بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شخصیت‌ها

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40091
متن پرسش

با سلام بر استاد عزیز: حس و حالم در این روزها این است که شهید رئیسی را پیدا می‌کنیم؟ سلام مرد میدان حسی که بعد از یک سال و این روزهای بعد از اولین سالگردت دارم این است که انگار هنوز هم به دنبالت می‌گردیم، آرام نیستیم، انگار خودمان را گم کرده ایم و با شناخت تو پیدا می‌شویم زبان هر روزمان شده هارداسان، کجایی؟ و هر روز بیشتر پیدایت می‌کنم، از آن موقعی که فهمیدم زیارت عاشورایت غروب جمعه ترک نمی‌شود، پیدایت کردم. از آن لحظه ای که فهمیدم ۳ بامداد از کشور روسیه برگشتی و صبح به داد مردم کرج رفتی آن جا پیدایت کردم، آنجایی که عبای خاکیت را دیدم، آنجایی که نامه آن پیرزن به نام بی بی گل را گرفتی و گفتی نامه ات را بده به خود من وحتی حاضر نشدی نامه را دیگران بخوانند آنجایی که آقا به شما گفتند قدری استراحت کن و گفتی کار برای مردم مرا خسته نمی‌کند، آنجا که قرآن و عکس حاج قاسم را بر دست گرفتی، آنجا بود که پیدایت کردم و هر چه قدر می‌شناسمت، پیدایت می‌کنم و حالا که فکرش را می‌کنم خدا می‌خواست تو در جنگل های ورزقان گم شوی تا ما پیدایت کنیم و تقدیر باید اینچنین می‌شد تا تو شهید شوی و پیدایت کنیم ای شهید خودت را به ما نشان بده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و چه اندازه خداوند آن عزیز را به آن زیبایی به ما نشان داد. خدا را بنگرید که چه زیبا فرزندان خود را به اوج می‌رساند و پس آن‌گه به قلب دیگر انسان‌ها نشان‌شان می‌دهد تا همگان بدانند در این زمانه تا کجاها می‌توانند بدون سر و صدا جلو و جلوتر بروند و تأکید رهبر معظم انقلاب در نشان‌دادن شخصیت رئیسی عزیز، خود، حکایتی دارد و به تعبیر ایشان: «همه‌ی ما، آیندگان ما، جوانان ما، مسئولانی که بر این کشور حکمرانی خواهند کرد، برای این ملّت کار خواهند کرد، بشنوند، بدانند و ببینند که این‌جور زندگی، در روحیه‌ی مردم، در آینده‌ی کشور، در وضع کشور چقدر تأثیر دارد؛ اینها درس است.»
فرمودید هر روز او را بیشتر از دیروز پیدایش می‌کنید؛ آری! این قصۀ هر آن‌کسی است که بنا ندارد در این زمانه که زمانۀ سیطره و سلطۀ استکبار است، با بمب‌ها و رسانه‌های استکبار، خود را ببازد و مرعوب آن‌ها شود و از آیندۀ بزرگی که در افق این تاریخ در حال ظهور است، غفلت کند حتی اگر رئیس جمهور آن کشور در جنگل‌های ورزقان بسوزد و حتی اگر فرزندان و مادران باریکۀ غزه یا از گرسنگی و یا با اسلحه‌های رژیم صهیونیسم، همه شهید شوند؛ باز این مائیم و آینده‌ای که نه تنها مردان که زنان ما میدان‌دار حضور آن هستند. همه چیز حکایت از آن دارد که به آینده‌ای فوق‌العاده متعالی باید نظر داشت به هر قیمت که باشد. موفق باشید      
 

40046
متن پرسش

سلام خدا قوت: پرسشی دارم و البته به امید راهجویی و آن اینکه وقتی حرف از ادامه دادن خود در تاریخی که جلویمان است (و آن انقلاب اسلامی است) می‌زنیم، حرف از عالم داشتن و دیدن افق و نه صرفا اعتقاد داشتن و قبول داشتن است به میان می‌آید. به قولی بعد از امثال حاج قاسم‌ها بود که دیدیم جهاد زندگی کردن است نه چیزی کنار زندگی. یعنی صرف قبول داشتن آقا آن شور و بودن را برای در میدان بودن و سلحشورانه آینده را رقم زدن به ارمغان نمی‌آورد. و باید آنچه ولی می‌بیند را ببینیم یا به قولی هم افق و هم عالمش شویم. نمی‌خواهم بگویم چگونه و چطوری و از این قبیل چیستی‌ها که شاید بشود اینگونه هم پرسید. نمی‌دانم. چندین ماه و شاید ماه‌هاست می‌خواهم بپرسم اما خودم را پس می‌زنم که پرسیدنی نیست. آری! جز به اشاره نمی‌توان از عالم حاج قاسم‌ها گفت. که درک می‌کردند. از طرفی به آسانی هم نمی‌شود از بی‌عالمی نجات پیدا کرد. غرض. گویا پیداست که از چه چیز بی‌چاره می‌شوم و پناهی جز نوشتن نمی‌یابم. و گویا شما دستم را خوانده‌اید. مگر عالم‌داری با اینگونه نوشتن می‌شود. به خویشتن که می‌نگرم، آتش طلب را می‌بینم. اما آتش طلبِ طلب حاج‌قاسم‌ها نه آن آتش و طلبی که جان ایشان را می‌گداخت و نشان از عالمی بود که دربرشان گرفته بود. آن آتشی که سید حسن آن طور از خدایی که سید علی نشانش داده بود سخن می‌گفت آن آتشی که حسن تهرانی مقدم را عاشق مبارزه با صهیونیست کرد و بود و نبودش بود. صبر چگونه است تا از بی‌عالمی بِرَهیم و «مژده بده مژده بده یار پسندید مرا» را به انتظار بنشینیم. گفته‌ها، توان بیان ناگفتنی‌ها را ندارند و شما مرد خواندن نانوشتنی‌ها هستید. یا علی مدد

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام  علیکم: همانطور که متوجه شدید کافی است به خود آییم و خود را در تاریخی که آغاز آن با انقلاب اسلامی است احساس کنیم. حضور در آینده با درک زمانه و روشن‌کردن راهی که در پیش است، فراهم می‌شود و غفلت از حضوری که در پیش است، همان بی‌خردی و جهل و نشناختن زمانه است که در روایات از قول حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ يَكُونَ بَصِيراً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِه حَافِظاً لِلِسَانِه»  لازم است بر عاقل كه نسبت به زمانه خود بصیر باشد و با پیش‌آمدها مطابق شأن و بصیرتی که دارد برخورد کند و حافظ زبان خود باشد تا مطابق زمانه‌اش سخن بگوید.
آیا جز این است که اهل نظر باید به امکان‌های زمانه بیندیشند و در طلب چشم‌انداز آینده باشند؟ زیرا بدون آن چشم‌انداز، آینده معنا ندارد و گرفتار تکرار زمانه می‌شویم. به نظر می‌آید آینده انقلاب اسلامی، آینده‌ای است که در آن انسان‌ها معنای دیگری به خود می‌گیرند ماورای انسانِ گرفتار پوچی‌ها. عرایضی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است که امید می رود تا حدی آن نوع حضور که از یک طرف حضور در جهان درونی خود می باشد و از طرف دیگر جضور در جهانی که جهان آینده است را در مقابل عزیزان بگشاید. در این رابطه از مطالعه کتاب «ما و راه کربلایی شهید رئیسی» از انتشارات سرای هنر و اندیشه سها غفلت نفرمایید. https://eitaa.com/soha_sima/4950 موفق باشید.

40045
متن پرسش

سلام و رحمت حق بر شما و تمام رزمندگان راه حقیقت. استاد طاهرزاده عزیز بنده یکی از میلیون ها مرید رهبر انقلاب هستم که در دوره آخرالزمان سعی می‌کنم دستم در دست ایشان باشد چرا که می‌دانم طوفان ها و فتنه ها ایمان تک تک ما را نشانه گرفته است. استاد وقت گرانمایه تان را با طولانی کردن کلام نمی گیرم و چون دستم به دامان آن بزرگوار نمی‌رسد لذا سوالم را از شما می‌پرسم امیدوارم نجات بخش قلب مجروحم باشد و ایمانم به حضرت آقا با پاسخ شما محکم تر شود که من چراغی روشن‌تر، غیر ایشان در این وادی تاریک نمی بینم. اوضاع حجاب و پوشش در ملا عام درکشور اسلامی مان بسیار تاسف بار شده و حتی استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مجبور به استعفا شدند از بی بند و باری های دانشگاهشان. حضرت آقا حتما مستحضر به این امور هستند و فرمانده کل قوا هم که ایشان هستند. آیا برای نگه داشتن ارکان حکومت اسلامی، می‌خواهند چشم روی این ظواهر غیر اسلامی ببندند؟ آیا رهبری توان اجرایی در این مورد را ندارند؟ چرا کسی درخور حکومت اسلامی با افراد بدون پوشش اسلامی برخوردی نمی کند؟ رهبر چرا فرمانی اجرایی نمی‌دهند به نیروهای انتظامی؟ شما را به حق امام رضا کمکم کنید که خدای نکرده تصورم نسبت به رهبرم مخدوش نشود، آنگاه دستم در دست کدام رهبر باشد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام  علیکم: چه نگاه زیبایی است نگاهی که متوجه شخصیت تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی می باشد. رهبری که سراسر وجود او را خداوند از «ایمان» و «امید» پر کرده است و ما در شخصیت چنین انسانی حکمتی را یافتیم که گمشده ما می باشد و در چنین فضایی باید راهی را در مقابل دخترانمان قرار دهیم که متوجه باشند لازمه فرهیختگی، عفاف است و با انتخاب بزرگ خود می توانند خود را از معرکه ای که استعمار در مقابل آنان گشوده است، رهایی دهند و البته این غیر از آن نوع  مأموریتی است که عده ای از کشف حجاب کنندگان در پیش دارند. ان شاءالله در آینده ای نزدیک مطالبی در این رابطه خدمت عزیزان ارائه خواهد شد. به هر حال  موضوع بسیار حساس است، مانند راه رفتن بر پل صراط که لغزیدن همان و سقوط در آتش نیز همان. موفق باشید

