بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40289
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: آیا محبوبیت صعودی و جهانی اعجاز آور رهبر انقلاب یک امری فردی است یا این عزت نشانه ای از عزت تمام انسانیت و ایمان در دنیاست. و آیا محبوبیت جهانی ایشان به این خاطر نیست که هویت انسانها در جهان انسانیت و در آینه ایشان یافته می‌شود؟ ترامپ این مورد را بهتر فهمید و از این روی ایشان را تمسخر کرد و باز شکست بدی خورد و این تقابل نشانه حضور جهانی است. رهبری جهانی امری بود که بنده از ایشان انتظار می داشتم وگرنه نمی‌شد دیگر با مرتبه قبلی ایشان ادامه داد زیرا همه بشریت در حال ارتقاء هستند. اگر حضرت آقا در جایگاه حاکم ایران باقی بمانند مثل این است که ایشان را زندانی کرده باشیم. مداحی ایرانی که رهبر انقلاب دستور به خواندنش دادند را نوعی ادای احترام به ایران فهمیدم، گریه های ایشان نوعی دلبستگی بزرگ با مردم را بروز داد و نشانگر ارتباط محکمی است که ایجاد شده و شکسته نمی‌شود. یقین دارم خداوند متعال هرشخصی را در جایگاه مناسب خودش می‌گذارند بطوری که به هیچ کس اجحافی نشود. حتی اگر مسئولیت رهبری ایران، نیاز به انتقال به یک شخص برگزیده دیگری از خزائن الهی باشد و آیت الله خامنه ای به امورات بزرگتری مثل امورات جهانی موظف شوند. و این بمعنای برخورداری کل جهان از ایشان است نه فقط ایران. دیگران نیز ایشان را دوست دارند (صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت / ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت / گل بخندید که از راست نرنجیم ولی / هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار با این سخن جنابعالی موافق و به آن نزدیکم که می‌فرمایید محبوبیت جهانیِ رهبری به خاطر هویت انسان‌ها در جهان انسانیت در آینۀ ایشان است. و می‌توان در این رابطه به این فکر کرد که ایران دیگر یک منطقۀ جغرافیایی نیست، یک روح است در جان هر آن کسی که بنا دارد در بستر معنویت برای خود جهانی باشد، آیا نباید از بصیرت رهبر معظم انقلاب حیرت کرد؟!! که چگونه در شب عاشورا یعنی شب عزاداریِ عمیقی که باید ما به بیشترین حضور برسیم؛ ایشان به آقای حاج محمود کریمی توصیه می‌کنند شعر «ای ایران خدایی» را بخواند. راستی! این ایران که مدّ نظرها آمد و حضرت آقا خواستند همگان متذکر آن شوند، کدام ایران است؟ موفق باشید  

40288
متن پرسش

سلام و درود بر سردار مقاومت جهان عرب، حماس بزرگ و جناب حکیم شیخ نعیم قاسم برادر عزیز که حقیقتا ایشان هنوز شناخته شده نیستند ولی از ذخایر بزرگ الهی است. اما برای حضور در آینده هرچقدر فکر می‌کنم راهی جز مدد ها و معجزات خاص از جانب خود حضرت رب وجود ندارد. اینکه فکر کنیم کار دشمن تمام شده و دیگر هیچ زوری ندارد یک امریست که هنوز باید با جنگ محقق شود و چنین دشمنی که بمب اتم دارد و کله ای خالی و شیطنت احمقانه، فقط با اراده ای خاص از ظهور حق تعالی ممکن به مقابله خواهیم بود. اینکه نسل بنی امیه در سرمستی از قتل عام بلند شده و اسرائیل راهی جز جنگ تن به تن نگذاشته و با دجال و شیطان بسمت حکومت جهان آمده- و تمام تاریخ جهانی را به یک «آخر» کشیده خداوند حق و استقامت را تنها نخواهد گذاشت. هرچه می‌نگرم راهی جز اراده خاص الهی برایمان نمانده، نظر شما چیست جناب استاد؟ آیا این انسانهای مقاوم بزودی زود به مدد الهی می‌رسند در حالی که ساعتی نمی‌گذرد در جنگ با دشمن و از پای در می آیند و راهی جز توجه ویژه تر از خداوند ندارند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و در واقع مسیر حزب الله با شخصیت ایشان در این شرایط خود را بازیابی کرد و در مورد آنچه در این دفاع مقدس ۱۲ روزه برای ما پیش آمد؛ مهم توجه به عنایات الهی است در خنثی‌کردنِ نقشۀ بسیار عمیق و همه جانبۀ همۀ جهان استکبار. و همچنان در راهی که خداوند از طریق انقلاب اسلامی مقابل ما گذارده، حاضر و پایدارماندن. جناب آقای حسین حاجی کارشناس مسائل غرب آسیا دیشب در برنامۀ «جهان امروز» نکات بسیار دقیقی در رابطه با شرایطی که در مقابل اسرائیل برایمان پیش آمده؛ مطرح فرمودند و اینکه اسرائیل همراه با بخش زیادی از اروپا و همۀ آمریکا، همۀ خشاب‌های خود را خالی کرد و به نتیجه نرسید. و این یعنی ما با ایرانِ دیگری در آینده، خود را ادامه می‌دهیم. ایرانی که در مقابل چنین فتنۀ بزرگی توانسته است تاب‌آوری داشته باشد. موفق باشید              

