بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33115

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد من برهان صدیقین، سی جلسه حمد و چندین دور مصباح الهدایه رو خدمتتون بودم و کتاب مصباح الهدایه اکثرا کنار منه در همه جا. استاد معنی اسم شریف مرید رو میشه برام توضیح بدید در ومیض ۶ هست. یعنی با رعایت همه ی موارد و نکاتی که در توحید باید رعایت بشه و پس از تنزیه، تقدیس و تحمید و تهلیل واقعا حضرت حق (جل جلاله و عظم شانه) مرید خواسته های موحدین هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر در حدیث گرانقدر «قرب نوافل» نداریم که سالک در فنای خود تا آن‌جا جلو می‌رود که به لطف الهی حضرت معبود چشم و گوش او می‌شود و او به نور حق می‌بیند و می‌شنود؟ بدین معنا که سالک اراده کند همان می‌شود که حضرت حق اراده کرده است و یا حضرت حق اراده کند، عملاً سالک است که در خود چنین اراده‌ای را می‌یابد. امری که ما در این تاریخ در حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» یافتیم که چگونه به اراده الهی، آن کرد که حضرت ربّ اراده کرده است. موفق باشید

32852

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: چند وقتی است قصد کردم سحر بلند شوم برای نماز شب اما هرچه تلاش می‌کنم یا بلند نمی‌شوم یا بلند می‌شوم ولی دوباره می‌خوابم. چند باری موفق شدم ولی بیشتر اوقات این چنین است. چه کنم استاد که به توفیق نماز شب برسم و بتوانم نماز شبم را بخوانم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید فن اینطور می فرمایند که اولاً غذای سبک بخورید و ثانیاً: زود بخوابید و ثالثاً: بعد از نماز عشا مشغول دیدن فیلم و سریال های تلویزیون نشوید. موفق باشید

32713

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چطور ممکنه کسی پا در کفش خدا کنه یا طلب چیزی رو داشته باشه که اختصاص به خداوند داره؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حضرت حق، خودش آنچه را به خود اختصاص دارد عطا کند، باز خودش عطا کرده. خود خداوند می‌فرماید: «عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي، أَنَا حَيٌّ لاَ أَمُوتُ أَجْعَلُكَ حَيّاً لاَ تَمُوتُ، أَنَا غَنِيٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَجْعَلُكَ غَنِيّاً لاَ تَفْتَقِرُ، أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ يَكُونُ أَجْعَلُكَ مَهْمَا تَشَاءُ يَكُونُ.» بنده ‌من، مرا اطاعت كن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى كه من زنده هستم و نمى‌ميرم تو هم هميشه زنده باشى. همان طورى كه من غنى هستم فقير نمى‌شوم تو هم هميشه غنى باشى. همان طورى كه من هر چه را اراده كنم مى‌شود تو را هم همين طور سازم. موفق باشید

