باسمه تعالی
کاربران محترم عنایت داشته باشند که این سایت وظیفۀ خود را تنها در محدودۀ جواب دادن به سؤالات معرفتیِ کاربران میداند و از اینکه نمیتوانیم جوابگوی سؤالات شخصی و حالات فردی کاربران محترم باشیم؛ عذرخواهی میشود.
طاهرزاده
.
با سلام و تحییت خدمت شما میگن حضرت مهدی (عج) ظهور کرده این ما هستیم که باید ظهور کنیم. شما تو صوت آخر الزمان شرایط باطنی ترین بعد هستی میفرمایید هروقت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کنند تمام افراد جبهه ی باطل رو نابود میکنند. منظورتون از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به یک معنا نور حضرت طوری به صحنه آمده که مردم معنا و تأثیر مقاومت در مقابل استکبار را درک میکنند و قدم بعدی تعیّن آن حضرت است تا این راه به نهایت خود برسد. موفق باشید
سلام گاهی میشود که از نظاره گری این رخ داد های دینی در جهان بال در می آورم و آنچنان خوشحال میشوم که گویا عاشقی همواره به معشوق لایتناهی اش میرسد. و حقیقتا عاجزم از گفتن یک به یک این همه برکت که تا قیامت و در قیامت بخواهیم بشماریم تمام نمیشوند ولی در کل میتوان گفت دوران پیامبران و اهل بیت نبوت صلوات الله علیه که در جهان حاضرترینند! که حضور کاملی است و جناب استاد نمیدانم چطور میتوان شرح داد که «وجود» در جهان بعنوان اصل و اساس حاضر آمده، و از این بالاتر چیزی نمی توانست در جهان بیاید که معنی نهایت را معنا کند! وظرفیت جهان چنان شده که وجود را مبنا قرار داده. حقیقتا عاجزم و سرم را پایین انداختم و به زندگی ساده خود را مشغول کردم از بس که خیالم راحت است و صبر بینهایتی مرا چون موی سپیدی آرام در صبر حاضر کرده و میدانم ائمه معصوم نیز در حالتی حاضرند که حضرت سجاد علیه السلام در سجده فرو میرفتند! و نقل شده آنقدر در این سجده طولانی خدارا به خدایی حس میکردند که هیچ چیزی نمیتوانست حواس ایشان را به خود جلب کند و در جایی سخن مبارک را گشودند که حاضرم با یک سجده کل دنیایم را سر کنم، و یا حضرت علی علیه السلام در وصیت نامه خویش چنان فرمودند«دون هموم الناس هم نفسی». چنین حضوری در تاریخ ما وجود دارد و البته از این روست که عشق اهل بیت به ما به کمال رسیده و خوشا بحال ماهای فقیر عاشق که چنین اولیاءی را داریم و از آن مهم تر چنین خدایی بر ما خدایی میکند. بخدا اگر خودم موظف به صبر نبودم درنگی نمیشد که یکجا کنده میشدم بسوی این توحید نه به این خاطر که من چیزی هستم بلکه به این خاطر که حضور چنین اولیای معصومی را خدا برایمان مقدر فرموده. در این شب مبارک میلاد با سعادت حضرت سجاد علیه السلام از من نخواه که حرفی غیر از اینها بتوانم بگویم و به خدا اگر کل کتب منور شما را یک کاسه کنند جرعه ای است از این توحید. و اما سخن ما! ای امامان معصوم که عاشق حقیقی ما هستید و این عشق مانند ندارد مارا بیش از پیش با خود همراه فرمایید ماها مثل تشنه جانی هستیم که آب حیاتش همواره از شماست و ما تشنگان اگر لحظه ای از شما فاصله بگیریم میمیریم و مارا به خداوندی خدا یک آن رها نکنید بواسطه جهل و نقوصمان و با ما مدارا کنید با ما خسته کننده ها با ما ضعیف ها با ما ناقص های گرفتار ما چاره ای نداریم جز سلوکی که کندی اش از سر ضعف و ناتوانیمان است. ما خودرا به شما سپردیم این بار شما در عین کمال و ما در عین نیاز تا ابد. خدایا با چنین تضادی در خود چه کنیم تو بگو ای خالق همه این تضاد ها و زیباییها و عشق، ای کسی که هیچ کس هرگز نتوانست تورا دریابد و از ناتوانی در بی نهایتیت و عظمتت خاک سارت شد و عبودیت را تنها چاره خود یافت... . خدایا در این ناگواری دوری از تو در این صبر لازم، یک جمله است که فرمودی مارا آرام میکند:«إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و مهم آن است که انسان با حضور در انسانیت خود به اولیای الهی که نهایت انسانیت میباشند، نظر کند تا در آینۀ وجود آن عزیزان، گمشدۀ خود را بیابد و با نظر به سیرۀ آنان به حقیقت خود نزدیک شود. موفق باشید
