بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حوزه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26007
متن پرسش
سلام و وقت بخیر محضر استاد فرزانه: ۱. لطفا بفرمایید یک طلبه اگر بخواهد برای انتخاب محتوای منبر و سخنرانی خودش از آثار ارزشمند شما استفاده کند. کدامیک از آثار و کتاب شما مفیدتر و آسان تر است؟ یعنی که برای عوام و مردمی لذت بخش تر است؟ ۲. برای منبر می توانیم از کدام قسمت خویشتن پنهان هم استفاده کرد؟ آخه شاید برخی از مردم توان و علاقه به این مطالب را نداشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر مباحث مربوط به کربلا، و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و کتاب «چه نیازی به نبی»، مباحث معرفت نفس می‌توانند مفید باشند. موفق باشید

25952
متن پرسش
با عرض سلام و احترام به استاد گرامی: علامه طهرانی و بسیاری از علما و اهل عرفان معتقدند که رفتن به سینما به ویژه برای طلاب مضر است و در روح آنها اثرات منفی دارد لذا از جنابعالی پرسشی داشتم و آن اینکه اگر ما طلاب به سینما نرویم چگونه می توانیم در مقابل فیلم های بد بایستیم و از تشریع آنها جلوگیری کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در حال حاضر شرایط متفاوت باشد. ولی با این‌همه تا می‌شود نباید با لباس روحانی در سینما حاضر شد، مگر در رابطه با فیلم‌های ارزشی که جنبه‌ی تقویت و تبلیغ آن‌ها به میان آید. موفق باشید

25761
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، حقیقتاً در زمانه فعلی می شود گفت حوزه های علمیه روند تحجر و بدور از واقعیات زمانه را دنبال می کنند؟ آیا همچنان هنوز انتقادات شهید مطهری به حوزه ها مبنی بر اینکه حوزه های علمیه در تولید علم دینی مبتنی بر واقعیات و ضرورت های جامعه ضعف اساسی دارند و روند عقب ماندگی را دنبال می کنند؟ این سخنرانی آقای رحیم پور ازغدی هم که در فیضیه قم سال پیش بیان کردند ریشه سکولاریسم در حوزه است هم کمی به ابهام من اضافه کرده و ذهنم رو نسبت به تحجر و سکولار بودن حوزه درگیر کرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به قشر طلبه‌های جوان و دانشجویانی که به حوزه آمده‌اند امیدوارم، هرچند گله‌ی آقای رحیم‌پور به جاست که حوزه در مسائل مبتلابهِ جامعه سرزنده نیست. ولی در هر حال، در حالِ به نشاط‌ آمدن است. موفق باشید

25696
متن پرسش
با سلام: وقتتون بخیر. اگر کسی بخواهد در مورد دین بداند تنها راه حوزه رفتن است؟ با علم به اینکه حوزه خواهران خیلی غنی نیست. اگر راهی غیر از حوزه پیشنهاد می کنید، بفرمایید و البته من تمام مطالبی که دوست داشتم را از جامعه حوزویان گرفته ام. اما ترسم از اینه که با رفتن به حوزه به مقصودم که آشنایی کامل دین و نزدیکی هرچه بیشتر به خداست، حاصل نشود و عمرم تباه شود. راهنمایی کامل بفرمایید ممنون می شوم. جسارتا می پرسم شما اگه حوزه نرفته بودید، این اطلاعات را از کجا به دست می آوردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌اید سیر مطالعاتی بر روی سایت، إن‌شاءاللّه شما را به هدف‌تان نزدیک کند. ۲. بنده از حوزه، بیشتر ادبیات عرب و آشنایی با استادان فلسفه را گرفتم که فکر می‌کنم امروزه بتوانید با صوت‌هایی که به میان آمده است، این خلأ را جبران کنید. موفق باشید

