بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: دیدن اسماء الهی، بستگی به نظرگاه ما دارد، مثلا نگاه به یک گل، یکی نظر به جمال الهی دارد، یکی قدرت الهی، یکی علم الهی و... منظورم در ظهور اسماء است و الا تمام اسما و ذات عین هم هستند. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این‌جا است که فرمود: «نظر را نغز کن تا مغز بینی / گذر از پوست کن تا مغز بینی». آری! هرکس باید خودش از طریق خودش چنین حضوری را تجربه کند. به گفتۀ مرحوم ملاعباس تربتی در کتاب شریف «فضیلت‌های فراموش‌شده»؛ «چشیدنی است و نه شنیدنی». موفق باشید

40263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: من می‌خواهم در نماز امام رضا علیه السلام را نصب العین خودم قرار دهم. من که در عمرم امام رضا علیه السلام را ندیدم. پس من باید چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت مرحوم علامه قاضی در این رابطه فرموده بودند استاد خود را که نمادی از اولیای الهی می‌باشند مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

40124

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد محترم: خواستم موردی رو به شما بگم. بنده از وقتی سخنرانیها و کتابهای شما رو مطالعه کردم و تقریبا در مسیر سیروسلوک هستم خیلی نسبت به قبل احساس تنهایی می‌کنم چون اینکه دوستی آنچنان صمیمی که طرز فکرش مثل خودم باشه ندارم و اگر زبان باز کنم در بین اطرافیان مورد تمسخرقرارمی‌گیرم که میگن چقدرسخت می‌گیری یا اگردر جمعی غیبت کنن و من تذکر بدم سریع واکنش نشون میدن و میگن اصلا با تو دورهمی حال نمیده و خیلی چیزهای دیگه. چون رفته رفته من رو از جمع های دوستانه خط زدن و زیاد تمایل ندارن. البته من زیاد ناراحت نیستم اتفاقا براشون دعا می‌کنم زودتر مسیر گمشده خودشون رو پیدا کنن فقط از این بابت ناراحتم که کسی هم فکرخودم نیست که بتونم باهاش درباره انطور مسائل صحبت کنم. به شدت احساس تنهایی می‌کنم. لطفا چیزی بگویید غم دلم کم شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این موارد به گفته آیت الله حسن‌زاده باید «دل با یار باشد و دست در کار» و به نحوی ارتباط با افراد از سر دلسوزی برقرار باشد، در عین این که بنا نیست ما با اهل دنیا طوری مخلوط شویم که زندگی از مسیر معنوی خود جدا شود به هر صورت از سر دلسوزی می‌توانید رفقای خود را یاری کنید. موفق باشید

40005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: هگل معنای انسان را وابسته به شهر می‌داند، آیا این گزاره از نظر فلسفه اسلامی و اسلام درست است؟ آیا اینکه انسان خودش بشود حتما لازمه این است که خودش را در قالب نقشی در اجتماع ارائه دهد وگرنه بی معناست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نکته که جناب هگل متذکر می‌شود یک امر تاریخی است که جهان امروز برای هر انسان به معنای شهروند، معنای دیگری دارد از آن جهت که انسانِ امروز در نسبت با شهر می‌تواند خود را معنا کند. کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی پیش رو» را حاج آقا حسینی شرح کرده‌اند و در این مورد می‌توانید مطالب را با دقت بیشتر دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/joinchat/4091478490Cb04d9047b2. موفق باشید

40003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما ندای حق گوی زمانه، این جملات ناب و عرفانی به تازگی به دستم رسیده، چه قدر زیبا، چه قدر عمیق، و چه نعمتی بالاتر از اینکه ما همان آخرالزمانی هایی هستیم که بر خلاف اهل ظاهر و کوته فکرانِ هم عصر این عارفان، این مفاهیم را می‌فهمیم و درک می‌کنیم چنانچه معصوم فرمود یتعمقون... – [ ابوالعباس قصاب] گفت: « وطاء من بزرگ است از او باز نگردم، تا از آدم تا محمد [علیهم السلام]، در تحت وطای من نیارد» – منکری، حسین منصور را معارضه کرد. گفت: «دعوی نبوت می‌کنی.» گفت « اُف بر شما باد! که از قدر من بسی واکم می‌کنی – ابویزید: «بنده نرسد به مقام حقیقت، تا آنچه خداوند- عزوجل- از قرب خویش به محمد داد و از مناجات خویش به موسی و از خلّت خویش به ابراهیم و از عزت خویش به عیسی- علیهم السلام- بیابد.» ابوالحسن خرقانی: «من از هر چه دون حق است زاهد گردیدم. آن وقت خویشتن را خواندم. از حق جواب شنیدم. بدانستم که از حق درگذشتم. لبیک اللهم لبیک زدم، محرم گردیدم، جمع کردم، در وحدانیت طواف کردم. بیت المعمور مرا زیارت کرد کعبه مرا تسبیح کرد، ملائکه مرا ثنا گفتند، نوری دیدم که سرای حق در میان بود چون به سرای حق رسیدم زانِ من هیچ نمانده بود» [خرقانی] گفت: « کله سرم عرش است و پای‌ها تحت الثری و هر دو دست مشرق و مغرب می‌شود منت گذاره و بخشی از اسرار را بر ما شاگردان و پادرسی های حضرتتان فاش کنید و بیش از آنچه در ظاهر این کلمات است به بطن آن که همان آیات قرآن و احادیث ست اشاره ای کنید و این تشنگان را آبی نوشید؟ که سخت تشنه ایم، اما طعم آب را چشیده تیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم اشاراتی است که در کلمات این بزرگان هست که البته گفتنی نیست هرکس به ذوق خود چیزی از آنها می‌یابد. موفق باشید

