بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سایر موضوعات

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37818
متن پرسش

سلام علیکم خدمت شما استاد عزیز: شکی نیست که مولوی عارفی بزرگ و شاعری توانا و خطیب با امثال و حکم فوق العاده است اما سنی بودن و پیروی متصوفه گاها شاید اشتباهاتی برایش پیش آمده یا شاید بنده اشتباه می کنم که ان شاءلله شما مشکل را حل کنید اولا اشاره می کنم به مکاشفات آیت الله بروجردی و شیخ رجبعلی خیاط که اشاره به منحرف بودن و ضاله بودن مثنوی است که در کتاب کیمیای محبت و در محضر لاهوتیان آنها را پیدا کنید و در خود مثنوی آمده که گنج مخفی بد ز پری جوش کرد خاک را سلطان اطلس پوش کرد که اشاره به حدیث جعلی کنت کنزا مخفیا است یا گفته: مصطفی را هجر چون بنداختی خویش را از کوه می انداختی تا بگفتی جبرئیلش هین مکن که ترا بس دولتست از امر کن که این هم برگرفته یک حدیث جعلی درباره قصد خودکشی پیغمبر (العیاذ بالله) دارد بماند که او همچین نظری درباره پیغمبر داشته و درباره شمس گفته اولیا و انبیا حیران شده در حضرتش یا در دیوان شمس صریح می گوید شمس منو و خدای من یا هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد این خدای مولوی یا گفته با بردن نام شمس باید سجده کرد یا جای دیگر در مثنوی گفته : مصطفی آمد که سازد همدمی / کلمینی یا حمیرا کلمی / آنک عالم مست گفتش / آمدی کلمینی یا حمیرا می زدی این هم حدیثی جعلی و دروغی و سخنان حول این ابیات که مولوی کرده در ادامه قطعا با مقام پیغمبر هم شان نیست جای دیگر درباره شمس در همان مثنوی و دیوان شمس گفته درباره حضرت موسی گفته او با مشاهده نور شمس بیهوش شد و شمس همان نور بوده که می گفتم خدایم من خدایم من خدایم یا مولوی در مجالس سبعه با حدیث جعلی دیگر گفته که پیغمبر به عمر گفت اگر من پیغمبر نمی شدم تو می شدی که سعدی هم با اشاره به این حدیث جعلی می گوید دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی گر خواجه رسل نبدی ختم انبیا یا جای دیگر با تحرف فضائل اهل بیت در مثنوی گفته: بهر این فرمود پیغمبر که من همچو کشتی ام به طوفان ز من ما و اصحابی چون کشتی نوح هر که دست اندر زند یابد فتوح تحریف فضائل اهل بیت و عوض کردن اهل بیت با اصحاب از این واضح تر و بارها حدیث اصحابی کاالنجوم در مولوی که آنهم جعلی است و در تقابل با فضائل اهل بیت آمده تمسخر عزاداری عاشورائیان در حلب هم که دیگر اشاره نمی کنم و نسبت شرک در مثنوی به جناب ابوطالب هم که هیچی و ادب بالای مولوی هم در مثنوی و دیگر اشعار حتما از فیوضات عرشی و فتوحاتی قدسی بوده اینها که یه مقدار از خروار بوده درباره مولوی دیگر باقی موارد بماند شمس هم که خودش با بی احترامی هایش به اهل‌بیت و حضرت فاطمه در مقالات دیگر جاها خودش کتاب می خواد آیا این کلکسیون احادیث جعلی اصول اصول اصول الدین است؟ با تشکر از پاسخگویی شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته حتماً در جریان هستید که در این موضوع بسیار صحبت شده است و شخصیت هایی مانند رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری نسبت به این نکات بیگانه نبودند. مهم آن است که متوجه اشارات و منظور جناب مولوی باشیم و البته می دانید که بنا به روایات ما هرگز خواب، حجّت نیست. موفق باشید 

37782
متن پرسش

سلام استاد: مولوی ستیزان بارها این متن را ارسال می کنند توضیح و پاسخ مناسبی دارین؟  شرع گریزی، خواسته های عرفانیِ شمس تبریزی از مولوی: جامی می‌نویسد: روزی شمس تبریزی از مولانا زیبا رویی درخواست كرد. مولانا همسر خود را دست گرفته در ميان آورد. شمس فرمود كه او خواهر جانى من است، نازنين پسرى مى‌خواهم. فى الحال مولانا فرزند خود سلطان ولد را پيش آورد. فرمود كه: وى فرزند من است. حاليا اگر قدرى شراب دست مى‌داد ذوقى مى‌كرديم. مولانا بيرون آمد و سبويى از محلّۀ جهودان پر كرده و برایش بياورد. نفحات الانس، نشر مطبعة لیسی، ص ۵۳۸ این خواسته ها، با کدام دین و مذهب و غیرتی سازگار است؟ آیا هنوز برخی در بی دین بودن اقطاب تصوف شک دارند؟ جالب آنکه مدافعانِ صوفیه تصریح کرده اند که این جماعت به هیچ دین و مذهبی پایبند نبودند و فقط به آموزه های خود عمل می‌کردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ملاک ما سندهای اصیلی مانند کتاب شریف «مثنوی» و یا دیوان «شمس تبریزی» است و جدا از این متون، ما را به نظراتی که بعضاً صوفیان ساخته و پرداخته‌اند چه؟!! مقام معظم رهبري «حفظه‌الله‌تعالي» در جلسه‌اي که با شعرا در سال ۱۳۸۷ داشتند فرمودند: مثنوي همان طور که مولوي مي‌گويد: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّين»  می باشد و فرمودند: مرحوم مطهري هم با من هم عقيده بود. موفق باشید

