بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: دانشگاه

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38790
متن پرسش

سلام و نور: وقت حضرتعالی بخیر. استاد از کجا بفهمیم که نقش ما در دنیا و رسالتی که باید انجام بدیم چیه؟ دوست دارم منشا اثر باشم. استاد صفایی حائری جمله معروفی دارن: شغل ها مهم نیست مهم نقش ها هستند، باید ببینیم که نقشمان را در ضمن چه شغلی می‌توانیم ایفا کنیم. من به خاطر علاقه به پزشکی وارد رشته تجربی شدم. اما در کنکور موفق نبودم. مدتی فلسفه خواندم. مطالعه‌ی کتاب‌های شهید مطهری و استاد صفایی حائری و فلسفه را در حاشیه دارم و قصد آکادمیک خواندن در این زمینه ندارم. به روانشناسی هم علاقمند هستم. هم علوم آزمایشگاه دوست دارم. الان به شدت مردد هستم. که برای بهمن ماه ورود به رشته علوم آزمایشگاه کنم یا روانشناسی‌. یا نه دوباره کنکور بدهم برای رشته پزشکی. زمان به سرعت در گذر است. به راستی نقش ما در این دنیا چیست که شغل و رشته‌ی مناسب این نقش را پیدا کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد فرموده‌اند بنگرید چه راهی در مقابل شما قرار می‌گیرد، راهی که برای طی‌کردنِ آن چندان گرفتار تنگناها نگردید، به همان معنایی که جناب عطار فرمودند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

38766
متن پرسش

سلام خسته نباشید: می‌خواستم نظر خودتون رو درباره دانشگاه امام صادق بدونم آیا واقعا در اون دانشگاه میشه علم واقعی رو پیدا کرد یا صرفا یک انتزاعیاتی رو غالب می‌کنند و کارامد نیست و ... کلا شناخت شما نسبت به این دانشگاه چیه آیا اون ادعایی که خودش میکنه هست؟ و...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله اساتید دلسوز و خوبی در آن دانشگاه مشغول فعالیت می‌باشند که می توانید ماورای دروس رسمی که بالاخره هرکدام جایگاه خود را دارند، از آن اساتید بهره‌مند شوید. موفق باشید

38757
متن پرسش

سلام خسته نباشید: من امسال کنکور دادم و در دو دانشگاه امام صادق و صنعتی اصفهان قبول شدم و الان بین این دو مرددم ۱. فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق تهران و کار کردن در فضای تولید علم یا تربیت یا مدیریت و.. ۲. رشته مواد دانشگاه صنعتی اصفهان و کار کردن در فضای دانش بنیان و کمک به کشور و در کنار آن فعالیت در کارهای تربیتی و شاید تولید علم در کنار آقای روح الله میرزاده در این که اولیت کدام بیشتره و از نظر اهمیت کدوم مهم تره رو نمیتونم بهش برسم. اگر امکانش هست فضا رو یکم برای بنده واضح تر کنید و اینکه نظر شما چیه و...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد. هر دو رشته با انگیزه حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ظهور کرده، می‌تواند مفید باشد و البته به منافع آن کمتر باید فکر کرد؛ به روحیه خودتان در این موارد رجوع کنید که با کدام از آن حضورها راحت‌تر می‌توانید خودتان باشید. موفق باشید

38578
متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: من دختری ۱۸ ساله هستم که امسال کنکور دادم و به شدت در سال کنکور با ساعت مطالعه بالا درس می‌خواندم وموفق به کسب رتبه سه رقمی کنکور شدم و هنگام انتخاب رشته میان رشته آموزش ابتدایی و روانشناسی مردد بودم که با مشورت با پدرم و خانوده رشته آموزش ابتدایی را انتخاب کردم و از زمانی که فرصت انتخاب رشته به پایان رسیده من به شدت از انتخاب خود پشیمانم و حس می‌کنم که با توجه به ظرفیت علمی که داشتم می‌توانستم در دانشگاه های مطرح درس بخوانم و پیشرفت علمی بیشتری داشتم انتخاب فرهنگیان باعث یک توقف روحی شدیدی برای من شده و حتی از انجام دادن کارهای روزمره خودم هم عاجزم و مدام خودم را سرزنش می‌کنم و فقط نمازهایم را از سر تکلیف می‌خوانم و هیچ امیدی به زندگی ندارم. حس می‌کنم زندگی ام را خیلی محدود کردم و خودم از فرصت و نعمتی که خدا در اختیارم قرار داده بود استفاده نکردم. از شما استاد گرامی خواهش می‌کنم به من توصیه و نصیحتی بکنند و بدانم آیا این مسیری که انتخاب کردم درست بوده تا بتوانم به زندگی عادی خود برگردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که خداوند شما را در مسیری قرار داده که با روح پاک دانش آموزان ابتدایی که هرکدام جهان بزرگی هستند با اراده های عظیم؛ مأنوس خواهید شد تا عمیق ترین رابطه ها را با ارتباط با آن ها درک کنید و هرچه به خود عمق بیشتری ببخشید، در همین مسیر بیشتر مفید خواهید بود. دنیای جدید به خوبی متوجه شده است که نخبه ترین افراد خود را به عنوان معلّمان آموزش ابتدایی به کار گیرند. موفق باشید

