بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11583
متن پرسش
سلام علیکم: استاد با توجه به جواب سوال 11571 که فرمودید: (باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در این شرایط با خواندن ادبیات عرب و مباحث معرفتی و قرآن و حدیث این نیاز را جبران نکنید؟ موفق باشید) آیا شما اعتقاد دارید بنده به صورت رسمی وارد مسیر تحصیل علم دین از طریق حوزه نشوم؟ یا می توانم وارد مسیر شوم اما ابتدا از طریقی که فرمودید شروع کنم و وقتی به یک حدی رسیدم وارد مسیر حوزه شوم؟ لطفا بفرمایید برای خواندن ادبیات عرب و مباحث معرفتی و قرآن و حدیث چگونه و از کجا و از چه کتبی شروع کنم؟ بنده خیلی علاقه مند به حکمت صدرایی هستم و البته به صورت متفرقه و بدون نظم مطالعاتی درمورد برخی از قسمت ها داشته ام اما حس می کنم اینجور بی نظم و بدون سیر مطالعاتی و شاید بدون استاد چیزی دستگیرم نمی شود و از طرفی خوف برداشت اشتباه و گمراهانه از این حکمت را هم دارم. لطفا به بنده بفرمایید از ابتدا از چه و از کجا باید شروع کنم که خوب و کامل و بدون اشتباه این حکمت را بفهمم و درک کنم و ان شاءالله بتوانم در آینده به دیگران هم بدون گمراهی بیاموزم، می خواهم محکم و درست قدم بردارم، لطفا بنده را راهنمایی کنید و بفرمایید چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در صورتی است که شرایط زندگی‌تان اجازه‌ی حضور رسمی در حوزه را به شما نمی‌دهد. از طلبه‌های آشنا کمک بگیرید و ادبیات عرب را با نوارها یا از خود آن‌ها استفاده کنید و بعد از سیر مطالعاتی موجود در روی سایت تا معاد و بعد مطالعه‌ی «بدایه» و «نهایه» با شرح اساتید؛ و اسفار را از نوارهای آیت‌اللّه جوادی در شرح اسفار کمک بگیرید. موفق باشید

11576
متن پرسش
با سلام و احترام: آیا سوالات برزخ از آخرین سطح سیر فرد سوال می‌شود یا تمام سوالاتی که در هر لخظه از عمر دنیوی از خود می‌پرسیم (که باطن آن، سوال ملکین است) در برزخ دوباره به ظهور ملکین سوال می‌شود؟ و آیا سوال ملکین که باعث سیر فرد در برزخ می‌شود، آیا در برازخ بعدی نیز وجود دارد یا دیگر همان آخرین مرحله سیر فرد تثبیت شده است و دیگر همان دستاوردها عمیقتر می‌شود و دیگر مراحل بالاتری از سوال ملکین بدست نمی‌آید و سوال نکیر و منکر در برازخ دیگر وجود ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مسیر سیر إلی اللّه همواره باید بتوانیم رفع حجاب کنیم، همان‌طور که در دنیا از شبهات عبور کرده‌ایم و به توحید الهی نزدیک شده باشیم و در این رابطه تا یوم‌الحساب که بعد از حشر است به نحوی با سؤالات روبه‌رو می‌شویم مگر کسی که در همین دنیا به توحید ناب و وحدت شخصیه‌ی وجود به صورت بالفعل رسیده باشد که او ‌اکنون قیامت‌اش بر پا شده. موفق باشید

11575
متن پرسش
با سلام و احترام: در مباحث معاد داشتیم که فردی که در دنیا بر خلاف تکوین خود که رو به خدا دارد عمل کند در آخرت نیز در مسیری خلاف لقای پروردگار خویش حرکت خواهد کرد و این موضوع که وی افق کمال خود و لقای پروردگارش را می بیند و از آن فاصله می گیرد در حالی که نمی‌خواهد، خود عذاب آن شخص است. آیا بر این اساس می‌توان گفت که جهنم از درون افراد شعله می‌گیرد و یک امر ذاتی مستقل نیست و در درون هر فرد است؟ اگر اینگونه است پس روایاتی که در مورد خطاب قرار گرفتن جهنمیان توسط جهنم ذکر شده یا روایتی که می‌فرماید اگر همه مردم بر ولایت حضرت علی(ع) اتفاق داشتند خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد چگونه توجیح می‌شود؟ و اگر اینگونه نیست آیا جهنم خود یک امر ذاتی است یا از عدم بهشت نشئت می‌گیرد، مانند تاریکی که از نبود نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهنم از درون انسان ظهور می‌کند ولی در نظام قیامت که ظرفیت ظهور بهشت را برای بهشتیان و جهنم را برای جهنمیان دارد. حال وقتی قیامت نظام و عالَمی است با آن ظرفیت، اگر همه بر ولایت علی«علیه‌السلام» بودند در آن نظام، جهنم ظهور نمی‌کند. از این جهت می‌توان گفت جهنم از عدم بهشت ظهور می‌کند. موفق باشید

11550
متن پرسش
با سلام و احترام: در کتاب عدل الهی شهید مطهری ذیل مبحث شیطان می فرمایند: «قلمروی شیطان تشریع است نه تکوین» و در ادامه تذکر می دهند که «مقصود از اینکه تکوین از قلمروی شیطان خارج است این نیست که شیطان هیچ نقشی در تکوین ندارد» دقیقا شیطان در عالم چکاری از دستش بر می آید، با این جملات دچار اضطراب شده ام که مبادا شیطان مایه ی بسیاری از ناکامی ها در زندگی باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید در روز قیامت شیطان به کسانی که به دنبال او راه افتادند می‌گوید من فقط شما را دعوت کردم و شما با اراده‌ی خود دعوت مرا پذیرفتید، پس خود را ملامت کنید؛ «فَلا تَلُومُوني‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُم‏» پس جایی برای اضطراب نمی‌ماند. شاید از این‌که مرحوم شهید مطهری فرموده‌اند شیطان در تکوین بی‌نقش نیست منظور خاصی داشته‌اند، ولی در هرحال حوزه‌ی عمل شیطان نسبت به ما دعوت است و انتخاب با ما است، ما موظفیم به جای آن، آن‌چه را خدا می‌گوید عمل کنیم. موفق باشید

11494
متن پرسش
سلام علیک استاد: خسته نباشید. چندی پیش یکی از دوستان مطلبی را نقل کردند که با آنچه در مباحث معاد دنبال کردیم اصلا جور نمی‌شد. ایشان گفتند که یکی از اولیا خدا در شیراز یک از خواننده‌های زن را که چند سال پیش فوت کرده است و در اروپا خواننده بوده است و گویا شعری هم برای امام علی(علیه السلام) خوانده است را از عذاب نجات داده است!! ولی برای بنده جای سوال شد که شفاعت آن‌هم در برزخ؟ و ثانیاً این‌که این شخص متجاهر به فسق و مرتکب گناهان علنی و معاصی کبیره چگونه می‌شود؟! ولی این دوست ما می‌گفت رحمت اهل بیت (ع) وسیع‌تر از این‌هاست. ثالثاً: استاد مگر در برزخ امکان شفاعت برای انسان وجود دارد؟؟؟؟!!!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر بنا است ما عقل‌مان را دست این حرف‌ها بدهیم؟ در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرایضی در این موارد داشته‌ام. خوب است به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

11474
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: معنی آیه 117سوره هود از نظر استاد مطهری بسیار متفاوت از نظر شما می باشد و می فرمایند اگر افراد جامعه مصلح باشند اما مثلا مشرک هم باشند (ظلم عظیم) این جامعه هلاک نخوا هد شد «الملک یبغی مع الکفر....» آیا این دو معنا متناقض نمی باشد؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بین ظلم به «حق» و ظلم به «نفس» و ظلم به «خلق» باید تفاوت گذاشت. ظلم به «خلق» موجب هلاکت آن جامعه می‌شود ولی خداوند عقوبت آن دو ظلم دیگر را به قیامت وامی‌گذارد. موفق باشید

11452
متن پرسش