39358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: از زمانی که خود را شناختم احساس تنهایی در من وجود داشته نمی‌دانم چرا اما این حس برایم همیشه بوده چه در غم چه در شادی. آیا احساس تنهایی می‌تواند پسندیده یا ناپسند باشد؟ و از کجا می‌توانیم آن را تشخیص دهیم که آیا از روی افسرده گی است یا الهی است؟ التماس دعای بسیار.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! احساس تنهایی آن‌گاه که انسان خودش باشد و خدای خود، حضورِ ارزشمندی است و البته این بدین معنا نیست که منجر به دوری از مردم و بخصوص ارحام شود به همان معنایی که به فرمودۀ آیت الله حسن‌زاده:  «بود مرد تمامی آن که از تن‌ها، نشد تنها / به تنهایی بود تن‌ها و با تن‌ها بود تنها». موفق باشید

40255

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شاگردان آیت الله قاضی (ره) در هنگام نماز خواندن ایشان را نصب العین خود قرار می‌دادند. می‌خواستم بدانم که چون آیت الله قاضی (ره) مظهر خدا بودند، ایشان را نصب العین قرار می‌دادند؟ سوال دوم اینکه اگر جواب مثبت است، مگر تمام عالم مظهر خدا نیست. پس چرا فقط یک مظهر (آیت الله قاضی (ره)) را به عنوان مظهر خدا در هنگام نماز نصب العین قرار می‌دادند؟ لطفاً به هر دو سوال پاسخ دهید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرچیزی مظهر انوار و اسماء الهی است ولی استاد سلوکیِ انسان، مظهر کمال انسانی آن شخص به حساب می آید. موفق باشید

40127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: در مورد اسماء الهی، ظهور هدفمند و سیاست گونه؛ آیا می توانیم بگوییم امام خبر از نیروهای هستی (ملائکه) دادند و این خبر دادنِ وجودی در سیاستِ ایشان ظهور یافت. ظهوری در عین در بطن بودن. و سیاست عین دیانت، تحقق اسماء و خبردادنی وجودی است. «أَنْبَأَهُمْ» ، در سیاست وجودی رخ می نمایاند. از طرفی آیا می توانیم بگوییم «أَنْبَأَهُمْ» نیز محقق کردن اسماء است و «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» از جنس «أَنْبَأَهُمْ» است. با تشکر از راهنمایی شما التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه به عنوان نمادی از آدم و آدمیت در این زمانه  حکایت بودن را با بشریت در میان گذارد تا هر آنکس جایگاه هر جریانی را بشناسد و بداند حقیقتاً سیاست عین دیانت است و دیانت عین سیاست و میدان اندیشیدن اجتماعی حکایت تاریخی است که شهر و شهروندی به معنای امروزینش پیش آمده. موفق باشید

40123

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر باشه: من دختری ۱۵ ساله دارم که آن حدود ۳ سال میشه که نماز خوندن را ترک کرده دخترم از ابتدای تکلیف نمازهاش رو می‌خوند و با تشویق من به نماز خوندن ادامه می‌داد تا اینکه یک مدتی دچار افسردگی شد و حتی افکار ناامیدی مطلق از زندگی و گوشه گیری که با مشاور مذهبی و حتی حرفه ای درمانی صحبت کردم گفتن ایراد نگیرید سلامتی جسم و روحش مهمتره بعد از اون کلاً نماز خوندن رو کنار گذاشت بعد از آن سوالاتی از من داشت که چون نمی‌تونستم قانعش کنم اون هم گفت که دیگه نماز نمی‌خونه از جمله سوالاتی که داشت این بود که می‌گفت خدا چرا ما را آفریده و حالا که ما را آفریده نمی‌تونه ما رو زور کنه که نماز بخونیم. بنده واقعا ناراحتم چون می‌بینم برای دخترم و رفع شبهه اون کاری نتونستم بکنم دنبال کسی می‌گردم که بتونه با دلیل متقاعدش کنه دختری هست بسسیار باهوش و سوالاتش فلسفی و سطح بالا که اگه متقاعد بشه نمازش رو میخونه می‌خواستم من رو راهنمایی کنید چیکار کنم و کی می‌تونم دخترم رو بیارم که استاد باهاش صحبت کنن. ممنون میشم ازتون. خدا خیرتون بده. جسارتا من هر هزینه ای باشه میدم که دخترم شبهاتش پاسخ داده بشه. هر موقعی که بفرماین من خدمتتون می‌رسم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش ما اینطور نیست که بتوانیم به طور حضوری خدمت رفقا باشیم عیناً جواب این سوالات در کتاب آشتی با خدا مطرح شده است خوب است که همان سوال و جواب‌ها را با ایشان در میان بگذارید و برایشان بخوانید. نظر به سیره شهدا و توصیه آنها به نماز و حجاب ان شاالله می‌تواند مفید باشد. البته پس از مطالعه آن کتاب و کتاب جوان و انتخاب بزرگ که هر دو روی سایت هست می‌توانید سوالات ایشان را از طریق خود ایشان و یا جناب عالی در سایت مطرح فرمائید. موفق باشید.  https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C
https://www.aparat.com/v/etq8xug
https://lobolmizan.ir/book/70?mark=%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86
 

40065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: همسرم الحمدلله سید هستند و دلمون میخواد عیدغدیر بیاری خدا حرکتی ماندگار بزنیم و هرسال به فضل خدا تکرار کنیم. پارسال جشن گرفتیم و دوست و فامیل و همسایه را دعوت کردیم و شام و هدیه برای بچه ها. بنظرتون همین حرکت را تکرار کنیم یا با توجه به دغدغه های انقلاب و حوائج امام عصر شیوه ی بهتری به ذهن تون میرسه با توجه به نامه امام عصر عج به شیخ مفید خیلی دلمون میخواد این حرکت ذیل اجتماع قلوب تعریف بشه با نظر خودشون ان شاءالله. ممنون میشم مواردی که به ذهن تون میرسه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوب و با ارزشی است بخصوص اگر بتوانیم متوجۀ جایگاه «غدیر» به عنوان ادامۀ اسلام باشیم با آن همه موانعی که پیش آوردند و آن را به انقلاب اسلامی ربط دهیم و آیندۀ متعالی که در پیش است. اخیراً در این رابطه بحثی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شد که ان شاءالله می‌تواند مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19415  موفق باشید