32117
متن پرسش

استاد ارجمندم سلام و عرض ادب: در فرمایشات گرانقدرتان فرمودید که با سعه صدر، تفکر در جهانی بین دو جهان، نظر به مبانی انسانیِ انسان جدید و تاریخ انقلاب اسلامی باید کارها را جلو برد، در جلسات سها هم بحث بسیار جدید و دقیقی در مورد عقل تکنیک مطرح می‌شود ولی بعضا آدمِ امروز را به انفعال می کشاند و اصولا بحثها در بستر فکر کردنِ محض مطرح می‌شود، بنظر می‌رسد باید راهی برای نقطه شروع ارائه داد، راهی که مشکل گشا باشد و اثرات آن را در جامعه حس کرد، راهی که بشود مشکلاتی که بطور خلاصه و مثال آورده ام را درمان کرد، راهی که با آن جامعه ای درست شود که حضرت حجت عجل الله تعالی در آن حضور پیدا کنند. در حوزه فرهنگ در صدا و سیما مسئله حیا و غیرت به مسخره گرفته می‌شود، دائم تبلیغات مسخره می کنند و مردم را برای خرید به ولع می اندازند، سبک زندگی غلط و توسعه هوس را پرورش می‌دهند، شخصیت می‌دهند به افرادِ بی شخصیتی همچون بعضی از سلبریتی های سگ و گربه باز که از افسردگی نمی دانند چکار کنند و اکثرا در دام اعتیاد و گرفتاری های اخلاقی هستند، هزینه کردن وقت و پول مردم برای برنامه خندوانه ای که خنده دارد ولی آنقدر جای شادی واقعی در آن خالی است که انیماتور و برنامه ریز جوانش به بد ترین شکل خودکشی می‌کند! در فرهنگ ارشاد اسلامی! فیلمها وسریال هایی تولید می‌شود که یک ساعتش زحماتِ یک عمر کار فرهنگی دلسوزان در مجموعه های فرهنگی را به باد می‌دهد، به دولتی که نوکر جد و اباءش هستیم و معتقدیم هدیه الهی به مردم است و متاسفانه وزیر انقلابیش آقای رستم قاسمی به مردم قول می‌دهد که مازاد پرداخت هزینه بلیط اربعین به حساب زائران واریز می‌شود و بعد از چند ماه هیچ خبری نمی‌شود، به امام جمعه شهرم که می‌گوید رهبری درس خوانده است و من هم درس خوانده ام و نمی‌داند که مراجع هم در امور مملکت مقلد ولی امر هستند، به امام زادگان محترمی که تولیتشان افتاده دست کارتل های اقتصادی مثل اسنوا، ظریف مصور و... به معماری بیمار و توهم انگیز شهر که آسمان شهر را از مردم گرفته، آسمانی که نگاه کردن به آن قلب را آرام می‌کند، و خیلی از مشکلات دیگر که در مجال مکاتبه نیست و قطعا خود حضرتعالی هم بابتش خون دل می‌خورید. آیا شهید عزیز آوینی فقط به مشکلات فرهنگی فکر کرد؟ آیا شهید عزیز سلیمانی سلام الله، به مسئله داعش، فقط فکر کرد؟ آیا داعش فقط در سوریه و عراق بود؟ آیا داعش به فرهنگ، اقتصاد و باور جامعه ما حمله نکرده؟ استاد ارجمندم، بنظر باید راه حلی قابل اجرا برای پیگیری و اعتراض، در جهت اقامه حق و توسعه تمدن اسلامی پیدا کرد. (به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل اگر مراد نیابم بقدر وسع بکوشم) گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دیگر دست به حمله و پیکار با فسادگران زدند و با شکیبایی که داشتند بر خدا منت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند، شمشیرها در راه خدا کشیدند و بینش خود را بر شمشیرها نشاندند و جهاد کردند و از کسانی هستند که در چشم متکبران خوار و در روی زمین گمنام و در آسمان ها معروف اند. نهج البلاغه خطبه ۱۵۱ التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مائیم و همین مشکلاتی که فرمودید و بستری به نام انقلاب اسلامی که تاریخی است برای عبور از این مشکلات. و به همین جهت همه تلاش بنده با تجربه‌های اجرایی که داشته‌ام، آن است که متوجه حضور تاریخی خود باشیم. زیرا تنها و تنها در چنین حضوری است که می‌توانیم در این تاریخ، از این تنگناها عبور کنیم. و بنده حضور تاریخی انقلاب اسلامی را عطای الهی برای عبور از این مشکلات می‌دانم. به همین جهت در متنی که در رابطه با حاج قاسم عرض شد، نوشتم:

حضور در تاریخی که حاج قاسم‌ها می‌سازد

او در این تاریخ و بر روی این زمین هیچ دلیلی برای ماندن در زندگیِ معمولی نداشت. حاج قاسم چندان که می‌توانست مهر می‌ورزید، او از میان غوغا برآمده بود و از غوغا هراسی نداشت و از این‌که دشمنانِ انسانیت او را دوست نمی‌داشتند، خشمگین نمی‌شد. آن مهرِ بزرگ، طالب مهرهای فریب و زهدهای دروغین نبود، زاهدانی که به زندگی با بدخواهی می‌نگرند.

آن‌هایی که در راهی قدم می‌زنند که انقلاب اسلامی مقابل انسان گشوده است، صاحب گام‌هایی خواهند بودکه هرگز نه سُست می‌شود و نه باز می‌ایستد، گرچه در میانه راه، کوه‌های بلند و محنت‌های بزرگ باشد. آن کس که سبک‌پای است آن‌چنان کوه‌ها و مرداب‌ها را طی می‌کند که گویا در حال رقصیدن است.

هان! ای حاج قاسم‌ها! باید دل‌های خویش را در تاریخی که می‌تواند حاج قاسم بسازد، برکشید و پای بر فرق هر آن چیزی بگذارید که مانع رفتن شما است. دل‌های شما پاک و مقدس است، هیچ‌کس را امروز که روز حاج قاسم‌ها است کوچک نباید شمرد. حاج قاسمِ امیدوار و سبُک‌بار که با افشاندن بال‌هایش آماده پرواز بود و به پرندگان -آن یاران شهیدش- اشاره می‌کرد، حقیقی‌ترین سخنان را بر زبان داشت و از جمهوری اسلامی که حرم است، گفت و از راز عاقبت به‌خیری در ارادت به مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی».[1]

موفق باشید

[1] - می‌فرماید: برادران، رزمندگان، یادگاران جنگ؛ یکی از شئون عاقبت به خیری «نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب» است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری همین است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهم‌ترین محور محاسبه این است.

