بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39798
متن پرسش

استاد سلام: فرا رسیدن عید فطر را به شما تبریک عرض می نمایم. امروز، مسعود پزشکیان در سخنانی بحث‌برانگیز ادعا کرد که مقام معظم رهبری مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را تأیید کرده‌اند و ایران همواره در این زمینه فعال بوده است. وی در بخشی از صحبت‌های خود اشاره کرد که پاسخ نامه ترامپ توسط عراقچی به کشور عمان منتقل شده و سپس از طریق رابط آمریکایی به طرف مقابل ارائه شده است. به گفته پزشکیان، مذاکره مستقیم رد شده، اما مذاکره غیرمستقیم همچنان ادامه دارد. این اظهارات در حالی بیان شد که کمتر از دو ماه پیش مقام معظم رهبری به‌طور صریح و شفاف اعلام کردند که مذاکره با آمریکا غیرهوشمندانه، غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه است و نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه تجربه مذاکرات گذشته، همچون برجام، نشان داده است که بدعهدی طرف آمریکایی مانع دستیابی به نتایج مطلوب شده است. ایشان همچنین تأکید کردند که مذاکره با آمریکا راه‌حلی برای مشکلات ایران نیست و تنها استثنایی که در سیاست تعاملات دیپلماتیک ایران وجود دارد، عدم مذاکره با آمریکاست. این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود بر بی‌اعتمادی به آمریکا تأکید کرده‌اند و صراحتاً اعلام کرده‌اند که مذاکره با آمریکا نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه باعث فشار و تحمیل‌های بیشتر خواهد شد. استاد لطفاً در کنار نکاتی که در این خصوص ما را متذکر می کنید توضیحی هم راجع به این تناقضاتی که در این موارد پیش می آید هم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در آن مذاکرۀ غیر مستقیم، میدان ادعا از ترامپ گرفته شده است و در آن نامه جواب‌های قاطعی به او داده شده که حکایت از همان عدم مذاکره دارد به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجه بوده و هستند که مذاکره با آمریکا غیر هوشمندانه و غیر عاقلانه و غیر شرافتمندانه است. بر مبنای فرمایش حکیمانۀ ایشان در روز عید فطر که حتی بعد از جواب نامه به او، فرمودند: «همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود. تهدید می‌کنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمی‌دهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ی متقابلِ محکم خواهند خورد.» ملاحظه می‌فرمایید که روحِ جواب نامه به ترامپ، چنین فضایی دارد. موفق باشید          

39773
متن پرسش

آمریکا مظهریت تام و تمام غفلت انسان امروز است و تو مَبین که بُرج های بلند و آسمان خراشش و پیشرفت چشم گیر تکنولوژیکش که عقل زمینی را زمین گیر خویش می‌کند همه حقیقت است. که باید به ویرانه های دل های مردم آواره و بی پناه این آسمان خراش ها نگریست که شبانه چگونه خود را از دارِ پوچی و نیستی و قهر و کین خویش، آویزان زندگی و جهان آمریکایی می‌کنند. جهان در پرتو اسمای حسنی او جلوه می‌کند و هر روز رنگی به خود می‌گیرد و نشان می‌دهد که اراده ای بالاتر از اراده مردمان و زور و قدرت ثروت مندان و سلطه تاریخی ظالمان در میان است. سالهاست که خون مظلومان عالم در چنگال و با دستان قهر و قدرت ستم این مجسمه شرک و افیون انسان امروز، بر زمین جاری می‌شود و از این میان مردانی مرد بر می‌خیزند و رسم زمان را باری دیگر دچار تغییر دگرگونی و انقلاب می‌کنند آری آنان که نشانی از اصحاب سِر ولایت آخرالزمانی دارند. آنان مردان مرد و مظهر نهایت انسانیت انسان در تاریخ اند که سینه ستبر خود را در برابر اراده و طرح و نقشه صهیون و آمریکا سپر کرده اند و چشم، به راهِ توحید در جهان امروز و آزادی قدس شریف دوخته اند. سالهاست مسلمانان جهان شاهد کربلای این کربلاییان در قتلگاه کودکان غزه و بیروت و حلب و رقه و بلبعک و کرانه باختری است و این کدام انسان است که در این وانفسا انتخاب بر آزادی از اسارت ارزش های آمریکایی و رویای شیرین و پوچ آمریکایی می‌کند و حضور کربلایی را بر می گزیند. افیون زمان فانی جهان آمریکایی ما را با خود برده است و این زمان نه زمان باقی است که بستر و جلوه گاه یاران و عشاق الحسین و رزمگاه یاران آخر الزمانی اوست که همان زمان فانی جهان نسیان گون انسان آمریکاییست که در چنگال اراده و سلطه این دیو خفی بد سرشت، خیال و قلب و عقل و وجود انسان امروز را در تسخیر و سلطه خلسه خود آورده است و گویی وجود و حضور تاریخی شگرف ما را از یاد و خاطره ما برده است. باید پناه و التجا بر خدای واحد و قهار و مکار جست و دید که این مکر آخر الزمانی را انسان این روزگار چگونه خواهد درید و پرده های حجاب زمان را کنار خواهد زد و حقیقت را به خون خود چگونه در بستر زمان نمایان خواهد کرد و بر پرده تاریخ خواهد کشید. تو از او باز پرس که طلیعه این کاشفان کرب و بلا و ظلمت شبانگاهی جهان آمریکایی را چه کس خواهد درید، که او این طلیعه را در وحدت امت مسلمان بیدار جهان در تشییعِ افق بلند شهادت سید حسن نصر الله و حاج قاسم سلیمانی نوید و بشارت بس عظیم داد پس باید چشم شست و در انتظار دوباره آفتاب بود. آری باید چشم شست در انتظار دوباره طلوع آفتاب در وجود و حضور تاریخی ما در جهان امروز بود و در تلالو اراده های پولادین و زبان فصیح و بلیغ شهدا و امام و رهبر انقلاب دوباره جان شست قدم در صراط مقاومت گذاشت و تن بر نسیان طلوع حقیقت شهادت شهید نصر الله و یارانش نداد که این طلیعه فتح قریب است و تو گویی این طلیعه را باید دوباره در وحدت امت و الفت مومنان و صلحا و شایستگان جست و جو کرد و به نظاره نشست. آری حقیقت را دوباره باید به نظاره نشست و دید که چگونه در رفتار و سکنات و عزم های بلند و حضور و زبان و هنر ما امت اسلامی طلوع می‌کند و خواهد کرد؛ آری جهان را باید نظاره کرد و دید دوباره که سنگ های کوچک و آه های سکوت مانند و خون های به ظاهر بی رنگ مردم مظلوم و مقاوم فلسطین و لبنان و سوریه و ایران و هر کجای دیگر این عالم خاکی چگونه جهان را از انانیت و چنگال اراده بشری و نفسانی و شیطانی انسان ناسی و کافر آمریکایی باز پس خواهد گرفت پس بیا و نظاره کن و بخوان که طلیعه این بشارت را قلوب الیف و دست های یکپارچه و کلمه وحدت قیام خمینی آشکار کرد و تو گویی تحقق این را به قطع با آیات فتح خواهی دید پس بیا و دوباره بخوان: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا ﴿١﴾ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿٢﴾ وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا... #روز_قدس #مقاومت #باشگاه_دانشجویی_فرصت #شب_های_قدر_انقلاب_اسلامی @forsat_soha

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی بصیرتی که موجب می‌گردد متوجه باشیم ما در کدام طرف از تاریخی که در آن هستیم، قرار گرفته‌ایم. و در این رابطه عرض شد مقاومت، ایدۀ ایرانِ مدرن است و اگر ما بخواهیم در جهانِ خود حاضر باشیم باید از دام «سلطه و تسلیم» که نقشۀ جهان استکبار برای دیگر ملت‌ها است؛ عبور کنیم. و این یعنی ایمان آیت الله خامنه‌ای و این یعنی شهید سیّد حسن نصرالله و شهید یحیی سنوار؛ و این یعنی راه عبور از دام «سلطه و تسلیم» و این یعنی «زندگی». https://eitaa.com/matalebevijeh/18883. موفق باشید  