40044
متن پرسش

سلام استاد: کم لطفی است که نگویم دلم برای خدای سید ابراهیم تنگ شده. جز اشک ریختن مگر کار دیگری هم می شود کرد، ان‌شاءالله خود سید الشهدا جواب کاری رو که کردم بدهد. از بچگی عاشقش بودم حال رفتم کربلا و به او در زیر گنبدش گفتم چرا عاشقی یادم نمیدهی. خاک بر سرم. همه چیز را از خودم گرفتم، آری قصه ی عجیبی است این که اگر همین حال هم دستم به حرم می‌رسید راحت می‌توانستم بگویم که ای امام حسین در آن دور دست ها کسانی که دم از تو می‌زنند بهشان که می‌گویم فضا جوریست که هیئتت برایم مثل این است که از سر بیکاری آمده ام. اما حقیقت سوزناک است و آن هم این است که مگر غیر از حسین هم کس دیگری هست، اگر این سوال از من گذشت، مانند این است که تیر خلاص خود را با بی اعتنایی از کنارش گذشته ام. خب من نمی دانم چرا هرچی به دوستان میگم این مدرسه کوفتی مثل شمع داره منو آب میکنه، میگن که خب برای معلمت نامه بنویس و پیش خودت نگه دار. بابا تموم شد دلم می‌خواست از الکترونیک نه در حد زیاد بلکه در حد متوسط در دستانم موجود باشد یعنی اگر بخواهم ایده ای را از بُعد الکترونیکی اش نگاه کنم، دسترسی داشته باشم به کارهای لازم برای انجام کار. یک سری حرف ها رو نمیشه اینجا زد که چه اتفاق هایی افتاده. بعضی ها هم می‌گویند که تو اگر می‌خواستی چیزی را بسازی می‌رفتی و در فلان سایت یاد می‌گرفتی، خب من خاک بر سر الان اینجا چه کنم، سایت فقط می‌تواند مطلبی را ارائه کند و من نمی‌دانم باید از کجا شروع کنم و برای خودم از الکترونیک پایه گذاری کنم. حضرت آقا در سخنان اخیرشان گفتند: «موضوع دوّمی که برای دستگاه کارگری لازم است و من یادداشت کرده‌ام، مسئله‌ی «مهارت‌افزایی» است. یکی از کارهایی که ما باید انجام بدهیم، این است که تلاش کنیم کارگر ما، کارگری ماهر بشود. اگر چنانچه کارگر، در کار ماهر بشود، کار بهتر، مرغوب‌تر، برجسته‌تر تولید خواهد شد، به دست خواهد آمد که طبعاً، به نفع سازنده است، به نفع کارگر است، به نفع جامعه است؛ به نفع همه است. این یکی از [مسائل] مهم است.حالا ما برای مسئله‌ی مهارت‌آموزی، دستگاه هم داریم. حالا الان در [بین] راه وزیر محترم هم به من گفتند، بنده هم اطّلاع دارم؛ آموزشگاه‌های فنّی و حرفه‌ای، یک زمینه‌ی بسیار خوبی است. کسانی هستند از جوانهای ما، بلکه نوجوان‌های ما که مسیر تحصیلات دانشگاهی را بر این مسیر حرفه‌آموزی و فن‌آموزی ترجیح نمی‌دهند و در اینجا کار می‌کنند. اینها بهترین کارگرانند؛ بهترین کسانی هستند که می‌توانند به کشور خدمت کنند، به خودشان خدمت کنند، سطح زندگی خودشان را بالا ببرند، سطح زندگی مردم را هم بالا ببرند. ما این امکان را داریم. البتّه در کنار آموزشگاه‌های فنّی و حرفه‌ای ــ که مهم است و بنده بارها تأکید کرده‌ام ــ خود شرکتهای بزرگ هم می‌توانند در حاشیه‌ی کار خودشان، یک دستگاه‌هایی برای افزایش مهارت ایجاد کنند؛ این هم می‌شود. [این] از کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ شرکتهای بزرگ می‌توانند این کار را انجام بدهند. دوره بگذارند؛ دوره‌های موقّت بگذارند، مهارتهای لازم را به کارگران بدهند تا بتوانند کار را بهتر و با مهارت بیشتری انجام بدهند.» بعد اگر زیاد هم حرف زدیم می‌گویند نقد که می‌کنی جوابش را هم باید بدانی در حالی که گور بابای نقد، چرا سپاه سپاه اول انقلاب نیست، چرا مجلس مجلس اول انقلاب نیست، این ها بحث دارد و باید گفت و گو کرد که متاسفانه کسانی از دوستان شما استاد عزیزم با آنها مطرح می‌کنم و می‌گویند نقد که می‌کنی جوابش را هم باید بدانی و خودمان هم اگر جای مسئولین برویم همین هستیم در حالی که بنده از باب دیگری وارد شدم و غُر نزدم، از بابی که در آن امیر کبیر گم شده است. آخر من نفهمیدم در رابطه با این مدرسه، با چه کسی طرفم. اگر این طور است Call of Duty بازی کردن برایم بیشتر جذبه دارد تا این که بخواهم اصلا فکر کنم به این که چرا مدرسه بدرد نخور است و این قدر دارد وقتم را می‌گیرد. برای همین است که گفتم سخت است برایم از دست دادن بی قرای کردن برای امام حسین برای همین است که می‌گویم خاک برسرم که رفتم و به او گفتم چرا عاشقی کردن را یادم نمی‌دهی، خلاصه که دلم اشک ریختن برایش را می‌خواهد، دلم تنگ شده است برای روز های رئیسی که راحت در اختیار خدا و امام حسین بودم. خدا حافظ تان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم: از خدای شهید ابراهیم رئیسی گفتید. آری! این خدای ابراهیم رئیسی می باشد که تا این اندازه در قلبها و در آینده، آری! در آینده این تاریخ حاضر است تا به جهانی دیگر که جهان سیطره نظم استکباری نیست، بیندیشیم و آن حضوری است به نام حضور در «جهان بین دو جهان». و این جا است که مائیم و استعدادی جامع که معرفت و معنویت و سیاست و علوم دیجیتال را یکجا در خود جمع می کند و ماورای تاریخی که سیاست اش غیر دیانت است، و معرفتش غیر تفکر فنی؛ حاضر می شویم. و این همان خدای شهید رئیسی می باشد. همان خدایی که ملاحظه کردید همگان از طریق شهید رئیسی او را در خود یافتند. موفق باشید      

40038
متن پرسش

 سلام به استاد گرامی: حتماً فیلمی که مناظره آقای دکتر عیدالکریمی با آقای اکبرنژاد هست را ملاحظه کرده ایدhttps://eitaa.com/fekrat_net/12459. در حالی که همان طور که می‌فرمودید این آقای عبدالکریمی با آن آقای عیدالکریمی که اساساً نسبتی با انقلاب نداشتند، تفاوت اساسی دارد. چه شده است که ما امروز با این آقای عبدالکریمی روبرو گشته ایم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار حساسی است از آن جهت که ملاحظه می کنید چگونه در این تاریخ ما ریزش ها و رویش هایی پیدا می کنیم. آری! اگر متوجۀ ظرفیت این تاریخ نباشیم، اکبرنژادهایی پیدا می شوند که سراسر از دیروزِ خود که در کنار انقلاب بوده اند، پشیمانند و از آن طرف آقای عبدالکریمی با حضوری که در نسبت با مردم غزّه از خود نشان دادند و بر خلاف بسیاری از روشنفکران ما جبهۀ خود را در دفاع از آن مردم به میدان آوردند؛ بحمدالله در قدمهای بعدی سخن از دفاع از انقلاب در عین انتقاد به بعضی از کوتاهی ها به میان آوردند، و تا این اندازه از جبهۀ روشنفکران لیبرال فاصله گرفتند. و این نوعی بصیرت تاریخی است که باید همگان متوجۀ این حضور باشند. و امیدواری ما نسبت به آینده در همین رابطه است از آن جهت که ذات انقلاب اسلامی یک حضور تاریخیِ متعالی می باشد و هر صاحب خردی به هر حال با همۀ ضعف ها و ندانم کاری ها که در میان است، متوجۀ ذات انقلاب و تاریخی که آغاز شده است؛ می گردد. موفق باشید

40037
متن پرسش

سلام استاد عزیز: این متن پیش رو را با شهید رئیسی نجوا کردم و از او سوال می‌کنم شهادت را از که خواستی؟ ای شهید خدمت، سید ابراهیم در کلیپی دیدم، با حس و حال عجیبی در کنار مزار شهید حاج قاسم درخواست شهادت می‌کردی تو چه کردی؟ تو به حاج قاسم چه گفتی؟ رازش چیست؟ به ما هم بگو ما دیدیم که تو چگونه در فراق حاج قاسم در آن نماز تشیع، اشک ریختی، شاید آنجا هم به فکر شهادت بودی حاج قاسم در بیابان ها دنبال شهادت می‌گشت و تو در سایه خدمت به مردم و این چنین بود که مردم تو را شهید جمهور و شهید خدمت نامیدند تو با این خدمتت با قلب های ما چه کردی، از شبی که هنوز مطلع نبودیم تا صبحی که شهادت را با خبر شدیم، از شبی و دعاهایی که مردم در حالتی اضطرار در خیابان، مسجد، حسینه ها، در شهر و روستا ها تا لحظه ای که پیدایت کنند و به راستی تو آنجا چه کار می‌کردی، در روستایی که مسئولی سال ها آنجا نیامده بود شاید می‌خواستی بگویی: شهادت آنجایی باشد که فکرش را نمی‌کنی حتی اگر ورزقان باشد به دنبالش برو تو با ایران امام رضا علیه السلام چه کردی که اینچنین در روز ولادتش به تو هدیه ای داد تا به آرزویت برسی شاید در آن مدتی که تولیت آستان مقدسش را داشتی آرزویت را آنجا از حضرت می‌خواستی و من هر وقت به حرمش می آمدم دیدم تو را که هر شب قبل از اذان صبح در بالای سر حضرت نماز شب می‌خواندی و شاید در آن نماز شب ها شهادت می‌خواستی ای شهید، ما تو را دوست داشتیم، به واقع دلمان را سوزاندی حتی دل آقایت سوخت شفاعت ما را بکن تا مثل تو باشیم و در راه تو قدم بگذاریم درود و سلام خدا به شما و رفیقان همراه شهیدت اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک یا مولای.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌کنید آری! ملاحظه می‌کنید که این تاریخ با طلوع انقلاب اسلامی چه ظرفیت‌هایی پیدا کرده که از یک طرف مردی همچون شهید رئیسی در آن طلوع می‌کند که در اوج صفا و ایمان و با روحانیتِ عرشی خود در خدمت مردم قرار می‌گیرد. و از طرف دیگر مردمی در این تاریخ حاضر شده‌اند که تا این اندازه زیبا و شگفت‌انگیز آن مرد را درک می‌کنند و حضور او را در عمیق ترین ابعاد وجودی خود می‌یابند و به جهت ظرفیتی که این تاریخِ آخرالزمانی دارد عرض شد: «ما رئیسی‌ها در پیش داریم» و همه چیز گواه بر آن است که زمانه، زمانۀ خاصی است و شهید رئیسی بزرگ، همچون حاج قاسم شهید؛ بصیرت درک چنین زمانه ای را داشت و ما باید سعی کنیم با نگاهی که رهبر معظم انقلاب به این زمانه و آیندۀ آن دارند؛ خود را در صحنه داشته باشیم https://eitaa.com/matalebevijeh/19341  وگرنه در این زمان در جبهه‌ای قرار می‌گیریم که ملاحظه کردید چگونه در مقابل ترامپ خود را تا این اندازه خوار و ذلیل نشان می‌دهند.

