بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حرکت جوهری - برهان صدیقین

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13178
متن پرسش
با سلام: من سه تا سؤال از خودم دارم: 1. آیا من وجود دارم؟ 2. اگر من وجود دارم تصافی هستم یا خالقی دارم؟ 3. اگر منی هست و خالقی هم دارد چرا باید این خالق را بپرستد؟ حال برای رسیدن به جواب باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک امر بدیهی است، به همین جهت وقتی شما سؤال می‌کنید آیا من وجود دارم؟ عملاً وجود خود را احساس می‌کنید و لذا امر بدیهی روشن است و سؤال‌کردن ندارد و جواب نمی‌خواهد 2- جواب این قسمت را در کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت «برهان صدیقین» می‌توانید بیابید. متن کتاب و شرح صوتی آن بر روی سایت هست 3- جواب قسمت سوم سؤال را  در جزوه‌ی «معارف 1» در قسمت «توحید عبودی» می‌توانید پیدا کنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

13165
متن پرسش
سلام استاد عزیز: طلبه ام و با مدرک فوق لیسانس 2 سال است که به حوزه آمده ام. الان پایه 3 و 4 ام و دروس بلاغت و فقه 1 و 2 را قرار است بگیرم، حال بقیه وقت را چند گزینه دارم کدام مناسب تر است اگر دلیلش را نیز راهنمایی کنید ممنونم. 1. فلسفه که در مدرسه برگزار می شود را شرکت کنم که توسط آقای امینی نژاد برگزار می شود + هم مباحثه ای بسیار خوبی نیز دارم که او هم می خواهد شرکت کند و در نتیجه با او بودن نیز باعث رشد من می شود چون آدم اخلاقی و هم باسواد است البته با ایشان فقه 1 و 2 نیز هم بحثی ام. 2. این وقت خالی را بگذارم برای حفظ قرآن و قوی کردن ادبیات ولی در این خالت معلوم نیست وقتی بخواهم فلسفه بخوانم آیا فرد مناسبی برای تدریس و بحث پیدا می شود یا نه؟ ولی در این حالت قرآن که به قول شهید ثانی اولویت دارد را بهش می پردازم البته در حالت اول هم حفظ را ادامه می دهم ولی بالتبع کمتر می توانم حفظ کنم. سوال دوم: جایگاه عقاید 4 چه قدر مهم است؟ اگر بجای عقاید 4 کتاب هایی مانند برهان صدیقین و فرزندم این چنین باید بود و ... را کار کنم، به خودم فکر می کنم کتاب های شما بیشتر برام مفید است ولی می ترسم بحث های عقلی عقاید 4 هم مهم باشد و بعد معذور نباشم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید فعلاً تقویت ادبیات و حضور در درس فلسفه با چنین استادی را ادامه دهید؛ بسیار خوب است. با این تأکید که شما در شرایطی هستید که نباید از نظر ادبیاتی ضعیف بمانید، بقیه‌ی مسائل را بعداً می‌توان جبران کرد. فکر می‌کنم با حضور در درس جناب آقای امینی‌نژاد از مباحثی همچون برهان صدیقین بی‌نیاز باشید. موفق باشید

13153
متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد همانطور که فرمودید بنده زنگ زدم که با پست، برایم شرح مقالات رو بفرستند. فقط بی زحمت بفرمایید راهنمایی کنید که 1. چطور استفاده کنم تا ان شاء الله بهره بیشتری ببرم؟ ۲. پیش نیازش کدام کتب شماست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین همراه با شرح صوتی آن را مقدمتاً باید داشته باشید. و پس از آن هفته‌ای یک‌جلسه را با مطابقت با کتاب استماع فرمایید و در آن تأمل کنید. موفق باشید

13033
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخير: استاد عزيز لطفا منبع منسجمى پيرامون فهم بحٽ تجلى معرفى بفرماييد؟ هرچه از ابعاد مختلف بررسى مى کنم باز هم بخش هاى نامفهومى برايم وجود دارد. با تشکر از شما در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» إن‌شاءاللّه موضوع برایتان قابل تصدیق می‌گردد. موفق باشید