25622
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بین دو راهی خیلی سختی گیر کردم و از شما کمک می خواهم. استاد بنده سه ساله ازدواج کردم طلبه متاهل هستم و همیشه دارای دغدغه مالی معیشتی بودم به خاطر شهریه بسیار کم و ناچیز طلبگی. از طرفی بسیار عطش مطالعه کتب معارف دینی را دارم و الحمدلله روزانه چند ساعت مطالعات جنبی دارم. از طرفی هیچ؛ هیچ علاقه ای به دروس حوزه ندارم نه فقه و نه اصول. یکی از دوستان به بنده پیشنهاد دادند که بروم در مغازه ساندوچی ایشان کار کنم. حال موندم آیا بروم یا خیر؟ نکته اینجاست که مثلا می توانم از ساعت سه بعد از ظهر تا ده شب هم بروم و صبح ها هم برم سر کلاسهای حوزه. ولی موندم آیا کلا حوزه رو رها کنم و بچسبم به مطالعات جنبی خودم و فعالیت تبلیغی که در فضای مجازی دارم و بعدازظهرها بروم ساندویچی یا اینکه صبح ها برم حوزه و بعدازظهر ها برم ساندویچی؟ ازتون خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید «کج‌دار و مریز» هم که شده است ارتباط‌تان را با حوزه حفظ کنید، بهتر است. ولی اگر به‌کلّی روح‌تان در آن‌جا نیست و با موضوعات مطرح‌شده در آن‌جا نمی‌توانید رابطه برقرار کنید، بالاخره دینداری و تدیّن منحصر به حوزه‌رفتن نیست. موفق باشید

25474
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. من سی و یک سال دارم، دو تا بچه کوچولو دارم. چندین سال عشق درس دین دارم و عاشق حوزه رفتنم، بنظرتون برم یا نه؟ مطالعات دیگه هم راضی ام نکرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت آموزش عربی آن برای خواهران هم مفید است. ولی بعضی از دروس حوزه‌ی خواهران، بیشتر برای خواهرانی مفید است که می‌خواهند تبلیغ دینی داشته باشند. اگر بتوانید در عین آموزش عربی موضوعاتی مثل «تفسیر المیزان» را دنبال کنید، بهتر است. جزوه‌ی «روش استفاده از المیزان» بر روی سایت هست. موفق باشید

25406
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: مدتی است مطلبی بصورت عجیبی ذهن من رو درگیر کرده و حتی تا حدودی شک و ابهامی را هم به وجود آورده. برخی دوستان بصورت ویژه در این ایام، نسبت به آینده انقلاب نگران اند و معتقدند محبوبیت عمومی نظام کم شده است و آمار حضور مردم در تجمعات بزرگ مثل نماز جمعه و راهپیمایی و انتخابات کاهش پیدا کرده و هم چنین شاهدیم مقبولیت رهبر انقلاب و مراجع تقلید هم درگیر همین کاهش هستند و ویژه درباره همین فتوای اخیر مرتبط با سریال شمس و مولوی، معتقدند بسیار بر کاهش محبوبیت مرجعیت موثرست و نشانگر نفوذ تحجر در حوزه حتی میان مراجع است. آیا واقعاً با ریشه های عمیق این انقلاب و این پایداری بر سر حفظ آن و گسترش گفتمانش در جهان، ویژه در همین منطقه خودمان و اینکه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به این میزان روی قوت انقلاب و روشن بوده آینده نهضت و اتصالش به قیام امام عصر (عج) سخن می گویند آیا پذیرفتنی است که بیان کنیم انقلاب اسلامی و حوزه ای که از ارکان مهم انقلاب بوده و هست، درگیر تحجر و محافظه کاری شده و به آینده نمی توان خوش بینانه نگاه کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در مقاله‌ی «آینده‌ی ما چه آینده‌ای است» دلایلی نسبت به امیدواربودن به آینده‌ی انقلاب عرض شد؛ آینده‌ی جهان به سویی در حرکت است که ناتوانیِ فرهنگ مدرنیته را روز به روز آشکار می‌کند و البته این بدان معنا نیست که نسبت به ضعف‌های خود بی‌تفاوت باشیم، مثل همان نظری که در رابطه با مولوی داده شد که سخن عالمانه‌ای نبود. موفق باشید

25286
متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید ما هفته آینده عازم سفر اربعین هستیم. بنده و سه نفر از دوستانم رو به عنوان مربی به جای مبلغ در این سفر دعوت کردند که با جمع دانشجویی ارتباط بگیریم و کار تربیتی انجام بدیم. می خواستم ببینم تو این سفر ما باب مباحث مبنایی مثل معرفت النفس و ظاهر و باطن عالم رو باز کنیم بهتره یا مباحث اربعینی که روی سایت اخیرا بارگذاری شده؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  بگذارید به عهده‌ی آن‌چه حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» در ابتدا تا انتهای این سفر پیش می‌آورند، همان را انجام دهید. موفق باشید