رفقای عزیز در مرکز سرای هنر و اندیشه سها متن فاخری را تحت عنوان «ما و راه کربلایی شهید رئیسی» https://eitaa.com/soha_sima/4938  تدوین نموده‌اند که خوب است به آن متن نیز رجوع شود.

موفق باشید

39973
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: روز معلم را خدمت شما معلم عزیز تبریک عرض می‌کنم، ان شاالله ذیل حقیقت نوریه معلمان حقیقی عالم هستی فیض دریافت کنید و وجودتان لحظه به لحظه نورانی تر و نورانی تر شود و این انوار نوریه عالم هستی را پر کند ان شاءالله. الحمدلله که خدا و اهل بیت طلب من را پاسخ دادند و من را با این معارف ناب که آرزویم بود آشنا کردند و شما به معنایی آغازگر این راه بی انتها بودید، حقی نمی‌توانم ادا کنم و هنوز ابتدای راهم و گرفتار خود اجرتان با حضرت الله. ان شاءالله با اولین انسان ان شاالله محشور باشید و بشوید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر اگر بر بنده منّت گذارده تا بتوانم قطره‌ای از دریای بیکران الهی که منشأ آن اولیای الهی هستند را به عزیزان برسانم تا إن‌شاءالله خودِ رفقا با اُنس با قرآن و روایات، راه را ادامه دهند. موفق باشید

39972
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: هر سال در چنین روزهایی که نام معلم به مناسبت شهادت استاد مطهری بر سر زبان ها می افتد و بازار تبریک گفتن ها گرم می‌شود، هر چقدر به حقیقت معلم و معلمی و نسبت آن با زندگی خودم فکر می‌کنم بجز لحظاتی را که پای کتاب ها و صوت جلسات حضرتعالی نشسته ام چیز دیگری یادم نمی آید. ما زمینی خشک و بی آب و علف بودیم که سخنان لطیف شما همچون آبی حیات بخش تمام وجودم را سرشار از معنا کرد، معلمی معنای دقیق کار پیامبرانه و بدون ادعا شماست که چنان کلمات و عبارات را لطیف و دقیق بیان می‌کنید تا ما متذکر اشارات بگردیم به امید آنکه تفکری شکل بگیرد. به هر حال با اینکه شما را از نزدیک بجز چندبار محدود دیگر درک نکرده ام اما هر آنچه از بودن و شدنم در زندگی دارم مدیون شماست و خود را کوچکترین شاگرد شما میدانم، به همین خاطر با تمام وجود از بودنتان تشکر می‌کنم، ان شاالله خدا شما را برای ما نگه دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر از آن جهت که بر بنده منّت گذارده تا بتوانم قطره‌ای از دریای بیکران الهی که منشأ آن اولیای الهی هستند را به عزیزان برسانم تا إن‌شاءالله خودِ رفقا با اُنس با قرآن و روایات، راه را ادامه دهند. و اینجا است که جای شکر برای هر معلمی به میان می‌آید. موفق باشید.

39966
متن پرسش

سید حسن نصرالله رضوان الله علیه بندگی بزرگی به خدا کردند و بنده هرگز نتوانستم حضور ایشان را چنان شهیدی بیابم که خیلی دور رفته، وقتی به صدای دلنشین ایشان گوش می‌کنم هرگز باور نمی‌کنم حتی از دنیا رفته باشند و در مواجه با ایشان چنانم که گاهی نمی‌دانم خودم چگونه گم می‌شوم و فقط او جلوه می‌کند. شما در این ویدئو صدای ایشان را بشنوید ببینید آیا شما هم چنین حسی دارید؟ https://uploadkon.ir/uploads/b5cc29_25Download-Instagram-Stories-and-Highlights-StorySaver-net-3-2-.mp4

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته آن ویدئو باز نشد ولی خدا می‌داند آن شهید بزرگوار نه‌تنها از این دنیا نرفته، بلکه با دستی گشاده و نطقی گیراتر در میدان است تا بشریت را به نظمی غیر از نظم موجودِ جهان استکباری رهنمون باشد. موفق باشید

39948
متن پرسش

سلام استاد گرامی: لطفاً با توجه به متن سخنرانی رهبر معظم انقلاب به سوالات پایانی پاسخ دهید و درمورد این سخنرانی هم اگر امکان دارد توضیحاتی بفرمایید. ممنون. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم #امسال عزاداری شهادت حضرت امام صادق (صلوات الله علیه) نکات اسرار آمیز و غیر مرسومی را فرمودند که جا دارد اهل فن آن را رمز گشایی کنند... ۱. اشاره فرمودند وقتی امام حسن (علیه السلام) صلح کردند بعضی #اعتراض کردند و امام در پاسخ گفتند این موضوع آزمایشی برای شماست و موقت است تا زمانی که خداوند در سال ۷۰ هجری برای تحقق حاکمیت امامت مقرر کرده است (زمینه سازی فرج و تحقق امامت در بستر صلح امام حسن) ۲. اشاره فرمودند تحقق حاکمیت امامت در سال ۷۰ در تقدیر الهی بود نه در فضای حتمی الهی لذا به دلیل #بی‌توجهی_عمومی به مبانی دینی که منجر به شهادت امام حسین علیه‌السلام شد، تحقق حاکمیت امامت تا سال ۱۴۰ هجری تاخیر افتاد که مصادف با زمان امام صادق بود. ۳. در زمان امام صادق علیه‌السلام، زمان تحقق حاکمیت امامت با #دهن_لقی برخی خواص شیعه و #افشای_راز که قاعدتاً موجب حواس جمعی دشمنان شد، به تاخیر افتاد ... ۴. اشاره فرمودند کوتاهی، کم صبری، اعتراض بیجا، افشای اسرار، کمک نکردن و تحلیل غلط موجب تاخیر در تحقق امر حاکمیت امامت می شود. چند سوال اینجا مطرح است: حوادث امروز ایران و جهان چه نسبتی با این سخنان بسیار عمیق دارد؟ وظیفه ما چیست؟ آیا با توجه به مذاکره با آمریکا و ایجاد ذهنیت صلح امام حسن (ع) با معاویه و به دنبال صلح امام، شهادت امام حسین (ع) که حکومت شیعیان را به عقب انداخت، مذاکره با آمریکا هم ظهور حضرت مهدی (عج) را به عقب می‌اندارد؟ دراین زمینه چه کنیم ظهور به عقب نیفتد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارۀ 39944 شد. به آن نکته از مقام معظم رهبری باید توجه کرد که فرمودند: «این‌جور مسیر را عوض می‌کند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.» تا ما بدانیم می‌توانیم تاریخی را که جهان استکبار به گمان خود تنظیم کرده است و به گفتۀ فوکویاما آن را پایان تاریخ می‌داند، تغییر دهیم و باید با نظر به آینده و فرهنگ انتظار به تاریخ دیگری اندیشه کرد که جهان استکبار در آن جایی ندارد به همان معنای عصر جدیدی که شهید آوینی بزرگ متذکر آن شده. شهید آوینی که به خوبی زمانه‌ای را که قلب خود را گم کرده بود، درک کرد و فهمید راه عبور از چنین زمانه‌ای نظر به حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است و اعلان نمود:
«گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی از قلب تاریخی که می‌رفت تا فراموش شود، چون محمد فریاد برآورد که «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»  و ما که هنوز دست و پا می‌زدیم تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخنْ تازه شدیم و دریافتیم که آن‌چه می‌جستیم، یافته‌ایم و به یقین رسیدیم و حتی من که همواره بویی از محمد در مشام داشتم در آغاز باور نمی‌کردم که در این ظلمتکده زمین بتوان نقبی به سوی نور زد و برق یقین بی‌هیچ واسطه‌ای بر دلم نشست. همان‌گونه که بر کوه سینا. و ایمان آوردم.... و خدا را شکر که گوش ایمان من به آوای الله آشنا بود و نمی‌دانی که چه خوش بود. من هرگز نمی‌توانم وسعت مکتبی و فرهنگیِ این انقلاب را در این نامه تصور کنم ... عشق خمینیِ بزرگ و عظمت فرهنگی آن چه می‌گوید، مرا آن‌چنان شیفته خود ساخته است که نمی‌توانم جز به حکمتی که در حال تدوین آن هستم بیندیشم» (سيد مرتضی آوينی/ ۱۳۵۸).
و بدین‌گونه که شهید آوینی بیان کرد، انسان، آری! انسان در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی شکل گرفت، با معنای خود و آینده ای دیگر روبه‌رو خواهد شد. موفق باشید          
 

