیر الله» دارند «بر خیالِ راست، کج را میخرند» و متوجه نیستند به جای حضور ذیل فطرت الهیشان گرفتار وسوسه نفس امّاره اند و عملاً از اصیلترین ابعاد خود که همان عهد فطریشان هست، فاصله میگیرند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد جان دو تا انیمیشن هست که یکی از آنها جهان موازی را به تصویر میکشد و یکی از آنها تناسخ و تقریبا خیلی تبلیغ شدند و نوجوانان به هر حال دنبال می کنند یا دنبال کردند آیا شما لازم میدانید که نقد و تحلیل شوند؟ اگر پاسختان مثبت هست لطفا تعدادی منبع که بخوبی درباره این مسائل صحبت میکنند معرفی بفرمائید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر در قسمت جستجوی سایت واژه تناسخ را در قسمت سؤال و جوابها دنبال بفرمایید، نکاتی را که در این مورد به دنبال آن هستید با نسبتی نسبتاً مفصل به دست آورید. به عنوان مثال میتوانید به سؤال شماره 1136 رجوع فرمایید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/quest/1136?mark=%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AE
سلام: وقت بخیر. بنده با استدلال به این مطلب که علامت ظاهری احترام به مقام عالی و سلام گفتن و ابراز فرمانبرداری در زمان ما بالا بردن دست کنار سر است، هنگام عرض سلام خدمت صاحب الامر، به این نحو عمل میکنم ، آیا یه نظر حضرتعالی این گونه ای از توجیه شخصی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم هرگاه که نام حضرت مهدی «عجل اللهتعالیفرجهالشریف» در مقابل حضرت رضا «علیهالسلام» میآمد، حضرت به پا میخواستند و از سر احترام دست را بر سر میگذاشتند و البته این غیر از آن است که وقتی میخواهیم سلام به حضرت بدهیم، دست برسینه میگذاریم. موفق باشید
سلام و ادب و اوقات به خیر: خانم هایی که مشغول تحصیل هستند، آیا باید از تقاضا و دریافت هزینه از والدین خود خجالت بکشند؟ یعنی این احساس شرم و گاهی عذاب وجدان که در مقابل والدین برای دریافت هزینه ای دارد حق است و الهی یا آزار شیطان است؟ آیا حال که وظیفه داشتن درآمد را ندارد باید تمرکز کامل خود را روی معارف و دروس خود بگذارد و یا یافتن و تلاش برای پیدا کردن شغل و درآمد مستقل را جزء اهداف خود قرار دهد؟ یا آینده خود را به خدا بسپارد و وظیفه علمی طلبگی خود را به درستی انجام دهد؟ درآمد مستقل داشتن برای خانم ها چه جایگاهی دارد؟ گاهی حس میکنم باید سریع تر وارد فضای کسب درآمد شد و گاهی به این معارف نگاه میکنم و دو روزه دنیا. راهنمایی راهگشای بفرمایید ممنون میشویم. اصلا باید به پس انداز فکر کرد و یا با همان انفاق ها و قرض های کوچک راه آینده را گشود و تامین کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در اینکه در شرایط خود باید تقدیر الهی را احساس کرد و چندان خود را گرفتار توهّمات ننمود؛ بحثی نیست و از این جهت نباید امثال جنابعالی دغدغه کسب درآمد داشته باشید. زیرا بالاخره خداوند چنین شرایطی را پیش آورده تا بهره لازم را از زندگی خود ببرید و خداوند کسی که در مسیر کسب علم قدم بگذارد نسبت به زندگیِ دنیاییاش تنهایش نخواهد گذارد و لذا جایی برای شرمندگی نسبت به وابسته بودن به درآمد والدین، نمیماند این خداوند است که رزق افراد را بعضاً در سفره دیگران از جمله در سفره والدینشان قرار میدهد. آنها باید شاکر باشند که محل رزق فرزندانشان شدهاند و شما هم باید شاکر باشید که خداوند از طریق والدین که منّتی بر شما نمیگذارند، رزقتان را میرساند. با آرامش و شادی تمام همین نحوه حضور را باید درک کرد.آری! طبیعی است که بعضاً راههای رسیدن رزق، تنگ است و بعضاً گشوده، و این هیچ ربطی به ما ندارد. موفق باشید
سلام استاد عزیز و گرانقدر: اعیاد مبارک. استاد جان، در جایی شنیدم ذکر «یا موثر» به سکون واو، باعث کشف استعدادهای درونی می شود، درست است؟ در ثانی آیا ذکری هست که با مداومت بر آن، انسان دقیقا در جایگاهی قرار گیرد که می بایست؟ از لطف شما سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. پیشنهاد اصلی بنده تدبّر در قرآن است که به تعبیر قرآن، خود قرآن ذکر حکیم است. موفق باشید
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: غسل کردن یکی از اعمال مستحب ماه رجب می باشد، مثلا شب اول و روز اول ماه رجب، من این سوال برام پیش اومده با توجه به کمبود آبی که الان هست، کدام عمل بهتر است صورت بگیرد غسل کردن یا به خاطر اسراف شدن آب غسل نکردن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با کمترین مصرف آب در آن حدّ که تنها آب به همه بدن برسد، شاید اسراف نباشد. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیزم: در سوال 32122 سوال کننده محترم سوال «سلام: تطهیر اهل البیت از رجس شامل نجاست ظاهری هم می شود؟» ودر پاسخ بیان فرموده اید «باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! درست است که تطهیر در آیه مذکور، اطلاق دارد ولی به نظر بنده با طرح این نوع موضوعات، مقصد اصلی آیه را به حاشیه میبریم. زیرا بحث در اسوه و الگوبودنِ اهلالبیت «علیهمالسلام» است برای بهترین زندگی. موفق باشید» حالا سوال این حقیر این است که بعضی دوستان خصالت ها و یژگی های بشری را چون حدث اکبر و اصغر و... را از این ذوات نورانی منکر می شوند از خود آیات قرآن و احادیث چنین بر نمی آید. البته سوال حاشیه ای است ولی این عزیزان می خواهند برای تطهیر اهل البت ویژگی طبیعی و بشری و جسمانی را منکر شوند در صورتی که این ذوات نورانی در عین داشتن مقام خلافت الهی در همین دنیا مثل ما زندگی میکردند و همین باعث الگو بودن آنها برای ما است هرچند شان این بزرگواران اجل ازاین سوالات است. و بنده هم شرم داشتم که چنین سوالاتی در وصف آن ذوات نورانی مطرح کنم. اگر صلاح دانستید جواب بفرماییید. دعاگوی شما هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون روایاتی که در مورد طهارت ذوات مقدسه مطرح شده، در این امور هم مسئله را وسعت داده. ولی همینطور که عرض شد عمده وجوه قدسی و معنوی شخصیت آنها است تا انسانها جهت رجوع به بهترین انسان، اسوه و الگو داشته باشند. موفق باشید
سلام استاد گرامی: استاد خدای مهربان توفیق حفظ قرآن به بنده عطا کرده و در حال حفظ هستم. از طرفی میخواهم خودسازی و ترک گناه داشته باشم. از طرفی وصلت من با خانواده ایست که اختلاف زیادی دارند و همین امر باعث غیبت و تهمت در بینشان می شود. من به همسرم بارها اعلام کرده ام که نمی خواهم حرفی از کسی زده بشه ولی متاسفانه یه مدت رعایت می کنند و دوباره غیبت ها ادامه می یابد و اگه حالی و توسلی داشته باشم از بین می رود. توصیه به اصلاح روابط و نیکی می کنم ولی چه کنم که شعله این آتش که از زبانها ناشی می شود من را هم درون خودش می کشد. چه کنم؟مردی که بسیار ناراحت است از حرف هایی که به ناحق به ایشان نسبت داده اند و دنبال درد دل (غیبت هم می شود) است کم محلی بکنم؟ حرفش را قطع کنم؟ همیشه میگم خدا قاضی است و مسئولیت حرف ها به گردن کسی است که خودش حرف زده ولی نمی دانم تنها چاره اش مرگ است که غیبت نشنوم ؟ چه کنم؟ وظیفه من همسر در مقابل ایشان چیست؟ از ابد و تاثیر گناهان و دست خالیمان هم می گویم ولی چه فایده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید استماع غیبت و گوشسپردن به غیبت حرام است ولی اگر غیبت شخصی به گوشمان خورد، یا نمیخواستیم در صحبتی که با افراد داریم غیبتی صورت بگیرد، ولی از طرف مقابل آن غیبت پیش آمد؛ مهم آن است که ما آن را دنبال نکنیم، نه آنکه از ترس وقوع غیبت رابطههای اینچنینی را فرو گذاریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا طرفهای مقابل جهت این سخنانشان دلیل دارند؟ تازه بر فرض که چنین باشد، وقتی رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان «عجلاللهتعالیفرجه» توصیه بر رعایت دستورات ستاد کرونا دارند، چرا از این توصیه ها سر باز بزنیم و خود را از برکات تبعیت از رهبر انقلاب محروم کنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص متن یا کتاب خاصی در ذهن بنده نیست ولی خوب است به آیاتی مثل: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» (بلد/4) و یا آیه 6 سوره انشقاق «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» در تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رشد معرفت الهی و تدبّر در قرآن إنشاءالله کار جلو میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب حافظ خود را شاگرد قرآن میدانند و در راستای تذکر به وجوه قدسیِ انسان، آن غزلهای ملکوتی را سرودهاند تا رسالت خود را انجام دهند. ۲. هرگز حافظ خود را نهتنها در عرض اولیای معصوم، بلکه در حدّ خاک پای آنها هم به حساب نمیآورد. ملاحظه کردید که در بیت آخر غزل شمارهی ۹۳ چگونه فرمود: اگر قرآن را با ۱۴ روایت یعنی با نگاه چهارده معصوم بخوانید، به عشقی میرسید که آن عشق، فریادرس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را هرکس باید با خودش حلّ کند که بالاخره در محضر حضرت پروردگار چه نوع زندگی را باید پیشه کرد تا بیخدا نباشیم. به هر صورت آنچه که زندگی را زیبا میکند و ابدیت را در مقابل ما میگشاید، زندگی با خداست، هرچند که دنیا به کام انسان نگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بحمداللّه خیلی زود متوجهی مشکلی که شما میفرمایید، شدم. راهکار را باید در تعالیِ انسان و به شکوفاآمدنِ کرامتهای انسانی جستجو کرد تا خود به خود این افراد منزوی و انگشتنما شوند، هرچند گرگهایی هستند در لباس میش، ولی از گرگ هم تندخوتر و کینهورزترند. به انقلاب اسلامی و آیندهای امیدواریم که اینان را هرچه بیشتر رسوا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام روایت؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ناسیونالیسم یک توهّم و به یک معنا، شرک است ولی درک ارادهی الهی در تاریخ در ملتی خاص، قابل تفکر است مثل آنکه میفرماید در برههای از زمان، بنیاسرائیل را بر همهی انسانها برتری بخشید «وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجهی تجرد نفس و بیزمان و بیمکانی آن باشیم، دیگر نمیتوانیم پدیدهی مادی مثل مغز را به عنوان نفس ناطقهی انسان قلمداد کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به نظام حکیمانهی عالم آیا همینکه ظالم باید به سزای اعمال خود برسد، نحوهای از نشانهی حکمت حضرت حق نیست؟ موفق باشید