37770
متن پرسش

ببخشید وقت شما را بارها گرفتم لطفا حلال کنید، این در مورد یکی از پرسش هاست و در جواب آن فرد نوشته ام اگر وقتتان گرفته می‌شود لطفا نخوانید و حلال کنید https://eitaa.com/lobolmizan/16618 مربوط به سوال شماره ۳۷۷۶۰ کلاس موسیقی اصلا نروید، متاسفانه اکثرا دانا به حرام و حلال نیستند و گرفتار حرام می‌شوید، کار با آلات موسیقی بعد از مدت ها می‌تواند سبب غلبه سودا یا صفرا شود و اگر ادامه دار باشد امکان ابتلا به سرطان بالا می رود و در کوتاهی عمر هم نقش دارد. حتما موسیقی را حذف کنید و گوش ندهید و سعی کنید مدتی با گوشی کار نکنید، فیلم و سریال نبینید، و وقت خود را صرف مطالعه کتاب های مفید، و یادگرفتن حرفه ای مفید کنید، موسیقی مخصوصا حرام آن می تواند حالت اعتیاد ایجاد کند، همین حالت اعتیاد ترک آن را سخت یا مشکل می‌کند، اما اگر ادامه دار باشد علاوه بر آسیب روحی روانی و جسمی، بر تمرکز و حافظه اثر مخرب دارد، و ممکن است فرد سلامتی خود را به راحتی دوباره نتواند برگرداند، حتما کنار بگذارید و ادامه ندهید، از محیط گناه و فکر به گناه فاصله بگیرید و وقت و تمرکز خود را سعی کنید صرف مطالعه کتاب های مفید مثل آثار شهید مطهری، آیت الله حق شناس، کتاب های شهدا، کتاب های پیشنهادی حضرت آقا و شهید سلیمانی و... کنید، حتما امربه معروف و نهی از منکر را یادبگیرید و در جامعه انجام بدهید می‌توانید بطور رایگان در سایت ستاد امربه معروف دوره مجازی را ثبت نام کنید، یا از طریق موسسه موعود که امکان ثبت نام رایگان هست اقدام کنید به این طریق: ارسال عدد ۳ به ۳۰۰۰۱۹۱۶ نماز را اول وقت بخوانید، سعی کنید واجبات را انجام بدهید و از حرام ها دوری کنید، نگاه خود را کنترل کنید، و سعی کنید با قرآن و صحیفه سجادیه انس داشته باشید کتاب بهشت جوانان را می‌توانید درباره موسیقی مطالعه کنید، البته فقط بخش هایی از آن در مورد موسیقی است، من موردی سراغ دارم که مدت‌های زیادی آهنگ گوش می‌کرد و حجاب و بعضی موارد دیگر را رعایت نمی‌کرد، تا مشکل اعصاب و روان و روحی شدید گرفت و سال هاست مشغول درمان است، موردی هم با بیماری تیروئید و غلبه سودا و مشکلات دیگر و افسردگی و... سراغ دارم که البته هردو مشغول درمانند و خیلی وقت است موسیقی گوش نمی‌دهند و اصلا نمی‌خواهند گوش کنند و خیلی از آن ضربه دیدند، حتی حافظه و تمرکزشان، یکی از آنها که متنفر شده، رعایت نکردن حلال و حرام روی اخلاق، سلامت روح و روان و جسم و خیلی موارد دیگر اثر مخربی دارد، حتی امکان غلبه و مشکلات ماورایی هم وجود دارد، حتما سعی کنید کار و تلاش و مطالعه و فعالیت های دیگر حتی کارِ خانه را انجام بدهید و فکر خود را از موسیقی فاصله بدهید و مقاومت کنید، تغذیه خود را سالم کنید و طب اسلامی را سعی کنید رعایت کنید و درباره آن مطالعه کنید، گاهی ورزش کنید، سعی کنید مواردی که استعداد و علاقه دارید و مفید برای خودتان و جامعه هستند را شناسایی کنید و به آنها بپردازید، اکثر موسیقی ها چه خارجی چه ایرانی حرام و بسیار مضرند، می‌توانید در اوقات فراغت وقت خود را صرف گوش کردن به سخنرانی ها و محتواهای تبیینی مفید کنید (مثل استاد پورازغدی، شیخ قمی، استاد راجی)، کتاب های متنوع و مفید مطالعه کنید مثلا تاریخ، تفسیر، اخلاقی، احکام، کتاب های مربوط به شهدا، و مثلا یادگیری زبان عربی اگر علاقه دارید، اگر نه حفظ قرآن و یادگیری برخی مفاهیم آن که به درک معنی و مفهوم کمک کند، حتما پیاده روی اربعین ان شاءالله بروید، ذکر لا اله الّا الله برای تمرکز خیلی خوب است، کتاب سه دقیقه در قیامت را مطالعه کنید، یاد مرگ و رفتن به قبرستان مخصوصا بین الطلوعین خیلی خوب است، سعی کنید بیشتر یاد مرگ باشید. از مواضع گناه یا آنها که خوف گناه دارید دوری کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در کنار سؤال و جواب شماره 37760  . موفق باشید

37760
متن پرسش

سوال۱: با سلام خدمت شما بنده پانزده سالمه و سال پیش به کلاس زبان می‌رفتم و با یک استاد آقای سی و خرده ای ساله آشنا شدم و بهش علاقمند شدم و تا الان یک سال میگذره اون رو حضوری ندیدم اما پیج و پروفایلش رو دنبال کردم و حسی که بهش داشتم رو هنوز دارم و فکر می‌کنم به دلیل شنیدن موسیقی های رمانتیک و خیال پردازی با اون باشه می‌خوام یک راه حل بدین که من احساسم بهش از بین بره در کنار دیدن اون بعد از یک سال که آرزوی منه، با هم بریم کلاس و چیزای عادی چون در کنارش کلا خوش می گذره سوال۲: من به موسیقی خیلی علاقه دارم و از زیان هاش هم آگاهم اما نه می‌خوام و نه میشه که اون رو کنار بزارم. شما چه پیشنهادی برای ترک موسیقی دارین؟ سوال ۳: آیا با کلاس موسیقی (گیتار) موافقین؟ چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که روی سایت هست، مطالعه فرمایید. ۲. هر اندازه در معارف توحیدی بخصوص معرفت نفس، بیشتر ورود نمایید آن نحوه سیطره علاقه به موسیقی که همراه با نحوه‌ای از توهم می‌گردد؛ تضعیف می‌شود. ۳. مخالف موسیقی نیستم، ولی درک چندانی از آن ندارم و شاید این، به ذوق شخصی بنده مربوط باشد. موفق باشید 