38503
متن پرسش

سلام و درود خدمت استاد عزیز: جهت مشاوره مهمی مزاحمتون میشم. سالی که قرار بود دبیرستان انتخاب رشته کنم با اینکه علاقه بسیاری به رشته های علوم انسانی داشتم (بخصوص ادبیات و فلسفه) اما به دلیل شرایط خانوادگی و انتظارات دیگران و بی اطلاعی خودم مجبور شدم رشته تجربی رو انتخاب کنم و بعد از پایان دبیرستان، رشته پزشکی دانشگاه اهواز قبول شدم که برای خانواده و دوستان یک موفقیت بزرگ بود ولی از همان روز اول حس می‌کردم آدم اینجا نیستم، تا اینکه در ایام دانشگاه خدا توفیق آشنایی با مباحث شما را نصیب بنده کرد و همین سرآغاز تحول جدی زندگی من و همه دیگرانی که به لطف شیوع مطلوب این مباحث در دانشگاه بود به نحوی که امروز که در روزهای پایان سی سالگی هستم در یقینی نسبت به انقلاب به سر می‌برم که با فکر انقلاب اسلامی می‌خوابم و بیدار می‌شوم، البته این به این معنا نیست که کسی هستم و خود را منی می‌پندارم! که نیستم و همیشه از همین طریق سایت مشکلات و گیر و گورهایم را با جنابتان به پرسش گذاشتم، اما آن یقین تاریخی را نیز انکار نمی‌توان کرد. علی ای حال در سی سالگی و پس از پایان پزشکی عمومی و گذراندن دوره های طرح و سربازی و ازدواج و تشکیل یک خانواده مستقل، دیگر عامل بیرونی بر انتخاب هایم تاثیر جدی ندارد و حیران انتخاب راهی هستم که چهل سالگی که ایام رشد و تکامل است اگر به عقب بنگرم حسرت از دست رفتن این ده سال را نداشته باشم. ده سالی که انتهایش ان شاءالله به بهترین نوع بندگی در ساحت اجتماعی که خدا مدنظر دارد بیانجامد. اینجاست که دست به دامن شما شده ام که ادامه مسیر را چگونه انتخاب کنم که پاسخگوی آن نیاز و درد حضور در ساحت انقلاب باشد. مثلا بر این باورم من هم درجات بعدی پزشکی را ادامه ندهم کسانی هستند که آن جاهای خالی در نظام را پر کنند اما اگر در امتداد همین علاقه و استعدادی که دارم و این را نیز لطف خدا می‌دانم، به مباحث علوم انسانی بپردازم توفیقات بیشتری هم برای خودم و هم شاید آینده جامعه داشته باشد و چه بسا نیاز جامعه اسلامی برای نیل به تمدنی توحیدی به این مباحث بیشتر نباشد کمتر نیست. حال چند سوال مشخص ۱. آیا با توجه به توضیحات بالا مصلحت می‌بینید که به مباحث علوم انسانی ورود کنم یا خیر؟ ۲. در صورت مثبت بودن سوال اول، آیا لازم می‌بینید تحصیلات آکادمیک هم داشته باشم یا خیر؟ ۳. در صورت نیاز به تحصیلات آکادمیک شما چه رشته ای را پیشنهاد می‌کنید که ذیل آن بتوان بیشترین ظرفیت را جهت گفتگو با مخاطبان ایجاد کرد، فلسفه یا جامعه شناسی یا مورد دیگری؟ ۴. با توجه به زمینه پزشکی پیشنهاد می‌کنید از این مباحث دریچه ای به علم و بخصوص پزشکی باز کنم، یا با توجه علاقه و تلاش های قبلی ام در زمینه شعر و ادبیات بیشتر در آن زمینه تلاش کنم؟ ۵. در نهایت ما را از دعای خیر خود فراموش نفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این لطف خداوند است که علاقه به امور معنوی و معرفتی را در قلب شما ایجاد کرده است و چه خوب است که خود را آماده کنید برای اُنس طولانی با قرآن از طریق تفسیر شریف «المیزان» و شرح صوتی آیت الله جوادی ۲. شاید اگر خودتان بتوانید در این مسیر وارد شوید گرفتار محدودیت‌های برنامه‌های کلاسیک دانشگاهی نشوید. ۳. در آن صورت رشته فلسفه و کلام خوب است. ۴. هر دوی آن ممکن است و افراد پزشکی را داشته‌ایم که در میدان‌های معرفتی نیز میدان‌داری کرده‌اند. ۵. ان شاءالله که در امورات خود نتیجه کامل بگیرید. موفق باشید

