بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: امام حسین«علیه السلام» - کربلا

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27920
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: آیا همانطور که از طریق زیارت عاشورا به امام حسین علیه السلام توسلی می کنیم می توان از طریق حدیث کساء به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. به همین جهت ما در زیارت حضرت معصومه «سلام‌اللّه‌علیها» نیز داریم: «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ‏» و معنای توسل نیز در چنین فضایی معنا می‌دهد. موفق باشید

27885
متن پرسش
سلام علیکم: چرا اهل بیت با وجود علم غیبی که داشتند و ارتباط شان با عالم قدس، با وجود علم به مسموم بودن زهر یا غذایی که آن‌را می‌خوردند چرا از طریق امدادهای غیبی اگر در مذیقه برای خوردن زهر قرار می‌گرفتند، دشمن را دفع نمی‌کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن به صور مفصل تحت عنوان «علم امام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست شده‌است. می‌توانید به آن‌جا رجوع فرمایید. عمده آن است که متوجه باشیم اولیاء الهی سعی دارند در امور شخصی و تا آن‌جا که ممکن است در زندگی به طور عادی و با رعایت اسباب ظاهری زندگی کنند مگر آن‌جایی که خطر از بین رفتن دین در میان باشد لذا حتی حضرت ابا عبد الله علیه السلام از آن جهت که در کربلا شهادت ایشان موجب رونق دین می‌شد از قدرت غیبی استفاده نمی‌کنند. موفق باشید

27738
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز تصور می‌کنم گریه های من در مجالس عزاداری تا به امروز از سر وهم و پندارهای خودم بوده. مثلا گریه کردن من برای مصیبت های کربلا، گریه کردن کسی بوده که دلش برای افرادی که در اون صحنه هستند میسوزه. در حالی که اهل بیت در اوج اقتدار و عزت این حادثه رو رقم زدن و نمیشه از سر ترحم برای اونها گریه کرد. گریه حقیقی باید چه گریه ای باشه و چطور به دست میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آن‌که در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» بحثی در رابطه با اشک بر امام حسین «علیه‌السلام» شده است، در یادداشت ویژه نیز نکاتی عرض شده که در ذیل خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

جایگاه اشک بر حسين (ع)

قال الحسین (ع) : أ َنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر [1] من كشته‏ ام براى اشك، مؤمن يادم نكند جز آنكه گريه‏ اش گيرد.

اشكي كه در شيعه هست با ناراحتي‌هاي عاطفي و احساساتي فرق اساسي دارد، اشك براي حسين(ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسي و لذا نه تنها شادي و نشاط را از شيعيان نمي‌گيرد، بلكه شادي و نشاط در زندگي شيعيان موج مي‌زند. ولي نبايد آن را با لذت‌گرايي يكي گرفت، زيرا تفاوت زيادي است بين آن شادي كه با پرهيزکاري همراه است و روح معنوي دارد با آنچه امروز در غرب هست كه لذت‌گرايي در آن مقصد و معبود شده است. در شيعه، شور زندگي با يادآوري غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ مرگ آگاهي راه خود را از قهقهه‌هاي اهل غفلت جدا كرده و سعي دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ كند و اشك بر حسين (ع) نوعي طلب آن فرح است و آن‌هايي كه غم غربت در اين دنيا را مي‌شناسند مي‌فهمند حزن مقدس چه حلاوتي دارد و مواظب‌اند گرفتار لذت‌گرايي و خوش‌گذراني اهل دنيا نشوند و از ارتباط با حقايق وجودي عالم محروم گردند.

شیعه و غم و شادی و اشک

در زندگی شیعه شادی و طرب موج می‌زند، اما نباید آن را با لذت‌گرایی یکی گرفت، تفاوت زیادی است میان آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و ویژگی معنوی دارد و آنچه امروز در فرهنگ غرب هست که در آن لذّت‌گرایی مقصد و معبود شده است.

در شیعه شور زندگی یا فرح، با یادآوری نوعی غمِ غربت نسبت به وطن معنوی، همراه است، که موجب حزن می‌گردد. این حالت از جمله حالاتی است که در اشعار عرفانی ما هویدا است و معلوم است که این حزن با ناراحتی عاطفی فرق بسیار دارد.

از آن‌جا که ما مرگ را در پیش داریم ناممکن است چون غافلان از غیب و قیامت از زندگی لذّت مستانه ببریم، و لذا فرهنگ شیعه در این «مرگ‌آگاهی» راه خود را از قهقهه‌های مستانه‌ی اهل غفلت جدا کرده است و با حزنی معنوی در فرحِ حضور است و متوجه است که ما در مقام موجوداتی معنوی با این عالم بیگانه‌ایم و یک نحوه باطن‌گرایی را دائماً مدّ نظر داریم.

آن‌هایی که غم غربت را می‌شناسند در دل حزن مقدس، فرح و حلاوتی می‌یابند که قابل مقایسه با شادی‌های اهل دنیا نمی‌باشد.

دیدگاه شیعه با پیروی از ائمه «علیهم‌السلام» این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقص‌تر از آن است که بتوان با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد.