13012
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: شما در برهان صدیقین فرمودید که هر جا پای وجود است پای کمال است خدا عین هستی است پس عین کمال است، حالا ما می گوییم خدا غضب می کند، خدا منتقم است یعنی صفت غضب و انتقام را به خدا نسبت می دهیم، آیا یعنی غضب و انتقام جنبه وجودی کمال است و ذات احدی آن را داراست یا انتقام و غضب کمال نیست و جنبه عدمی دارد؟ و در ضمن وقتی می گوییم خدا غضب کرد بر فلان قوم آیا به این معنی است که به صفت غضب جلوه کرد و چیزی را خلق کرد یا معنای دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق از آن‌جایی که عین کمال است و از او جز کمال صادر نمی‌شود وقتی غضب کند بدین معنا است که کمالی را که به بنده‌اش داده است، از او سلب می‌کند و معنای «لعنت خدا» به همین معنای «اخذ فیض» است. موفق باشید

12967
متن پرسش
سلام علیکم: جمع بین دو مطلب جسمانیه الحدوث بودن با خلق ارواح دو هزار سال قبل از ابدان و عوالم قبلی که به مقتضای انتخاب در آنها مراتب امکانی (به معنای امکانت اعم از ادوار زمانی و..) قابل جمع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح هرکس در علم خدا به صورت علمی از ازل بوده است ولی ظهور خاص آن به عنوان یک موجود بر اساس حرکت جوهری، از جسم شروع می‌شود. موفق باشید

12975
متن پرسش
سلام: من ان شاءالله امسال وارد حوزه می شوم. آیا سیر مطالعاتی شما را ادامه دهم یا سیر شهید مطهری را یا هر دو را با هم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل برای یک طلبه ممحض شدن در دروس حوزوی است و دیگر هیچ و پس از مدتی که سوار کار شدید و مباحث، ملکه‌ی شما شد، بد نیست مباحث ده نکته و برهان صدیقین را دنبال کنید و سپس با یک برنامه‌ریزی دقیق تقریباً همه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری را مطالعه و یادداشت‌برداری کنید. موفق باشید

12954
متن پرسش
سلام: 1. کتاب شرح طهارت از آیت الله صمدی چه جایگاهی دارد؟ در اخلاق و عرفان؟ اصلا کِی باید خواند؟ ۲. شما شرح بدایت الحکمه دارید که خودتون فرموده باشید؟ صوت کلاسهای فلسفه تان را می توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «شرح طهارت» رویهم‌رفته نکات خوبی دارد و از همان ابتدا باید بعضی از تذکرات آن را رعایت کرد. صوت بحث کتاب «بدایة الحکمه» به صورت درسی از بنده موجود نیست ولی مباحث کتاب «از برهان تا عرفان» در اختیار عزیزان می‌باشد. موفق باشید

 

12925
متن پرسش
سلام علیکم: استاد می خواستم نظرتون رو نسبت به چله گرفتن بدونم؟ با توجه به اینکه شنیدم باید زیر نظر استاد انجام بشه. بنده متوجه نمیشم اینکه مثلا آدم بخواد 40 روز گناهاش رو کمتر کنه یا زیارت عاشورا بخونه و یا هر قرار دیگه ای چه نیازی به استاد داره؟ در ضمن کتاب منازل السائرین رو برای سلوک عرفانی معرفی کردید می خواستم بدونم در چه سطحی میشه به این کتاب مراجعه کرد؟ یه آدم معمولی بدون استاد هم میتونه این کتاب رو مطالعه کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعی که انسان از همه‌چیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». این گِلی که پای سالک را می‌کشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ ره‌رفته می‌داند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد. در هر صورت مقدماتی مثل معرفت نفس بسیار ضرروی است و لاأقل در این چهل ‌روز اُنس با مطالبی مثل آن‌چه حضرت مولا با فرزندشان در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه در میان می‌گذارند، لازم است. «منازل‌السائرین» را باید بعد از داشتن معارفی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد، شروع کرد آن‌هم با شرح استاد. موفق باشید