37798
متن پرسش

سلام‌علیکم، در این پیام می‌خواهم از استاد طاهرزاده ی گرامی، تشکر فراوان کنم. من در دو سوال قبلی که پرسیده بودم خیلی مضطر بودم و حالم بسیار بد بود و دوره ی فشار و بیماری و بلای فراوانی را در اوج تنهایی، پشت سر گذااشته بودم و در همین حد پاسخ گویی شما، بسیار دلم آرام گرفت و آرامش خاصی از خواندن پاسختان دریافت کردم و فرموده بودید به آغوش پر مهر علی بن موسی الرضا پناه ببرم  و همین کار را کردم و بلاها و فشارها کمتر شد. و با اینکه تا این سن هنوز کربلا نصیبم‌نشده بود خیلی عجیب و معجزه آسا همه ی شرایط به خصوص رضایت همسرم، برای رفتن به کربلای من فراهم شد و نایب الزیاره تان در تمام حرم ها بودم و تحت قبة الحسین دعاگویتان بودم. باز هم از شما و تمام کادر عزیزتان تشکر می‌کنم. فقط از شدت تنهایی و بیماری و فشارهایی که طی این ۲ سال گذراندم، نمی‌توانم درس بخوانم و نمی‌دانم چه کنم، آیا باید خودم را مجبور کنم به درس خواندن یا نه، پایان نامه ی ارشدفلسفه ام مانده است و مهلتی هم ندارم ولی اصلا توان نشستن پای کار را ندارم، یا نمی‌دانم الان کدام کتاب درسی فلسفی را بخوانم یا صوت درسی اش را گوش دهم. فعلا فقط صوت های شرح چهل حدیث شما را در حال گوش دادن هستم. تنهایی و بدون استاد و بی هم مباحثه ای درس خواندن بعد این همه بلا و بیماری، برایم سخت هست. چه کار کنم؟ باز هم ممنون و سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرصتی از این بیشتر که میدان تفکر فلسفی خود را که مسلم یکی از ابعاد نهفته هر انسانی است از طریق رشته دانشگاهی هرچه بیشتر رشد ندهید؟ تفکر فلسفی بزرگ تر از درس دانشگاهی است یک نوع به خود آمدن است و راهی است تا ما هرچه بیشتر در میدان حضور خود با خود، خود را بیابیم. موفق باشید

37511
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد می‌خواهم راه هنر را پیش بگیرم و پا به عرصه سیما، آوینی وار بگذارم و از این‌جهت در رسانه و تبلیغات با توجه به اینکه به هنر علاقه وافری دارم، وارد شوم. نظرتان چیست؟ برای یک طلبه که می‌خواهد طلبگی را در این نظام نورانی محقق کند؟ آیا با این حال قم ماندن را برای خوب فقه خواندن پیشنهاد می‌کنید در صورتی که قصد دارم بعد از سطح یک وارد رشته کارگردانی شوم و یا برای وارد شدن به جهان پیشرو، اصفهان و نفس کشیدن در فضای سها را؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مدتی باید با پشتکار و بدون معطلی، دروس حوزه را خوب بخوانید تا آرام‌آرام معلوم شود کدام راه را باید ادامه دهید. رفقای اصلی «سها» هم یا به خوبی تا درس خارج کار را ادامه داده‌اند و یا دروس دانشگاهی را دنبال کرده‌اند. موفق باشید

37475
متن پرسش

سلام استاد: گاهی دلم می‌خواهد دانشجویی در یکی از دانشگاه های آمریکا و یا اروپا بودم و شجاعتی همچون آن ها برای مقابله با ارباب ها و زورگویانِ دنیا داشتم. مبارکشان باد این بیداری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با چنین انگیزه‌ای که در خود دارید، در واقع همان‌جا و کنار همان دانشجویان هستید و زیبایی‌های اراده‌های آنها در جان شما، راهی را می‌گشاید که نتیجه آن به لطف الهی عبور از جهانی است که غده سرطانی رژیم صهیونیستی در آن وجود دارد. چه اندازه خون کودکان شهید غزه کارساز بود. آری! «صد هزاران طفل سر ببریده شد / تا کلیم الله صاحب دیده شد». آیا بصیرت دانشجویان دانشگاه‌های جهان غرب، ریشه در صفای خون کودکان شهید ندارد؟ چه جاهلانه است که رژیم صهیونیستی گمان می‌کند آن کودکان را از میان برداشته است! موفق باشید        

37112
متن پرسش

سلام خدمت استاد: برای فردی که به دنبال سربازی وخدمت به امام زمان هست نخبگی کدام رشته علمی پیشنهاد می‌فرمایید، آیا رسالت علم جویی برای افراد خاص هست؟ یعنی فردی برای کسب و اثر گذاری در یک رشته خاص خلق شده است؟ می‌خواهم عمری با برکت و مسیری بدون پشیمانی داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مسیری نظر کنید که خداوند در مقابل‌تان با توجه به شرایطی که در آن هستید، قرار داده و به میل حضور در آن راهی که شما مدّ نظر دارید. بقیه‌اش را باید به خدا سپرد که آن راه، موجب برکت برای بشریت باشد همان دغدغه‌ای که مولایمان حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌‌فرجه» دارا هستند. موفق باشید

36743
متن پرسش

با سلام استاد: اگر قانونی گذاشته بشه اون افرادیکه میخان برن خارج و امریکا از همون اول یا ثبت نام نشوند در دانشگاهها یا هزینش ازشون گرفته بشه البته قبل پذیرش یا در مصاحبه این قانون وضع بشه و از اون طرف هم تحصیل کرده ها که میخان برن فرنگ هزینه ای که دانشگاه متقبل شده را باید برگردانند و بعد برن خوب قانونیه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با توجه به بحرانی که در جهان غرب در حال وقوع است، نباید به آن‌هایی که می‌روند سختگیری کرد و شرایط برای برگشت آنها مشکل نمود که رویِ برگشت داشته باشند. موفق باشید