39831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بیش از ۱۰ سال است که با مباحث جوع و روزه و رمضان مأنوس هستم. و از برکات آن غافل نبودم. اما امسال تازه در آستانه ۳۷ سالگی به لطف خدا موفق شدم ماه رمضان کمی کمتر بخورم و بعد هم ناهار را از زندگی حذف کنم و با غذای بسیار سبکی جای آن را پر کنم. خدا می داند چه برکات و نکاتی برایم آشکار شده. روشن شد یکی علت های عقب ماندن و درجا زدن هایم چیست. روشن شد یکی از علت هایی که همچون عوامل طاحونه سال ها به دور خودم می چرخیدم چه بود. فهمیدم «تا شکم دائر است دل بائر است». فهمیدم ریشه مشکلات جسمی و روحی ام در کجاست. البته هنوز در آغاز راه هستم. و به تعبیر حضرتعالی در شرح غزل های حافظ باید ذره ذره انانیت را ذوب کرد. هر چند خیلی دیر به این نقطه رسیدم ولی از فضل الهی هم نومید نیستم. استاد کتاب تذکرةالاولیاء جناب عطار عجب دریای طوفانی و موّاجی است! عجب غوغایی است! چه عزم های عظیم و بزرگی در عالم انسانی تولد یافته و ما خبر نداشتیم. جناب عطار عجب انسان رند و فرهیخته و وارسته ایست. با مطالعه این کتاب واقعاً در جان انسان «عزم و اراده» تجلی و نزول پیدا می کند. و به تعبیر جناب عطار در مقدمه حکیمانه و حیرت انگیزش در کتاب مذکور:« این کتابی است که مخنثان را مرد کند و مردان را شیرمرد کند و شیرمردان را فرد کند و فردان را عین درد کند...» سپاس از توجهی که به این اثر گرانبها دادید و التماس دعا. عذرخواه و شرمسارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین رابطه است که حضرت پروردگار در قرآن کریم مجید می‌فرماید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» آری! راه‌هایی در پیش است که با تلاش برای رجوع به خداوند، حضرت ربّ العالمین مقابلِ ما می‌گشاید و نمونه‌های آن همان نکاتی است که فرمودید. موفق باشید

40284
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: ای ایران؛ نوحه عاشورای حسینی در ایران چه رازیست که حضرت روح الله فرمود: ایران موجودیست الهی که بر بال فرشتگان نشسته است؟ و این ایران چه عهدی با حسین علیه السلام دارد که اینگونه در تاب و تب مقاومت و هجوم همه جانبه و عزت نمائی رخ می نمایاند؟ و این ایران چه عهدی با جان ها بسته است که خامنه ای عزیز در شب عاشورا با یاد «ای ایران» عزای حسین علیه السلام را زنده می‌دارد؟ و جان خود را می طرواد؟ امروز همه ی اسلام در حرم جمهوری ایران است. و ایران، حسین است، حیدر است، و تمام شریعت محمدی صلی الله علیه و آله است و در نهایت، زمینه ساز حضور حضرت حجت عجل الله تعالی است. امروز شیدای غدیر یعنی ایران. عزای حسین یعنی ایران؛ و مدیحه ی ایران مدیحه ی حسین است. و چه زیبا رهبر معظم انقلاب مجلس عاشورائی را با نام ایران نور بخشید و سینه‌ زنان نوای «ایران» را در چشم جهانیان عَلَم کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پاسخ به سؤال شمارۀ 40272 عرض شد حقیقتاً این ایران همان امّ القرای جهان اسلام شده است و در این رابطه خوب است به «نقش ایران شیعی در آیندۀ جهان» اندیشید از آن جهت که رخداد تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به ما، پنجره‌ای شد برای آن‌که ما شیعیان، به‌خصوص ما ایرانیان، جهان مدرن را درست بفهمیم، جهانی که تا دیروز با نوعی شیفتگی به آن می‌نگریستیم. در حالی‌که امروز متوجه شده‌ایم جهان در وضعیت جدیدِ خود متوجۀ جایگاه تاریخی ایرانِ مرتبط با نهضت اباعبدالله «علیه‌السلام» شده است تا آن‌جایی که همه می‌دانند آیندۀ جهان به نقش ایران در بستر انقلاب اسلامی پیوند خورده است و در این راستا و با توجه به این حضور که سیرۀ حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» مدّ نظر است، مردم ما در میدان مقابله با استکبار حاضر شده‌اند که نوعی آمادگی است برای حضور در جهانی غیر از نظم جهانی موجود. امری که رهبر معظم انقلاب متذکر آن می باشند و می‌فرمایند: «دشمن در دشمنی و نقشه‌کشی خود جدّی است، ما هم در مقابله با دشمن به شدت جدّی هستیم.» موفق باشید    