سلام اقای طاهرزاده یه راهنمایی ازشمامیخواستم اقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت باریاضت به خداونورمیرسن حالابلا وریاضت یه تفاوتی داره؛بلافعل خداست که سرسفره بنده اش میزاره تابااون بلا بنده روبه سمت خودش بکشونه.عامل بلاخودانسان نیست وخود انسان مصدر ومنشا وعلتش نیست.که بهش بلای عرفانی میگن خداکسی رودوست داشته باشه اونو به بلادچارمیکنه واگه خیلییییی دوسش داشته باشه میچیندش یعنی همه چیزو ازش میگیره مال وهمسر وفرزندو...که کلا ازدنیا ومحبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هرکه دراین بزم مقرب تراست جام بلا بیشترش میدهند خدابدبنده اش روکه نمیخواد وصلاح ادمو میخواد ولی چرابرای اینکه بنده روبه خودش نزدیک کنه همه چیزو ازش میگیره ؟؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته میتوان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او میزدایند، نه آنکه امکان زندگیکردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء میباشد. موفق باشید
سلام استاد ازمحضرتان سوالی داشتم ما یه نماز شرعی داریم که انجام دادن صحیح ارکان نمازروبهش میگن یه نماز اخلاقی داریم به علاوه اینکه ارکان نمازرورعایت میکنیم کنارش ادعیه ومستحبات روانجام میدیم حالا اینکه مابه معنای نمازتوجه کنیم؛توجه به خدانیست سوالم اینه ماچطور درنماز فقططط متوجه خداباشیم؟که به حقیقت خدا پی ببریم؟ قبلافقط ازسرتکلیف نمازرو بجا می اوردم ولی بعدا کم کم متوجه شدم این نمازخواندن صحیح نیست ولذتی نمیبرم بعدا به معانی نمازتوجه میکردم ولی جدیدا بااین متن بالامواجه شدم نظر شما چیست ؟ چطور درنمازمیشود فقط متوجه حضورخداشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه، قصۀ انس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی میفرمایند: « مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانى / حدیث درد فراق تو با تو بگذارم» حال با این رویکرد وقتی در نماز ورود کنیم، هرچند در میانۀ راه خطوراتی سراغمان میآید ولی هرچه جلو و جلوتر رویم و بر آن رویکرد اولیه پایدار بمانیم، حضور، بیشتر و بیشتر میشود. و در همین رابطه حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» کتاب شریف «آداب الصلوات» را به نگارش آورد. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2 موفق باشید
سلام علیکم و رحمةالله خدمت استاد عزیز حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) ما ملت ايران انقلاب بسيار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب خیلی زیاد است و من قرص و محکم به شما عرض میکنم: اغلب ماها هنوز نمیدانیم چه کار عظیمی انجام گرفته..... این انقلاب با این عظمت و با این ابعاد و با این آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها که هیچ [بلکه حتی] تحولات دنیا است... گاهی انسان دلش نمیآید بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند؛ اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر! خیلی کم، خیلی خیلی کم. ۱۳۶۸/۰۹/۰۷
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن کس که در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» بود، او بود که دروازه امید را روی ما گشود. و همانطور که انسانهای عادی از درخت، شاخه و میوه را می بینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسانها با معنویت خود رمز بقای جامعه میگردند؛ غافل میباشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار میکند، نیز غافلاند. این است غفلت بزرگ که بعضی انسانها در این تاریخ گرفتار آن شدهاند. موفق باشید