25285
متن پرسش
سلام استاد: محصل علوم اسلامی هستم و اعتقاد دارم باید به اجتهاد برسم. اما یک مشکل در مسیر راهم وجود دارد. اولا نمی دانم چگونه در مدت زمانی کوتاه به اجتهاد برسم تا بتوانم به تولید علوم انسانی اسلامی بپردازم. شما می دانید که با این وضع اجتهاد امروز شاید حدود بیست سی سال باید برای اجتهاد درس خواند. دنبال روشی هستم که این راه را کوتاه کند. سوال دیگری هم دارم از خودتان. شما روش مطالعه تان تندخوانی است یا کندخوانی و تامل بیشتر. به نظرتان کدام بهتر است؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره چند سالی در درس خارج باید حاضر شوید و پس از آن به ورود تخصصی خود فکر کنید. ۲. نه! من در مطالعات، کارِ خودم را می‌کنم نمی‌دانم آن کار تندخوانی است و یا کندخوانی. موفق باشید

25232
متن پرسش
سلام: بنده امام جماعت مسجد هستم اگر بخواهم مطالبی را هر شب برای نمازگزاران بیان کنم چه موضوع یا کتابی را پیشنهاد می کنید تا در طی یک دوره مطالبی سلسله وار بیان شود و در رشد معرفتی معنوی تاثیر گذار باشد. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه و یا به روایت «ای اباذر» فکر کنید. موفق باشید

25205
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دانشجو هستم و ملول، فضای رشته ام مرا درمانده کرده حس می کنم که جوانیم را بر سر هدفی نفسانی گذاشته ام نمی توانم خودم را قانع کنم که قرار است اینگونه بمیرم. نایی برای فریاد زدن هم نمانده در این فضا و رشته حبس شده ام و ظاهرا عیسا دمی هم برای احیا نیست. به فکرم که برای خودم به حوزه بروم، نیتم را خودم هم نمی دانم، فرار است یا قرار، ترس است یا چهل، حتی شاید مصداق علو فی الارض باشد اما از نوعی که نفس من می پسندد. از طرفی یک جوان بیست و چند ساله ی خسته چگونه دل به صرف و نحو حوزه ببندد و سالها بر سر قواعد عربی بحث کند یا کتاب هایی بخواند که می داند نه دیگر پاسخ گوی خودش است و نه اجتماعش. استاد ما بگو چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید با مشاوری که روح و روحیه‌ی شما را می‌شناسد مشورت کنید. موفق باشید