40257
متن پرسش

سلام و عرض ادب: وقتتون بخیر. استاد خواستم راهی پیش پای من بگذارید. این مرض خودبرتربینی و عجب و تکبر دارد کار دستم می‌دهد. هرکاری که می‌کنم غرور مرا می‌گیرد و چنان در اعماق وجودم احساس رضایت دارم (که خدا من را برای اینکار انتخاب کرده) که نگویید و نپرسید. هیچ راهکاری برای درمانش جواب نداده تاحالا. یعنی زباله هارو جمع کنم یا همه داشته هایم را فضل خدا بدانم و... باز آن ذلت را در وجودم نمی یابم. حتی به ممکن الوجود بودنم، به فانی بودنم و به اینکه هیچ چیز در این عالم به دست من نیست هم فکر می‌کنم ولی باز انگار خودم را خیلی قبول دارم و خیلی روی خودم حساب باز کردم. این زخم کهنه شده؛ دوسال پیش که هنوز وارد دانشگاه نشده بودم خدمتتون رسیدم ولی درمانش رو جدی نگرفتم و الان خوفی در وجودم هست. انگار جملاتی هم که اینجا می‌نویسم بوی خودنمایی می‌دهد. حس می‌کنم که می‌خواهم به شما اثبات کنم که منم شخص خاصی هستم. این افکار واقعا آزاردهنده است. مخصوصا بعد از قبول شدن در دانشگاه، تعریف خانواده و اطرافیان شروع شد و شکست نفسی هم در این موارد فایده نمی‌کند. یعنی شکسته نفسی که می‌کنم با خودم میگویم: من چه انسان بزرگی هستم که شکست نفسی کردم یا خدا چقدر من رو بنده خوبی میدونه که بهم توفیق شکسته نفسی داده! و این قضیه بی‌نهایت ادامه دارد. معراج‌السعاده رو ورق زدم و درمانش رو نگاه کردم ولی خود خواندن این کتاب برای من منشأ خودبرتر بینی شده. (حقیقتا ترسم این هست که با وجود این صفات بسیار زشت، نتونم خودم رو به جمع حاجی‌زاده ها برسانم. به خدا خیلی اشک ریختم که از این وضعیت در بیام. یه وقت خدایی نکرده خودم رو بهتر از افراد دیگه، مخصوصا اونایی که در ظاهر متفاوت اند نبینم). لطف کنید در این زمینه راهنمایی ام بفرمایید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی می‌توان گفت این حالت، در ابتدای امر طبیعی است و در ادامه در نسبتی که با دیگر انسان‌ها و مسائل اصیل انسانی قرار می‌گیریم، می‌یابیم که «بی عنایات حق و الطاف حق / گر ملک باشد سیه باشد ورق» آن‌جایی که انسان می‌یابد حقیقت بلندتر از آن است که انسان، خودش بتواند با آن نسبت برقرار کند و آن را در حرکات و کلماتش به ظهور آورد بخصوص آن‌گاه که تلاش کند نسبتی با قرآن و روایات برقرار کند و بخواهد به جای آموختن معانیِ آن کلمات، به اشارات آن نایل شود. این‌جا است که می‌یابد حتی «کز بهشت آدم به یک تقصیر بیرون می‌کند» که آن بهشتِ درک اشاراتی است که کلام الهی و سخنان اولیای الهی به پیش می‌آورد و لذا قصه، قصۀ او می‌شود که به خود خواهد گفت: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشت‌اش نه به کوشش دهند». موفق باشید      

40230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: منکر برکات و دستاوردهای جنگ اخیر برای ایران اسلامی و امت اسلام و مظلومین عالم و شکست استکبار جهانی در برآیند کلی نیستیم. اما یک سوال اساسی ذهنم را آزار میده و آن اینکه چرا ایران تا رسیدن به اهداف از پیش تعیین و گفته شده جنگ را ادامه نداد؟! مگر قرار نشد تا بیچاره شدن آنها پیش برویم؟ مگر امثال محسن رضایی در تریبون رسمی نظام نگفتند تا جایی می جنگیدم که تا پنجاه سال آینده بازدارندگی داشته باشیم؟ مگر نگفتند شما شروع کردید ما پایانش را رقم می‌زنیم؟ چرا درست در زمانه ای که خود غربی ها و همه و همه اعتراف می‌کنند که اسرائیل مدت زمان زیادی دوام نمی آورد و ما اتحاد و انسجام داخلی عجیبی پیدا کرده ایم ناگهان دست کشیدیم؟ نمی‌دانم اما حس می‌کنم اتفاقی در پس پرده افتاده. برخی می گویند پدافند ها از کار افتاده، برخی می گویند لانچرها را زده اند، برخی می گویند جام زهر دیگری اتفاق افتاده، برخی می گویند زبانم لال برای حضرت آقا اتفاقی افتاده، برخی... سوای از همه این گمانه زنی ها پرسشی ذهنم را درگیر کرده. چرا هر زمان که فتحی حاصل می شود، شعفی می آید و می‌رویم که کار را به سرانجام برسانیم ناگهان با اتفاق یا حادثه یا امری غیر منتظره ترمزمان کشیده می شود؟ این چه سنت الهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بهترین راه همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اعتماد به مسئولانی است که باید تصمیم بگیرند و در این رابطه به این آیه که می‌فرماید: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» فکر کنید که در هر صورت نسبت ما و جریان استکبار در هر حال نسبتی است که خداوند نسبت به عزّت این ملت در میدان است. جناب آقای عباسی ولدی نکات خوبی را مطرح فرموده‌اند. خوب است که به آن نکات توجه شود. https://eitaa.com/abbasivaladi/19476موفق باشید

https://kayhan.ir/fa/news/313358/%D8%A8%DB%8C%DA%86%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2

40161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: کتاب آشتی با خدا رو مطالعه می‌کردم همیشه یه سوالی داشتم که چه جوری میشه در درونمون با ما صحبت می کنند در بیرون نیست در درونمون هست. جدیدا در بیرون از خودمون هم صدایم می‌کنند و این بیرون باز با این دنیا فرق می‌کند نمی‌دانم چه طوری بازگو کنم. مثل اینکه یه درون و یه بیرون از خودمون داریم و یه دنیا که با حواس مشاهده می‌کنیم اگر بخواهیم راجع به این موضوعات بیشتر بدانیم که باید چگونه با آن صدای درونی و با خودمون رفتار کنیم میشه راهنمایی بفرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  با ادامه مباحث معرفت نفس و بحث معاد ان شاالله این موارد برایتان روشن خواهد شد. موفق باشید

