بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شیطان، جن، سحر و جادو

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13560
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به آیات قرآن آیا چشم زخم حقیقت دارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی در این مورد شده است. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید

13506
متن پرسش
با سلام: در بحث کتاب معاد، نفخه صور اول گفته شده است که «خداوند با اسم قابض در مظهر اسرافیلی ظهور می کند و وجود دنیایی را از موجودات می ستاند»، در حالی که قبلا گفته شده بود که مظهر اسم قبض الهی حضرت عزرائیل است. آیا قبض در موارد مختلف ظهورات مختلف دارد یا مسئله دیگری وجود دارد؟ آیا نباید جامع مظهر اسم قبض حضرت عزرائیل باشد؟ لطفا روشن بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نور قبض عزرائیلی باید مربوط به انسان و قبض اسرافیلی، مربوط به دنیا. موفق باشید

13499
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اگر لطف بفرمایید راجع به چشم زخم توضیحاتی رو بفرمایید ممنون میشم. در جلساتتون بارها فرمودید که آبرو یا چیزهایی شبیه آن به دست خداست و کسی نمی تواند اگر خدا نخواهد آبروی شما را ببرد. اما از اشخاص گوناگون شنیدم پیامبر (ص) به چشم زخم اعتقاد داشتند. آیا این حرف، حرف اشتباهیست یا خیر؟ و اگر پیامبر اعتقاد داشتند، آیا این اعتقاد منافاتی با آن عقیده دارد؟ بسیار سپاسگزارم یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادگر» شده است. آری! آبرو در دست خداوند است و خدا مدافع مؤمنین است، ولی مؤمنین نیز نباید امکانات مادی خود را به صورت افراطی مدّ نظر قرار دهند تا تنگ‌نظران، چشمشان بزنند. موفق باشید

13479
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چرا در هنگام قرائت قرآن باید استعاذه کرد؟ در هنگام گناه باید استعاذه داشت اما در هنگام تلاوت قرآن چرا؟ 2. چرا حضرت موسی (ع) کلیم الله هستند ولی وجود شریف حضرت رسول (ص) باید با واسطه‌ی حضرت جبرئیل با خداوند مرتبط باشند؟ 3. چرا با اینکه علم به حرکت جوهری داریم و می‌دانیم باید از طریق به کاربردن بدن دارای کمالات شویم و از قوه به فعل در آییم، این علم‌مان به عمل منتهی نمی‌شود؟ مثلا یک ساعت می‌نشینیم و به این فکر می‌کنیم و خودمان را در روزی که گذرانده ایم متصور می شویم که آنجا دروغ گفتم آنجا ریا کردم آنجا غیبت کردم در خلوت چه کبائر و چه سستی در عبادات داشتم با اینکه همان لحظه به حضور تمام و کمال حضرت حق مطلع‌ایم! اگر نگوییم مومنیم! و چطور می توانیم بفهمیم و عمیقا بفهمیم که چرا دروغ را می‌گوییم در حالی‌که متوجه اوج غم در همان لحظه می شویم که سقوط کردیم و در مورد هر کبیره و صغیره ای و غفلتی که متوجه هستیم اما عمل می کنیم؟ برای جلوگیری از این حال چه باید کرد؟ برای تفکر عمیق منجر به گناه نکردن در عمل چه باید کرد؟ 4. می خواستم جسارتاً پیشنهاد دهم که راهی در سایت می‌ِگذاشتید که دوستان سوالاتشان را به صورت صوتی به حضرت عالی می‌رساندند چون گاهی خود حقیر حس می کنم که در غالب کلمات نتوانستم لُبّ سخنم را تنزل دهم و حق مطلب ادا نشد و مدت زمان خاصی نگهشان دارید و بعد حذفشان کنید که حجم سایت‌تان را نگیرد. شاید با شنیدن گریه‌هایمان متوجه عمق فاجعه بشوید تا کی با کلمات بگوییم گناه کاریم؟ بگذارید تا صدایمان به شما برسد. الا اینکه شما بر نفرات محیط باشید که آن داستانش چیز دیگری‌است! ازطرف یک شاگرد که نه، اما یک محب که بر گناهش اصرار دارد. ای کاش دعایم می‌کردید که من هم دیگر رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون در هنگام قرائت قرآن ممکن است شیطان با القائات خود، مانع ارتباط ما با حقیقت قرآن شود 2- حضرت موسی«علیه‌السلام» هم در گرفتن وَحی، بی‌واسطه نبودند بلکه از طریق الواح متوجه‌ی امر الهی شدند 3- همین جهت‌گیری را که در آن قرار دارید ادامه دهید و با کنترل غذا و خواب و سخن و فرار از روحیه‌ی غلبه بر دیگران، نورانیت غلبه بر امیال خود را تقویت کنید. با صبر در بندگی، این گناهان را در بند می‌کشید. از خود، انتظارات بیش از حدّ نداشته باشید. بنده دعاگو هستم، ولی پیشنهاد ارتباط صوتی برایم مقدور نیست. موفق باشید