39944
متن پرسش

سلام علیکم: عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان. مذاکرات در جریانه، و تیم مذاکره کننده این مذاکرات رو مثبت اعلام کرده و یه موضوع رو‌میخوام بگم حواستون جمع باشه که اتفاقاتی که داره رخ میده، دو سمت داره تیم مذاکره کننده داره مذاکره می‌کنه و از طرفی هم جمهوری اسلامی داره با مهره هاش بازی می‌کنه که درصورت تخطی آمریکا از مواضعش در مذاکره، پلن اصلی ایران اجرا میشه از طرفی نامه بسیار مهم حضرت آقا به پوتین توسط وزارت خارجه، پیام محکمی به آمریکا بود برای اینکه بدونه اینبار خلف‌وعده کنه با یک اجماع جهانی بر علیه‌اش روبرو میشه از طرفی هم به ایران آوردن وزیر دفاع عربستان که پسر ملک سلمان هم هست بسیار حرکت خارق العاده‌ای بود اینکه در این زمان مهم عربستان تو زمین آمریکا بازی نکنه خیلی مهمه این دیدار به‌قدری به مزاج عربستانی‌ها خوش اومده که پالس‌های خیلی مثبتی از سمت اونها داره میرسه و این دو منفعت داره اول اینکه آمریکا، گاو شیرده خودش رو از دست میده و در تامین مالی درگیری‌های منطقه دستش خالی میشه دوم اینکه کنترل شدن عربستان یعنی کنترل قطر، امارات و بحرین تا اینها در زمان درگیری احتمالی ایران با آمریکا نگذارند که از کشور اینها به‌عنوان پایگاه عملیاتی بر علیه ایران استفاده بشه از طرفی هم این باعث میشه که آمریکا در منطقه جایگاهش رو از دست بده باید ببینیم عربستان در این مسیر چقدر صادقه خبرهایی هم داره میرسه که احتمالا عراقچی این هفته عازم چین میشه و نامه‌ای مهم رو هم از طرف رهبر ایران با خودش خواهد برد چیزی که بنده رو خیلی متحیر کرده اینه که فعالیت مقام معظم رهبری در پشت حوزه دیپلماسی بی‌سابقه است معمولا ایشان در اینجور مواقع فقط توصیه‌هایی به تیم مذاکره کننده میکردن ولی این‌بار دارن نقشه دوم و پلن B ایران رو مدیریت می‌کنند حضرت آقا باز هم دارن مهره‌چینی می‌کنند و به‌زودی خواهید دید که هم اسرائیل و هم آمریکا گوشه رینگ دوباره گیر خواهند کرد از آفریقا غافل نشید، خبرهای عالی در راهه زیر دماغ اسرائیل پایگاه موشکی زدن خیلی مزه میده و دیگه دریای سرخ دو قبضه به‌دست محور مقاومت خواهد افتاد جالب اینکه در آفریقا فقط سودان نیست که به محور مقاومت پیوسته سورپرایز و شگفتانه بعدی هم در راهه بازی داره قشنگ میشه باید دید که حضرت آقا میخوان چطور با این مهره‌ها بازی کنند توافق یا اضاله و سرنگونی اینها از منطقه همون قدری که حواستون به مذاکره است به منطقه هم باشه به زودی اتفاق بسیار بزرگی خواهد افتاد که همگان مبهوت خواهند شد به گوش باشید حواسها جمع اتفاق جالبی در پیشه. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته سلام و عرض احترام خدمت شما استاد عزیز، نظر شما راجع به تحلیل بالا چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی در این تحلیل به میان آمده. حال چه ما امروز و در این شرایط، موانع حضور آیندۀ جهانی خود را پشت سر بگذاریم، و یا رژیم صهیونی حرام‌زادگی کند و به حکم: «الغریق یتشبث بکل حشیش» بخواهد بازی را به هم بزند که عمق نابودی‌اش را بیشتر می‌کند. آنچه هست یقیناً با روش حکیمانۀ رهبر معظم انقلاب، ما به سوی وعدۀ الهی و حاکمیت حق بر زمین جلو می‌رویم و در همین رابطه ملاحظه فرمودید که رهبر معظم انقلاب در سالروز شهادت حضرت صادق «علیه‌السلام» متذکر تقدیر الهی جهت حاکمیت اولیای الهی شدند و علت عقب‌افتادنِ آن را، تا معلوم شود ما هرگز از آن آینده منصرف نشده‌ایم و شواهد به خوبی حکایت از آن دارد که آن نوع ضعف‌ها که مسیر را کُند می‌کند، در زمان حاضر بسیار کم شده. آیا ملتی که آن‌طور در کنار مردم لبنان، آن کمک‌ها را کردند و در ۲۲ بهمن و روز قدس آن حماسه‌ها را آفریدند، قابل مقایسه با مردمی هستند که حضرت صادق «علیه‌السلام» از آن‌ها گِله‌مند بودند؟ و جانانه دل به دستورات آن حضرت نسپردند؟ 
آری! همچنان‌ باید احتیاط کرد ولی همین‌طور که جنابعالی در تحلیل خود روشن کرده‌اید باید به آینده‌ای که چندان دور نیست، امیدوار بود. موفق باشید            
 

39916
متن پرسش

سلام استاد: ممنونم از وقتی که می‌گذارید. چند روز است که نمی‌توانم این سوال را از خود دور کنم. که برای غزه چه کار می‌توان کرد؟ حمایت مالی؟ همین؟ چطور می‌شه با دیدن وضعیت مردم غزه زندگی کرد؟ چطور میشه کارهای هر روزه را انجام داد. مثل قبل. انگار نه انگار که کودکان غزه یا از گرسنگی و سرما شهید می‌شوند یا از بمباران و زیر آوار خانه ها. یا بدن هاشان به آسمان پرتاب می‌شود! چطور می‌توان زنده بود؟ اگر بخواهیم زندگی کنیم باید خود را به خواب بزنیم تا نفهمیم که مسلمانانی در غزه دارند زجر می‌کشند. اگر بخواهیم توجه کنیم به غزه... نمی‌دانم. چه‌کار می‌توان کرد؟! نمی‌دانم این اتفاقات ما را به چه چیزی فرا می‌خواند؟! کاش آوینی ای بود تا در روایتش نسبت ما را با این اتفاقات روشن کند. به قول حاج قاسم جنگ ما یک گنج بود. حالا هم همینطور، جنگ آمده است تا مردان مرد را بیازماید. ولی ما کجاییم؟ چه می‌کنیم؟ چه باید بکنیم؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. یا باید در کنج خانه غفلت قایم شد و یا از غصه دق کرد، نه تنها غصه کشتار وحشیانه ای که رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد، نه! بلکه غصه جا ماندن از مسیر شهادت و تاریخی که مردم غزه دارند رقم می‌زنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «در قضایای غزّه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت می‌کنند، از حد گذرانده‌اند تبهکاری را؛ واقعاً از حد گذرانده‌اند! بنده هیچ به یاد ندارم، سراغ ندارم این‌جور حرکتی را که متعمّدانه و با هدف‌گیری خاص، مظلومین را، کودکان را، مریضها را، خبرنگارها را، بیمارستان‌ها را، آمبولانس‌ها را بزنند؛ یعنی واقعاً این خیلی چیز عجیبی است، این خیلی شقاوت فوق‌العاده‌ای می‌خواهد که این باند و این گروه تبهکارِ خبیث [از آن] برخوردارند! به نظر من دنیای اسلام باید یک حرکتی بکند، یک کاری باید بکند. بایستی با یک هماهنگی خوبی ــ چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ سیاسی، چه در صورت لزوم از لحاظ عملیّاتی ــ دنیای اسلام مجتمعاً روی این مسئله فکر کنند و کار کنند. البتّه آنها منتظر تازیانه‌ی خدا هم باید باشند؛ یعنی این‌جور ظلم کردن، پاسخِ خداییِ سختی خواهد داشت ــ در این تردیدی نیست ــ ولی این [پاسخ الهی]، وظیفه‌ی مردم را، وظیفه‌ ما را، وظیفه‌ دولتها را کم نمی‌کند. خدای متعال کار خودش را می‌کند، ما هم باید وظیفه‌ی خودمان را انجام بدهیم.» و این‌جا است که اگر هر راهی برای کمک به آن مردم مظلوم پیش آید، وظیفۀ همۀ ما می‌باشد که کوتاهی نکنیم. ولی گویا خداوند شرایطی فراهم نموده است تا از یک طرف چهرۀ اصلی جبهۀ استکبار روشن و روشن‌تر شود و از طرف دیگر معنای امروزین حاکمان جهان اسلام روشن شود، تا معلوم گردد این نوع حاکمیت، امکان ادامۀ خود را از دست داده است و ما نیز باید آماده باشیم تا هر نوع امکانی که جهت این امر پیش می‌آید را استقبال کنیم. گویا خداوند در این شرایط اردۀ خاصی فرموده است تا هرکس امتحان شود. موفق باشید