32098
متن پرسش

سلام: با توجه به بحث حهانی میان دو جهان بصورت کوتاه علت پیروز شدن انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلاب ها مثل الجزایر و کوبا و... چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی در بستر تاریخی ماورای تاریخ مدرن که نه بیرون از آن تاریخ است و نه عین آن تاریخ به ظهور آمده است تا توحید را در جهان جدید به ظهور آورد. در حالی‌که انقلاب‌های مذکور در همان بستر غربی‌شدن تلاش می‌کردند. منتها بنا داشتند خود را از استعمار آزاد کنند. موفق باشید

32075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چرا در «ایاک نعبد و ایاک نستعین» جمع می‌آورد که «منم» در کار نباشد و تکبر نیاورد ولی در جای دیگر می‌فرماید «رب زدنی علما» و آنجا «منم» وسط هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر در آن نوع آیات دقت بفرمایید همیشه یک «قل» در ابتدای آن‌ها هست به اعتبار این‌که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در آن‌جا فقط محو امر خدا هستند. موفق باشید

35454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت به خیر: بنده در حال حاضر ۲ فرزند دارم، بچه دومم ۱ سال و نیمشه‌. یکسالی هست که دچار کمبود خواب شدید شدم واحساس خستگی دائمی دارم و از طرفی در طول روز اصلا خوابن نمیبره، ریزش موی شدید و سفیدی مو هم دارم و دچار حالات افسردگی و اضطراب شدم. به هر نحوی این مسئله رو درمان کردم اما فایده نداشته. یکساله دارو می‌خورم و راه های مختلف رو امتحان کردم. قبلا هم مثلا در ایام امتحانات و یا تحصیل بی خوابی پیش اومده بود اما در این یکسال به طرز عجیبی ادامه دار شده و خوب هم نمیشه. بسیار دعا کردم و چله گرفتم و... با توجه به اینکه سحرهای عجیبی و قوی در منزل مادرم پیدا شد و مادر و خواهرم از دنیا رفتن و یک برادر و خواهر دیگرم هم سابقه افسردگی و رفتارهای عجیب دلشتن، آیا ممکنه اثر سحر و موجودات ماورایی باشه؟ چون این کسالت بدنی، بی‌خوابی و عدم درمانش برای خودم عجیب شده، به نظرتون به صلاحه در دوره ی چشم زخم دکتر دباغ شرکت کنم؟ خیلیا که دچار چشم زخم و سحر و.... شدن با شرکت در این دوره، اعلام رضایت کردن. خیلی خیلی مستاصل شدم، بگید چه کنم تا نجات پیدا کنم؟ همین الان که پیام میدم از شدت بی‌خوابی و بدخوابی سر درد دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سحری در میان باشد، تنها همان عرایضی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست و راهکارهای مطرح شده، کافی است نباید خود را در اختیار این نوع میدان‌ها قرار داد. موفق باشید

33329

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: سوالم اینه که وجود بما هوهو که چیزی نیست که بخواهد موجود باشد بالاخره هر چه که وجود دارد یک ذاتی دارد اما صرف وجود هیچ ذاتی ندارد فقط به معنای هستی و بودن است. و اگر قائل شویم خداوند وجود بما هو وجود است دیگر نمی‌توانیم خداوند را چیزی فرض کنیم باید آن را صرف بودن بدانیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. می‌ماند که قرآن متذکر می‌شود «له الاسماء الحسنی» او در هر جایگاهی از مخلوقات و ممکن‌الوجودها که ظرفیت تجلی او را دارند، به نور اسمی از اسمای حسنایش ظاهر می‌شود و ما هستیم و انوار اسمای حسنای او، آیا آینه‌ای زیباتر از حسین بن علی «علیهماالسلام» در نمایش انوار اسماء الهی او می‌شناسید که به ظهور و به فعلیت آمده باشد؟ موفق باشید

33152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با این‌همه ترس از اسلحه‌ها بیشتر کارآمد است تا به‌کاربردنِ آن‌ها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیست‌ها نازی آن جریان باشیم. شمّه‌ای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک می‌کند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840  موفق باشید

33088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام‌ وقت شما بخیر باشه: ببخشید کتابهای استاد رو کجا میتونم به صورت کاغذی‌تهیه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342  تماس بگیرید. موفق باشید

32800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی سلام علیکم: ضن عرض تشکر، نظر شما درباره سخن زیر چیست؟ «هم در روایات و هم در بیانات رهبری عزیز اینطور بر می آید که اصل زمینه سازی ظهور که ان شاءالله نزدیک است، به دست ما ایرانیان خواهد بود. با این حال این طور به نظر می رسد که بخشی از مردم و نه همه، در این راستا در حال انجام وظیفه هستند. به عبارتی بسیاری هم هستند چه در بین مسئولین و چه مردم، که سطحشان از سطح معیارهای اسلام و اصول جمهوری اسلامی پائین تر است. و حیف از جمهوری اسلامی و رهبری است که یک چنین افرادی زیر پرچم آن باشند و بخواهند در زمینه سازی ظهور نقشی داشته باشند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آن‌هایی که در بستر فرهنگ انتظار در امروز و فردایِ جهان مهدوی، ذیل ولایت نایب الإمام در حال انجام وظیفه‌اند، بهترین نحوه بودن را تجربه می‌کنند و در همان راستا سعی در عمق‌بخشیدن به آن دارند. موفق باشید

