بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عقل ، قلب ،عشق، خیال و وهم

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40789
متن پرسش

سلام وقت بخیر: استاد ببخشید خواستم اگر ممکنه برای تذهیب و پاکی ذهن، راهکاری ارائه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعۀ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» دنبال‌کردن سلسله مباحث «شرح کتاب جامع السعادات ملا محمدمهدی نراقی» https://eitaa.com/jameo_saadat می‌تواند ان شاءالله مؤثر باشد. موفق باشید

40775
متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر: استاد گرامی سوالی در مورد ذهن انسان داشتم. در سخن علوم جدید یکی از ویژگی های ذهن این است که دائم در گذشته و آینده، در غم گذشته و ترس آینده سیر می کند و به نظرم اغلب این موارد ذهنی هم با قیافه و شکل مراقبت از شخص و دلسوزانه ظاهر می شود. حال اینکه با بررسی این موارد این ویژگی های شیطان است که دروغی را زینت می دهد. استاد ذهن در چه مرتبه ای از وجود انسان است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذهن، مرتبه‌ای از مراتب نفس ناطقه است. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید

40769
متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده حدود ۱۰ سال پیش دچار وسواس شدم. طی چند سال تشدید پیدا کرد و از این جهت پیگیر درمان شدم. طرق مختلفی برای درمان طی شد؛ از طب جدید و سنتی گرفته تا... . از هر طریقی فوایدی برای بنده حاصل شد منتها هنوز بهبودی کامل بدست نیامده بود. نهایتاً آنچه برای بنده به شدت مفید بود، استفاده از نگاه عرفانی و بهره‌گیری از علوم عقلی فلسفی بود که بحمد‌الله تا حد زیادی به بنده کمک کرد. با این وجود همچنان مقداری آشفتگی فکری وجود دارد که البته چندان بروزی ندارد که اطرافیان متوجه مشکل شوند. توصیه‌های حضرتعالی هم مطالعه شد. اگر توصیه‌ی خاصی بابت مشکل بنده دارید بفرمایید لطفاً و اینکه در یکی از توصیه‌ها اجتناب از تحریک احساسات را فرموده بودید که در بعضی مصادیق برای بنده مبهم است؛ یکی اینکه، بنده شخصیت شاد و خوش‌ذوقی دارم که با خونگرمی و معاشرت و خندیدن با دوستان شناخته می‌شوم این رویه برای بنده مضر است؟ (ترک این شخصیت برای خودم نگران‌کننده می‌باشد) همچنین اینکه روضه و درددل با اهل بیت علیهم السلام را برای خود ضروری می‌دانم، اجتناب از این مجالس برایم مشکل است، آیا ترک این مجالس ضرورت دارد؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید هر اندازه ذهن خود را در امور معرفتی و تدبّر در قرآن صرف کنیم، تأثیر امور وهمی ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود و در این رابطه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، متذکر نکاتی می‌باشد. اتفاقاً روحیۀ شاد و حضور در مجالسی که نظر به سیره و شخصیت اهل البیت در آن هست، بسیار مفید خواهد بود. موفق باشید

40718
متن پرسش

نیستم دنبال پاسخ، با سوالاتم خوشم / سیر ما امکان ندارد؟ با محالاتم خوشم / شاعری، بی‌پیشگی، سرمستی و عشق و جنون / بی‌کمالی هستم و با این کمالاتم خوشم / هر که ما را دید گفت: او غصه دارد در درون / در خودم، در زندگی، هم در رسالاتم خوشم / ثابتات آسمانها را بگو حسرت خورند / چرخه‌‌ای هستم که در تغییر حالاتم خوشم / از مزیّت‌های عقل منطقی صحبت نکن / شاعری هستم که دائم با خیالاتم خوشم / ۲۹ مهر ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخصوص اگر این خیالات، تجلیات بستان خدا باشد از آن جهت که فرموده‌اند: «آن خیالاتی که دام اولیاءست / عکس مه رویان بستان خداست» و این‌جا است که می‌توان با خیالات خوش بود. زیرا حکایت جهانی است که خدا در آن حاضر و حاضرتر است. موفق باشید