39758
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: بنده حدود ۱۰ ساله شما رو می‌شناسم و خیلی از کتاب هاتونو خوندم، ولی کلا مدل من با شما عزیزان فرق داره یعنی اگر مثلا بیام تو یه جلسه تون شرکت کنم شاید قرطی محسوب بشم من پسرم ولی ازظاهرم مشخصه همیشه سعی کردم خدا رو مد نظر قرار بدهم خیلی جا هم بر خلافش عمل کردم (مثلا نمازم قضا شده) ولی باور کنید دلم خدا رو میخاد، شما رو هم با وجود اختلافات سیاسی دوستون دارم اما خب مدلم فرق داره المیزان میخونم تأویلات عبدالرزاق میخونم، با اینکه به تیپم نمیاد هیچ گاه سمت خلاف و عرق و زنا و اینا نرفتم. اما هیچ یک از اطرافیانم باورشون نمیشه من در این حد این باورها رو دنبال می‌کنم. من با وجود اینکه اختلافاتی با رهبری دارم ولی هیچ گاه اجازه نمیدم کسی به ایشون بی احترامی کنه، و حتی بارها تویه اینستا نوشتم که من یک تار موی ایشون رو به صد ها رضا شاه کثیف نمیدم، حتی مقایسه اش هم غلطه ولی همش میترسم از خدا دور بشم، شاید عقلم غربی باشه ولی باور کنید قلبم با مومنین هستش، شاید گناه داشته باشم ولی بعدش دلم میخاد ترکش کنم من انقدر به علامه طباطبایی و آیت الله بها الدینی علاقه مندم که خواب دیدم توی حرم امام رضا اول آیت الله بهاالدینی شعر خوندن و بعدش به جماعت نماز رو با علامه خوندیم من نه بتمن دوس دارم نه سوپر من، قهرمانان زندگی من علمایی مثل آیت الله علامه جوادی ان تو رو خدا توی جلساتتون بگید اگه یکم یه نفر تفکرش توی سیاست یا زندگی اجتماعی فرق داشت سریع اَنگ نبندن که اینم غربیه و فلان. خلاصه کلام ما جماعتی و ملتی هستیم گرچه معترضیم اما هنوز معتقدیم آیا شما ما را از خودتان می‌دانید یا ما مقابلتان هستیم؟ ببخشید پراکنده سخن گفتم و وقتتون رو گرفتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله مسیر انقلاب طوری جلو رفته که از آن روحیۀ اولیه که به راحتی هرکس مثل ما فکر نمی‌کرد را مقابل خود می‌دیدیم، تا حدّ زیادی عبور کرده‌ایم و از این جهت نظر به انسانیت انسان‌ها به میان آمده تا آن‌جایی که نه‌تنها مقابلۀ شیعه و سنی بیرنگ و بیرنگ‌تر شده، حتی رهبر معظم انقلاب جوانان دانشگاه‌های آمریکا را که به گفتۀ خودشان از نظر فقهی با ما متفاوتند؛ به عنوان کسانی که در جای درست تاریخ ایستاده‌اند می‌فهمند و تأیید می‌کنند. آنچه مهم است توجه به این نکته است که بدانیم ما با انقلاب اسلامی می‌توانیم وارد تاریخی شویم که انسان‌ها در عین جهانی‌بودن، هویت قدسی داشته باشند، امری که جریان‌های لیبرال و متحجّر هر دو نسبت به آن در غفلت‌اند. موفق باشید                

39724
متن پرسش

سلام و عرض ادب: طاعات مقبول درگاه حق. دکتر داوری امکان توسعه رو با توجه به تاریخ غرب برای ما مطرح می کند با توجه به تاریخ انقلاب اسلامی. آیا شما امکان جهانی بین دوجهان را مطرح می کنید به جای توسعه آقای داوری؟ لطفا برای مطالعه بیشتر منابعی بیان کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همین واژۀ «جهان بین دو جهان» را هم آقای دکتر داوری به کار بردند. ولی خود ایشان می‌فرمایند آن نوع حضور، کارِ آسانی نیست و نیاز به فضای توحیدی و اخلاقی دارد و از این جهت همان‌طور که متوجه هستید متذکر توسعه می‌باشند. با این‌همه در کتاب «بلای بی‌تاریخی و جهان آینده» می‌فرمایند: « اگر حوادث بزرگ به اقتضای زمان روی دهند و در عین حال ناشی از ارادۀ اشخاص نیست؛ که چنین است، باید در آن حوادث متوجۀ ارادۀ الهی بود و هرکس در صدد معنابخشیدن به خود می‌باشد باید برای حضور در آن حادثه خود را ذیل ارادۀ الهی تعریف کند و در آن راستا به دنبال معنا باشد و به غایتی که در آن رخداد تاریخی پیش آمده فکر کند.»  نکته‌ای که رهبر معظم انقلاب با هوشیاری تمام متذکر آن شدند و تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومت‌ها علیه نظام اسلامی را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: «نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی جهان از مردم فلسطین است».۱۴۰۳/۱۲/۰۴ . موفق باشید

39686
متن پرسش

در اهمیت فقهیدن قول امام جامعه همین بس که از نگرانیهای حضرت موسی علیه السلام فقهیدن قولش (۱) توسط فرعون و مردم می باشد، بعد از گذشت بیش از سه هزار سال از آن زمان، جای بسی تاسف است که سخن امام جامعه نه تنها توسط توده مردم بلکه از سوی مجتهدین و علمای دین و فلاسفه حوزه و دانشگاه فقهیده نمی شود که به مرحله عمل برسد، از جمله موارد فراوان در این زمینه می توان به نکته زیر اشاره نمود: مقام معظم رهبری: ما نمی گوییم علوم انسانی غیر مفید است؛ ما می‌گوییم علوم انسانی به شکل کنونی مضر است؛ مبناى علوم انسانى غربى، مبناى غیرالهى است، مبناى مادّى است، مبناى غیر توحیدى است؛ این با مبانى اسلامى سازگار نیست، با مبانى دینى سازگار نیست. علوم انسانى آن‌وقتى صحیح و مفید و تربیت‌کننده‌ى صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که براساس تفکّر الهى و جهان‌بینى الهى باشد.  ️رضا داوری اردکانی (فیلسوف و عضو پیوسته رئیس فرهنگستان علوم): امکان یا امتناع علوم دینی تمنای محال. همان گونه که فرعون نتوانست آسیبی به قوم موسای نبی وارد سازد و سامریها از داخل قوم بنی اسرائیل را دچار انحراف کردند و نهایتا عدم تفقه و عملی کردن فرامین امام جامعه، سبب شد که موسای نبی به خدای یگانه شکایت برد که من فقط اختیار خودم و برادرم را دارم (۲) و قومش در نزدیکی ارض مقدس دچار سرگردانی چهل ساله شدند (۳) ، به فرموده امام راحل آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، بی توجهی و عدم تفقه و بر زمین‌ماندن سخنان امام جامعه سبب آسیب پذیری نظام اسلامی می شود. 📚 (۱): سوره طاها آیه ۲۸ (۲): سوره مائده آیه ۲۵ (۳): سوره مائده آیه ۲۶

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد رضا داوری در رابطه با علوم انسانی سال‌های اخیر سخن فرموده‌اند، آری! علوم انسانی مربوط به انسان جدید است و نسبتی که آن انسان با خود و با جهان بر مبنایی که از خود دارد، شکل گرفته که البته بحث بسیار دقیق و عمیقی است که معلوم شد هرکس نمی‌تواند به راحتی متوجه منظور ایشان بشود. و آنچه رهبر معظم انقلاب متذکر می‌شوند آن است که با توجه به آن نگاه یعنی نگاه بشر مدرن به انسان، نمی‌توانیم از علوم انسانی موجود استفاده کنیم زیرا نگاه ما به انسان و جهان با نگاه فرهنگ مدرنیته متفاوت است و آگاهی به این امر بسیار مهم می‌باشد و این غیر از آن است که فکر کنیم به راحتی می‌توانیم بدون توجه به تفاوت این دو امر، علوم انسانیِ اسلامی تدوین کنیم که بیشتر حالت تقلیدی به خود می‌گیرد. موفق باشید

39684
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: طاعات و عبادات قبول حق. چند سوال داشتم از محضرتان: ۱. نماینده ولی فقیه در استان چجور ولایتی بر ما دارد؟ و حدود این ولایت چیست؟ آیا این ولایت ولایت ظاهری و تشریعی است فقط؟ آیا ایشان بر ما ولایت باطنی هم دارند؟ و اساسا در انتخاب ایشان به بحث ولایت باطنی هم توجه می‌شود؟ ۲. با توجه به اینکه هر قریه و شهر را ولیی هست در حد و اندازه و قواره آن شهر برای راهنمایی ایشان، آیا هرکه سلوکی در آن قریه دارد به نور ایشان است؟ ۳. تازگی‌ها متوجه شدم از عبادت و علم (فلسفه و عرفان) هیچ کاری نمی‌آید و این دو بدون عشق به ولی خدا فقط موجب معجب شدن و ریا و امثاله می‌شوند که در صوتی هم شما به این مطلب اشاره فرمودید، استاد با توجه به سیاهی باطن امثال من و عدم سنخیت با نور امام عصر، می‌توان راهی جست به بارگاه عشق؟ احساس می‌کنم روی این کره خاکی هیچ کس مرا گردن نمی‌گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حکمی که ولیّ فقیه برای نمایندگان خود می‌دهند، تنها در مواردی که مطرح می‌فرمایند می‌توان برای آن نماینده جایگاه قائل شد و این غیر از آن نوع ولایتی است که مظهر ولایت الهی به حساب می‌آید که اگر خداوند انسان را جهت امور بندگانش قرار داد عنایت خاصی به او می‌کند و بدین لحاظ چرا به شخصیت حضرت امام و رهبر معظم انقلاب به اعتبار عنایت خاصی که به آن‌ها شده، نظر نکنیم؟ و وسعت شخصیت آنان را در میدانی که با آنان نسبت برقرار می‌نماییم، احساس نکنیم؟ میدان حضور در تاریخی که ذیل ولایت آن‌ها برای انسان این دوران پیش می‌آید.
در یادداشتی تحت عنوان « ما با چه کسانی می‌توانیم خود را درک کنیم؟» این‌طور عرض شد:          
هنوز باید از خود پرسید ما با چه کسانی در طول تاریخ و در این دوران می‌توانیم خود را درک کنیم؟ چه کسانی در طول تاریخ و در اکنونِ ما متذکر حضور نهایی ما در ما هستند؟ من در این دوران نمی‌توانم از حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و آیت الله خامنه‌ای و حاج قاسم و سید حسن نصرالله و یحیی سنوار عبور کنم و خود را در جای دیگر جستجو نمایم. https://eitaa.com/matalebevijeh/18866 موفق باشید  
 