با سلام: خداوند آن پدیده اولیه را از چه چیزی خلق کرد؟ در عبارت مبدا و معاد منظور از مبدا چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین متوجه می‌شوید خداوند عین وجود است و اولین تجلی او وجود است منتها در موطن مخلوقیت. مبدأ یعنی حضرت حق و معاد یعنی برگشت به حضرت حق. موفق باشید

11416
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز شما فرمودید که بعد از مبحث برهان صدیقین و حرکت جوهری مباحث معاد را دنبال کنیم این در حالی است که طبق سیر مطالعاتی موجود روی سایت می بایست مباحث قرآنی و نهج البلاغه و سپس توحید را دنبال کرد. لطفا بفرمایید آیا سیر مطالعاتی قرار داده شده روی سایت درست است یا که خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوعات معرفتی ابتدا بحث «ده نکته از معرفت نفس» و «آشتی با خدا» و سپس «برهان صدیقین» و بعداً معاد باشد و در کنار آن مباحث قرآنی و روایی مثل نهج‌البلاغه و «ای اباذر»، و با توجه به این قاعده اگر همان سیر مطالعاتی روی سایت را هم دنبال بفرمایید به همان نتیجه‌ای که باید برسید می‌رسید إن‌شاءاللّه. موفق باشید    

11417
متن پرسش
با سلام: آیا امام خمینی (ره) در بحث بدن قیامتی با آیت الله شجاعی هم عقیده اند یا با ملاصدرا؟ شواهدش را هم اگر لطف بفرمایید بیان نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سخت معتقد به نگاه ملاصدرا هستند، حتی آیت‌اللّه شجاعی غیر از این نکته که فرمودید جای دیگر ندیدم که از دستگاه فکری ملاصدرا عدول کرده باشند، به همین جهت بنده این نظر ایشان را در کتاب معاد نیاوردم. موفق باشید

11393
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیت الله محمد شجاعی در کتاب معاد جلد اول بحث اتحاد بدن دنیوی (قیامتی شده همراه زمین) با نفس انسان در قیامت را مطرح می نماید و اینکه بدن و نفس در نهایت به هم می رسند. من در حال مطالعه کتاب معاد شما به همراه فایل های صوتی هستم (فایل صوتی 20) به نظرم از سخنان شما سخن آیت الله محمد شجاعی استنباط نمی شود. لطفا توضیح دهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طوراست که فهمیده‌اید نمی‌دانم مبنای آیت اللّه شجاعی بر مبنای نگاه ملاصدرا به معاد، در این موضوع که می‌فرمایند چیست؟ زیرا ملاصدرا روشن می‌کند نفس انسان جسم مناسب خود را در قیامت می‌سازد و از طرفی تمام دنیا از جمله بدن ما به قیامت تبدیل می‌شود با مرتبه‌ی وجودی خاص قیامت. پس معنا نمی‌دهد که انسان در قیامت با بدن دنیایی‌اش متحد شود. بدن قیامتی را اخلاق و عقاید می‌سازد. موفق باشید

11384
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا سیر مطالعاتی که روی سایت قرار داده‌اید تقدم و تأخر دارد یعنی ترتیب کتاب‌ها و جلسات مهم است؟ من اکنون طبق سیر، به مباحث قرآنی و جلسات تفسیر رسیده‌ام چگونه باید این جلسات را گوش بدم لازم به توضیح است که تفسیر المیزان هم ندارم. آیا در کنار تفسیر کتب دیگر سیر را هم بخوانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی در قسمت معارف باید رعایت شود یعنی پس از  معرفت نفس و برهان صدیقین به مباحث معاد رجوع فرمایید. ولی در مورد مباحث قرآنی رعایت سیر لازم نیست. در هرحال در کنار مباحث قرآنی از مباحث نهج‌البلاغه غافل نشوید. موفق باشید

11380
متن پرسش
سلام علیکم: شما در کتاب برهان حرکت جوهری فرمودید زمان از ماده جدا نیست و خارج از عالم ماده بعد و مکان معنا نمی دهد و زمان هم وجود ندارد پس اینکه می گویند هر روز قیامت برابر است با چند صد سال دنیا به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون قرآن در سوره حج می‌فرماید: «مِمَّا تَعُدُّون‏» یعنی در مقایسه با آن‌چه شما انسان‌ها حساب می‌کنید. می‌توان گفت از این جهت می‌فرماید یک روز قیامت چندین برابر روزهای دنیا است چرا که قیامت ابدی و همیشگی است پس کثرت در بی نهایت معنا ندارد. موفق باشید

