بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38863
متن پرسش

پیرامون مدادالعلما در سوال 38853 : همانگونه که در سوالات پرتعداد مطرح شد، وقتی همه ی متناقضین و متضادهای ذیل اسلام، خود را مصداق آن علما می‌دانند، معیار تشخیص کیستی و چیستی علم و عالم، مبانی آن خودعالم پندار است یا منابع دست اول اسلام؟ اگر کسی معتقدست فهم آنچه قرآن و حدیث گفته و نیاز به مفسر و مبین دارد، با تسلط به فلان عالم میسر است و می تواند تفسیر آیات قرآن و احادیث، کاملا عکس ظواهر آن باشد و یافتن آن علما نیز عقلا و سپس با همان منابع دست اول میسور نیست، پس نتیجتا همه ی مدعیان علم، خودکارهای متناقضشان را مدادالعلما می‌دانند و دیگران را می‌کوبند و خود را ارضا می‌نمایند. هرگاه استاد پاسخ سوالات قبلی پیرامون همین دور باطل را فرمودند ان شاء الله موقع این بحث ست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خداوند برای هرکس عقل و فطرت قرار داده تا نسبت خود را با هر پیامی حتی قرآن در نسبت با جایگاه آن پیام با فطرت و عقل، خود را در نزد خود حاضر کند. موفق باشید

38862
متن پرسش

به نام خدا با عرض سلام وآرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار یکی از رفقای بنده که ...........

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد باید چنین مسائلی را در بستر دینداری تجربه کرد و مناسب وظیفه‌ای که داریم ، برخورد کنیم و در مسیر برخورد ما با چنین مشکلاتی است که مدد الهی به پیش می‌آید به جای اینکه بنشینیم و گِله کنیم و خود را از صحنه بیرون بکشیم. موفق باشید

38861
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من جزوه تفسیر سوره واقعه شما را همراه صوت آن گوش دادم. در بحث حوری بهشتی به یک مشکل بر خوردم. شما می‌فرمایید که تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت به صورت انسانی بر مقربین تجلی می‌کند. از سوی دیگر شما در غزل ۲۴ حافظ بیان فرمودید که حافظ یک حوری بهشتی را تمثل کرده است و ماجرای حافظ بیان می‌کند که اتفاقی که برای مقربین در آخرت رخ می‌دهد، ممکن است که برای یک فرد در همین دنیا رخ دهد. مشکل من آن است که طالب حوری بهشتی شدم. یعنی آنکه اسما حق را به جامعیت و به صورت یک حوری بهشتی بر من تجلی کند. برای همین از وقتی که تفسیر شما از سوره واقعه را گوش دادم، دنبال این تجلی در قوه خیالم هستم. وقتی نماز می‌خوانم قوه خیالم خدا را بصورت یک انسان در نظرم مجسم می‌کند تا او را عبادت کنم. قوه خیالم دنبال اینچنین صورتی است. با این مشکلم چکار کنم؟ با سپاس از لطف شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌گاه که جان انسان با معرفت نسبت به حضرت حق متوجه انوار جامع الهی شد، در ادامه آن حضور ممکن است در میدان خیال او آن حضور، به صورت حوری به ظهور آید. ولی به توصیه مرحوم قاضی خوب است توجه شود که به مرحوم علامه فرموده بودند این روزها ممکن است حوری به سراغ شما آید، به آن توجه نشود. زیرا مرحوم قاضی مایل بودند که علامه در حوزه معارف خاصه توحیدی، بیشتر حاضر شوند مگر در آخر عمر که ظاهراً آن حوری به سراغ ایشان می‌آید. مطلب را می‌توانید در کتاب «مهر تابان» دنبال بفرمایید. موفق باشید  

38860
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: به لطف خدا چند روز قبل مشغول نظر به شرح غزل ۷۶ حافظ که سال های گذشته شرح داده بودید بودم که با این بیت و شرح آن مواجه شدم: «شکر خدا که از مدد بخت کار ساز/ بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست» می‌فرماید خدای را شکر که به کمک بخت کارسازم درست به همان چیزی که می‌خواستم رسیدم. راهی که رفتم و در آن انقلاب اسلامی را فهمیدم همه‌ی آن‌ چیزی است که در طلب آن بودم. می‌خواستم شخصی مثل ترامپ پیدا شود تا انسانی مثل رهبری ظهور نماید و در تقابلِ با او عزت اسلام به ظهور آید و این‌چنین شد. استاد باز هم ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد! و برای ما که از قبل با این مطالب و نظیر آن مأنوس هستیم، به لطف الهی قصه‌ی قلب مان این است: «وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا»: موقعی که مؤمنان لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را» حقیقتاً همین‌طور است و بحمدالله تاریخی در مقابل ما گشوده شده است که در بستر حضور در آن تاریخ، معنای حضور آخرالزمانیِ اسلام را درک خواهیم کرد و به گفته جناب مولوی: اگر زمانی، ظلمات زیاد شود، از آن طرف هم حضرت حق نور هدایت خود را زیاد می‌کند. لذا  «چون‌که سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود.  قهرِ سرکه، لطف هم از انگبین / این دو باشد اصلِ هر سرکنگبین». از این نوع تقابل‌ها، ما را گریزی نیست ولی این‌که در این تقابل، متوجه ظهور هرچه بیشتر لطف خداوند می‌شویم، امر مهمی است و در این راستا متوجه جایگاه زبان مقام معظم رهبری می‌گردیم به عنوان زبان این تاریخ. در این رابطه اخیراً عرایضی تحت عنوان «رهبر انقلاب و زبان تاریخی که در پیش است» https://eitaa.com/matalebevijeh/17990  شده امید است مفید افتد. موفق باشید    