25118
متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: من یک ضعفی دارم که به مدت دو سال شاید به عنوان سوال با من بود و تا الان تقریبا به پاسخ آن رسیده‌ام اما نه خیلی قوی به طوری که فقط به درد خودم میخوره و نمیتونم به دیگرانی که می‌بینم این ضعف رو دارن کمک کنم. من از حدود چهار سال پیش سیر عرفانی‌ام سرعت گرفت و هر لحظه به حیات جدیدی می رسیدم و با بینشی که داشتم دنبال بهترین بودم و می‌خواستم از همه جلو بزنم و به نهایت کمال برسم و یاری امامم را و بندگی خالصانه خدا را نیت کرده بودم. اما از وقتی وارد دانشگاه شدم و در اردو‌های تشکیلاتی دانشگاه و جهاد دانشگاه فعالیت کردم افکاری به من تزریق شد که برداشت اشتباهی از ایثار و فداکاری و کار جهادی بود که در این تشکل‌ها وجود داشت و همین‌طور باعث ناامیدی و نارضایتی افرادی که در این تشکل‌ها بودند می‌شد. تلاش‌های زیاد و نتایج کم. و اکثرا افرادی که در رشته تحصیلیشان خیلی موفق نبودند عضو این تشکل‌ها بودند و خلاصه به همه چیز غر می زدند! آنچه که من در ابتدا از این تشکل‌ها و اسامیشان در ذهن ساختم و آنچه که در واقعیت با آن روبرو شدم خیلی فاصله داشت و نواقص را می دیدم اما چون وقت نداشتم و درسم در اولویت بود نمی‌توانستم برای رفع آن‌ها زمان بگذارم و بیشتر مشکل گره‌های ذهنی افرادی بود که در این تشکل‌ها فعالیت داشتند. من بعد از کمی فعالیت در تشکل جهاد دانشگاه سوالی برایم پیش آمد من که تا آن موقع فقط به فکر رشد خودم بودم و داشتم با دیگران سر بهتر شدن مسابقه می دادم حالا سوالم این شده بود که پس بقیه چی؟ نمیدونم وقتی با بچه‌ها بحث می کردم می دیدم فاصله بین افکار و زاویه نگاه‌هامون خیلی زیاده و خیلی چیزها که برای من بدیهی بود و با تمام وجود می دیدم آن‌ها نمی دیدند و این باعث شد فکر کنم چرا دیگران انقدر عقب هستن و این سوال در من شکل گرفت که پس بقیه چی؟! شده بودم معلم عرفان، که این کار اصلا در قد و قواره من نبود و داشت مسیری که انتخاب کرده بودم را مختل می کرد و روی درس و زندگیم خیلی اثر منفی گذاشت باید برای فهماندن خیلی از مسائلی که فهمیده بودم وقت مطالعه می گذاشتم تا برای دوستانم روشن توضیح دهم و کم‌کم این موضوع که برای من جزو کار‌های فرعی بود با این سوال که خب پس بقیه چی؟! داشت با کارهای اصلی زندگیم جاش رو عوض می کرد و من کم‌کم خودم رو داشتم فراموش می کردم و مصر شده‌ بودم روی هدایت دوستان اما اصلا راضی نبودم و فقط این سوال که پس بقیه چی؟! اجازه نمی داد که من برگردم به زندگی خودم و همین‌جاها بود که من رشدم متوقف شد و حجاب‌ها روز به روز بیشتر شد و می دیدم دارم از خدا فاصله می گیرم اما این سوال من رو لجباز کرده بود و نمی توانستم برگردم و هر روز ناراضی‌تر بودم. صحبت‌هایم فوق‌العاده روی دیگران تاثیر می گذاشت و عملا داشتم هدایت خودم رو فدای هدایت دیگران می کردم و این شده بود ایثار من!!!! دوستانم هم سوالاتی می‌پرسیدند که باز بیشتر مرا در این مسیر که پس دیگران چی؟ می‌انداخت. بعضی‌ از این افراد تمام فکرشان شده بود هدایت دیگران و خودشان را فراموش کرده بودند و رشدشان متوقف شده بود و این حجاب نمی‌گذاشت که پیش بروند و مخصوصا اگر برای هدایت شخصی وقت می گذاشتند و آن شخص هدایت نمی‌شد به اصل موضوع شک می‌کردند و خلاصه که هدایت خودشان را به هدایت دیگران گره زده بودند. من هم مدتی گرفتار این موضوع شدم اما توانستم از آن فرار کنم! اما هنوز ته قلبم راضی نیست و خیلی سوال‌های بی‌جواب در من ماند که می‌خواهم فراموششان کنم ولی از آن‌جایی که می‌ترسم دوباره دچار این اشتباه شوم دوست دارم به پاسخ سوالاتم برسم. فکر می‌کنم مشکل اصلی این قضیه اینجاست که با خواست و اراده خودمون و صرف اینکه دوست داریم دیگران هدایت بشن و طعم حیات برتر رو بچشن میخوایم دیگران رو هدایت کنیم و تو این قضیه تسلیم اراده خدا نبودیم. و اعتراف می‌کنم هر چه قدر هم تلاش کنی نمیشه آنچه که تجربه می‌کنی رو به دیگران بفهمونی مگر اینکه خودش آمادگیش رو داشته باشه و خودش بره تجربه کنه و شما فقط یک تذکر دهنده بودی شاید! لطفا یک راهی برای تفکر به این موضوع که چی شد اینجوری شد؟! رو بهم نشون بدید ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اصلِ کار، کارِ بدی بوده! آری! در درک حقیقت و با در میان‌گذاردنِ حقیقت با دیگری باید خود را معنا بخشید. وقتی رجوع به حقیقت در میان باشد، دائماً نسبت خود را با تجلیات آن می‌سنجیم و نه با ردّ یا قبولِ دیگران. موفق باشید

25107
متن پرسش
سلام علیکم: استاد؛ حقیر پایه اول حوزه علمیه هستم و واقعا فهم دین رو دوست دارم. اما الان جدیدا انگیزه ای برای یادگیری برخی از دروس آن ندارم و حالت کسلی دارم و بین ۲ راهی، ماندن در حوزه و بیرون آمدن مانده ام. می خواستم بپرسم با این اوضاعی که دارم چه کاری باید انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت، اولِ کار که بحث مقدمات است مدتی یک‌نواختی دارد ولی اگر بتوانید تحمل کنید و استعداد لازم جهت فهم مطالب را در خود می‌یابید، خوب است که ادامه دهید. در قسمت آرشیو سؤالات در موضوع «حوزه یا دانشگاه» نکاتی جهت فهم بهتر موضوع هست، خوب است که به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