13452
متن پرسش
سلام علیکم: استاد خسته نباشید إن شاءالله. غرض از مزاحمت: اول: بنده حقیر خواب هایم حول یک محور می چرخید مدتی. مثلا: ظهور صورت سبک شدن روح را در قالب پرواز مثل اینکه می دیدم. برنامه ای ریختم که چند وقت یکبار نماز توبه ماه ذی قعده را انجام می دهم. بعضا بعد این اعمال عموما خواب شست و شو می بینم. جدیدا هم در خوابم چیزی نمی بینم. یا می بینم و یادم می رود. نمی دانم چرا؟ دوم : بعضا در قبرستان قدیمی که می روم هر پنجشنبه به تفکر می پردازم. خلوت هم هست. صدای هرج و مرج و شلوغی به گوشم می رسد از قبرستان. البته بعضی وقتها. که وقتی می دیدم صدا اذیتم می کند سریعا آنجا را ترک می کردم. سوم اینکه: بعضی از آشنایان که با بنده در ارتباط اند چند چیز از ما دیدند (غیر عمدی و کاملا بدون فکر قبلی) حال رفتند به یکدیگر می گویند که فلانی کرامت دارد‌. ذهن می خواند. در صورتی که قصد و فکر قبلی در کار نبوده. و ناراحت می شوم که اینها از من صادر می شود و خودم بعدا متوجه می شوم. اینها از بین می رود؟ چهارم: بنده ای که قبلا بسیار گناهکار بودم چطور شده که حضرت حق که دائم فیض می رساند حال فیض بیشتری احساس می کنم می رسد؟ یعنی آن گناهان دیگر کلا محو شده و از اثرات لایه ای آن خبری نیست؟ چون بیشتر اوقات در بسط و شور عرفانی هستم. کم شده که به قبض بروم. لطفا در حد وقت و توانتان تفصیلا راهنمایی ام کنید استاد. جزاکم الله خیرا کثیرا إن شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارف عمیق، سیر خود را سیری عالمانه نمایید زیرا که آن‌قدر که شیطان از عالِمان به حقایق مأیوس است، از عابدان مأیوس نیست. موفق باشید

13450
متن پرسش
سلام: غرض از مزاحت، صرفا یه درد دله. بنده فکر می کنم با این توافق هسته ای و موفقیت های ظاهری دولت، دولت آقای روحانی و مخصوصا آقای ظریف توی دل مردم یه جایگاه خوبی پیدا کرده و حالا که به عنوان شخصی که باب دست دادن رو با اوباما باز کنه از سوی دولت انتخاب شده، هر کسی بهش اعتراض کنه، خودش محکوم میشه. منظورم اینه که کاری کردند که اگه الآن مقام معظم رهبری توی سه سخنرانی عمومی مثلا این کار رو محکوم کنه، خود ایشون محکوم میشن. چقدر این ها با تدبیر اهداف شیطانی شون رو دنبال می کنن. ثم فکّر و قدّر، فقتل کیف قدّر ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا می‌شود و مفتخر به مددهای الهی می‌گردد. به همین جهت خداوند شاخصه‌ی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطان‌صفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دست‌دادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دست‌دادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همه‌ی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بسته‌اند آن‌جایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو می‌باشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانه‌ی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همه‌ی انبیاء«علیهم‌السلام» آمده‌اند تا بنی‌آدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آن‌که به بهانه‌ی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با این‌کار، عهدی که همه‌ی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بسته‌اند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشه‌های شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بی‌نتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت‏[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید  