ضمن عرض سلام و احترام استاد من یک چیز رو متوجه نمیشم اونم اینه که وقتی مواجه میشیم با انواع و اقسام بلاها از گره هایی که هیچ وقت باز نمیشه و بیماری هایی که با دست هیچ طبیبی درمان نمیشه و احاطه دشمنانی که با زخم زبان شون تا مغز استخوان آدم رو میسوزونن چطور به خودمون بقبولونیم که مورد توجه و محبت خدا و اهل بیت علیهم السلام هستیم در حالیکه کوچکترین تغییری در این امور که حاکی از بهبود اوضاع باشه رو نمیبینیم با توجه به امیدی که به خدا بستیم و نظری نکرد و توسل هایی که داشتیم و به ثمر نشست ! جواب این سوال بسیار مهمه واسم استدعا میکنم خدمت استاد که پاسخگو باشند متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «ایمان» است و اعتماد به خدایی که بعضاً «دوست دارد یار این آشفتگی» به همان معنایی که جناب مولوی میفرماید: «در اگر بر تو بِبَندد مَرو و صبر کُن آن جا / زِ پَسِ صَبرْ تو را او به سَرِ صَدْر نِشانَد. و اگر بر تو بِبَندد همه رَهْها و گُذَرها / رَهِ پنهان بِنَمایَد که کَس آن راه نَدانَد». پیشنهاد میشود نظری به بحث «برکات صبر و صبر امام حسین علیهالسلام در کربلا» که شب گذشته مطرح شد؛ بیندازید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18642
سلام علیکم .در پس هر جمله ای که برایتان مینویسم شرحی مفصل و غمی بسیار ناشی از تمام ناکامی هایم نهفته است ،ناکامی هایی که ریشه در انتخاب هایم دارد .از نوجوانی سردرگمی عجیبی گریبانم را گرفته و هنوز در این سردرگمی غوطه ور هستم ،نمیدانم چه میخواهم .چه در مادیاات و چه در معنویات بشدت ضعیف هستم و جلو نمیروم .مدتی خدادان و دین مدار زندگی میکنم و مدتی خدادان و بدون دین .احساسی عجیب بعد از شنیدن حدیث من اخلص لله نفسا اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه و...در من شکل گرفته ،که تا ۴۰ روز خالص کنم خودم را ،سوال من اینجاست که : آیا با اجرای این حدیث از این بیتکلیفی و سردرگمی آزاد میشوم؟ اگر جواب شما آری است چگونه خود را خالص کنم ؟از اجرای این حدیث در خودم دنبال چه نتیجه وغایتی باید باشم ؟استاد خسته ام و ۱۵ سال است که گم شدم و همیشه احساس کمبود میکنم .بنده الان ۳۵ سالم هست نمیخوام بیشتر در این حس فرو روم .میخواهم پدری قوی وهمسری قوی باشم .کمکم کنید .
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی که در دل این تاریخ یعنی راه حضور در انقلاب اسلامی گشوده شده است، فکر کنید. در این مورد پیشنهاد میشود سری به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» بزنید. در ضمن رفقا جلساتی در شرح آن کتاب گذاشته اند ، می تواند در ارتباط با آن کتاب مفید باشد.موفق باشیدhttps://eitaa.com/bonyanha
با سلام. وقتتون بخیر. بنده جوانی ۱۸ ساله هستم که در زندگی ام احساس می کنم یک گمشده ای دارم و به دنبال یک معنایی در زندگی ام هستم ولی هر چه می کنم آنرا پیدا نمی کنم. به صوت هر استادی گوش می دهم و هر کتابی را مطالعه می کنم احساس می کنم سیراب نمی شوم و سریع آنرا رها می کنم. هم اکنون سرگردان و حیران هستم و نمی دانم چگونه روح خود را از این ورطه نجات بدهم و سیراب کنم. پیشنهاد جنابعالی برای حل این مسئله چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قصۀ بشر جدید و زمانهای است که بشر جدید در آن قرار دارد. عرایضی تحت عنوان «راز نیستانگاری دوران و راه عبور از آن» شده است. پیشنهاد میشود نظری به آن بیندازید و پس از آن به سیر مطالعاتی که در سایت پیشنهاد شده است، فکر کنید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز گرامی باد.