40284
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: ای ایران؛ نوحه عاشورای حسینی در ایران چه رازیست که حضرت روح الله فرمود: ایران موجودیست الهی که بر بال فرشتگان نشسته است؟ و این ایران چه عهدی با حسین علیه السلام دارد که اینگونه در تاب و تب مقاومت و هجوم همه جانبه و عزت نمائی رخ می نمایاند؟ و این ایران چه عهدی با جان ها بسته است که خامنه ای عزیز در شب عاشورا با یاد «ای ایران» عزای حسین علیه السلام را زنده می‌دارد؟ و جان خود را می طرواد؟ امروز همه ی اسلام در حرم جمهوری ایران است. و ایران، حسین است، حیدر است، و تمام شریعت محمدی صلی الله علیه و آله است و در نهایت، زمینه ساز حضور حضرت حجت عجل الله تعالی است. امروز شیدای غدیر یعنی ایران. عزای حسین یعنی ایران؛ و مدیحه ی ایران مدیحه ی حسین است. و چه زیبا رهبر معظم انقلاب مجلس عاشورائی را با نام ایران نور بخشید و سینه‌ زنان نوای «ایران» را در چشم جهانیان عَلَم کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در پاسخ به سؤال شمارۀ 40272 عرض شد حقیقتاً این ایران همان امّ القرای جهان اسلام شده است و در این رابطه خوب است به «نقش ایران شیعی در آیندۀ جهان» اندیشید از آن جهت که رخداد تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به ما، پنجره‌ای شد برای آن‌که ما شیعیان، به‌خصوص ما ایرانیان، جهان مدرن را درست بفهمیم، جهانی که تا دیروز با نوعی شیفتگی به آن می‌نگریستیم. در حالی‌که امروز متوجه شده‌ایم جهان در وضعیت جدیدِ خود متوجۀ جایگاه تاریخی ایرانِ مرتبط با نهضت اباعبدالله «علیه‌السلام» شده است تا آن‌جایی که همه می‌دانند آیندۀ جهان به نقش ایران در بستر انقلاب اسلامی پیوند خورده است و در این راستا و با توجه به این حضور که سیرۀ حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» مدّ نظر است، مردم ما در میدان مقابله با استکبار حاضر شده‌اند که نوعی آمادگی است برای حضور در جهانی غیر از نظم جهانی موجود. امری که رهبر معظم انقلاب متذکر آن می باشند و می‌فرمایند: «دشمن در دشمنی و نقشه‌کشی خود جدّی است، ما هم در مقابله با دشمن به شدت جدّی هستیم.» موفق باشید    

40282
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام‌علیکم: ضمن عرض تسلیت ایمان و درخواست دعا. جهان آخرالزمانی، جهانی ماوراء ظاهر با نظر به حرکت جوهری ملّای صدرا (ره) و نگاه به تاریخ و حضور زیر بیرق «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»؛ آیا می‌شود نیافت که جمهوری اسلامی تمام اسلام است و تمام وظایف مورد نیاز آن همچون صوم و صلاة اظهار عبودیت در محظر کبریایی حق تعالی است؟ تاریخی که با حضرت آدم علیه السلام شروع می‌شود و با شریعتی که بدست وی گشوده می گردد، نشان می دهد که تنها با چند فعل محدود می‌توان در روح ایمانی حاضر گشت و نیز به فراخور محدود بودن افعال، روح ایمانی محدودی_در نسبت با ایمان آخرالزمانی_ نیز حضور دارد؛ هر چند که انسان های دوران خود را سیراب می‌کند و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله با ظرفیتی که به ظهور رساند، دیگر محدود در افعال نگشت و روح ایمانی بسی گشوده را روبروی جان تشنه انسان های دوران خود گذارد. و بعد از آنکه روح الله زمانه (رضوان الله تعالی علیه) ندای تکفیر استکبار را سر برآورد، چه اندازه زیبا خامنه ای عزیز ایمان گشوده شده را بیان می‌کند؛ همْکِ گُفت: دختران ضعيف الحجاب بچه های خودمانند، دختران خودمانند. و هَمْكِ گُفت: آن دانشجویان دین نشناسی که در امریکا در مقابل ظلم می ایستند، طرف درست تاریخ ایستاده اند. ظلمی که هر انسانی به طبیعت انسانی اش گریز از او را می‌جوید و نه امری که دین اعتبار کرده باشد. و اینجاست که چنان تمام موجودات فریاد حق سر می‌دهند که مرز بی ایمانی در ایمان شکسته شده و دیگر دینداری و سلوک منحصر به اعمالی که دین صریحا بدان ها اشاره شده، نمی شود؛ چه اینکه اگر معصوم و یا عالم متعمقی وجود داشت امروز شریعت در تک تک افعال انسانی را نشان می‌داد و چه بسا که انسان های بظاهر فرسنگ ها دور افتاده از ظواهر دینی را مؤمن می‌خواند! و آن عالم متعمق و آن معصوم زمانه همان خامنه ای عزیز است که دین را در تمام شئون اجتماعی بیان می‌دارد؛ چه اینکه کارگر و معلم و قاضی و... را مورد خطاب فعل قدسی می‌گرداند. و این یعنی ایمان دیگر در شکل ظاهر نمی‌گنجد. و این یعنی نظر به انسانیت انسان ها. و این یعنی رفتن به سمت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ در راستای یک رنگ شدن انسان ها، رنگی بدور از ذره ای ظلمت. و اینست وظیفه ی ما: اخلاق در راستای انسانیت و نه ظاهر...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به انسانیت انسان‌ها، زمینۀ به میان‌آمدنِ حقیقت ایمان را فراهم می‌کند و در دل این ایمان، آری! شریعت نیز به میان می‌آید و در این رابطه عرایضی در شرح شمارۀ ۲ جلسۀ «کربلا و نظر به نهایی‌ترین حضور» https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده که خوب است سری به آن بحث بزنید. موفق باشید