13409
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد: خداقوت، سوال داشتم از کتاب هدف زمینی آدم: در صفحه 139 آمده که آدم بعد از توبه کردن باز از بهشت بیرون شد تا در زمین زندگی را شروع کند، حال سوال من این است بعضا در روایت و تفاسیر که می خوانیم که چندین سال حضرت آدم (ع) گریه کرد در کوه صفا و حضرت جبرییل (ع) آمدند و کلمات و نام پنج تن را یاد دادند یا اینکه در معرفی آداب حج روایت داریم که حضرت جبرییل فرمود عرفت ایشان فرمودند بله و در روز عرفه بخشیده شدن را یا در ایام البیض ماه رجب را نقل شده ایشان روزه گرفتند و هر روز به واسطه روزه قسمتی از بدنشان که به واسطه آن اشتباه سیاه شده بود سفید شد و....نقل ها زیاد است سوال من این جاست که اگر حضرت آدم (ع) در عالم بالا توبه کرد پس این روایات که حاکی از آن است که ایشان در زمین توبه کردند چیست؟ سپاسگزارم، و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به صراحت آیات قرآن که توبه‌ی حضرت آدم را قبل از هبوط بر زمین ذکر می‌کنند، باید این روایات را با نظر به جنبه‌ی مثالی و برزخی آن معنا کرد. مثلاً کوه صفا را مظهر آن جنبه‌ی صفایی دانست که حضرت آدم به آن رجوع کردند و مفتخر به توبه شدند. و بقیه‌ی مثال‌ها در مورد حضرت آدم را نیز باید همین‌طور معنا کرد تا مقابل آیات مربوطه قرار نگیرد. موفق باشید

13381
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: در سوال قبلی اینجانب فرمودید معنای مرگ فرشتگان، برگشت از ظهور به بطون است. خواهشمندم در این زمینه بیشتر توضیح بفرمایید. یا منبعی را برای مطالعه معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی کتاب‌های «معاد» و «خویشتن پنهان» موضوع برای جنابعالی روشن می‌شود. موفق باشید

13373
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت حضرت عالی: بنده به فضل خدا بعد از اتمام دانشگاه وارد حوزه شده ام و مشغول تحصیل هستم. حقیقتا با اینکه می دانم اکنون باید خوب درس بخوانم تا در آینده مشخص شود که چه وظیفه ای بر عهده ام خواهد آمد ولی چند روزی است که خیلی ذهنم درگیر شده که بالاخره چه کاری در آینده باید انجام دهم (تبلیغ، تالیف، تدریس) و چه مسئولیتی خواهم داشت، هر چند در جزوه ی عالم طلبگی شما خوانده بودم که باید در زمان حال زندگی کرد و انجام وظیفه داشت ولی از طرفی به خودم می گویم شاید باید بدانی که چه کار خواهی کرد تا خود را برای آن آماده تر کنی، حال سوال اینجاست که در این شرایط چه کنم؟ سوال دیگر اینکه احساس می کنم (البته مطمئن نیستم) که بعد از ورود به حوزه برخی از مشکلات اخلاقی ام رو آمده و آشکار شده، در صورتی که قبلا خیلی با آنها درگیر نبودم، به عنوان مثال بنده قبل از ورود به حوزه تقریبا در شرایط مختلف عصبانی نمی شدم ولی بعد از ورود به حوزه یکی دو بار از کوره در رفتم، آیا اصلا این مطلب صحیح است که بعد از ورود به حوزه برخی رذائل اخلاقی آشکار شده اند؟ اگر بلی راهکار مقابله با آنها چیست؟ با تشکر از اینکه زمان ارزشمندتان را به پاسخ سوال ما اختصاص می دهید. ان شاء الله عاقبتتان ختم به خیر شود.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً مشغول دروس رسمی حوزه باشید و پس از حضور در درس خارج، افق برایتان روشن می‌شود. زیرا در هرحال با سرمایه‌ی همین دروس رسمی است که هرکاری را طلبه بخواهد انجام بدهد، می‌تواند انجام دهد 2- شیطان خودش در مقابل خدا ادعا کرده است: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»(16/ اعراف) حتماً در مسیری که به سوی تو ختم می‌شود می‌نشینم. تا مانع سیر انسان به سوی حق شود و در همین رابطه احوالات خود را بپایید. این نشان می‌دهد راهی که انتخاب کرده‌اید، راهِ حقی است و لذا بیشتر از حدّ معمول باید در حفظ خود بکوشید. موفق باشید

