بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39320
متن پرسش

باسمه تعالی
کاربران محترم عنایت داشته باشند که این سایت وظیفۀ خود را تنها در محدودۀ جواب دادن به سؤالات معرفتیِ کاربران می‌داند و از این‌که نمی‌توانیم جوابگوی سؤالات شخصی و حالات فردی کاربران محترم باشیم؛ عذرخواهی می‌شود.
طاهرزاده

متن پاسخ

.

40938
متن پرسش

سلام و عرض ادب با توجه به اینکه جهان درحال حرکت است و ماهم به عنوان موجودی در این جهان دائم در حال تغییر و حرکتیم چطور میشود نظامی را (همان دین) بپذیریم و تمام عمر طبق آن عمل کنیم؟! و چطور یک عده حتی در سنین کم چنان با یقین این اعمال را انجام می‌دهند که انسان حسرت میخورد نسبت من با دین باید چگونه باشد؟! و چطور این نسبت حاصل میشود ؟! چرا هرچه میگذرد بجای یقین بیشتر به شکم افزوده میشود؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بشر پیشرفت دارد و همان‌طور که در کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی آن» عرض شده است، ما نمی‌توانیم از روحیات بشر جدید غفلت کنیم، ولی شریعت الهی صادرشده از ربّ العالمین است که پروردگار همۀ بشریت در همۀ دوران‌ها می‌باشد و به قول آقای پروفسور کربن، فراتاریخی است. و این‌جا است که هرکس متوجه می‌شود گویا پیامبران خدا قصه و حکایت همین امروز آن‌ها را برای نجات آن‌ها با آن‌ها در میان می‌گذارد. موفق باشید

40936
متن پرسش

پیرو پرسش شماره ۹۰۲۴۹ سلام ، سوال من این بود که آیا شما کماکان عقل را در برخورد‌با ‌اقای خامنه ای تعطیل می کنید با توجه به پاسخهای قبلی و متن پاسخ فعلی کماکان به این عمل که در بین علمای ما و تاریخ تشیع سابقه ندارد اصرار دارید در تشیع حتی یک مورد نداریم که شاگردان و پیروان یک عالم او را معصوم بپندارند و در عمل هیچ خطا و اشتباهی از او را نپذیرند یقینا هیچکدام از علمای ما معصوم نیستند ،حتی آقای حسن زاده ، و از معصوم بسیار فاصله دارند و حتما حتما خطا و اشتباه دارند و همچون گذشته و سیره علمای ما و توصیه معصومین ، این عقل است که می تواند خطای آنان را به ما نشان دهد. حقیقتا برایم سوال است افرادی مانند شما که رعایت تقوی برایتان در اولویت است چگونه چنین بدعتی را در تشیع پا نهادید و به آن اصرار دارید ؟؟؟ ضمنا من شیعه اثنی عشری هستم تنها اختلافم در اعتقادات با شما در حدود اختیارات ولی فقیه است و تهمت عاشق و شیفته غرب بودن کمکی به شما نخواهد کرد . این هم بدعت دیگری در تشیع است که بجای پاسخگویی به طرف مقابل تهمت می‌زنید .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! حضرت آیت الحق امام خامنه‌ای معصوم نیستند، ولی ذیل معصوم عمل می‌کنند و بحمدالله خداوند ما را مفتخر به ارادت به مردی کرده که بیش از همه امروز به معصوم نزدیکند و ملاک ما در تشخیص حقّانیتِ سخن ایشان و سیرۀ ایشان همان امامان معصوم«علیهم‌السلام» می‌باشند. به قول آیت الله مشکینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ولیّ فقیه ممنوع الاشتباه و بی‌خطا نیست؛ ولی به اعتبار مددهای الهی که به او می‌شود، قلیل الخطا می‌باشد. موفق باشید