36626
متن پرسش

سلام وعرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار جناب آقای استاد طاهرزاده: بنده روی پایان نامه با عنوان نقش خانواده در مدیریت عقل و احساس نوجوان از منظر اسلام کار می‌کنم از شما راهنمایی می‌خواهم. معرفی کتاب یا مطلبی یا سفارشی در راستای این پایان نامه بفرمایید. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه بنده مطالعات جدّی و تخصصی نداشته‌ام ولی در جریان هستم که جناب حجت الاسلام آقای دکتر حسین سوزنچی که دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم «علیه‌السلام» می‌باشند؛ در این مورد تحقیقات و تألیفات خوبی داشته‌اند. https://eitaa.com/familyconferenceموفق باشیدhttps://wfrc.ac.ir/fa

36602
متن پرسش

سلام عرض شد استاد: وقتتون بخیر باشه. بنده در این چند وقته از درس های مدرسه خسته شده ام و به دنبال علم ینفع می گردم که آن را در مباحث از قبیل مباحث شما و لمس کردن حقیقت و ارتباط با آن جستجو می‌کنم و همین باعث شده که دیگر انگیزه ایی به حفظ کردن و خواندن درس برای امتحان نداشته باشم و همین در نمراتم هم نیز تاثیر گذاشته است درس های مدرسه برای بنده بی معنا شده است ولی با این حال به دانستن و فهم آن به عنوان دانش علاقه دارم و نه به عنوان خواندن و امتحان دادن و نمره گرفتن و از محیط مدرسه نیز بنا بر دلایلی عمومی و اتفاقاتی که در اکثر مدارس در بین بچه ها می افتد و نبود سواد کافی در مورد مباحثی از جنس مباحث شما، آزار می‌بینم حال با این وجود آیا اگر در فضای حوزه قرار گیرم می توانم به علمی ینفع دست پیدا کرده و در محیطی که جنس اش از جنس مباحث شما و ارتباط با علوم و حقیقت و آدم هایی با تفکری از جنس تفکر خود آشنا شوم و به تکلیف خویش در این زمان عمل کرده ام و راه خوش عاقبت به خیری که حضرت آقا فرمودند خوب درس خواندن یکی از آنها است دست پیدا می‌کنم یا خیر؟ و آیا از طریق حوزه بهتر می شود در زمان آینده ای که من حضور خواهم داشت خدمت کرد یا از طریق درس های مدرسه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دروس مدرسه کمک می‌کند تا ما در جهانی که در این زمانه در آن به سر می‌بریم حاضر شویم و جایگاه آن دروس از این جهت ارزش خود را دارد و باید جدّی گرفته شود ولی هرگز نباید نسبت به آن علوم محدود شد. می‌ماند حضور در حوزه علمیه که آنهم جای خود دارد و بستگی به خود انسان دارد که اگر علاقه‌مند به آن علوم باشد‌، آن‌جا میدان حضوری است که ما را تا انس با معارف عالیه قرآنی جلو می‌برد. موفق باشید

36461
متن پرسش

سلام و عرض ادب: جلساتی را در باشگاه دانشجویی فرصت شروع کردیم با مسئله «بازخوانی مسئله دانشجو و دانشگاه» با محوریت گفت و گوی دانشجویی امیدواریم مورد توجه تان قرار بگیرد و نشستی داشته باشیم بزودی متن زیر برای جلسه نوشته شده «بسم رب الزهرا» اگر در انتظار شنیدن حرفی پر طمطراق که تکلیف مسئله دانشجو و دانشگاه را با شما روشن کند هستید راه را اشتباه آمده اید قصه دانشجو امروز، همین نا هم سخنی و هم قصه نبودنش با دانشگاه و هم افق نبودن با دیگر دانشجویان است. قصه دانشجو امروز شکست ایست که پیوند دارد با ناپیوندی یافتن آنات علم و کشف و نوآوری با آموزش همگانی دانشگاهی، شکستِ یافتن راهِ وحدت علم و عمل. شکستِ طلب و مسئله دانشجو برای راه یافتن به مسائل زمان و زمانه اش؛ و نیافتن حضور دانشجویی در حل مسائل و مشکلات زمانش که نتوانسته معنای واقعی دانشجو بودن را تجربه کند سرآغاز هر آینده و راه نو روبرو شدن با این شکست هست تا طلب گشایش راه آینده پیش بیاید. هر چند که این طلب غریب و تنها و روی زمین میماند و هم سخنی برای این درد یافت نمی‌شود اما تنها کوره راه ما برای شدن، انقلاب اسلامی و مجال بازخوانی آن در راه تقلید و تکرار از گذشته راه جهان جدید است، و دوباره اندیشیدن به مناسبت و مناسبات و نسبت های ما با جهان جدید و یافتن دوباره راه توحید در جهان امروز. امروز اگر در شکست و نیست انگاری و بی امیدی بسر می‌بریم باید دوباره به بازخوانی آنچه در نسبت دیروزی و بمعنایی طاغوتی با پدیده های مدرن داریم و داشتیم بیندیشیم و نسبت مناسبات نو در اندازیم تاریخ اسلام گواه همین درد است با حضرت محمد صلوات‌الله‌علیه‌وآله تاریخی شروع شد و در پسش راه دراز ائمه برای شکل دادن و تغییر جامعه و مناسبات طاغوتی اش به بشارت و اجمال محمدی صلوات‌الله‌علیه‌وآله ولی قصه انقلاب نیز قصه کشاکش ظهور بشارت و اجمال اسلام محمدی در مکه ای که خانه بت های رنگارنگ بت پرستان مشرکان مکه است هست. قصه توحید و اجمال محمدی صلوات‌الله‌علیه‌وآله در قلب امام برای دوباره به تفصیل و صحنه آمدن این اجمال در مناسبات خود بنیادانه و نفسانی جهان جدید. آری روضه فاطمیه نیز روضه نیافتن باطن تاریخمان در وجود حضرت زهرا و مقام لیلة القدری ایشان است. حضرت زهرا مقام مادری است و مادر بودن در مقام غربت و حضور. نبودنش، بودن است و بودنش، نبودن. درک مقام حضرت زهرا و روضه حضرت شاید کوره راه ما برای راه یافتن و به باطن تاریخ و آینده نا پیدا انقلاب اسلامی است. امید که هم ایام بودن فاطمیه و هفته دانشجو کوره راه ما باشد برای تفکر و تذکر به تاریخی که با رجوع دوباره امام به باطن اسلام، به قلب ایشان اشراق و با رهبر انقلاب در راه تفصیل آن قرار داریم باشد و ما نیز در این راه خود را بجوییم.
 #بازخوانی_دانشجو_دانشگاه #باشگاه‌_دانشجویی_فرصت @forsat_soha  