اگر این غم مقدس نبود عناصر شادی‌بخش افراطی بر زندگی تشیع غالب می‌شد و به مردمی تبدیل می‌شدند که بیشتر لذت‌گرا و خوش گذرانند.

حزن شیعه نیز به جهت احساس غم غربت یا حزن معنوی او است که خود را و بقیه را در این غم شریک می‌بیند و اگر این حزن معنوی نبود، خیلی زود فرح، شکل شادیِ بی‌محتوا به خود می‌گرفت و گرفتار لذّت‌جویی حسی می‌شد.

جایگاه عزاداری برای امام حسین «علیه‌السلام»

۱. عزادران امام حسین«علیه‌السلام» با حضور در مراسم عزای آن حضرت، در واقع خویشتن را مصیبت‌زده و داغدارِ حادثه‌ی عاشورا می‌یابند، گریه سر می‌دهند و بی‌تاب می‌شوند.

۲. در اشک برای حسین«علیه‌السلام» آرامشی ویژه و لذتی خاص هست متفاوت با غم‌ها و اشک‌های زندگی روزمرّه، غم معنویت، غم سوختن برای مظلوم، غمی است منشأ حرکت، و پویایی اجتماعی افراد را افزایش می‌دهد و به قلب و روح انسان نشاط همدلی با مظلوم را پدید می‌آورد و لذا از تکرار این غم و اشک ملول نمی‌شود.

۳. مهر و محبت به امام معصوم در ژرفای احساسات و عواطف شیعیان آن حضرت جای دارد و با تلاش شیعیان این پیوندِ عمیق عاطفی هرسال تکرار می‌شود، آن‌هم تلاش برای پیوندی عمیق‌تر. و لذا رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا» [2] برای شهادت حسین «علیه‌السلام» در قلوب مؤمنین حرارتی است که هرگز خاموش و سرد نمی‌شود.

۴. با توجهِ عاطفی به حضرت امام حسین «علیه‌السلام» سایر ابعاد شخصیت امام و اسلام مدّ نظر قرار می‌گیرد تا علاوه بر نظر به آزادگی و ظلم‌ستیزی و ایثار و حقیقت‌جویی که غذای جان انسان است، به مقام امامت نیز نظر ‌شود و آن دری می‌شود برای فهم معارف اسلامی از طریق روایات آن بزرگان، و فربه‌شدن در فضائلی چون صبر و حلم که زمینه‌ی نزدیکی به امامان معصوم می‌‌گردد و مرز تولّی و تبرّی که عامل نجات جامعه‌ی اسلامی است شکل می‌گیرد و معنویت به عنوان یک ارزش جا باز می‌کند.

5- گریه بر امام حسین «علیه‌السلام» از نوع گریه‌های نیمه‌شب‌ اولیاء الهی است که حسین «علیه‌السلام» توانست آن را برای عموم مردم عملی کند و خودِ آن حضرت به‌خوبی متوجه بودند که صحنه‌ی کربلا عامل چنین گریه‌هایی باید باشد تا زمینه‌ی اُنس قلب با حقایق فراهم شود و حجاب‌ها بین عبد و معبود رفع گردد. چرا که هرکس ناظر آن اندازه زیبایی وفاداری بین حسین «علیه‌السلام» و ابوالفضل عباس یا بین امام حسین «علیه‌السلام» و حرّ شود، از عمق فطرت گریه سر می‌دهد تا از اتصال به این زیبایی‌ها محروم نباشد و موجب پایداری بر عهد خود با حقیقت می‌شود و پیوندی جاودانه را که بین جان انسان است با دل‌ اولیاء الهی به صحنه می‌آورد.

بنا به فرمایش امام خمینی «رضوان‌الله‌علیه»؛ «هر مکتبی تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، حفظ نمی‌شود. گریه‌کردن بر عزای امام حسین «علیه‌السلام»، زنده نگه‌داشتن نهضت و زنده نگه‌داشتن همین معنی است که یک جمعیتِ کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد... آن‌ها از همین گریه‌ها می‌ترسند. برای این‌که این گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است».

با لباس سیاه به تن‌کردن و سینه و گریه جمعی نهایت تعلق خاطر را نشان می‌دهد که تا چه اندازه به آرمان‌های شخص مظلوم وفادار است و نیز کودکان این جامعه را متوجه چنین تعلق خاطری می‌کند و با نمادهای کربلا و عاشورا آشنا می‌نماید.

رسول خدا (ص) فرمودند: «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- إِلَّا عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْن»‏[3] هر چشمى فرداى قيامت گريان است غير از چشمى كه در مصيبت حسين «علیه‌السلام» گريه كند.

روایت فوق خبر از عمق تأثیر اشک بر امام حسین «علیه‌السلام» در عمیق‌ترین ابعاد انسان می‌دهد که در قیامت ظاهر می‌شود.

آن‌کس که عاطفه‌ی خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیه‌ی عواطف بیابد، می‌پذیرد اشک برای اباعبدالله «علیه‌السلام» موجب صیقل قلوب و گشادگی روح می‌شود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف، و دوری از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر می‌شود.