38859
متن پرسش

سلام و عرض ادب: یکی از دلایلی که مسائل نظامی ایران سر و سامان گرفته این است که زیر نظر هبری می‌باشد و رهبری در آن ورود پیدا می‌کند. حال سوال این است که چرا ایشان در مسائل اقتصادی ورود پیدا نمی‌کنند بالاخص اکنون که شرایط جنگی می‌باشد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نمی‌توان گفت مطلقا ورود نمی‌کنند. آری حضور ایشان در جهت‌گیری‌های کلی یک بحث است و اینکه مسئولیت مسائل خاص و جزئی اقتصاد را باید دولت به عنوان منتخب مردم دنبال کند، بحث دیگری است. فراموش نفرمایید اگر حضور کلان رهبری در مسائل حتی اقتصادی نبود ما به جای خنثی کردن تحریم‌ها که تا حدی انجام شد، گرفتار سیطره تحریم‌ها می‌شدیم. البته مشکل اقتصادی را باید در ریشه‌هایی دانست که در رگ و پوست جامعه ریشه دوانده است و بحمدالله با خودآگاهی خاصی که در حال ظهور است ما از این معضل بزرگ عبور می‌کنیم ان شاالله. موفق باشید

38858
متن پرسش

با عرض درود و سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که خداوند با صوت بر موسی علیه السلام تجلی کرد. شما در تفسیر سوره واقعه در بحث حوری بهشتی می‌فرمایید که تمام کمالات و صفات حق به جامعیت بصورت حوری بر سابقون تجلی می‌کند. ما در احادیث اهل سنت داریم که خدا را در قیامت می‌بینیم. اگر این حدیث را به معنای همین تجلی حق به جامعیت صفات بگیریم، حدیث اهل تسنن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا دیدن ذات خداوند معنا ندارد مگر لقای او در آینه‌های جامع اسماء حسنایش. موفق باشید

38857
متن پرسش

با سلام و احترام: جوانی هستم دارای مدرک ارشد مهندسی و معتقد به الگوی پیشرفت اسلامی که قصد دارم برای آینده کاری خود برنامه ریزی کنم. لکن مشاغل مرتبط با رشته ی من تماما مملو از ظلمات مدرنیته و آسیب رسان به محیط زیست و روح و جسم انسان است و تکمیل کننده ی پازل سرمایه داری است که ام المصائب ماست. و همین موضوع سبب ناامیدی و بی انگیزگی و بی علاقگی به علوم آمریکایی و عدم کسب مهارت های لازم شغلی و تخصصی مرتبط شده است. از طرفی حضرت آقا تاکید بر علوم پایه و مهندسی دارند از طرفی می گویند که هدف ما باید تمدن اسلامی باشد. نمی‌دانم این تضاد را چگونه باید در زندگی و شغل خود حل کنم و گرفتار وسواس هستم تا خدایی نکرده شغل من بصورت غیر مستقیم منجر به نابودی زیست و حیات مردم نشود. از استاد تقاضا دارم در این زمینه راهنمایی بفرمایند. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به نظر می‌آید فرهنگ دانش‌بنیان با نظر به روحی که در عقل تکنیکی نهفته است، اشارات خوبی دارد. عرایضی تحت عنوان «تذکر به عقل تکنیکی» شده است. امید است مفید افتد. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/748?mark=%D8%AA%DA%A9%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C 

38856
متن پرسش

سلام: جلسات جوان و انتخاب بزرگ در مطالب ویژه ادامه دارد ان شاءالله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از خود آقای وحدتی سؤال کرد که چه برنامه‌ای دارند@vahdatifar . موفق باشید

38855
متن پرسش

سلام و عرض ارادت استاد: یه شبهه ای دیدم از آقای سروش برای خودم هم سوال شد آیا ما در تقلید، تقلید از فقه می‌کنیم یا تقلید از فقیه؟ اگر تقلید ما از فقیه است چه علتی دارد که باید ما از فقیه تقلید کنیم و حال اینکه می‌توانیم از علم فقه آن آقایان تقلید کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال رعایت دستورات فقهی در نسبتی معنا می‌دهد که ما با شخص فقیه، تکالیف فقهی خود را جلو ببریم. جناب حاج آقای نجات بخش نکاتی را اخیرا پیرامون مناظره اخیر آقای علیدوست و عبدالکریم سروش انجام دادند . خوب است نظری به آن صحبت بیندازید. https://eitaa.com/soha_sima/4437. موفق باشید