37755
متن پرسش

سلام و عرض ادب: ممکنه شورای نگهبان کسی رو تایید صلاحیت کنه که انقلاب اون فرد رو پس می زنه؟ یعنی قوانین ما کافی نیستند؟‌ یا افراد در تایید صلاحیت اشتباه میکنن؟‌ وقتی شورای نگهبان تایید میکنه و رهبر امضا می‌کنند، بازم میشه گفت انتخاب کاندیدای دیگه ای یعنی ما غیرانقلابی عمل کردیم؟‌ یعنی اگر من به کسی غیر از جلیلی رای بدهم غیرانقلابی عمل کرده ام؟‌ اگه تشخیص متفاوتی داشتم چی؟‌ یعنی مثلا همه افرادی که به قالیباف یا بقیه کاندیداها رای بدن اینها غیرانقلابی عمل کردند؟‌ منتظر راهنمایی شما هستم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند افرادی که نظر شورای نگهبان را احراز نمودند؛ مطابق قانون اساسی می‌توانند نامزد ریاست جمهوری باشند. حال این مائیم که در بین آن افراد بنگریم کدامیک به اهداف انقلاب نزدیکترند و متوجه حقیقت انقلاب اسلامی هستند که آغازی است برای حضور انسان در ساحتی غیر از ساحتی که جهان مدرن برای انسان تعریف کرده است وگرنه ملاحظه می‌فرمایید که افق نگاه بعضی از نامزدها در عین دلسوزی، نگاهی است که جهان مدرن با فرهنگ توسعه غربی مدّ نظرها آورده و این به یک معنا ادامه فرهنگ نئولیبرالیسم می‌باشد با تضاد طبقاتی فراوانی که امثال آقای هاشمی پیش آوردند و به نظر بنده جناب آقای دکتر جلیلی در این مورد بصیرت خوبی را مدّ نظر دارند هرچند که کار، یک شبه درست نمی‌شود ولی حداقل باید مسیر، تغییر کند. آیا نامزدهای موجود متوجه آثار منفی اقتصاد نئولیبرالیستی هستند؟ موفق باشید        

37691
متن پرسش

با سلام: خدا قوت. استاد اینکه حافظ می فرماید: «کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب / تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند» آیا حکایت از یک واقعیت است یا اغراق شاعرانه؟ چون تا قرن ۸ اگر فقط عالم اسلام را در نظر بگیریم چه اندیشمندان بزرگی داشتیم مانند ابن عربی و بزرگان دیگری.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر، اغراق نیست. آری! جناب حافظ با نظر به تاریخی که متوجه شد در پیشِ رو در حال ظهور است؛ چنین فتح بابی را جهت نسبت خاصی که ما باید با حضرت حق داشته باشیم، گشوده است آن هم با روش خاص اخص خودش. عرایضی در مقدمه شرح غزل شماره ۱۳۳ شد که امید است مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/16777 موفق باشید

37687
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرامی: من خیلی دوست دارم با عالم خواب و رویا آشنا بشم. متوجه شدم که برای خودش جهانی هست. لطفا راهنمایی بفرمایید. جزوه و کتاب یا سخنرانی‌ای هم در این زمینه هست معرفی بفرمایید. سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم آیت الله شجاعی در کتاب «پنج رساله» در رساله پنجم تحت عنوان «تشابه کلام و رؤیا» نکاتی دارند که خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. در ضمن خوب است به جواب سؤال شماره ۲۵۷۱۷  نظری بیندازید. نکاتی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد عرض شده است. موفق باشید

37640
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: دو تا پرسش از محضرتان دارم. تقاضا دارم به هر کدام پاسخ مجزا عنایت کنید: ۱.به نظر حضرتعالی فضای مجازی چقدر باعث نزدیکی روح ها به همدیگر شده؟ ۲. ذات دوربین چیست؟ ما اگر مثلاً فیلمی را به صورت غیر زنده تماشا کنیم، چقدر در آن صحنه‌ حضور حقیقی داریم؟ آیا در ذات دوربین نوعی تجرد از زمان و مکان وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذیل یک حضور تاریخی خاص می‌توانیم در فضای مجازی نیز همدیگر را درک کنیم مشروط بر آن‌که ماورای کلمات، صحنه‌ها، روح‌ها را متوجه همدیگر بکنند. بنده بعضاً فعالیت‌های دختران انقلاب را با آن نوع برخورد حکیمانه‌ای که با بی‌حجاب‌ها دارند؛ نهایت نزدیکی و یگانگی با جان خود احساس می‌کنم. ۲. بستگی به نوع حضور و هنر دوربین و موضوعی دارد که از طریق دوربین به میان آورده می‌شود، مانند فیلم «آژانس شیشه‌ای». موفق باشید 