11377
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده سیر مطالعاتی بلند مدت شما را شروع کرده و خدا رو شکر تا مبحث حرکت جوهری رسیده ام و تاکنون مشکلی در فهم و درک این مباحث نداشته ام اما از شروع مبحث حرکت جوهری هر چقدر کتاب را می خوانم و مباحث را گوش می دهم، نمی توانم مثل بقیه ی مباحث درکش کنم، لذا خواهشمند است این حقیر را راهنمایی نموده و بفرمائید که باید چکار کنم؟ و با توجه به اینکه تعداد فایل صوتی شما مانند کتاب معرفت نفس برابر با تعداد دروس نیست، آن را چگونه باید گوش دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم فعلاً لازم نیست ذهن خود را مشغول مباحث حرکت جوهری کنید. بعد از برهان صدیقین، مباحث معاد را دنبال بفرمایید در بحث معاد عرایضی در رابطه با حرکت جوهری دارم إن‌شاءاللّه در آن‌جا مشکل حل می‌شود. موفق باشید

11111
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: درخصوص حدیثی که معصوم فرمودند ما اهل البیت از آنچه که شما می گویید کمتریم و از آنچه که فکر می کنید بالاتریم توضیحی بفرمایید، چرا که همیشه قوه خیال ما انسانها افکار بلندتری دارد تا زبان و گویش ما، چطور طبق سخن معصوم علیه السلام حضرات از گویش ما پایین تر و از افکار ما بلندترند؟ و در خصوص حدیثی دیگر از حضرت علی علیه السلام که فرمودند من یک ساعت دنیا را با تمام آخرت عوض نمی کنم قریب به این مضمون حضرت که سلطان لو کشف بودند چرا این سخن را فرمودند برای حضرت که غیب و شهود یکی است چرا فرمودند آیا برای اعلام ارزش دنیا به اخرت برای مابوده است یا ...با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متن عربی حدیث بود بهتر می‌شد نظر داد. حدیث اول در جواب کسی است که صادقانه با حضرت برخورد نمی‌کند و در ظاهر سخنان غلوّآمیز می‌گوید ولی در دل، حضرت را قبول ندارد. و در حدیث دوم شاید منظور آن باشد که دنیا از آن جهت که مسیر رسیدن به کمالات آخرت است مورد نظر باشد. به تعبیر حضرت؛ دنیا متجر اولیاء الهی است و از طریق همین دنیا به آن نتایج عالیه رسیده‌اند. موفق باشید
11074
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و تشکر از مباحث کاربردیتون در زندگی. قبل از طرح سوال: مباحث شما را با گروهی از دوستان در تهران به صورت هفتگی و متوالی مباحثه می کنیم و تا الان خدا را شکر به نتایج خوبی در زندگی فردی و اجتماعی رسیده ایم سوال: در مورد آیه 55 سوره طه و اینکه اشاره به بازگشت به زمین و بیرون شدن دوباره از زمین دارد با توجه به مباحث کتاب معاد (هم اکنون در حال بحث تا فایل صوتی 13) توضیحی می خواستم و اینکه در تفاسیر منظور زمین خاکی است یا زمین قیامتی و برزخی؟ اگر ممکن است منبعی برای مطالعه بیشتر در این زمینه معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه طباطبایی«رحمه‌اللّه‌علیه» در ذیل آیه‌ی 55 سوره‌ی طه می‌فرمایند: آیه‌ی شریفه ابتدای خلقت آدمی را از زمین و سپس اعاده‌ی او را در زمین و جزئی از زمین و در آخر بیرون‌شدنش را برای بازگشت به سوی خدا از زمین می‌داند، پس در زمین یک دوره کامل هدایت بشر صورت می‌گیرد. در واقع می‌فرماید از اجزاء زمین خلقت یافتید و به همان زمین اجزاءتان برمی‌گردد و در متن همین زندگی زمینی رشد می‌کنید تا آن‌که دوباره به سوی خدا برگردید همان‌طور که قبلاً در نزد خدا بودید، یعنی در زمین نشو و نما می‌کنید تا می‌رسید به خلقی غیر زمینی و غیر مادی. به نظرم اگر آیه را در جاهای مختلف تفسیر المیزان دنبال بفرمایید نکات خوبی در اختیارتان می‌گذارد. موفق باشید