38853
متن پرسش

 پیرو سوالات 38819 و 38795 آیا واجب است همه مسلمانان در میدان جهاد نظامی حاضر شوند؟ بهتر نیست امثال استاد طاهرزاده و علما و مراجع و حتی خود رهبر معظم انقلاب به جبهه جنگ رفته و در خط مقدم به جنگ بپردازند جای حرف زدن و سخنرانی کردن؟ از این نمونه سوالها بسیار در اذهان بعضی از مردم پیش می آید که بدنیست تذکری برای روشن شدن موضوع برای ایشان بیان شود. اول این که جهاد همانطور که در بیانات مقام معظم رهبری هم بارها بیان شده است فقط جهاد سخت و نظامی نیست و جهاد فرهنگی و اقتصادی و... هم جزو جهاد می‌باشند. امروزه خط مقدم های متفاوتی در جبهه های مختلفی که دشمنان باز کرده اند در زمینه های مختلف گشوده شده است. پس بر هرکس متناسب ظرفیت و توانایی و تخصص و جایگاهی که دارد باید در خط مقدم مبارزه و جهاد حاضر شود و برای همه نوع جهاد یکسان نیست. در سوره مبارکه توبه آیه ۱۲۲ خداوند صراحتا می فرماید که «وَ ما كانَ اَلْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لاٰ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طٰائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي اَلدِّينِ‌» سياق آيه دلالت مى‌كند بر اينكه منظور از جمله «لِيَنْفِرُوا كَافَّةً» بيرون شدن همگى براى جهاد است، و ضمير در «فِرْقَةٍ مِنْهُمْ‌» به مؤمنين برمى‌گردد، كه نبايد همه گيشان بيرون روند، و لازمه آن اين است كه مقصود از «نفر» كوچ كردن به سوى رسول خدا باشد. بنا بر اين، آيه شريفه در اين مقام است كه مؤمنين ساير شهرها را نهى كند از اينكه تماميشان به جهاد بروند، بلكه بايد يك عده از ايشان به مدينة الرسول آمده، احكام را از آن جناب بياموزند، و عده ديگرى به جهاد بروند. دوم امروزه شرایط جنگیدن و مبارزه نظامی متفاوت با دوران در اسلام یا حتی جنگ تحمیلی است و اینگونه نیست که هر کس هر زمان بخواهد بتواند در خط مقدم جنگ حاضر شود چه بسیار نیروهای آموزش دیده نظامی که داوطلب برای شرکت در جنگ هستند اما امکان حضورشان نیست که یا شرایط بین المللی یا شرایط سیاسی و فیزیکی و ... باعث شده است که جمهوری اسلامی نتواند به طور مستقیم در بسیاری از صحنه ها حاضر شود و مقام معظم رهبری خود در سخنانی در پاسخ به کسانی که از ایشان می خواستند که راه را برای حضور در میادین جنگی برایشان باز کنند فرمودند اگر امکانش بود که راه باز می‌کردیم این چه درخواستیست؟ سوم نحوه و شیوه جنگیدن در دوران حاضر متفاوت می باشد گاهی یک نفر در رسانه یک برنامه یک تصویر یک نوشته تولید می‌کند و با کار خود میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد همانطور که در روایات هم داریم مداد العلماء افضل من دماء شهداء پس باید شرایط زمان و مکان و خیلی از مسایل را مد نظر قرار داد تا بتوانیم درست به جا و به موقع تصمیم بگیریم و عمل کنیم در واقع باید زمان شناش باشیم و با این نگاه باید انسان ها را ارزیابی کرد نه فقط خط مقدم جبهه را جنگ تن به تن دید. چهارم اگر امثال شهید تهرانی مقدم در دل جنگ بیرون از جبهه ها به سفر علمی به سوریه برای یادگیری فنون نظامی و موشک سازی و تعلیم و تحقیق و توسعه موشکها نمی‌پرداختند و به جنگ تن به تن می‌رفتند امروزه ما چگونه می توانستیم در این دنیای مدرن وحشی مقاومت کنیم؟ جنگ سخت هم مراحل و شرایط مختلفی دارد که باید درست دیده شود و همه آن در خط اول تن به تن نیست. امیدوارم این مختصر ما را برای بهتر دیدن و تفکر راهگشا باشد و نصر من الله 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکات دقیق و حکیمانه‌ای در این نوشتار مطرح است. آری! همه باید در این تاریخ در جهاد فی سبیل الله در مقابل استکبار حاضر شوند ولی هرکس به حکم وظیفه و در حدّ امکان خود. آیا حقیقتاً علمایی مانند حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آرزوی شهادت در میدان جهاد با استکبار را نداشتند و ندارند؟!! خدا می‌داند آرزوی همه آن‌ها چنین است. می‌ماند که وظیفه دینی آن‌ها چه اقتضائاتی را و حتی محدودیت‌هایی را برایشان پیش می‌آورد. موفق باشید