40281
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. چهار فرشته جبرئیل، میکائیل، اسرافیل مقام بالاتری نزد خداوند دارند یا فرشتگان مهیمن؟ ۲. در میان فرشتگان مقرب آیا خلقت ملک الموت از سایرین جداگانه بوده است؟ اگر آری چرا و چگونه؟ ۳. بنابر گفته پیامبر جبرئیل برترین فرشتگان است پس چرا امام فرشتگان در نماز میکائیل است؟ و اگر مطلبی که خوانده ام صحت داشته باشد چرا عزرائیل آخرین مخلوق باقیمانده بعد از نفخ صور خواهد بود که پس از قبض روح فرشتگان من جمله جبرئیل، توسط خدا قبض روح می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت فرشتگان مهیمن فوق مقام آن ۴ فرشته‌اند. ۲. همۀ آن فرشتگان در نسبت به محل ظهورشان متفاوتند وگرنه در مقام خود که مقام قرب الهی است، یگانه می‌باشند. ۳. همچنان که عرض شد نسبت به شرایط ظهور، متفاوتند و از این جهت که شرایط ظهور جناب جبرائیل ظهور وَحی است، آن مقام، مقامِ برتری به حساب می‌آید.https://lobolmizan.ir/sound/1669 موفق باشید

40280
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام جناب استاد: بنده در زمان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه دچار حالتی شدم که تمام معماهای جنگ غزه و لبنان برایم قابل درک شد. اینکه چگونه غزه در برابر این همه هجمه جنگ افزارها و تکنولوژی شیطانی غرب هنوز سربلند و زنده تر از قبل است و شجاعتی وصف ناپذیر در آنها موج می‌زند و همچنین در حزب‌الله لبنان. به یاد کلام مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام که فرمودند: وارد ترسها شوید که خیر در آن است. متوجه حرف نیچه شدم که گفته بود آنانکه به دنبال حقیقتند باید خانه خود را بر دهانه آتشفشان بنا کنند. بنده در این مدت جنگ ۱۲ روزه متوجه شدم نه تنها ترس از وجودم رفته بلکه خیلی شوق این را داشتم که من هم یک جوری باید دفاعی از وطنم کنم یا کاری انجام بدم. متوجه شدم اصلا این پدیده بطور خودبخود آمده و انگار خبری از اون شخصیت قبلی و ترسو نیست و منیت محو شده و پرده کنار رفته. و الان راز اتحاد و همدلی و تغییر احوالات مردم را خوب درک می‌کنم که این هم جای بسی شکر دارد. بله واقعیت این است که انسان در فضایی بدون سختی و تهدید از طرف دشمن آهسته آهسته رو به کرختی و غفلت می‌ رود. ولی انگار برای رشد و بیداری و روشنایی و صعود حتما لازم است که در کنار و مرز انسان تهدید وجود داشته باشد و این یک تلنگر همیشگی است. وجود شیطان و تاریکی‌ها و تهدیداتشان در این دنیا، فرصت‌های بی نظیری هستند برای انسان‌هایی که بدنبال حقیقتند. پس هم مرز بودن حزب‌الله لبنان و فلسطینیان با این رژیم شیطانی و تاریک باعث شده تا این انسانها دائما مراقب خود و عدم غفلت شوند و این تهدید برایشان تبدیل به فرصت رشد شده و منیت در این نوع انسانها مجال خودنمایی نمی‌دهد و ایمان وصف ناپذیری دارند. آیا این طور نیست؟ بنده بر این باورم که خداوند متعال با این جنگ ۱۲ روزه که با حماقت دشمن رقم خورد، بار گناه مردم ایران را که همان منیت و کدورت‌ها و غفلت‌ها بود را پاک کرد و همه دلها رو به هم رساند و وحدت ایجاد کرد و ما باید با این نگرش قدردان و سپاسگذار خداوند باشیم. و شاید دلها رو آماده کرد برای روزها و اتفاقات پیش رو و مسیری که به ظهور و تجلی انسانیت منتهی می‌شود. آیا همینطور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه ارزشمندی را نسبت به جایگاه تاریخی دفاع مقدس مطرح فرموده‌اید. حال مائیم و با حضور در فرهنگ کربلایی خود و رویارویی با دو رویکرد، رویکردی که عده‌ای بنا دارند از طریق رسانه‌ها در فرهنگ مدرن، افکار عمومی را به نفع خود مدیریت نمایند و انسان را در معنایی که معنای خودبنیادی و خودخواهی و تکبّر است؛ تعریف ‌کنند، با تصور و گمانی که حقِ سیطره بر دیگر ملل را برای خود قائل‌اند و رویکرد دیگری که نظر به وجدانِ عمومی انسان‌ها دارد تا ابعاد روحانی و متعالی آنان را متذکر شود و به یگانگیِ انسان‌ها در هر کجا که باشند، نظر دارد، به همان معنای حضور افراد با ملیّت‌های مختلف در رخداد تنفر از آمریکا و رژیم صهیونی در روزهایی که ما با آن روبه‌رو هستیم، تا معلوم شود انسان‌ها چه اندازه در معنای بودن تاریخی خود می‌توانند در کنار همدیگر مؤثر باشند، از آن جهت که متوجۀ ظلمات نظم موجود هستند، نظمی که در نهایتِ خودخواهی و خودبنیادی برای خود این حق را قائل است که اجازه ندهد کشوری مانند ایران صنعت هسته‌ای صلح‌آمیز داشته باشد و با نظر به کربلا به خوبی جایگاه جاهلیت دیروز و امروز روشن می‌شود تا انسان‌ها منوّر به بصیرت تاریخی باشند با نظر به سنت الهی که قرآن در وصف آن می‌فرماید: «مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً (فاطر/۱٠) و یا «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون/۸). آیا ما با حضور در چنین سنتی در آینده‌ای حاضر نیستیم که جایگاهی برای جهان استکباری در آن نیست و جهان استکبار از این جهت نگران است و سعی در عدم موفقیت ما دارد؟ موفقیتی که انسانیت انسان‌هارامدّ نظر دارد. موفق باشید