39616
متن پرسش

سلام استاد: بخدا قسم که حیفم می آید وقتم را تلف کنم، بخدا که بیهوده می‌بینم پای مدرسه ایستادن و گیر افتادن در باطلاق هایی بی سر و ته، بی خود است که می‌گویند بیاید مدرسه را بسازیم، ببخشید مگر مجسمه است؟ که ما آن را پس از کمی کند و کاو کردن در ویترین قرار دهیم چون بلاخره فضای آموزشی هم باید داشته باشیم. چرا بنده بعنوان یک کسی که به مدرسه می‌رود و با وجود فکرهایی که دارم به جایی رسیده است که می‌گویم نکند مثلا یا گاو داری است یا زندان است یا گناهی کرده ام یا مشکل دارم. این جا شاید بهترین جواب آخری باشد یعنی مشکل از خودم است، خب این طور با خود می‌گویم غلط کردی که مسئله دار شدی و گور بابای مسئله و بیا تا اندازه ی یک عمر چشم و گوش و زبان را از خود ببرم تا بخوبی بتوان دانشگاهم را بروم و مثل همه نانم را بخورم. الان که معلوم نیست برای چه چیزی من وقت می‌گذارم و مجبور می‌شوم در همین میان خود را اسیر یک حیات اجتماعی نفرت انگیز کنم. خب با خود می‌گویم به چه دردی می خورد، نهایتا پس فردا بلاخره باید من هم سگ دو بزنم تا زن و بچه ای داشته باشم و بعد هم بگویند بیا برو در این نیم متر در دو متر جا بخواب و خدا حافظ. این وسط مسئله و دغدغه ام جز یک آرزو از آن چیزی بیش نماند. در همین هیاهو چشمم به امام حسین (ع) می‌خورد و نفسم چاک می‌شود که سید حسن از او می گوید: «ای شقایق‌های آتش گرفته، دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد. آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟» سید مرتضی می‌گوید: «و مگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم هایی فربه و تن پرور برمی آید؟ پس اگر مقصد را نه اینجاست در زیر این سقف های دل تنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه های بن بست باز می شود، نمی توان جُست. بهتر آن که پرنده ی روح دل بر قفس نبنند. پس اگر مقصد پرواز است! قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند، از ویرانی لانه اش نمی هراست! اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند، پس ما قبرستان نشینان عادات و روزمره گی ها را کی راهی به معنای زندگی هست؟ اگر مقصد پرواز است! قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند، از ویرانی لانه اش نمی هراسد!» نمی‌دانم چرا صبح تا شب دارم خودم را می‌کشم تا این قفس ها خراب نشود! آرزویم ققنوس بی بال در اوج آسمان بود و حال کبوتری شده ام که بال هایم سنگینی می‌کند. احساس می‌کنم شمر زمانه حد اقل برای خودم، خودم هستم. درک استعاری ام مانند خنجری زهر آلود شده است که از پشت به من ضربه زده است. به طور مثال درک هنر ماندن در مدرسه را ندارم. خدایا نور قرآنت را بر جانم و جانمان بیفزای تا آزاد شوم و آزاد شویم. حاج قاسم هم می گوید: «هر کس را صبح شهادت نیست، شام مرگ است / بی شهادت مرگ را با خسران چه فرقی می‌کند؟»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان به حضور اقیانوسیِ خود اندیشه کرد، صدها رود گِل‌آلود را در خود جای می‌دهد تا با دستِ گشادۀ خود، آب آن‌ها را در اقیانوس جای دهد و آن‌ها را اقیانوسی کند و گِل و لای آن‌ها را ته‌نشین نماید. این‌جا است که حضور در مدرسه و آگاهی کامل از محتوای آن دروس، شرط حضور در جهانی است که ما در آن در این زمان حاضر هستیم و نمی‌خواهیم گرفتار تنگناهای آن شویم.
دریادلی، شرطِ حضور در تاریخی است که بنا داریم اسیر آن نباشیم و در این رابطه به سیره و روش حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بیندیشید که از یک طرف به عنوان یک طلبۀ درس‌خوانده تا مرز یک فقیه کاردان جلو رفتند، با آن‌همه گِله‌ای که نسبت به روش‌های حوزه داشتند. و از طرف دیگر خود را محدود به آن دروس رسمی نکردند و در جهان خود حاضر شدند و راهِ حضور در تاریخ آینده را برای ما هموار نمودند همانند رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» که تا این اندازه در ارائۀ درس خارج فقه موفق‌اند و از آن طرف چه اندازه متوجۀ امروز و فردای بشر می‌باشند. موفق باشید    
 

39615
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده کتاب ادب خیال شما رو خوندم. یک مشکل و سوالی دارم لطفا راهنمایی بفرمایید. من به موضوعات مختلف علاقه دارم و پراکنده خوانی هم می‌کنم. به تعبیر شما اقیانوس به عمق نیم سانت. چاره این مشکل چیه. باید مثلا در یک زمینه و موضوع کتب مختلف رو خوند یا فقط یه عالم رو پیگیری کنیم؟ به شدت علاقه به مطالعه دارم و همین پراکنده خوانی آسیب زاست. لطفا راهنمایی بفرمایید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار توجه به تفسیر مبارک «المیزان» به آثار اساتیدی مانند شهید مطهری و آیت الله محمد شجاعی فکر کنید که متذکر معارف بلند توحیدی می‌باشند و در این رابطه ذیل تذکرات رهبر معظم انقلاب، می‌توان راه را ادامه داد وگرنه با غفلت از معارف توحیدی صحنه‌ها آن‌طور که باید معنا نخواهند شد و راه آینده برایمان روشن نمی‌شود آن‌طور که برای رهبر معظم انقلاب به لطف الهی روشن شده است. موفق باشید

39581
متن پرسش

سلام استاد: گاهی اوقات با خود می‌گویم نکند مشکل از من بوده که نشده است و نمی شود. گاهی اوقات چشمم را می‌بندم و فقط می‌گویم یا علی (ع) . از این طرف فکر اوضاع کنونی مرا به جنون می‌کشد و چشم دل را بر قلب می‌بندم و می‌گویم هرچه باداباد. وقتی را هم، مثل حالا قرآن می‌خوانم و در آیات سوره عنکبوت غرق می‌شوم و هی دست و پامی‌زنم تا از شدت افکارم به خواب فرو می‌روم، اما باز هم که بیدار می‌شوم با خود می‌گویم نکند ماجرای معلق بودن در این اوقات، حکایت در آیۀ: «أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ» دارد؟ یعنی مگر نمی‌بینیم که بیرون از حرم جمهوری اسلامی هیچ هستیم، پس چرا باز هم به خدا کفر می‌ورزیم؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حاضرشدن در تاریخی که زمینۀ گسترش رحمت واسعۀ الهی می‌باشد؛ کار آسانی نیست، بخصوص که حجاب‌هایی مانند حجاب مشکلات اقتصادیِ غرب‌زدگی و نظام اداریِ غیر مردمی مانع جلوات رحمت او می‌باشد. ولی این مائیم و پایداری در پای این نظام زیر سایۀ رهبری که تمام کلمات و رهنمودهای‌شان حکایت ایمان و توکل است و این یعنی مقاومت در بستر تهدیدهای نرم‌افزاریِ دشمن. بیانات رهبر معظم انقلاب با مردم آذربایجان را باید چندین و چند بار مرور کرد. رفقا نیز نشستی داشتند که خوب است به سخنان آن ها نیز توجه شود.https://eitaa.com/khanehtolab/1098.موفق باشید