«لرزانده سوز و اشک تو عرش خدا را/ هر شب تورّق میکنی کرب و بلا را»
«پیچیده در گوش زمان فریاد یاران/ تنها تویی حس میکنی بانگ صدا را»
«جانبازیات بالاتر از خون شهید است/ ماندی که آموزش دهی پرواز ما را»
«ای حافظ دیوان اشعار خمینی/ آغاز کن یک قصّهی بیانتها را»
«گفتی که من هستم شما آسوده باشید/ با ماندنت شرمنده کردی لالهها را»
دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اینهمه صبر و امید در این جانبازان عزیز شگفتانگیز نیست که چگونه خداوند قلب آنها را متوجه حضوری کرده که ما در انتظار آن حضور میباشیم؟!! گویا اینان در زمانۀ ظهور حضرت صاحب الأمر«عجلاللهتعالیفرجه» قرار دارند و با صبر خود در حال مبارزه در کنار آن حضرت میباشند و اگر واژههایی برای گزارش آن حضور ندارند، ولی با صبر و آرامش خود، حرفهای بلندی را در سلوک خود اظهار میکنند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم! وقتی شخصی در کشتی در حال غرق شدن است خدا را با قلبش میبیند.اما وقتی از آن موقعیت خارج میشود آن رویت قلبی میرود.این دیدن جلال خدا بود.حال سوالم این است که آیا میشود شرایطی پیش بیاید که جمال خدا را با رویت قلبی ببینم؟ اگر پاسخ مثبت است شما یک مثال بزنید که در آن جمال خدا را دران شرایط قرار گرفتن جمال خدا را بیاورد. با تشکر از زحمات شما استاد عزیزم!
بسمه تعالی: سلام علیکم: نمونۀ آن حضور را ما در شبهای حمله در دفاع مقدس داشتیم به همان معنای «کربلای جبههها یادش بهخیر». هر اندازه بیشتر متوجه عظمت راهی شویم که خداوند مقابل ما گشوده است، بیشتر متوجه جمال او که البته عین جلال است میشویم. چیزی که بحمدالله در جبهۀ مقاومت به ظهور آمده است. موفق باشید
سلام علیکم اگر بگوییم که همه چیز الله است ، آیا درست گفتیم.البته منظورم ذات نیست.منظورم آن است که ما دست روی هر چیز بگذاریم (مثلاً درخت،گل انسان و..)ما دست روی الله گذاشتیم.یعنی این درخت گل و..الله است.به معنای دیگر بگوییم که الله(نه ذات) ، همین مجموعه (گل،درخت،انسان،و...) میباشد ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! چنین نیست. حضرت «الله» جامع اسماء میباشند و هیچ مخلوقی چنین نیست. موفق باشید
سلام استاد ببخشید سوالی داشتم خدمتتون دخترم میگه زیارت عاشورا را باید با جان و دل خواند یعنی هر چی میخونی همون موقع باید خودت رو تو اون موقعیت ببینی بنابراین میگه من هر کار میکنم نمیتونم بابی انت و امی رو بخونم و زبان و دلم یکی باشه به همین خاطر تو زیارت اینا نمیخونم نمیدونم چی بگم نظری دارید برا قانع کردنش
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به چنین نهایتی است و نه آنکه هم اکنون باید در آن نهایت باشیم. و از این جهت آن زیارت را میخوانیم تا به چنین حضوری نایل شویم و لذا میخوانیم و باز هم میخوانیم تا با آن حضرت، نسبتی برقرار کنیم. در این رابطه عرایضی در کلیپ https://eitaa.com/matalebevijeh/18625 شد خوب است نسبت به آن فکر بفرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب و ارادت . پیرو اخرین پستی که دیروز در کانال https://eitaa.com/tafakorism گذاشتیم : چه کنیم که نفحات الهی (رجب شعبان و رمضان) و اعمال آنها را با آن (تاریخ اعصار وجود است) تنظیم کنیم ؟ طوری که این نسبت اعمال با وجود به صحنه امده در این تاریخ بر قرار بشود . طوری که کیفیت اعمالمان در این تاریخ بالا برود و با کمترین اعمال با کیفیت ، بیشترین ها نصیبمان شود . هم از لحاظ بینش و بصیرت تاریخی - هم از لحاظ عرفانی و معنوی که هردو این ها دو روی یک سکه اند مسلما. م_و ملتمس دعایتان در شعبان معظم هستیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه متوجه مسائلی باشیم که بشر امروز مدّ نظر دارد و بیشتر آمادۀ حضور آخرالزمانی خود است؛ بیشتر به بنیادیترین بنیان که «وجود» است نظر میکند و در آن صورت وسعتی مییابد تا خود را در بیکرانگیِ هستی حاضر کند و با حضور در چنین مبنایی نسبت خود را با خداوند در ماههای مبارک برقرار نماید. در تاریخی که همچنان که عرض شد زمینۀ بقیۀ اللهیِ جهان فراهم شده است. پیشنهاد میشود رفقا در آن پیام با عنوان «حضور در ماه شعبان و حضور در فجر انقلاب اسلامی» بیندیشند. موفق باشید