38852
متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا روح در جهان دیگر مثل گیاهان حال نباتی می‌شود؟ بخاطر اعمال بدش یا کفر و نفاق و بی نمازی و .. و این خود جهنم است؟ لطفا متن سوال رو پاک کنید و فقط جواب بدهید.  ۲. استاد برای اینکه توحید را خوب درک کنیم چه کتاب‌هایی برای من مبتدی پیشنهاد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حال نباتی که برای بعضی پیش می‌آید ربطی به نفس ناطقه آن‌ها و اراده درونی آن‌ها که مطابق آن اراده‌ها در قیامت حاضر می‌شوند؛ ندارد. ۲. همان‌طور که در سیر مطالعاتی سایت در مورد مباحث توحیدی عرض شد؛ پس از مباحث «آشتی با خدا» و «ده نکته از معرفت نفس»، خوب است به این مباحث پرداخته شود: «برهان صديقين» و «برهان حركت جوهري» در كتاب « از برهان تا عرفان»، همراه با سی‌دی و تفسير سوره‌هاي حديد جلسات ۱ تا ۴ - سوره زمر-  شرح نهج‌البلاغه خطبه‌های ۱ و ۱۸۶ و ۱۶۳ و ۱۱۴. موفق باشید 

38851
متن پرسش

سلام استاد: با این وضعیت خراب جامعه از نظر حجاب و ماهواره و... مهمانی های دورهمی. آیا از نظر شرعی باید بی مهابا شوهرامون رو آزاد بگذاریم هر مهمانی هر جا، به هر میزان می‌خواهند بروند؟ یا باید طبق اصولی درست و مشخص و زمانی توافق شده رفت و آمد کرد؟ آخه اینجوری که بخواییم بریم مهمونی ولی کم بمونیم که این خود مایه ی کدورت است. ۱. آیا ما انجام وظیفه کرده ایم و دیگر کدورتی که پیش میاد گردن ما نیست؟ ۲. آیا اگر این تصمیم رو بگیریم که شوهرمان خودش به تنهایی مهمانی برود به هر زمانی و هر نوع پوششی که آن مهمانی دارند. درست است؟ چون من خودم حرص می‌خورم که همراه او شوم. ۳. بنظرم میاد اعتماد صد درصد کردن در این مورد حماقت است، منکه خودم دارم شرایط رو می‌بینم آخه چرا پیشگیری نکنم؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته حساسی است که نمی‌توان با یک قاعده کلی مسئله را روشن نمود از آن جهت که نه قطع رحم صحیح است و نه حضور در جلساتی که گناهان علنی صورت می‌گیرد. به هر حال، تذکر به همدیگردادن در جای خود ان شاءالله مؤثر است. موفق باشید

38849
متن پرسش

سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی می‌بینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث می‌روم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده می‌شود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو می‌برند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا می‌باشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیه‌های فوق‌العاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبان‌ماه با دانش‌آمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192

38847
متن پرسش

سلام استاد عزیز: متن زیر چقدرش صحیح است؟: علت سجده نکردن شیطان به آدم بخاطر این بود که متوقع ظهور مقام نورانیت اهل بیت در جنیان بوده است و منظورش از اینکه ما از آتشیم و آنها از گل اشاره به این موضوع بوده است که ما از لحاظ ساختاری و جنسی لایق تر بودیم برای تجلی این نور در خودمان، جنیان هم اختیار دارند و هم در عالم طبیعت بسر می‌برند از جن باید نبی و ولی انتخاب می‌شد و آدمیان از آنها تبعیت می‌کردند نه برعکس و کبرش هم برای این درخواست بوده است. و بهترین راه انحراف بنی آدم هم در این می‌بیند که از مقام نورانیت اهل بیت دورمان کند تا نشان دهد بنی آدم قدر این مقام را نداشتند و لایق ارتباط با این مقام نبوده اند و نعوذبالله خداوند اشتباه کرد این مقام را در ساحت آدم تجلی کرد. و اینگونه بنی آدمیان را بدرد خودش یعنی نداشتن هیچگونه ارتباطی با مقام نورانیت اهل بیت دچار کند و در شبیه ترین حالت و اشتراک با شیطان که تهی بودن از این ارتباط است دچار شویم. بنی آدم بفهمیم چه گنجی خداوند به ما عطا کرده «ظرفیت پذیرش ارتباط با این نور» که این نور فقط و فقط تنها شرط فرودش طهارت است پس باید صیقل دهیم خویشتن را تا مهیا شویم برای دریافت این ارتباط و علت اینکه شیعه گرداگرد ۱۴ معصوم می‌گردد این امر است که این عزیزان ظرف وجود و عمر مبارکشان سراسر و یکپارچه لبریز از ارتباط با این مقام بوده است و ما بوسیله تبعیت و محبت به این عزیزان می‌خواهیم شبیه ترین شویم به آنها که این بالاترین درجه بفعلیت رساندن بالقوه گیمان است و باید توسل واقعی پیدا کنیم به ائمه برای همجواری به این مقام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما با اُنس با اولیای معصوم، انسانیت خود را وسعت می‌دهیم و بر هویت قدسی خود می‌افزائیم. ولی آن مقدماتی که فرمودید با آیات قرآن، چندان منطبق نیست. پیشنهاد می‌شود کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