39312
متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد محترم و تبریک به مناسبت حلول ماه رجب: استاد امسال ان اشالله قرار است اعتکاف مادر و کودک که پارسال پا گرفت، دوباره برقرار گردد: ۱. پیشنهادتان در گفتگویی که قرار است با خانم ها به سبک دیالوگ داشته باشیم چیست؟ ۲. ممکن است پیامی مثل پیام پارسال برای مادران مرقوم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم توجه عمیق و دقیق به آخرین بیانات رهبر معظم انقلاب است که با فرازهای دقیقی که دارد می‌توانیم نسبت به آن فکر و گفتگو کنیم. در این مورد در رابطه حضور در تاریخ جدید، کتاب اخیر«بشر جدید و آیندۀ قدسی پیش رو» می‌تواند میدانی برای تفکر باشد. ۲. چه اندازه زیباست که انسان در خانۀ خدا به امید بهره‌مندشدن از رحمت واسعۀ او که ما را متوجۀ آیندۀ توحیدی بشر می‌کند، چند روزی معتکف باشیم و مطمئن گردیم از طرف حضرت معبود، بخلی نیست. موفق باشید

39269
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی توفیقات روزافزون برای حضرتعالی: هرچند پیش از این هم حداقل در این چند ساله اخیر، حضرتعالی بسیار در باب این امر سخن گفتید و بنده نیز توسط همین پرسش و پاسخ‌ها، عرایضی خدمتتان کرده بودم و بسیار از پاسخ‌های تان استفاده برده بودم، اما حیفم آمد به جهت پرسش ۳۹۲۵۴، باز هم از این مسئله حیاتی امروزمان، سخن نگوییم. آن پرسش، نمونه‌ای از دغدغه و دلهره‌ای در سطح بسیاری از مردم دلسوز ما، در جریان این حجم سنگین آتش توپخانه‌ خصم دین و ملت علیه اذهان و قلوب آحاد جامعه بود که انصافاً هم انسان ممکن است با دیدن بسیاری از مطالبی که از حنجره‌های مختلفی در فضای حقیقی و مجازی اشاعه داده شود [حتی چه بسا از سوی برخی افراد ظاهرالصلاح] و ایضاً کاستی‌ها و چالش‌هایی که علی الارض هم وجود دارند، در خود فرو رود و بگوید «واقعاً گویا شرایط، تیره و تباه است و به بن بست خورده‌ایم!». قصد نوشتن این وجیزه هم این نبود که بنویسم در باب ارمغان‌های مادی و معنوی این مسیر عظیمی که در طی ۴۶ سال گذشته آمده‌ایم [ولو به استناد مراجع و داده‌های مراکز جهانی‌ای که دل خوشی هم از ما و انقلاب مان ندارند و عزیزانی هم مثل حجت الاسلام راجی در کتبی نظیر دو جلد صعود چهل ساله به آن پرداخته‌اند] و ظرفیت‌های معتنابه کشور و وجود عناصری مانند آیت الله رئیسی (ره) که مشی و عزم شان، تبلور بسیج گری این ظرفیت‌ها و عبور از چالش‌ها و تنگناهایی بود که از آن به فشار حداکثری تعبیر می‌شد و نه تنها به شکست انجامید بلکه امروز حتی وزیر خارجه آمریکا نیز از پیچیدگی و پویایی مرموز جامعه ایرانی و بی ثمری امتداد سیاست دهه‌ها تلاش برای تغییر نظام در ایران می‌گوید: https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5576 غرض اصلی اطاله کلام حقیر، این بود که به بهانه آن پرسش، غُرری از بیانات بسیار مهم دیده بان حکیم انقلاب در ۲۷ مهر ۱۴۰۱ را مرور کنیم که متاسفانه غالباً زود از کنار سخنان این عزیز بدون تدبر لازم، گذر می‌کنیم و حتی گاهی اوقات، بعنوان جملاتی انگیزشی به آنها می‌نگریم:
 «من درباره‌ همین افق دید و اینکه حالا چگونه بایستی افق دید را تصحیح کرد، عرض بکنم. از اوایل انقلاب اسلامی، غربی‌ها در تبلیغات‌شان این‌جور وانمود می‌کردند که نظام جمهوری اسلامیِ بر اثر انقلاب به‌وجودآمده، رو به زوال است؛ از همان روزهای اول [می‌گفتند] رو به زوال است. گاهی می‌گفتند دو ماه دیگر، گاهی می‌گفتند یک سال دیگر، گاهی می‌گفتند پنج سال دیگر؛ زمان معین می‌کردند! یک عده‌ای هم متأسفانه در داخل -حالا یا از روی غفلت، بعضی‌ها هم از روی بدخواهی- همین را ترویج می‌کردند. زمان امام، یک روزنامه‌ای برداشت یک مقاله‌ مفصلی نوشت، به نظرم تیتر هم زدند -از آن تیترهای درشت صفحه‌ اولی- که مضمونش این بود، حالا عینش یادم نیست که خلاصه نظام در حال فروپاشی است! امام آن‌وقت جواب دادند، گفتند: شما خودتان در حال فروپاشی هستید؛ نظام، محکم و مستحکم ایستاده. نه اینکه حالا چون امام بود و هیبت امام مانع می‌شد. نه خیر! زمان امام هم می‌گفتند. بعد از رحلت امام، در سال ۶۹، بعضی از موجهین -آدم‌های موجهی هم بین شان بودند؛ چهره‌های معروف نظام و موجه که سابقه‌ی کاری هم در نظام داشتند- یک اعلامیه‌ای دادند که نظام در لبه‌ پرتگاه است؛ یعنی همین روزها است که خلاصه قضیّه تمام بشود! کِی؟ سال ۶۹. در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس، نامه نوشتند به بنده؛ یک نامه‌ واقعاً غیر منصفانه‌ای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤال‌هایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید می‌دادند؛ چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود؛ باید آنها جواب می‌دادند، از من سؤال کرده بودند! آن وقت مضمون آن نامه و خلاصه‌اش این بود که باید تسلیم بشوید و الا کارتان تمام است! مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان‌ شاء الله باز هم خواهیم ایستاد. خب، این کار دشمنان ما بود که مکرر این کار را انجام دادند. آنچه به نظر من در این زمینه ما بایستی نگاه کنیم، این است که ببینیم تحلیل مان از اوضاع چیست؛ تحلیل درست کنیم. دو نظام تحلیلی وجود دارد: یک نظام تحلیلی این است که کار در مقابل هنجارهای همه‌گیر جهانی، بی‌فایده است؛ فایده‌ای ندارد. یک هنجارهای بین‌المللی وجود دارد، دولت‌ها بر اساس این هنجارها شکل گرفته‌اند، قدرت گرفته‌اند؛ آمریکای مقتدر و ثروتمند بر اساس این هنجارها [شکل گرفته]، اروپا همین جور، دیگران همین ‌جور؛ در مقابل این هنجارها بی‌خود نایستید! از بین می‌روید. این یک تحلیل. [فقط] امروز هم این را نمی‌گویند؛ همین طور که عرض کردم، چهل سال است همین حرفها را مرتب دارند می‌گویند. آن وقت آن کسانی که این تحلیل را می‌کنند، دیگران را متوهم تصور می‌کنند! می‌گویند اینها دچار توهم اند -مثلاً بنده‌ی حقیر؛ در رأس شان خود من-. [می‌گویند] اینها دچار توهم اند خیال می‌کنند دارد کار پیش [می‌رود]. این یک تحلیل. یک تحلیل هم نه؛ تحلیل واقع‌ بینانه است. این تحلیل، واقعیات را می‌بیند؛ نه فقط واقعیات خوب را، واقعیات بد را هم می‌بیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکرده‌ایم. بنده در ملاقات‌های مسئولان، در این جلساتی که ماه رمضان‌ها هست که همه‌ آنها را [دعوت می‌کنیم]، بیشترین نقاط ضعف را تذکر می‌دهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛‌ من بارها گفته‌ام ما عقبیم؛ در این شکی نیست، اما آن طرف قضیه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پرشتابی را شروع کرده‌ایم حالا به نزدیک‌های جلو رسیده‌ایم؛ این یک واقعیت است. هنوز به آن جلو نرسیده‌ایم اما خیلی پیش رفته‌ایم، باز هم پیش خواهیم رفت. ما در مسائل گوناگون کشور پیشرفت کرده‌ایم؛ در دانش پیشرفت کرده‌ایم، در مدیریت‌ها پیشرفت کرده‌ایم. ضعف‌ها هست؛ بعضی از مسئولین ما،‌ بعضی از دولت‌های ما کوتاهی‌هایی داشته‌اند؛ اینها وجود دارد اما حرکت، حرکت انقلاب است؛ پیشرفت انقلاب است. شما نگاه کنید ببینید جمهوری اسلامی چهل سال پیش کجا بود، امروز کجا است؛ بیست سال پیش کجا بود، امروز کجا است. با گذشت چهار دهه می‌توان فهمید که کدام یک از این دو تحلیل، واقع‌ بینانه است؛ تحلیل غربگراها و غربی‌ها واقع‌ بینانه است و ما متوهم ایم یا نه، تحلیل انقلاب، واقع‌ بینانه است؛ [و] آنها متوهم اند. واقع قضیه، این است. حرکت انقلاب، حرکت محکمی است؛ شما جوان‌ها یکی از بزرگترین نشانه‌هایش هستید. بعد از گذشت چهار دهه و بعد از این همه دشمنی و بعد از این همه تبلیغات؛ دلیل بهتری از این وجود دارد برای اینکه نشان بدهد آن تحلیل، تحلیل غلطی است و تحلیل درست، تحلیل انقلاب است؟»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متذکر سخنان رهبر بصیر و زمان‌شناسِ انقلاب شده‌اید، آری! دو تحلیل در میان بوده و هست. و همان‌طور که در جواب کاربر محترم سؤال شماره 39268 عرض شد بالاخره با انقلاب اسلامی ذیل تاریخی که در مواجهه با جاهلیت مدرن آغاز شده، جریان‌های شیفتۀ غرب این حضور را برنمی‌تابند. ولی به گفتۀ رهبر معظم انقلاب که شما نیز متذکر شده‌اید «با گذشت چهار دهه می‌توان فهمید که کدام‌یک از این دو تحلیل، واقع‌بینانه است». راستی! چرا غرب در نسبت با انقلاب اسلامی، نگران آیندۀ خویش است؟ مگر حضور انقلاب اسلامی چه نوع حضوری است که فرهنگ مدرنیته تحمل حضور آن را ندارد؟ این‌جا است که متوجه می‌شویم به لطف الهی با حضور در انقلاب اسلامی در راهی حاضر شده‌ایم که نظر به آینده‌ای ارزشمند و متعالی دارد که همان صراط مستقیم است. صراطی که هر اندازه بیشتر در آن حاضر شویم و ادامه دهیم، بیشتر به آن آیندۀ متعالی که در منظر حضرت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» بود؛ نزدیک می‌شویم. بر عکسِ حضور در تاریخی که با فرهنگ مدرنیته پیش آمده که به گفتۀ آقای دکتر رضا داوری اردکانی در کتاب خوب «بلای بی‌تاریخی و جهان بی‌آینده» فرهنگ غرب عین بی‌آیندگی است. موفق باشید  