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده میشود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما میباشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر«عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت نتوانند با انواع تحریفها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند نقشههای خود را بر ما تحمیل کنند. ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابلمان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکیها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی . طاهرزاده بهمن ماه ۱۴۰۳
سلام استاد وقت بخیر امام صادق (ع) فرمود : وقتی شما حج خودتان را به عده ای هدیه می کنید ، ثواب آن هم به تک تک آنها می رسد و هم به خود شما می رسد . منبع:فایل متنی برنامه سمت خدا(حجت الاسلام عالی)27/6/90 https://article.tebyan.net/UserArticle/AmpShow/652778 ببخشید این متن گفتگوی استاد عالی در برنامه ی سمت خداست. متن را خواندم و بنده استاد عالی رو هم قبول دارم که ایشون عالم بزرگواری هستند. ولی سوالی که برام پیش اومده اینه که مگه اصلا ما لیاقت داریم که برای امامان و به نیابتشان حج به جا بیاریم. یا صلوات و ختم قرآنی هدیه کنیم؟اخه وجود امام پاک و معصوم است. چطور حج و صلوات های ما به نیابت از امام مورد قبول میشه. معرفتی که آنها داشتند که ما نداریم! وقتی میخای کاری برای کسی انجام بدی و نائب میگیری، مگه نبایدهم درجه ی اون شخص باشی. آخه امام کجا و اعمال ما کجا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علی القاعده باید منظور آن باشد که ذیل شخصیت آن عزیزان، آن اعمال شرعی که انجام میدهیم در وسعتی بیشتر با توجه به شخصیت آن انسانهای بزرگ در میان آید. موفق باشید
سلام استاد منظور از ظلم به خدا در این حدیث چیست ؟ همچنین ظلم بنده به خدا به چه معناست ؟ آیا ظلم بنده بر خدا « لیعلم » است ؟ تا او خود را در بنده بهتر ببیند. « اگر بنده نیاز به طهارت داشته باشد و وضو نگیرد بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز نخواند بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و از من درخواست نکند بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و نماز بخواند و از من درخواست نکند بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و نماز بخواند و از من درخواست کند و من حاجتش را ندهم بر او ظلم کرده ام » زیر سایه آقا سید الشهدا باشید استاد عزیزم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با توجه به اینکه خداوند انسان را در زمین آورد تا انسان به حکم خلیفۀ اللهیاش آینه ای شود که خداوند خود را در آن آینه مینگرد؛ انسان باید طوری عمل کند تا به زیباترین شکل مظهر نمایش انوار الهی باشد و هر اندازه در این امر کوتاهی کند، به یک معنا همانطور که در روایت مذکور هست، به خداوند ظلم کرده و از این جهت حتی ائمه«علیهمالسلام» با همۀ عظمتی که دارا هستند، خود را گنهکار میدانند و خداوند هم با نور غفران خود در این موارد در صحنه است و این غیر از ظلمی است که انسان با زیرپاگذاردن شریعت الهی مرتکب میشود. موفق باشید