40935
متن پرسش

پیرو پرسش و پاسخ 39967 در کتاب خودشناسی برای خودسازی آیة الله مصباح(نتیجه نهایی صpdf126): "... و مهم ترین مواد منفىِ این برنامه به قرار ذیل است: 1. در التذاذات مادى، زیاده روى نكنیم كه موجب انس نفس به لذت‌هاى حیوانى بشود، بلكه سعى كنیم انگیزه ما در استفاده از نعمت‌هاى دنیوى، تهیه مقدمات سیر، یعنى سلامت و قوّت و نشاط بدن براى عبادت و شكرگزارى باشد. روزه گرفتن و پرنخوردن و كم گفتن و كم خفتن با رعایت اعتدال و حفظ سلامت، جزء این ماده مى‌باشد. نكته‌اى را كه نباید در تنظیم و اجراى برنامه، از نظر دور داشت، رعایت اصل تدریج و اعتدال است؛ یعنى هیچ گاه نباید فشار طاقت فرسایى را بر خود تحمیل كنیم؛ زیرا علاوه بر این كه موجب عصیان و سركشىِ نفس مى‌شود؛ ممكن است زیان‌هاى بدنى یا روانىِ جبران ناپذیرى را به بار آورد. بنابراین، خوب است در طرح برنامه، با {شخص آگاه و قابل اعتمادى مشورت} كنیم. نیز از طرف دیگر، نباید در اجراى برنامه‌هاى حساب شده، سستى رواداریم و براى ترك آن‌ها بهانه جویى كنیم؛ زیرا تأثیر قابل توجه این برنامه‌ها در ادامه آن‌ها است. و در هر حال، باید اعتمادمان به خدا باشد و توفیق خود را از او بخواهیم. ودر کتاب اخلاق در قرآن (ج2ص202) ".. البته همین جا لازم است یادآورى كنیم همانطور كه افراط و زیاده‌روى در خوردن و آشامیدن زیانبار و داراى ارزش منفى است، تفریط و كم خورى بیش از اندازه نیز زیانبار است، به سلامتى انسان لطمه مى‌زند و شادابى و نشاط وى را تهدید خواهد كرد. متأسّفانه بسیارى از جوانهایى كه پاك و مخلص هستند و دلشان مى‌خواهد سیر معنوى داشته باشند و فضایل اخلاقى را كسب كنند، بدون {مشورت با بزرگترها و افراد با تجربه}، دست به كارهایى مى‌زنند كه سالها آنان را از سلامتى محروم خواهد كرد. و آنچنان به ضعف مبتلا مى‌شوند كه توان انجام بعضى واجبات را هم از دست مى‌دهند چه رسد به مستحبّات و از اینجاست كه این كار نسنجیده و نپخته سبب خسران و زیانكارى آنان در دنیا و آخرت خواهد شد. ارزش كم خورى در این است كه انسان بتواند در تعالى روحى و معنوى‌اش موفّق‌تر باشد. پس باید در حدّى باشد كه انسان را از سایر توفیقات محروم نسازد كه اگر از این حدّ گذشت، مسلّماً نامطلوب و بى‌ارزش و یا حتى داراى ارزش منفى خواهد بود. این یكى از موارد خیلى روشن ِ ارزش اعتدال و میانه‌روى است كه باید حتماً آن را رعایت كنیم. البته، مقدار خوراك، یك قاعده كلّى ندارد و به تناسب مزاجها و سنین مختلف و دیگر عواملى كه احیاناً ممكن است در آن نقشى داشته باشند، در نوسان خواهد بود و هر كسى باید 1. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 58، ص 39، روایت 61. ﴿ صفحه 203 ﴾ شرایط خاصّ مزاجى خودش و اعتدال متناسب با آن را در نظر بگیرد و از افراط و تفریط نسبت به حدود و مقادیر مورد نیاز شخصى خود بپرهیزد. ضمناً، توجّه به این نكته هم لازم است كه گاهى ضرر كم‌خوردن براى جوان نیرومند به زودى آشكار نمى‌شود؛ ولى، به تدریج كه سنّ بالا مى‌رود و به ویژه به هنگام بهره‌بردارى از سالها زحمت تحصیل، دیگر قدرت از او سلب مى‌شود و نمى‌تواند خدمت چندان شایسته‌اى براى اسلام و مسلمین انجام دهد." منظور من قسمت مشورتش است(آکولاد) به نظر شما برای رسیدن به اعتدال در خوردن و آشامیدن و روزه گرفتن باید چه کنم(کنیم)؟ شاید همان عفت اخلاقی چیزی بین شره و خمود درست است که"مقدار خوراك، یك قاعده كلّى ندارد و به تناسب مزاجها و سنین مختلف و دیگر عواملى كه احیاناً ممكن است در آن نقشى داشته باشند، در نوسان خواهد بود و هر کسی بایدشرایط خاصّ مزاجى خودش و اعتدال متناسب با آن را در نظر بگیرد و از افراط و تفریط نسبت به حدود و مقادیر مورد نیاز شخصى خود بپرهیزد." ولی به عنوان کلی مثلا مشهور است روزی یک وعده خوردن یا این که در روز دو وعده صبح و شام... یا در روزه بعضی می گویند تا می توانید مهما ٱمکن روزه یا در هفته دو روز ۲ و 5شنبه یا ۳ روز ماکد در ماه... *آیا برای این موارد باید به صورت حصوری با فرد مخاطب صحبت کرد و حالات خود را گفت تا متناسب یک حد اعتدالی را بتوان بهش رسید؟ مثلا چه بسا فردی بتواند در یک شرایط سنی زمانی هر روز روز بگیرد آیا باید بگیرد؟! چه بسا یک فرد هر دو روز یک وعده بخورد مثلا این که می گویند تا کاملا گرسنه نشدی نخور... من برایم پیش آمده بعد از روزه مستحب که روزه ام را با چایی و خرمایی افطار می کنم تقریبا نصف شب که خانواده خواب هستند گرسنه ام می شود خوب این که درست نیست بلٱخره فقط هم معیار'کاملا گرسنگی'نیست یا حتی در کتاب معراج بحث عفت یک جایی می خواهد پیشنهاد بدهد برای اعتدال در روز یک وعده خوب تا این جا درست ولی یک حالتش بعداز فراغت از نماز شب.. خوب اصلا در این وضع و اوضاع؟! ما زورکی ۲٠ قبل ادان یک نمازی بخوانیم کی غذا خانواده چی می شود؟... یا مثلا جاهایی می خوانیم در طب اسلامی بعصی می گویند در اسلام ناهار نداریم..؟! *****اگر امکان دارد شما نظر خودتان را به عنوان یک روش "معتدل" در خوردن و آشامیدن و روزه مستحب بیان بفرمایید فرض بگیرید مخاطب شما هر روز روزه می تواند و می خواهد بگیرد ومثلا می تواند در خوردن وآشامیدن روزی یک وعده غذا برایش مشکلی نداشته باشد اعتدالی که به دور از افراط و تفریط باشد اعتدالی که باعث خود فراموشی غفلت نشود باعث ادیت قوه شهوت نباشد باعث قساوت. به خمود یا شره نکشد از ان طرف به طغیان سرکشی نفس تنفراز عبادت نرسد نشاط در عبادت توش باشدضرر به جسم نزندموجب اسراف تبدیر نشود مانع افکار و احساسات انسان نشود موجب حواس پرتی مشغولیت های ذهنی نشود تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار دقیقی در متن ارزشمند کتاب «خودشناسی برای خودسازی» از مرحوم آیت الله مصباح مطرح فرموده‌اید. حقیقتاً همین‌طور که می‌فرمایند تعادل در خودسازی، موجب می‌شود تا انسان هر اندازه جلو و جلوتر می‌رود، در صفای ایمانی خودش بیشتر حاضر می‌شود و کافی است خود جنابعالی متوجۀ اولاً: تعادل خود و ثانیاً: عرف عُقلا و بزرگان باشید که روزه‌های هفته‌ای یک بار برای انسان‌هایی حدود 40 سال به بعد هستند و یا 2 روز در ماه، جای خوبی دارد. آری! دو وعده غذا خوب است مشروط بر اینکه خانواده به زحمت نباشند. در آن صورت توصیۀ آیت الله بهجت را می‌توان مدّ نظر قرار داد که در غذاخوردن به خود «سهم» بدهیم و در عین عدم سخت‌گیری بیش از سهمی که تعیین کرده‌ایم، ادامه ندهیم. موفق باشید 