39267
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: بحث تفسیر این هفته را گوش جان کردم؛ اطمینان ندارم که نکاتتان از قرآن باشد! وای من! این قرآن است با این‌همه نور و این‌همه وسعت که چشمان کورم هیچ هیچ هیچ نمی‌بیند! مرا به تآمل در آن فرا می‌خوانید! آخر من کجا و آن کجا! چه کنم با این ذهن در ظلمات تپیده ام؟ ۲. در رابطه با بحثی که نسبت به حضرت آقا فرمودید که ایشان تفصیل حضرت امامند. فدایتان بشوم؛ من هفته پیش چنین پرسشی در فکر داشتم اما امتناع از پرسش کردم. و حال که شما قبل از این که مسئلت کنم عطا کردید، بمن بگویید بیش از آن، که چرا حضرت آقا رویکرد عرفانی از خود نشان نمی دهند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث هفتۀ گذشته با مقدماتی که در جلسات قبل عرض شده؛ جای خود را باز می‌کند. عرض بنده آن است که با اُنس مستمر با قرآن، خودِ قرآن اشارات خود را به ما نشان می‌دهد. ۲. شاید ممکن بود بعضی از جریان‌هایی که تصور خوبی از عرفان ندارند، در مقابل مقام معظم رهبری موضع بگیرند در حالی‌که آن موضع‌گیری‌ها در مقابل حضرت امام به جهت آن نوع رجوعی که مردم به امام داشتند، چندان مؤثر نبود. موفق باشید

39254
متن پرسش

با سلام و احترام: امروز ایران عزیز در شرایط خاصی به سر می‌برد شرایطی که دکتر مسعود نیلی در یادداشت اخیرشان: https://shorturl.at/6DWdU (در تلگرام مشاهده شود.) به خوبی به آن اشاره کردند. اما برای من واقعا عجیب است که چگونه رهبری و افرادی چون شما انقدر امیدوارنه به آینده نگاه می‌کنند. هرچند همچنان احساسم بر عقلم غلبه می‌کند و باعث می شود با رهبری همراهی کنم و با منویات ایشان خوشبین باشم اما این خوشبینی برای من دیگر عقلانی نیست. مواردی که تنها برخی از آنها را دکتر نیلی به آن اشاره کردند به علاوه سایر بحران ها مثل صندوق های بازنشستگی، از دست رفتن سوریه و... بحران هایی هستند که ممکن از یک جایی به بعد کمر جمهوری اسلامی زیر آنها راست نشود. متاسفانه چه بخواهیم چه نخواهیم مردم بسیار زیر فشار هستند و دیگر جمهوری اسلامی برای آنها اهمیتی ندارد و منتظر فرصتی هستند برای تغییر نظام ولو با وعده وعیدهای صد من یه غاز دشمن. ترسناک تر از همه آنچه که نشد بگویم ایران بعد از رهبری است که مطمئنم ایران روز خوش نخواهد دید. لطفا در خصوص این دلهره ها توضیح دهید و بگویید چگونه می‌شود از آنها رهایی جست و همچنان ادامه داد. گرچه سخت است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که نمی‌خواهم از آقای نیلی و نیلی‌ها که حرف بسیار است؛ سخن بگویم، آری! همیشه دشمنان این راه توحیدی با تنگناهایی که ایجاد کردند و سپس آن تنگناها را بزرگ می‌کنند، بنا دارند آیندۀ انقلاب اسلامی را که تاریخی است غیر از حضور در تاریخ جهان مدرن، تیره و تار کنند. غافل از آن‌که از طریق انقلاب اسلامی راهی در مقابل بشریت گشوده شده تا از انحرافات هلاکت‌باری که جهان استکبار برای بشریت شکل داده، رها شوند و مسلّم تنگناهای تاریخِ دیروز و ضعف بعضی از مردم در این امر بی‌تأثیر نیست. ولی مسلّماً این راه، یعنی راه انقلاب اسلامی به جهت نورانیتی که در ذات خود دارد و مردمی که کنار حاج قاسم سلیمانی‌ها ماورای سختی‌ها متوجه ارزش و جایگاه انقلاب شده‌اند؛ روز به روز جلو و جلوتر می‌رود و جایگاه تذکر مقام معظم رهبری به مدّاحان این‌جا است که فرمودند: «اوّل آگاهی، بعد امیدآفرین باشد، [یعنی] مأیوس‌کننده نباشد، و هم حرکت‌دهنده باشد، آن وقت یک کار اساسی و بزرگ را شما انجام داده‌اید». باید متوجه بود برای حضور در آینده دو نگاه در صحنه است جریانی که مانند ترکیه، خود را ذیل نظم جهانی مطرح کرده و با بزرگ‌کردن مشکلات بنا دارد این راه را که راهِ قرارگرفتن ذیل نظم جهانی است برای ما زیبا جلوه دهد؛ و نگاهی که با نور ایمان خود متوجه آینده‌ای است که بشریت در حیات قدسی و اجتماعی خود، خود را دنبال می‌کند. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان: «ما و آینده در پیش رو» https://eitaa.com/matalebevijeh/18360 شده است به همان معنایی که بصیرت فاطمی اقتضاء می‌کند که ماورای جریان پیش‌آمده بعد از رحلت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» متذکر افقی باشد که از طریق اسلام، ما را از جاهلیت دوران آزاد خواهد نمود. خدا را شکر که متوجه حضور نورانی و ایمانیِ رهبر معظم انقلاب هستید که این بزرگ‌ترین عطای الهی به ما می‌باشد. در ضمن بد نیست در مورد مسعود نیلی به این مقاله نظری بیندازید. https://www.mashreghnews.ir/news/1615498/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D8%A7-%DA%98%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
موفق باشید  
 

39232
متن پرسش

🌷 به یاد امام عزیز. «روبروی دشمنان با عقل و دل سنگر کشید / با بسیجی‌های خود تا جبهه‌ها لشکر کشید» «او خمینی بود، روحی از خدا در جسم‌ها / خون دلها خورد و با خون مرزی از باور کشید» «مرزی از ایمان و شور و فکر و عشق و انقلاب / مرزی از اسلام در سرتاسر کشور کشید» «گفت: باید طرحی از غیرت رقم زد در جهان / در پس هر نقشه‌ باید نقشه‌ای دیگر کشید» «با خمینی می‌شود ویرانه را آباد کرد / عشق پیش از زایش ققنوس، خاکستر کشید» «چهره‌پردازان چین از نقش او در حیرتند / نقش دل را در جهان از هر کسی بهتر کشید» «جای اندیشیدنی از جنس شیطان رجیم / باده‌ی دیوانگی را زود باید سر کشید» «پرکشیدن ویژه‌ی مرغان افلاکی که نیست / با خمینی می‌توان تا بی‌نهایت پر کشید» ۶ دیماه ۱۴۰۳ علی رفیعی وردنجانی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. حضرت روح الله «رضوان ‌الله‌تعالی‌علیه» یک راه بود نه یک شخص. امری که رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجۀ آن می‌باشند و دولت شهید رئیسی با جدّیت تمام بر این باور بود که به گفتۀ شما: «با خمینی می‌شود ویرانه را آباد کرد». موفق باشید