39908
متن پرسش

📽«فرصتِ روایت» بسم رب الزهرا 📌…در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود… رازِ خون را تنها اهل راز به جان می آزمایند و تو گو‌ که چه کس را در زمان اینگونه میابی که چشم به راه باشد و گوش در انتظار ندای یار در قتلگاه دوست. فتح های ما را بین که رنگ بوی یاس و سرما و بن بست به خود گرفته اند و تو گویی هرگز خبری از دوست در میان مان نبوده است. و راستی را بی فتحِ روایت من و تو کدام فتح و کدام طلیعه و امید و آرمان را توان دید و می‌توان برایش طبل و مارش فتح زد و آهنگ دوباره آزادی انسان را نواخت. جوانان ما طلیعه داران و پرچم داران دوباره فتحِ تاریخی اسلام در عصر امروز اند و اگر نبودند، تو بگو که طلیعه آینده انقلاب خمینی را در کدامین گواه و شاهد و آینه به نظاره می‌نشستیم. باید چشم شست و نظاره گر دوباره فتحِ روایت طلیعه داران قیام خمینی بود و دید که فتح و گشایش و پیروزی مبین دوباره اسلام در عصر امروز چگونه در زبان و روایت ما طلیعه خواهد یافت و هیمنه این بت و مجسمه، غول افیون و شرک و استکبار و ظلم جهان امروز با زبان و روایت ما فرو خواهد ریخت و میوه های شجره طیب انقلاب خمینی به اذنِ الله در زمان حیات ما به بار خواهد نشست و منتظران او چگونه بشر جدید را به رنگ زبانِ سرخِ روایت، آماده تولد و طلوع دوباره انسان خواهند کرد. دوباره به دیدار او برویم و راه را به تفصیل حضورمان در آینۀ روایت او از ما باز جوییم که او مبشر صبح کربلایِ ماست و زبان و روایتش آیینۀ همه حضور ما در امروز و فردای ماست. همان او که سید و پیرِ راهبر ما در وصف او گفت: «چنان می‌گفت که گویا راه‌های آسمان را خودش رفته، دیده و می‌داند که این‌ها آشناتر هستند» همان او که همزبان و همسخن ایام غربت او، فیلسوف پیر ما بود و در فراقش گریست و شانه هایش را گرفتند و بیم مرگش را داشتند و در غمِ دوست گفت: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدم اش را هرگز» همان او که صدایش همیشه آشنا و گرما بخش جان های گمشده ماست و راهش بی شک همه تمنای حضور ما در امروزمان و زبان و قلمش رمز راز همه چگونگی حضور ما در فردایمان آری سید شهیدان اهل قلم را می‌گوییم شهید آوینی عزیز همان صدای آشنا و معصوم و نجیب و محکم آقا مرتضیِ روایتِ فتح های جبهه های ما. دوباره به نظاره او بنشینیم و چشم و گوش به روایت او از ما بسپاریم تا فرصتِ روایت دوباره فتح را در فتحِ دوباره روایت و زبان یکدیگر بجوییم و حقیقت را به نظاره چشمانمان بگزاریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شهید آوینی همین یک جمله که فیلسوفِ پیرِ ما استاد داوری در موردش فرمودند، همۀ آن کاری است که ما باید به میان آوریم. جمله‌ای که فرمودند: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدمش را هرگز». حقیقتاً این‌طور نیست که عدم حضور شهید آوینی که ما را در خود سرگردان کرده، نبودنی باشد که نبودنِ یک شخص به حساب آید، نه! عدم حضور او که ان شاءالله هرگز پیش نمی‌آید، نبودنِ تاریخی است که در پیش است و به ظهور می‌آید و متولد می‌شود. و آن شهید بزرگوار با تمام وجود متذکر آن بود. نبودِ او را فراموش نمی‌کنیم زیرا توقف خود را از میانۀ این تاریخ نمی‌توانیم فراموش کنیم و ما باز با آوینی است که تازه معنای نبودن آن را می‌فهمیم که چه اندازه به او نیاز داریم و این یعنی تولد دوبارۀ شهید آوینی. تولدی که با احساس نبودن او و با همراهی با کلمه کلمۀ او آغاز می‌شود تا سرگشتگان این کوی و برزن به مأوایی بیندیشند که تنها کلماتِ شاعرانه آن را در میخانۀ مطلوبِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌گشاید. کلماتی که به گفتۀ استاد فردید از پندارها، ساخته نشده، قصّۀ دیدارها می‌باشد. و این‌جا است که باز فردید و رازِ سر به مُهری که آوینی را منهای استاد فردید نمی‌توان «فهم» کرد. و این، اولِ ماجراست. موفق باشید      

39904
متن پرسش

سلام استاد: من سوالم رو کوتاه می‌کنم که کمتر مزاحم شوم. متن های شما رو در مورد آینده انقلاب خواندم ولی آینده ایران برای من پر از ترس و نگرانیست! زبانم لال بعد فوت رهبری عزیز چه بلایی سر ما خواهد آمد، خداوند ما رو چگونه امتحان می کند! امتحانهای آخر الزمانی رو چگونه طی خواهیم کرد! این افکار حرکت رو از من گرفته و بی اندازه نگرانم کرده، با توجه به اینکه می بینیم که چه گرگ هایی در کمین هستند و از طرفی ما و جامعه چقدر ناشکر نعمت های انقلاب و اسلام هست، و از طرفی فوت کثیری از علما و خالی شدن زمین از آنها استاد ما می گفتند دوران امام سجاد پیش روی ماست. لطفا یاری بفرمایید حقایق رو از دل واقعیت ها ببینم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آغاز تاریخی بیندیشید که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آغاز نمود. یگانه مردی که بی‌نظیر بود و همان تاریخ در ادامۀ خود مردی از همان جنس را در ادامۀ آن تاریخ به ظهور آورد. و این یعنی آن آغاز، جهانی را مدّ نظر آورده است که موانع بزرگ جبهۀ مخالف، قدرت نفی آن را ندارد زیرا حکایت، حکایتِ به ظهورآمدنِ جهانی است که مردان آزاده در جستجوی آن بودند و به خوبی با آن موانع در هر چهره‌ای که باشند – اعم از متحجّرین و یا روشنفکرها-  مقابله می‌کنند و زندگی جز مقابله با همین موانع نیست. از این جهت باید به سَبکی فکر کرد که نیروهای حزب الله باید ذیل حضرت روح الله و حضرت امام خامنه‌ای، روز به روز بهتر و بهتر در مقابل ما قرار می‌دهند. و این است سبکِ خاصی که جریان حزب الله جدا از متحجّرین و روشنفکران غرب‌زده مدّ نظر دارد. موفق باشید         

39892
متن پرسش

سلام: کشتن به سبک حاج قاسم، این حرفی که می‌زنم شاهد اش شعری است که خودش در گوش کَر من خواند: « تو مکن تهدیدم از کشتن، که من تشنه زارم به خون خویشتن، گر که ریزد خون من آن دوست رو، پای کوبان جان بر افشانم بر او » . حاج قاسم مگه من چیکار کرده بودم که مستحق یه همچین کشتن بودم آخه، چی میشد من رو هم مثل خودت وصل کنی. من که هزار آرزو دارم تا روزی با اذن حضرت زینب (س) پا به دمشق بگزارم و بعد هم حتما با دست خالی وارد سرزمین های اشغالی شوم و نیابتی های آمریکا را نابود کنم. ترامپ که سهل است، آن وقت تو دنبال کسی می‌گردی که خون تو را خواهد ریخت! چرا عاقل کاری کند که باز آرد پشیمانی؟ همان طور که سید الشهداء را در خورشید زمان پوچی می‌بینم و می‌گویم اگر آنجا بودم نمی گذاشتم این گونه شود، تو هم نوری عظیم هستی در آفاق زمانم. « آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟، فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟، دیوانه کنی هر دو جهانش بدهی، دیوانۀ تو هر دو جهان را چه کند؟»

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع شهادت که حاج قاسم عزیز به دنبال آن بود؛ حضوری بود بیشتر در عالَم تا با آن حضور نورانی طومار نظام استکباری را در هم پیچد مانند شهادت حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» که طومار جریان پیچیدۀ امویان را تا قیام قیامت در هم پیچید و اسلام را از دست آن جریان خطرناک آزاد کرد. «شهادت سید حسن نصرالله و حضور گسترده او در آینده تاریخ توحیدی» http://pasdareeslam.com/46179/موفق باشید. 

39872
متن پرسش

سلام علیکم: اوقاتتون بخیر! ۱. استاد برای مطالعات آزاد و دینی از علماء، مطالعه طولی) یعنی یک کتاب تموم بشه و بعد سراغ کتاب بعدی رفته بشه (رو پیشنهاد میدید یا مطالعات در عرض هم باشن (یعنی مثلا ۵ تا کتاب در عرض هم مطالعه بشه)؟ ۲. وظیفه ما الان نسبت به جبهه مقاومت، تحولات منطقه، مذاکرات و... به عنوان طلبه پایه های مقدماتی چیه؟ التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم، دنبال‌کردنِ اندیشۀ شخصیت‌های اصیلی است که مورد عنایت پروردگار بوده‌اند تا وسیلۀ بصیرت و معرفت دیگر انسان‌ها باشند و از این جهت می‌توان مقدمات را شروع کرد تا به میدان اندیشۀ آنان وارد شد و بنده «معرفت نفس» را مقدمۀ خوبی در این رابطه می‌دانم. پس آن‌گه علیکم به شهید مطهری و علامه طباطبایی، تا رسیدن به دروازۀ معارف عرفانی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». البته در کنار این حضور، امثال شهید آوینی ارزش و جایگاه خود را دارند. ۲. مهم توجه به نکاتی است که رهبر معظم انقلاب متذکر آن می‌باشند مبنی بر این‌که مقاومت، به عنوان توجه به حضوری است در این تاریخ برای عبور از جبهۀ استکبار و خود را همواره در آن آینده حاضردیدن، به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب اخیراً در دیدار جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح فرمودند آنچه فرمودند، بخصوص آن‌جایی که فرمودند: «آنها مطالبی را که جزو آرزوهایشان است به عنوان خبر و واقعیت بیان می‌کنند که باید برای این القائات و تبلیغات طراحی و با آنها مقابله کرد.» کمی به این جمله باید فکر کرد تا معلوم شود ما در جبهۀ مقاومت در کجا حاضریم؟ موفق باشید    

39869
متن پرسش

«یا اکرم الاکرمین» سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ما هیچ تصور و شناخت حقیقی و درستی از حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نداریم. آنچه مقابل ما هست آینه و شخصیت شگفت‌انگیز رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) هست. به نظر حضرتعالی بهترین راه برای رضایت قلبی رهبری از ما چه راهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌که متوجه جهانی باشیم که آن مرد بزرگ که به واقع نایب الإمام است در مقابل ما می‌گشایند در راستای «ایمان و «امید». ایمان به سنت‌های الهی و امید نسبت به آینده‌ای که استکبار از صفحۀ روزگار محو می‌شود. موفق باشید