40931
متن پرسش

m gh: سلام وقت شما بخیر شهر قزوین هستم کلاسی هست به نام معرفت النفس کلاس خوبی هست تا اینکه چند وقت پیش حاج آقایی که استاد استاد ما هستند در مورد سحر و جادو صحبت کردن برادر مریضی دارم از ایشون سوال کردم که دلیل بیماری میشه از سحر و جادو باشه گفتن بله از ایشون راهکار خواستم گفتن باید سیزده میلیون به حساب خودشون واریز بشه تا گوسفندی بگیرن قربانی کنن بهشون گفتم خودم قربانی رو انجام بدم یا اینکه گوشت گوسفند رو به خانواده های نیازمند بدم گفتن نه الان نمی‌دونم بااین موضوع چکار کنم ایشون طلبه هم هستن و در شهر ما هم مشهور البته یکی از دوستان برای پسرش هم با ایشون مشورت کرده بود دقیقا همین رو گفتن اول پول واریز بشه بعد مراحل باطل سحر انجام بشه ممنون میشم هم اینکه در مورد سحر و جادو و چشم زخم بگین هم اینکه راه پیشگیری از اون رو منظورم از طلبه روحانی هست میشه خواهش کنم من رو راهنمایی کنید میتونم به ایشون اعتماد کنم ایشان میگن از شاگرد های استاد طاهر زاده هستن با توجه به اینکه اول تقاضای پول کردن برای من شبه ایجاد کرده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما خود را مشغول این روش‌ها نکنید. اخیراً عرایضی در شرح آیۀ 102 سوره بقره انجام شد که ما نباید خود را در اختیار چنین مدعیانی که می‌خواهند جنّیان را از زندگی‌ها دور کنند، قرار دهیم از آن جهت که حتی ممکن است ناخواسته تازه میدان را برای شیاطین جنّ در زندگی‌ها باز کنند و لذا یک روز آن شیاطین ارادۀ به رفع مشکل می‌کنند و روزهای متمادی ما را دنبال خود می‌کشند. با نور آیت الکرسی و قرائت آن و حتی قراردادن نوشتۀ آن در خانه و نوشتن حرز امام رضا«علیه‌السلام» که در مفاتیح الجنان هست و قراردادن آن نزد خود، شیاطین جن فرار می‌کنند. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است که حکایت از آن دارد که بنده آن نوع ورودی که می‌فرمایید آن آقا در دفع جنیّان داشته‌اند، نداشته و ندارم.  https://eitaa.com/matalebevijeh/20420 موفق باشید 

40930
متن پرسش

با سلام و احترام محضر استاد عزیز و همکاران گرامی سوالی در مورد حرکت جوهری داشتم در نگاه اول اینطور به ذهن می‌رسد که حرکت جوهری و تبدیل قوه به فعل در جهت کمال است پس چگونه کسی در مسیر حیوانیت که حرکت می‌کند نفس او به تجرد میرسد؟ چگونه قوه های او به فعلیت می‌رسد ولی مسیر سقوط را طی می‌کند ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «حرکت جوهری» عرض شد که آن کسی هم که در مسیر حیوانیت خود را تعریف کرده است، در همان وجه حیوانیتش به فعلیت می‌رسد زیرا نفس ناطقه در ذات خود به جهت تعلق به بدن، حکم حرکت جوهری بدن را در خود دارد ولی جهت‌دا دن به آن مربوط به خود انسان است. موفق باشید

40929
متن پرسش

با سلام و احترام.به توفیق الهی و عنایت اهل بیت, برای حج تمتع سال آینده ثبت نام کرده ام.لطفاً راهنمایی بفرمایید که از زمان باقیمانده تا اعزام ( اردیبهشت سال آینده ) چطور خود را آماده کنیم تا در موسم حج, بیشترین بهره ببریم.باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه جزوات «حقیقت حج» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA%20%D8%AD%D8%AC  و « وظیفه مردم نسبت به حجاج و وظیفه حجاج نسبت به مردم» https://lobolmizan.ir/leaflet/234?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC ان شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

40928
متن پرسش

سلام آقای طاهر زاده سوالی داشتم از شما آیا شما کماکان در برابر آقای خامنه ای عقل خود را تعطیل‌می کنید و در حال توجیه اشتباهات و خطاهای ایشان هستید ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که عقل ما متوجۀ این مرد الهی و بصیرت تاریخی او شده است که چگونه ماورای تاریخ روزمرّه گی‌ها و غرب‌زده‌ها ما را متوجۀ جهانی می‌کند که سیاست و دیانت در کنار هم زندگی بشر را جلو و جلوتر می ‌برد و عبور از غرب‌زدگان که گرفتار توهّمات فرهنگ خودبنیادِ انسان‌های فرو افتاده در فرهنگ سکولار هستند. 
با نظر به حضرت آیت الحق امام خامنه‌ای بزرگ، به مردی بیندیشید که حقیقتاً با سخن و سیرۀ خود ثابت کرد انسان کامل یعنی حضرت حجت«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» تا چه اندازه به مدد انسان‌ها می‌آید و چه اندازه آینده‌ای که او برای بشر مدّ نظر آورده، نزدیک است به آینده‌ای که حضرت صاحب الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به میان می‌آورند. به سخن حضرت آیت الله حسن‌زاده آن مرد زمان‌شناس بیندیشید که فرمودند: «گوش‌تان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجةبن‌الحسن (عج‌) است.» آری! باید به آینده‌‌ای نظر کرد که ادامۀ جهان مدرن نیست و آن‌گاه متوجه میشویم چرا جهان استکبار با نگاه قدسیِ حضرت امام الحق آیت الله خامنه‌ای مسئله دارد. https://eitaa.com/azme_ayandeh . باز به آینده‌ای فکر کنید که بشر از تنگناهای پیش آمده توسط فرهنگ مدرنیته عبور کرده است. https://eitaa.com/3970229/16822. موفق باشید
 