13341
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت خدمت استاد: اشکالی مطرح شده است که قرار بر این شد با حضرتعالی مطرح گردد: 1. آیا در مجردات تکامل و تغییر وجود دارد؟ (مثال عالم برزخ : سیر و تکامل (رشدی) - من یا نفس - وجود دارد یا خیر؟ یا صرفا فقط متنعم یا معذب شدن می باشد) اگر بگوییم در برزخ پرده ها و حجاب کنار می رود تغییر به وجود می آید پس لازمه تغییر حرکت و پیدا کردن زمان و مکان می باشد. 2. بحث یادگیری قرآن توسط حضرت جبرئیل در زمان ابلاغ به پیامبر. آیا به معنای تبدیل بالقوه به بالفعل نمی باشد زیرا چیزی نمی دانسته و بعدا یاد گرفته پس تغییر وجود دارد. پس همه مجردات تجردشان غیر الله نسبی است. پس زمان و مکان متناسب با آن عالم بر آنها حکم فرماست. حضرتعالی چگونه این موضوع را تفسیر می کنید؟ 3. از حضرتعالی خواستارم با دعای ویژه خود نزد حضرت ربوبیت و امام عصر (روحی فداک) ما را در پیش برد اهداف امامان حضرت حجت (روحی فداک) کمک بفرمایید. والسلام
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت به ما فرموده‌اند «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب و سؤال»، بر این مبنا تنها برای انسان در برزخ و قیامت رفع حجاب می‌ماند. بدین معنا که در نفس انسان مرحله‌ای مقدمه‌ی مرحله‌ی بعدی می‌شود که نسبت به مرحله‌ی قبل، جامع‌تر است 2- مسلّم تغییر برای فرشتگان به معنای تبدیل قوه به فعل نیست. شاید این نوع روایات مثل مطلبی باشد که قرآن در مورد خدا می‌گوید که: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا» (140/آل‌عمران) اگر به شما نیز ضربه‌ای وارد شد مثل آن ضربه به دشمنانتان وارد شد، و این ایّام در بین مردم می‌گردد و برای آن است که خداوند مؤمنین را بشناسد. که این علمِ فعلی است برای خداوند، در حالی‌که تغییری برای خدا از نظر علمی پیش نمی‌آید، بلکه این، ظهورِ علم خدا است در عالَم فعل. و بحث آن را باید در مباحث عرفانی دنبال کنید. به نظر بنده حتی مباحث کلامی در تبین این موضوع ناتوان است. 3- بنده دعاگوی عزیزان هستم، به امید این‌که مولایمان دستگیرتان باشد. موفق باشید

13334
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب: انسانها و اجنه به واسطه اختیاری که دارند نفس (روح) آنها در قالب جسم های مادی، برزخی و قیامتی قرار می گیرد. از آنجایی که ملائک فاقد اختیار هستند دیگر وجود این قالب های جسمی برای آنها معنا ندارد. اگر این پیش فرض بنده صحیح می باشد، اینجانب دارای سوالاتی می باشم 1. پس ملائکه و روح (روح جون خداوند) فاقد هر گونه جسمی هستند و کاملا مجردند؟ 2. مرگ برای ملائکه و روح (روح جون خداوند) چه معنایی دارد؟ علی الخصوص در نفخه دوم که همه می مرند حتی حضرت اسرافیل (ع) با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان نیز امکان ظهور از طریق جسم، هست همچون فرشتگانی که برای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نازل شدند و مأمورِ هلاکت قوم نوح بودند 2- معنای مرگ فرشتگان، برگشت از ظهور به بطون است. موفق باشید