39858
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دست اندر کاران گرامی: آمده‌ام که بنویسم از آینده‌ای که سودای آن‌را دارم که با تمام وجود در آن حاضر باشم. دبیرستان بودم که حادثه‌ای رخ داد و آوینی بر سر راهم قرار گرفت‌. آوینی، نوری بود بر ظلمات بی‌تاریخیِ مدارس تیزهوشان. گویی چیزی از جنس خودمان بود و می‌خواست آنچنان انتظار آمدن پس فردای تاریخ را بکشد، که هر آنچه نیاز است تا نفس انسان آماده بشود برای آن عالم را در خود به ظهور برساند. آری، آوینی تمام دغدغه‌ها و بینش و عالم مرا عوض کرد. گویی به راستی که نزد خودم حاضر شدم و چه مستیِ خمارگونه‌ای بود... خلاصه می‌کنم و می‌روم بر سر اصل موضوع. حالا که یک سالی است از سد کنکور گذشته‌ام و فارغ گشته‌ام از بسیاری از محدودیت ها، و مطالعات متوسطی از مباحث علوم انسانی و اسلامی- از فلسفه و عرفان اسلامی گرفته تا آثار جنابعالی و کتب شهید آوینی و آرای هایدگر و دکتر فردید و دکتر داوری و...- داشته‌ام، و از طرفی برهوتِ بی تاریخی و بی آیندگیِ مدارس تیزهوشان که واسطه‌ی پرورش ورودی های دانشگاه های برتر کشور هستند را دیده‌ام و تجربه کرده‌ام، باید قدمی بردارم و آنچنان که عین صاد می‌گوید، تولیدی کنم و دستی بگیرم. اما با توجه به آنکه کمتر کسی است که به وقت‌آگاهی اندیشیده باشد و آگاه باشد به خدعه های تاریخِ کنونی، و وضع بی‌تاریخی و بی‌آیندگی را با اعماق جانش چشیده باشد و بیدار شده باشد به وقتِ انتظار، شخص یا اشخاصی را پیدا نکردم که دست به کار شده باشند و بخواهند شمعی روشن کنند تا بلکه من هم بتوانم با یاری رساندن آنها، هم در آیندهٔ خود حاضر بشوم و هم آنکه بار را بر دوش آنها بیاندازم و آسوده خاطر باشم. اما اگر پیرامون، این قدر تاریک است، پس باید حداقل باریکه راهی به نور باز کرد. پس راهی نیست جز آنکه با مدد گرفتن از خداوند و حضور تاریخی شهدا، امکاناتِ حرکت را خودم در خودم ایجاد کنم، نیرو ها را بیرون بکشم، و رشد کنیم تا آنجا که بتوانیم در آینده توحیدی انقلاب اسلامی حاضر بشویم. حال آنکه این راه، هزاران گونه چاله و مانع و سد و سنگ دارد و من که خودم را فقیر محض می‌بینم و مسیر خودم را با اخبات و انکسار و در دست داشتن توکل و صبر طی کرده‌ام و نه آنکه چشم به تلاش خودم و طلب خودم داشته باشم، که چشم به رحمت و بخشش او داشته‌ام و هر چه عطا کرده، از رحمت واسعه خودش بوده نه از سعی و تلاش من؛ در عین حال که می‌دانم این وظیفه تاریخی من است تا بتوانم در آینده حاضر بشوم، اما خودم را که لبریزم از غرور جوانی و تکبر و آفات عدیده، در حدی نمی‌بینم که بخواهم ساقیِ دیگران باشم در چنین راهی که بس خطرناک است و کسی به راحتی بار دیگران را به دوش نمی‌کشد؛ که ما در پیچ و خم مسیر زندگی خودمان هم مانده‌ایم. اصلا نمی‌دانم که آیا درست است که دیگران را از خوابِ عمیقِ بی‌تاریخی و بی‌آیندگی بیدار کرد و آنها را متوجهِ عفونت تاریخ کرد؟ چشم دوختن در این مغاک، اگر طولانی بشود، می‌شود عالمِ انسان. و اگر آنها بی‌عالم‌تر شدند چه؟ آنوقت این خسارت را چگونه باید تحمل کرد؟ نمی‌دانم آیا می‌توان برای انسان‌های این عصر که انسان‌های ثانیه‌ای شده‌اند و اراده‌ی معطوف به قدرت‌شان آنقدر مناسباتِ ابزاری ساخته که صبر و حوصله ندارند، از صبر و توکل حرف زد؟ صبر برای آنکه دوباره ساغر انسان را از می لبالب کنند و وقت برای انسان پیش بیاید. یا آنکه می‌توان برای انسان این عصر که خواسته یا ناخواسته پیمان بسته‌ است که حسبی نفسی، از زهد اسلام گفتگو کرد و اراده خداوند...؟ که اگر آنها را نتوان تمام و کمال و بی‌واسطه با غربزدگی حقیقی آشنا کرد، از کجا معلوم که با غربزدگی های دیگری نخواهند این بی‌تاریخی را درمان کنند؟ آنها را از عالم خودشان بیرون می‌کشیم، اما ما که رند خراباتیم. ما نمی‌خواهیم عالمی را از آنها بگیریم و عالمی به آنها بدهیم. که اینگونه، عالم جدید هم صورتی از همان عالم قبلی است. چرا که ابژه ماست. مثل کاری که بسیاری از متفکرین اسلامی می‌کنند و ناخواسته تاریخ کنونی و مناسباتش را به بهانه اسلامی کردن، تطهیر می‌کنند. آری ما از خرابات می‌گوییم. دعوت می‌کنیم به اینکه بیایید و پیمانه های عشق حق را بنوشید تا ببینیم باید چگونه بود و چرا بود. دعوت می‌کنیم به آنکه بی‌عالم شوید تا در خرابات عالم راهتان بدهند؛ تا در متن هستی، که نزدیک‌ترین حقیقت به انسان است، سکنی بگزینید. گویی کلمه‌ای بوده‌اید از روایت هستی. یا آنکه از سنت آگوستین قدیس نقل شده‌ است ایمان بیاور تا بفهمی. آری، از طرفی خوابِ عمیقِ بی‌تاریخی و بی‌آیندگی و از طرفی دوری راه و وحشت مسیر و توشه‌ای که کم است... امید است که لطفی در حق فرزندتان کنید و قبل از همه چیز، این فرزندتان را از دعای شهادت محروم نکنید و در ثانی، نکاتی را بیان بفرمایید که راهنمای مسیر باشد. ای کاش یار، دوست داشته باشد این آشفتگی را...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود ما از بحران و بی‌تاریخی سخن بگوییم و مخاطبان، بی‌تاریخ‌تر شوند؟  نه! آنان تازه متوجه می‌شوند که در این آخرین دوران که باید در نهایت حضور خود باشند؛ چه اندازه در عمیق‌ترین ظلمات فرو رفته‌اند و اتفاقاً این‌که ملاحظه می‌کنید نسل شما مانند شما در نسبتِ با شهید آوینی به خود می‌آیند، به جهت آن است که آن مرد بزرگ با مخاطبانش از آخرین دوران سخن گفت. همه حرف در این یک کلمه‌ است که چه افقی آن شهید بزرگوار را به چنین گفتن‌هایی واداشت که اگر این‌گونه نمی‌نوشت که نوشت؛ در جستجوی خود کجا می‌توانست برود؟ یعنی اگر آقای کامران آوینی، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را پیدا نکرده بود، کجا می‌توانست باشد؟ مسلّماً شیخ متدینی که به زندگی آرام دینی قانع شود، نبود! و از آن طرف، روح ناآرام او نمی‌گذاشت به روشنفکری غرب‌زده تبدیل شود. آیا اگر او با آنچه در خود داشت،  خود را رفیق شهیدان نمی‌یافت، به راهی جز خودکشی فکر می کرد؟! شهید آوینی پدیده‌ای است که یا باید شهیدان و شهادت را انتخاب می‌کرد و یا خودکشی را. و معجزه مکتب میخانه‌ای حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» او را تا آن‌جا برد که سید شهیدانِ اهل قلم شد. راستی اگر شهید مرتضی آوینی، حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را پیدا نمی‌کرد تاریخِ میخانه‌ای حضرت روح الله، یعنی تاریخی که در آن مدرسه و مسجد به تنهایی جواب آوینی‌ها را نمی‌دهد ولی چاره راه، عبور از مسجد و مدرسه نیست، چاره راه، حضور در راهی است که مسجد و مدرسه به میخانه تبدیل شود.
 این‌جا است که نه‌تنها نباید نگران گشودن نکات باشید که در صدد آن هستید بلکه آری! با این نوع گشودن‌ها، تازه اعتراض انسان‌ها بر خودشان شروع می‌شود و این تازه اول راه است وقتی متوجه شوند بحرانی آنان را فرا گرفته است و ما امیدوارِ به خودآمدن‌هایی هستیم که پس از خودآگاهی نسبت به آن بحران‌ها، برای بشر جدید پیش می‌آید. و این است راز امیدواریِ ما و شهید آوینی به آینده. موفق باشید
 