12836
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. شما در مورد یکی از دلایل صلح امام حسن (ع) فرمودید که به دلیل حفظ جان شیعیان واقعی به علت کم بودن تعدادشان حاضر به این کار شدند ولی چرا امام حسین (ع) چنیین ترجیحی ندادند؟ 2. در بحث حرکت جوهری که من از نوار صوتی شما آن را دنبال می کردم گفتید که کسانی که اعتقاد به سکون کامل دارند یک دلیلی که می آورند این است مثلا وقتی آشیل (دونده یونانی) با یک لاک پشت مسابقه دو می دهد هیچ وقت به آن نمی رسد چون وقتی آشیل 10 متر می رود لاک پشت 1 متر می رود وقتی آشیل 1 متر می رود لاک پشت 10 سانت می رود و.... پس آشیل به لاک پشت نمی رسد پس حرکت نیست. بعد یک دلیلی که شما برای اثبات حرکت می آورید این است که اگر دست من از نقطه الف به ب برود ما تصاویر حرکت را هرچه نصف کنیم به سکون نمی رسیم پس حرکت خود یک چیز متصل است. به نظرم این دو دلیل شبیه یکدیگر است راهنمای بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حفظ مسلمانان تا آن‌جا لازم است که مسلمانان از بین بروند و اسلام هم به آن نتیجه‌ای که باید برسد، نرسد. در فضای حاکمیت معاویه چنین بود ولی در فضای حاکمیت یزید اگر مسلمانان عزیزی شهید شدند اسلام به زیباترین شکل ظهور کرد 2- ما در حرکت جوهری ثابت کردیم که حرکت، سکون‌های متوالی نیست بلکه وجودی است که در آن مرتبه عین تغییر و حرکت است و چون امثال زنون با نظر به صورت‌های ذهنی حرکت آن را سکون‌های متوالی دانستند به چنین مشکلی افتادند آن‌ها متوجه‌ی ذات حرکت که به‌خودی خود یک واقعیت است، نشدند. موفق باشید  

12818
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد بزرگوار: احتراماً، استاد شما در مورد شرح فصوص الحکم مطالبی را نگاشته اید یا خیر؟ البته بنده شنیده ام که اساتید برای شرح این کتاب افراد مخصوصی را انتخاب می کنند که نمی دانم درست است یا خیر؟ ولی بنده بسیار تمایل دارم که اگر در این باب مطالبی وجود دارد را تحقیق نمایم لطفاً راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مختصر کارهایی شده، ولی به نظر بنده اگر می‌خواهید در این مسیر تلاش کنید بعد از مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و کتاب معاد و کتاب معرفتِ نفس و حشر با تعمق زیاد بر روی شرح سوره‌ی حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» ایشان، إنشاءاللّه راه گشوده می‌شود. موفق باشید

12717
متن پرسش
سلام استاد: عید فطر بر شما مبارک. من زیاد دچار شبهه و سوالات بیهوده می شوم که حس می کنم فقط عمر مرا تلف می کند و مطمئنم نوعی حیله از طرف شیطان ملعون برای بازداشتن من و امثال من و همه کسانی که دوست دارند عالم دینی داشته باشند است، لطفا مرا از راهنمایی حکیمانه خود بی نصیب نفرمایید و به بنده بگویید چه کار کنم که از این حیله و دام خلاص شوم و مطیع محض خدا و قرآن و چهارده معصوم و اولیاءالهی بشم، لطفا راهی به بنده نشان دهید که از شبهه و سوال زیاد خلاص شوم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز در جواب سؤالات کاربران عرض شد، باید تلاش کنید تا در یک دستگاه فکری قرار گیرید و بتوانید بسیاری از شبهات خود را جواب دهید. بنده مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

