با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار. چندی پیش یکی از کاربران به جنابعالی جسارتی کرده بود و بی ادبانه این سوال را مطرح کرده بود که «آیا شما کماکان در برابر آقای خامنهای عقل خود را تعطیل می کنید...». طرز بیان خود نشان دهنده سطح شعور و ادب ایشان است. ظاهراً خود این افراد نادانسته در برابر رسانههای دشمن عقل خود را تعطیل کردهاند. اینگونه سخن گفتن نه تنها اهانت به شما بلکه اهانت به تمام کسانی است که در گوشه گوشه این عالم کلام رهبری را با گوش جان می شنوند و عقل و تجربه و تاریخ برحق بودن کلام این رهبر حکیم بصیر را در گوش آنان فریاد میزند. شاید شأن بعضی انسانها، معنای رهبری، باید چون ترامپ و نتانیاهوی فاشیست کودک کش و دنباله روهای آنها باشد ولی اگر هر انسان باکرامت آزاده ای به مدد عقل و خرد خود و با تهذیب نفس به بطنی از بطون سخن رهبر بزرگوار و عالیقدر ما راه پیدا کند و به گوشه ای از بار گران و رسالت توحیدی این ابرمرد ۸۶ ساله راست قامت پی ببرد، لاجرم خود را کوچک می بیند. آری ما همه سر خضوع و خشوع در برابر رهبری حضرت آیت الله خامنهای فرود میآوریم که در روزگاری که سیاستمداران فاسد و فاسق و ظالم دنیا دهان متعفن خود را فقط و فقط برای ارضاء امیال مادی و شهوانی خود باز می کنند، او سخن از رضای خدا، معنویت، نوع دوستی و عدالت و ظلم ستیزی می گوید. در روزگاری که رهبران کشورهای صنعتی دنیا و شیخ نشینان خلیج فارس بابت تکه گوشت متعفنی که شیطان بزرگ چند صباحی جلوی آنها بیاندازد یا نیاندازد پاچه خواری و چاپلوسی او را پیشه کرده اند و در این راه به هر تحقیری تن می دهند این رهبر دلیر ثانی راست قامت ۸۶ ساله ماست که در برابر ظلم و استکبار لحظهای تعلل و تزلزل به خود راه نمی دهد و حسین وار در برابر این یزیدیان فرومایه میایستد و اینگونه به رهروان جوان راه حق و عدالت قوت قلب میبخشد. «به راستی خدای سبحان را، در روزگار خالی از پیامبران، بندگانی است که از راه اندیشه با آنان رازها میگوید. اینان همانند نشانههایند که در بیابانهای بینشان برپایند» (نهجالبلاغه خطبه ۲۲۳)
باسمه تعالی: سلام علیکم: شناخت زمانه و توجه به شخصیتهایی که حقیقتاً پروردۀ خداوند هستند، کار مهمی است، امری که شخصیتهایی همچون آیت الله جوادی و آیت الله مصباح به خوبی متوجۀ آن بودند و اگر نسبت به این امر حساس نباشیم ناخواسته گرفتار تبلیغات دشمنانِ حقیقت میشویم که مثل روز روشن است تا چه اندازه نسبت به حقیقت سقوط کردهاند. حال چه آن افراد مهدی نصیریها باشند و چه ترانۀ علیدوستیها. در حقانیت مسیرانقلاب اسلامی و مدیریت حضرت آیت الله خامنهای«حفظهاللهتعالی» همین بس که دشمنان این راه، چنین افرادی هستند. آیا ملاک حقانیت یک جریان را میتوان از ناحقبودن دشمنان آن فهمید؟ موفق باشید