39208
متن پرسش

 سلام استاد: در واقع باید بگم که حرفی برای گفتن ندارم و همین مرا در گیر کرده است تا کمی به خودم فکر کنم و در نتیجه منجر شد به این که قرآن بخوانم. میدونم که همینه و معنی کردن همینه در این متن حداقل از زبان و قلم من ساقط است، قبلا به شما هم عرض کردم که یا باید مُرد یا باید علی «علیه‌السلام» بود. اما مسائل غرب و کنونی همچون سخن حضرت آقا ابزار عمده دشمن ترس افکنی است یعنی می‌گوید که شما دستتان خالی است و پوچ هستید در حالی که بر عکس این است، یادم می آید یکی از دوستانم گفت اگر پوچ انگاری نبود حاج قاسم شهید نمی شد، سخنان حضرت آقا چقدر به دلم نشست! راسیاتش حال که فکر می‌کنم می‌بینم که خب ما چگونه می‌توانیم در واقع حسن باقری باشیم چرا حسن باقری بعلت این که بالاخره او هم می‌توانست مثل بقیه جهاد کند اما راه خودش را شناخت و فهمید و فهماند که خط مقدم و پشت خاکریز کجاست، همین جا بگم که ما هم می توانیم همچین جایگاهی را در نسبت با کاری که می کنیم داشته باشیم، چگونه می‌توان در وضع کنونی حضرت امام وار بود، که آن هم کار خداست. و آری! حقیقتاً کار خداست و از یک جایی به بعد اگر خودم حواسم نباشد می شوم کسی که به علت فکر کردن به نابودی اسرائیل نا امید شده و خدا را مقصر می‌داند در رابطه با مسئله و نا توانی‌اش، دوباره می گویم که همینه! پس چگونه می شود ساخت، در همین رابطه خودم روزی چندین بار می‌گویم که اسرائیل را نابود خواهم کرد (ان‌شاء الله) و برای محقق شدنش همان طور که ما از خداییم و اوست که روحش را در ما دمیده است، من این موضوع را بر دوش خدا می‌بینم و به همین علت دلم قرص است. خلاصه که این روزها برایم درد وار شده و به این فکر می‌کنم که کسی که بیمار است در واقع درمانش را یافته است چون بالاخره پایان بیماری درمان است یا مرگ که آن هم یک درمان است. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای دلِ قرص شما شوم. آری! مهم ایمانی است که انسان به نور آن ایمان متوجه می‌شود «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفورٍ» خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد! و این‌جا است که می‌دانیم وقتی ملتی تن به ذلت نداد و با نور ایمان در مقابل ظلم و تجاوز، مقاومت پیشه کرد، حتماً پیروز است به همان معنایی که حماس و جهاد اسلامی در باریکه غزه نشان دادند چگونه رژیم صهیون به اهداف خود نرسید. به این جملۀ رهبر معظم انقلاب زیاد فکر کنید که می‌فرمایند: 
«عنصر صهیونی تظاهر به پیروزی می کند، چهره‌ی آدم های پیروز را به خودش می گیرد و می‌آید حرف های گزاف می زند و رجزخوانی می کند. بدبخت! شما کجا پیروز شدید؟ در غزّه پیروز شدید؟ آدم، چهل و چند هزار نفر زن و بچّه و کودک را با بمب بکشد و نتواند یک دانه‌ از مقاصدی را که اوّل اعلام کرده، تحقّق ببخشد، پیروز است؟ شما حماس را نابود کردید؟ شما اسرای خودتان را در غزّه آزاد کردید؟ شما گفتید می خواهید حزب‌الله را از بین ببرید، شخصی مثل سیّدحسن نصرالله با آن عظمت را شهید کردید، توانستید حزب‌الله را از بین ببرید؟ حزب‌الله زنده است، مقاومت فلسطین زنده است، حماس زنده است، جهاد زنده است؛ شما پیروز نیستید، شما شکست خورده‌اید. بله، در سوریه جلوی شما باز بود، یک سرباز با یک تفنگ هم جلویتان نبود و توانستید چند کیلومتر با تانک و ابزارهای نظامی جلو بیایید، [امّا] این پیروزی نیست؛ مانعی در مقابل شما نبود، این پیروزی نیست. البتّه جوان های غیورِ شجاعِ سوری هم بلاشک شما را از اینجا بیرون خواهند کرد.»
این است آن ایمانی که در مواجهه با کفر به میدان می‌آید و آیندۀ دیگری را که حضور جهانیِ انسان است با هویت قدسی؛ شکل می‌دهد، آزاد از غرب‌زدگی و تحجّر. موفق باشید.   
 

39193
متن پرسش

استاد جان با مبانی شما اساسا ساختار فعلی جمهوری اسلامی در بحث رهبری یا غلط و مخدوش است و یا به بیانی دیگر ظاهر و باطنش متفاوت است، شما معتقدید رهبری به محض نصب (اختیار شدن توسط خداوند به مرتبه ای پایین تر از معصوم) دارای بصیرت و علم و الهام و نوری می شود که چنین و چنان، از طرفی دیگر علما (حتی مراجع) چنین توفیقی ندارند چون مصداق اختاره الله لامور عباده نیستند، چه برسد به فقهای مجلس خبرگان، و معتقدید رهبری زبان خداوند است (چنانچه هر روز بارها می‌فرمایید، حال بفرمایید چگونه عالِمی که زبان وجود و زبان خداست، و دارای علومی فرای علوم دیگر علما و توفیقاتی فرای توفیقات دیگران، چگونه این شخص توسط افراد دیگر نظارت می‌شود؟ آیا چنین فردی که به محض نصب و اختیار دارای آن مراتب می‌شود، نباید رهبر بعدی را اختیار کند؟ مگر عقل و علم و بصیرت و الهامات او فوق همه ی علمای دیگر نیست؟ چرا نباید او جانشینش را معرفی کند؟ بلکه همان علمای مرتبه چندم (پس از ولی فقیه و پس از مراجع و... ، آن هم با نظر مردم) در مجلس خبرگان باید اختیار کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توفیقی است که خداوند برای هدایت مردم به ولیّ فقیه می‌دهد و این غیر از معصوم‌دانستنِ ایشان است. به گفته مرحوم آیت الله مشکینی در جزوه «ولایت فقیه»شان ولیِ فقیه با توجه به موقعیتی که دارند، قلیل الخطاء می‌باشند و نه ممنوع الخطاء. و به همین جهت مجلس خبرگان با نظر به ملاک‌های اصیلی که صادره از وحی الهی و یا اولیای معصوم است، بر اعمال و رفتار ولیّ فقیه نظارت دارند. با این‌همه چرا به آن طرف قضیه فکر نکنیم که به لطف الهی خداوند مددهای خاصی به ولیّ فقیه کرده است و نتیجه آن بصیرت خاص حضرت آقا می‌باشد که متفکران دنیا را به حیرت آورده. چه اندازه شایسته است که  جمع آوری استاد راجی را در رابطه با رهبر انقلاب از زبان متفکرانه دنیا مد نظر قرار دهیم و به این فکر باشیم چگونه خداوند چنین توفیقاتی را به رهبر انقلاب عطا فرموده است و چرا؟ https://www.aparat.com/v/h0105ziموفق باشید

39185
متن پرسش

سلام و احترام: با آرزوی سلامتی. در این یک سال و خورده ای که از جنگ می‌گذره و با تجربه التهابات و اتفاقات مختلف یه حالت بی قرار و بی ثباتی پیدا کردیم. دیگه نمی‌توانیم مثل سابق به برنامه ها و پروژه های علمی و کاری خود برسیم. تمرکز و قرار نداریم. چه کنیم؟ چکار کنیم که وظایف اصلی و برنامه هایی که برای دراز مدت تعیین کرده بودیم تحت الشعاع قرار نگیره؟ این حالت جنگی و ملتهب را چطور میشه با حالت قرار و ثبات جمع کرد؟ یاد فرمایش پیامبر صلوات الله علیه افتادم که فرمود: براى دنيايت چنان كار كن كه گويى تا ابد زنده خواهى ماند، و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى همين فردا مى ميرى.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است که انسان با نوعی حیرت در درون خود روبرو می‌شود. ولی اولاً: نکاتی که رهبر معظم انقلاب در این مدت در رابطه با مکتب مقاومت فرمودند؛ نکاتی است که باید با دقت مدّ نظر قرار داد. نکاتی است برآمده از ایمان و بصیرت. ثانیاً: اگر در معارف الهی و عقلانی تعمق نکنیم نمی‌توانیم نسبت به آینده‌ای که رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند؛ موضع‌گیری دقیقی داشته باشیم. موفق باشید