40927
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز نزدیک به دو سالیست که یک بیت شعر فکر من کاملا مشغول کرده این بیت شعر این است هر چه گفتند حقیقت، تو به انكارش كوش تا یقینی به كف آری ز یقین بالاتر تا در جایی از شما شنیدم هنوز نه ... گویا این قصه بی پایان است چنانچه در جایی شعری هست که می گوید چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اتفاق زیبایی است که آنچه فرمودید نزدیک است به آنچه در سؤال و جواب شمارۀ 40926 پیش آمده. زیرا اساساً حقیقت، تعریف‌بردار نیست، تنها می‌توان در نسبت با حقیقت، اظهار داشت: «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید». و این یعنی: در راه بودن https://eitaa.com/matalebevijeh/21009  موفق باشید

40926
متن پرسش

تجلی ذاتی تجلی است که در آن بیرون و درون، ظاهر و باطن یکی می‌شود و جهانی که از باطن تو بیرون زده است به تو برمی‌گردد و تو به جهانی که در ظاهر آنی برمی‌گردی، این اتفاق مقدس فقط به معجزه عشق ممکن است، جایی که انسان عاشق خود عشق می‌شود نه معشوق! آنجا دیگر فقط حسن ذاتی معشوق مد نظر است، نه حسن ظاهر و نه حسن باطن! آنجاست که خواهی گفت: عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست... چه خوش گمانست معشوقی که فکر می‌کند تو عاشق اویی حال آنکه تو فقط منتظر تولد مولود خجسته عشق بودی نه معشوق محدود! و عشق خداست و عاشق انسانیست که نیست و فقط او به هدف خلقت پی برده‌است... #ذوقیات_من

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی: «عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ / ای عجب کس عاشق این هر دو ضد». این یعنی:  «ندانم چه ای هرچه هستی تویی». این یعنی: فقط «او»، «وحده وحده وحده» و این یعنی زندگی که خداوند برای ما اراده کرده است. مابقی هرچه هست سرگردانی است. موفق باشید

40923
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد عزیز. لطفاً راهنمایی بفرمایید: ده سال است که مبتلا به بیماری صعب العلاج شدم.هیچ دارویی نمی توانم استفاده کنم و بیماری در حال پیشرفت است.فقط با ورزش و تغذیه پیش می رم.هر کار پزشکی که لازم بوده انجام دادیم. چندین قربانی ختم قرآن و صلوات و نذر ...هیچ تغییر در بیماری بوجود نیامد.تقریباً با پیشرفت بیماری، تمام زمان من صرف ورزش و استراحت میشود. پایان کار و مدت باقی مانده فرصت هم پزشکان اعلام کرده اند. در این مدت که بیماری سبک زندگی و حتی تفکرم را عوض کرد با شما آشنا شدم. تقریباً همه ی کتابهایتان را مطالعه کرده ام. ولی شرایط جسمی طوری پیش می رود که شاید در روز یک ساعت در اختیار خودم باشم. الان چیزی که فکرم را مشغول کرده این است که در این شرایط حاصل عمرم چه می شود و من چگونه می شوم؟.دست خالی خالی. فقط بیماری و بیماری.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین رعایت دستورات پزشک و همان ورزش و تمرکز روی مباحث معنوی از طریق «معرفت نفس»، بقیه را به خدا واگذارید و به تقدیر او راضی باشید که این در جای خود نوعی بندگی و عبادت به حساب می‌آید. موفق باشید 

40922
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار تفاوت علم هیئت و آسترولوژی چیست؟ خصوصا در مورد آسترولوژی که جدیدا چه افراد مذهبی و چه افراد غیرمذهبی نسبت به آن تمایل پیدا کرده‌اند و به شدت پیگیر آن هستند. افراد مذهبی در دفاع از آسترولوژی میگویند: نجوم بسیار مهم است و اگر به علما و عرفای اسلامی نگاه کنید، بسیاری از آنان منجم بوده‌اند. آیا آسترولوژی همان نجوم است یعنی؟! مثلا فردی مذهبی ۲۴ آذر ۱۴۰۴ در پیج عمومی خود استوری کرده است:👇 درود خداوند بر مارس در کپریکورن! از امروز به مدت ۶ هفته انرژی‌های عالیه برای انجام کارهای گذشته و تکمیلش است.البته تا آخر هفته آینده ممکن است چالش و سختی داشته باشیم به خاطر جناب سیاره سترن در منظومه شمسی.ولی شما به دنبال عملی کردن کارها و تصمیماتتون باشین.صدقه و توسل هم داشته باشین ممنون میشم پاسخ بدید، اگر خوب است ما هم به دنبال آسترولوژی برویم🤔

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در رابطه با علم آسترولوژی نمی‌دانم. ولی در رابطه با نجوم می‌توانید به سؤال و جواب شمارۀ  ۳۵۹۸۱  رجوع فرمایید. موفق باشید