40279
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: من هم اکنون در حال مطالعه کتاب ۲۰۰ نکته درباره انسان هستم. الحق که کتاب روشن و پر معنایی است. سپاسگزارم. از خواندن این کتاب خیلی مسائل داره برام قابل درک میشه. مثلا شهادت فرماندهان جبهه اسلام شامل حزب‌الله لبنان، یمن، عراق، فرماندهان کشور عزیزمان و همچنین شهادت سید حسن نصرالله و شهید حاج قاسم سلیمانی این مسئله برایم قابل درک و هضم نبود و این را نوعی شکست در دلم احساس می‌کردم. اما اکنون همه چی کاملا برعکس شد. اینگونه برایم درک شد، بیان کنم که امیدی برای همه باشد: در واقع خداوند بر اساس سنت خود و اراده خودش تمام کارها رو جلو میبره نه بر اساس اون چیزی که ما فکر می‌کنیم اون هم با ذهن تحلیلی و محدود خودمان. در اصل خداوند اراده اش را بر اساس مقتضیات زمان حال پیش می‌برد. مثلا با شهادت سردار شهید سلیمانی علی الظاهر ما فرمانده بی نظیری را از دست دادیم که دیگر جایگزینی ندارد. البته که جایگزینی ندارد، چون قرار در کار خدا چیزی به مفهوم تکرار وجود ندارد. قرار بر این است که در وجوه بی تکرار تجلی کند. شهید سلیمانی آنگونه بود که می‌بایست می‌بود و همین‌گونه هم بود و ماموریت و مسئولیتش همین بود که به نحو احسنت و کامل به پایان رساند و این تجلی مخصوص فرد ایشان بود و بس. حال قرار است ادامه این روند در انسانی دیگر اما در مرحله برتر و با توجه به مقتضیات زمان حال همان دوره تجلی کند نه تکرار که عبث و بیهوده است، چون تکرار یعنی دوباره از صفر شروع کردن. بلکه ادامه رشد سردار سلیمانی در دیگری. در واقع ماموریت حاج قاسم تکمیل شد در زمان حال خودش مطابق با شرایط زمان خودش و حالا مرحله بعد از تکمیل مرحله قبلی شروع شده که در سردار قاآنی ظهور می‌کند اون هم مطابق با شرایط و زمان حال نه گذشته. پس نباید با چشم قیاس نگاه کنیم به این مسئله بلکه باید با چشم اکنون و حضور و توحیدی نگاه کنیم تا این مسائل برایمان درک و هضم شود. شنیدم که با شهادت فرماندهان حزب‌الله لبنان و شهید نصرالله، اکنون جوانانی این حزب را بدست گرفته اند که بسیار سخت و انتقام جو هستند نسبت به دشمن و این یعنی خداوند با تجلی جدیدش دیگر فرصت توبه از دشمن را تمام شده اعلام کرده و وقت انتقام رسیده. این به وضوح در همه جبهه مقاومت قابل مشاهده است. همچنین که در عملیات وعده صادق ۳ در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با چشم دیدیم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از حالت خویشتن داری به حالت سرسختی و انتقام از دشمن تغییر کرد و این با ظهور و تجلی روح جدید در فرماندهان جدید رقم خورد. و این جریان الهی ادامه دارد تا پاکسازی کامل زمین از تاریکی و پلیدی و در نهایت این ظهورات و تجلیات، ظهور نهایی خدا است که در شخص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف متجلی می‌شود. آیا این همان فرایند تجلی و ظهور در انسانهاست که به صورت سلسله مراتب به ظهور نهایی انسان کامل ختم می‌شود؟ 🌹🌹🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوشبخت و خوشوقت هستم از نگاهی که نسبت به جریان‌های پیش‌آمده دارید بخصوص آن‌جایی که می‌فرمایید نباید با چشم قیاس به شرایط پیش‌آمده نظر کرد. بلکه باید با چشمِ اکنون و حضور و توحید نگاه کنیم تا این مسائل برایمان درک و هضم شود.
 در فهم تاریخیِ خود، باید متوجه باشیم این ضرورت تاریخی است که ما را به سوی رخدادی جدید سوق داده است، به سوی تاریخی که در آن تاریخ در نظر به احساس بنیادین خود، جایگاه امثال شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی و دیگر سرداران و دانشمندان هسته‌ای فهمیده می‌شود و آن‌ عزیزان در اوج یگانگی با حقیقت دوران، سرمایۀ تاریخی ما برای ادامۀ راه می‌گردند و می‌توان در آینۀ وجود آن‌ها آیندۀ مردم خود را احساس کرد. آینده‌ای که «انسانیتِ» انسان‌ها هرچه بیشتر نسبت به همدیگر درک می‌شود و این یعنی کربلا و اُنس و ارتباطی که پس از شهادت آن حضرت بین مردم پیش آمد. موفق باشید      
 