38846
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد اگر کسی اهل ریسک کردن نباشد و بسیار عاقلانه و محتاط گام بردارد، و با این روش از زندگی مادی و معنوی اش حس کنیم عقب افتادن است آیا همسر او وظیفه دارد که او را هل دهد؟ با توجه به اینکه دو فرزند دختر و پسر داشته باشند و از پدر الگو می‌گیرند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس با روحیه خاصی می‌تواند زندگیش را ادامه دهد. سخت‌گیری‌ها عموماً موجب ناامیدی طرف می‌شود. موفق باشید

38844
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: به نظرم آمد تا آخرین مطالب را به این استاد محترم عرض کنم: ۱. در کتاب هایی که راجع به عرفان و سلوک آقای خمینی نوشته اید، به نظر می آید که آنچه در آثار عرفانی ایشان مشاهده می شود در نهایت به عبدالرحمن جامی ختم می شود، یعنی اگر آثار عرفان نظری آن بزرگوار را بخواهیم دیرینه شناسی و تبارشناسی کنیم، در نهایت به شرح نی نامه اثر جامی خواهیم رسید. ۲. آنچه که راجع به پیدایش وصف زبانی در انقلاب اسلامی نوشته اید، این زبان چه زبانی است که تا کنون با وجود این همه عالم نوشته نشده است؟ مثلا کتاب داستان راستان اثر استاد مطهری، استاد مطهری با تحریر این کتاب کار را تمام کرده است، یعنی زبانی توده گیر و همه فهم را قبل از انقلاب اسلامی تحریر کرده است. ۳. آنچه شما در کتاب «چرا فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» ، مفهوم «وقت» را مطرح کرده اید، این «وقت»، سبق از وقت صوفیانه می برد، تجربه نشان داده است که آنچه که طی قرن ها در میان صوفیان به عنوان «وقت» مطرح بوده است، یعنی تماس و تجربه ی بدون واسطه با هستی، در نهایت به ادبیات ختم می شود، کتاب عزاداران بیل اثر ساعدی، نقیضه ی مهمی بر این روش صوفیانه است، چند کشاورز بی سواد هم می توانند این وقت صوفیانه را داشته باشند. ۴. آنچه در کتاب «آخرالزمان و پنهان ترین بعد هستی» مطرح کرده اید، این پنهان ترین بعد هستی را آقای بیضایی در سگ کشی کاملا و جامعا مطرح کرده است، این که بخواهیم هرآنچه که مربوط به ظهور پنهان ترین ابعاد را به مسئله ی امام زمان عجل الله پیوند دهیم، کاری بی ربط است، با علوم انسانی نیز می توان پنهان ترین بعد هستی را به ظهور رساند. ۵. یکی از آسیب شناسی های مغفول در مهدویت، مسئله ی «مهدیان دروغین» است، این مهدیان دروغین گاهی به صورت محسوس و ملموس آشکار می شوند و گاهی هم به صورت نامحسوس و ناملموس، یعنی فردی در الفاظ و ظواهر از امام زمان عج الله یاد می کند، اما شاید در عمل این منجی موعود به فردی موهوم مثل سید محمد نوربخش ختم می شود، که آقای جعفریان در کتاب مهدیان دروغین اشاره می کند، ممکن است در یک جریان سیاسی فردی از موضوع انتظار و امام زمان عجل الله زیاد یاد کند اما در نهایت مدنظر او یک فردی کذاب و جاعل باشد، در نهایت اینکه دام لفاظی ایجاد می شود، موضوع مهدویت باید توسط علما و کارشناسان از این دام های نامحسوس و ناملموس آسیب شناسی شود. این آخرین پیام هایی بود که به نظرم آمد که خوب است بنده به این استاد محترم ارسال کنم، ان شاءالله موفق باشید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت دارید که هرکدام از اشکالاتی که فرمودید جای بحث دارد که جای آن در محدوده سؤال و جواب نیست. تا حدّی در جریان بعضی از نکاتی که فرموده‌اید، هستم. عمده توجه به بشر جدید و حکمت صدرایی است که به نظر می‌آید حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متوجه و متذکر این نکات می‌باشند و تاریخی که در چنین فضایی در حال آغازشدن است. موفق باشید