13296
متن پرسش
سلام و وقت بخیر با توجه به مطالب مطرح شده در کتاب «ده نکته از معرفت النفس»، آیا صحیح است که برای دل کندن از چیزی چند سوره قرآن یا هر چیز دیگری نذر جناب عزراییل کنیم تا در دل کندن به ما کمک کند؟ می گویند اگر فاخته در خانه ی کسی تخم بگذارد، صاحب خانه نفرین می شود! نظر شما چیست؟ سپاس و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کار خوبی است که در عبادات‌ مستحبی جهت مدد از حضرت عزرائیل ایشان را در عباداتمان شریک کنیم 2- فکر نمی‌کنم ما وظیفه داریم به این حرف‌ها توجه کنیم. موفق باشید

13268
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و احترام: از آنجایی که جسم قیامتی انسانها متفاوت از جسم دنیوی و برزخی آنها می باشد. آیا این امر برای جنیان و ملائکه نیز صادق است؟ به عبارتی گروه جنیان و گروه ملائکه نیز بعد از صیحه دوم و زنده شدنشان دارای بدن های قیامتی متفاوتی با بدن قبلی خود خواهند داشت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن قیامتی مطابق اراده و شخصیت موجوداتی است که دارای انتخاب و اختیارند و این تنها شامل جنّ و انس می‌شود و نه فرشتگان. موفق باشید

13254
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ۱. کتاب کشف الاسرار امام خمینی (ره) که ظاهرا چاپ نمی شود در مورد چیست؟ ۲. آمریکا شیطان بزرگ است دقیقا یعنی چه؟ از لحاظ معرفتی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «کشف‌الأسرار» در نرم‌افزار آثار حضرت امام هست و بیشتر جواب روحیه‌ی وهّابی‌گری درون تشیع است 2- همچنان‌که مقام معظم رهبری فرمودند آمریکا از آن جهت شیطان بزرگ است که علاوه بر این‌که چون ابلیس فریب می‌دهد، روحیه‌ی تجاوز و تجاوزگری را نیز در خود رشد داده است. موفق باشید

13230
متن پرسش
سلام خدا بر شما استاد عزیز: سوال اول: در خصوص اجنه فرموده اید در ساحت و مرتبه دیگری از عالم زندگی می کنند، آیا منظور از مرتبه دیگر، عالم مثال است یا همین عالم ماده، و اگر در عالم ماده زندگی می کنند بدن آنها از عناصر اربعه تشکیل شده است یا فقط از آتش بوجود آمده اند؟ سوال دوم: نحوه جابجایی اشیا توسط اجنه به چه نحوی صورت می گیرد، آیا با قوانین فیزیک، قابل توجیه می باشد (در صورت امکان توضیح بفرمایید) و آیا این عمل، یعنی جابجایی اشیاء را مستقلا انجام می دهند یا وقتی در تسخیر انسان قرار بگیرند. ممنون از حوصله ای که فرمودید، التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید مرتبه‌ی اجنه را مرتبه‌ی مادونِ عالم مثال دانست و قرآن نیز جنس آن‌ها را از مارجی از آتش می‌داند نه خود آتش که تعبیر شهید مطهری آن است که آن‌ها از جنس انرژی باشند. و در مورد جابجایی اشیاء، کارشان شبیه کاری است که مرتاض‌ها با تمرکز قطاری را متوقف می‌کنند، یعنی با جنبه‌ی روحی بر اجسام و بر افراد اثر می‌گذارند. موفق باشید

13196
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چطور می شود که قرآن می فرماید از ابلیس کافران بود و به مقام ملائکه رسیده است، مگر می شود کافر بود و به مقامات غیبی هم دست پیدا کرد، در حالی که ملائکه هیچ گونه کفری ندارند و هم طراز شیطان می باشند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شده است. بدین معنا که ابلیس در آن مقام نسبت به اسم «اللّه» که آدم مظهر کامل آن است، کافر بود. موفق باشید

