فهرست مطالب
مقدمه. 9
فصل اول، ادبِ خيال، عقل و قلب... 13
ابعاد وجودي انسان. 15
جسم؛ بستر تعالي روح. 15
خيال؛ بُعدي مفيد يا مضر؟. 18
خيال؛ مايهي نشاط و شعف.. 19
خيال؛ زبالهدان كثرتها 22
انتقال به ملکوت عالم. 24
عقل؛ قوت استدلال. 25
قلب.. 26
راحتترين شكل زندگي.. 31
قلب؛ بُعد اصلي انسان. 31
انس با غيب از طريق خيال. 43
زمان، زمان فوران علم است.. 45
غم غربت؛ اولين قدم. 46
بهشت در ازاي اميد به بهشت.. 50
دوران پايهريزي شخصيت.. 54
ورزش؛ معبري براي احساس حضور خود در جسم. 57
خيالات؛ مانع شناخت جهت اصلي.. 61
خود را مشغول كنيد تا خيالات شما را مشغول نكند. 65
ريشهي خيالات سوء 65
دستورالعملي براي اصلاح ريشهي خيالات سوء 69
فصل دوم، ضرورت مطالعه و نحوهي آن.. 73
مطالعه؛ طريق همآغوششدن با اسرار 75
مشكل جهان امروز و غفلت از مطالعه. 77
مطالعه؛ و همافق شدن با جبرائيل.. 79
مطالعه؛ عامل ورود به عالَم انسانهاي بزرگ.. 83
علماي دين؛ اشارهكننده به اهلالبيتh... 89
مطالعه؛ باب ورود به عالَم عقل فعّال. 92
الميزان؛ باب ورود به عالم قرآن. 96
تنها راه دريافت حقايق.. 98
مطالعه؛ مقدمهي «ذكرِ بينياز از مطالعه». 103
مديريت منحني مطالعه. 104
دو نكته براي دانشجويان و طلاب.. 105
توانايي عجيب دانشجويان در مطالعه. 110
برنامه بريزيد تا برنامه شويد. 115
فوايد مطالعه در جنبههاي فردي و اجتماعي.. 116
علم به خودي خود راه ميگشايد. 118
جايگاه اخلاق در سير مطالعاتي.. 119
تزکيهي عقلي و تزكيهي اخلاقي.. 123
جايگاه کتب دكتر شريعتي در سير مطالعاتي.. 126
سياستي که عين ديانت است.. 127
حوزهي علميه؛ تنها راه «سلوك از طريق عقل» نيست.. 134
جايگاه استاد و «وحدت عالمانه». 135
معني پژوهش در دين.. 144
چگونه فکر کنيم؟. 145
رهايي از مشکل کمبود «وقت». 148
چگونگي برخورد با استاد. 152
خطر بيآيندگي..154
مقدمه
باسمه تعالي
1- ادبِ «خيال»، «عقل» و «قلب» از انسان، موجود متعادلي ميسازد که به راحتي ميتواند با حقايق عالم مرتبط شود و استعدادهاي معنوي خود را به شکوفايي برساند.
2- چگونه وقتي خيال انسان در اختيار انسان نيست انسان ميتواند مدعي باشد موجود مختاري است؟ مگر وقتي خيالاتِ انسان، اختيار او را تحت تأثير قرار ميدهد باز جايي براي اختيارِ آزاد ميماند؟
انساني که با تمرکز عقلي و قلبي توانست متوجه حقايق عالم شود و توجه جان خود را به سوي آنها سوق دهد، ميتواند اختيار خود را بهکار بندد تا جان خود را همنشين حقايق معنوي نمايد.
3- همچنان که اگر خيالات خود را رها کنيم قوهي واهمه، خيالات را به ناکجاآبادها ميکشاند و عمر انسان را با بيمحتوايي کامل همراه ميکند، اگر قوهي خيال را تحت تأثير عقل و قلب قرار دهيم، خيالاتِ انسان با صُوَر نوري مأنوس ميگردد و زندگي را از حالت خشکِ عقلاني به شعف معنوي رهنمون ميشود.