40160
متن پرسش

سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: چند سوال از خدمتتان داشتم: اول اینکه آیا ما وقتی در عالم مثال بودیم و هنوز در بستر دنیا نیامده بودیم غایت و نهایت خودمان برای رشد و تعالی را انتخاب کرده بودیم؟ یا وقتی در دنیا آمدیم در مسیر قوس صعود با بالفعل کردن قوا غایت رو می‌سازیم؟ آیا این درست هست که ما در عالم مثال غایتمان را انتخاب کردیم بعد در بستر دنیا و برای رسیدن بهش تلاش می‌کنیم، بسته به تلاشمان در دنیا یا با اون غایت می‌رسیم یا نمی‌رسیم به بیانی دیگر هرکس هرجایگاهی داره خودش در عالم مثال براساس ظرفیتش انتخاب کرده. یعنی وقتی خدا خودش رو به موجودات عرضه کرد هرکسی تا یه حدی پذیرفت، سنگ، حد سنگ بودن رو پذیرفت زنازاده در حد زنازادگی، من در حد خودم، یزید اونجا یزید بودنش رو انتخاب کرد... و بالاترین میزان پذیرش رو چهارده معصوم داشتند. آیا این درست است؟ دوم در مورد مقام اهل البیت. آیا آنها مقامشان را خودشون خواستند و ظرفیتش را داشتند یا به صورت تکوینی خدا به آنها داده است؟ و آیا مقام انبیا خصوصا الوالعزم با مقام اهل البیت یکی است؟ یا آنها در طیف تشکیکی وجود از نظر مقامی از اهل البیت پایین تر هستند؟ سوم آیا اینکه می‌گویند الان قیامتی قائم یعنی محشر به پا شده و حساب و کتاب اتفاق می افتد یا اینکه الان همه در برزخ به سر می‌برند و حشر در زمانی که قیامت عالم ماده اتفاق می افتد برقرار می‌شود؟ چهارم میهمان خان اهل البیت بودن در قیامت به چه معناست؟ میهمان به جایگاه میزبان می‌رود یعنی در لحظه ای از لحظات دنیا آن شخص اینقدر داری شدت وجودی شده که به مقام اهل بیت رسیده یا اینکه شخص با نظر و توجه اهل بیت به آن جایگاه رسیده اند؟ این جابه جایی مکانی است یا مقامی؟ سپاس از پاسخگوییتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سوالات مفصلی مطرح فرموده‌اید که نیاز است مباحث مربوط به آن را دنبال بفرمایید. در مورد انتخاب  اولیه آری انسان در ذات خود مختار است و از همان ابتدا شخصیت خود را انتخاب کرده است و در راستای همان انتخاب، همواره می‌تواند  نسبت به آن انتخاب تجدید نظر کند که بحث آن در جای خود شده است و انبیا و اولیای الهی در همان راستای انتخاب خود زیباترین انتخاب‌ها را انجام داده‌اند تا آن حدی که خداوند آن‌ها را عامل هدایت مردم تشخیص داد و از آن به بعد البته عنایات خاص و توانایی های خاصی را به آنها ارزانی کرد تا در راستای هدایت مردمان موفق باشند. درجای خود عرض شد که همیشه هر عالمی و جهانی که مقامش و رتبه وجودی اش برتر و بالاتر است زودتر خلق شده است و از این جهت قیامت به معنای مقام و عالمی برتر از نظر خلقت مقدم بر خلقت زمین و عالم ارض است و این غیر از آن است که ما در نسبت به اعمالمان قیامت خود را می‌سازیم.
هر آنکس به اندازه‌ای که در انسانیت خود به تعالی رسیده باشد به همان اندازه به نحوی با انسان‌های کامل ارتباط دارد و این به همان معنای میهمان اهل البیت بودن است. موفق باشید

