سلام علیکم: استاد مطالعه معرفت نفس زمان بره؟ صوت جلسات شما رو گوش دادم و با یکی از دوستان مباحثه هم دارم ولی فکر میکنم دیره و بایستی زودتر رد بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت هرطور که خودتان صلاح میدانید عمل کنید. موفق باشید
سلام استاد خداقوت: با کسب اجازه در خصوص فص ادریسی چند سوال خدمتتون داشتم: ۱. وقتی «وفدیناه بذبح عظیم» رو حضرت حق گرفت با تجلی در حضرت ابراهیم و اسماعیل و کبش با رعایت تنزیه و تشبیه چرا فقط مثال حضرت آدم و حوا را آورد مثلا چرا نفرمود دیدار حضرت موسی و شعیب یا حضرت موسی و خضر هم دیدار حق با حق است؟ یا سگ اصحاب کهف؟ یا فرعون و نمرود و... و شما هم این مثال ها را نفرمودید؟ ۲. در پایان جلسه یکی از حضار در خصوص فتوحات صحبت میکنند و در مورد نرم افزاری صحبت میکنند که میشود در آن کلمه ادریس را جستجو کرد میخواستم در مورد این نرم افزار بدانم. ۳. استاد من قبل از فص نوحی بدایات رو یک بار کار کردم الان بعد از فص ادریسی مجددا کار کنم یا دو تا فص دیگه بخونم و سپس ابواب را کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در حال حاضر در این مورد که میفرمایید در ذهن خود ندارم. ۲. نرمافزار «عرفان» مربوط به «مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى». ۳. به نظر میآید اشکالی ندارد تا در کنار مباحث «فصوصالحکم» مباحث «منازلالسائرین» نیز دنبال شود. موفق باشید
سلام استاد طاهرزاده: با آنکه بعضی از دوستان دغدغه مند به شما ایراد میگیرند که حمایت شما از انقلاب مبنای عقلی دارد یا خیر یا در بعضی از موارد متهم میکنند بدون دلیل از نظام حمایت میکنید، بنده یک (ادعا) جمله عرض میکنم و آن همان جمله معروف امام بزرگوارست که فرمودند: اگر من از از انقلاب برگردم مردم برنمی گردند. بنده قلبأ و عقلأ به این حقیقت رسیده ام که اگر (روزی به فرض هزاران محال) حضرت آقای خامنه ای از نظام برگردند بنده بر نمیگردم. چرا؟ چون با مطالعات و همچنین تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیده ام در طول تاریخ هیچ نظام حکومتی به مانند انقلاب اسلامی و این نظام، بر اساس حکمت و مردم دوستی، خیر خواهی و وجدان انسانیت نبوده است و این نظام حکومتی طلب تاریخی بشر بوده است ـ اری طلب تاریخی ـ . گرچه در آغاز راهیم ولی فقط این مسیر ما را به مقصد و آرمان نهاییِ تمام انسانها می رساند. امید وارم به حقیقت انقلاب اسلامی برسیم. به دوستان دغدغه مند عرض میکنم که: انقلاب شناسی دانستنی نیست انقلاب اسلامی فهمیدنی و دیدنیست، خودش بصیرت است خودش عالم غیب است، خودش امام زمان ـ عج الله است که کم کم دارد ظهور میکند و کمکم رخ نشان میدهد. باید فقط به تماشا بنشینیم البته به روش پدیدار شناسانه (نفی تعصبات خود تا حقیقت انقلاب اسلامی ظهور کند). خیلی از ما، افراد با سواد، متأسفانه گرفتار زنجیر و زندان اطلاعات خود هستیم باید بدانیم که چیزهایی را نمیدانیم و آن عالم حقیقی انقلاب اسلامیست. کلام آخر و خلاصه، انقلابی بمانیم تا در جاودانگی خود ـ الان ــ حاضر شویم نه بعدأ ـ انشاء الله و السلام علیکم جمیعأ و رحمة الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر حقّانیت انقلاب را به عنوان نور حضرت حق، جهت احیای بشر آخرالزمانی نمیبینند، لااقل هویت باطل و فاسد دشمنان انقلاب را بنگرند و متوجه باشند مسلّماً خداوند به حکم «والله لا یهدی القوم الفاسقین» کار آنها را به نتیجه نمیرساند و این ملاک بسیار خوبی است که نسبت به ادامه انقلاب و رفع مشکلات با حفظ انقلاب فکر بشود. موفق باشید