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا می‌خواهم با شما غزلی از جناب مولوی را در میان بگذارم که مدت‌ها با آن به‌سر می‌بردم. گویا جناب مولانا در این غزل قصه «دولت‌یافتنِ جانش» را با ما در میان می‌گذارد. ولی بنا شد از همه چیز، خود را آزاد کند. این‌طور می‌گوید:
مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم           دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
گفت كه ديوانه، نه‌اي، لايق اين خانـه نه‌اي          رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت‌كه‌سرمست نه‌اي، روكه ازاين دست نه‌اي       رفتم وسرمست شدم وزطرب آكنده شدم
گفت كه توزيرككي، مست خيالي و شكي           گول‌شدم، هول شدم وزهمه بركنده‌شدم
گفت كه تو شمع شدي، قبلة اين‌جمع‌شدي             جمع نِيَم، شمع نِيَم، دود پراكنده شدم
تابش جان يافت دلم، واشد و بشكافت دلم            اطلس نو يافت دلم، دشمن اين ژنده شدم
زهره بدم، ماه شدم، چرخ دو صد تاه شدم             يوسف بودم، زكنون يوسف‌زاينده شدم
از توام اي‌شهره‌قمر، در من و در خود بنگر             كز اثــر خنــدة تو، گلشـن خندنده شدم
آیا سرآغازی که مطرح کردید که روبه‌روشدن با آینده‌ای نو می‌باشد؛ در دلِ چنین حضوری نیست که جناب مولانا را در برگرفته؟ که حقیقتاً بیش از یک کوره راه نیست؟ چه اندازه این امر مهم است که اگر بنا می‌باشد به میدان درخشش خورشید در گستره میان جنگل انبوه رسید، باید به کوره راهی که مقابل ما گشوده شده، فکر کرد. کوره راهی بس امیدبخش. وگرنه هرچه هست نیست‌انگاری می‌باشد. حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در زمان خود برای عبور از آنچه باید عبور می‌کرد به خوبی متوجه آن کوره‌راه شد. و حال ما نیز با نظر به افقی که هیچ‌چیز نیست، ولی همه چیز هست؛ باید از کوره راهی که توحید ربوبی مقابل‌مان گشوده است، غفلت نکنیم. موفق باشید  

 

36381
متن پرسش

با سلام و عرض خدا قوت: دانشگاهم در شهری غیر مذهبی است که خب اعتقادات مذهبی یک در ده هزار نفر، تازه وجود کمرنگی پیدا می‌کند. بنده به عنوان کسی که از نوجوانی به دنبال دین و اعتقاداتم بودم برایم این شرایط بسیار پیچیده و سخت شده است. فقط کافی است که هم دانشگاهی هایم متوجه بشوند که بنده انسانی هستم که کمی به مذهب باور دارم، دیگر تمام است. این موضوع را دیده ام که می‌گویم. به شدت حساس هستند که حتی کسی انگشتر هم نداشته باشد! نمازم را در خفا می‌خوانم که بعد به شدت مورد تمسخر و کم محلی قرار نگیرم. شاید گمان می‌کنید دانشگاهم خارج از ایران است ولی نه؛ وضعِ بسیار بغرنجی برایم پیش آمده. بنده تا به حال کسی را توصیه به چیزی نکرده ام. هیچ کس را. تازه مذهبی بودن یک سمت ماجرا است، اگر متوجه بشوند که من اندکی متمایل به انقلاب و رهبری هستم دیگر اوضاع درست بشو نیست و احتمال برخورد فیزیکی هم هست. شاید گمان کنید که دارم پیاز داغش را زیاد می‌کنم ولی بنده فردی نیستم که خودم را گول بزنم. خلاصه که به رسم تقیه نمازم را در خفا می‌خوانم و خیلی سکولار رفتار می‌کنم. سؤال بنده این است که تکلیفم چیست؟ واقعا خیلی در تگنا هستم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با توجه به شرایط تاریخی که داریم و رویهمرفته مردم و جوانان ما معنای دینداریِ اصیل را می‌شناسند. از این جهت نباید شخصیت مذهبی خود را در عین وقار و محبت، پنهان کنید حتی با گفتگوهای دوستانه می‌توانید جوانان را متذکر عالَم دینی بنمایید و تا مرز دفاع از انقلاب، کمک‌شان کنید. موفق باشید 