37593
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: می‌خواستم نظر جنابعالی را در مورد تعطیلی شنبه ها بدانم؟ این نظر آیت الله حعفر سبحانی: مخالفت قاطع آیت‌الله سبحانی با تعطیلی روز شنبه؛ تجدید نظر شود. بسم الله الرحمن الرحیم محضر محترم نمایندگان مجلس شورای اسلامی - دام تاییداتهم با اهداء سلام، موفقیت همگان را از خداوند متعال خواهانم. تصدیق می‌دهد؛ تعطیلی روز شنبه که در مجلس به تصویب رسید از لحاظ داخلی و خارجی قابل ملاحظه است. از لحاظ خارجی: در چنین روزهایی که دشمن صهیونیست فزون از هفت ماه، به نسل کشی پرداخته و هزاران شهروند غزه را به خاک و خون کشیده است آیا صلاح است در چنین شرایط روز تعطیلی دشمن که شنبه است، در جمهوری اسلامی ایران نیز به رسمیت شناخته شود. دنیای خارج که چشمانشان به ایران اسلامی باز است در این مورد چگونه داوری می‌کنند و آیا این نشانه غلبه فرهنگ غربی نیست؟ از نظر داخلی: ۱. استدلال آقایان بر تعطیلی روز شنبه با منطق آنان همخوان نیست می‌گویند: «اقتصاد ایران با اقتصاد جهان پیوند ناگسستنی دارد باید کاری کرد که بیشترین روزهای هفته، این پیوند بر قرار باشد» این سخن بسیار منطقی است ولی دلیل بر تعطیلی روز شنبه نمی‌شود، چون در چنین روزی دنیای خارج نیز تعطیل است. این منطق ایجاب می‌کند که روزهای پنجشنبه که روز کاری بوده، بیشترین فعالیت را داشته باشد که دنیای خارج نیز فعال است؛ آقایان به جای اصلاح علت سراغ معلول رفته‌اند و سبب آن این است که می‌خواهند تعطیلی هفته از یک روز به دو روز افزایش یابد. و مسئله ارتباط با خارج در درجه دوم است. ۲. در خمیره هر ایرانی روز شنبه روز کاری است، مصوبه مجلس بر تعطیلی شنبه، شنا بر خلاف مسیر آب است و اگر هم اقلیتی تعطیل کنند اکثریت از آن پیروی نمی‌کنند و این سبب می‌شود که در جامعه دو دستگی پدید آید که ضرر آن کمتر نیست. ۳. سال‌هاست که بر اثر یک رشته تبلیغات، روز پنجشنبه حالت تعطیلی به خود گرفته و با تصویب تعطیلی روز شنبه، شمار تعطیلی هفته به سه روز خواهد رسید و با بحران تولید که کشور با آن روبروست کاملاً در تضاد است. ۴. در اصل ۱۷ قانون اساسی، تکلیفِ تعطیلی هفته روشن شده است : «تعطیلی رسمی هفتگی روز جمعه است». باز در این مورد ملاحظاتی است، به همین مقدار بسنده شد امید است تجدید نظر شود. ✍قم ، جعفر سبحانی ۲۸ اردیبهشت. اگر شما هم در کلیت مخالف این طرح هستین جسارتا چرا از شما مطلبی در این مورد قبل و بعد در کانال مطالب ویژه منتشر نشده؟ بخصوص با توجه به ضربه مهلکی که به رشد تولید وارد می‌کند و در نهایت تورم وارد می‌کند. با تشکر - التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این شأن چهره‌هایی مانند آیت الله سبحانی است که این‌طور موضع‌گیری کنند و به نظر بنده نکات خوبی را مطرح فرموده‌اند و فکر نمی‌کنم سخنان و یا موضع‌گیری‌های امثال بنده نقشی در تصمیم‌گیریِ شورای نگهبان داشته باشد. موفق باشید

37592
متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: خدا قوت. استاد تعطیلی شنبه ها را چگونه ارزیابی می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید مواظب بود که جمعه با صفایی که در آن هست، به حاشیه نرود. موفق باشید

37568
متن پرسش

سلام استاد: امیدوارم سوالی که بیان می‌کنم برای کسی سوءتفاهم پیش نیاد خیلی سخته بیان این مسئله. به تازگی فیلمی ساخته شده به نام «مست عشق» از زندگی مولانا اولین سوالی که دارم آیا مورد تأیید شما هست؟ دوست دارم نظر شما را در این باره بدونم ولی احتمال میدم که نه. استاد به نظر شما نقد به عرفای عزیز وارد هست که چرا در مسئله ی عرفان کوتاهی کرده‌اند و گذاشتند انقدر این مسئله پنهان بمونه و الان بصورت های مختلف ازش سوءاستفاده بشه چرا زود تر شعر های مولانا، حافظ، شیخ بهایی و... ، تفسیر سوره حمد امام خمینی و نگاه عرفانی ایشون و برای ما جوانان نگفتند که الان از شعرهای فوق العاده زیبا و با مفهوم مولانا بصورت های مختلف سوءاستفاده نشه؟ چرا زودتر فیلم هایی درباره ی سلوک ساخته نشده که واقعا راه رسیدن به حضرت حق را نشان بدهند و امروز این همه مشکل در جامعه پیش نیاد و اینکه چرا الان هم همه سکوت کرده‌اند در مقابل این همه مشکلات اقتصادی و فرهنگی که متأسفانه امروز فیلم هایی در شبکه خانگی جمهوری اسلامی پخش میشه که دست سریال های ترکیه‌ای را از پشت بست اند. موسیقی های حرام تو رادیو آوای جمهوری اسلامی پخش میشه مگه عرفای معرفتی سفر چهارمی ندارند که باید به جمع هم کمک کنند تا رجوع الی الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. البته آن فیلم را ندیدم ولی کتاب «ملت عشق» را خوانده‌ام و می‌توانید نقد آن را در قسمت پرسش و پاسخ‌های سایت جستجو بفرمایید. ۲. به نظر می‌آید بحمدالله در ارائه حقیقت عرفان کارهای زیادی شده. حال این مائیم که باید بدانیم برای یافتن حقیقت به کجا رجوع کنیم و به گفته علامه طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» دشمنیِ شیطان را بشناسیم وگرنه او قسم می‌خورد که از ناصحین است. در مورد جناب حافظ بنده مشغول شرح غزل شماره ۱۳۳ هستم تا معلوم شود جناب حافظ چه اندازه در راستای عالیترین حضور در دینداری سخن‌ها دارند و همه آن شروح، در سایت هست. موفق باشید

37566
متن پرسش

سلام: برای بحث معرفت شناسی باید از کجا شروع کنیم؟ من محصل رشته فلسفه هستم و شرح منظومه و نهایه الحکمه را خوانده ام. به بحث نفس و حقیقت علم و رابطه این دو علاقه مند هستم. لطفا راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس در جای خود نوعی توجه به ذات معرفت است لذا پیشنهاد می‌شود بعد از دنبال‌کردنِ صوت کتاب‌ «ده نکته در معرفت نفس» و مباحث «برهان صدیقین» به کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید که البته همه موارد را در سایت می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