24914
متن پرسش
سلام استاد: من طلبه ی پایه .. حوزه هستم در مدرسه طبق تشویق یکی از آشنایان وارد حوزه شدم (البته بدون شناختی از حوزه و همینطور بدون علاقه) البته شاید علاقه ای که باعث شد وارد حوزه شوم البته که (استعداد و ذهن خوبی دارم) (علاقه ام حضور در قوه قضائیه یا سازمان های نیروهای مسلح) تعبیر بشود به جو گیری خب به هر حال وارد حوزه شدم. بعد از چند سال است که حس می کنم پشیمانم و اشتباه کردم و اگر وارد دانشگاه می شدم برایم مفید تر بود. می خواستم ببینم به نظر شما و طبق دیدگاه و تجربه شما من بعلت دلسرد شدن از حوزه و کتب حوزه یا وضعیت آموزشی حوزه چه کار کنم آیا ادامه بدهم و بعد از سطح دو وارد دانشگاه بشوم که این هم به لطف دلسرد شدن کمی برام سخته. شما بفرمایید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه علمیه یک اقیانوس است. سعی کنید راهِ خود را و جای خود را در این اقیانوس پیدا کنید تا عمرتان به ثمر برسد. موفق باشید

24849
متن پرسش
سلام علیکم: حفظ کردن قرآن را تا چه حد برای یک طلبه لازم می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به دروسی که باید یک طلبه به طور رسمی دنبال کند؛ ضرری نرساند بسیار کار خوبی است. موفق باشید

24586
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: استاد جان تسلیت بنده کمترین را پذیرا باشید. امیدوارم خداوند صبر نیکو به شما عنایت فرمایند، قلبا متاثر و اندوهگین شدم. استاد جان بنده حدود ۲ سالی است که مباحث معرفت النفس را پیگیری می کنم و از آنجایی که به مباحث فلسفه تا حدودی نیاز هست بحث های فلسفه را هم حدود یک سالی هست که شروع کرده ام به لطف الهی، و چون احساس نیاز به مباحث هرمنوتیک کردم قصد داشتم از امسال مباحث هرمنوتیک را هم شروع کنم. بنده پایه ۹ و به امید خدا قصد اجتهاد در مباحث معرفت النفس و معاد را دارم. تا اینکه امسال متوجه نظری از جانب عده ای از اساتید شدم که می فرمایند برای اجتهاد در هر شاخه ای باید ابتدا در فقه مجتهد شد و ملکه اجتهاد را در فقه کسب کرد و بعد در رشته مورد نظر استفاده کرد شاید دلیل این عزیزان این است که تنها در فقه مسیر اجتهاد تدوین شده است و در سایر رشته ها چنین چیزی مدون نشده است. به هر حال اگر بخواهم با این نظر پیش بروم باید حداقل ۵ تا ۶ سال کار سنگین فقهی اصولی بکنم و مباحث معرفت النفس و فلسفه خود را نیز تعطیل کنم تا شاید ملکه اجتهاد حاصل شود و بعد به سراغ معرفت النفس و معاد بروم، خواستم از شما بپرسم نظر حضرتعالی چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که فرموده‌اند. زیرا با اجتهاد در موضوع فقه و اصول، به ملکه‌ای از اجتهاد نایل می‌شوید که در سایر موضوعات نیز می‌توانید مجتهدانه عمل کنید. موفق باشید

24571
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده طلبه هستم و شش سال هست که در حوزه درس می خوانم اما خیلی خوب درس نخواندم و بسیار ناراضی هستم. حافظه خوبی هم ندارم. درس ها یادم نمی مانند. خیلی ناامید شدم هم از درس خواندنم و هم از زندگی و آینده و ... از طرفی هم بسیار افسرده شدم و سر کوچکترین مسائل عصبی می شوم. وسواس غلبه کرده بر من. لطفا مرحمت بفرمایید و بنده رو راهنمایی کنید. مطلب دیگر خیلی به بنده می گویند که شما طلبه ها چرا کار نمی کنید و از منبر و اسم اهل بیت پول در می آورید. این هم ذهن بنده رو مشغول کرده و نسبت به درس خواندن سرد می کند. و چندین بار تصمیم گرفتم بروم دنبال کار و طلبگی را رها کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از خود نباید انتظار زیاد داشته باشید. با پشتکار به همان دروس رسمی حوزه بپردازید. ۲. خودِ دین با خمس و سهم امام، مسئول تأمین طلبه‌ها است. در واقع دین و شریعت به عهده گرفته است تا در حدّ امکان طلاب را تأمین کند تا آن‌ها بتوانند دین را به مردم برسانند. موفق باشید