11023
متن پرسش
سلام: شما در جلسه معاد گفته اید که متوفی در چهل روز اول این قدر مشغول وضعیت جدید هست که هیچ توجهی به دنیا ندارد. بستگان متوفی در این مدت چه طور می توانند به او کمک کنند تا از این هراس سریع عبور کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای او خیرات و مبرّات بدهند. موفق باشید
10948
متن پرسش
سلام: بنده مربی طرح صالحین هستم و به لطف خدا برای خانم های خانه دار کلاس معرفتی می گذارم. معرفت النفس را در قالب آشتی با خدا برایشان گفته ام به نظر شما بعد از این چه مبحثی می تواند مفیدتر باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» به روش ساده‌، آن‌ها را به مباحث کتاب «معاد» برسانید. در کنار موضوعات فوق؛ بحث انقلاب اسلامی را هم در راستای کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» متذکر شوید. موفق باشید
10943
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا استاد صمدی معتقدند سفره عالم ماده هیچگاه برچیده نمی شود و ماده برای هیچگاه از صحنه خارج نمی شود در حالی که آیه صریح قرآن از بیچیده شدن کرات و کوهها و جوشش دریاها سخن می گویید؟ 2. منظور استاد حسن زاده از اینکه می فرمایند اگر ظهور در زمان ما محقق نشد در زمان انسانهای دیگر که ممکن است صدها هزار سال دیگر باشند محقق می شود؟ 3. منظورشان از اینکه ما هزاران حضرت آدم (ع) داشته ایم چیست؟ 4. از زمان آدم ابوالبشر تا حال چقدر زمان تقویمی گذشته؟ 5. آیا انسان منحصر به کره زمین است و امام او هم در زمین است؟ 6. آیا امکان وجود مخلوقی دقیقا مثل انسان در غیر از کره زمین وجود دارد؟ 7. آیا امام زمان (عج) امام اجنه نیز هست؟ 8. منظور از دحو الارض به معنای علمی گسترش خلقت است؟ چرا با بودن انسان در کره زمین این همه مکان وسیع وجود دارد؟ فلسفه بزرگی این عالم چیست؟ 9. آیا امام خمینی را مشخصا محشور با حضرت رسول (ص) می دانید و آیا معتقد به کامل بودن سیر ایشان هستید؟ آیا واقعا با دلی آرام و قلبی... بودند؟ اینکه با نماز شب کسی چون حضرت زینب (س) که نشسته خواندند منافات دارد؟ زیارتتان قبول انشا الله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تجلیات وجودی همواره تا عالم ماده ادامه دارد هرچند این عالم با حرکت جوهری‌اش از قوه به فعل می‌آید و بالا می‌رود و باز عالم ماده با هویت مادی تجلی می‌کند 2- بالاخره ظهور محقق می‌شود 3- هر عالمی آدم خود را دارد و چون به فعلیت رسید عالم دیگری می‌آید با آدم خودش 4- نمی‌دانم 5- حجت الهی، حجت خدا برای همه‌ی مخلوقات است 6- نمی‌دانم 7- آری 8- دحو الأرض تجلی عالم مثال است به صورت مادون که همان عالم ماده است که از کعبه شروع شده 9- در مورد حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نباید وارد جزئیات شد، مسلّم است که ایشان مطابق سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عمل کردند 10- آن موضوع مربوط به حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیها» است که اُسوه‌ی مقاومت بودند. موفق باشید
10860