اشک برای حسین «علیه‌السلام» نمونه‌ی به فعلیت‌رسیدن ایمان است، زیرا ایمانی که به پاک‌کردن قلب و زلال‌ساختن دل و دگرگونی آن منتهی نشود، ایمانِ فعلیت‌یافته نیست و نمی‌توان به وسیله‌ی آن، انس با خدا را از یک طرف، و ایثار و فداکاری و جهاد از طرف دیگر به‌دست آورد.

اشک برای حسین«علیه‌السلام» موجب احیاء قلوب و آزادی عقل از اسارت هوس‌ها و غفلت ها است و در همین راستا حضرت رضا «علیه‌السلام» به «دعبل خزایی» می‌فرمودند: قصیده‌ی خود را در رابطه با شهادت حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» بخواند و حضرت با تمام وجود اشک می‌ریختند و دو بیت نیز به آن اضافه نمودند.

«والسلام»

27725
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: سوالی داشتم در خصوص لعن و اینکه اشخاص را می توان لعن کرد یا اعمالشان را یا هر دو را. مثال در زیارت عاشورا لعن کاملا روی اشخاص و قاطبه بیان میشه. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لعن‌کردن در کلّیّت خود در قرآن هست «إنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (بقره/۱۵۹) آن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن می‌کنند.

ولی آیا مصداق لعنی که ما در زیارت عاشورا داریم چه کسانی ممکن است باشند، بد نیست به کتاب «زیارت عاشورا، اتحادی روحانی با امام حسین «علیه‌السلام» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

27553
متن پرسش
چرا امثال شمر با یک عمر نماز و روزه جهنمی می شوند و امثال وهب نصرانی با این که عمری نماز نخوانده اند و حتی مسلمان نبوده اند بهشتی می شوند؟ نقش تربیتی عبادات مثل نماز چه می‌شود که باعث نجات این افراد نشد؟ یا شیطان با شش هزار سال عبادت چرا عاقبتش این شد؟عبادت چه ویژگی باید داشته باشد که در عبادت شیطان نبود؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که انسان بداند چه چیزی را در زندگی جستجو می‌کند. شیطان دائماً خود را می‌دید و جهانش در محدوده‌ی تنگِ خودبینی‌اش بود. ولی انسان‌های فرهیخته در جهانی هستند که حضرت حق در صحنه می‌باشد و نه خودشان. ماه رمضان و عبادات برای کسانی مفید است که متوجه باشند رحمت الهی با گشودگی خاص آن در صحنه است تا کیفیتی ماورای کمیت‌ها برای انسان به ظهور آید. موفق باشید

27393
متن پرسش
سلام علیکم: چرا وقتی دعوت حضرت نوح، موثر واقع نشد و قومش همگی در مقابل او ایستادند حضرت نوح سخن از توکل بر زبان جاری کردند و فرمودند: «فعلی الله توکلت» ولی حضرت سیدالشهدا هم وقتی در مقابل دشمن و در اقلیت مطلق قرار گرفت همان جمله حضرت نوح بر زبان مبارکش جاری گردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرق می‌کند؟ همواره آن خداست که خودش از ما خواسته است او را وکیل خود بگیریم تا به جای ما در میدان باشد به همان معنا که در آیه‌ی ۲ سوره‌ی إسراء می‌فرماید غیر من برای امور خود وکیل نگیرید. موفق باشید

27226
متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت: استاد طاهر زاده عزیز. حال و هوای این روز هایم بیشتر روضه است. راهی برای خودم نمی بینم که پاک شوم و قرب بیشتری حاصل شود مگر روضه حسین سلام الله علیه. گناهکارم اما طالبم، روسیاه هستم‌ اما مشتاقم. بدبخت هستم اما پیگیرم. خدا و اهل بیت علیهم السلام را می خواهم، دلم تنگ شده. لعنت به کرونای منحوس که هیات و روضه های هفتگی را تعطیل کرد، نماز جمعه و جماعت را تعطیل کرد، اعتکاف و منبر علمای صاحب نفسمان را تعطیل کرد. چه کنم؟ شما بگوید، خسته شدم. اولش می خواستم یک سوال کوتاه بکنم که وقتی در روضه اباعبدالله الحسین علیه السلام به اوج غم می رسیم و صدای ناله مان بلند می شود کاری جز لطمه زدن و روی پا زدن و گریستن و هق هق نداریم. شما می گویید در این لحظه چه کاری کنیم و به چه چیزی فکر کنیم که اوج بگیریم؟ سوالم این بود اما نمی دانم‌ چه شد سفره دل پر از دردم را باز کردم و با شما عزیزمان گفتم. جوانم اما آرزو و امید وصل دارم. ماه رجب رفت و ۱۲ روز از ماه شعبان هم رفت و ما هنوز امیدوارم به سوالم (راجب اوج روضه) و درد و دلم پاسخی پدرانه بدهید چرا که حس می کنم دل شما هم از این وضع بدرد آمده. التماس دعای فرج استاد. تشکر یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به حضور عرشیِ مولایمان حضرت امام حسین «علیه‌السلام» باید نظر کرد. ۲. با دعا، با فرهنگی که اهل‌البیت «علیهم‌السلام» در مقابل ما قرار داده‌اند باید کار را جلو برد. متن ویرایش‌شده‌ی جلسه‌ی ۶ از «مناجات التائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» که در کانال «مطالب ویژه» به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110 هست رجوع فرمایید. موفق باشید  