35982
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. سوالی داشتم از حضورتون من تصمیم داشتم که در حوزه ثبت نام کنم که هم علوم دینی رو یاد بگیرم و هم اینکه شاید بتونم در آینده در آموزش و پرورش یا خود حوزه این مطالب رو به بقیه هم آموزش بدم اما الان مردد شدم فکر می‌کنم خیلی بعیده که بتونم چندین سال دیگه توی آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول بشم حتی اگر استخدام هم بشم باز هم مجبورم درس های کم ارزشی که نظام آموزشی تعیین کرده رو تدریس کنم و این درس ها هم به هیچ کسی کمکی نمی‌کنه و از طرفی هم فکر می‌کنم اگر به جای حوزه با سیر مطالعاتی سایت پیش برم خودم خیلی بهتر میتونم رشد کنم و برای تربیت فرزندانم هم که وظیفه اصلی منه بهتره و از طرفی هم می‌ترسم نرم حوزه و رسالتی به عهده م باشه به نظر شما چیکار باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوبی حضور در آموزش و پرورش آن است که در کنار مطالعاتی که دنبال می‌کنید، معلم با ارتباط با دانش‌آموز خود، خارج از موضوعات کتاب و درس معمولی، درس زندگی می‌تواند به دانش‌آموزان خود بدهد و این مسیر نه‌تنها شخصیت دانش‌آموزان، بلکه شخصیت خود معلم را نیز بسط می‌دهد. موفق باشید

35915
متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: 🙏🏻 عذرخواهی می‌کنم اگر پرسش بنده زیاد جنبه همگانی نداره. بنده خانمی ۱۸ ساله و در شرف ورود به دانشگاه هستم. بعد از ورود به رشته علوم تجربی در اثر انس با آثار اساتیدی مثل شما و.. به این نتیجه رسیدم که فضایی که باید توش تنفس کنم فضای علوم انسانی و تربیت فرهنگی هست. و علنا روحیه فلسفی ای که دارم اقتضا می‌کنه تو جو علوم انسانی اسلامی باشم. با تحقیقاتی که کردم، حوزه خوب برای خانوما توی اصفهان پیدا نکردم، و ترجیح دادم تغییر رشته بدم به علوم معارف اسلامی. در حال حاضر برای ورود به دانشگاه به تردید افتادم که برای فرهنگیان و معلمی اقدام کنم یا رشته فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه می‌تونه کمک بهتری بکنه تو هدفم. می‌خواستم ببینم نظر شما چیه؟ در این شرایط حوزه رو پیشنهاد می‌کنید یا معلمی یا خوندن رشته ای مثل فلسفه یا روانشناسی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حضور در میدان معلمی در جوانب مختلف می‌تواند برای خودتان و دیگران مفید باشد. موفق باشید

35851
متن پرسش

سلام علیکم و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی: بنده یک دانش آموزی هستم که باید برای کنکور به مقدار زیاد درس بخواند شما در جلسه آخر «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» فرمودید که توجه به پراکندگی ها باعث می‌شود وحدت وجودی انسان از بین برود و در تشخیص حق دچار اشتباه گردد. و هزاران مشکل دیگر. با این مقدمه نظر شما چیست و بنده چه باید بکنم برای کنکور؟ ( همانطور که می‌دانید، برای کنکور درس خواندن نیاز به این دارد که در درس حل شد)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال حضور در این مرحله با تمرکز کافی، تجربه خوبی خواهد بود. موفق باشید

34973
متن پرسش

استاد بنده رشته فقه و حقوق مدرسه عالی مطهری میخونم. استاد لطفا بنده رو از این بن بستی و تاریکی که نسبت به آینده دارم نجات بدید. از یک طرف هدف و چیزی فکر می‌کنم علاقه دارم در سطوح عالی حوزه یافتم اما از طرفی یک ترسی دارم که دانشگاه را ادامه بدم و به همین زندگی روزمره ادامه بدم یا خودم را در حوزه پیدا کنم. در ضمن حوزه را به عنوان مسیر علم می‌بینم و قصد تلبس ندارم. حال انگاری آینده برایم روشن نیست و همین امر باعث ترس نسبت به آینده تحصیلی و شغلی و زندگی و... شده. لطفا با توجه به این شرایط دقیق بگید حوزه برم یا دانشگاه؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در حوزه در صورتی که طلبه به طور کامل تا آن‌جایی که ملبس شود و در خدمت مردم باشد و در جای خود زندگی‌اش را در همان فضا معنا کند؛ کار خوبی است. ولی چنانچه تنها در صدد رشد علمی هستید، می‌توانید بدون حضور در حوزه و با ارتباط با آثار عالمان دین، آن معارف علمی و دینی را به دست آورید و شغل خود را در راستای همان رشته دانشگاهی‌تان دنبال کنید. موفق باشید

34592
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. ببخشید راهنمایی می‌خواستم در باب موضوع پایان نامه رشته فلسفه کلام. به نظر شما الان بهتر است روی چه موضوعاتی کار کنیم با توجه به اینکه وقت زیادی هم می‌گیرد که کاربردی و مفید باشد. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی سلام علیکم: فکر نکرده‌ام. روی این فکر کنید که شبهات این زمانه کدام است و ما چه جوابی می‌توانیم به آن‌ها بدهیم؟ کاری که تقریباً کلام جدید به عهده گرفته است. موفق باشید