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در بحث معرفت النفس دو سوال داشتم: 1. در اکثر موارد روح و نفس به یک معنی استفاده می شود، جایگاه نفس انسان (نفس اماره، لوامه و ... ) کجاست؟ آیا این نفس جزء روح است ؟ 2. آیا به این معنی که انسان دارای حقیقتی هست، حیوانات هم دارای چنین حقیقتی هستند؟ اگر حیوانات دارای روح هستند، پس از مرگ چه می شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس از نفس ناطقه به عنوان یک موضوع فلسفی بحث می‌شود و در مباحث اخلاقی از نفس امّاره و یا نفس لوّامه بحث می‌گردد 2- انسان و حیوان هر دو نفس دارند و هر دو پس از مرگ با روح خود هستند. موفق باشید
10761
متن پرسش
استاد عزیز سلام: از پاسخگویی شما سپاسگزارم، اما برای سوالم 3 موضوع حل نشد لطفا توضیح بیشتری در ارتباط با سوال 10705 بفرمایید. ببخشید که مجبورم سوال را تکرار کنم. موضوعات حل نشده را شماره گذاری می کنم. در تمامی این حرفها منکر نظارت خدا بر زندگی خود نیستیم اتفاقا چون خدا را شاهد مشکلات می بینیم توقع ما عوض می شود که چرا پاسخی نمی گیریم. و اتفاقا کلید حل مشکل را در دست خدا می دانیم قضیه ما تغییر می کند. 1- حالا در بحث روانشناسی مثلا کتاب اسکاول شین که یک فرد مسیحی آن را نوشته و کشیش هم هست برای گرفتارها ادبیات خاص خودش را دارد و قوانینی را وضع کرده که اتفاقا جوابدهیش بهتر از این روایات است مثلا برای رفع بیکاری می گوید هر روز این جمله را تکرار کن من کاری دارم عالی با موقعیت عالی با خدمتی عالی برای پاداش عالی. یا نمونه دیگرش که برای درست شدن اوضاع و شرایط است می گوید بگویید تنها آنچه برای خدا حقیقت دارد برای من حقیقت دارد زیرا من و پدر یکی هستیم. خوب جالب اینجاست که شما با گفتن این کلمات مشکلتان حل می شود. نگویید هر مشکلی زمانی دارد و در واقع چون زمان آن به اتمام رسیده مشکل حل شده و ربطی به این کلمات ندارد اگر قرار باشد آنچه که بر اساس روایات به ما رسیده قطعیت نداشته باشه خوب از کجا معلوم شاید اگر فرد این کلمات را نمی گفت مشکلش حل نمی شد؟ در حالیکه با اذکاری که در روایات هست مشکلش حل نشده؟ بحث تلقین در کار نیست چون وقتی فردی گرفتار می شود با امید اجابت در خانه اهل بیت را می زند و نذر و نیاز می کند و با اعتقاد کامل سوی آنها می رود حالا که جواب نگرفته عجله ای هم نداشته صبر هم در حد وسع خود داشته به نتیجه نرسیده به سراغ دعا و ذکر و این جور مسائل می رود. (این موضوع با قضیه بازخوانی که فرمودید زیاد منطبق نیست) 2- یا اذکاری مثل صلوات و تسبیحات از کجا معلوم ثواب آنچه که گفته شده شامل همه بشه مثلا با گفتن ذکر صلوات ترازوی اعمال سنگین می شود خوب از کجا معلوم؟ کتاب شرح معاد را می خوانیم اما از کجا معلوم این روایات برای همه صادق باشد؟ مثلا حجت الاسلام انصاریان در یکی از سخنرانیهای خودش می گفت فرد گنهکاری با دادن تکه ای گوشت به ماده سگی آمرزیده شده و اینچنین از سعه رحمت وجود خدا صحبت می کرد خوب ما کدام را بپذیریم، درست است شاید چنین فرصتی به ما داده نشه که با رحم به یک سگ ما هم عاقبت بخیر بشیم ولی از کجا معلوم مباحث شما در معاد و کتب دیگر که قطعا شرح و تفصیل آیات و روایات است درست باشد؟ شاید مباحث شما هم نسبی باشد برای عده ای اتفاق بیفتد و برای عده ای خیر!!!! یا کتب دینی دیگری که داریم از کجا معلوم برای ما صدق کند چرا باید برای احتمالات اینقدر به خودمون رنج و زحمت بدهیم که مثلا شاید شامل ما بشود؟؟؟ 