27098
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. با توجه به اینکه اختلافاتی که در متن زیارت عاشورا هست شما کدام نسخه را صحیح می دانید و خودتان می خوانید؟ ۲. تجلی انوار الهی بر قلب سالک به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح زیارت عاشورا عرایضی شده است. با توجه به آن عرایض به نظرم به همان صورت که در مفاتیح هست یعنی لعن و سلام و سجده‌ی آخر؛ بیشتر مؤثر خواهد بود. بهتر است که اول و ثانی و ثالث را قابیل و قاتل حضرت زکریا و قاتل حضرت علی «علیه‌السلام» بدانیم. ۲. موضوعی است چشیدنی و در راه سلوک برای سالک پیش می‌آید. موفق باشید

27064
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان گفت سیدالشهدا ولو به ظاهر در مقابل ابن زیاد و یزید قیام فرمودند، ولی در باطن از وقایعی که پیش آمد – چون همگی جلوه قضا و قدر الهی بود- راضی بودند چرا که می دانستند اگر ابن زیاد و یزیدی نباشد، او هم به آن مقامات عالیه نخواهد رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه کار اولیای الهی چنین است که می‌دانند در هر حرکتی در نظام احسن الهی برای مؤمنین، مصیبتی نهفته است و لذا در بلا هم الطاف او را می‌چشند، حتی به نظر می‌آید در جریان کروناویروس در نسبت با ایران، چنین مصلحتِ نهفته‌ای در میان است. موفق باشید

27037
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه می فرمایید بشر امروز، خود را در آینه دیگران و به وسعت تمام جهانیان می بیند و در اربعین، خدام زمانی که خدمت می کنند اینجا دارند خودشان را در آینه ما بعنوان زائران می بینند و امروز عصر دیدن خود در جلوه و آیینه یک دیگر است و زمانه ادغام فهم است، اشاره به همان حدیث «المومن مراه المومن» دارید که یعنی باید ما بجای تکیه بر دانایی و دانسته های خودمان از شریعت که باعث می شود حتی خود را کلان روایت بدانیم و آموزه های دینی را در همان حد بفهمیم و با توجه به دانایی مان بحث کنیم و افراد دیگر را بر اساس همین دانسته ها کنار گذاشته و به آنها بی توجهی کنیم و حتی بجایی برسیم که بگوییم این است و جز این نیست، باید به وجود بیکران و عظیمی بنام حقیقت و ابدیت و ایمان نظر بیندازیم تا آن وقت بفهمیم افراد مختلف می توانند به اندازه ظرفیت وجودی از این ابدیت و حقیقت بهره مند شوند و قلوبشان در آن وادی وارد شود، پس بایستی ادغام فهم و گفتگو کنیم تا در بستر این گفتگو و تعامل در بستر نظر به ابدیت و هویت متعالی که قلوب ما آن را می شناسد، حقیقت به صحنه آید و بهترین جلوه ملکوتی ظاهر گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همین‌طور فکر می‌کنم و به نظر بنده این‌که میشل‌فوکو می‌گوید حقیقت در گفتگو خلق می‌شود؛ جای تفکر دارد با این تفاوت که بگوییم حقیقت در گفتگوی بین انسان‌های اندیشمند از عالم بالا نازل می‌شود. موفق باشید

27014
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: اگر در اسلام جایز نیست از وسیله های نامشروع و فاسد برای هدف مشروع استفاده شود، چرا در صدر اسلام به مسلمین اجازه داده شد جلوی قافله مال التجاره قریش را بگیرند و کالای آن را تصاحب کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن قافله را که مالک آن سران مکّه بودند، صاحبان آن را مالک آن کالاها نمی‌دانستند. مثل آن‌که حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» در مسیر خود کالاهای قافله‌ای که به سوی شام برای یزید می‌رفت، مصادره کردند. موفق باشید

26923
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت آقا درباره خاندان بنی العباس می فرمایند که اینها ظاهری علوی ولی باطنی اموی دارند؛ بنی العباس چگونه از جهت ظاهر علوی بود و مگر در همان ظاهر هم نقطه مقابل و مخالف ائمه هدی (ع) نمی ایستاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنی‌العباس در مقابل اُمویان، خود را منتسب به علی «علیه‌السلام» می‌کردند و مدعی خونخواهی امام حسین «علیه‌السلام» بودند، ولی از جهت دیگر ائمه «علیهم‌السلام» را رقیب سیاسیِ خود می‌دیدند، وگرنه از جهت دیگر برای آن‌ها احترام قائل بودند. مباحث استاد غنوی در این مورد نکات ارزشمندی دارد. موفق باشید