40921
متن پرسش

سلام بنده مربی طرح امین در یکی از مدارس دور افتاده استان بوشهر می باشم در حال حاضر مشغول برنامه حفظ جز سی قرآن می باشیم برای نتیجه دهی بهتر،طرح و ایده جدیدتر ،جهت پیشرفت در کار حفظ بچه ها از شما در خواست ایده و نظر کار گشا دارم با تشکر از شما بزرگوار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس به روش ساده که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده؛ به عنوان مقدمه می‌تواند کمک کند تا جوانان ما تصور تصحیحی از عالم مجردات داشته باشند و در آن راستا جایگاه وَحی الهی برایشان روشن می‌شود. در این رابطه خوب است به کانال‌های زیر رجوع فرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/tafakorism_archive/77    و  https://eitaa.com/Radiohayat_ir/6806    و   https://eitaa.com/marefatenafs_10nokteh   و  https://eitaa.com/matalebevijeh/21142

40920
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی بنده روزی از شما سوال کردم که از معرفت النفس و سیر و سلوک اطلاعاتی کلی به دستم آمده و به صورت کامل وارد نشدم و مطالب را فرانگرفتم و بعد حالت فرسایشی برایم پیدا کرد و نکات برایم بی اهمیت شد در عمل و در زندگی منیتم رو بالا برد. و جوری شد که ضده شدم کمی شما گفتید برودر ایتا کانال معرفت النفس رو بزن و بین ده تا نظر بگرد ببین کدومش با ذوق تو میخونه. راستش من ادرس دقیق کانال رو ندارم چون چندین کانال به این اسم بود. و بعد هم اون ده تا نظر که گفتید ببین کدومش با ذوقت سازگاره رو نمیدونم از کجا جست و جو کنم که پیداش کنم ممنون میشم راهنمایی کنید بنده رو

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال از مباحث «معرفت نفس» به زبان ساده نباید غفلت کرد. گروه‌هایی متعددی در این رابطه فعّال هستند می‌توانید به کمک فعالیت‌های آن‌ها کار را جلو ببرید. موفق باشید
https://eitaa.com/tafakorism_archive/77    و  https://eitaa.com/Radiohayat_ir/6806    و   https://eitaa.com/marefatenafs_10nokteh . موفق باشید
 

40919
متن پرسش

سلام علیکم: آیا مقام واحدیت مساوی اسم جامع الله است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام واحدیت یکی از اسماء جامع «الله» است. موفق باشید

40918
متن پرسش

کاش آن یار گرامی به برم برگردد/  آنکه در قافله شد همسفرم برگردد / پشت من گرم از آن تاج‌گذاریست هنوز / کاش آن تاج خدا روی سرم برگردد / اشتباه است که دل خانه مردم بشود / کاش آن مردم فوق بشرم برگردد / چند وقتیست که ساکن شده احوال دلم / کاش آن فتنه‌ی پر شور و شرم برگردد / در خرابات مرا حال مناجات ببخش / دلبرم باش که ذکر سحرم برگردد / مرغ آمین! ببر این شعر مرا تا ملکوت / عشق را وسوسه کن تا به حرم برگردد / ۲۳ آذر ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این است آن طلبی که تازه وقتی راه گشوده شد، پیش می‌آید تا صراط، به گشودگیِ هرچه بیشتر ما را از فردایی که بیگانه از دیروز نیست، آگاه و در آن حاضر کند به همان معنایی که حضرت حق برای رهروان راه توحید وعده و مژده داد: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ  أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است. آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز آشکار است. موفق باشید

40917
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: خدا قوت مدیر یک مجموعه فرهنگی سالهاست برای نوجوانان، خصوصا آقا پسرها طبق نظام نامه تربیتی برنامه های متعددی در طول هفته اجرا می‌کنند تا مکمل برنامه های مدرسه و آموزش و پرورش باشد. طبق نظر اولیا و شخص مدیر، به نظر می رسد بچه ها به لطف این برنامه ها به لحاظ فهم استدلالی و عقلی دین بسیار قوی هستند اما لازم هست که برنامه های بیشتری برای بارور شدن قلب و به اوج رسیدن شور و احساسات معنوی طرح ریزی شود. پیشنهاد شما در این زمینه چیست و چه برنامه هایی را پیشنهاد می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال از مباحث «معرفت نفس» به زبان ساده نباید غفلت کرد. گروه‌های متعددی در این رابطه فعّال هستند می‌توانید به کمک فعالیت‌های آن‌ها کار را جلو ببرید. موفق باشید
https://eitaa.com/tafakorism_archive/77    و  https://eitaa.com/Radiohayat_ir/6806    و   https://eitaa.com/marefatenafs_10nokteh
 