40278
متن پرسش

نقص فلسفه‌ی ما این نیست که ذهنی است - فلسفه طبعاً با ذهن و عقل سروکار دارد - نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن می‌کند: سیستم اجتماعی را معیّن می‌کند، سیستم سیاسی را معیّن می‌کند، وضع حکومت را معیّن می‌کند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن می‌کند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی می‌ماند و امتداد پیدا نمی‌کند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااین‌که خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا اللَّه» (۱) فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه می‌شود و تکلیف حاکم را معیّن می‌کند، تکلیف محکوم را معیّن می‌کند، تکلیف مردم را معیّن می‌کند. می‌توان در مبانی موجود فلسفیِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود می‌آورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن می‌کند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. سلام علیکم ضمن عرض تسلیت ایام با توجه به متن فرمایش مقام معظم رهبری حفظه الله از چه طریقی امتداد اجتماعی و سیاسی فلسفه را در جامعه علمی ایجاد کنیم؟ راهکارهای ذیل این بیان چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً فلسفۀ ما در قرائتِ صدرایی می‌تواند ما را در این زمان در این عالم حاضر کند آن‌هم با هویت قدسی. در این رابطه عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» شده است. به عنوان نمونه می‌توانید به سخن رهبر معظم انقلاب رجوع فرمایید که می‌فرمایند: «... به گمان ما فلسفه‌ي اسلامي در اسلوب و محتواي حکمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ي انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام آن را خواهد يافت ...». حضرت امام خميني «رضوان‌الله‌‌تعالی‌عليه» در جواب به سؤال «حَسَنَيْن هيکل» که از ايشان مي‌پرسد چه انديشه‌ها و انديشمنداني بر شما تأثيرگذار بوده‌اند؟ مي‌فرمايند: «در فلسفه: ملا صدرا، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر»  و نيز در دعوت گورباچف به اسلام، موضوع حکمت متعاليه‌ي صدرا و عرفان محي‌الدين را مطرح مي‌کنند. زيرا آموزه‌هاي ديني ما در مکتب ملاصدرا به صورت منسجم در آمده و مي‌تواند پشتوانه‌ي فلسفي انقلاب اسلامي و تمدن اسلامي باشد. موفق باشید

40277
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز و پدر مهربان، استاد طاهرزاده دام الظله و توفیقاته عرض تسلیت بمناسبت ایام عاشورا و عزای امام حسین علیه السلام و شهادت سرداران و مردم عزیز کشورمون. استاد من از وقتی که این جنگ تحمیلی شروع شد هر لحظه منتظر شنیدن صدای پدافند و خبرهای جنگ هستم و شنیدن خبر نفوذیها و خبر سلامتی رهبر عزیزتر از جان مون و کنترل حواس بچه هام که کوچیکند. و از اینکه هر لحظه منتظر فرج و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و علایم ظهور نیستم و نگران حمله موشکی هستم ناراحتم. دلم میخواد همینقدر که حمله موشکهای رژیم صهیونیستی رو قریب الوقوع می‌بینم و یقین دارم همونقدر یا بیشتر از اون هم ظهور آقا رو یقین داشته باشم و منتظر باشم اما متأسفانه اینطوری نیستم. البته سعی می‌کنم که با گوش کردن به صوتهای شما و استاد پناهیان و سپیدنامه و شجاعی ... قدرت درونی و‌ روحی ام و بینش و تحلیل کردنم رو قوی کنم و مدام به ذکر و دعا و نماز مشغولم و از خدا میخوام که همه مردم به درک توحیدی برسند و نترسند. اما دوست دارم جهت قوت قلبم شما راهنماییم بفرمایید. پیشاپیش ممنونم یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته بیندیشید که بحمدالله خبیث‌ترین جریان به میدان مبارزه با شما آمده است و مسلّم در این میدان امدادهای الهی در میان است. عرایضی به اشاره در این مورد در بحث «کربلا و نظر به نهایی‌ترین حضور»https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده. امید است که اشاره‌ای باشد به آنچه امثال جنابعالی باید در ادامۀ دینداری مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

40276
متن پرسش

برایم کمی از زندگی کردن بگویید، کمی از زیستن انسان‌وار بگویید، می‌خواهم کمی بشنوم و راه بیایم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» رجوع فرمایید و در کنار آن به صوت‌های مربوط به آن کتاب گوش بسپارید بدون آن‌که بخواهید چیزی یاد بگیرید، مگر اشاره به آنچه که فقط می‌توان به آن اشاره کرد. موفق باشید

40275
متن پرسش

به راستی؛ انسان وقتی با دیگران سخن می‌گوید و می‌خواهد بگوید چه چیزها بگوید و راه گفتن چه سخن‌ها هموار است برای گفتنش بر دیگران و برای به اشتراک گذاشتن سخنان با دیگران؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در این دوران، در نوشته‌های خود تنها باید با زبان اشاره افق هایی را در مقابل مخاطبان گشود وگرنه از جهت تعلیم، هر آنچه ما می خواهیم بگوییم، آن‌ها می‌دانند. و ملاحظه کرده‌اید که بنده با توجه به این امر در سال‌های اخیرعرایض خود را در بندهایی که چندان هم بلند نیست؛ عرضه می‌دارم. حتی آخرین کتاب بنده ۲۰۰ نکته است. نکته‌هایی که تنها اشاراتی است به آنچه افق‌گشایی می‌کند. موفق باشید