24553
متن پرسش
سلام: در سایت ها شرایط ورود به حوزه را تمام شدن پایه نهم می گویند ولی حرفی از تحصیل هم زمان نزدند. آیا میشه هم در مدارس استعدادهای درخشان و هم در مدارس حوزه به صورت هم زمان تحصیل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم که حوزه امکان چنین کاری را می‌دهد یا نه. ولی فکر می‌کنم اگر طلبه تماماً فکر و ذکر خود را مشغول دروس رسمیِ حوزه بنماید، نتیجه‌ی بیشتری می‌گیرد. موفق باشید

24521
متن پرسش
سلام: وقتی حوزه های علمیه اینچنین در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منفعل اند، احترام و سکوت در برابر آنها چه چیزی را تغییر می دهد؟ چرا نباید اعتراض کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که حوزه‌های علمیه در حالت انفعالِ فرهنگی باشد. کار، بزرگ است و حوزه آرام‌آرام در حالِ به صحنه‌آمدنی است که مناسب این تاریخ باشد و آینده ما را رقم بزند. ان شاء الله. موفق باشید

24462
متن پرسش
استاد سلام علیکم: بنظر حضرتعالی عملکرد چهل ساله حوزه های علمیه در ورود به مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی چقدر ضعیف بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون ضعف نبوده ولی حرکات جهت‌دار و امید بخشی در میان است. آری به جهت انتظارات زیادی که از حوزه هست، بیش از آن‌چه انجام شده‌است را جامعه طلب می‌کند ولی تنها راه نجات بشر از ظلمات این دوران، آموزه‌های دینی است که مرکز رسمی و جدّیِ تنظیم و تدوینِ آن تنها حوزه‌های علمیه می‌باشند با سابقه‌ی تمدّنی هزار ساله. موفق باشید

24432
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد مدتیه راجع به فرار مغزها یا همون خروج نخبگان فکر می کنم و این موضوع به نظرم اومد که جدای از مسایل سیاسی و... یه موضوع باعث این پدیده میشه و اون اینکه سرفصل دروس به دردنخور و غیر کاربردی دانشگاهها داره باعث این موضوع میشه به طوری که به عنوان مثال بنده دوستی دارم رشته سونوگرافی «دربخش بانوان» خونده این رشته در ایران به اندازه پزشکی فرد باید درس بخونه اون گله اش این بود که چقدر فرصتهام درگیر و دار قوانین و دروس بیخود دانشگاه از بین رفت می گفت دوستش دو سال رفت فرانسه این رشته را خوند اومد بعدم اینجا رفت سر کار. استاد متاسفانه خیلی رشته ها اینجا اینطوریه چرا که حس می کنم ذهن ها خلاصه نمیتونه بکنه ضمن اینکه اگر سن جوانی جوان ازش استفاده نشه دیگه نمیشه اون نشاط را انتظارداشت اون کارایی را که منجر به تولید و رشد هست تلف میشه لذا به گمانم اولا برای استفاده از نیروی جوانی به نظرم خیلی رشته های دانشگاه اگر از فنی حرفه ای یا کاردانش یا از سن پایین تر شروع شه به نظر بهتر هست و اگر بخواهیم به موضوع با دید بازتر نگاه کرد دانشگاه را فقط کسانی باید بروند که علاقه به تحقیق و پژوهش دارن ولی اگر فرد می خواد بره سر کار به نظرم بچه ها طوری هدایت شن به کاردانش بهتر هست ضمن اینکه خود مسئله کاردانش و.. هم اینطور که بنده فهمیدم بعضی به این دلیل نمیرن چون مخارج این رشته ها هم بالاست وقتی فرد بررسی میکنه میگه الان برم این رشته با این مخارج وکتابا همون برم رشته های نظری که فقط پول کتاب بدم جدای از اون بحث که به این رشته ها هنوز به این دیدگاه نگاه میشه که یارو تنبل هست که رفته این رشته و خیلی رشته ها اصلا این طرف نیست و قانونی هم هست که هرکس رشته های نظری باشه نمیتونه دانشگاه بره رشته های فنی و کاردانش ولی از اونطرفی یعنی از کاردانش و..به دانشگاه نظری میشه لذا استاد این مطلب رو براتون فرستادبنده دستم به جایی نمیرسه بخوام اقدامی کنم ولی گفتم شاید این تحلیل به درد بخوره استاد الان مثلا طب سنتی و... اولا فعلا فقط تهران هست درحالی که خیلی ها رفتن خارج این رشته را گذروندن اومدن دارن پول درمیارن درحالی که این رشته ها اگر بخواد بومی باشه باید متناسب هر اقلیم و محل خودش باشه که نیست استاد ممنون که به صحبتهام گوش کردید امیدوارم با این تحلیل تونسته باشم در راه ایجاد اشتغال کاری کرده باشم. ممنون البته در این مورد مفصل باید صحبت کرد که در مجال نامه و پست نمی گنجد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! متأسفانه هنوز زیرساخت‌های لازم آماده نیست و همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند ما در روش‌های آموزشیِ صدسال پیش اروپا متوقف هستیم. ولی بحمداللّه عزمِ تغییر اساسی در حال تحقق است. موفق باشید