40139
متن پرسش

سلام و درود بر استاد طاهرزاده عزیز: استاد عزیزم! هم‌زمان با ورود به حوزه علمیه با حضرت‌عالی آشنا شدم، کتاب‌های شما را می‌خواندم، فایل‌های صوتی شما را گوش می‌کردم و گاهی هم در جلسات شما حاضر می‌شدم. از سوی دیگر انگیزه‌ی اصلی من برای ورود به حوزه، عشق به علامه امینی رحمه الله بود که طبیعتاً در مباحث علمی مسیر خاصی را پیش پای من می‌گشود. چند سال پیش در حال حرکت در همان مسیر بودم که ناگهان با پدیده‌ای عجیب روبرو شدم. و آن پیدیده دوستان طلبه‌ و انقلابی بودند که بسیاری از آن‌ها اتفاقا اهل روضه و هیئت هم بودند اما در عین حال دین را به گونه‌ای تقریر می‌کردند که در آن، اعتقاد داشتن یا نداشتن به امامان هیچ نقشی در سعادت دنیوی و اخروی ندارد، بلکه از آن‌جا که عنصر عقیده به حسب ذات و طبیعتش، عامل ایجاد هویت می‌شود، با هر چیزی که رنگ و بوی طرح مباحث اعتقادی داشت و به متمایز شدن شیعه از غیرشیعه می‌انجامید به شدت مبارزه می‌کردند و آن را مانعی بر سر راه رسیدن به تمدن اسلامی برمی‌شمردند. مواجهه با این پدیده ذهن مرا درگیر کرد. گاهی که با این دوستان سخن می‌گفتم، مرا به شما حوالت می‌دادند و می‌گفتند: اینها سخنان استاد طاهرزاده است. اما من هرگز باور نمی‌کردم. چون استاد طاهرزاده‌ای که من می‌شناختم ۱۸۰ درجه با چیزی که آن‌ها می‌گفتند متفاوت بود. هنوز طنین دلنواز صدای زیبای او درباره‌ی فضیلت اعتقاد به تشیع که به مناسبت سالروز شهید مطهری رحمه الله در مدرسه حضرت ولی‌عصر عجل الله فرجه الشریف سخنرانی کرد در گوشم هست. اما یک بار که برای پاسخ به یکی از این دوستان و اثبات این‌که این حرف‌ها نمی‌تواند حرف استاد طاهرزاده باشد شروع به جستجو در سایت شما کردم با چیزی بسیار عجیب مواجه شدم. دیدم حق با ایشان است. همه‌ی آن حرف‌ها حرف استاد طاهرزاده است. اما چطور می‌شد که هم آن کسی که من او را می‌شناختم استاد طاهرزاده باشد و هم کسی که این سخنان را گفته؟! آخر چطور می‌شود استاد طاهرزاده‌ای که در پاسخ به ادعای دلالتِ تعدادی از آیات قرآن بر پلورالیسم (پرسش ۵۶) پس از پاسخ‌های متقن هشدار می‌دهد که: «جالب است بدانید کسانی که در قبل تحت عنوان صراط‌های مستقیم، پلورالیسم دینی را دامن می‌زدند، اخیراً با طرح بشری‌بودن قرآن می‌گویند بعضی از آیات قرآن اندیشه‌های حضرت محمد «صلّی‌الله‌علیه‌وآله» است که تحت تأثیر اندیشه‌های غلط و خرافی زمان خود وارد قرآن کرده است» امروز خودش عینا با استناد به همان آیات، سخنانی از جنس همان چیزی که خودش رد کرده را واگویه کند؟! آیا استاد طاهرزاده عزیز ما که حرف‌های جدید و ۱۸۰ درجه متفاوت خودشان را هنوز به پای مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری می‌نویسند (انگار نه انگار تا دیروز خلاف همان‌ها را خود ایشان از آن بزرگان نقل می‌کردند) در مبانی بنیادین دینی نیز همین‌گونه دچار چرخش به سوی ورژن جدیدی از دین انسانیت شده‌اند اما هنوز تلاش دارند این معارف جدید را نیز معارف شیعی بنامند؟ استاد عزیزم! آیا «در جای درستی از تاریخ ایستادن» جای اعتقاد به خدا و رسول و امام می‌نشیند؟!!! بله. قطعا هر کسی با هر نیتی از مظلومان فلسطینی دفاع می‌کند کارش (خود این عملش) کار درست و ستودنی است و باید دستش را فشرد و این عملش را تقویت کرد. اما باید به این مسئله توجه داشت که مبانی جهان‌بینی متفاوت و بعضا کاملا مخالف، ممکن است در نقطه‌ی واحدی در خوب یا بد ارزیابی کردن یک کنش، اشتراک داشته باشند، یعنی همه‌گی اتفاق نظر داشته باشند که فلان کار پسندیده یا ناپسند است اما این اشتراک در تحسین یک کنش، هرگز مقتضی نفی تفاوت در مبانی جهان‌بینی‌ها و تفاوت در معنای کنش با توجه به خاستگاه آن نیست. بیرون کشیدن یک فضیلت از دل شبکه‌ی معنایی شیعی و تبدیل کردن آن به یک فضیلت خودبنیاد در حقیقت یک چرخش پارادایمی در مبانی معرفتی است که بعد از آن حتی ارجاع به متن دین کاملا بی معنا و بی خاصیت است چون وقتی قرار باشد ارزش‌ها لابشرط از امر اعتقادی باشند دیگر مراجعه یا عدم مراجعه به دین اصلا چه معنایی دارد؟ برای نمونه، مقابله با هژمونی جهانی آمریکا و جنایات فرزند نامشروعش اسراییل خون‌خوار در شبکه باورهای شیعی به معنای مبارزه با طواغیت و دشمنان خدا و اهل بیت علیهم صلوات الله است که طبیعتاً اقتضاءات خاص خودش را هم دارد، اما همین کنشِ به ظاهر مشابه می‌تواند در شبکه‌ی معنایی دیگری معنای دیگر تولید کند و در نتیجه لوازم متفاوتی را در پی داشته باشد؛ که از جمله می‌توان به مقاومت در برابر هر عرف‌ فرهنگی و اجتماعی جاافتاده یا هنجارهای جنسیتی و یا مقاومت در برابر دین یا قرائت‌ رسمی از دین باشد بلکه به دیگر سخن می‌توان گفت از لوازم این نگاه، مقابله با هر کلان‌روایتی از عالم و آدم است حتی اگر آن کلان‌روایت روایت قرآن کریم باشد. به نظر می‌رسد در این نقاط اشتراکی، راه‌حل آن است که به جای آن‌که آن کنش (محل توافق) را از جای خودش برکشیده آن را به جای باورهای بنیادین اعتقادی بنشانیم باید با حیث التفاتی قاعده‌ی الزام با آن مواجه شویم تا ضمن تقویت آن کنش خوب در سطح جهانی، از یک سو بابی برای گفتگو در امور اختلافی بگشاییم و از سوی دیگر از افتادن در ورطه‌ی برکندگی از هویت شیعی جلوگیری کنیم. اساءه ادب حقیر را ببخشید! همیشه ارادتمند شما بوده و هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً دینداری حقیقی رجوع به توحیدی می‌باشد که آخرین پیامبر صلوات الله علیه با این بشر به عنوان آخرین بشر و با استعدادهای آخرالزمانی در میان گذاشته است و ذیل اسلام وجود شخصیت‌هایی که نماد کامل و متعالی ایمان هستند یعنی امامان معصوم باید مدنظر باشد تا انسان در مسیر هدایت الهی و انس با حضرت محبوب قرار گیرد. در این رابطه بقیه سخن‌ها و اشارات و نسبت‌ هایی که به کمک دیگر انبیاء الهی توحیدی هستند، آیا توحید محمدی اجازه می‌دهد که ما دیگر موحدان که با توحید آخرین پیامبر همراهی کرده‌اند را به عنوان اهل ایمان قلمداد کنیم؟ عرض بنده آن است که شواهد قرآنی اتفاقاً ما را در چنین جهانی و با چنین حضوری نسبت به همدیگر پذیرفته است که نمونه آن را در آیاتی مانند قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ و آیه  لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقيمينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتيهِمْ أَجْراً عَظيماً» که حکایت دارد از حضور توحیدی که بین اهل کتاب و اسلام در میان است و چنین ارتباطی با دیگر ادیان همان راهی است که قرآن متذکر می‌شود و این غیر از آن است که متاسفانه بسیاری از بنی اسرائیل این راه را پیشه نکردند و حالت فرقه‌ای به خود گرفتند مگر آنانی که در آیه ۱۶۲ سوره نساء با موضوع برخورد کردند که در عین ایمان به هر آنچه بر پیامبر آخرین نازل شده بود بر آنچه بر پیامبر خود نیز نازل شده بود پایدار ماندند و خداوند آنان را تحت عنوان: «لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ» معرفی می‌کند یعنی اهل کتابی که چنین خصوصیات برجسته‌ای دارند و در آخر آیه می‌فرماید «أُولئِكَ سَنُؤْتيهِمْ أَجْراً عَظيماً» بدین معنا که این افراد با همان حضوری که در دینداری قبلی خود دارند در عین ایمان به وحی محمدی با اجر عظیمی روبرو می‌گردند و در این رابطه خوب است به نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب در پیامشان به همایش ۱۰۰ ساله حوزه قم نسبت به انسانیت مطرح کردند، بیندیشیم که آیا آینده  توحید محمدی تا آنجا جلو نمی‌رود که چنین افرادی در بستر انسانیت خود آن اندازه به اسلام نزدیک می‌شوند که رهبر انقلاب هدف تمدن اسلامی را به میان آوردن چنین انسانیتی  قلمداد می‌کنند. می‌فرمایند: 
تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است؛ مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیّت ــ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و  قومیّت و جغرافیا ــ است؛ متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است؛ متّکی بر آزادی انسان در عرصه‌های گوناگون است؛ متّکی بر مجاهدت عمومی در همه‌ی میدانهایی است که در آنها نیاز به حضور است، حتماً در این رابطه اندیشیده‌اید که چون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تشریف بیاورند و در کنار آن حضرت، حضرت عیسی علیه السلام نیز نازل شوند ملت حضرت عیسی را مخیر می‌کنند  که بر دین اسلام حاضر باشند و یا ذیل حضور توحیدی حضرت عیسی علیه السلام؟ به نظر عزیزان از این روایت چه پیامی برای توحیدی که با حضرت مهدی علیه السلام به میان می‌آید برای ما در میان است؟ حاکی از آنکه توحیدحضرت مهدی علیه السلام جایی برای پیروان دین حضرت عیسی علیه السلام نیز قائل است. موفق باشید
 