32683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده سالهاست در رکعت اول نماز سوره کوثر را می‌خوانم. دلیلش هم اینست که طبق تفسیر بعضی مفسرین این سوره در شأن حضرت زهرا سلام الله علیها نازل شده است و بنده به جهت ارادت به بانوی دو عالم سلام الله علیها این سوره رو در نماز می‌خوانم. به نظر شما ۱. این نیت و فعل درست هست؟ ۲. یا من باید به نیت دیگری این سوره را بخوانم؟ ۳. یا کلا بهتر هست سوره دیگری مثل سوره قدر بخوانم که بسیار سفارش شده به مداومت قرائت آن در نماز؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کار خوبی است البته این کار خوب مانعی برای خواندن سایر سوره‌ها نمی‌باشد. موفق باشید

32650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: به نظر میرسه بعد از شهدا و یا حتی همزمان با حضور شهدا یه تعداد نفوس ایجاد شده که دقیقا شبیه همان شهدا بوده و حتی گاها از نظر تشابه اسمی و حتی فامیلی و حتی گاه فامیل در فامیل، تشابه اسمی و فامیلی با شهدا داشته اند و یا مثلا یه فامیل بزرگی یه شهید داده که دوباره بعد ازآن شهید یه نفرهم اسم و فامیل آن شهید شده بماند که بعضا خود خانواده شهید شبیه همان شهید تربیت شده وهمه بواسطه او با ان شهید خاطره میسازن و یا گاها حتی سیرشون با آن شهید هست ، ولی این هم هست که گاهی می‌بینم یه عده مشکلاتی پیدا کردن بعد می‌زنم اینترنت می‌بینم حتی یه شهر دیگه شبیه و هم نام و فامیل اون فرد یه شهید وجود داره، زندگی نامه اش را که میخونم می‌بینم همان کارها که آن شهید انجام می داده یا مشکلات که بوده دوباره تکرار داره میشه و فرد حاضر داره راه حلی شبیه اون شهید انتخاب می‌کنه نه فراتر از آن و متاسفانه گاها افراد گرفتار مدرن شدگی و دچار یه نوع توهم فهمیدگی و آگاهی اولی که به نظرم بدتراز جاهلیت اولی هست شده اند و از تمدن قبلی هم دارن به عقب برمی‌گردن و یا حدااکثر اینکه دارن همان افعال شهدا را انجام می‌دند و نه جلوتر از آنها ، به نظراگر طرح فرهنگی باشه اینها را به هم مربوط کرد که تاریخ خود را جلوتر از شهدا رقم بزنن شاید خوب باشه که اینقدردرجا نزنیم. مثلا بنیاد شهید بر فرض بگوید یا فراخوان بده که هر کس با هم نام خودش یه شهید پیدا کنه و با خصوصیات او آشنا بشه یا یه همچین طرحی. ۲. موضوع دوم راجع به جلسات هفتگی شبیه جلسات خود شما و امثال شماست که به نظر میرسه این جلسات افراد بهتری را تربیت می‌کند ولی یه مطلب دیگه هست وآن اینکه هنوز و در آینده هم قشر بزرگی از جامعه ما علم و حتی معرفت را در مراکزعلمی دنبالش میگرده و نمیشه همه را خلاصه کرد در امثال چنین جلساتی و حوزه بخصوص و دانشگاه ما از نظرعلم و معرفت هنوز لنگ بزنه و تولید کننده نباشه و باز جامعه ما مشکل داشته باشه و مردم توقع حل آن را از حوزه و مراکز علمی داشته باشن ولی اینها و افرادی که وارد این فضاها میشن به دلیل اینکه میرن تویه موج یا گردابی یا چیزی شبیه این که دیگه از سطح اجتماع دورمیشن و گاه حتی می‌بینی افراد وارد شده به این محیط ها نمیتونن با دیگران تعامل داشته باشن و گاها چنین برداشت میشه که خود را تافته جدا بافته میدانن و یا گاها همینطورمیشه و یا اینقدر لطیف میشن از آنطرف که نمیتونن در بین مردم حاضر بشن و این واقعا یه مسیله هست که بنده با خیلی ها صحبت کردم ازاین مسئله رنج میبرن وهمین مطلب رو بیان میکنن علی ایحال گفتم مطالبی که از این زاویه می‌بینم خدمتتان عرض کنم گرچه میدان خودتان به همه اینها  واقف هستید. متشکرم استادعزیزم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این احوال، مطلب اول را این‌طور می‌توان تحلیل کرد که حضرت حق اراده‌ای در راستای عبور از نظام‌های سکولار و استکباری کرده‌اند که انعکاس آن را از یک طرف در روح شهدا می‌یابید و از طرف دیگر در روح جوانان امروز. ولی در مورد مشکلاتی که فرمودید به نظر می‌آید کار اصلی، رهنمودها و بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ می‌باشد که حقیقتاً این رهنمودها، نوعی از سلوک را با ما در میان می‌گذارند تا ما از تنگناهای تاریخی که در اخلاق و در روش‌های اجتماعی و اداری خود داریم، بتوانیم عبور کنیم. عمده آن است که به این نوع رهنمودها برخورد سلوکی بنماییم و نه برخورد سیاسی. موفق باشید

32648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: ماه رمضان و ضیافت الله بر شما مبارک امید است بتوانیم به رمزگشایی‌های جنابعالی معنای ابیات ذیل را به ادراکات قلبی نزدیکتر نماییم. با تشکر.