13194
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه ازدواج با محارم حرام است و اولین انسان هم حضرت آدم و حوا بوده اند، در آن زمان ازدواج فرزندان آدم را با توجه به این حکم شرعی چگونه بررسی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند: تشریع عدم ازدواج با خواهر بعداً مطرح شده است. همان‌طور که حضرت یعقوب با خواهر همسرشان در عین زنده‌بودن همسرشان، ازدواج کرده بودند و بعداً حرمت این‌کار تشریع شد. موفق باشید

13193
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. در بحث این که ابلیس قبل از خلقت آدم بوده و مشغول عبادت هم بوده در صورتی که اجنه باید از پیامبر ما تبعیت کنند، چگونه پیامبری نبوده و شریعتی نبوده، و ابلیس عبادت می کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن‌ نحوه عبادت که ابلیس را تا حدّ ملائکه بالا برده است مثل همان تبعیتی است که حضرت آدم باید در بهشت از حضرت حق می‌داشتند و در قرب الهی قرار می‌گرفتند. و به همین جهت قرآن می‌فرماید: بعد از آن‌که آدم و ابلیس از بهشت رانده شدند، بحث شریعت مطرح شد و این می‌رساند که در آن مرحله نه برای آدم شریعت و تبعیت از شریعت مطرح بوده و نه برای ابلیس. موفق باشید

13192
متن پرسش
سلام خدمت استاد: آیا بحث نفس واحد آیه ی یک سورهء نساء حقیقت نوری اهل بیت و روح القدس، همان مقام روح یا اول مخلوق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است به‌خصوص که می‌فرماید زنان و مردان همه از آن حقیقت خلق شده‌اند. پس باید آن نفس واحد، حقیقت‌الانسان باشد. موفق باشید

13135
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: آیا منظور از روح القدس، مقام نور اهل بیت، اولین مخلوق، همان عقل یا روح است؟ چرا در بعضی از آیات مربوط به حیات زمینی خدا فرموده «تو و همسرت» و به صورت جزئی خطاب کرده در حالی که می فرمایید خطاب به مقام است؟ و آیا بهشت برزخ قوس نزول هم مثل بهشت برزخ قوس صعود جلوه ی قلب انسان است، یا جدای نفس انسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در این نوع آیات دو مقام مدّ نظر است: یک مقام مقامی است که آیه‌ی 11 و 12 و 13 سوره‌ی اعراف به آن نظر دارد که آن‌جا مقام جمعی است و بعد که از آن مقام هبوط کردند در مقامی قرار می‌گیرند که آیه‌ی 19 به بعد آن سوره متذکر آن است که تازه به آدم و همسرش می‌فرماید در بهشت قرار بگیرید و مواظب باشید شیطان شما را وسوسه نکند. در حالی‌که شیطان از آن مقام قدسی هبوط کرده، ولی حال در مقام پایین‌تر که مقام جنّت است با آدم و همسرش روبه‌رو شده است. که مفصل این بحث را در تبیین آیات فوق می‌توانید دنبال کنید. قوس نزول مابإزاء قوس صعود است برای انسان، منتها در قوس صعود انسان خود را همراه با انتخاب‌هایی که کرده است حس می‌کند. موفق باشید

13133
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به این که در سوره ی (ص) آیه ی 75 می فرماید ای شیطان چرا به آدم سجده نکردی آیا تکبر کردی یا از عالین بودی» منظور از از عالین چیست؟ اگر کتابی راجع به ملائکه که مفصل بحث شده باشد موجود هست معرفی فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در این مورد نمی‌شناسم و در مورد آیه‌ی مذکور مفسرین می‌فرمایند عالین مقامی از فرشته‌های «مهیمن» هستند که اساساً خطابی به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد. آن‌ها محو جمال حق‌اند. موفق باشید