40675
متن پرسش

سلام علیکم: سوال بنده در این خصوص است که چگونه کسی که دچار دیدن فیلم های شهوت آلود جنسی شده است خود را می تواند درمان کند و چه روش هایی را شما برای ترک این کار پیشنهاد می دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، گفته می‌شود سعی کنید جایگزینی‌هایی برای آن عادت بیابید. مانند ورزش و مطالعۀ مباحث «معرفت نفس» و فعالیت‌های جهادی و حضور در مسجد و هیئت و حتی کارهای عادی که مردم برای کسب درآمد بدان ورود می‌کنند. موفق باشید

40609
متن پرسش

با عرض سلام استاد عزیز: خواستم از خدمتتان در مورد ویژگی های قبض و بسط سوال کنم. اگر شخص بعد از حالات عادی زندگی دچار غمی افسردگی مانند شود که در کنار این غم چیزهایی را می‌فهمد یا متوجه می شود از درسهای زندگی و حکمت مانند که در حالات عادی متوجه نبود. خواستم اگر لطف کنید بفرمایید این چه حالتی است؟ استاد احساس می کنم آنچه ایمان نام دارد در درونم نمی یابم احساس می کنم با ایمان می‌توانم از این وضعیت خارج شوم لطفا بفرمایید اگر ایمان موهبتی است باید دقیقا چه کار کنم تا ایمانم قلبی تر بشه؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفتۀ مولایمان علی «علیه‌السلام»: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً- فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ- وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ» قلب‌ها را حالات مختلفی هست، گاهی در بسط است و طالب انس با حضرت حق، و گاهی در قبض است تا انسان به خود و ضعف‌های خود بیندیشد و هر دو را لطف خدا بداند. با مطالعۀ سیرۀ اولیای الهی و زیارت آن عزیزان، از آن جهت که آنان نماد ایمان هستند، متذکر ایمانی که در جان شما به صورت فطری هست، می‌شوید. در رابطه با نظر به سیرۀ اولیای الهی می‌توانید به جزوۀ «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» که روی سایت هست رجوع فرماییدhttps://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA . موفق باشید

40572
متن پرسش

سلام: برای آزاد شدن از توهم استقلال بینی، میشه روی ذکر لا اله الا الله مداومت داشت؟ ماندن روی این ذکر در تمام اوقات آسیب و عوارضی نداره؟ چه راه های دیگری توصیه می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که ذکر «لا اله الاّ الله» سید الکلام است، استمرار بر این ذکر مبارک چنانچه با توجه به معنای آن باشد؛ هیچ‌گونه عوارضی ندارد. در مورد تدبّر در قرآن نیز جهت عبور از توهّمات می‌توان ورود کرد. موفق باشید

40529
متن پرسش

یک دوستی دارم بدون استفاده از مربی و استاد اخلاق و تنها از استفاده روزمره و استخاره وار از قرآن کریم مدعی است که بر وهم خود غلبه دارم و عقل من بر وهم من حاکم است و به من الهاماتی می‌رسد که مورد توجه قرار گرفته ام و به من کمک می‌شود آیا این ادعا صحیح و قابل اتکا در زندگی یک انسان مومن مسلمان می باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ وجه استخاره حجّت نیست. آنچه حجت است عقل و قرآن است. طرف در نامه ای نوشته بود استخاره کردم خودکشی کنم، استخاره خوب آمد و خودکشی کردم و آن نامه را در کنار جسدش یافتند. حتی به گفتۀ علامۀ طباطبایی پشت به استخاره نیز اشکال ندارد و در حکم پشت کردن به قرآن نیست. موفق باشید