37541
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوار. خدا به من لطف کرد و دو فرزند یه پسر و دختر داد. تقریبا دو ماهه که تصادف کردم و در اون تصادف پسر ۶ ساله ام که عقب آزاد بود بدون خط و خشی سالم از ماشین میاد بیرون ولی دختر ۴ ساله ام در بغل مادرش به رحمت خدا می رود. دو ماهه زندگی مون سراسر عذاب شده خواب و خوراکمون شده گریه. خیلی دوستش داشتم بابایی بود و بیشتر وقتها بغلم بود. خیلی غصه می‌خورم نیمه شب بلند میشم غصه می‌خورم. انواع کتب مطالعه کردیم حتی مسکن الفواد و امثالهم اما دردمون بیشتر شده کمتر نشده. همیشه احساس گناه می‌کنم و خودم رو مقصر میدونم. همیشه نگرانم که الان دخترم‌ چکار میکنه نکنه دلتنگمون بشه. نکنه داره با ما صحبت میکنه جوابی نمی‌شنود غصه میخوره. اون دنیا بدون ما آیا رنج میکشه؟ آیا من رو بخشیده؟ با اینکه بهم میگن بچه زیر ۶ سال بهشتیه گناه نکرده براش گریه نکنید. اما نگران احوالاتش هستم تا الان هم به خوابم نیامده. با اینکه براش دعا و صلوات می‌فرستم و نذر میدم ولی همیشه نگرانم. تو رو خدا کامل بهم توضیح بدین چکار کنیم؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آموزه‌های قرآنی متذکر این امر هستند که تقدیر آن‌ها از قبل معلوم بوده و کوتاهی‌های ما آنچنان نیست که تا این حدّ نقش داشته باشد. آیه ۲۲ سوره حدید می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب (لوح محفوظ ما) پیش از آنکه همه را (در دنیا) ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. و یا آیه ۶۰ سوره واقعه می‌فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ» این ما هستیم که مرگ را در بین شما تقدیر می‌کنیم و کسی نیست که بتواند از ما پیشی بگیرد و آن را جلو و یا عقب بیندازد. استاد عبدالحمید واسطی که خودشان نیز با چنین مصائبی روبرو شده‌اند، با نظر به روایات، نکات خوبی را در کتاب «آرام بخش دلها در مصیبت و بلاها» با ما در میان گذارده‌اند. سعی بفرمایید آن کتاب را تهیه و مطالعه کنید. موفق باشید

37508
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: نظرتان راجع به کتاب من و مولانا: شرح زندگانی شمس تبریزی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نخوانده‌ام. همین اندازه باید متوجه باشیم کسانی باید وارد این امور شوند که اولاً: روح عرفانی جناب مولانا را بشناسند و ثانیاً: متوجه شرایط تاریخی او باشند. موفق باشید 

37485
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: در مواجهه با نسل جوان که بسیاری از مطالب دینی برای آنها سطحی و مضحک و بی‌فایده و کلیشه است، چه بگوییم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر باید با زبانی لطیف، خودشان را نسبت به خودشان آگاه کرد تحت عنوان «معرفت نفس». ولی با زبانی خاص که بیشتر حالت اشاره داشته باشد و نه تعلیم. امید است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» در این امر راه‌گشا باشد. موفق باشید

37471
متن پرسش

https://eitaa.com/lobolmizan/16224 در مورد این پیام، واقعا در مدارس زیادی به وجود معلمی که درس دین خوانده باشد نیاز است، به خصوص معلم مرد، همچنین برای جهاد تبیین، از طریق مدرک حوزه هم می شود آزمون استخدامی شرکت کرد، در کنار فعالیت مسجد و احیانا حضور در فضای مجازی اگر خودشان به دنبالش هستند، می توانید پیشنهاد بدهید اگر می‌خواهند به عنوان طلبه ای معلم هم ان شاء الله فعالیت کنند، البته اگر خودشان می خواهند، یا مواردی در ارتباط با دانش آموزان (مثلا در حین آموزش قرآن، یا تدریس تعلیمات دینی یا عربی، نکات زیادی را می توانند بیان کنند)، به امثال ایشان واقعا در مدارس نیاز است، چه ابتدایی چه پايه های دیگر، در فضای مجازی هم می توانند فعالیت کنند که مردم از علم ایشان بهره ببرند، همچنین یاد دادن امربه معروف و نهی از منکر به افرادی که به مسجد می آیند و گفتن مسائلی به آنها که بتوانند برای خانواده خود تبیین کنند. من در گذشته جذب مسجدی مربوط به حوزه علمیه شدم که در آن کتاب های مفیدی را برای استفاده و امانت بردن قرار داده بودند و امام جماعت مسجد، کلاس های چهل حدیث و اعتقادی داشتند (البته گویا برای طلبه ها بود ولی مردم هم می توانستند شرکت کنند)، همچنین به تفسیر هم بسیار علاقه داشتم، امام جماعت مسجدی را سراغ دارم که صبح های زیادی بعد از نماز جماعت صبح و تعقیبات، با وجود اینکه جمعیت کمی آنجا حضور دارند اما برای تفسیر و گاهی تصحیح قرائت وقت می گذاشتند و اتفاقا باعث علاقه من به آنجا شده بود، گاهی جوانان دیگری هم می آمدند. بعضی ظهرها هم درس نهج البلاغه قبل از اذان و نماز داشتند، و بعد از نماز گاهی صحیفه سجادیه خوانده می‌شد و مقداری در مورد آن صحبت می کردند. چنين جلساتی حتی اگر در حد چند دقیقه باشند واقعا مفیدند. برای امربه معروف و نهی از منکر هم خیلی ها نیاز به آموزش دارند، و نیاز است افراد خیلی بیشتری به سمت تذکر لسانی سوق داده شوند، و با جهاد تبیین برای اطرافیان خود هم در حد توان تبیین کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت اطلاع کاربر محترم سوال شماره ۳۷۴۰۸ . موفق باشید