12689
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا با توجه به اینکه وجودات ذاتی آنها هستند ما طبق دستورات قرآنی باید با فقرا و در راه ماندگان و... به مهربانی رفتار کنیم؟ چرا پیامبر (ص) آب را خود نمی نوشد و به سگ تشنه می دهد مگر در صحنه وجود انسان در اولویت نیست؟ حال که معلول ذاتش معلول بودن است چرا باید به این انتخاب رسیدگی و تیمار کرد؟ 2. شما می فرمایید نفس هر چه جلو رود به علت حرکت جوهری از تن انصراف می دهد و ضعیف می شود پس چگونه امام صادق (ع) در آن سن پیری در آن جلسه تیر اندازی به آن مهارت عمل کردند؟ ایا تن معصوم در حرکت جوهری نسبت به دیگران مستثنی است؟ 3. حال که ما فهمیدیم در معاد همان صورت اخیر منتقل شده هستیم چرا به صور عادی رضایت ندهیم و تلاش نکنیم و قانع به یک حد کمی از بهشتی بودن نکنیم و راحت و بدون سلوک پیش نرویم؟ 4. آیا شما در زمین خوردن ما جوانان در این ظلمات عجیب شهوت، شدید بودن سیاهی زمان ما را در نظر می گیرید یا در هر صورت زمین خوردن از نظر شما حقیر بودن و بی ارزش بودن شکست خورده را به ذهنتان تداعی می کند؟ خودمانیم ها! عجب بدون فیلترشکن و بلوتوث راحت به سوی حق سفر کردید و اصلا بویی از شهوت نچشیدید! خوش به حالتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد انسان و کمالی که باید خودش برای خود شکل دهد و جهت مابالقوه‌ی خود را از مسیر حیوانی به مسیر فرشته‌منشی تبدیل کند، موضوع فرق می‌کند با این‌که بگوییم چون معلول، ذاتش معلول‌بودن است چرا باید نسبت به او وظیفه‌ی خاص داشت. در راستای این وظیفه است که انسان وَجه انسانی خود را شکل می‌دهد 2- در مسیر طبیعی آری! نفس آرام‌آرام از بدن منصرف می‌شود و لذا بدن همچنان‌که مشاهده می‌کنید روز به روز ضعیف‌تر می‌گردد ولی در مورد اولیاء الهی که به مدد نور الهی عمل می‌کنند نه بر اساس نسبتی که بین نفس ناطقه و بدن است، موضوع فرق می‌کند و این جدای از وَجه سیر آن‌هاست که نفس آرام‌آرام از بدن منصرف می‌شود و در این مورد تفاوتی با بقیه ندارند 3- در سیری که به سوی معاد داریم هر اندازه وَجه حقّانی خود را بیشتر رشد دهیم فصل اخیر ما همان وَجه نهایی ما است که رشد یافته است و در زیر سایه‌ی حق با آن وَجه زندگی می‌کنیم 4- آری! به همین جهت بنده معتقد نیستم با جوان‌ها که در این ظلمات یک روز زمین می‌خورند و مردانه و جانانه زمین‌گیر نمی‌شوند و باز شیطان را مأیوس می‌کنند؛ باید با زبانی خاص صحبت کرد، نه آن‌ها را مأیوس کرد و نه انتظار داشت در قابی از عصمت زندگی را ادامه دهند. هنر جوان امروز آن است که اگر در یک مرحله شیطان را امیدوار می‌کند در مراحل زیادی او را مأیوس می‌نمایاند. موفق باشید