40274
متن پرسش

سخن ندارم؛ از آن بدتر بی زبانی‌ام در وجود خود است؛ از آن بدتر بی‌چشمی‌ام در دیدار با خود و احوال خودم می‌باشد؛ زندگی را انسان همینطور با گیجی به حرکت در می‌آورد و می‌رود؛ اما شناخت حال خود و یافتن چیزی که مختص به حال و احوال خود می‌باشد را می‌خواهم؛ از خود گم هستم و راجب خود فراموشی گرفته‌ام؛

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی جوابِ جان ما با باورهای دیروزین کافی نیست. خواهی نخواهی این نسل با چنین احوالاتی روبه رو می‌شود. آیا ما مقصر نیستیم که در دیروزِ این نسل، این نسل را متوجۀ معارفی نکردیم که در امروزِ خود بتواند جواب جان خود را بدهد؟ از خود نپرسیدیم چرا رهبر معظم انقلاب چند سال گذشته فرمودند من نگران تبلیغ هستم؟ آیا آنانی که امروز از کربلا و از امام حسین «علیه‌السلام» سخن میگویند متوجۀ ابعاد متعالی آن نهضت بزرگ هستند که آن ابعاد را با مخاطبان جوان خود در میان گذارند؟ موفق باشید

40273
متن پرسش

در زمانی اینچنین، دچار احوالاتی متناقض و داغون می‌شوم. باز از خود گلایه می‌کنم. باز خودی که هیچ است را نگاه می‌کنم؛ به دل خراباتی خود نگاه می‌کنم؛ به داغون بودن خود نگاه می‌کنم؛ هیچ نمیابم؛ و چه می‌توانم بکنم؟ عجز و ناتوانی و درماندگی و درماندگی و درماندگی تمام وجودم را می‌گیرد؛ کارها هستند می‌آیند و می‌روند، هیئت‌ها می‌آیند و می‌روند و من گویی داغونتر می‌شوم گویی سوخته تر در وجود خود می‌شوم؛ از خود می‌پرسم: آخر چه‌ات شده که دل غریبی‌ات پایان ندارد و نمی‌پذیرد پایانی را و بهانه‌گیر است و گمگشته و درگَشتِه است. نمی‌دانم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی دل، آمادۀ معرفت عمیق‌تری است برای درک کربلایی که به نهایی‌ترین انسان نظر دارد. عرایضی در روز تاسوعا تحت عنوان «کربلا و نظر به نهایی‌ترین حضور» https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 انجام شد. امید است که اشاره‌ای باشد به آنچه امثال جنابعالی باید در ادامۀ دینداری مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

40272
متن پرسش

سلام و عرض ادب: عزاداری ها قبول باشه ان شااله🤲 در شرایط فعلی گویا فصل مشترک آحاد جامعه وطن دوستی هست. یعنی از فردی که که تنها خدا رو قبول داره و دیگر هیچ تا کسی که به اصطلاح حزب اللهی هست. با توجه به این موضوع آیا پیدا کردن مصادیق تاریخی با محور ایران دوستی بدون دخالت عنصر دین در ایجاد وحدت بین آحاد جامعه چقدر راهگشاست؟ هنگامی که بحران به بالاترین حد خودش می‌رسد مثلا خطرات جانی مالی و... در مبارزه با اسرائیل به بالاترین حد ممکن می‌رسد آیا وطن دوستی می‌تواند نجات دهنده باشد و به بیان کلی تاب آوری را افزایش دهد؟ برای کسی که به اصول دینی پایبند است شاید حل این موضوعات و خطرات را به جان خریدن، راحت‌تر است اما برای یک وطن دوست هم می‌تواند همینطور باشد؟ روایتی که می‌گوید حب الاوطان من الایمان چقدر با این موضوع مرتبط است؟ ممنون از شما استاد گرامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در وطنی است که نماد و بستر دینداری و ستیز با دشمن انسانیت باشد. آری! دفاع از این وطن برای هرکس که باشد ارزشمند است و ایران، در این زمانه چنین وطنی است و در چنین جایگاهی قرار دارد، و این است که رهبر معظم انقلاب نیز در شب عاشورا فرمودند: سرود «ای ایران» خوانده شود.https://eitaa.com/mahdavi_arfae/24244. موفق باشید

40268
متن پرسش

سلام استاد: وقت بخیر. ببخشید من به جهت اینکه شبهاتی در مورد دین پیدا کردم و مقداری اندیشه ی دینی ام متزلزل شده می‌خواستم که دیدگاه های روشنفکران رو بدونم و ببینم در چه جاهایی با دین تقابل دارن و اندیشه های دینی ام رو تقویت کنم. به نظر شما می تونم آثار مصطفی ملکیان و ... رو مطالعه کنم یا ممکنه دچار ضعف ایمان بشم؟ نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرموده‌اند در این موارد ابتدا باید با درک معارف الهی خود را مجهز کرد و سپس سراغ آن افراد رفت تا ضعف‌های آن‌ها فهمیده شود. به گفتۀ آقای عبدالکریمی، آقای ملکیان گرفتار نیهیلیسم می‌باشند و مخاطبان خود را به نام اخلاق، بیشتر سرگردان می‌کنند. موفق باشید