40916
متن پرسش

با سلام خدمت استاد: پسر جوانی اهل دین و دنبال کننده مباحث جنابعالی به عشق دچار شد و چند مدتی‌ست که حال ناخوشی دارد. ظاهرا برای رسیدن به معشوق تلاش بسیار کرده و مدت زیادی به انتظار ایستاده و ناگهان خبر ازدواج معشوق را به او می‌رسانند. چیزی که می‌گویند این است که با این وجود که ۶ ماه از آن قضیه می‌گذرد ذره ای اوضاعش تغییر نکرده و به حال حیرت باقیمانده است. خودش باور دارد که حیرتِ به وجود آمده می‌تواند وسعتی برایش رقم بزند ولی در بیرون، ذره ذره درحال آب شدن است. او به عرفان و معنویات بسیار علاقه‌مند است و می‌توان فهمید که واقعا عاشق بوده و هیجان‌زده یا هوس‌آمیز نبوده است. (والله اعلم) پیرو این قضیه که او دنبال کننده آثار شما بوده و هست، خواستم راهنمایی ای بفرمایید. تفألی به خواجه زده بود و این بیت نظرش را جلب نموده بود که:« ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست|هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام». او درحال حاضر از ازدواج و فضای آن بشدت دوری می‌کند و معتقد است تا زمانی که حب شخص دیگری در قلب اوست نباید غیر را راه دهد. دراین حال طلب این‌را دارد که زندگی اش را از سر بگیرد ولی قلبا به این نتیجه رسیده که طعم عشق در این عالم را دیگر نخواهد چشید. او اهل شعر است و برایش از شیخ اجل خوانده ام که: « به خَدِّ اطلس اگر وقتی التفات کنی|به قدر کن که نه اطلس کم است در بازار» ولی هیچ به خرجش نمی‌رود. هنوز نمازهایش حزن فراق دارد و به گفته خودش دیگر نتوانسته با معنویات انس بگیرد. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر از زحمات شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در این مورد فکر نکنیم که: 
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
بهر این فرمود رحمان ای پسر
کل یوم هو فی شان ای پسر
اندرین ره می‌تراش و می‌خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
و این‌جا است که انسان تازه متوجۀ وسعت خود می‌شود که چگونه از محدودۀ دیروز خود به جهانی نظر می‌کند اقیانوس‌گونه، جهانی می‌شود که دیگر رودهایی که بر او می‌ریزند و یا از او سرازیر می‌شوند، بر استقرار او مشکلی پیش نمی‌آید و همواره به زندگی در وسعتِ حضور در طوفان‌ها می‌اندیشد. موفق باشید
 

40915
متن پرسش

سلام وقتتون به خیر: پیشاپیش معذرت خواهی می‌کنم. من یه سوال  داشتم که خیلی هم عمیق نیست ولی چون خیلی درگیرم‌ و جای دیگه ای نبود که بپرسم مجبور شدم بپرسم من نزدیک ۲ ساله اتفاقات بد برام پیش میاد، کلا زندیگم خیلی سخت داره پیش میره درحالی که تا الان اینطور نبوده هیچ کاریم به ذهنم نمیرسه که علت باشه، نه حق الناسی داشته باشم یا عباداتم بد شده باشه یا... هیچ‌کدوم. چیکار باید کنم چرا یدفعه اینطوری شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نوعی بازخوانی نسبت به اخلاق و معارف الهی فکر کنید. و به خوش‌خُلقی نسبت به دیگران و صلۀ رحم و معارفی مانند «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن به کمک تفسیر «المیزان» و صبر و متانت در سختی‌ها؛ زیرا: «انّ الله مع الصّابرین» انسان با صبری که پیشه می‌کند احساس می‌کند گویا خدا در کنار او حاضر است. موفق باشید

40914
متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده: حالتون خوبه؟ ممنونم که وقت گذاشتید برای کار مردم. قشنگ احساس می‌کنم مثل بچه‌ای هستم که وسط کار مهم یه آدم بزرگ اومده گیر داده آقا آقا توپم پاره شده. اما برای اینکه انقدر درجا نزنم و عقب عقب نرم به راهنمایی نیاز دارم. من چی کار کنم که از نظر تئوری فول همه چیز رو می‌دونم ولی به عمل که می‌رسه خراااااب می‌کنم؟ اخیرا یه تعداد از دوستان سابقم بهم ظلم کردن و گره بزرگی به زندگیم انداختن. علاوه بر این وقتی دستشون رو شد زخم زبون زیادی بهم زدن و دلمو شکستن. بعدش هم برای جلوگیری از خراب شدن وجهه خودشون همه جا ازم بد گفتن و راه حل‌های دیگه رو هم بستن. تمام این کارها رو به دلیل حسادت و تنفر از اعتقادات مذهبی من انجام دادن. وگرنه من دوست بدی نبودم و حتی خودشونم از فداکاری‌هایی که بارها براشون انجام می‌دادم تعجب می‌کردن. مشکل من اینه که از نظر تئوری می‌دونم خدا از ظالم و خائن و کافر خوشش نمیاد و حتما جزای کارشون رو می‌ده. می‌دونم از مومن مظلوم دفاع می‌کنه. و می‌دونم نباید «من» انقدر برام مقدس باشه که با یه توهین بهش بشکنم و ناامید بشم. می‌دونم نباید انقدر در افکار شیطانی غرق بشم و حتی به گناه بیفتم (چون کلی غیبتشون رو کردم، به فکر انتقام افتادم و حتی خودم حسادت کردم). می‌دونم خدا همه گره‌ها رو باز می‌کنه. می‌دونم نباید به نظر مردم اهمیت بدم ولی خیلی برام مهمه دیگران چی میگن و در دید بقیه بی‌نقص باشم. و می‌دونم دنیا انقدر کوتاهه که تا یه مدت دیگه اینا از یادم می‌ره. و می‌دونم آزمایش خداست که دوباره دارم توش گند می‌زنم. بارها هم برام موارد مشابهش پیش اومده. افرادی که روز و شبم رو سرشون سیاه کرده بودم الان دیگه برام کوچک‌ترین اهمیتی ندارن. اما همون موقع با بی‌تابی و بی‌شعوری جلوی خدا سرافکنده میشم و چند قدم از خدا دور میشم. اما شهوت محبوبیت و حب نفس داره من رو می‌کشه. معرفت نفس و برهان صدیقین و معاد هم نتونست آدمم کنه. چی کار باید بکنم؟ چی کار کنم که می‌دونم ولی نمی‌کنم؟ خیلی ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که بحمدالله متوجه هستید صبر بر این سختی‌ها، ساحت دیگری را در مقابل‌تان می‌گشاید، باید شکر کنید به همان معنایی که فرمود: «خلق را با تو بد و بدخو کند / تا تو را ناچار رو آن سو کند». می‌ماند باید به نحوی که خدا کمک می‌کند خطاهای خود را نسبت به اطرافیان و دوستان جبران نمایید و به این نکته فکر کنید: «مظلومیت، بیداری می‌آفریند، و مظلومیتِ گسترده، بیداری گسترده می‌آفریند.» موفق باشید