39163
متن پرسش

با سلام و احترام: جناب پزشکیان چندین بار گفته است که در انتخابات مجلس، احراز صلاحیت نشده بودم و با مراجعه به رهبری تایید صلاحیت شدم. سوال بنده این است که: ۱. آیا رهبری در فعالیت‌های سازمان‌ها و مسئولین به صورت مستقیم دخالت می‌کنند و در صورت تصمیم نظر کارشناسی شده آن‌ها، نظرات را به اصطلاح وتو می‌کنند؟ ۲. آیا رهبری روی شخص جناب پزشکیان نظر مثبتی دارند و او را مناسب کرسی مجلس می‌دانستند؟ ۳. چنانچه رهبری نظر شورای نگهبان را برای احراز صلاحیت جناب پزشکیان در انتخابات مجلس تغییر نمی‌دادند به طریق اولی انتظار می‌رفت برای ریاست جمهوری احراز صلاحیت نشود. به نظر شما ریاست‌جمهوری جناب پزشکیان با توجه به گذشت بیش از ۱۰۰ روز از مسئولیتش خسارات جبران ناپذیری برای کشور و جبهه مقاومت نداشته و آیا بی‌اثر کردن نظرات شورای نگهبان از طرف رهبری کار درستی بود؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً توصیۀ مقام معظم رهبری به شورای نگهبان کلی بوده و نه آن‌که به صرف آقای پزشکیان توصیۀ خاصی کرده باشند. و در مورد نوع مدیریت آقای پزشکیان و تیم همراه ایشان سخن بسیار است امری که نمی‌توان در محدودۀ سؤال و جواب از مصلحت آن سخن گفت. امیدوارِ آینده‌ای هستیم که شهید رئیسی‌ها به میان می‌آیند. موفق باشید

39149
متن پرسش

سلام استاد: چند سال قبل در محفلی دانشگاهی در جلسات محرم، استاد پناهیان حدیث «ان العبد اذا اختاره الله ... » را بیان فرمودند و بر ولی فقیه تطبیق دادند و بحث مفصلی کردند که ولی فقیه هم اختیار شده است و آن اثرات را از جانب خداوند می‌گیرد، در آن جلسه که بنده حاضر بودم یکی از فضلا با ایشان مباحثه ای کردند که این حدیث به فلان دلایل تطبیق بر معصوم دارد فقط، شب بعد آقای پناهیان روی منبر عذرخواهی کردند و اشتباه خود را پذیرفتند و اصلاح کردند، به نظرتان چرا امثال ایشان هم در برابر تحجر و اخباری گری شکست می‌خورند اما متفکرانی چون شما اینگونه از این موانع عبور کرده و سربلند می‌شوید؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به اندازه کافی در این مورد بحث شد بخصوص با طرح نکته‌ای که در جوامع رواییِ ما مطرح است تحت عنوان: «علینا بالقاءالاصول و علیکم بالتفریع» به آن معنا که ما باید در برخورد با روایات اولیای معصوم مبنا و اصولی را بیابیم و آن را تعمیم دهیم. و به همین جهت برای بنده جای تعجب است که چه جریانی باید در میان باشد که نمی‌تواند این نکته را برتابد که وقتی حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ الله - عَزَّ وَ جَلَّ - لِأُمُورِ عباده، شَرَحَ صَدْرَهُ لِذلِكَ‌، وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ‌، وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً.» هرگاه خداوند، بنده اى را براى امور بندگانش برگزيند، براى اين كار سينه اش را گشاده گرداند و چشمه هاى حكمت به دل او سپارد و علم را به كمال بر او الهام كند و از اين پس ديگر در پاسخى درمانده نگردد و در (تشخيص) صواب، سرگشته نشود. نمی‌تواند در جای خود و با حفظ مراتب؛ آن را برای شخصیت‌هایی همچون حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب تعمیم دهند! آیا حکایت این روایت، حکایت اعتماد به سخن و پیشنهادات کسانی نیست که خداوند «لِأُمُورِ عباده» برای اصلاح امور بندگانش انتخاب کرده؟ آیا به عظمت بصیرت رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان در جریان سوریه؛ نبایداعتماد کرد؟ آیا به این سخن حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که سال‌ها قبل فرمودند؛ نباید اعتماد کرد؟ که می‌گویند: « مكرر اين مسئله ذكر شده است كه اسرائيل قناعت نمى‏‌كند به آنجايى كه هست؛ قدم قدم پيش مى‏‌رود و هر قدمى كه رفت، هى مى‌‏گويد ما كارى نداريم، همين است، فردا قدم بالاترى برمى‏‌دارد؛ امروز لبنان است، فردا -‌ خداى نخواسته- سوريه، پس فردا عراق است و همين‏طور.» (صحیفه امام؛ ج16؛ ص461 ). آیا این همان معنای «شَرَحَ لِذلِكَ صَدرَهُ ، وأودَعَ قَلبَهُ يَنابيعَ الحِكمَةِ ، وألهَمَهُ العِلمَ إلهامًا ، فَلَم يَعيَ بَعدَهُ بِجَوابٍ» براى اين كار سينه اش را گشاده گرداند و چشمه هاى حكمت به دل او سپارد و علم را به كمال بر او الهام كند و از اين پس ديگر در پاسخى درمانده نگردد و در (تشخيص) صواب، سرگشته نشود. امری که مکرراً ما در حضرت امام و رهبر معظم انقلاب می‌یابیم. این‌جا است که انسان تأسف می‌خورد از کسانی که ادعای تفکر در دین دارند و تا این اندازه در ظاهر متوقف‌اند و چه توهین‌ها که در نوشته‌هایشان اعمال کردند که ما از طرح آن‌ها در قسمت سؤال و جواب‌ها إبا کردیم. چگونه می‌توان با چنین افرادی به تمدن نوین اسلامی اندیشید که کوچک‌ترین تفکر تاریخی در روایات ما ندارند؟! موفق باشید          

39120
متن پرسش

با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار می‌شود، مشاهده می‌شود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمی‌دهد. مضافاً بر این‌که این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بی‌حجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده می‌شود. لطفا این مورد را توضیح دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 39095 در این مورد شد. موفق باشید

39095
متن پرسش

با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار می‌شود، مشاهده می‌شود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمی‌دهد. مضافاً بر این‌که این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بی‌حجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده می‌شود. لطفا این مورد را توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آن نمایشگاه ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب این خانم‌ها و دختران را از خود ما می‌دانند و تنها با برخورد پدرانه و دلسوزانه باید آن‌ها را در شرایط مناسب متذکر حجاب کامل کرد از آن جهت که آگاه شوند که شخصیت خودشان در آن حجاب و عفاف متعالی و فاخر می‌شود. متأسفانه دشمنان ما با تبلیغات خود فضای دلسوزانه امر به معروف را تیره کرده‌اند و این‌جا است که باید با روشی خاص این فضا را تبدیل به فضای محبت کرد تا ذهنیت‌های منفی از میان برود. موفق باشید

39077
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد بنده گروهی درست کردم در ایتا با این شرایط آیا درسته؟ کمبودی نداره؟ بهش چه ایرادی میشه گرفت؟ میخام حقی به گردن کسی نیفته چه من چه اعضا نسبت به هم. نیت به معناى مقصد داشتن و انگیزه و آگاهى و توجه به هدف است. نیت روح عبادت است. پس اینجا همگی در گروه نیت می‌کنیم به نیت قربة الی الله. عزیزان دسته جمعی صلوات هدیه می‌کنیم به ارواح مقدس پیامبران، امامان، مقربین و شهدا و تعجیل در فرج امام زمان و به تمامی اموات و افراد جهان (مؤمنان و مسلمانان، حاضر و غایب در این گروه) از طرف اعضای گروه قربة الی الله. ۱. هر فردی هر جایی این بنر را دید و صلواتی فرستاد به تعداد دلخواه، (حتی یک عدد) و وارد گروه هم نشد. از اعضای گروه حساب است. ان شاءلله. (اینم بخاطر اینه که قصد ما فقط زیاد شدن ممبر در این گروه نیست. قصد ما هر چه بیشر شدن تعداد صلوات فرستاده شده است.) ۲. هر فردی حتی ۱۰ مرتبه صلوات هم بفرستد و از گروه خارج شود. (نیاز به ثبت در گروه هم حتی نیست مهم نیت است.) از اعضای گروه حساب است. (این بخاطر اینه که کسی اگر دیگه نمیخاد صلوات بفرسته بتونه اگه خواست با خیال راحت از گروه خارج بشه.) ۳. دوستان از آنجایی که من دوست داشتم این عمل، عملی مداوم باشد. چون این گروه قطعا تا سالیان سال فعالیتش ادامه پیدا می‌کند ان شاءلله. هر یک از اعضا بعد از صد سال به رحمت ایزدی پیوست ثواب صلوات‌های فرستاده شده ی دیگر اعضا به او ادامه دار برسد. ۴. دوستان توجه داشته باشند تعداد ذکر اعلام شده توسط اعضا، شاید قطعی نباشد. مثلا اگر کسی در گروه تعدادی را اعلام کرد ولی به دلایلی خواندنش را فراموش کرد ونتوانست بفرستد چیزی بر عهده ی او از نظر تعداد مجموع صلواتها نیست. (من تمام سعی و تلاشم در نیت گروه این است، که خدای نکرده حقی به گردن کسی نیفتد. اینجا یک گروهه دوستانه ی دورهمیست..) تا می‌توانید بنر گروه را به دیگران برسانید و پخش کنید. با تشکر التماس دعا گروه خیر کثر https://eitaa.com/joinchat/2489844731C67cb2a6be3