24136
متن پرسش
با سلام: نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق. یه مطلبی است که از ابتدای ماه رمضان بنده را به هم ریخته و مرا با اعتقاداتم درگیر کرده است. هر چند در این درگیری فکری (که آن را نعمتی الهی می دانم) به نتایج خوبی رسیدم اما واقعا ته قلبم هنوز مسئله حل نشده و می ترسم پاسخ های خودم به خودم از باب حب نفس بوده باشد نه از باب شرع و عقل. اصل قضیه از سخنرانی یکی از روحانیون شروع شد که شاگردانی دارد و کلاس های درس و به دلایلی از اقبال مردمی نیز برخوردار است. او چند روز پیش گفته بود: «ما (آخوندها) مردم را درست تربیت نکرده ایم. مردم باید برای دینشان هزینه کنند. آخوند نباید مجانی نماز بخواند یا منبر برود و... . آخوند باید برای خدماتی که ارائه می کند با مردم طی کند و مبلغ مشخص کند. اگر بر سر مبلغ توافق شد که کار را ادامه می دهد والا نباید مجانی کار کند. کار مجانی ارزش کار را پایین می آورد. مگر زندگی مردم با پول سامان نمی گیرد؟ خوب آخوند هم یکی از مردم است و برای زندگی اش نیاز به پول دارد که باید مردم آن را بپردازند.» این خلاصه صحبت ایشون بود. برای اینکه تفسیر ها و توجیه های مطابق مبانی خودمون از صحبت های ایشون نداشته باشیم لازم است اجرای عملی این صحبت ها را نیز عرض کنم. ببینید ایشون همون اول کار با نماز گزاران مطرح می کنه که این دهه محرم اگه می خواهید در مسجدتان نماز اقامه کنم دو میلیون تومان باید بدهید. اگر قبول کردند ایشون نماز را اقامه می کنه والا مسجد را رها می کنند. به کسانی که ایشون را دعوت به منبر می کنند می گویند برای یک دهه، ده منبر می روم و هر منبری یک میلیون تومان. اگه پذیرفتند که هیچ والا کار را رها می کنند. جالب اینکه در بعضی از مناطق، مردم با این استاد بزرگوار بر سر قیمت به توافق هم می رسند. اینجاست که ایشون ادعای دوم را مطرح می کنند و می کویند: «ببینید تربیت مردم در این مناطق تغییر کرد و اصلاح شد. لذا در همه جا اگه چنین برخورد کنیم تربیت مردم اصلاح می شود و قطعا این روش تربتی است که درست است.» از شما استاد عزیز می خواهم مطلب را برای ما روشن کنید. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تربیت‌ها انسان‌ها را دیندار نمی‌کند، هرچند ممکن است مثل تربیت‌های غربی، انسان‌ها را اجتماعی و منظم بنماید. ولی اسم آن را نباید دین گذاشت. یکی از شاخصه‌های مهم پیامبران همیشه این است که مردم را در فضایی به دینداری دعوت می‌کنند و سخن‌ هر کدام از آن‌ها این است که: «وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و من اجری از شما برای رسالت نمی‌خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم. البته مردم وظیفه دارند نسبت به نیاز های روحانیت بی تفاوت نباشند. موفق باشید

24069
متن پرسش
سلام و ادب: استاد شکر خدا بنده در ضمینه فعالیت اقتصادی به مرحله رسیدم که سرمایه ای جمع کنم و اشتغال زایی انجام بدهم و از دبستان تا الان با کار آشنا بودم. الان به توصیه ی یکی از دوستان دعوت شدم که طلبه شوم. با توضیحات دوستم احساس می کنم که دیگر این مسیر بهترین مسیر نیست و باید زندگی را رها و به سمت طلبه خدا شدن روم. با توجه به اینکه از نظر تحصیلات زیاد موفق نبودم و زیاد آشنا با این فضا نیستم و راه سختی را جلوی خودم می بینم نظر حضرتعالی برام مهم است به نظر شما کدام راه بهتر است جهت رضا و خشنودی خدا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر استعدا کار علمی در شما چندان پر قوت نیست، ولی در کار اقتصادی می‌توانید فعّال باشید؛ همان کار اقتصادی را ادامه دهید. موفق باشید