سلام استاد: مسئله ای داشتم که نمیدانم شما چقدر با آن مواجه هستید. آن هم این است که نگاه ما به زمانه کنونی و پیش رو چگونه است؟ قبلا هم خدمتتان عرض کرده ام که مدرسه ما از گاو داری هم کم تر است، فرض کنید که شما اگر از گاوی یا حیوانی حرکتی را دیدید یا صدایی را شنیدید مجبور به تحمل آن نیستید و میتوانید آن محل را ترک کنید اما اینجا یعنی مدرسه ما به عِزای دیپلم و مدرک و هزار کوفت و زهرمار دیگر. مجبور به تحمل زجری هستیم که من حاضر هستم خود کشی کنم اما همین فردا را سر کلاس نروم. خب بالاخره بسیار واضح است که در این دنیا یا باید مُرد یا باید علی «ع» بود. همان علی که در نامه اش به امام حسن می فرماید: «از پدرى فانى، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگى را پشت سر نهاده - كه در سپرى شدن دنيا چاره اى ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندى نیازمند چيزى كه به دست نمى آيد، رونده راهى كه به نيستى ختم مى شود، در دنيا هدف بيمارى ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياى فريب كار، وام دار نابودى ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش ها، و جانشين گذشتگان است.» و حقیقتا همین است و اگر همین نباشد پس چه باشد؟ پس همین است که علی (ع) به ما گفته است. با هم برای کمک کردن برای حفظ شور انقلابی، طلب نابودی استکبار و اسرائیل است، به معنای واقعی کلمه این شیطان بزرگ را باید دست و پایش را از زندگی و مملکتمان قطع کنیم. غیر از این باشد شاهد همین وضع آموزش و پرورش هستیم، شاهد همین وضع اقتصاد هستیم، شاهد همین هستیم که کشورمان بیشتر از قبل وابسته به خارج از کشور میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در پیام مربوط به ۱۲ بهمن که ورود به دهۀ فجر هست در دلِ ماه شعبان، عرض شد « باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت نتوانند با انواع تحریفها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد.» و برای چنین حضوری مهم نیست که کجا باشیم، چه در باریکۀ غزّه این «پهناورترین باریکۀ دنیا» و چه در مدرسه یعنی در جایی که محل «جمع ایمان و عقل» است. و همیشه هرکس که بخواهد در تاریخ خود حاضر باشد باید از سنگلاخهای موجود در مسیر عبور کند و تحمل این شرایط برای انسان، بزرگیِ خاصی میآورد از آن جهت که به گفتۀ عارف ذوالفنون حضرت آیت الله حسنزاده: اگر دست در کار است - و باید با همین درس و مدرسه بهسر برد- دل باید با یار باشد و به اهداف دور و نهایی و چشماندازهای امیدوارانه که ایمانِ مقام معظم رهبری بدان اشاره دارد؛ چشم دوخت. این است معنای حضور در تاریخی که در آن بهسر میبریم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: از تدارک و جبران گناهان شخصی و اجتماعی و حقوق ضایع شده خودم و مردم و خدا و معصومین علیهم السلام عاجزم، قدری که فکر میکنم میبینم به همه ظلم کرده ام از دوست و رفیق و آشنا تا غریبه! خاک عالم به سرم است! جای من ته جهنم است! استاد عمر باقیمانده را چه کنم؟ این همه روسیاهی را کجا داد بزنم؟ نکند شقی باشم؟! چطور اینقدر کثیف زیستهام؟ نکند خدا مرا نبخشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی خداوند میفرماید: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» معلوم است حضرت محبوب اولاً: ضعف بندگانش را میشناخته و میدانسته است که تازه وقتی انسان راه بیفتد به خود میآید که چه بیراههها که نرفته است. اینجا است که به گفتۀ جناب جامی: «غره مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش / ناگه به یک ترانه به منزل رسیده اند»