38841
متن پرسش

با سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده: در مورد کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی، خوب دیدم تا مطلبی را بگویم، سریال کیمیا که از شبکه ی آی فیلم پخش می شود، به نظر می آید، این اثر هنری یکی از گفتمان های مغفول انقلاب اسلامی است که در کتاب نای و نی اثر آقای سید موسی صدر رهبر شیعیان لبنان مطرح شده است، اگر مطالبی که در این کتاب مطرح شده است را به عنوان یک بوطیقا در نظر بگیریم در نهایت مربوط می شود به برخورد اندیشه ها و مذاهب و گفتمان های مختلف در جامعه ی لبنان و آنچه در این اثر هنری که مربوط به فضای اوایل انقلاب اسلامی در ایران می شود، بر اساس پدیدارشناسی هوسرل مشاهده می شود نیز بر این گفتمان تطبیق دارد، اما آنچه قابل تامل است، این گفتمان مغفول که این چنین به نمایش درآمده است، در نهایت قابل تعمیم به کتاب بازگشت از شوروی اثر آندره ژید با ترجمه ی آل احمد است، یعنی آن گفتمانی که مدتی به عنوان یک حرکت مقدس و مذهبی مطرح بوده، در نهایت به یک دست شدن با سایر حرکت ها در سایر ملت ها با عقاید و آرمان های گوناگون می شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله، بخصوص که آن بزرگان زودتر با مسائلِ پیش‌آمده برای بشرجدید مواجه بودند و به خوبی فکر کرده‌اند. به نظر بنده هنوز سخن آندره ژید برای ما تازه است. موفق باشید

38840
متن پرسش

تک بیتی نو: چه اختیار؟ که ما مثل قاصدک بودیم وزید باد بهاری درآمدیم به رقص...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و حضور به گفته جناب حافظ: «در همین کنج خراب‌آباد». اگر بپذیریم همین حضور نوعی زندگی است و زندگی را می‌گشاید. زیرا او بالاخره ما را در این کنج خراب‌آباد جای داد. موفق باشید

38839
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدرمان، استاد چند متن و شعری که ارسال شد گرچه زیاد بود اما می‌خواستم به سیاه نوشته هایم نظر شما بیافتد شاید رو سفید شوند، از اینکه وقت شریفتان را می‌گیرم عذرخواهم، امیدوارم همیشه در صحت و سلامت و موفقیت باشید. البته چند وقتی کد ورودم را گم کرده بودم و سایت کد جدید به ایمیل نمی‌فرستاد از این رو این نوشته ها انباشته شدند. دوستتان داریم با جان و دل.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ماشاءالله، بلبل زبانی‌هایتان که قصه عشق است، قصه همنوایی و احساس حضوری نزد همدیگر. موفق باشید

38837
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار: در دوران رویارویی جبهه حق و جبهه شر در دوران کنونی رجوع به قرآن کریم در مورد مواجهه مؤمنین با کافرین از آیه ۱۳۹ تا ۱۴۱ سوره آل عمران برای بنده خیلی معرفت بخش و دلگرم کننده است که خالی از لطف نیست که با جنابعالی و کاربران در میان بگذارم. در این آیات مبارک خداوند به جبهه حق یادآور چند نکته مهم می شود: یکی اینکه «نه سستی کنید و نه اندوهگین باشید، چون شما اگر با ایمان باشید برترین ملل دنیا هستید»، نکته دیگر اینکه «اگر به شما آسیبی رسید به دشمنان شما نیز آسیبی مانند آن رسید» و در آخر اینکه «این روزگار را به اختلاف احوال میان مردم می گردانیم تا مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود ... تا آنکه اهل ایمان را از هر عیب و نقص پاک و کامل کند و کافران را محو و نابود گرداند» که طبق تفسیر المیزان خداوند برای محو کافران از عبارت «یمحق الکافرین» که به معنای نابود کردن و محو شدن تدریجی ست استفاده می کند. آیا می توانیم این آیات را منطبق با وضع کنونی مواجهه حق با باطل بدانیم؟ چون اگر این آیات منطبق با وضع کنونی باشند چیزی که از این آیات شریفه می‌توان برداشت کرد این است که اولاً این تاریخ یک نوع امتحان است برای اهل ایمان که آیا در عزم خود در مواجهه با استکبار سست و اندوهگین می‌شوند یا به تعبیر علامه صبر و تقوا پیشه می کنند که ملاک پیروزی ست و یکی اینکه در این تاریخ قرار نیست که فقط ما ضربه وارد کنیم و هیچ ضربه ی دریافت نکنیم و نابودی جبهه استکبار به دفعتا صورت نمی گیرد بلکه در این مواجهه جبهه باطل به تدریج و کم کم رو به نابودی می رود و محو می‌شود. و نکته دیگر اینکه در مواجهه امروز که به مثابه امتحان الهی و معلوم شدن مقام اهل ایمان در تاریخ پیش روست هر شخصی می‌تواند از طریق میزان احساس سستی و اندوهی که در خود می بیند و یا از طریق میزان صبر و تقوا و ایستادگی که در خود می یابد به خطر مردود شدن و یا نوید قبول شدن خویش در این امتحان الهی تا حدی پی ببرد. خواستم نظر استاد را در این موارد جویا شده باشم. التماس دعا استاد گرامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی در حال آغاز است که خاصیت چنین آغازی، عبور از سیطره استکبار می‌باشد و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب یعنی زبان گویای این تاریخ فرموده‌اند این عبور، آسان نیست و امتحان هایی در بوته‌های آزمایش ما را فرا می گیرد تا از تعلقات وَهمیِ جهان مدرن آزاد شویم. مهم نظر به حضور در تاریخی است که در پیش است. عرایضی تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله» https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 شده است. امید است در راستای نکاتی که فرموده‌اید، راهگشا باشد. موفق باشید