سلام بر استاد طاهرزاده: ممنون و متشکر از لطف شما که با صبر و حوصله سوالات ما را میخوانید و جواب میدهید. استاد عزیز مطلبی در مورد ماهیت کم حجابی و کشف حجاب نوشته ام و در پیامرسان ایتا منتشر کرده ام. میخواستم نظر شریفتان را بفرمایید که آیا این نحوه نگاه کردن و خصوصا رویکرد داشتن با پدیده بیحجابی و خصوصا تبیین ماهیت بی حجابی چقدر صحیح است؟ ممنون و کمال تشکر. ♦️♦️♦️♦️ جنس زن، آشکار کردن لطافت و زیبایی های روح خود است. تا به چشم دیگران آید و تحسین شود و پسندیده شود. و این نشانی از حضرت باری تعالی است که در وجود زنان به امانت گذاشته شده است. ولی سالیان سال است که سبک زندگی جدیدی آمده است و آنها اسیر آپارتمانها شدند. و در گذشت زمان، عرصه هنرنمایی بر آنها تنگ و تنگ تر شد و نتوانستند زیباییهای درونشان را به نمایش بگذارند و به چشم آیند. آن گونه که در سالیان دور، به روی چشم ها بودند و مردان را به اوج آسمانها میرساندند. و سالهاست دختران سرزمین ما، ره گم کردهاند و حجاب کم میکند تا به چشم آیند و نشان دهند که بسیار ارزش مند هستند تا تحسین شوند. و اخیراً کشف حجاب میکنند تا به زبان بی زبانی بگویند ما خیلی شجاع و جسور هستیم، پس ما را ببینید و آفرین گویید. چه بسیار کم هستند کسانی که برای دهن کجی به خداوند و حکم او، کشف حجاب کنند. بانوان سرزمین ما، دلشان با امام حسین است و عشق حسین در دلهایشان حرارت نهفته دارد. آنها منتظر عرصه حسینی هستند تا زیبایی درونشان را در فداکاری برای امام حسین به نمایش بگذارند. همچنان که زیبایی مادرانه و خواهرانه خود را در هشت سال مقدس به نمایش گذاشتند. همه زنان جلوه جمال باری تعالی هستند تا نشانی از اسماء لطیف و جمیل و رحیم الهی باشند و به چشم آیند و حمد شوند. و سپاس خدای را که کل حمد و مطلق حمد ازآن اوست. الحمد لله رب العالمین @DarseEtaat
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل این بنده های خدا که در این شرایط مبادرت به بیحجابی کردهاند، به نظر بنده بیشتر مقابله با نظامی است که در هر حال با همه ضعفهایی که دارد، در ذات و کلیّت خود دارای حضوری قدسی است و به همین جهت اینان از درون دچار مشکل میشوند و نمیدانند چه بلایی بر سر خود آوردهاند. این غیر از آن است که بخواهند زیباییهای خود را که باید برای محارمشان ظاهر کنند، تحت تأثیر فرهنگ غربی برای نامحرمان ظاهر نمایند. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: در باب ضرورت نبوت مطلبی متاثر از اندیشه ملاصدرای بزرگ خواندم بدین شرح؛ «هستی بدون نبوت ناقص میشود نقص هم که در هستی راه ندارد پس ضرورت وجود انبیا اثبات شد.» استاد بزرگوار با دقت در منابعی همچون برهان صدیقین و مبانی نظری نبوت و امامت نتوانستم استدلال ایشان را بیابم اگر ممکن است استدلال ایشان را شرح بفرمایید؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست در این راستا نکاتی به میان آمده مبنی بر آنکه ربوبیت حضرت حق اقتضاء میکند که عالَم وجود در کمال خود سیر کند و لازمه آن ربوبیت، نبی و نبوت است تا عالَم در سیر کمالی خود نسبت به کاملترین انسان که شریعت پیامبران مدّ نظرها میآورند، ناقص نباشد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب! سوالی داشتم از محضر استاد گرامی! امیدوارم که پاسخ آن را بدهید! سوال: شما که ما را تشویق به معرفت النفس می فرمایید، لطفا در صورت امکان بفرمایید که شما که در طی این سالها روش معرفت النفس را رفته اید، به چه نتایجی رسیده اید؟ چون حق شاگرد است که بداند استادش در چه راهیست. امیدوارم که صادقانه پاسخ دهید. لطفا توجیه نفرمایید. منتظر پاسخ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله «معرفت نفس» امری نیست که مربوط به بنده باشد. موضوع بشر جدید است که نیاز دارد ابعاد گسترده خود را بیابد، حال یا از طریق معرفت نفسی که امثال علامه طباطبایی و یا آیت الله حسنزاده به میان میآورند؛ یا از طریقی که جناب هایدگر در موضوع «دازاین» مطرح میکند. موفق باشید