40912
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد عزیز: ممنون میشم این متن از استاد داوری رو بیشتر تبیین کنید. «با غلبه ارزش‌های غربی که منشأ بشری دارد، آدمی از مرتبه خود دور شده و در غفلت فرو رفته، نجات از این وضع با زهد و تهجد و طی مقامات میسر نیست و این مراد با سعی و جهد حاصل نمی‌شود و گاهی باید این سعی و جهد به شکست بینجامد، تا در سیاهی شکست به انتظار کوکب هدایت سر کنیم.» سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید اساساً به جهان دیگری نظر کرد که حضور در جهان غربی نباشد و چه اندازه استاد داوری نکتۀ دقیقی را متذکر شده‌اند. و از این جهت مباحث «جهان بین دو جهان» خدمت رفقا عرض شد. موفق باشید

40910
متن پرسش

سلام علیکم: شما فرمودید که انسان میتونه در هنگام نماز خواندن استاد سلوکی را نصب العین قرار دهد. درباره این پاسخ شما می‌خواستم نظر جوادی آملی را برای شما بزارم تا نظر شما را در این رابطه بدانم. « «و قَدْ قالَ بَعْضُهُمْ: «لَا بُدَّ لِلْسَالِكِ أَنْ يَجْعَلَ نَصْبَ عَيْنِيهِ أُسْتَاذَهُ السُّلُوكِيَّ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِهِ وَ لَا سِيَّمَا فِي الصَّلَاةِ». وَ هَذَا الْقَوْلُ بَاطِلٌ فِي الشَّرْعِ وَ السُّلوكِ، لِأَنَّ الشَّيْخَ وَ الْمُرْشِدَ غَايَتُهُ أَنْ يَكُونَ وَاسِطَةَ فَيْضٍ، وَ هُوَ عَبْدٌ فَقِيرٌ إلَى اللّٰهِ، وَ الصَّلَاةُ مَوْطِنُ لِقَاءِ الْحَقِّ تَعَالَى، وَ النَّظَرُ إلَى غَيْرِهِ فِيهَا شِرْكٌ خَفِيٌّ، لِأَنَّ الْعَبْدَ يُخَاطِبُ اللّٰهَ بِـ «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ».» ۲. ترجمه / شرح روان «و برخی گفته‌اند: «بر سالک واجب است که استاد سلوکی خود را در تمامی احوالش، و به‌ویژه در نماز، نصب العین خویش قرار دهد.» و این سخن در شریعت و سلوک باطل است؛ زیرا نهایتِ کارِ شیخ و مرشد آن است که واسطه‌ی فیض باشد، و او خود بنده‌ای است نیازمند به سوی خداوند. و نماز، موطنِ ملاقات با خدای متعال است، و نظر به غیر خدا در آن [نماز] شرک خفی است، زیرا بنده در نماز خدا را با عبارت «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» خطاب می‌کند.» ۳. منبع دقیق تفسیر تسنیم، تألیف: آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، جلد ۵، صفحه ۲۱۹.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ای که حضرت آیت الله جوادی می‌فرمایند کاملاً درست است و این‌که از حضرت رضا «علیه‌السلام» آمده است: «وَ اِنْوِ عِنْدَ اِفْتِتَاحِ اَلصَّلاَةِ ذِكْرَ اَللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ وَاحِداً مِنَ اَلْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ نُصْبَ عَيْنَيْكَ .» در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ائمه علیهم السلام را مد نظر قرار بده. به معنای آن نیست که خدا را مدّ نظر قرار ندهیم؛ بلکه بدین معنا است که با نظر به شخصیت‌های توحیدی اولیای الهی نظر به حضرت حق بهتر صورت می‌گیرد. و توصیه آیت الله قاضی در همین رابطه معنا می‌دهد که فرموده باشند استاد خود را مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید

40909
متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به مطالب جایگاه رزق در عالم، طبق فرموده شما استاد بزرگوار، برداشت حقیر این بوده که روزی تعیین شده است و کم و زیاد نمیشه، بلکه وسعت و تنگی داره، یعنی مقدارش تغییر نمیکنه، ولی مثلا اگر گناه کنیم روزیمون تنگ میشه، یعنی سخت تر به دستمون میرسه، اگر برداشتم درست بوده، سوالم اینه که کلمه‌ی زیاد شدن روزی در روایات چگونه توجیه میشه، مثلا روایتی که امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: صِلَةُ الارحامِ تُحَسِّنُ الخُلُقَ وَ تُسمِحُ الكَفَّ و َتُطيبُ النَّفسَ وَ ««تَزيدُ فِى الرِّزقِ»» و َتُنسِئُ فِى الاَجَلِ؛ صله رحم اخلاق را خوب، دست را بخشنده، جان را پاكيزه، ««روزى را زياد مى كند»» و مرگ را به تأخير مى اندازد. كافى(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص151

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حضرت، متذکر همان روایاتی باشند که رزق را مقسوم می‌داند. منتها باز بحث گشودگی رزق را باید مدّ نظر داشت که با آن توصیه‌های ارزشمند چگونه انسان با چنین صفاتی می‌تواند از رزق خود بهره‌مند شود. موفق باشید