13132
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: این که در پاورقی صفحه 171 کتاب «هدف حیات زمینی» آقای جوادی می فرمایند امر به سجده نمی تواند حقیقی باشد، چون در آن حالت تکوینی است یا تشریعی، که در حالت تکوینی قابل عصیان نیست و تشریعی فرشتگان اهل تکلیف نیستند، پس باید امر به سجده را به تمثیل حمل کرد، بدین معنی که حقیی معقول و معرفتی غیبی به صورت محسوس بازگو شده است، لطفاً توضیح فرمائید منظور آقا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کرده‌ام که می‌شود یک حکم در عین تکوینی‌بودن اگر محلِ نزول آن، موجود مختاری باشد، همان حکم در حیطه‌ی موجود مختار حالت تشریعی دارد. مثل الهاماتی که بر قلب انسان می‌شود که در عین تکوینی‌بودن، انسان را مخیّر به انجام و یا عدم انجام می‌کند و به نظر بنده با توجه به این امر آن محذور پیش نمی‌آید که حضرت استاد می‌فرمایند. موفق باشید

13082
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: استاد عزیز آیا آیات و روایتی در مورد این موضوع که موجوداتی در کرات دیگر در حال زندگی هستند و یا انسان های دیگری در این دنیا هستند وجود دارد؟ و نظر خودتون هم لطفا در مورد این موجودات بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاهدی که حکایت از موجوداتی مثل موجودات زمینی در کرات دیگر باشد، نه از نظر علمی و نه از نظر روایی به‌چشم نمی‌خورد. منتها بحث عوالم دیگر به معنای عوالم معنوی و حضور فرشتگان در آن عوالم مثل حضور فرشتگان در آسمان اول، بحث دیگری است که در تبیین سوره‌ی «ق» عرایضی شده است. موفق باشید

13039
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض شرمندگی سوالی داشتم. آیا آن افرادی که قرآن باز می کنند و از زندگی و آینده افراد خبر می دهند و برای حل مشکل دعا می نویسند کار درستی می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار درستی نیست، بعضاً هم شیطنت در آن می‌شود. موفق باشید

13029
متن پرسش
سلام علیکم: داریم که جوانی به حضرت رسول (ص) رجوع می کنند و اعتراف به آن گناه می کند در رابطه با کفن دزدی که بعد از توبه واقعی برایش آیه نازل شد. ای کسانی که در گناه بر نفستان اسراف کردید. 1. چرا فردی چون حضرت رسول (ص) که دوران زنده به گور کردن دختران و ازدواج با محارم و خلاصه هر نوع گناهی که از نفس اماره سر بزند را در منظر دارند و در ابتدا ایشان اصرار بر بزرگتر بودن رحمت خداوند متعال از هر گناهی را در منظر دارند یکدفعه آن طور تغییر موضع بدهند که بفرمایند از نزدم برو که می ترسم آتشی بیاید و من هم در آتش تو بسوزم؟ 2. منظور حضرت از آتش آن شخص که ممکن است کس دیگری هم به آن اتش بسوزد چیست؟3. مهمتریت سوالم اینست که چرا آن جوان موفق به توبه نصوح شد؟ 4. وضعیت قوه مصوره و نفس اماره و فعالیت شیطان قسم خورده بر آن جوان در آن 40 روز چگونه بود؟ آیا این جوان یادآوری آن گناه را نداشت؟ ایا نفسش از ریاضت بدش نمی آمد؟ نقش شیطان در آن دوره ریاضت چگونه بود؟ شما را به جان حضرت زهرا (س) قسم می دهم برای حقیر برای رسیدن به یک توبه نصوح دعا کنید. ان شاءالله شفاعت پیامبر نصیبتان شود حقیر را مخصوصا دعا کنید. مطمئنم اگر با سوز دل این فقیر یتیم ال رسول را دعا کنید به سویتان باز می گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظاهراً گناه او آنچنان بزرگ بوده و فضای جامعه را آلوده می‌نموده که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» تنها می‌توانستند منتظر بمانند تا حکم الهی تکلیف را روشن کند 2- منظور آن بوده است که وجود او در آن صحنه فضا را آلوده می‌کرده و رحمت حضرت حق در آن فضا رخت برمی‌بسته است 3- چون آن جوان با همه‌ی آن گناهانی که مرتکب می‌شده، درون خود را ضایع نکرده بوده و به همین جهت هم سراغ رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آمده خداوند زشتی آن گناه را بر او نشان داده و او توفیق به توبه‌ی آن‌چنانی شده‌است 4- بالاخره توفیق الهی که آمد، نفس امّاره و شیطان از کارآیی لازم می‌افتد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!