سلام جناب استاد: سوالی هست که به روحم و مغزم فشار می آورد و نمی توانم جوابی برایش درک کنم. مگر شاید جوابم به روش ابراهیمی و رب ارنی باشد. قبلا درباره پرسشم این جواب را گرفته ام که آیا اگر در لذتی باشی بعد بگویند لذت بیشتری هست؛ خسته میشوی؟ یا اگر علم گوارایی داشته باشی بعد بگویند علم بیشتری هست خسته میشوی؟ که پاسخش خیر است و خیر است و خیر این هاست که ابدیت بهشت را گوارا می کند و لذیذ و... اما جناب استاد این پاسخ ها مغزم و فکرم را قانع می کند اما هنوز نتوانسته روحم را قانع و مجاب کند؛ واقعا ابدیت ما یعنی چه؟ شوخی که ندارد این تا همیشه بودن و تا هرگز تمام نشدن! هرچقدر هم لذتی افزون بر لذتی الهی باشد اما تا کی، تا کجا؟ آخرش آخر چه خواهد شد بالاخره؟ زمان که مربوط به این دنیاست و گردش کرات و... ؛ پس حالا ابدیت در عین بی زمانی مادی یعنی چه؟ آن «همیشه ی بی هرگز» چه نوع زمانی است؟ گاهی در ذهنم تصور می شود که خدا همینطور دارد میرود و ما هم در مسیر او میرویم ولی خب به او نمی رسیم چون این حرکت برای هر دو است اما خدا که نمی رود؛ (اصلا کجا برود!؟) پس چطور است که نهایتا به او نمی رسیم؟ این بی پایانی خدا یعنی چه؟ و سوال دیگرم اینکه ابعاد جهان مادی آخرش چه هست و کجاست؟ آیا جهان ماده نسبت به درک مادی ما وجود دارد و درواقع حقیقتی ندارد؟ آیا «شدّت» اجسام کثیف باعث تصور درک ما می شود که ماده اند یا واقعا ماده حقیقت دارد؟ اگر دارد پس آخر عالم ماده کجاست؟ طبق علم فیزیک هم که ماده نابودشدنی نیست. کمکم کنید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این بیت فکر کنید که میفرماید: «چو رسی بر بامهای آسمان / سرد باشد جستجوی نردبان». آری! «سوار چونکه به مقصد رسد پیاده شود». وقتی انسان در ابدیت خود به اصیلترین بودنش در مأوای الهی حاضر شد، مگر امکان دارد که چیزی برایش مانده باشد که بخواهد باز برود تا برسد؟ بخصوص که فراموش نکنید خداوند مقصد است و از این جهت حضرت سجاد «علیهالسلام» در خطاب به حضرت حق عرضه میدارند: « يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي، وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي،» ای آرزویم و مرادم و خواسته ام و امیدم. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام عليكم: ۱۴ کتابی که در مورد انقلاب اسلامی نوشتید به چه ترتیبی به صورت انفرادی مطالعه شود؟التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور میتوان تقسیم بندی کرد: ۱. انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی ۱. انقلاب اسلامی، برونرفت از عالَم غربی ۳. انقلاب اسلامی و جایگاه اشراقی ۴. امام خمینی و خودآگاهی تاریخی.
و کتابهای دور دوم ۱. سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ۲. عقل و ادبِ ادامهی انقلاب اسلامی در اين تاريخ ۳. گوش سپردن به ندای بیصدای انقلاب اسلامی.
و کتابهای دور سوم ۱. انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان ۲. انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دينداری ما ۳. کتاب حوالت تاریخی عقل تکنیکی ۴. کتاب «در انتظار زبان در وصف انقلاب اسلامی» ۵. انقلاب اسلامي و جهان گمشده
سلام علیکم: با توجه به حرکت جوهری و اینکه تقدم و تاخر ذاتی حرکت است و حرکت مربوط به عالم ماده میباشد چرا در قرآن میفرمایند «والجان خلقناه من قبل من نارالسموم» تقدم و تاخر در برزخ نزولی یا قبل از وجود انسان و همچنین شش هزار سال عبادت شیطان با اصل فوق در تضاد است. اگر ممکن است توضیحی در این باره بفرمایید با تشکر و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید به این نکته قرآنی توجه کرد که میفرماید: «سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» یعنی با توجه به نسبتی که با دنیای شما پیش میآید این اندازه زمان میبرد. موفق باشید
با توجه به اینکه متن کتاب آشتی با خدا توسط جناب آقای مهندس مسائلی به زبان انگلیسی در حال تهیه میباشد و تا کنون ۲ بخش آن نیز ترجمه شده است وفایل های آن هم به پیوست میباشد، لذا خواهشمند است در صورتی که کاربران گرامی پیشنهادی در این ارتباط دارند آن موارد را ارسال فرموده تا درانجام ترجمه ازآنها استفاده گردد.