12677
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید بنده دبیر دینی و عربی و قرآن هستم و با پیروی از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» سعی کردم برای تدریس ابتدا خودم معرفت صحیح کسب کنم و سپس از آنچه می فهمم برای دانش آموزان عرضه کنم و به دلیل دوری مکانی از اساتید دینی از طریق یکی از دوستان که خداوند خیرش دهد با بیان علاقه ام به معرفت نفس و ارسال چند سی دی معرفت نفس و معاد از دور با شما استاد گرامی آشنا و قلبا خوشحال شدم که گم شده خودم را یافتم که می تواند بنده را در مسیر سلوک الی الله اگر لیاقت داشته باشم راهنمایی کند. کم کم با سایت المیزان آشنا شدم و با دانلود نوشتار و گفتار های حضرت عالی و مطالعه و استماع واقعا افقی جدید در افکارم ایجاد شد و هم اکنون نیز بر اساس سیر مطالعاتی که ارائه فرمودید بهره می برم. و هم اکنون بعد از مطالعه برهان صدیقین و حرکت جوهری سوالی ذهنم را به خود مشغول کرده در صورت امکان استدعا دارم پاسخ بفرمایید. آیا عالم ماده و هر آنچه که می بینینم و در این دنیا با آنها روبروییم از وجود مادی خودمان تا کل عالم طبیعت بر اساس حرکتی که دارند عدمند و وجود خارجی ندارند و سایه اند و آنچه وجود دارد عالم غیب است که در باطن عالم است و همانند خیمه شب بازی ما از عالم غیب داریم کنترل می شویم و به حرکت در آییم و آنچه در عالم ماده دیده می شود سایه یا به فرمایش معصوم همانند تصویر در آیینه است و اگر چنین است چطور عالم ماده ای که وجود خارجی ندارد با فعلیت مجرد می شود؟ با تقدیر و تشکر از شما و کلا گروه فرهنگی المیزان که نوشتار و گفتارهایی بسیار سودمند برای مشتاقان سلسله مباحث معرفتی قرار داده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در برهان صدیقین متوجه شدید معلول، هویت استقلالی ندارد بلکه هویت آن تعلقی است و به این معنا گفته می‌شود عالَم ماده وجودِ سایه‌ای دارد و این به معنای دروغ‌بودنِ عالَم ماده نیست بلکه بدین معنا است که وَجه استقلالی برای آن قائل نباشیم و نقش اصلی را برای مراتب عالیه‌ی وجود بدانیم و موضوع خیمه‌شب‌بازی هم دیگر در میان نیست بلکه بحث ظاهر و مظهر است که یکی مظهر دیگری است و عالَم ماده به معنای مظهر عالَم برتر با حرکت جوهری خود همچنان شدت می‌یابد و به فعلیت برتری می‌رسد. موفق باشید

12627
متن پرسش
سلام علیکم: در فصل حرکت جوهری، موضوع هدف حرکت عنوان شد که: مجردات موجودات ثابتی هستند یعنی دیگر حرکت در وجودشان نیست. یعنی فعلیت محض هستند. سوال: مثلا روح انسان فعلیت محض است یعنی نقص ندارد، پس چرا می گویند که خواندن قرآن یا نماز موجب تعالی روح انسان می شود آیا این نرسیدن به تعالی خودش نوعی قوه نیست که می خواهد یه فعلیت برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان تا در این دنیا است و تحت تأثیر بدن است در مقام نفس می‌باشد و لذا تغییر بدن بر نفس نیز سرایت می‌کند و قوه‌های او را به سوی فعلیت جلو می‌برد. موفق باشید

12532
متن پرسش
استاد گرامی سلام عیکم: لطفا یک سیر مطالعاتی کامل از آثار علامه جوادی آملی توصیه بفرمایید. چنانچه کلیه تالیفات ایشان را در بر داشته باشد سپاسگذار هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوانیم فرمایشات حضرت آیت اللّه به شکل سیر در آورد. زیرا ایشان سعی کرده‌اند در راستای تحقق تمدن اسلامی آخرین تتبعات خود را ارائه دهند. اگر مباحث معرفتی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین را کار کرده باشید، رویهم‌رفته می‌توانید متوجه‌ی اشارات ایشان بشوید. موفق باشید