40266
متن پرسش

با سلام و احترام استاد عزیز: آیا ولایت پذیری همین نیست که در واقع ما پذیرش امام زمان و زنده را بعنوان الگو یا همان امری که برای آن به زمین آمده ایم در نظر داشته باشیم و از طرفی توجه به اینکه در حال حاضر فقدان آن هستیم ولی با نگاه به آن الگوی زنده و از طرفی تصدیق اکنون فعلی خودمان از اینکه ضعیف هستیم و فعلا آن خصوصیات امام را نداریم بسوی آن شدن حرکت خواهیم کرد؟ یعنی همین که با دیدن ارزش‌های انسانی و صفات الهی در انسان کامل ما فقدان آنها را در خود احساس می‌کنیم و به انسان کامل قبطه می‌خوریم و همین امر باعث حرکت به آن سو می‌شود و شدن اتفاق می افتد. پس آیا می‌شود گفت حس بودن اینگونه انسانی با این صفات الهی همان ولایت پذیریست؟ و این همان پذیرش درونی با شوق به چنین انسانی شدن همان پذیرش کامل ولی است؟ اینکه انسان با دیدن چنین الگویی ناگهان و خودبخود متذکر خودش می‌شود که چقدر فقیر است و ضعیف. و آیا همین جا نیست که انسان تصمیم می‌گیرد فقط با یک تصدیق یا انکار، سرنوشتش را رقم بزند؟ ولی پذیری یا انکار ولی (تصدیق ضعف خود یا انکار ضعف خود) آیا این همان نقطه عطف است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ خوبی است از آن جهت که انسان متوجه می‌شود در میدان انسانیت‌اش نهایتی در میان است و می‌توان در هم‌اکنونِ خود در نسبت با انسان کامل، خود را در دایرۀ انسانیت حاضر کرد و البته در این رابطه متوجۀ نمادهایی تحت عنوان نایب الإمام از آن حضرت در هر زمانی بود. موفق باشید  

40264
متن پرسش

با سلام خدمت استاد: سوال بنده این است چرا انقدر شهادت در ج.ا عمومی شده تقریبا هرکس کار درستی انجام دهد و کشته شود الان شده شهید و حتی در بمباران و... کشته می‌شود در حالیکه شاید اصلا نسبتی به جنگ و ...نداشته باشد باز شهید خطاب می‌شود؟! بهتر نیست مثل حضرت امام خمینی فقط شهدای معرکه و یا مثلا امروز شهدای پدافند که مستقیم هدف قرار می‌گیرند و با علم به جنگ و با همین نیت در مقابل دشمن می‌روند را شهید بنامیم؟ آخر اگر قرار باشد صرف درستکاری باشد که مثلا کسی در خواب از دنیا برود و با وضو باشد هم شهید خطاب شده در روایات آیا آنها را هم شهید بگوییم؟ احساس بنده این است کمی دارد افراط می‌شود و تقریبا وضع طوری شده کمتر کشته داریم در کشور همه در حال شهید شدن هستند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست آن عزیزان نیز مظلومانی هستند که در مقابل جنایت جنایتکاران به چنین سرنوشتی مفتخر شدند از آن جهت که در هر صورت سند جنایت جنایتکاران هستند و خداوند مسلّماً از انتقام آنان نمی‌گذرد. موفق باشید

40263
متن پرسش

سلام علیکم: من می‌خواهم در نماز امام رضا علیه السلام را نصب العین خودم قرار دهم. من که در عمرم امام رضا علیه السلام را ندیدم. پس من باید چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت مرحوم علامه قاضی در این رابطه فرموده بودند استاد خود را که نمادی از اولیای الهی می‌باشند مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

40262
متن پرسش

سلام علیکم: در رابطه با سوال 40255 این نصب العین قرار دادن در ابتدای نماز است یا در تمام لحظات نماز؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی می‌کند!!! بستگی به خود شخص دارد که بخواهد کجا خود را دنبال کند و به همین جهت در این موارد، انسان باید از حوزۀ پرسش به حوزۀ توجه حاضر شود. حتماً شنیده اید که جناب بودا با انگشت، شاره کردند که خدای را. ولی عده‌ای به جای حضور در اشارۀ جناب بودا، به انگشتِ ایشان نظر می‌کردند. موفق باشید 

40261
متن پرسش

سلام استاد: کتاب راز شادی امام حسین در قتلگاه را می‌خوانم. شما راز شادی را در این می‌دانید که حضرت به برنامه ای که خداوند از طریق پیامبر به سیدالشهدا ابلاغ کردند و آن هم شهادت بود عمل کردند. یعنی راز کربلا یکی در این بود که حضرت و اصحاب می‌دانستند برای چه شهید می‌شوند و یکی نحوه شهادت بود. علت شهادت که جلوگیری از انحرافی بود که از سقیفه شروع شده بود و طبق گفته معاویه فراموش کردن پیامبر بود که با شهادت حضرت بنی امیه به برنامه خود نرسیدند. درست متوجه شدم؟ درباره اینکه حضرت نحوه شهادت را طبق برنامه جلو می‌بردند توضیحی بفرمایید. یعنی چه حکمتی بود که جنگ اینطور پیش رفت که اصحاب یکی یکی ابتدا رفتند و سپس بنی هاشم و بعد سیدالشهدا؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله در رابطه با کتاب «راز شادی....» متوجۀ نکتۀ خوبی شده‌اید. در مورد سؤال‌تان خوب است به کتاب «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین علیه‌السلام » که همراه با صوت آن روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید

40259
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: سخنان آیت الله جاودان در مورد اینکه ظهور خیلی نزدیکه و حضرت آقا پرچم انقلاب رو به دست امام زمان میدن به نظر جناب عالی چقد میتونه تایید باشه این سخنان، و آیا پیشگویی زمان ظهور امر درستیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ آیت الله حسن‌زاده «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»؛ حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» که حاضرند، ما غائبیم. به نظر می‌آید به نوری که در حضرت نایب الامام رهبر معظم انقلاب به میان آمده است باید نظر کرد. موفق باشید