40128

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: یک جسم کروی مثلا زرد رنگ را در نظر بگیرید نا خدا گاه این جسم چه در ذهن باشد چه در بیرون در زمینه ای قرار دارد که در ذهن ممکن است آن زمینه مثلا سیاه باشد ولی به هر حال چیزی وجود دارد در آن محل حال سوال من این است اگر کره را چیزی که وجود دارد بدانیم و زمینه مورد نظر را فضای خلا مطلق و نبودن وجود بدانیم آیا وجود محدود نمی‌شود؟ یعنی اینکه آن جسم کروی تا مرزی که دارد وجود است و بعد آن نبودن وجود. وجود اینگونه محدود می‌شود .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکایت بودن در همه این میدان ها حکایت بودن است حال چه آن کره را بودن بدانیم و چه فضای بیرونی آن را. موفق باشید

40089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چند سالی است حال روحی خوبی ندارم فکر گناه بیچاره ام کرده اصلا نمیدونم چه جوری باید روی خودم کار کنم. گناه چشم چرانی و میل به جنس مخالف وحشتناک داره اذیتم میکنه با اینکه ازدواج کردم ولی چشم چرانی می‌کنم. قبلا با کتابهای شما انس داشتم کتاب معرفت والنفس، برهان صدیقیین، معاد اینها رو با صوت هاش کار کردم ولی از وقتی ازدواج کردم از کتابهای شما دور شدم و الان هم دچار گناه چشم چرانی شدم. حتی چند روز پیش مشهد مقدس بودم و از امام رضا علیه السلام هم خواستم که از این گناه نجاتم بدند ولی.... خواهشا راهنماییم کنید چه جوری خودم رو اصلاح کنم و چه جوری دوباره با کتابهای شما انس بگیرم و از چه کتابی شروع کنم؟ ممنون از لطف تون ویژه برام دعا کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامۀ ذوالفنون حضرت آیت الله حسن‌زاده متذکر می‌شدند؛ هر اندازه انسان روح و جان خود را مشغول معارف الهی بگرداند، قدرت و سیطرۀ خیال او ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود و در این رابطه اولاً: خوب است خود را با معارفی همچون صوت شرح نامۀ ۳۱ و صوت شرح سورۀ آل‌عمران مشغول کنید. ثانیاً: چشم خود را در اختیار بگیرید تا هرچیزی که شما می‌خواهید، بنگرد. ثالثاً: از ورزش و خوراک متوسط غفلت نگردد. فراموش نکنید که اولیای الهی به ما فرموده‌اند هر آنچه در بقیۀ زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