26789
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض ادب و احترام: در یکی از سوالات کاربران از شرح زیارت عاشورا پرسیده شده بود و شما فرمودید که... جسارتا شرح زیارت عاشورای استاد مرتضی زاهدی که در برخی اساتید مدیریت حوزه علمیه قم گفته شده بود «در تاریخ شرح زیارت عاشورا این شرح بی نظیر است» را دیده اید؟ این شرح با نام اسرار عاشقان به چاپ رسیده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب استاد عزیز جناب آقای زاهدی را دیده بودم. خوب شد که یادآوری فرمودید. موفق باشید

26715
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: به نظر شما بهترین و مفصل ترین کتاب شرح زیارت عاشورا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان یک کتاب را معرفی کرد و یا ممکن است بنده در جریان نباشم. موفق باشید

26569
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد، به تازگی وقتی به حاج قاسم و مقبره اش فکر می کنم، گویی به امام حسین (ع) و کربلا فکر می کنم! از بس حس عجیبی است می ترسم به کسی بگویم فکر کند من خلط بین حسین بن علی و حاج قاسم کرده ام. اما نه، احساس شدید نور امامت می کنم از این جریان حاج قاسم! حس حضور امام بیش از پیش در حوالی حاج قاسم برایم دور می زند! استاد براستی من به افراط افتاده ام یا در عالَم خبری است؟ فقط دوست دارم در این مقام و به این مقام گریه کنم. جاذبه های دنیوی که آرام آرام با منازل السائرین و چهله هایش در قلبم بی مقدار می شد، بعد از حاج قاسم کل دنیا برایم رنگ باخت. خیلی گریه می کنم، خواب حاج قاسم را می بینم. بیداری حاج قاسم را می بینم. صدایش در گوشم مرور می شود ( ما ملت شهادتیم ...) زندگی ام شده حاج قاسم. گاهی با خود می گویم مرا تحمل روح بلند حاج قاسم نیست! پس حسین بن علی (ع) که بوده است! نمی توانم حتی فکرش را کنم. که از دموع آن مکتب حاج قاسم ها سر برآورده اند! خدایا علی بن ابی طالب (ع) که بوده!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از طرف آن مرد الهی راهی به سوی ما گشوده شده که در افق آن، جمال اولیای الهی را بهتر احساس می‌کنیم. آری! این اشک‌ها بهره‌ای از از آن اشکی است که در ذات مکتب امام حسین «علیه‌السلام» جهت لقای الهی به ما عطا شد. حاج قاسم؛ سرّ عظیم نهضت حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌‌تعالی‌علیه» است و یافتنِ سرّ، کارِ آسانی نیست. این مرد ما را «رازآشنا» کرد. در کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» نکته‌ای در رابطه با «رازآشنایی» عرض شده است که شاید در این‌جا نیز به‌کار آید. موفق باشید

معناي زندگي با «راز»

«وجود» همه‌جا هست، هيچ‌جايي هم نيست، هيچ‌چيزي هم نيست يعني «ماهيت» و «چيز» نيست. انسان با اُنس با «وجود» در پناه چيز ديگري آرامش نمي‌يابد مگر در پناه آن ندايي از حقيقت که خداوند در مظاهري خاص با ما از آن طريق سخن مي‌گويد؛ مثل مظهري به نام انقلاب اسلامي. زيرا همان‌طور که عرض شد در آن صورت انسان متوجه‌ي طريقتي شده است که در آن طريقت در پي نشانِ چيزي است که پيدا مي‌شود ولي به سرعت دامن برمي‌کشد و مي‌گريزد و در مقابل ما منازلي را قرار مي‌دهد که بايد طي شود. معناي زندگي با راز از اين قرار است و اين نکته‌ي مهمي است که نمي‌توان از آن غافل شد و ادعاي تفکر داشت. عرض شد حججي‌ها خودشان هم ندانستند چه‌کار کردند ولي متوجه شدند بايد کاري بکنند، «برقي از منزل ليلي بدرخشيد و برفت». خداوند راهي جلوي آن‌ها گشود تا اگر مرد راه هستند بتوانند به درستي قدم در راه بگذارند. خداوند از طريق حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» راهي در مقابل ملت‌ها و به‌خصوص ملت ايران گشود و شهداء توانستند در آن راه قدم بگذارند. اگر پرسيده شود خصوصيات آن راه چيست، جواب مي‌شنويد شرط درک راه، رفتن در راه است، تعريف‌کردني نيست. به گفته‌ي جناب عمّان ساماني:

شرط راه آمد، نمودن قطع راه

/ بر سر رهرو چه مِعْجر چه کلاه

حتماً تجربه کرده‌ايد، همان برقي که راهي را در مقابل انسان مي‌گشايد، به سرعت دامن برمي‌کشد و مي‌گريزد ولي در مقابل ما منازلي قرار مي‌دهد که بايد طي شود تا در مسيري قرار گيريم که البته در آن مسير، تحولِ تفکر نسبت به حقيقت همواره با ما خواهد بود. اين يعني همواره در آغاز قرارگرفتن و آينده را از آن آغاز شروع‌کردن. زيرا آينده همواره برگشت به آغاز است، آغازي که با افق انقلاب اسلامي شروع شده است و در جلسات گذشته بر آن تأکيد شد که: «تفکر، بازگشتِ دائم به آغاز است». برقي مي‌درخشد و ما را متوجه‌ي حقيقتِ دوران خود که همان آغازي است که با انقلاب اسلامي شروع شده است، مي‌کند و ما را به تفکر مي‌رساند. تفکري که آينده و گذشته برايش در ميان نيست. زيرا حقيقت همواره در صحنه است.

