در طلب حسّ روحانی و معنوی امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
سعی در حسّ روحانیت امام حسین (ع) و اصحاب آن حضرت به معنای اتصال به حقیقت عالی ترین انتخاب دینی است در سختترین شرایطی که کفر بر مؤمنین ایجاد میکند.
انس بن حرث، از صحابه ی بزرگ رسول خدا(ص) که در کوفه سکونت گزیده بود. از او شنیدند که گفت: از رسول خدا(ص) در حالی که حسینu در کنار او بود، شنیدم که میفرمود: «إِنَّ ابْنِي هَذَا يُقْتَلُ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ فَمَنْ أَدْرَكَهُ مِنْكُمْ فَلْيَنْصُرْه» (ابن نما حلى ؛ مثير الأحزان . ص: 17) اين فرزند گرانمايهام، حسين(ع)، در سرزمين عراق به شهادت خواهد رسيد، از اين رو هر كدام از شما به او رسيدید و او را دريافتید، بايد او را يارى رسانید.
انس بن حرث مقارن فرودآمدن امام حسین(ع) به کربلا، وارد شد و شبانه با حضرت بیعت کرد تا در عرفات، سیر به سوی مشعر را که باید شبانه به سوی مقصد شتابان رفت، از دست نداده باشد.
در روز عاشورا به میدان رفت در حالی که در کنار پیامبر(ص)از بدر تا حنین جهاد کرده بود. از فرط کهن سالی ابروان خود را با دستمالی به پیشانی بست و کمر را نیز با عمامهای بسته بود. امام به او نگاه میکرد و گریه مینمود، زیرا زیبایی فوقالعادهای از مسیر لقاء الهی را با برگرداندن دین به تاریخ، در او مشاهده میکرد. امام گریه میکرد و میفرمود: «شَكَرَ اللَّهُ لَكَ، و سَعْيُكَ يَا شَيْخ» خداوند از تو و تلاش تو تشکر کند ای پیر بزرگ.
رجز خواند و حماسههایی را که در جنگهای با کفار آفریده بودیادآور میشد و هجده تن را کشت و عدهای را زخمی کرد. زیرا وقتی انگیزهی جهاد با کفر، کسی را به صحنه آورده باشد، اگر پیر کهنی چون انس بن حرث اسدی هم باشد چون جوانی نیرومند عمل میکند و جوانان بیانگیزه را از دم تیغ میگذراند.
کسی لشکر حسین(ع) را مییابد که همواره دغدغهی هدایت الهی داشته باشد و یک عمر از خدا خواسته باشد، «مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لَا أَزِيغُ عَنْهَا» مرا از هدایت صالحی که تغییر نکند و به مسیر حقی که از آن منحرف نشوم، بهرهمند گردان.
بیرونآمدن از کوفه در فضای خفقان رعبآور عبید الهی سختتر است و یا بیرونآمدن از ظلمات فرهنگ مدرنیته؟
دیروز در محافظت عقیده، عدهای از کوفه به حسین(ع) پیوستند و امروز نیز برای جهادی که شروع شده بیرونآمدن از غبارِ رسوب کردهی فرهنگ غربی تنها در محافظتِ عقیده و شجاعت ممکن است و به این شکل میتوان به این جهاد پیوست.
آن جانباز عرض کرد: «آقا ما منتظریم شما حکم جهاد بدهید» و مقام معظم رهبری«حفظه اللّه» فرمودند: من که حکم جهاد داده ام. منتها نه جهاد نظامی، «جهاد فکری» و «جهاد تبلیغی» و «جهاد روحیه ای».
این جهاد؛ راهکارِ خود را میخواهد که بسی پیچیده است. آنهایی که در عمل به عقیده ، مزهی اُنس با حق را نچشیده باشند، در این جهاد اسیر دشمن میشوند و تبلیغات یزیدیان آنها را از یاری امام باز میدارد. شبزندهداریِ یاران امام حسین(ع) آنان را تا کربلا آورد و مقابله با نفس امّاره و تواضع، آنها را شب زنده دار کرد. وقتی یاران یزید دیدند یاران حسین(ع)هیچگونه درماندگی در خود احساس نمیکنند، در هم ریختند و فهمیدند زندگی آنها دیر یا زود ورق خواهد خورد و تاریخ به نفع حسین(ع) تمام میشود.