38836
متن پرسش

سروده ای نو تقدیم به استاد طاهرزاده عزیز که مایه دلگرمی همه لب المیزانی ها هستند: خدا کند نشود از سرم جدا دستت / خنک‌تر است چرا از خود خدا دستت؟ / نماز صبح نخواندیم، خواب خوش بینیم / مگر به خواب ببوسیم بی‌هوا دستت / من از دو چشم تو خواندم که دست در کار است / از آن زمان که گره خورده دست با دستت / نصیحتی طلبیدم یواشکی گفتید: / بمیر! دلبر و دلدار دار دادستت / امید و پشت و پناه همه یدالله است / شدست پشت و پناه و امید ما دستت / نگاه نافذتان دست و پایمان گم کرد / چقدر فاصله افتاده، بوسه تا دستت / به دستگیری‌تان تا همیشه محتاجم / خدا کند نشود از سرم جدا دستت. شعر در وصف استاد عزیز است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جناب لسان الغیب می‌توان گفت: «من که باشم که در آن خاطر عاطر گذرم / لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم». آری! خوشا به حال آن‌هایی که به این سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌اندیشند که می‌فرمایند: «رَبَّانِي رَبّي اَرْبَعيِنَ سَنَةٍ ثُمَّ قَال اِنَّکَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيم»؛ پروردگار من، چهل سال مرا تربيت کرده است، حالا مي‌فرمايد تو در خلق عظيم هستي. موفق باشید

38835
متن پرسش

همه کمال در نقص است، اگر نقص نبود و همه کمال مطلق بودند عشق بی معنا بود، آنوقت من می‌شدم کمال مطلقی که تنها کمال مطلق است اما باز تنهاست، ناقص بودن و عاشق کاملی بودن بهتر است از کامل بودن و تنهایی! اما اینکه باز می‌دانیم همه در نهایت، کمال مطلقیم بیشتر می‌ترساندم که ما تا همیشه تنها خواهیم بود که ناگاه صدا می‌رسد: نترس تا ابد تو ناقصی هستی که در کنار من که کمال مطلقم آرامی! «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» نترس بنده من نمی‌گذارم مثل خودم تنها شوی! نمی‌گذارم موحدی شوی که تمام احساس کمال را دارد، با نقصت خوش باش، با کفرت خوش باش، با دوئیت خوش باش، عشق جبران ما فات می‌کند. در دل این کفر توحید معنا می‌شود... تو کافری باش عاشق منی که موحدم و تنها! کاش می‌شد یواشکی بگویم من هم کافرم شاید کافرتر از تو و عاشق تویی هستم که موحد و تنهایی! تو عاشق کمالی و من عاشق نقص پس من از تو کافرترم! بنده من یکی درد پسندد مثل من و یکی درمان پسندد مثل تو! تنهایی خیلی وحشتناک است! من تجربه‌اش کرده‌ام بنده من! نخواهم گذاشت تو هم تجربه‌اش کنی! بگذار از من بخواهی و من عطایت کنم! گناه کنی و من ببخشم! عشق یعنی همین عوام بازی ها! ناقص عاشق کامل است و کامل عاشق ناقص! محال است خواص بفهمند این دور چه دور قشنگی است وقتی تو با خدایت زیر یک چتر دونفری زیر باران قدم می‌زنی! و آه از باران...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز «انتم الفقراء الی الله» و نظر به تعلّق و نسبت. آری! فقط نسبت، که ما را همین بس است، بقیه بهانه است تا این نسبت را درک کنیم. اگر او خود را در ما دید، ما خود را در نسبتی که با او داریم می‌یابیم. گفت: «پس بدین نسبت به تو همسایه‌ایم / چون تو خورشیدی و ما چون سایه‌ایم». موفق باشید