40906
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: آیا شما درباره مفهوم واسازی ژاک دریدا، فلسفه‌ی الهیات سیاسی اسپینوزا و فلسفه ژیل دلوز مطالعه ای داشتند؟ چون به نوعی توی کتاب انسان و باز انسان مفاهیم این اسامی هم به کار گرفته شده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوات «تاریخ فلسفۀ غرب» که متن درسی بنده در رابطه با تدریس فلسفۀ غرب بوده است؛ تا حدی می‌تواند مخاطب را با کلیّت فلسفۀ غرب آشنا کند. https://lobolmizan.ir/leaflet/397?mark=%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8 و https://lobolmizan.ir/leaflet/960?mark=%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8  . در جلساتی که کتاب «انسان و باز انسان» شرح داده می‌شود، تا حدّی می‌تواند به مخاطب کمک کند تا در معنای سوبژگی انسان به وسعتی که بشر جدید به دنبال آن است، وارد شود. صوت آن جلسات در کانال مطالب ویژه هست. https://eitaa.com/matalebevijeh  موفق باشید

40905
متن پرسش

سلام: خیلی اتفاقی در هفته اخیر پس از جلسه شنبه که فرمودید ایران نه چین شرق است و نه غرب با یک داستان از یک نویسنده مشهور غربی که در جنگ جهانی اسیر ژاپنی ها شده و برای بریتانیا می‌جنگیده روبرو شدم! نویسنده ای به نام کلیول. یک رمان بسیار پر فروش به نام شوگان مینویسه و ژاپن رو مظهر نظم و فلسفه ای عمیق از یک تمدن منظم درک میکنه و یک شخصیت خیالی با توجه به چندین شخصیت تاریخی ژاپنی بر اساس یک واقعه تاریخی در ژاپن به بررسی شرق و غرب می‌پردازد و غرب رو بی فرهنگ اما جلوه گر و بی نظم و وحشی اما زورمند بیان میکنه و شخصیت بانو ماریکوی ژاپنی رو یک زن بسیار بزرگ شبیه که کاری بزرگ شبیه بانوان شیعی تاریخی درک میکنه! و حقیقتا بنده مبهوت آن زن شدم رمان بسیار زیباست. جالبه بدونید نویسنده آقای کلیول در اوایل انقلاب اسلامی مدت زیادی رو به ایران سفر می‌کنه در زمان جنگ و انقلاب و اینجا مستقر میشه تا درکی از ایران انقلابی پیدا کنه اما هرچه تلاش می‌کنه نمیتونه انقلاب اسلامی ایران رو درک کنه و در نهایت در رمان ایران محورش به اسم ویارل ایران رو آشفته و غیر قابل درک می‌فهمه و غرب رو فقط درک می‌کنه و کلیت میگه اینجا جای غربی ها نیست و نمی‌توانند و باید رهایش کنن. جالبه از بعد از این رمان این نویسنده افول جدی میکنه و سردرگم میشه تا مرگش. تقریبا هیچ رمان نویس مشهور غربی نتوانسته انقلاب اسلامی رو دست یافتی و قابل ادراک ببینه! انقلاب اسلامی همیشه در دور دست ها و تحقق نیافته ها بوده و هرگز به ظهور زندگی منجر نشده مگر توسط مجاهدان بزرگی مثل حاج قاسم که ایشان هم در گیر مبارزه و شدن بوده و با شهادتش تونسته برسه اما نتونسته در زندگیش نه غربی و نه شرقی باشه بلکه بعنوان آرزویی دور که با شهادت در آن مستقر میشه و البته رفتارهایی از حاج قاسم سر می‌زند که در ظاهر یا اسلام غربی است یا نوعی شکل مدرن دارد اما نمی‌توان آنگونه که قابل دست یابی است ایران انقلاب اسلامی را در زندگی روزمره آن بعنوان زیستی ملموس و راحت یافت همواره استقامت و مبارزه. با اینحال پیشنهاد می‌کنم رمان شوگان را مطالعه بفرمایید یا مینی سریالی که در سال ۲۰۲۴ از آن رمان ساخته شده را ببینید که بنده با شخصیت بانو ماریکو ذره ذره عقلم متجعب شد و چقدر زیبا با ایجاد میدان زنانگی ای در جنگ مردانه جنگ بزرگ را به پیروزی قطعی تاریخی رساند. عجیب است. ان شاءالله موفق باشید آرزوی من تحقق زندگی انقلاب اسلامی است بطوری که بشود هزاران رمان ملموس از آن بخاطر بودنش، نوشته شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که مطرح کرده‌اند که غرب جهانی بی‌فرهنگ اما جلوه‌گر و بی‌نظم و وحشی و زورمند می‌باشد و نمونۀ آن را در دفاع از اسرائیل در مقابل مردم مظلوم غزه دیدیم و این‌که انقلاب اسلامی راهی است به سوی عبور از این غرب، که هنوز در دوردست‌ها می‌باشد؛ سخن درستی است و در همین رابطه مقام معظم رهبری فرمودند: «به توفیق الهی جمهوری اسلامی در حال پیشرفت است. کمبود زیاد داریم؛ ... امّا کشور دارد جلو می‌رود، ‌دارد پیش می‌رود. ملّت ایران دارند روزبه‌روز برای اسلام آبرو درست می‌کنند، نشان می‌دهند که اسلام یعنی ایستادگی، اسلام یعنی قدرت، اسلام یعنی صدق و صفا، اسلام یعنی خیرخواهی و عدالت‌خواهی؛ اینها را ملّت ایران دارند بتدریج نشان می‌دهند. البتّه تحوّلات بزرگ در یک کشور به چشم نمی‌آید، چون تدریجی است، چون طولانی‌مدّت است ــ کوتاه‌مدّت نیست و در یک لحظه انجام نمی‌گیرد تا انسان ببیند؛ بتدریج انجام می‌گیرد ــ امّا من می‌خواهم عرض بکنم به توفیق الهی بتدریج جامعه پیشرفت می‌کند.» موفق باشید. 

نمایش چاپی