4- همهي حقيقت انسان قلب و دل اوست، اگر توانست قلب خود را ادب کند بقيهي قوا و اعضاء نيز جهت صحيحي پيدا خواهند کرد. قرآن نيز در همين راستا جايگاه ايمان را قلب انسان تعيين ميکند.[1] لذا مولوي ميگويد:
وصف بيداري دل اي معنوي در نگنجد در هزاران مثنوي
5- انسانِ بينقص انساني است که همهي ابعاد وجودي او، يعني «جسم» و «حس» و «خيال» و «عقل» و «قلب» او تربيت شود، ولي بايد بدانيم آنگاه که امکان به کمالرساندن همهي ابعاد خود را نداريم کدام بُعد از ابعاد خود را در اولويت قرار دهيم تا از رسيدن به هويت اصلي خود باز نمانيم.
6- مطالعهي آثار آنچه بر قلب عالمان خلوتنشين و حکيمان متعمق ميگذرد، مطالعهي جنبهي باطني خودمان در آينهي وجود آنان است، و در همين رابطه رسول خدا(ص) فرمودند: «الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن»؛[2] مؤمن آينهي مؤمن است.
هرگز رسانههاي دنياي جديد ظرفيت اظهار رازهايي را که بر قلب عالمان ميگذرد و آنهادر کتب خود با مقدماتي که طرح ميکنند، تبيين نمودهاند، ندارند. پس آنکس که از مطالعهي کتب عالمانِ خلوتنشين و حکيمان متعمِق محروم است، از شناخت لايههاي عميق جان خود محروم است.
7- اگر فرمودند: «الْكُتُبُ بَسَاتِينُ الْعُلَمَاءِ»؛[3] کتابها بوستان عالمان هستند، بدان جهت است که در برگبرگِ کتابهاي عالمان و حکيمان، جلوهاي از مظاهر اسماي الهيه به تجلي آمده است تا با نظاره بر آنها بهراحتي راه اتصال با پروردگار عالم فراهم گردد.
8- ساحاتي از حقيقت هست که فقط در فضاي نظر به ربّ اکرم و در قالب تعليم به کمک قلم، امکان بروز دارند[4]و مطالعهي آثار عالمان و حکيمان راه ورود به آن ساحات است. چنين کتابهايي است که انسان بايد جان خود را با نور آنها به روشنايي بکشاند. اگر اين راه گم شود، انسان براي هميشه از شناخت آن ساحات محروم ميگردد و نميتواند به افقي که بايد بنگرد، درست نظر کند.
9- در عين اینکه مطالعهي آثار عالمانِ خلوتنشين امکان تربيت خيال و عقل و قلب را فراهم ميکند، ولي چنانچه در ابتدا راه ادب ابعاد مذکور را درست بشناسيم، راه استفادهي بهتر از مطالعات خود را فراهم کردهايم.
مطالب فوق از جمله نکاتي است که ميتوانيد در کتابِ پيش رو دنبال بفرماييد.
10- کتابي که در اختيار عزيزان هست حاصل نشستي است که دانشجويان و طلاب در طي آن نشست، مشکلات خود را با استاد طاهرزاده در بارهي راههاي ادب خيال و عقل و قلب و ضرورت و نحوهي مطالعه در ميان گذاشتند، حاصل آن گفتگوها منجر به طرح نکات قابل استفادهاي شد که بهتر ديديم آنها را پس از اضافاتي که توسط استاد انجام شد، جهت استفادهي عموم خواهران و برادرانِ اهل تفکر به صورت مکتوب عرضه بداريم. به اميد هرچه نزديکترشدن عزيزان به حقايقي که شايسته است جان خود را با آن حقايق مأنوس کنند.
گروه فرهنگي الميزان
1 - سوره حجرات، آيه 14.
2- تحف العقول، عن آل الرسول(ص)، ص 173.
3 - تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 51.
4 - در همين رابطه خداوند فرمود: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» (سوره علق، آيات 3 و 4).