و این یعنی راهی را مدّ نظر باید قرار داد که سیئات را تبدیل به حسنات میکند. یعنی حاضرشدن «مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا» در جستجوی تجدیدِ نظر بودن و دل به حضرت محبوب سپردن و زندگی را مطابق آنچه سیرۀ اولیای الهی میباشد، شکلدادن. موفق باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: به لطف خدا امسال عازم حج تمتع هستم، می خواستم راهنمایی بفرمایید چه کار کنم و چه کتابهایی مطالعه کنم که با معرفت ان شاءالله بتونم به این سفر برم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در سفر توحیدی و باز توحیدیشدن موفق و موفقتر باشید. جزوه «حقیقت حج بیت الله الحرام» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D8%AC و جزوه «وظیفه مردم نسبت به حجاج و وظیفه حجاج نسبت به مردم» https://lobolmizan.ir/leaflet/234?mark=%D8%AD%D8%AC ان شاءالله وسیلهای باشند به عنوان تذکر تا راه، گُم نشود. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد بزرگوار، سوالی داشتم در خصوص علم مدیریت. آیا این علم قابل اکتساب و یادگیری است؟ (حالا چه از طریق مطالعه و چه روش های دیگر مثل مشاهده یا آزمون و خطا). در ادبیات مدیریت غربی این علم را علمی یادگرفتنی توصیف می کنند. ولی وقتی دقیق می نگریم گویا «جنم مدیریت داشتن» چیزی است که از سرشت می آید و آنقدرها هم قابل دستیابی نیست. به عنوان مثال جناب کمیل بن زیاد که حضرات معصومین خصوصاً حضرت امیر را درک کرده اند، قطعا بیش از زمان ما از مدیریت مبتنی بر دین مشاهده داشته اند ولی می بینیم زمانی که فرماندار هیت می شوند مولا به ایشان آن جملات را در خصوص مدیریتشان می فرمایند. حضرتعالی در مطالعات دینیتان این موضوع را چگونه یافتید؟ آیا می توان مدیریت کردن را یاد گرفت؟ اگر می شود چگونه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده، نظرِ افرادی در مدیریت قابل پذیرش است که معتقدند مدیریت امری ذاتی میباشد و نه اکتسابی، ولی شکلدادن به آن، اکتسابی است و با تجربۀ دیگران میتوان آن استعداد را رشد داد و در همین رابطه مدیریت «ایکس» و «ایگرگ» را مطرح کردهاند. موفق باشید
سلام استاد: وقتی کسی بهمون ظلم میکنه چجوری میتونیم وجودی با فرد رابطه برقرار کنیم؟ بعضی افراد واقعا انگار نه عالمی دارند و نه وجودی، و واقعا متوجه نمیشم ارتباط وجودی گرفتن با این آدما چجوریه؟ اگر هم فردی رو که بهمون ظلم میکنه رو به چشم این نگاه کنم که من با این فرد باعث میشه رشد کنم و صبر و تحمل کنم، احساس میکنم این رابطه ی وجودی برقرار کردن با آدم ها نیست، درکل رابطه ی وجودی برقرار کردن با آدم ها چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به انسانیتِ آنها نظر کرد. مگر آنکه آنچنان سقوط کرده باشند که چیزی از انسانیت از خود باقی نگذاشته باشند. مانند نتانیاهو در این زمان. که در این رابطه متوجه میشویم خداوند چگونه بنا دارد از طریق این افراد، عظمت انسانهایی مانند مردم غزه را بنمایاند. عرایضی تحت عنوان « حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» شده، میتوانید به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18540
سلام و عرض ارادت: من چند روزی هست نسبت به موضوعی دارم خودخوری میکنم. رک و صریح بیانش میکنم با یه واسطه من حرف رو بیان میکنم. دوستی داشتیم به شدت مشروب خور و مست. و بعد از چند سال با همین مستی فوت میکنن (تصادف میکنن)؛ و حالا نکته اصلی اینجاست، هر روز و شب داره به خواب خانوادش میاد چه دور چه نزدیک و همه در بهترین جای ممکن میبیننش و لباس سفید و خوشحال و خندان و باغ زیبا و میوه جات خوشمزه و دلربا و... این حکایت چیه؟ مستی که بد هست حین مستی فوت شدن هم که یه سری احادیث دیگه داریم... و... واقعا من رو قانع کنید نسبت به این موضوع ممنون میشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم که شیطان بعضاً از طریق خواب و به صورتهای مختلف جهت انحراف انسانها حاضر میشود و به همین جهت باید مواظب بود که به خواب، نباید اعتماد کرد مگر آنکه از طریق عقل و یا شرع، حجّتی داشته باشیم مبنی بر صحت آن خواب. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم آن هم این است که چرا نمی توانم صوت های آشتی با خدا را مثل اولین باری که گوش میدادم گوش بدهم؟ و شما چه پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچنان خود را ادامه دهید ولی نه با برگشت به گذشته. خوب است بعد از دنبالکردن مباحث «ده نکته...» و «برهان صدیقین»، به مباحث قرآنی که روی سایت هست مثل سوره آلعمران وارد شوید. موفق باشید
سلام: در آستانه سى سالگى هستم. متاهلم و یک فرزند دارم تا حالا تو هر چى تلاش کردم تو هیچ کدوم موفق نشدم. توى حفظ قرآن، زبان عربى، منطق، فلسفه حتى تو گرفتن مدرک دانشگاهیمم موندم. از تربیت فرزند و رفتار با همسر هیچى نمیدونم. اما از یه طرف عاشق رفتن تو مسیر سیر و سلوک هستم. تو همینم تلاش کردم اما باز موفق نشدم از پانزده سالگى تلاش میکنم ولى حتى یه ذره هم نتونستم موفق بشم. از یه طرف دوست دارم مثل علامه طباطبايى بشم. امام خمىنى رو درک کنم. تو مسیر انقلاب باشم. اما آنقدر شکست خوردم که نا امید شدم. موندم باز براى شروع از چه شروع کنم؟ تو چه مسیرى حرکت کنم که تو چهل سالگى اینجورى حسرت نخورم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بتوانید در این رابطه با جدیّت و برنامهریزی وارد سیر مطالعاتی سایت بشوید و در ضمن مباحث روزهای شنبه و دوشنبه که بعد از نماز عشاء شروع میشود را نیز دنبال بفرمایید. موضوع را میتوانید در کانال مطالب ویژه دنبال کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh موفق باشید
با سلام: میخواستم نظرتون رو در مورد جمله پایین بدونم و خواهش دارم تقریظی بر آن بنویسید: ای انسان تو یک باشنده بودی و وارد این جهان شدی. برای حفظ بقا از باشنده تبدیل به فهمنده شدی تا قوانین حفظ حیات در این جهان را یاد بگیری و خیلی زود باید دوباره از فهمنده تبدیل به باشنده میشدی. اما در این فهمنده ماندی و ریشه رنج تو همین است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و این یعنی محدودشدن به مفهومات، یعنی آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود. آری! بنا بود نور علم موجب حضور بیشتر و وسعت بیشتر انسان در هستی باشد و در نسبتی که باید با عالَم و آدم پیدا کنیم تا در عین اینکه هرکس جهانی باشد به وسعت همۀ هستی؛ در جهان خود بدون اُبژه کردن آنچه بیرون از جهان خود میباشد، دیگر جهانهای انسانها را نیز در جهان خود بیابد. و این یعنی آخرین انسان، و این یعنی آنچه جناب هایدگر در «دازاین» خود به دنبال آن بود. در این آغازِ سالگرد انقلاب اسلامی که از ۱۲ بهمن شروع شده و مصادف گشته با افقی که ماه شعبان در مقابل ما میگشاید، عرایضی شد که خدمت جنابعالی تقدیم میشود. موفق باشید
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده میشود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما میباشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر«عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت نتوانند با انواع تحریفها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند نقشههای خود را بر ما تحمیل کنند. ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابلمان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکیها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی. طاهرزاده بهمن ماه ۱۴۰۳