40516
متن پرسش

با سلام: آیا عقل محض وجود دارد؟ یا عقل همیشه متاثر از چیزهای دیگر است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه در روایت داریم: «اول ما خلق الله العقل» و از آن طرف از پیامبر خدا «صلی الله علیه و آله» داریم که اولین مخلوق، نور آن حضرت است می توان گفت عقل، همواره در مظاهری که مظاهر ظهور عقل است ظاهر می گردد. موفق باشید

40514
متن پرسش

سلام استاد: برای کنترل خطورات ذهنی که بر انسان حادث میشه چکار میشه کرد؟ به گونه ای که بدون اراده هیچ نقشی بر خیال انسان حادث نشه. آیا کثرت خطورات خصوصا موقع مطالعه و نماز و کارهای مفید که برای آخرت انسان مفید هستند نشانه ضعف انسان هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار مهم و مهم‌تر از مهم است و ارزش انسان به آن است که بتواند فرماندۀ ذهن و خیال خود باشد و در این رابطه مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» برای شروع، کار خوبی می‌‌تواند باشد بخصوص آن سخن آیت الله حسن‌زاده که فرمودند برای آن‌که ذهن من، مرا مشغول نکند با کسب معارف، ذهن خود را مدیریت کردم. موفق باشید

40469
متن پرسش

سلام استاد: ان شالله عزاداری ها مقبول باشه. ۱. استاد کسی که معرفت النفس را مطالعه کرده در کنار دستورات عملی دین با کسی که صرفا دستورات دین رو قبول کرده چیه؟ یعنی این شناخت نفس چه کمکی میتونه بکنه به دو نفری که مثلا هردو نماز میخونن اما فقط یکی معرفت النفس هم خوانده و مطالعه کرد. ۲. به نظرتان مطالعه معرفت النفس به مشکلات روحی که علم روانشاسی به آنها رسیده در یک فردی کمک میکنه؟ ۳. استاد بنده به شدت نسبت به آینده نگران هستم در زندگی فردی و ذهنم منفی بافی هایی دارم. به نظرتان مباحث تطهیر قوه خیال کمک کننده است؟ ۴. ارتباط بین تطهیر قوه خیال و مباحث معرفت النفس چی هست؟ تشکر استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شمارۀ 40468 عرض شد هر اندازه انسان در معارف الهی عمیق و عمیق‌تر شود، از خطر گرفتارشدن در توهّمات رهایی می‌یابد. موفق باشید

40385
متن پرسش

سلام و با آرزوی سلامتی و توفیقات لحظه به لحظه برای شما استاد بزرگوار: من شنیدم که مؤمن واقعی خطوط قران رو به رنگ سبز نورانی میبینه و نه رنگ سیاه. آیا این مطلب صحت داره؟ اگر داره منبعش از کدام احادیث و روایات هست؟ سپاسگزارم. یا علی

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید حرف‌هایی که هرگز از عالمان و متفکران خود نشنیده‌ایم را به راحتی بپذیریم؟!! ممکن است طرف در تصورات خود این‌طور ببیند، ولی این چه ربطی به ما دارد که بخواهیم دنبال توهّمات چنین افرادی را بگیریم هرچند ممکن است از جهاتی معلوماتی هم داشته باشند. موفق باشید

40231
متن پرسش

سلام و درود خدا بر استاد عزیز: خیلی حالم این روزها بده حس می‌کنم هرلحظه دلم میخواد از سینه بزنه بیرون دست و دلم به هیچ کاری نمیره احساس بیهودگی می‌کنم. آرزوی مرگ. از هر نسبتی که دارم دلزده شدم. از زندگی، از جامعه، از خانواده، از خودم. ی کاری برام بکنید و راهی پیش پایم بگذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله حس‌زاده «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمودند برای آن‌که ذهنیات، مرا مشغول نکند خودم برای خودم برنامه ریزی می‌کردم. که در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید از آن جهت که بالاخره باید با برنامه‌ریزی زندگی را مدیریت کرد و در این برنامه‌ریزی‌ها نباید سخت‌گیری نمود. موفق باشید 