....
سلام و عرض احترام: طاعاتتون قبول. استاد میخواستم کتاب مرصادالعباد از جناب فخررازی را مطالعه کنم خواستم نظر شریف شما را بدانم.. ممنون از توجه و راهنماییتون. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان دستورالعملهای فردی، نکات خوبی دارد. باید سعی کنید آن نکاتی که با روح و روحیه شما تطبیق دارد را، بگیرید و استفاده نمایید. موفق باشید
سلام علیکم: محضر جناب استاد طاهرزاده طاعات و عبادات قبول. لطفا تفاوت و وجه اشتراک تمرکز، تفکر، تعقل و توجه رو بفرمائید؟ ممنون میشم جواب و با ذکر جزئیات و مثال توضیح بفرمائید. تفصیل: اینکه در مکتب معرفت نفس توصیه به توجه به نفس شده و گفته شده انسان توجهش به هر ساحتی معطوف بشه بعد از مدتی خودش رو در اون ساحت خواهد دید و فطرتش باز خواهد شد به چه معناست؟ تمرین این توجه به من حقیقی و تمییز اون از تمرکز و تفکر و تعقل چه جوریه؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این نوع موارد مفصل است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءالله زمینه تفکر در این موارد را میگشاید. موفق باشید
سلام عليكم: لطفا در مورد استنشاق روح در متون دینی و تغالیم اسلامی شرحی نموده و راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلوب روح انسان به حکم فطرت الهیاش، اُنس با حضرت حق است و آلودهشدن به گناهان، این شوق را به حاشیه میبرد و با رعایت دستورات شرع، آن شوق به میان میآید و در همین رابطه قرآن میفرماید: « «فَاقِمْ وَجْهَكَ لِلدّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لَا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِكَ الدّينُ الْقَيّمُ وَ لَكِنَّ اكْثَرَ النَاسِ لَايَعْلَمُونَ»[1]پس به پا خيز و جهت خود را در جهت دينِ حنيف قرار ده كه آن همان سرشت و فطرتى است كه خداوند انسانها را بر اساس آن خلق نموده، اين فطرت در بين انسانها يكسان است، اين دين و راه پايدارى است ولى اكثر مردم متوجه اين موضوع نيستند. درنتيجه به زندگى خيالى و كارهاى ناپايدار خود را مشغول مىكنند و با پوچى و بى ثمرى زندگى روبه رو مى شوند. انسان بايد به پا خيزد و جهتش را جهت پيامبران بزرگ قرار دهد. چون جهت آنها بر اساس دين خدايى است كه سرشت آدميان را نيز بر آن اساس سرشته اند. اينكه مى گويد سرشت انسانى به دست خدا سرشته شده يعنى گرايش «جان» انسان به سوى خداست. به عبارت ديگر بنيان «جانِ» انسانها الهى است. پس كسى كه به خدا رجوع كند به بنيان جان خودش رجوع كرده است و كسى كه از خدا دور شود از «جانِ» خودش دور شده است. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره روم، آيه 30.