37465
متن پرسش

من نتوانستم اخلاق خود را درست کنم، زودرنج هستم، از شر زبان اطرافیان، زیاد حرف زدنشان، بیهوده گویی هایشان، گاهی حتی غیبت آنها واقعا اذیت می شوم و نمی‌توانم کاری کنم، البته به جز تذکر دادن، اما واقعا دلم نمی‌خواهد بین آنها و مردم زندگی کنم، گاهی احساس ناامیدی شدیدی دارم به حدی که نمی‌خواهم به زندگی ادامه بدهم اما مجبورم زندگی کنم چون هنوز مرگم نرسیده، واقعا خیلی وقت ها در زندگی اذیت می‌شوم، حتی در مواردی کارم به وسواس و افراط کشیده شده، روحیه خوبی ندارم، اصلا چطور باید زندگی کنم؟ من از خودسازی و بهبود خودم ناامیدم، از اینکه بر نفس غلبه کنم ناامیدم، واقعا نمی‌دانم چه کار کنم، به کجا پناه ببرم، و چکار کنم زودتر این زندگی تمام شود، من که انتخاب نکردم تا اینقدر در دنیا باشم، خیلی وقت ها بعد از گناه به خودم می آیم و قبلش نتوانسته ام پیشگیری کنم، واقعا دلم نمی‌خواهد آنقدر زنده بمانم و گناه کنم، من که معصوم نیستم و از رشد خودم هم ناامیدم، گاهی واقعا دلم میخواد زندگی ام در نوزادی تمام می‌شد و این همه عمر نمی‌کردم، ولو کارهای مفیدی هم انجام داده باشم، ولی چه فایده که با یک گناه یا بد اخلاقی خیلی از آنها از بین می روند، من هم که نتوانسته ام اخلاقم را درست کنم، واقعا باید چکار کنم؟ واقعا نیاز دارم در این دنیا نباشم و جدای از همه مردم و اعمالم (چه خوب چه بد) مدتی آرامش داشته باشم، حتی از زیارت لذتی نمی‌برم چون در اماکن حواسم پرت مواردی می‌شود که باید تذکر بدهم (نهی از منکر) و خیلی وقتها حتی اماکن مذهبی هم آرامش ندارم، یا اگر هم وقتی آرامش داشته باشم بخاطر خانواده و اطرافیان نمی‌توانم آنجا در خلوت و آرامش مدتی بمانم، خیلی وقت ها شده فردی از اطرافیان آمده و آرامش و خلوتم را به هم زده، یا وسط دعا مزاحمم شده و من چون می‌خواستم دعا را بدون مزاحم بخوانم و تمرکز کنم، و او هم بیهوده گویی یا احیانا بدگویی کرده، و تمرکزم را به هم زده، یکدفعه کمی بداخلاقی کرده ام، مگر مزاحمت اینها تقصیر من است که اثر گناهش روی من می ماند؟ واقعا از مزاحمت و بعضی کارها و حرف ها و رفتارهایشان خسته شده ام، واکنش هم نشان بدهم ممکن است کارم به افراط و بداخلاقی برسد، من هم کمی در زندگی آرامش می خواهم ولی ندارم، واقعا چطوری باید بدون زجر کشیدن خودسازی کنم و خودم را کنترل کنم؟ اصلا راهی هست این‌همه در زندگی اذیت نشوم؟ دلم نمی‌خواهد بعضی اطرافیانم را ببینم یا حتی صدایشان را بشنوم چون خیلی اذیتم کرده اند، ولی مجبورم چون از افراد خانواده اند، چطور باید صبرم را بالا ببرم؟ و همچنین امید را؟ و از کجا بفهمم در لحظه چه کاری و چه حرفی درست است؟ حس می‌کنم حتی خدا و ائمه هم مرا دوست ندارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که با شور و شوقِ تمام، دست در کار باشد و دلْ با یار و از این جهت نباید از زندگی و امورات عادی آن حتی کارهای خانه فرار کرد. آری! به ما توصیه کرده‌‌اند: «رَه چنان رو که رهروان رفتند». و لذا مانند دیگران و دل‌دادنِ به انسان‌ها باید درخشش خود را تجربه کرد و از ورزش و فعالیت‌های اجتماعی و حضور در جلسات معرفتی نباید کناره گرفت. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست بزنید. https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%AE%D8%AF%D8%A7   . موفق باشید

37426
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۵. وقتی عقل انسان رشد می‌کند و عقلانی برخی کارها و رسالت‌های بسیج‌ را انجام می‌دهد، متوجه می‌شود که بسیاری از این کارها پوچ است. اگر عقلانی تصمیم نگیرد و خود را به دست جریانات بسپارد، عمر و وقتش تلف می‌شود. چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کارها و فعالیت‌های ما مطابق عقل و شرع و سیره عقلا و علما باشد و به بقیه نیز باید کمک کرد تا فعالیت‌های خود را در این مسیر شکل دهند تا پس از مدتی به نتایج مربوطه برسند. موفق باشید

37419
متن پرسش

سروده‌‌ای داشتم که تقدیم استاد طاهرزاده عزیز و لب المیزانی‌های عزیز می‌کنم:
اگر یک روز درماندی به پیغمبر توسّل کن / به برق ذوالفقار حقّه‌ی حیدر توسّل کن
اگر در جستجوی هیبتی، بابایمان حیدر / اگر هم غرق رحمانی به آن مادر توسّل کن
اگر گفتند در مشت تو چیزی غیر گردو نیست / به مروارید لب‌های علی اکبر توسّل کن
اگر پیچید کار تو، به آن نحوی که خونین شد / به آن قنداقه‌ سرخ علی اصغر توسّل کن
اگر رویش نداری روبرویش، مات ابرویش / نرو جایی بمان اینجا ز پشت در توسّل کن
اگر حیدر تو را پس زد که این احوال یاران نیست / سمج شو بر غلام او، به آن قنبر توسّل کن
به جای جستن حال خوشی در گوشه‌ محراب / به حرب فتنه رو گاهی به این رهبر توسّل کن
حجاب روی وهّاب است وهّابیّت تاریک / نترس از سربریدن‌ها، بدون سر توسّل کن.  ۲ فروردین ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مائیم و راه‌هایی که انسان‌های الهی در سیره و سخن و شخصیت خود نشان‌مان دادند و توسل به آن‌ها همان‌طور که متوجه شده‌اید یعنی میدان حضور خود را در زندگی و در اهداف، با نظر به شخصیت آن بزرگان معنا کنیم. و این است معنای توسل به اولیای الهی و نتایج فوق‌العاده‌ای که در بر دارد. و جنابعالی بحمدالله در سروده خود متذکر آن شده‌اید. موفق باشید