24006
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد عرض کنم من سه سال است معمم هستم. می خواهم روحانی ای باشم که هم تاثیر گذار و هم منبری ولی اصلا مطالعه ای ندارم. یعنی سردرگم هستم نمی دانم از کجا شروع کنم؟ چی بخوانم؟ یا اصلا چه کتاب‌هایی بخوانم و شروع کنم؟ لطفا راهنماییم کنیند واقعا مانده ام چه کنم. دستم به دامنتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده اولاً: دنبال‌کردن دروسِ رسمی حوزه و ثانیاً: مطالعه‌ی سیر مطالعاتی است که بر روی سایت می‌باشد. موفق باشید

24001
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم باز مهندسي نهادها در گام دوم انقلاب: همانگونه كه مطلع هستيد اخيراً تعداد ۴۰۰ نفر از اساتيد دانشگاه به فرمانده جديد سپاه پيشنهاد و اعلام آمادگي نموده اند كه طرح و برنامه باز مهندسي سپاه را در گام دوم انقلاب تهيه نمايند كه با توجه به موقعيت و شرايط زمانه كار بسيار شايسته و ارزشمندی خواهد بود. ضمن گراميداشت ياد و خاطره استاد شهيد مطهري و توجه ويژه ايشان به نهاد روحانيت به نظر مي رسد باز مهندسي نهاد روحانيت نيز از اهميت ويژه ايي برخوردار است. تعدادي از دلايل اهميت آن به شرح زير جهت بررسي و ورزيدگي بيشتر خدمت شما استاد گرامي ارائه مي گردد باشد كه جنابعالي و ديگر بزگواران كه در اين عرصه خدمات ارزشمندي داشته ايد پيش قدم شده و پيشنهاد و همكاري خود را جهت تهيه برنامه براي گام دوم نهاد روحانيت اعلام نماييد: ۱. نهاد روحانيت در طي زمانهاي گذشته به اين شكل وارد حكومت نشده بود و چنين تجربه اي نداشته، لذا بررسي و بازنگري فعاليت ۴۰ ساله اين نهاد ارزشمند و ضروري به نظر مي رسد. ۲. ورود نهاد روحانيت در عرصه هاي مختلف و جديد از جمله مناصب دولتي مثل استاندار شدن و نماينگي مجلس مي تواند باعث فاصله گرفتن از وظيفه اصلي آنها باشد زيرا يك نماينده بيشترين دغدغه اش در زمان مسئوليتش وظايف نمايندگي مجلس است نه انجام وظايف نهاد روحانيت ۳. به نظر مي آيد تعداد وظايف يك روحاني بعد از انقلاب نسبت به قبل از آن تفاوت زيادي پيدا نموده، اگر به فرض وظايف نهاد روحانيت را به دو بخش وظيفه اصلي و فرعي تقسيم نماييم. تنظيم آنها بسيار پيچيده و نياز به بازمهندسي دارد. ۴. هر چند مي دانيم كه مراجع تقليد و حوزه هاي علميه متولي نهاد روحانيت هستند، بحمدالله به دليل كثرت زياد مراجع به نظر مي آيد هماهنگي بيشتري لازم باشد. در پايان ادعايي براي مطالب فوق وجود ندارد هدف ان شاءالله همكاري همگانی براي اعتلاي اسلام و نظام جمهوري اسلامي خواهد. از توجه و فرصتي كه در اختيار مي گذاريد تشكر مي نمايم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی درستی است و همین‌طور که می‌فرمایید مسئولیت روحانیت چیزی بالاتر از امور ساده‌ی اجرایی است. فکر می‌کنم این‌که حضرت امام بر اتحاد حوزه و دانشگاه تأکید داشتند، در همین راستا بود که عقل مدرن همراه با فهم دینی می‌تواند در این تاریخ، جهانی را بسازد که نه جهان گذشته‌ی ما است و نه جهان مدرنِ سکولار. ولی متأسفانه حوزه‌های ما آن‌طور که باید جایی برای عقلِ مدرن و خردِ توسعه‌یافتگی قائل نیستند. البته این روزها شرایط کمی تغییر کرده است. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!