عنايت داشته باشيد که وقتي احساس کرديد در مورد آن‌چه بايد فکر شود، فکر کرده‌ايد و تمام شده؛ آن روز را روز عزاي تفکر بدانيد. اگر به دنبال اين باشيد که چيزي بياموزيد و تمام، معلوم است راه را درست نرفته‌ايد در حالي‌که با رخدادي مثل انقلاب اسلامي راهي در مقابل شما گشوده شده است که به سوي حضرت مهدي (عج) اشاره دارد.

از طريق انقلاب اسلامي که حقيقت متعينِ اين دوران است راه به سوي امامت و قرآن گشوده مي‌شود. انقلاب اسلامي شأني از شئون وجود مقدس حضرت امام زمان (عج) است و با نظر به آن حضرت به عنوان امامِ زمان، مي‌توان از مرگ جاهليت آزاد شد و دين را درست فهميد. لذا همان‌طور که اگر کسي امام زمانش را نشناسد، بقيه‌ي ابعاد دين‌اش برايش مبهم مي‌ماند؛ -زيرا امام زمان (عج) صاحب زمان‌اند و با ايشان مي‌توان در زمان و تاريخ خود حاضر شد- انقلاب اسلامي نيز راهي است که اگر بتوانيم درست آن را پيدا کنيم، حقيقت دوران خود را پيدا کرده‌ايم و از آن طريق اُنس با همه‌ي حقايق عالم براي ما گشوده مي‌گردد

26327
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: اگر هر انسانی جایگاه خود را در نظام هستی درک کند و در آن جایگاه رو به رشد و کمال خویش حرکت کند ولو در هر منسبی باشد، پس حسرت روز قیامت برای چیست؟ مثلا شنیدم که همه حسرت مقام حضرت ابوالفضل (علیه السلام )را می خورند، خوب مگر نه این است که ایشان طبق ظرفیت وجودی خود به کمال مطلوب رسیدند؟ و شخصی که نه از لحاظ ژنتیک و نه از لحاظ محیط رشد در شرایط خوبی نبوده، مسلما نمی تواند جایگاه یک ولی الله را داشته باشد. خوب پس حسرت چرا؟ آیا این حسرت آزار دهنده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت همتی که آن حضرت کردند و اهل محشر با نظر به همت والای آن حضرت در صحنه‌ای که برایشان پیش آمد با همت خود در صحنه‌های زندگی خود مقایسه می‌کنند و حسرت می‌خورند. موفق باشید

26168
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: خدا شما را برایمان حفظ کند. استاد عزیز، از لحظه ای که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم گوییا افقی بلند تا ابدیتی طیب و طاهر در برابرم گشوده شد، و شوق خوب بودن و خوب ماندن را در من به صورت تصاعدی فزونی بخشید. البته من خودم به حول و قوه الهی انقلابی بوده و هستم و رهبری حکیم و فرزانه انقلاب مراد و راهنمای مسیرم است ان شاءالله منتهی با شهادت حاج قاسم با ریخته شدن این خون مطَّهر و مطِّهر خداوند شوق آزاد شدن از همه بندهایی که در اثر گناه و بی مبالاتی بر بالهای روحم دسته شده بود را در وجودم ریخت‌. خیلی افراد دیگر را دیدم که آنها هم کم و بیش همینطور بودند همه دوست داشتن خوب باشن خوبتر بشن خوش خلق تر و... اولا استاد جان، میزان این افق گشوده شده در هر فرد با چه چیزی نسبت دارد؟ یعنی افرادی که در عین انقلابی بودن بیشتر به حلال و حرام توجه دارند، کمتر دچار این انقلاب روحی می شوند؟ این میزان به چه چیزی بستگی دارد؟ مساله دوم اینکه استاد جان این حالت در روزهای اول شدیدتر بود، چرا رفته رفته کمتر می شود با اینکه یقین دارم این موضوع جز عواطف زودگذر و هیجانات نبود، حالتی بود که در شهادت شهید حججی هم تجربه کردم اما در مورد سردار شدیدتر بود. بعضی اینگونه موضوعات رو به رسانه و شانتاژ خبری و... ربط می دهند اما من در مورد موضوعات این چنینی فقط دل و روح آدمها رو دخیل می دونم، من قبلا هم سردار رو می شناختم ارادت قلبی نسبت بهشون داشتم و همون لحظه آگاهی از شهادت قبل از برنامه های صدا و سیما، اون افق گشوده در برابرم بازشد. استاد چرا این حالت همیشگی نیست و با خاکسپاری آن مرد بزرگ کمتر شد؟ و الان باید تلاش کنم تا اون حالت رو حفظ کنم البته تلاش می کنم اما قرار همین است؟ یعنی در ادامه تلاش لازم است؟ چرا همیشه آن حالت که انگار در عوالم بالا سیر می کنی نیست؟ نکته آخر اینکه استاد جان، وقتی حاج قاسم که سرباز راه امام حسین علیه السلام است چنین خون شریف، روشنگر، تاریخ ساز و... دارد که من یقین دارم یقین دارم یقین دارم که تمام سلول سلول بدن این مرد تمام گلوبولهای خون ابن مرد، به تاسی از اخلاص حاکم بر روحش الهام بخش است_ استاد وقتی سرباز طریق الحسین چنین است، خون آن امام چه با دلها کرده؟ وای وای وای که از فهم خارج است. صلی الله علی الحسین علیه السلام
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.در این رابطه خوب است به غزل شماره‌ی ۸۰ که إن‌شاءاللّه این روزها بر روی سایت می‌آید، نظری بفرمایید. ۲. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان «سردار شهید مقاومت و یوم الفصل انقلاب اسلامی» شده است. ۳. همیشه قاعده از این قرار است که برای آمدن نفخه‌ای جدید، نفحاتِ قبلی کمی کنار می‌روند و در «یوم الحشر» است که همه‌ی آن حالات به «حشر» می‌آیند. ۴. همین طور است که می‌فرمایید. واقعاً اگر خون شهید حاج قاسم آمریکا را از منطقه بیرون می‌کند و زمینه‌ی افولِ آن را فراهم می‌نماید، خونِ مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» بساط کلّیِ نه تنها امویان بلکه همه‌ی ظالمان تاریخ را در هم پیچید. موفق باشید