 شاهنشين چشم من تکيه گهِ خيال توست / جاي دعاست شاه من، بي تو مباد جاي تو

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این بیت باید در دل آن غزل بسیار فاخر معنا شود. در نگاه مختصر می‌توان این‌طور گفت:

جناب حافظ در بیت اول در خطاب به حضرت محبوب عرضه می‌دارند که وجه متعالی چشم‌شان یعنی شاه‌نشینِ چشم که نظر به مراتب بالاتر از عالَم محسوس یعنی عالم خیال دارد؛ محلی است که در آن‌جا با خیال حضرت محبوب روبه‌رو هستند و به‌سر می‌برند. و از این جهت حضرت محبوب را که شاه خود می‌داند، قبله‌گاه طلب و تقاضای خود می‌شناسند و آن‌ جایگاه که جایگاه حضور حضرت محبوب است اگر جایگاه حضرت محبوب نباشد اساساً «جا» به حساب نمی‌اید. آن‌جایی «جا» است که حضرت محبوب در آن باشد. موفق باشید

32297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر برای ماه رجب چه اعمال و ادعیه‌ای پیشنهاد می‌کنید؟ یه سوال دیگه داشتم. بنظرتون صوت های تفسیر المیزان را هم زمان با صوت موضوعات دیگه مثل انسان شناسی گوش بدم اشکال داره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» که روی سایت هست، راه‌های خوبی را در مقابل انسان می‌گشاید. ۲. فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد. ولی پیشنهاد بنده آن است که با سیر مطالعاتی سایت جلو بروید. موفق باشید

31930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز خدا قوت. استاد قلبم سنگینه. حال دلم یجوریه، دارم اذیت میشم یه مدته خدا بهم لطف کرده با سه تا بچه تو چند تا مجموعه دارم ایده میدم و اجرا می‌کنم. برخورد اطرافیان هم بهم بال و پر دادن. حالا توی خودم فکر کردم خیریه. گاهی شکر و گاهی استغفار می‌کنم. به خودم متذکر میشم ولی چیزی در درونم بیخودی باد کرده و نمی‌ذاره راحت نفَس بندگی ام بالا بیاد. داره بهم فشار میاد حس می‌کنم اخلاص کارم داره کم میشه. دوست دارم ازم تعریف میکنن انگار نفسم نمیتونه از تصمیمات مدیرها بی خبر باشه. دلم میخواد همه جا خودم مدیر باشم و نظر دهنده. برای این کار تلاش می‌کنم تا جایی که به خواسته ام می‌رسم و بعدش... می‌خواستم از بعضی انصراف بدم و به جای مسئول اصلی مسئول فرع بشم و نخوام همه جا خودم نظر بدم اما گفتم شاید پاک کردن صورت مسئله باشه. امیدوارم خدا از طریق شما راه نجاتی بفرسته برام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ره رو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود». آری! هنر ما گشودگی نسبت به نظر و نظریات دیگران است و نه در خودماندن. موفق باشید

31887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمی‌آید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید

33762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: سرنوشت یهودیان اطراف مدینه چه شد؟ لطف بفرمائید اگر در مورد این سوال منابعی می شناسید معرفی بفرمائید. بسیار سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جنگ احزاب و خیانتی که یهودیان از پشت جبهه به مسلمانان کردند، پس از جنگ با آن‌ها برخورد شد و اکثراً مجبور به ترک مدینه شدند. در این مورد می‌توانید به تفاسیری که جریان جنگ احزاب را شرح داده، رجوع فرمایید. موفق باشید

33422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: در قسمت جستجوی پرسش ها کلمه خراباتی و مناجاتی رو زدم، پرسش ۲۴۷۳۷ ملکی تبریزی رو مناجاتی گفته، امام را خراباتی، پرسش ۲۴۵۵۱: ملکی تبریزی رو مناجاتی گفته، فکر کنم برعکس گفته شده. اصلاح بفرمایند دوستان. می خونیم گیج میشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو سؤال را دیدم. در هر دو سؤال حکایت مناجاتی بودن آیت الله ملکی تبریزی و خراباتی‌بودن امثال حضرت امام در میان است و از نظر بنده همین‌طور است زیرا به مخاطب محترم گفته می‌شود: «فکر می‌کنم جنابعالی بیشتر خراباتی هستید تا مثل آیت اللّه شجاعی و یا آیت اللّه ملکی تبریزی، مناجاتی» یعنی آیت الله شجاعی و آیت الله ملکی تبریزی مناجاتی‌اند ولی امثال حضرت امام، خراباتی. موفق باشید