40146
متن پرسش

سلام علیکم: شما در یاد است ویژه با موضوع (نقش خیال در نگاه ابن عربی) فرمودید: «۲۴- فرمود: «واللّه فی قبلةِ المصلی» خداوند در قبله‌ی نمازگزار است. یعنی او را در قبله‌ی خود تخیل کن و تو رو در روی او هستی» آیا منظور ابن عربی آن است که خدا را در یک صورت خیالی تصور کنیم، که در قبله ما قرار دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که نمازگزار با بصیرت قلبی متوجه حضور خداوند در قبله و افق  خود باشد مانند احساسی که ما از وجود و نفس خود داریم  بدون آنکه تصور خیالی از آن داشته باشیم. موفق باشید

40048
متن پرسش

سلام و وقت بخیر استاد گرامی: ببخشین درگیر وسواس عملی در طهارت و بالاخص نماز هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم: همانطور که مکرر عرض شده است هر اندازه در معارف توحیدی رشد کنیم به همان اندازه توهمات که منجر به وسواس می‌شود ضعیف می گردد. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید

40036
متن پرسش

سلام استاد عزیز: مدتی پیش از طریق یکی از سخنرانان با شما آشنا شدم و چه سعادت بزرگی نصیب بنده شد.🌹 امیدوارم این پیام طولانی نشه و پیشاپیش از وقتی که می‌گذارید تشکر می‌کنم. دختر جوانی هستم. از نوجوانی درگیر اضطراب و افسردگی بودم و این به صورت ژنتیکی هم به من رسیده. جلسات زیادی مشاوره رفتم و داروی آرام‌بخش هم حدود دوسال مصرف کردم. افکار تکرار شونده و وسواسی دارم که تماما روی جسم ام اثر میگذاره. (این افکار به مسائل دینی وارد نشدند، مدام از اینکه حالم بد بشه وقتی بیرون از خونه هستم یا اینکه علائم ساده جسمانی را یک بیماری خطرناک تصور می‌کنم و..!) موهوماتی که بسیار با آنچه عقلم در مورد خدا، آخرت و.. باور دارد فاصله دارند اما این موهومات سیطره پیدا کردند و توانستند کنترل جسمم رو از دست من خارج کنند. با مصرف داروی روانپزشکی غیرشدید، جسمم آرام میشه اما افکار اینجا هم من رو رها نمی‌کنند! به تازگی کتب معرفت نفس شما را آغاز کردم و خودم رو در مقایسه با این مطالب ژرف سرزنش می‌کنم: کسی که از بیرون رفتن خودش واهمه داشته باشه، کسی که زندگیش با خوردن قرص کنترل بشه و... این آدم به درد امام زمان میخوره؟ این آدم چیزی ازش درنمیاد! ازتون تقاضا دارم دید صحیحی در مورد این موضوع به بنده بدید و راهکاری بدید که دلم با آنچه عقل بهش باور داره آرام بگیره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید هر اندازه ما ذهن خود را مشغول معارف عمیق و عمیق‌تر کنیم «توهّمات» نمی‌توانند ما را مشغول خود کنند. در این رابطه پیشنهاد می‌شود پس از مطالعۀ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، به مباحث قرآنی که در سیر مطالعاتیِ سایت پیشنهاد شده است بپردازید. موفق باشید 

40011
متن پرسش

سلام: خدا به شما خیر دهد استاد، مختصر بگویم. من در پی از بین بردن ترس‌هایم از هر چیز غیر از خدا هستم، روی درک توحید و بندگی و دوست نداشتن دنیا و نفس دارم کار می‌کنم. حال از شما در مورد تمرین عملی و یا ذکر یا مدل ذهنی و یا هر چیزی که کار من را به نتیجه برساند راهنمایی می‌خواهم و این فکر عجیب که گاهی به ذهنم می‌رسد که اگر الان به ترسم توجه نکنم عواقب دارد و مثلاً آسیب می‌بینم، گویی از هزینه دادن در راه خدا در عمق وجودم دوری می‌کنم و این با عشق و ایمان همخوانی ندارد، راه سریعتر از برون رفت از این جغرافیای ذهنی به نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتۀ مهم آیت الله حسن‌زاده «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فکر کنید که فرموده‌اند: «برای آن‌که خیالاتم مرا مشغول نکند، برنامه ریختم تا با معارف عالیه، خیالات را مشغول آن نمایم» در این مورد پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید  