40088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: به پیشنهاد شما برای جلسات هفتگی مون در کنار حدیث کسا نامه ۳۱ نهج البلاغه رو شروع کردیم و الان بعد از حدود سه سال جلد اول کتاب تمام شد. الحمدلله بهره های زیادی بردیم خواستم بپرسم پیشنهاد تون در تاریخ فعلی برای ادامه مسیر جلسات زنانه مون چه پیشنهادی دارید؟ جلد دوم را شروع کنیم یا مباحث دیگری بنظرتون الویت داره؟ نظرتون در مورد چرخشی پیش بردن چند منبع چیه؟ اگر موافقید پیشنهاد بدهید ممنون میشم. التماس دعا عاقبتتون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است که نامه ۳۱ ادامه یابد و البته در کنار آن از مباحث قرآنی مانند سورۀ آل‌عمران و شرح صوتی آن نباید غفلت کرد. موفق باشید

40079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: آیا درسته بگیم هر لذت یا دردی که میچشم، در واقع دارم خدا را شهود می‌کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر انسان در مسیر توحید الهی قدم بگذارد چنین است که می‌فرمایید. موفق باشید

40032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد گرامی: استاد آیا میشه گفت فلسفه و نگاهی که جناب ملاصدرا به وجود دارند به نوعی عرفان نظری و فلسفه و نگاهی که جناب هایدگر به وجود دارند ما رو به نوعی عرفان عملی رهنمون میسازن؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در همین رابطه فکر کرد و البته توجه و تعمق نسبت به «اصالت وجود» صدرا به عنوان حضوری که انسان از آن طریق در نزد خود می یابد؛ راهگشا است. در این رابطه رفقا جلساتی نسبت به بازخوانی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی)» داشته‌اند که توجه به آن مباحث می‌تواند در این رابطه راهگشا باشد. https://eitaa.com/soha_sima/4697 . موفق باشید

39747

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: طاعات قبول. آیا منظور از روح «تنزل الملایکه» شخص خود خانم حصرت الزهرا می‌باشد یا تجلی و حقیقتی از طرف خانم هست؟ آیا اصلا رابطه ای با حضرت خانم دارد یا نه؟ و آیا رابطه ای نیز با عالم مثال نیز داشته؟ آیا این تنزیل، از عالم جبروت میاد؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شب قدر امری است رازگونه. به همین جهت توجه به رازگونگی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در تاریخ اسلام که تا حدّی قابل توجه است؛ می‌تواند امری باشد که ما را متوجه رازگونگی شب قدر نماید. موفق باشید

39597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید میشه بحث وجود پنج‌ یا هفت نسل انسان و به پایان رسیدن زندگی آن ها با قیامت مخصوص خود پیش از تولد حضرت آدم را برای من توضیح دهید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

40289
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: آیا محبوبیت صعودی و جهانی اعجاز آور رهبر انقلاب یک امری فردی است یا این عزت نشانه ای از عزت تمام انسانیت و ایمان در دنیاست. و آیا محبوبیت جهانی ایشان به این خاطر نیست که هویت انسانها در جهان انسانیت و در آینه ایشان یافته می‌شود؟ ترامپ این مورد را بهتر فهمید و از این روی ایشان را تمسخر کرد و باز شکست بدی خورد و این تقابل نشانه حضور جهانی است. رهبری جهانی امری بود که بنده از ایشان انتظار می داشتم وگرنه نمی‌شد دیگر با مرتبه قبلی ایشان ادامه داد زیرا همه بشریت در حال ارتقاء هستند. اگر حضرت آقا در جایگاه حاکم ایران باقی بمانند مثل این است که ایشان را زندانی کرده باشیم. مداحی ایرانی که رهبر انقلاب دستور به خواندنش دادند را نوعی ادای احترام به ایران فهمیدم، گریه های ایشان نوعی دلبستگی بزرگ با مردم را بروز داد و نشانگر ارتباط محکمی است که ایجاد شده و شکسته نمی‌شود. یقین دارم خداوند متعال هرشخصی را در جایگاه مناسب خودش می‌گذارند بطوری که به هیچ کس اجحافی نشود. حتی اگر مسئولیت رهبری ایران، نیاز به انتقال به یک شخص برگزیده دیگری از خزائن الهی باشد و آیت الله خامنه ای به امورات بزرگتری مثل امورات جهانی موظف شوند. و این بمعنای برخورداری کل جهان از ایشان است نه فقط ایران. دیگران نیز ایشان را دوست دارند (صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت / ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت / گل بخندید که از راست نرنجیم ولی / هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار با این سخن جنابعالی موافق و به آن نزدیکم که می‌فرمایید محبوبیت جهانیِ رهبری به خاطر هویت انسان‌ها در جهان انسانیت در آینۀ ایشان است. و می‌توان در این رابطه به این فکر کرد که ایران دیگر یک منطقۀ جغرافیایی نیست، یک روح است در جان هر آن کسی که بنا دارد در بستر معنویت برای خود جهانی باشد، آیا نباید از بصیرت رهبر معظم انقلاب حیرت کرد؟!! که چگونه در شب عاشورا یعنی شب عزاداریِ عمیقی که باید ما به بیشترین حضور برسیم؛ ایشان به آقای حاج محمود کریمی توصیه می‌کنند شعر «ای ایران خدایی» را بخواند. راستی! این ایران که مدّ نظرها آمد و حضرت آقا خواستند همگان متذکر آن شوند، کدام ایران است؟ موفق باشید  

نمایش چاپی