33148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: عذررمیخوام من یه بار سوال کردم در مورد تجملات ولی جواب استاد کلی بود می‌خواستم جزیی تر بیان کنن برام. سوالم اینه اگر تجملات باعث مشغول شدن انسان به این دنیا میشه پس این هنرمندا که فرش و تابلو اینا میکشن و درست میکنن پس چه طور باید در آمد داشته باشن؟ اگر قرار باشه نگاه همه این طور ساده زیستی انتخاب کنه و هنری که خدا به این دسته داده باید صرف چی بشه؟ اگر ممکنه کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر واقعی آن هنری است که آینه‌ای باشد برای ارتباط با حقیقت «وجود»، وگرنه سرگرمی است. موفق باشید

33044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: در یکی از پاسخ ها گفتین فایل های سیر تاریخی الهیات اسلامی رو گوش بدین خوبه. این فایل ها رو می خواستم در سوال 17833 فرمودین (بنده خیلی به شما علاقمندم سوال جواب های ده سال پیش رو هم می خونم این سوال مال شش سال پیشه سال 95 ) https://lobolmizan.ir/quest/17833?mark=%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که بحث مذکور مربوط به جناب آقای دکتر مهدی امام جمعه است. فکر می کنم بتوانید مباحث فوق را در کانال تلگرامی ایشان پیدا کنید. موفق باشید
https://t.me/smemamijomee

 

32571

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: ببخشید چند تا موضوع رو می‌خواستم که برای بنده تبیین کنید: ۱. بعضی از افرادیکه در علوم طبیعی فعالیت کرده اند ادعایی دارند که خواب انسان، یک امر طبیعی است و ناشی از ذهنیات انسان است. ۲. بعضی از فیزیک دانان ادعا دارند که در خواب، انسان به جهان های موازی می رود و در آنجا سیر می کند اما جهان های موازی را جهانی از جنس همین ماده می دانند! ۳. درباره اثبات ماورای ماده چه موضوعاتی وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ورود به مباحث «معرفت نفس» روشن می‌شود که انسان در رؤیای خود با صحنه‌هایی روبه‌رو می‌گردد که پس از سال‌ها با آن صحنه‌ها در همین دنیا روبه‌رو می‌شود و این حکایت از آن دارد که نفس ناطقه انسان آزاد از زمان و مکان در عالَم حاضر است وحاکی از آن‌که وجودی است غیر مادی. در این رابطه خوب است که به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

32470

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خدا به شما خیر بدهد که به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهید من یه دختر سه ساله دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نمی‌توانیم به جهت چنین احتمالاتی از خلقت این افراد که با خود برکاتی را به همراه می‌آورند، جلوگیری کرد. ولی از آن طرف هم نباید زندگی را برای خود سخت نمود. اجازه بدهید در کنار زندگی خودتان این افراد باشند و در حدّ توان خود البته باید کمک‌شان کرد ولی امور را به خدا بسپارید و دغدغه بیش از حدّ به خود راه ندهید. موفق باشید

32379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب وقتتون بخیر استاد: استاد ببخشید بنده ۱۹ سالمه و دانشجوی پزشکی هستم و به فسلفه علاقه دارم دوست دارم تخصصی تو این حیطه کار کنم امکانش هست بفرمایید چه کنم و از کجا شروع کنم؟ البته دوره طرح ولایت رو گذروندم و از بنده خدایی پرسیدم گفتن باید مشخص کنید در کدام حیطه فلسفه میخوای تخصصی کارکنی. بنظر شما کدام حیطه نیاز روز جامعه الان است. ممنون از پاسخگوییتون🌷

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که حضرت امام نگاهِ فلسفه صدرایی برای این زمانه مدّ نظر دارند؛ پیشنهاد بنده آن است که اگر بتوانیدکتاب «ده نکته» و کتاب «از برهان تا عرفان» و کتاب «معاد بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» را همراه با شرح صوتی آ‌ن‌ها دنبال کنید، إن‌شاءالله ورود خوبی در فلسفه صدرایی برایتان فراهم می‌شود. کتاب‌ها و شرح صوتی آن‌ها روی سایت هست. موفق باشید

32252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: بر فرض که یهودیت به پیامبر اسلام بشارت داده باشد با وجود بدآموزی فراوان عهد عتیق چه دلیلی هست که یهوه را خدا بدانیم و بشارات را تایید بدانیم چون اثبات دین یهودی امکانش کم است اگر هم قرآن فصیح باشد ادیب مسلمان اعجازش را تایید می‌کند و ادیب مسیحی اگر از جانش نترسد رد می‌کند و... پس راهی برای اثبات اسلام باقی نمی ماند و فتاوای غلط مذاهب اسلامی هم زیاد بوده: کنیزداری، کشتن بت پرستان، حلال بودن حرمسرا، مخالفت با هنر موسیقی و... جوابی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در«قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» است و اعجاز قرآن از دریچه‌های مختلف خود را به میان آورده. در این رابطه عرایضی که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود:

دريچه‌هاي اعجاز قرآن

قرآن مي‌فرمايد: «وَ اِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه‌بودن آنچه بر بنده‌ي ما نازل شده شك داريد، سوره‌اي مانند آن بياوريد. مبناي برهان اين است كه او يا به‌واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده و يا پيامبر نيست و با استعدادهاي بشري‌اش اين آيات را تنظيم کرده است. در حالت دوم این می‌شود که از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه‌ي شما جمع شويد مي‌توانيد يك سوره ‌مثل سوره‌هاي اين قرآن بياوريد و اگر نمي‌توانيد، معلوم مي‌شود كه او از جنبه‌ي بشري‌اش به چنين توانايي نرسيده، پس او پيامبر خدا است.