39993
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: در یکی از صوتهای فصوص الحکم شما از قول محی الدین نقل کردید که گفته: من به نیروی وهم، معبودم را ساختم. می‌خواستم ببینم که آیا این رب، همان ربی است که مثلاً علی (ع) در جایی فرمودند: «من خدایی را که نبینم عبادت نمی‌کنم»؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکنون آن نکته را در ذهن ندارم. ولی به نظر می‌آید همین نکته‌ای باشد که متوجه شده‌اید. زیرا منظور از وهم، همان جلوات خیالی است که مبتنی بر حقیقت می‌باشد. موفق باشید

39979
متن پرسش

سلام: آیا شما کتاب معرفت نفس آیت الله حسن زاده آملی رو شرح کردید؟ و درباره ی فعال کردن عالم خیال چه کار باید بکنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سال‌های گذشته حدود سه سال توفیق شرح آن کتاب ارزشمند را داشتم ولی صوت آن جلسات، ضبط نشد. در مورد قسمت دوم سؤال، خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

39958
متن پرسش

سلام استاد: اگر عصبانیت‌ها و خشم‌ها و رذایلی داشته باشیم و یک سری ضعف‌های روحی که هرکاری می‌کنیم زورمان به تعدیلش نمیرسه و راه‌هایی که امتحان کردیم خیلی کوتاه‌مدت جواب داده و از قضا روی روابط زندگیمان هم اثر منفی گذاشته، به نظر شما راه بیرون آمدن ازش چی هست؟ میشه به درمان‌های روانشناسی اعتمادی کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که این شتر، شتری است که در آستانۀ خانۀ هرکسی خوابیده است و وظیفۀ همۀ ما آن است که متوجه باشیم به حکم آیه: «خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا» همۀ ما هر کدام به شکلی ضعف‌هایی داریم و ضعیف‌بودن عیب نیست، که قصۀ اولیۀ خلقت است؛ ضعیف‌ماندن عیب است. و متوجه باشیم بالاخره باید از این نوع ضعف‌ها بگذیریم و این‌جا است که شریعت عزیزالقدر الهی به مدد ما آمده است تا با تقوا و پرهیزکاری که خداوند با ما در میان می‌گذارد، از آن ضعف‌ها عبور کنیم و این‌جا است که دائماً باید تقوا را، آری! تقوا را مدّ نظر آورد. مطالۀ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ان شاءالله می‌تواند مؤثر باشد. موفق باشید 

39949
متن پرسش

سلام استاد: آیا کسی که اختلال شخصیت در مورد مسائل جنسی دارد مثلا میل به همجنس دارد آیا می‌تواند با تقویت در معنویت و معارف الهی و عبادات خودش را از این میل آزاد کند یا حتما باید روان درمانی برود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امتحان الهی است و با رعایت دستورات شرع و رشددادن معارف الهی و کنترل خیال می‌توان از آن عبور کرد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

39826
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد جان برای تقویت اراده برای اینکه بتونم بیشتر مطالعه کنم تا چیز فهم بشوم چکار کنم؟ یک دوره معراج السعاده رو خواندم و یکه دوره مختصر هم عقاید اسلامی خوانده ام بهترین کتب را جمع آوری کردم ولی نمیدونم چرا اراده ندارم بیشتر از نیم تا یک ساعت مطالعه کنم. اگر راهکاری ارئه بدهید ممنون میشم اجرتون با آقا امام زمان (عج). ضمنا استاد جان قبلا هم گفته بودم که به لطف خدا امسال قبل از عید توفیق توبه بهم عنایت شد و در رویایی صادقه امام رضا دستم را گرفت و داخل حرم بردند اگر دستور سلوکی و اخلاقی عرفانی یا ذکری عنایت کنید ممنون میشم. الان متاسفانه رفیقی برای کمک در سیر و استادی برای طی طریق ندارم و خیلی احساس غربت و حیرت می‌کنم. اگر امکان داره بنده رو با کسی آشنا کنید تا به لطف خدا رفیقی در سیر الی الله داشته باشم و ان شاءالله توفیقاتم بیشتر بشه و کمی این حس دلتنگی ام کم شود اجرکم عندالله. (ومن الله توفیق)