37411
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده، پدری دلسوز و مهربان. با عرض تبریک بمناسبت پیروزی در حمله به رژیم اسراییل. سؤالی از خدمت تون دارم. بنده مادری هستم صاحب دو فرزند پسر ۱۱ ساله و دختر ۵ ساله و مثل همه مادران دیگه نگران آینده فکری و اعتقادی و علمی فرزندانم هستم. و همیشه از لحاظ درسی و تربیتی خیلی به فرزندانم دقت دارم البته در حد عقل و تجربیات و توانایی‌های خودم و الگوگیری از فرمایشات اساتید. پسرم بازیگوشه و خیلی سربه هواست و خیلی برای درس خواندن تلاش نمیکنه. من و پدرش در هوش و تحصیلات موفق بودیم (البته با توجه بشرایط تربیتی و فرهنگی و امکاناتی زمان گذشته خودمون، من دانش آموز المپیادی بودم و مهندسی برق می‌خوندم و در آزمون جامعه الزهرا نفر اول شدم، حافظ قرآن بودم و پدرش هم مهندس برق هستند و بسیار بسیار باهوش و تیز). من همیشه تلاش می‌کنم پسرم مؤدب باشه، برنامه ریزی کردن رو یاد بگیره، درست فکر کردن و تجزیه تحلیل کردن رو یاد بگیره نه اینکه صرفا خشک و خالی درس بخونه، آزمایشهای عملی بهش یاد میدم، مدرس خطاطی و خوشنویسی هستم. خلاصه جوری که از درس خواندن لذت ببره براش شرایط مهیا می‌کنم. مدرسه دولتی هم درس میخونه. ولی پسرم کلا بیخیاله، همیشه دنبال از درس خواندن و بار مسئولیت شونه خالی کردنه، اصلا براش مهم نیست که تکالیفش رو ننوشته یا دیر از خواب بیدار بشه، دیر میرسه مدرسه، تمام بازیهاش رو میکنه، کارتن میبینه، فیلم و سریالهای تلویزیون میبینن می‌ره مسجد بازیگوشیهاش رو می‌کنه و آخر میگه خوابم میاد نه امتحانش رو میخونه نه تکالیف می‌نویسه. ولی اگر بهش بگی صد دفعه برو نون بخر و بیا، یا توی هیئت کار کن میوه و میره، ولی وظایف سن خودش رو انجام نمیده، می‌ره مدرسه و معلم بازخواست می‌کنه و تجربه می‌کنه که نمیتونه سر امتحان جواب سؤالات رو بده ولی براش درس عبرت نمیشه و به نمره ۱۵ و ۱۶ راضیه. و من ناراحت این شیوه زندگیش هستم که راحت طلب و بیخیاله، با اینکه من حافظ قرآن بودم و مربی حفظ مسجدم و مربی خطاطی ام ولی با اینکه استعداد زیادی برای حفظ داره تلاشی نمیکنه، یا خطش خیلی بده. دنبال سریعترین و راحت ترین راهه و کمترین تلاش و زحمت و فقط بازی و وقت تلف کردن و مهمونی و خوش گذرانی.... هرچه با بزرگترها مشورت می‌کنم و راهنمایی های بقیه اساتید رو می‌پرسم، میگن بذار استرس نداشته باشه، لازم نیست کارنامه اش عالی باشه، ۱۷ هم نمره خوبیه. ۲۰ گرفتن اصلا مهم نیست. ولی من هدفم نمره کارنامه اش نیست. من از راحت طلبیش نگران و ناراحت میشم. من از اینکه صبح از خواب بیدار میشه برای تمام زمانش تا شب بی برنامه هست و تن نمیده به هیچ کاری و انجام وظایفش ناراحت میشم. وی خاطر همین خیلی سعی می‌کنم خودم رو کنترل کنم ولی بالاخره لابلای این همه کنترل کردن یکدفعه هم عصبانی میشم و پرخاش می‌کنم. بعدشم کلی از دست خودم ناراحت میشم. با خودم میگم شاید در آینده این بچه شهید شد آنوقت من چطوری میتونم سرم رو بالا کنم؟ که در بچگی چقدر سرش داد و بیداد کردم! ممنونم میشم مثل همیشه راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 37410 به صورت تخصصی عرض شد؛ به هر حال ما در جهان و تاریخی هستیم که حتی جوانان ما نمی‌دانند معنای آن‌ها چیست و بحران معنا، همه آن‌ها را فرا گرفته از آن جهت که در معنایی که ما در دیروز خود به‌سر می‌بردیم، برای آن‌ها معنا ندارد و در این رابطه به نظرم توصیه آن‌هایی که پیشنهاد می‌کنند به نحوی باید آن‌ها را درک کرد و نباید نوعی اضطراب در آن‌ها شکل داد، هرچند می‌توان متذکرشان کرد به وسعتی که می‌توانند در آن حاضر شوند. و امید است نگاهی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده، در این‌جا کارساز باشد و نسبت به حضورش در جلسات مذهبی می‌توان نوعی امیدواری را با معنای دیگری که از خود دارد، مدّ نظر قرار دارد. موفق باشید