12505
متن پرسش
بسم الله سلام علیکم: مدتی است مباحث برهان صدیقین و حرکت جوهری را دنبال می کنم و از ابتدا مساله ای در ذهنم بود. هنگامی که می خواهیم عین وجود نبودن دیوار را ثابت کنیم یا می خواهیم بحث از جوهر و عرض بکنیم، ظاهرا به نکاتی توجه نمی شود. 1- کل عالم ماده، فقط از ماده است! همان طور که می گوییم صندلی اعتبار ماست، چوب هم اعتبار ماست! آب هم اعتبار ماست. مگر نه این که الان هم به این نتیجه رسیده اند که عالم از الکترون و پروتون ساخته شده و البته می دانیم که این الکترون و پروتون هم نظریه است... مخلص کلام آن که چرا موقع بررسی احوالات عالم ماده به (مثلا) سیب اصالت می دهیم و به بررسی جوهر و اعراضش می پردازیم؟ مگر سیب چیزی غیر از ماده است؟ کجای کار دچار اشتباه می شوم؟ 2- آیا ما حرکت در اعراض را قبول داریم؟ از کجا معلوم قرمزی امروز سیب همان سبزی دیروز است؟ مگر این که منظور رنگ باشد یعنی سبزی رنگ سیب بود و قرمزی هم رنگ سیب است! 3- تقریبا تمامی تغییرات اعراض اثر حیات است. یعنی به نحوی حیات موجود زنده در آن حرکت، موثر بوده. از قرمز شدن سیب تا گندیدن آن توسط باکتری ها! آیا حیات به حرکت جوهری ربط دارد؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در بحث حرکت جوهری ادعای اصلی آن است که ذات عالَم ماده عین حرکت است و در متن این ادعا شواهدی مثل تغییر اَعراض که صورتِ ظاهری جوهر است، مدّ نظر قرار می‌گیرد و لذا در این روش از خودِ ماده به ماده نگریسته شده است تا آن‌چه در ذات ماده هست یعنی حرکت مدّ نظرها قرار گیرد. مثل این‌که شما سردی هوا را از عکس‌العمل خودِ هوا یعنی سنگین‌شدن هوای سرد مدّ نظر قرار دهید 2- در مباحث حرکت جوهری روشن شد که علاوه بر حرکت در جوهر، حرکت در اَعراض را جناب صدرالمتألهین پذیرفته است و به همین جهت گفته می‌شود رنگ قرمزی امروز همان سبزی دیروز است زیرا در متن رنگ یعنی عَرَض این حرکت واقع شده است 3- موضوع را نباید در سیر بحث تغییر داد. چرا یک‌مرتبه بحثِ حیات را به وسط آورده‌اید؟ علت حرکت باید حرکت باشد معلوم است که اگر حیات از موجود ذی حیاتی خارج شود دیگر حرکت ذاتیِ شیئ مادی از کنترل نفس ناطقه خارج می‌شود و حرکت، مستقیماً موجب گندیدن مثلاً سیب می‌گردد. قبل از آن هم حرکت بود ولی در کنترل نفس ناطقه یعنی عامل اصلی حیات بود که موضوع بحث حرکت جوهری نیست. حرکت جوهری ثابت می‌کند که وجود در مرتبه‌ای از مراتبش عین حرکت است و ریشه‌ی حرکات در عالم ماده به ذات عالم ماده مربوط است. موفق باشید

 

12495
متن پرسش
سلام: می خواستم در مورد مفهوم زمان از نظر عرفا بیشتر بدونم. چون تقریبا همه ی عرفا به ذهنی بودن زمان و موهومی بودن اون اشاره کردند لطفا منبعی معرفی کنید تا بیشتر در این مورد تحقیق کنم. اگر ممکنه خوتون هم توضیحاتی را بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حرکت جوهری جناب صدرالمتألهین بر همان مبنای نگاه عرفا نسبت به زمان مطرح است. هنر جناب صدرا آن است که توانسته است آن نگاه را با روش عقلی به صحنه بیاورد. موفق باشید

12455
متن پرسش
سلام استاد: من جوان 18 ساله ای هستم که می خواهم مطالعات بیشتری در زمینه ی مهدویت داشته باشم. کسی شما را به من معرفی کرد که کتاب های شما را مطالعه کنم. اما من نمی دانم از کدام یک از کتاب های شما باید شروع کنم. لطف بفرمایید راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست و سپس با مطالعه‌ی بحث برهان صدیقین در کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن، کار را شروع کنید و سپس به کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» بپردازید به لطف الهی معارف بلندی را در ذیل نور مهدویت به‌دست خواهید آورد. موفق باشید

12441
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: ان شاالله سلامت باشید. آقای جوادی آملی در کتاب سر چشمه اندیشه جلد سوم صفحه 332 می فرمایند: بر اساس حرکت جوهری، اخلاق (خود اخلاق و نه فقط نفس انسان) جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا است. ممنون می شوم منظور ایشان را تبیین نمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت آیت اللّه آن باشد که وقتی شما در حرکات و رفتارتان رعایت اخلاق را بکنید و ظاهر و جسم اخلاق از طریق شما ظهور کند بعداً همان کارهای اخلاقی شما به صورت ملکات روحانی و معنوی باقی می‌ماند. موفق باشید