در رابطه با معجزه‌بودن قرآن نمونه‌هايي مورد اشاره قرار مي‌گيرد:

1 - از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسه‌ي كلمات و نظم خاصي که کلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طوري‌که نه تا آن زمان بشريت با اين ترکيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسان‌ها توانسته‌اند از آن تقليد کنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراي آهنگ خاصي است که در عين دارا بودن مفاهيم معنوي، بدون تكلّف و تصنّع، عالي‌ترين معاني را در عالي‌ترين قالب‌هاي لفظي اظهار مي‌کند به طوري‌که معلوم نيست الفاظ تابع معاني‌اند و يا معاني تابع الفاظ.

قرآن در زماني به صحنه آمـد و مبـارز طلبيـد كه اوج تكامـل فصاحت عرب بود. از آن عجيب‌تر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا(ص)و حضرت‌ علي(ع) در عين فصاحت زيادي که دارد، اصلاً شكل و هندسه‌ي قرآن را ندارد. و لذا اين مبارزه طلبي هنوز هم به قوت خود باقي است که اگر می‌توانید یک سوره مثل سوره‌های قرآن بیاورید. مضافاً اين‌که تا حال كسي نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتي به اين شكل در فلان كتاب بوده ‌است. همچنان‌كه كسي نيامده بگويد من مثل آن را آورده‌ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيح‌تر باشد بيشتر متوجه مي‌شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنان‌كه جادوگران متوجه شدند كار حضرت‌موسي(ع)از نوع سحر نيست.

2- از نظر عُلوّ معني و محتوي: بي‌گمان مطمئن‌ترين راه براي شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيف‌ها و تعبيرهاي آن در باره‌ي خود مي‌باشد، توصيف‌هايي از قبيل «هُديً للنّاس»، «هُديً للمتّقين»، «تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» که همه حکايت از آن دارد که وقتي مي‌فرمايد: اگر مي‌توانيد مثل آن را بياوريد، يعني آن چيزی که می‌آورید مثل قرآن از حيث هدايت‌گري و آوردن معارفِ هدايت‌گر و از حيث مطالب حكمت‌آميز، همسنگ دانش‌هاي قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشه‌هايي در حد قرآن دعوت مي‌كند.

جامعيت و كمال قرآن بدين معني است كه قرآن مجيد تمامي مواد و مصالح علمي جهت رسيدن انسان به سعادت فردي و اجتماعي را دارا است و با معارف خود رابطه‌ي انسان با «خدا»، «خود»، «انسان‌هاي ديگر» و با «جهان» را تبيين مي‌كند و همه‌ي اين معارف داراي سطوح و لايه‌هاي متكثر هستند و در آن براي هرموضوعي بطن‌ها وجود دارد. در پايين‌ترين سطح با مردم عادي صحبت مي‌كند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطني از بطون خود را براي او مي‌گشايد و آوردن سوره‌هايي با اين حدّ از علوِّ در معاني به هيچ‌وجه در حدّ بشر نيست.

انساني که قرآن طرح مي‌کند وسعتي از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همه‌ي ابعاد اين انسان را با همه‌ي دقايق روحي‌اش فرا گرفته است، در حالي كه انسان معرفي شده از راه حس و انديشه‌ي بشري در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.

در قرآن همه‌ي اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معني که هر حكمِ فرعيِ آن اگر تحليل شود به «توحيد» باز مي‌گردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعي را تشكيل مي دهد. مي‌فرمايد: «كِتابٌ اُحْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابي است با آيات محكم که سپس به صورت تفصيل درآمده، يعني اين كتاب با آيات متعدد داراي غرض واحدي است كه وقتي به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقي» در مي‌آيد و در جاي خود به صورت احکام شرعي ظاهر مي‌شود، به اين معني که هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلي خارج نمي‌شود و از مسير توحيدي خود عدول نمي‌کند. به عنوان مثال: توحيدِ خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسني» و «صفات عليايِ» الهي و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دوري از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همه‌ي اين‌ها به توحيد برمي‌گردد و انسان را به توحيد مي‌رساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوي بشر، سيري از وحدت به سوي كثرت را دارا مي‌باشند ولي از جهت سير از طرف انسان به سوي خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.