3- از کجا معلوم که اتفاقات زندگی ما بر اساس شانس و تقدیرات و تصادف نباشد؟ هر چند احتیاط شرط عقل است اما ضرورتش چیه؟ که شاید بشود شاید نشود باور کنید عقل من هیچ احتمالی را پذیرا نیست و نمی پذیرد، چون یک مسیحی از ائمه ما کرامت می بیند حاجت می گیرد اما یک شیعه نه، خوب اون مسیحی برتر از شیعه است؟ (این هم به نظرم به نظرم با فرمایش شما همخوانی ندارد) لطفا هر 3 موضوع را بسط دهید. پیشاپیش از لطفتان ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید متوجه توحید و معارف توحیدی در این تاریخ بشویم و در ذیل آن زندگی خود را معنا کنیم. اگر رسیدیم به این‌که در این تاریخ خداوند از طریق حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و قرآن کریم با ما سخن می‌گوید و در راستای اعتقاد به قرآن متوجه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بشویم می‌توانیم از این سؤال‌ها و شک‌هایی که کرده‌اید آزاد شویم. بحث اصلی هر انسانی این است که آیا ما راهی به سوی خداوند داریم یا نه؟ قرآن نشان می‌دهد که معجزه‌ای است جهت اثبات این موضوع. اگر این برایتان حلّ نشود همواره سرگردان خواهید بود و می‌مانید چرا خدا جواب ما را نمی‌دهد. موفق باشید
10729
متن پرسش
سلام استاد: درطب سنتی درباره مزاجها زیاد می خوانیم. بر اساس طب سنتی و طب اسلامی مزاجها در خلق و خو و صفات موثرند. مثلا کسی که رو به سردی می رود بلغمی می شود بدبین شده، قضاوت نابجا می کند، ناامید می گردد و... حالا اگر این را بیماری تلقی کنیم تکلیف آخرت و اعمال و برزخ چه می شود؟ مثلا او که نشانه های بلغم دارد ناامید و افسرده است، پس از رحمت خدا هم مایوس است و این گناه است. بدبین است و قضاوت می کند (گناه) زودرنج است و خشمگین می شود (غضب) در صدد هم هست که درمان کند اما این چگونه پایش حساب می شود؟ استاد سوالم خیلی مهم است. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که خداوند همه را بر اساس فطرت الهی خلق کرده ویژگی‌های فردی افراد که در خلقتشان هست طوری نیست که به خودی خود منجر به گناه شود. آری بعضی‌ها از نظر هوشی بهره‌ی بیشتری دارند ولی عمیق نیستند و بعضی قدرت تعقل‌شان بیشتر است ولی حافظه‌ای قوی ندارند و هرکدام ازآن‌ها مطابق روحیه‌ی خود راهی به سوی خدا دارند. در مورد مزاج‌ها هم همین‌طور است، هر کس در بستر مزاج خود باید راهی به سوی خدا پیدا کند و هیچ مزاجی به خودی خود نسبت به قرب الهی نه بد است و نه خوب. موفق باشید
10740
متن پرسش
الف) با توجه به «کل نفس ذائقةالموت» چون موت و شهادت فرق دارد، شهدا طعم موت نچشیده اند؟! ب) معصومین ما شهید شده اند و عمر خود را کامل نکرده اند، رجعت می کنند تا هم به حق غصب شده ولایتشان برسند و عمرشان کامل گردد و هم موت بر ایشان حادث شود. پ) بعضی انسانهای صالح هم که قبل از قیام حضرت مهدی(عج) مرده اند، طبق لطف الهی، حق دارند که لذت شهادت را بچشند. 1: آیا نتیجه این است که: رجعت برای تمامی شهدا، در هر زمان و مکانی که بوده اند، رخ می دهد تا آنها نیز طبق آیه مذکور، موت را بچشند؟ 2: آیا انسانهای کافر محض دوبار می میرند؟ 3: با این تفسیر، افرادی که خودکشی می کنند و تمام عمر مقدرشان را نکرده اند، دوباره باید بیایند و بمیرند یا موقع خودکشی مرگ را چشیده اند؟ اگر چشیده اند پس بعد از خودکشی چرا بلاتکلیفند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه می‌فرماید هر نفسی موت را می‌چشد، نه آن‌که موت نفس را بچشد، بنابراین وقتی شما مرگ را بچشید همواره زنده‌اید و تنها از نشئه‌ی دنیا به نشئه‌ی آخرت می‌روید. مثل آن‌که با چشیدن آب از تشنگی به سیرابی می‌رسید. حال وقتی همه مرگ را می‌چشند و نه مرگ آن‌ها را بچشد، بعضی با رجعت برمی‌گردند و بعضی نه، که بحث آن جدا است. موفق باشید