37393
متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد محترم وتبریک به مناسبت پیروزی توحید بر کفر در وعده ی صادق. در خصوص شعار «جهش توليد با مشاركت مردم» بود، مسلم در اینکه این شعار اشاره به نوعی از تعامل مردم با دولت در نظام اجتماعی اسلامی هست، اما سؤال بنده اين هست كه ما چگونه‌ می توانیم در تحقق این شعار مؤثر باشیم؟ آیا منظور آقا از این شعار صرفا جنبه ی اقتصادی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جلسات اعتکاف ماه رجب عرض شد زیربنای این حضور، همان فرهنگ دینی و رعایت حقوق برادران دینی می‌باشد که باید تلاش کرد این فکر و فرهنگ در جامعه شکل بگیرد. در این مورد عرایضی شده که خوب است به آن رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1412?mark=%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C . موفق باشید    

37392
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: تبریک به مناسبت پاسخ دندان شکن نیروی هوا فضای سپاه به رژیم کودک کش اسراییل. عذر می‌خواهم که وقت گرانبهای شما را می‌گیرم. مادری هستم نگران. دختر ۱۴ ساله من معمولا شبها خوابهای نا آرآم می‌بیند که باعث ترس او می‌شود مثلا خواب روح و موجودات ترسناک. البته فیلم ترسناک نمی بینیم. ولی دخترم از همان زمان که چند ماهه بود یکبار با جیغ از خواب بیدار شد و با ترس به اطراف اشاره می‌کرد. خواب های پریشان روی رفتارهای روز او هم تاثیر دارد. استرس و ناآرامی و عصبی بودن او نگران کننده است. چه کار کنم؟ علت این خوابها به نظر شما چیست؟ خواهش می‌کنم مرا راهنمایی بفرمایید. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با خواندن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای او و توجه‌اش به اموری آنچنانی که نوعی خودشناسی را به همراه دارد؛ می‌توان او را آرام‌آرام از حضورِ آن نوع خیالات آزاد نمود. موفق باشید

37308
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم. با آتش وجود برای شما می‌نویسم و بسیار جان به لب رسیده انقدر محبت مرا ویران کرده و سرگشته و حیران کرده که دیگر آهی نمانده. سیر معرفت نفس و دیگر کتب را برای ورود به فصوص برگزیدم که درحال پیش رفتنم اما نمی‌توانم آتش جانم را آرام کنم. خواستم سیر مثنوی برگیرم. نمی‌دانم با این حجم از محبت باید چه کنم؟ یک منبع عمیق برای محبت معرفی بنمایید. ملول و رنجور و درمانده شدم از بس که نتوانستم این حجم از محبت را در خانه معشوق ببرم. و یک منبع برای شناخت ادبیات فارسی اصیل و برای شناخت مثنوی و حافظ معرفی بنمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین مواردی خوب است به مثنوی فکر کرد و شرح آقای کریم زمانی به عنوان ابتدایِ انس با مثنوی، کمک می‌کند هرچند باید در دلِ برنامه درسی حوزه که در آن حاضر می‌باشید، جای مطالعه مثنوی را دنبال کنید تا تماماً وقت شما مشغول مثنوی نشود. موفق باشید

37278
متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به آزادی های ناخود آگاهی که برای نسل جدید ایجاد شده و لذت های دنیوی و مادی و عموما حرامی که به کام این نسل شیرین آمده و تقریبا تعداد بالایی از نوجوانان حتی در مجموعه های مذهبی گرفتار این لذت های شهوانی شده اند و این لذت ها را در بالا ترین کیفیت ها چشیده اند واقعا به چه طریقی می شود لذت واقعی ارتباط با خدا را به این نسل نشان داد در صورتی که غرق در لذت های قوی و پر کشش دنیایی شده اند متاسفانه نوجوانان زیادی هستند که دوست دارند لذت ارتباط با خدا رو بچشند اما چون گرفتار این شهوات شده اند نمی توانند این لذت ارتباط با خدا رو بچشند واقعا راهکار برای یک نوجوان مستاصل که دوست دارد لذت آشتی با خدا رو بچشد اما لذت هایی دنیایی جلوی راه است چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین مطلب، موضوع «جوان و انتخاب بزرگ» که نوعی توجه به ابعاد بیکرانه و متعالی انسان است؛ مطرح شد. از آن جهت که در مسیر معرفت نفس، انسانْ لذتِ ترک لذت را مدّ نظر می‌آورد و می‌یابد باید خود را در جای دیگری جستجو کند، جهانی بس اصیل و گسترده، به همان معنایی که جناب مولوی فرمودند: «آن جهان و راهش اَر پیدا بُدی / کم کسی یک لحظه در این‌جا بُدی». معرفت نفس چنین توانایی را برای انسان پیش می‌آورد. موفق باشید

37235
متن پرسش

سلام استاد گرانقدرم: جوانانی دور و بر اینجانب هستند که اهل مشروب و خیلی چیزهای دیگراند و اعتقادی به نظام و رهبری ندارند، حتی عکس زمینه گوشی همراهشان عکس محمدرضای پهلوی است. قدری با ایشان همسو شدم و با اینها راه آمدم تا جذب مسجد شدند ولی فقط داخل مسجد می‌آیند و نماز نمی‌خوانند فعلا! می‌خواهم بدانم همسو شدن با ایشان برای جذبشان چه حکمی دارد؟ مثلا آهنگ گوش کردن با ایشان و کارهایی از این دست! احساس می‌کنم با اینکه جذب آهنگ نمی‌شوم اما اثر وضعی اش را در سست کردن اراده ام می‌گذارد و ایمان خودم را در خطر می‌بینم، بنظرتان چه کنم؟ اولویتم را ایمان خودم بگذارم که حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: لا ارید اصلاحکم بافساد نفسی، یا اینکه با آنها قاطی شوم تا کم کم راهی نشانشان بدهد خداوند؟ احساس می‌کنم اصلا من خودم مشکل دارم و هدایتگری اصلا کار من نیست و همینکه مشغول صوت و مطالعه و دعایی باشم بهتر است و سالمتر می‌مانم! استاد بسیار آشفته ام راهی نشان دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان بتواند چنین جمع‌هایی را با اراده‌ای محکم متوجه ابعاد الهی‌شان بکند، کار خوبی است مشروط بر آن‌که با اراده‌ای فولادین در این جمع حاضر شویم. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!