قرآن كتاب انسان شناسي است، اما آن‌گونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مي‌كند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طوري‌که در تمام فرهنگ بشر– و نه در فرهنگ انبياء – انسان در حدّ سوره‌ي العصر هم مطرح نيست، یعنی انديشه‌ي بشر نسبت به انسان به اندازه‌ي تبييني که يك سوره‌ي كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد.

قرآن پيوند با خدا را در همه‌ي شئون زندگي جريان مي دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمي كند، بلكه خداي حاضر و محبوب را معرفي مي‌نمايد كه مي‌توان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرک در آن است که انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحداني عالم را در هر مخلوقي بيابد و انسان مشرک پديده‌هاي عالم را مستقل از حقيقت وحداني مي‌نگرد.

3- اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول 23 سال بر پيامبر خدا(ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعي و روحي متفاوتي که براي رسول خدا (ص) پيش مي‌آمد، بدون آن که رسول خدا پيش‌نويسي داشته باشد و يا پس از نزول آن به حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچ‌گونه تناقض و اختلافي در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسي نديد كه مثلاً پيامبر (ص) يادداشتي داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طوري آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفته‌ و بخواهند آن را تصحيح کنند، آن هم آياتي كه قبلاً هيچ‌كس چنين كلماتي در هيچ كتابي نگفته بود و بعداً هم كسي نيامد ادعا کند شبيه آن كلمات در كتاب‌هاي رومي‌ها و يا ايراني‌هاي متمدن آن زمان ديده شده است.

قرآن طوري است که آيه‌اي مفسّر آيه‌اي ديگر و مجموعه‌ي آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع - حتي در يك موضوع – وحدت نگاه کاملاً درآن حاكم است. مثلاً در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكته‌ي متنوع دارد ولي همه با يك بينش و يك جهت و يک نگاه.

خودِ قرآن مي‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً» [3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمي‌كنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مي‌يافتند؟ زيرا: اولاً : فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است ، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افکار انسان در طول زندگي تحت تأثير حالات متفاوت روحي‌اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهی متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسي كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مي‌افتد، در حالي‌كه هيچ‌كدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگي و وحدت کاملي بر آن حاکم است.

4- اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفي معني حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مي‌راند كه انسان به هيچ‌وجه آن را از جان خود جدا نمي‌بيند و به‌خوبي جذب آن مي‌شود. قرآن انسان را بر عقده‌هاي دروني‌اش پيروز مي‌كند، مرگ را برايش معني مي‌نمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مي‌كند، مي‌گويد: «اَفَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ اَمْ عَلي قُلُوبٍ اَقْفالُها» آيا تدبّر در قرآن نمي‌كنند و يا بر قلب‌هاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمي‌فهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مي كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديده‌شده كسي در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براي او در حقانيت آن ذره‌اي شك باقي بماند؟ و يا بيشتر كساني گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مي‌دهند؟

5 - اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبي: مثل آن واقعه‌هايي كه در حين نزول قرآن با فكر بشري درستي و نادرستي آن معلوم نبوده و در قرآن مطرح شده به طوري‌که بشر پس از سال‌ها به درستي آن پي‌برده است مثل: پيش‌بيني غلبه‌ي روم بر ايران در شرايطي كه در آن زمان چنين غلبه‌اي به ذهن‌ها هم خطور نمي‌كرد.[4]  و یا مثل حفريات باستان‌شناسان، كه پس از سال‌ها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اين‌كه قرآن براي فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدوري مي دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شده‌اند ولي بعدها معلوم شد که ستاره‌ها داراي مدار هستند و در مدار خود در گردش‌اند.

6- اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناوري مطلب: از طريق كسي كه برتري فوق العاده‌اي از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطي آنچنان محدود زندگي مي‌کرد که از نظر عقب ماندگی  مثال زدني است و از آن طرف آن شخص ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآني با اين وسعتِ علمي و دقت روحي مطرح شود حکايت از آن دارد که از طرف خداي حکيم و عليم بر او نازل شده است.

دكتر واگليري، استاد دانشگاه ناپل مي‌گويد:

«كتاب آسماني اسلام نمونه اي از اعجاز است... قرآن كتابي است كه نمي‌توان از آن تقليد كرد... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتي كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است... ما در اين كتاب مخزن‌ها و ذخايري از دانش مي‌بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوش‌ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوي‌ترين رجال سياست است».[5]

موفق باشید

[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي 23.

[2] - سوره‌ي هود، آيه‌ي 1.

[3] - سوره‌ي نساء، آيه‌ي 82.

[4] - در سال 617 ميلادي يعني هفتمين سال بعثت پيامبر اکرم(ص) ايران بر روم پيروز شد و تا نزديک پايتخت روم پيش‌روي کرد، در همان سال قرآن پيش‌بيني پيروزي روم را در کم‌تر از ده سال نمود.(به آيات اوليه‌ي سوره‌ي روم رجوع شود).

[5]- كتاب «پيشرفت سريع اسلام »، ترجمه‌ي سعيدي، ص 49.

نمایش چاپی