با سلام و وقت بخی! استاد عزیز! این چه احساسی ست که در اثر فشار و مشکلات دنیایی بیش از پیش دچار قبض می شوم؛ تا حدی که نمیتوانم با ائمه و شهدا ارتباط قلبی بگیرم! اما همین قلب، سخت این احساسات و افکار را منکر میشود و این دوگانگی به شدت من را آزار میدهد. میدانم نباید اینچنین باشم اما هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته جناب مولوی: «ای بردار عقل یکدم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار» از یک طرف باید آنگاه که قبض ما را فرا میگیرد سعی کنیم معارف الهیه خود را وسعت دهیم، و از طرف دیگر متوجه باشیم آنگاه که بسط و بهاری به سراغ ما میآید، در بهرهبرداری از معارف و تقوای خود بیشترین تلاش را داشته باشیم. موفق باشید
با سلام: گاهی انسان نیازهایی دارد که از جهت مشخصی که فکر می کند به صلاح اوست بر آورده می شود ولی در شرایطی قرار می گیرد که اقدامی که باید انجام دهد دقیقا منطبق بر سخن افرادی است که جای مدارایی باقی نگذاشته اند یا اینکه مجبور به کسب اجازه در مواردی از آنهاست یا اینکه در برخی موارد نیاز هایی دوطرفه هست که نمی شود انجام نداد، در این صورت چه باید کرد که دفع ضرر شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال پیامبر ما که رحمة للعالمین هستند با مدارا کارها را جلو میبردند. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز. مدتی است بحثی ذهنم را درگیر کرده در مورد کنش گری نیروهای انقلاب به ویژه جریان پایداری و جریان دکتر قالیباف. در مورد هر دو مطالعاتی داشته ام و با وجود اختلاف نظرهایی که دارند هر دو را ذیل جریان انقلاب اسلامی می دانم و از ظرفیت های هر دو و سایر طیف های منتسب به انقلابی و اصولگرایی باخبرم اما بحثی که مرا کمی سردرگم کرده این است که حضرت آقا دام ظله فرمودند که علامه مصباح (ره) معلم تفکر هستند و تمجیدات فوق العاده ای نسبت به ایشان ارایه کردند از آن طرف نسبت به مکتب شهید سلیمانی اشاره زیادی دارند. اما از آن طرف جبهه پایداری که خود را منتسب به علامه مصباح می داند در عمل گاهی می بینیم نوعی رفتارها و اظهاراتی که دارند با آن نگاه فراجناحی حاج قاسم، ظاهرا تعارضاتی دارد از آن طرف دکتر قالیباف هم که رفیق شفیق حاج قاسم بود ظاهرا نگاه فراجناحی حاج قاسم را ادامه می دهد از طرف پایداری ها به شدت مورد انتقاد است و او و جریانش را متهم به اصول گرای ناب نبودن می کنند، حتی برخی از آن ها در مورد اصلح بودن آقای رییسی هم شک داشتند البته من خودم دکتر جلیلی را بسیار متواضع و ولایت مدار می دانم و ایشان به نفع آقای رییسی کنار رفت، از آن طرف وقتی به سخنان رهبر انقلاب نگاه می کنیم ظاهرا با حرف های پایداری ها خیلی نزدیکی ندارد و بسیار نگاه حکیمانه و فراجناحی دارند، در مورد دکتر قالیباف هم نظر شخص بنده این است که شخصیت ایشان به مرور پخته تر شد و شخصیت متعادل تر و البته از جریانات غیر انقلابی بیش تر فاصله گرفت و خالص تر شد اما به نظر جبهه پایداری دکتر قالیباف را همان شخصیت سابق می داند. مثلا در انتخابات مجلس من دیدم آقای یامین پور که گرچه اختلاف نظر هایی با دکتر قالیباف داشت اما از او حمایت کرد جبهه پایداری او را از لیست کنار گذاشت. من البته نمی توانم جبهه پایداری را متهم به افراطی گری کنم ولی حس می کنم از آن نگاه حکیمانه ای که رهبر انقلاب دارند کمی فاصله دارند و باید پخته تر شوند. سوال بنده این است که آیا جبهه پایداری از فرمایشات حضرت آقا و علامه مصباح و حاج قاسم فاصله گرفته است؟ گر چه چهره های موجه و دغدغه مند هم در این جریان است آیا شما تفکر جبهه پایداری را مناسب آینده انقلاب می دانید؟ آیا جبهه پایداری تلقی درستی از نظریه انتخاب اصلح و اصول گرای ناب بودن علامه مصباح دارد؟ نظرتان در مورد جریان دکتر قالیباف چیست؟ آیا نگاه وحدت مدار تشکیکی و جامع طیف های انقلابی، معارض با اصولگرای ناب بودن است؟ آیا برداشت غلط از نظریه اصول گرای ناب بودن، منجر به نوعی تحجر گرایی نمی شود؟ با تشکر التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به لطف الهی ما در بستر انقلاب اسلامی در حال حضور در سعهای از انسانیت هستیم که هر آنکس را در بستر انقلاب اسلامی و ذیل ولایت یافتیم، به حکم: «المؤمن مرآت المؤمن» خود را در او بسط میدهیم و در این فضا افرادی که قبیله ای و حزبی فکر میکنند، بخواهند یا نخواهند خود به خود از انقلاب حذف میشوند. زیرا فرزندان انقلاب به وسعت انسانیت انسانها همدیگر را درک میکنند، در تولدی که حاج قاسم و حاج قاسمها در آن قرار گرفتهاند. آری رفیق! بنده هم جسته و گریخته و کم و زیاد چنین گِلههایی دارم، ولی با تأکید بر حضور تاریخی انقلاب اسلامی که آغازی است برای بشر جدیدی که به دنبال حقیقت است یعنی بشرِ آخرالزمان، میتوانیم از این ضعفها عبور کنیم. هر جریان که در متن انقلاب تنها بر نظر خود تأکید کند از وسعت فرزندان انقلاب خارج میشود. خوب است در این مورد به حکم مقام معظم رهبری به جناب آقای صالحی بعد از رحلت آقای دعائی توجه شود تا بنگریم انقلاب چه وسعت فوقالعادهای در خود دارد[1]. موفق باشید
[1] - بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای سید عباس صالحی دامت توفیقانه روزنامهی کهنسال اطلاعات در دوران نظام جمهوری اسلامی همواره نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و سخنگوی قشرهائی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس مییافته است. چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی مشترکند، وجود روزنامهئی با این خصوصیت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آنچنان است. برادر انقلابی و پسندیده خصال مرحوم حجتالاسلام دعائی، که علاوه بر افتخار نمایندگی از سوی امام عظیمالشأن در آن روزنامه، از سوی اینجانب نیز سالها این مأموریت را بر عهده داشتند، به گونهئی شایسته توانسته بودند جهتگیری مزبور را رعایت کنند. اکنون پس از درگذشت تأسفبار ایشان جنابعالی با سوابق درخشان علمی و مبارزاتی و انقلابی و تصدی مسئولیتهای خطیر در نظام جمهوری اسلامی، در صدر فهرست افراد مناسب برای اجرای این مأموریت میباشید. لذا اینجانب شما را به نمایندگی خود در موسسه و روزنامهی اطلاعات و مدیر مسئول آن روزنامه منصوب میکنم و توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت مینمایم. سیدعلی خامنهای ۱۸ خرداد ۱۴۰۱
با سلام: آیا حقیقت هستی یعنی آن مصداق خارجی وارد ذهن میشود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. حقیقت هستی اساساً قابل تصور نیست. برای درک بهتر این موضوع بهتر است به مباحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
عرض سلام و وقت بخیر: ببخشید یه سوال داشتم، با توجه به شرایط پوشش در شهر اصفهان استفاده از روبنده یا پوشیه به منزله ی لباس شهرت تلقی میشه یا خیر؟ چون خیلی از منابع بر این مورد که حضرت زهرا (س) از پوشیه استفاده میکردن تاکید دارن و اینکه دانشگاه رفتن از نظر مسئله محرم و نامحرم مشکلی ایجاد نمیکنه؟ از این جهت سوال میکنم که حضرت زهرا میفرمایند برای زن بهتر هست که مرد اون رو نبینه یا اینکه میگن سلوک زن بیشتر در داخل خانه موندن هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با توجه به اینکه بسیاری از فقها عدم پوشش وجه و کفین را جایز میدانند، همان حالتی که عرف خواهران مؤمن رعایت میکنند؛ بهتر باشد تا تصور لباس شهرت و انگشتنمایی پیش نیاید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در کجای قرآن خداوند متعال خودش را اثبات می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82) آیا در قرآن تدبّر میکنند تا بنگرند اگر این سخنان و اشارات و راهکارها از غیر خدا صادر شده باشد، مسلّم اینچنین انسجام و یگانگی در آن نمیبود. از اینجا است که میتوان گفت وجود قرآن دلیل بر وجود خداوند است و در واقع هرکس با کمی تدبّر در قرآن وارد شود، مییابد که با سخن خدا و انوار الهی روبهرو شده است. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «دریچههای اعجاز قرآن» رجوع فرمایید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
