هانری کربن؛ آفاق تفکر معنوی در اسلام - داریوش شایگان - ترجمه باقر پرهام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
متنی که پیش در پیش رو دارید خلاصه و گزینشی است از هانری کربن؛ آفاق تفکر معنوی در اسلام . امید است مطالعه آن برای عزیزان مفید افتد. طاهرزاده
۱۸ - شهرهایی مثل فرایبورک و تهران و اصفهان از نظر من مدینه¬های تمثیلی¬اند. منازلی نمادین از راه و سفری همیشگی و پایدار.
۱۹- گوئی دستی نامرئی با طرح و نقشهای پنهانی در کار بوده، چرا که تمامی مقاطع این سه و سلوک چنان به هم پیوند میخورند که در واقع نمونههایی گویای یک طریق استثنائی است.
۲۰- هامان به کربن آموخته بود که سخنگفتن، ترجمهکردن است از زبان فرشتگان به زبان بشری.
20- سرزمین ایران از دید اخروی نیز سرزمین انتظار است، قلمروی که در آن امام غائب دست اندر کار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غیبت است.
۲۱- اکنون کربن میداند چه چیزی شایستهی همّت بلند اوست.
۲۲ - پناهگاهی لازم داشت که در ماسینیون یافت.
۲۵ - گفتگو با سهروردی «فضائل بیهمتای سکوت» و «راز خویشتن داری» یا «علم تقیه» را به کربن آموخت.
۲۸- عقل بشر دلیل وجودی نیست. نه اینکه من میاندیشم پس هستم، حقیقت این است که من اندیشیده میشوم پس هستم.
30- کاسیرر نشان میداد که در سطح بینش اساطیری، مقولاتِ زمان و مکان و علیّت در همآمیخته میشوند و کیفیت¬هایی کاملاً متفاوت از آنچه در وجود شناختهای علمی میبینیم، می¬یابند.
30 - عرفان اسلامی- ایرانی، جهانی است در برخوردگاه دو سنخ از واقعیت: برخوردگاه واقعیت محسوس و واقعیت معقول که روح در آنجا باصطلاح کالبد میگیرد و کالبدهای جسمانی معنویت مییابد. [ارواحُنا اجسادُنا، اجسادُنا ارواحنا]
22 - با وجود رقمخوردن سرنوشت کربن با عالم تفکر ایرانی، هنوز آماده پذیرش اندیشه¬های دیگر باقی مانده.
۲۵ – کربن توانست میراث سنت فکری ایران و اسلام را بر پایه آبشخورهای زندهاش دنبال کند و دوباره بیافریندو این توفیقی بود که ایرانیان نمیتوانستند بدان برسند، زیرا این کار نیازمند آن بود که متفکران ایرانی بتوانند از سنت فکری خود چنان فاصله بگیرند که بازنگریِ چگونگی تکوین آن برای آنان میسر گردد.... در حالی که فضلای خودمان هیچ اندیشهی نوی راهی به حرّیتشان نداشت.
۳۶ – ایران سرزمینی است که در آنجا زمین و آسمان به هم میرسند و نمود آینه، مبنایی است برای صورت خیالی.
36- اصفهان مدینهای است تمثیلی.
37- همهی توصیف¬هایی که کربن از ایران میدهد گواه بر آن است که با بینش شهودی خود آن سویِ تصویرها را میبیند. در وراء ظواهر، به ذوات ما بعدالطبیعی میرسد.
40- با این کار فکرهای کهنه را در جامه¬ای نوین و درخشان پدیدار میکرد.
برای مطالعه کامل متن فایل های pdf وdoc را دانلود فرمایید