12357
متن پرسش
سلام علیکم: می خواستم بدانیم این برنامه سیر مطالعاتی که استاد ارائه فرموده اند برای چه افراد و با چه سطح سوادی قابل استفاده است؟ اگر یک شخص طلبه که دروس سطح را گذرانده است هم بخواهد این سیر مطالعاتی را داشته باشد این منابعی که برای مطالعه ارائه شده است چقدر برایش قابل استفاده خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ موجود در سایت برای دانشجویان و طلاب مفید است ولی طلاب عزیز بهتر است بعد از بحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین، زیاد وقت در روی این مباحث نگذارند و بیشتر به دروس رسمی حوزه بپردازند تا عقب نمانند و إن‌شاءاللّه پس از چند سال حضور در درس خارج وارد این مباحث شوند. موفق باشید

12348
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: برای مطالعه اثباتهای وجود خدا نیازمند راهنمایی شما هستم. در کدامیک از کتب می توانم اثباتهای استدلالی، فلسفی و منطقی برای اثبات خدا بیابم؟ اثباتی که متناسب با یک ذهن پیچیده، پرسشگر و دقیق باشد. از راهنمایی شما سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرحِ صوتی آن مفید باشد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

12337
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: شما در بحث برهان صدیقین فرمودید صفات خداوند در مخلوقاتش به نازله هست مثلاً درخت هم در حد وجود خودش علم و قدرت و حیات و... دارد، در صورتی که در بحث ملائکه می فرمائید هر فرشته حامل یک اسم است یعنی مثلاً فرشته ی قبض فقط اسم قابض را حامل است و از اسماء دیگر مثل علیم، سمیع و بصیر و حّی و... برخوردار نیست یا اینکه در اسم قبض این اسم را به کامله دارد و بقیه را به نازله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند در مورد فرشتگان هم از نظر درجه‌ی وجودی قضیه از همان قرار است. منتها در موقع ظهور بر اساس ظرفیت شرایطی که باید ظهور کنند به اسم خاصی ظهور می‌کنند که ما آن‌ها را در رابطه با ظهورشان، جبرائیل و عزرائیل و اسرافیل می‌نامیم. مثل نفس شما که در مرتبه‌ی خود، جامعیت دارد ولی در موطن گوش با قوه‌ی سامعه ظهور می‌کند. موفق باشید

12298
متن پرسش
سلام استاد: بنده خیلی صحبت‌های شما را گوش دادم. کتب مقدماتی شما را هم کار کرده‌ام. جزوه‌ی روش سلوکی را نیز خوانده‌ام. اگر می‌شود خودتان مرحله‌ی اول عملی سلوک را به من بفرمایید. می‌خواهم از طریق همین ارسال پرسش سلوک کنم؛ اگر برای شما اذیت نداشته باشد بنده طلبه‌ام. می‌خواهم هم بُعد عملی، هم بُعد نظری را بالا ببرم. خواندن کتاب نظری‌ است. دستورات عملی را خودتان بفرمایید بهتر است. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جایگاه مباحثی مثل معرفت النفس و غرب‌شناسی و مباحث مهدویت روشن شده. در هرحال ابتدا اگر با معرفت نفس در کتاب «ده نکته» همراه با شرح صوت آن و سپس «برهان صدیقین» و بعداً با «معاد» کار را جلو ببرید، إن‌شاءاللّه به نتیجه‌ی لازم خواهید رسید. موفق باشید

12296
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: شما در مباحث فرمودید خداوند عین هستی است و عین هستی عین کمال پس عین علم است. حال صادره اول که عین هستی نیست هر چند نازله اسم الله است ولی عین هستی نیست چون مخلوق است پس چطور می توان قبول کرد که صادره اول هم عین علم است در حالی که عین هستی نیست؟ توضیح فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم صادره‌ی اول عین علم نیست به معنای مطلق علم، بلکه به اندازه‌ی درجه‌ی وجودی خود به خود علمِ حضوری دارد و به همان اندازه عالِم است منتها علم او حضوری است و از این جهت علم او عین وجود اوست. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!