39840
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در روز سالگرد سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی خواستم این سؤال مطرح شود که اگر ما در این روزگار از وجود با بصیرت ایشان در عرصه رسانه محروم نمی بودیم و یا لااقل بعد از شهادت ایشان در جبهه انقلاب فعالانی پیدا می‌شدند که مثل ایشان اهمیت رسانه را درک می کردند آیا مسائل فرهنگی اجتماعی ما مثل حجاب همین می بود که الان هست؟ آیا فقدان شهید آوینی ها در جبهه انقلاب در عرصه رسانه باعث نشد که دشمن هنجارهای اجتماعی چون حجاب را تبدیل به مسئله و بحران کند و از آن با هدف ایجاد تفرقه به عنوان یک گسل اجتماعی استفاده ابزاری سوء کند؟ روزگاری رضا شاه خواست با توسل به زور چادر را از سر مادربزرگان ما بردارد ولی نتوانست. نتوانست چون حجاب مادربزرگان ما یک حجاب خودخواسته بود و برای حفظ کردن این حجاب خودخواسته حتی حاضر بودند هزینه جانی بدهند. بعد از صد سال بر سر جامعه ما چه گذشت که برای برخی از دختران و زنان جامعه ما بی حجابی خودخواسته مطرح شد تا آنجا که برای این بی حجابی خودخواسته حاضر به پرداخت هزینه شوند تا بی حجابی خود را حفظ کنند؟ در اینکه این مسئله در جامعه ما نیاز به آسیب شناسی دارد شکی نیست ولی آیا سوال اول این نباید باشد که آسیب را در کجا می بایست جستجو کرد؟ آیا آسیب را باید در عدم سازگاری نوع خوانش ما از اسلام با تمدن غربی و مدرنیته جستجو کرد؟ به نظر بنده اگر چنین کنیم درست در عکس جهت حل بحران قدم بر می داریم و نقطه قوت هویت ایرانی اسلامی خود را به نقطه ضعف تبدیل کرده و آن را در برابر هر چه بیشتر غربی شدن و در نتیجه بحرانی تر شدن جامعه خود ذبح می‌کنیم. وقتی حرف از فرهنگ منحط غرب به میان است در حالی که امروزه با چشم خود شاهد به منجلاب رفتن فرهنگ غرب با تمام از خود بیگانگی و بی هویت شدن ملت های دلبسته به این فرهنگ هستیم سوال اصلی این است که به چه هویت فرهنگی محکمی نیاز داریم که از نظر مبانی استحکام و انسجام لازم را برای تقابل با فرهنگ منحط غرب دارا باشد! و این درست همان زن باحجاب مسلمان است با یک هویت ایرانی اسلامی. ولی مشکل در کجاست که این هویت مستحکم زن با حجاب برای بخشی از جامعه زنان ما جا نیفتاد و از آن فاصله گرفتند. به نظر این حقیر ما در این چند سال اخیر نتوانستم با ارائه الگوی هویتی صحیح یک ذهنیت درست از زن با حجاب ایرانی مسلمان در نسل جوان ایجاد کنیم و به ابزارهای الگوساز در جامعه که بدون شک سینما از مهمترین آنهاست یا اهمیت ندادیم و یا این ابزار مهم را به غربگرایان لیبرال واگذار کردیم تا بوسیله یک سینمای مبتذل اوضاع را وخیم تر کنند و بر این زخم باز بیشتر نمک بپاشند. از طرف دیگر دشمن بیکار ننشست و رفت به سراغ تغییر ذهنیت یعنی این نقطه ضعف ما را تبدیل به نقطه قوت خود کرد و از ابزار سینما و فضای مجازی برای هویت سازی و تغییر ذهنیت و درک زنان جامعه ما از حجاب از هیچ حربه ای فروگذار نکرد. به نظر این حقیر نسل جوان ما برای رو آوردن دوباره به هویت باحجاب خود بیشتر از اینکه نیاز به دلیل عقلی و استدلال و مباحثه و نقد و جدل داشته باشد نیاز به یک الگو و یک ذهنیت صحیح از یک زن باحجاب با هویت ایرانی اسلامی دارد. الگویی که ارائه دادن آن سواد می‌خواهد، مبنای درست فکری و نبوغ هنری می‌خواهد، الگویی که شاید شهید آوینی عزیز عهده دار ارائه دادن آن در سینما بود اگر الان در میان ما می بود. گاهی یک فیلم خوب کار هزاران ساعت جلسه بررسی و تحلیل و نقد را می کند. فیلمی با ارائه یک الگو، الگویی که با واقعیت فاصله نداشته باشد، الگویی که از بدو تولد تا مرگ طیب و طاهر و بدون لغزش و اشتباه زندگی نکرده باشد، الگویی که چه بسا قبل از الگو شدن خود به طرف فرهنگ غربی و خطر بی هویتی دچار شده باشد ولی در کشاکش حوادث روزگار خود را پیدا کند. الگویی که آن زن بد حجاب یا بی حجاب ما بتواند با آن همزادپنداری کند و با آن ارتباط برقرار کند، گویی سرنوشت خود او باشد و بتواند از پیام آن فیلم برای نجات خود از بی هویتی مدد بگیرد و حتی خود او را تبدیل به یک مصلح اجتماعی کند که در قالب یک زن باهویت مسلمان با سلاح حجاب و فضیلت اخلاق به جهاد با تهاجم فرهنگی غرب برود. با سلام و درود بر روح سید شهیدان اهل قلم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه در نکاتی که می‌فرمایید بنده به جنابعالی خود را نزدیک می‌بینم بخصوص که حقیقتاً همان‌طور که می‌فرمایید شهید آوینی به نحوی روحِ زمانۀ ما را می‌شناخت و جوانان ما در مواجهه با سخن او می‌توانستند راه دیگری را انتخاب کنند که نه بیرون از حضور در جهان جدید است و نه فرورفتن در منجلاب غرب‌زدگی، و به جای آن حتی در حجاب، قهرمانان پاسداری از حجاب بودند زیرا در آن میدان عملاً هویت تاریخی خود را تجربه می‌کردند. آری! و صد آری! حقیقتاً ما میدان سینما را تا آن حدّ از دست دادیم که دشمنان ما از طریق همان سینما، ذهن‌ها را تغییر دادند و این‌جا است که هوشیاریِ شهید آوینی بیشتر درک می‌شود که چرا او نیز از طریق همان به گفتۀ خود «آینۀ جادو» یعنی سینما توانست معجزۀ روایت فتح را به میان آورد و با طرح شخصیت‌های نمونه، این نسل با همزادپنداریِ خود به آنچه که سخت بدان نیاز بود و گم کرده بود؛ دست یابد. به نظر بنده به نکات دقیقی اشاره فرموده‌اید که بهتر است کاربران عزیز همان متن جنابعالی را مدّ نظر قرار دهند تا معلوم شود شهید آوینیِ ما بیش از آن‌که برای فردای ما باشد، برای حضور هرچه بیشتر ما در آینده خواهد بود و در این رابطه عرایضی تحت عنوان «با شهید آوینی در کجای تاریخ خود قرار می‌گیریم؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/19105 شده است که خوب است نظری به آن انداخته شود. موفق باشید        

39836
متن پرسش

سلام و رحمت الله علیکم: شکر پروردگاری که زمان در امر اوست. خدا می‌داند استاد از اوایل دهه هشتاد شمسی به این طرف جهان در پیرامونم غرق خواب وهم، حس و شهوت و چنان غرق شد که دیگر خود را نتوانستم بیابم و کسی را زنده به عقل ندیدم مگر تعدادی کم تر از انگشتان یک دست. رنجی طولانی، چنان که امید رسیدن به عالم عقل را نتوان پیدا کنیم و نفس را در اوهام و حس ها نمی‌شد یافت و من اولین افرادی بودم که خود را در این شرایطی که به زور گویی ظالمان و تسلیم شدم اهل دنیا و غفلت نادانان گذشت گم کردم. و به خدایی که مرا آفرید قسم، از آن دوران تا کنون مزه زندگی را چنان که حق بشری است نتوانستم بچشم. خدایی که همه زمان در امر اوست و او با زمان ما را رشد داده همان خداییست که پیدای نهان و آشکار ناپیداست؛ ناگفته پیداست که خداییش همه ما را در بر گرفته. کسی که این همه بلاء داده همان کسی است که این همه آفیت داده آن هم از نوع ایمانی. برای کسی چون بنده چنین مسائلی که رخ می‌دهد رنجی بزرگ و شوق زندگی بزرگیست و مرا نمی‌توان با چیزی شاد کرد مگر با همین خدایی کردن خدای و پروردگاری حضرت رب، پس اکنون شادم بحمدالله. و اما در نظرم ضعیف تر از آمریکا و اسرائیل شیطان کسی نیست و بزرگی الا خدا نیست و هرکسی را بزرگ می‌بینم که شبیه تر به خدای بزرگ است. زندگی لذت بردن از تکه پیتزایی نیست، زندگی لذت بردن از خدایی است که تنها اوست که زندگی می‌کند و هرکه بسوی او روانه شود و به زندگی خود راهش دهد. گفتن این حرف ها سالیان درازی از رنج را پشت سرگذاشته که امروز گفتنش را این اندازه مهم می‌دانم چرا که باید دانست چه اندازه رنج‌ و خون پشت انتظار این فرج های الهی است و حرمتش را نگاه دارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و در این رابطه می‌توان به بصیرت شهید آوینی بزرگ یعنی سیّد اهل قلم اندیشه کرد که چگونه متوجه بوده است جهانی در حال به ظهورآمدن است با هویت خاص قدسی. عرایضی تحت عنوان « با شهید آوینی در کجای تاریخ خود قرار می‌گیریم؟» شده است خوب است که نظری به آن انداخته شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/19105  موفق باشید

39798
متن پرسش

استاد سلام: فرا رسیدن عید فطر را به شما تبریک عرض می نمایم. امروز، مسعود پزشکیان در سخنانی بحث‌برانگیز ادعا کرد که مقام معظم رهبری مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را تأیید کرده‌اند و ایران همواره در این زمینه فعال بوده است. وی در بخشی از صحبت‌های خود اشاره کرد که پاسخ نامه ترامپ توسط عراقچی به کشور عمان منتقل شده و سپس از طریق رابط آمریکایی به طرف مقابل ارائه شده است. به گفته پزشکیان، مذاکره مستقیم رد شده، اما مذاکره غیرمستقیم همچنان ادامه دارد. این اظهارات در حالی بیان شد که کمتر از دو ماه پیش مقام معظم رهبری به‌طور صریح و شفاف اعلام کردند که مذاکره با آمریکا غیرهوشمندانه، غیرعاقلانه و غیرشرافتمندانه است و نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه تجربه مذاکرات گذشته، همچون برجام، نشان داده است که بدعهدی طرف آمریکایی مانع دستیابی به نتایج مطلوب شده است. ایشان همچنین تأکید کردند که مذاکره با آمریکا راه‌حلی برای مشکلات ایران نیست و تنها استثنایی که در سیاست تعاملات دیپلماتیک ایران وجود دارد، عدم مذاکره با آمریکاست. این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود بر بی‌اعتمادی به آمریکا تأکید کرده‌اند و صراحتاً اعلام کرده‌اند که مذاکره با آمریکا نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه باعث فشار و تحمیل‌های بیشتر خواهد شد. استاد لطفاً در کنار نکاتی که در این خصوص ما را متذکر می کنید توضیحی هم راجع به این تناقضاتی که در این موارد پیش می آید هم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در آن مذاکرۀ غیر مستقیم، میدان ادعا از ترامپ گرفته شده است و در آن نامه جواب‌های قاطعی به او داده شده که حکایت از همان عدم مذاکره دارد به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجه بوده و هستند که مذاکره با آمریکا غیر هوشمندانه و غیر عاقلانه و غیر شرافتمندانه است. بر مبنای فرمایش حکیمانۀ ایشان در روز عید فطر که حتی بعد از جواب نامه به او، فرمودند: «همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود. تهدید می‌کنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمی‌دهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ی متقابلِ محکم خواهند خورد.» ملاحظه می‌فرمایید که روحِ جواب نامه به ترامپ، چنین فضایی دارد. موفق باشید          

39790
متن پرسش

سلام و عرض ادب: طاعات و عبادات قبول درگاه حق ان‌شاءالله. دیده ام که بین شاگردان جناب فردید و آنان که اندیشه‌های ایشان را مورد بررسی قرار می‌دهند، بر سر مفاهیم وقت و زمان و تاریخ، مقداری عدم تفاهم و تفاوت وجود دارد. می‌خواستم بدانم تفاوتِ مفاهیمِ وقت، زمان و تاریخ در چیست؟ و دقیقا منظور از حوالت تاریخ چیست؟ وقت بخیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع بسیار مفصل است که البته با ادامۀ مباحث مربوط به جناب دکتر احمد فردید باید روشن شود. در این مورد خوب است به عنوان مقدمه به بحث «گزیده‌هایی از افکار و اندیشه‌های دکتر احمد فردید»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1284?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF 
و به مباحث «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1615?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF رجوع فرمایید. موفق باشید
 