سلام و احترام درخواستی داشتیم از استاد طاهر زاده: برای استادی یک سیر مطالعاتی شهید مطهری در دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر شیراز که توسط دبیرخانه بینش مطهر انجام میشود برای هر چهار الی پنج هفته یک بار، یک سخنرانی و کلاس معرفتی (درباره مباحث خوانده شده در طول چند هفته گذشته) برای اندیشه جویان برگزار شود این نیازیست که دانشگاه فرهنگیان شدیدا در معرضش قرار دارد و خلایی که میان دانشجویان احساس میشود سپاسگزار خواهید بود اگر اطلاع دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً شرایط بنده طوری نیست که بتوانم در خدمت عزیزان در این نوع جلسات باشم. موفق باشید
با سلام: جهت اطلاع استاد عزیزم و در صورت صلاحدید قرارگیری در کانال تصویر منبع نیز برای ادمین کانال ایتا ارسال شده است. اگر بفرمایند، متن منبع انگلیسی نیز موجود است. در کانال اینجانب نیز تصویر مقاله درج شده است. مرگ ناگهانی قلبی در افرادی که مانند مرحوم مهسا امینی قبلا عمل جراحی خارج کردن کرانیوفارنژیوما را انجام داده و تحت درمان غددی بوده اند در دنیا مسبوق به سابقه است و چندین گزارش موردی از مرگ آنها در مقالات معتبر جهانی به چاپ رسیده است. از جمله در مقاله نشان داده شده در تصویر، به دو مورد مرگ ناگهانی در این بیماران اشاره شده است. همچنین در مقالات معتبر، توصیه هایی مبنی بر لزوم بررسی های دقیق دوره ای قلبی در این بیماران به چاپ رسیده است. به عنوان مثال در تحقیقی که در ۱۲ بیمار جراحی شده با این تومور در بیمارستان Boston/Dana بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵ انجام شده مشخص شد که نیمی از این بیماران دچار مشکلات قلبی هستند که می تواند پیش زمینه ای برای مشکلات بعدی باشد. از این ۱۲ نفر سه نفر (معادل ۲۵ درصد آنها) دچار فاصله QT نسبتا طولانی بودند که علت شناخته شده ای برای افرایش احتمال مرگ ناگهانی قلبی است. شایان ذکر است که شیوع این مشکل، یعنی فاصله QT طولانی در جمعیت عادی، فقط ۱ مورد در هر ۷۰۰۰ نفر است. پروفسور بهرام رسولیان پزشک و استاد تمام فیزیولوژی منبع: مجله معتبر بین المللی Pediatric Neurology http://eitaa.com/ProfRasoulian
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: «حال، چگونه میشود یک سازمان و یک مجموعه عظیم خدمتگزار برای احتمال اینکه خطایی سر زده باشد، مورد تهمت قرار گیرد. هیچ منطقی پشت سر این کار نیست و این، کار عاملی جز دستگاههای جاسوسی و سیاست گذاران عنود خارجی ندارد.» حکایت از آن دارد که جریانی مربوط به جاسوسان داخلی به محض آنکه خانم مهسا امینی سکته میکند، آن را رسانهای کرد. وگرنه همینطور که میفرمایید مواردی اینچنینی در کارنامه پزشکی بسیاری از این افراد که چنین خصوصیاتی را داشتهاند، بوده است. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. دیشب یعنی شب چهارم محرم فرمودین که امثال اصحاب اباعبدالله در تاریخی حضور یافتن که اباعبدالله حضور یافت تا ابدی بشن و شناخته بشن و مورد الگو واقع بشن، خب شبهه ای که برای من بوجود اومده اینه که شهدای گمنام یا شهیدانی که اسم و رسمی ازشون نمونده اینها چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور یافتن؟ چگونه جاودانه میشن وقتی که هیچ نام و نشونی از آنها نیست تا در آینده و ده ها قرن بعد مورد توجه آیندگان باشند؟ ۲. و اینکه فرمودین باید که حضور در تاریخ انقلاب اسلامی پیدا کرد همانطور که اصحاب اباعبدالله حضور پیدا کردن در تاریخ حسین علیه الاسلام، خب حضور تاریخی آنها با جنگیدن و شمشیر زدن و جا نزدن از معرکه کربلا بود و یک راه مشخص و معین بود. مسئله اینجاست که ما چگونه در تاریخ انقلاب اسلامی حضور پیدا کنیم، باید چکاری انجام بدیم؟ از منِ به شخصه چه بر می آید تا حضورم ابدی شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک، حضوری است که در نزد خود و در جان خود مییابند. بحث در حضوریبودن است که در جان آنها پیش آمده و در این راستا در آن تاریخ حاضر شدهاند، حال چه گمنام و چه با نام، برای خود آنها چه تفاوتی میکند؟ مهم حضور تاریخی است که برایشان پیش میآید و روحی که با شخصیت خود بر تاریخشان میدمند. ۲. برای ما آنچه میتواند مبنا باشد آن است که خود را به عنوان یک سرباز در تاریخ انقلاب اسلامی تعریف کنیم، حال هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: طبق گفته عرفا انسان تا ۲ سالگی در حالت فنای فی الله به سر می برد و پس از آن تعداد انگشت شماری از انسان ها به غیر از معصومین هیچ گاه معصیت خدا را انجام نمی دهند و برخی نیز انجام می دهند. آن انسان که گناهی مرتکب نشده است به مقاماتی میرسد. حال سوال این است که انسان گناه کار بعد از توبه آیا با مجاهدت و مراقبت می تواند حتی به مقامات بالاتری نسبت به انسانی که هیچ گناهی نکرده است دست پیدا کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم از کجا میفرمایید «طبق گفته عرفا انسان تا ۲ سالگی در حالت فنای فی الله به سر می برد»؟ لازمه فنای فی الله ارادههای ممتد و عبور از امیال نفسانی است. در مورد نکته دوم به سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» بیندیشید که میفرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه» توبه كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید
باعرض سلام و تبریک روز معلم و عید سعید فطر: ۱. با چه نیتی امانت بدهیم و بگیریم و ببخشیم وعطای دیگران را قبول کنیم؟ ۲. آیا عمل به توصیه های اخلاقی جزءواجبات دینی هست؟ ۳. من متمایل به یادگیری طب قدیم و حکمتی هستم شما می توانید مرا راهنمایی کنید؟ راهی برای رسیدن و یادگیری آن هست؟ آیا مرا شایسته ورود به این ساحت میدانید؟ ۴. اینکه تمایل به دیدار افراد و جویای حالشان شدن و بازدید مکان هایی که به گذشته ما تعلق دارند و یاد آور خاطرات ما هستند داریم و خرسند می شویم به چه علت است، آیا وهم ما در آن دخیل است؟ نیت صحیح چیست؟ ۵. فرمودید برای انجام نگارگری، سخنان شما در باب جهان گمشده در عالم خیال را گوش کنم، مطالب شیرین بود ولی امکان عملی شدن آن برای امثال بنده آن هم با ۸ جلسه و فقط گوش دادن، هست؟ که بعد بتوانم با خیال راحت نقاشی کنم؟! من باید به چه حدی از این مباحث برسم آیا نقطه خاصی هست؟ ۶-. دعای ندبه را با چه نیتی بخوانیم؟ وهمچنین آیا نیت خاصی برای گوش دادن و نگاه به قرآن هست؟ ۷. نمیدانم به چه علت دیگر تمایلی به اشتغال ندارم ودوست دارم بیشتر به مطالعات علمی بپردازم وحتی به خلوت و فرصتی که در حوزه می توانم به دست آورم فکر می کنم که شاید بهتر باشد به این سمت ها حرکت کنم، آیا این فکر درستی هست که سراغ شغل نروم آن هم در این برهه از زمان که شاید به افرادی هرچند پرنقص ولی با این تمایلات نیاز هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب همه این سؤالات وقتی به لطف الهی برایتان روشن میشود که به گفته جناب عطّار: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». باید به عنوان سرباز انقلاب میدان حضور خود را معلوم کنیم و در آن حرکت نماییم تا خود به خود عطایای الهی فرا رسد و معلوممان کند چه بکنیم و چه کاری را نکنیم. موفق باشید
استاد بزرگوارم و عزیز سلام: یک سوال مدتهاست ذهن من را درگیر کرده است. از منبعی معتبر شنیدم که اگر بعد از نیمه شب شرعی تا قبل از اذان صبح قرآن را باز کنیم، اولین آیه از صفحه ی سمت راست، حال و اوضاع آن روز ما را نشان می دهد. من بارها و بارها قرآن را باز کردم و شاید بیشتر مواقع آیه ی کفر و عذاب و جهنم آمد و این باعث شد ناامیدی و غم وجود مرا در بر بگیرد. من اشتباهات فراوانی داشته و دارم. ولی علی رغم جسم بسیار بیمار و توان کم و سختیهای زیاد در زندگی، تلاش زیادی برای ترک گناه و جلب رضایت پروردگار میکنم. ولی نمی دانم چرا هر بار قرآن با من از در کفر و عذاب سخن گفت. آیا این موضوع سندیت دارد؟ در کل برای من که افتان و خیزان و کند در این مسیر پیش می روم، از کجا بفهمم که در لحظه چه جایگاهی دارم؟ سوال دوم ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ابداً نباید این نوع نکات ذوقی را ملاک ارزیابیِ شخصیت خود قرار دهید. به اندازه احساس عبودیت، امیدوار باشید که خداوند راه به سوی خودش را برایتان گشوده است. ۲. إنشاءالله از برکات آن زیارت بهرهمند میشوید. امیدوار باشید إنشاءالله خداوند خودش راهِ نتیجهگرفتن را میگشاید. موفق باشید