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی نمی‌دانم. اگر در مباحث معرفتی سؤالی برای رفقا پیش آمد و بنده توان جوابگوی آن را داشتم؛ در خدمت هستم. عنایت داشته باشید که در روایات ما تأکید بر عمق‌بخشیدن به معارف است با توجه به اینکه می‌فرمایند به اندازه‌ای که معارف انسان عمیق باشد، عبادات او مورد قبول است و از این سخن رهبر معظم انقلاب که اخیراً با بسیجیان عزیز در میان گذاشتند؛ غفلت نفرمایید که فرمودند: «پرچم بسیج که پرچم دفاع از حقیقت و حقوق ملت است، همواره باید در اهتزاز بماند که لازمه آن عمق‌بخشی به معارف بسیجی، افزایش کیفیت و پرهیز از نگاه سطحی به مسائل با مطالعه و مباحثه و تشکیل حلقه‌های درسی و تحقیقی است.» موفق باشید 

39054
متن پرسش

طبق توصیه و دستورات اهل بیت علیهم السلام و فتاوای تمام فقهای اسلامی هرگاه کسی در احکام شریعت یا اعتقادات چیزی را به اشتباه به دیگران انتقال دهد وظیفه دارد اصلاح کند و جلوی به فنا رفتن مخاطبانش را بگیرد، و اگر ابزار لازم برای تکیه زدن بر جایگاهی را ندارد، آن جایگاه برای او حرام است، چه جایگاه استادی و تعلیم باشد و چه اجرا و... ، با توجه به اینکه خطای شما در برخی پرسش ها توسط سوال کنندگان تذکر داده و اصلاح می‌شود و بسیاری از موارد را گزینشی حذف و سانسور می‌کنید، (مثل سوال راجع به سوتی بزرگ در تفسیر از حدیث امام رضا علیه السلام : العبد اذا اختاره الله...)، اگر هنوز بر عقیده ی خویش هستید سوالات را پاسخ دهید یا اگر متوجه اشتباه تان شدید اصلاح کنید. مخصوصا که خود را مصداق عاقل اصولی همچون وحید بهبهانی رحمه الله دانسته و منتقدینِ برداشتتان را اخباریون غیرعاقل، سوالات و اشکالاتی که ارسال شد اتفاقا راجع به قواعد اصولی بوده است. امانت علمی، اخلاق علمی و تقوای علمی را رعایت کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث مصداق امثال بنده با عالم بزرگواری همچون آیت الله وحید بهبهبانی «رحمت‌الله‌علیه» نیست. تعجب بنده از آن است که سؤال کننده محترم در جریان مکتب اصولی آیت الله بهبهانی در مقابل اخباریون نمی‌باشد و این‌که اساساً مکتب اصولی علمای ما که باب اجتهاد را گشوده می‌دانند، در همین رابطه است که چگونه از روایات قواعد و اصول را استخراج کنند و در همین رابطه عرض شد از روایت مشهور حضرت رضا «علیه‌السلام» به همان دلیل که در همان روایت قاعده اصولی مطرح است، می‌توان آن نتیجه را اخذ کرد که: « إنَّ العَبدَ إذَا اختارَهُ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ لاُِمورِ عِبادِهِ شَرَحَ لِذلِكَ صَدرَهُ ، وأودَعَ قَلبَهُ يَنابيعَ الحِكمَةِ» هرگاه خداوند، بنده اى را براى امور بندگانش برگزيند، براى اين كار سينه اش را گشاده گرداند و چشمه هاى حكمت به دل او سپارد. همان‌طور که عرض شد مصداق تامّ این قاعده، مربوط به معصوم است ولی خود روایت به ما اجازه می‌دهد که آن را برای هر آن کس که به نحوی برای امور بندگانش به میدان آمده است، آن کمک‌ها و الطاف را بنماید که البته بنده مصداق آن را در این زمانه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب می‌دانم و مثل روز روشن است که افکار این بزرگان، حقیقتاً منوّر به تأییدات الهی است. و این‌جا است که انسان متأسف می‌شود که چگونه بعضی با ادعای فهمِ دینی گرفتار همان بلای اخباری‌گری می‌شوند که مرحوم شهید مطهری ناله‌ها و گِله‌ها از آن‌ها دارد. آیا به این سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» فکر کرده اید که می فرمایند:« أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ‏ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ‏ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَيْهِ فَعَمِلَ بِهِ فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ تَمَّ لَهُ إِسْلَامُهُ » (الكافي، ج‏8، ص: 14‏) هر گاه خداوند خير بنده ‏اى را خواهد سينه ‏اش را براى پذيرفتن اسلام بگشايد و چون اين مرحمت را در باره او كرد زبانش بحق گويا شود و بستگى بدان پيدا كند و بدان عمل كند و چون همه اينها را خدا براى او فراهم كرد اسلام او را كامل گرداند.
به نظر شما آیا باید به سؤالاتی که در آن‌ها آن نوع بی‌پروایی‌ها و توهین‌ها نه‌تنها به بنده، حتی به اشخاصی که شخصیت‌های محترمی در فرهنگ دینی ما هستند، جواب داد و در معرض نگاه کاربران محترم قرار گیرد؟! آیا این همان تشییع اموری نیست که شریعت و قانون آن را منع کرده‌اند؟! در حالی‌که حتی منع قانونی دارد. جالب است که هیچ کدام از این افراد حتی جنابعالی ایمیل خود را نمی فرستید تا لااقل به صورت خصوصی جواب داده شود. موفق باشید
 

39033
متن پرسش

حضرتعالی رهبری را زبان خداوند و زبان هستی می‌دانید، اگر بین نظر زبان خدا در این عصر و زبان خدا در عصر امیرالمومنین تضادی پیش آید، اصالت برای ما کدامست و کدامیک معیار تصحیح یا تفسیر دیگری؟ حضرت حجت چه؟ نظرات خرد و کلان امام عصر کاملا منطبق است با زبان هستی (رهبری)؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای زبانِ هستی بودنِ مقام معظم رهبری به معنای آن نیست که مثلاً سخن ایشان وَحی الهی باشد و یا زبان‌شان در مقام زبان اولیای معصوم قلمداد شود. بدین معناست که رهبر معظم انقلاب زمانۀ خود را می‌شناسند و متذکر نکاتی می‌شوند مطابق زمانه. و البته و صد البته، ملاکِ حق و باطل هر سخن قرآن و روایت است. مهم آن است که به سخنان مقام معظم رهبری با دقت توجه شود تا اهمیت آن سخنان روشن گردد. عرایضی اخیراً در رابطه با سخنان ایشان در موضوع بسیج پیش آمد. خوب است نظری به آن مطالب بیندازید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18135. موفق باشید 

38987
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد تا چه حد هم عالم شدن با انسان ها خوب است؟ چطور می‌توان با دیگران هم عالم شد؟ کتاب‌هایی سراغ دارین که در رابطه با هم عالم شدن با انسانها باشند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «عالم انسان دینی» پیش آمد که خوب است به آن کتاب رجوع شود. به هر صورت انسان‌ها در وسعت بیکرانه حضور خود در نزد خود به جایی می‌توانند برسند که جهان خود را محل حضور همه انسان‌ها حس کنند. قرآن می‌فرماید: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» به سوی مغفرت الهی و به سوی بهشتی سرعت بگیرید که عرض آن از همه آسمان‌ها و زمین گشوده‌تر است و آن را برای اهل تقوا قرار داده‌اند. و در همین رابطه در روایت داریم انسان مؤمن همه اهل بهشت را در بهشت خود جای می‌دهد و هیچ مشکلی و هیچ تنگی پیش نمی‌آید. و این قصه امروزین ما نیز هست که چگونه شخصیتی همچون حضرت امام خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» همه انسان‌ها را که به دنبال انسانیت‌اند، در جان منوّر و با صفای خود جای می‌دهند و گویا به تک تک آن‌ها می‌اندیشند و عجیب آن‌که هر آن‌کس بهره‌ای از انسانیت دارد، خود را در عالم این مرد الهی احساس می‌کند و هم عالم‌بودن در این زمانه آن است که ذیل اسلام عزیز و انقلاب اسلامی بزرگ، با مدّ نظرقراردادنِ شخصیت رهبر انقلاب، خود را در جهان همدیگر حاضر کنیم. خدا می‌داند برای درک معنای زندگی و برای عبور از تنهایی‌های آزاردهندۀ این دوران و برای عبور از نیست‌انگاری و نیهیلیسم در این زمان هیچ راه دیگری نیست. موفق باشید

نمایش چاپی