34335
متن پرسش

سلام: دانشجوی ۲۰ ساله رشته فلسفه و کلام اسلامی هستم. دغدغه کار برای اسلام و دین و جامعه و بسیار احساس مسئولیت می‌کنم. اما متاسفانه در اینکه چه کاری می‌توانم انجام بدهم ضعف دارم. تمایل دارم در رشته ای که هستم بتوانم خدمتی به اسلام و ایران انجام بدهم اما ایده ای ندارم و نمی‌دانم چه باید بکنم. تقاضا دارم من را راهنمایی کنید که چه کنم و وارد چه کاری بشوم؟ آیا صلاح هست فعلا کار خاصی انجام بدهم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله یکی از بهترین راه‌ها در مقابل شما قرار گرفته تا با جدیّت تمام مباحث فلسفی و کلامی را دنبال کنید و وقتی آن‌ها را به خوبی چشیدید، با فلسفه غرب نیز آشنا شوید و إن‌شاءالله در این مسیر که تبین تفکر انقلاب اسلامی برای بشر جدید است، مؤثر باشید. موفق باشید

34284
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: من با توجه به موضوع پایان نامه‌ام در رشته شهرسازی که مرتبط با بحث‌های تمدن نوین و نگاه به انسان ویژه تمدن نوین بود با مباحث کتب مرتبط با تمدن شما (مثل گزینش تکنولوژی، فرهنگ مدرنیته و توهم، علل تزلزل تمدن غرب) آشنا شدم، و بعد بر اساس منابع استفاده شده در آن کتاب‌ها با آقای احمد فردید و هایدگر و ملاصدرا. اما استاد عزیز احساس می‌کنم احتیاج به یک ذهنیت نظام‌مند دانشی دارم، اینکه کلیتی در ذهن من نشسته باشد که هر یک از این اندیشمندان از ابتدا تا کنون چگونه نگریسته‌اند به طور کلی و پس از روشن شدن این نظم و چیدمان در ذهنم مرور دقیق‌تری که از هر یک داشتم را جایگذاری در این نظام کنم تا ان شاءالله بتواند موثرتر باشد. لذا پرسشم از شما این است که می‌شود منبعی به من معرفی کنید که صادقانه این دیدگاه‌های مختلف را توضیح مختصری از همگی داده باشد تا بتوانم با مطالعه آن به این ذهنیت کلی دست یابم تا بعد مطالعات دقیق‌تر را در آن جایگذاری کنم؟  کتب و مقالاتی در این زمینه موجود بود، اما از آنجا که این ذهنیت قرار است زیربنای مطالعات آتی باشد خواستم از شما طلب کنم تا منبعی صادق و سالم را در صورت امکان به من معرفی کنید. ممنونم از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد فلسفه غرب تصور می‌کنم متأسفانه کسی هنوز آن‌طور که شایسته و بایسته باشد، کتابی را تنظیم نکرده است. مرحوم سید جلال الدین مجتبوی، کتاب «کلیات فلسفه» اثر ریچارد پاپکین-آوروم استرول را ترجمه کرده‌اند. شاید هم کتاب‌هایی به بازار آمده باشد که بنده اطلاع ندارم. ولی رویهمرفته به طور پراکنده ترجمه‌های خوبی از بعضی فیلسوفان غرب هست. در مورد فلسفه اسلامی به‌خصوص اسلوب صدرایی آن می‌توانید در ابتدا به کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و کتاب «معرفتِ نفس و حشر» رجوع فرمایید. موفق باشید

34213
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: چنانچه مطلع هستید گروهی از مخاطبان جنابعالی و کسانی که مشتاق قدم گذاشتن در عرصه سلوک الی الله هستند مشغول درس خواندن هستند. منظور بنده از درس، درسهای حوزوی و دینی و علوم انسانی نیست بلکه منظورم علوم تجربی و ریاضیات، و به خصوص علوم تجربی است. در ذهن اکثر افرادیکه علوم تجربی می‌خوانند این تفکر نقش بسته که: «علمی که ما می‌خوانیم در سلوک ما تأثیری ندارد». و بعضا هم از سوی افرادی این تفکر القا می‌شود که اگر می‌خواهید به خدا برسید حتما باید طلبه دروس دینی باشید. حال نظر شما چیست؟ بالاخره یکسری از افراد، با استعدادِ علوم تجربی هستند و در ایرانِ کنونی، علم آنها برای کشور و انقلاب قدرت آور است. این افراد با چه انگیزه و هدفی درس بخوانند که هم سلوک محقق شود و هم علم شان در راه درستی صرف شود؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که متوجه هستید بسیاری از افراد بدون آنکه حضور حوزوی را برای خود تعریف کرده باشند راههای صد ساله را به تعبیر حضرت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» یک شبه طی کرده اند زیرا متوجه شده اند در زمانه خود چه اموری نیاز است و به آن پرداختند. مسلماً امروز در کنار تحصیلات حوزوی تحصیلات دانشگاهی و علمی نیز لازم و ضروری است. عمده انگیزه و رویکردی است که باید مد نظر داشت و از جهت دیگر توجه به معارف دینی و معنوی است که در کنار فعالیت علمی باید سرزنده نگه داشت. چه خوب است که در کنار حرکت علمی, برنامه معرفتی مورد غفلت قرار نگیرد. شاید سیر مطالعاتی سایت برای کسانی که ذوق معرفت نفسی داشته باشند, کمک کار باشد. موفق باشید