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود و با دنبال‌کردن قسمت دوم کتاب، جواب‌هایی که به دنبال آن هستید را بیابید. ۲. با سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله می‌توانید جدّیت خود را شکل دهید. ۳. در مورد یافتن رفیق مهم آن است که انسان با معارفی که میابد، عملاً به رفیقی که رفیقِ رفیقان است؛ دست یابد. در این رابطه پیشنهاد می‌شود به جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )» رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA 

39822
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: استاد بنده به محض این که پلک هام روی هم میره و میخوابم حتی در حالت چرت زدنِ چند ثانیه ای خواب می‌بینم؛ خواب های آشفته درهم و بی ربط، انگار ذهنم مدام مشغول تولید فیلم میشه و با ربط و بی ربط را سر هم میکنه این حالت را خیلی وقته دارم. ممنون میشم راهنمایی کنید. دلیل و راه برطرف کردنش را. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله مطالعۀ کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست در این مورد می‌تواند کمک کند. موفق باشید

39720
متن پرسش

سلام و عرض ادب: کسی که با گوش دادن صوت نحوه حضور حق در هستی از شما، از نظر علمی (نه وجودی) به یقین برسد. و سپس احساس کند خدا همه جا حاضر است آن هم شدیدتر از هر چیز دیگری و معذب بشود از این حضور حق، چه «معیاری» داره برای اینکه بدونه این «احساسش» (نه علمش)، ناشی از توهم باشه (یعنی مغزش چون این رو میدونه این رو القا میکنه بهش)، یا احساسش حقیقی است؟ یعنی اگر چیز دیگری را می دانست مغز چیز دیگه ای بهش القا می کرد؟ یا واقعا با حقیقت مرتبط شده که آنچه یقین علمی داره رو ادراک میکنه. می خوام بدونم اولا معیار چیست و ثانیا انسان در مواجهه با این معیار، چه وظیفه ای داره؟ خواهش می کنم جواب بدید. ملتمس «معیار» هستم واقعا درگیرم با این موضوع. بسیار ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در ابتدای راه معیار را «عقل» و حکم عقلی نگیریم؟ و در دل میدانی که «عقل» در مقابل ما می‌گشاید تا حضوری که قلب در آن حاضر می‌شود، جلو و جلوتر نرویم؟ در حالی‌که بالاخره ما در حضور ابدی خود در آن جهان با خودمان به‌سر می‌بریم بدون توجه به نسبت‌هایی که در امور دنیا بدان مشغولیم که بعضاً اموری است سراسر پر از توهّم. موفق باشید

39663
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: شما در متن زیر در باره قلب فرمودید: «بلكه انسان يعني قلب. قلب يعني آن حقيقتي از شما كه تمام احوالات و اراده ها و ميل ها و عواطف را به آن نسبت مي دهيد، مي گوييد: خواستم ببينم و لذا چشم خود را به كار گرفتم، پس چشم تحت تأثير آن حقيقت شما كه خواست ببيند، ديدن را شروع كرد. يا مي گوييد: خواستم معرفت خود را نسبت به امام زياد كنم، لذا تعقّل و تفكّر كردم، پس مركز اراده ها و خواستني ها يك چيزي است به نام قلب.» سوالم آن است که این تعریف شما از قلب همان، من است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. همان‌طور که مکرر قبلاً عرض شده؛ منظور از قلب در این‌جا همان نفس ناطقۀ انسانی می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!