26071
متن پرسش
عرض سلام و ارادت خدمت استاد: سه سوال خدمتتان داشتم که ممنون می شوم پاسخ بنده را بدهید. اول اینکه بحث اصل جمهوریت غربی است؟ یا در بینش امام معصوم هم هست؟ یعنی حضرت امیر و یا امام زمان هم جمهوریت را قبول می کند یا حاکمیت مطلق را؟ دوم اینکه امیر المومنین بخاطر اینکه مقبولیت نداشت به رای مردم احترام گذاشت و کنار رفت و یا چون مصلحت بود بر شورای سقیفه نشورید؟ سوم آیا امام حسین چون بهش نامه زده بودن قیام کرد؟ یعنی چون نظر مردم بود قیام کرد؟ یا خواه یا ناخواه قیام می کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حاکمیت مطلق، با جمهوریت منافات ندارد. آری! حکم خدا مطلق است و ولیّ فقیه متذکر آن حکم است و نه طرحِ نظر خود. و مردم در جامعه‌ی خود برای امور زندگی‌شان می‌توانند تصمیم بگیرند و یکی از انواع تصمیم‌گیری در این رابطه، جمهوریت است. ۲. حضرت از صحنه کنار نرفتند و رأی مردم نیز در آن شرایط در کار نبود. ۳. حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» حاکمیت یزید را نپذیرفتند و در نتیجه، مورد تهدید قرار گرفتند. لذا به این نتیجه رسیدند شاید در کوفه بشود جریانی بیرون از حاکمیتِ یزید شکل بدهند و وقتی از نظر ظاهر، این کار نیز عملی نشد به گفته‌ی شهید مطهری، ترور را تبدیل به شهادت کردند. در این مورد خوب است به کتاب «حماسه‌ی حسینی» مرحوم شهید مطهری رجوع گردد. موفق باشید

25867
متن پرسش
باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می رساند در پیاده روی اربعین طی مصاحبه ای شما فرمودید که لعن زیارت عاشورا تا قرن هفتم تو حاشیه ی زیارت بوده و مرحوم مجلسی (ره) آورده جزو متن زیارت، حالا سوال بنده اینست که منظور شما لعن اول یعنی «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد....» است یا لعن دوم «اللهم خص انت اول ظالم باللعن منی....» و سوال دوم اینکه این موضوع را از چه کتابی نقل فرمودید؟ قبلا از بذل عنایت شما تشکر و قدردانی می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حال حاضر به یاد ندارم که هر دو لعن در حاشیه بود؟ و یا لعنِ دوم؟ اگر یادتان باشد حاج‌آقا مطهر به طور مفصل و بیش از اطلاعات بنده، مطلب را بر اساس اسناد موجود در آستان قدس نقل کردند. موفق باشید

25670
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز اخیراً آیت الله مصباح یزدی در سخنانی در باب بیانیه گام دوم انقلاب مطالبی بیان کرده بودند که: رهبری در بیانیه گام دوم به خوبی روشن کردند که این انقلاب، تمام شدنی نیست. امروز در برخی مسایل جامعه‌شناسی مطرح می‌شود که هر پدیده‌ای حیات و موتی دارد و انقلاب هم همین گونه است؛ اما رهبری با طرح مسئله در بیانیه گام دوم این نکته را به خوبی روشن کردند که این انقلاب تمام شدنی نیست و مرگ ندارد؛ چون پایه آن فطرت انسان است که هرگز عوض نمی‌شود. آیا واقعاً انقلاب اسلامی آنطور که ایشان گفته اند، بعلت نظر به فطرت، معرفت النفس و ارتباط بشر با ماوای وجودیش و عالم قدس، تمام شدنی نیست و نمی توان آن را با بسیاری دیگر از انقلابها حتی شیعی و سایر حکومت ها و سلسه ها در یک طراز قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی جبهه‌ی توحیدی در هر تاریخی به ظهور آید آن جبهه وجهی از تاریخِ بشریت می‌شود و همواره در تاریخ، حاضر می‌ماند مانند کربلا. مگر نگفتند قرآن افسانه است و دیری نمی‌پاید تمام می‌شود؟ ولی به گفته‌ی جناب مولانا:

تا قیامت می‌زند قرآن ندا // کای گروه جهل را گشته فدا

مر مرا افسانه می‌پنداشتید // تخم طعن و کافری می‌کاشتید

خود بدیدید ای خسان طعنه‌زن // که شما بودید افسانه، نه من

موفق باشید

25655
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدرم: من به عرفان خیلی علاقه دارم. آنچه عمری دنبالش بودم در عرفان یافتم. به من سیرابی می دهد اما نمی دانم چرا عدم صبر در نمازم و کم صبریم همچنان باقیست. آلوده به انواع گناهان هستم. از آخرتم می ترسم. چرا اینطورم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» را استماع فرمایید. موفق باشید

25586
متن پرسش
سلام استاد عزیز: تو یکی از سوالات جوانی گفت که من هر روز بعد از نماز صبح هزار مرتبه «لا اله الا اللهن میگم و هر روز زیارت عاشورا با صد لعن و سلام میگم و گفته بود که یه عالمی من رو از این کار نهی کرد. چون ذکر «لا اله الا الله» باعث میشه آدم تنها بشه و زیارت عاشورا هم چون لعن داره فقط ۴۰ روز بگه نه بیشتر. سوالم اینه که اگه آدم با اون ذکر تنها بشه و از خواص اون ذکر تنها شدن هست آیا اون تنها شدن عیب داره؟ خب بشه چی میشه مگه. سوال دوم اینکه لعن داشتن زیارت عاشورا چه تاثیر منفی میتونه داشته بشه که اون عالم نهی کرد که هر روز با صد لعن و سلام بخونه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره انسان با انسان، انسان می‌شود. تنهایی به خودیِ خود خوب نیست مگر در مواردی که باید تنها بود ولی نباید از اجتماع مؤمنین و دوستان فرار کرد. مؤمن باید اهل الفت باشد. ۲. نمی‌دانم. زیرا بالاخره لعن‌کردنِ بدان، جایگاه قرآنی دارد. در آیه ۱۵۹ سوره بقره می‌فرماید: «ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللعنون» آنهایی که آنچه ما نازل کردیم از بینات و هدایت کتمان می کنند پس از آن که بیان کردیم آن را برای مردم در کتاب. این کتمان کننده ها مورد لعن خدای متعال است و آن ها لعن کنندگان لعن می کنند. دقت در متن، ابتدای آیه کتمان ما انزل الله است، انتهای آیه این افراد مورد لعن و نفرین خدا و بندگان خداست. موفق باشید

25501
متن پرسش
سلام: استاد من یه دوستی دارم. ایشون اهل کار تربیتی و معرفتی بود. مباحث شما و آقای علی صفایی رو پیگیر بود. الان یه مدته که شدیدا دچار رکود و خمودگی شده. هیچ کاری نمیتونه انجام بده. دانشجوی ارشده و با اینکه همه ی ورودیاشون میخوان دفاع کنن ایشون حتی موضوع هم انتخاب نکرده. میگن هیچ انگیزه و انرژی و حوصله ای برای انجام هیچ کاری ندارم. حتی امسال اربعین هم اومد کربلا ولی هنوز حالش بده. چیکار باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» که بر روی بنرِ سایت هست فکر کنید تا چشم‌اندازی بس متعالی در مقابل ما گشوده شود و در دلِ آن وظایف‌مان را انجام دهیم. موفق باشید

25456
متن پرسش
سلام: سال گذشته که اربعین قسمت شد کربلا زیارت بشه تا مدت کوتاهی حال و هوای خوبی داشتم و رابطه خوبی با خانواده و دیگران برقرار بود به لطف ابا عبد الله سلام الله علیه همچنین عزم توبه داشتم و تلاشم بر دوری از گناه بود اما به مرور از بین رفت و غفلت دوباره سراغم آمد و امسال الان که از کربلا برگشتم دوباره همین حال خوب رو دارم اما می ترسم دوباره غفلت نابودم کنه، چکار کنم لااقل چند ماهی در مسیر باشم، می ترسم دوباره آلوده بشم. راهی هست که عزم بر ترک گناه حفظ بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد با سؤال‌کردن حلّ نمی‌شود باید خود انسان مواظبت بکند که احوالات منفی بر او غالب نشود. موفق باشید

25443
متن پرسش
سلام استاد: چگونه با رفتار و منش اصحاب سیدالشهدا علیه السلام در طول زندگیشان آشنا شویم؟ اثری در این زمینه سراغ دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «یاران شیدایی امام حسین (ع)» نوشته آقای مرتضی آقا تهرانی و کتاب «عنصر شجاعت» از آیت اللّه کمره‌ای در این مورد منبع و مرجع خوبی اند. موفق باشید

نمایش چاپی