34121
متن پرسش

عرض سلام و ادب: من از طلاب حوزه علمیه هستم و پایه ۶ را به اتمام رساندم با ۳۰ سال سن هدف من تلاش علمی در مباحث جهانبینی مثل خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و آن حدیث امیرالمومنین و شعر مولوی که انسان از کجا آمده و در کجا هست و به کجا می‌رود و امتداد اینها در حرکت انقلاب اسلامی و علوم انسانی و سبک زندگی و تربیت جامعه و تبلیغ آن معارف به دنیا و مبارزه با معارف و اصول و جهانبینی و... تمدن غرب و تمرکز اصلی بنده در این مسیر، تقویت حکومت و حرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن سازی اسلامی هست. ولی اولا نمیدونم دقیقا چه عنوانی میتونم بذارم برای این هدف و چه شخصیتی رو میتونم نمونه برای این هدف در نظر بگیرم. ثانیا میخوام بیشتر در رابطه با این هدف مطالعه کنم تا دقیقتر بدونم چیکار میخوام بکنم و فضا برام روشن تر بشه و ثالثا نمیدونم باید چه رشته ای بخونم تا بتونم به این هدف برسم و ثالثا آیا دانشگاه هم نیاز هست شرکت کنم یا نه و اگر نیاز هست چه رشته ای؟ از حضرتعالی تقاضا دارم لطف کنید راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد همان حضور در تمدن نوین اسلامی و آینده امیدبخشی که در پیش است، عنوان خوبی است. در این مورد حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و در کنار آن‌ها مرحوم شهید آوینی جایگاه خود را دارند. ۲. با سیر مطالعاتی سایت و در کنار آن بحث‌هایی مثل بحثی که در کتاب «مدرنیته و توهّم» شده و یا مباحثی که تحت عنوان «انقلاب اسلامی،جهان بین دو جهان» مطرح گشته است می‌تواند مفید باشد. ۳. ابتدا فلسفه اسلامی و البته این در کنار دروس رسمی حوزه و جدّی‌گرفتن آن دروس. ۴. به نظر بنده فلسفه اسلامی در کنار دروس رسمی حوزه، روحیه‌ای که باید در شما جهت اهداف‌تان شکل بگیرد را به شما می‌دهد. موفق باشید

34061
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: سوالی که دارم این هست که بنده با توجه به علاقه و تصمیم به ورود به دروس دینی و اسلامی خواستم بدونم به نظر شما در چه رشته دانشگاهی بهتر میتونم این علوم رو کسب کنم؟ آیا فلسفه اسلامی به تنهایی کمکی میکنه؟ (و نیاز هست؟) و اگر رشته های دیگری برای کسب این علوم و معارف می دانید معرفی بفرمایید. لطفا به خودم واگذار نکنید و بگید خودتان باید ببینید در چه رشته ای بروید. ممنون عذر خواهم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه اسلامی برای درک موقعیت خود و ارتباط عقلانی با دیگران کمک می‌کند. و از طرف دیگر رشته‌هایی همچون علوم قرآنی و حدیث، انسان را با منابع قدسی عالم وجود آشنا می‌کند. باید به ذوق خودتان رجوع کنید که در کدام موارد بیشتر احساس حضور می‌کنید. در حالی‌که هر دو مورد، موارد ارزشمندی است. موفق باشید

34027
متن پرسش

سلام علیکم: دانشجو جلوی سلفی که از قضا مختلط هم هست، تجمع می‌کند. پسرِ آن شعار زن زندگی آزادی می‌دهد و دخترِ آن شعار مرد میهن آبادی. با خودم می‌گویم این همان چیزی که من هم می‌گفتم. من هم می‌خواستم اما چرا این حرفها شنیده نشد و حالِ خراب من جایی گفته نشد؟ چرا آن زمان که می‌گفتیم که در مسجد، ورودی و مکان بهتر برای مرد‌ها است و زنان در حاشیه‌اند در حالی که مسجد پیامبر جایی بود که دختر می‌توانست از امام جماعت آن شوهر بخواهد، کسی صدایمان را نشنید که الان دختر بگوید که من از سمتِ مرد‌ها از مسجد خارج می‌شوم و یا صدایش را موقع صلوات فرستادن بلند کند؟ چرا آن اوقاتی که حال ما واقعا بد بود و هست و حوصله کلاس رفتن نداشتیم، مجبور به امتحان دادن هم شدیم اما الان می‌گویند که حال همه ما خوب نیست و بچه‌ها دارند کشته می‌شوند و کلاس نمی‌رویم و کلاس هم تشکیل نمی‌شود؟ چرا افرادی که خودشان نون به خون این بچه‌ها زدند، از کودک کشی اظهار تاسف کردند؟ چرا سیاست همه چیز را به نفع خود مصادره می‌کند؟ چرا کسی نشنید که کیان یک نفر نبود و نیست و کودک و بچه‌هایمان در این قتلگاه دارند زجر می‌کشند و با چیزهایی مواجه اند که نسل سالخورده تا آن را دید تحمل نکرد؟ چرا بچه‌ و زن را کسی گردن نمی‌گیرد؟ چرا دشمن با همه حماقت‌ش بهتر از ما حال ما را فهمید و ما این گونه همچنان صدای مان نمی‌رسد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 34023 شده است. امید است که در راستای تفکر نسبت به این مسائل، بتواند کمک‌کارتان باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!