39784
متن پرسش

با سلام استاد: در سایت راجع به ترنس تمام سوالات رو مرور کردم جمع بندی گفته شده که نفس در دوران جنینی بدنش را خودش می‌سازد و انتخاب می‌کند که زن یا مرد بلشد و عجیب است که چرا بعد از تولد ساز مخالف می‌زند در آیه ۴٩ سوره شوری خدا گفته: فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مى‌‏خواهد می‌افريند، به هركس كه خواهد فرزتد دختر بخشد، و به هركس كه خواهد فرزند پسر و هر که را بخواهد عقیم و نازا می‌کند. سوره انفطار آیه ٨ اى انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فريب داده است؟ همان كه تو را آفريد و (اندامت را) استوار ساخت و متعادل كرد. و به هر صورت كه خواست، تو را تركيب كرد. این که نفس بدن رو انتخاب میکنه و میسازه با این آیات چطور جمع میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در امکان ذاتی مخلوق است که خداوند با «ایجاد» و وجودبخشی به آن، آن را «خلق» می‌کند و انسان با آن حضور در عین اختیار می‌تواند خود را در راستای تعالی به سوی پروردگار جلو ببرد. مرحوم شهید مطهری در کتاب  شریف «عدل الهی» نکاتی در این رابطه فرموده‌اند. موفق باشید 

39773
متن پرسش

آمریکا مظهریت تام و تمام غفلت انسان امروز است و تو مَبین که بُرج های بلند و آسمان خراشش و پیشرفت چشم گیر تکنولوژیکش که عقل زمینی را زمین گیر خویش می‌کند همه حقیقت است. که باید به ویرانه های دل های مردم آواره و بی پناه این آسمان خراش ها نگریست که شبانه چگونه خود را از دارِ پوچی و نیستی و قهر و کین خویش، آویزان زندگی و جهان آمریکایی می‌کنند. جهان در پرتو اسمای حسنی او جلوه می‌کند و هر روز رنگی به خود می‌گیرد و نشان می‌دهد که اراده ای بالاتر از اراده مردمان و زور و قدرت ثروت مندان و سلطه تاریخی ظالمان در میان است. سالهاست که خون مظلومان عالم در چنگال و با دستان قهر و قدرت ستم این مجسمه شرک و افیون انسان امروز، بر زمین جاری می‌شود و از این میان مردانی مرد بر می‌خیزند و رسم زمان را باری دیگر دچار تغییر دگرگونی و انقلاب می‌کنند آری آنان که نشانی از اصحاب سِر ولایت آخرالزمانی دارند. آنان مردان مرد و مظهر نهایت انسانیت انسان در تاریخ اند که سینه ستبر خود را در برابر اراده و طرح و نقشه صهیون و آمریکا سپر کرده اند و چشم، به راهِ توحید در جهان امروز و آزادی قدس شریف دوخته اند. سالهاست مسلمانان جهان شاهد کربلای این کربلاییان در قتلگاه کودکان غزه و بیروت و حلب و رقه و بلبعک و کرانه باختری است و این کدام انسان است که در این وانفسا انتخاب بر آزادی از اسارت ارزش های آمریکایی و رویای شیرین و پوچ آمریکایی می‌کند و حضور کربلایی را بر می گزیند. افیون زمان فانی جهان آمریکایی ما را با خود برده است و این زمان نه زمان باقی است که بستر و جلوه گاه یاران و عشاق الحسین و رزمگاه یاران آخر الزمانی اوست که همان زمان فانی جهان نسیان گون انسان آمریکاییست که در چنگال اراده و سلطه این دیو خفی بد سرشت، خیال و قلب و عقل و وجود انسان امروز را در تسخیر و سلطه خلسه خود آورده است و گویی وجود و حضور تاریخی شگرف ما را از یاد و خاطره ما برده است. باید پناه و التجا بر خدای واحد و قهار و مکار جست و دید که این مکر آخر الزمانی را انسان این روزگار چگونه خواهد درید و پرده های حجاب زمان را کنار خواهد زد و حقیقت را به خون خود چگونه در بستر زمان نمایان خواهد کرد و بر پرده تاریخ خواهد کشید. تو از او باز پرس که طلیعه این کاشفان کرب و بلا و ظلمت شبانگاهی جهان آمریکایی را چه کس خواهد درید، که او این طلیعه را در وحدت امت مسلمان بیدار جهان در تشییعِ افق بلند شهادت سید حسن نصر الله و حاج قاسم سلیمانی نوید و بشارت بس عظیم داد پس باید چشم شست و در انتظار دوباره آفتاب بود. آری باید چشم شست در انتظار دوباره طلوع آفتاب در وجود و حضور تاریخی ما در جهان امروز بود و در تلالو اراده های پولادین و زبان فصیح و بلیغ شهدا و امام و رهبر انقلاب دوباره جان شست قدم در صراط مقاومت گذاشت و تن بر نسیان طلوع حقیقت شهادت شهید نصر الله و یارانش نداد که این طلیعه فتح قریب است و تو گویی این طلیعه را باید دوباره در وحدت امت و الفت مومنان و صلحا و شایستگان جست و جو کرد و به نظاره نشست. آری حقیقت را دوباره باید به نظاره نشست و دید که چگونه در رفتار و سکنات و عزم های بلند و حضور و زبان و هنر ما امت اسلامی طلوع می‌کند و خواهد کرد؛ آری جهان را باید نظاره کرد و دید دوباره که سنگ های کوچک و آه های سکوت مانند و خون های به ظاهر بی رنگ مردم مظلوم و مقاوم فلسطین و لبنان و سوریه و ایران و هر کجای دیگر این عالم خاکی چگونه جهان را از انانیت و چنگال اراده بشری و نفسانی و شیطانی انسان ناسی و کافر آمریکایی باز پس خواهد گرفت پس بیا و نظاره کن و بخوان که طلیعه این بشارت را قلوب الیف و دست های یکپارچه و کلمه وحدت قیام خمینی آشکار کرد و تو گویی تحقق این را به قطع با آیات فتح خواهی دید پس بیا و دوباره بخوان: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا ﴿١﴾ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿٢﴾ وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا... #روز_قدس #مقاومت #باشگاه_دانشجویی_فرصت #شب_های_قدر_انقلاب_اسلامی @forsat_soha

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی بصیرتی که موجب می‌گردد متوجه باشیم ما در کدام طرف از تاریخی که در آن هستیم، قرار گرفته‌ایم. و در این رابطه عرض شد مقاومت، ایدۀ ایرانِ مدرن است و اگر ما بخواهیم در جهانِ خود حاضر باشیم باید از دام «سلطه و تسلیم» که نقشۀ جهان استکبار برای دیگر ملت‌ها است؛ عبور کنیم. و این یعنی ایمان آیت الله خامنه‌ای و این یعنی شهید سیّد حسن نصرالله و شهید یحیی سنوار؛ و این یعنی راه عبور از دام «سلطه و تسلیم» و این یعنی «زندگی». https://eitaa.com/matalebevijeh/18883. موفق باشید  

39758
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: بنده حدود ۱۰ ساله شما رو می‌شناسم و خیلی از کتاب هاتونو خوندم، ولی کلا مدل من با شما عزیزان فرق داره یعنی اگر مثلا بیام تو یه جلسه تون شرکت کنم شاید قرطی محسوب بشم من پسرم ولی ازظاهرم مشخصه همیشه سعی کردم خدا رو مد نظر قرار بدهم خیلی جا هم بر خلافش عمل کردم (مثلا نمازم قضا شده) ولی باور کنید دلم خدا رو میخاد، شما رو هم با وجود اختلافات سیاسی دوستون دارم اما خب مدلم فرق داره المیزان میخونم تأویلات عبدالرزاق میخونم، با اینکه به تیپم نمیاد هیچ گاه سمت خلاف و عرق و زنا و اینا نرفتم. اما هیچ یک از اطرافیانم باورشون نمیشه من در این حد این باورها رو دنبال می‌کنم. من با وجود اینکه اختلافاتی با رهبری دارم ولی هیچ گاه اجازه نمیدم کسی به ایشون بی احترامی کنه، و حتی بارها تویه اینستا نوشتم که من یک تار موی ایشون رو به صد ها رضا شاه کثیف نمیدم، حتی مقایسه اش هم غلطه ولی همش میترسم از خدا دور بشم، شاید عقلم غربی باشه ولی باور کنید قلبم با مومنین هستش، شاید گناه داشته باشم ولی بعدش دلم میخاد ترکش کنم من انقدر به علامه طباطبایی و آیت الله بها الدینی علاقه مندم که خواب دیدم توی حرم امام رضا اول آیت الله بهاالدینی شعر خوندن و بعدش به جماعت نماز رو با علامه خوندیم من نه بتمن دوس دارم نه سوپر من، قهرمانان زندگی من علمایی مثل آیت الله علامه جوادی ان تو رو خدا توی جلساتتون بگید اگه یکم یه نفر تفکرش توی سیاست یا زندگی اجتماعی فرق داشت سریع اَنگ نبندن که اینم غربیه و فلان. خلاصه کلام ما جماعتی و ملتی هستیم گرچه معترضیم اما هنوز معتقدیم آیا شما ما را از خودتان می‌دانید یا ما مقابلتان هستیم؟ ببخشید پراکنده سخن گفتم و وقتتون رو گرفتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله مسیر انقلاب طوری جلو رفته که از آن روحیۀ اولیه که به راحتی هرکس مثل ما فکر نمی‌کرد را مقابل خود می‌دیدیم، تا حدّ زیادی عبور کرده‌ایم و از این جهت نظر به انسانیت انسان‌ها به میان آمده تا آن‌جایی که نه‌تنها مقابلۀ شیعه و سنی بیرنگ و بیرنگ‌تر شده، حتی رهبر معظم انقلاب جوانان دانشگاه‌های آمریکا را که به گفتۀ خودشان از نظر فقهی با ما متفاوتند؛ به عنوان کسانی که در جای درست تاریخ ایستاده‌اند می‌فهمند و تأیید می‌کنند. آنچه مهم است توجه به این نکته است که بدانیم ما با انقلاب اسلامی می‌توانیم وارد تاریخی شویم که انسان‌ها در عین جهانی‌بودن، هویت قدسی داشته باشند، امری که جریان‌های لیبرال و متحجّر هر دو نسبت به آن در غفلت‌اند. موفق باشید                

نمایش چاپی