38833
متن پرسش

خاستگاه مشاوره و شورا و مشورت عالم امر است که می‌فرماید: و شاورهم فی الامر یا امرهم شوری بینهم، جایی که فقط اشاره می‌‌کنیم و هیچ تشریعی (باید و نبایدی) آنجا نیست! در عالم تکوین فقط به هم اشاره می‌کنیم که آن هم هست و یا آن چقدر هست! مثلا الله اکبر یعنی بیا اینهمه بزرگی الله را با هم به نظاره بنشینیم و لذت ببریم. کار عقل جزئی باید و نباید است که مثلا برای اینکه نمیرم باید دنبال غذا بروم! آیا موطن دین فقط در عالم عقل جزئی یا همان عالم خلق است یا موطن اصلی دین عالم اشارات و امر و عقل کلی است که حسن را می‌بیند و عاشقش می‌شود؟ دل باید و نبایدی را که به موطن امری وصل نبیند گردن نمی‌نهد یا به اکراه قبول می‌کند. ابتدا باید او را به آبشخور حقیقت امری دین رهنمون شویم تا سیراب شود و با ما راه بیاید. عاقل به عقل کلی عاشق است که می‌گویند: العاقل یکفی بالاشاره. شاید بتوان معادل کلماتی نظیر مشورت و شوری و مشاوره را واژه‌هایی مثل «افق یابی» و «افق‌نمایی» دانست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما در میانه تکوین و تشریع ایستاده‌ایم تا آن‌جایی که امور تشریعی را تا اوج حقیقتِ تکوینی‌اش جلو ببریم و حاضر کنیم. این‌جا است که «تو مو می‌بینی و من پیچش مو» و جهان اشارات و جهان حضوری بی‌نام و نشان. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید» خدا کند انسان‌ها در این زمانه به بانک جرسی که از زبان رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده؛ گوش فرا دهند. موفق باشید

38832
متن پرسش

در اوج غوطه‌وری در دریای پر تلاطم جبر، متوهمانه خود را مختار می‌خوانیم و در اوج اختیار ناخدا بودن کشتی زندگی متوهمانه خود را مجبور می‌دانیم! آه از دست این ابلیس که نامش تفکر است! آه از این ابلیس که ما را هوشیار توهمات می‌پسندد و نه سرمست حقائق! آیا کسی که سرمست جام الست باشد شبهه جبر و اختیار می‌کند؟ او کور می‌شود از دیدن چیزی به نام خود و فقط دیده می‌شود برای دیدن حق، حق را... لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین... این امر چیست که از آسمان ها و زمین وسیعتر است؟ هرچه هست از عالم امر است، عالم امر مولا که ما را مامور کرده است به اطاعتی عاشقانه... حقیقتی که معرفتش خون‌بهای توست... سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و آن نقطه همان «عهد الست» است و روبروییِ ما با حضرت ربّ که ربوبیتش ما را فرا گرفته تا بدون آنکه ادعای اختیار کنیم، خود را به او بسپاریم. به امید آن‌که «حلقه‌ای بر گردنم افکنده دوست / می‌برد آن‌جا که خاطرخواه اوست». آری! ما را به جایی ببرد که او از ما راضی باشد. موفق باشید

38830
متن پرسش

عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی جناب استاد طاهرزاده: تعدادی از دوستان بعنوان خادم الشهدا مدتی هست که اهتمام به سرکشی از خانواده ای معزز شهیدان در منطقه سکونت خود نموده اند که برکات زیادی برای آنان دارد به تازگی مواجه شدیم با خانواده ۸ شهیده که اصالتا اهل سده لنجان اصفهان بوده اند لکن قبل از انقلاب برای شغل به شهر مسجد سلیمان مهاجرت می نمایند که در ۱۴ آبان ۱۳۶۲در موشک باران شهر مسجد سلیمان پدر خانواده به همراه ۷ فرزند دلبندشان که شامل ۶ دختر و یک پسر خردسال بوده‌اند به فیض عظمای شهادت می رسند و همسر شهید خداداد ادیبی و یک فرزند دختر از این حادثه جان سالم بدر می برند البته آنها هم آسیب هایی می بینند لکن بعد از مدتی به اصفهان باز می گردند و در حال حاضر در منطقه ۱۳ اصفهان ساکن می باشند درخواست ما از حضرتعالی این است که در صورت صلاحدید خادمان شهدا را دعا بفرمایید که در این راه ثابت قدم باشند و چنانچه پیامی برای خانواده این شهیدان و همچنین خادمان شهدا دارید مرحمت بفرمایید تا مستفیض گردند. لازم بذکر است طبق گفته مسئولین مربوط این بزگواران تنها خانواده هشت شهید کشور و استان اصفهان می باشند با تشکر از شما که وقت مغتنمتان را در اختیار ما گذاشتید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. چه اندازه کاری که شروع کرده‌اید زیبا و خداپسند است. مطمئن باشید روح همان شهداء کمک می‌کند تا افقی از حقیقت در دل این تاریخ برای شما گشوده شود. در واقع شما به زیارت شهدایی می‌روید که به جهت تعلق‌شان به خانواده خود در آن مجلس به طور خاص حاضرند. موفق باشید

نمایش چاپی