10700
متن پرسش
با عرض سلام: آیادر قیامت تکامل وجود دارد؟ چرا ؟ در مورد دلایل موافقان و مخالفان تکامل قیامتی کتاب معرفی می فرمایید؟ بسیار متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» از آیت‌اللّه شجاعی در این مورد خوب است. بنده هم در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» سخن آیت‌اللّه شجاعی را در مورد تکامل در برزخ آورده‌ام. ایشان می‌فرمایند در برزخ و قیامت تکامل به معنایی که ما کمالاتی بر کمالات دنیایی خود اضافه کنیم نیست، ولی رفع حجاب هست و از این جهت می‌توان گفت در برزخ و قیامت برای مؤمن تکامل می باشد. موفق باشید
10663
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا انسان هم مثل حیوانات که دارای درجه وجودی کمتری از انسان هستند اما در عین داشتن مقامات عالی اللهی و مقام خلیفه الله بودن دارای بدنهای مادی متفاوتی نیستند، مثلا ما در سنگها سنگ آهک، عقیق، مرمر و غیره داریم در نباتات همینجور در حیوانات گرگ داریم، زرافه، آبزیان، برندگان، حشرات و... چرا انسان در عین خوب بودن در بیشگاه اللهی دارای شکلهای بسیار متفاوت و عجیب نیست؟ 2. آیا آدمهایی مثل رسول ترکها و علی گندابی ها و طیب ها وجود خارجی داشته اند یا داستانند؟ اگر راستند بعد از رجوع مردانه شان به حق با ادبارشان و با قبضشان و با نا امیدی شان چگونه برخورد می کردند و چگونه تا اخر بر صراط ماندند؟ مگر در حدیث نداریم هیچ کس نیست مگر اینکه در هر 40 روز حدیث نفس دارد؟ با آن گذشته عجیبشان چگونه از نا امیدی عبور می کردند؟ ریشه عبادت نکردن مستمر را در چه می بینید و چرا ما زیاد نا امید می شویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر روحی برای استکمال خود بدن می‌خواهد، آن‌هم بدنی مناسب آن روح و اهدافی که آن روح باید از طریق آن بدن به آن‌ها برسد. آیت‌اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» نکاتی در این رابطه دارند 2- هرکس وارد زندگی دینی شد اقبال و ادبارش در فضای دین است، یک روز حجاب‌های او رقیق است و راحت‌تر به حق نظر دارد و یک روز حضرت حق با اسم جلال بر او تجلی می‌کند و او عملاً در ادبار قرار می‌گیرد تا با همّت بالاتری وارد میدان دینداری شود. باید برسیم به این نتیجه که همه‌ی امور خود را با رجوع به حضرت حق رفع کنیم، در این صورت ارزش عبادت برایمان روشن می‌شود. موفق باشید
10572
متن پرسش
با سلام: در ادامه ی سوال قبل شما در یکی از پاسخ ها فرموده بودید که: «در سکرات علومی که «وجودی» نبوده بلکه صورت و مفهوم معلوم است و جزء نفس ناطقه‌ی ما در نیامده، باقی نمی‌ماند.» آیا دلیل عقلی هم می توان برای آن آورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت انسان با قلب خود روبه‌رو است و عقاید و نیت‌هایی که دارد، همان‌طور که در پیری بسیاری از علوم و نسبت‌هایی را که مربوط به دنیا است از دست می‌دهیم در قیامت به‌کلّی این نوع علوم و اطلاعات که مربوط به دنیا است از بین می‌رود زیرا خود دنیا به این معنایی که محل اطلاعات ما باشد در میان نیست. وقتی زمین قیامتی نه گرانیتی و نه آهکی است، علم زمین‌شناسی بنده آن‌جا چه معنایی دارد؟ موفق باشید
نمایش چاپی