40258
متن پرسش

سلام علیکم: در رابطه با سوال 40255 می‌خواستم بدونم که چگونه میشه که هم توجه ما به کسی که نصب العین قرار دادیم باشد و هم تمام توجه ما به خدا باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سلوک، این حالت پیش می‌آید به همان معنایی که فرموده‌اند: «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» از آن جهت که همه چیز آینۀ به ظهورآمدن انوار و اسماء حضرت محبوب است. موفق باشید

40257
متن پرسش

سلام و عرض ادب: وقتتون بخیر. استاد خواستم راهی پیش پای من بگذارید. این مرض خودبرتربینی و عجب و تکبر دارد کار دستم می‌دهد. هرکاری که می‌کنم غرور مرا می‌گیرد و چنان در اعماق وجودم احساس رضایت دارم (که خدا من را برای اینکار انتخاب کرده) که نگویید و نپرسید. هیچ راهکاری برای درمانش جواب نداده تاحالا. یعنی زباله هارو جمع کنم یا همه داشته هایم را فضل خدا بدانم و... باز آن ذلت را در وجودم نمی یابم. حتی به ممکن الوجود بودنم، به فانی بودنم و به اینکه هیچ چیز در این عالم به دست من نیست هم فکر می‌کنم ولی باز انگار خودم را خیلی قبول دارم و خیلی روی خودم حساب باز کردم. این زخم کهنه شده؛ دوسال پیش که هنوز وارد دانشگاه نشده بودم خدمتتون رسیدم ولی درمانش رو جدی نگرفتم و الان خوفی در وجودم هست. انگار جملاتی هم که اینجا می‌نویسم بوی خودنمایی می‌دهد. حس می‌کنم که می‌خواهم به شما اثبات کنم که منم شخص خاصی هستم. این افکار واقعا آزاردهنده است. مخصوصا بعد از قبول شدن در دانشگاه، تعریف خانواده و اطرافیان شروع شد و شکست نفسی هم در این موارد فایده نمی‌کند. یعنی شکسته نفسی که می‌کنم با خودم میگویم: من چه انسان بزرگی هستم که شکست نفسی کردم یا خدا چقدر من رو بنده خوبی میدونه که بهم توفیق شکسته نفسی داده! و این قضیه بی‌نهایت ادامه دارد. معراج‌السعاده رو ورق زدم و درمانش رو نگاه کردم ولی خود خواندن این کتاب برای من منشأ خودبرتر بینی شده. (حقیقتا ترسم این هست که با وجود این صفات بسیار زشت، نتونم خودم رو به جمع حاجی‌زاده ها برسانم. به خدا خیلی اشک ریختم که از این وضعیت در بیام. یه وقت خدایی نکرده خودم رو بهتر از افراد دیگه، مخصوصا اونایی که در ظاهر متفاوت اند نبینم). لطف کنید در این زمینه راهنمایی ام بفرمایید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی می‌توان گفت این حالت، در ابتدای امر طبیعی است و در ادامه در نسبتی که با دیگر انسان‌ها و مسائل اصیل انسانی قرار می‌گیریم، می‌یابیم که «بی عنایات حق و الطاف حق / گر ملک باشد سیه باشد ورق» آن‌جایی که انسان می‌یابد حقیقت بلندتر از آن است که انسان، خودش بتواند با آن نسبت برقرار کند و آن را در حرکات و کلماتش به ظهور آورد بخصوص آن‌گاه که تلاش کند نسبتی با قرآن و روایات برقرار کند و بخواهد به جای آموختن معانیِ آن کلمات، به اشارات آن نایل شود. این‌جا است که می‌یابد حتی «کز بهشت آدم به یک تقصیر بیرون می‌کند» که آن بهشتِ درک اشاراتی است که کلام الهی و سخنان اولیای الهی به پیش می‌آورد و لذا قصه، قصۀ او می‌شود که به خود خواهد گفت: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشت‌اش نه به کوشش دهند». موفق باشید      

40256
متن پرسش

حضرت استاد بیانیه ی حضرت استاد داوری اردکانی راجع به حمله ی اسرائیل و جنگ اخیر را قطعا مطالعه فرمودید. نظر مبارکتان چیست؟ این بیانیه را در چه نسبتی با افق بیانیه ی ایشان شب انتخابات می‌بینید؟ ایشان قصد دارند ما را در کدام افق حاضر کنند و نسبت ما با این حضور در افق انقلاب اسلامی چگونه باید باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بیانه ای از ایشان جز خبر شهادت اقوام نزدیکشان ندیدم. موفق باشید

40255
متن پرسش

سلام علیکم: شاگردان آیت الله قاضی (ره) در هنگام نماز خواندن ایشان را نصب العین خود قرار می‌دادند. می‌خواستم بدانم که چون آیت الله قاضی (ره) مظهر خدا بودند، ایشان را نصب العین قرار می‌دادند؟ سوال دوم اینکه اگر جواب مثبت است، مگر تمام عالم مظهر خدا نیست. پس چرا فقط یک مظهر (آیت الله قاضی (ره)) را به عنوان مظهر خدا در هنگام نماز نصب العین قرار می‌دادند؟ لطفاً به هر دو سوال پاسخ دهید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرچیزی مظهر انوار و اسماء الهی است ولی استاد سلوکیِ انسان، مظهر کمال انسانی آن شخص به حساب می آید. موفق باشید

نمایش چاپی